پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

بنیانگذاران ویکی پدیا" لری سنگر"جیمی ولز

​«سانگر» درمورد موضوع «جوبایدن واوکراین» می گوید،تازگی ها،اخبار«ویکی پدیا»مغرضانه(جانبدارانه)شده است،

۲۰ سال پیش امروز «جیمی ولز و لری سنگر» ویکی پدیا را راه اندازی کردند.

لری سانگر(Larry Sanger): احساس می کنم سایت«ویکی پدیا» اکنون مغرضانه شده است.
این سازمان غیرانتفاعی که اساساً از طریق کمک های مالی تأمین می شود ، ۶.۲ میلیون مقاله به زبان انگلیسی دارد - و همچنین دارای مقالاتی به ۲۵۰ زبان است که در مجموع ماهانه ۱.۷ میلیارد بازدید کننده منحصر به فرد جذب می کند.

«سانگر »احساس می کند ویکی پدیا از زمان تأسیس ویکی پدیا در کنار جیمی ولز در سال۲۰۰۱میلادی(تیر ۱۳۸۰) تغییر قابل توجهی کرده و بیش از یک دهه منتقد بوده است. وی گفت که این سایت دیگر به بی طرفی متعهد نیست و دیدگاه های مختلفی ندارد.
سانگر روز چهارشنبه۱۴ژوئن ۲۰۲۱(۲۳ تیر ۱۴۰۰) در گفتگو با تلویزیون LockdownTV با فردی سایرز گفت: "شما می توانید به آن اعتماد کنید تا تقریباً در مورد همه چیز دیدگاه قابل اعتماد ایجاد کنید. آیا می توانید همیشه به آن اعتماد کنید تا حقیقت را به شما ارائه دهد؟ خوب ، این به آنچه فکر می کنید واقعیت بستگی دارد بستگی دارد.
«سانگر » که سایت را در سال ۲۰۰۲میلادی(تیر ۱۳۸۱) ترک کرد ، در مورد ورود طولانی ویکی پدیا ،به یک پاراگراف کوتاه در مورد نگرانی های مربوط به «بایدن و اوکراین» اشاره کرد.

سانگر گفت: ویکی پدیا بسیار مغرضانه است و به طور خلاصه مانند یک وکیل مدافع عمل می کند.

ویکی‌پدیا در ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۰۱(۲۶ دی ۱۳۷۹) توسط جیمی ویلز و لَری سَنگِر به‌طور رسمی بنیاد نهاده شد. هرچند شالودهٔ تکنیکیِ ایجاد ویکی‌پدیا به اولین مقالات دانشنامه‌ایِ آنلاین به سال ۱۹۹۲میلادی(۱۳۷۰شمسی) و نوشته‌های ریگ گیتس (از پیشگامان اینترنت) برمی‌گردد، اما فعالیت‌های ریچارد استالمن در سال ۲۰۰۰ را می‌توان نقطهٔ عطفی در شروع دانشنامه‌نویسی آنلاین دانست. استالمن، با تأکید بر استفادهٔ آزادِ اطلاعات و محتویات متن‌باز و عدم تمرکز سازمانی، بر ایدهٔ تشکیل دانشنامهٔ آنلاین آزاد اثر گذاشت. جیمی ویلز در سال ۲۰۰۰ نیوپدیا را ـ که یک دانشنامهٔ آنلاین بود و توسط خبرگانِ فن ویرایش می‌شد، منتشر می‌کرد. با تبدیل امتیاز آن به پروانه مستندات آزاد گنو و با استفاده از روش‌های فنیِ ویکی، که ابداع‌کنندهٔ آن وارد کانینگهام بود، ویکی‌پدیا متولد شد.

عده‌ای از سردبیران از اینکه« نیوپدیا» به سبک ویکی اداره شود، خشنود نبودند و مقاومت می‌کردند.

«سَنگِر» پیشنهاد داد پروژهٔ جدید به نام «ویکی‌پدیا» نامیده شود و به‌زودی با نشانی اینترنتیِ wikipedia.com در روز دوشنبه ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۰۱ راه‌اندازی شد. «سِرور»های آن در سن دیگو واقع شده و توسط شرکت «بومیس» تأمین شده بود. در اوت ۲۰۰۲(مرداد ۱۳۸۱) «جیمی ویلز» اعلام کرد که تبلیغ تجارتی در ویکی‌پدیا گنجانده نمی‌شود، بر این اساس، آدرس وب  آن به Wikipedia.org تغییر یافت.

در ۸ ژوئن ۲۰۰۶(۱۷ تیر ۱۳۸۵) هزارمین مقالهٔ برگزیدهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی با عنوان «Iranian peoples» (مردمان ایرانی) نوشته شد.

«ویکی» (Wiki) معمولاً به انواعی از سایت ها گفته می‌شود که به تمام بازدیدکننده‌هایش (حتی گاه، بدون نیاز به نام‌نویسی در سایت)، اجازهٔ ویرایش، افزودن یا حذف نوشته‌ها را می‌دهد. معمولاً در ویکی‌ها متن‌ها با استفاده از یک زبان نشانه‌گذاری ساده نوشته می‌شوند و با کمک یک ویرایشگر متن غنی قابل ویرایش است.

به نرم‌افزارهای ویکی که پایهٔ چنین سایت هایی را ممکن می‌سازند، «موتور ویکی» گفته می‌شود. موتور ویکی، یک سامانه مدیریت محتوا است که ساختار نامستقیم کمی دارد و کاربران می‌توانند بسته به نیازشان با تمام قسمت‌ها مستقیماً کار کنند. تفاوت این سامانهٔ مدیریت محتوا با سایر سامانه‌ها، ازجمله وبلاگ‌ها، این است که در ویکی ایجاد محتوا بدون مالک یا رهبرِ تعریف‌ شده انجام می‌گیرد و ساختار غیرمستقیم کمتری وجود دارد، بنابراین، ساختار در ارتباط با نیازهای کاربران است.

«ویکی‌پدیا» تاکنون بزرگترین ویکی بوده‌ است، اما «ویکی‌های دیگری» مثل ویکی‌کتاب نیز وجود دارند.

ویکی‌پدیای انگلیسی (English Wikipedia) نسخهٔ انگلیسی زبان دانشنامهٔ ویکی‌پدیا اکنون با حدود ۶٫۳ میلیون مقاله، قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین ویرایش بین تمامی زبان‌های ویکی‌پدیا است. این نسخه در تاریخ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۰۱ راه اندازی شد و در نوامبر ۲۰۰۵ به بیش از ۸۸۰٬۰۰۰ مقاله دست یافت. در سال ۲۰۰۷ یک‌چهارم کل مقاله‌ها در تمام ویکی‌پدیاها متعلق به زبان انگلیسی بوده‌ است. در اکتبر ۲۰۱۵(مهر ۱۳۹۴) هنگامی که متن مقالات ویکی‌پدیای انگلیسی را فشرده کردند، حجمی برابر با ۱۱٫۵ گیگابایت داشت.

حالا ویکی پدیا یا دانشنامه آزاد یا دائره المعارف آنلاین که تقریبا به جرات می توان گفت هرکسی که با رایانه و جریان آزاد اطلاعات آن لاین سر و کار دارد حتما به آن رجوع کرده و اطلاعاتی که راجع به موضوعی خاص یا اشخاص حقیقی و حقوقی بوده را مطالعه کرده و بعضا به اطلاعات آن نیز اتکا کرده است. اما حالا بنیان گذار ویکی پدیا خودش دارد می گوید که افرادی در سطحی بسیار گسترده به عنوان ویرایش کننده اطلاعات در سامانه این دانشنامه فعالیت می کنند که گرایشات چپی داشته و با بهره از کارکرد ویرایشی متون ویکی پدیا، به دستکاری اطلاعات آن می پردازند و شاید نتوان به جرات به تمام اطلاعات این مرجع اعتماد و اتکا کرد.

«لری سَنگِر»(بنیانگذار ویکی پدیا)می گوید: ویراستاران متمایل به چپ، سایت را مغرضانه و غیرقابل اعتماد کرده اند.

سَنگِر با انتقاد از وضعیت دائره المعارف آنلاین یا «ویکی پدیا»(Wikipedia) که در مصاحبه اخیر خود مطرح کرده، ابراز تردید کرد که به دلیل ورود زیاد ویراستاران با دیدگاه چپ گرایانه، نمی توان به اطلاعات بی طرفانه اعتماد کرد

آقای سَنگِر، که ویکی پدیا را در سال ۲۰۰۱ با «جیمی ولز» راه اندازی کرد، در مصاحبه ای که روز چهارشنبه بصورت آنلاین منتشر شد، گفت: «می توانید به آن اعتماد کنید تا تقریباً در مورد همه چیز دیدگاه قابل اعتمادی ایجاد شود»

وی افزود: «آیا می توانید به آن اعتماد داشته باشید تا همیشه حقیقت را به شما ارائه دهد؟ خوب، این به آنچه تلقی شما از حقیقت است بستگی دارد.»

آقای سَنگِر ۵۳ ساله این نظرات را در مصاحبه ویدیویی انجام شده توسط سایت «UnHerd» ارائه داده است. ویکی پدیا بلافاصله به درخواست واشنگتن تایمز برای توضیح بیشتر در این خصوص و افرادی که از آنان به عنوان چپ گراها عنوان شده، پاسخ نداد.

آقای سَنگِر با یادآوری سالهای اولیه ویکی پدیا، که به کاربران آن امکان می داد به صورت ناشناس محتوایی را ویرایش کنند، گفت: «در آن زمان برای مردم شرکت در این فرایندها و ویرایش کردن ها بسیار راحت تر بود.»

سَنگِر گفت: «چندین سال پیش، مقاله ویکی پدیا برای یک موضوع بسیار جنجالی مانند سوابق رئیس جمهور ایالات متحده با چندین دیدگاه مختلف، منطقی، منصفانه و پر آب و تاب ارائه می شد.

«مالوری ویت»(Mallory Whitt) در میز کار خود در دفاتر بنیاد ویکی پدیا در سانفرانسیسکو ۱۸ ژانویه ۲۰۱۲(۲۸ دی ۱۳۹۰)

وی افزود: اما همانطور که «ویکی پدیا» با گذشت زمان در جهان نفوذ پیدا کرد، یک بازی پیچیده و کثیف در پشت صحنه توسط افرادی از طیف سیاسی چپ گرا که می خواهند ویکی پدیا یک روایت خاص و سفارشی را ارائه کند، پدیدار شد.

«سَنگِر» به صفحه ویکی پدیا برای رئیس جمهور بایدن استناد کرد که استدلال می کند این تفسیر «بسیار مغرضانه» از اتهامات مطرح شده علیه وی ارائه شده و مانند یک «دفاعیه وکیل مدافع» خوانده می شود.

بنیان گذار ویکی پدیا در پاسخ به این سوال که چرا بخش اطلاعات در مورد آقای بایدن به نفع رئیس جمهور مغرضانه است، گفت رئیس جمهور کاملاً خیالش راحت است و این اطمینان خاطر به دلیل کنترل محتوای ویکی پدیا توسط ویراستاران متمایل به دموکرات ها است.

سَنگِر ادعا کرد: من فکر می کنم افراد زیادی با انگیزه بالا وارد مقاله می شوند تا آن را از نظر سیاسی خنثی تر کنند اما به آنها اجازه داده نمی شود.

 او اضافه کرد: «با این وجود ویکی پدیا از نظر خودش کاملاً قابل اعتماد است، و عمده کارکنانش حداقل در آغاز راه نسبت به انواع دیدگاه های ضد امنیتی که در داخل به آنها دامن زده می شد، به غربالگری مطالب و اطلاعات همت می گماشتند.

سَنگِر گفت: خوانندگان ویکی پدیا قبل از انتقاد از این سایت که اجازه استناد به محتواهایی از رسانه هایی مانند «تابلوید» پوپولیست انگلیس و دیلی میل نمی دهد، نمی خواهند هر چیزی را بدون چون و چرا بپذیرند.

«پس این یعنی چه؟ این بدان معناست که اگر جنجالی در رسانه های جریان اصلی و چپ میانه وجود نداشته باشد، آنگاه قرار نیست در ویکی پدیا ظاهر شود!»

سَنگِر گفت: اگر فقط یک نسخه از واقعیت مجاز باشد، این امر انگیزه بزرگی به افراد ثروتمند و قدرتمند می دهد تا بر جاهایی مانند »ویکی پدیا»را کنترل کنند تا قدرت خود را گسترش دهند و آنها این کار را می کنند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «سانگر» در گذشته اظهارنظرهای مشابهی را انجام داده و با ارسال یک پست وبلاگ در سال 2020 اعلام کرده است که سایت ویکی پدیا درامورسیاست «جانبدارانه بدی شده»(badly biased) ، دیگر سیاست بی طرفی مؤثری ندارد. و به وضوح از سیاست های چپگرا طرفداری می کند. وی نوشت که مدتهاست سیاست اصلی خود را در جهت ارائه بی طرفانه اطلاعات فراموش کرده است و امروزه دائره المعارف آنلاین از طریق جمعیت به طور قابل اعتماد از دیدگاه لیبرال سیاست را پوشش می دهد.

ویکی پدیا، در سال ۲۰۱۷ «دِیلی مِیل»(Daily Mail) را «منبع غیرقابل اعتماد» دانست و گفت که دیگر در مدخل های آنلاین ویکی پدیا ذکر ذکر نخواهد شد. سخنگوی این روزنامه به این موضع ویکی پدیا پاسخ داد و آن را «تلاشی بدبینانه با انگیزه سیاسی برای خفه کردن آزادی مطبوعات» عنوان کرد.

ماجرای"قطعنامه۵۹۸"پایان جنگ ۸ساله ایران وعراق

ماجرای قطعنامه ۵۹۸ ،مذاکرات...آتش بس..پایان جنگ ۸ساله ایران وعراق.

مفاد قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که در تاریخ ۲۰ژوئیه ۱۹۸۷( ۲۹ تیر ۱۳۶۶) صادر شد.

عراق بعد از ۲۴ ساعت ،قطعنامه۵۹۸ را پذیرفت و لی پذیرش ما یک سال طول کشید

۳۳ سال پیش: روز دوشنبه ۲۷ تیر ۱۳۶۷ ..دراخبار ساعت ۱۴ خبر قبول قطعنامه ۵۹۸ از جانب ایران که به معنی آتش‌بس در جنگ بود از رادیو خوانده شد.
چهارشنبه ۲۹ تیر ۱۳۶۷پیام امام خمینی بمناسبت پذیرش قطعنامه که درقالب نامه امام خمینی به مناسبت سالگرد کشتار حج خونین مکه ۱۳۶۶صادرشد..
خوشا به حال شهیدان که رفتند و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قطعنامه را سر کشیده‌ام.

برچسب پیام امام خمینی بمناست پذیرش قطع - پیراسته فر

 قطعنامه ۵۹۸ از اواخر پاییز ۱۳۶۵ تا۲۹ تیر ۱۳۶۶ در حال تدوین بود خیلی هم به ما گفتند که بیایید و در جلسات شرکت کنید. متنها ما اساسا جامعه جهانی را قبول نداشتیم. همین تصویری که الان نیز داریم. در نتیجه باعث شد که حجت را بر ما تمام کردند و ما را صدا زدند(دعوت کردند) و ما نرفتیم و در نهایت ۲۹ تیر ۱۳۶۶ قطعنامه صادر شد.

ما باید زبان دنیا را در سال ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ می فهمیدیم و باور می کردیم که ابزار دنیا ابزار مادی هست. ما باید در نظر می گرفتیم که این دو قدرت بزرگ قادر هستند که اسلحه به یکی بدهند و او را تقویت کنند و یا برعکس. در زمانی که در موضع قدرت نظامی بودیم می بایست مذاکره می کردیم و داستان جنگ را با آبرومندی بپایان میبردیم تا حضرت امام مجبور نشود که جام زهر را بنوشد. جام زهر را امام نوشید برای اینکه تمام مسئولیت ها را بر عهده بگیرد و اختلافی نباشد که اگر اینجور نبود این کشور زیر و زبر شده بود.

پیام امام خمینی بمناسبت پذیرش قطعنامه  ۵۹۸

امام خمیینی: و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم.

ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری می‌کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم.

و خدا می‌داند که اگر نبود انگیزه‌ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی‌بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.

اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود.

من در اینجا از همه فرزندان عزیزم در جبهه‌های آتش و خون که از اول جنگ تا امروز به نحوی در ارتباط با جنگ تلاش و کوشش نموده‌اند، تشکر و قدردانی می‌کنم.

معترضین  جنگ  وشهادت رزمندگان جبهه ها،  از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بیخبرند.

امام خمینی :و همه ملت ایران را به هوشیاری و صبر و مقاومت دعوت می‌کنم. در آینده ممکن است افرادی آگاهانه یا از روی ناآگاهی در میان مردم این مساله را مطرح نمایند که ثمره خونها و شهادتها و ایثارها چه شد. اینها یقیناً از عوالم غیب و از فلسفه شهادت بیخبرند و نمی‌دانند کسی که فقط برای رضای خدا به جهاد رفته است و سر در طبق اخلاص و بندگی نهاده است حوادث زمان به جاودانگی و بقا و جایگاه رفیع آن لطمه‌ای وارد نمی‌سازد.

خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرد

و ما برای درک کامل ارزش و راه شهیدانمان فاصله طولانی را باید بپیماییم و در گذر زمان و تاریخ انقلاب و آیندگان آن را جستجو نماییم. مسلّم خون شهیدان، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است. خون شهیدان برای ابد درس مقاومت به جهانیان داده است.

همین تربت پاک شهیدان «دار الشفای آزادگان» خواهد بود

ادامه پیام امام خمینی :و خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. و همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت‌ مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دار الشفای آزادگان خواهد بود.

خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند!

دعای امام خمینی برای مفتوح بودن دفترشهادت

امام خمینی:خداوندا، این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن.

خداوندا، کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.

خوشابحال رزمندگان،جانبازان،اُسرا وخانواده های شهدا

خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانواده‌های معظم شهدا!

جام زهر

امام خمینی درادامه می نویسد:و بدا به حال من که هنوز مانده‌ام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیده‌ام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری می‌کنم.

 آنهایی که درجنگ مشارکت نداشتندباختند وخُسران برای آنهایی که منتقدجنگ بودند

امام خمینی درادامه پیامش می نویسد:و بدا به حال آنانی که در این قافله نبودند! بدا به حال آنهایی که از کنار این معرکه بزرگِ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت و بی‌تفاوت و یا انتقادکننده و پرخاشگر گذشتند!

امام خمینی :آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت. و فردا امتحان دیگری است که پیش می‌آید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریم.

آنهایی که درجنگ مشارکت نداشت،ضرربزرگی کردند

امام خمینی: آنهایی که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کرده‌اند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفته‌اند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کرده‌اند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید.

که من مجدداً به همه مردم و مسئولین عرض می‌کنم که حساب این گونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند این مدعیان بی‌هنر امروز و قاعدین کوته‌نظر دیروز به صحنه‌ها برگردند.

نگذاریدانقلاب به دست« نااهلان» بیفتد(آنهایی که درجنگ مشارکت نداشتند)

امام خمینی:من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می‌کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.

امام خمینی درادامه تکلیف صاحبان انقلاب را مشخص کرده است: نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.

«قبول قطعنامه» به معنای پایان جنگ استکباروجهانخواران نیست

امام خمینی:اکیداً به ملت عزیز ایران سفارش می‌کنم که هوشیار و مراقب باشید، قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به‌ معنای حل مسئله جنگ نیست.

«قبول قطعنامه»،خلع سلاح استکبارجهانی است.

امام خمینی: با اعلام این تصمیم(پذیرش قطعنامه)، حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما کُند شده است؛ ولی دورنمای حوادث را نمی‌توان به طور قطع و جدی پیش‌بینی نمود. و هنوز دشمن از شرارتها دست برنداشته است؛ و چه بسا با بهانه‌جوییها به همان شیوه‌های تجاوزگرانه خود ادامه دهد. ما باید برای دفع تجاوز احتمالی دشمن آماده و مهیا باشیم.

«قبول قطعنامه»تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست

امام خمینی:و ملت ما هم نباید فعلًا مساله را تمام شده بداند.

امام خمینی درباره جدیدیت درتصمیم به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می نویسد::البته ما رسماً اعلام می‌کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست. چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه‌ها حملات خود را دنبال کنند.

درزمان «صلح» هم بایدنظامیان به تقویت بنیه دفاعی بپردازند

امام خمینی:نیروهای نظامی ما هرگز نباید از کیْد و مکر دشمنان غافل بمانند. در هر شرایطی باید بنیه دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد.

امام خمینی:مردم ما، که در طول سالهای جنگ و مبارزه ابعاد کینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس کرده‌اند، باید خطر تهاجم جهانخواران در شیوه‌ها و شکلهای مختلف را جدیتر بدانند.

جنک باعراق تمام شده واما جنگ بااسکبارتمام شدنی نیست.

امام خمینی:و فعلًا چون گذشته تمامی نظامیان، اعم از ارتش و سپاه و بسیج در جبهه‌ها برای دفاع در برابر شیطنت استکبار و عراق به ماموریتهای خود ادامه دهند.

امام خمینی:در صورتی که این مرحله از حادثه انقلاب را با همان شکل خاص و مقررات مربوط به خود پشت سر گذاردیم برای بعد از آن و سازندگی کشور و سیاست کل نظام و انقلاب تذکراتی دارم که در وقت مناسب خواهم گفت.

تریبونها،صاحبان رسانه «معرکه گیری» درماجرای پذیرش قطعنامه نکنند

امام خمینی:ولی در مقطع کنونی به طور جدّ از همه گویندگان و دست‌اندرکاران و مسئولین کشور و مدیران رسانه‌ها و مطبوعات می‌خواهم که خود را از معرکه‌ها و معرکه‌آفرینی‌ها دور کنند؛ و مواظب باشند که ناخودآگاه آلت دست افکار و اندیشه‌های تند نگردند؛ و با سعه صدر در کنار یکدیگر مترصد اوضاع دشمنان باشند.

شبهه افکنی درپذیرش قطعنامه نکنید.

امام خمینی:در این روزها ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند. هر چند این مساله به خودی خود یک ارزش بسیار زیباست، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست.

آنهایی که تادیروز دم از«صلح» می زدند،امروزبه «آتش بس» معترضند!

امام خمینی: چه بسا آنهایی که تا دیروز در برابر این نظام جبهه‌گیری کرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حکومت جمهوری اسلامی ایران از صلح و صلح طلبی به ظاهر دم می‌زدند، امروز نیز با همان هدف سخنان فریبنده دیگری را مطرح نمایند؛ و جیره‌خواران استکبار، همانها که تا دیروز در زیر نقاب دروغین صلح، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند، امروز طرفدار جنگ شوند. و ملی‌گراهای بی‌فرهنگ برای از بین بردن خون شهدای عزیز و نابودی عزت و افتخار مردم، تبلیغات مسموم خویش را آغاز نمایند. که ان شاء الله ملت عزیز ما با بصیرت و هوشیاری جواب همه فتنه‌ها را خواهد داد.

