پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

رئیس جمهورروسیه"قالیباف"رابه حضورنپذیرفت،به بهانه پروتکلهای بهداشتی

«قالیباف»پروتکلهای بهداشتی رانپذیرفت یا«پوتین» قالیباف را؟

«​پوتین» شرایط سخت «پروتکلهای بهداشتی» راپیش پای رئیس مجلس ایران گذاشت «تادیدارصورت نگیرد»

به بهانه کرونا،رئیس جمهورروسیه«قالیباف»رابه حضورنپذیرفت.

قالیباف (یکشنبه) در سفری سه روزه از ۱۹ تا ۲۱ بهمن عازم روسیه شد .

دیدار با رییس‌جمهوری روسیه(پوتین)بارئیس مجلس ایران،اتفاق نمی افتد.

«پوتین» گفت :رئیس مجلس ایران «بانماینده من دیدارکند

توانگر می گوید:« قالیباف»  پروتکل‌های بهداشتی دیدار با ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه را نپذیرفته است.

درادامه خواهیددید:تحویل نامه (رهبرانقلاب  به رئیس جمهورروسیه)به دست ررئیس دومای روسیه....اظهارات شریعتمداری(کیهان):هدف ازسفررئیس مجلس ایران به روسیه ،رساندن پیام رهبری نبوده،سفرازقبل برنامه ریزی شده بودکه رهبری تصمیم گرفتند،نامه ای به پوتین بنویسندکه قالیباف باخودش ببرد.

پاسخ پوتین به نامه رهبرانقلاب،بعداز۲۶روز

رئیس مجلس شورای اسلامی«دکترمحمدباقر قالیباف»ساعت ۱۴:۴۲ بعداز ظهر امروز یکشنبه( ۱۹ بهمن ۱۳۹۹) پیش از ترک تهران در فرودگاه مهرآباد و در جمع خبرنگاران گفت: مقام معظم رهبری همواره بر روابط راهبردی با کشور روسیه تاکید دارند و این تاکید مستمر ایشان باعث شد که اولین سفر رسمی بنده به روسیه باشد، یکی از برجستگی‌های این سفر این است که درباره مسائل راهبردی حاوی پیام مهمی در همین چارچوب هستم ، روابط تهران مسکو در حوزه مسائل اقتصادی، سیاسی، دفاعی، امنیتی، صنعتی، فناوری، علمی و دانشگاهی بسیار مناسب و خوب است،مخصوصا این روابط خوب بین پارلمان‌های دو کشور منجر به این شده که کمیسیون‌های عالی دو کشور به ریاست روسای دو مجلس توانسته این روابط را عمق ببخشد.

سید امیرحسین قاضی زاده هاشمی نایب رئیس مجلس، حسینعلی امیری معاون پارلمانی رئیس جمهور، پشمچی زاده و پورسید از معاونین مجلس قالیباف را در فرودگاه مهرآباد بدرقه کردند.

رئیس مجلس(قالیباف)ساعت۰۳:۲۰​​​​​​​بامدادچهارشنبه(۲۲بهمن ۱۳۹۹)واردفرودگاه مهرآبادشد.سفر۳روزه

همچنین قالیباف را در این سفر :«حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنوری» رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس،« سید جواد ساداتی نژاد »رئیس کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیط زیست، «فریدون عباسی» رئیس کمیسیون انرژی مجلس، «بابک نگاهداری» مشاور و رئیس حوزه ریاست رئیس مجلس، «ابوالفضل عمویی» سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، «لوران جاگواریان» سفیر روسیه در تهران، همراهی می‌کنند. 

« مجتبی‌ توانگر» در گفت‌وگو با ایسنا (۱۸ بهمن ۱۳۹۹)گفته بود: رییس مجلس در این سفر با ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه و ویچیسلاو والودین، رئیس دومای دولتی روسیه، رییس شورای عالی امنیت ملی  روسیه دیدار خواهد داشت.

