پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

زندگینامه "آیت الله ضیایی نیا"گیلان آستانه اشرفیه

آیت الله ضیایی نیا ازاعضای  نمایندگان خبرگان قانون اساسی بود ودرمدیریت شورای حوزه علمیه قم ،تدبیرامورمی کرد،

اماخمینی ایشان رابخوبی می شناخت،آتقدرمورداعتمادش بودکه وقتی حکم ریاست کمیته های انقلاب اسلامی گیلان رابرای آیت الله احسانبخش صادرمی کند،می نویسد«امورمحوله راباکمک وهمکاری آیت الله ضیایی نیا انجام دهید»

درقبل ازانقلاب ۲نفردرگیلان «نمازجمعه»اقامه می کردند یکی « آیت‌الله سیدمحمود ضیابری» امام‌جماعت مسجد کاسه‌فروشان رشت ،نفردوم  آیت‌الله ضیایی  بود که در آستانه اشرفیه نمازجمعه را اقامه می کرد.

درادامه اسامی ۷۳ نماینده خبرگان بمدت ۳ماه مسئولیت تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی را عهده‌دار بودندراخواهیددیدکه آیت الله دکترضیایی یکی ازفعالترین ترین آنهابود.

آیت الله دکتر سید عبدالله ضیایی نیا کیست؟ 

آیت الله دکتر سید عبدالله ضیایی (فرزندسید حسین)متولد۱۳۰۲ روستای دریاکنار شهرستان لنگرود

وی بعداز تحصیلات  ششم ابتدایی در سال ۱۳۲۳ ش عازم حوزه علمیه قم گردید.

 

ورود به حوزه قم 

دکتر ضیایی درباره مسافرت خود به حوزه علمیه قم می نویسد:«من به همراه عدّه ای که عازم کربلا بودند، با مختصر اثاثیه زندگی مجرّدی و مبلغ ۳۵۰ تومان، که شاید ۷۰ تومان هم خودم داشتم، به طرف قم حرکت کردیم. اما از رشت تا قم دو شب و یک روز طول کشید تا وارد قم شدیم. در سال ۱۳۲۳شمسی بود. فردای آن روز، وارد یکی از حجرات مدرسه فیضیه، که سه نفر از طلاب گیلان سکونت داشتند، شدیم. با آنها در آن حجره بودیم و مشغول درس شدیم. تا یکی از روزها بعضی از بزرگان علما از من دیدن کردند و پس از چند سؤال از صرف میر و امثله از ما چند نفر، خطاب به حاضرین کرده و فرمودند:هر چه زودتر برایش لباس روحانیت تهیه کنید تا در نرود!»

ورود به نجف اشرف

دکتر ضیایی، در سال ۱۳۲۷ ش به قصد زیارت عتبات مقدس عراق و نیز ادامه تحصیل در حوزه نجف، از قم به آن دیار عزیمت می کند و مابقی سطوح را در آنجا به اتمام می رساند و به مدت سه سال تمام در آن دیار ماندگار می شود.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:بیشترین نقدوبررسی-اظهارنظر-ازطرف آیت الله ضیایی بوده  ،چه درزمانی که درصندلی خودنشسته بوده ویابعنوان ناطق درتریبون مجلس خبرگان ،سخن می گفته وآیت بهشتی که مدیریت جلسه رابعهده داشته چندمرتبه باعنوان«آقای دکترضیایی»ایرادتتان به کدام مبحث است...آقای دکترضایی بفرمایید.و.../پایان.

ایشان درخاطرات عتباتش می نویسد«سپس به اتفاق دو نفر از دوستان صمیمی عازم زیارت کربلا به طور قاچاق شدیم. ولی من تصمیم داشتم در نجف بمانم و پس از توفیق زیارت عتبات مقدسه در نجف ماندم. و دو سه سالی که در نجف بودم، خوب موفق به عبادات و زیارات و دروس بودم؛ به طوری که در مدرسه حاج میرزا خلیل سمت مدرّسی «معالم» و «مغنی» یافتم و قصد توطّن کردم؛ اما روزگار جریانی برای خانواده ام پیش آورد که پدر و مادرم با اصرار هر چه زیادتر، بازگشتم را دستور دادند؛ لذا اطاعت کرده و در قم اقامت گزیدم.»

هجرت به تهران

آیت الله دکتر ضیایی، پس از اقامت در قم، به درس خارج آیت الله بروجردی و نیز به درس فلسفه و حکمت حضرات: علامه طباطبایی و امام خمینی حاضر و  بهره مند شد.

اقامت آیت الله ضیایی در قم، چندان دوامی نیافت و پس از چندی به ناچار به تهران کوچید، در «مدرسه علمیه مروی تهران» به تحصیل خود ادامه داد و در درس خارج «کفایه»و «رسائل» و «مکاسبِ» آیات عظام: حاج سید احمد خوانساری، حاج عمادالدین غروی رشتی، آقا باقر آشتیانی و آقا میرزا هاشم آملی(پدرآقایان لاریجانی) شرکت جست. وی در این باره می نویسد:«من نیز دروس آیات عظام: خوانساری، غروی رشتی – که شاید در علم اصول بی نظیر بود – ، آقا میرزا هاشم آملی و آقا باقر آشتیانی را فرا گرفته و در مدرسه شیخ عبدالحسین سمت مدرسی داشتم و نیز به دعوت آیت الله خوانساری در جلسه استفتای معظم له حضور می یافتم. تا این که پس از چند سالی به اتفاق عده زیادی از فضلای تهران و قم ،از جمله شهید مطهری ، در امتحان «تصدیق مدرسی» که برای اولین بار تشکیل شده بود، شرکت کردیم.»

منیره گرجی

 گفت وگوی جمعی از نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی درحاشیه یکی از جلسات

تنها زن نماینه خبرگان قانون اساسی(منیره گرجی)

ورود به دانشگاه

دکتر ضیایی، از جمله برجستگان ممتاز حوزوی(همانندمطهری ومفتح وبهشتی ) بود که به دانشگاه راه یافت و در ضمن تحصیل در دانشگاه جهت اخذ مدرک لیسانس در رشته معقول و منقول، افکارحوزوی رادردانشگاه نشرداد.

«آیت الله سیدعبدالله ضایی نیا» فعالیت در دستگاه طاغوتی را جایز نمی دانست. این در حالی بود که وضع معیشت بر او بسیار سخت می گذشت و دوستان و دشمنان، هر کدام به طریقی او را مورد ملامت قرار می دادند که چرا با این مدرک با ارزش، استخدام نمی شوی تا وضع زندگی و آینده ات سر و سامانی بیابد!؟

در این باره می نویسد: «تمام افرادی که با من بودند، استخدام شدند و من جرأت دخول در جرگه ظلمه را نداشتم و شبهه رکون به ظالم و معاونت ظلمه در نزد من قوی بود و زندگی برای من بسیار سخت شده بود. روزی از آیت الله خوانساری پرسیدم که طلبه ای چنین و چنان است و می گوید اگر در دستگاه دولتی قرار بگیرم ممکن است داد مظلومی و یا جای یک بهایی یا کمونیست را بگیرم، آیا جایز است؟

فرمودند: «این همه، وسوسه های شیطانی است و شیطان قوی است.» و قصه ای نقل کردند که شیطان از طریق حمایت از دین مرجعی را گول زد و دیگر راه جبران نداشت که شرحش مفصل است. «و بعد فرمودند:

«اگر روزگار خیلی سخت می گذرد، چرخ دستی بگیرید و سیب زمینی بفروشید.» بالاخره به مدت ۲تابستان در روستای ما، دریاکنار لنگرود،به کارکشاورزی- مشغول پرورش کرم ابریشم شدم- اما چون نابلد بودم خیلی بر من سخت گذشت، به پای خداوند متعال محسوب داشتم.»

دکتر ضیایی با همه سختی ها و گرفتاری های زندگی، لحظه ای از کسب علم و دانش غافل نماند. ایشان بعد از اخذ مدرک لیسانس، به تحصیلات دانشگاهی ادامه داد تا موفق به اخذ دکترا در رشته علوم تربیتی از دانشگاه تهران شد. وی در این باره خاطره ای نقل می کند: «در دوره دکترا مبصر کلاس بودم، آخر سال ها بود، یعنی در حدود سال ۱۳۳۵ ش، که مرحوم «آقای مشکاه» حُسن ظنّی به من داشت، در حضور جمعی از اساتید از من خواست که استخدام شوم؛ اما من این کار را حرام می دانستم، به تعلّل متوسل شدم. بالاخره استدلال آنها قوی بود و من جرأت نمی کردم که بگویم من حرام می دانم. تا آنجا که مستأصل شدم، گفتم استخاره می کنم.

قرآن گرفتم و استخاره کردم. از باب اعجاز قرآن، این آیه در اول صفحه دست راست قرآن، بعد از گشودن، نوشته شده بود: أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ ۚ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۚ وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا ۗ وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ ﴿٣٢زُخْرُف﴾

وقتی این آیه را دیدند،کَأَنَّهُ عَلَى رُءُوسِهِمُ الطَّیْرُ!(اشاره به -شادی وشعف-بال درآوردن است)  در مورد عدم قبول استخدام دولتی خیلی حرف ها خوردم؛ اما همه را به پای خدا محسوب داشتم که ان شاء الله همان طور که در دنیا پاداش مضاعف داده، در آخرت نیز عطا فرماید.»

نشسته روی زمین از راست: محمد جواد حجتی کرمانی، سید محمود علایی طالقانی، علی قائمی امیری، شهید محمدجواد باهنر، سید ابوالحسن بنی صدر،سیدعبدالله  ضیایی نیا، شهید سید محمد حسینی بهشتی و سید علی اکبر پرورش/مجلس خبرگان قانون اساسی

دکتر ضیایی از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۱ ش به امامت جماعت نازی آباد تهران مشغول شد و از دوستان و همکاران نزدیک آیت الله کاشانی  در مبارزه علیه حکومت وقت بود.

دبیرشورای حوزه علمیه قم 

«آیت الله ضیایی» بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یکی از خبرگان از استان گیلان به منظور تدوین قانون اساسی انتخاب گردید و سپس به طور موقت به تهران رفته، پس از چندی هم در قم مقیم شد. ایشان علاوه بر تدریس در حوزه، در شورای مدیریت حوزه علمیه قم در سمت دبیر شورا هم انجام وظیفه می کرد. به همت ایشان و جمعی از بزرگان حوزه علمیه و مدرسین عالی مقام، نخستین برنامه جهت ساماندهی و قانون مندی دروس و امور مربوط به طلاب تدوین شد.

دکترضیایی نیا مسلح به سلاح ومعنوی وحدید

آیت الله زین العابدین قربانی، امام جمعه -سابق-لاهیجان ورشت، درباره دکترضایی می گوید:

در سال ۱۳۵۶ ش، که ما به همراه ایشان به حج مشرف شده بودیم، در روز عرفه، معظم له با حال خوشی دعای سید الشهدا(ع) را به گونه ای سوزناک می خواندند که هنوز طنین آن سوز و گدازها در گوش من موجود است. هم چنین می توان به شجاعت و دلیری و غیرت مندی وی اشاره نمود؛ به نحوی که در رژیم شاه معمولاً ایشان مسلّح بود و سلاح حمل می نمود و هم چنین می توان به توان ایشان در زمینه بحث و جدل پیرامون انواع موضوعات بویژه عقاید و دفاع از حریم ولایت عظمی اشاره نمود که ساعت ها می توانست پیرامون آنها بحث و مناظره کند./پایان اظهارات قربانی.

آستانه اشرفیه- زادگاه

«آیت الله ضیایی»بعد از اخذ مدرک دکترا و اخذ اجازات اجتهاد از آیات عظام، به امر مراجع ت ،ازجمله امام خمینی از تهران به آستانه‌اشرفیه مراجعت کرد

به مدت ۱۷ سال ( از سال ۱۳۴۱ تا دی ماه ۱۳۵۷) به درس و بحث و امامت‌جمعه و جماعت در مسجد جامع آستانه‌ پرداخت.

در آستانه اشرفیه ، در منابر و سخنرانی‌ها، در مناسبت‌های مختلف، مفاسد رژیم بیان می‌کرد. به طوریکه یک سال قبل از انقلاب ممنوع المنبر شد و چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، منزلش به دست عوامل ساواک به آتش کشیده شد که بر اثر آن، بسیاری از نوشته‌هایش ازبین رفت وناگزیر«جلای وطن»کرد.

بعد از اخذ مدرک دکترا و اخذ اجازات اجتهاد از آیات عظام، به امر مراجع تقلید، تهران را به قصد اقامت در گیلان ترک کرد و در آستانه اشرفیه اقامت گزید. «آیت الله ضیایی»بعد از اخذ مدرک دکترا و اخذ اجازات اجتهاد از آیات عظام، به امر مراجع ت ،ازجمله امام خمینی از تهران به آستانه‌اشرفیه مراجعت کردبه مدت ۱۷ سال ( از سال ۱۳۴۱شمسی تاآخرمحرم ١٣٩٩-نهم دی ماه ۱۳۵۷) به درس و بحث و امامت‌جمعه و جماعت در مسجد جامع آستانه اشرفیه‌ پرداخت.

آیت الله ضایی نیا درکنارامام جمعه شهیدیزد(آیت الله صدوقی)

در آستانه اشرفیه ، در منابر و سخنرانی‌ها، در مناسبت‌های مختلف، مفاسد رژیم بیان می‌کرد. به طوریکه یک سال قبل از انقلاب ممنوع المنبر شد و چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، منزلش به دست عوامل ساواک به آتش کشیده شد که بر اثر آن، بسیاری از نوشته‌هایش ازبین رفت وناگزیر«جلای وطن»کرد.

بعد از اخذ مدرک دکترا و اخذ اجازات اجتهاد از آیات عظام، به امر مراجع تقلید، تهران را به قصد اقامت در گیلان ترک کرد و در آستانه اشرفیه اقامت گزید. 

«آیت الله ضیایی» از طبع شاعرانه هم بی بهره نبود و اشعاری از ایشان به یادگار مانده‌ است.

وفات آیت الله ضیایی

سرانجام سید عبدالله ضیایی، که به امراض معده و سرطان مبتلا شده بود ، پس از معالجات ممتد در ایران و خارج از کشور (اتریش و انگلستان)، در بیست و سوم مرداد سال ۱۳۶۸ درگذشت.پیکر مطهر آن عالم فرزانه در بهشت زهرای تهران به آرام گرفت.

آخرین لحظات زندگی اززبان فرزندان

فرزندان آیت الله ضیایی نقل کرده اند که: در شب وفات، حالت بیهوشی به آن مرحوم دست داد ؛ به طوری ما خیال کردیم از دنیا رفته است. لذا شروع به گریه و زاری کردیم؛ ولی پس از چندی، ایشان به هوش آمدند و گفت: چرا مرا برگرداندید! من نماز نخوانده ام. سپس با همان حالت ضعف و ناراحتی تیمّم کردند، نماز به جا آوردند -و با حالت شعفی که انگارمیهمان عزیزی داشته باشند-گفتند:

«گُلاب بپاشید، مگر نمی بینید؟!» و چندین بار این جمله را تکرار کردند. ما نیز این کار را انجام دادیم. در این هنگام نیم خیز برخاستند و در حالی که می خندیدند و کلماتی -که برای مانامفهوم بود- زمزمه می کردند، چشم از جهان فرو بستند.

حکم امام خمینی برای آیت الله ضیایی

جنابان مستطابان حجت ‏الاسلام آقای احسان‏ بخش و حجت‏ الاسلام آقای ضیایی ـ دامت افاضاتهما 
لازم است آقایان در معیت چند تن از معتمدین محل و با همکاری و نظارت آنان به اموال و نذورات متعلقهٔ بقاع متبرکهٔ استان گیلان رسیدگی و ضبط و جمع ‏آوری نمایید؛ و آنچه را برای تعمیر و بازسازی بقاع مزبوره لازم است به مصرف برسانید، و مازاد آن را در امور مستضعفین محل ـ به هر نحو که مصلحت می‏دانید ـ صرف کنید. از خدای تعالی موفقیت همگان را خواستارم./ روح ‏اللّه‏ الموسوی الخمینی.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:امام خمینی آنقدرازآیت الله ضیایی شناخت  واعتمادداشت  که حُکم ریاست کمیته های انقلاب استان گیلان رابطورمشترک  رابرایآقایان  احسانبخش وضیایی نیا صادرمی کند،درآنجامی نویسد:«وطائف کمیته ها باکمک وهمکاری آیت الله ضیایی باشد».

حکم امام خمینی برای ریاست کمیته های انقلاب اسلامی گیلان

زمان: ۱اردیبهشت ۱۳۵۸(٢٣ جمادی الاولی ١٣٩٩)

بسمه تعالى
جناب مستطاب ثقه الاسلام والمسلمین آقاى حاج شیخ صادق احسان بخش- دامت افاضاته.

لازم است جنابعالى با همکارى و کمک «جناب مستطاب ثقه الاسلام والمسلمین آقاى حاج سید عبداللَّه ضیایى- دامت افاضاته» در شهرستان رشت و حومه به کار کمیته‏ ها رسیدگى و تصفیه کنید؛ و نسبت به مشکلات مالى که دارند اقدام نموده ضمناً آنان را به اتحاد و یگانگى دعوت نموده، از اختلاف و تفرقه برحذر دارید. و در تمام کارها با علماى اعلام محل- دامت افاضاتهم- مشورت و همکارى داشته باشید. از خداى تعالى ادامه توفیقات همگان را خواستارم. والسلام علیکم و رحمه اللَّه .
 روح اللَّه الموسوى الخمینى‏.

مجلس خبرگان قانون اساسی

مروری براولین مجلس خبرگان(قانون اساسی)

با تأکید حضرت امام خمینی  بر تشکیل مجلس خبرگان جهت بررسی قانون اساسی، قانون انتخابات این مجلس تصویب شد و این انتخابات در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ برگزار گردید. مجلس خبرگان قانون اساسی در روز ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ با پیام حضرت امام  افتتاح و توانست نظامی نوین و با محوریت دین و بهره‌برداری از آرمان‌های سیاسی و تجارب مبارزان مسلمان و آرمان‌های شکست‌خورده مشروطیت در ایران و قوانین اساسی نظام‌های حقوقی معتبر دنیا بنیان نهد.

28مرداد ماه1358، آیت الله طالقانی و شهیدآیت الله بهشتی در مراسم افتتاحیه مجلس خبرگان قانون اساسی

هاشمی رفسنجانی،طالقانی وبهشتی

 این مجلس که متشکل از عالمان دینی، نیرو‌های مذهبی ـ سیاسی بود توانست در کوتاهترین زمان و با بهره‌مندی از رهنمود‌های بنیانگذار انقلاب و با درایت و مدیریت شهید بهشتی پس از ۳ ماه تلاش و فعالیت بی‌وقفه و تشکیل ۶۷ جلسه رسمی علنی کار تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را در ۲۴ آبان‌ماه ۱۳۵۸ در دوازده فصل و ۱۷۵ اصل و یک مقدمه و مؤخره به انجام رساند و این قانون که نتیجه مبارزات ضداستعماری و ضداستبدادی ملت ایران بود در روزدوشنبه ۱۲ آذر ۱۳۵۸(١٣ محرم ١٤٠٠) به تصویب نهایی ملت ایران رسید.

این قانون نخستین تجربه تلفیق حقوق اساسی جدید با قوانین فقه شیعی در قالب یک حکومت اسلامی بود و با توجه به آزادی‌های مردم، روح استبدادستیزی، استقلال، آزادی و مردم‌سالاری دینی توانست سعادت نظام سیاسی و اجتماعی را تضمین نماید.

شهریور1358. نمایی از یکی از جلسات مجلس خبرگان قانون اساسی. درتصویر آیات:حاج شیخ مرتضی حائری، حاج میرزا جواد تهرانی، شهید محمدجواد باهنر و جوادی آملی دیده میشوند

در این مجلس خبرگان «قانون اساسی» یک نماینده زن(منیره علی معروف به منیره گرجی) و چهار نماینده از اقلیت‌های دینی زرتشتی، کلیمی و مسیحی حضور داشتند.

از ۲۸ مرداد تا ۲۴ آبان سال ۱۳۵۸ مسئولیت تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی را عهده‌دار بود ۷۳ عضو از طیف‌های مختلف سیاسی اعم از حزب جمهوری اسلامی، نهضت آزادی، سازمان مجاهدین خلق، حزب توده و سایر گروه‌های مذهبی و غیرمذهبی فعال در عرصه سیاسی کشور داشت؛

گفت وگوی جمعی از نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی درحاشیه یکی از جلسات. در تصویر آیت الله طالقانی و شهید بهشتی نیز دیده می‌شوند

طالقانی،بهشتی وبنی صدر

عکسی از بنی صدر درحال اقتدا به نمازجمعه آیت‌الله خامنه‌ای

بنی صدردرنمازجمعه تهران.به امامت آیت الله خامنه ای

28مرداد ماه1358، شهیدان آیت الله بهشتی و آیت الله مفتح در مراسم افتتاحیه مجلس خبرگان قانون اساسی

دکترمفتح ودکتربهشتی

حذف و طرد کارگزاران جمهوری اسلامی؛ از ابتدا تا اکنون – DW – ۱۳۹۴/۲/۲۷

توضیح نگارنده-پیراسته فر:در این مجلس خبرگان «قانون اساسی»،خُبره ترین علما،اعم ازمراجع وشخصیتهای غیرروحانی و یک نماینده زن(مُنیره گرجی) و چهار نماینده از اقلیت‌های دینی زرتشتی، کلیمی و مسیحی حضور داشتند.

۷۳ نماینده خبرگان بمدت ۳ماه مسئولیت تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی را عهده‌دار بودند.

ریاست این مجلس بعهده آیت‌الله منتظری بود،«نائب رئیس»  آیت‌الله  بهشتی بود واما بعلت قدرت تدبیروسیاست،عملاً آیت الله بهشتی خبرگان رامدیریت می کردند.