کشنده تراز زهر

امام خمینی: من باز می‌گویم که قبول این مساله برای من از زهر کشنده‌تر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم.

«قبول قطعنامه» یک تصمیم ملی بوده،هیچ کشوری دخالتی نداشته

امام خمینی:و نکته‌ای که تذکر آن لازم است این است که در قبول این قطعنامه فقط مسئولین کشور ایران به اتکای خود تصمیم گرفته‌اند. و کسی و کشوری در این امر مداخله نداشته است.

قبول قطعنامه «تشخیص مصلحت»بود

امام خمینی:مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می‌دانم. و شما می‌دانید که من به شما عشق می‌ورزم؛ و شما را می‌شناسم؛ شما هم مرا می‌شناسید. در شرایط کنونی آنچه موجب امر شد تکلیف الهی‌ام بود.

امام خمینی: شما می‌دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم؛ اما تصمیم امروز فقط برای «تشخیص مصلحت» بود؛ و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویی داشته‌ام با خدا معامله کرده‌ام.

«پذیرش قطعنامه» به معنای «سر سازش با کفر»نیست

امام خمینی: عزیزانم، شما می‌دانید که تلاش کرده‌ام که راحتی خود را بر رضایت حق و راحتی شما مقدّم ندارم. خداوندا، تو می‌دانی که ما سر سازش با کفر را نداریم.

امام خمینی ،شهدای جنگ را«گلهای باغ رسالت»نامید

امام خمینی: خداوندا! تو می‌دانی که استکبار و امریکای جهانخوار «گلهای باغ رسالت» تو را پرپر نمودند.

خداوندا، در جهان ظلم و ستم و بیداد، همه تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی‌شناسیم و غیر از تو نخواسته‌ایم که کسی را بشناسیم. ما را یاری کن، که تو بهترین یاری کنندگانی. خداوندا، تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیه الله- ارواحنا لتراب مقدمه الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما.

عشق به رزمندگان درکلام امام خمینی

امام خمینی:فرزندان انقلابی‌ام(رزمندگان جبهه ها)، ای کسانی که لحظه‌ای حاضر نیستید که از غرور مقدستان دست بردارید، شما بدانید که لحظه لحظه عمر من در راه عشق مقدس خدمت به شما می‌گذرد.

دلجویی امام خمینی از رزمندگان

امام خمینی: می‌دانم که به شما سخت می‌گذرد؛ ولی مگر به پدر پیر شما سخت نمی‌گذرد؟ می‌دانم که‌ شهادت شیرین تر از عسل در پیش شماست؛ مگر برای این خادمتان این گونه نیست؟

ولی تحمل کنید که خدا با صابران است. بغض و کینه انقلابی‌تان را در سینه‌ها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید؛ و بدانید که پیروزی از آن شماست.

مسئولین را درجریان پذیرش قطعنامه سرزنش نکنید،من درجریان کامل جنگ بودم

امام خمینی: و تاکید می‌کنم که گمان نکنید که من در جریان کار جنگ و مسئولان آن نیستم. مسئولین مورد اعتماد من می‌باشند. آنها را از این تصمیمی که گرفته‌اند شماتت نکنید، که برای آنان نیز چنین پیشنهادی سخت و ناگوار بوده است. که ان شاء الله خداوند همه ما را موفق به خدمت و رضایت خود فرماید.

مبارزه را به شیوه دیگه ادامه دهید

امام خمینی: من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایه‌ها و ذخیره‌های عظیم الهی و به این گلهای معطر و نوشکفته جهان اسلام، سفارش می‌کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید؛ و خودتان را برای یک مبارزه علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید.

و من به همه مسئولین و دست‌اندرکاران سفارش می‌کنم که به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازید؛ و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهی کنید؛ و روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگه دارید.

با بزرگنمایی پیشرفتهای دشمنان،نیروهای  جوان علمی ایران راتحقیرنکنید

امام خمینی: مبادا اساتید و معلمینی که به وسیله معاشرتها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن، جوانان ما را که تازه از اسارت و استعمار رهیده‌اند، تحقیر و سرزنش نمایند و خدای ناکرده از پیشرفت و استعداد خارجیها بت بتراشند و روحیه پیروی و تقلید و گدا صفتی را در ضمیر جوانان تزریق نمایند. به جای اینکه گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم به هویت انسانی خود توجه کنند و روح توانایی و راه و رسم استقلال را زنده نگه دارند. ما در شرایط جنگ و محاصره توانسته‌ایم آن همه هنرآفرینی و اختراعات و پیشرفتها داشته باشیم. ان شاء الله در شرایط بهتر زمینه کافی برای رشد استعداد و تحقیقات را در همه امور فراهم می‌سازیم. مبارزه علمی برای جوانان زنده کردن روح جستجو و کشف واقعیتها و حقیقتهاست. و اما مبارزه عملی آنان در بهترین صحنه‌های زندگی و جهاد و شهادت شکل گرفته است.

جوانان تحصیلکرده خودرااز«روحانیت» بی نیازنداند

و نکته دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقه‌ام به جوانان عرض می‌کنم این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید؛ و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بی‌نیاز از هدایت و همکاری(روحانیون) آنان ندانید.

دفاع ازروحانیون مبارز

امام خمینی: روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سخت ترین شرایط همواره با دلی پر از امید و قلبی سرشار از عشق و محبت به تعلیم و تربیت و هدایت نسلها همت گماشته‌اند و همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بوده‌اند؛ بر بالای دار رفته‌اند و محرومیتها چشیده‌اند؛ زندانها رفته‌اند و اسارتها و تبعیدها دیده‌اند؛ و بالاتر از همه، آماج طعنها و تهمتها بوده‌اند؛ و در شرایطی که بسیاری از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یاس و ناامیدی رسیده بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعی مردم دفاع نموده‌اند؛ و هم اکنون نیز در هر سنگری از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگر، در کنار مردمند؛ و در هر حادثه غمبار و مصیبت‌آفرینی شهدای بزرگواری را تقدیم نموده‌اند.

در هیچ کشور و انقلابی جز انقلاب بعثت و رسالت و زندگی ائمه هدی‌- علیهم السلام- و انقلاب اسلامی ایران سراغ نداریم که رهبران انقلاب آن قدر آماج حملات و کینه‌ها گردند. و این به خاطر صداقت و امانتداری است که در وجود علمای متعهد اسلام متبلور است. مسئولیت‌پذیری در کشوری که با محاصره‌ها و مشکلات اقتصادی و سیاسی و نظامی مواجه است کار مشکلی است. البته روحانیون متعهد کشور ما باید خودشان را برای فداکاریهای بیشتر آماده کنند؛ و در مواقع لزوم و ضرورت از آبرو و اعتبار خود برای حفظ آبروی اسلام و خدمت به محرومان و پابرهنگان استفاده کنند.

و جای بسی سپاس و امتنان است که ملت رشید و دلاور ایران قدر خادمان واقعی خود را می‌شناسد، و فلسفه عشق و ارادت خود را به این نهاد مقدس در یک کلمه خلاصه می‌کند. علما و روحانیون متعهد اسلام هرگز به آرمان و اصالت و عقیده و هدف اسلامی ملت خیانت نکرده و نمی‌کنند.

منظور از «روحانیت»،علمای پاک و متعهد و مبارز است

امام خمینی:البته تذکر این نکته لازم است که در تمام نوشته‌ها و صحبتها هر وقت نام «روحانیت» را به میان آورده‌ام و از آنان قدردانی نموده‌ام، مقصودم علمای پاک و متعهد و مبارز است؛ که در هر قشری ناپاک و غیر متعهد وجود دارد. و روحانیون وابسته‌ ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است. و همیشه این دسته از روحانیون مورد لعن و نفرین خدا و رسول و مردم بوده‌اند؛ و ضربات اصلی را به این انقلاب، روحانیون وابسته و مقدس مآب و دین فروش زده‌اند و می‌زنند. و روحانیون متعهد ما همواره از این بی‌فرهنگها متنفر و گریزان بوده‌اند.

«ملی گراها»قابل اعتمادنیستند

امام خمینی:من به صراحت می‌گویم ملی گراها اگر بودند، به راحتی در مشکلات و سختیها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز می‌کردند؛ و برای اینکه خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند، همه کاسه‌های صبر و مقاومت را یکجا می‌شکستند و به همه میثاقها و تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا می‌زدند. کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی‌دانیم. ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقده‌ها و حسادتهای خود را نمی‌توانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولی در هر حال آن چیزی که در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم.

به جوانان« انگ »نزنید،وقتی مرتکب اشتباه شوند

امام خمینی:علما و روحانیون ان شاء الله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند ولی از باب تذکر و تاکید عرض می‌کنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی‌مان احساس می‌کنند که می‌توانند اندیشه‌های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرفهای آنان را بشنوند. و اگر بیراهه می‌روند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آنها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمی‌شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فوراً انگِ التقاط و انحراف بر نوشته‌هاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت.

اینها که امروز این گونه مسائل را عنوان می‌کنند مسلماً دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می‌تپد، و الّا داعی ندارند که خود را با طرح این‌ مسائل به دردسر بیندازند. اینها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونه‌ای است که خود فکر می‌کنند. به جای پرخاش و کنار زدن آنها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مایوس نشوید. در غیر این صورت خدای ناکرده به دام لیبرالها و ملی گراها و یا چپ و منافقین می‌افتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست. وقتی ما می‌توانیم به آینده کشور و آینده‌سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم، و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم، و به همه شیوه‌ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان می‌شود احاطه داشته باشیم. فرهنگ دانشگاهها و مراکز غیر حوزه‌ای به صورتی است که با تجربه و لمس واقعیتها بیشتر عادت کرده است، تا فرهنگ نظری و فلسفی. باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصله‌ها، حوزه و دانشگاه درهم ذوب شوند، تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیعتر گردد.

روحانیون ازدنیاگرایی پرهیزکنند

نکته دیگر اینکه من اکثر موفقیتهای روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامی در ارزش عملی و زهد آنان می‌دانم. و امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشی سپرده شود، که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت. هیچ چیزی به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست. و هیچ وسیله‌ای هم نمی‌تواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهای بیمورد مسیر زهدگرایی آنان را منحرف سازند؛ و گروهی نیز مغرضانه یا ناآگاهانه روحانیت را به طرفداری از سرمایه داری و سرمایه داران متهم نمایند.

در این شرایط حساس و سرنوشت‌سازی که روحانیت در مصدر امور کشور است و خطر سوء استفاده دیگران از منزلت روحانیون متصور است، باید بشدت مواظب حرکات خود بود. چه بسا افرادی از سازمانها و انجمنها و تشکیلات سیاسی و غیر آنها با ظاهری صد در صد اسلامی بخواهند به حیثیت و اعتبار آنان لطمه وارد سازند؛ و حتی علاوه بر تامین منافع خود، روحانیت را رو در روی یکدیگر قرار دهند. البته آن چیزی که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان به در روند حمایت از محرومین و پابرهنه‌هاست؛ چرا که هر کسی از آن عدول کند از عدالت اجتماعی اسلام عدول کرده است. ما باید تحت هر شرایطی خود را عهده‌دار این مسئولیت بزرگ بدانیم. و در تحقق آن اگر کوتاهی بنماییم، خیانت به اسلام و مسلمین کرده‌ایم.

در خاتمه، از پیشگاه مقدس پروردگار، که الطاف بیکران خود را بر این ملت ارزانی داشته است، تشکر و قدردانی می‌کنم. و از محضر مقدس بقیه الله- ارواحنا فداه- عاجزانه می‌خواهیم که ما را در مسیر و هدفمان مدد و رهبری فرماید. خداوند متعال به خانواده‌های شهدا صبر و اجر، و به مجروحین و معلولین شفا عنایت فرماید؛ و اسرا و مفقودین را به وطن خویش بازگرداند. خداوندا، از تو می‌خواهیم آنچه مصلحت اسلام و مسلمین است را برای ما مقدر فرمایی. انَّکَ قَریبٌ مُجیبٌ. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

چهارشنبه  ۲۹ تیر ۱۳۶۷(٥ ذوالحجه ١٤٠٨)    روح الله الموسوی الخمینی‌

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:انتخاب تیترها درپیام امام خمینی ازاینجانب است وکلمات داخل پرانتز.

دبیرکل وقت سازمان ملل: «من رفتم و با ایرانی‌ها حرف زدم. آنها قطعنامه ۵۹۸ را قبول کرده‌اند و صلح می‌خواهند. هیچ مشکلی با برقراری آتش‌بس یا عقب‌نشینی ندارند

پیراسته فر

توضیحات نگارنده-پیراسته فر:تیم مذاکره‌کننده (قطعنامه ۵۹۸)که درموردپایان جنگ ۸ساله ایران وعراق(آتش بس تیر ۱۳۶۷) ذرسازمان ملل به سرپرستی  دکتر ولایتی  مذاکره می کرد.

تصویری از هیات ایرانی مذاکره کننده درباره قطعنامه ۵۹۸

ردیف جلو از سمت چپ،بترتیب: عباس ملکی (دبیر هیأت)، حسن روحانی (رئیس وقت کمیسیون دفاع مجلس و عضو شورایعالی دفاع)، سیروس ناصری (نماینده وقت ایران در دفتر سازمان ملل متحد در ژنو)، علی‌اکبر ولایتی (وزیر وقت امور خارجه و رئیس هیأت)، محمدجواد ظریف (دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه)، مرحوم حسن حبیبی (وزیر وقت دادگستری)، سید محمدحسین لواسانی (معاون وقت بین‌الملل وزارت امور خارجه)، علی شمس اردکانی (دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه و نماینده سابق ایران در سازمان ملل متحد).

البته پس از مدتی آقای دکتر جواد لاریجانی مسئولیت مذاکرات را بر عهده گرفتند.

کمیته تحقیق می‌گوید به چند مساله برخورده که ما فکر نمی‌کنیم اهمیتی داشته باشد. در هر حال، مهم این است که آنها (ایرانی‌ها) عراق را متهم می‌کنند که طرف متجاوز است و می‌خواهند گزارشی به دبیرکل سازمان ملل بفرستند و از عراق بابت خساراتی که در جنگ بهشان وارد شده طلب غرامت کنند. دبیرکل بهشان جواب داده که عراق هم خساراتی متحمل شده، چه کسی غرامت خسارات عراق را خواهد داد؟ عراق هم باید غرامت بگیرد. بعد ایرانی‌ها اظهارنظری نکرده‌اند و او (مشخص نشده است چه کسی) شروع کرده به حرف زدن درباره خلیج (فارس).»

طارق عزیز، وزیر خارجه وقت عراق تنها دو، سه ماه قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران که به جنگ هشت ساله با عراق پایان داد، در جلسه‌ای که متن مذاکراتش ۲۳ سال بعد (۲۰۱۱) از سوی اندیشکده وودرو ویلسون منتشر شد (۱)، از دو موضوعی نگران بود که ایرانی‌ها پس از آتش‌بس به دنبالش بودند. اینکه ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل را بعد از یک سال پذیرفت، به همین دو خواسته برمی‌گشت؛

به تعبیر اکبر هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ، قطعنامه صادر شده اشکالاتی داشت و «فاز سیاسی را هم شروع کردیم و آن این بود که مذاکره کنیم تا مفاد قطعنامه مطلوب ما شود، یعنی قطعنامه‌ای باشد که با قبول آن به اهداف خود برسیم. این سیاست با چند عملیاتی که انجام شد و با مذاکراتی که شروع کردیم جواب داد. طول کشید تا قطعنامه را به نفع اصلاح کردند. در جاهای دیگر مفصل گفتم که چه چیزهای ظریفی را اصلاح کردیم تا قطعنامه به گونه‌ای باشد که بتوانیم هم غرامت بگیریم و هم عراق به خاطر تجاوز محکوم شده باشد ... بالاخره کسی تجاوز کرده و باید کیفرش را ببیند و ما هم خسارت دیدیم و باید خسارت بدهند. می‌دانستیم که اگر چنین اتفاقی بیفتد، دولت صدام سقوط می‌کند. چون هم باید خسارت بدهد، هم محکوم شود و به عنوان متجاوز تنبیه شود. ما هم محاکمه او را می‌خواستیم. وقتی محاکمه می‌شد، معلوم بود که این دولت با آن تلفات و با آن مشکلات نمی‌ماند. بنابراین خواسته‌های ما چیزی بود که نتیجه‌اش‌ همان می‌شد که بعد‌ها در پذیرش قطعنامه شد. پیگیری‌های دبیرکل سازمان ملل به گونه‌ای بود که دیگران متهمش می‌کردند ولی ما طلبکاری می‌کردیم و می‌گفتیم: این بخش ناچیزی از حقوق ماست که می‌دهید مثلا

هاشمی رفسنجانی-فرمانده جنگ:با آمار نشان دادیم که ما هزار میلیارد دلار از جنگ خسارت دیده‌ایم ولی آنها فقط یک‌دهم آن یعنی ۱۰۰ میلیارد دلار را پذیرفتند.» (۲)

قطعنامه ۱۰ ماده‌ای ۵۹۸ که ایران آن را روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ پذیرفت، هم آتش‌بس فوری طرفین را می‌خواست و هم آزادی اسرای جنگی را؛ از ایران و عراق دعوت کرد با دبیرکل سازمان ملل همکاری کنند برای اجرای قطعنامه و کسب یک حل و فصل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و مورد قبول طرفین در مورد تمام موضوعات مهم و از دولت‌های دیگر دعوت کرد از هر اقدامی برای گسترش بیشتر مخاصمه اجتناب کنند.

اما آنچه ایرانی‌ها را راضی کرد رضایت دهند به این قطعنامه شورای امنیت، دو بند ۶ و ۷ آن بود که در پی‌اش بودند؛

بند ۶ می‌گفت: «از دبیرکل درخواست می‌شود که ضمن مشورت با ایران و عراق، مساله تفویض کار تحقیق در باب مسئولیت مخاصمه به هیاتی بی‌طرف را بررسی کند و در حداقل مدت ممکن به شورا گزارش دهد.»

 بند ۷ تاکید داشت: «عظمت خسارات وارده در خلال مخاصمه و نیاز به کوشش در جهت نوسازی با امدادهای بین‌المللی درخور، زمانی که مخاصمه پایان پذیرد، تصدیق می‌شود و در همین خصوص از دبیرکل درخواست می‌شود که هیاتی از کار‌شناسان را برای پژوهش در باب مساله نوسازی تعیین کند و به شورای امنیت گزارش دهد.»

تجاوزگرمعلوم واما غرامت مبهم

گزارشی که خاویر پرز دکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ به شورای امنیت داد و اعلام کرد عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرده و متجاوز است، برای ایران یک پیروزی بود؛ سرنوشت بند ۶ به نفع تهران رقم خورد اما چنانکه کمال خرازی، وزیر خارجه دوره اصلاحات گفت: «آنچه‌ که‌ پس‌ از پذیرش‌ قطعنامه‌ ۵۹۸ انجام‌ گرفته‌ در درجه‌ اول‌ اجرای‌ بند ۶ بوده‌ که‌ توفیقی‌ برای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ بود که‌ دبیرکل‌ بعد از بررسی‌هایی‌ که‌ کرد رسماً به‌ شورای‌ امنیت‌ سازمان‌ ملل‌ گزارش‌ کرد که‌ آغازگر جنگ‌، رژیم‌ عراق‌ بود که‌ خب‌، این‌ یک‌ توفیقی‌ بود. شورای‌ امنیت‌ هیچ‌ عکس‌العملی‌ نسبت‌ به‌ گزارش‌ دبیرکل‌ نشان‌ نداد و طبیعی‌ بود که‌ در فضای‌ سیاسی‌ آن موقع‌ نمی‌خواستند کاری‌ را علیه‌ عراق‌ و به نفع‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ انجام‌ بدهند و هیچ‌ اقدامی‌ را شورای‌ امنیت‌ روی‌ این‌ مسأله‌ نکرد.» (۳)

این «مهم‌ترین بند مورد نظر ایران در قطعنامه ۵۹۸» به تعبیر علی‌اکبر ولایتی، وزیر خارجه دوران جنگ «برگ برنده و نشانه مهمی از مظلومیت ملت ایران بود که از سوی رژیم بعثی عراق و با کمک‌ قدرت‌های بین‌المللی مورد تجاوز قرار گرفت اما سرانجام پیروزی در جنگ و پیروزی در مذاکرات صلح با ایران بود.» (۴)

رایزنی هاضعیف بود،ماتنهابودیم 

پیراسته فر

اما چنانکه «علی خرم» مشاور وزیر امور خارجه وقت و رئیس ستاد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ می‌گوید «این گزارش در شورای امنیت ثبت شد و شورای امنیت نه، آره گفت و نه، نه گفت. می‌توانست اکشنی انجام بدهد و قطعنامه‌ای صادر بکند ولی این نیازمند رابطه خوب ایران با‌ همان اعضاء دائم شورای امنیت بود. ایران باید اقلا با سه چهار تا از این اعضاء شورای امنیت رابطه خوبی می‌داشت، ما با هیچ کدام رابطه عالی نداشتیم. کسی نبود برای ما در شورای امنیت در مقابل عراق یقه پاره کند. در حالی که در مقابل کویت اکشن داشتند.» (۵)

رهبر دکوئیار

«پرز دکوئیار»(دبیرکل سازمان ملل) دلیل اجرای دیرهنگام بند ششم قطعنامه را موانعی عنوان کرده که به دلیل حمایت آشکار قدرت‌های بزرگ و غربی از رژیم صدام ایجاد شده بود «اما با تجاوز عراق به کویت و مغایرت آن با منافع این کشور‌ها و تغییر شرایط، امکان تحقق این بند هم فراهم شد و من به سرعت اقدام به انتشار آن گزارش کردم. گزارش نیازی به تفسیر ندارد و به اندازه کافی گویاست. 

هیچ ابهامی در اینکه عراق آغازگر جنگ بود وجود نداشت و من عده‌ای از کار‌شناسان حقوق بین‌الملل بلژیکی را مأمور آن کردم.» (۶) به این ترتیب طبق گزارش دبیرکل سازمان ملل، عراق آغازگر تجاوز بود، اما مهر تایید و تصویب شورای امنیت را بر پیشانی ندید.

عراق هم مطالبه غرامت داشت!

پس از تعیین آغازگر جنگ، نوبت به بند هفتم قطعنامه ۵۹۸ رسید که تاکنون اجرایی نشده است. هدف ایران پس از اعلام صدام حسین به عنوان متجاوز، دریافت غرامت جنگی بوده اما دبیرکل سازمان ملل چنانکه طارق عزیز از او نقل کرده، در یکی از مذاکراتش (پیش از اجرای آتش‌بس) به خسارات عراق اشاره کرده.