«توانگر» می‌گوید: محمدباقر قالیباف رییس مجلس پروتکل‌های بهداشتی دیدار با ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه را نپذیرفته و پوتین مجبور شده برای دریافت «پیام مهم» رهبر جمهوری اسلامی یک نماینده ویژه معرفی کند.

دیدار با رییس‌جمهوری روسیه(پوتین)بارئیس مجلس ایران،اتفاق نمی افتد.

توانگر می گوید:محمدباقر قالیباف رییس مجلس پروتکل‌های بهداشتی دیدار با ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه را نپذیرفته

«مجتبی توانگر »روز شنبه به خبرگزاری ایسنا گفت، خبری که پیشتر درباره نهایی شدن دیدار قالیباف با پوتین اطلاع رسانی کرده بود دقیق و تایید شده نبود.  دیدار با رییس‌جمهوری روسیه پروتکل‌های ویژه‌ای دارد که رییس مجلس ایران آنها را نپذیرفته است.

قبلاًروی این پروتکلها توافق شده بود(قالیباف دو مرتبه تست کرونا بدهد؛  یک بار در فرودگاه تهران و یک بار در فرودگاه  روسیه)

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:معمولاً افرادی که به ملاقات رئیس جمهور روسیه می‌روند به دلیل انجام پروتکل‌های کرونا و موارداحتیاطی،باید پانزده روز در قرنطینه باشند اما قرار شده که محمدباقر قالیباف با انجام دو آزمایش کرونا، این دیدار را انجام دهد.

بنابه گزارش (۱۴بهمن ۱۳۹۹)روزنامه همشهری :رئیس مجلس شورای اسلامی، قرار است به زودی برای انتقال پیامی رسمی به ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه عازم آن کشور شود و برای انجام این دیدار دو طرف پذیرفته‌اند که وی یک بار در فرودگاه تهران و یک بار در فرودگاه مقصد آزمایش کرونا بدهد.

واماتقدیرنبودکه با«پوتین» عکس یادگاری بگیرندبرای انتخابات ۱۴۰۰.

رئیس کمیته روابط خارجی دومای دولتی روسیه(لئونید اسلوتسکی) در ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ در دیدار با رئیس مجلس از محمدباقر قالیباف برای سفر به روسیه دعوت به عمل آورده بود.

رایزنی رئیس کمیته روابط خارجی دومای دولتی روسیه با ظریف 

 رئیس کمیته روابط خارجی دومای دولتی روسیه ، صبح روز یکشنبه(۱۲ مرداد ۱۳۹۹) وزارت امور خارجه با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان دیدار و رایزنی کرد

قرار بود این سفر در اواخر آذرماه انجام شود، اما به‌دلیل تغییر سطح دیدار قالیباف در سفر به مسکو، این برنامه در روز آخر(بعلت ابتلای کرونای قالبباف) لغو شد،البته علت تعویق در انجام سفر قالیباف به روسیه، قطعی‌نشدن زمان ملاقات با پوتین هم گفته اند.

تمجید خاص پوتین از رهبر معظم انقلاب

توانگر با تاکید بر اینکه ابعاد اصلی سفر قالیباف به روسیه، اقتصادی است، گفت: در دیدار با پوتین، مواضع صریح نظام درخصوص برجام، تعاملات اقتصادی با روسیه، فروش نفت و.. ابراز و پیامی نیز به رئیس‌جمهور روسیه تقدیم خواهد شد.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به سهم ایران از بازار روسیه گفت: روسیه بیش از ۲۸۰ میلیارد دلار واردات دارد که به دلیل همسایگی این فرصت و مزیت بزرگی برای کشورمان است که به دلیل ناکارآمدی و نگاه نامتوازن به غرب و شرق، سهم ایران از این بازار کمتر از یک درصد است.

وی در مورد توافقنامه اقتصادی اوراسیا گفت: با رایزنی‌های پارلمانی که در حال انجام است پیوستن ایران به این توافقنامه مراحل پایانی خود را طی می‌کند.

