پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

کودتا"گینه"بازداشت رئیس جمهور

«مامادی دومبوی»فرمانده واحد نخبه ماموریت ویژه در ارتش«رهبری کودتا »رابعهده دارد.

کودتادرکشور«گینه»بازداشت رئیس جمهور(آلفا کُنده) و انحلال دولت در پی کودتای نظامی

رسانه‌ها اعلام کردند، تنش‌های امنیتی امروز، یکشنبه (۱۴ شهریور ۱۴۰۰)در کوناکری پایتخت جمهوری گینه در غرب آفریقا در پی تلاش‌های کودتای نظامی در این کشور روی داده و تصاویری از بازداشت رئیس‌جمهوری گینه منتشر شده است.

 ایسنا، به نقل از مجلة Jeune Afrique  نوشت:تلاش برای کودتا به رهبری عناصر واحد نخبه ماموریت ویژه در ارتش انجام گرفت که بسیار آموزش دیده و مجهز است و منطقه‌ای که کاخ ریاست‌جمهوری در آنجا قرار دارد از صبح امروز هدف حملات شدید خمپاره‌ای قرار گرفت.

منابع موثق اعلام کردند، کودتاچیان نظامی« آلفا کنده»(Alpha Conde) ۸۳ ساله و تعدادی از مسؤولان دیگر را بازداشت کردند.

آلفا کنده از سال ۱۳۸۹شمسی  رهبری گینه را بر عهده دارد. در آبان ۱۳۹۹، در انتخابات بعدی هم پیروز شد. پس از انتخابات، شورش‌هایی در این کشور آغاز شد که چندین نفرکشته شدند.

 ویدیویی از «آلفاکنده »رئیس جمهور گینه در محاصره نظامیان

مجله مذکور افزود: کودتا که توسط عناصر «واحد نخبه ماموریت ویژه در ارتش» هدایت می‌شود در سال ۲۰۱۸ تاسیس شده است. رهبری کودتاچیان را «مامادی دومبوی» فرمانده این واحد برعهده دارد که عنصر سابق هنگ خارجی فرانسوی است.

دومبوی(فرمانده واحد نخبه ماموریت ویژه در ارتش) در اظهاراتی ضبط شده، انحلال دولت و توقف فعالیت آن طبق قانون اساسی و مسدود شدن مرزهای کشور را اعلام کرد.

خبرگزاری نووستی روسیه نیز به نقل از یک منبع محلی گزارش داد، مقامات ۲۵ نظامی که در تلاش برای کودتا دست داشتند، بازداشت کردند.

سایت Guinee News نیز گزارش داد صدای تیراندازی در مناطق مختلف پایتخت و حومه آن به گوش می‌رسد. ارتش به طور گسترده در پایتخت مستقر است.

خبرگزاری رویترز به نقل از منبع نظامی گزارش داد، تنها پل ارتباطی محله «کالوم» در پایتخت که دربرگیرنده اکثر وزارتخانه‌ها و کاخ ریاست جمهوری است، بسته شده و تعداد زیادی نیروی تا دندان مسلح در اطراف کاخ مستقر هستند. 

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:کشور«گینه بیسائو»(Guinea-Bissau) کمتراز۲میلیون نفرجمعیت دارد.

از مساحت   ۳۶٬۱۲۵ کیلومتر مربعی مساحت گینه،۸٬۱۲۵کیلومتر مربع آب و ۲۸٬۰۰۰ کیلومتر مربع خشکی تشکیل شده است.

پروتئین "سنبله"(S) چیست؟مصونیت واکسن کرونا

پروتئین «سنبله» چیست؟

ویروس کرونا شامل چهار پروتئین(protein) ساختاری است:

۱-سنبله (S)spike» .

۲- پاکت (E)«envelope»(غشای چربی).

۳-غشای (M)«membrane».

۴- نوکلئوکپسید (N)«nucleocapsid».

نام ویروس کرونا از برآمدگی هایی مانند برجستگی هایی که شبیه تاج است گرفته شده است. این ویروس ها از پروتئین سنبله برای اتصال به پروتئین های سلول میزبان برای ورود به بدن استفاده می کنند. در مورد SARS-CoV-2 ، پروتئین های سنبله آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین «angiotensin» (گیرنده ACE2) را با میل بالا به سلول های انسانی متصل می کنند.

نقش تأثیرگذار پروتئین سنبله 
اگرچه ویروس کرونا از پروتئین های مختلف برای تکثیر و حمله به سلول ها استفاده می کند ، اما پروتئین سنبله اصلی ترین پروتئین سطحی است که از آن برای اتصال به گیرنده استفاده می کند. پس از اتصال پروتئین سنبله به گیرنده سلول های انسانی ، غشای ویروسی با غشای سلولی انسان ترکیب می شود و به ژنوم(genome) ویروس اجازه ورود به سلول های انسانی و شروع عفونت را می دهد.

نحوه ورود ویروس دربدن وبه سلولها و تکثیروتولید مثل.

مطالعات همچنین نشان داده است که پروتئین S مهمترین نقش را در چسبندگی ، همجوشی و ورود ویروس ایفا می کند و به عنوان هدف توسعه آنتی بادی ها ، مهار کننده های ورود و واکسن ها عمل می کند.

چسبندگی پروتئین سنبله

تصویر سه بعدی پروتئین سنبله SARS-CoV-2-همچنین به عنوان 2019-nCoV شناخته می شود ، ویروسی که باعث COVID-19 می شود

پروتئین سنبله از یک زنجیره خطی(linear chain) از 1,273 آمینو اسید( amino acids) تشکیل شده است که به طور مرتب در یک ساختار جمع شده و دارای 23 مولکول قند(sugar molecules) است. پروتئین های سنبله درتلاش به هم بچسبندگی است و سه مولکول سنبله جداگانه به یکدیگر متصل شده و یک واحد سه بعدی عملکردی را تشکیل می دهند.

این« سنبله» را می توان به واحدهای عملکردی متمایزی تقسیم کرد که به عنوان حوزه ها شناخته می شوند و عملکردهای بیوشیمیایی مختلف پروتئین را انجام می دهند ، مانند اتصال به سلول هدف ، ادغام با غشاء و اجازه نشستن سنبله روی پاکت ویروسی.

«پروتئین سنبله »کروناویروس با اتصال به گیرنده ای در سلولهای تنفسی به نام آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین(angiotensin) ،«enzyme 2» یا «ACE2،11» ، ورود به سلولهای میزبان را واسطه می کند ، وجود آنتی بادی ها علیه آن ممکن است خنثی سازی عفونت SARS-CoV-2 را نشان دهد.

برای ارزیابی این ، یک مطالعه سنجش خنثی سازی مبتنی بر ذرات شبه ویروس را انجام داد و مشخص شد که در تیترهای آنتی بادی(antibody) خنثی کننده بین شبه ویروس و SARS-CoV-2 همبستگی مثبت مثبت وجود دارد. این مطالعه نشان می دهد که بیماران ترخیص شده اخیر دارای ایمنی هومورال(humoral) قوی نسبت به SARS-CoV-2.12 بودند

داروهای رقیق کننده خون خطر مرگ بیماران کرونایی را کاهش می دهد

تحقیقات همچنین نشان می دهد که «پروتئین S» تحت تغییرات قابل توجهی قرار می گیرد تا RBD و باقی مانده های کلیدی برای اتصال گیرنده به سلول میزبان را نشان دهد. با توجه به نقش حیاتی RBD در شروع حمله SARS-CoV-2 به سلولهای میزبان ، به یک هدف آسیب پذیر برای خنثی سازی آنتی بادی ها تبدیل می شود.

Receptor-Binding Domain(RBD) «دامنه اتصال گیرنده»

دامنه اتصال گیرنده (RBD) بخش مهمی از ویروس است که در دامنه "spike" قرار دارد و به آن اجازه می دهد تا به گیرنده های بدن متصل شود تا به سلول ها وارد شده و منجر به عفونت شود. اینها همچنین اهداف اصلی در پیشگیری و درمان عفونت های ویروسی ، از جمله «سندرم حاد تنفسی »(acute respiratory syndrome) ویروس کرونا 2 (SARS-CoV-2)-ویروس هستند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: «واکسن پیتکوواک» PittCoVacc

محققین دانشگاه پیتسبورگ( ایالت پنسیلوانیا)آمریکا درحال آزمایش بر روی انسان یک داروی جدید هستند که می تواند با درمان و حتی پیشگیری از ویروس عامل کووید -19 ، همه گیری را متوقف کند.

پایه دارو یک آنتی بادی کوچک اما قوی است که می تواند ویروس را از آلوده شدن سلول ها منع کند. این دارو که« Ab8 »نام دارد ، در پیشگیری و درمان کووید -19 در موش و همستر مثر بوده است.

در یک کنفرانس مطبوعاتی سه شنبه ، مقامات UPMC گفتند که این دارو به ویژه برای بیماران آسیب پذیر که به واکسن پاسخ نمی دهند ، مانند افراد مسن یا افرادی که دارای سیستم ایمنی ضعیف هستند ، مفید خواهد بود.

«دکتر جان ملورز»(Dr. John Mellors) رئیس بیماریهای عفونی،دانشگاه پیتسبورگ در UPMC و Pitt می گوید: "هنگامی که ما واکسن می دهیم ، تعداد زیادی آنتی بادی متفاوت با قدرت متفاوت ایجاد می کنیم." "در اینجا ، با این آنتی بادی ، ما یک مولکول زیستی یکنواخت و قوی می دهیم که تنها وظیفه آن مسدود کردن ویروس است."

لازم به ذکراست این تحقیق درسپتامبر2020آغازشده است.