طارق عزیزگفته بود «چه کسی غرامت خسارات عراق را خواهد داد؟ عراق هم باید غرامت بگیرد.» علی‌اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت حتی پیش از گزارش دبیرکل سازمان ملل تاکید کرده بود «ما به دنبال اجرای کامل و دقیق قطعنامه شورای امنیت هستیم و تامین خسارات وارده در طول جنگ تحمیلی به ایران و پرداخت غرامت از سوی عراق چیزی است که هرگز از آن نمی‌گذریم.» (۷) مطالبه‌ای که هم مهدی کروبی، رئیس مجلس سوم در دیدار با معاون دبیرکل سازمان ملل تکرار کرد (۸) و هم اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس‌جمهور وقت درباره گرفتن غرامت از عراق ابراز امیدواری کرد تا «پیروزی‌های انقلاب اسلامی یا فتح سیاسی در صحنه بین‌المللی پس از فتح در عرصه نبرد تکمیل شود.» (۹)

فرستاده دبیرکل سازمان ملل به ایران برای تعیین خسارت جنگی

دبیرکل سازمان ملل برای اجرای بند هفتم قطعنامه که به بررسی خسارت‌ها اشاره داشت، عبدالرحیم آبی فرح، معاون -پیشین -خود را همراه با هیاتی در سال ۱۳۷۰ راهی ایران کرد. در این سفر، اطلاعاتی درباره استان‌هایی که صحنه عملیات‌های جنگی یا هدف حملات هوایی و موشکی بوده‌اند، مراکز شهری و روستایی که با خاک یکسان شده یا خسارت کلی دیده، خانه‌های مسکونی که کاملا منهدم شده و یا آسیب جدی دیده‌اند، غیرنظامیانی که کشته، مجروح یا برای همیشه از کار افتاده‌اند و میلیارد‌ها ریال خسارت‌های سنگینی که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به بخش‌های اقتصادی از جمله در بخش کشاورزی و بویژه نابودی باغ‌های نخل بر ایران وارد شده بود در اختیار این هیات قرار گرفت. این هیات پس از بازگشت از اولین سفر خود در گزارشی به دبیرکل سازمان ملل نوشت «میزان خسارات وارده به زیرساخت‌های ایران چنان گسترده است که بازسازی آن سال‌ها طول می‌کشد.» پس از سفر دوم این هیات، دبیرکل گزارشی ۱۹۱ صفحه‌ای به اعضای شورای امنیت ارائه کرد (۱۰) که در آن خسارات مستقیم وارده به ایران ۹۷ میلیارد دلار برآورد شده بود.

شهرها وروستاهایی -ایران-که خسارت دیدند

طبق این گزارش «در ۲۴ استان کشور، پنج استان صحنه نبرد بود و ۱۱ استان دیگر هدف حمله‌های هوایی و موشکی مکرر قرار گرفت. این ۱۶ استان، دو سوم جمعیت ۵۰ میلیونی کشور را در خود جای می‌داد ... طبق اظهارات مقامات ایرانی،

۵۰ شهر + ۴ هزار روستا«خسارت»دیدند

بیش از ۵۰ شهر و شهرستان و نزدیک به ۴ هزار روستا در این جنگ به میزان مختلف متحمل خسارت شدند و تعداد بسیاری نیز با خاک یکسان شده‌اند که باید آن‌ها را به این تعداد اضافه کرد. در مجموع، کل واحدهای مسکونی که بنا به گزارش‌ها در جنگ تخریب شد،

آمارواحدهای خسارت دیده درجنگ

بیش از ۱۳ هزار بود و ۱۹۰ هزار واحد نیز به شدت خسارت دید. هیات سازمان ملل تعداد قابل ملاحظه‌ای از این محل‌ها را مورد بازدید قرار داد و خسارات وارده را تایید کرد. این جنگ در تخریب مناطق مسکونی و غیرنظامی تاثیر مستقیم و اسفباری داشت که

آمارکشته های غیرنظامی ایران

طبق برآوردهای دولت، ۱۴ هزار غیرنظامی کشته و هزار نفر مجروح شدند که از این تعداد، حدود ۳۷ هزار نفر معلول هستند.

به علاوه، در حدود یک میلیون و ۲۵۰ هزار نفر نیز مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند.» (۱۱)

اما رقم خسارتی که ولایتی با اشاره به «بررسی‌های انجام شده توسط کار‌شناسان و نمایندگان سازمان ملل و شورای امنیت» اعلام کرد، ده برابر آن، ۹۵۰ میلیارد دلار بود که به گفته او «عراق موظف به پرداخت آن شده است.» (۱۲)

رقم  ۱۰۰۰ میلیارد دلار، مطالبه ایران از عراق بود

و چنانکه بعد‌ها هاشمی رفسنجانی گفت «۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت جنگ است. با کارهایی که انجام دادیم شورای امنیت را قانع کردیم که عراق آغازکننده جنگ بوده ولی در مورد غرامت با ۱۰۰ میلیارد دلار آن موافقت شد که البته هنوز پرداخت نشده است.» (۱۳)

پرداخت غرامت جنگ ازطریق «اعانه»کمک کشورهای دیگر!

واکنش خرازی به ادعای کریمی قدوسی درباره گفت‌وگو با سفیر انگلیس

حال آنکه طبق توضیحات سید کمال خرازی وزیر خارجه دوره اصلاحات، در قطعنامه ۵۹۸ هیچ اشاره‌ای به پرداخت غرامت به ایران نشده بلکه طبق این قطعنامه باید «یک‌ صندوق‌ بین‌المللی‌ بوجود بیاید و کشورهای‌ مختلف‌ در آن‌ صندوق‌ پول‌ بریزند و بر اساس‌ ارزیابی‌ خسارت‌ که‌ از طرف‌ سازمان‌ ملل‌ انجام‌ می‌گیرد به‌ دو طرف‌ برای‌ بازسازی‌ خرابی‌هایشان‌ کمک‌ بشود.

برآوردخسارت جنگ ازنظردبیرکل سازمان ۱۰۰ میلیارد دلار

در اجرای‌ بند ۷ دبیرکل‌ نماینده‌ خودش‌ را به‌ ایران‌ فرستاد و ارزیابی‌ کرد که‌ میزان‌ خسارات‌ وارده‌ به‌ ایران‌ چقدر بوده‌ که‌ نزدیک‌ به‌ ۱۰۰ میلیارد دلار ارزیابی‌ کرد و از طرف‌ عراق‌ این‌ کار انجام‌ نگرفت‌ و همچنان‌ ماند و چنین‌ صندوقی‌ هم‌ به وجود نیامد که‌ کشورهای‌ مختلف‌ در آن‌ صندوق‌ پول‌ بریزند و از آن‌ برای‌ بازسازی‌ به نفع‌ دو کشور هزینه‌ شود ... ساختار ۵۹۸ صحبت‌ از غرامت‌ نمی‌کند بلکه‌ همین‌طور که‌ عرض‌ کردم‌، صحبت‌ از صندوقی‌ می‌کند که‌ دیگران‌ در آن‌ صندوق‌ پول‌ بریزند و به‌ دو کشور برای‌ بازسازی‌شان‌ کمک‌ بکنند ...

روایت محمدجواد ظریف از شب پذیرش قطعنامه 598 در آمریکا

این‌ ساختار ۵۹۸ است‌ که‌ در آن‌ زمان‌ نوشته‌ شده‌ بود و طبیعتاً تحت‌ نفوذ قدرت‌ها در شورای‌ امنیت‌ به‌ این‌ ترتیب‌ تنظیم‌ شده‌ بود که‌ ما نتوانیم‌ از طریق‌ ۵۹۸ ادعای‌ خاصی‌ را انجام‌ بدهیم‌ به جز اینکه‌ برای‌ بازسازی‌ به‌ ما کمک‌ بشود ولی‌ این‌ به‌ این‌ معنی‌ نیست‌ که‌ ما از غرامت‌ صرف‌نظر کرده‌ بودیم‌ بلکه‌ یکی‌ از محورهای‌ اصلی‌ مذاکرات‌ دوجانبه‌ ما با عراقی‌ها مسأله‌ غرامت‌ بود. آن‌ها اصرار بر این‌ داشتند که‌ مسأله‌ غرامت‌ به‌ فراموشی‌ سپرده‌ شود و ما نمی‌توانستیم‌ چنین‌ کاری‌ را بکنیم‌ چون‌ به هر صورت‌ از اینکه‌ عراق‌ جنگ‌ را آغاز کرد کسی‌ تردید ندارد و بنابراین‌ نفس‌ این‌ قضیه‌ می‌تواند حقوقی‌ را برای‌ ما مترتب‌ بکند.» (۱۴)

خرازی این توضیحات را برای نمایندگان مجلس هفتم هم تکرار کرد؛ زمانی که رژیم صدام حسین ساقط شده و پرداخت غرامت عراق به کویت با عدم پیگیری غرامت ایران از عراق مقایسه می‌شد. وزیر خارجه وقت گفت که عراق طبق قطعنامه شورای امنیت موظف به پرداخت غرامت به کویت شده است در حالیکه قطعنامه ۵۹۸ چنین سازوکاری تعیین نکرده است. بنابراین ایران از مسیرهای دیگری درصدد جبران خسارات جنگ برآمد. پس از اجلاس سران کنفرانس اسلامی در تهران که معاون رئیس‌جمهور عراق در آن شرکت کرد، قرار شد پنج‌ کمیته‌ برای‌ بررسی‌ مسائل‌ ایران‌ و عراق‌ تشکیل‌ شود که‌ یکی‌ از آن‌ها کمیته‌ مطالبات‌ بود که‌ بحث‌ غرامت‌ در آن می‌گنجید.

پس ازسقوط صدام مطالبه غرامت جنگ «فیتله اش پایین کشیده شد»

با وجود اینکه قطعنامه ۵۹۸ اشاره‌ای به پرداخت غرامت از سوی عراق نکرده، ایران مطالبات خود را در کانال روابط دوجانبه پیگیری کرد، سفرهای وزرای خارجه ایران و عراق پیش از سقوط صدام، برای پیگیری این امور بود. نهایتا در ۲۱ بهمن ۱۳۸۱، عراقی‌ها پیغامی برای سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت فرستادند که در آن بر عهدنامه ۱۹۷۵ که یکی از خواسته‌های ایران بود تاکید کردند. در زمینه مطالبات هم مکانیزم‌هایی در دست طراحی بود که به شیوه‌ای این خسارات جبران شود

اما عمر رژیم صدام کفاف نداد. ایران پس از سقوط رژیم صدام، نامه‌ای در روز ۱۶ اردیبهشت ۸۲ به دبیرکل سازمان ملل فرستاد و با اشاره به شناسایی رژیم عراق به عنوان متجاوز از سوی دبیرکل سابق، خواست با سر کار آمدن دولت جدید در عراق، برای تامین و جبران خسارات و پرداخت غرامت به ایران اقدام شود.

دبیرکل سازمان ملل در پاسخ به درخواست ایران گفت: «با توجه به وضعیت فعلی عراق که در آن یک حکومت شناسایی‌شده‌ای وجود ندارد باید جبران خسارات را به تشکیل دولت ملی در عراق و از طریق مذاکرات دوجانبه موکول کرد.» وزیر خارجه وقت ایران این را «اقدامی به عنوان ثبت در سازمان ملل که ما خواهان پرداخت غرامت هستیم» ارزیابی کرد. در سال ۸۳ که همه کشور‌ها میزان مطالباتشان از عراق را ثبت می‌کردند، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با وزارت امور خارجه، مطالبات مستقیم و غیرمستقیم ایران را در صندوق بین‌المللی پول به ثبت رساند و با اشاره به ارزیابی سازمان ملل مبنی بر اینکه میزان خسارات ایران در این جنگ ۹۷.۲ میلیارد دلار به عنوان خسارات مستقیم غیرنظامی بوده، این را به عنوان مطالبات ایران از عراق ثبت کرد. (۱۵)

تفاوت پرداخت غرامت جنگی ایران وکویت

ایران امیدوار است طبق بند ۷ قطعنامه ۵۹۸، کشورهای داوطلب برای بازسازی آسیب‌های ناشی از جنگ عمل کنند. (۱۶) این در شرایطی است که قطعنامه‌های شورای امنیت، پرداخت غرامت به کویت در پی حمله سال ۱۹۹۱ عراق را مورد تاکید قرار داده‌اند. به گفته سردار حسین علائی، رئیس سابق ستاد مشترک سپاه پاسداران، «هنگامی که عراق به کویت حمله کرد کشورهایی که عضو دائمی شورای امنیت در سازمان ملل متحد بودند به مخالفت با عراق پرداختند و در‌ همان قطعنامه اول عراق را مجبور کردند که خسارت و غرامت‌های ناشی از اشغال کویت را بپردازد.

بر این اساس پس از سقوط صدام، دولت عراق تاکنون عراق ۳۶ میلیارد دلار به کشور کویت پرداخته است.» (۱۷) به همین دلیل عراق غرامت کویت را پرداخت می‌کند. با استدلال سید محسن حکیم، مشاور سیاسی رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، در گزارش خاویر پرز دکوئیار آمده بود که

جنگ در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد و نه ۴ سپتامبر که رژیم بعث ادعا می‌کرد و دولت عراق متجاوز جنگ شناخته شد، «این گزارش به شورای امنیت رفت، اما آنجا به تصویب نرسید که این تفاوت بین پرداخت غرامت ایران و کویت است.» (۱۸) اما طبق نظر صادق خرازی، سفیر سابق ایران در سازمان ملل «ایران محق است که به عنوان قربانی تجاوز موضوع غرامت را پیگیری کند. گزارش دبیرکل وقت سازمان ملل در پاییز ١٣٧٠ مبنی بر اینکه عراق مسئولیت جنگ را بر عهده دارد زمینه لازم برای دریافت خسارت‌های وارده بر کشورمان در طول ٨ سال جنگ را فراهم کرده است، اگرچه دبیرکل در‌ همان گزارش به نحوی خواستار عدم پیگیری موضوع شده است. نکته دوم این است که موضوع غرامت در قطعنامه مورد اشاره قرار نگرفته است و‌ صرفا موضوع مسئولیت جنگ در بند ۶ قطعنامه آمده است. لذا بر اساس گزارش دبیرکل و شواهد مستند دیگر می‌توانیم موضوع غرامت را با دولت عراق پیگیری کنیم.» (۱۹)

اما با تفسیر علی خرم، رئیس ستاد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ «درباره جنگ عراق و کویت از ابتدا قطعنامه درباره غرامت داشتیم، اما در جنگ ایران و عراق تنها در قطعنامه ۵۹۸ که در چارچوب فصل هفتم منشور صادر شد، درباره تعیین آغازگر جنگ در بند ششم آن صحبت می‌شود. در بند هفتم این قطعنامه نیز آورده شده خسارات وارده (و نه غرامت) به ایران و عراق تعیین شود. بنابراین با یک دید کلی ملاحظه می‌کنید که بند ششم می‌گوید آغازگر جنگ و نه متجاوز و بند هفتم نیز عراق و ایران را با یک زبان مورد خطاب قرار می‌دهد.

ایران مقصرجنگ شد!بعدازفتح خرمشهر ومسئول پرداخت خسارات

علت آن چیست؟ دلیل آن است که شورای امنیت ضمن اعتراف به آغازگر جنگ بودن عراق، پس از فتح خرمشهر، ایران را مسئول ادامه جنگ می‌داند.» به همین دلیل وی معتقد است درخواست پرداخت غرامت با همه پیچیدگی‌هایش که به دیپلماسی ایران قبل از تدوین متن قطعنامه ۵۹۸ برمی‌گردد، باید در دوران صدام مطرح می‌شد،

اما با حکومت جدید که ایران دست دوستی با آن‌ها داده و مصالح عالیه بر روابط سایه افکنده، نمی‌توان این مسائل را به طور جدی مطرح کرد. (۲۰) با این حال برخی تفاسیر حقوقی مبتنی بر اینست که هر عمل غیرمشروع و هر نوع تخلف از تعهدات و تکالیف قانونی موجب تعهد و الزام جدیدی می‌شود که به آن «مسئولیت» می‌گویند. در روابط بین دولت‌ها نیز اگر دولتی بر خلاف اصول و قواعد حقوق بین‌الملل رفتار کرده و از انجام تکالیف و تعهدات قانونی خود قصور کند، باید پاسخگوی اعمال خود باشد. در این رابطه هرگونه فعل یا ترک فعل که خسارت مادی یا معنوی از آن ناشی گردد

متقابلاً یک حق برای دولت زیان‌دیده جهت دریافت خسارت و یک تکلیف برای دولت متخلف جهت جبران غرامت ایجاد می‌کند. در این حالت رابطه حقوقی بین دول ایجاد می‌شود و صرفاً دولت‌ها می‌توانند از اعمال خلاف یکدیگر در مراجع ذی‌صلاح ادعای دعوا کنند و خواستار جبران خسارت گردند. (۲۱) با این استدلال برخی معتقدند راه دریافت غرامت از عراق بسته نیست، حتی اگر در قطعنامه شورای امنیت به آن اشاره نشده باشد. در رد نظری که کارشناسانی چون علی خرم به آن باورمند هستند، گفته شده است:

تفاوت صدورقطعنامه درجنگ عراق باکویت درمقایسه با جنگ عراق باایران

«اولا: در جنگ عراق و کویت شورای امنیت از‌ همان ابتدا به موجب فصل هفتم منشور، عراق را متجاوز شناخت و مسئول دانست و حال اینکه در قطعنامه ۵۹۸ فرض بر این بود که مسئول مخاصمه باید بعد از تحقیق دبیرکل مشخص شود.

پس قبل از این تحقیق و تشخیص متجاوز نمی‌توان حکم به پرداخت غرامت داد. لذا مقایسه این دو مورد، قیاس مع‌الفارق است. این عده مسئولیت بین‌المللی متجاوز که یک التزام ناشی از حقوق بین‌الملل عرفی و قراردادی است، را با کمک‌های بین‌المللی برای بازسازی خرابی‌های جنگ که ماهیت داوطلبانه دارد و باصطلاح «فی سبیل الله» است با هم خلط می‌کنند. نیازی نیست در قطعنامه مشخصاً به کلمه «غرامت»، «تاوان» و یا «خسارت» اشاره شده باشد، «مسئولیت مخاصمه» و «جبران خسارت» دو روی یک سکه‌اند و هر دو ملازمه با یکدیگر دارند. به عبارت دیگر «جبران و ترمیم» و یا «غرامت» فرع بر مسئولیت بین‌المللی است و این به معنی انتقام‌جویی و حتی مجازات متجاوز هم نیست.» (۲۲)

برادر از برادر شکایت نمی‌کند!

شاید در انبوه تفاسیر حقوقی از چگونگی اخذ غرامت، تاوان یا خسارت از عراق، پاسخ سفیر بغداد در تهران بیشتر به معمای طلب ۲۶ ساله ایران از همسایه‌اش کمک کند که گفت: «برادر از برادر شکایت نمی‌کند. ملت عراق مشکلات مالی فراوانی دارد و ایران باید به این موضوع توجه کند.» (۲۳)

* منابع:

۱- سایت تاریخ ایرانی، ۱۴ مرداد ۱۳۹۲

۲- گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، ۳ مرداد ۱۳۹۱

۳- مشروح مذاکرات مجلس هفتم، ۲۹ مهر ۱۳۸۳

۴- خبرگزاری ایسنا، ۲۵ تیر ۱۳۹۲

۵- گفت‌و‌گو با پایگاه خبری جماران، ۲۸ تیر ۱۳۹۰

۶- گفت‌و‌گو با روزنامه ایران، ۱۶ آبان ۱۳۸۵

۷- روزنامه کیهان، ۱۲ اسفند ۱۳۶۹

۸- روزنامه رسالت، ۵ تیر ۱۳۷۰

۹- روزنامه همشهری، ۶ بهمن ۱۳۷۱

۱۰- روزنامه جام جم، اول شهریور ۱۳۹۰

۱۱- روزنامه سرمایه، ۵ مهر ۱۳۸۵

۱۲- روزنامه رسالت، ۱۵ تیر ۱۳۷۱

۱۳- خبرگزاری مهر، ۹ اردیبهشت ۱۳۹۲

۱۴- مشروح مذاکرات مجلس ششم، ۱۲ شهریور ۱۳۸۲

۱۵- مشروح مذاکرات مجلس هفتم، ۲۹ مهر ۱۳۸۳

۱۶- علی‌اکبر ولایتی، گفت‌و‌گو با خبرگزاری ایسنا، ۲۵ تیر ۱۳۹۲

۱۷- گفت‌و‌گو با خبرگزاری ایسنا، ۲۷ تیر ۱۳۹۱

۱۸- گفت‌و‌گو با خبرگزاری فارس، ۵ آذر ۱۳۹۲

۱۹- گفت‌و‌گو با هفته‌نامه پنجره، تیر ۱۳۹۰

۲۰- سایت دیپلماسی ایرانی، ۹ مرداد ۱۳۹۰

۲۱- نشریه دادرسی، شماره ۵۸، ۱۳۸۵

۲۲- محمدرضا دبیری، سایت دیپلماسی ایرانی، ۳۰ خرداد ۱۳۸۹

۲۳- محمد مجید الشیخ، گفت‌و‌گو با روزنامه اعتماد، ۳ مهر ۱۳۹۰ 

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع این مقاله ۲۹ تیر ۱۳۹۳ایسنا بنقل از تاریخ ایرانی بااندکی اصلاحات ویرایشی وانتخاب تیترها وتصاویر

