پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

درخواست«شنود"برای نمایندگان مجلس-فریدون عباسی

«مکالمات نمایندگان را  شنود کنید»

عباسی: «احمدی‌نژاد »در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ شرکت کند رأی بالایی خواهدداشت.

۲۰ نفر از مقامات  دولت‌احمدی نژاد که سابقه حضور و فعالیت در سطح وزیر، معاون وزیر ، استاندار در دولت‌های نهم و دهم را داشتند در «مجلس یازدهم» حضوردارند(بدون احتساب فرمانداران)

۶۰ یا ۷۰ درصد مردم از آقای احمدی‌نژاد و اقداماتش به نیکی یاد می‌کنند که طبیعی است؛ چراکه در دوران او خیر بسیاری دیدند به‌ویژه در مناطق روستایی

نماینده ای که درخواست کردبرای نمایندگان «شنودبگذارند»

فریدون عباسی:من از خدا می‌خواهم یکی مرا کنترل کند و هشدارهای لازم را به من بدهد.

 فریدون عباسی نماینده جدیدالورود به مجلس شورای اسلامی  : «من شخصاً از وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه می‌خواهم بطور مرتب بنده و نمایندگان را چک کنند

و حتی «مکالمات نمایندگان را هم شنود کنند»

من حتی حاضرم برای این مسأله به این نهادها امضا بدهم، چراکه امنیت این مملکت و کشور برای من مهم‌تر از خودم است.

دکترفریدون عباسی دوانی( رزومه کاری ): اکنون عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران هستم ودر گذشته عضو جهادسازندگی فارس و مسوول پشتیبانی جنگ فارس، عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین تهران وبه مدت دوسال ونیم معاون رئیس جمهوردر دولت دهم و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران بوده‌ام.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این فرازی از مصاحبه آقای عباسی بوددرهنگام فعالیتهای انتخاباتی با یک رسانه محلی-چنارنیوز.

پیشنهادم :چون «شنود»یک تراشه جاسوسی است،بهتراست که نمایندگان در اول هرهفته بیایندبه رئیس مجلس ویااعضای کمسیون امنیت گزارش کاربدهند،فیلم وعکس هم ضمیمه باشد که به چه جاهایی رفتند وباچه کسانی ملاقات داشتند وچه گفتند وچه شنیدند وچه خوردند(کدام میهمانی) ویک پرینت هم ازمکالماتش بگیرند،ازفعالیتهای شبکه های اجتماعی(واتسآپ وتلگرام،ایمو،اینستاگرام،فیسبوک،توئیتر،سروش ودیگرپیامرسان های ایرانی)یک گزارشی ارائه بدهند،«پاسورد»ایمیل راارائه کنند که عنداللزوم ،نامه ها وتعاملاتش چک بشودوخلاص. ضمناً برای اینکه وقت نمایندگان دردفتر ریاست مجلس ودراتاق کمسیون امنیت ملی  کمترگرفته شود،نمایندگان محترم «هریک از شبکه های اجتماعی را که درآن عضویت دارند» را درلپ تاپ های هیئت رئیسه مجلس ویااعضای کمسیون امنیت ملی نصب کنند که «رصدکردن» به سهولت انجام بگیرد.،ضمناًGPS موبایلشان همیشه روشن باشد/پایان پیشنهاد مدیرسایت.

عباسی بعداز پیروزی درانتخابات :همه اقدامات یک نماینده باید مشخص باشد. اگر نماینده برای ملاقات با یک فرد می‌رود باید روشن باشد که چرا این کار را انجام می‌دهد. اگر دامی برای نماینده پهن شده باشد حتماً باید از سوی نهادهای امنیتی به او هشدار داده شود.. در دورانی که من رئیس سازمان انرژی اتمی بودم، هم سپاه پاسداران و هم وزارت اطلاعات ،کمک‌های بسیاری، به من کردند.

اگرآن‌ها(مسئولین) درست کار کنند، این‌قدر شاهد مفاسد در حوزه‌های مختلف نخواهیم بود.. اگر به ایران و جمهوری اسلامی معتقدیم، حتماً باید کاری کنیم دستگاه‌های امنیتی قوی باشند، پایدار می‌مانیم. ولی روشنفکران غرب‌زده فکر می‌کنند، دستگاه‌های امنیتی مقابل آن‌ها قرار دارند.

فریدون عباسی (نماینده کازرون)متولد۲۰ تیر ۱۳۳۷ آبادان.

لازم به ذکراست که این عباسی(فریدون عباسی)با اسدالله عباسی که دردوره‌های هفتم و هشتم ودهم  مجلس شورای اسلامی(نماینده رودسر) وسخنگوی هیئت رییسه مجلس شورای اسلامی بوده متفاوت است.

اسدالله عباسی
عبدالرضا شیخ‌الاسلامی به دلیل انتصاب قاضی پرماجرای« سعید مرتضوی» به ریاست سازمان تامین اجتماعی، ۱۵ بهمن‌ماه ۱۳۹۱ در مجلس استیضاح و از سمت خودبرکنارشد

«احمدی نژاد»دروسط سعیدمرتضوی وعبدالرضا شیخ الاسلامی

رئیس جمهور(دکترمحموداحمدی نژاد)،دکتر اسدالله عباسی رادرنیمه دوم بهمن ۱۳۹۱  به عنوان سرپرست وزارت تعاون،  انتخاب کرد وسرانجام در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ بعنوان «وزیرکار و رفاه اجتماعی»رأی اعتمادگرفت.

«قدس آنلاین» بخشهایی از مصاحبه «فریدون عباسی» با «روزنامه اعتماد»رامنتشرکرده است که می خوانید:

اگر فردی همچون آقای احمدی‌نژاد در قامت رییس‌جمهوری ایران اشتباهی هم کرد نباید کشور را از قابلیت‌های او محروم کرد و به یک‌باره به پایین پرتابش کنیم

عباسی:«احمدی‌نژاد» در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ شرکت کند رأی بالایی خواهدداشت.

حدود ۲۰ نفر از مقامات این دولت‌ها که سابقه حضور و فعالیت در سطح وزیر، معاون وزیر یا استاندار در دولت‌های نهم و دهم را داشتند در مجلس یازدهم حاضرند.(علاوه براین تعداد،ممکن است فرماندارانی نیز باشند)

۶۰ یا ۷۰ درصد مردم از آقای احمدی‌نژاد و اقداماتش به نیکی یاد می‌کنند که طبیعی است؛ چراکه در دوران او خیر بسیاری دیدند به‌ویژه در مناطق روستایی

پاسخ سازمان انرژی اتمی به اظهارات اخیر فریدون عباسی

فریدون عباسی نماینده کازرون در مجلس یازدهم در مصاحبه‌ای گفته است: من شخصاً از وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه می‌خواهم به‌طور مرتب بنده و نمایندگان را چک کنند و حتی مکالمات‌مان را هم شنود کنند. من از خدا می‌خواهم یکی مرا کنترل کند و هشدارهای لازم را به من بدهد.

آقای عباسی! شما از جمله نمایندگانی محسوب می‌شوید که در دولت آقای احمدی‌نژاد سال‌ها فعالیت کردید و امروز با همراهی دیگران، وزرا و معاونان او در مجلس حضور دارید. آینده سیاسی «احمدی‌نژادی‌ها» را در مجلس چطور پیش‌بینی می‌کنید.

عباسی:در مرحله اول باید عرض کنم که اطلاق کلیدواژه «احمدی‌نژادی» به جمع و گروهی از نمایندگان مجلس کار درستی نیست. برخی از آقای احمدی‌نژاد موجودی با چهره نامناسب ساخته‌اند و بعد به دیگران هم می‌گویند احمدی‌نژادی تا مردم را بترسانند.

«احمدی‌نژاد »فردی فهیم و تحصیلکرده است و خدماتی داشته و البته اشتباهاتی. مثل شخص من که در روزهای مدیریتم، اشتباهاتی داشته‌ام. «احمدی‌نژاد» یک ایدئولوژی نیست، او یک شخص است و گروهی نیز در دولتش با او همکاری داشتند. آیا با افرادی که با آقای خاتمی کار کردند، می‌گویید «خاتمی‌چی»؟ طبیعتاً خیر!

در مرحله دوم نیز باید بگویم که برخلاف تصور بسیاری از افراد، تعداد مدیران دولت‌های نهم و دهم حاضر در مجلس زیاد نیست. 

حدود ۲۰ نفر از مقامات این دولت‌ها که سابقه حضور و فعالیت در سطح وزیر، معاون وزیر یا استاندار در دولت‌های نهم و دهم را داشتند در مجلس یازدهم حاضرند.

علاوه براین تعدادمذکور،ممکن است فرماندارانی نیز باشند ولی «سطح مدنظر ما» برای استاندار به بالاست که تعدادشان همان ۱۸ تا ۲۰ نفر است که در قیاس با ۲۳۰ نماینده دیگر که در شورای ائتلاف نیروهای انقلاب حاضر هستند، رقم قابل‌توجهی نیست.

رای آقای قالیباف به ‌عقیده من نشانگر طیف فکری مجلس یازدهم است؛ بدین معنا که حتی مستقلان و اصلاح‌طلبان مجلس هم ترجیح داده‌اند در این دوره به آقای قالیباف رای دهند که نشانگر اتفاق‌نظر در مجلس و کشور است.

 

این بدین معناست که مدیران دولت‌های احمدی‌نژاد قصد ندارند فراکسیون جداگانه تشکیل دهند، به هر حال جلساتی را تحت‌ عنوان جبهه خدمت برگزار کردید.

من در آن جلسات که شما می‌فرمایید، حاضر نبودم. جلساتی که بنده شرکت داشتم، بیشتر دوستانه و برای تبادل‌نظر و انتقال تجربه بوده و این‌طور نبوده که کار سیستماتیکی صورت بگیرد. نتیجه و خروجی آن جلسات هم نشانگر همین مساله است؛ چراکه از جمع آنان فقط آقای نیکزاد بود که توانست وارد هیات رییسه شود. این روند در کمیسیون‌ها نیز به عقیده من، پابرجا خواهد بود و بعید است تغییر چندانی ایجاد کند. به‌طور کلی اما باید گفت که مدیران دولت‌های نهم و دهم به نظرات فراکسیون ائتلاف و اکثریت پایبند بوده‌اند و بعید است فراکسیون جداگانه‌ای تشکیل شود.

سوال دیگر به ریاست فراکسیون ائتلاف نیروهای انقلاب برمی‌گردد. ظاهرا در جلسات برگزار شده آقای زاکانی در جایگاه رییس نشسته‌اند. این روند پابرجا خواهد بود؟

من نشنیده‌ام که آقای زاکانی به عنوان رییس فراکسیون نیروهای ائتلاف انتخاب شده باشد و با این سمت شناخته شود. رأی‌گیری هم برای این مساله برگزار نشده است. در جلسات ممکن است آقای زاکانی در جایگاه رییس نشسته باشد ولی این اتفاق بر اساس یک توافق صورت گرفته است؛ یعنی گفته‌اند فردی که خود قصد ورود به هیأت رییسه را ندارد، بهتر است جلسه را اداره کند و این اتفاق هم افتاده به هرحال آقای زاکانی فردی معقول است و کسی حرف خاصی روی او ندارد. جلسات هم بالاخره باید یک مبصر داشته باشد!

فریدون عباسی برای ریاست مجلس یازدهم نامزد می شود

مساله دیگر به حضور شما در کمیسیون‌ها برمی‌گردد. شما شخصا به کدام کمیسیون تمایل دارید.

من پیش از انتخابات مجلس نیز گفته بودم که باتوجه به سال‌ها حضورم در جنوب، تسلطم برای مسائل مرتبط با حوزه انرژی به ویژه نفت، اولویت اولم ورود به کمیسیون انرژی است اما اگر امکان این مهم فراهم نشود در جهاد سازندگی نیز حضور داشته‌ام و سال‌های سال نیز به تولید ماشین‌آلات سنگین مشغول بودم بنابراین می‌توانم در کمیسیون صنایع و معادن هم حاضر باشم.

گاف، سوتی،‌ تُپق؛ لحظه‌های حاشیه‌ساز مجلس دهم

و احتمالا هم برای ریاست این کمیسیون‌ها اقدام خواهید کرد.

مسأله ریاست دست ما نیست؛ چراکه بنده از کانال فراکسیون نیروهای انقلاب اقدام نمی‌کنم و به‌طور مستقل وارد عمل خواهم شد؛ همچون انتخابات ریاست مجلس. بنابراین برای من اصل نظر نمایندگان است نه نیروهای بیرون از پارلمان. افراد بسیاری با من تماس گرفتند و گفتند که ما فلان کمیسیون را برای شما کنار گذاشته‌ایم! اما پاسخ من به آنها این بود که شما چه کاره‌اید که برای من کمیسیون کنار بگذاری؟! نماینده مجلسی یا از مردم رای گرفته‌ای؟

هم‌طیفی‌های شما گفته‌اند که خواستار محدودسازی اختیارات رییس مجلس هستند؛ نگاه شما به این مساله و اختیارات رییس قوه مقننه چگونه است؟

هم‌طیفی‌های من چه کسانی هستند؟

اصولگرایان مجلس.

من اصولگرا به معنای رایج نیستم. من همیشه مستقل بوده‌ام. البته اعتقاداتی دارم و سکولار نیستیم و به ولایت فقیه و قانون اساسی و انقلاب اعتقاد دارم اما نمی‌شود نامم را «اصولگرا» گذاشت، همان‌طور که «اصلاح‌طلب» هم نیستم.

بسیار عالی! به مسأله اختیارات رییس مجلس برگردیم.

در زمینه اختیارات رییس مجلس و اشاره برخی افراد به آقای لاریجانی باید بگویم که ایشان اختیاراتش را از نمایندگان مجلس گرفته بود و اگر نمایندگان او را فردی یکه‌تاز می‌دیدند، عزلش می‌کردند یا به او رای نمی‌دادند ولی وقتی هماهنگی‌های بسیاری می‌کنند که آقای عارف رای نیاورد، یعنی علی لاریجانی را با تمام محاسن و کاستی‌ها پذیرفته‌اند. نمی‌شود گفت که ایشان دیکتاتور بوده یا مجلس را بد اداره کرده است. لاریجانی حاصل و خروجی دیدگاه و فکر نمایندگان مجالس هشتم، نهم و دهم بوده است.

با این حساب قالیباف برآمده از تفکرات نمایندگان مجلس یازدهم، آیا مانند لاریجانی مجلس را اداره خواهد کرد؟

قالیباف و لاریجانی شخصیت‌های متفاوتی هستند. آقای لاریجانی نظریه‌پرداز و فیلسوف است و با قالیباف متفاوت است. قالیباف بیشتر فردی عملیاتی است.

شما یک هواپیما را به دست قالیباف بدهید، سالم بلند می‌کند و به زمین می‌نشاند و امیدواریم خلبانی مجلس را هم همین‌طور انجام دهد و به نظرات دیوان محاسبات و مرکز پژوهش‌ها اهمیت دهد و اقداماتش بر مبنای شایسته‌سالاری باشد. مطمئنا شاهد مجلسی کاری خواهیم بود که تعامل بسیار خوبی هم با دولت خواهد داشت.

در جریان بررسی جزئیات طرح اقدام متقابل ایران در بررسی برجام و بعد از آنکه رئیس مجلس شورای اسلامی مانع بررسی پیشنهادت نمایندگان مجلس شد، علی‌ اصغر زارعی به هیئت رئیسه اعتراض کرد و سپس برای دقایقی در گوشه‌ای از مجلس شروع به گریه کردن کرد اما به دلیل فشار روحی و روانی که به قلب وی وارد شد، وضعیت این نماینده مجلس نامساعد شد به طوری که فورا به بخش اورژانس منتقل و تحت نظر پزشکان قرار گرفت.

ما باید سعی کنیم شخصیت‌های کشور را خراب نکنیم. آقای لاریجانی سال‌ها تلاش کردند و امروز با نظر رهبری در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور دارند تا نظام از نظراتش بهره ببرد. ما باید احترام افراد را نگه داریم.

شما  یکی، دو نوبت به مساله اتاق‌های فکر بیرون مجلس اشاره کرده اید؛ آیا این همان اتاق‌هایی است که نمایندگان مجلس دهم از آن به عنوان دخالت در امور نمایندگان نام می‌بردند؟

کسی نگفته آن اتاق‌های فکر در کار نمایندگان دخالت دارد. همان‌طور که سرمایه‌دارانی در کشور وجود دارند که پول خرج می‌کنند و دفتر و کارشناس در اختیار نمایندگان قرار می‌دهند، این اتاق‌های فکر هستند که دور نمایندگان را می‌گیرند و مثلا برای رضای خدا تلاش می‌کنند ولی این‌طور نیست. اینها معادلات قدرت است و می‌خواهند از نمایندگان استفاده کنند. اقدامی که نتیجه‌اش شد ردصلاحیت تعدادی از نمایندگان مجلس. این دوره ۴ ساله فرصت بسیار مناسبی است برای نفوذ به مجلس و سوءاستفاده از نمایندگان؛ بنابراین طبیعی است که دستگاه‌های نظارتی مراقبت کافی و جامع را به عمل آورند.