نقش پروتئین سنبله درویروس کرونا

یورونیوزنوشت:«اندره‌آ گامبوتو» استادیار جراحی دانشگاه پزشکی پیتسبورگ و یکی از نویسندگان این مقاله گفت: «ما در سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۱۴ تجربه قبلی درباره سارس SARS-CoV و مرس MERS-CoV [انواع دیگر ویروس کرونا] داشتیم. هر دو این بیماری‌ها ارتباط نزدیکی با نوع جدید ویروس کرونا دارند.»

وی افزود: «ما در مطالعه‌ها دریافتیم که یک پروتئین خاص با نام پروتئین سنبله برای القای ایمنی در برابر ویروس مهم است. ما دقیقا می‌دانستیم در کجا با این ویروس جدید مقابله کنیم.»

وی تاکید کرد که برای همین تامین اعتبار تحقیقات مربوط به این واکسن بسیار مهم است: «شما هرگز نمی‌دانید که شیوع بعدی کجا اتفاق می‌افتد

«لوئیس فلو» استاد و رئیس بخش درماتولوژی دانشکده پزشکی پیتسبورگ نیز گفت: « توانایی ما برای توسعه سریع این واکسن نتیجه‌ همکاری دانشمندانی با تخصص‌های مختلف برای رسیدن به یک هدف مشترک بود.»

واکسنی که در این پژوهش درباره آن توضیح داده می‌شود و آن را «پیتکوواک» PittCoVacc نامیده‌اند، در مقایسه با واکسن mRNA که به تازگی آزمایش‌های بالینی آن آغاز شده است، رویکرد شناخته شده‌تری را دنبال می‌کند. در این واکسن، از قطعات پروتئین‌های ویروسی ساخته شده در آزمایشگاه، برای ایجاد مصونیت در بدن استفاده شده است. در واقع این پروتئین ویروسی چنین واکنشی را در بدن ایجاد می‌کند. به گفته محققان این پژوهش، نحوه عملکرد این واکسن به مانند واکسن‌های فعلی آنفلوآنزا است.

محققان همچنین از روش جدیدی برای تزریق دارو به بدن با نام «Microneedl»میکرونیدل [سوزن‌های تزریق میکرونی] برای افزایش تاثیرگذاری استفاده کرده‌اند. این تزریق با استفاده از برچسب‌های انگشتی [پچ‌های اندازه نوک انگشت] با ۴۰۰ سوزن بسیار ریز، پروتئین سنبله را به داخل پوست جاییکه قوی‌ترین واکنش سیستم ایمنی را دارد، تزریق می‌کند. میکرونیدل‌ها از جنس شکر هستند و قطعات پروتئین به راحتی در داخل پوست جذب می‌شوند.

دکتر فلو در اینباره گفت: «ما این روش را طبق روشی که واکسن آبله به پوست تزریق می‌شود، توسعه داده‌ایم

وی تاکید کرد که روش‌ جدید پیشرفته‌تر است و کارآیی بالاتری دارد. وی همچنین این روش را بدون درد توصیف کرد.

ویژگی‌های مثبت واکسن برای تولید انبوه چیست؟

این دارو قابلیت تولید در مقیاس گسترده را دارد به‌طوریکه قطعات پروتئینی در کارخانه‌های سلولی تولید می‌شوند و خالص‌سازی پروتئین در مقیاس صنعتی قابل انجام است. تولید گسترده میکرونیدل‌ها با استفاده از یک سانتریفیوژ برای ریختن مخلوط پروتئین و قند درون قالب انجام پذیر است. این واکسن پس از تولید قابلیت نگهداری در دمای معمولی اتاق را دارد و برای حمل و نقل آن نیازمند وسایل سرمایشی نیست.

«دکتر گامبوتو» در این باره گفت: «برای اکثر واکسن‌ها نیازی به تولید در مقیاس بالا در همان ابتدای کار نیست. اما زمانیکه در حال تولید سریع واکسنی علیه یک شیوع جهانی هستید این موضوع نیز ضرورت پیدا می‌کند.»

زمانیکه «واکسن پیتکوواک» PittCoVacc روی موش‌ها آزمایش شد، در مدت دو هفته مقدار زیادی« آنتی‌بادی» (پادتن) علیه ویروس جدید کرونا SARS-CoV-2 تولید شد. کارایی این واکسن روی این حیوانات در طولانی مدت هنوز بررسی نشده است اما طبق تحقیق پژوهشگران میزان پادتنی که در بدن موش‌های آلوده به ویروس مرس MERS-CoV پس از تزریق واکنش تولید می‌شود، برای دست‌کم یک سال حیوان را می‌تواند واکسینه می‌کند. آن‌ها بر این باورند که این واکسن در برابر ویروس جدید نیز از همین فرمول پیروی می‌کند.

نکته مهم دیگر در این واکسن میرونیدل‌های آن است که حتی پس از ضدعفونی شدن با اشعه گاما همچنان قدرت خود را حفظ می‌کنند.

محققان هم اکنون در انتظار دریافت مجوز سازمان غذا و داروی آمریکا در این زمینه هستند تا مرحله آزمایش بالینی آن را آغاز کنند.

پیش بینی می‌شود آزمایش این واکسن در بیماران یک‌سال طول بکشد. اما با توجه به متفاوت بودن شرایط فعلی ممکن است که این زمان کاهش یابد.

در حال حاضر بیش از صدها آزمایش بالینی مختلف در سراسر جهان برای مقابله و درمان ویروس جدید کرونا انجام شده است و متخصصان منتظر نتیجه و انجام مراحل بعدی هستند.

نحوه درگیرکردن ششها

نحوه حمله ویروس کرونا به بدن

پروتئین S (قرمز) ویروس کرونای جدید که به آنزیم مبدل آنژیوتانسین ٢ سلول انسان چسبیده است.

ویروس‌ها از یک سری پروتئین‌های شاخکی در جدار (کپسول) یا غشای خود برای چسبیدن و ورود به سلول‌های بدن انسان استفاده می‌کنند. ویروس کرونای جدید با شاخک S خود به گیرنده‌ای (گیرنده آنزیم مبدل آنژیوتانسین ٢) در سلول‌های ریه انسان چسبیده، به داخل سلول راه یافته و بعد از استفاده از مواد سلولی، با تکثیر خود، سبب واکنش ایمنی و مرگ سلولی می‌شود.

«پوسته پروتئینی ویروس(کرونا) محافظی سخت مانند یک حصار محکم بر روی ماده ژنتیکی آن ایجاد می‌کند که ویروس بتواند به راحتی بین موجودات زنده جا به جا شده و تکثیر شود.

در خارجی ترین لایه ویروس، شاخک‌های پروتئینی وجود دارند که به اتصال ویروس به سلول‌های سالم کمک می‌کنند؛ وقتی ویروس وارد بدن فرد می‌شود شاخک‌های موجود بر سطح ویروس به مولکول‌های گیرنده موجود بر سطح غشا سلول‌های سالم متصل می‌شود و ویروس وارد سلول‌های بدن ما می‌شود.

روش تکثیر

 سلول‌ها نیازی به ورود به هسته سلول‌ها ندارند و می‌توانند مستقیما به بخشی از سلول دسترسی داشته باشند و از این طریق پروتئین‌های مورد نیاز برای تکثیر ویروس را می‌سازند و در نهایت یک ویروس جدید ساخته شده که شروع به حرکت به بافت‌های بدن می‌کند.

کیسه های هوایی

هر کدام از ریه‌ها از چند بخش تشکیل شده است، در حالت عادی هنگامی که تنفس می‌کنیم هوا آزادانه درون نای و لوله‌های تنفسی حرکت می‌کند و سپس وارد کیسه‌های هوایی می‌شود.

این کیسه‌های هوایی خاصیت ارتجاعی دارند و هر کدام از آنها ساختاری مانند یک بادکنک کوچک دارد که کار تبادل اکسیژن تازه و کربن دی‌اکسید در این محل و بین رگ‌ها و کیسه‌های هوایی انجام می‌شود. لایه موجود در مجاری تنفسی بیشتر میکروب‌هارا به خود جذب می‌کند.

« سُرفه » موجب تخلیه ویروس ها(عفونتمی شود.

در بدن یک فرد سالم «مژک‌هایی» در مجاری تنفسی وجود دارند که مدام میکروب‌های درون مجاری تنفسی را به بیرون هدایت می‌کنند و در نهایت فرد با یک سرفه آنها را از بدن خارج می‌کند.

« کیسه های هوایی » حکم پالایشگاه تنفسی را ایفامی کنند.

 سلول‌های دستگاه ایمنی بدن میکروب‌ها و ویروس‌هایی که به کیسه‌های هوایی رسیده اند را نابود می‌کند اما وقتی دستگاه ایمنی بدن ضعیف باشد،‌ مثل موارد ابتلا به کرونا ویروس، ویروس‌ها می‌توانند دستگاه ایمنی بدن فرد را احاطه کرده و تحت تاثیر قرار دهند.

ریه ویروسی-عفونی

در چنین حالتی(تهاجم ویروس) کیسه‌های هوایی ملتهب شده و دستگاه ایمنی شروع به حمله به ویروس‌های در حال تکثیر می‌کند و در نتیجه این التهاب ،«کیسه‌های هوایی» پر از مایع می‌شوند و کار تبادل اکسیژن سخت می‌شود.

*کیسه‌های هوایی ریه» در انتهای درخت تنفسی در حاشیه ریه‌ها - جایی که تبادل اکسیژن در آن انجام می‌شود - درگیر می‌شوند.