چرا دریافت غرامت از عراق به فراموشی سپرده شد؟

- دریافت خسارت از عراق بابت جنگ تحمیلی مساله ای است که هر از چند گاهی و به بهانه های مختلف به یاد مردم و مسئولان می افتد.
سال گذشته هم که کمیته غرامت وابسته به سازمان ملل در بیانیه ای از پرداخت مرحله ای دیگر از غرامت های جنگی ناشی از تجاوز عراق به کویت به ارزش یک میلیارد و ۶۰ میلیون دلار خبر داد این موضوع پررنگ شد و همه سوال های بی جواب در خصوص پرداخت غرامت جنگی عراق به ایران باز هم پرسیده شد.
 عراق مکلف شد تا سالانه ۵ در صد از درآمد نفت خود را به عنوان غرامت جنگی به کویت بپردازد و طی آخرین گزارش بان کی مون به شورای امنیت در این خصوص، ۳۶.۵ میلیارد دلار غرامت به کویت پرداخت کرده است و ۱۶ میلیارد دیگر نیز باقی مانده است.
پرداخت غرامت برای تجاوزی که تنها ۶ ماه به طول انجامید.
عدم پرداخت خسارت عراق به ایران برای ۸ سال جنگ تحمیلی - جنگی که به عنوان طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم نام گرفت - در حالی است که خاویر پرز دکوئیار؛ دبیرکل وقت سازمان ملل پس از سالها در سال ۱۹۹۱ در گزارشی رسمی عراق را آغازگر جنگ اعلام کرد.
بر اساس بند ۷ قطعنامه ۵۹۸ قرار شد پس از آنکه کمیته‌ای در سازمان ملل متحد تشکیل شده و کشور متجاوز اعلام شد، میزان خسارات تعیین و در راستای آن صندوق بین‌المللی، پول ویژه‌ای برای کمک به خسارت دیدگان جنگ ایران و عراق در نظر گرفته شود؛ اتفاقی که هیچگاه رخ نداد.
هرچند مبلغ خسارت وارده از سوی ایران هزار میلیارد دلار تعیین شد اما کارشناسان سازمان ملل این رقم را به ۲۰۰ میلیارد کاهش دادند.
با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد این موضوع بار دیگر مطرح شد.
در این میان برخی نمایندگان مجلس نیز دریافت غرامت جنگی از عراق در قبال واگذاری برخی چاه های نفتی به عنوان تعاملی غیرنقدی در ازای پرداخت غرامت را حق مسلم ملت ایران دانستند.
در آن زمان طرحی از سوی کمیسیون امنیت ملی مجلس ارائه شد که به موجب آن دولت ملزم به پیگیری اخذ غرامت و خسارت های ۸ سال جنگ تحمیلی از دولت عراق است.
هرچند برخی کارشناسان عدم توفیق ایران در دریافت غرامت را ناشی از کارشکنی و مخالفت آمریکا می دانند اما به نظر می رسد هیچگاه عزم جدی برای این موضوع در میان مسئولان کشور نیز وجود داشته است.
همچنانکه سبحانی نیا عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی مساله دریافت غرامت از عراق را مرتبط با روابط دوستانه با دولت عراق عنوان کرده و گفته: این مساله پیگیری نشد تا فشار بیشتری به دولت مالکی وارد نشود.
این در حالی است که عراق در حین برقراری روابط دیپلماتیک با کویت، به صورت اقساط مکلف به پرداخت غرامت است اما ما به بهانه روابط دوستانه باید از ۱۰۰۰ میلیارد دلار غرامت جنگی بگذریم.
اما بررسی کوتاهی در میزان تولید نفت خام عراق مشخص می کند که میزان صادرات این کشور به ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز می رسد و این ظرفیت تا سال ۲۰۱۷ به ۱۲ میلیون بشکه هم خواهد رسید.
با سرنگونی رژیم بعث عراق، دولتمردان جدید این کشور نیز هرگز دولت متبوع خودشان را مبری از این مسئولیت ندانسته‌اند.
«جلال طالبانی»، پنجاه سال مبارزه و 14 سال سیاست
«جلال طالبانی» رئیس جمهور عراق در ۸ اسفند ۱۳۸۷ گفته بود: دولتمردان فعلی عراق از ایران انتظار دارند که غرامت جنگی این کشور را ببخشد.
در همین حال برخی گروه های سیاسی عراقی مدعی دریافت غرامت از ایران به خاطر کم شدن میزان آب رودخانه های این کشور هستند که از ایران سرچشمه می گیرند.
حتی جلال طالبانی از درخواست لغو بدهی های عراق در مجمع عمومی سازمان ملل خبرداده و گفته: این بدهی ها به صورت ناعادلانه به عراق تحمیل شده است.
آیا پرداخت غرامت جنگ، خونریزی، ویرانی شهرها و تاسیسات و هزاران کشته و جانبازان و اسرایی که حاصل ۸ سال جنگ افروزی عراق در ایران بوده بدهی غیرناعادلانه ای است که به این کشور تحمیل شده است؟
اما دولت دوست و برادر عراق باید به یاد داشته باشد که رابطه‌ طولانی برادری با حفظ و رعایت حقوق متقابل برقرار باقی می‌ماند و روابط حسنه هرگز به معنای صرفنظر کردن از حق یک ملت نیست.
از طرفی مسئولین هم باید بدانند که عدم دریافت خسارت از عراق بخصوص پس از مشخص شدن تقصیر بی چون و چرای صدام حسین در شروع جنگ علیه ایران به معنای پایمال کردن حقوق شهدا و تیز کردن دندان دشمن برای جنگ افروزی مجدد خواهد بود./افکارنیوز۲۷ تیر۱۳۹۱

پرداخت  ۴۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلارغرامت به کویت
«حسین سبحانی‌نیا» در گفت‌وگو باخانه ملت، درباره دریافت غرامت ایران از دولت عراق، گفت: به دلیل مشکلات اقتصادی که دولت نوری‌المالکی با آن دست وپنجه نرم می‌کند و نوع روابطی که ایران با دولت بغداد دارد، تاکنون کشورمان اصراری برای بلفعل درآوردن  غرامت جنگ هشت‌ساله را از عراق نداشته است.
نماینده مردم نیشابور و فیروزه در مجلس شورای اسلامی، با بیان اینکه دریافت غرامت جنگی از دولت عراق حق مسلم کشورمان است، تصریح کرد: سازمان ملل به عنوان نهاد بین المللی دولت صدام حسین دیکتاتور سابق عراق  را به عنوان آغازگر جنگ معرفی کرده و این بر حقانیت ایران برای دریافت غرامت مهر تائید زده است.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به دریافت غرامت  ۴۴میلیاردی۵۰۰میلیون دلاری کویت از دولت عراق، ادامه داد: دولت کویت مصرانه خواهان دریافت غرامت حمله نظامی عراق به این کشور بوده و ملاحظاتی درباره وضعیت اقتصادی دولت نوری مالی نداشته است.
عضو هیات رئیسه مجلس گفت: خسارتی که دولت عراق باید درباره تحمیل جنگ به ایران بپردازد بالغ بر هزار میلیارد دلار برآورد شده است.
کمیسیون خسارت های سازمان ملل اعلام کرد که از محل صندوق خسارات این سازمان به مدعیان مربوط به پرونده خسارات ناشی از حمله عراق به کشور کویت یک میلیارد و سه میلیون دلار دیگر به عنوان غرامت در اختیار دولت کویت گذاشته است.با پرداخت مبلغ اخیر مجموع رقم های پرداختی به دولت کویت تا کنون به ۴۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار رسیده است و هنوز ۷ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار از محل بودجه تعیین شده برای پرداخت به سایر دعاوی مربوط به این پرونده باقی مانده است.   /۰۶ بهمن ۱۳۹۲تابناک

سیاستمدار برجسته کُرد: انحلال ارتش عراق خواسته‌ اسرائیل بود

مردم عراق هم ازصدام ناراضی وشاکیند!

محمود عثمان، نماینده مجلس ملی عراق به رادیو فردامی گوید مردم عراق اصلا اعتقادی به پرداخت غرامت ندارند زیرا جنگ ۸ ساله را ناشی از عملکرد حزب بعث می دانند که با آن مخالف بوده اند.

خسارت وغرامت جنگ رابایدحامیان صدام بدهند

آنهایی که امروز می خواهند دموکراسی را در عراق پیاده کنند و ظلم را ریشه کن سازند، باید جمع شوند و تمام خسارت های هر دو ملت ایران و عراق را بپردازند
سلیمان جعفرزاده نماینده مجلس هفتم شورای اسلامی می گوید: «طرف عراقی از ایران، خواستار بخشش غرامت ها است.

صدام حسین برای تامین مخارج جنگ، از کشورهای بسیاری پول گرفت، اما بسیاری از آن کشورها، این بدهی را بخشیده اند. ما می خواهیم که ایرانی ها نیز مساله غرامت را لغو کنند، نه اینکه بگویند فعلا این موضوع را غیرفعال می گذاریم.»

از سوی دیگر سلیمان جعفرزاده، نماینده مجلس هفتم شورای اسلامی به رادیو فردا می گوید تاوان و غرامت جنگ ۸ ساله را «باید کشورهایی به ایران بپردازند که صدام حسین را مسلح کردند» و به گفته او «دو ملت برادر» را درگیر ساختند.

برچسب غرامت

آقای جعفرزاده می گوید: «من معتقدم آنهایی که امروز می خواهند دموکراسی را در عراق پیاده کنند و ظلم را ریشه کن سازند، باید جمع شوند و تمام خسارت های هر دو ملت ایران و عراق را بپردازند. به ویژه خسارت های ملت ایران که ۸ سال زجر کشیدند و تحت فشار بودند و جوانانشان را از دست دادند.»

خسارت جنگ۳۵۰ میلیارد دلار 

براساس یک آمار غیررسمی، جنگ ۸ ساله، حدود ۳۵۰ میلیارد دلار به ایران ضرر وارد کرد. اما میزان غرامت درخواستی جمهوری اسلامی مشخص نیست.

سلیمان جعفرزاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، می گوید: «آمار میزان غرامت های ایران هم در سازمان ملل متحد و هم در اسناد دو کشور موجود است.»

محمود عثمان، نماینده مجلس ملی عراق معتقد است که دو طرف ایرانی و عراقی تاکنون به طور مشخص درباره میزان غرامت حرفی نزده اند.

سه روز آینده برای اقلیم کردستان حیاتی خواهد بود/ایران بهترین گزینه برای سرپرستی مذاکرات بغداد - اربیل است

این سیاستمدارکهنه کاراقلیم کردستان عراق می گوید: «آنها دقیقا ننشسته اند و بررسی کنند که این غرامت ها چقدر است. چون ایرانی ها تاکنون رسما از طرف عراقی تقاضا نکرده اند. آمارها حاکی از ۱۰۰ میلیارد دلار است. اما عراقی ها هم می توانند بنا به اسناد و جداولی، مبالغی را از ایران به عنوان خسارت طلب کنند.

چون عراقی ها می گویند ایرانی ها نیز در جنگ ۸ ساله، مسوولیت داشته اند. بنابراین اگر ایران بخواهد از عراق غرامت بگیرد، عراقی ها هم می توانند طلب پول کنند.»

شرایط فعلی عراق باعث شده است که اکنون حرفی از گرفتن خسارت نشود زیرا امنیت عراق برای جمهوری اسلامی مهم است
سردارعلیرضا افشار معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی

سردار افشار، معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و رییس سابق ستاد مرکزی سپاه پاسداران در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفته است: تنها مشکلی که در حال حاضر وجود دارد دولت فعلی عراق است که باعث شده موضوع تامین خسارت ها غیر فعال بماند به گونه ای که از سوی مسوولان عراقی از ایران خواسته شده تا ما خسارت ها را ببخشیم که جمهوری اسلامی ایران نیز در این خصوص جوابی نداده است.

بنی صدر می‌گفت نمی‌توانیم سرنوشت جنگ را در میدان جنگ رقم بزنیم

به گفته آقای افشار، شرایط فعلی عراق باعث شده است که اکنون حرفی از گرفتن خسارت نشود زیرا امنیت عراق برای جمهوری اسلامی مهم است.

معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی گفته که ایران از دریافت غرامت، منصرف نشده و مصالح نظام است که باعث شده تا این موضوع تعقیب نشود.

دولت عراق توانایی پرداخت غرامت ندارد

محمود عثمان در بغداد در واکنش به اظهارات این مقام نظامی جمهوری اسلامی می گوید: «دولت عراق اکنون توانایی پرداخت غرامت به ایران را ندارد. ما انتظار داریم کشورهایی مانند که خود را دوست ملت و دولت عراق می دانند، باید از تلاش برای دریافت غرامت صرفنظر کنند.»

با این حال سلیمان جعفرزاده در تهران، سخنان معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی را تایید می کند و معتقد است که اکنون تامین امنیت عراق، امنیت ایران خواهد بود.

دولت عراق اکنون توانایی پرداخت غرامت به ایران را ندارد. ما انتظار داریم کشورهایی مانند که خود را دوست ملت و دولت عراق می دانند، باید از تلاش برای دریافت غرامت صرفنظر کنند
محمود عثمان نماینده پارلمان عراق

او می گوید: «اگر در عراق امنیت نباشد نه تنها ایران بلکه امنیت دیگر کشورهای منطقه نیز تهدید می شود. ما امروز اولویت برقراری امنیت در عراق را داریم. تثبیت دولت عراق و حاکمیت دولتی که بتواند امنیت را در سراسر آن کشور تامین کند برای ما مهم است. امروز چون دولت عراق بر مرزهایش تسلط ندارد، تروریست ها از آنجا وارد شهرهای مرزی ایران می شوند و بمب گذاری می کنند. پس ناامنی عراق به همسایگانش هم سرایت می کند و بنا براین امروز اگر دولت عراق تقویت شود به نفع ماست. اما فراموش نکنیم که مردم و دولت ایران از حق خود نخواهند گذشت.»

علیرضا افشار، معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به خبرگزاری مهر گفته است: «مصلحت کشور در آن روزها ایجاب کرد که امام قطعنامه را بپذیرد، این شهامت امام یک پایه دینی دارد که به قول فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی، حرف مرد دو تا است، وقتی می فهمد کاری اشتباهی است قبول کند و آن حرف را تصحیح کند.»/منبع:۲۹/تیر/۱۳۸۶ رادیوفردا

***

جدول میزان خسارات جنگ عراق -ایران

هشت سال جنگ تحمیلی در ایران با تحمل هزینه های فراوانی همراه بود، جنگی که علاوه بر هزینه های انسانی خسارتهای فراوانی را به دنبال داشت ، براساس منابع جمع آوری شده در کتاب اقتصاد ایران در دوران جنگ تحمیلی به قلم فرهاد دژپسند، میزان خسارتهای مستقیم وارد شده به ایران از محل تخریب ساختمان ها و تاسیسات، ماشین آلات و تجهیزات و مواد کالاها سر جمع رقمی بالغ بر ۳۰۸۱ میلیارد تومان به نرخ جاری سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ خواهد بود این رقم در صورتی که بر مبنای دلار رسمی و تغییر آن به ریال و دلار تبدیل شود می توان گفت سرجمع خسارات جنگ تحمیلی برای ایران رقمی معادل ۴۴۰ میلیارد دلار بوده است، این رقم در صورتی که بر مبنای تغییر نرخ ارز رسمی از ۷ تومان به ۲۴۸۰ تومان امروز مورد محاسبه قرار گیرد به نرخ روز رقمی معادل ۱.۱ تریلیون تومان را شامل می شود.

میزان خسارت ایران در اثر جنگ تحمیلی

این ارقام نشان دهنده عمق بالای خسارات جنگ تحمیلی به نظام نوپای ایران است. کل درآمد نفتی ایران طی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۳ یعنی قبل از دوران طلایی رونق بازار نفت معادل ۴۳۲ میلیارد دلار بوده است یعنی کمی کمتر از خسارت های جنگ تحمیلی و با احتساب درآمدهای طلایی هشت سال اخیر کل درآمد حاصل از صادرات نفت خام ایران طی ۳۲ سال اخیر به رقمی حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار می رسد.

میزان خسارت ایران در اثر جنگ تحمیلی

که می توان گفت معادل ۴۴ درصد این درآمدها در دوران جنگ از زیر ساختهای اقتصادی کشور حذف شده است، زیر ساختهایی که بعضا در برخی از مناطق جنگ زده کشور هنوز هم به مانند آنچه پیش از آغاز جنگ بود بازسازی نشده است./۳۰ شهریور ۱۳۹۲خبرآنلاین

***

سازمان ملل ،عراق را آغازگر جنگ،ولی ایران را ادامه دهنده جنگ معرفی کرد!

علی خرم: ایران غرامت جنگ تحمیلی را بگیرد

گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با سیدعلی خرم دیپلمات ایرانی دوران جنگ است که به چگونگی پذیرش قطعنامه و دیدگاه مسوولان وقت نظام دراین باره می پرداز.

در دوران جنگ دو طیف فعالیت می کردند طیفی که مردان گفت و گو بودند و طیفی دیگر مردان جنگ. بعد از پایان جنگ بحث های زیادی شد گاهی این دو، همدیگر را متهم به کم کاری و ....کرده اند. برای نخستین سئوال، دیدگاه خود را درباره عملکرد طیف نخست«مردان جنگ» بگویید.

در سال 1390 راجع به سالهای 1365 و 66 صحبت کردن سخت است. هم اینکه شرایط اینقدر متفاوت است که امروز نمی شود راجع به موضوعات دهه شصت به این راحتی صبحت کرد.

دید شما این است که دو طیف بودند یک طیفی نظامی و یک طیف سیاسی که هردو در حوزه خود مستقل و فعال بودند؛ اما از دید من این جور نیست. در آن موقع فضای جنگ اجازه نمی داد که طیف سیاسی هم حضور داشته باشد و دلیل واضح آن این است که آقای دکتر ولایتی به عنوان وزیر امور خارجه حرف هایی می زدند که نظامیان می زدند و این مشکل بزرگی بود. یعنی اگر امروز بدون شرایط جنگی برخی چیزها از سوی نظامیان ابراز می شود ، در شرایط جنگ این مساله چند برابر بود.

سیاست خارجی درباره "جنگ جنگ تا پیروزی" صحبت می کرد و نظامی ها هم همین جور حرف می زدند. پس دو طیف مستقل وجود نداشت.

نظامی ها تصور می کردند چون می جنگیدند دیپلماسی و وزارت امور خارجه هم باید در خدمت عملیات در جبهه ها باشد. در حالی که عراق عکس این عمل می کرد نظامی هایشان در جبهه خوب می جنگیدند و سیاسی هایشان هم در دیپلماسی و در سنگر سیاسی بنام صلح تلاش فراوانی می کردند و به همین خاطر شاید دیپلماسی عراق موفق تر بود.

پس آقای خرم کار شما خیلی سخت بوده است؟

بله زمان جنگ این جور بود یعنی در جو احساسی نمی توانستند مسائل را تفکیک کنند یعنی فضا اجازه تفکیک را نمی داد. فضا این را نمی پذیرفت که نظامی ها بجنگند و سیاسی ها هم کار سیاسی کنند و چهره کشور را صلحدوست نشان دهند. امکان داشت سیاسی ها متهم به وطن فروشی شوند و کسی دلش نمی خواست بر چسب وطن فروشی بخورد بنابراین سیاسی ها هم حرفهایی را می زدند که نظامی ها می زدند.

پس در این قطعنامه هایی که درباره جنگ در سازمان ملل نوشته می شد ایران چندان نقشی نداشت؟

ابدا! حتی در قطعنامه ۵۹۸

ولی ایران نماینده داشت؟

نماینده داشتن فرق می کند حتی در دوره آقای محمد جواد لاریجانی در معاونت اقتصادی و امور بین المللی وازرت امور خارجه در دوره تدوین قطعنامه ۵۹۸، ایشان می خواست برود به نیویورک و در مذاکرات شرکت کند که اختلاف های زیادی با آقای دکتر ولایتی در آن زمان پیش آمد، البته آقای دکتر ولایتی نظر وزارت امورخارجه را داشت و نظر شخصی نبود ولی فضا به هر صورت اینگونه بود.

پس در زمان قطعنامه ۵۹۸ عملا مذاکره ای در کار نبوده؟

نه، ۵۹۸ یک سال قبل از این که ما بپذیریم تصویب شده بود که بندهای آنرا مطلوب نمیدانستیم از جمله چون فاقد پرداخت غرامت بود ولی عراق یک سال قبل قطعنامه را پذیرفته بود.

ما بر اثر از دست دادن برخی مواضع استراتژیک در جبهه ها و مشکلات اقتصادی این قطعنامه را پذیرفتیم و نه اینکه با انتخاب و از موضع قدرت این قطعنامه را پذیرفته باشیم. در حقیقت از لحاظ نظامی در موقعیت خوبی نبودیم.

چرا قطعنامه یک سال دیر پذیرفته شد ؟ و اساسا چرا این قطعنامه پذیرفته شد؟

داستان این مسئله مفصل هست، قطعنامه ۵۹۸ از اواخر پاییز ۱۳۶۵ تا۲۷ تیر ۱۳۶۶ در حال تدوین بود خیلی هم به ما گفتند که بیایید و در جلسات شرکت کنید. متنها از یک طرف غرور به ما اجازه نمی داد و از طرف دیگر ما اساسا جامعه جهانی را قبول نداشتیم. همین تصویری که الان نیز داریم. در نتیجه باعث شد که حجت را بر ما تمام کردند و ما را صدا زدند(دعوت کردند) و ما نرفتیم و در نهایت ۲۷ تیر ۱۳۶۶ قطعنامه صادر شد.

اما همین قطعنامه به خواسته های ما به شکل ظاهری توجه کرد: ۱- تعیین آغاز گر جنگ عراق ۲ تعیین خسارت ۳- به جای موضوع غرامت، صندوقی در نظر گرفته شد تا هر کسی که خواست در آن پول بریزد و بین ایران و عراق تقسیم شود که این هم باز تضاد دارد چرا که در این صندوق که تشکیل شده و همه در آن پول می ریزند تا به طرفین داده شود یعنی اینکه عراق و ایران به یک اندازه متهم هستند و به یک اندازه خطا کرده اند.

عراق بلافاصله بعد از ۲۴ ساعت قطعنامه را پذیرفت و لی پذیرش ما یک سال طول کشید

چرا طول کشید؟

ما ابتدا قطعنامه 598 را جدی نگرفتیم اما سران دو ابرقدرت آمریکا و شوروی (بعد از قضیه مک فارلین) در ایسلند جمع شدند و در آنجا اعلام کردند که ما تصمیم گرفتیم جنگ ایران و عراق بدون غالب و مغلوب پایان پذیرد. ما به تمسخر به آنها نگاه کردیم ولی همان کاری را که گفتند کردند زمانی که این تصمیم را گرفتند زمستان ۱۳۶۶ بود.

پس از این زمانی است که ما مرتبا مناطق را از دست می دهیم تا برسیم به ۲۷ تیر ۱۳۶۷ و بالاخره قطعنامه را از سر اجبار می پذیریمیک ماه طول می کشد که آتش بس برقرار شود و این بار عراق دمی تکان می دهد و فکر می کند که حالا وقتش است که در جبهه ها جبران کند. آنها به مرزهای ایران حمله کردند. ایران ضمن اینکه از خودش دفاع کرد ولی آمریکا و شوروی عکس دفعه قبل عمل کردند و به عراق هشدار دادند که اگر از مرزهای بین المللی فراتر بروی ما ورق را برمی گردانیم. عراقی ها در نیویورک جلسه گذاشتند و بعد برگشتند و پذیرفتند که مرز بین طرفین همان طور بماند یعنی همان مرزهای «عهدنامه مرز دولتی و حسن همجواری ۱۹۷۵ ایران و عراق»(قراردادالجزیره)

ما باید زبان دنیا را در سال ۱۳۶۵ و ۱۳​​​​​​​۶۶ می فهمیدیم و باور می کردیم که ابزار دنیا ابزار مادی هست. ما باید در نظر می گرفتیم که این دو قدرت بزرگ قادر هستند که اسلحه به یکی بدهند و او را تقویت کنند و یا برعکس. در زمانی که در موضع قدرت نظامی بودیم می بایست مذاکره می کردیم و داستان جنگ را با آبرومندی بپایان میبردیم تا حضرت امام مجبور نشود که جام زهر را بنوشد. جام زهر را امام نوشید برای اینکه تمام مسئولیت ها را بر عهده بگیرد و اختلافی نباشد که اگر اینجور نبود این کشور زیر و زبر شده بود اما نبایستی ما با باورهای غلط امام را به جایی می بردیم که جام زهر را بنوشد. اگر در سال 1366 وارد مذاکره سیاسی با عراق ، سازمان ملل متحد و قدرتهای بزرگ می شدیم دستاوردهای نظامی ما هم می توانست حفظ شود ولی خب تصور این بود که هر کس مذاکره برای صلح بکند وطن فروش، ضد ولایت فقیه و ضد اسلام است.

امام هیچ تمایلی به قطعنامه 598 نداشت

چرا ما یک دفعه قطعنامه را پذیرفتیم ؟

نه یک دفعه نپذیرفتیم.