من شخصا از وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه می‌خواهم به‌طور مرتب بنده و نمایندگان را چک کنند و حتی مکالمات‌مان را هم شنود کنند. من حتی حاضرم برای این مساله به این نهادها امضا دهم؛ چراکه امنیت این مملکت و کشور برای من مهم‌تر از خودم است. من از خدا می‌خواهم یکی مرا کنترل کند و هشدارهای لازم را به من بدهد.

این شنودها و هشدارها که می‌گویید، آیا استقلال شما را سلب نمی‌کند؟

من سال‌هاست استقلال خودم را به نمایش گذاشته‌ام. وقتی ما قبول کردیم در ویترین بنشینیم باید شفاف باشیم.

اما آیا این شفافیت با شنود ایجاد می‌شود؟

ما امروز با پیشرفت تکنولوژی بسیاری از مسائل را باید جدی بگیریم و مراقب باشیم. همه اقدامات یک نماینده باید مشخص باشد. اگر نماینده برای ملاقات با یک فرد می‌رود باید روشن باشد که چرا این کار را انجام می‌دهد. اگر دامی برای نماینده پهن شده باشد حتما باید از سوی نهادهای امنیتی به او هشدار داده شود. باید اطلاع دهند نه اینکه بروند و در کار او دخالت کنند.

من که راضی به این اقدام هستم، خیر این مساله را دیده‌ام،هم از سوی سربازان گمنام امام زمان و هم از سوی دوستانم در سپاه.این افراد در بزنگاه‌ها هشدارهای بسیار خوبی دادند.

در دورانی که من رییس سازمان انرژی اتمی بودم، هم سپاه و هم وزارت اطلاعات کمک‌های بسیاری به من کردند.

در مسائل سیاسی و اقتصادی، مطمئنم که دشمنان خارجی و طمعکاران داخلی اطراف نمایندگان خواهند بود و من تقاضا می‌کنم نهادهای امنیتی به نمایندگان اطلاعات کافی در این زمینه بدهند ولی به همین حدکفایت کنند و دخالت نکنند.

این خیلی خوب است که نماینده بداند فلان مراجعه‌کننده دنبال چه‌ چیزی است. اگر این اتفاق می‌افتاد، امروز شاهد این آلودگی‌ها در بحث خودرو که نمایندگان هم درگیرش شدند، نبودیم.

ما باید ذهنیت‌مان نسبت به مسائل امنیتی را از این سطح جهان سومی تغییر دهیم. باید امنیت را مقوله‌ای ببینیم که قصد حفظ تمام کشور را دارد.

اما مگر در کشورهای دیگر که پارلمان‌هایی قدرتمند دارند، نهادهای امنیتی‌شان، نمایندگان مجلس را شنود می‌کنند و مثلا می‌گویند، فلان مراجعه‌کننده که هست و نیست؟

بله! همه آنها این کار را می‌کنند. خیلی خوب کار می‌کنند و حواس‌شان هم به جامعه‌شان هست. فقط ما هستیم که در اینجا روشنفکربازی درمی‌آوریم و از امنیت برای خودمان لولو می‌سازیم. جناح‌های سیاسی ما می‌خواهند هر کاری که خواستند بکنند و کسی کارشان نداشته باشد.

امروز در حوزه اقتصاد هم مثل دوران دفاع مقدس،نیاز به دستگاه‌های امنیتی داریم و اگرآنان درست کار کنند، اینقدر شاهد مفاسد در حوزه‌های مختلف نخواهیم بود.

این مفاسد برای آن است که ما دستگاه‌های امنیتی خود را تضعیف و آنان را مسوول مسائل سیاسی معرفی می‌کنیم؛ یعنی آنان را به وادی و حوزه‌ای می‌بریم که از مسائل اصلی باز می‌ماند.

اگر همه ما این‌طور فکرکنیم که امنیت، امنیت کشور است و اگر به ایران و جمهوری اسلامی معتقدیم، حتما باید کاری کنیم دستگاه‌های امنیتی قوی باشند، پایدار می‌مانیم. ولی روشنفکران غرب‌زده فکر می‌کنند، دستگاه‌های امنیتی مقابل آنان قرار دارند.

اگر موافقید برویم سراغ ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰؛ آقای قالیباف به‌رغم تصاحب کرسی ریاست مجلس، هنوز جزو گزینه‌های اصلی محسوب می‌شود. از سوی دیگر خبرهایی داریم که آقای احمدی‌نژاد هم سفرهای استانی خود را آغاز کرده است. تحلیل شما از این روندها و اتفاقاتی که در جریان است، چیست و انتخابات ریاست‌جمهوری را چطور می‌بینید؟

ابتدای امر باید بگویم که مخالف اخذ التزام از آقای قالیباف برای عدم حضورش در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده هستم. چرا نباید شرکت کند؟! اگر او قابلیتی دارد و کشور به توانایی‌های او نیاز دارد باید از آن استفاده کند.ممکن است آقای قالیباف ۹ ماه نماینده مجلس باشد و روی این صندلی بنشیندولی ببیند که جای دیگر بهتر می‌تواند کارکند! ما نباید او را از این حق و آزادی محروم کنیم. من اخذ این التزام را برای خودم هم نمی‌پذیرم و گفتم که اگر حضور در انتخابات ۱۴۰۰ برای نمایندگان مساله است به من برای ریاست مجلس رای ندهند.

معتقدم که باید فضا را برای خدمت افراد درنهادهایی که نظام به آن نیاز دارد،بازبگذاریم؛ بنابراین درباره آقای قالیباف هم مخالف اخذ التزام هستم ولی شنیده‌ام که آقای قالیباف درجلسه فراکسیون رسما اعلام کرده که درانتخابات ریاست‌جمهوری   ۱۴۰۰ کاندیدا نخواهد شد. ولی اگر این کار را هم انجام دهد، شخصا آن را نقد نمی‌کنم. اگر آقای قالیباف احساس می‌کند در مقام ریاست‌جمهوری می‌تواند بهتر فعالیت کند و صندلی‌اش را عوض کند.

درباره آقای احمدی‌نژاد چطور؟ البته این مورد را در نظر بگیرید که او و نزدیکانش در انتخابات قبلی ردصلاحیت شدند.

البته آنان قبلا صلاحیت‌شان یا احراز نشد یا رد شد. من دقیقش را نمی‌دانم ولی ممکن است در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰شرایط عوض شود و تایید صلاحیت شوند. ممکن است در آن زمان تحلیل شورای نگهبان این بوده که ایشان نباید حضور پیدا کند ولی لزوما این تحلیل و اضطرار در شرایط فعلی پابرجا نمانده باشد. بنابراین اگر آقای احمدی‌نژاد از شورای نگهبان در این زمینه استمزاج کند، قطعا پاسخش را خواهند داد

به هرحال فراموش نکنید که کشور ما، کشور آزادی است و آقای احمدی‌نژاد به عنوان یک رجل سیاسی می‌تواند در انتخابات شرکت کند و رای کمی هم در جامعه ندارد. شخصا در یک‌سال گذشته که به شهرها و روستاهای مختلف سفر کرده‌ام به چشم دیده‌ام که مردم به نیکی از او یاد می‌کنند؛ بنابراین ملاک ما نباید عده‌ای ژورنالیست و قشرهای مرفه‌ای از جامعه باشد که در دولت آقای احمدی‌نژاد ضررهایی دیده‌اند.

ملاک عمل ما باید نظر و رای بطن جامعه باشد. بطن جامعه زمانی که آقای روحانی را با آقای احمدی‌نژاد قیاس می‌کند، عملکرد رییس دولت‌های نهم و دهم را مثبت می‌داند. در بسیاری از مناطق، نگاه‌های منفی به آقای روحانی و عملکردش وجود دارد؛ در حالی که در همان مناطق ۶۰ یا ۷۰ درصد مردم از آقای احمدی‌نژاد و اقداماتش به نیکی یاد می‌کنند که طبیعی است؛ چراکه در دوران او خیر بسیاری دیدند به‌ویژه در مناطق روستایی. این مساله برای نظام حسن است که رییس‌جمهوری داشته که هنوز که هنوز است در مناطق روستایی از او به نیکی یاد می‌شود. البته آقای احمدی‌نژاد بدون اشکال هم نیستند، همچون آقای روحانی.

جایگاه ریاست‌جمهوری جایگاه مهم و بزرگی است و همین مهم امکان اشتباه را افزایش می‌دهد. ولی ما باید بدانیم، اگر فردی همچون آقای احمدی‌نژاد در قامت رییس‌جمهوری ایران اشتباهی هم کرد نباید کشور را از قابلیت‌های او محروم کرد و به یک‌باره به پایین پرتابش کنیم./دوشنبه ۱۹ خرداد۱۳۹۹قدس-انتخاب تصاویر ازمدیریت سایت است.

جاسوس اسرائیل در سپاه«سید محمود موسوی مجد»لودهنده سردارسلیمانی

به جاسوس دیگری(محمد حسین رستمی)نیز خواهیم پرداخت که توانسته بودتاسوریه« مدافع حرم»نفوذکند

افشاکننده ترددمسئولین سپاه«سید محمود موسوی مجد»اعدام شد

اسماعیلی در خصوص دستگیری یکی از جاسوسان آمریکایی هم گفت: اولا بگویم که آمریکایی‌ها و رژیم غاصب صهیونیستی برای جاسوسی تلاش می‌کنند اما نیروها و سربازان گمنام امام زمان(عج)، فعالیت این گروه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهند و اجازه تحرکات به این افراد نمی‌دهند.

عکس منتسب به سید محمود موسوی مجد در کنار سردار سلیمانی

وی ادامه داد: اخیرا« سید محمود موسوی مجد »که هم به سرویس موساد و هم سرویس سیا وصل شده بود؛ این فرد در قبال گرفتن دلار آمریکایی به نفع این دو شبکه بیگانه، درحوزه‌های مختلف امنیتی و به‌ویژه در حوزه نیروهای مسلح از جمله سپاه قدس

« سید محمود موسوی مجد » همچنین از محل استقرار و ترددهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی اطلاعاتی را جمع‌آوری کرده بود و در اختیار سرویس‌های بیگانه قرار داده بود.

سید محمود موسوی مجد کیست؟

سیدمحمود موسوی مجد رکنارسردارحسین همدانی

سخنگوی قوه قضائیه افزود: این فرد با حکم دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد که حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد و این حکم به‌زودی اجرا خواهد شد تا اربابان این افراد ببینند که نتیجه این خیانت‌ها، چیست./نشست خبری غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه، امروز سه شنبه، ۲۰ خرداد ۱۳۹۹

«سردارهمدانی»بعد از دوران دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد می‌رود تا آنچه را به صورت تجربی در جنگ آموخته بود را به دیگران منتقل کند. پس از دافوس، به عنوان فرمانده لشکر 4 بعث و سپس فرمانده قرارگاه نجف اشرف عهده دار تامین امنیت مناطق غربی کشور می‌شود و در این مسئولیت‌ هم کارنامه درخشانی در برخورد با گروهک‌های ضد انقلاب از خود به جای می‌گذارد.

انتخاب به عنوان جانشین نیروی مقاومت بسیج برای ۲ دوره، معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی سپاه، فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص)، مشاور عالی فرمانده کل سپاه از دیگر مسئولیت‌های سردار در دوران پس از دفاع مقدس است./۱۵ مهر ۱۳۹۶تسنیم

آخرین تصویر سردار همدانی در کنار حاج قاسم سلیمانی لحظاتی پیش از شهادت

سردار حسین همدانی یکی از فرماندهان قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی و از بنیانگذاران سپاه همدان بود و مدتی نیز فرماندهی لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله را برعهده داشت.

شهادت سردار حسین همدانی:۱۸ مهر ۱۳۹۴ درسوریه 

نحوه  شهات شهیدسردار همدانی : با رگبار بستن ماشین توسط داعش چشم چپ ایشان مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و راننده نیز کنترل ماشین را از دست می دهد در نتیجه ماشین واژگون می شود و سردار همدانی به شهادت می رسد./حجت الاسلام مجتبی ذوالنور

«سیدمحمودموسوی مجد »زمان شهادت سردارسلیمانی زندان بود!

باشگاه خبرنگاران جوان (۲۰ خرداد ۱۳۹۹)بنقل ازمرکز رسانه قوه قضاییه می نویسد:یکی از عناوین مجرمانه‌اش لو دادن محل تردد و اسکان فرماندهان نظامی از قبیل سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در ادوار گذشته به سرویس‌های جاسوسی بیگانه از جمله سرویس موساد و سیاه بوده است، مرکز رسانه قوه قضاییه در تشریح بخشی از پرونده قضایی وی زمان بازداشت جاسوس مورد اشاره را هجدهم مهرماه ۹۷ اعلام کرد.

 پس از بازداشت موسوی مجد در تاریخ ۱۸ مهرماه ۱۳۹۷، شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به اتهامات انتسابی وی رسیدگی و در تاریخ ۳ شهریور۱۳۹۸ حکم اعدام وی را صادر می‌کند که با اشکال و ایراد دیوان عالی کشور حکم دوباره به محکمه برگشته و دادگاه بار دیگر در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۹۸ و بررسی مجدد پرونده حکم اعدام وی را تأیید و دوباره پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال می‌کند و هم اکنون این حکم در دیوان عالی کشور نیز تأیید شده است،موسوی از ابتدای بازداشت (۱۸ مهرماه ۱۳۹۷) تاکنون آزاد نشده است.

مدیریت سایت-پیراسته فر:نکته عجیبی است!درزمان ترورسردارسلیمانی(۱۳ دی ۱۳۹۸) این جاسوس درزندان بوده آنوقت اطلاعات جاسوسی رااززندان ارسال کرده!؟

البته بعداً آقای سخنگوآمدگفت،موسوی درترورسردارسلیمانی نقش نداشته!  ودراطلاعیه دیگرکه دیگرمسئولین دادند،گفتند:موسوی کاره ای نبوده،چون درسوریه زندگی می کرده وموقعیتهای جغراقیایی سوریه رامی دانسته«راننده بود»!ازوجودش بصورت موقت-پیمانی-استفاده می کردیم!

واماBBC گزارشی از محمود موسوی مجد منتشر کرده است.
BBC در این گزارش(۰۴ تیر ۱۳۹۹) نوشته که محمود موسوی مجد به جرم جاسوسی برای سیا و موساد به اعدام محکوم شده است. ایران می‌گوید ۲۶ ماه قبل توسط نیرو‌های حزب‌الله لبنان شناسایی، دستگیر و به ایران تحویل داد شد.

سیدمحمدموسوی مجد در این عکس‌ها به عنوان مترجم کنفرانس مطبوعاتی بشار اسد و محمود احمدی نژاد، با فرماندهان ارتش سوریه و نیروی قدس سپاه در جبهه جنگ، در حرم حضرت زینب و در حرم حضرت رقیه و مجتمع آموزشی امام خمینی وابسته به سفارت ایران در سوریه دیده می‌شود.

عکسی نیز از مدارک پزشکی که نشان می‌دهد موسوی مجد در بیمارستان شیخ راغب حرب جنوب لبنان بستری شده منتشر شده است.

مترجم-کنفرانس مطبوعاتی بشار اسد و محمود احمدی نژاد(رئیس جمهوروقت)، با فرماندهان ارتش سوریه و نیروی قدس سپاه در جبهه جنگ

تصاویری جدید از محمود موسوی مجد جاسوس سیا منتشر شد

موسوی مجد

تصاویری جدید از محمود موسوی مجد جاسوس سیا منتشر شد

موسوی مجد

تصاویری جدید از محمود موسوی مجد جاسوس سیا منتشر شد

کارت شنایایی موسوی مجد-هنگام بستری شدن-بیمارستان شیخ راغب حرب- جنوب لبنان

تصاویری جدید از محمود موسوی مجد جاسوس سیا منتشر شد

 موسوی مجد-سوریه

تصاویری جدید از محمود موسوی مجد جاسوس سیا منتشر شد

منبع:پارسینه/پایان.

نحوه ترور سردارسلیمانی وابومهدی مهندس+۸همراه

(تصاویر) محل شهادت سردار قاسم سلیمانی

ساعت یک بامداد جمعه(۱۳ دی ۱۳۹۸) دو خودرویی که در حال انتقال فرمانده سپاه قدس(سپهبدحاج قاسم سلیمانی) و آقای ابومهدی المهندس(رئیس حشدالشعبی عراق) از فرودگاه بغداد به سمت شهر بغداد بودند، مورد اصابت حملات موشکی نیروهای آمریکایی(بابلگرد وپهبادبمباران شد) قرار گرفتند و تمام سرنشینان آن که ۱۰ نفردر۲خودرو بودنددرمیان آتشبارجنایتکاران امریکایی سوختند.

سردارسلیمانی از سوریه با هواپیمایی متعلق به خطوط (اجنحه الشام) که ۱۱ شب در فرودگاه بغداد به زمین نشسته بود، ابومهدی مهندس به استقبال سردارسلیمانی به فرودگاه بغداد آمده بود.

شهید همدانی در سوریه-نفروسط

«شهید همدانی» نحوه حضور خود در جبهه سوریه را اینطور بیان می‌کند: «در ۱۳دی ماه سال ۱۳۹۰ بنده به این کشور (سوریه) مأمور شدم.