در تاریخ ۲۹ مرداد ماه سال ۱۳۵۹ امام‌خمینی به مناسبت افتتاح مجلس خبرگان پیامی در شش ماده خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان و مردم فرستادند. امام در پیام خود شدیداً تأکید کردند نمایندگان فارغ از هیاهوی طرفداران مکاتب انحرافی قانونی صددرصد اسلامی تدوین کنند. امام در این پیام چهار ویژگی مهم قانون اساسی را که نمایندگان باید به آن توجه داشته باشند، برشمردند. متن پیام رهبر کبیر انقلاب به شرح ذیل است:

خبرگان قانون اساسی

بسم الله الرحمن الرحیم
اکنون که با عنایت خداوند متعال و تأیید حضرت ولی الله اعظم- عجل الله فرجه- با یمن و برکت مجلس رسیدگی پیشنویس قانون اساسی کار خود را شروع می کند، بجاست تذکراتی به ملت شریف و حضرات علمای عظام و سایر وکلای محترم بدهم.
۱. بر هیچ یک از آنان که از انقلاب اسلامی ایران اطلاع دارند پوشیده نیست که انگیزه این انقلاب و رمز پیروزی آن اسلام بوده؛ و ملت ما در سراسر کشور، از مرکز یا دورافتاده ترین شهرها و قرا و قصبات، با اهدای خون و فریاد «الله اکبر» جمهوری اسلامی را خواستار شدند؛ و در رفراندم بی سابقه و اعجاب آور، با اکثریت قریب به اتفاق به جمهوری اسلامی رأی دادند و دولتهای اسلامی و غیر اسلامی، رژیم و دولت ایران را به عنوان «جمهوری اسلامی» به رسمیت شناختند.
۲. با توجه به مراتب فوق، قانون اساسی و سایر قوانین در این جمهوری باید صد در صد بر اساس اسلام باشد. و اگر یک ماده هم بر خلاف احکام اسلام باشد، تخلف از جمهوری و آرا اکثریت قریب به اتفاق ملت است. بر این اساس، هر رأیی یا طرحی که از طرف یک یا چند نماینده به مجلس داده شود که مخالف اسلام باشد، مردود و مخالف مسیر ملت و جمهوری اسلامی است. و اصولًا نمایندگانی که بر این اساس انتخاب شده باشند وکالت آنان محدود به حدود جمهوری اسلامی است؛ و اظهار نظر و رسیدگی به پیشنهادهای مخالف اسلام یا مخالف نظام جمهوری خروج از حدود وکالت آنهاست.
۳. تشخیص مخالفت و موافقت با احکام اسلام منحصراً در صلاحیت فقهای عظام است که الحمد للَّه گروهی از آنان در مجلس وجود دارند. و چون این یک امر تخصصی است، دخالت وکلای محترم دیگر در این اجتهاد و تشخیص احکام شرعی از کتاب و سنت دخالت در تخصص دیگران بدون داشتن صلاحیت و تخصص لازم است. البته در میان نمایندگان، افراد فاضل و لایقی هستند که در رشته های حقوقی و اداری و سیاسی تخصص دارند و صاحبنظرند که از تخصصشان در همین جهات قوانین استفاده می شود؛ و در صورت اختلاف متخصصان، نظر اکثریت متخصصان معتبر است.
۴. من با کمال تأکید توصیه می کنم که اگر بعضی از وکلای مجلس تمایل به مکاتب غرب یا شرق داشته یا تحت تأثیر افکار انحرافی باشند، تمایل خودشان را در قانون اساسی جمهوری اسلامی دخالت ندهند و مسیر انحرافی خود را از این قانون جدا کنند؛ زیرا صلاح و سعادت ملت ما در دوری از چنین مکتبهایی است که در محیط خودشان هم عقب زده شده و رو به شکست و زوال است.
از گفته ها و نوشته های بعضی از جناحها به دست می آید افرادی که صلاحیت تشخیص احکام و معارف اسلامی را ندارند، تحت تأثیر مکتبهای انحرافی، آیات قرآن کریم و متون احادیث را به میل خود تفسیر کرده و با آن مکتبها تطبیق می نمایند و توجه ندارند که مدارک فقه اسلامی بر اساسی مبتنی است که محتاج به درس و بحث و تحقیق طولانی است و با آن استدلالهای مضحک و سطحی، و بدون توجه به ادله معارض و بررسی همه جانبه معارف بلندپایه و عمیق اسلامی را نمی توان به دست آورد و من انتظار دارم محیط مجلس خبرگان از چنین رویه ای به دور باشد.
۵. علمای اسلام حاضر در مجلس اگر ماده ای از پیشنویس قانون اساسی و یا پیشنهادهای وارده را مخالف با اسلام دیدند، لازم است با صراحت اعلام دارند و از جنجال روزنامه ها و نویسندگان غربزده نهراسند، که اینان خود را شکست خورده می بینند و از مناقشات و خرده گیریها دست بردار نیستند.
۶. نمایندگان محترم مجلس خبرگان باید همه مساعی خویش را به کار برند تا قانون اساسی جامع و دارای خصوصیات زیر باشد:
الف- حفظ و حمایت حقوق و مصالح تمام قشرهای ملت، دور از تبعیضهای ناروا؛
ب- پیش بینی نیازها، منافع نسلهای آینده، آن گونه که مد نظر شارع مقدس در معارف ابدی اسلام است.
ج- صراحت و روشنی مفاهیم قانون به نحوی که امکان تفسیر و تأویل غلط در مسیر هوسهای دیکتاتورها و خودپرستان تاریخ در آن نباشد.
د -صلاحیت نمونه و راهنما قرار گرفتن برای نهضتهای اسلامی دیگر که با الهام از انقلاب اسلامی ایران در صدد ایجاد جامعه اسلامی برمی آیند.
در خاتمه از خداوند متعال توفیق و تأیید همگان را خواستار، و امیدوارم به برکت تلاش آقایان قانون اساسی واقعاً اسلامی و مترقی به تصویب برسد. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
روح الله الموسوی الخمینی۲۹مرداد۱۳۵۸

اسامی نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی

در جدول زیر مروری اسامی اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی، مسئولیت ها و سرنوشت آنها اشاره شده است؛

نام اعضای خبرگان قانون اساسی

 مسئولیتها

 ۱-حسینعلی منتظری


آیت الله حسینعلی منتظری نجف آبادی (قائم مقام رهبری) بود که  درفروردین ۱۳۶۸ عزل شد،در ۲۹ آذر ۱۳۸۸ ( سن ۸۷ سالگی) در قم درگذشت.

 ۲-سید محمد بهشتی


آیت الله سیدمحمد حسینی  بهشتی(متولد۱۳۰۷)در جایگاه نائب رئیس در این مجلس حاضر شد. او پس از این مجلس، در سمت‌هایی همچون رییس دیوان عالی کشور، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و همچنین شورای موقت ریاست جمهوری  نیز عهده دار مسئولیت شد. اما سرانجام در هفتم تیرسال ۶۰در جریان انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی شهید شد.

 

 ۳-حسن آیت*

دکترحسن آیت-جز هیئت‌رئیسه مجلس خبرگان قانون اساسی بود و سمت دبیری مجلس خبرگان قانون اساسی بر عهده داشت. او پس از مجلس خبرگان قانون اساسی، نماینده تهران در اولین دوره مجلس شد و سرانجام در ۱۴ مرداد ۱۳۶۰ در مقابل منزل مسکونی‌اش ترور و به شهادت رسید.

۴-حسن عضدی*

دکترحسن عضدی عضو هیئت‌رئیسه و منشی خبرگان قانون اساسی بود. بعدها سمت‌هایی همچون ریاست سازمان سنجش آموزش کشور و معاونت وزارت فرهنگ و آموزش عالی را نیز به دست آورد. او نیز همچون چند تن دیگر از اعضای حزب جمهوری در روز هفتم تیر ۱۳۶۰ در جریان بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی شهید شد.

 ۵-محمود روحانی*

نماینده خراسان و عضو هیئت‌رئیسه (منشی) خبرگان قانون اساسی بود.

 ۶-سید محمود طالقانی


 آیت الله سیدمحمود طالقانی از مبارزان انقلاب ۵۷ بود و پس از ترور مرتضی مطهری، ریاست شورای انقلاب را برعهده گرفت،وی اولین امام جمعه درایران(بعدازپیروزی انقلاب بود). در۱۹ شهریور۵۸ به دلیل عارضه قلبی درگذشت.

۷-سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی


آیت الله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی-علاوه بر عضویت در خبرگان قانون اساسی، در دوره اول مجلس خبرگان رهبری حضور داشت، رئیس شورای عالی قضایی ایران و رئیس دیوان عالی کشور از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸ بود(در سال ۱۳۶۸ ریاست قوه قضاییه ایران را بر عهده داشتند) وی مدتها ریاست دانشگاه مفید در قم را بر عهده داشت.در ۰۳ آذر ۱۳۹۵درگذشت.

۸-محمد جواد باهنر

حجت الاسلام  محمدجوادباهنر-نماینده مردم تهران در مجلس بودکه پس از برکناری بنی صدر به عنوان نخست وزیر (شهیدرجایی)بودکه باهم در ‎۸ شهریور۱۳۶۰ در انفجار دفتر نخست وزیر به شهادت رسیدند.

۹- ابوالحسن بنی‌صدر*

سیدابوالحسن بنی صدرهمزمان با استعفای دولت موقت مهدی بازرگان،در۵ آبان ۱۳۵۸ اولین رئیس جمهورانقلاب اسلامی برگزیده شد(۱۷ماه)

۱۵ آبان ۱۳۵۸ تنفیذشد و (۱۷ماه)بعد  ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ با رأی نمایندگان مجلس از این سمت کنار گذاشته شدوهمراه مسعودرجوی باخلبان شاه(معزی) کشور فرانسه پناهنده شد.

۱۰-سید عبدالحسین دستغیب

آیت الله سید عبدالحسین دستغیب-امام جمعه شیرازبود که در۲۰ آذر ۱۳۶۰ پس از اقامه نماز در یک حمله انتحاری به شهادت رسید.

۱۱- منیره گرجی‌فرد*

خانم عالمه منیره علی مشهور به منیره گرجی، « تنها زن تدوینگر قانون اساسی»لقب گرفته است. او به عنوان عضو در مجلس خبرگان قانون اساسی حاضر شد و حضورش در این مجلس پایانی بر فعالیت‌های سیاس‌اش بود. گرجی پس از اتمام کار مجلس خبرگان قانون اساسی، به فقه، تفسیر احکام و اخلاق در حوزه علمیه پرداخت. او به دلیل کهولت سن خانه نشین شده است.

۱۲ - مرتضی حائری یزدی

 آیت الله شیخ  مرتضی حائری یزدی-فرزندمؤسس حوزه علمیه قم(آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی) است که در همان حوزه مدرس بود و سرانجام در ۲۵اسفند۱۳۶۴دار فانی را وداع گفت.

۱۳ -محمدجوادحجتی کرمانی

آیت الله محمدجوادحجتی کرمانی  که به عنوان نماینده استان کرمان به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی درآمد، توانست پس از این مجلس نمایندگی مجلس شورای اسلامی و مشاور آیت‌الله خامنه‌ای در زمان ریاست‌جمهوری‌اش و همچنین عضویت در مجلس خبرگان را در پرونده کاری خود ثبت کند.

او که سال‌هاست با عضویت در شورای عالی مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی از سیاست فاصله گرفته و مشغول تألیف است، در آخرین اقدام سیاسیش برای حضور در پنجمین دوره مجلس خبرگان با سد رد صلاحیت مواجه شد و از حضور در این مجلس بازماند.

۱۴-عبدالله جوادی آملی

علامه بزرگوارآیت الله عبدالله جوادی آملی، علاوه بر حضور در این مجلس، تجربه مجلس خبرگان اول و دوم نیز درک کرده است.

جوادی آملی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است و سال‌ها نیز به عنوان امام جمعه موقت قم، اقامه نماز میکرد اما سرانجام در سال ۱۳۸۸ از این سمت به دلایل نامعلومی استعفا داد.

۱۵-سید محمدخامنه‌ای

آیت الله سیدمحمدخامنه ای-برادر بزرگ رهبرانقلاب و رئیس بنیاد ایران‌شناسی و بنیاد حکمت اسلامی صدرا است و همچنین به عنوان منتخب مردم خراسان در ادوار اول و دوم راهی مجلس شورای اسلامی شد.

۱۶-ابوالقاسم خزعلی

آیت الله ابوالقاسم خزعلی-نماینده مردم سمنان در مجلس خبرگان قانون اساسی و همچنین سه دوره حضور در مجلس خبرگان حضورداشت.پس از استعفای مهدوی کنی در بهمن ۱۳۵۹ با حکم آیت الله خمینی به عنوان یکی از شش فقیه به عضویت شورای نگهبان منصوب شد و اما سرانجام در مرداد ۱۳۷۸ از عضویت در این شورا استعفا داد.

مدیریت بنیاد بین‌المللی غدیر نیز از جمله فعالیت‌های اصلی او تا زمان فوتش یعنی  ۲۵ شهریور ۹۴ به شمار میرفت.

۱۷-ناصر مکارمشیرازی

آیت الله ناصرمکارم شیرازی  از مراجع تقلید شیعان که تدریس وتربیت طلاب حوزه علمیه مشغول است.

۱۸-علی‌اکبرمشکینی

آیت الله علی اکبر مشکینی در تیرماه ۱۳۶۲ یعنی از زمان تأسیس مجلس خبرگان رهبری به ریاست این مجلس منصوب شد ،وی مدتی امامت جمعه شهرهای قم وتبریزرانیزبعهده داشته است که  در۸مرداد ۱۳۸۶ که بر اثر بیماری درگذشت.

 

۱۹ -لطف‌الله صافی گلپایگانی

آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی (متولد۳۰ بهمن ۱۲۹۷) از مراجع تقلید شیعه است که در قم زندگی می‌کند.در سال ۱۳۵۹ نیز از سوی آیت‌الله خمینی به‌عنوان دبیر شورای نگهبان انتخاب شدند و سرانجام پس از گذشت هشت سال یعنی در سال۱۳۶۷ از این سمت استعفا دادند.

ایشان نیز به تدریس و تألیف مشغول هستند.

۲۰-عزت‌الله سحابی*


مهندس عزت الله سحابی-به عنوان رئیس شورای فعالان ملی و مذهبی، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی شد،وی نماینده مردم تهران در مجلس اول حضور بود،در دولت مهدی بازرگان رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور بود، در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد، در ۱۰خرداد ۱۳۹۰ در بیمارستان درگذشت.

۲۱-جعفر سبحانی

آیت الله جعفر سبحانی  ازمراجع تقلید و اساتید حوزه علمیه قم هستند .وی ازنویسندگان توانای حوزه است.

محمد یزدی

 آیت الله شیخ محمدیزدی از دوره دوم تا چهارم عضو مجلس خبرگان بودند و در چهارمین دوره نیز به کرسی ریاست این مجلس دست یافتند.، در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان نتوانستند رای کافی را کسب کنند.واما بافوت آیت الله محمدمؤمون توفیق حضوردرمجلس راپیداکرد وتوفیق مضاعفی چون  ریاست مجلس خبرگان  راعهده دارشد.

۲۲-سید اسماعیل موسوی زنجانی

 آیت الله سید اسماعیل موسوی زنجانی- نماینده ولی‌فقیه و امام‌جمعه استان زنجان بود در ۲۷آذر ۱۳۸۱بر اثر ایست قلبی درگذشت..

۲۳-سید عبدالله ضیائی‌نیا

آیت الله دکترسید عبدالله ضیایی نیا- عضوشورای سیاستگذاری حوزه علمیه قم بود،حکم امام خمینی رابرای کمیته های انقلاب اسلامی داشت(مشترک باآیت الله احسانبخش) سرانجام در ۲۳ مرداد ۱۳۶۸ در اثر بیماری درگذشت.

۲۴-عبدالرحمان قاسملو

*

قاسملو کومله  که به عنوان یکی از اعضای به مجلس خبرگان قانون اساسی معرفی شده بود، پس از آنکه حزب متبوعش از سوی نظام جمهوری اسلامی غیرقانونی اعلام شد،‌ از حضور در این مجلس بازماند. او که رهبر حزب دموکرات کردستان را برعهده داشت در ۱۳۶۸ درگذشت.

 ۲۵-میرزا محمدعلی انگجی

 

 

آیت الله میرزامحمدعلی انگجی-نماینده تبریز در خبرگان قانون اساسی بود و در دوره اول مجلس خبرگان رهبری هم حضور داشت. او روز ۱۵ خرداد ۱۳۶۲ در مصلای امام خمینی درگذشت.

۲۶ -میرزا محمد انواری

آیت الله میرزا محمد انواری-سه دوره نماینده مردم هرمزگان در مجلس خبرگان باشد و سرانجام ۱۹خرداد ۱۳۸۱ درگذشت.

۲۷-علی‌محمد عرب

*

حضور در این مجلس به عنوان تنها فعالیت سیاسی او یاد میشود، البته عرب در دور دوم مجلس شورای اسلامی کاندیدای دفتر تحکیم وحدت بود.

 

۲۸-هادی باریک بین

آیت الله شیخ هادی باریک بین..سه دوره نمایندۀ قزوین در مجلس خبرگان رهبری( دوره های اول و چهارم )-امام جمعه قزوین نیز بود-در۱۹ فروردین ۱۳۹۶ -درگذشت.

۲۹-محمدتقی بشارت

 حجت الاسلام محمدتقی بشارت-سرپرستی بنیاد شهید و کمیته انقلاب اسلامی سمیرم را نیز بر عهده داشت. بشارت در دوره اول مجلس شورای اسلامی نماینده سمیرم بود که ۷ دی‌ماه ۱۳۶۰ از سوی منافقین به شهادت رسید.

۳۰-سرگن بیت اوشانا کوگ‌تپه*

او نماینده آشوریان و کلدانی‌ها در خبرگان قانون اساسی و همچنین نماینده آشوریان در دوره اول مجلس بود. او بعدها به دلیل همکاری با حزب توده بازداشت شد و اما بیماریش او را از زندان آزاد و راهی خانه کرد و سرانجام در سال ۱۳۶۷ درگذشت.

۳۱-عزیز دانش‌راد*

مهندس عزیز دانش راد (کیائی)بعداز این نمایندگی (۳ماهه مجلس خبرگان)  پست و سمت سیاسی و مدیریتی نداشت.​​​​​​​ در سال ۱۳۷۰ شمسی در سن ۷۱ سالگی به دلیل بیماری از دنیا رفت

 

۳۲-جعفر افروغ-اشراقی

آیت الله جعفر افروغ  (اشراقی ) بعدازخبرگان به تدریس و تبلیغ درحوزه  مشغول بود که در سال ۱۳۷۹ درگذشت.

۳۳-میرزا علی فلسفی (تنکابنی)

آیت الله میرزاعلی فلسفی تنکابنی برادرِآیت الله محمدتقی فلسفی(زبان گویای اسلام) است وازمدرسان حوزه بودکه در ۱۹بهمن ۱۳۸۴ در سن ۸۵ سالگی درگذشت.

۳۴-جلال‌الدین فارسی*

دکترسیدجلال الدین فارسی-عضو ستاد انقلاب فرهنگی و نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی بود. او نخستین نامزد حزب جمهوری اسلامی در اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود ودرآستانه رسیدم به کرسی ریاست قوه مجریه بودکه  در مورد "ایرانی‌الاصل" بودنش تردیدهایی مطرح شدوجبوربه استعفاشد وراه رابرای پیروزی بنی صدرهموارکرد.. 

۳۵-جواد فاتحی

حجت الاسلام جوادفاتحیکه از استان کردستان راهی مجلس خبرگان رهبری شده بود، بعد از پایان مجلس خبرگان قانون اساسی به تدریس علوم دینی در حوزه‌های علمیه و نیز مراکز آموزشی پرداخت.

۳۶ -محمد فوزی

حجت الاسلام محمدفوزی بعد از خبرگان قانون اساسی به ارومیه رفت و در تأسیس کمیته‌های انقلاب اسلامی نقش داشت. او سپس برای تحقیق و تدریس به قم رفت و در سال ۱۳۸۶  درگذشت.

۳۷-علی قائمی امیری*

دکترعلی قائمی امیری در دوره اول مجلس شورای اسلامی (بابلسر) عضو هیئت رئیسه بود،استاد دانشگاه .

۳۸ -سید موسی موسوی قهدریجانی

 حجت الاسلام سید موسی موسوی  قهدریجانی نماینده کرمانشاه در مجلس خبرگان قانون اساسی بود.او در حال حاضر قائم‌مقام مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است.

 ۳۹-علی‌اکبرقریشی

آیت الله سیدعلی اکبر قرشی نماینده آذربایجان غربی در مجلس خبرگان قانون اساسی که در دوره‌های اول، دوم ، چهارم و پنجم مجلس خبرگان رهبری نیز حضور یافته است.

۴۰-علی گلزاده غفوری

آیت الله دکترعلی گلزاده غفوری،  حقوقدانی بود که پس از خبرگان قانون اساسی، عضو دوره اول مجلس شد ودر ۱۱ دی‌ماه ۱۳۸۸ درگذشت.

 ۴۱-عبدالکریم هاشمی نژاد

آیت الله شهید  سید عبدالکریم هاشمی نژاد-دبیر حزب جمهوری اسلامی در مشهد که در ۷آبان ۱۳۶۰ در محل دفتر این حزهد شهید شد.

۴۲-عبدالرحمن حیدری

آیت الله عبدالرحمن حیدری-نماینده ایلام در خبرگان قانون اساسی که تجربه حضور در مجلس خبرگان رهبری را نیز داشت،وی ازتحصیلکرده های حوزه‌های کربلا،  نجف وسامرا است و«تاسیس«حوزه علمیه باقریه ایلام ازجمله خدمات ایشان است.در ۱۱ دی ۱۳۶۵ درگذشت.

۴۳-منیرالدین حسینی الهاشمی

 آیت الله سید منیر الدین حسینی الهاشمی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بودفتر مجامع مقدماتی فرهنگستان علوم اسلامی را بنیان نهاد و۱۲ اسفند ۷۹ درگذشت.

۴۴-محمدعلی موسوی جزایری

آیت الله موسوی جزائری نماینده امام ورهبری درخوزستان(امام جمعه اهواز)بودکه امسال استعفاداد و در حال حاضر عضو مجلس خبرگان رهبری ومدیرحوزه های استان  است.

 

۴۵-محمد کرمی

آیت الله محمد کرمی حویزی- پس از پایان کار مجلس خبرگان قانون اساسی به اهواز بازگشت و تا ۹ بهمن ۱۳۸۱ که درگذشت به تدریس علوم دینی پرداخت.

۴۶-سید جعفرکریمی دیوکلایی

آیت الله سیدجعفرکریمی-از مازندران در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور داشت در حال حاضر رئیس شورای استفتائات رهبر جمهوری اسلامی است. او عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ورئیس دفترتبلیغات اسلامی. که در۹فروردین ۱۳۹۹ درگذشت

۴۷-حسین خادمی

آیت الله سید حسین خادمی (مجلسی )  اولین جلسه مجلس خبرگان قانون اساسی با ریاست سنی او آغاز شد نماینده اصفهان در مجلس خبرگان رهبری در پرونده کاریش ثبت کرده بود و در ۲۰ اسفند ۱۳۶۳ درگذشت.

۴۸-هرایر خالاتیان*

نماینده ارامنه تهران و شمال کشور در خبرگان قانون اساسی بود. او در دوره اول عضو مجلس شد و پس از پایان دوره اش از سیاست فاصه گرفت. سال ۶۷ درگذشت.

۴۹-سید حسن طاهری خرم‌آبادی

آیت الله سیدحسن طاهری خرم آبادی-عضو مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود که دوره چهارم شورای نگهبان به‌عنوان یکی از فقهای این شورا منصوب شد وسابقه امامت نمازجمعه تهران رانیزدرنامه اعمالش دارد. او ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ درگذشت.

۵۰-سید محمد کیاوش*

نماینده اهواز در دوره اول مجلس شورای اسلامی بود و در جریان بمب‌گذاری هفت تیر ۱۳۶۰ مجروح شد.

۵۱-میر اسدالله مدنی

 آیت الله سیداسدالله مدنی -امام جمعه تبریزدر ۲۰شهریور ۱۳۶۰ حین اقامه نماز، مورد سوءقصد قرارگرفته وشهید شد.