حداقل یک دفعه اعلام شد؟

بله ولی شاید نزدیک دو ماه موضوع در کشور چرخید تا رسید به آن روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷

عده ای می گویند این قطعنامه به امام تحمیل شد؟

بعد از جنگ، بعضی ها برای اینکه بتوانند رقبای خود را از میدان سیاسی به در بکنند این برچسب را می زدند در حالیکه همه بیک اندازه در چگونگی پایان یافتن جنگ موثر و مسئول بودند. در سئوال قبلی توضیح دادم چگونه پایان جنگ پذیرفته شد اگر قوانین طبیعی و ابزار مادی در کنار الطاف خداوندی در نظر گرفته میشد قبلا هم گفتم زمستان ۱۳​​​​​​​۶۶ قطعنامه را می پذیرفتیم نه اوایل تابستان ۱۳۶۷.

از اواخر زمستان ۱۳​​​​​​​۶۶ به بعد، فاو، شلمچه ،جزایر مجنون و... از دست ما رفت. در اسفند 66 واقعه شیمیایی حلبچه وبمباران شهرهای ایران پیش آمد. تا اینکه کسانی که مسئول نظامی جنگ بودند گفتند با این امکاناتی که آنها دارند نمی شود بیش از این جنگید. آقای هاشمی گفت بنویسید و آقای محسن رضایی فرمانده کل سپاه نوشت که در آن درخواست امکانات سلاحهای متعارف و غیر متعارف شده بود. هر کسی این را می خواند جریان را می فهمد که در کوتاه مدت، پیروزی نشدنی است ممکن است بیست یا چهل سال بعد بشود. آقای هاشمی این نامه را داد به امام و امام خواستند مساله به بحث گذاشته شود. در آن زمان وضع اقتصادی ما بسیار بد بود.

رمانی که نفت بشکه ای 7 دلار بود ما نفت را زیر 5 دلار می فروختیم. یعنی مملکت در حال جنگ با بشکه ای 4 یا 5 دلار اداره می شد امروز که با 100 تا 120 دلار می فروشیم پیش خودمان شرمنده می شویم.

امام خیلی شهامت به خرج داد که از شعار "جنگ جنگ تا پیروزی" و "اگر بیست سال طول بکشد ما ادامه می دهیم" دست برداشت و جام زهر را نوشید و با شهامت، همه مسئولیت را خودش قبول کرد. امام می توانست بگوید این سپاه و دولت و ... اینها می گویند ما نمی توانیم جنگ را ادامه دهیم پس مجلس یک قانونی تصویب کند و قطعنامه را بپذیریم. امام این کار را نکرد فداکاری کرد و همه مسئولیت را پذیرفت با این حال در آن موقع همه داشتند به هم اتهام می زدند.

آقای خرم شما گفتید ما می توانستیم سال۱۳۶۶ بپذیریم من سئوال دیگری دارم آیا می شد بعد از فتح خرمشهر هم جنگ را تمام کنیم ؟

بله، من قبلا گفتم دلیلش هم این بود که فتح خرمشهر که صورت گرفت ما تقریبا رسیدیم به مرز، ما بیشترین قسمتی که در دست عراق داشتیم خوزستان بود عراق تمام تلاشش برای گرفتن خوزستان بود جای دیگری نبود و ما خوزستان را پس گرفته بودیم حالا بعضی ها بهانه تراشی می کنند که ما در قصر شیرین و ... مقداری زمین دست عراقی ها داشتیم ولی اینها ارزش سوق الجیشی نداشتند. بعد هم آنقدر واهمه در دل صدام و دل عربستان، کویت و امارات و بحرین ایجاد شده بود که ما در وزارت امور خارجه پیغام های زیادی از طریق سفرایمان و دوستان مشترک برای آتش بس داشتیم آنها می خواستند در این مورد مذاکره کنند. ما می بایست در مذاکره را باز می کردیم و می گفتیم باشد ما اینجا مثلا سه ماه صبر می کنیم اگر در طی سه ماه، ۱- متجاوز را معرفی کنید،۲تنبیه کنید، ۳غرامت پرداخت کنید ، ما عملیات جنگی را ادامه نمی دهیم. در این مدت، خودمان هم خودمان رامی ساختیم، از نظر نظامی و اقتصادی. اما فرماندهان نظامی شاید عجله داشتند گفتند نه الان که این ضربه را زدیم باید بریم تا انتهای بصره. آن موقع بحث این بود که قاتلوهم حتی لا تکون فتنه. من آن موقع سفیر در چین بودم در حالی که قضیه ما با عراق و شرایط جنگ متفاوت بود، فتح خرمشهر یک موج سیاسی بین المللی به وجود آورد بود که در پرتوش می شد خیلی کارها کرد خیلی از شرایط را می شد دیکته کرد. نظامیان می گفتند اگر دیر بجنبید ورق برمی گردد و به ما حمله می کنند ما می گفتیم اگر شما اینکاره هستید و بلد هستید از کشور دفاع کنید چه ترسی دارید چه حالا چه سه ماه دیگر. یعنی استدلال آنها درست نبود به علاوه ما یک خطای بزرگ انجام دادیم و آن هم عبور از مرز و ورود به خاک عراق بود یعنی از نظر حقوقی ما را به نوعی تجاوز متهم کردند البته ما در استدلال خود بآن جنبه دفاعی دادیم. با عنایت به این پیشروی ما، بجای "متجاوز" لغت "آغاز گر جنگ" انتخاب شد انها عراق را متجاوز نشناختند بلکه آغازگر جنگ معرفی کردند.

وقتی که من(علی خرم) میزبان تیم معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در سال ۱۳۶۹ در وزارت امور خارجه بودم از سازمان ملل و از بیست و دو ارگان داخلی آمدند و صحبت های فراوانی درباره متجاوز، آغاز گر جنگ تعیین خسارت انجام دادیم.

نتیجه ارزیابی آنها این شد

۱- حدود ۲۰ درصد خسارات وارده به ایران مربوط به قبل از فتح خرمشهر و ۸۰ درصد مربوط به بعد از فتح خرمشهر

۲- دبیرکل سازمان ملل گفت آغازگر جنگ، عراق بود ولی در متن محرمانه نوشت ادامه دهنده جنگ، ایران است!

چرا؟ چون قطعنامه ای که بعد از خرمشهر صادر شد از ایران خواست در مرز توقف کند بقیه اش را ما حل می کنیم کافی بود ما شش ما ه به این ها اجازه مذاکره می دادیم بعد اگر ما قانع نمی شدیم عملیات را از سر می گرفتیم.

ما در تاریخ اشتباهی کردیم اما حواسمون نبود، ما هیچ وقت ملتی متجاوز نبودیم الان هم مسئولین ما شعار می دهند که ما هیچ گاه متجاوز نبودیم. ولی این اشتباه به پای ما گذاشته شد. در تاریخ ملل این خیلی قیمت داره که ما متجاوز نباشیم .

اگر بحث غرامت مطرح شود طبق قانون باید اینجوری که شما می گویید اقدام شود؟ و دلیل این که این بحث مطرح نمی شود، همین مساله هست ؟

بله در مصاحبه ها دلایلش را گفتم و خیلی دیپلماتیک هم گفتم آقاجان مرتبا در مورد غرامت نگویید
فرق ۲۷ تیر ۱۳۶۷ با ۳ خرداد ۱۳۶۱ برای کشور ما خیلی زیاد است از نظر حیثیتی و از نظر مالی معامله ای بود که سودی برای ما نداشت. ای کاش ما سوم خرداد سال ۱۳۶۱ شبیه قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته بودیم و از لحاظ حیثیتی لکه دار نشده بودیم و خسارت بیش از اینهم نمی دیدیم.

برخی ها مطرح می کنند که اگر ما می پذیرفتیم انها احساس می کردند که ما ترسیدیم و نیز هنوز مناطقی را در دست عراق داشتیم.

نه ابدا منطق بین الملل این نیست که توقف در جنگ پس از دفع متجاوز از سرزمین مان بمعنای ترس باشد. این ها توجیه های غیرکارشناسانه است. اگر همان موقع می گفتیم ما جنگ را تمام می کنیم و بخاطر غرامت قابل شنیدن و قابل مذاکره بود. آنها در آن شرائط حاضر بودند خسارت بدهند.

آن موقع با مسئولین و کارشناسان وزارت خارجه مشورت می شد و آیا شما پیغام های خارجی ها و دیدگاه های خود را به مسئولان مملکتی می رساندید؟ جواب ها چه بودند؟

بله. در درون کشور علاقه ای به شنیدن این حرفها نبود. طرفهای خارجی با سفرای ما تماس می گرفتند و می گفتند که به پایتخت بگویید ما حاضریم مذاکره کنیم. حتی مقامات چینی برای مذاکره بمنظور پایان جنگ به من می گفتند. سازمان ملل هم اصرار داشت مذاکره کند. منتهی فضای داخل بگونه ای بود که این سنخ سخنان را نمی پذیرفت.

پس به وزارت امور خارجه ابلاغ می شد؟

بله، اما به سفرا گفته شد که کسی در باره مذاکره و صلح حرف نزند.

شما ماجرای مک فارلین را مطرح کردید و اظهار کردید که آنها تا آن روز با ما موافق بودند و بعد از آن چرخیدند رفتند پشت سر عراق وایستادند. یعنی واقعا غرب به دنبال حمایت از ما بود؟ یعنی در ماجرای مک فارلین ما اشتباه کردیم؟

آمریکایی ها بعد از قضیه گروگان گیری می خواستند به ما گوش مالی بدهند و صدام با درک این موقعیت و با تصور اینکه شش لشگر دارد و ارتش ایران نیز از هم پاشیده و ...، بهترین موقعیت حمله را دارد. آمریکایی ها هم بعد از حمله عراق گفتند بگذار ایران گوش مالی بشود. امریکایی ها اگر یک جایی برایشان استراتژیک باشد سرمایه گذاری بلند مدت می کنند حالا اگر چهار تا چنگ هم بزند صبر می کنند تا موقعیت جور بشود این ها با تمام کمکی که کرده بودند و علاقه مندی که داشتند می خواستند ابتدا عراق، ایران را گوش مالی بدهد ولی دنبال فرصت هم بودند که یک جایی ایران راه بدهد و با ایرانِ جمهوری اسلامی ایران نه ایرانِ شاه وارد گفتگو بشوند. حالا بعضی از دوستان علاقه دارند بگویند آمرکایی ها می خواستند شاه برگردد در سال ۱۳۶۵ اینطور نبود اینها الفبای سیاسی هستند. شما نگاه کنید به حسنی مبارک این حسنی مبارکی که این همه خدمت کرد به آمریکا شب ساعت ۸ سخنرانی کرد که من تا سپتامبر آینده در قدرت می مانم، ساعت ۱۲ شب آمریکایی ها بیرونش کردند. ملاحظه می کنید که شاه برای آمریکا یکی مثل حسنی مبارک بود اگر کسی الفبای سیاسی را بلد باشد و روابط بین الملل را بداند می داند که مهره ها مهم نیستند بلکه منافع مهم هست آنها حاضر بودند که جمهوری اسلامی باشد و با همین جمهوری اسلامی ایران ، خلیج فارس را بگردانند آنها می خواستند با جمهوری اسلامی کنار بیایند و فورد و جنرال موتورز هم در ایران کارشان را ادامه بدهند. همین حالا هم همین ایران را با مشکلاتش حاضرند باهاش کار کنند.

آنها دنبال موقعیت بودند تا هر زمان که ایران جلو آمد اقدامی بکنند. اما ایران جلو نیامد، آخر گفتند ایران نیامد جلو ، بگذار ما برویم. و شد داستان مک فارلین من به عنوان یک دیپماتیک کهنه کار می گویم ما رفتارمان با مک فارلین غلط بود.

اگر ما نمی خواستیم می گفتیم خیلی ممنون آقای مک فارلین به آقای ریگان سلام برسانید و بگویید فعلا ما نمی خواهیم ارتباطی داشته باشیم. حداقل وضع حمایت آمریکا از عراق بدتر نشود نه اینکه بزنیم توی گوش آمریکا تا او هم برگردد و روی نحوه پایان جنگ با ما تلافی کند. لذا وقتی می گوییم خطا شد این بود ما نباید با بدترین دشمن خود نیز برخورد انسانی را فراموش می کردیم.

این به این دلیل نبود که آمریکا حمایت تمام قد نظامی و مالی از عراق می کرد؟

تحلیل ها و مدارک و اسناد ما نشان می دهد که امریکایی ها زمانی اولین تلاش را برای نزدیک شدن به عراق کردند که ایران خرمشهر را فتح کرده بود. تا قبل از فتح خرمشهر آمریکا رسمی یا غیر رسمی پای کار با عراق نیامد بعد از فتح خرمشهر بود که جرج بوش پدر به عنوان معاون رئیس جمهور آمریکا به عراق رفت و رسما قرار همکاری با عراق گذاشت. بعلاوه در غیاب ایران ، این عراق بود که خودش را در نزد آمریکا محبوب میکرد و از حمایت این کشور برخوردار میشد. امروز همین وضع را عربستان دارد.

حتی با وجود ماجرای گروگانگیری آمریکا از عراق برعلیه ایران حمایت نکرد؟

نه. ما اسناد را که زیرو رو کردیم هیچگاه همچنین چیزی تا قبل از فتح خرمشهر نبود البته آمریکائیها جلوی حمایت عربستان و کویت و امارات از عراق را هم بخاطر گوشمالی دادن به ایران نگرفتند. اما این که رسما آمریکایی ها خودشان بیایند به میدان، اسناد این چنین چیزی را قبل از فتح خرمشهر نشان نمی دهد.

سئوال بعدی در مورد قبول از قطعنامه است؟ به نظر می رسد مواردی از قطعنامه اجرایی نشده است چرا؟

همه بندها جز بند 8 اجرا شده است. بند ۱ آتش بس است که اجرا شد. بند ۲ هر کس در هر سرزمینی است پشت مرز باشد که هر دو کشور به مرز برگشتند. بند۳ درباره تبادل اسرا است که انجام شده. بند ۴ تاکید بر عدم گسترش جنگ در خلیج فارس است که بعد از آن غیر از جنگ عراق و کویت، جنگی صورت نگرفته است. بند ۵ تاکید بر حل و فصل و مراجعت حقوقی در مورد مرزها و عهدنامه مرز دولتی و حسن همجواری ۱۹۷۵ ایران و عراق است که اجرا شده. بند ۶تعیین آغازگر جنگ است که عراق به عنوان آغازگر جنگ معرفی شد. دبیرکل سازمان ملل متحد در دسامبر ۱۹۹۰(۱۹ آذر ۱۳۶۹) رسما گزارش گروه حقیقت یاب و بیطرف را به شورای امنیت عرضه کرد که هفت هشت ماه قبل از آن به ایران و عراق نامه نوشت و گفت ادله تان را بدهید. ما ادله خودمان را به صورت کتاب و سند و مدرک دادیم ولی آقای طارق عزیز در عراق اشتباه کرد. با تمسخر گفت کدام سند؟ سند از ما می خواهید؟ ما خودمان سندیم و ... . البته اگر می داد اینقدر متقن نبود که برای ما بود آقای دبیر کل اسناد ما را به گروه بیطرف و حقیقت یاب فرانسوی داد نتیجه مطالعات این کمیته این شد که آقای خاویر پرز دکوئیار در شورای امنیت در حضور کشورهای عضو گفت که بله طبق بند 6، گروه بیطرف و حقیقت یاب تشکیل دادم و ادله طرفین را هم به این شکل دریافت کردیم و بر اساس آن اعلام می کنم که آغاز گر جنگ عراق است اما حاوی مطالبی است که در این گزارش درج شده و همه کشورهای حاضر این گزارش را خوانده اند . در این گزارش ادامه دهنده جنگ بعد از فتح خرمهشر ایران شناخته شد این گزارش در شورای امنیت ثبت شد و شورای امنیت نه آره گفت و نه نه گفت. می توانست اکشنی انجام بدهد و قطعنامه ای صادر بکند ولی این نیازمند رابطه خوب ایران با همان اعضاء دائم شورای امنیت بود. ایران باید اقلا با سه چهار تا از این اعضاء شورای امنیت رابطه خوبی می داشت ما با هیچ کدام رابطه عالی نداشتیم. کسی نبود برای ما در شورای امنیت در مقابل عراق یقه پاره کند. در حالی که در مقابل کویت اکشن داشتند. بند ۷ تعیین خسارت دو طرف از سوی دبیر کل را مطرح می کند که شخصی به اسم ابی فرح از سومالی به عنوان معاون دبیرکل سازمان ملل در راس یک هیت عالی رتبه چندبار به ایران آمد. یک سال با او جلسه داشتیم و بارها با هلیکوپتر از مناطق خسارت دیده جنگ بازدید کرد 

همه خسارات جنگ (مستقیم وغیرمستقیم)۲۴۹ میلیارد دلار

بعد از چند ماه دبیر کل سازمان ملل به شورای امنیت رسما گزارش داد: من امروز اعلام می کنم خسارت مستقیم ایران ۹۹ میلیارد دلار و خسارت غیر مستقیم ایران شامل عدم النفع به صورت غیر مستقیم ۱۵۰ میلیارد دلار که جمعا ۲۴۹ میلیارد است. این گزارش در شورای امنیت ثبت شد. بند ۸ قطعنامه در مورد امنیت منطقه ای با حضور ۸ کشور خلیج فارس است که شرائط آن هنوز فراهم نشده است.

و این پول ها بخاطر ادامه دهنده بودن ایران پرداخت نشد!

ایران میتواند به دادگاه های بین المللی شکایت بکند و درخواست غرامت بکند اما چون احتمالا حکم دادگاه بنفع ایران نخواهد بود، خود ایران دنبال قضیه را نمی گیرد./منبع:جماران۱۳۹۰/۰۴/۲۸

توضیح نگارنده -پیراسته فر:رابرت مک فارلین در سپتامبر 1986 ( شهریور ۱۳۶۵)با هواپیمای حامل تجهیزات نظامی به طور مخفیانه از تهران بازدید کرد و چهار آمریکایی با گذرنامه ایرلندی او را همراهی کردند. آنها پنج روز در یک هتل اقامت داشتند و یک کیک و کتاب مقدس با امضای رئیس جمهور ریگان آوردند.

ارسال بنزین به ونزوئلا در چارچوب مقررات بین المللی است

مدیریت سایت-پیراسته فر:تفسیرسخنان سردارکوثری  هواپیماهای عراقی که به ایران آورده شدند

بنابرمنابع غیررسمی:هواپیماهای عراقی که (درزمان حمله امریکابه عراق) به ایران هدایت شدند۱۷۶فروند

در سحرگاه ۱۷ ژانویه سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰شمسی)نیروهای متحد به رهبری ایالات متحده آمریکا عملیات طوفان صحرا را برای آزادی کشور کوچک کویت وبیرون راندن نیروهای عراقی از خاک این کشور آغاز نمودند . با آغاز حملات شدید هوائی وبمباران مراکز اقتصادی و نظامی عراق , تعدادی از فرماندهان نظامی عراق جهت جلوگیری از انهدام کامل نیروی هوائی که هر روز ضربات سنگینی را متحمل میگردید تصمیم به اعزام بخشی از تجهیزات نیروی هوائی به کشور همسایه خود ایران گرفتند .ایران که در آن سالها به تازگی جنگ خونین ۸ ساله با حریف خود را به پایان برده بود با اتخاذ سیاست بی طرفی وعدم صدور اجازه پرواز به هواپیماهای نیروهای متحد و بستن آسمان خویش کمک بزرگی به دشمن سنتی خود نمود . هر چند این تصمیم و کمک غیر عمدی در جهت منافع ایران اتخاذ گشت اما همین امر کافی بود تا سران عراقی این کشور را بعنوان پایگاهی امن انتخاب کنند . چنین بود که خلبانان عراقی در طی چند روز ده ها فروند هواپیماهای نظامی و غیر نظامی رابه پایگاههای هدف در قلب خاک ایران منتقل کردند . دولت بعثی که گمان میبرد با پایان جنگ و عقب نشینی از خاک کویت قادر به بازپس گیری وسایل پرنده خویش از همسایه شرقی خود خواهد بود بزودی متوجه شد که این امر به سادگی امکان پذیر نیست ودر نهایت با اشغال خاک عراق بدست نیروهای آمریکائی در سال ۲۰۰۳ میلادی ( ۱۳۸۲شمسی)و سرنگونی رژیم بعثی این واردفازدیگرشد . در مورد اینکه واقعأ در آنروزها چه گذشت و عوامل اصلی آمدن این هواپیماها به ایران چه بود حکایات فراوانی موجود است . منجمله عده ای از صاحب نظران غربی معتقدند که این پرواز دسته جمعی حاصل توافق دو دولت ایران و عراق بوده وعراق در ازای کمک غیر عمدی ایران ( یا شاید هم عمدی ) در بستن مرزهای ۸۰۰ کیلومتری مشترک وفضای ایران هدایائی به همسایه خود قطعات یدکی وسلاحهای مدرن ومهمات هواپیماهای مدرن میراز بوده است میباشد . به هر حال با عنایت به این موضوع که دولت ایران  در برابر تقاضای استرداد آنها از طرف عراقی تنها وجود چند فروند هواپیمای غیر نظامی را مورد تأئید قرار داده ( که استرداد آنها را هم موکول به اجازه سازمان ملل متحد و پرداخت کلیه هزینه های نگهداری آنها از طرف عراقی کرد) بحث در این مورد بسیار دشوار میباشد .
۲۴ فروند فنسر وارد ایران شدند. فنسر ها تنها دو سال بود تحویل عراق شده بود از این رو بسیار جوان بود و همچنین پیشرفته ترین جنگنده تهاجمی روسها بود

مدل بعدی سوخوـ ۲۴ میباشد . تعداد ۲۴ فروند از این نوع هواپیما به ایران پرواز کرد . در نیروی هوائی ایران از نوع این هواپیما جمعأ ۳۶ فروند موجود میباشد.

هواپیمای میراژ اف ـ ۱ جزو مدرنترین هواپیماهای ارسالی به ایران بود و سالها کسی اطلاع دقیقی از وضعیت آنها نداشت تا اینکه در سال ۲۰۰۱ میلادی با سقوط یک فروند مدل ۲ نفره این هواپیما در اطراف مشهد و اعلام آن از سوی خبرگزاری ایسنا بطور رسمی عملیاتی بودن این هواپیما در نیروی هوائی ارتش تأئید شد. ۲۴ فروند از این نوع هواپیما به ایران وارد شد که امروزه تعداد ۱۸ فروند آن عملیاتی تخمین زده میشوند.این هواپیماها در پایگاه ۱۴ شکاری مشهد مستقرند وتصاویر ماهواره ای گوگل حاکی از رنگ آمیزی جدید این هواپیما ( استتار آبی رنگ که قبلأ در هواپیماهای تامکت و فولکروم دیده میشد ) می باشد .