زمانی که من به عنوان فرمانده سپاه تهران خدمت می‌کردم. هنوز آثار فتنه۱۳۸۸  و مشکلات ناشی از آن باقی بود. ما در حال توسعه سپاه محمد رسول الله (ص) بودیم. نواحی را از شش ناحیه به بیست و دو  ناحیه توسعه دادیم. در حال سر و سامان دادن به سازمان رزم‌گردان‌های امنیتی بودیم که سردار جعفری بنده را احضار نمودند. خدمت ایشان رسیدم و بعد از ارائه گزارشی از وضعیت سپاه تهران، به ایشان فرمودند: فلانی به سوریه می‌روید؟

ماجرای آخرین عکس سردار سلیمانی با شهید همدانی چه بود؟ + عکس

سردارهمدانی:خب، خیلی‌ها دوست داشتند که بروند سوریه، بنده یک مکثی کردم و گفتم: برای چه بروم؟ به چه عنوانی بروم؟‌ فرمود: ارتش و نظام سوریه درخواست کمک کرده‌اند به عنوان فرمانده بروی و کمک کنی! سردار قاسم سلیمانی هم گفته که شما برای این کارم مناسب هستید.

از آنجایی که خودم هم انگیزه بالایی برای حضور در سوریه و دفاع از حرم‌های عمه سادات و حضرت رقیه (س) داشتم، بلافاصله جواب مثبت دادم. اصلاً نگفتم فکر می‌کنم بعد جواب می‌دهم همان جا جواب مثبت دادم ایشان هم با سردار سلیمانی تماس گرفتند و گفتند که فلانی موافق است.»

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سرداراحمد کریم پور(مشاور سردارسلیمانی) مسئول کمیته چک و خنثی سپاه در دهه ۶۰ازنفوذی های اوائل انقلاب می گوید:

ماجرای خنثی‌سازی بمب در ۸ متری بیت امام/سبک مشترک منافقین و داعش

 راننده سردار محسن رضایی (فرمانده وقت اطلاعات سپاه) یک نفوذی(منافق)بود./۷ شهریور ۱۳۹۶.‏

:قبلاً هم(غیرازموسوی مجد) امریکا وموساد یک جاسوس درسوریه  داشت.

مدیر«سایت عماریون»افشاگر جریان انحرافی، اصولگرای۲آتشه

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«محمدحسین رستمی »حتی توانسته بودبعنوان«مدافع حرم»راهی سوریه بشود!

وی که در سال ۱۳۹۵ چند مدتی به جبهه های سوریه رفته بود، ناگهان به جرم جاسوسی برای رژیم صهیونیستی بازداشت شد.

رستمی از چهره‌هایی بود که از او به‌عنوان «نیروی ارزشی و حزب‌اللهی» نامبرده می‌شد و حتی به شکل داوطلبانه راهی سوریه شده بود اما ۱۴ مهر ۱۳۹۵ بازداشت و به اتهام ارتباط با اسرائیل ده سال زندان محکوم شد.

دراولین اعتراف زم ،گفت با فردی به نام محمدحسین رستمی که در سوریه بود ارتباط داشتم. در تماس‌هایی که داشتم از او درباره «سطح دسترسی» سوال کردم و او  متقابلا  تاکید کرد که از «سطح درستی» بالایی برخوردار است.

 بعد از این بود که «محمدحسین رستمی چهار یا پنج خبر برایم فرستاد»، دقیق یادم نیست چندتا و منهم برایش از طریق صرافی پول فرستادم.

در بخشی از این تصاویر پخش شده ازتلویزیون ، صدای محمدحسین رستمی پخش شد که به روح‌الله زم می‌گفت: «هنوز پول به دستم نرسیده است» .... «پول جور کن روح‌الله، پول، پول

 روح الله زم کیست و چگونه سازمان اطلاعات سپاه دستگیر شد؟

روح‌الله زم بعد از پخش این صدا گفت که این آخرین مکالمه من با رستمی قبل از بازداشت اوست  که من خودم یاد هست «دو سه بار به او پول دادم

«روح الله زم» برای تفهیم بیشتربه رستمی می گوید:مشخصات محور عملیاتی را می‌خواستی،  زمان عملیات را می‌خواستی و نقطه عملیات را می‌خواستی که بگذاری در کانالت. ..

دستگیری سرشبکه سایت معاند آمدنیوز/ روح‌الله زم کیست + بیوگرافی

روح الله فرزندحجت الاسلام والمسلمین محمدعلی زم 

اصولگرایی که «ستون پنجم دشمن »بود

محمد حسین رستمی  (متولد۱۴فروردین۱۳۶۴)جاسوسی که اولین اعترافات روح الله زم، مکالماتش با مدیر آمدنیوز پخش شد که به شکل مشمئز کننده ای در حال طلب کردن پول برای اخباری است که برای زم ارسال کرده است.

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:درادامه مصاحبه جالب این جاسوس(رستمی)راباروزنامه شرق خواهیدخواند که مطالب عجیبی گفت:    محمدحسین رستمی باروابطی که با بچه های مذهبی داشته +چندسالی درس طلبگی(حوزه)نیزخوانده،دانشجوی انصرافی هم بوده واما درعین حال«استاددانشگاه شهیدبهشتی تهران»بوده!حتی توانسته بود بعنوان«مدافع حرم»تاسوریه برود،ولی ازهمانجا-مخفیانه-رفت اسرائیل!..رستمی باراه اندازی سایت عماریون وژست مدافع رهبری و درقالب یک حزب اللهی اصولگرای ۲آتشه دست به افشاگری علیه جریانات ضدولایت،حتی اصلاحطلبان می زده وآنگاه..گریزی به  عبدالله ابن اُبی(روح الله زم) می زنیم  وبه وضعیت خانوادگیش  ودیدگاه پدرش(حجت الاسلام محمدعلی زم،استادحوزه ودانشگاه)خواهیم پرداخت.

وبه رابطه اش بایک جاسوس دیگر(رضاگلپور)خواهیم پرداخت که بنظرمی رسدازاین منافق الگوگرفته باشد،درعملکردهای منافقانه اش)،

شباهت رستمی با«مسعودکشمیری»منافق نخست وزیری -موجب کشتن رجایی وباهنرشد-چیست؟

«محمدحسین رستمی» اما هویت جالبی دارد،شایدبتوان گفت کارهای این منافق ازروح الله هم خطرناکتربود که مرور آن می تواند بسیار درس آموز باشد.

رستمی اما هویت جالبی دارد که مرور آن می تواند بسیار درس آموز باشد.

«محمد حسین رستمی» جوان ۳۴ ساله‌ای با هیبت کاملا حزب‌اللهی بود که چندی قبل خبر بازداشت شوک آورش به اتهام جاسوسی برای رژیم صهیونیستی رسانه ای شد.

رستمی بزرگ‌شده شهرری است و با تاسیس وب‌سایت «‌عماریون» در فضای رسانه ای شناخته شد. وی در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق پیرامون هدف تاسیس وبسایت عماریون گفته بود: «رسالت اصلی خود را در مبارزه با شیطان بزرگ آمریکای جهان‌خوار می‌دانیم».

خبرگزاری فارس(۱۳ آبان ۱۳۹۸) باانتشارعکس فوق می نویسد:شاید کمتر کسی به فردی با ظاهر حزب‌الهی شک کند؛ آن هم کسی که شعارهای انقلابی سر می‌دهد و سایت عماریون را با هدف مبارزه با شیطان بزرگ تاسیس می‌کند./پایان خبرفارس.

به گفته خودش کار رسانه‌ای را از ۱۴سالگی آغاز کرده است و البته تعریفش از کار رسانه ای به افشاگری خلاصه می شود! از «جریان انحرافی» تا «ظریف» سوژه های افشاگری وب سایت عماریون به مدیریت رستمی بود. افشاگری های تند و تیزی که بسیاری از آنها خلاف واقع بود.

ماجرای شایعه دروغین درباره جاسوس بودن «همسر دوم ظریف»!

رستمی چندی قبل با انتشار یک عکس جعلی مدعی شده بود که همسر دوم ظریف به جرم جاسوسی بازداشت شده است. خبری که به سرعت در فضای مجازی پیچید و البته مشخص شد که نه زن دومی در کار است و نه اتهام جاسوسی مطرح شده است.

افشاگری های متعدد درباره مشایی و جریان انحرافی

رستمی که ظاهرا بین احمدی نژاد و مشایی تفکیک قائل بود، اخبار و پرونده های متعددی در مورد مشایی منتشر کرده بود. می‌گوید چون اسناد دقیق داشتم هیچ وقت از من شکایت نکردند اما بعدا ارتباطاتش با برخی افراد منتسب به جریان انحرافی سوال برانگیز شد.

وی که در سال 96 چند مدتی به جبهه های سوریه رفته بود، ناگهان به جرم جاسوسی برای رژیم صهیونیستی بازداشت شد.

در آن زمان آمد نیوز درباره رستمی نوشت: «او با اتهامات واهی به هشت سال زندان محکوم شده است. و به خاطر پیگیری یکی از سرداران ارشد سپاه پاسداران به زندان افتاده است. رستمی در پی نزاع‌های متعدد درون قدرت در جمهوری اسلامی و قربانی کردن نیروهای بی‌حاشیه و خدوم در ساختار حاکمیت توسط سرداران و نیروهای ارشد امنیتی ایران بازداشت شده است».

حالا مشخص شده که وی از همدستان روح الله زم بوده است. ارتباطی که مانند جاسوسی برای موساد هیچ سنخیتی با ظاهر سازی های محمدحسن رستمی ندارد!

هنوز مشخص نیست که وی از ابتدا هویت واقعی خود را پنهان می‌کرده و یا در مرور زمان دچار تغییر شده است.موضوعی که واکاوی آن می تواند خطر نفوذ و ظاهرگرایی را به خوبی نشان دهد./منبع:۱۳۹۸خبرگزاری فارس.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«محمدحسین رستمی »حتی توانسته بودبعنوان«مدافع حرم»راهی سوریه بشود

رستمی از چهره‌هایی بود که از او به‌عنوان «نیروی ارزشی و حزب‌اللهی» نامبرده می‌شد و حتی به شکل داوطلبانه راهی سوریه شده بود اما ۱۴ مهر ۱۳۹۵ بازداشت و به اتهام ارتباط با اسرائیل ده سال زندان محکوم شد.

دراولین اعتراف زم ،گفت با فردی به نام محمدحسین رستمی که در سوریه بود ارتباط داشتم. در تماس‌هایی که داشتم از او درباره «سطح دسترسی» سوال کردم و او  متقابلا  تاکید کرد که از «سطح درستی» بالایی برخوردار است.

 بعد از این بود که «محمدحسین رستمی چهار یا پنج خبر برایم فرستاد»، دقیق یادم نیست چندتا و منهم برایش از طریق صرافی پول فرستادم.

در بخشی از این تصاویر پخش شده ازتلویزیون ، صدای محمدحسین رستمی پخش شد که به روح‌الله زم می‌گفت: «هنوز پول به دستم نرسیده است» .... «پول جور کن روح‌الله، پول، پول.»

روح‌الله زم بعد از پخش این صدا گفت که این آخرین مکالمه من با رستمی قبل از بازداشت اوست  که من خودم یاد هست «دو سه بار به او پول دادم

«روح الله زم» برای تفهیم بیشتربه رستمی می گوید:مشخصات محور عملیاتی را می‌خواستی،  زمان عملیات را می‌خواستی و نقطه عملیات را می‌خواستی که بگذاری در کانالت. ..

مصاحبه روزنامه شرق با یک «افسرسایبری حزب اللهی» که جاسوس اسرائیل بود.

این مصاحبه  درتیر۱۳۹۰ با مدیر سایت «عماریون»انجام گرفته است. 

مصاحبه روزنامه شرق با یک «منافق» که ظاهرش حزب اللهی بود.

   شرق: گفت‌وگو با مدیر یک سایت شاید به خودی خود خیلی مهم نباشد. اگر هم مهم باشد جایش احتمالا در صفحه تکنولوژی یا ‌آی.تی روزنامه است. گفت‌وگو با مدیر سایت «عماریون» را یک ماه پیش انجام دادم. محمدحسین رستمی خوب حرف می‌زند. حزب‌اللهی است و از تیپ ظاهرش هم می‌توان به این موضوع پی برد. نخست قرار بود ساعت پنج صبح در حسینیه صنف لباس‌فروشان تهران -یعنی همان جایی که پاتوق بچه حزب‌اللهی‌هاست -گفت‌وگو کنیم که نشد.

می‌گوید زمانی مشاور احمدی‌نژاد هم بوده. جنس خودش را«سایبورگ» می‌داند

محمدحسین رستمی می گوید: اولین کسی که درتهران« کامپیوتر خانگی» داشت، پدرمن بود»

اگرچه موضوع جریان انحرافی از اردیبهشت به مد روز اصولگرایان بدل شده و سران آنها به ‌صورت روزانه نسبت به وجود جریان عجیب و غریب و خوف‌انگیزی که می‌خواهد فلان و بهمان کند، خبر می‌دهند؛ اما شاید باورتان نشود گروهی وجود دارد که از اواسط سال گذشته نسبت به وجود این جریان به اصولگرایان هشدار می‌داده.

مدیر«سایت عماریون»افشاگر جریان انحرافی

به آرشیو سایت عماریون که نگاه می‌کنی، می‌بینی هم و غم‌شان را گذاشته‌اند تا خبر پشت خبر منتشر کنند و هشدار پشت هشدار بدهند.

سایت عماریون، سایتی است که روزانه از جن‌گیرها، جن‌گیری، رمالان و رمال‌گری خبر می‌دهد. نام‌شان هم تقریبا شبیه قرارگاهی است که همین چندوقت پیش نام‌هایی مانند حسین ‌الله‌کرم، پناهیان، طایب، آشنا و... موجودیت آن را اعلام کردند.

محمدحسین و چند نفر دیگر از دوستانش از خانه، سایت را به‌روز می‌کنند

«محمدحسین رستمی» گله می‌کند از حزب اللهی‌هایی که قرار بوده کمک کنند در افشاگری‌هایی که سایت‌شان علیه جریان به قول او انحرافی منتشر می‌کنند که گویا نکرده‌اند.

ناراحت است از این که قرار بوده دفتر و دستکی برایشان مهیا کنند و نکرده‌اند.

محمدحسین رستمی از جوانانی است که در ستاد احمدی‌نژاد حضور داشته‌ و فعالیت جدی سیاسی‌اش را آنجا آغاز کرده‌؛ حالا اما او منتقد دولت است. تند و تیز انتقاد می‌کند چنانکه انگار نه انگار در انتخابات سال‌های ۱۳۸۴ و۱۳۸۸ در ستاد احمدی‌نژاد فعالیت می‌کرده. گفت‌وگو با مدیر سایت عماریون پر بود از حرف‌هایی که بعد از اتمام آن حاضر به انتشارشان نبود.

شرق:سایت شما در سایت عماریون چیست؟

 محمدحسین رستمی: حقیر مدیر مسوول سایت هستم. سال ۱۳۸۴ ما گفتیم یک هوای تازه وزیدن گرفته...

شرق: ‌اینکه شعار ستاد علی لاریجانی بود؟

 رستمی: البته ما وی را قبول داریم اما ملاک ما رهبریست و با کسی عقد اخوت نبسته‌ایم.

ما اگر هم با مشایی یا فردی مخالف هستیم چون امام خامنه‌ای در نامه سال ۱۳۸۸ به دکتر احمدی‌نژاد فرمودند، البته در حدود دو سال پیش فرمودند مشایی مساله اصلی نیست و فرعی است. اما باید مساله فرعی را باز کرد و به مردم توضیح داد. مثالی برای شما بزنم؛ آیا کراک در جمهوری اسلامی مساله فرعی یا اصلی نظام و مردم است؛ خب نه! اما آیا نباید به آن پرداخت؟

شرق: ‌روند شکل‌گیری سایت عماریون از کجا شروع شد و چه شد به این نتیجه رسیدید که سایتی ایجاد کنید که در آن، اینچنین بی‌پروا به برخی می‌تازید؟

خبرنگار«رجانیوز« وصراط

  رستمی: من در یکسری از سایت‌های خبری مانند صراط و رجا و چند سایت دیگر خبرنگار بودم. با اینها مشکل پیدا کردم و زدم بیرون..

«رستمی»کارمندوزارت رفاه

مردادماه سال گذشته در وزارت رفاه کار می‌کردم که این سایت را راه انداختیم.

«سایت عماریون» مرداد و شهریور ۱۳۸۹ ثبت شد.

  شرق:هزینه‌های راه‌اندازی سایت چطور تامین شد؟

رستمی: مدیرکل بازرسی یکی از وزارتخانه‌ها هزینه‌های ابتدایی سایت را به ما پرداخت کرد.

 شرق:بر چه اساسی و از کدام منبع؟

  رستمی:من منبع این پرداخت‌ها را نمی‌دانم اما آقای مدیرکل به من گفت، تو چون تجربه کار خبری داشتی بیا و یک سایت برای ما راه بنداز. الان هم بر سر مالکیت این سایت اختلاف‌نظر هست بین ما و این بنده‌های خدا.

  شرق:کدام بنده‌های خدا؟

  رستمی:  بین ما و آقای «مت...» به عنوان مدیرکل بازرسی که از مسوولان ارشد ستاد انتخاباتی آقای احمدی‌نژاد بودند و از نزدیکان آقای محصولی. وی قرار بود یکی از وزرا باشد که نشد. قرار بود رییس سازمان حج بشود که آن هم نشد.

شرق: ‌ایده تشکیل «سایت عماریون» متعلق به چه کسی بود؟

 رستمی: ایده من بود. چون آقا (رهبرانقلاب)آمدند و فرمودند: «اَینَ عمار؟» ما در رسانه‌ها عمار ندیدم پس این رسانه را راه انداختیم.