۵۲-رحمت‌الله مقدم مراغه‌ای*

مهندس رحمت اله مقدم مراغه ای-بعد از انقلاب در مقام استانداری آذربایجان شرقی فعالیت کرده و از جمله نمایندگان آذربایجان در خبرگان قانون اساسی بودکه درسال ۱۳۹۱ درگذشت.

۵۳ -عبدالعزیز ملازاده

عبدالعزیز ملازاده معروف به مولانا عبدالعزیز مابون-رهبر اهل سنت در سیستان و بلوچستان بود که در ۲۱مرداد ۱۳۶۶ درگذشت​​​​​​​.

۵۴-سیدکاظم اکرمی*

نماینده دور اول مجلس شورای اسلامی و وزیر آموزش و پرورش در دولت دوم میرحسین موسوی بودو

۵۵-حمیدالله میرمرادزهی*

نماینده سیستان و بلوچستان در خبرگان قانون اساسی پس از پایان دوره این مجلس به وکالت پرداخت.

۵۶-محمدحسن نبوی

آیت الله سید محمد حسن نبوی-در سال ۱۳۶۰ پس از شهید عباس حیدری، نماینده بوشهر در مجلس اول شورای اسلامی، در انتخابات میان‌دوره‌ای به مجلس راه یافت. او در دوره‌های دوم و سوم مجلس شورای اسلامی هم حضور داشت،در۱۶آبان۱۳۸۱ درگذشت.

۵۷-سید احمد نوربخش*

نماینده چهارمحال و بختیاری در خبرگان قانون اساسی اما بعدازاین مجلس به تدریس مشغول شد.

 

۵۸-سید اکبر پرورش*

سید علی اکبر  پرورش-وزیروزارت آموزش پرورش در دولت‌های باهنر و میرحسین موسوی رسید. او در سال ۱۳۶۰ از سوی رئیس‌جمهور وقت، آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان نخست‌وزیر به مجلس پیشنهاد شد اما رأی اعتماد نگرفت. آقای پرورش عضو مجلس خبرگان رهبری و دو دوره نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی بود و در۶ دی ۱۳۹۲ درگذشت.

۵۹-محمدمهدی ربانی املشی

آیت الله محمد مهدی ربانی املشی-پس از نمایندگی گیلان در خبرگان قانون اساسی بر مسند دادستان کل کشور نشست و به عضویت شورای نگهبان درآمد. او در دوم شهریور ۱۳۶۰ از سوءقصد جان سالم به در برد.نائب رئیس مجلس شورای اسلامی دوم نیز از جمله فعالیت‌های او بود.ربانی در ۱۷ تیر۱۳۶۴ بر اثر عوارض ناشی ازترور درگذشت.

 ۶۰-عبدالرحیم ربانی شیرازی

آیت الله عبدالرحیم ربانی شیرازی- عضو شورای نگهبان و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود و در۱۷اسفند۱۳۶۰ درگذشت.

۶۱- حسینعلی رحمانی

آیت الله حسینعلی رحمانی -در دوره‌های اول و دوم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم بیجار بود که در۱۹فروردین ۱۳۷۵ در سن ۷۰ سالگی درگذشت.

 

 ۶۲-محمد رشیدیان*

محمد رشیدیان(دبیرآموزش وپرورش)- در دوره‌های اول، دوم، سوم و ششم نماینده مجلس شورای اسلامی بود. رشیدیان ۲۸ خرداد۱۳۹۲ درگذشت.

۶۳ -محمد صدوقی

آیت الله محمد صدوقی، امام‌جمعه یزد بود که ۱۱ تیرماه ۱۳۶۱ در نماز جمعه این شهر و در اثر یک عملیات انتحاری به شهادت رسید.

۶۴-رستم شهزادی*

رستم شهرزادی- پیشوای دینی زرتشتیان ایران(مؤبد) بود که ۲۳ اسفند ۱۳۸۷ درگذشت.

۶۵-دکترعباس شیبانی*

دکترعباس شیبانیاو که توانست پنج دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را تجربه کند، عضو شورای شهر تهران بود.

۶۶-ابوالحسن شیرازی

آیت الله ابوالحسن مقدسی شیرازی-دو دوره در مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده استان خراسان حضور داشت و ۱۶ مرداد ۷۹ درگذشت.

۶۷-سید محمدباقر سلطانی طباطبایی بروجردی

آیت الله سید محمد باقرطباطبایی سلطانی (پدر همسرحاج سیداحمد خمینی)، پس از مجلس خبرگان قانون اساسی به تدریس پرداخت و سرانجام در ۸۶ سالگی در۳۱ خرداد ۷۶ درگذشت.

 ۶۸-میر ابوالفضل موسوی تبریزی

آیت الله میرابوالفضل موسوی تبریزی‌ -نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره اول و دوم، نماینده مجلس خبرگان رهبری در سه دوره، رئیس دیوان عدالت اداری و نیز دادستان کل کشور بود. در سال ۸۲ درگذشت.

۶۹- حبیب‌الله طاهری گرگانی

 آیت الله حبیب الله طاهری گرگانی-عضو و سخنگوی جامعه روحانیت مبارز استان مازندران و همچنین نماینده بنیاد بین‌المللی غدیر در استان گلستان بودکه در  ۸ دی ۱۳۸۷ درگذشت.

۷۰-سید جلال طاهری اصفهانی

آیت الله سید جلال طاهری اصفهانی چندین دوره نماینده اصفهان در مجلس خبرگان رهبری و اولین امام‌جمعه شهر اصفهان بودکه بعداستعفاداد،۱۲ خرداد ۱۳۹۲ در اصفهان درگذشت.

 

۷۱-میرزا جوادآقا تهرانی

آیت الله میرزا جواد حاجی ترخانی (تهرانی )-در حوزه علمیه مشهدمشغول تدریس شد ،دوم آبان ۱۳۶۸ به دلیل بیماری کبد درگذشت.

۷۲-شیخ علی تهرانی

علی مرادخانی ارگنه معروف به شیخ علی تهرانی(دامادآیت الله خامنه ای)مدتی به عراق پناهنده شد که بطریقی بعدازچندسال برگشت.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:ستاره دارها(*)غیرروحانی هستند.

*۷۳- «عبدالرحمان قاسملو» به نمایندگی از استان آذربایجان غربی برگزیده شد که به دلیل شروع جنگ کردستان و غیرقانونی شدن حزب دموکرات در این مجلس شرکت نکرد. 

ماجرای کشف" بمب زیرخانه امام خمینی" توسط یک سگ «سگ مأمورخداست»

​ازمنزل صادق قطب زاده»تونل»زده بودندتا بیت امام خمینی،که منتهی می شدبه حوض حیاط امام ،

درآنجا«بمب»جاسازی کرده بودند،برای انفجارات روز«کودتا»..واما یک «سگ»همه نقشه های آنهاراپنبه می کند/سگ مأمورخدابود وَلِلَّـهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ﴿٤و٧فتح﴾

ماجرای کشف بمب توسط یک سگ 

سرداراحمد کریم پور(مشاور سردارسلیمانی) مسئول کمیته چک و خنثی سپاه در دهه ۶۰ در یک گفتگو تلویزیونی از ماجرای کشف بمب گذاری توسط یک سگ در زیر خانه امام رحمت الله صحبت کرد.

توضیحات مدیریت سایت پیراسته فر:متن حاضر ازنوارمصاحبه نوشتهام:کریم پوردرتوصیف حادثه مذکورمی گوید:-اشاره به مکانی می کند-اگراین بیت حضرت امام باشد،بغلش خانه مرحوم حاج احمدآقابود،وسط اینها(بغلش)خالی بود که «صادق قطب زاده »آن رااجاره کرده بود،بغل آن، یک خانه دیگری بود، وخانه های دیگرمردم.

درآن روز-صاحب خانه چهارم- یک مراسم تولدبرای بچه اش می گیرد،آنهایک سگ داشتند،این حیوان می آید،توی آن سالنی که درتدراک  مراسم بودند،«ادرار»می کند،معمولاً سگهای تربیت شده این کاررانمی کنند.

وقتی سگ ادرامی کند،صاحب خانه عصبانی می شود وسگ راشلاق می زند،حیوان فرارمی کند،می رودحیاط منزل ومی رودروی دیوارومی پردتوی آن خانه خالی.

مراسم -تولد-وقتی تمام می شود،این صاحب سگ می آیدبه بچه های کمیته می گوید:این سگ مایک اشتباهی کرده بود وماهم زده بودیم ورفته توی این خونه بغلی،اگربشه(اجازهبدهید)مابریم بیارمش،

بچه های کمیته میگن:ماخودمان میریم میاریم،میرن می گردند،سگی نمی بینن.

صاحب سگ می گوید:یک «قناتی» ازبین این خونه-آن محیط وجوددارد،آنجارابگردین.

آقای امین پور توضیح می دهد:درسابق یک تفرجگاهی درست می کردند،پله میذاشتند ومیرفتند توی آن قنات می نشستند وحال -تقریح می کردند!

بچه های کمیته طبق این نشانی هامی روندنگاه می کنند،می بینند،«سگ» روی تعدادی جعبه، پُرازمواد-تی ان تی(TNT)وسی وچهار(؟)نشسته.

که بعداًمامتوجه شدیم که اگر(کودتاچیان)نتوانستند،بیت حضرت امامرابمباران بکنند،این موادمنفجره راببرند زیرخانه امام،چون..

دراینجامجری سئوال می کند؟خودتان رفتید دیدید؟

 

که سردار کریم پورمی گوید:خودم رفتم،خودم رفتم دیدم.

رفتم درآشپزخانه امام ،همه جاراچک کردم،چون این قنات می آمددرحوض حضرت امام می ریخت ومن رفتم همه جارا گشتم وچک کردم .

ورفتم ازآن «تونل» به خانه قطب زاده رسیدم.

این تونل در عمق ۸متری زیرزمین حَفرشده بود.

نزدیک ظهربود اما م گفتند به فلانی بگوید من میخوام بروم بالا..من درآن لحظه شلوارم رازده بودم تا بالازانو چون درآب بودم.

که اما میفرماید:یک سگ مأمورخدامی شودکه طرح عملیاتیتان لوبرود.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:سردار احمد کریم پور (۷ شهریور ۱۳۹۶،)مصاحبه باخبرگزاری مهر:

 قطب زاده منزلی را در کنار منزل حاج احمد آقا و در نزدیکی منزل امام اجاره کرده بود. از زیر این خانه قناتی عبور می کرد که در نهایت در حوض بیت امام بیرون می آمد. برنامه ریزی آنها به این صورت بود که بسته های انفجاری را که در منزل قطب زاده دپو شده بود از طریق این قنات به زیر بیت امام خمینی فرستاده تا منفجر شوند.

وجود ۳ هزار و ۷۰۰ نقطه پدافندی در سراسر کشور

شب قبل از آن روزی که بنا بود این اقدام صورت بگیرد، سگ یکی از همسایگان از روی دیوار به خانه قطب زاده که در مجاورت آن ها بوده می رود؛ صاحب خانه موضوع را به عوامل کمیته که در آنجا بودند می گوید و آنها هم از روی دیوار به داخل حیاط نگاه می کنند و چیزی را مشاهده نمی کنند

 که صاحب خانه به آنها می گوید در این ساختمان ها زیرزمین و قنات وجود دارد که وقتی عوامل کمیته به زیرزمین می روند، سگ را می بینند که روی جعبه های مواد منفجره نشسته است و آنجا ماجرا لو می رود که منجر به دستگیری قطب زاده و در نهایت اعدام وی می شود./پایان.

امام خمینی:من یک کلمه باید با علما و فضلا و ائمه جماعات و سنخ روحانیت در سطح کشور صحبت کنم، یک کلمه هم با ملت. آن چیزى را که با آقایان روحانیون در میان مى‏‌گذارم این است که شما مى‏‌دانید که توطئه ‏ها از همه اطراف هست و رو به افزایش است، لکن از این توطئه‏‌هایى که منتهى به سلاح و قواى مسلح و اینها [مى‏‌شود] هیچ باکى نیست. آنها را خداى تبارک و تعالى همراهى مى‏‌کند چنانچه کرد و مى‏‌بینید. همین امروز هم یکى از علماى جماران آمد و قصه‌‏اى را نقل کرد که از آن قصه هم من فهمیدم که عنایت خدا با ماست.

امام خمینی:یک خانه‌‏اى را ظاهراً در شمیرانات، این آقایانى که در کمیته بودند و پاسدارها و اینها، به عنوان اینکه شنیده بودند اینجا قمارخانه است، رفته بودند به عنوان اینکه درِ این قمارخانه را ببندند، وقتى هم رفتند دیدند که بله بساط قمار و مشروبات و اینها هم هست.

امام خمینی می فرمایند:یکى از پاسدارها (احمدکریم پور)رفته است پشت آنجا که برود ببیند آنجا چه خبر است. یک سگى همچو حمله کرده به او که او را وادار کرده که برود در زیر زمین.

وقتى رفته در زیر زمین [دیده‏] یک مقدار زیادى اسلحه و امثال ذلک زیاد [هست‏]، که شاید بعد در رادیو و اینها اطلاع بدهند به ملت.

امام می گوید:گفتم به آن آقا(کریم پور)، با هدایت سگ این واقع شده(کشف شده)!.

این سگ مأمور است. همه عالم مأمورند.

حادثه طبس به روایت شاهدان عینی/ صحرای طبس قطب گردشگری می‌شود

آن روز «باد و شن »مأمور ( واقعه طبس۵ اردیبهشت ۵۹) بود، امروز هم در این قصه(کشف بمب) سگ مأمور بوده است که آقا را، این پاسبان(پاسدار) را ملزم کند که برود(بمب هارا) کشف بکند.

از این امور خوفى نداشته باشید. ملت ما هم از این امر خوف نداشته باشند. و حماقت مال اینهایى است که در عین حالى که دیدند که آن رأسشان با آن همه قدرت که در دست داشت بالفعل، و با آن همه پشتوانه‏‌هایى که از همه گروه‌هاى خارج و داخل داشت، در مقابل ملت و در مقابل تأیید خداى تبارک و تعالى از ملت ما، نتوانست کارى بکند.

حالا که آنها رفتند و رو به جهنمند، این عده بیچاره‏اى که براى خاطر یک دنیاى کمى، فانى، مى‌‏خواهند توطئه بکنند، و آن هم این طور توطئه‌‏اى که معلوم است که چنانچه موفق به کشفش هم نشده بودیم و قیام هم کرده بودند(کودتامی کردند)، خفه مى‏‌کردند آنها را(این مردم)، این خوفى ندارد. آن توطئه‌‏هایى که از اول نهضت، یعنى پیروزى ما، پیروزى شما شروع شده است و باز هم در کار است، آن را باید آقایان توجه به آن داشته باشند. (صحیفه امام، ج۱۳، ص:۹).

توضیح نگارنده-پیراسته فر:کلمات داخل پرانتز ازاین جانب است.

ماجرای حمله آمریکا به طبس در حقیقت از روز ۱۳ آبان ۱۳۵۸، (۴ نوامبر ۱۹۷۹) آغاز شد؛ زمانی که «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و ۵۳ آمریکایی را به گروگان گرفتند.با توجه به اینکه دولت کارتر نتوانست از راه دیپلماتیک گروگان‌های آمریکایی را آزاد کند، یگان ویژه «دلتا فورس» از نیروهای مسلح آمریکا، مأموریت پیدا کردند تا گروگان‌های آمریکایی را در یک عملیات کماندویی آزاد کنند و به آمریکا باز گردانند.

برای اجرای عملیات «پنجه عقاب» یک ماه پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران،۹۰ نفر از کماندوهای آمریکایی موسوم به «دلتا» به فرماندهی سرهنگ «چارلی بکویث» و سرگرد «میدوز» به ایالت آریزونای آمریکا که تقریبا شرایط کویری ایران را داشت اعزام شدند تا آخرین مراحل تمرینی و آموزشی تحت شرایط مشابه را بگذارنند. از سوی دیگر گروه سرّی ویژه‌ای نیز برای پشتیبانی و تدارک وسایل تکمیلی طرح عملیات، مخفیانه وارد ایران شده و با گروهک‌های ضد انقلاب تماس‌هایی را برقرار کردند.

کماندوهای آموزش دیده آمریکا در اواخر آذرماه سال ۱۳۵۸ عازم کشور مصر شده و در پایگاهی نزدیک قاهره مستقر شدند.فرمان اجرای این عملیات از سوی کارتر، رییس جمهور وقت آمریکا با اعلام کلمه رمز«بروید» صادر و در غروب روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۸ این عملیات آغاز شد.

شامگاه پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۴ آوریل ۱۹۸۰)ساعت ۱۳ به وقت واشنگتن، ۹۰ کماندوی آموزش دیده آمریکا موسوم به نیروی «دلتا» باشش هواپیمایC – ۱۳۰ و هشت فروند هلی کوپتر نفربر، از عرشه ناو هواپیمابر ( USS Nimitz) ازپایگاه قاهره به دریاى عمان منتقل می شوند وازآنجا با پرواز در ارتفاع کم و با استفاده از نقاط کور رادار، راهى ایران شدند. 

 ۸تن اززبده تربن نظامیان امریکایی در واقعه طبس کشته شدند.

 هنگام اجرای عملیات با ورود به حریم هوایی ایران یکی از بالگردها در ۱۲۰کیلومتری راور کرمان دچار نقص فنی شده و به اجبار فرود می‌آید و سرنشینان آن به بالگردی دیگر منتقل می‌شوند و همان بالگرد نیز دچار نقص فنی شده و به ناچار به ناو هواپیما‌بر بازمی‌گردد. ۶ هواپیما و ۶ بالگرد دیگر خود را به طبس رسانده و در تاریکی شب در منطقه‌ای دور افتاده بدون متوجه شدن نیروهای نظامی ایرانی فرود می‌آیند.

 در حین سوختگیری یکی دیگر از بالگردها دچار نقص فنی شده، درحالی که هنوز عملیات آغاز نشده ۳ فروند بالگرد از دست رفته بود،پس از تماس با مرکز عملیات، کارتر دستور بازگشت نیروها را می‌دهد؛ ولی هنگام برخاستن هواپیماها و بالگردها توفان شن آغاز شده و یک هواپیمای C۱۳۰ و یک بالگرد CH-۵۳ به هم خورده و هر دو آتش می‌گیرند که در این حادثه ۸ نفر از نیروهای امریکایی در آتش سوخته و ۴ بالگرد ناتوان از پرواز روی زمین باقی می‌مانند.

قرار بود نیرو‌های عملیاتی با بالگرد از طبس به سوی تهران حرکت کنند و در ورزشگاه امجدیه (شیرودی) فرود آیند. سپس با لباس مبدل، به سفارت آمریکا در تهران حمله و گروگان‌های خود را آزاد کنند. طبق این نقشه، آنان پس از پایان فعالیت شان، از همین راه به طبس باز می‌گشتند و از آنجا با هواپیما از ایران خارج می‌شدند.

«شن‌ها» مأمور خدا بودند«باد»مأمورخدابود

پیام امام خمینی درپی شکست نظامی آمریکا درطبس:«نباید بیدار شوند، آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده اند؟نباید بیدار شوند؟ چه کسی این هلیکوپتر آقای کارتر را که می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم!؟ شن‌ها ساقط کردند. شن‌ها مأمور خدا بودند. باد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست. این شن‌ها همه مأمورند. تجربه بکنند باز.»(صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۳۷۹ - ۳۸۰)

«آن حربه‌‏اى که در دست ایران است، پیش آن‏ها(دشمنان) نیست، آن‏ها آن حربه را نمى‏‌شناسند. آن حربه ایمان است، حربه توحید است. آن‏ها تأییدات غیبى الهى را منکر هستند،

این‏ها نمى‌‏توانند چشمشان را باز کنند و ببینند که در هر گوشه از ایران یک امور خارق‏‌العاده واقع مى‏‌شود که با دست عادى بشر نمى‏‌تواند واقع بشود.

آن‏ها (امریکا)در طبس آمدند و گمان کردند که مى‌‏توانند نیرو پیاده کنند و مى‌‏توانند بیایند و به بهانه خارج‌‏کردن گروگان‏ها، ایران را قبضه کنند و خداى تبارک و تعالى شن‏ها و بادها را فرستاد و آن‏ها را شکست داد.»(صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۰۵)...این دست غیبى همراه ما است و این‌‏را حفظ بکنید. حفظ به این است که خدمت را خالص کنید براى خداى تبارک و تعالى‏.(صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۱۲۳)..تا ملت و دولت به تعهد خود در نصرت به دین خدا و به بندگان او پابرجا باشند، نصرت خدا ادامه دارد«إن تَنصُروا اللَّه یَنصُرکُم و یُثَبِّت اقدَامَکُم».(صحیفه امام، ج ۱۹، ص۱۵۹)

دادگاه کودتاچیان-قطب زاده

«صادق قطب» در کنار امام خمینی در پرواز بازگشت به ایران-داخل هواپیما۱۲ بهمن ۱۳۵۷

صادق قطب زاده: ۱۷ فروردین ۱۳۶۱ دستگیر،در ۲۳ مرداددادگاهی شد ودر ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اعدام شد


 آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری پذیرفت تا از نقشه کودتا پشتیبانی کند و سخنرانی‌ای در حمایت از آن ضبط کرد که قرار بود بعد از پیروزی کودتا از رادیو و تلویزیون پخش شود.

ری شهری(دادستان ارتش) :متهمان۱۳ نفرهستند که در میان آن‌ها جز صادق قطب‌زاده، اتهامات سید مهدی مهدوی و عبدالرضا حجازی که هر دو روحانی بودند سنگین‌تر بود. افزون بر چند سرهنگ در این فهرست به نام‌های احمد عباسی (داماد آیت‌الله شریعتمداری) و جواد مناقبی (داماد علامه طباطبایی) نیز برمی‌خوریم که هر دو کسوت روحانیت داشتند.

«صادق قطب‌زاده بعد از تمام این اعترافات و ۲۰ روز محاکمه در دادگاه و به‌ سر بردن پنج ماه در زندان اوین، ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اعدام شد

ایسنا(۲۴ آذر ۱۳۹۸)می نویسد: «فروردین‌ ۱۳۶۱ بود که خبر دستگیری قطب‌زاده به اتهام کودتا علیه جمهوری اسلامی و تلاش برای ترور امام خمینی منتشر شد.

 «کودتاگران با دفن مقدار زیادی مواد منفجره در چاهی نزدیک منزل امام در جماران، قصد داشتند ایشان را ترور کنند»

«قطب زاده» در یک گفت‌وگوی تلویزیونی شرکت کرد و ضمن اعتراف نامی هم از سید‌محمدکاظم شریعتمداری آورد.

پس‌ از این رویداد، از سید‌محمدکاظم شریعتمداری به‌عنوان کسی که قرار بود پس از این کودتا آن را تأیید کند نیز سلب صلاحیت مرجعیت شد. احمد عباسی، داماد سید‌محمدکاظم شریعتمداری، جواد مناقبی و مهدی مهدوی هم در این ماجرا بازداشت شدند. 

در عملیات دستگیری صادق قطب‌زاده، سرهنگ بیژن کبیری مشارکت داشت که او نیز پس از افشای عضویت در کادرهای مخفی حزب توده ایران، اعدام شد.