ترشحات ناشی از التهاب باعث پر شدن کیسه‌های هوایی می‌شود و به این ترتیب این واحدهای تنفسی نمی‌توانند اکسیژن را به خون برسانند و دی‌اکسیدکربن را از خون خارج کنند. 

بازسازی صحنه "تجاوزجنسی" دربرنامه زنده تلویزیون

بازسازی صحنه «تجاوزجنسی» دربرنامه زنده تلویزیونی توسط مجرم +سئوالات مجری ازجزئیات اقدام ..

یک مجری تلویزیون در ساحل عاج روز چهارشنبه ۲ سپتامبر (۱۱ شهریور۱۴۰۰) به دلیل «تمجید از تجاوز جنسی» به یک سال حبس تعلیقی محکوم شد+یک ماه ازکارتعلیق شد.

این مجری به نام «ایو دو امبلا»، فردی را که به جرم تجاوز جنسی به چندین زن محکوم شده برای شبیه‌سازی تجاوز به برنامه بسیار پربیننده خودش آورده بود.

سخنگوی دستگاه قضایی ساحل عاج به خبرگزاری رویترز گفت دادگاه همچنین این مجری را به پرداخت ۲ میلیون فرانک ساحل عاج (حدود ۳ هزار یورو) جریمه کرده و خروج او را از آبیجان، پایتخت تجاری کشور به مدت یک سال منع کرده است. به گفته این مقام قضایی، مردی نیز که به برنامه دعوت شده بود، به دو سال زندان محکوم شده است.

نمایش صحنه تجاوز 

توضیج مدیریت سایت-پیراسته فر:دررسانه های ساح عاج اینگونه گزارش کرده اند:«ایو دِ مبلا»(Yves de Mbella) در قسمتی از برنامه تلویزیونی جنجالی که روی آنتن به صورت زنده پخش‌ می‌شد، به کمک مهمانش مانکن زنی را روی زمین قرار داده و از او خواست نحوه تجاوز کردنش به زنان را نشان دهد.

مردمتجاوز:زنان از«تجاوزجنسی» لذّت می بردند!

مجری سپس از مرد متجاوز پرسید:آیا قربانیانش از عمل خشن او «لذت» می‌بردند یا نه؟

مرد متجاوز : «بله، خیلی، بیشترشان لذت می‌بردند.»

سئوالات دیگرمجری:

 آیا زنان چاق را ترجیح می‌دادید یا لاغر؟

آیا به تنهایی تجاوز می‌کردید یا با کمک کسی دیگر؟

این برنامه روز دوشنبه۳۰اگوست۲۰۲۱ (۸ شهریور ۱۴۰۰) از کانال تلویزیونی ان‌س‌ای(NCI) ساحل عاج پخش شد.

آیا می توانید به ما نشان دهید که چگونه تجاوزهای خود را انجام داده اید؟ "

»، می گوید میزبان ایو د مبلا.

در صحنه فیلمبرداری ، مردی که به عنوان یک متجاوز توبه کننده معرفی می شود ، دعوت می شود تا بر روی سکویی برود و حمله و تجاوز به مانکن را شبیه سازی کند.

مرد این کار را با تشویق و اظهار نظر مجری انجام می دهد: 

 مجری خطاب به متجاوز:با من بیا(جلوی دوربین)...(تشویق و تمجید).

در اینجا آمده است.. چگونه این کار را انجام می دهید ، آیا از جلو به آن حمله می کنید یا از عقب؟

مچری:برو حالت را به ما نشان بده

متچاوز:تهاجم را بنمایش گذاشت.

مجری:اولین اقدام؟

متجاوز:اغلب ، به محض ورود ، گردن زن را می گیرم ،بعدمی اندازیمش، اما نباید اجازه دهید….

مجری: به اندام جنسش دست می زنی؟ 

متجاوز:بله

مجری:اما این می تواند او را هیجان زده کند! 

متجاوز:بله ، این می تواند برای مفعول خوشایندباشد!.

سوالات ایو دمبله بود ودرمقابل مرد به او پاسخ می دهد

یورونیوز بنقل ازرویترز درروزپنج شنبه۲۰سپتامبر۲۰۲۱(۱۱ شهریور ۱۴۰۰)نوشت:مجری این برنامه روز سه شنبه گفت که با این کار قصد داشته به «افزایش آگاهی» مردم در این زمینه کمک کرده باشد، اما با این حال پذیرفت که «اشتباه» کرده است.

شبکه ان‌س‌ای نیز از بینندگان خود به خاطر پخش چنین صحنه‌ای عذرخواهی کرده و آخرین بخش از شو دو امبلا را که قرار بود روز جمعه پخش شود، لغو کرد.

این رویداد تاکنون واکنش‌های زیادی را در ساحل عاج برانگیخته است. کنشگران اجتماعی و طرفداران حقوق زنان در ساحل عاج پویشی را در محکومیت این حرکت و برای توقف پخش برنامه شو دو امبلا به راه انداختند. تاکنون ۵۰ هزار نفر این پویش را امضا کرده‌اند.

«دزیره دنئو»عضو اتحادیه حقوق زنان ساحل عاج در گفتگو با شبکه تلویزیونی فرانس‌۲۴ گفت این مجری پیشینه زن‌ستیزی «عامدانه» دارد و این نخستین بار نیست که چنین رفتاری روی آنتن از او سر می‌زند. اتحادیه حقوق زنان ساحل عاج از این فرد به اتهام «توهین به عفت عمومی و تمجید از تجاوز جنسی علیه زنان» شکایت کرده بود.

در واکنش به این اتفاق، شورای مستقل ارتباطات ساحل عاج روز سه شنبه دستور داد دو امبلا به مدت ۳۰ روز از کار معلق شود. این شورا گفته است که در این برنامه تجاوز جنسی مورد تأیید قرار گرفته و کرامت زنان نقض شده است.

«ناسنبا توره» وزیر زنان ، خانواده و کودکان ساحل عاج در صفحه فیس بوک خود در واکنش به اعتراض بر سر این برنامه گفت: "من این اقدامات نفرت انگیز و این اظهارات مهمان و میزبان را که تلاش های دولت را خدشه دار می کند ، به شدت محکوم می کنم. سازمان های غیردولتی و این افراد ناشناس در سیاست از بین بردن این آفت که زندگی هزاران زن و دختر را خراب می کند. من می خواهم با همه کسانی که زخم هایشان باز شده و دوباره جلاد خود را دیدند همبستگی خود را اعلام کنم. "

اتحادیه عاج برای حقوق زنان در بیانیه مطبوعاتی منتشر شده در 31 آگوست 2021 گفت: از عذرخواهی و ترویج تجاوز جنسی توسط ایو دو مبلا و تیمش از طریق تلویزیون از اینجا تعطیل ، عصبانی و رسوا شد. کانال تلویزیون. در شرایطی که انجمن های دفاع از حقوق زنان با فرهنگ تجاوز در همه اشکال مبارزه می کنند ، دعوت از یک مجری تلویزیونی از یک متجاوز در صحنه آن و درخواست تجاوز جنسی توهین آمیز و حتی تحقیرآمیز است.

معرفی کشور«ساحل عاج »

کشور «ساحل عاج» با وسعت ۳۲۲٬۴۶۰ کیلومتر مربع  و ۲۶٫۳ میلیون نفر جمعیت در ساحل شمالی خلیج گینه و اقیانوس اطلس واقع شده‌است. این کشور از غرب به کشورهای لیبریا و گینه، از شمال به کشورهای مالی و بورکینافاسو، از شرق به کشور غنا و از جنوب به اقیانوس اطلس محدود می‌شود.

ساحل عاج با کشور لیبریا ۱۶۱۷ کیلومتر، غنا ۶۶۸ کیلومتر، گینه ۶۱۰ کیلومتر، بورکینافاسو ۵۸۴ کیلومتر اقیانوس اطلس ۵۱۵ کیلومتر و با کشور مالی ۵۳۲ کیلومتر مرز مشترک دارد.

پایتخت ساحل عاج« باموسوکرو»می باشد.

استانهای ساحل عاج: 
۱ – آگنبی (Agneby)
۲ – بافینگ (Bafing)
۳ –ساساندرای سفلی (Bas-Sassandra)
۴ – دنگوئله (Denguele)
۵ – دیکس هویت مونتانس (Dix-Huit Montagnes)
۶ – فروماگر (Fromager)
۷ – ساساندرای علیا (Haut-Sassandra)
۸ – لاکز (Lacs)
۹ – لاگونز (Lagunes)
۱۰ – ماراهوئه (Marahoue)
۱۱ –کاوالی شمالی (Moyen-Cavally)
۱۲ – کوموئهٔ شمالی (Moyen-Comoe)
۱۳ – کوموئه انزی (N'zi-Comoe)
۱۴ – ساوانز (Savanes)
۱۵ – باندامای جنوبی (Sud-Bandama)
۱۶ – کوموئهٔ جنوبی (Sud-Comoe)
۱۷ – واله دو بانداما (Vallee du Bandama)
۱۸ – وورودوگو (Worodougou)

۱۹ – زانزان (Zanzan)

پایتخت«یاموسوکرو»دویست هزار نفرجمعیت دارد.
شهر «ابیجان» تاسال ۱۳۶۲پایتخت کشوربود،هم اکنون پایتخت اقتصادی ساحل عاج است به مساحت ۲ میلیون و ۱۱۸ هزار کیلومتر مربع با ۵ میلیون جمعیت که ۲۰درصد از جمعیت کل کشور را تشکیل می‌دادکه درفاصله ۲۴۰ کیلومتری «یاموسوکرو»واقع شده است.