این سایت پاسخی به ندای این عمار آقا (رهبرانقلاب)بود.

شرق:چه شد که این ایده شکل گرفت؟

 رستمی: من آن موقع ۲۰ سالم بود اما از دوران نوجوانی کار سیاسی می‌کردم در گروه‌های مذهبی که به نام «حزب‌الله» معروف بودند.

همان‌طور که گفتم ما سال ۱۳۸۴ دیدیم یک هوای تازه‌ای در کشور وزیدن گرفته، چه در جبهه نخبگان چه آن طرف. البته این را هم بگویم که اگر آن‌وری‌ها روی یک نفر می‌بستند، انتخابات را می‌بردند.

شرق:خب این چه دلیلی برای رویش نخبگان است؟

رستمی: شما افرادی را می‌دیدید که فکر نمی‌کردید روزی رییس‌جمهور بشوند. رویش احزاب و گروه‌های مختلف سیاسی و همچنین روآمدن افراد جدید؛ باعث شد بنده و دوستانم در فضای سیاسی فعال‌تر شویم.

شرق:کجا زندگی می‌کردید؟

رستمی: ما از ابتدای حیات‌مان بچه خاک پای سیدالکریم «شاه عبدالعظیم» بودیم و رعیت سیدالکریم (علیه السلام)؛ به قول آقای حجاریان بچه جایی هستیم که حاشیه بر متن غلبه دارد.

طیف فکری ما هم حزب‌الله بود.

حزب‌الله که عضو و غیرعضو نداشت اما در کارهایی که تشخیص می‌دادم به نفع اسلام و نظام است، شرکت می‌کردم.

 شرق:مثل چه کارهایی؟

مدیرسایت-پیراسته فر:مثل جاسوسی!فروختن اخبارنظام به معاندین(آمدنیوز)کاسبی کردن،البته درقبالش ازآقای«روح الله زم»پول می گرفت!

رستمی: کفن پوشیدن‌ها و... که فکر می‌کنم به این زودی‌ها تکرار هم بشود. در سایت هم خبر احتمال «کفن‌پوشی »حزب‌اللهی‌ها علیه وضع کنونی را زده‌ایم.

رستمی(جاسوس)یکی ازکفن پوشان بود!

من(رستمی) به این کفن‌پوشی افتخار می‌کنم.

داشتم می‌گفتم: در سال ۱۳۸۴ ما دیدم که آقای احمدی‌نژاد به ما نزدیک‌تر است؛ در نتیجه وارد ستاد وی شدیم که آقای بذرپاش هم رییس بود. عده‌ای جوان بسیجی بودیم که دور هم جمع شدیم؛ از انتخابات هیچ چیزی به معنای حرفه‌ای و غربی آن نمی‌دانستیم.

بنده در ستاد مرکزی که مسوولش آقای بذرپاش بود، کار کردم. حقیر به این اعتقاد دارم که قلوب مردم دست خداست، چه وقتی که احمدی‌نژاد رای می‌آورد، چه وقتی که آقای خاتمی، رییس‌جمهور می‌شود و چه زمانی که بنی صدر رای می‌آورد.

شرق: ‌در ستاد چه می‌کردید؟

رستمی:  کار رسانه‌ای می‌کردیم چون من از ۱۴، ۱۳ سالگی کار خبری و تبلیغاتی(جنگ روانی) می‌کردم به این امور آشنا بودم. پدر من اولین کسی است در تهران که کامپیوتر داشته؛ فکر کنم از سال ۱۳۶۸ وی کامپیوتر داشته‌اند و به خاطر همین من جنسم سایبورگه.

شرق:خب انتخابات برگزار شد و احمدی‌نژاد رییس‌جمهور؟

رستمی:  فیلم «آژانس شیشه‌ای» را دیده‌اید که بازیگر نقش جانباز بسیجی می‌گوید: «بعد از جنگ برگشتیم سر زمینمون بی‌تراکتور»؛ حقیر هم قبل از انتخابات تفحص بودم و بعد هم برگشتم سر «تفحص». بنده از دوران نوجوانی و دانشجویی منطقه می‌رفتم.

درکار«تفحص اجسادشهداء»همکاری می کردم

شرق:چند وقت تفحص بودید؟

رستمی:  ۱۳ ماه. تفحص تعطیل شد و رفتم ستاد احمدی‌نژاد. بعد از پیروزی دوستان رفتند پست گرفتند و ما برگشتیم منطقه جنگی«تفحص شهدا.»بعد هم یکسری نهادها به دلیل سابقه خبری که من داشتم، خواستند برایشان بولتن خبری درست کنم.

شرق:چه نهادهایی؟

 رستمی: نمی‌توانم بگویم. ب

برخی دوستان به من گفتند تو زن و بچه‌داری و بچه‌ات گناه دارد. به من گفتند برگرد تهران چون ممکن است شهید بشوی.

من هم برگشتم و در «حراست سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های وزارت کشور» مشغول به کارشدم.

جاسوسی که با«غازچران»اختلاف داشت!

یک مدت ماندم تا اختلاف پیدا کردم با جوان‌هایی که تا قبل از ۱۳۸۴ «غاز می‌چراندن» ولی بعد از پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات به الاف و الوف رسیدند.

 شرق:«غازچران»یعنی چه؟

 رستمی: یعنی طرف نمی‌دانست فرق کاغذ گلاسه و کاهی چیست بعد ناگهان شد مدیرکل روابط عمومی فلان اداره. آقایان به صرف حضور در ستاد پست گرفتند. مثلا همین آقای... که شد مدیر کل بهزیستی حتی کارت پایان خدمت وی هم مجعول بود، تخصص هم نداشت.

 شرق:اما گویا دکترا دارند؟

تقوا داشته باش،نه مدرک(البته کمی جاسوسی هم بلدباشی)

  رستمی:  اگر دکتر است مدرکش را بیاورد، حالا اصلا دکترا هم داشته باشد که ندارد؛ خوب که چه؟ مدرک دکترا چه قلابی و چه حقیقی، آیا مدارک دانشگاهی جای تقوا را می‌گیرد؟یا مایه رستگاری در آخرت می‌شود؟

این همه اشخاص دارای مدارک دکترای فراماسون در داخل و خارج چه می‌کنند؟ دکتر شدن در هیچ رشته‌ای موجب راه بردن به حق نمی‌شود؛ علم چندان که بیشتر خوانی - چون عمل در تو نیست؛ نادانی!

 شرق:خب اینکه چه کسی در چه پستی باشد به نظر رییس‌جمهور بستگی دارد؟

 رستمی: صرف تشخیص کفایت نمی‌کند. این انتصاب‌ها برای این بود و هست که... بلند‌تر از خودش را نمی‌توانست بپذیرد.

من دولت آقای خاتمی را در رابطه با تخصص محوری و اجرای سیاست‌های موفق اقتصادی بیشتر قبول دارم. بسیار موفق‌تر بود. چون خاتمی بلند‌تر از خودش را می‌توانست ببیند.

 شرق:بعد از سازمان شهرداری‌ها کجا رفتید؟

«علی فائز »کیست؟

رستمی: یک مدت کار آزاد می‌کردم. مثلا شما اگر «علی فائز »را در اینترنت سرچ کنی، مقالاتی را پیدا می‌کنی که حقیر با نام مستعار به سایت‌های مختلف مثل «سایت الف» می‌دادم.

کارگاه خبرنگاری می‌گذاشتم. درس می‌دادم. عکاسی می‌کردم و عکس می‌فروختم.

اما بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ دوستانی در دولت به ما گفتند بیا یکی از وزارتخانه‌ها. من هم رفتم وزارت رفاه.

 شرق:پس در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم، هم در ستاد احمدی‌نژاد بودی؟

رستمی:بله. اگر همین الان هم با همین اطلاعات دوباره انتخابات برگزار شود با همان کاندیدا‌ها، من دوباره از احمدی‌نژاد حمایت می‌کنم.

 شرق: ‌خب چرا سایت علیه اطرافیان وی(احمدی نژاد) راه انداختید؟

 رستمی:   چون اینها منحرف شده‌اند.

 شرق:از چه؟

  رستمی: از خط حزب‌الله.

   شرق:بعد رفتید وزارت رفاه؟

مسئول بازرسی وزارت رفاه (محمدحسین رستمی)

  رستمی:  بله! به دلیل تجربه‌هایی که داشتم رفتم بازرسی وزارت رفاه؛ بعد آنها گفتند ما می‌خواهیم یک سایت بزنیم. من در بازرسی کار می‌کردم اما سایت را هم مدیریت می‌کردم.

عجب آدم باتقوایی بوده این آقای جاسوس!

محمدحسین رستمی:این را هم بگویم که ما حتی از اینترنت وزارت هم استفاده نمی‌کردیم. شرعا حرام بود. همه هزینه‌ها را هم آقای«مت...» پرداخت کردند. تا آذر ۱۳۸۹ همه چیز خوب پیش رفت.

محمدحسین رستمی+مسعودکشمیری

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:چقدر این منافق به «کشمیری» شباهت دارد:

کشمیری صدای آرامی داشت؛ یک ریش محرابی قشنگ و مراقبت شدید نسبت به مسائل شرعی. «در جیبش همیشه دوتا خودکار می‌گذاشت؛ 

یکی برای کارهای شخصی و یکی هم برای کارهای اداری؛ یعنی نمی‌خواست برای کار شخصی از خودکار« بیت‌المال »استفاده کند. »منبع:۱۶ شهریور ۱۳۹۰ سایت مشرق.

همکاری ۲جاسوس(رستمی وگُلپور)

رضاگلپور-شهرزادقلی خانی-رئیس دفتر-بازرس ویزه سرافراز-رئیس سازمان صداوسیما

رضاگلپور+شهرزاد میرقلی‌خان(رئیس دفتر-بازرس ویژه سرافراز)

ادامه سخنان منافق جاسوس(محمدحسین رستمی):در آذرماه «برادر عزیز و متعهد ما آقای رضا گلپور» آن نامه معروف را خطاب به مشایی نوشت. نامه را صبح منتشر کردیم و برای اینکه نتوانند فشار بیاورند، سر کار نرفتم. موبایلم را هم خاموش کردم اما اشتباه کردم و دسترسی به کارتابل‌های سایت را مسدود نکردم. ساعت ۱۰ شب گوشی را روشن کردم، آقای «مت...» که از مدیران آنجا بود و هزینه‌های ایجاد سایت را داده بود زنگ زد و گفت ما می‌خواستیم با مشایی بیعت کنیم بی‌خود کردی این نامه را منتشر کردی.

گفتم شما که تا دیروز می‌گفتید مشایی ال است و بل. گفتند با نامه آقای گلپور، نظام به هم ریخته است شما باید نامه را از سایت بردارید. گفتم من در خیابان هستم و به محض اینکه به خانه برسم مطلب را از سایت بر می‌دارم. تا من به خانه برسم آنها خودشان مطلب را پایین آورده بودند. فردا من را از وزارت رفاه اخراج کردند و حتی حقوق چندماهه من را پرداخت نکردند. من هم دسترسی اینها به کارتابل‌های مدیریتی سایت را بستم و با تعدادی از دوستان از خانه‌هایمان فعالیت سایت عماریون را ادامه دادیم. بعد از این ما شدیم «اخ» و «چیز» و «ویز» دولت و شدیم ضد ولایت. نامه را هم سرانجام با فشار غیرمتعارف، غیرمعقول و غیر رسمی حذف کردند.

گریه شهردار مینیاپولیس "تابوت جورج فلوید"سیاهپوستی که زیرزانوان پلیس خفه شد

گریه  شهردار مینیاپولیس سرتابوت «جورج فلوید»سیاه پوست امریکایی

درادامه خواهیددید...معترضان در شهر بریستول انگلیس  مجسمه«ادوارد کلستون» تاجر برده  را به داخل رودخانه انداختند. اعضای شورای شهر مینیاپولیس«اداره پلیس»رامنحل کردند.

اریکا شیلدز  رئیس پلیس شهر( آتلانتا-ایالت جورجیا) دراعتراض به مرگ این شهروندسیاهپوست بدست پلیس، استعفا داد.

نمی توانم نفس بکشم«دریک اسکات»سیاهپوست ۴۲ ساله اوکلاهما -زیرباسن  پلیس خفه شد۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸

تشیع جنازه باشکوه جورج فلویددرتگزاس...آتش زدن وبه دریاانداختن  مجسمه کاشف امریکا(کریستف کلمب)..

وبه این سئوال پاسخ خواهیم داد:مگرشورای شهرمی تواند«پلیس رامنحل کند؟ .به حادثه  آوریل ۱۹۹۲(اردیبهشت ۱۳۷۱)  لس‌آنجلس خواهیم پرداخت که چیزی شبیه حادثه اخیربوده درآن سال هم علت اعتراضات که به آشوب وغارت کشیده شد،ازقتل یک سیاه پوست(رادنی کینگ)توسط پلیس بوده وجالب هم اینجاست که درآن حادثه هم فیلم توسط یک عابرگرفته ومنتشرشده بود!

جورج فلوید:(I can’t breathe)نمی ‌توانم نفس بکشم 

«جیکوب فری: شهردار مینیاپولیس در ایالت مینه سوتا که از ابتدای قتل جورج فلوید بر سر برگزاری اعتراضات مردمی با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا درگیری لفظی پیدا کرده بود

گریه «جاستین ترودو» نخست وزیر کانادا -در پای تابوت جورج فلوید 

در مراسم تشییع جنازه گریه کرد. در این مراسم که در دانشگاه نورث سنترال در شهر مینیاپولیس برگزار شد(۱۸ خرداد ۱۳۹۹)

بر روی تابوت فلوید عبارت کنایه‌ آمیز «حالا می‌توانم نفس بکشم» نوشته شده بود.

زانوی پلیس امریکا برگردن جورج فلوید

زانوزدن نخست وزیرکانادا

زانوزدن نخست وزیر کانادا درمرگ جورج فلوید

«جاستین ترودو» نخست وزیر کانادا جمعه، ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ در اعتراضات ضد نژادپرستی در شهر «اتاوا» حاضر شد و حتی در یادبود سیاهپوست کشته شده در آمریکا اقدام به زانو زدن در میان معترضین کرد.

واکنش مردم کانادا به عوامفریبی جدید «ترودو»

جورج فلوید ( George Floyd) یک سیاه‌پوست آمریکایی بود که در ۲۵ مه ۲۰۲۰(دوشنبه، ۵ خرداد ۱۳۹۹) مدتی پس از آن که یکی از افسران پلیس شهر مینیاپولیس از ایالت مینه‌سوتا در ایالات متحدهٔ آمریکا، زانوی خود را برای هشت دقیقه و ۴۶ ثانیه بر روی گردن وی گذاشت، درگذشت.

رهگذرانی که در حال عبور بودند این حادثه را با دوربین موبایل ضبط و در شبکه‌های اجتماعی به صورت گسترده منتشر کردند.

فیلمی که عابران گرفتند ومنتشرکردند

 در این فیلم«جورج فلوید» به سختی در حالی که تقلا می‌کند نفس بکشد، به پلیس سفیدپوستی که وزنش را روی گردن او انداخته می‌گوید: ..I can’t breathe(نمی ‌توانم نفس بکشم ..وای...وای)

 صدای شاهدان عینی نیز شنیده می‌شود که به مأمور پلیس می‌گویند: «به فلوید اجازه بده نفس بکشد»

شاهد دیگری به پلیس می‌گوید« از بینی آقای فلوید خون می‌آید».

 دیگری می‌گوید « پایت را از روی گردن او بردار»..

اما افسران حاضر در محل به مردم اجازهٔ نزدیک شدن نمی‌دهند و حتی کمی تنش هم ایجاد می‌شود(باآنهادرگیرمی شوند وآنهارابه عقب می رانند.

جورج فلوید:(I can’t breathe)نمی ‌توانم نفس بکشم 

«درک چائوین» افسر پلیس مینیاپولیس که با قراردادن زانوی خود روی گردن جورج فلوید شهروند سیاهپوست موجب مرگ وی شده، بازداشت و به قتل فلوید متهم شده است.

اعتراض مردم سراسر جهان به قتل جورج فلوید

جورج فلوید:(I can’t breathe)نمی ‌توانم نفس بکشم

بازداشت این افسر خاطی «درک چائوین»پس از ۳ شب تظاهرات گسترده و اعتراض آمیز در شهرهای مختلف آمریکا در مخالفت با قتل فلوید انجام شده است.

«مایک فریمن »دادستان منطقه هنپین کانتی در این باره گفت: این افسر پلیس هم اکنون در بازداشت است و به قتل متهم شده است. 

ما شواهدی داریم، ما فیلم های ویدئویی شهروندان را در اختیار داریم، این یک رویداد هولناک است که بارها و بارها شاهد آن بوده‌ایم، ما دوربین های نصب شده بر روی لباس نیروهای پلیس را داریم+ اظهارات شاهدان  صحنه را داریم.

اعتراض  شدیدزن معترض به پلیس..همکارانت جورج راکُشتند...قاتلید...