ری‌شهری در کتاب خاطرات خود درباره بازجویی از آیت‌الله شریعتمداری می‌نویسد: «ایشان (شریعتمداری)حاضر نمی‌شد که در ارتباط با اتهامات خود به بازجویان رسمی پاسخ گویند. البته شاید هم کمتر کسی جرات بازپرسی از او را داشت... احترام به شخصیت وی اقتضا می‌کرد که اینجانب برای تحقیق از وی به قم بروم. از این‌ رو به منزل ایشان رفتم و در قسمت بیرونی منزل ایشان نشستم و پیغام دادم که به این قسمت بیاید، آمد و نشست.

به ایشان گفتم آقای قطب‌زاده تصمیم داشت حرکتی را علیه جمهوری اسلامی انجام دهد، شما را هم در جریان گذاشت، آیا شما این مطلب را قبول دارید؟

آقای شریعتمداری پاسخ داد: این نسبت دروغ است من هیچ اطلاعی از این ماجرا ندارم. گفتم بسیار خوب شما همین مطلب را بنویسید که آن چه به من نسبت داده‌اند دروغ است. در این هنگام من ورقه بازجویی را به ایشان دادم سؤال‌هایی را به‌تدریج به‌صورت کتبی مطرح کردم و ایشان پاسخ داد.»

ری‌شهری درباره دستگیری قطب‌زاده هم در کتابش آورده است: «آقای قطب‌زاده در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۶۱ به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شد.

قطب‌زاده البته مدعی بود که این‌‌جانب هرگز نخواستم که نظام جمهوری اسلامی را براندازم. اصلا مسئله براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح نبوده بلکه به نظر من به عکس بوده. قطب‌زاده برای کودتا یک‌سال‌ونیم فعالیت کرده بود و پس از دستگیری اعلام کرد که آماده‌ام حرف‌هایم را در مصاحبه تلویزیونی بگویم اما به شرط این که مرا فورا یا اعدام کنید یا عفوم کنید

همچنین قطب‌زاده در یک برنامه تلویزیونی آورده شد و او در آنجا اعترافاتی را مطرح کرد که در بخش‌هایی از کتاب خاطرات ری‌شهری آمده است و قسمت‌هایی از آن در ادامه می‌آید.

در ابتدای این برنامه از قطب‌زاده درباره علت دستگیری پرسش شد و او در پاسخ می‌گوید: «من صادق قطب‌زاده هستم و علت دستگیری من در رابطه با برنامه‌ای بود که به نام برنامه‌ براندازی است که من سعی می‌کنم همین برنامه را و انگیزه‌هایش را با جمع‌بندی‌ای که فعلا به آن رسیدیم، یکی پس از دیگری عنوان کنم.

از مدتی قبل، حدود ۳ ماه قبل، از یک سازمان افسری با من تماس گرفتند و بحث و گفت‌وگویی پیرامون تحلیل ما از مسائلی که فعلا در کشور ما می‌گذرد، شد.

در این تحلیل من یک مقدار نقطه‌نظرهایی داشتم و آنها هم همچنین. بعد از قبول نقطه‌نظرهای من و چارچوبی که باید در آن باشیم، بحث و گفت‌وگو راجع به قصد براندازی حکومت و نه نظام جمهوری شد که در اطراف بیت امام چه می‌توان کرد و بر اساس این، بحث اول آنها صحبت از محاصره بود و آنها درباره محاصره نقشه‌ای می‌خواستند. من این نقشه را توسط یکی از دوستان که تهیه شده بود، به آنها دادم.

یک نقشه‌ عادی بود. آنها گفتند که این نقشه به نظر ما درست نمی‌آید و بنابراین لازم است که ما از نزدیک برویم و آنجا را ببینیم. آنها رفتند و من یکی از دوستانی که در آنجا منزلی بغل منزل امام داشت، معرفی کردم و اینها رفتند و آن منزل را دیدند.

بعدازدیدن خانه موردنظر،آنها گفتند که این منزل محل بسیار مناسبی است برای انفجار.

گفتند خیلی خوب انفجار چه و بحث راجع به انفجار و محل صورت گرفت؛ چگونه و چه نوع. هفته‌ بعد آن [کسی] که، دو هفته قبل از دستگیری من بود، آمدند و گفتند که سازمان ما تصمیم گرفته که آنجا را از دو طریق بکوبد: یکی با توپخانه، یکی هم احیانا با انفجار از داخل آن منزل

در ادامه از قطب‌زاده درباره هدف این اقدامات را پرسیده می‌شود و او پاسخ می‌دهد: «هدف از‌ بین‌ بردن همه‌ سران حکومت من‌جمله امام بود. من در بدو امر دو نوع حالت روانی در برخورد با قضیه داشتم. یکی مسئله‌ آری یا نه. منتها متأسفانه در وهله‌ اول من گفتم خیلی خوب این مسئله را بررسی کنیم و ببینیم که چه‌ کار می‌شود کرد و «نه» نگفتم. آنها رفتند و نقشه را بررسی کردند و هفته‌ بعد آمدند و گفتند ما فکر کردیم که هم نقشه‌ کوبیدن آنجا باشد و هم به حالت خونخواهی امام، بقیه کارها را انجام بدهیم و مردم هم در‌این‌باره بیایند و در واقع گیج بشوند که به کدام سمت بروند و قرار شد که آنها بروند و تمام این نقشه را مورد مطالعه قرار بدهند و چند روز قبل از اجرای نقشه، تصمیم ‌نهایی در این زمینه گرفته شود. فی‌الواقع من از این که با این نقشه در اول آن مخالفت نکردم، از لحاظ روحی خودم ناراحت بودم و تصمیم داشتم که در جلسه‌ نهایی که صحبت است، مطلقا با کوبیدن جماران و منزل امام به اعتبار عاطفی خودم نسبت به امام، جلوگیری بکنم ولی البته [با] بقیه‌ نقشه مثل گرفتن مراکز سپاه، کمیته، رادیو و تلویزیون، محاصره‌ جماران، من کاملا موافق بودم. این نقشه‌ای بود که در واقع انجام شد و عملی شد، یعنی تا آن مرحله، ولی همین‌ طور که عرض کردم، به تصویب نهایی نرسید و ما هم در واقع قبل از آن که اصلا ماجرا به صورتی دربیاید، دستگیر شدیم.»

قطب‌زاده در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌خواستید مواد منفجره را به جماران ببرید، گفت: «صحبت از این شد که می‌شود مواد منفجره را برد. صحبت از این بود که توسط مصالح ساختمانی که به آنجا می‌رود [برده شود] این آقایی که یکی از این افسرهاست گفت من متعهد می‌شوم که از طریق مصالح ساختمانی، مواد منفجره را به داخل منزل ببرم، ولی خود او هم بعد از مدتی اصولا به این نتیجه رسیده بود که فقط راهش کوبیدن از دور است و از نزدیک امکاناتش بسیار ضعیف است.»

او همچنین در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر این که «در این رابطه آیا قرار بود اسلحه‌ای هم از خارج آورده شود؟» اظهار کرد: «خیر، در این رابطه ابدا به این صورت نبود، به دلیل این که بین طرح این مسئله و اجرایش بیشتر از حداکثر دو هفته نبود؛ بنابراین امکان این که اسلحه از جایی بخواهد وارد شود، بر این منظور نبود... اینها مدتی قبل گفته بودند به من، اولا اسلحه و مهمات، همه نوع چیز دارند خودشان و احتیاجی ندارند ولی مدتی قبل در حدود مثلا یک‌ماه‌و‌خرده‌ای قبل سؤال کردند از من که یعنی لیست کوچکی را به من دادند. تعداد اسلحه محدودی، که ما اینها را می‌خواهیم. من هم گفتم سعی می‌کنم آنها را تهیه کنم و اینها را فرستادم برای خارج از کشور ولی عملا امکان تهیه‌اش به علت نبودن پول نبود.»

در ادامه از قطب‌زاده پرسیده شد: «با چه کسی تماس گرفتند و در خارج از کشور قرار بود چه کسی هماهنگ کند؟» و او پاسخ داد: «مسئله‌ رابطه با خارج از کشور، خودش بحث دیگری است.»

پرسش‌کننده گفت: «آن بحث را خواهیم کرد منتها در این رابطه‌ مشخص، این هماهنگی و ارتباط با اسلحه در خارج با چه نیرویی قرار بود انجام شود و شما از چه کسی خواستید؟» و قطب‌زاده پاسخ داد: «من فقط به یکی از دوستانم آقای بیلران، لیست را فرستادم و گفتم آیا می‌شود اینها را تهیه کرد و او گفت: اگر پول باشد امکان تهیه‌اش، توسط دلال‌ها هست که اصلا پولی نبود و اصلا تهیه هم نشد.»

قطب‌زاده در پاسخ به این موضوع که در این طرح چگونه ممکن بود امام زنده بماند اما سایرین از بین بروند، گفت: «مسئله در همین بود که عرض کردم چون بحث انفجار در آنجا در آخر سرش، به صورت کوبیدن آنجا بود. مسئله‌ جان امام [در خطر] بود. من به اعتبار عاطفی خودم حاضر نبودم زیر بارش بروم و تصمیم داشتم مخالفت کنم.»

در اینجای بحث به قطب‌زاده گفته شد: «شما چه‌ مقدار پول در اختیار این گروه قرار دادید؟» و او پاسخ داد: «من در مجموع دومیلیون‌و ۲۵۰هزار تومان در اختیار این گروه گذاشتم و ۵۰۰ هزار تومان در اختیار آن دو، سه نفری که در روزهای آخر دیده بودمشان. این مجموعه پولی بود که من در اختیار آنها گذاشتم.»

او همچنین درباره این که آیا طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی را با نیروها و شخصیت‌های مذهبی یا مراجع در میان گذاشته بودید یا خیر، اظهار کرد: «نیروهایی که وجود نداشتند، در بین مراجع فقط با واسطه با شخص آیت‌الله شریعتمداری، مسئله در میان گذاشته شده بود، البته توجه می‌کنید من مدت یک‌سال‌وخرده‌ای است که اصلا مسافرتی به هیچ‌جا نکردم؛ من‌جمله به قم. بنابراین شخصا تماس نداشتم، ولی [با] دو واسطه‌ای که صحبت شده بود با ایشان، من از طریق آن دو واسطه مطلع شده بودم که این مطالب، مسئله‌ اصل براندازی به نظر ایشان رسیده بود. در دو، سه ماه قبل، یک بار آقای حجت‌الاسلام مهدوی رفتند آنجا و صحبت کرده بودند با ایشان، با آیت‌الله شریعتمداری و در مجموع، برخورد آیت‌الله شریعتمداری بسیار برخورد محتاطانه‌ای بود، با کل مسئله. بعد وقتی حجت‌الاسلام مهدوی تشریف برده بودند به خارج، من از حجت‌الاسلام آقای عبدالرضا حجازی خواستم مطلب را با حضرت آیت‌الله شریعتمداری در میان بگذارد و کلیات طرح را یعنی اصل کلیت طرح را با آقای حجازی در میان گذاشتم. آقای [عبدالرضا] حجازی هم با آیت‌الله شریعتمداری آن‌طوری که به من گفتند مسئله را در میان گذاشته است و نقل قول از آقای حجازی است که ایشان گفتند من قبل از انجام برنامه، کاری نمی‌توانم بکنم و بعد از انجام برنامه، بنده خود ایشان را تأیید می‌کنم و اقدام می‌کنم. این ماجرا گذشت. مجددا بحث دیگری با آقای حجازی شد و آقای حجازی مجددا رفتند و دفعه‌ دوم که برگشتند گفتند بحث همان است ولی آیت‌الله شریعتمداری یک مقدار زیادی ترسیدند. این ماجرا که مربوط به یک‌ماه‌ونیم قبل است، گذشت تا مجددا آقای مهدوی آمدند. من مجددا به آقای مهدوی گفتم و ایشان هم در مراجعت به من گفتند که نظر ایشان همان است و اگر براندازی انجام شد، ایشان تأیید و اقدام خواهند کرد. البته یکی، دو روز بعدش، آقای مهدوی پولی هم در حدود ۵۰۰ هزار تومان به من دادند و تنها پولی بود که به من رسید و گفتند من ‌باب خرید منزل از آیت‌الله شریعتمداری گرفتم و این در مجموع رابطه‌ای بود که بود و به نظر من و به نقل قول از این دو واسطه، چون همان‌طوری که گفتم من خودم در جریان نبودم و با ایشان صحبت نکردم؛ ایشان در جریان کل قضایا بودند.»

قطب‌زاده در پاسخ به این که آیا عباسی هم در جریان بود یا نه، گفت: «من خودم آقای عباسی را مدت یک‌سال‌و‌خرده‌ای است که ندیدم، ولی استنباط من این است که بیانات این آقایان این بود که احتمالا در جلساتی که اینها داشتند آقای عباسی هم حضور داشته است.»

او همچنین در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر این که عباسی با آیت‌الله شریعتمداری چه رابطه‌ای داشت، گفت: «آقای عباسی داماد آیت‌الله شریعتمداری هستند و قاعدتا این موضوع که شخص آقای عباسی در جریان بوده‌اند یا نبوده‌اند را [باید] از آن دو نفر آقایان سؤال کرد، چون آنها در جریان این بودند که اینها در جلسه بوده‌اند یا نبوده‌اند ولی من چون خودم آقای عباسی را ندیده‌ام و خودم آیت‌الله شریعتمداری را ندیده‌ام، بنابراین نمی‌توانم بگویم که اینها هم بوده‌اند یا نبوده‌اند و آن آقایان روشن خواهند کرد که ایشان هم در جریان بوده‌اند یا نبوده‌اند. به هر حال در این پایان، وضعی که به وجود آمده و این در واقع مشکلی که برای من ایجاد شده، قبلا هم عرض کردم که قصاصش را با نهایت میل می‌پذیرم.»

او در خصوص آخرین جلسه‌ای که سیدمهدی مهدوی با آیت‌الله شریعتمداری داشت هم اظهار کرد: «در حدود یک هفته قبل از دستگیری من و نتیجه‌ای که ایشان به طور مجمل گفت، چون وقت زیادی نبود و چنددقیقه‌ای بیشتر ندیدمشان، این بود که همان‌طوری که قبلا عرض کردم، ایشان بعد از این که اگر عملی انجام گیرد و بعد از پیروزی تأیید کامل می‌کند... .»

صادق قطب‌زاده سرانجام بعد از تمام این اعترافات و ۲۰ روز محاکمه در دادگاه و به‌ سر‌ بردن پنج ماه در زندان اوین، ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اعدام شد

پاسخ کیهان به"افشاگری فتاح"درباره املاک متصرفی نهادهاوسازمانها وارتش

​افشاگری عجیب فتاح دربرنامه تلویزیونی / مقایسه پرویزفتاح باحشمت الله طبرزدی!

واکنش روزنامه اطلاعات وپاسخ های مجمع تشخیص مصلحت نظام  ودکترحدادعادل را خواهیدخواند-درادامه.

۱۱روزبعد..فتاح: اشتباه کردم،هم اطلاعاتم ناقص بود وهم حرفهای نامناسب زدمهیچکس ازاملاک بنیاداستفاده شخصی نکرده،پاسخهای اشخاص وسازمانها منطقی بود،کارمن نادرست بود،عذرخواهی میکنم،ازظلمی که کردم،حلالیت می طلبم،مخصوصاً ازدکترحدادعادل وخانمها....تازه آمدم بنیاد..حدود یک سال .اشراف کامل نداشتم...

پاسخ کیهان به به اتهامات« فتاح» رئیس بنیادمستضعفان

«پرویزفتاح دربرنامه تلویزیونی» ازاملاک «بنیاد»گفت که تحت تصرف سازمانها، ونهادها وافرادخاص هست ولی حاضربه تخلیه نیستند،ایشان سپاه وارتش را هم مستثناءنکرد،حتی یقه دکترزاکانی(رئیس پژوهش های مجلس)  ودکترحدادعادل(مدرسه فرهنگ)،واحمدی نژاد راهم گرفت..ودرفرازی ازسخنانش شکوه کردکه «زورمان»به بعضی هانمی رسد..به کجاشکایت ببریم....کیهان پاسخی به این اتهامات داده:

خبرگزاری فارس  دراولین ساعت بامدادچهارشنبه(۲۲ مرداد ۱۳۹۹ )بااین عنوان به استقبال این مقاله می رود:مدیر مسئول روزنامه کیهان نوشت: چرا جناب فتاح از تابلوی افشای سوءاستفاده‌ها« سوءاستفاده »کرده و به خیال آنکه از نارواها سخن می‌گوید، نظام مظلوم را آماج تهمت‌های ناروا کرده است!

خبرگزاری فارس  دراولین ساعت بامدادچهارشنبه(۲۲ مرداد ۱۳۹۹ )بااین عنوان به استقبال این مقاله می رود:مدیر مسئول روزنامه کیهان نوشت: چرا جناب فتاح از تابلوی افشای سوءاستفاده‌ها -با عرض پوزش- سوءاستفاده کرده و به بهانه و یا به خیال آنکه از نارواها سخن می‌گوید، نظام مظلوم را آماج تهمت‌های ناروا کرده است!

 حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «سخنی با برادرم فتاح» نوشت: با شناختی که از برادر عزیزمان جناب مهندس فتاح داشتم، اظهارات ایشان در برنامه نگاه یک سیما برایم باور کردنی نبود،

نه اینکه سخن‌گفتن از سوءاستفاده‌ها را ناروا بدانیم چرا که با جرأت می‌توان گفت و نسخه‌های روزنامه نیز بهترین و مستندترین گواه آن است که کیهان در افشای مفاسد اقتصادی و مطالبه بی‌ملاحظه حقوق ملت از مسئولان، در هرپست و مقامی که بوده و هستند، پیشتاز بوده است و همچنان نیز چنین است. حیرت نگارنده از این بود و هنوز هم هست که

 

چرا جناب فتاح از تابلوی افشای سوءاستفاده‌ها -با عرض پوزش- سوءاستفاده کرده و به بهانه و یا به خیال آنکه از نارواها سخن می‌گوید، نظام مظلوم را آماج تهمت‌های ناروا کرده است! برای نگارنده اگرچه نوشتن در این خصوص آسان نیست ولی دوستی‌ها نباید مانع بیان حقایق و دفاع از نظام مظلومی باشد که دشمنان غدار و خونریز از همه سو به آن تاخته و می‌تازند.

و اما، در این باره گفتنی‌هایی هست؛

۱- حشمت‌الله طبرزدی، یکی از عوامل کنونی ضد‌انقلاب، در دهه ۷۰ نشریه‌ای را با عنوان «پیام دانشجوی بسیجی» منتشر می‌کرد که بعدها با اعتراض بسیج این پسوند حذف شد و نشریه با نام «پیام دانشجو» به انتشار هفتگی خود ادامه داد.

اولین کسی که برای رهبرانقلاب، واژه «امام خامنه ای»رابکاربرد.
آقای شریعتمداری می نویسد:«حشمت الله طبرزدی» خود را یک بسیجی تمام عیار می‌دانست و اولین بار واژه «امام خامنه‌ای» از جانب او مطرح شد.


نشریه(پیام دانشجو) طبرزدی در چاپخانه «کیهان »چاپ می‌شد.

در یکی از شماره‌های این نشریه، یادداشت تُند و زننده‌ای علیه مرحوم‌ هاشمی رفسنجانی چاپ شده و نسبتی به ایشان داده شده بود که تهمتی آشکار بود.
بنده با مشاهده این یادداشت از چاپ نشریه خودداری کردم. آقای طبرزدی بعد از اطلاع از ماجرا با اینجانب تماس گرفت و علت را جویا شد.
به ایشان اعتراض کردم این چه یادداشتی است که علیه آقای ‌هاشمی نوشته‌اید؟ با تعجب گفت؛ خود شما که بارها در کیهان به ایشان انتقاد کرده‌اید؟ گفتم؛ ما در انتقاداتمان با دشمن مرزبندی داریم و اجازه نمی‌دهیم دشمنان نظام از انتقادات ما به نفع خود و علیه نظام و انقلاب سوءاستفاده کنند. ما آقای ‌هاشمی را بیرون از دایره اسلام و انقلاب تعریف نمی‌کنیم ولی یادداشت شما با آنچه دشمنان بیرونی علیه آقای ‌هاشمی می‌نویسند و می‌گویند تفاوتی ندارد.
به همین جهت حاضر نیستیم با چاپ نشریه‌تان در دروغ‌بافی و تهمت‌پراکنی شما علیه ایشان سهیم باشیم و اضافه کردم آیا تا‌کنون حتی یک نمونه هم سراغ دارید که رسانه‌های دشمن از انتقادات کیهان سوءاستفاده کرده و برای آن بَه بَه و چَه چَه کرده باشند؟!

۲- اظهارات آقای فتاح در برنامه تلویزیونی نگاه یک، بلافاصله با استقبال گسترده رسانه‌های دشمن و سایت‌های ضد‌انقلاب رو‌به‌رو شد. اگر ایشان در سخنان خود به واقعیاتی هرچند تلخ اشاره کرده بودند، تنها جرمشان این بود که چرا به عنوان یک مسئول نظام، سفره دل خود را در میدان دید دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب گشوده‌اند! که هرچند اقدامی ناپسند بود ولی فقط از ناپختگی ایشان حکایت می‌کرد.
اما، آنچه تاسف‌آور و سؤال‌برانگیز است اینکه بسیاری از اظهارات ایشان واقعیت نداشت و برخی دیگر نیز وارونه مطرح شده بود

و تاسف‌آور‌تر آنکه جناب فتاح نمی‌توانست از غیر واقعی بودن آنچه مطرح کرده بود بی‌خبر باشد! و دقیقاً همین نکته است که اظهارات ایشان در برنامه نگاه یک را غیرقابل توجیه می‌کند!.

۳- بعد از مصاحبه یادشده آقای فتاح، مراکز و مسئولانی که مخاطب ایشان بودند، با صدور بیانیه‌ها و جوابیه‌های مستند به ادعاهای ایشان پاسخ گفتند ولی جناب فتاح تاکنون هیچ پاسخی برای ادعاهای خود نداشته‌اند! اگرچه واقعیت امور بدون پاسخ ایشان نیز به آسانی قابل کشف و درک است. به عنوان نمونه -‌و فقط یک نمونه- آقای فتاح می‌گوید «یک جای خوب ما در کوهک در اختیار نیروی دریایی ارتش است».
و نیروی دریایی با صدور بیانیه‌ای توضیح می‌دهد که «‌پادگان کوهک، ستاد نیروی دریایی ارتش بوده است که این مکان، از پیش از انقلاب اسلامی در اختیار این نیرو بوده و بعد از انقلاب نیز به عنوان ستاد فرماندهی از آن بهره‌برداری می‌کند و بر اساس مصوبات ابلاغی مقرر شده اراضی پادگان کوهک بالمناصفه بین نیروی دریایی ارتش و بنیاد مستضعفان تقسیم شود و در مسیر اجرای این مصوبه ستاد کل نیرو‌های مسلح به عنوان حَکم عمل خواهد کرد.
بر این اساس تمامی عواید حاصل از اعیان اراضی پادگان کوهک (ساخت و ساز‌های انجام شده در محدوده پادگان) متعلق به نیروی دریایی ارتش خواهد بود و بنیاد موظف به پرداخت ارزش آن به نیروی دریایی است‌». واقعیت آن است که بنیاد موظف است ارزش «ساخت و ساز‌های انجام شده در محدوده پادگان» را به ارتش بپردازد ولی برادر عزیزمان آقای فتاح، نیروی دریایی ارتش را به تصاحب غیر‌قانونی متهم کرده است!
آیا جناب آقای فتاح از این واقعیت خبر نداشته است؟! اگر پاسخ مثبت است پرسش بعدی این است که چه کسانی به ایشان اطلاعات غلط داده‌اند؟!