دین مردم ساحل عاج:اسلام ۴۳٪..مسیحیت۳۴٪

۱۴۰زائرین ایرانی کاروان غیرمجاز"فرودگاه بغداد"دیپورت شدند

​زائرین کاروان غیرمجاز«کربلا »دیپورت شدند(۱۲ شهریور ۱۴۰۰)

سرگردانی ایرنیان درفرودگاه بغداد

رئیس کاروان ۱۲ میلیون تومان برای هرنفر گرفته بود تا سفر ۷ روزه به عتبات داشته باشند.

درحالیکه سفر به عتبات همچنان ممنوع می باشد، از اسفند ۹۸ تاکنون هیچ زائر ایرانی با کاروان حج و زیارت به عتبات سفر نکرده است.

امامسئولین کارونهای(غیرحج وزیارت)با رابطه بازی با کارکنان فرودگه ویا بعضی ازمسئولین حرم کربلا ونجف  اقدام به اعزام کاروان می کنند.

روزانه بیش از ۵۰۰ نفر به صورت هوایی به عراق سفر می‌کنند‌

برای اعزام «کاروان‌های غیرمجاز» نیازی به اخذ ویزا نیست بلکه پس از خرید بلیت از سوی یکی از شرکت‌های هواپیمایی عراقی، در فرودگاه عراق ویزا صادرمی شود.

 ۱۴۰ زائر ایرانی که به صورت هوایی و به امید دریافت ویزای عراق در فرودگاه بغداد به این کشور سفر کرده بودند، بلاتکلیف شدند.

یکی از مسافرین  کاروان غیرمجاز عتبات:  عصر روزجمعه(۱۲ شهریور ۱۴۰۰) در فرودگاه بغداد اجازه خروج از فرودگاه را به ما ندادند.

مسعودی می‌گوید: قرار بود برای ما در فرودگاه بغداد ویزا صادر شود و مدیر کاروان هم ما را راهی کرد و اطمینان داد که در فرودگاه فردی دنبال ما می‌آید و ویزا صادر شده و‌ می‌توانیم به سفرمان ادامه دهیم.

اما وقتی وارد فرودگاه شدیم، چون ویزا نداشتیم و کسی هم منتظر ما نبود تا این امر را پیگیری کند، پلیس فرودگاه بعدازکلی گفتگو گفت بایدبرگردید به کشورتان.

این مسافرسرگردان با بیان اینکه پس از ساعت‌ها انتظار مسؤولان فرودگاه از صادر نشدن ویزا خبر داده و از ما خواستند به کشور بازگردیم.

ما با اولین پرواز به ایران بازگشتیم، اما هیچ کس پاسخگوی هزینه‌ای که دادیم نیست و بلیت پرواز به ایران نیز خودمان تهیه کردیم.

این امر در حالی است که مسوول کاروان ۱۲ میلیون تومان از ما گرفته بود تا سفر ۷ روزه به عتبات داشته باشیم. البته برخی دیگر از اعضای کاروان در فرودگاه ماندند و وضعیت آنها‌ ‌مشخص نیست. 

در ماه‌های اخیر‌ یکی از شرکت‌های هواپیمایی عراق با هماهنگی قبلی‌‌‌، زائران را بدون ویز‌ا پذیرش کرده و به عراق منتقل می‌کرد‌ که این بار هم زائران به ‌امید گرفتن ویزا در فرودگاه بغداد، با یکی از شرکت‌های هواپیمایی عراقی وارد این کشور شدند که مسؤولان فرودگاه بغداد از لغو صدور ویزا در فرودگاه خبر دادند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سفر به عتبات همچنان ممنوع می باشد، از اسفند ۹۸ تاکنون هیچ زائر ایرانی با کاروان حج و زیارت به عتبات سفر نکرده است.

آزمایش کرونا از زائران ایرانی در فرودگاه بغداد و نجف لغو شد+سند

خبرگزاری فارس نوشت:در ایام کرونا که سفر به عتبات از سوی ستاد کرونا ممنوع بود، بسیاری از کاروان‌های غیرمجاز با توجه ارتباطی که با عتبه‌های مقدسه عراق داشتند، ویزای غیرزیارتی گرفته و اقدام به اعزام زوار می‌کردند یا حتی پس از تهیه بلیت از چنین شرکت‌های هواپیمایی که به برخی اشخاص داده می‌شد، کاروان راه می‌انداختند‌. ‌این امر در حالی است که سازمان حج و زیارت که متولی اعزام رسمی عاشقان حسینی به عتبات است، از اسفند ۹۸ هیچ زائری اعزام نکرده است. 

در ماه‌های اخیر که اعزام‌های غیرمجاز به عتبات بیش از گذشته رونق پیدا کرده و بسیاری از مشتاقان زیارت سیدالشهدا (ع) با توجه به نبود کاروان‌های رسمی، با کاروان‌های غیرمجاز همراه می‌شوند، روزانه بیش از ۵۰۰ نفر به صورت هوایی به عراق سفر می‌کنند‌. اعزام با کاروان‌های غیرمجاز به طوری است که افراد نیازی به اخذ ویزای اولیه ندارند و پس از خرید بلیت از سوی یکی از شرکت‌های هواپیمایی عراقی، در فرودگاه ویزا می‌گیرند.

‌با توجه به تصمیم جدید دولت عراق، دیگر همه افراد قبل از اعزام باید ویزا داشته باشند و زیرنظر دولت عراق به این کشور سفر کنند. این تصمیم گرچه مشکلاتی را برای زوار به همراه داشته،‌ اما از نقاط مثبت چنین تصمیمی، می‌تواند ‌کاهش یا حتی حذف کاروان‌های غیرمجاز به عتبات باشد. چرا که در ایام کرونا کاروان‌های غیرمجاز بسیاری در کشور جولان می‌دادند و کسی هم مسؤولیت جلوگیری از چنین اعزام‌هایی را قبول نمی‌‌کرد. اما اکنون خود عراق مانع ورود چنین افرادی به عتبات می‌شود.‌ علاوه بر این،‌ برخی از افراد سودجو با هزینه‌های بالا افراد را حتی بدون رعایت نکات بهداشتی به عراق اعزام می‌کردند.

درگذشت آیت الله سید محمد سعیدحکیم۱۲شهریور ۱۴۰۰

مردی که  ۸ سال درزندان رژیم صدام محبوس بود.

«آیت الله سید محمد سعیدحکیم»فرزند آیت الله محمد علی حکیم، از مراجع چهارگانه نجف ،صبح روزجمعه ۱۲شهریور ۱۴۰۰ بر اثر ایست قلبی در یکی از بیمارستان‌های نجف  درگذشت.

«آیت الله سید محمدسعید طباطبایی حکیم» متولد شهر نجف ، نوه دختری« آیت الله سید محسن حکیم»،خواهر زاده شهید محمد باقر حکیم  است. 

«آیت الله سید محمدسعید طباطبایی حکیم» تحصیلات حوزوی را از کودکی آغاز کرده و از شاگردان سید محسن حکیم و ابوالقاسم خویی بوده است. حکیم پس از تکمیل تحصیلات حوزوی دروس تخصصی حوزه نظیر فقه و اصول فقه ، اخلاق و تفسیر را تدریس می‌کردند.

«آیت الله سید محمدسعید طباطبایی حکیم » مدت بیش از هشت سال (از ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۰) همراه دیگراعضای خانواده حکیم زندانی شد.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:«آیت الله سیدمحسن حکیم » بعدازرحلت آیت الله بروجردی،از سال ۱۳۴۰ تا زمان فوتش۱۲خرداد ۱۳۴۹)مرجع شیعیان بوده ،وی دارای۱۰پسر است که۵نفرشان(عبدالهادی، عبدالصاحب،علاءالدین،محمدحسین ومحمدباقر)درمبارزه وقیام  شهیدشدند.،یکی ازفرزندانش(سیدمهدی حکیم)درزمان گرفتن عکس،درزندان بعثی بوده است.فوت در ۲۷ ربیع‌الاول ۱۳۹۰ در ۸۴ سالگی .

مراجع چهارگانه عراق(نجف):

از راست: آیات عظام «بشیر نجفی»، «سید محمد سعید حکیم»، «سیدعلی سیستانی» و «شیخ اسحق فیاض»

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:رئیس جمهورایران،درجریان سفربه عراق ، عصر چهارشنبه، ۲۲ اسفند ۱۳۹۷ با حضرت آیت الله «محمدسعید حکیم» از مراجع عظام تقلید در نجف اشرف، دیدار کرد(دکترحسن روحانی،بعدازدیدارباایت الله سیستانی،بادیگرمراجع هم دیدارداشته است.

 آیت الله سید محمد علی حکیم کیست؟

«آیت الله محمد علی بن احمد طباطبایی حکیم» (۱۳۲۹ ق-۱۴۳۲ ق). او روحانی ، فقیه و مترجم شیعه عراقی است که از اساتید فقه و اصول حوزه علمیه نجف بود و از امامان گروه آنجا بود. او در مرحله مطالعات عالی حوزوی معروف به تحقیق در خارج از علی محمد حسین اصفهانی ، ضیاءالدین عراقی ، محسن حکیم ، حسین حلی و حسن باجنوردی تحصیل کرد.

وی یکی از ارکان اقتدار آیت الله سیدمحسن حکیم بود ، به طوری که وی را در سال ۱۳۸۵ هجری قمری به عنوان نماینده و معتمد آیت الله حکیم ،بهمراه آیت الله شیخ محمد الرشتی به  پاکستان رفت تا درگیری بین دو گروه ازمسلمانان در آنجا حل حل وفصل کند.