پلیس مینیاپولیس درگزارش نوشته بود« این مرد سیاهپوست که مشکلات پزشکی داشته است پس از انتقال به یک بیمارستان جان خود را از دست داده»

امافیلم های منتشر شده از سوی عابران نشان می دهد که این مرد سیاهپوست با فشار زانوی یک افسر پلیس مینیاپولیس روبرو شده و مرتبا فریاد می زند: نمی توانم نفس بکشم.هشت دقیقه و ۴۶ ثانیه زانوی پلیس برگردن «جورج فلوید»بوده

همسر و دختر

«جورج پِری فلوید»۴۶ ساله  در شهر «فایتویل» در ایالت کارولینای شمالی به دنیا آمد و در شهر «هیوستون» ایالت تگزاس زندگی کرد ،مشاغل او:  بازیگر فیلم‌های پورن ،نگهبان و نیروی امنیتی رستورانها و کلوب ها شبانه، در سال ۲۰۱۴ به ایالت مینه‌سوتا آمد و ضمن سکونت در «سنت لوئیس پارک»، به مدت ۵ سال به عنوان مامور امنیتی یک رستوران کار کرد.

اما صحبتهای اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا درباره این اعتراض‌ها با انتقادهای زیادی همراه شده. ترامپ گفته بود 

دولتش از حق تظاهرات مسالمت‌آمیز حمایت می‌کند ولی در مقابل آنارشی و هرج و مرج قوی برخورد خواهد کرد و پاسخ غارت کنندگان را با گلوله خواهد داد.

 همسر و فرزند«جورج فلوید» در مقابل دوربین رسانه‌ها ظاهر شدند و همسر فلوید از دستگاه قضایی آمریکا خواست هر ۴ پلیس درگیر در ماجرای قتل جورج فلوید، به اتهام قتل محاکمه شوند.

 اعتراضات اکنون وارد دومین هفته خود شده است. برخورد خشونت‌آمیز پلیس با معترضان انتقادهای گسترده‌ای را به دنبال داشته است.

روزچهارشنبه، ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ نیز بار دیگر هزاران نفر در نقاط مختلف آمریکا از جمله نیویورک، لس آنجلس، آتلانتا، هیوستن، مینیاپولیس و واشنگتن دست به تظاهرات مسالمت‌آمیز زدند تا اعتراض خود را به تبعیض نژادی و بی‌عدالتی اجتماعی بیان کنند.

شماری حتی در نیویورک، واشنگتن و لس آنجلس به مقررات منع آمد و شد بی‌اعتنایی کرد و تا پاسی از شب به تظاهرات اعتراض‌آمیز خود ادامه دادند. به گزارش رسانه‌های خبری پلیس ده‌ها تظاهرکننده را به همین دلیل بازداشت کرده است.

تظاهرات علیه بی عدالتی

ترامپ با تاکید بر تشدید تدابیر در مورد تظاهرکنندگان گفت: این یک حرکت است و اگر آنچه را که اکنون اتفاق می‌افتد متوقف نکنید کار به جاهای باریک کشیده می‌شود. شما باید مردم را دستگیر کنید و آنها را به مدت ۱۰ سال به زندان محکوم کنید. اگر چنین عمل کنید، دیگر با این گونه حوادث مواجه نخواهید شد.

تظاهرات علیه بی عدالتی-اعتراضات فراتراز نژادپرستی-سیاه وسفید- است،دیگرسیاه وسفیدندارد،ازنژادپرستی به بی عدالتی تبدیل شده،مردم دنبال یک فرصتی بودند که خشم خودرا به سیاستهای ناعادلانه ابرازکنند«مرگ جورج فلوید»بهانه وفرصت خوبی بود برای اعتراضات اساسی...اعتراضات مرزهای امریکاراهم درنوردیده..به اروپاهم کشیده شده.

مردم شهرهای لندن، منچستر، گلاسکو و ادینبرو، رم، کپنهاگ، بوداپست و مادرید در همبستگی با تظاهرات سرتاسری آمریکا پس از مرگ جورج فلوید، به خیابان‌ها ریختند.

مجسمه ادوارد کلستون

معترضان در شهر بریستول مجسمه یک تاجر برده به نام ادوارد کلستون را به داخل رودخانه انداختند.

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر: ادوارد کلستون کیست؟

مجسمه برنزی کلستون در سال ۱۸۹۵ برپا شد. معترضان به این چهره تاریخی تجارت برده، اخیرا با طوماری که به امضای  ۱۱ هزار نفر رسید، خواستار پایین کشیدن آن شدند.

مجسمه تاجربرده(کلستون)  رابه رودخانه ریختند

 

مردم شهرهای لندن، منچستر، گلاسکو و ادینبرو، رم، کپنهاگ، بوداپست و مادرید در همبستگی با تظاهرات سرتاسری آمریکا پس از مرگ جورج فلوید، به خیابان‌ها ریختند.

 

کلستون در سال ۱۶۳۹ در بریستول متولد شد. او تاجر و عضو پارلمان بریتانیا بودکه شغل اصلیش «تجارت برده »بودکه حدود ۸۰ هزار برده (مرد، زن، و کودک) از آفریقا به کشورهای کارائیب و قاره آفریقا انتقال دادکه  بسیاری از این افراد در مسیر انتقال جان باختند.

چیزی شبیه پناهجویان  به کشورهای اروپایی (که درآبها  ترکیه وسواحل یونان غرق می شوند)که توسط قاچاقچیان انسان انجام می گیرد.این قاچاقچین انسان را «تاجربرده»می گفتند وشایدهم هنوز همچین نامهای محترمانه داشته باشند!

واما چرااین« سلطان برده داری »آنقدرمحبوبیت داشته که بعدازمرگش مجسمه یادبود برپاکردند؟

جواب این است که وی ازثروت بدست آمده بعضاً درمؤسسات خیریه هم هزینه میکرد.

جنایتکارانی که محبوبیت داشتند

پابلو اسکوبار(تولد۱۹۴۹شهرمدلین،کلمبیامرگ۱۹۴۹)قاچاقچی کلمبیایی مواد مخدر (سلطان کوکائین جهان )

حقایق عجیب درباره سلطان کوکائین جهان

اسکوبار ۸۰ درصد بازار کوکائین جهان را در دست داشت، هفته‌ای حدود ۴۲۰ میلیون دلار درامد داشت که وی را به یکی از ثروتمندترین مافیای مواد مخدر در طول دوران تبدیل کرد.درسال ۱۹۸۹هفتمین مرد ثروتمند دنیا معرفی شد.

اما باهمه این فسادوجنایت باولخرجی هایش محبوبیت هم کسب کرد بطوری اورا«رابین هود»می گفتند

«اسکوبار» قسمتی ازثروتش را خرج مردم کرد،خانه ساخت،پارک ساخت؛کمک مالی به فقرا می کرد،

درشهر زادگاهش (مدلین) باشگاه فوتبال «اتلتیکو  ناسیونال» کلمبیا ساخت.

«پابلو اسکوبار» در سال ۱۹۸۲ توانست باآرای مردم،نماینده مجلس کنگره کلمبیا  شود.

«رابین هود ایران»(عباس ایروانی )باغارت بیت المال کارهای خیریه می کرد!

... فعالیت‌های هنری و فرهنگی زیادی هم داشته است. از جمله این فعالیت‌ها مرمت خانه سنتی عامری‌ها در کاشان، کاروانسرای وکیل کرمان و همچنین همکاری در ساخت عتبات ودیکرامکان مذهبی.

(عباس ایروانی )مدیرعامل شرکت قطعه سازی خودروی عظام-بارانت ورشوه پول کلانی بجیب زد واما همین آقا درسایتش نوشته بود..به اماکن مذهبی کمک کردم..فلان حسینیه را ساختم  به عتبات کمک کردم،فلان خیریه راانجام دادم،خیلی ها،حتی آدمهای خوب قبولش داشتند...

همین«کبلاکیجا»شهررشت باهمه جنایاتش «رابین هود»بود!

«کبلاکیجا»نفردوم ازسمت راست-درکنارنوچه هایش(کَل رضا وپرویزو..درروی پُل زردجوب(لب آب)رشت.

«کبلاکیجا»آنقدرثروت داشت که اولین ماشین مدل روز(داتستون)رادرگیلان داشت+چندین تریلی ومینی بوس بداشت،وقتی گوگوش باآن همه مال ومکنت وفاحشگی درکاباره به مشکل مالی برخورد،بهش پیعام داد«طلاق(ازمحمود)بگیربیازن من بشو،تمام قرض هاتو متقبل میشم»/پایان توضیحات نگارنده.

در واشنگتن نیز شمار زیادی در برابر کاخ سفید گرد هم آمدند. روی پلاکارد یکی از شرکت‌کنندگان در تظاهرات نوشته شده بود: «نژادپرستی هم پاندمی است».

ترامپ با تاکید بر تشدید تدابیر در مورد تظاهرکنندگان گفت: این یک حرکت است و اگر آنچه را که اکنون اتفاق می‌افتد متوقف نکنید کار به جاهای باریک کشیده می‌شود. شما باید مردم را دستگیر کنید و آنها را به مدت ۱۰ سال به زندان محکوم کنید. اگر چنین عمل کنید، دیگر با این گونه حوادث مواجه نخواهید شد.

تظاهرات علیه نژادپرستی-امریکا

مراسم خاکسپاری جورج فلوید

مراسم خاکسپاری جورج فلوید،روز سه شنبه ۲۰ خرداد۱۳۹۹ایالت تگزاس برگزار شد.

در بخشی از این مراسم که در کلیسا(فانتن آو پریز) در شهر هوستون در ایالت تگزاس برگزار شد، بسیاری از شخصیت‌های هنری، ورزشی، سیاسی و مدنی امریکایی حضور داشتند.

دست نوازش جوبایدن(رقیب انتخاباتی ترامپ۲۰۲۰)برسردخترجورج فلوید-روزهای قبل ازمراسم.

انتشار ویدئو از جریان بازداشت جورج فلوید که یک پلیس سفید پوست هشت دقیقه و ۴۶ ثانیه زانویش را روی گردن او فشار داد، باعث تظاهرات گسترده در سراسر آمریکا طی دو هفته گذشته شد.

تیم والز (فرماندار مینه سوتا) ایالتی که آقای فلوید در سال های اخیر در آنجا کار و زندگی می کرد و درگذشت، از مردم خواست به احترام این مراسم هشت دقیقه و ۴۶ ثانیه سکوت کنند؛ مدت زمانی که آقای فلوید پیش از مرگ زیر زانوی مامور پلیس جان داد(خفه شد).

همسر-سابق-جورج فلوید(راکسی واشنگتن) و «جیانا فلوید» دختر جورج فلوید در مراسم ختم او

مراسم در کلیسای -فانتن آو پریز- با شرکت حدود ۵۰۰ مهمان از جمله سیاستمداران و چهره های سرشناس برگزار شد.

نماینده دمکرات: مجلس را بگیریم، ترامپ را استیضاح می‌کنیم

ال گرین(نماینده دمکرات در کنگره) گفت: زندگی جورج فلوید ارزشمندبود – برای همین است که اینجا هستیم. جرم او این بود که سیاه به دنیا آمده بود.

تابوت آقای فلوید به گورستان پرلند در جنوب هوستون منتقل می شود که یک مایل (۱.۶ کیلومتر) آخر آن با درشکه ای خواهد بود که اسب ها می کشند.

او در مراسمی خصوصی به خاک سپرده خواهد شد. پیکر او روز دوشنبه برای شش ساعت در معرض دید سوگواران بود.

همزمان مراسمی در مینیاپولیس و کارولینای شمالی – محل تولد او – برگزار شد

به گزارش رویترز بیش از شش هزار نفر به پیکر جورج فلوید در این کلیسا ادای احترام کردند.

 

«رودنی فلوید» برادرِ جورج فلوید در این مراسم در کلیسا گفت، در سراسر جهان او را بیاد خواهند آورد. او جهان را تغییر خواهد داد.

 

برادران جورج فلوید(فیلونیس فلوید ورودنی فلوید)

در بخشی از مراسم خاکسپاری جورج فلوید، جنازه او به وسیله یک درشکه شیشه‌ای به «قبرستان پیرلند» در حومه هوستون منتقل و در کنار مادرش دفن شد.

به گزارش آسوشیتدپرس، صدها نفر در مسیر حمل پیکر جورج فلوید ایستاده بودند و نام او را شعار می دادند.

علاوه بر مقام‌های ایالتی تگزاس و شهر هوستون شماری از چهرهای هنری و ورزشی نیز در مراسم جورج فلوید حضور داشتند.

نی یو، خواننده و از برندگان جایزه گرمی در این مراسم پیش از خواندن ترانه‌ای گفت، مرگ جورج فلوید جهان را تغییر داد.

 

نی یو، خواننده درحال اجرای برنامه

او به هنگام اجرای ترانه «خیلی سخت است به با دیروز خداحافظی کنیم» متاثر شد و چند بار با مکث این ترانه را اجرا کرد.

چرا باید این سیستم فاسد و بی اثر باشد؟ قوانینی وضع شده که هدف آن ناکام گذاشتن جامعه سیاهپوستان آمریکاست. و این قوانین باید تغییر کنند. خواهش ما این است: جرایم برخاسته از نفرت بس است! یکی شعارداد «دوباره به آمریکا عظمت بدهیم»درادامه گفت «اما آمریکا کی عظمت داشته؟!»

«دوباره به آمریکا عظمت بدهیم» شعار انتخاباتی دونالد ترامپ بود.

 

در این مراسم پیامی ویدئویی از «جو بایدن» نامزد حزب دمکرات، پخش شد:« وقتی عدالت در مورد پرونده جورج فلوید اجرا شد، آن وقت است که واقعا در مسیر برابری نژادی در آمریکا قرار گرفته ایم.»

آقای بایدن با انتقاد تند از دونالد ترامپ در روزهای اخیر او را به گمانه زنی قابل سرزنش در مورد آقای فلوید متهم کرده است.

***

اعتراضات مردم ایالت نیویورک ۲کشته توسط پلیس

در جدید‌ترین اقدامات مرگبار پلیس آمریکا «آکای جورلی» ۲۸ ساله در منطقه «بروکلین» در نیویورک به ضرب گلوله پلیس کشته شد و خشم افکار عمومی آمریکا از اقدامات نژادپرستانه پلیس را برانگیخت.

موج اعتراض‌های مردمی در آمریکا هفته گذشته در پی تبرئه یک مامور پلیس که یک سیاه پوست را تا حد مرگ خفه کرد، به راه افتاد.

به گزارش نشریه -دیلی نیوز- نیویورک ، پلیس آمریکا شامگاه سه شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ با دخالت در ماجرای در درگیری که در یک برج مسکونی در منطقه «بروکلین » و یک جوان مسلح را گویا عامل درگیری بوده است، با شلیک مستقیم کشت.

تظاهرات-تجمعی-معترضین شهر«بروکلین »نیویورک-دراعتراض به بی عدالتی۲۶ خرداد ۱۳۹۹دوشنبه

معترضان آمریکایی در شهر «نیویورک» و دیگر شهر‌های آمریکا برای سومین شب پیاپی در اعتراض به خشونت و زور توسط پلیس علیه اقلیت‌ها تظاهرات کردند.

تظاهرات-تجمعی-معترضین شهر«بروکلین »نیویورک-دراعتراض به بی عدالتی۲۶ خرداد ۱۳۹۹دوشنبه

شهروندان نیویورک در اعتراض به اقدام خشونت‌آمیز «دانیل پانتالئو» افسر سفیدپوست آمریکایی در دستگیری «اریک گارنر» که منجر به مرگ وی شد، شب دیگری را در خیابان‌های این شهر به تظاهرات پرداختند.

تظاهرات در نیویورک علیه حکم تبرئه پانتالئو از چهارشنبه (۱۴ خرداد ۱۳۹۹ )شروع شد و تا شامگاه جمعه، ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ هم‌چنان ادامه یافته است.

پانتالئو به هنگام دستگیری گارنر به جرم فروش سیگار به‌صورت غیرقانونی دست خود را به‌دور گردن وی حلقه کرد و گارنر که به بیماری آسم مبتلا بود، دچار خفگی شد و در راه بیمارستان جان باخت.

در فیلم دستگیری گارنر، وی تلاش می‌کند تا بگوید« نمی‌تواند نفس بکشم»

قبلاً هم سیاه پوستها«نمی توانستندنفس بکشند»۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸

«دریک اسکات»سیاهپوست زیردست وپای پلیس سفید خفه شد.

به تازگی یک ویدئو از خشونت پلیس اوکلاهما علیه یک مرد سیاهپوست ۴۲ ساله منتشر شد.

 فیلم | پاسخ پلیس آمریکا به مرد سیاهپوست: «اهمیتی ندارد که نمی‌توانی نفس بکشی!»

طبق گزارش شبکهNBC  در این کلیپ ویدئویی که مربوط به ماه می سال ۲۰۱۹ (۳۱ اردیبهشت ۹۸) است، دو افسر پلیس سفیدپوست را در حالی نشان می‌دهد که «دریک اسکات» مرد سیاهپوست ۴۲ ساله اوکلاهما را بر روی زمین انداخته‌اند و در پاسخ به وی که می‌گوید نمی‌تواند نفس بکشد و خواهان دسترسی به داروهایش است، می‌گویند که برایشان اهمیتی ندارد که او نمی‌تواند نفس بکشد.

 

این ویدئو از طریق دوربینی ضبط شده که روی لباس افسر پلیس سوم حاضر در صحنه ماجرا قرار دارد و در آن فرد سیاه پوست می‌گوید: «نمی‌توانم نفس بکشد».