توانگر: دولت پالس عقلانیت و تدبیر را به مردم و فعالان اقتصادی ارسال کند

«توانگر »گفت: با الحاق ایران به کشورهای اوراسیا(روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، ارمنستان و بلاروس) بازار بزرگی از محصولاتی ویژه در اختیار تولیدکنندگان و صنعت‌گران ایرانی خواهد بود که می‌توانیم گام موثر دیگری در خنثی‌کردن تحریم‌ها برداریم.

وی در خصوص مبادلات بانکی با روسیه اظهار داشت: حدود ۴۰درصد از مبادلات تجاری ایران و روسیه با ریال و روبل انجام می‌گیرد.

توانگر افزود: برای تعمیق این موضوع و پایان‌بخشی به سلطه دلارآمریکا، کارگروه مشترک مالی و بانکی بین دو کشور شکل گرفته است.

وی یادآور شد: مجلس روسیه در تابستان سال جاری رسما از «محمد باقر قالیباف» رئیس مجلس شورای اسلامی برای سفر به این کشور دعوت به عمل آورده بود.


 «کاظم جلالی» سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه امروز یکشنبه(۱۹ بهمن ۱۳۹۹) در آستانه سفر محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در یک رشته توئیت نوشت: «اولین سفر خارجی آقای قالیباف به روسیه حاکی از جایگاه بالای فدراسیون روسیه در روابط خارجی و سیاست خارجی ایران است،

 «مجتبی توانگر »:مجلس روسیه در تابستان سال جاری رسما از محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی برای سفر به این کشور دعوت به عمل آورده بود، احتمالا کنفرانس روسای مجالس ایران، روسیه، چین، افغانستان و ترکیه نیز در  ماه مه ۲۰۲۱ یعنی اردیبهشت سال آینده در شهر «سوچی» با موضوع مقابله با تروریسم برگزار می شود.

توانگرگفت: آبان ۹۴ دکتر قالیباف بر اساس دعوت رسمی شهردار مسکو و سن پترزبورگ در یک سفر سه روزه عازم روسیه شده بود.

قالیباف درمسکو۲۸ آبان ۱۳۹۴

 هدف ازسفرشهردارتهران ، بررسی مدیریت شهری و عملیاتی کردن مفاد قرارداد خواهرخواندگی تهران و مسکو، اهداف این سفر بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ماهیچوقت این خواهرمان راندیدیم!

هدف ازسفررئیس مجلس به مسکو: رساندن پیام(نامه)رهبرانقلاب نبود.

«حسین شریعتمداری »در گفت و گو با(ثابتی)مجری برنامه «جهان آرا»شامگاه دوشنبه(۲۰بهمن ۱۳۹۹) : سفر قالیباف به مسکو برای رساندن پیام رهبری نبوده است. این سفر از قبل برنامه ریزی شده بوده و بعدا موضوع «نامه رهبری»  به آن افزوده شده است و این طور نبوده که تنها قرار باشد این نامه توسط رئیس مجلس به مسکو منتقل شود. این نکته ای بود که نزدیکان قالیباف در ۴۸ ساعت گذشته مدام بر آن تاکید داشتند.

«محمد باقر قالیباف»رئیس مجلس شورای اسلامی-ایران-دوشنبه(۲۰بهمن ۱۳۹۹) پیام حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی به «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه را تحویل همتای روسی خود«ویچیسلاو والودین»داد.

                                                                                                                                           پیام تحویل داده شد

پیام رهبرایران به رئیس جمهورروسیه(۲۰بهمن ۱۳۹۹)

۲۶روزبعد

پاسح رئیس جمهور روسیه به نامه رهبرانقلاب

لوان جاگاریان (سفیر روسیه در ایران )در دیدار با علی اکبر ولایتی مشاور امور بین‌الملل رهبر انقلاب، پیام ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در پاسخ به پیام اخیر مقام معظم رهبری را تقدیم کرد.