تعداد ۷ فروند سوخوـ ۲۵ درسال ۱۹۹۱میلادی(۱۳۷۰شمسی) به ایران پرواز کرد . صاحب نظران غربی تا سالها معتقد بودند که از این نوع هواپیما در نیروی هوایی ایران استفاده نخواهد شد زیرا با وجود پیشرفته بودن این مدل , تعداد کم آن ارزش هزینه بالای سرویس و نگهداری آن را نخواهد داشتد. در سال ۱۹۹۷ میلادی (۱۳۷۶شمسی)در جریان مانور عاشورا ـ ۳ سپاه پاسداران در نزدیکی مرز افغانستان که در پاسخ به تهدیدات گروهک طالبان انجام گرفت , نیروی هوائی سپاه یک فروند از این هواپیما را به پرواز در آورد. بعد ها با خرید تعداد بیشتری از این مدل سپاه اقدام به تشکیل اسکادران عملیاتی نمود. این هواپیما در پایگاه دوم شکاری امام خمینی سپاه در شیراز مستقر میباشد .

۴۴فروندسوخو۲۲

هواپیمای سوخو ـ ۲۲ که مدل صادراتی و با تجهیزات کمتر هواپیمای سوخو ـ۱۷ که خود در حقیقت مدل پیشرفته تر و تکمیل شده سوخو ـ۷ میباشد جزو پرندگان پناهنده بود. تعداد ۴۰ فروند سوخو ۲۲ در کنار ۴ فروند سوخوـ ۲۰ که آنهم جزو مشتقات این مدل است در پایگاههای ایران به زمین نشستند. در عملیاتی بودن این هواپیما هم حرف و حدیث فراوان است . شاید تصاویر گویاتر از هر سخنی باشد.

میگ۱۲فروند

تعداد ۱۲ فروند میگ ـ ۲۳ شامل ۷ فروند ام ال و ۴ فروند BN و یک فروند UBکه مدل ۲ نفره آن است هم در بین هواپیماهای عراقی بود . خوشبختانه در باره این مدل همه صاحب نظران متفق القولند که از ابتدا بدلیل کیفیت پائین و تعداد اندک آن این هواپیماها روانه زمینهای حاشیه باند پرواز گشت و هیچ تلاشی از سوی ایران در جهت عملیاتی آن صورت نگرفتد.

در میان هواپیماها همچنین ۱۵ فروند هواپیمای ایلیوشین ـ ۷۶ بود که شامل یک هواپیمای رادار پرنده بنام عدنان و یک هواپیمای مراقبتهای هوائی بنام بغداد میشد.  تصویر این هواپیما چند سال قبل در یکی از مجلات خارجی منتشر شد . در تصویر که از کیفیت پائین و از مسافت دور برداشته شده بود مشخص بود که این هواپیما فاقد آنتن چرخان در بالا است و تنها اختلاف ظاهری آن با مدل عادی ایل ـ ۷۶ در پوزه و قسمت انتهائی هواپیما بود . هواپیمای عدنان در حقیقت وظایف مشابه E-3 آمریکائی و A – 50 روسی رو دارد. کلیه وسایل و ادوات الکترونیکی این هواپیما ساخت شرکت فرانسوی تامسون سی اس اف میباشد .

تعداد16 هواپیمای مسافربری شامل یک فروند بوئینگ ۷۰۷ یک فروند بوئینگ ۷۲۷ دو فروند بوئینگ ۷۳۷ دو فروند بوئینگ ۷۴۷ سه فروند فالکون ۵۰ یک فروند جت استار عراقی و یک فروند ایرباس ۳۰۰ و ۵ فروند ایرباس ۳۱۰ کویتی هم در ایران بود که هواپیماهای کویتی بعد از خاتمه جنگ با اخذ هزینه های مربوطه از دولت کویت به آن کشور مسترد شد./منبع:سایت جنگاوران

مجموعه ناوگان هوایی کشورمجموعه ناوگان هوایی کشور.

   نام هواپیما

  نوع کارایی

تعداد موجود

تعداد عملیاتی

درصد امادگی

    توضیحات

     H-6D

بمب افکن سنگین

   ۶

   ۶

   ۸۵ نیروی هوایی


   Tu-22M

بمب افکن سنگین

    ۴

   ۴

   ۹۰ نیروی هوایی


   MIG-21M

ضربتی

    ۶۵

   ۳۰

   ۸۰ سپاه

بهسازی ایران

  Mirage-F1EQ

چند منظوره

    ۲۴

  ۲۴

   ۷۵ نیروی هوایی

  پناهنده عراقی

    F-14A

شکاری و رهگیر

    ۳۰

   ۳۰

   ۷۵ نیروی هوایی

بهسازی ایران و روسیه

   F-4D/E

چند منظوره

    ۷۶

   ۷۶

   ۷۰ نیروی هوایی

بهسازی ایران

   MIG-23BN

جنگنده

    ۲۴

   ۲۴

   ۸۰ نیروی هوایی

پناهنده عراقی

   MIG-27

ضربتی

   ۲۴

  ۲۴

   ۹۰ نیروی هوایی


   MIG-29A/UB

جنگنده

   ۴۸

   ۴۸

   ۹۰ نیروی هوایی

بهسازی ایران وروسیه

   Su-27

جنگنده

   ۲۶ 

  ۲۶

   ۹۰ نیروی هوایی


   F-5E/F

جنگنده

   ۷۳

   ۶۰

   ۷۰ نیروی هوایی


   F-5A/B

جنگنده اموزشی

   ۳۳

   ---

   ۶۰ نیروی هوایی


   MIG-21M

بمب افکن و جنگنده

   ۳۳

   ---

   ۵۰ سپاه

بهسازی ایران

     FT-7

    ---

   ---

     ---

  ۷۰

؟

   MIG-19

جنگنده-بمب افکن

   ۲۰

    ۱۶

   ۶۰ سپاه

بهسازی ایرن

   Su-20

جنگنده و بمب افکن

   ۲

  ---

   ---

؟

   Su-22M

جنگنده بمب افکن

   ۳۵

    ۳۰

   ۷۵

بهسازی روسیه

   Su-24MK

بمب افکن ضربتی

   ۳۳

    ۳۰

۸۵ نیروی هوایی

 پناهنده عراقی

   Su-25

ضربتی

   ۳۰

    ۳۰

۸۵سپاه

 پناهنده عراقی

   آذرخش

بمب افکن

   ۵

     ۵

۹۰ نیروی هوایی

درحال خرید ۳۰ فروند

   MIG-31

شکاری ره گیر

   ۲۴

   ۲۴

۹۰ نیروی هوایی

کویت چگونه خسارت جنگ راازعراق گرفت؟

خسارات جنگ کویت

عراق:تاکنون  ۵۰ میلیارددلاربه کویت دادیم ، فقط ۲.۵ میلیارد دلار بدهی باقیمانده

مشاور اقتصادی نخست‌وزیر عراق(مظهرمحمدصالح) می‌گوید این کشور از سال ۱۹۹۱ تاکنون، ۴۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار غرامت به خاطر تجاوز جنگی در دوران ریاست‌جمهوری صدام حسین به کویت پرداخت کرده است.

«مظهر صالح » روز سه‌شنبه ۱۲اسفند۱۳۹۹  به روزنامه صباح عراق گفت بر اساس قطعنامه سازمان ملل که در سال ۱۹۹۱ تصویب شد، عراق به دلیل آسیب‌هایی که به شرکت‌ها، افراد، نهادهای دولتی و دارایی‌های کویت در جریان حمله سال ۱۹۹۰ زده است، باید ۵۲.۴ میلیارد دلار غرامت به این کشور بپردازد.
او گفت از سال ۱۹۹۱ تاکنون همواره سه درصد از درآمدهای نفتی کشور برای پرداخت غرامت به کویت صرف شده است و هم اکنون فقط ۲.۵ میلیارد دلار بدهی به این کشور داریم، احتمالا تا پایان سال بدهی عراق به کویت تسویه خواهد شد.
اردیبهشت پارسال، «حنین القدو» یکی از مشاوران دولت عراق به خبرگزاری آناتولی ترکیه گفته بود دولت بغداد از کویت خواهش کرده که پرداخت ۳.۷ میلیارد بدهی مانده از مبلغ غرامت به تاخیر انداخته شود.
اظهارات آقای صالح نشان می‌دهد به رغم خواهش دولت عراق، پرداخت غرامت به این کشور از اردیبهشت پارسال ادامه داشته و هم اکنون ۲.۵ میلیارد دلار آن باقی مانده است.

خسارات جنگ ایران؟
نگارنده-پیراسته فر:چرا«کویت »توانست بگیرد واما «ایران »نتوانست؟
بر اساس قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد باید طرف مقصر مشخص می‌شد و سه سال بعد از جنگ کویت، عراق مسئول آغاز جنگ با ایران شناخته شد؛ اما ایران بعد از سقوط صدام و روی کار آمدن دولتی شیعه در عراق، از پی‌گیری پرونده جنگ و تعیین رقم غرامت خودداری کرده است.
اگرچه گفته می شود که ۱۱۰۰ میلیارد دلار بابت غرامت خسارات مستقیم جنگ تحمیلی به ایران است وامابراساس یک آمار غیررسمی که در دهه‌های گذشته برآورد شده، جنگ هشت ساله بین دو کشور حدود ۳۵۰ میلیارد دلار به ایران خسارت زده است.
«سردارعلیرضا افشار»معاون سابق ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، در خرداد ۱۳۸۶ در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفته بود تنها مشکلی که در حال حاضر وجود دارد دولت فعلی عراق است که باعث شده موضوع تامین خسارت‌ها غیر فعال بماند به گونه‌ای که از سوی مسئولان عراقی از ایران خواسته شده تا ما خسارت‌ها را ببخشیم که جمهوری اسلامی ایران نیز در این خصوص جوابی نداده است.

به گفته آقای افشار، شرایط فعلی عراق باعث شده است که اکنون حرفی از گرفتن خسارت نشود، زیرا امنیت عراق برای جمهوری اسلامی مهم است،البته ایران از دریافت غرامت منصرف نشده و «مصالح نظام» است که باعث شده تا این موضوع تعقیب نشود.منابع: روزنامه صباح، آناتولی، رادیو فردا۱۲اسفند۱۳۹۹ 

​ادعای عراق

افشای یک راز جدید از قتل فجیع ۵۰ شهروند عراقی مقیم کویت در جریان اشغال ۱۹۹۰ به دست تعدادی از افسران کویتی، بهانه‌ای تازه‌ای شده است تا عراقی‌ها مسئله غرامت‌های جنگی را علیه همسایه جنوبی خود مطرح کنند.

در حالی که وزارت خارجه عراق در جریان سفر «برهم صالح» به کویت در ۲۰ آبان۱۳۹۷، بخشی از اموال و اشیاء قیمتی کویت ناشی از اشغال ۲ اگوست ۱۹۹۰( ۱۱ مرداد ۱۳۶۹) را به نشانه حسن نیت، تحویل کویتی‌ها داد، اما کمتر از یکماه از این سفر، کویت خواهان ۲.۴ میلیارد دلار جدید بابت غرامت‌های جنگی شده است.

برهم صالح به دنبال تصدی دوباره ریاست جمهوری عراق

برهم صالح (رئیس‌جمهور عراق ) بر تعمیق روابط بغداد و کویت تاکید کرد و خواستار عبور از تنش‌های گذشته‌ و نگاه رو به آینده بر اساس منافع دو کشور شد.

«صباح الأحمد الصباح» امیر کویت گفت: کشورش در کمک به بازسازی عراق در مرحله پسا داعش دریغ نمی‌کند.

مدیر گروه پاکسازی و بازسازی خاک در شرکت نفت کویت در اظهاراتی در ۱۵ آذرماه گذشته گفته است که کویت با همکاری سازمان ملل آماده اجرای پروژه‌هایی به ارزش ۲.۴ میلیارد دلار به منظور پاکسازی خاک این کشور از آثار و آلودگی‌های جنگ ۱۹۹۱ شده است.
«منصور الخارجی» اضافه کرد که سازمان ملل هزینه‌های این پروژه‌ها را از محل غرامت‌های جنگی ناشی از اشغال کویت توسط عراق در ۱۹۹۰ تامین می‌کند.

این اظهارات با اعتراضات گسترده‌ای در داخل عراق مواجه شد و شبکه‌های اجتماعی را به میدانی برای جدال لفظی بین کاربران دو کشور تبدیل کرد.
عراقی‌ها می‌گویند که برغم اینکه بسیاری از کشور‌های جهان بدهی‌های خود را به عراق بخشیده و یا کاسته اند، اما کویت با وجود همه حسن نیت‌هایی که بغداد نشان می‌دهد، همچنان بر غرامت‌های جنگی تا دینار آخر اصرار می‌ورزد و حاضر نیست، بخشی از آن‌ها را ببخشد.
اما افشای یک راز جدید از قتل فجیع ۵۰ شهروند عراقی مقیم کویت در جریان اشغال ۱۹۹۰ به دست تعدادی از افسران کویتی، بهانه‌ای تازه‌ای شده است تا عراقی‌ها مسئله غرامت‌های جنگی را علیه همسایه جنوبی خود مطرح کنند.
داستان قتل این ۵۰ شهروند عراقی در ۲۳ سال قبل را، به تازگی یک افسر وزارت کشور کویت آشکار کرده و در سطح رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی عراق بازتاب گسترده داشته و دو تن از نمایندگان پارلمان به آن واکنش نشان داده اند.
اصل افشاگری‌های این افسر کویتی به دسامبر ۲۰۱۴ برمی گردد که در یکی از شبکه تلویزیونی «اسکوب» کویت منتشر شد، اما بازنشر آن در یکی از رسانه‌های بومی عراق (الاتجاه) در روز گذشته (جمعه)، همزمان با طرح موضوع مطالبه ۲.۴ میلیارد دلاری کویت از محل غرامت‌های جنگی، به این مطالبات متقابل عراقی‌ها علیه کویت دامن زده است.
این افسر کویتی موسوم به «ولید المسعودی» گفته است که در جریان اشغال کویت در ۱۹۹۰، یکی از افسران ارشد مرزبانی کویت به دستور یکی از مسوولان عالی رتبه این کشور، ۵۰ شهروند عراقی مقیم کویت را بازداشت و سپس همه آن‌ها را به تیرباران کرد.
وی بدون ذکر نام مسوول عالی رتبه کویتی و همچنین افسر ارشد مرزبانی کویت که اولی آمر و دومی مجری قتل بوده اند، افزوده است که چند سال قبل در جریان حفاری برای خانه سازی به طور تصادفی یکی از شهروندان کویت به این گور جمعی برخورد کرد، اما قضیه در وزارت کشور، مسکوت گذاشته شد.
وی ادامه داد که در جریان کشف این گور جمعی، ادعا شد که گور کشف شده، متعلق به کشته‌های نیرو‌های عراقی در جنگ ۹۱ بوده است، اما چنین ادعایی صحت ندارد و همه افراد کشته شده، شهروندان عراقی مقیم کویت بودند که به نشانه انتقام از اشغال این کشور توسط رژیم وقت حاکم بر عراق، به قتل رسیدند.
خبرگزاری رسمی کویت در ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ در خبری اعلام کره بود که یک گور جمعی حاوی ۵۵ جسد متعلق به نیرو‌های ارتش عراق در جنگ ۹۱ در شمال کویت کشف شده است.

به گفته ولید المسعودی، او در جریان بازداشت این ۵۰ شهروند عراقی در ۲۳ سال حضور داشت و حتی نام و شماره تلفن‌های بستگان آن‌ها را از بازداشت شدگان، دریافت کرد و حتی با بستگان متوفیان در همان موقع تماس گرفت و وضعیت فرزندان آن‌ها را برای خانواده‌ها توضیح داد.
اظهارات این افسر کویتی که نوار ویدئو او در سطح شبکه‌های اجتماعی به طور گسترده منتشر شده، با واکنش افکار عمومی عراق مواجه شده و از دولت و وزارت خارجه عراق خواهان پیگرد این موضوع شده اند.

در همین راستا یک نماینده پارلمان از جریان «عصائب اهل الحق» در بیانیه‌ای امروز شنبه از وزارت خارجه عراق خواسته است که ادعا‌های این افسر کویتی را در خصوص قتل ۵۰ شهروند عراقی در ۲۳ سال قبل، پیگیری قضائی کند.
«عدی العوادی» گفته است که باید وزارت خارجه عراق، ادعای مطرح شده توسط این افسر کویتی و همچنین آنچه در شبکه‌های اجتماعی پیرامون قتل فجیع این ۵۰ شهروند عراقی مطرح می‌شود را با دولت کویت دنبال کند.
وی همچنین خواهان همکاری کویت در این خصوص شده و افزوده است که دولت کویت و نهاد‌های ذیربط در این کشور، حقیقت ادعا‌های این افسر منتسب به وزارت کشور کویت را آشکار کنند.

از طرفی «زهرا البجاری» از نمایندگان پارلمان از استان بصره نیز در بیانیه ای، بر تحقیق و تفحص دولت عراق در خصوص ادعا‌های مطرح شده در مورد قتل ۵۰ شهروند عراقی به دستور مسوولانی بلندپایه در دولت کویت تاکید کرده است.
وی اضافه کرده است: در حالی که کویت غرامت‌های جنگی ناشی از اشغال این کشور توسط رژیم وقت حاکم بر عراق را امروز از بغداد مطالبه می‌کند، بایستی کویت نیز غرامت ناشی از قتل این شهروندان بیگناه عراقی را که در خاک کویت مقیم بودند و بدون هیچ دلیلی به قتل رسیده اند، پرداخت کند.
وی با اشاره به معیار‌های حسن همجواری بین دو کشور گفت که کویت باید درباره رفتار تعدادی از مسوولان خود در قتل و پنهان سازی جسد ۵۰ شهروند عراقی که تنها به خاطر اینکه عراقی بوده اند و حضور آن‌ها در خاک کویت همزمان با ورود نیرو‌های ارتش عراق به این کشور شده، پاسخ دهد.

وزیر بهداشت انگلیس ۲دز"واکسن کرونازده بود"کرونایی شد

نخست وزیرانگلیس۱۴ تیر گفته بود که از۲۸ تیر ۱۴۰۰محدویت های کرونایی رالغوخواهدکرد،چون ۸۶ درصد از جمعیت بالای ۱۸ سال یک دوز از واکسن کرونا را دریافت کرده‌اند....شرکت «فایزر» درصدد گرفتن مجوز «دُز سوم» واکسن کرونااست.

وزیربهداشت انگلیس«ساجد جاوید»:کروناگرفتم،هر۲مرحله واکسن کرونارازده بودم.

«ساجد جاوید» در پیامی توییتری نوشت: «امروز صبح، تست کرونای من مثبت شد. من منتظر نتیجه PCR هستم اما خوشبختانه تزریق واکسن داشته‌ام و علایم بیماری خفیف است».

جاوید در پیام ویدئویی که در صفحه شخصی خود در توییتر منتشر کرده، گفت که هر ۲ دُز واکسن کرونا را دریافت کرده است.

وزیر بهداشت انگلیس روزچهارشنبه(۲۷ اسفند ۱۳۹۹)دُز نخست واکسن کرونای خود را دریافت کرده بود.

وی روز یکشنبه(۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰) نیز دُز دوم واکسن خود را دریافت کرده بود. واکسنی که جاوید استفاده کرده از نوع آکسفورد(آسترازنکا )بوده است.

بر اساس آخرین گزارش‌ها، تاکنون بیش از ۴۵ میلیون نفر دُز اول واکسن کرونا را دریافت کرده و بیش از۳۳ میلیون انگلیسی نیز دُز دوم آن را تزریق کرده‌اند.

طبق آمار دانشگاه جانز هاپکینز، تا کنون بیش از ۵ میلیون و ۳۵۳ هزار نفر در انگلیس به ویروس کرونا مبتلا شده و از این تعداد حدود ۱۲۹ هزار نفر به کام مرگ کشیده شده‌اند.

در حال حاضر حدود ۱۹۰ میلیون نفر در جهان به ویروس کرونا مبتلا شده که از این تعداد چهار میلیون و ۷۷ هزار نفر به دلیل ابتلا به این ویروس کشته شده‌اند.

آمریکا همچنان بیشترین تعداد مبتلا و مرگ و میر به دلیل کرونا را دارد. در آمریکا تا کنون بیش از ۳۴ میلیون نفر به کرونا مبتلا شده که از این تعداد ۶۰۸ هزار نفر فوت کرده‌اند. 

بعد از آمریکا هند با بیش از ۳۱ میلیون مبتلا و ۴۱۳ هزار کشته به دلیل ابتلا به این ویروس قرار دارد.

«ساجد جاوید» ۵۱ ساله از(۷ تیر ۱۴۰۰) و در پی رسوایی بهداشتی «مت هانکوک» وزیر پیشین بهداشت از سوی بوریس جانسون به به عنوان وزیربهداشت انگلیس معرفی شده بود.

«مت هنکاک»وزیر بهداشت بریتانیا، روز شنبه(۰۶ تیر ۱۴۰۰) پس از انتشار تصاویر او به هنگام بوسیدن و بغل کردن دستیارش و نادیده گرفتن مقررات مربوط به محدودیت‌های کرونا ، استعفا داد(عزل شد).

درآمریکا هم چنین اوضاعی است،به این لینک مراجعه کنید:

چندمقام آمریکا«بعداززدن واکسن»تست کرونایشان مثبت شد                                     

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:نخست وزیرانگلیس قول داده بود که از۲۸ تیر ۱۴۰۰محدویت های کرونایی رالغوخواهدکرد

همه محدودیت های کرونایی تا ۲ هفته دیگر در انگلیس تمام می شود.در روز دوشنبه،۱۹ ژوئیه۲۰۲۱ (۲۸ تیر ۱۴۰۰)

نخست وزیر بوریس جانسون می گوید بیشتر محدودیت های باقی مانده ممکن است به زودی از بین بروند. ... انگلیس ممکن است تقریباً همه محدودیت های ویروس کرونا را در ۱۹ ژوئیه برطرف کند ... در طی همه گیری در کنفرانس مطبوعاتی مجازی در خیابان داونینگ در ۵ جولای

دلیل این تصمیم، موفقیت در تزریق واکسن برای اکثریت شهروندان است.

تا کنون -دوشنبه۵جولای۲۰۲۱(۱۴ تیر ۱۴۰۰) در انگلیس ،بیش از ۸۶ درصد از جمعیت بالای ۱۸ سال یک دوز از واکسن کرونا را دریافت کرده‌اند.

این تصمیم را نخست وزیر بریتانیا اعلام کرده است و تنها مربوط به انگلیس است و شامل ۳ بخش دیگر بریتانیا یعنی ولز، ایرلند شمالی و اسکاتلند نمی شود.

پایان ماسک در انگلیس/ واکسیناسیون 86 درصد جمعیت

دولت‌های اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی هر کدام مقررات مخصوص خود را دارند و با وجود تشابه ‌در بسیاری از موارد، در زمان‌بندی و بعضی محدودیت‌ها با انگلستان متفاوت هستند.

«بوریس جانسون» نخست وزیر بریتانیا، تایید کرد که در آخرین مرحله از زمان‌بندی رفع محدودیت‌های کرونا در انگلستان، مقررات مربوط به استفاده از ماسک و فاصله‌گذاری به پایان خواهد رسید.

او گفت که انتظار دارد این مرحله در روز ۱۹ ژوئیه (دو هفته دیگر) و بعد از ۱۶ ماه اعمال محدودیت‌های مختلف در انگلستان اجرا شود.