دریک اسکات به دلیل بی توجهی دو افسر پلیس سفید‌پوست چندی بعد در بیمارستان جان خود را از دست می‌دهد.

«جرد تیپتون» یکی از افسران پلیسی که اسکات را بر روی زمین تحت فشار قرار داده، در پاسخ به این مرد سیاهپوست که می‌گوید نمی‌تواند نفس بکشد، می‌گوید: «اهمیتی برایم ندارد».

لحظاتی بعد، یکی دیگر از افسران پلیس می‌گوید: «خیلی خوب می‌توانی نفس بکشی».

به تازگی یک ویدئو از خشونت پلیس اوکلاهما علیه یک مرد سیاهپوست ۴۲ ساله منتشر شد.

طبق گزارش شبکه «ان بی سی نیوز»، در این کلیپ ویدئویی که مربوط به ماه می سال ۲۰۱۹ (۳۱ اردیبهشت ۹۸) است، دو افسر پلیس سفیدپوست را در حالی نشان می‌دهد که «دریک اسکات» مرد سیاهپوست ۴۲ ساله اوکلاهما را بر روی زمین انداخته‌اند و در پاسخ به وی که می‌گوید نمی‌تواند نفس بکشد و خواهان دسترسی به داروهایش است، می‌گویند که برایشان اهمیتی ندارد که او نمی‌تواند نفس بکشد.

 

نمی توانم نفس بکشم..«دریک اسکات»سیاهپوست ۴۲ ساله اوکلاهما -زیرباسن  پلیس خفه شد۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸

این ویدئو از طریق دوربینی ضبط شده که روی لباس افسر پلیس سوم حاضر در صحنه ماجرا قرار دارد و در آن فرد سیاه پوست می‌گوید: «نمی‌توانم نفس بکشد».

دریک اسکات به دلیل بی توجهی دو افسر پلیس سفید‌پوست چندی بعد در بیمارستان جان خود را از دست می‌دهد.

«جرد تیپتون» یکی از افسران پلیسی که اسکات را بر روی زمین تحت فشار قرار داده، در پاسخ به این مرد سیاهپوست که می‌گوید نمی‌تواند نفس بکشد، می‌گوید: «اهمیتی برایم ندارد».

لحظاتی بعد، یکی دیگر از افسران پلیس می‌گوید: «خیلی خوب می‌توانی نفس بکشی».

اسکات پس از بی‌توجهی افسران پلیس آمریکا، در یک بیمارستان محلی جان خود را از دست می‌دهد و در گزارش کالبدشکافی، علت مرگ وی را «رویهم افتادگی ریه» توصیف کرد .

اداره پلیس اوکلاهما سه افسر پلیسی که در قتل اسکات دخیل بودند را از هرگونه اتهام سوء‌رفتار تبرئه کرد. با اینحال، فعالان حقوق بشری و خانواده اسکات به این رفتار تبعیض‌آمیز پلیس اوکلاهما و تبرئه شدن افسران پلیس از دخیل بودن در مرگ اسکات، اعتراض کرده‌اند.

«رونالد اسکات» عموی اسکات در گفت‌وگو با شبکه «KFOR» تصریح کرد: «فقدان توجه به انسانیت و تمدن وجود دارد».

 

انتشار رفتار خشونت بار پلیس  اوکلاهما با دریک اسکات و مرگ وی در حالی انجام شده که جورج فلوید هم در حالی که زیر زانوی افسر پلیس سفیدپوست قرار گرفته بود، می‌گفت: «نمی‌توانم نفس بکشم» و بعد از دقایقی جان داد.

مرگ فلوید منجر به برگزاری تظاهرات‌های گسترده در سراسر آمریکا و حتی دیگر نقاط خارج از این کشور علیه خشونت و رفتارهای تبعیض‌ نژادی پلیس آمریکا شد و معترضان خواستار اعمال اصلاحات گسترده در نیروی پلیس آمریکا شدند./خبرگزاری فارس۲۲ خرداد ۱۳۹۹

​کاشف امریکارا به آتش کشیدند

 

مجسمه کاشف آمریکا(کریستف کلمب)راکندند،آتش زدند،به دریاانداختند.

معترضان در شهر« ریچموند» ایالت ویرجینیا در آمریکا روز سه شنبه، ۲۰ خرداد ۱۳۹۹،  مجسمه از کریستف کلمب، کاشف قاره آمریکا، را از جای خود کنده، آن را به آتش کشیده و سپس به آب انداختند.

این مجسمه که در دسامبر ۱۹۲۷(آذر۱۳۰۶)  به شهر ریچموند اهدا شده بود نخستین تندیس از کریستف کلمب بود که در جنوب ایالات متحده بر پا شد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، معترضان پس از تخریب این مجسمه، بر پایه‌های آن نوشتند که به باورآنها کریستف کلمب «نماد نسل‌کشی» است.

آسوشیتدپرس، این اتفاق پس از آن رخ داد که معترضان حدود ۲ ساعت در یکی از پارک‌های شهر شعارهایی برای برچیده شدن مجسمه کریستف کلمب سر دادند.

جشن ساقط کردن مجسمه کاشف امریکا توسط معترضان شهر« ریچموند» ایالت ویرجینیا

معترضان پس از سرنگون کردن مجسمه با استفاده از چندین طناب، بیلبوردی را به جای آن نصب کردند که در آن آمده است: »کلمب نماینده نسل‌کشی است». معترضان سپس مجسمه را به آتش کشیدند و آن را به دریاچه پارک انداختند.

برخی گروه‌های هوادار حقوق بومیان آمریکا از سال‌ها پیش برای تغییر «روز کریستف کلمب» به «روز مردمان بومی» در تقویم آمریکا تلاش کرده‌اند.

به گفته آنان فعالیت‌های اکتشافی کریستف کلمب «آغازگر سده‌ها نسل‌کشی علیه جمعیت بومی قاره آمریکا» بوده است.

مجسمه کریستف کلمب پس از پایین کشیده شدن، به «آب های دریاچه پارک بایرد» انداخته شد.

در زمان پایین کشیدن این مجسمه هیچ ماموری در پارک حضور نداشت اما یک هلیکوپتر پلیس در حال چرخ زدن بر فراز این منطقه بود.

مجسمه کریستوف کلمب در دسامبر سال ۱۹۲۷میلادی(۱۳۰۶شمسی) در ریچموند نصب شد. این نخستین مجسمه کلمب بود که در جنوب ایالات متحده آمریکا نصب می‌شد.

مجسمه وینستون چرچیل را-ازترس معترضان-قاب گرفتند(پوشاندند)

مجسمه وینستون چرچیل

انگلیس به دلیل نگرانی از تخریب مجسمه وینستون چرچیل، نخست‌وزیر دوران جنگ جهانی دوم این کشور، در جریان اعتراضات به تبعیض نژادی، دستور داده است که اطراف این مجسمه با جعبه فلزی پوشانده شود.

به گزارش رویترز، بوریس جانسون، نخست وزیر بریتانیا گفته است، این «شرم آور» است که مجسمه وینستون چرچیل در معرض خطر حمله باشد.

هفته گذشته معترضان در شهر بریستول بریتانیا مجسمه ادوارد کلستون، تاجر برده در قرن ۱۷ میلادی را پایین کشیدند. بهمین دلیل مقامات امنیتی بریتانیا درصددند تا از مجسمه‌هایی که احتمالا توسط معترضان هدف قرار خواهند گرفت، محافظت کنند.

رویترز می‌گوید، وینستون چرچیل دیدگاه‌های نژادپرستانه ستیزانه‌ای داشته است. منتقدان نیز از نقش وینستون چرچیل در جریان قحطی در هند در سال ۱۹۴۳ که بیش از دو میلیون نفر جان خود را از دست دادند ، به شدت انتقاد می‌کنند.

بوریس جانسون : بله او برخی از اوقات نظراتی را مطرح می‌کرد که الان برای ما غیر قابل قبولند، اما چرچیل یک قهرمان ملی بود و شایسته یادبود است./شنبه، ۲۴ خرداد ۱۳۹۹رادیوفردا

استعفای رئیس پلیس شهر«اریکا شیلدز»دراعتراض به مرگ یک شهروندسیاهپوست

در پی کشته شدن یک مرد سیاهپوست در شهر آتلانتا در آمریکا به ضرب گلوله پلیس تظاهراتی در این شهر برگزار شده و رئیس پلیس شهر استعفا کرده است. این شهر از پیش شاهد اعتراضات به کشته شدن جورج فلوید بود.

خانم اریکا شیلدز(رئیس پلیس شهرآتلانتا) 

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:روزجمعه( ۲۳ خرداد ۱۳۹۹)مردسیاهپوست(ریچارد بروکس۲۷ ساله راننده تاکس)درانتظاردریافت غذای سفارش داده شده بود-درپارکینگ یک رستورانی درشهر آتلانتا-پشت فرمان اتومبیل به خواب رفته بود،پلیس به اومشکوک می شود وبه بهانه مستی-مصرف الکل-بااودرگیرمی شود

پلیس ازدستگاه شوک الکتریکی ودراین درگیری «بروکس»موفق به  فرار میشوداما پلیس دیگری به«بروکس»شلیک می کندوی به زمین می افتدبعدبه بیمارستان منتقل می شود اما دراین بین فوت کرد.

پارکینک رستوران

معترضین این رستوران را (بعدازقتل بروکس)آتش زدند.

شبکه ای بی سی نیوز می نویسد:این چهل و هشتمین تیراندازی  ماموران پلیس این ایالت است که اداره تحقیقات جنایی ایالت جورجیا امسال درباره آنها تحقیق می کند. ۱۵ مورد از اینها مرگبار بوده است.

 

تظاهرات روز شنبه( ۲۴ خرداد ۱۳۹۹) روزبعدازقتل«ریشارد بروکس» شهر آتلانتا-ایالت جوجیا انجام شد و در آن معترضان نام بروکس و پلاکاردهای «جان سیاهان ارزش دارد» را حمل می کردند.آتلانتا پیشتر هم صحنه تظاهرات برای اعتراض به مرگ جورج فلوید بود.

پلیس شهر «مینیاپولیس» منحل شد

رادیوفردا-بنقل از خبرگزاری رویترز-نوشت:اکثریت اعضای شورای شهر مینیاپولیس آمریکا، روز یک‌شنبه ۱۸ خرداد، متعهد شدند تا اداره پلیس این شهر را منحل کنند.

این تصمیم پس از آن گرفته می‌شود که اعتراضات در سراسر آمریکا به مرگ جورج فلوید بالا گرفته و همچنان ادامه دارد.

جورج فلوید، شهروند سیاه‌پوست ۴۶ ساله آمریکایی به خاطر بدرفتاری پلیس در شهر مینیاپولیس جان باخت.

چهار مأمور پلیس بازداشت شده و متهم اصلی پرونده، درک چاوین به «قتل درجه دو» متهم شده‌است؛ اما اعتراضات در شهرهای مختلف آمریکا و همین‌طور خارج از آن کشور ادامه دارد.

شورای شهر مینیاپولیس آمریکا اداره پلیس را منحل می‌کند

 ۹ عضو از شورای ۱۳ نفره شهر مینیاپولیس روز یکشنبه گفتند که قرار است نیروی انتظامی این شهر منحل اعلام شود و به جای آن الگویی امنیتی با هدایت خود شهروندان جایگزین شود.

آلوندرا کانو، یکی از اعضای این شورا، در توئیتر نوشت اکثریت اعضای شورای شهر مینیاپولیس به این نتیجه رسیده‌اند که نیروی انتظامی این شهر اصلاح‌پذیر نیست و گفت که ما به این سیستم پلیسی فعلی خاتمه خواهیم داد.

در همین حال در نیویورک، بیل ده‌بلازیو، شهردار این شهر، یک رشته از اصلاحات را اعلام کرده که قرار است اعتماد بین شهروندان و پلیس را بازگرداند.

یورونیوزنوشت:یک عضو شورای شهر مینیاپولیس گفت که اکثر اعضای این نهاد (۹ عضو از ۱۲ عضو) روز یکشنبه موافقت کردند تا اداره پلیس مینیاپولیس پس از کشته شدن جورج فلوید منحل شود.

جرمایا الیسون در گفت‌وگو با ان‌بی‌سی نیوز تصریح کرد که این برنامه باید از جایی شروع می‌شد و تصریح کرد که شورای شهر مینیاپولیس تصمیم دارد اداره پلیس را منحل کند.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:اختیارات پلیس درامریکا +ماجرای حادثه لس آنجلس دراردیبهشت ۱۳۷۱

در شهرهای بزرگ آمریکایی هم کنترل پلیس در حوزه اختیارات شهرداران است و رئیس پلیس هر شهر، با نظر و موافقت شهردار انتخاب می‌شود و به او گزارش می‌دهد. در شهرهای کوچک‌تر که مبنای اداره شهر «سیستم شهردارمحور» نیست و «سیستم شورامحور» برقرار است، رئیس پلیس به شورای شهر و شورایی از مقامات ارشد شهری پاسخگوست.

اما رئیس‌جمهور آمریکا در شرایط خاصی می‌تواند از گارد ملی یا دیگر نیروهای فعال ارتش در بحران‌های داخلی استفاده کند ، مثل بکارگیری این نیروهادرحادثه ۱۹۹۲لس آنجلس به دستور«بوش پدر»رئیس جمهور.

جورج اچ دبلیو بوش در جریان آشوب‌ و غارت گسترده لس‌آنجلس در سال آوریل ۱۹۹۲(اردیبهشت ۱۳۷۱)

 شخصا ۴هزار سرباز را به لس‌آنجلس اعزام کرد تا به پلیس کمک کنند.

این اعتراضات در پی انتشار یک نوار ویدئویی از وحشیگری پلیس لس‌آنجلس در سال ۱۹۹۲ که در آن رادنی کینگ را می‌زدند، و برگزاری دادگاه ماموران پلیس و تبرئهٔ آن‌ها شکل گرفت. رادنی(رودنی) کینگ، جوان سیاه‌پوست آمریکایی بود که خودروی خود را به دستور پلیس متوقف نکرده بود.

 

 با وجود آنکه اتفاقی که برای رادنی کینگ افتاد، بی‌سابقه نبود و سیاه‌پوستان بسیاری همواره در طول تاریخ آمریکا مورد خشونت پلیس قرار می‌گرفتند؛ اما فیلم‌برداری از این حادثه توسط یکی از ساکنان آن محل، باعث جریحه‌دار شدن احساسات عمومی شد

و در پی این شورش‌ها، ۵۵ نفر کشته و بیش از ۲۵۰۰ نفر زخمی شدند. پس از این شورش‌هابودکه دولت مجبوربه اصلاحات در اصلاحات دراختیارات پلیس شد تا خشونت پلیس به حداقل برسد

این آشوبها حدودیک هفته بطول انجامید ولی زودسرکوب شددرسایه بی خبریها ونبودرسانه های مخالف. وامافضای مجازی امروزچیزی را ازمنظرومأوا.

روسای جمهورامریکا

۵رئیس جمهور دریک قاب: جیمی کارتر، جرج اچ دبلیو بوش(پدر)، بیل کلینتون، باراک اوباما ، جرج دبلیو بوش بودند. ۲۰۰۹ در کاخ سفید

همه۷"وزیران اطلاعات " ازپیروزی انقلاب تاکنون۱۳۹۹

​چگونگی شکل گیری «وزارت اطلاعات» وچگونگی اداره امنیت کشورقبل از وزرارت اطلاعات+ماجرای ترورسعیدحجاریان توسط سعیدعسکرنیرخواهیم پرداخت.

همه «وزیران اطلاعات» کشور ازپیروزی انقلاب اسلامی تاکنون:
۱-آیت الله محمدمحمدی ری شهری.(ازشهریور۱۳۶۳تاشهریور۱۳۶۸)
۲-حجت الاسلام علی فلاحیان.( مرداد ۱۳۶۸ تامرداد ۱۳۷۶)
۳-آیت الله قربانعلی دری نجف آبادی.(مرداد ۱۳۷۶ تا بهمن ۱۳۷۷)
۴-حجت الاسلام علی یونسی.(اسفند ۱۳۷۷ تاشهریور ۱۳۸۴)
۵-حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه ای.(مرداد ۱۳۸۴تا۱۳۸۸مرداد)
۶-حجت الاسلام حیدرمصلحی.( شهریور ۱۳۸۸ تامرداد۱۳۹۲)

۷-وزیراطلاعات دولت روحانی : حجت الاسلام سیدمحمود علوی گرگانی (از۲۴ مرداد ۱۳۹۲تا شهریور ۱۴۰۰)

وزیراطلاعات دولت رئیسی

خطیب وزیر اطلاعات دولت سیزدهم شد

۸- حجت الاسلام سید اسماعیل خطیب.(از ۳ شهریور ۱۴۰۰ الی....)

وزیر اطلاعات: وحدت موجود در کشور اقتدار دشمن را شکسته است

 نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ۲۲۲ رای موافق ، ۴۸ رای مخالف و ۱۷ رای ممتنع به حجت الاسلام والمسلمین سید اسماعیل خطیب رای اعتماد دادند./۳ شهریور ۱۴۰۰

وزیراطلاعات-علوی

حجت الاسلام سیدمحمود علوی

«ری شهری« شهیدمحمدعلی رجایی»،«محمدمهدی املشی رودسری»و«ری شهری»

آیت الله محمدمحمدی ری شهری«آیت الله محمدمحمدی ری شهری:پس از اخذ رای اعتماد مجلس شورای اسلامی در تاریخ ششم شهریور ۱۳۶۳ ،حکم انتصاب اینجانب به سمت وزیر اطلاعات از سوی نخست‌وزیر(میرحسین موسوی) صادر شد؛ 

بدین سان« تاسیس وزارت اطلاعات» آغاز شد(تاقبل ازآن کارهای اطلاعات را سپاه انجام می داد).