۴- در اظهارات آقای فتاح و اعتراض‌های ایشان دقت کنید. هیچ جا سخن از فساد اقتصادی و یا سوءاستفاده شخصی در میان نیست. موضوع درباره چند مرکز و نهاد وابسته به نظام است چرا فلان زمین بنیاد در اختیار نیروی دریایی ارتش است؟! که معلوم شد متعلق به خود ارتش بوده است. و یا چرا کاخ مرمر در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام است؟!
و حال آنکه سال ۹۷ تخلیه شده و بیش از ۲ سال است که مجمع به محل سابق مجلس شورای اسلامی منتقل شده است. تصمیم گرفتیم کاخ مر‌مر را به موزه تبدیل کنیم. این تصمیم از جانب بنیاد نبوده است و اساساً موزه در حوزه اختیارات سازمان میراث فرهنگی است! چرا سپاه ولی امر‌(ع) فلان زمین بنیاد را در اختیار دارد؟! این ادعا در حالی است که به گفته اعلام شده سردار جباری فرمانده سپاه ولی امر‌(ع)، «‌واگذاری ملک و مکان‌های مورد نیاز برای اجرای مأموریت‌های این نهاد و نیز سازمان‌های دیگر هم راستا، بر اساس مصوبات شورای عالی امنیت ملی و شورای امنیت کشور صورت می‌پذیرد و ملک مذکور هم در سال ۸۱ طی فرآیندی قانونی در راستای اجرای مأموریت‌های این نهاد در اختیار یگان حفاظت سپاه قرار گرفته است... پس از انتصاب آقای فتاح به ریاست بنیاد مستضعفان، در همان روز اخذ حکم مسئولیت توسط ایشان، آمادگی خود را برای واگذاری ملک جماران (که در واقع یک زمین و سوله مخروبه با کاربری پارکینگ است)، به ایشان اعلام کردم » و توضیح می‌دهد که «‌به‌رغم پیشقدم بودن سپاه ولی امر برای واگذاری این مکان (ملک جماران) به بنیاد مستضعفان، تنها پس از چند روز از توافق وگفت‌وگوی صورت گرفته، جناب آقای فتاح با ارسال نامه‌ای آزاد‌سازی مکان مذکور را مطالبه کردند، در حالی که از حدود دو ماه پیش در تعامل با بنیاد، توافقات قطعی برای حل و فصل موضوع استرداد این محل با معاونین ذیربط در بنیاد مستضعفان صورت پذیرفته و عدم آگاهی ریاست بنیاد از عزم جدی ما برای واگذاری ملک مذکور و توافقات حاصله بین دو مجموعه تعجب‌برانگیز است‌»!

درادامه مدیرمسئول کیهان می نویسد:اظهارات جناب فتاح درخصوص ملک واگذار شده به آقای حداد عادل نیز مخدوش است و با واقعیت فاصله دارد و....!

۵- باید از برادر عزیزمان جناب فتاح پرسید که آیا به بازتاب اظهارات خود در رسانه‌های دشمنان تابلو‌دار نظام توجه فرموده‌اید؟ چرا برای شما که فرزند انقلاب و از مسئولان شیفته خدمت هستید، اینهمه کف و سوت می‌زنند؟!

کیهان می نویسد:آیا غیر از این است که جنابعالی با اظهارات غیر‌واقعی خود بسیاری از پایگاه‌های نظام نظیر سپاه و ارتش را که دشمن بارها از آنها زخم‌های کاری برداشته و سیلی‌های سخت خورده است، زیر سؤال برده و با ادعاهای غیر واقعی خود به سوءاستفاده! متهم کرده‌اید؟!

حتماً سخن حکیمانه و توصیه عالمانه حضرت امام خمینی را به خاطر دارید که هرگاه دشمن زبان و قلم به تمجید از شما گشود، بدانید که به خطا رفته و در زمین دشمن به کار گرفته شده‌اید. (نقل به مضمون)

برادر عزیز(مهندس فتاح) برفرض که ادعای جنابعالی صحت داشته باشد -که ندارد-

آیا اگر فلان ملک بنیاد در اختیار فلان بخش ارتش و سپاه قرار گرفته باشد سوءاستفاده شخصی شده است؟ و یا گناهی بزرگ و خطایی نابخشودنی رخ داده است؟ که در صفحه تلویزیون ظاهر می‌شوید و آنها را چنان به باد انتقاد می‌گیرید که گویی ارتش و سپاه دشمن هستند؟!

ترامپ کیسینجر

۶- و در خاتمه این سخن نیز گفتنی است که« هنری کیسینجر» افعی مار خورده آمریکایی در وصف حضرت امام رضوان الله تعالی علیه می‌گفت «او(خمینی) در برخورد با دشمنانش هم صادق بود».

و از حضرت آقا(آیت الله خامنه ای) به خاطر دارم که می‌فرمودند؛ حتی وقتی درباره دشمنان هم سخنی می‌گوئید یا مطلبی می‌نویسید توجه داشته باشید که باید در محضر خدا پاسخگو باشید.

با شناختی که از آقای فتاح دارم «اظهارات ایشان برایم باور کردنی نیست» و این احتمال وجود دارد که ماجرای یاد شده از سوی برخی مشاوران نا‌همخوان و یا کم‌دان رقم خورده باشد! و اگر از جانب خود ایشان باشد که...!
جمله پایانی مدیرمسئول روزنامه کیهان: و بالاخره برادر عزیزم آقای فتاح از میزان ارادت نگارنده به خود با خبر است و از این روی امیدوارم با مطالعه وجیزه پیش‌روی ابرو درهم نکشند و این نوشته را سخنی دلسوزانه از برادری به برادر دیگر تلقی فرمایند...

توضیح نگارنده-پیراسته فر:فتاح دراین برنامه  چه افشاگریهایی کرد؟نام چه کسان وسازمانهاونهادهارابرد که املاک متصرفی راپس نمی دهند؟

«تابناک» به نقل از خبرگزاری صداوسیما، سید پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان با حضور در برنامه "نگاه یک" در خصوص بازپس گیری و مستغلات تحت تملک افراد خاص گفت: در روز معارفه بنده در این سمت گفته بودم که برای بازپس گیری این املاک و مستغلات اقدام خواهم کرد و به طرق قانونی، در این باره قبل از آنکه ما وارد مراحل قانونی شویم.

فقط «خبرگزاری ایرنا و دانشکده خبر»املاک متصرفی راپس دادند.

برخی مانند خبرگزاری ایرنا و دانشکده خبر خودجوش اقدام به واگذاری املاک نمودند اما برخی هم از راه و روند همکاری فاصله گرفته اند.


در طبقه دوم «کاخ مرمر» حمام، سونا و جکوزی ساخته‌اند!

فتاح در خصوص باز پس گیری کاخ مرمر بیان کرد:​ این بنا سال ها در تملک هاشمی رفسنجانی و سپس در دست «تشخیص مصلحت نظام» بود.

 زمانی که دولت قصد بهره برداری دیگری از این ملک را داشت با همکاری «روحانی» کاخ مرمر باز پس گرفته و با همکاری سازمان میراث فرهنگی قرار شد این بنا تبدیل به موزه گردد.

اسانسورکاخ مرمر

بازسازی های لازم انجام شد اما هنوز هم آثار دردناکی در این کاخ خود نمایی می کند زیرا در این کاخ «آسانسور »نصب کرده اند، حمام و جکوزی برقرار کرده اند و ...، حال سوال اینجاست زمانی که این اتفاق می افتاده چرا خبری از میراث فرهنگی نبوده و اقدامی صورت نپذیرفته است؟

«مدرسه فرهنگ»مدرسه حدادعادل«اجاره»کم است.

رئیس بنیاد مستضعفان به بازپس گیری مدرسه حداد عادل اشاره کرد و افزود: ایشان برای احداث مدرسه فرهنگ در خیابان فرشته بنایی را اجاره نمودند و این اجاره چندین نوبت تمدید شد البته این اجاره بها با ملاحظات بوده و مشمول نرخ روز نمی شد ، در حال حاضر موعد اجاره به سر رسیده است و باید تخلیه شود یا اجاره بها به نرخ روز تنظیم گردد که البته با توجه به گرانی آن منطقه احتمالاً تمدید اجاره بانرخ روز برای ایشان به صرفه نخواهد بود.
او با بیان اینکه ارزش ریالی ملک «مدرسه فرهنگ» در حال حاضر ۲۰۰ میلیارد تومان برآورده می شود، افزود: قطعاً پس از باز پس گیری این ملک به فروش می رسد و پول حاصله، صرف محرومیت زدایی خواهد شد.
رئیس بنیاد مستضعفان ادامه داد: آقای حداد عادل علاوه بر مدرسه فرهنگ، زمین دیگری برای ساخت مدرسه دریافت کرده بود که البته موفق به دریافت مجوز نشد زیرا این زمین به متراژ ۸ هزار متر و منطقه هروی و بر «روی -کمربندزلزله- گُسل» قرار دارد به همین دلیل آقای حداد عادل این ملک ۴۰۰ میلیارد تومانی را به ما تحویل داد و بدون شک هزینه این ملک هم پس از فروخته شدن، صرف محرومان و محرومیت زدایی خواهد شد.

​ساختمان مرکز مطالعات و تحقیقات زنان

سید پرویز فتاح در ادامه برنامه «نگاه یک» افزود: ​ساختمان مرکز مطالعات و تحقیقات زنان سال ها و با مجوز در اختیار عده ای از بانوان از جمله خانم ابتکار، مولاوردی و بقیه بود که پیش از تصدی مسئولیت بنده در بنیاد، آن را تخلیه کردند و مدعی بودند که همچنان باید این ساختمان در اختیار آنها باشد اما از نظر حقوقی, بنیاد مستضعفان توانست آن ها را قانع و ساختمان را تخلیه کند.

وی ادامه داد: آن ها بابت تخلیه با توافق بنیاد در همان زمان, پنج میلیارد تومان می گیرند و پس از بررسی ها مشخص بود خلاف بود و کسی که ملک بنیاد مستضعفان در اختیار او بوده است باید اجرت المثل هم بپردازد و امیدواریم این مبلغ برگردد و مشکل حقوقی و قضایی پیدا نکند.

ملک مؤسسه یاران

فتاح افزود: ملکی هم در اختیار رئیس جمهور اسبق(خاتمی) برای موسسه باران بوده است که پیش از تصدی مسئولیت بنده در بنیاد، تخلیه شده بود و در ایام کرونا با هماهنگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی, آن جا را به محل قرنطینه بیماران تبدیل کردیم و اکنون هم در اختیار آن هاست اما پس از این مرحله، آن جا را می فروشیم.

ملک درتصرف احمدی نژاد« ولنجک»

رئیس بنیاد مستضعفان اضافه کرد: در کشور ما ضابطه ای وجود ندارد که رئیس جمهورها پس از پایان کار خود، کجا مستقر شوند و باید چاره ای برای این منظور اندیشیده شود زیرا اکنون همین مسئله را با احمدی نژاد رئیس جمهور سابق داریم و با مجوز در ملک مربوط به بنیاد مستضعفان با مساحت حدود ۱۸۰۰ متر مربع در منطقه« ولنجک» برای چند سال مستقر است.

وی گفت: البته پیامی داده که آماده است به مرکز شهر منتقل شود اما ملکی را با آن شرایط نداشتیم که تحویل دهیم اما این موضوع هم باید مدت دار و محدود به زمان باشد.
فتاح افزود: از روحیه مردمی احمدی نژاد انتظار داریم تا این مال بیت المال به بنیاد برگردد و آن را بفروشیم که بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان ارزش دارد.

متصرفی « مجمع تشخیص مصلحت نظام»۱۲ طبقه

رئیس بنیاد مستضعفان گفت: یکی از ملک های بسیار خوب و ارزشمند ما در ضلع جنوبی کاخ نیاوران است که در اختیار« مجمع تشخیص مصلحت نظام» و زمین آن متعلق به بنیاد بوده است و ۱۲ طبقه در آن ساخته شد و مجمع آن را تخلیه کرد و اکنون «مرکز پژوهش های مجلس» در آن جا مستقر است.

«زاکانی» بایداجاره ملک(مرکزپزوهشهای مجلس) رابدهد

وی افزود: حتما سراغ زاکانی رئیس جدید این مرکز می رویم و باید اجاره بپردازد. با توجه به شخصیت ارزشی و بسیجی زاکانی انتظار داریم که نخستین کار انقلابی او، تخلیه این مکان باشد تا آن جا را بفروشیم و خرج محرومان و مستضعفان کنیم.

ملک ۹ طبقه «مرکز تحقیقات استراتژیک»
فتاح اضافه کرد​: در کنار آن زمین دیگری متعلق به بنیاد مستضعفان بود که مجمع تشخیص مصلحت نظام, «مرکز تحقیقات استراتژیک» را در آن جا در ۹ طبقه ساخته است. آن جا را تحویل گرفتیم اما ساختمان آن ، مجوز، پایان کار و پروانه ساخت از شهرداری ندارد و حتی حریم یک مالک خصوصی هم تصرف و اشغال شده است.
رئیس بنیاد مستضعفان گفت: آن جا را تحویل گرفتیم و به کسی اجازه نمی دهیم آن جا برود و نسبت به آن ادعا داریم و اگر لازم شد مرجع قضایی باید درباره آن حکم صادر کند.

فتاح:تازمانی که من مسئول بنیادم کوتاه نمی آیم

وی با بیان اینکه​ ده ها پرونده تشکیل دادیم که در قوه قضاییه در حال رسیدگی است, افزود: اگر با این روش ها به نتیجه نرسیم, کوتاه نخواهیم آمد مگر بنده از بنیاد مستضعفان بروم زیرا این اموال متعلق به مستضعفان است.

«کوهک» در اختیار نیروی دریایی ارتش

فتاح اضافه کرد: یکی از جاهایی که حریف او نمی شویم نیروهای مسلح هستند زیرا قانوناً نمی توانیم علیه آن ها شکایت کنیم اکنون یک جای خوب بنیاد در کوهک در اختیار نیروی دریای ارتش است و مقام معظم رهبری فرمانده کل قوا هم فرموده است, سرلشکر باقری فرمانده ارتش هم امضا کرده است اما نمی روند(تخلیه نمی کنند) و پیگیری های ما-بنیاد- به «در بسته» خورده است.

ملکی در جماران در دست «سپاه »ولی امر

رئیس بنیاد مستضعفان با تاکید بر اینکه این مکان ها مال مردم است و باید به مستضعفان برگردد, افزود: حتی یکی از املاک خوب(مرغوب) ما در منطقه جماران در دست «سپاه ولی امر »است اما آن را به بنیاد پس نمی دهند و حتی بنده(رئیس بنیاد) را در این ملک راه ندادند.

ارزش این ملک بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان است و از آن استفاده هم نمی شود اما به کجا شکایت ببریم

املاک بنیادراپس بدهید،من کاندیدای ریاست جمهوری انتخابات ۱۴۰۰نیستم

وی با بیان اینکه بنده در بنیاد, حافظ منافع مستضعفان هستم و کوتاه نخواهم آمد, اضافه کرد: برخی ها مرا متهم به اقدامات پوپولیستی برای انتخابات ۱۴۰۰ می کنند. این ها را بگویند اما ملک ما را محترمانه تخلیه کنند و پس بدهند.
فتاح با اشاره به اینکه علیه این بنیاد فضا سازی می کنند از مردم و رسانه ها خواست ، حمایت کنند.

رئیس بنیاد مستضعفان افزود: رئیسی رئیس قوه قضاییه، همه ظرفیت های این قوه را به کار گرفته است و شعبه خاصی برای بنیاد در نظر گرفت و آرای خوبی صادر شده است و محکم ترین پشتوانه ما هم رهبر معظم انقلاب است زیرا مطمئن هستم ایشان از پیگیری های ما حمایت می کنند.

بانک سینا

رئیس بنیاد مستضعفان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه بنیاد, مالک ۱۰۰ درصد بانک سینا بود، گفت: بر اساس قوانین بانک مرکزی، یک مالک نمی تواند بیش از ۳۳ درصد سهم را در بانک داشته باشد و با توجه به اینکه سهم ما اکنون در بانک سینا ۷۲ درصد است پس متخلف هستیم و در مدت ۲۰ روز آینده در دو مرحله هر کدام ۹ درصد را در بورس عرضه می کنیم که سهم ما کاهش می یابد و دوباره بخشی از آن ها را می فروشیم تا سهم بنیاد در بانک سینا به ۳۳ درصد برسد.
وی افزود: در زمانی که مالک ۳۳ درصد این بانک شدیم از کجا معلوم که بقیه شرکای ما حاضر باشند که ما به صورت قرض الحسنه عمل کنیم زیرا بانکداری خصوصی در پی سود است اما قرض الحسنه سودی ندارد.
فتاح اضافه کرد: توصیه بانک مرکزی این بود که بخشی از سرمایه بانک سینا را در حسابی به عنوان قرض الحسنه اختصاص دهیم اما بررسی کارشناسان ما نشان داد پاسخ لازم را از این راهکار نمی گیریم.
رئیس بنیاد مستضعفان گفت: ما می خواهیم پول خودمان را در قرض الحسنه مختص خود قرار دهیم و از این محل به مردم تسهیلات قرض الحسنه بدهیم.

محل بنیاد

وی گفت: محل فعلی بنیاد که در آن مستقر هستیم جای خیلی خوبی است و ۱۹ هکتار وسعت دارد که خدمت جهانگیری معاون اول رئیس جمهور رفتم و از او خواستم این جا را از ما برای دولت بخرد و شهردار تهران را هم دعوت کردیم اما نتوانستیم به توافق برسیم.
فتاح افزود: اکنون هم اعلام می کنیم هر کسی که خریدار این ملک است به قیمت روز آن را می فروشیم و قول می دهیم همه پول آن را خرج محرومان و مستضعفان می کنیم./پایان.

پاسخ مجمع تشخیص مصلحت نظام به ادعای فتاح

استفاده ازاین ملک با دستور  رهبری بوده

به اطلاع عموم می رساند پیرامون نحوه بهره برداری از ساختمانهای در اختیار مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، فرایندی از تعاملات و مذاکرات در سال ۱۳۹۶ بین ذینفعان مربوطه انجام گردید و نهایتا مقرر شد ساختمان مجلس قدیم در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گیرد و متعاقب آن با دستور مقام معظم رهبری (حفظه الله) در تاریخ ۱۴ شهریور ۹۶ ساختمان مورد بهره برداری توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام در نیاوران در اختیار مرکز پژوهشهای مجلس قرار گرفت.

همچنین پیرو دستورات مذکور، سازمان اموال و املاک استان تهران بنیاد مستضعفان در تاریخ ۱۹ اسفند ۹۸ مکتوبه ای را به این مرکز ارسال نموده است که طی آن بر مبنای دستور ریاست محترم بنیاد (جناب آقای مهندس فتاح)، به مجوز بهره‌ برداری رایگان مرکز از ساختمان نیاوران تا تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ اشاره شده است.

لذا با مرور فرآیند طی شده و مستندات مربوطه، طرح نادرست موضوع و با شکلی که در رسانه ملی انجام شد برای این مرکز تعجب برانگیز بود.

روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی/۲۲ مرداد ۱۳۹۹

واکنش روزنامه اطلاعات 

روزنامه اطلاعات نوشت: رئیس بنیاد مستضعفان در یک برنامه تلویزیونی از عزم جزم این بنیاد برای بازپس‌گیری اموال و املاکی گفت که در دست این و آن و این ارگان و آن نهاد و فلان شخص و بهمان مقام هستند و اینکه همه اینها باید به این بنیاد برگردند و به فروش برسند و صرف خدمت به محرومان و مستضعفان شوند. انصاف باید داد که جریانی و جناحی هم صحبت نکرد. حتی پای ارتش و سپاه هم به میان آمد.

پس از آن جوابیه‌هایی البته توسط آنها که نامی از آنان برده شده بود، رسانه‌ای شدند که  نقض جدی صحبت‌های او نبودند.

روزنامه اطلاعات نوشت:داوری درباره عملکرد ریاست جدید بنیاد و نیت خوانی این مقام مسؤول البته هدف این مقال نیست و در مقام داوری هم نیست؛ اما این‌که به‌هرحال باید از یک جایی مقامات ما که منزلت و مأموریتی جز خدمت به مردم و مملکت ندارند در مقام استیفای حق ملت برآیند و ملاحظه‌های دامنگیر را به کناری نهند؛ مطالبه به‌حق مردمی است که همواره از پاکدستی و خدمتگزاری مقامات و جانبداری آنان از حقوق محرومان و مستضعفان حکایت‌ها و گزارش‌ها و روایت‌ها شنیده‌اند اما اغلب آن‌را باور نکرده‌اند و هر روز اتفاقاً شایعات و شائبه‌هایی را که در رسانه‌های معاند درباره زیست و عملکرد کارگزاران نظام و اکثراً با نیت تخریب نظام مطرح شده، بیشتر پذیرفته‌اند و این روند نامطلوب هر روز بیشتر از دیروز و دیروزها بر میزان اعتماد عمومی اثر سوء گذارده است.

نویسنده روزنامه اطلاعات می نویسد:نکته مهم دیگر که باید آن را به فال نیک گرفت رویکرد مسؤولان به سمت و سوی شفافیت و فاصله‌گرفتن از مصلحت سنجی‌های مخرب است. از نوع پاسخ‌ و برآشفتن‌ها هم می‌توان فهمید که این روال و رویه چندان مورد استقبال نیست.

«فتاح »از جمله حرف‌های خوبی که زد یکی هم این بود که لازم نیست همه مسئولان نظام و شرکت‌های دولتی، دفاترشان در بالای شهر باشد

و حتماً هم دفترشان و محل کارشان را چنان وسیع درنظر بگیرند که بتوان یک وزارتخانه را در آن مستقر کرد.

این حرف، حرف حسابی است که کمتر به آن توجه کرده‌ایم.

 بسیاری از برج‌های شیک تهران، مراکز و دفاتر شرکت‌های دولتی یا وزارتخانه‌ها یا بانک‌ها و موسسات دولتی و خصولتی هستند.

همین تازگی‌ها خبر ساخت «برج فوق لاکچری» شرکت گاز رسانه‌ای شد که گویا خوشبختانه فعلاَ از آن صرف‌نظر شده است.

در حوالی میدان ونک، برج عجیب و غریبی که بسیار هم زود ساخته شده و گویا «ساختمان مخابرات» یا شرکت زیرساخت است و…

 معلوم نیست چه «ولعی» برخی مسؤولان و مقامات پیدا کرده‌اند که گویا فقط در ساختمان‌های مجلل و شیک و اصطلاحاً لاکچری توفیق خدمت پیدا می‌کنند!

کاری به محل زندگی حضرات نداریم که امری شخصی است و ان‌شاء‌الله همه را با پول حلال تهیه کرده‌اند.