«آیت‌الله سید محمدعلی حکیم» در ۲۱ ربیع الاول ۱۴۳۲(۶ اسفند ۱۳۸۹)سن  ۱۰۳سالگی درگذشت و در قبرستان حکیم [مجاور مسجد هند) در نجف به خاک سپرده شد.

آثارآیت الله سیدمحمدسعیدحکیم 

«آیت الله سید  محمدسعید طباطبایی حکیم»از دوران کودکی در حوزه علمیه و شاگرد سید محسن حکیم و ابوالقاسم خوئی بود.آموزش حکیم دروس تخصصی مانند فقه ، اصول فقه ، اخلاق و تفسیر را تدریس می کرد.۱- داور در اصول فقه ، که یک درس کامل و گسترده در علم دارایی است ، شامل شش جلد است که دو جلد آن در موضوعات کلمات و انسجام ذهنی و دو جلد در موضوعات استنباط ، علائم است. ، برائت و احتیاط ، و دو جلد در همراهی ، مخالفت ، کوشش و تقلید.

۲- مصباح المنهاج ، که یک فقه استنباطی گسترده در مورد کتاب (منهاج الصالحین) است ، که تا کنون پانزده جلد از آن را به اتمام رسانده است ، در اجتهاد و تقلید ، کتاب تطهیر ، کتاب روزه و کتاب. الخمس - که در دوران بازداشت دور نوشته است - و کتاب حقوق ممنوع.
۳- الکافی فی اصول الفقه: دوره ای در زمینه پالایش علم دارایی ، که در دوران بازداشت آغاز کرد ، که در آن به تحقیقات مهم در علم دارایی ها محدود شد ، در دو جلد چاپ شد.
۴ - کتابی در مورد اصول عملی ، که بر اساس حافظه خود در دوران بازداشت نوشته است. منبعی در دست نداشت و در همان زمان نیز همان کتاب را مطالعه کرد ، اما - متأسفانه - در دوران بازداشت برای ترس از پیدا کردن آن ، زیرا اخبار مربوط به یک کمپین جستجو و یافتن آن ممکن است منجر به اعدام شود.
۵- پاورقی مفصل برای نامه های شیخ انصاری، آماده چاپ در شش جلد.
۶- پاورقی وسیع در مورد المکاسب ، که وی هنگام تدریس در خارج از مکاسیب ، که در دو جلد قرار دارد ، برای تحقیقات قرارداد کنجکاو نوشته است.
۷- گزارش تحقیقی از معلم وی ، شیخ حلی ، نیز ، در فقه.

۸- گزارش تحقیقی استادش شیخ الحلی در علم اصالت.

۹- فقه کامپیوتر و اینترنت.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:شکنجه های رژیم صدام به علما،بویژه خاندان حکیم

ناگفته‌هایی از اوضاع خاندان حکیم در ابوغریب

جهان اسلام و عالم تشیع چند روز قبل در غم فقدان حضرت آیت الله العظمی سید محمدسعید حکیم از خاندان جلیل القدر حکیم به سوگ نشست. ایشان یکی از مراجع اربعه بزرگ حوزه علمیه نجف محسوب می شوند.

«مرکز اسناد انقلاب اسلامی» نوشت: به همین مناسبت بر آن شدیم تا با نویسنده و تاریخ پژوهی برجسته که سالیان متمادی از عمرش را در مسیر تحقیق و پژوهش سپری کرده و در حوزه تاریخ معاصر عراق نیز صاحب سبک محسوب می شود به گفتگو بنشینیم. او که متولد کاظمین است، سابقه تحصیل در چهار کشور عراق، ایران، لبنان و سوریه را دارد و فارغ‌التحصیل «معهد الاثار الشرقیه» یا به تعبیر خود «شرق‌شناسی» است.

«دکتر صفاءالدین تبرائیان»متولد سال ۱۳۳۹ در شهر کاظمین است، سابقه تحصیل در چهار کشور عراق، ایران، لبنان و سوریه را دارد.

«صفاءالدین تبرائیان» به واسطه نگارش کتاب هایی چون «نهاد مرجعیت شیعه در ۲۰۰ سال اخیر»، «احیاگر حوزه نجف»، «انتفاضه صفر» و «انتفاضه شعبانیه» برای اهالی تاریخ نامی آشناست. «احیاگر حوزه نجف» که پژوهشی در زندگانی آیت‌الله العظمی سیدمحسن حکیم است از ماندگارترین آثار دکتر صفاءالدین تبرائیان به شمار می آید. البته به جز این آثار، از تبرائیان کتاب ها و مقالاتی دیگر نیز منتشر شده است.

او به مناسبت رحلت عالم جلیل القدر آیت الله سید محمدسعید حکیم، در گفتگوی تفصیلی با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی به بازخوانی روایتی ناگفته از مجاهدت های خاندان معظم حکیم پرداخت که بدون شک برای خواننده جالب توجه خواهد بود؛ روایتی که به رغم اهمیت بسیار، شوربختانه در لابلای صفحات تاریخ گم شده و چندان که بایسته است بدان توجه نشده است. مشروح این گفتگوی یک ساعته را در ادامه می‌خوانید.

اوضاع و شرایط حوزه علمیه نجف پس از روی کار آمدن صدام حسین چگونه بود؟.

حسن البکر صدام

 تبرائیان: بسم الله الرحمن الرحیم. وقتی «صدام حسین» زمام امور را در عراق به دست گرفت، ۴۲ ساله بود و توانست« احمد حسن‌البکر» ۶۵ ساله را کنار بگذارد. او به سرعت ریاست جمهوری، ریاست شورای انقلاب، فرماندهی کل نیروهای مسلح و دبیرکلی حزب بعث را برعهده گرفت.

با روی کار آمدن صدام فشارها و تهدیدها بر اسلامگرایان به ویژه حوزه و رجال دین افزایش یافت

در پی تحمیل جنگ به ایران، صدام بسیاری از جوانان شیعه را بالاجبار به جبهه فرستاد تا بیشترین شمار تلفات را به شیعیان تحمیل کند. دیکتاتور بغداد بر آن بود برای مشروعیت دادن به

جنگی که علیه ایران به راه انداخته بود و آن را «قادسیه» می خواند، از علمای دین فتوا بگیرد تا با دستاویز قرار دادن آن تعداد بیشتری از جوانان را به قربانگاه اعزام کند. او به خوبی می دانست جوانان شیعه بر فتوای مراجع خود بسیار پایبند و مقید هستند و در آن شرایط که به رغم مجازات های سنگین، فرار سربازان از جبهه ها امری شایع بود، صدام تلاش کرد تا فتوایی مبنی بر حرمت سرپیچی از دستورات فرماندهان ارتش و این که این قبیل فراریان، محارب با خدا و شریعت هستند از علما اخذ کند. به همین خاطر علمای بزرگ و مراجع تحت شدیدترین فشارها قرار گرفتند. در این میان بی شک بیشترین تضییقات متوجه خاندان حکیم بود. در همین راستا مقامات حکومتی مقدمات برگزاری کنفرانسی را در بغداد فراهم کردند و افراد مختلفی را به نجف اعزام داشتند تا با علما صحبت کرده و آنها را راضی به حضور در این کنفرانس کنند.

اگر علما و مراجع با این خواسته صدام همراهی می کردند به نوعی اعلان جهاد علیه جمهوری اسلامی ایران محسوب میشد؟

«دکتر صفاءالدین تبرائیان»: ابتدا به سراغ خاندان بحرالعلوم رفتند.

شاخص ترین عضو این خاندان در این مقطع زمانی «آیت الله شهید آسید علاء بحرالعلوم» بود. از ایشان خواستند خود را برای حضور در این کنفرانس آماده کند.

ایشان اصطلاحا «بین النّارین» قرار گرفت(بین۲خطر)؛ از یک طرف اگر در این کنفرانس شرکت کند به نوعی تایید نظام و حزب بعث و جنگ بود و از طرف دیگر اگر شرکت نکند، او را به سختی مجازات می‌کنندکه منجر اعدام خواهدشد.

آیت الله حکیم پایش راشکست تادرمجلس صدام شرکت نکند

« آسید علاء »در این شرایط ،بعد از مراجعت ماموران حاکمیت، نشست روی پله و با میله ای آهنی که وزن سنگینی داشت، بر پای خود ضربه زد و قلم پای وی شکست. اعلام شد که او از پله افتاده و پایش شکسته است. او را به بیمارستان منتقل کردند. وقتی خبر به گوش نیروهای امنیتی رسید به این اتفاق مشکوک شدند. تنها چند روز به شروع کنفرانس مانده بود. وقتی ماجرا را جویا شدند به آنها گفته شد که آسید علاء از پله افتاده است اما آنان نپذیرفتند و به منزل ایشان مراجعت کرده و سپس به بیمارستان رفتند و آنجا با مشاهده مدارک بیمارستانی، از صحت ماجرا مطلع شدند. لذا توجه کنید که حضرات علماء - از خاندان‌های مختلف – از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی کردند. آنها برای این که هم بهانه دست صدام ندهند و هم در کنفرانس حاضر نشوند، این چنین فداکاری می کردند.

در همان مقطع زمانی، پیغام‌هایی نیز برای خاندان محترم حکیم فرستاده شد تا در کنفرانس شرکت کنند.


«ابومخلص تکریتی» رئیس سازمان امنیت نجف به همراه هیئتی عازم خانه آیت‌الله شهید سیدمحمدرضا حکیم (از فرزندان آسید محسن حکیم بزرگ که بعدها در انتفاضیه شعبانیه به شهادت رسید) شد. آنها به آقازاده حضرت حکیم گفتند شخص صدام خواهان حضور اعضای خانواده حکیم در کنفرانس است و در صورت عدم حضور در این کنفرانس، خاندان حکیم دشمن حکومت شناخته خواهند شد و هیچ عذری برای نپذیرفتن این خواسته نیست.