حجت الاسلام علی فلاحیان

تکذیبیه دفتر «یونسی» و روزنامه «آرمان» دروغ از آب درآمد

حجت الاسلام علی یونسی

امام جمعه اراک: نماز بزرگترین شاخص دین است

آیت الله قربانعلی دری نجف آبادی

دری نجف‌آبادی : دستگاه‌های نظارتی کجا هستند؟ چرا می‌گذارند کار به جاهایی مثل مسئله فولاد مبارکه برسد؟

امام جمعه فعلی اراک(دری نجف آبادی)

حجت الاسلام محسنی اژه‌ای به استان مرکزی سفر می‌کند

حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه ای

حجت الاسلام حیدر مصلحی

حجت الاسلام حیدرمصلحی

مصلحی وقصه پرماجرای احمدی نژاد!

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این مطلب(اسامی وزرای اطلاعات)رابرای این گذاشتم که بعدازمحاکمه آقای «اکبرطبری»معاون اموراجرای قوه قضائیه زمان آیت الله صادق آملی لاریجانی

رسانه ها به اشتباه ماجرایی نوشته اند که دررفع آن ابهام، این پُست راگذاشته ام.

بازذاشت اکبرطبری:  ۲۳ تیر۱۳۹۸

محاکمه:یکشنبه، ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

اتهام:رشوه ورانت  واعمال نفوذ باندی یک مورد ازآنها«رشوه ۴۲۰ میلیاردی طبری ازمصطفی نیاز آذری مازندرانی)

به گفته قهرمانی(نماینده دادستان)با اعمال نفوذ در مراجع قضایی و دستگاه‌های اجرایی حداکثر سوء استفاده مالی و اداری ..دایره اعمال نفوذ اکبر طبری در پرونده‌های بستگان، رجال سیاسی و متهمان کلان اقتصادی بوده است.

چگونگی شکل گیری «وزارت اطلاعات» وچگونگی اداره امنیت کشورقبل از وزرارت اطلاعات:

سعید حجاریان از اولین افراد تشکیل‌دهنده وزارت اطلاعات می‌گوید: «از اواخر بهمن ۵۷ و روزهای بعد از پیروزی انقلاب عمدتا قدرت به دست کمیته‌ها افتاد.

به دلیل عدم فرماندهی واحد، نوعی ملوک‌الطوایفی در کار کمیته و کار اطلاعاتی آنها به وجود آمده بود

چه شد که امام آیت الله مهدوی کنی را به ریاست کمیته های انقلاب اسلامی انتخاب کرد؟

تا اینکه امام به «آیت الله محمدرضا مهدوی‌کنی» حکم دادند که کمیته مرکزی را شکل دهند و کمیته‌ها را هماهنگ کنند. در استان‌ها نیز این کار را نمایندگان امام برعهده گرفتند. با فاصله کمی از انقلاب سپاه پاسداران تشکیل شد و آنجا هم کارهای اطلاعاتی صورت می‌گرفت. قضات هم در زمینه پرونده‌هایی که در اختیارشان بود کار اطلاعاتی می‌کردند.

خاطرم هست آقای خلخالی یک تیم اطلاعاتی داشت که در زمینه پرونده‌های در اختیار ایشان به جمع‌آوری اطلاعات می‌پرداختند. دولت موقت و شورای انقلاب در آن موقع سعی می‌کردند بخش‌هایی از بقایای ساواک مخصوصا اداره هشتم ساواک را که اداره ضد جاسوسی بود، احیا کنند. اداره هشتم ساواک عمدتا مراقب سفارتخانه‌ها بودند و به دنبال جاسوس.

سعید حجاریان درباره بحث‌ها و مخالفت‌ها با تشکیل وزارت اطلاعات در آن روزها گفته است: «مرا به عنوان عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی می‌شناختند که در دفتر نخست‌وزیری با سابقه‌ای که از کشمیری به جا مانده بود فعال بودم و...

امام در حکم تنفیذ آیت‌الله خامنه‌ای چه تعابیری به کار برد؟ + تصویر حکم

سر سازگاری چندانی نبود. با این حال تلاش فوق‌العاده‌ای صورت گرفت که این طرح رأی لازم را بیاورد.

مراسم چهلمین روز درگذشت آیت‌الله موسوی اردبیلی در قم برگزار شد

آیت الله  سیدعبدالکریم موسوی‌اردبیلی(رئیس قوه قضائیه) با این طرح مخالف بود و استدلال می‌کرد که اطلاعات ذیل و ضابط قضائی است و از بازجویی، تعقیب مراقبت و دستگیری گرفته تا محصول کار آنها به کار قوه قضائیه مربوط می‌شود و در واقع یک پلیس قضائی باقدرت است.

از این جهت با تشکیل وزارتخانه زیر نظر دولت مخالف بود. رئیس‌جمهور وقت هم استدلالشان این بود که برای رئیس‌جمهور ابزاری باقی نمانده است و باید دو نهاد به عنوان بازوی رئیس‌جمهور زیر نظر او باشد؛ یکی سازمان برنامه و یکی هم اطلاعات.

از طرف ایشان آقای «جواد مادرشاهی »می‌آمد که از قدرت استدلال و نطق بالایی برخوردار بود. انصافا هم کار کرده بود و تمام سرویس‌های کشورهای مختلف را مورد مطالعه قرار داده بود. نمودار می‌آورد. چارت تشکیلاتی سرویس‌ها را روی تخته می‌کشید و خلاصه برای طرح استدلال‌های خودش معرکه می‌گرفت و من هم مجبور بودم با او مخالفت کنم.

روایت میانجی‌گری آیت‌الله مهدوی کنی بین بنی صدر و هاشمی رفسنجانی

آقای هاشمی هم که رئیس مجلس بود و چون عملا فرماندهی نیروهای مسلح و ریاست شورای عالی دفاع را هم داشت با سپاهی‌ها نزدیک بود. سپاهی‌ها آن موقع جدی‌ترین مخالفت‌ها را می‌کردند.

یادم می‌آید محسن رضایی و رضا سیف‌اللهی به من می‌گفتند« تو از کشمیری بدتری» چراکه امام دو بازو دارد یکی بازوی نظامی و دیگری بازوی امنیتی. تو می‌خواهی با تمرکز اطلاعات در دولت عملا یک بازوی امام را قطع کنی و آن را بوروکراتیزه کنی. توقع آنها این بود که این دو بازو هر دو در سپاه جمع شوند. هاشمی هم طرفدار استدلال آنها بود. شهید محلاتی هم که نماینده امام در سپاه بود از این استدلال دفاع می‌کرد. همین‌ها رفتند سراغ امام که کجای دنیا اطلاعات وزارتخانه ‌است که اینها می‌خواهند اطلاعات را وزارتخانه کنند.

به امام گفتند که اگر اطلاعات وزارتخانه شود، همه اطلاعات آن رو می‌شود و این با فلسفه کار اطلاعاتی مغایرت دارد. یک روز احمد آقا به من زنگ زد و گفت امام راجع به این طرح نظر مخالف دارند و می‌پرسند کجای دنیا اطلاعات وزارتخانه است که شما می‌خواهید وزارتخانه درست کنید. من دو استدلال آوردم. آن موقع آیت الله لطف الله  صافی‌گلپایگانی دبیر شورای نگهبان بود.

مقاله سعید حجاریان در مورد وضعیت اصلاحات و اصلاح طلبان

ایشان البته جزء روحانیت سنتی به حساب می‌آمدند و گرایش‌های راست هم داشتند. من با ایشان بحث کرده بودم. ایشان معتقد بود که چون وظایف و اختیارات رهبری در قانون اساسی احصا شده است و این به معنی حصر این اختیارات است، عملا تشکیل سازمان اطلاعات از سوی رهبری مخالف قانون اساسی است و اگر امام بخواهد که این تشکیلات را سامان بدهد، باید از موضع بنیان‌گذار نظام حکم حکومتی بدهد و خارج از قانون اساسی اقدام کند.

قدردانی آیت الله صافی گلپایگانی از سه دوره ریاست لاریجانی بر مجلس

من این استدلال آیت الله صافی گلپایگانی را به اطلاع امام رساندم. موضوع دیگری را هم که مطرح کردم، این بود که بالاخره ممکن است در جریان کارهای اطلاعاتی و امنیتی اقداماتی خلاف قانون صورت بگیرد. شکنجه‌ای شود. مشکلی برای بی‌گناهی به وجود آید. اینها اگر کارشان مستقیم زیر نظر امام باشد، این مسائل هم به پای ایشان گذاشته می‌شود. امام هر دو این استدلال‌ها را پذیرفت و نظرشان تغییر کرد».

آیت الله ری‌شهری به‌عنوان نخستین وزیر اطلاعات وضعیت آن وزارتخانه نوپا را در کتاب خاطراتش این‌گونه شرح داده است: «اکنون من هستم و وزارتخانه‌ای که در برابر توطئه‌های پیچیده ضدانقلاب داخلی و دشمنان خارجی نه تشکیلات دارد، نه نیرو، نه اسناد و امکانات مورد نیاز و نه بودجه؛ و در یک جمله وزارتخانه‌ای که تنها نام دارد و وزیر در برابر کوهی از مشکلات و انتظارات است

نخستین مشکل تأسیس وزارت اطلاعات متمرکزکردن نهادهای اطلاعاتی بود... نیاز مبرم باعث شده بود تا برای امنیت کشور، مراکز متعددی مانند سپاه، کمیته، ارتش، نخست‌وزیری، دادستانی و دفتر تحقیقات دادگاه انقلاب ارتش کار اطلاعاتی کنند که پس از تأسیس وزارت اطلاعات، طبق قانون همه نیروها باید اسناد و امکانات خود را تحویل این وزارتخانه می‌دادند؛ ولی تمکین برای اجرای قانون به‌ویژه برای برخی از نهادها آسان نبود. در آن هنگام واحد اطلاعات سپاه از نظر نیروهای کارآمد، اسناد و مکان‌های مورد نیاز بیشترین امکانات را در اختیار داشت و به‌این‌دلیل انتقال همه آنها به وزارتخانه تازه‌تأسیس برای مسئولان سپاه بسیار سخت بود.

روزی آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله محلاتی، – که در آن وقت نماینده امام در سپاه بود،همچنین آیت الله محمد عراقی (جانشین ایشان) به تفصیل درباره اینکه انتقال امکانات اطلاعاتی سپاه به وزارت اطلاعات مصلحت نیست و سپاه نمی‌تواند از آن تمکین کند، با من صحبت کردند. همچنین آقای محسن رضایی (فرمانده وقت سپاه) در بیت حضرت امام خمینی در همین زمینه با من صحبت کرد و پیشنهاد داد که شما به واحد اطلاعات سپاه کاری نداشته باشید، چه ضرورتی دارد که این واحد را به وزارت اطلاعات منتقل کنید؟ ما اطلاعات مورد نیاز شما را در اختیارتان قرار می‌دهیم و ضمنا اشاره کرد که اصولا انتقال اطلاعات سپاه به وزارت اطلاعات غیرممکن است. همچنین شبی در یکی از جلسات سران قوا یکی از مسئولان اطلاعات سپاه با استناد به قانون اساسی استدلال می‌کرد که سپاه باید واحد اطلاعات داشته باشد؛ چون حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب برعهده سپاه است...».

او درباره نقش خطوط سیاسی و جناحی در شکل‌گیری وزارت اطلاعات هم نوشته است: «دومین مشکل تأسیس وزارت اطلاعات اختلاف تمایلات سیاسی نیروهای اطلاعاتی بود. هرچند از نظر قانونی شرط کارگزاران وزارت اطلاعات عدم عضویت در احزاب و گروه‌های سیاسی بود؛ اما نیروهای اطلاعاتی به‌ویژه آنهایی که کارایی بیشتری دارند و از هوش سیاسی بالایی برخوردارند، از این روز اگرچه عضو رسمی حزبی هم نباشند، نمی‌توانند فاقد تمایلات سیاسی باشند. به‌این‌دلیل کسانی که در نهادهای مختلف اطلاعاتی کار می‌کردند، تمایلات و سلیقه‌های سیاسی گوناگون داشتند و همکاری آنان به صورت متمرکز در وزارت اطلاعات ساده نبود». محمد شریعتمداری هم روایتی دارد که به گفته ری‌شهری نزدیک است: «از هفتاد و دو ملت و هر کسی که در این زمینه کار می‌کرد، وارد دستگاه اطلاعات کشور شد. همه هم مدعی بودند».

ری‌شهری در ادامه به مشکل سوم اشاره می‌کند و می‌نویسد: «ضعف یا فقدان ابزارهای قانونی برای کسب اطلاعات بود؛ به‌این‌صورت که بخشی از ابزارهای مورد نیاز مانند احکام تجسس و دستگیری در اختیار قوه قضائیه و بخشی مانند امکان و ابزار بازداشت موقت در اختیار نیروهای مسلح بود. اکنون باید دید وزارتخانه‌ای که کمترین امکان قانونی برای کسب اطلاعات نداشت و یک سر کارش به دست قوه قضائیه است و سر دیگر آن در دست نیروهای مسلح بود، چگونه باید انجام وظیفه کند؟!... . همه وزارتخانه‌ها پس از پیروزی انقلاب، کار خود را در مکان وزارتخانه‌های پیشین و با امکانات آنها آغاز کردند؛ اما وزارت اطلاعات هنگام تأسیس فاقد هرگونه امکانات بود.

گیلان‌|‌ روایت حجت‌الاسلام حمید روحانی از‌ قیام خونین پانزده خرداد سال 42

تنها جایی که این وزارت در اختیار داشت، ساختمان مرکزی سازمان اطلاعات رژیم گذشته بود که به مرکز اسناد تبدیل شده بود و در آن زمان در اختیار حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای سیدحمید روحانی قرار داشت و به وزارت اطلاعات تحویل داده شده بود؛ اما در دیگر استان‌ها هیچ امکاناتی برای شروع کار وجود نداشت. البته طبق ماده ۱۴ قانون وزارت اطلاعات همه نهادها و ارگان‌ها موظف بودند در زمینه در اختیار قراردادن نیروی انسانی، امکانات و تجربیات اطلاعاتی همکاری‌های لازم را با وزارت اطلاعات داشته باشند؛ اما مهم این بود که چگونه می‌توان این امکانات را در شرایط آن روز از آنها گرفت!».

حجت الاسلام اسماعیل فردوسی‌پور (ازبازماندگان حادثه ۷تیر-یاران شهیدبهشتی) نخستین گزینه برعهده‌گرفتن وزارت اطلاعات به مجلس معرفی شد؛ اما حساسیت موضوع از یک طرف و دفاع ضعیف آقای فردوسی‌پور در مقابل نمایندگان مخالف از طرف دیگر باعث شد تا از بین ۱۹۱ نفر نماینده حاضر با ۷۴ رأی موافق و ۴۷ رأی مخالف و ۴۰ رأی ممتنع، موفق به کسب رأی اعتماد مجلس نشود. او ۲۶ بهمن ۱۳۸۵درسن ۶۸درگذشت.

مدتی بعد محمد محمدی‌ری‌شهری برای تصدی وزارت اطلاعات به مجلس معرفی شد که از مجموع ۲۰۰ رأی مأخوذه با ۱۷۶ رأی موافق، ۱۱ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع، به‌عنوان اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران معرفی شد.

پس از محمد محمدی‌ری‌شهری، در دولت‌های اول و دوم اکبر هاشمی‌رفسنجانی، علی فلاحیان، در دولت سیدمحمد خاتمی، قربانعلی دری‌نجف‌آبادی و علی یونسی، در دولت محمود احمدی‌نژاد محسنی‌اژه‌ای و حیدر مصلحی و در دولت روحانی محمود علوی دولت حسن روحانی وزرای اطلاعات بوده‌اند.

ماجرای ترورسعیدحجاریان

در نخستین ساعات ٢٢ اسفند ١٣٧٨، سعید حجاریان(از اعضای سابق وزارت اطلاعات) عضو شورای شهر تهران، در حالی که قصد ورود به ساختمان شورای شهر را داشت، مورد سوءقصد چند مرد مسلح قرار گرفت و پس از ترور مجبور است با ویلچر و واکر حرکت کند

حجاریان می گوید: تا کنون دو بار ترور شدم، اولین بار در سال ۱۳۶۰ بود که توسط مجاهدین خلق ، دومین بار توسط سعید عسگر در سال ١٣٧٨.