حجت‌الاسلام سیدمحمود دعایی مدیرمسئول روزنامه اطلاعات در نشست مدیران رسانه‌ها در محکومیت جنایات آل سعود علیه مردم مظلوم یمن

ما باید بپذیریم که بخش اعظمی از شکافی که بین دولت و ملت پیدا شده، مربوط به همین روحیه اشرافی‌گری است که برخلاف سال‌های نخست انقلاب،‌ نظام تصمیم‌گیری کشور را با مشکلات طبقه محروم جامعه بیگانه کرده و در موارد عدیده‌ای موجب تعارض منافع شده است.

اطلاعات درادامه می نویسد:آنچه بیان شد(نوشتیم) نه در مقام تأیید تمام اقدامات و عملکرد بنیاد مستضعفان است و نه در مقام دفاع تام و تمام از ریاست فعلی بنیاد و عملکرد او ،

اما قطعا در مقام دفاع از رویکردی است که اغلب و مقامات ما از آن رویگردان بوده‌اند و آن شفاف‌سازی و شفافیت است.

این که «پرده‌ها برون افتد» تا معلوم شود آنها که دم از دفاع از طبقات محروم و حراست از بیت‌المال می‌زنند چقدر به آنچه که می‌گویند باور دارند و یا چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند؟!

و این که آیا همه آنها که دم از لزوم شفاف‌سازی و شفافیت می‌زنند، وقتی نوبت به خودشان هم می‌رسد، حاضر به شفاف‌سازی هستند یا کار را به دعوا و تهمت و مجادله و شلوع‌کاری و توجیه می‌کشانند و با به‌پیش کشیدن مسائل جناحی و سیاسی و حزبی رو به ردگم کنی می‌آورند؟

و کلام آخر اینکه کاش همه قبول کنیم که شفافیت چیز خوبی است. البته برای آنکه به یک فرهنگ بدل شود باید بدون ملاحظه و بدون تبعیض و بدون نگاه سیاسی و حزبی و جریانی باشد و البته درباره هر مقام و مسؤول و منصبی که در نظام مسؤولیتی دارد و نیز البته هر نهاد و ارگان و تشکیلات و سازمان و بنیادی که به نوعی به نظام وصل است./۲۲ مرداد ۱۳۹۹الف

پاسخ دکتر غلامعلی حداد عادل درباره شبهات اخیر در زمینه ملک هشت هزار متری و خانه مدرسه فرهنگ -با انتشار یک ویدئو«بااجازه رهبرانقلاب بوده»استفاده شخصی نکردیم.این ویدئودرآخرین نیمه شب دوشنبه ساعت۲۲:۱۶(۲۷ مرداد ۱۳۹۹)روی خروجی خبرگزاری فارس قرارگرفت.

متن کامل  جوابیه دکترحدادعادل :

بسم اله الرحمن الرحیم

لازم می‌دانم برای رفع شبهاتی که بعد از برنامه تلویزیونی آقای پرویز فتاح درباره مدرسه فرهنگ ایجاد شده توضیحاتی عرض کنم و خطاب به ایشان بگویم که آقای فتاح؛ شما با بردن نام حداد عادل و ذکر اینکه قطعه زمینی از بنیاد به قیمت بیش از ۴۰۰ میلیارد تومان در اختیار مدرسه فرهنگ بوده که به تازگی آن را برگردانده‌اند و دیگر اینکه خانه‌ای با قیمت ۲۰۰ میلیارد در اختیار دارند که باید برگردانند دو شبهه ایجاد کرده‌اید.

۱-اینکه در سال‌های گذشته هرج و مرج کاملی بر بنیاد حاکم بوده و حالا فتاح فرشته نجات شده است.

۲-حدادعادل برای مدرسه شخصی خود و املاک متعلق به مستضعفان دست‌اندازی کرده است.

آقای فتاح !بنده از شما می‌پرسم آیا نمی‌دانستید که مدرسه فرهنگ بعد از اطلاع مقام معظم رهبری از وضع نابهنجار رشته علوم انسانی در آموزش و پرورش با توصیه مؤکد ایشان برای احیای این رشته ایجاد شده و ایشان با تصدیق ضرورت امر به مسئولان امر وقت بنیاد دستور داده‌اند برای تأسیس و اداره این مدرسه کمک کنند و کمک بنیاد در سال ۱۳۷۲ این بود که خانه‌ای در اختیار مدرسه قرار دادند که همان خانه‌ای است که شما در برنامه تلویزیونی به آن اشاره کرده‌اید.

آقای فتاح! شما از وضع مدارس این رشته قبل از تأسیس مدرسه فرهنگ و تحول مثبتی که بعد از تأسیس آن در سراسر کشور ایجاد شده، باخبرید آیا فرزند شما با آگاهی شما از هدف و برنامه مدرسه فرهنگ در همین مدرسه و در همین ساختمان تحصیل نکرده است؟

آقای فتاح از آنجا که خانه‌ای که مدرسه شد برای مدرسه مناسب نبود، مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۴ با همه احتیاطی که در باب استفاده از بیت‌المال دارند با توجه به اساسنامه مؤسسه فرهنگ که در آن قید شده بود اموال مدرسه متعلق به شخص نیست بلکه به بیت‌المال تعلق دارند موافقت کردند زمینی از بنیاد در اختیار مؤسسه قرار گیرد تا پس از ساخت مدرسه در آن، خانه قبلی به بنیاد برگردد.

به جهت مشکلات اداری و مالی کار ساخت مدرسه به تعویق افتاد و در سال‌های اخیر معلوم شد به علت قرار گرفتن زمین روی گسل زلزله امکان ساخت مدرسه در آن وجود ندارد.

مؤسسه فرهنگ در سال ۹۸ اعلام کرد که این زمین را به بنیاد برمی‌گرداند.

آقای فتاح! شما می‌دانید و مدیران قبل از شما هم می‌دانستند که مدرسه فرهنگ یک مؤسسه اقتصادی نیست و مؤسسان از آن سود و بهره‌ای نمی‌برند بلکه در حد توان خود برای اداره آن کمک مالی می‌کنند.

حتی برای فرزندان و نوه‌های خود من که در این مدرسه درس خوانده‌اند شهریه پرداخت شده است. یکی از فرزندان من که دکترای نانوتکنولوژی دارد در ازای کار تمام وقت، تنها ماهی ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان دریافت می‌کند و فرزند دیگر من که در دو رشته فوق لیسانس دارد در ازای بیش از سه روز کار در هفته ماهی یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان حقوق دارد.

آقای فتاح! شما به جز اینکه به مردم بگویید که چرا و از سوی چه مرجعی و با توجه به چه واقعیت‌هایی آن خانه و زمین در اختیار مدرسه فرهنگ قرار گرفته با یک بیان تبلیغاتی تحریک‌آمیز در تلویزیونی برای خوش‌نام کردن خودتان ما را بدنام و متهم به تصرف در بیت‌المال می‌کنید!؟.

آقای فتاح، ما هم مثل شما به مدرسه‌سازی در مناطق محروم معتقدیم و در حال حاضر در مناطق محروم سیستان و بلوچستان و کرمان ۱۴ مدرسه با دست خالی ساخته‌ایم و آنها را با کمک خیرین اداره می‌کنیم اما علاوه بر آن معتقدیم که تربیت نیروی انسانی متعهد که علاقه به خدمت به مستضعفان داشته باشند نیز مهم است و آن همان کاری است که در مدرسه فرهنگ می‌کنیم.

آقای فتاح! ای کاش در یک سالی که رئیس بنیاد شده‌آید چند دقیقه صرف وقت می‌کردید و در یک دیدار حضوری نظر خود را با حدادعادل در میان می‌گذاشتید و قبل از اینکه در تلویزیون به او تهمت بزنید، توضیحات او را می‌شنیدید.

آقای فتاح، ما با اطمینان کامل از اینکه هیچ چشم‌داشت مادی و مالی به بیت‌المال نداشته‌ایم و آنچه اتفاق افتاده با دلایل موجه و با اجازه مقامات ذی‌صلاح بوده به‌رغم شبهه‌افکنی‌های شما با توکل به خداوند راه خود را برای تربیت نیروی انسانی دانشمند و مؤمن و متعهد ادامه خواهیم داد و معتقدیم برای ساختن عالمی نو باید آدمی نو ساخت و این کاری است که تنها از طریق تعلیم و تربیت می‌شود.

خدا را شکر می‌کنیم که تلاش ما در سه دهه گذشته بی‌نتیجه نبوده و امیدواریم در آینده نیز چنین باشد./پایان.

توضیحات نگارنده-پیراسته فر:هنوزیک ساعت نشده بود که این متن(استخراج شده ازویدئو)درسایتهای دیگرهم قرارگرفت وتیرهای هجمه ظالمانه به سوی سرمایه های  این نظام( حدادعادل وخانواده)سرازیرشد،اصولگرا،اصلاح طلب ومخالفین وحتی معاندین(اون ورآبی)،کامنتهای ظالمانه کاربران درسایتهای اصولگراهم منتشرشد،اصولگرایان به بهانه دفاع ازولایت حدادراآماج تهمتهاقراردادند ومخالفین درصددانتقام ازاصولگرایان،عقده های مزمن را علیه حدادعادل،بلکه علیه نظام!نمایان کردند،کمترکامنتی دردفاع ازارزشها،قدعلم کرد،اینجانب کامنت -ذیل-رابرای خبرگزاری فارس والف نوشتم،فارس این کامنت رامنتشرنکرد(فحاشی های دیگران رامنتشرکرد)واماالف منتشرکرد:

بعضاًهجمه ها ناعادلانه ای به آقای دکترحدادعادل واردمی شود،دکترحدادعادل ازسرمایه های کشوراست،خودآقای دکترحدادعادل خیلی بهترازدیگران پشتبان وحافظ ولایت است ومی داندکه نبایدازرهبری هزینه بکند ،بعضاً لازم میشود که درفراینددراختیارگرفتن یک ملک اسمی برده شود. واما درمورداینکه این مدرسه برای پسرحدادعادل ساخته شده!؟توضیحات خانم حدادعادل(درآن برنامه تلویزیونی) اشاره به این داشته که تاآن زمان ازاین واقعیت غافل بوده اند(برای بچه های رشته انسانی مدرسه مناسبی وجودندارد) وهمه سرمایه گذاری آموزش وپرورش روی۲رشته تجربی وریاضی بوده،فرزندش بهانه ای شدبرای تآسیس یک مدرسه مناسب رشته انسانی،وگرنه که این مدرسه اختصاصی و تک نفره نبوده که فقط پسرحدادعادل آنجادرس بخواند.

فعل آقای فتاح (افشاگری)درست نبود،فتاح سپاه وارتش راهم زیرسئوال برد،پاسخ منطقی را کیهان(آقای شریعتمداری) به برادرعزیز-فتاح- داد.

 

*منظوراز«خودآقای دکترحدادعادل خیلی بهترازدیگران پشتبان وحافظ ولایت است»این است اولاً خودآقای دکترازارادتمندان قدیمی آیت الله خامنه ای بوده ،دوماً«پسررهبرانقلاب(آقامجتبی)در سال ۱۳۷۸با دختر دکتر حداد عادل(زهرا)ازدواج کرده است،سوماً خانواده حدادعادل،انسانهای نجیبی هستند(پاکدست وخیّروتأثیرگذار).یادم هست که درمجلس ششم که اصلاح طلبان،مجلس راقبضه کرده بودند،حدادعادل را«مخالف نجیب»نام گذاشته بودند.

خانم طیبه ماهروزاده (استاد دانشگاه الزهرا)همسر غلامعلی حداد عادل(نماینده دوره۶،۷،۸،۹مجلس شورای اسلامی)و رئیس فرهنگستان ادب فارسی دردر برنامه زاویه شبکه چهار در شامگاه چهارشنبه۸ آبان ۱۳۹۸  گفت: «مدرسه غیرانتفاعی تاسیس کردیم، چون وقتی پسرم به سن دبیرستان رسید و می‌خواست به رشته علوم انسانی برود، مدرسه مناسبی برایش وجود نداشت.»

بدهی ۳۶ میلیاردی حدادعادل به بیت المال/

درپی برداشتهای نادرستی که از صحبت اینجانب در برنامه زاویه شبکه چهار در شامگاه چهارشنبه هشتم آبان نودوهشت در فضای مجازی منتشر شد توجه کاربران محترم را به نکات زیر جلب می‌کنم:۹ آبان ۱۳۹۸ 

 ۱ - تاسیس دبیرستان فرهنگ  بعد از فراغت فریدالدین [فریدالدین حداد عادل] از دوره دبیرستان صورت گرفته و وی در این دبیرستان تحصیل نکرده است.


۲-اشاره به تحصیل وی صرفا به منظور بیان وضعیت نامطلوب رشته علوم انسانی در آن زمان بوده و این مطلب با دقت در صحبت اینجانب به روشنی قابل اثبات است.
۳-در برنامه به صراحت گفته شد که مدارس دولتی فرهنگ (که تعداد آنها در حال حاضر در حدود یکصد مدرسه تخمین زده می شود و باعث توسعه علوم انسانی شده است) هیچ ارتباطی با موسسه غیرانتفاعی فرهنگ ندارد.
۴-اینجانب همواره یکی از آثار  پربرکت وجود مقام معظم رهبری راهدایت وحمایت ایشان از طرحهای مختلف علمی وفرهنگی می دانم وخداوند راسپاس می گویم که درحوزه علوم انسانی نیز رهنمود ها وهدایت ایشان در تاسیس موسسه فرهنگ (مخصوص علوم انسانی)به احیاء وگسترش علوم انسانی درایران انجامید.

۱۱روزبعدارافشاگری های جنجالی رئیس بنیادمستضعفان

فتاح: تازه آمدم بنیاد،اشراف کامل نداشتم،اطلاعاتم ناقص بودم وحرهایم اشتباه..عذرخواهی مینم وحلالیت می طلبم.

 عذرخواهی و طلب حلالیت می کنم/ اطلاعاتم ناقص، غیر دقیق و اجحاف بود

پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان، در خصوص حواشی ایجاد شده پس از بیان برخی موارد در برنامه نگاه یک تصریح کرد: با توجه به اینکه حدود یک سال و یک ماه از حضور من در بنیاد مستضعفان می‌گذشت و قول ارائه گزارشی به مردم داده بودم، در این برنامه درباره عملکرد یک ساله خود در بنیاد صحبت کردم. به بخش املاک که رسیدیم درباره پیگیری املاک  سوال شد و  بنده با هدف ابراز جدیت بنیاد، از برخی افراد و سازمان‌ها اسم بردم.

 اشخاص نام‌برده استفاده عمومی از این املاک داشتند و اعلام کوتاه و تیتر وار من باعث سوء تفاهم شد. مطالب ارائه شده با خطای کلامی یا رعایت نکردن جانب انصاف توسط بنده به سمت دیگری حرکت کرد. در حالی که هیچ کدام از آن‌ها استفاده شخصی از این اموال نداشتند. بیان نامناسب من مطالب را به اشتباه منتقل کرد؛ قصد ما نشان دادن پیگیری‌های جدی بود و همه آن‌ها همکاری لازم را با ما داشتند، اما به نتیجه نهایی نرسیده‌ایم.

اصلا نباید اصل مساله را مطرح می‌کردم و وارد مسیر نام بردن از اسامی و سازمان‌ها می‌شدم، پس مسئولیت آن را به عنوان خطا و کار اشتباه می‌پذیرم. از همین جا از تمام عزیزانی که در حق آن‌ها اجحاف و ظلم شد، از جمله آقای دکترحداد عادل، خانم‌ها ابتکار و ملاوردی، به عنوان حق‌الناس، عذرخواهی و طلب حلالیت می کنم.

فتاح گفت: خطای بنده بود که نتوانستم مطالب را به درستی منتقل کنم. به هیچ وجه مسیر طی شده هدف بنده نبود و اگر تا به امروز سکوت کردم، به دنبال دامن زدن به این حواشی نبودم. جواب‌هایی که از سوی این سازمان‌ها و اشخاص ارائه شده را دریافت کردم و ایرادات و اشکالاتی که گرفته شده را می‌پذیرم./چهارشنبه، ۲۹ اَمرداد ۱۳۹۹ساعت۲۰ خبرگزاری فارس

محبوب فر"عضوجعلی"ستادکرونا درضدیت بامحرم/علت توقیف"جهان صنعت" روزنامه

نفاق عضوستادملی مقابله باکرونا"محمدرضامحبوب فر»ضدیت با مراسم محرم وصفر،حتی با رعایت پروتکل های بهداشتی.

خباثت عضو(جعلی)ستادکرونا «محبوب فر»درضدیت بامحرم +تبانی مدیرمسئول روزنامه «جهان صنعت»..

محمدرضامحبوب فر«کارشناس بهداشت»است،نه عضوستادملی مقابله باکرونا.شیطنت«تبانی»۲منافق برای بازی باآبروی نظام وکشور.

محبوب فرمی گوید:  اصرار حسن روحانی برای برگزاری «مراسم عزاداری محرم »بدون توجه به نظر کارشناسان و متخصصان سلامت» است ، منافع عده‌ای به‌گونه‌ای است که به دولت فشار آورده‌اند که برخی محدودیت‌ها اعمال نشود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:عصبانیت محبوبی فر،صرفاً بخاطر رونق مراسم عزاداری محرم وصفراست،نه رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی،چون هم رئیس جمهوروهم مسئولین مساجدوتکایا اعلام کرده اند،کاهش جمعیت،مراسم درفضای بیرونی بافاصله اجتماعی ورعایت دیگرپروتکلهای بهداشتی.

یک روز پس از انتشار این مصاحبه محمدرضا سعدی(مدیرمسئول روزنامه) «جهان صنعت» از توقیف این روزنامه خبر داد. او گفت: امروز دوشنبه ۲۰ مرداد ماه، در جلسه هیات نظارت بر مطبوعات، به‌سبب انتشار یک مصاحبه درباره آمار کرونا در شماره روز گذشته (یکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹)، حکم به توقیف موقت روزنامه جهان صنعت داده شد.

بلافاصله پس از اعلام خبر توقیف این روزنامه، محمدرضا محبوب فر که سخنانش باعث توقیف روزنامه جهان صنعت شده است، اعلام کرد این روزنامه منصب وی را اشتباه درج کرده بود.

محمدرضا محبوب فر به پایگاه خبری «صبح شد» گفت: روزنامه جهان صنعت به اشتباه عنوان بنده را عضو ستاد ملی کرونا زده بود درحالیکه بنده عضو انجمن علمی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت ایران و یک کارشناس مستقل بهداشت هستم. مدرک بهداشت محیط دارم و بخش اعظم کار و فعالیت بنده بهداشت محیط و بهداشت فردی است.

محمدرضا محبوب‌فر، اپیدمیولوژیست و عضو ستاد ملی مقابله با کرونا منتشر شده بود که گفته بود آمارهای وزارت بهداشت ایران از تعداد مبتلایان و مرگ‌ومیر ناشی از ویروس کرونا، «یک بیستم آمار حقیقی است» و به آن نمی‌توان اعتماد کرد.

او این آمار را «مهندسی‌شده» خوانده و گفته بود که صرفاً «بر اساس ملاحظات سیاسی و امنیتی به جامعه تزریق می‌شود».

روزنامه جهان صنعت در شماره روز یکشنبه(۱۹مرداد ۱۳۹۹) با محمدرضا محبوب‌فر، اپیدمیولوژیست و عضو ستاد مقابله با کرونا مصاحبه کرده بود.

وی مدعی شده بود که آمار کرونا »با ملاحظات سیاسی و امنیتی» و «به صورت مهندسی‌شده» اعلام می‌شود.

محبوب‌فر در این مصاحبه گفته بود: در صورت برگزاری مراسم عزاداری محرم ، آمار جان‌باختگان کرونا در پایان شهریورماه چهاررقمی خواهد شد.

محبوبی فر:روز گذشته که مصادف با عید غدیر خم بود در بسیاری از مساجد و حسینیه‌ها برای تحویل غذایی نذری در بین مردم برنامه‌ریزی شده بود. بسیاری از مردم از شهر‌های اصفهان، شیراز، قم و تهران برای بنده فیلم‌هایی در خصوص رعایت نکردن پروتکل‌ها بهداشتی فرستادند. در تمام مساجد مردم برای گرفتن نذری در صف‌های طویلی بدون رعایت فاصله فیزیکی و ماسک ایستاده بودند. از طرفی با توجه به اینکه در سه روز گذشته کنکور کارشناسی ارشد برگزار شد، بر اساس گزارش‌های مردمی متاسفانه ۳۰ درصد از پروتکل‌هایی که ادعا شده بود سخت اجرا می‌شود به دلیل ازدحام جمعیت داوطلبان و خانواده‌های آن‌ها فراموش شده بود.

۱. آمریکا :             ۵ میلیون و ۲۵۱ هزار و ۴۴۶ مبتلا، ۱۶۶ هزار و ۱۹۲ قربانی

۲. برزیل :              ۳ میلیون و ۵۷ هزار و ۴۷۰ مبتلا، ۱۰۱ هزار و ۸۵۷ قربانی

۳. هند :                 ۲ میلیون و ۲۶۷ هزار و ۱۵۳ مبتلا، ۴۵ هزار و ۳۵۳ قربانی

۴. روسیه :            ۸۹۲ هزار و ۶۵۴ مبتلا، ۱۵ هزار و ۱ قربانی

۵. آفریقای جنوبی: ۵۶۳ هزار و ۵۹۸ مبتلا، ۱۰ هزار و ۶۲۱ قربانی

۶. مکزیک :         ۴۸۵ هزار و ۸۳۶ مبتلا، ۵۳ هزار و ۳ قربانی

۷. پرو :             ۴۸۳ هزار و ۱۳۳ مبتلا، ۲۱ هزار و ۲۷۶ قربانی

۸. کلمبیا :        ۳۹۷ هزار و ۶۲۳ مبتلا، ۱۳ هزار و ۱۵۴ قربانی

۹. شیلی :      ۳۷۵ هزار و ۴۴ مبتلا، ۱۰ هزار و ۱۳۹ قربانی

۱۰. اسپانیا :    ۳۷۰ هزار و ۶۰ مبتلا، ۲۸ هزار و ۵۷۶ قربانی

۱۱. ایران :       ۳۲۸ هزار و ۸۴۴ مبتلا و ۱۸ هزار و ۶۱۶ قربانی

سپس کشورهای انگلیس با ۳۱۱ هزار و ۶۴۱ مبتلا، عربستان سعودی با ۲۸۹ هزار و ۹۴۷ مبتلا، پاکستان با ۲۸۴ هزار و ۶۶۰ مبتلا، بنگلادش با ۲۶۰ هزار و ۵۰۷ مبتلا، آرژانتین با ۲۵۳ هزار و ۸۶۸ مبتلا، ایتالیا با ۲۵۰ هزار و ۸۲۵ مبتلا، ترکیه با ۲۴۱ هزار و ۹۹۷ مبتلا، آلمان با ۲۱۸ هزار و ۵۰۰ مبتلا، فرانسه با ۲۰۲ هزار و ۷۷۵ مبتلا، عراق با ۱۵۳ هزار و ۵۹۹ مبتلا، فیلیپین با ۱۳۶ هزار و ۶۳۸ مبتلا، اندونزی با ۱۲۷ هزار و ۸۳ مبتلا، کانادا با ۱۲۰ هزار و ۱۳۲ مبتلا، قطر با ۱۱۳ هزار و ۲۶۲ و قزاقستان با ۱۰۰ هزار و ۱۶۴ مبتلا تاکنون بیش از ۱۰۰ هزار مبتلا به کرونا را گزارش داده‌اند.