بر اساس آمار رسمی دولت بریتانیا تا کنون بیش از ۸۶ درصد از جمعیت بالای ۱۸ سال یک دوز از واکسن کرونا را دریافت کرده‌اند و حدود ۶۵ درصد دومین دوز واکسن را هم تزریق کرده‌اند.

دولت اسکاتلند گفته است که احتمالا مقررات استفاده از ماسک را در مکان‌های مشخص تا حدود یک ماه دیگر ادامه دهد.

مرحله چهارم و آخر رفع محدودیت‌ها قرار بود روز ۲۱ ژوئن اجرا شود اما به دلیل افزایش موارد ابتلا به سویه دلتا چهار هفته به تعویق افتاد.

«میخانه»ها بازگشایی می شود

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:جانسون گفت :مامحدودیتهارابرمی داریم،دولت «پروتکلهای بهداشتی کرونایی» رالغومی کند واما«مسئولیت شخصی» جایگزین کنترل های قانونی خواهد شد.

البته نخست وزیرانگلیس گفت:تصمیم نهایی در دوشنبه۱۲ ژوئیه(۲۱ تیر ۱۴۰۰)گرفته خواهدشد.

این تغییر به این معنی است که افراد می توانند ماسک ها را پس از ماه ها ماسکهای اجباری رابردارند. 

حذف قوانین فاصله اجتماعی باعث می شود که «کلوب های شبانه» برای اولین بار پس از ۱۶ ماه بازگشایی می شوند و مردم می توانند بار دیگر در بار در یک «میخانه» نوشیدنی سفارش دهند. دیگر لازم نیست مشتریان هنگام ورود به یک مکان ، یک برنامه تلفن را اسکن کنند تا اطلاعات تماس خود را ارائه دهند.

دولت  انگلیس همچنین دستورالعمل ها را برای کار در خانه در صورت امکان متوقف خواهد کرد ، و کارفرمایان را آزاد می گذارد تا کارمندان خود را به دفاتر برگردانند.

«دلتاکرونا»چیست؟اثربخشی واکس کرونادرمقابل دلتا...دلتاممکن است واکسن کرونا رادوربزند.

بعضی ازکشورها«دُز سوم»پیشنهاکرده اند(بعداز۶ماه از ذُز دوم)...واکسن فایزر ازواکسن آسترازنکا درمقابل دلتا مقاومتراست...شرکت فایزر:شواهد حاکی از احتمال ابتلای مجدد شش ماه پس از واکسیناسیون و گسترش سویه دلتا با قابلیت سرایت بیشتر است.درادامه ...

سازمان بهداشت جهانی می گوید گونه «دلتا» ویروس کرونا از زمان شناسایی در هند در پاییز گذشته، دست‌کم به ۸۵ کشور دنیا رسیده است.  

خبرگزاری صداوسیمانوشت:کرونای دلتا نوع جهش‌یافته ویروس کرونا با نام علمی B.۱.۶۱۷.۲ است که اولین بار در اکتبر ۲۰۲۰ در ایالت «مهاراشترای هند» دیده و به سرعت در سراسر هند و تمام دنیا پخش شد. به همین دلیل ابتدا این نوع ویروس، جهش هندی ویروس کرونا نامیده می‌شد.

سردرد، آبریزش بینی، گلودرد و تب از نخستین نشانه‌های کرونای دلتا در بدن است که این نشانه‌ها بیشتر در افراد زیر سن ۴۰ سال دیده می‌شود.
گسترش کرونای دلتا طی هفته از  ۱۰ درصد به ۹۰ درصد رسیده و نسبت به کرونا عادی ۲ برابر واگیر دارتر است.

اما با واکسیناسیون همگانی و رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی می‌توان آن را شکست داد./۱۴ تیر ۱۴۰۰خبرگزاری صدا و سیما

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:علانم دلتا چیست و اثربخشی واکسن کرونا بردلتا؟

رادیوامریکا(۱۳ تیر ۱۴۰۰) بنقل از آسوشیتدپرس نوشت:«تدروس آدهانوم» دبیرکل سازمان بهداشت جهانی با توجه به داده‌های کشورها از میزان ابتلا به نوع دلتا می‌گوید

 گونه «دلتا»، نسبت به دیگر گونه‌های جهش‌یافته با سرعت بیشتری انتقال داده می‌شود

این گونه(دلتامجموعه‌ای از جهش‌ها را در برمی‌گیرد از جمله جهش مشهور به L۴۵۲R که آلوده‌کردن ویروس تسریع می کند.

اما گونه «دلتا»، شامل دو جهش نگران کننده دیگری که در گونه‌های آلفا ( مشاهده شده در انگلیسبتا (مشاهده شده در آفریقای جنوبی) و گاما( مشاهده شده در برزیل و ژاپن)  دیده شده‌اند نمی‌شود.

مسری‌تر است اما لزوما خطرناک‌تر نیست

گونه «دلتا» ویروس کرونا سرعت پخش بالاتری نسبت به گونه‌های دیگر دارد.

مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری آمریکا اعلام کرده است که از هر چهار مورد ابتلا به ویروس کرونا در کشور، یکی با گونه «دلتا» بوده است.

مقامات بهداشتی می‌گویند گونه «دلتا» تا ۵۰ درصد از آلفا (مشاهده شده بریتانیا) مسری‌تر است ولی تخمین دقیق میزان مسری بودن آن متفاوت است.  

مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری اروپا تخمین زده است که این گونه جدید، حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد قابل انتقال تر از نوع آلفا - که نخستین بار در بریتانیا مشاهده شد- باشد. 

هیچ مطالعه‌ای تاکنون ثابت نکرده که گونه «دلتا»، بیشتر از انواع دیگر بیماری‌زا باشد و منجر به علائم وخیمتری در فرد مبتلا شود.

اما پژوهشی جدید در اسکاتلند نشان داده است که افراد آلوده به نوع دلتا تقریبا دو برابر افراد مبتلا به آلفا در بیمارستان بستری می شوند. با این حال، دانشمندان هنوز در این مورد نظر قطعی نداده‌اند.

دُز سوم واکسن کرونا

علائم «دلتا» چیست؟

به گزارش «نیویورک تایمز»، تیم پزشکی«دکتر اسپکتور» متخصص همه‌گیرشناسی ژنتیکی از «کینگز کالج» لندن که در پژوهشی، علائم بیماری کووید-۱۹ را دنبال می‌کند.

سردرد، گلو درد و آبریزش بینی ،لرز ، از دست دادن اشتها ، سردرد و دردهای عضلانی در کنار علائم کلاسیک ،از رایج‌ترین علائمی هستند که افراد مبتلا به گونه «دلتا» گزارش داده‌اند.

پروفسور اسپکتور می گوید: «تب» کاملاً رایج است اما از بین رفتن بویایی  .چشایی دیگر در ۱۰ علامت اصلی ظاهر نمی شود. 

آیا واکسن‌های موجود بر روی آن اثر دارند؟

مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری آمریکا با استناد به شواهد موجود گفته است که گونه «دلتا» ممکن است بتواند تا حدی از آنتی‌بادی‌های ساخته شده در بدن فردی که قبلا به کرونا مبتلا شده و یا واکسن زده است فرار کند و برخی از درمان‌های مبتنی بر آنتی بادی مونوکلونال ممکن است کمتر روی این گونه تأثیر داشته باشد

در مورد تأثیر واکسن‌های چینی روی گونه دلتا مطالعه‌ای منتشر نشده است.

به گزارش خبرگزاری «رویترز»، «فنگ زیجیان»معاون پیشین مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری چین، به رسانه های دولتی گفته است که آنتی بادی‌های ایجاد شده توسط دو واکسن چینی در مقابل گونه دلتا نسبت به گونه‌های دیگر کمتر اثر دارند.

بهداشت عمومی انگلستان در مطالعه‌ای بر روی واکسن «آسترازنکا» اثربخشی آن بر روی گونه «دلتا» را ۶۰ درصد تخمین زده است در حالی که این واکسن بر روی گونه آلفا، ۶۶ درصد اثر دارد.

مطالعه دیگری که بهداشت عمومی انگلستان در ماه مه انجام داد نشان داده است که واکسن« فایزر» دو هفته پس از تزریق دز دوم، ۸۸ درصد در پیشگیری از بیماری که دارای علائم باشد پیشگیری می‌کند. این مطالعه نشان داده بود اثر فایزر بر روی نوع آلفا، ۹۳ درصد است.  

«دُز سوم» برای مبارزه بادلتا

رادیوامریکادراین گزارش نوشت:برخی از کشورها گزینه تزریق دز اضافی را شش ماه پس از دز دوم در برنامه واکسیناسیون خود قرار داده‌اند.

به گزارش خبرگزاری «بلومبرگ»، مقامات «مدیریت بحران و حوادث غیرمترقبه امارات متحده عربی» از ارائه یک «دوز حمایتی» اضافه  واکسن«سینوفارم» به افرادی که شش ماه از دز دوم آنها گذشته است، خبر دادند.

مدیریت سایت-پیراسته فر:ویرایش اندکی انجام داده ام +افزودن تصاویر

شرکت داروسازی فایزر اعلام کرد:درصدداست تا در مدت یک ماه آینده مجوز تزریق دُز تقویتی واکسن کروناویروس را از تنظیم کنندگان مقررات دارویی ایالات متحده دریافت کند، زیرا «شواهد حاکی از احتمال ابتلای مجدد شش ماه پس از واکسیناسیون و گسترش سویه دلتا با قابلیت سرایت بیشتر است».

«میکائیل دولستن»(Mikael Dolsten)مشاورسابق بارک اوباما که هم اکنون مدیرارشدتحقیقات شرکت دارویی فایزراست، مدعی شد که «واکسن کروناویروس» ساخت این شرکت در برابر سویه دلتا اثربخش است، اما پس از شش ماه احتمال ابتلای مجدد وجود دارد زیرا پیش بینی میشود که میزان آنتی بادی کاهش پیدا کند./۱۸ تیر ۱۴۰۰ایسنابااصلاحات.

اطلاعات بیشتری از«دلتا »کرونا
اولین مورد مستند COVID-19 ناشی از نوع دلتا (B.1.617.2) در ایالت ماهاراشترا هند در اکتبر۲۰۲۰(مهر ۱۳۹۹) یافت شد و از آن زمان این نوع به طور گسترده ای در سراسر هند و جهان گسترش یافته است. سازمان بهداشت جهانی (WHO) در ۱۱ مه۲۰۲۱(۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰) آن را نوع خطرناک(VOC) نامید.

تاکنون ، WHO چهار VOC را شناسایی کرده است: آلفا (B.1.1.7) ، بتا (B.1.351) ، گاما (P.1) و دلتا (B.1.617.2).

نوع دلتا جهش های متعددی دارد.

اپیدمیولوژی ژنتیک در دانشگاه کمبریج ، عضو فوق تخصص موسسه سنگر(Sanger ) .

«دکتردیپتی گورداسانی»(Deepti Gurdasani) اپیدمیولوژیست بالینی دانشگاه کمبریج ، عضو فوق تخصص موسسه سنگر(Sanger ) واستاددانشگاه کوئین مری لندن می گوید: دانشمندان عملکرد دقیق این جهش ها را در این برهه از زمان نمی دانند ، اما اینها با اجازه اتصال ویروس به سلولهای انسان و کمک به ویروس برای فرار از برخی واکنشهای ایمنی همراه است.

نوع دلتا چقدر گسترده است؟
به گفته WHO ، نوع دلتا در جهان در حال گسترش است و تاکنون در بیش از ۹۶ کشور کشف شده است. طبق ابتکار علمی جهانی GISAID - در انگلستان ، بیش از ۶۵۰۰۰ مورد از ۲۹  ژوئن(۸ تیر ۱۴۰۰) کشف شده است - بیشترین تعداد موارد دلتا شناسایی شده در یک کشور تاکنون.

حوادث مکه" زائرین " حج خونین ۱۳۶۶

حج های خونبار وکشتار /حج خونین ۶ ذیحجه ۱۴۰۷

​درجریان مراسم برائت ازمشرکین سال۶۶،مأموران عربستان درمخالفت با راهیپیمایی وشعارمرگ برامریکا ومرگ براسرائیل،جلوی تظاهرات راگرفتند،درگیری خونینی رخ داد..که منجربه کشته شدن۴۰۲ شدکه   ۲۷۵ ازاین جان باختگان زائرایرانی بودند + ۳۰۰  زائرایرانی نیزمصدوم شدند، در۹ مرداد ۱۳۶۶،امیرالحاج آن سال آقای کروبی بود،درادامه تصاویروگزارش این حج خونین را خواهیددید+همه« امیرالحاج ایران»ازاول انقلاب تاکنون.

حوادث مکه برای زائرین خانه خدا در موسوم حج

۱- پنج شنبه، ۲ مهر ۱۳۹۴(١٠ ذوالحجه ١٤٣٦) براثرازدحام درسرزمین منا ۷۷۰ نفر اززائرین کشته شدندکه ۴۶۵ نفر ازاین زائران کشته شده ایرانی هستند(آمارجان باختگان راتا ۸۰۰۰ نفر رانوشتند).

۲- جمعه، ۹ مرداد ۱۳۶۶( ٤ ذوالحجه ١٤٠٧) درحادثه درگیری مأموران سعودی باحجاج  درمکه ،تعداد۴۰۲ زائرکشته شدند که ۲۷۵ ایرانی بودندو۳۰۳ نفر نیز زخمی.

۳- دی ۱۳۸۴(حج ١٤٢٦) بر اثر ازدحام در محل رمی جمرات در منا۳۶۴ زائر کشته شدند.

۴- در۱۲ بهمن ۱۳۸۲(٩ ذوالحجه ١٤٢٤)  در اولین روز مراسم رمی جمرات در منا ۲۵۱ زائر کشته شدند.

۵- در۲۲ بهمن ۱۳۸۱(٩ ذوالحجه ١٤٢٣)  در اولین روز رمی جمرات در منا۱۴ زائر از جمله شش زن کشته شدند.

۶- در۱۵ اسفند ۱۳۷۹(٩ ذوالحجه ١٤٢١) در حین رمی جمرات ۳۵ زائر کشته و تعداد زیادی نیز زخمی شدند.

۷- فروردین ۱۳۷۷(حج١٤١٨):در مراسم رمی جمرات در منا بر اثر ازدحام ، ۱۱۸ زائر  کشته و بیش از ۱۸۰ زخمی شدند.

۸- خرداد ۱۳۷۳(حج ١٤١٤)  هنگام رمی جمرات در اثر ازدحام ۲٧۰ زائر کشته شدند.

۹- در۱۱ تیر ۱۳۶۹(٩ ذوالحجه ١٤١٠) در جریان یک موج جمعیت زائر در یک تونل در منا ۱۴۲۶ زائر کشته شدند.

١٠- در۲۰ شهریور ۱۳۹۴(٢٧ ذوالقعده ١٤٣٦) پس از سقوط جرثقیل بزرگ در داخل مسجدالحرام ، ١۰٧ نفر کشته و ۲۳۸ نفر دیگر زخمی شدند.

۱۱- در ۱۶ دی ۱۳۸۴(٥ ذوالحجه ١٤٢٦) در سقوط هتلی در مرکز مکه ۷۶ نفر کشته شدند.

۱۲-در۲۶ فروردین ۱۳۷۶(٧ ذوالحجه ١٤١٧) در آتش سوزی در چادرهای حجاج در منا ۳۴۳ زائر کشته و بیش از ۱۵۰۰ زخمی شدند.

۱۳-در۲۹ آبان ۱۳۵۸(٢٩ ذوالحجه ١٣٩٩): صدها نفر از افراد مسلح مخالف پادشاهی سعودی به مدت دو هفته در مسجد جامع مکه تحصن کردند و ده ها زائر را به گروگان گرفتند. این مکان در چهارم دسامبر هجوم آورد و نتیجه درگیری ها ۱۵۳ کشته و ۵۶٠ زخمی بود.

۱۴-درآذر ۱۳۵۴(ذوالحجه ١٣٩٥) آتش سوزی گسترده ای در اردوگاه های حجاج نزدیک مکه رخ داد و منجر به کشته شدن ۲۰۰ نفر شد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:علت حادثه حج خونین ۱۳۶۶.

حج خونین ۶ ذیحجه ۱۴۰۷

زیر پل «حجون»،میدان معابده.

۹ مرداد ۱۳۶۶ شمسی(۶ ذیحجه ۱۴۰۷)، مراسم برائت از مشرکین در مکه مکرمه توسط دولت سعودی به خاک و خون کشیده‌ شد و در این میان عده‌ای از حجاج ایرانی به شهادت رسیدند، زیر پل «حجون»میدان «معابده»

در این واقعه ۲۷۵ تن از حجاج ایرانی، ۸۵ عربستانی از جمله نیروی پلیس و ۴۵ تن از حجاج دیگر کشورها کشته و شماری نیز زخمی شدند.
زیر پل  حجون،میدان معابده
 ۹ مرداد ۱۳۶۶( ٤ ذوالحجه ١٤٠٧) تفاوت ماه قمری ایران-عربستان

البته بر اساس اعلام رسمی دولت سعودی ۴۰۵ نفر در این حادثه جان باختند
۶۴۹ نفر زخمی (۳۰۳ ایرانی، ۱۴۵ عربستانی و ۲۰۱ از دیگر ملیت‌ها) شدند.

یکی ازحجاج ایرانی می گوید:صبح روز بعدازحادثه، یعنی هفتم ذی الحجه، وقتی برای نماز صبح به حرم رفتم، در دو طرف بازار ابوسفیان، به زبان‌های انگلیسی، اردو و دیگر زبان‌ها روزنامه هایی گذاشته بودند تا مردم بیایند و خودشان آن‌ها را بردارند. من یک روزنامه اردو زبان به نام «عکاظ» را برداشتم. دیدم در تیتر اول آن نوشته بودند:

«ایرانی‌ها دیروز برنامه داشتند که خانه کعبه و مسجدالحرام را تسخیر کنند و امام کعبه را به قتل برسانند و از بلندگوی مسجد الحرام اعلام کنند که از امروز به بعد مسلمانان باید به طرف قم نماز بخوانند».

این اولین تبلیغ سوء علیه راهپیمایی برائت از مشرکین بود که من از آن تعجب کردم.
مشاهدات«سید حسین رضوی کشمیری»مترجم بعثه امام خمینی و شاهد عینی فاجعه خونبار حج سال ۶۶ در مکه.

«حجت الاسلام  محمد افشاری»  روحانی یکی ازکاروانها است که در واقعه­ جمعه­‌ی خونین حج سال ۱۳۶۶ حضور داشته و خاطرات خود از این اتفاق تلخ را در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، بیان می­‌کند:

ظاهرا نیروهای سعودی از قبل برنامه داشتند که به زائران در این روز صدمه بزنند. وقتی امیرالحاج ایران«حجت الاسلام مهدی کروبی» مشغول سخنرانی بود.

نیروهای سعودی با «آیینه» نور آفتاب را به صورت کروبی می انداختند تا او را اذیت کنند

ضمن اینکه فیلمبردارهای زیادی هم کار می‌کردند و از صحنه‌های مختلف فیلم و عکس می‌گرفتند.

بعد از سخنرانی، آقای «مرتضایی فر» «مرتضایی فر»(وزیر شعار)که درآنجاصحنه گردان تظاهرات بود، اعلام کرد که یک هلی‌کوپتر آمریکایی در خلیج فارس سقوط کرده و چند آمریکایی کشته شدند. این خبر مردم را بیشتر شارژ کرد.

بعد به حاجی‌ها «دستور راهپیمایی داده شد». جمعیت به منطقه ای رسید که نیروهای امنیتی سعودی را در مقابل خود دید اما دستور آمد که به طرف مسجد الحرام  راهپیمایی راادامه دهند.(سعودی های خیال کردندکه ایرانی هاقصدتسخیرمسجدالحرام راداند!)

افشاری می گوید:سعودی‌ها می‌خواستند جلوی تظاهرات را بگیرند و ایرانی‌ها هم دستور توقف نداشتند، لذا درگیری شروع شد.

نیروهای سعودی در ساختمان‌های اطراف خیابان مستقر بودند و از طبقات بالا با آجر و لوله آهن و اجسام دیگر به طرف جمعیت پرتاب می‌کردند.

 

من زیر پل ایستاده بودم. در جلوی جمعیت حدود ده، ۲۰ نفر« آرم قدس » را حمل می‌کردند که در بین آنها یک مسلمان سیاه پوست آمریکایی هم بود.

اینها چند متری از پل عبور کرده بودند که ناگاه این آمریکایی هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.

یکی از افراد کاروان ما را که تیر به شکمش خورده بود در پارچه ای گذاشتند و آوردند. من او را نشناختم. غروب بود و هوا کم کم تاریک می‌شد.

«حجت الاسلام احمدهمتی» نماینده مشکین شهر را که قد بلندی هم داشت دیدم که دست‌هایش خونی بود. ایشان به من گفت که دو مأمور امنیتی از پل به پایین کشیده شدند و مردم هم تا حد مرگ آنها را زدند. مردم خیلی غضبناک شده بودند. به هر حال سعودی‌ها با هر وسیله‌ای که در دست داشتند ایرانی‌ها را می زدند. کم کم داشتیم برمی‌گشتم که ناگاه فشار جمعیت مجددا زیاد شد.

در آنجا یک «ساختمان نیمه کاره »شش، ۷ طبقه وجود داشت که مشهور به ساختمان فلسطینی‌ها بود،تمام جمعیت می‌خواست وارد این ساختمان شوند تا در واقع پناه بگیرند.

حجت الاسلام محمدافشاری:درِ ساختمان هم به اندازه ای نبود که آن جمعیت بتواند از آن وارد یا خارج شوند، لذا جمعیت در کنار در به صورت متراکم ایستاده بودند.

در همین جا ما گیر افتادیم. در این زمان نه عمامه‌ای داشتم و نه کفشی. تمام پاهایم به خاطر شیشه‌های شکسته خونی بود.

در آن شلوغی بعضی از پیرمردها و پیرزنها روی زمین افتاده بودند و کسی نمی‌توانست آنها را نجات بدهد. یکی از پیرزن‌ها دست‌های مرا گرفت و هر کاری کرد که خودش را بالا بکشد نتوانست. هنوز آفتاب غروب نکرده بود، گفتم خدایا آیا ما امشب را می‌بینیم؟ یعنی آنقدر فشار زیاد بود و کشتار کرده بودند امید نداشتم که شب را ببینیم، باور نداشتم که زنده بمانیم.

به هر حال به هر طریقی بود وارد ساختمان فلسطینی‌ها شدیم. وقتی وارد شدم دیدم آقای «آیت الله محمدعبایی خراسانی»(نماینده مشهد دردوره ششم مجلس شورای اسلامی) هم داخل ساختمان شد. از طریق یک پنجره وارد یک اتاق شدم بعد از مدتی از اتاق بیرون آمدم و وقتی خلوت‌تر شد از در اصلی ساختمان وارد شدم و از طریق پله ها بالا رفتم. کف ساختمان همچنان شنی بود و آماده نشده بود طبقه دوم در یکی از اتاق‌ها مقداری دراز کشیدم تا قلبم آرام شود. ضربان قلبم تند شده بود.