وقتی آنها خواسته خود را بدین شکل مطرح کردند،« آیت الله سید محمدرضا حکیم» که به شهامت و شجاعت شهره بود با صراحت مخالفت خود را با این خواسته اعلام کرد و تصریح کرد که حتی یک نفر از خاندان حکیم در آن کنفرانس شرکت نخواهد کرد. وقتی کار به نزاع لفظی کشید، سید محمدرضا رو به رئیس امنیت نجف کرد و فرمود: ابومخلص! تو ریگ می پزی. این ضرب المثل کنایه از کار بیهوده انجام دادن است.

وقتی از خاندان حکیم با تهدید خواسته شد در کنفرانس شرکت کنند، آنها می‌دانستند تبعات عدم پذیرش این خواسته چیست. لذا جلسه مهمی برپا کردند. ریاست خاندان در این مقطع با «آیت‌الله سید یوسف حکیم» است که خود زیر بار مرجعیت پس از پدرش نرفت. در آن جلسه تصمیم نهایی خاندان حکیم این شد که: «ما تحت هیچ شرایطی در این کنفرانس شرکت نمی‌کنیم.» پیرو این تصمیم بود که در تاریخ ۲۶ رجب ۱۴۰۳ قمری (برابر با ۱۰ می ۱۹۸۳ میلادی و ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۲ شمسی) بیش از هفتاد تن از خاندان حکیم از پیر و جوان شبانه بازداشت شدند.

دستور بازداشت را شخص صدام  داده بود؟

تبرائیان: با استناد به اسناد و مدارک، و گفتگوهایی که با بازماندگان خاندان حکیم انجام دادم می توانم بگویم که پرونده خاندان حکیم بدون تردید با صلاحدید شخص صدام بود و خودش بر این قضیه اشراف داشت.

برچسب تخریب کربلا

سازمانی به نام «الأمن الخاص» متولی این کار بود که مسئولیت آن را پسر دوم صدام(قُصی) بر عهده داشت و داماد دوم صدام(جمال مصطفی عبدالله السلطان،همسر حلا )هم مسئول آن پرونده ها بود. پرونده زیر نظر شخص صدام پیش می رفت و تمام گزارشات به خود او داده می‌شد.

اولین شخصی‌ که با ایشان برخورد شد، خود آسید یوسف حکیم بود. عملیات بازداشت به صورت وحشیانه انجام گرفت. نیروهای امنیت نجف و نیروهایی که از بغداد برای پشتیبانی اعزام شده بودند، هرکدام زیر نظر یک افسر بعثی وارد عمل شدند. مدیر شعبه سیاسی سازمان امنیت عراق «مصطفی سعدون»شخصاً به نجف آمد و بر این عملیات نظارت داشت. این بدون تردید بزرگ ترین و بی سابقه ترین عملیات بازداشت علما در تاریخ روحانیت و حوزه مقدسه نجف است.

ماموریت از ساعت ۱۱ شب با بازداشت بزرگ خاندان حکیم یعنی« آیت‌الله سید یوسف حکیم» شروع شد. بعد از آن به سراغ «آسید محمدعلی حکیم» (پدر سید محمدسعید حکیم که اخیراً رحلت کرد) رفتند و بعد از آن به سراغ آیت‌الله شهید سید عبدالصاحب حکیم رفتند. هر تیمی زیر نظر یک افسر وارد بیوت علما می‌شد. آنها وحشیانه درها را می‌شکستند و عده‌ای هم از بالای پشت‌بام و روی دیوار به دورن خانه می ریختند تا ترس و وحشت بیشتری را ایجاد کنند.

مأموران صدام گفتند:۱۰دقیقه ای تمام می شود وامابیش از۸ سال بطول انجامید!

«دکتر صفاءالدین تبرائیان» می گوید: مأموران ضمن بازداشت اعضای خاندان حکیم، تمامی اسناد، مدارک، کتاب، نوشته ها و جزوه های موجود در منازل را ضبط کردند. جالب این که به اهل و عیال خاندان حکیم می‌گفتند: «اصلاً نگران نباشید؛ ده دقیقه بیشتر با این‌ها کار نداریم! و یک سوال و جواب خیلی ساده خواهد بود.» این ده دقیقه، ۸ سال و چهار ماه طول کشید!

در این بازداشت‌ها مسن ترین شخص دستگیر شده، حضرت آسید یوسف حکیم ۷۴ ساله بود و کوچکترین آن چند نوجوان ۱۳ ساله بودند. ابتدا آنان را به مدت ۲ ماه به بخش امنیت بردند. هیچ کدام از خانواده ها از آنان اطلاعی نداشتند و هیچ پاسخی به خانواده‌های آنها داده نمی‌شد.

بعد از آن به سازمان امنیت دیگری منتقل و یک سال و ۱۱ ماه در آنجا نگه داری می شوند. و آخرین جایی که آنها را بردند، زندان ابوغریب بود. زندان ابوغریب چند بخش دارد که آنها را به بخش «قسم الاحکام الخاصه» یعنی بخش احکام ویژه بردند. و در آنجا هم از بازجویی، شکنجه و حتی اعدام گروهی از اعضای آن خاندان دریغ نمی کنند.

چرا خاندان حکیم از سوی رژیم بعث این قدر تحت فشار قرار گرفتند؟

تبرائیان: اولاً شأن خاندان حکیم، بزرگی و نقش این خاندان مخصوصاً مرجعیت اعلای آسید محسن حکیم به عنوان زعیم حوزه نجف و پایگاه مردمی ای که آنها دارند باعث شد این خاندان به شدت مورد توجه قرار بگیرد و بعثی‌ها بابت این قضیه خیلی نگران بودند. ثانیا کینه‌ای که بعثی ها از گذشته نسبت به مرجع عالیقدر «آسید محسن حکیم» داشتند در این موضوع بی تاثیر نبود، چرا که ایشان حکم به مشرک بودن بعثی ها داد. و ثالثا بعثی‌ها بر آن بودند تا خاندان‌ها و خانواده‌های بزرگ و سرشناس عراق را منکوب کنند. حتی به دروغ آنها را به جاسوسی متهم می کردند. بعثی ها اسنادی را از یکی از فرزندان آقای حکیم مبنی بر ارتباط با برخی هیئت‌های مذهبی به دست آورده بودند، که مسئله خاصی هم نبود و اصلا جنبه سیاسی هم نداشت. اما آنها همین را هم تحمل نمی‌کردند و حمل بر این قرار دادند که ایشان مشغول فعالیت های مشکوکی است و با آنکه آن فعالیت‌ها مذهبی بود، به آن رنگ و بوی سیاسی دادند.

یکی دیگر از دلایل بازداشت خاندان حکیم، فعالیت‌های «آیت‌الله شهید سید محمدباقر حکیم» در ایران بود که برای بعثی ها قابل تحمل نبود. می توان گفت خاندان حکیم بازداشت نشدند و درواقع اسیر شده و به گروگان گرفته شدند تا این اقدام به عنوان یک برگ برنده و یک اهرم فشار علیه آیت الله شهید سیدمحمدباقر حکیم استفاده شود. کما اینکه به او پیغام هم فرستادند که یا دست از فعالیت بردار و یا اینکه همه خاندان را از بین می بریم.

در بازجویی ها به اعضای خاندان حکیم می گفتند چرا فرزندان خود را به حوزه می‌فرستید؟ چرا می خواهید آنها معمم شوند؟ چرا به کار دیگری نمی‌پردازید؟ آنها نه می خواستند حوزه وجود داشته باشد و نه اصلا راضی بودند سر به تن حکیمیون باشد. درحالی که این خاندان در سال ۱۹۸۳ میلادی بازداشت شده بودند و سید محمدباقر حکیم چهار سال قبل یعنی در سال ۱۹۷۹ میلادی از عراق خارج شده بود، به آنها می گفتند او را چطور فراری دادید؟! و چرا به او کمک کردید تا فرارکند!

در این مقطع یکی از افراد خبیثی که به قضیه بازداشت‌ها و بازجویی‌ها اشراف داشت« فاضل البراک» بود. او مسئولیت‌های مهم امنیتی در دستگاه صدام داشته و می‌گویند در ملاقاتی، آیت‌الله سید محمدتقی حکیم به او گفته بود: اگر از ما خوشتان نمی‌آید ما را از کشور اخراج کنید.

بازجو«فاضل البراک» پاسخ داده بود که «اختیار دارید، اخراج مربوط به غیر عراقی‌ها است، ما سر شما را از بدنتان جدا می‌کنیم!» فاضل البراک چند سال بعد به دستور صدام اعدام و اموالش مصادره شد!

در این مدت اسارت، مردم عراق و شیعیان از ماجرای بازداشت خبردار شدند؟

تبرائیان: وقتی این سوال را می‌پرسید احتمالا عراق دوره صدام را خوب نمی‌شناسید. در آن مقطع واکنش و موضع گیری و اعتراض اصلاً معنی نداشت.

شرایط کشور به گونه ای بود که کسی جرات نمی کرد نسبت به این مسائل اعتراض کند. توجه کنید که این خاندان اصلاً کاری با حاکمیت و صدام و سیاست نداشت ولی این طور با آنها رفتار شد. من خاندان حکیم را در دوران حاکمیت بعثی‌ها به دو دسته تقسیم می‌کنم: یک دسته، دسته مجاهد و انقلابی بودند که شاخص ترین آنها آسید محمدباقر حکیم بود. دسته دوم، دسته‌ای هستند که بردبارانه و صبورانه همه هم و غمشان حفظ حوزه بود. چون می دانستند اینها آمده اند تا حوزه را نابود کنند.