روزنامه جهان صنعت در شماره روز یکشنبه(۱۹مرداد ۱۳۹۹) با محمدرضا محبوب‌فر، اپیدمیولوژیست وباعنوان  «عضو ستاد مقابله با کرونا» مصاحبه کرده بود.

وی مدعی شده بود که آمار کرونا »با ملاحظات سیاسی و امنیتی» و «به صورت مهندسی‌شده» اعلام می‌شود.

محبوب‌فر در این مصاحبه گفته بود: در صورت برگزاری مراسم عزاداری محرم ، آمار جان‌باختگان کرونا در پایان شهریورماه چهاررقمی خواهد شد.

منافق(محبوب فر):روز گذشته که مصادف با عید غدیر خم بود در بسیاری از مساجد و حسینیه‌ها برای تحویل غذایی نذری در بین مردم برنامه‌ریزی شده بود. بسیاری از مردم از شهر‌های اصفهان، شیراز، قم و تهران برای بنده فیلم‌هایی در خصوص رعایت نکردن پروتکل‌ها بهداشتی فرستادند. در تمام مساجد مردم برای گرفتن نذری در صف‌های طویلی بدون رعایت فاصله فیزیکی و ماسک ایستاده بودند. از طرفی با توجه به اینکه در سه روز گذشته کنکور کارشناسی ارشد برگزار شد، بر اساس گزارش‌های مردمی متاسفانه ۳۰ درصد از پروتکل‌هایی که ادعا شده بود سخت اجرا می‌شود به دلیل ازدحام جمعیت داوطلبان و خانواده‌های آن‌ها فراموش شده بود. 

توضیحات نگارنده-پیراسته فر:این عضو«عُقده ای»ستادملی کرونا،چندماه پیش هم مصاحبه بی شرمانه ای کرده بود ومدعی شده بود که ازیک ماه قبل ازاعلام رسمی «شیوع کرونا»این بیماری درایران بوده!حالا چطوری وبرچه مبنایی این ادعاراکرده جای تأمل است،چون هیچ مدرک وسندی ارائه نداده است!ودرموردادعای اخیر(امار۲۰برابری اش)هم  مدارکی که به آن  استنادکرده،کلیپها واخبارفضای مجازی است،نه تحقیقات میدانی...این منافق حتی حاضراست باآبروی کشوربازی کند،دشمنان راشادکندبااین ادعاهای بی پایه اساسش.

سایت الف گزارش جالبی نوشته از ازشیطنت ۲محمدرضا وبلکه از«تبانی»این۲محمدرضا(محمدرضاسعدی مدیرمسئول روزنامه جهان صنعت) ومصاحبه شونده(محمدرضامحبوب فر)اولی شلوغش بکند،آمارنجوبی بدهد ودومی اورا «عضو»ستادکرونا معرفی کند! وخلاصه هر۲منافقانه باآبروی نظام بازی کنند ودشمنان این کشورراشادکنند:

الف می نویسد:یک منبع نزدیک به هیات نظارت بر مطبوعات به عصرخبر گفت:

 جعل در هویت رسمی منبع خبر و معرفی دروغین او به عنوان عضو ستاد ملی مقابله با کرونا ، اعلام امار نجومی سیصد و بیست هزار کشته کرونا در ایران!!!  

محمدرضامحبوب فر«کارشناس بهداشت»بوده،نه عضوستادملی مقابله باکرونا.

و سبقت گرفتن از رسانه های معاند در سلب اعتماد افکار عمومی از وزارت بهداشت به عنوا ن  خط مقدم مقابله با کرونا ، زیر سوال بردن اقدامات کادر بهداشت در تشخیص و پیشگیری و  مقابله با کرونا و ارائه اطلاعات کاملا جعلی و خلاف واقع بدون مدرک و سند مهم  ترین دلیل تصمیم به توقف روزنامه جهان صنعت می باشد.

 پشت پرده توقیف روزنامه جهان صنعت

عکسی که روزنامه«جهان صنعت»برای موجه جلوه دادن اظهارات خلاف منتشرکرده بود.

این منبع اضافه کرد : در موضوعات متعدد و مسانل مختلف گذشته نیز در چندین نوبت تذکر شفاهی کتبی و مذاکره حضوری با مدیرمسول این روزنامه(محمدرضاسعدی) در ممانعت از اخبار خلاف واقع و جعلی انجام شد با تاکید براین که فضای نگران جامعه امروز بر اثر ابتلا به کرونا نیازمند کمک به مقابله با این بیماری شوم است نه افزایش اضطراب و نگرانی مردم و بی اعتمادی به کادر درمان و بهداشت .

وظیفه هر ایرانی حمایت از کادر بهداشت و درمان در راه مقابله با کرونا و تقویت اعتماد سازی دوسویه می باشد و هر اقدامی که منجر به تضعیف مقابله با کرونا شود قطعا منجر به افزایش اسیب به مردم خواهد شد  

محمدرضامحبوب فر«کارشناس بهداشت»است،نه عضوستادملی مقابله  .

شایان ذکر است، آخرین رفتار غیر حرفه‌ای این روزنامه، انجام مصاحبه با یک کارشناس بهداشت محیط درباره «کرونا» در کشور بود که مصاحبه او را با عنوان جعلی «عضو ستاد ملی کرونا» منتشر کردند. جالب توجه اینکه آمار اعلامی از سوی این کارشناس غیر مرتبط و بی اطلاع، ۷برابر آمار اعلامی رسانه های معاند بوده که با هدف سلب اعتماد ازمقابله با کرونا در ایران صورت گرفته است

فضانورد"سونیتا ویلیامز"شایعه مسلمان شدنش؟فضانوردان مسلمان

​شایعه مسلمان شدن فضانورد«سونیتاویلیامز»یک دروغ بزرگ است.مسلمان شدن«نیل آمسترانگ»نیز شایعه ای است که درمالزی منتشرشد

ماجرای دیدارزنان مسلمان روس با»یوری گاگارین»بعدازبرگشت ازفضا برای مشاهداتش از«خدا»درآن بالاها!.

عبدالاحد مومند،فضانوردی که «قرآن» به فضابرد،..وخواندنی های جالب ازخاطرات فضاوردان راخواهیدخواند:خراب شدن »توالت»فضانوردان درایستگاه فضایی..«.ترمزبریدن»موشک حمل فضانوردان درایستگاه بین المللی-..فضانوردمسلمانی که درآستانه اعزام به فضا،به مسجدمحلش رفت وازامام جماعت مسجد«احکام»لازم راپرسید-خاطرات فضانوردانی که به ایران آمدند-فضانوردی که درفضا«روزه»گرفت،...تصاویرزمین ارفضا،وضعیت استقراردرفضا ،توضیحی درباره«لباس فضانوردان»وزنش وتحرک درفضا.،فاصله زمین تاایستگاه فضایی...مدت زمانی که یک فضانوردبابپیمایدتابه ایستگاه فضایی برسد؟رفت وبرگشت فضانوردان چقدرطول می کشد...اولین فضانوردمسلمانی که به فضارفت وهمه فضانوردان مسلمان...

فضانوردان"مسلمان"اسامی وعکس

ماجرای  مسلمان شدن«سونیتا ویلیامز» مشاهده  عتبات ومکه و مدینه ومشهدازفضا

 «سونیتا»متولدمتولد ۱۹۶۵ اوهایو،پدرش «هندو» و مادرش «مسیحی» است و خودش هم «هندو» ،پیرو  آئین«گانش»،فرزند «الهه شیوا » و یکی از پنج خدای معتبر آئین هندوئیسم است

سونیتا ویلیامز (Sunita Williams) فضانورد  آمریکا و افسر نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا است. او به مدت ۱۹۵ روز در فضا حضور داشته و هفت بار راهپیمایی فضایی به مدت پنجاه ساعت و ۴۰ دقیقه انجام داده است.

ویلیامز به عنوان یکی از اعضای پروژه‌های «اکسپدیشن ۱۵(Expedition ۱۵)» و «اکسپدیشن ۱۴(Expedition ۱۴)» به ایستگاه فضایی بین المللی بوده است. در سال ۲۰۱۲ او در مأموریت«اکسپدیشن ۳۲ (Expedition ۳۲)»  به عنوان مهندس پرواز و در ماموریت « اکسپدیشن ۳(Expedition ۳)» به عنوان فرمانده خدمت کرد. ویلیامز تاکنون در چهار مأموریت فضایی شرکت کرده‌است.

سونیتاویلیامز  با   یک افسر پلیس درایالت اورگان(امریکا) ازدواج کرده‌است.

 مدتی پیش شایعه ای در فضاهای مجازی پیچیده بود که فضانوردی هندی-آمریکایی بعد از رفتن به فضا، مسلمان شده بود. ضمن تکذیب این شایعه، توضیحاتی در اینجا ارائه می شود.

ایستگاه فضایی بین المللی در حدود۴۰۰ کیلومتری بالای زمین قرار دارد

اما فضا نوردانی که با فضا پیما راهی فضا می شوند تنها ۸ دقیقه طول می کشد تا به فضا بروند.

ناسا به فکر یک سوخت جدید فضاپیما است

اما به خاطر سرعت ایستگاه فضایی رسیدن به آن و تعقیب کردن آن تقریبا ۳ روز طول می کشد که در این مدت ۳۰ بار به دور زمین می گردند .

در سال ۲۰۱۳ فضانورد روسی در مدت ۶ ساعت به ایستگاه فضایی بین‌المللی(ISS) رسید

سونیتا ویلیامز ۱۵ جولای ۲۰۱۲ (۲۵ تیر۱۳۹۱،) با «آکی هیکو هوشیده» از ژاپن درحالیکه بافرماندهی  فضاپیما بر عهده «یوری مالنچنکو»  فضانورد روسیه بود راهی فضاشدند.

متن شایعه

«خانم سونیتا ویلیامز پس از بازگشت از آخرین سفرخود در سال ۲۰۱۴از ایستگاه فضایی ناسا، به دین اسلام و مذهب برحق تشیع مشرف شد

درادامه داستانسرایی اینگونه نوشته اند:

دلیل این تصمیم(شیعه شدن) را از این خانم سوال کردند که خانم فضانورد«ویلیامز»جواب دادند: در مدت حضورم در ایستگاه ناسا ، زمین را در تاریکی مطلق می دیدم،اما ۸ نقطه از زمین همیشه نورانی بود و دیگر اینکه مدام در آسمان بدون وجود کوچکترین فرکانسی،صدای اذان می آمد.وقتی به زمین برگشتم.موقعیت جغرافیایی هشت نقطه نورانی را با دقیق ترین دستگاه های مکان یاب بررسی کردیم.

وآن۸ نقطه نورانی عبارت بود از’ مکه(کعبه) مدینه(قبرستان بقیع) ، کربلا ، نجفکاظمین و  مشهد!و من هیچ راهی جز فرود آوردن سر تعظیم و تسلیم در مقابل اسلام و شیعه نداشتم…

واین پیام رابه شبکه های اجتماعی ارسال می کنند وکاربران را قسم می دهندکه اگراینهارا فورواردکنیدبرای دیگران به حاجاتتان می رسید،التماس می کنندکه فوروارد(Forward)کنید،بنظرمی رسد،دشمناندین برای تمسخرمسلمین این شایعه راساخته اند وعده ای ازمسلمانان جاهل (قربه الی الله )مروج پیام دشمن هستند،خوب دقت کنیدهدف به سُخره گرفتن مذهب«شیعه»است!. 

مدیریت سایت-پیراسته فر:این شایعه یک شایعه  از سال ۲۰۰۶میلادی(۱۳۸۵شمسی) تا به حال هنوز در حال انتشار است،امروزشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۹«عیدغدیر»١٨ ذوالحجه ١٤٤١برای نگارنده هم ارسال شد ودوست صالح ونادانم مصربه فورواردش بود!واین پیامک ها واخباردرکشورهای عربی ازجمله«عراق»هم مشاهده می شود واین بهانه شدبرای نوشتن این مقاله تحقیقی.

چندین سال پیش دریک جایی خواندم که اولین فضانوردجهان«یوری گاگارین»وقتی ازسفرفضایی برگشت،عده ای اززنان مسلمان روس به دیدارش رفتند که درآن بالا بالاهاخدارادیدید!؟..ایشان هم جواب داد:«خدایی وجودنداشت»!

راز مرگ یوری گاگارین + بیوگرافی و عکس

صبح روز چهارشنبه ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ (۲۳ فروردین ۱۳۴۰) یوری گاگارین از پایگاه فضایی «بایکونور» سوار بر موشک فضاپیمای وستوک۱(Vostok-1)شدوبعنوان اولین انسانی بود که به فضا سفر کرد.

«یوری گاگارین »در ۲۷ سالی راهی فضاشد.این پرواز ۱۰۸ دقیقه طول کشید.

وامایک مشکلی درفرودش پیش آمد که محل فرود بامسئولینی روسی که درانتظارش بودند،فاصله زیادی داشت، وی در نزدیک روستایی در ناحیه ساراتوف (روسیه کنونی) در سمت راست ساحل رود ولگا فرود آمد.

عکس‌های کمتر دیده شده از «یوری گاگارین»

«یوری گاگارین» ماجرا را این گونه تعریف می‌کند: آنها وقتی مرا با لباس و کلاه فضایی و چتر نجاتم دیدند، ترسیدند و عقب رفتند. من به آنها گفتم نگران نباشید من هم مثل شما شهروند شوروی هستم، همین الان از فضا برگشتم و دنبال تلفن می‌گردم که به مسکو زنگ بزنم.

یوری گاگارین ۷ سال پس از سفر فضایی‌، در یک سانحه هوایی در ۲۷ مارس ۱۹۶۸(۷فروردین۱۳۴۷)، طی یک پرواز آموزشی-تمرینی با هواپیمای میگ ۱۵ دچار سانحه شد که درپی سقوط میگ،  «گاگارین»وسرنشین دیگرآن کُشته شدند(۳۴سالگی).

پدرِ سونیتا هندو و مادرش مسیحی است و خودش هم هندو و پیرو گانش است.(گانش-گانشا - یکی از خدایان در مذهب هندوئیسم است).

 

مصاحبه های سونیتا پس از بازگشت به زمین هم گویای پیروی آئین هندواست «آن بالا و در فضا گانش  و گیتا (کتاب مقدس هندوها) مراقب من بودند و مرا به زمین باز گرداندند»

هر بار سونیتا به فضا می رود یک مجسمه گانش با  ترجمه انگلیسی اوپانیشادها (قدیمی ترین متون آیین هندو) را همراه خود می برد.

شهر«لندن» ازفضا

 هیچ منبع معتبری ، گرایش سونیتا ویلیامز به «شیعه»بلکه «اسلام» راتأییدنکرده،تصاویر و نوشته های سونیتا در شبکه های مجازی منتسب به این خانم فضانورد ،ازجمله در توییترش چنین گرایشی مشاهده نمی شود.

در فایلهای صوتی ای که ناسا از ماموریت فضانوردان در اختیار عموم قرار داده است هیچ صدای مشکوکی که شبیه صدای اذان باشد نیز شنیده نشده است ، در فضا به دلیل اینکه هوایی در بیرون ایستگاه وجود ندارد ، هیچ صدایی پخش نمی شود و در داخل ایستگاه هم صداها عادی وتقریباًشبیه روی زمین است.

بر خلاف ادعای متن شایعه، شب های زمین از ایستگاه فضایی در تاریکی مطلق نیست ، نقاط نورانی بسیاری روی زمین دیده می شود که مربوط به شهر های بزرگ دنیا است که چراغ های زیادی همیشه در آن روشن است که به دروغ  فقط هشت شهر مقدس! کربلا ونجف وکاظمین وسامرا ومشهدومکه ومدینه اشاره شده است.

یکی از نقاط عجیبی که به راحتی می توان از آسمان مشاهده کرد مرز میان هند و پاکستان است. این مرز همیشه مملو از نیروهای نظامی است تا از ورود تروریست ها و قاچاق اسلحه و دیگر موارد جلوگیری شود. هنگام تاریکی این منطقه به خاطر وجود خودروهای نظامی فراوان و نورافکن های مختلف کاملا به رنگ نارنجی دیده می شود. این خط نارنجی بیش از 3 کیلومتر ادامه دارد و گاهی انفجارهای بزرگی هم به آن اضافه می شود که همگی قابل مشاهده هستند.

در سمت راست: کره جنوبی(شهر سئول) وسمت چپ کره جنوبی «پیونگ یانگ»دیده می شود.
یکی دیگر از مواردی که به راحتی از آسمان قابل مشاهده است اختلاف کشورهای مختلفی است که مهم ترین آن ها تفاوت میان کره شمالی و جنوبی است.

از آسمان فرق میان این دو کشور کاملا مشخص است. یکی از فضانوردان تصویر بالا را گرفته است که مرز تو کشور را نشان می دهد.

در سمت راست شما کره جنوبی را مشاهده می کنید که در مرکز آن شهر سئول(پایتخت کره جنوبی) بسیار پر نورتر دیده می شود.

اما در مقابل به سمت چپ که می روید کاملا همه جا تاریک می شود و یک نقطه کوچک که شهر پیونگ یانگ(پایتخت کره شمالی) است دیده می شود. در انتهای تصویر هم به کور چین میرسیم که پر نور است.

امادرگزارش تصاویرارسالی(خانم جسیکا میر) ازفضا:ایتالیا، فرانسه و اسپانیا ولندن رابخوبی مشاهده کرده اند ولی هیچ گزارشی ازشهرهای زیارتی«امکان متبرکه» نداشته اند،تاکنون هیچ فضانورددیگری ازشهرهای زیارتی مسلمانان ارائه نکرده است.

فضانوردان ایستگاه فضایی بین‌المللی تصویری از کره زمین ثبت کرده‌اند که شب کشور«انگلیس» را از منظر فضا نشان می‌دهد.

کریستینا کوک و جسیکا میر، دو فضانورد آمریکایی باهم به فضارفتند.

جسیکا میر(Jessica Meir)درزمانی که  در ایستگاه فضایی بین‌المللی(ISS) به سر می‌برداین عکسهاراگرفته وارسال کرده است.

نمای شب از اروپای غربی و سواحل آن دیده می‌شود.

در این عکس از سمت چپ، کشورهای اسپانیا، فرانسه و ایتالیا دیده می‌شوند و در فاصله ۲۵۶ مایلی(۴۱۲کیلومتری) از زمین گرفته شده است.

دو فضانورد زن سازمان ناسا (NASA) نخستین راهپیمایی فضایی تمام« زنانه» تاریخ را انجام دادند.

کریستینا کُخ (Christina Koch) و جسیکا میر (Jessica Meir) روز جمعه ۱۸ اکتبر (۲۶ مهر۱۳۹۸) به منظور تعویض یکی از باتری‌های ایستگاه فضایی بین‌المللی از این ایستگاه خارج شدند.

«جسیکا میر» زمانی‌ که بر فراز ۴۰۰ کیلومتری از سیاره زمین بود، عکس یک شب درخشان از «لندن» را به ثبت رساند.

تاکنون فضانوردان این آزمایشگاه فضایی، عکس‌های متعددی از کشورهای مختلف منتشر کرده‌اند که از پنجره ایستگاه فضایی بین‌المللی ثبت شده‌اند.

«سونیتا ویلیامز» در سال ۲۰۰۷ میلادی توانسته بود با ۱۹۴ روز ماندن در فضا «رکورددار» باشد.

«سونیتا ویلیامز»متولد گجرات هند،مهندس ایستگاه فضائی است. ماموریت خود را ۱۰دسامبر ۲۰۰۷(۱۹ آذر ۱۳۸۶) با شاتل فضائی دیسکاوری آغاز کرد و توانست  ۱۸۸ روز ۴ ساعت  زندگی  در فضا راتجربه کرده است ،وی در طول این مدت ۴ بار راهپیمائی فضائی انجام داد. در طول این راهپیمائی ها جمعا ۲۹ ساعت و ۱۷ دقیقه در بیرون از ایستگاه فضائی گذراند و توانست با این کار خود رکورد " کاترین ترانتون " را در قسمت گردش های فضائی نیز بشکند. 

و رکورد قبلی اقامت زنان در فضا را که توسط « شانون(شنن) لوسید» به ثبت رسیده بود و ۱۱ سال بدون تغییر مانده بود بشکند..

شنن(شانون) لوسید(متولد ۱۹۴۳- متوفی ۲۰۱۲) وی در مأموریت STS-۳۴، STS-۴۳، STS-۵۸، STS-۷۶ حضور داشته است.

«شانون لوسید» مسن ترین فضانورد زن در جهان قرار گرفته که در زمان آخرین پروازش ۵۳ سال داشت

نخستین زنان فضانورداولین : شانون لوسید، مارگارت سدون، کاترین سولیوان، جوبت رسنیک، آنا فیشر و سلی راید،درژانویه ۱۹۷۸(دی ۱۳۶۵)

توضیح نگارنده-پیراسته فر:یک همچین شایعه ای درکشور«مالزی» برای یکی ازفضانوردانی که اولین بارپایش به کره ماه بازشده بود(نیل آرمسترانگ)نیزساخته بودند:

نیل آرمسترانگ۲۰جولای۱۹۶۹(۲۹تیر۱۳۴۸)اولین انسانی که پاروی کره ماه گذاشت(آپولو ۱۱)
داستانسرایی درمالزی :داستانی که دشمنان ساختند ومسلمانان جاهل منتشرش کردند:
 روزنامه «استار» چاپ مالزى گزارش کرد که «نیل آرمسترانگ»بخاطرشنیده صداى اذان درکره ماه،تغییر مذهب داد«مسلمان شد».


به هنگام بازگشت از سفر فضایى و سفر به کشورهاى مختلف جهان، یکى از جاهایى که مورد بازدید آرمسترانگ قرار گرفت،پایتخت مصر(قاهره) بود که همان صدا رابا همان کیفیت که در ماه شنیده بود شنید،پرسداین صداازکجاست ؟
مسلمانان مصرگفتند:این صداى اذان است ،ازمأذنه مسجدگفته می شود،مسلمان برای اعلان وقت نمازمی گویند. آن فضانورد کاملا مبهوت می شود! چون این دقیقا همان صدایى بود که عینا در ماه شنیده بود.
حتی نوشتندکه آقای« آرمسترانگ» در نتیجه این اقدام (پذیرفتن اسلام)، شغلش را از دست داد و ناراحت نبودازدست دانش میگفت من «خداوند» را یافته ام«شغل»رامیخواهم چکار! دست دادن شغل برایم مهم نیست!

واماپژوهشگران مالزیایی ،دریافتندکه چنین مطلبی درروزنامه «استار»وجودندارد(مطلبی دراین باب منتشرنشده)،تاحدی این موضوع -شایعه-فراگیرشدکه خودآقای«آرمسترانگ»درفیسبوکش تکذیب کرد ونوشت:«من مسلمان نیست»

موشک فضایی حامل ۳فضانورد«نیل آرمسترانگ» و «ادوین باز آلدرین » به فرماندهی«مایکل کالینز»ازمرکز فضایی کندی(جزیره مریت، فلوریدا )در ۱۶ جولای ۱۹۶۹ به سمت کره ماه پرتاب شد درساعت ۲۰:۱۸روز۲۰ جولای ۱۹۶۹بر کره ماه فرود آمدند. حدود ۶ ساعت بعد«آرمسترانگ» درساعت ۲:۵۶روز ۲۱ جولای  «پاییش»رابر ماه گذاشت وبعداز۱۵ ساعت هر۲نفر به همسفرشان(مایکل کالینز) که در مدار ماه مستقربود ملحق شدند، پس از ۸ روز زندگی در فضای بیرونی، هر سه فضانورد به زمین بازگشتند.