حجت الاسلام افشاری می گوید:همین طور که دراز کشیده بودم صدای تیراندازی هم می‌آمد. حدود نیم ساعت دراز کشیدم و بعد پایین آمدم. طبقه پایین دیگر خلوت شده بود و فقط چند تن از خانم‌ها مانده بودند. یکی دو تا از خانم‌ها پیراهن عربی مرا گرفتند و با هم از ساختمان بیرون آمدیم.

وقتی قدم به بیرون گذاشتیم دیدیم اینجا دنیای مردگان است جنازه‌ها توی خیابان و در محوطه افتاده بود.

پیرمردی مصری را دیدم که بی جان افتاده بود. همه‌اش جسد بود و کیف ها و چادرها. در قسمت چپ هم کوچه‌ای بود که نیروهای حزب الله لبنان آنجا ایستاده بودند و مردم را راهنمایی می‌کردند. 

 با راهنمایی همین افراد به محوطه‌ای رسیدیم که دیگر وضعیت عادی بود. در اینجا زنها که از کاروان ما بودند به طرف من آمدند و پیراهن من و چادرهای همدیگر را می‌گرفتند پاهایم به دلیل راه رفتن روی شیشه‌های شکسته حسابی زخمی و خونی شده بود اما از بس که ناراحت بودم زخم پا را فراموش کردم.

چند روز بعد این زخم ها عفونت کرد وقتی برای معالجه‌ی زخم پا رفته بودم، گفتند افرادی مراجعه می‌کنند که دست و پا قطع شده اند و چشم‌هایشان در آمده، آن وقت تو برای زخم پا مراجعه می‌کنی به هر حال پای من هم بعد از مقداری درمان خوب شد.

مدیرکاروان حج(شاهدصحنه جنایت سعودی)می گوید:در آن صحنه شخصی را دیدم که چشم راستش از کاسه بیرون آمده بود و آویزان شده بود و با آن حالت دنبال خانمش می‌گشت.

به هر حال همراه حدود بیست زن که از کاروان ما بودند به طرف مقر کاروان راه افتادیم و مسیر سه کیلومتری را طی کردیم تا به منزل رسیدیم. کسی از کاروان ما کشته نشد.

روحانی کاروان می گوید:ما وقتی وارد شدیم، مردها آمدند و دست زنهایشان را گرفتند و بردند. یک نفر به من نگفت که حالت چطور است!.

افشاری می گوید:از بس در این مدت ناراحتی و چشم انتظاری کشیده بودند مرا فراموش کردند. اما روز بعد به من مراجعه می کردند و اظهار تشکر می‌کردند و می‌گفتند: از بس ما ناراحت بودیم و حواسمان پرت بود یادمان رفته بود که از شما تشکر کنیم.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درگزارش آقای افشاری،اندکی اصلاحات+افزودن تصاویرانجام داده ام.

امیرالحاج ایران ازاول انقلاب تاکنون

نمایندگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت  «بعثه» نامیده می‌شود در ۲۹ شهریورماه ۱۳۵۸ و با فرمان حضرت امام خمینی به منظور نظارت بر امور حج تشکیل شد که بر اساس آن سرپرست حجاج ایرانی توسط رهبری کشورمان منصوب می‌شود.

۱- «آیت‌الله محمدرضا توسلی» ۲۷ شهریورماه ۱۳۵۹ به عنوان اولین سرپرست حجاج ایرانی توسط امام‌خمینی  منصوب شد.

۲- «آیت الله سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها» ۱۴ مرداد ۱۳۶۱ سرپرست حجاج ایرانی شد.

۳- «حجت الاسلام مهدی کروبی»در سال ۱۳۶۴ به عنوان سرپرست حجاج ایرانی منصوب شد و در طول مدیریت وی که تا زمان حیات امام خمینی ادامه داشت.

حج تعطیل شد(اعزام زائرین ایرانی به حج متوقف شد)،عربستان  در سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۶۹ اجازه ورود زائران ایرانی برای انجام مناسک حج تمتع را نداد.

۴- «آیت الله محمد محمدی‌ ری‌شهری» در ۲۶اردیبهشت ۱۳۷۰ باحکم آیت الله خامنه ای(سال دوم رهبری) به عنوان سرپرست حجاج کشورمان  منصوب شد.

حجت‌الاسلام ری‌شهری در مراسم تودیع خود گفت: «من ۲۰ سال است که در سازمان حج و زیارت، نماینده ولی‌فقیه هستم و دو بار در طول مسئولیتم، یک‌بار ۱۵سال پیش و یک‌بار هم سه سال پیش، نزد مقام معظم رهبری رفته و از او خواستم که مسئولیت را به دیگران بسپارد. اما در هر دو بار مقام معظم رهبری به من لطف فرمودند و از من خواستند تا همچنان در مسؤولیت خود در سازمان حج و زیارت باقی بمانم»

۵- «آیت الله حاج سید علی قاضی عسگر»  دردیماه ۱۳۸۸ بعنوان سرپرست حج منصوب شد.

هشدار رهبر انقلاب تأثیر مستقیم در پیگیری‌ حادثه منا داشت

تودیع-معارفه محمدی ری شهری..قاضی عسکر،امیرالحاج۲۶ دی ۱۳۸۸

۶- «حجت الاسلام عبدالفتاح نواب»(نماینده بعثه ایران در عربستان)۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸بعنوان سرپرست حج منصوب شد.

مراسم تکریم و معارفه نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت

تودیع آیت الله علی قاضی عسکر ،معارفه حجت الاسلام  سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت

مراسم تکریم و معارفه نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت

«علیرضا رشیدیان» رییس سازمان حج و زیارت ایران شد

پذیرش مسئولیت جدید عامل رفتن من از سازمان حج و زیارت شد

تاآذر  ۱۳۹۵  ریاست  سازمان حج و زیارت را«سعید اوحدی»بعهده داشت.

۶ ژوئیه"جولای"روز جهانی بوسه(Kissing Sailor Statue)مجسمه بوسه ملوان

​وقتی« بی حیایی »فرهنگ  می شود

بی شرمی یک مردمست ،الگوی افتخاری شدبرای نسل بعد

مردمستی درآمریکا نامزدش رااشتباهی گرفته بود،دختری رادرمیدانی درآغوش می کشد،درحالی که مردم حاضرازاین بی حیایی متعجب شده بودند!اما ۴۵ سال بعد این بی عفتی «الگوی فرهنگی» شدبرای  آمریکا وانگلیس....روز ولنتاین

(Kissing Sailor Statue) «مجسمه بوسه ملوان»

۶ ژوئیه؛ روز جهانی بوسه
 روز ۶ ژوئیه روز جهانی بوسه است. مبتکر این روز جهانی کشورانگلیس بود و سال ۱۹۹۰ ابتدا به نشان ضدیت با اشراف و اقشار بالای این کشور و رفتار و افکار محافظه کارانه آنها آغاز شد.


توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:یک ملوان آمریکایی یک زن پرستار را در میدان تایمز نیویورک درآغوش می گیرد و می‌بوسد.

«آلفرد آیزنشتت» عکاس آلمانی تبار، در(۲۳مرداد۱۳۲۴)۱۴آگوست ۱۹۴۵ در «روز پیروزی آمریکا بر ژاپن» این بوسه را به تصویر کشید.

مجسمه ای در حال بوسیدن در میدان تایمز»شهر نیویورک  ،تقاطع خیابان ۴۴ و خیابان ۷ 

ملوان ارتش آمریکابخاطرپیروزی درجنگ باژاپن «مشروبات الکلی»زیادی مصرف کرده بود،زنی رادر مقابل چشمان حاضرین درآغوش میکشد-به خیال اینکه نامزدش است که درسینماباهم آشناشده بودند-می بوسد،آن خانم هم بدش نیامدازاین نواشهای عاشقانه،عکاسی( آیزنشتت)ازاین صحنه عکس می گیرد..بعدهااین صحنه بی شرمانه می شودسُنبل عشق وعواطف ،مجسمه ازاین هم آغوشی ساخته می شود،روز بوسه نامیده می شود که درچنین روزی هرمردی ،مجازاست که هر زنی راببوسد.

درآغوش گرفتن ملوان«میدان تایمز»نیویورک.

این بوسه ازبدمستی بوده،همانطورکه درتصویرمشاهده میکنید،همه ازحرکت این مردِملوان متحیرشدند!ازبس که مشروب خورده بوده یک خانم رابادوست دخترش اشتباهی گرفته بود.

«جرج مندونسا» ملوان نیروی دریایی ارتش آمریکا که با عکس مشهور «بوسه» که در سال ۱۹۴۵ در میدان تایمز نیویورک گرفته شد به شهرت رسید، در ۹۵ سالگی از دنیا رفت.

رادیوفردامی نویسد:بسیاری تصور می کردند زوج در حال بوسه یکدیگر را می شناسند اما اینطور نبود. چنددهه پس از انتشار عکس، «گرتا فریدمن» به عنوان زنی که بوسیده می شود شناسایی شد.

خانم «فریدمن» از نجات یافته های هولوکاست بود که در اتریش بزرگ شده بود. او هنگام گرفتن این عکس، ۲۱ ساله بود و به عنوان دستیار دندانپزشک مشغول کار بود.

این عکس که نماد  پایان جنگ جهانی دوم است توسط «آلفرد آیزنشتت» گرفته شد و نخستین بار در مجله «لایف» چاپ شد.

آقای« مندونسا» ادعا کرد ملوانی که در این عکس است خودش است و بعدها به لطف فن آوری های شناسایی چهره مشخص شد ادعای او درست است.

 ملوان صاحب عکس بوسه مشهور میدان تایمز نیویورک درگذشت

صدای امریکانوشت:آقای مندونسا در مصاحبه ای که در سال ۲۰۱۵ با شبکه خبری «CNN» داشت گفت :آن روز با دختری به نام «ریتا پتری» درسینما دیدم وآشناشدیم،پس از آن،به رستورانی رفتیم و به مناسبت پیروزی در جنگ، مشروب خوردیم ،قراربعدی ما «میدان تایمز»بود.

در آنجا، مندونسا ۲۲ ساله ، این زن پرستار را دید و گمان کرد «ریتا» است.

۳۵ سال بعد

پرستار و ملوانی که سالها هویت‌شان برای جهان ناشناخته بود و حتی چند نفر به صورت جعلی مدعی شدند که آنها شخصیت‌های حاضر در عکس هستند. اما تا دهه ۱۹۸۰ مشخص نشده بود که هویت واقعی دو فرد صاحب این بوسه به یاد ماندنی چه کسانی هستند.

آقای ملوان« مندوزا» در مصاحبه‌ای گفته بود که در دهه ۱۹۸۰ و با دیدن این عکس در یک مجله، متوجه شده که تصویر بوسه‌اش تا چه اندازه مشهور شده است.

خانم «فریدمن» که پرستار جوان این عکس است هم چندین دهه بعد از ثبت عکس شناسایی شد.

«گرتا زیمرفریدمن» گفت :من تا دهه ۱۹۶۰ اطلاعی از این عکس نداشتم تا زمانی که آن را در کتاب آلفرد ایزن‌اشتات، عکاس این عکس دیدم.

خانم فریدمن: من درمیدان منتظرهمسرم بودم که دیدم یک نفرمرادرآغوش گرفت!

خانم فریدمن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۶ و در اثر ذات‌الریه درگذشت. او در خصوص آن عکس گفته است که در آن روز با همسر آینده خود قرار داشته است و در عکس‌های دیگر «همسرِخانم فریدمن» نیز دیده می‌شود.

خانم فریدمن گفت : تا پیش از آن بوسه،  من  و مندوزا هرگز یکدیگر را نمی‌شناختنم و آن بوسه بیشتر شبیه لحظه‌ای بود که یک نفر در حال جشن گرفتن یک شادی است و اتفاق رمانتیکی در کار نبوده است.

آقای مندوزا نیز که یک ماهیگیر بازنشسته بود، به دلیل بیماری قلبی ۱۷ فوریه ۲۰۱۹ جان خود را از دست داد.

مندونسا می گوید از آنجایی که پرستاران فداکار در جنگ را دیده بود، برای تشکر زن جوان را در آغوش کشید و بوسید.

خانم فریدمن این عکس را بیست سال بعد دید و خودش را شناخت. او، این بوسه را «بوسه پیروزی» خواند و گفت بوسه، عاشقانه نبوده است.

«گرتا فریدمن» در سال ۲۰۱۶ و زمانی که ۹۲ سال داشت در ریچموند ویرجینیا از دنیا رفت.

«مجسمه بوسه ملوان»(Kissing Sailor Statue) بندر سن دیگو»امتداد ساحل کالیفرنیا 

شرکت کنندگان در «بوسه درمیدان تایمز» درپای مجسمه ملوان را در حال بوسیدن یک پرستار  ۱۴ آگوست.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آمریکایی ها درسالگرد «روز VJ »(روزپیروزی آمریکا برژاپن) مردان وزنان درمیدان تایمز جمع می شوند وبه بهانه آن «ملوان مست»که ازسرخوشی پیروزی درجنگ، براثرمصرف زیادی مشروبات الکلی ،عقل ازسرش پریده بود،،گیج ومنگ بود،(خانم دیگری را بجای معشوقه اش گرفته ومی بوسید)

اینها هم همدیگررادرآغوش گرفته ونگرفته می بوسند!(زنانی که می آیندبرای مطالبه بوسه ومردانی که قبول زحمت می کنند!..شایدانتظاردارند،مجسمه شان برمیادین نیویورک نصب شودکه اینقدربال بال می زنند!بقول خودشان:بوسه زدن ملوان بر پرستار را بازسازی می کنند.

حدود ۷۰ هزار سرباز از انگلیس و کشورهای مشترک المنافع در جنگ علیه ژاپن جان خود را از دست دادند.
درواقع جنگ در ماه مه۱۹۴۵(اردیبهشت ۱۳۲۴) پایان یافته بود اما بسیاری از سربازان ، ملوانان  متفقین ، هنوز در شرق آسیا علیه ژاپن می جنگیدند.
 متفقین به ژاپن گفته بودند که در ۲۶ ژوئیه ۱۹۴۵(۴ مرداد ۱۳۲۴) تسلیم شود،ژاپن پیروزی درمیدان رامی طلبید،متفقین(آمریکا وانگلیس) که شکست رانزدیک می دیدند،متوسل به بمب اتمی شدند،برای تسلیم شدن ژاپن فاقدام به بمباران شیمایی کردند.

شهر هیروشیما ژاپن در ۶ اوت بمباران شد و شهر ناگازاکی سه روز بعد ، در ۹ اوت بمباران شد.
در ۶ اوت سال ۱۹۴۵(۱۵ مرداد ۱۳۲۴) یک بمب افکن آمریکایی با پرتاب یک بمب اورانیومی بر فراز هیروشیما در ژاپن، باعث کشته شدن ۱۴۰ هزار نفر شد.
دست‌کم ۷۴ هزار نفر در بمباران اتمی ناکازاکی جان خود را از دست دادند و ۷۵ هزار نفر دیگرمجروح شدند.

سه روز بعد۹ اوت سال ۱۹۴۵( ۱۸ مرداد ۱۳۲۴) دومین بمب اتمی بر روی شهر ناگاساکی پرتاب شد. دو هفته بعد ژاپن محاصره شد و جنگ جهانی دوم پایان یافت.

پیروزی متفقین  بر ژاپن«روز VJ» یعنی روز۱۵ آگوست ۱۹۴۵( ۲۴ مرداد ۱۳۲۴)جشن گرفته شد و این پایان جنگ جهانی دوم بود.

 «هری اس ترومن» ، رئیس جمهور آمریکا ،خبرشکست ژاپن  را در یک کنفرانس خبری در کاخ سفید در ساعت ۱۹ عصر ۱۴ آگوست۱۹۴۵(۲۳ مرداد ۱۳۲۴) اعلام کرد،در نیمه شب همان روز ، نخست وزیر  انگلیس«کلمنت ریچارداتلی» آن را تأیید کرد 

چندروز بعد ، «هیروهیتو» امپراطور ژاپن ،درمصاحبه با رادیو  اعلام تسلیم کرد.
۱۵ آگوست ۱۹۴۵ لحظه ای بود که «متفقین»باجنایتی عظیم،  پیروزی خود را بر ژاپن رقم زدند.
این‌ جنگ، که‌ بین‌ دو بلوک‌ متحدین‌ (آلمان‌ و ایتالیا و ژاپن‌) و متفقین‌ (انگلیس‌ و فرانسه‌ و آمریکا و شوروی) درگرفت.۱۵ آگوست ۱۹۴۵ متفقین، پیروزی خود را بر ژاپن رقم زدند

ازآن زمان ۱۵ آگوست ۱۹۴۵( ۲۴ مرداد ۱۳۲۴) رسماً به عنوان روز پیروزی بر ژاپن نامگذاری شد و سرانجام جنگ جنگ جهانی دوم پایان یافت.

توضیح مدیریت سایت -پیراسته فر:ماجرای  ناکازاکی و هیروشیما

سمت راست-هیروشیما-چپ-ناکازاکی ساعت ۸:۱۵ صبح دوشنبه ۶ آگوست ۱۹۴۵ (۱۵ مرداد ۱۳۲۴)

جنگ جهانی دوم۲۱ سال پس از پایان جنگ جهانی اول:در سال ۱۹۴۴ و اوایل سال ۱۹۴۵، نبرد در سراسر منطقه‌ی پاسیفیک، شامل میدان‌های نبرد اصلی لیته (Leyte)، ایوو جیما (Iwo Jima) و اوکیناوا (Okinawa)، ادامه داشت. در اواخر بهار سال ۱۹۴۵، اکثر متصرفات ژاپن آزاد شد و نیروهای متفقین در حال نزدیکی به جزایر ژاپنی بودند. وقتی‌که آن‌ها کاملاً به ژاپن نزدیک شدند، شروع به بمباران سنگین شهرهای اصلی ژاپن نظیر توکیو کردند.

همه آن چه که درباره بمباران اتمی هیروشیما لازم است بدانید

این فرآیند تا تابستان ۱۹۴۵(مرداد ۱۳۲۴) ادامه داشت تا اینکه در اوایل اوت(۱۵مرداد) همین سال، ایالات‌متحده دو بمب اتمی را بر سر شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخت. ژاپن که از خرابی‌های غیرمنتظره‌ی این دو بمب در شوک فرو رفته بود، چند روز بعد خود را تسلیم کرد.

«جنگ جهانی دوم »ازسپتامبر ۱۹۳۹ الی سپتامبر ۱۹۴۵بطول انجامید/ازشهریور۱۳۱۸(رجب۱۳۵۸)الی شهریور۱۳۲۴(رمضان۱۳۶۴)

این‌ جنگ، که‌ بین‌ دو بلوک‌ متحدین‌ (آلمان‌ و ایتالیا و ژاپن) و متفقین‌ (انگلیس و فرانسه‌ و آمریکا و شوروی) درگرفت.بفیه کشورهای درگیر«حامیان»طرفین بودند

علت جنگ:وضعیت‌ اسفبار زندگی‌ مردم‌ آلمان‌ به‌ دنبال‌ شکست‌ در جنگ‌ جهانی‌ اول‌ و الزام‌ دولت‌ آلمان‌ به‌ پرداخت‌ غرامت‌ جنگی‌ سنگین، جنون هیتلر.

بهانه‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ ، ابهامات‌ عهدنامه‌ ورسای (۷ مه‌ ۱۹۱۹) که‌ مُهرتأییدی بودبرپایان‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌.

روزنامه لس‌آنجلس تایمزدر۲۰۱۶درباره بمباران ژاپن می نویسد

بمب افکن آمریکایی B-۲۹ بمب اتمی معروف به پسر کوچک (little Boy) را در ۶ اوت ۱۹۴۵(۱۵مرداد۱۳۲۴) در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم به روی این شهر انداخت، 

بمب بزرگ«مردچاق»بمب اتمی دیگری در ۹ اوت۱۹۴۵(۱۸مرداد۱۳۲۴) بر روی شهر ناکازاکی انداخته شد.

حدود ۳۵۰ هزار غیرنظامی و کادر نظامی در زمان بمباران در هیروشیما زندگی می‌کردند. در یک آن هزاران نفر کشته شدند، تا دسامبر ۱۹۴۵(دی۱۳۲۴) حدود ۱۴۰هزار نفر در هیروشیما در نتیجه تشعشعات شدید و دیگر عواقب فوری این انفجار مانند آتش‌سوزی جان باختند.

مسئولین نظامی ژاپن فکرش رانمی کردند که بمباران اتمی شوند(درانتظارموشکهای متعارف بودند)صبح روز دوشنبه ۶ هزاردانش آموزان را به یک منطقه امنی برده بودندوامابمباران اتمی که شد،کسی زنده نماند

در میان جان باختگان دوازده اسیر جنگی آمریکایی که در هیروشیما نگه‌داری می‌شدن بودند و ۲۰هزار تن از اهالی کره جنوبی که به عنوان نیروی کار اجباری به این شهر اعزام شده بودند نیز در میان کشته شدگان بودند.

بمب «پسر کوچک» یک بمب اورانیومی بود که با حدود ۵۰ کیلوگرم مواد شکافت‌پذیر انباشته شده بود،که کمتر از یک کیلو از این مواد در در معرض شکافت قرار گرفت. این بمب هرگز با زمین برخورد نکرد و در ارتفاع ۶۰۰متری بالای این شهر منفجر شد.هرچه ارتفاع بیشترباشد، خسارت زیادتر است.

ناگفته‌هایی از جنایت اتمی آمریکا علیه ژاپن/  دلیل سکوت توکیو در مقابل واشنگتن چه بود؟ + تصاویر

«پسر کوچک» در بالای یک بیمارستان در حدود ۳۰۰متری از پل آیویی نقطه هدف منفجر شد. قدرت این انفجار برابر ۱۶ هزار تن از مواد منفجره متعارف بود.

بیش از ۹۰ درصد ساختمان‌های هیروشیما نابود یا غیرقابل بازسازی شدند. پرتوهای گرمایی شدید ناشی از توده آتشین تا ۳کیلومتری نقطه انفجار کشیده شد.

دمای این انفجار در ارتفاعات این انفجار به ۲۰۰۰ درجه سانتیگراد رسید. در روی زمین، خطوط راه آهن آتش گرفتند. بطری‌های شیشه‌ای ذوب شدند و سفال‌های سقف به نقطه جوش رسیدند.

تاشعاع۲۷کیلومتری پنجره‌ها شکسته شدند، پس از انفجار اولیه فشار هوا در کانون این انفجار به سرعت سقوط کرد که باعث شکل‌گیری« باد معکوس قوی» شد.

 نیم ساعت پس از این انفجار باران رادیواکتیو سیاه شروع به بارش(باران سمی) کرد. مردم تشنه از این باران آلوده نوشیدند!.

آتش‌سوزی‌ها تا سه روز پس از انفجار ادامه داشت.

نکته:مخترع این بمب یک ژاپنی بنام« آنتن یاگی‌ (Yagi)» بود

مشهور است که «جی. رابرت اوپنهایمر» فیزیکدانی که نقش محوری در تولید بمب اتم ایفا کرد در پی اولین آزمایش موفق این بمب به نقل از یک کتاب مقدس «هندو» گفت: « اینگ من الهه مرگم، نابود کننده جهان ها»./پایان.