مرجعیت شیعه نجف چه موضعی داشتند؟

تبرائیان: مرجعیت اعلاء شیعه در این مقطع زمانی فقط آیت‌الله العظمی خوئی است که واکنش ایشان هم در حد پیغام‌های شفاهی و موعظه و ... بود و کاری از ایشان برنمی آمد و بعثیان عفلقی نیز اعتنایی به مرجعیت نداشتند.

آیا اخباری از آزار و اذیت خاندان حکیم به ایران رسیده بود؟

تبرائیان: در ایران، زیاد اخبار این ماجرا نشر پیدا نکرد، تا زمانی که ماجرای اعدام ها پیش آمد. در این مقطع شاهد دو مرحله اعدام اعضای خاندان حکیم بودیم که «حضرت امام خمینی با صدور دو پیام به آن واکنش نشان دادند و نسبت به این قضیه اعتراض کردند

پیام اول مربوط به ۲۸ خرداد ۱۳۶۲ و پیام دوم مربوط به ۱۸ اسفند ۱۳۶۳ است. البته اخبار دیر به ایران می رسید. به نظر می‌رسد بعثی‌ها برای اینکه از سیدمحمدباقر حکیم زهر چشم بگیرند خبر را منتشر کردند وگرنه کسی نمیتوانست نسبت به این قضایا اطلاع پیدا کند.

اعضای خاندان حکیم را چطور به شهادت رساندند؟

تبرائیان: ابتدا شش نفر از خاندان حکیم را تیرباران کردند و به شهادت رساندند. فاصله بین دستگیری و شهادت این شش نفر تقریباً ده روز است.

«حجت الاسلام سید محمدحسین حکیم» به همراه ۲ نفر از برادرانشسید عبدالصاحب» و «سید علاءالدین») و سه نفر از نوه های سید حکیم در ۷ شعبان ۱۴۰۳ برابر با ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۲ تیرباران شدند.

در مرحله دوم هم ۱۰ نفر را اعدام کردند.

گروه ده نفری که از خاندان حکیم اعدام شدند عبارت بودند از: «عبدالهادی محسن» و دو فرزندش(حسن و حسین)، «آیت الله عبدالمجید محمود» که مجتهد بود، «محمدعلی محمدجواد»، «عبدالصاحب محمدحسین»، «محمد محمدحسین»، «محمدرضا محمدحسین»، «ضیاءالدین کمال‌الدین» و ب«بهاءالدین کمال الدین».

این دو نفر آخر(ضیاءالدین کمال‌الدین و بهاءالدین کمال الدین) نوه‌های آسید یوسف حکیم هستند که همه تیرباران شدند.

۳ پسرِ« آیت الله سید محمدحسین حکیم» جلوی چشم پدر تیرباران شدند. در حالی که در این مقطع زمانی آسیدمحمدحسین حدود هفتاد سال سن داشت.

جمعا شش نفر از «فرزندانِ آیت الله سید محسن حکیم»به شهادت رسیدند که در تاریخ نهاد مرجعیت شیعه بی سابقه است.

شهداء را کجا دفن کردند؟

تبرائیان: محل دفن آن‌ها مشخص نیست. یک شب آیت‌الله سیدمحمدرضا حکیم را خواستند. همان شب برق نجف را قطع می‌کنند.

سیدمحمدرضا را با چشم بسته به قبرستان وادی‌السلام و بالای سر جنازه‌ها می برند و می‌گویند: برای این جنازه ها نماز بخوان، می‌خواهیم دفن کنیم! سیدمحمدرضا هم متوجه نمی شود که جنازه‌ها را کجا دفن کردند. طبعا برای برگزاری مراسم ختم هم اجازه ای صادر نمی شد.

اوضاع سایر اعضای خاندان در زندان چگونه بود؟

تبرائیان: خاندان به شدت مورد شکنجه قرار گرفت. شیوه هایی مثل« آویزان کردن»، «شکنجه پسر در مقابل پدر»، شکنجه پدر در مقابل دیدگان پسر و ... از شکنجه های معمول بود. این نوع شکنجه در ارتباط با «آیت‌الله شهید سید عبدالصاحب حکیم »در مقابل فرزندش «آیت‌الله سید جعفر حکیم» چند بار تکرار شد. همین طور در رابطه با «آیت‌الله سید علاءالدین حکیم» و پسرش (آیت‌الله سید حسین حکیم) که سنی هم نداشت این شکنجه صورت گرفت و فرزند را در مقابل پدر و پدر را در برابر چشم پسر شکنجه دادند.

در این مقطع زمانی فرزند شهید آیت‌الله سید عبدالصاحب حکیم(سید جعفر) حدود ۱۷ سال و فرزند آیت‌الله شهید سید علاء‌الدین حکیم (سید حسین حکیم) ۱۴ سال سن داشتند.

من وقتی با آیت‌الله سیدجعفر حکیم پسر شهید سیدعبدالصاحب حکیم و آیت‌الله سیدحسین حکیم پسر شهید علاءالدین حکیم صحبت کردم پرسیدم آیا به هنگام شکنجه جای خاصی از بدن را ضربه می‌زدند؟ گفتند نه همه جای بدن را ضربه می‌زدند. پرسیدم شما را موقع شکنجه لخت می‌کرند؟ گفتند بلی و البته شوک برقی هم که به کار می رفت.

نوع بازجویی ها هم خیلی عجیب بود. یکسری سوالات از آنها می‌شد که مثلا آخرین سفری که رفتید کجا بود؟ انها هم پاسخ می دادند به جز حج جایی نرفته ایم. می پرسیدند: از چه طریق رفتید؟ می گفتند از طریق اردن. می پرسیدند چطور رفتید: می گفتند: به صورت زمینی رفتیم. باز می پرسیدند: در اردن در کدام هتل بودید؟ و این قبیل سوال ها.

بر اساس آنچه آل حیکم، بعدها مطرح کردند همگی ایشان اتفاق نظر داشتند که بعثی ها از شکنجه ما لذت می‌بردند. و ما به این نتیجه رسیده بودیم که بحث، تسویه حساب با کل خاندان حکیم است نه فرضا یک یا دو نفر. هیچ سند قانونی در این هشت سال و خورده‌ای مبنی بر دستگیری خاندان حکیم وجود ندارد. حتی بعد از سقوط رژیم بعث هم هیچ سندی به دست نیامد که به چه جرمی، به چه اتهامی و به چه دلیل اعضای این خاندان را دستگیر و زندانی و تیرباران کردند.

زندان ابوغریب، انبارغذای حبوانات

اعضای  خاندان حکیم از  ۲۱ فروردین ۱۳۶۴ تا ۲۴ بهمن ۱۳۶۹ در«زندان ابوغریب» بودند(۵ سال و ۱۰ ماه)

در ابوغریب چهار ساختمان وجود داشت. ساختمانی که اینان در آن قرار داشتند، «احکام الخاصه» یا احکام ویژه بود که سه شعبه داشت. یکی« احکام‌المفتوحه» بود، دیگری محلی بود که افرادی که در رابطه با سرویس کل اطلاعات عراق بازداشت شده بودند در آن به سر می بردند و سوم «احکام‌المُغلَقه» یعنی احکام پوشیده بود که اینان آنجا به سر می بردند.

روی درب ورودی آنجا نوشته بودند:« انبار غذا و حبوبات»! یعنی اصلا کسی نمی‌دانست آنجا زندان است. جالب است بدانید در این بخش حدود ۱۳۰۰ زندانی وجود داشت.

شکنجه بخاطر«آه وناله نکردن»

علت اینکه اینها در نوبت‌های مختلف شکنجه می‌شدند این بود که بعثی ها می‌گفتند: «اینها چراهنگام شکنجه شدن، سروصدا و عجزو لابه نمی‌کنند؟!»

اصلا «یکی از دلایل شکنجه  آیت‌الله سید محمدسعید حکیم همین مسئله بود که می‌گفتند تو چرا یک آخ هم نمی‌گویی

گفته می‌شود برخی از اعضای خاندان بر اثر تجربه‌ای که در زندان به دست آورده بودند به دیگر اعضا توصیه می‌کردند که اگر می‌خواهید شکنجه را تحمل کنید باید «غش» کنید. به این شکل که یک روز قبل از بازجویی یا اصلا غذا و آب نمی خوردند و یا بسیار کم می خوردند و در ابتدای شکنجه، به خاطر ضعف جسمانی از حال می رفتند.

تعداد دقیق کل بازداشتی‌ها ۷۲ نفر بود که از این ۷۲ نفر، ۶ نفر که فرزندان آیت‌الله حکیم هستند، در حضور بعضی از اعضای خاندان تیرباران شدند و به شهادت رسیدند. یعنی برخی از فرزندان در حضور پدر تیرباران شدند. ۱۰ نفر دیگر هم بعدا اعدام شدند و دو نفر هم بر اثر بیماری به شهادت رسیدند (یکی از آنها بر اثر التهاب لوزتین و دیگری بر اثر تزریق آمپول هوا).

در جریان بازداشت ها آیا از بانوان خاندان حکیم هم کسانی بازداشت شدند؟

تبرائیان: بله. وقتی می‌خواستند اعضای خاندان را دستگیر کنند به آن‌ها گفتند خدا را شکر کنید که با خانواده شما کاری نداریم. ولی بعدا مشخص شد ماموران تا صبح در بیوت علما بودند تا در صورت مراجعه یا تماس کسی, او را دستگیر کنند. از میان زنان هم یک خانم سالخورده را به همراه دخترش به نام زینب که ۱۲ سال بیشتر نداشت به شهادت رساندند. احتمالا این مادر و دختر بسیار تحت فشار روحی بودند و حالاتی که بر آنان پیش آمد، شبیه حالات اسرای شام بوده است.