طول پرواز برمدارماه:۵۹ ساعت و ۳۰ دقیقه و ۲۵٫۷۹ ثانیه/مدت توقف برروی کره ماه:۲۱ ساعت و ۳۶ دقیقه و ۲۰ ثانیه

 مأموریت( آپولو ۱۱) پنجمین مأموریت «حامل انسان» برنامه آپولو بود.

فضانوردان مسلمان

ازبین فضانوردان«مسلمان»هم بودند:اولین مسلمانی که به فضارفت«سلطان سلمان السعود(فرزند سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان)بودکه بافضاپیمای دیسکاوری در ۲۶خرداد ۱۳۶۴زمین را برای مأموریت ۷ روزه ترک کرد و چهارم تیر۱۳۶۴ در پایگاه هوایی ادواردز فرود آمد.

محمد احمد فارس، نخستین فضانورد سوریه و دومین فضانورد جهان عرب

دومین مسلمان، محمد احمد فارس(متولد۱۹۵۱) حلب، سوریه سفرش اول مرداد ۱۳۶۶ آغاز و نهم مرداد به پایان رسید./زمان مأموریت ۷روز ۲۳ساعت ۴دقیقه.

تلگت موسی بایف (Talgat Musabayev)، یک خلبان آزمایشی قزاقستانی بوده که سه پرواز فضایی داشته است. دو پرواز اول وی طولانی مدت و در ایستگاه فضایی روسیه میر بود. پرواز سوم فضایی وی مدت زمان کوتاهی داشته که برای بازدید از ایستگاه فضایی بین‌المللی انجام شد.

«تلگت موسی بایف» فضانورد و رئیس سابق آژانس فضایی قزاقستان در سخنان خود با یادآوری خاطرات سفرش به فضا، اولین سفر خود به فضا را مربوط به سال ۱۹۹۴ دانست و گفت: دو پرواز من به فضا به مقصد ایستگاه "میر" و سومین پروازم به ایستگاه فضایی ISS بوده است. بیشترین مدت زمان پرواز من به فضا مربوط به سفر دوم به مدت ۲۰۸ روز بوده است.

سومین کیهان ‌نورد مسلمانی است که اول دی ۱۳۶۵ با ناو کیهانی سایوز تی.ام ـ۴ از پایگاه پرتاب‌های فضایی بایکونور راهی مدار زمین شد.

وی بهمراه فضانورددیگر(آناتولی آرتسه بارسکی) مهر ۱۳۹۸به ایران آمده بودند وخاطراتشان راگفتند

موسی‌بایف ادامه داد: فضانوردان در خارج از ایستگاه با استفاده از دو دست دستگیره‌های محفظه را می‌گیرند تا موقعیت خود را ثابت نگه می‌دارند. در یکی از عبورها از یک محفظه سازه به محفظه دیگر دستگیره‌ای نبود که بتوانم خود را ثابت نگه دارم، از این رو موقعی که می‌خواستم از محفظه‌ای به محفظه دیگر بروم، دستم به گیره محفظه دیگر نرسید و از سوی دیگر دستگیره محفظه قبلی را نیز رها کرده بودم و به مدت ۲ تا ۳ ثانیه در فضا معلق شدم و در این مدت کل زندگی من از جلوی نظرم گذشت.

لباس فضانوردان ۱۰۰ کیلوگرم وزن دارد

این فضانورد با تاکید بر اینکه در صورتی که فضانورد از محفظه جدا  شود، هرگز نمی‌توان وی را به ایستگاه بازگرداند، یادآور شد: علاوه بر آن لباس فضانوردی مانند لباس عادی نیست که به راحتی حرکت داشته باشیم. لباس فضانوردی برای انسان راحت نیست و وزن آن بیش از ۱۰۰ کیلوگرم است، ضمن آنکه امکان چرخش با استفاده از این لباس نیست، به گونه‌ای که حتی نمی‌توان سر را حرکت داد و همچنین میدان دید در این لباس محدود است.

 

موسی‌بایف(نفروسط) نجات خود را از چنین شرایطی معجزه دانست و گفت: آنهایی که به خدا اعتقاد ندارند و به وجود آن شک دارند، جای تعجب دارد، من در آن زمان احساس کردم که کسی با دستش گردن من را گرفت و توانستم دو دستی دستگیره را بگیرم، این معجزه بود و فکر می‌کنم که خدا من را نجات داده است.

موسی‌بایف با تاکید بر اینکه قرآن به ما آموزش می‌دهد که خدا یکی است و راه‌های مختلف برای رسیدن به خدا زیاد است، گفت: قرآن به ما می‌آموزاند که نه تنها به مسلمانان بلکه به دیگر ادیان و همه مخلوقات باید احترام بگذاریم./۱۴ مهر ۱۳۹۸ایسنا

طلحت موسی بایف در۸ ژانویه ۱۹۹۴(۱۸ دی ۱۳۷۲ با ناو کیهانی سایوز تی ام -۱۹ به همراه دکتر والری پولیاکف و یوری مالنچنکو به فضا پرتاب شد و یک روز بعد به میر پیوست. موسی بایف و مالنچنکو مدتی بعد به زمین برگشتند و گروه دیگری پولیاکف را در مجتمع مداری میر همراهی کردند،سفرپولیاکف که ۴۳۷ روز و ۱۷ ساعت و ۵۸ دقیقه طول کشید سرانجام با فرود ناو سایوز تی ام- ۲۰ در ۲۲ مارس ۱۹۹۵ پایان یافت. او طی این مدت ۷۰۷۵ دور به گرد زمین چرخید و در مجموع ۳۰۰۷۶۵۰۰۰ کیلومتر را پیمود. 

اولین فضانوردی که« قرآن» را  به ایستگاه فضایی بُرد.

چهارمین مسلمان، یک تبعه افغانستان به اسم عبدالاحد مومند بود که همراه با دو تبعه روس به فضا سفر کرد. عبدالاحد مومند علاوه بر اینکه اولین تبعه افغان بود که چنین سفری را تجربه می‌کرد اولین فردی بود که قرآن را همراه خود به این سفر برد.

سفینه حاوی مومند و همراهان اهل شوروی‌اش در۲۹اگوست۱۹۸۸(۷ شهریور ۱۳۶۷)از پایگاه فضایی «بایکونر» در قزاقستان برای تحقیق به فضا پرتاب شد درششم سپتامبر۱۹۸۸( ۱۵ شهریور ۱۳۶۷) مومند و یکی از همراهانش بازگشت

مومندمی گوید:پرواز ما ۸ روز، ۲۰ ساعت و ۲۶ دقیقه طول کشید.

خانم«انوشه انصاری»یکی از مسلمان  مسافر فضا  که ۱۸ سپتامبر۲۰۰۶ عناوین نخستین فضانورد ایرانی، نخستین گردشگر فضایی زن جهان و نخستین فضانورد زن مسلمان را به خود اختصاص داد.

«انوشه انصاری» در بیست و یکم شهریورماه ۱۳۴۵ در شهر مشهد به دنیا آمد. تا ۱۸ سالگی در ایران زندگی می کردند اما پس از آن به اتفاق خانواده به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردند.

انوشه تحصیلات تکمیلی دبیرستان را در آمریکا ادامه داد.،مقطع کارشناسی در رشته ی مهندسی الکترونیک و علوم کامپیوتر در دانشگاه جرج میسون پذیرفته شدو در رشته ی مهندسی الکترونیک در مقطع کارشناسی ارشد به دانشگاه همان دانشگاه ادامه داد.

 مسلمان دیگر، «شیخ مظفرشکور» از کشور مالزی است که ۱۰اکتبر۲۰۰۷ به عنوان نهمین مسلمان و اولین مالزیایی، چنین سفری را تجربه کرد.

«شیخ مظفر شکور» یکی از سه فضانوردی بود که در روز ۱۸ مهر سال ۱۳۸۸ از پایگاه فضایی بایکونور قزاقستان به مقصد ایستگاه فضایی بین المللی پرواز نمود و از آنجایی که اولین مسلمانی بود که در ماه رمضان به فضا سفر می‌کرد،می گوینددرفضا روزه هایش راگرفت!

«هزاع منصوری» نخستین فضانورد عرب از امارات متحده عربی پس از شش ساعت فضاپیمایی چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۸/ ۲۵ سپتامبر وارد ایستگاه فضایی بین‌المللی شد. الگ اسکریپوچکا، فضانورد روس، و جسیکا میر، فضانورد زن آمریکایی، در این سفر فضایی او را همراهی می‌کنند. آن‌ها از پایگاه بایکنور قزاقستان، با فضاپیمای سویوز ام‌اس ۱۵، سفر خود را آغاز کردند و به ایستگاه بین‌المللی رسیدند.

فضانورد اماراتی با لباس عربی در فضا

هزاع منصوری ۳۵ ساله و متولد ابوظبی‌ ۹ روز در ایستگاه فضایی خواهد ماند و چندین آزمایش انجام خواهد داد. منصوری در نیروی هوایی امارات کار کرده

«هزاع علی المنصوری» شهروند اماراتی دقایقی پیش همراه دو فضانورد دیگر توسط فضاپیما "سایوز ام اس ۱۲" (Soyuz MS-۱۲ spacecraft) به زمین رسیدند. آنها در شهر جزقازغان کشور قزاقستان فرود آمدند و بدین ترتیب دقایقی پیش سفر ۸ روزه هزاع علی المنصوری" شهروند اماراتی به فضا، پایان یافت./پنجشنبه / ۱۱ مهر ۱۳۹۸

« سالیجان شریپف» از روسیه یکی دیگراز مسلمان، که در۲۰ ژانویه ۱۹۹۸با شاتل ایندیور ودرسفردوم ۱۴ اکتبر۲۰۰۴باسایوز تی.ام. آ-5 به فضا سفر کرد وتاتا آوریل ۲۰۰۵ مجموعاً درفضابود که مجموعاً ۲۰۱روز و۱۴ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۵۳ ثانیه دراقامت داشت. طی سفر خود دوم دو راهپیمایی فضایی(۱۰ ساعت) انجام داده است.

 سالیجان شریپف، فضانورد مسلمان روسی وارد ایران شد

شریپف در سال 1987 این آکادمی را در شته مهندسی و فرماندهی جنگنده های تاکتیکی به اتمام رساند، اما این پایان راه نبود.

وی گرچه در سال1990 برای پرواز های فضایی انتخاب شد در کنار گذراندن تمرین ها و آموزش های بسیار دشوار فضانوردی همچنان به تحصیل ادامه داد و در سال 1995 از دانشکده کاتوگرافی مسکو درجه مهندسی و کارشناسی ارشد مدیریت محیط زیست را دریافت کرد.

وی از سال 1987 تا 1990 به عنوان مربی آموزش خلبانی هنگ هفتم حمل و نقل هوایی دوره های آموزشی برای کارمندان بخش حمل و نقل هوایی و توسعه نیروی هوایی نظامی منطقه آسیای مرکزی در شهر توکماک خدمت کرده است .

از 8 اوت 1990 با پیشنهاد فرماندهی نیروی هوایی روسیه به جمع کیهان نوردان این کشور پیوست. آموزش وی از اکتبر همین سال آغاز شد و تا مارس سال 1992 ادامه یافت . در پایان دوره شریپف با عبور از امتحان بسیار دشوار توانست به طور رسمی عنوان فضانورد را به دست آورد.

از 24 آوریل 1992 او به عنوان فضانورد در گروه های آماده سازی برای پرواز به مجتمع فضایی میر فعالیت می کرد. به دنبال بستن قرارداد همکاری بین سازمان فضانوردی روسیه (روسکاسموس) و سازمان فضانوردی آمریکا (ناسا) از 28 ژوئیه سال 1997 برای پرواز با شاتل فضایی انتخاب شد. از اوت 1997 تا ژانویه سال 1998 او به عنوان متخصص ماموریت خدمه STS-89 در مرکز فضایی جانسون آموزش دید.

سالیجان شریپوف، فضانورد مسلمان روسی

وی همچنین از 23 تا 31 ژانویه سال 1998 به عنوان متخصص ماموریت در پرواز شماره شاتل های فضایی با کیهان پیمای اندیور به فضا سفر کرد. هدف اصلی این سفر، الحاق اندیور با ایستگاه «میر» و جایگزینی عضو آمریکایی خدمه پرواز بود. نخستین ماموریت مداری شریپف، هشت روز و 19 ساعت و 46 دقیقه و 54 ثانیه طول کشید.

پس از این سفر، طبق روال معمول، شریپف در چند گروه از خدمه پروازی به عنوان عضو جانشین شرکت کرد و با آنها آموزش دید تا اگر برای یکی از فضانوردان مشکلی پیش آید، وی به عنوان عضو علی البدل کار وی را ادامه دهد.

سرانجام بار دیگر نوبت سفر به فضا به او رسید و به عنوان فرمانده ناو سایوز تی.ام. آ-5 در قالب دهمین گروه اعزامی به ایستگاه فضایی بین المللی به همراه هموطنش یوری شارگین و لروی چیائو از آمریکا راهی مدار زمین شد. این ماموریت در 14 اکتبر سال 2004 آغاز و پس از 192 روز 19 ساعت 1 دقیقه و 59 ثانیه در 24 آوریل 2005 پایان یافت. در طول این پرواز، او دو راهپیمایی فضایی انجام داد که جمعا 10 ساعت طول کشید.

وی از اکتبر 2005 تا مه 2006 به عنوان نماینده از طرف مرکز آموزش کیهان نوردان روسیه در مرکز فضایی جانسن آمریکا آموزش و تمرین کیهان نوردان برای پرواز به ایستگاه فضایی بین المللی را زیر نظر داشت.

شریپف در سال 2008 از پرواز های فضایی کناره گیری کرد اما همچنان در مرکز آموزش کیهان نوردان روسیه در جهت انتقال تجربیات ارزنده خود به فضانوردان جدید و آموزش آنان فعالیت دارد. وی به پاس خدماتش به فضانوردی چندین مدال دریافت کرده که از آن جمله می‌توان به مدال‌های «ستاره طلایی قهرمان فدراسیون روسیه»، مدال «شایستگی در توسعه کیهان»، «ستاره طلا» (نشان قهرمان جمهوری قرقیزستان)، مدال «پرواز فضایی» ناسا و ... اشاره کرد.

گزیده ای ازمصاحبه ‌ روزنامه شرق با«سالیجان» و همسرش«نسیبه» 

این فضانوردمسلمان روسی در ۳۰ فروردین ۱۳۹۱برای یک سفریک هفته ای به ایرانآمده بودند،سمنان بودند.

نسیبه: تا زمانی که سفینه از سکو بلند نشده و راهی آسمان نشده بود، باور نمی‌کردم او واقعا پرواز کرده و تنها زمانی که به ما اطلاع دادند شاتل در مدار قرار گرفته، مطمئن شدم که شوهرم دیگر یک فضانورد است! البته تا قبل از این، ما خیلی سختی کشیدیم. همیشه ترس همراهمان بود. «سالیجان» پنج ‌بار در هفته برای آماده‌سازی و تمرین می‌رفت. شاید برای خیلی‌ها شنیدن آماده‌سازی و تمرین چیز وحشتناکی نباشد، چون اطلاع ندارند. برخی از فضانوردان در همین دوران صدمه دیدند و نه‌تنها از سفر به فضا که از بعضی فعالیت‌های دیگر نیز محروم شدند. زمانی هم که پرتاب انجام شد، قلبمان داشت می‌ایستاد و هر لحظه نگران بودیم که نکند اتفاقی بیفتد.
سالیجان:ما خانواده پرجمعیتی بودیم، من چهار برادر و دو خواهر دارم. من فرزند چهارم بودم. شغل‌های متفاوتی داریم. پزشک، آشپز و مهندس راه و ساختمان. من در کودکی آرزو داشتم خلبان شوم. وقتی خلبان شدم، آرزوی فضانوردشدن در من پدیدار شد. انسان این‌طوری آفریده شده که همیشه به فکر رسیدن به جایی برتر است. مادرم از همان کودکی به من می‌گفت اگر آنچه را دوست داری واقعا از خدا بخواهی، حتما به آن می‌رسی. او به من می‌گفت یک مسلمان واقعی هرآنچه را می‌خواهد باید با دعا و خواندن قرآن از خدا بخواهد، نه از بندگان خدا و به این ترتیب بود که من شروع به خواندن قرآن و عبادت خدا کردم. برای رسیدن به آرزوهایم دعا می‌کنم و از خدا می‌خواهم که یاری‌ام کند. در سفر اول، با خودم قرآنی را به فضا بردم. من به‌عنوان یک مسلمان خیلی دوست داشتم قرآن را به فضا ببرم. قرآن کریم کتابی است که از آسمان به زمین نازل شده و من خواستم تا آنجا که می‌توانم آن را بالا و بالاتر ببرم. بالا برود و از آنجا بر زمین شعاع نورانی‌اش را بتاباند.

در فضا خواب هم می‌دیدید؟ 
بله، خواب می‌دیدم. خواب‌هایم هم زمینی بود. بیشتر خواب لحظه‌هایی را که در زمین برایم خوشایند بود و در فضا برایشان دلتنگ می‌شدم، می‌دیدم. البته این فقط به خانواده ختم نمی‌شود. چیزهای بسیاری هست که در زمین دارید و قدرش را نمی‌دانید، بوهای مختلف، طعم‌های مختلف، جاهای مختلف و... .

وقتی درایسنگاه فضایی ، موشک  «ترمز»پاره می کند!

سالیجان:من به‌همراه «لروی شیائو» و «یوری شارگین» با ناو سایوز «تی.‌ام. آ-٥» به فضا سفر کردم. در آن مأموریت قرار بود ناو ما به ایستگاه فضایی بین‌المللی متصل شود، ولی موشک‌های ترمزی کار نکردند و سفینه ما در ٣٨متری ایستگاه متوقف شد. در این زمان ما در بخش شب زمین بودیم و وضعیتی پیش آمد که در زمین تصور کردند ما با ایستگاه برخورد می‌کنیم. من بلافاصله آن دستگاه را از مسیر خارج کردم و خودم هدایت ناو را برعهده گرفتم و توانستم با کمک کارشناسان مرکز هدایت پرواز، ناومان را به شکل غیرخودکار و دستی به ایستگاه متصل کنم.

شما در جریان سفر دومتان که بیش از شش ماه طول کشید، دو بار راهپیمایی فضایی داشتید. برای اولین‌بار که در فضای بیکران قدم گذاشتید از دیدن ابهت کیهان چه حالی پیدا کردید؟
احساس بسیار عجیبی به انسان دست می‌دهد که قابل تعریف نیست. از ایستگاه که بیرون می‌آیی زمین را با آن عظمت می‌بینی و از آن با عظمت‌تر کیهان را. با کلمات نمی‌شود شرح داد که چه احساسی پیدا می‌کنید. خود راهپیمایی هم سخت و خطرناک است و هم مسئولیت سنگینی بر دوش انسان. برای هر لحظه‌اش هزینه سنگینی پرداخت شده و در آن شرایط دشوار انسان اگر کوچک‌ترین اهمالی کند، عذاب وجدان می‌گیرد. خوشبختانه من توانستم وظایفم را به درستی انجام دهم.

در راهپیمایی اول که پنج ساعت و ٢٨دقیقه طول کشید، یک سکوی آزمایشگاهی را روی بدنه خارجی نصب کردم و در راهپیمایی چهار و نیم ساعته دوم، یک آنتن مخابراتی را. در همین راهپیمایی یک ماهواره کوچک را با دستم در فضا رها کردم.

این نخستین‌باری بود که چنین کاری انجام می‌شد و یک چیز شگفت و تازه به حساب می‌آمد. جالب اینکه این ماهواره چهار ماه فعال بود و دانشجویان می‌توانستند با آن ارتباط داشته باشند.

وقتی درایستگاه فضایی«توالت»خراب می شود!
در زمان اقامت در فضا، توالت ایستگاه خراب شد. آنجا محدودیت‌هایی هست. جای دیگری نمی‌توانستیم برویم. مایع ضدعفونی نشتی داشت و کل دستگاه را از کار انداخته بود. ۳ روز طول کشید تا آن را درست کنم و چهار کیسه پلاستیکی بزرگ پر شد از فضولات و قطعات که آنها را در پروگرس(Progress) گذاشتیم تا در اثر برخورد به جو از بین برود. بعدا برای ما یک توالت جدید فرستادند.

آیا در سفرفضایی توجهی هم به آداب و رسوم (مسلمانی)خود داشتید؟
 من قبل از آنکه به فضا سفر کنم، با امام جماعت مسجد «بایکونور» ملاقات کردم. با هم قرآن خواندیم و آرزو کردیم همه‌چیز به خیر و خوشی تمام شود. از خدا خواستم که به من کمک کند تا وظیفه‌ای را که برای من تعیین شده به نحو احسن انجام دهم و همه برنامه پرواز به خوبی انجام شود.

نسیبه(همسرفضانورد): ما یک رسم قدیمی داریم. وقتی کسی می‌خواهد به مسافرت برود، نان می‌پزیم و مسافر باید تکه‌ای از آن را گاز بزند. بقیه نان را نگه می‌داریم تا در بازگشت بخورد! مادرم این کار را می‌کرد. من هم نان پختم و دادم «سالیجان» یک گاز بزند!

خانواده(همسروفرزندان) یک فضانورد-هنگام پرتاب موشک دروضعیت ویژه قرارمی گیرد

در زمان پرواز همسرم با شاتل، مقامات سازمان فضایی آمریکا به ما دستور دادند چمدان‌هایمان را ببندیم و آماده بازگشت به مسکو باشیم چون اگر در زمان پرتاب، حادثه‌ای مثل «چلنجر» رخ دهد، بلافاصله و بدون کوچک‌ترین اتلاف وقت، باید آمریکا را ترک کرده و به مسکو برگردیم. من و بچه‌ها حتی لباس سفر پوشیده بودیم و با اضطراب زیاد شمارش معکوس را گذراندیم و تا زمانی که به ما گفتند شاتل در مدار قرار گرفته و می‌توانیم از حالت «بازگشت اضطراری» خارج شویم، هر لحظه را با وحشت زیاد گذراندیم و از آن به بعد هر موقع فیلمی از پرتاب شاتل می‌بینم، رعشه به من دست می‌دهد./۲۵ تیر ۱۳۹۴ خبرآنلاین.پایان.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:حادثه «چلنجر»چیست؟

فضاپیما که حامل هفت فضانورد بود، ۷۳ ساعت پس از پرتاب از پایگاه فضایی "کیپ کاناورال"(Cape Canaveral)  منفجر و تبدیل به چند تکه شد که تمامی سرنشینان آن جان خود را از دست دادند.

این ماموریت که(STS-۵۱-L )نام داشت،پس از انفجار، فضاپیمای «چلنجر» از ارتفاع ۵۰ هزار فوتی، به اقیانوس اطلس سقوط کرد.