سعید عسکر( عامل اصلی ترور)  در دادگاه ماجرای آن روز را چنین تعریف کرد: «تلاش گروه ما به سرپرستی (سیدمرتضی) مجیدی بر این بود تا پیرامون خود را از فساد پاک کنیم و اگر اقداماتی از این دست در شهرری انجام داده‌ایم، با هدف پاکسازی جامعه از فساد بوده است... یک‌شنبه ۲۲ اسفند ماه سال گذشته (١٣٧٨) ساعت ٧ صبح من با اتوبوس و تاکسی به میدان حر رفتم و طبق قرار ساعت ٨ و ۲ دقیقه مجیدی با یک موتور سوزوکی هزار سر قرار آمد. من به او گفتم مگر قرار نبود با هوندا ١۲۵ بیایی!؟ جواب داد که قرار عوض شد. با‌‌ همان موتورسیکلت به نزدیکی ساختمان شورای شهر [خیابان بهشت] رفتیم. ساعت ٨ و ۲۰ دقیقه یک نفر با بارانی سرمه‌ای آمد که مجیدی گفت او [محمدعلی] مقدمی است. مقدمی وارد ساختمان شورا شد و سپس بیرون آمد و با اشاره گفت که [سعید] حجاریان هنوز نیامده است. بعد از این یک خانمی نیز با مقدمی صحبت کرد و به سمت شهرداری تهران رفت و سپس مقدمی با اشاره گفت حجاریان می‌آید و به دنبال آن او به سمت حجاریان رفت و با دادن نامه او را متوقف کرد... من نیز به سمت آنان رفتم و وسط خیابان «بهشت» اسلحه را مسلح کردم...» (روزنامه اطلاعات ۷ اردیبهشت ۱۳۷۹)

محسن رفیقدوست:من  سعید عسگر را به وزارت اطلاعات معرفی کردم.

 در آن زمان من با آقای علی ربیعی تماس گرفتم و سعید عسگر را به‌عنوان ضارب معرفی کردم. علی ربیعی هم تعجب کرد که چرا این کار را کردم. به برادر سعید حجاریان (مسعود حجاریان) که با من همکار بود صراحتا گفتم من می‌دانم این کار سعید عسگر بوده است چون چند روز قبل از آن نیز ابوالقاسم شفیعی را ترور کرده بود. در نهایت افرادی مانند حجاریان را ضدانقلاب نمی‌دانم که بگویم انقلاب فرزندان خودش را می‌بلعد. این موضوع را هم لازم است که بگویم اکثر افراد اردوگاه اصلاح‌طلبی با انقلاب هستند اما روش تازه‌ای برای اداره جامعه دارند./۱۳ مهر ۱۳۹۸خبرآنلاین.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:ابوالقاسم شفیعی( مؤسس سپاه شهرری،فرمانده سپاه شهرری، فرماندار زرین شهر اصفهان،مشاور عالی  بخش معادن مجتمع اقتصاد کمیته‌ امداد امام خمینی )،یکی از سه نفری که در سال ۷۸ توسط باند سعید عسگر ترور شد.

« ابوالقاسم شفیعی»  درباره ماجرای ترورش توسط سعید عسگر: با توجه به اطلاعات موجود، سعید عسگر و همدستان وی عوامل ترور من بوده‌اند، ضاربان روز ۲۰ بهمن ۱۳۷۸، در ساعت ۷:۴۵ دقیقه هنگامی که پسرم را به مدرسه می‌بردم، مرا مورد هدف قرار دادند و از ناحیه‌ی گردن و فقسه سینه مجروح شدم.ضارب سوار بر ترک موتور سیکلت بود و هنگام عبور از مقابل اتومبیلم، برای لحظه‌ای چهره‌ی او را دیدم به گونه‌ای که چهره‌نگاری به چاپ رسیده ضارب آقای حجاریان در مطبوعات با خبرنگاری ضارب من، مشابهت بسیاری داشت. شب پیش از ترور فردی با موتور سیکلت به منزل من مراجعه کرد و همسرم گفت که نامه‌ای دارد که آن را تنها به من تحویل می‌دهد. و وقتی پسرم با کمی تاخیر به در منزل رفت، فرد یاد شده رفته بود. حتی چهره‌نگاری را که همسرم از فرد مذکور ارائه داده بود، با چهره‌نگاری من از ضارب مطابقت داشت./وی در ۲ فروردین ۱۳۹۹براثرکرونادرگذشت/پایان

«سعیدعسکر» درزمان ترور ۲۰ساله عضوانصارحزب الله تهران  ودانشجوی شیمی دانشگاه آزادتهران جنوب بود.وی ١۵سال  حبس محکوم شد وبعدازمدت کوتاهی آزادشد،ظاهراً خودآقای سعیدحجاریان اورابخشید،گفت سعیدعسکرعامل بوده«آمر»نبوده!.

سایت تسنیم(۲۳ اسفند ۱۳۹۶)می نویسد:حجاریان که پیش از این در وزارت اطلاعات فعالیت می‌کرد و از مسئولان رده‌بالای این وزارتخانه محسوب می‌شد، پس از دوم خرداد، به یکی از فعالان و کنشگران برجسته سیاسی جبهه اصلاحات تبدیل شده بود. وی پس از تحولات دوم خرداد، علاوه بر عضویت در شورای شهر، در مسئولیت‌های متعدد دیگری، همچون عضویت در شورای مرکزی جبهه مشارکت، مدیر مسئولی روزنامه «صبح امروز» و در سمت مشاور سیاسی رئیس‌جمهور ایفای نقش می‌کرد. بنابراین، ترور وی در آن فضای پرالتهاب سیاسی می‌توانست به یک فتنه بزرگ در انقلاب تبدیل شود. پس از وقوع این حادثه، عمده شخصیت‌های حقیقی و حقوقی سیاسی‌ـ مذهبی، با تمام سلیقه‌هایی که داشتند، این ترور را به شدت محکوم و آن را اقدامی در جهت به بحران کشاندن نظام ارزیابی کردند.

 رهبر معظم انقلاب نیز با صدور پیامی، این اقدام را جنایت‌آمیز و ناجوانمردانه خواندند و از نیروهای امنیتی و انتظامی کشور مؤکداً خواستند که با دقت و سرعت هر چه تمام‌تر، در شناسایی و مجازات عاملان این توطئه سازمان‌یافته اقدام کنند.

در بخشی از این پیام می‌خوانیم: «ترور ناجوانمردانه نایب‌رئیس شورای شهر تهران‌ـ که در چند روز گذشته اتفاق افتاده، عمل جنایت‌آمیزی است که می‌‌تواند بخشی از یک توطئه خطرناک برضد مصالح کشور و ملت و نظام اسلامی باشد. ایجاد ناامنی و پدید آوردن جو وحشت و اضطراب برای شهروندان از هدف‌هایی است که همیشه توطئه‌گران و دشمنان ایران اسلامی در پی آن بوده‌اند و این حادثه اندکی پس از انتخابات و در آستانه عید، در جهت همان خواسته شیطانی و خیانت‌آمیز است.»

 
 رهبر معظم انقلاب اسلامی در فاصله کمتر از یک هفته درباره مسئله ترور حجاریان، نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور نوشتند و دستور رسیدگی سریع و قاطع به این پرونده را صادر کردند. در این پیام آمده بود:
«بسم‌الله الرحمن الرحیم/ جناب آقای خاتمی، ریاست محترم جمهور و رئیس شورای عالی امنیت ملی‌ با سلام و تحیت حادثه‌ ترور هفته قبل و برخی قضایای پیرامونی تا امروز، موجب نگرانی اینجانب از آینده‌ امنیت کشور است و از آن‌رو شایسته است که جناب‌عالی به دستگاه‌های مسئول همچون وزارت‌های اطلاعات و کشور و شورای امنیت کشور دستور فرمایید با سرعت و جدیت بیشتری در جست‌وجوی کشف و تعقیب عوامل جنایت باشند.
بیم آن هست که این قضیه نیز مانند پرونده قتل‌های زنجیره‌‌ای دامنه‌دار و تبدیل به موضوعی مبهم و شایعه‌انگیز گردد. در موضوع قتل‌ها با اینکه جناب‌عالی هیئت‌هایی را پی‌در‌پی مسئول پیگیری کردید، تمام نشدن موضوع، موجب بروز شایعات و ایجاد فضای تردید و ابهام شد، در این قضیه نیز مشاهده می‌شود که متأسفانه برخی زبان‌ها و قلم‌ها به شدت سرگرم التهاب‌آفرینی و شایعه‌پردازی‌اند. بی‌تعهدی را به آنجا رسانده‌اند که علاوه بر نام آوردن از افراد و اشخاص، با اتهام‌های بی‌دلیل، حتی سازمان‌های مسئول و مورد اعتماد و حتی سپاه و بسیج، یعنی مطمئن‌ترین حافظ امنیت ملی را زیر سؤال برده‌اند.
در چنین فضای آشفته‌ا‌ی کدام دستگاه قضایی و امنیت می‌تواند با دقت و تسلط بر اعصاب، به مسئولیت خود قیام کند؟ این جوسازی و غوغاگری موجب آن است که عناصر جنایتکار با خیال راحت بتوانند از چشم قانون پنهان بمانند و به همین خاطر اینجانب نسبت به اظهارات کسانی که به این جو دامن می‌زنند، خوش‌بین نیستم.
شایسته است مسئولان یاد شده را موظف فرمایید که در مدت معینی به نتیجه‌ قانع‌کننده‌‌ای در پرونده‌ حادثه برسند، در این صورت نگرانی و دغدغه‌ اینجانب کاهش خواهد یافت.والسلام علیکم و رحمة‌الله‌/ سیدعلی خامنه‌ای‌/۲۸ اسفند ۱۳۷۸»

انتظار می‌رفت پس از پیام رهبر معظم انقلاب و هشدارهای ایشان نسبت به توطئه‌های دشمنان انقلاب اسلامی، قدری از هیجانات سیاسی که بعضی از نیروهای افراطی و فرصت‌طلب بر کشور مستولی کرده بودند، کاسته شود و مطبوعات با پرهیز از گمانه‌زنی‌های بی‌اساس خود، فضا را برای پیگیری نیروهای امنیتی و انتظامی کشور فراهم کنند؛ اما برخلاف انتظار، جریان دوم خرداد که فرصت را برای تسویه‌حساب‌های سیاسی از هر نظر مناسب یافته بود، دست به غوغاسالاری، گمانه‌زنی‌ها و اتهامات بی‌اساس علیه برخی از شخصیت‌های شاخص سیاسی و دینی، مراجع عظام تقلید، نهادهای انقلابی و نظامی و گروه‌های ارزشی وفادار به آرمان‌های امام زد.
برای نمونه، مجمع روحانیون مبارز با صدور بیانیه‌ای چنین نوشت: «می‌توان‌ گفت‌ علت‌ جسارت و جرئت عوامل محفلی برای ادامه اقدامات ضد اسلام، انقلاب و میهن آنها، سخنان تحریک‌آمیز برخی چهره‌های مذهبی که اخیراً نیز شاهد تکرار آنها بوده‌ایم، ... می‌باشند» (روزنامه همشهری،۲۳ اسفند ۱۳۷۸)

استعفای۲نماینده پارلمان عراق "هادی العامری ویوسف الکلابی "دراعتراض به نخست وزیر

«استعفای همه نمایندگان جریان صدر»رادراین لینک ببینید:۷۳ نماینده

استعفای نمایندگان" جریان صدر" پارلمان عراق 

استعفای ۲عضو پارلمان عراق دراعتراض به نحوه انتخاب کابینه الکاظمی

هادی العامری +یوسف الکلابی

همزمان با استعفای عضو پارلمان عراق در اعتراض به «ظلم و سهمیه‌بندی»، نخست‌وزیر عراق یک تیم وزارتی را برای بررسی عملکرد استانداران و ادارات خدماتی تشکیل داد.

شبکه خبری روسیا الیوم، یوسف الکلابی، عضو پارلمان عراق در بیانیه‌ای اعلام کرد: از آغاز ۲۰۱۹(دی ۱۳۹۷) زمانی که به عنوان نماینده پارلمان شروع به کار کردم برای رفع ظلم از شما و مناطقتان تلاش کردم اما بعدا فهمیدم که ظلم در حق شما از دهه‌های قبل ادامه دارد. یک نظام جدید به نام سهمیه‌بندی شکل گرفته که نوع دیگری از ظلم را به دیگر ظلم‌ها اضافه کرده است.

یوسف الکلابیافزود: نفت و خون شما در این نظام جدید ارزان به فروش می‌رسد.

ادامه فعالیتم در این نظام سهمیه بندی مرا شریک ظلم به شما می‌کند.

من استعفایم را از پارلمان به شما اعلام می‌کنم.

مادامی که نظام سهمیه‌بندی در صحنه سیاسی پابرجاست فرصتی برای موفقیت وجود نخواهد داشت.

من به خاطر حقوق شما با تمام امکاناتی که در اختیار داریم به مبارزه ادامه می‌دهم.

پایان بن بست سیاسی در عراق با رای اعتماد پارلمان عراق به کابینه پیشنهادی مصطفی الکاظمی+ اسامی وزرا

از سوی دیگر مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق دستور تشکیل تیم وزارتی را داد تا مسئولیت بازنگری در عملکرد استانداران و ادارات خدماتی در استان‌ها را برعهده بگیرد.

این دستور بعد از آن صادر شد که برخی استان‌ها شاهد موج جدید اعتراضات هستند.

از سوی دیگر مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق دستور تشکیل تیم وزارتی را داد تا مسئولیت بازنگری در عملکرد استانداران و ادارات خدماتی در استان‌ها را برعهده بگیرد.

این دستور بعد از آن صادر شد که برخی استان‌ها شاهد موج جدید اعتراضات هستند.

«یوسف الکلابی»سخنگوی امنیتی نیروهای حشد الشعبی نیز بوده است.

هادی العامری کیست؟ [+ عکس ]

«هادی العامری» دیروز شنبه(شنبه، ۱۷ خرداد ۱۳۹۹) استعفاداد.

وهمه چیز ازاین انتخاب اختلاف آمیز است که دیروزاتفاق افتاد:

نشست پارلمان عراق امروز به ریاست «محمد الحلبوسی» و با حضور ۲۴۷ نماینده از مجموع ۳۲۹ نماینده برگزار شد و در نهایت به ۷ وزیر باقی مانده کابینه الکاظمی رای اعتماد داد.
مصطفی الکاظمی نخست وزیر با حضور در نشست امروز، اسامی نامزدها را برای ۷ وزارتخانه باقی مانده کابینه اش اعلام کرد.
در نهایت پارلمان به نامزدهای زیر برای پست های مختلف رای اعتماد داد:
«احسان عبدالجبار»، وزیر نفت
«فواد حسین»، وزیر امور خارجه 
«علاء احمد حسین عبید»، وزیر بازرگانی 
«محمد کریم جاسم»، وزیر کشاورزی 
«سالار عبدالستار محمد حسین»، وزیر دادگستری 
«حسن ناظم»، وزیر فرهنگ و آثار تاریخی 

«ایفان فائق یعکوب»، وزارت مهاجرین و آوارگان

۱۵ وزیر دراردیبهشت ۱۳۹۹رأی اعتمادگرفته بودند.

ظاهراً بیشترین اختلاف روی گزینه وزارت خارجه(فواد حسین) بوده که ازکردستان عراق است.

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:رئیس جمهورعراق،قبول نکردکه «اسعد العیدانی» نامزد پیشنهادی فراکسیون البناء (سازندگی) به رهبری «هادی العامری» را به عنوان نخست وزیر جدید عراق معرفی کند،در ۵ دی۱۳۹۸ با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد انتخاب العیدانی جوابگوی خواست معترضان برای یک نخست‌وزیر مستقل نیست و گفت تحت فشارم و بعنوان اعتراض استعفاداد،رفت اقلیم کردستان(سلیمانیه،زادگاهش).

المیادین: رییس جمهوری عراق به بغداد بازگشت

 شنبه شب(۷ دی ۱۳۹۸)برهم صالح به بغداد بازگشت

امابارایزنی های گروه های معتدل وباعقب نشینی فراکسیون اکثریت مجلس ازمواضعش«برهم صالح» به پایتخت عراق برگشت.

وامامجدداً اختلافات بالاگرفت ،این دفعه پروژه استیضاح رئیس جمهورراکلیدزدند!
موافقان برکناری صالح که بیشتر نمایندگان فراکسیون البنا (سازندگی) هستند، رییس جمهوری را به نقص قانون و شانه خالی کردن از مسوولیت معرفی نامزد جدید نخست وزیری عراق متهم می‌کنند.


 نمایندگان مجلس به ویژه فراکسیون سازندگی رایزنی‌های خود را برای معرفی جایگزین برهم صالح(فواد حسین، وزیر کنونی دارایی)  آغاز کرده‌ بودند.

فوادحسین ومسعودبارزانی

فواد حسین از کردهای شیعه عراق و نزدیک به حزب دموکرات کردستان مسعود بازرانی است.

این اسامی به عنوان تکنوکرات مستقل با حمایت گروه‌های مختلف سیاسی در عراق به کابینه راه پیدا کرده‌اند. 

۱۴وزیر (کابینه عادل عبدالمهدی) از: محمد الحکیم وزیر خارجه،  فؤاد حسین وزیر امور مالی، ثامر عباس الغضبان وزیر نفت، نعیم الربیعی وزیر ارتباطات، بنکین ریکانی وزیر مسکن و بازسازی، محمد هاشم وزیر تجارت، صالح الحسنی وزیر کشاورزی، أحمد ریاض العبیدی وزیر ورزش و جوانان، علاء عبد الصاحب العلوانی وزیر بهداشت، عبدالله الجوبری وزیر صنعت، باسم الربیعی وزیر کار، لؤی الخطیب وزیر برق، جمال العادلی وزیر منابع آبی وعبد الله لعیبی وزیر حمل و نقل.