یکی از اتهاماتی که به خاندان وارد شد این بود که شما در صدد احیای مرجعیت شیعه هستید. اواخر رژیم صدام کار به جایی رسید که در نجف اهل علم بدون عبا و عمامه بیرون می‌آمدند. به اعضای خاندان می‌گفتند یا باید از حاکمیت پشتیبانی کنید یا دشمن حاکمیت هستید.

در ساختمان زندان نور خورشید وجود نداشت، به طوری که اعضای خاندان می‌گفتند بعضی وقت‌ها ما فکر می‌کردیم نمازمان قضا می‌شود. بخاطر همین گریه می‌کردیم و به دنبال راهی بودیم تا بفهمیم الان ساعت چند است. در ساختمان، هواکش برای تهویه هوا اصلا وجود نداشت. جایی برای پیاده‌روی نبود. غذای مناسبی وجود نداشت. مهم‌ترین غذایی که می‌دادند عدس بود که پر از سنگ ریزه بود. یا مثلا خورشت بادمجان گندیده، خشک شده و پر از مورچه با یک تکه نان به آنها می دادند. با این وضع تغذیه، اسهال بیماری شایع در زندان بود که معمولا مورد مضحکه مأموران هم قرار می‌گرفت. در این شرایط ریه ها آسیب جدی می دید. به طوری که الان بیشتر خاندان حکیم ریه‌های ناسالمی دارند. من همین ماه پیش سر درس آسید جعفر حکیم در نجف بودم، به قدری سرفه می‌کرد که رنگ صورتش سرخ می‌شد. او سال هاست اینطور است.

وضع بهداشت خیلی افتضاح و اصلا دکتر وجود نداشت. می‌گفتند یک آمپول تمیز وجود نداشت و آمپول های چندبار استفاده شده و ناسالم را برای بیماران استفاده می کردند. اگر می‌خواستند کسی را به بیمارستان منتقل کنند، ممکن بود آن شخص دیگر هیچ وقت برنگردد.

کما این که دو نفر از خاندان حکیم اینگونه به شهادت رسیدند؛ «ریاض جاسم‌الحکیم »التهاب لوزتین پیدا می‌کند و «محمدحسن محمدعلی حکیم» که در بیمارستان الرشید بر اثر تزریق آمپول هوا به شهادت رسید. این رفتار را با کسانی انجام می دادند که نه قاتل و نه جانی بودند؛ آنها تنها گناهشان این بود که عالم دین هستند.

آیا در طول بازداشت، کسی از خانواده با اعضای خاندان حکیم ملاقات داشت؟

تبرائیان: دقیقا اولین ملاقاتی که خاندان با خانواده خود در این ۸ سال و اندی داشتند، بعد از ۴ سال بود.

متاسفانه این مطالبی که عرض می‌کنم تا حالا مطرح نشده‌اند. وقتی از برخی بازماندگان خاندان حکیم سؤال کردم چرا مطرح نمی‌کنید؟ گفتند «ما بعد از سقوط صدام اهتمام به درس و حوزه داشتیم.» اما اگر واقعیتش را بخواهید آنها از شدت تواضع و فروتنی این مسائل را بیان نکردند.

در مورد بیشترین شکنجه‌ها که پرسیدم، گفتند «بیشترین شکنجه متعلق به سیدعلاءالدین حکیم بود

علت هم این بود که وقتی قرار بود برادرش سید محمدباقر حکیم از زندان آزاد شود، از ایشان ضمانت گرفتند که فعالیت سیاسی نکند. وقتی سیدمحمدباقر فرار می‌کند، تلافیش راروی بردارش( سیدعلاءالدین) میکنند.

«دکتر صفاءالدین تبرائیان»می گوید: از آسید حسین حکیم پرسیدم که چند بار شما را جلوی پدر شکنجه دادند؟

گفت: ۳ بار که به شیوه آویزان کردن، شوک برقی و کتک زدن بود.

آب زندان هم سهمیه بندی بود و در واقع هر زندانی در ۲۴ ساعت کمتر از دو لتیر سهمیه داشت. این آب هم برای آشامیدن بود، هم برای لباس شستن و هم برای طهارت و وضو و....

بزرگترین سلولی که وجود داشت ۱۵ یا ۲۰ متر مربع بود که در آن ۲۴ نفر زندانی بودند و در آن اتاق کوچک، خوابیدن هم بسیار معضل بزرگی بود. مطلقا در این مدت شیرینی به آن‌ها نمی‌دادند. می‌گفتند: نان خشک را داخل آب تیلیت می‌کردیم و مقداری شکر می‌ریختیم و به جای شیرینی می‌خوردیم.

تألیف درزندان

آیت الله سیستانی درگذشت آیت الله حکیم را تسلیت گفت

آیت الله سیدمحمدسعیدحکیم+ آیت الله سیدعلی سیستانی

دکترسیدعبدالهادی حکیم (پسر آیت‌الله سیدمحمدتقی حکیم) برای من نقل می‌کرد و می‌گفت در زندان، «آیت‌الله سیدمحمدسعید حکیم» بر روی کاغذهای سیگار یک دوره علم اصول فقه تحریر کرد. می‌گفت ما برای اینکه بتوانیم قلم درست کنیم کلی معضل داشتیم. می گفت «من در زندان یک دوره منطق و یک دوره فلسفه نوشتم

یا مثلا «آسید ریاض حکیم» گفت من طی مدت زندان یک مبحث کامل اصول دین تدریس کردم. می گفت مجموعه‌ای از پرسش‌ها بود که درون زندان جمع‌آوری کردیم و عنوانش را گذاشتیم ۵۰۰ مسئله فقهی. یک بحث اساسی در مورد نهضت حسینی، مبحثی پیرامون امامت و در مورد« عصر فتنه» تهیه کردیم. همین طور درمورد صلح امام حسن(ع)، سیره پیامبر، رویارویی اهل بیت با حاکمیت جور، درباره اسلام اصیل، درباره دعا و..... در این مدت هشت سال و چند ماه به زندانیان تدریس می‌کردیم. می گفتند برخی از زندانیان جرمشان این بود که در کلاس درس ما حاضر می‌شدند و حتی به این جرم آنها را اعدام کردند.

درباره آیت الله سید محمد سعید حکیم هم برایمان بگویید.

تبرائیان: ایشان بعد از حضرت سیستانی بیشترین آمار مقلد در عراق را دارد. اقدامات مهمی در دوره حیات خود انجام داد. مثلا مسجد سهله توسط ایشان بازسازی شد، ۱۱۰هزار کودک بی سرپرست و ۴۰ هزار بیوه را تحت سرپرستی داشت. و از اشخاصی بود که مدت ۸سال و ۴ ماه در زندان بود. «سیدالمرجع» و «سیدالمجتهد» القابی بود که در زندان به ایشان داده بودند. از شاگران آیت‌الله‌العظمی شیخ حسین حلی بوده، نزد آسید یوسف حکیم، شیخ محمدطاهر شیخ راضی، آیت‌الله العظمی سیدمحسن حکیم، آیت‌الله العظمی خوئی و همینطور نزد پدرش سید محمدعلی درس خوانده است.

نوآوری هایی در فقه و اصول داشت. برخی آثار مهم ایشان عبارت است از: المحکم فی اصوال الفقه (۶ جلد)، مصباح المنهاج که فقه استدلالی است (۱۵ جلد)، الکافی فی اصول الفقه (۲ جلد)، حاشیه علی رسائل شیخ انصاری (۶ جلد)، حاشیه موسعه علی الکفایه (۵ جلد)، رساله علمیه (۳ جلد)، و ... ایشان نخستین فرد از آل حکیم است که در یکی از حجره های حرم علوی و در جوار آیت الله العظمی سید تقی قمی دفن شد. هر دو روز شهادت حضرت سجاد(ع) درگذشتند و آسمانی شدند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مأخذاین گزارش(مصاحبه) ۱۷ شهریور ۱۴۰۰ ایسنابا اصلاحات وافزودن عکس.

بغداد(پایتخت) در ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ (۹ آوریل ۲۰۰۳) اشغال شد که سقوط بغداد مساوی با پایان حاکمیت ۲۴ ساله حکومت صدام حسین بود

عراق باکمترین مقاومت  سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر باکمک نیروهای مسلح امریکایی به وسیله مردم عراق به زیر کشیده شد.

مفقودالاثربودن صدام حسین بمدت ۸ماه

مخفیگاه صدام (رئیس جمهورعراق) قبل ازدستگیری - پیراسته فر

صدام حسین از۲۰ فروردین ۱۳۸۲  الی ۲۲آذر۱۳۸۲متواری-مفقود-بود.

۱۳ دسامبر ۲۰۰۳(۲۲آذر۱۳۸۲) صدام حسین دستگیر می‌شود

۱۳ دسامبر ۲۰۰۳(۲۲آذر۱۳۸۲) صدام حسین دستگیر می‌شود

صدام

 ۵ نوامبر ۲۰۰۵(۱۴آبان ۱۳۸۴)صدام حسین -بعدازمحاکمه-به اعدام  محکوم می‌شود

در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۰۶محکوم  به اعدام شد و سرانجام در روزشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ (۹ دی ۱۳۸۵)مصادف با عید قربان در بغداد به دار آویخته شد.