پاسخ رئیس‌جمهور روسیه به پیام رهبر معظم انقلاب

پیام رهبر معظم انقلاب در جریان سفر  محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی به مسکو(۲۰بهمن ۱۳۹۹) تحویل نماینده پوتین (رئیس مجلس دوما) شده بود./۱۶ اسفند ۱۳۹۹تسنیم

طرح شفافیت آرای نمایندگان"۳رأی کم داشتیم"مجدداً رای گیری می کنیم

«بلوغ مجلس » زیرسئوال رفت افتخاری » که نصیب مجلس نشد!

فرهنگی:این طرح:هم میتواندموجب افتخار باشد،وهم «باعث فشار بر نمایندگان».

«مخفی بودن رأی نماینده» موجب آزاد بودن نماینده در رأی گیری طرح هاولوایج می شود ومانع  فشارهای بیرونی  واما «شفافیت درآرای نمایندگان» می تواند صداقت را به جامعه القا کند.

محسن پیرهادی:همه ما در ایام انتخابات قول دادیم که موضوع« شفافیت آرا» را حل کنیم و امروز همان روز استالوعده وفا.

 حاجی دلیگانی : این تابلوی افتخاری برای مجلس یازدهم خواهد بود که برای اولین‌بار پس از ۴۰ سال در مجلس شورای اسلامی، می‌خواهیم این طرح(شفافیت آرای نمایندگان) را به تصویب برسانیم و قطعا چنین موضوعی نشان از بلوغ مجلس دارد.

 در جلسه علنی چهارشنبه( ۱۵ بهمن ۱۳۹۹) مجلس شورای اسلامی، با ۱۵۳ رأی موافق، ۶۳ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۴ نماینده حاضر در جلسه، کلیات طرح شفافیت آرای نمایندگان برای تصویب فقط ۳ رای کم آورد.

این طرح که در حقیقت اصلاح قانون آئین نامه داخلی مجلس بود برای تصویب به ۶۷ درصد آرای صحن علنی نیاز داشت اما با ۶۵ درصد آرا ۳ رای کم آورد و «تصویب نشد» 

این طرح درحالی ردشدکه نمایندگان در جلسه روز یکشنبه،۱۲ بهمن ماه رأی به اولویت رسیدگی به آن داده بودند.

رئیس مجلس:دررأی گیری بعدی،کمیسیون آیین نامه داخلی مجلس تلاش کند تا آیین نامه را به نوعی تنظیم و تدوین کند که شفافیت رأی بیاورد!.

«دکتر محمدباقرقالیباف» پس از پایان رأی گیری کلیات طرح اصلاح آیین نامه داخلی مجلس پیرامون شفافیت آرای نمایندگان گفت: با توجه به اینکه اصلاح آیین نامه داخلی نیاز به دو سوم آرای نمایندگان نیاز دارد، کلیات این طرح رأی مورد نیاز را کسب نکرد، البته کمیسیون آیین نامه داخلی مجلس تلاش کند تا آیین نامه را به نوعی تنظیم و تدوین کند که شفافیت و دغدغه همه نمایندگان دیده شود.

طرح شفافیت آرا برای تصویب ۳ رای کم آورد/طرحی جامع تهیه می‌کنیم

«سمیه محمودی» سخنگوی کمیسیون آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی: این طرح براساس ماده ۱۴۲ آئین نامه در کمیسیون به عنوان کمیسیون اصلی مورد بررسی قرار گرفت و کمیسیون شورا و آئین نامه نیز در کارگروهی متشکل از مرکز پژوهش ها و سایر نهادها و بازوهای علمی و نظارتی مجلس آن را مورد واکاوی قرار داد.از آن جایی که طرح مذکور مطالبه عمومی جامعه است امیدواریم کلیات آن با اقبال نمایندگان همراه بوده و بتوانیم خواست عمومی را در خصوص آن اجابت نماییم.

طرح شفافیت نماسندگان:هم افتخار نمایندگان وهم فشاربرنمایندگان

«محمدحسین فرهنگی »: این طرح در صورت تدوین درست می تواند باعث سربلند و افتخار این دوره از مجلس باشد و هم می تواند خدای ناکرده اگر جملات و احکامی در آن ذکر شود باعث فشار بر نمایندگان و ایجاد زمینه هایی برای عوام گرایی مجلس شود.

عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی: در کمیسیون آیین نامه داخلی در زمانی که این طرح در دستور بررسی بود، همه این ملاحظات در نظر گرفته شد، چرا که حساسیت بالایی در مورد این طرح وجود دارد، چون «مخفی بودن آرای نمایندگان» یک آثار دارد و آشکار بودن آثاری دیگر دارد. مخفی بودن ممکن است موجب آزاد بودن نماینده در رأی باشد و باعث رفع فشارهای بیرونی شود.

و امانقطه مقابل این موضوع «شفافیت  آرای نمایندگان» است که می تواند صداقت را به جامعه القا کند.

لذا عباراتی در این گزارش است که ممکن است البته بنده با بعضی از آنها موافق نباشم، اما خیلی از نگرانی هایی که مخالفان محترم به آن اشاره کردند، رفع می کند.

فرهنگی گفت: در تبصره ماده ۹ آمده است که در مورد هر یک از مواد و اجزا که به تشخیص هیات رئیسه مجلس برسد که جنبه صنفی یا منطقه ای داشته باشد، اینها را گفته است می توان عمومی نشود. همچنین در موردی که البته بنده موافق نیستم و قطعاً در بررسی جزئیات پیشنهاد حذف آن را خواهم داد، آمده است که «علنی کردن رأی اعتماد به وزرا» که معتقدم اگر این موضوع علنی شود باعث «وکیل الدوله» شدن نمایندگان می شود، لذا این جنبه ها را اگر بتوانیم رعایت کنیم و در کنار جنبه های مثبت این طرح آن را قرار دهیم، از شدت مخالفت نمایندگان می کاهد.

عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی: برخی نمایندگان فرمودند که در دوره های قبل نیز شفافیت وجود داشته، اما بنده عرض می کنم این شفافیت وجود نداشت.

اینکه با «قیام و قعود»(بلندشدن-نشستن) رأی داده شود، بله در برخی موارد اینچنین بود، اما این نوع رأی گیری فقط برای کسانی قابل رویت بود که در آن صحنه حضور داشتند، اما اینکه آرا ثبت و منتشر شود در گذشته وجود نداشته است، لذا از همکاران درخواست می کنم که به کلیات طرح مذکور رأی موافق داده و نگرانی های خود را درخصوص این طرح در جزئیات اعلام نمایند تا آنها را مرتفع سازیم./مجلس 

​نائب رئیس مجلس نوشت:

شفافیت آرای نمایندگان هم در مجلس یازدهم خواهان نداشت/ پشت پرده رای نیاوردن شفافیت ارا از زبان حسن نوروزی

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:طرحی که رأی نیاورد واما آقای رئیس می گوید:مجدداً رأی گیری می کنیم..آئین نامه راطوری می نویسیم -که ایندفعه-رأی بیاورد-تصویب شود.که اگراینطوری باشد،برای همه طرحهاولوایح بایدجاری وساری شود،این بمعنای این است که ازاین ببعدهیچ طرحی نیست که تصویب نشود،اگرتصویب نشد،دوباره به جریان می افتد،آنقدرادامه پیدامی کندکه بلاخره تصویب شود،حتی باتغییرآئین نامه مجلس!امادرموردلوایح دولت موضوع متفاوت خواهدبود!/پایان توضیح نگارنده.

«طرح شفافیت آرا »مجدداً رآی گیری می شود:
کیهان:دیروز مجلس شورای اسلامی کارش را به ریاست محمدباقر قالیباف و با جلسه غیرعلنی آغاز کرد. در این جلسه وکلای ملت بررسی وضعیت بودجه سال آینده کشور و طرح شفافیت آرای نمایندگان را مورد بحث و تبادل‌نظر قرار دادند.
قریب ساعت ۹ صبح بود که جلسه علنی مجلس دقایقی آغاز شد و گزارش کمیسیون آیین‌نامه داخلی مجلس در مورد طرح شفافیت آرای نمایندگان در دستور کار قرار گرفت.

«حسینعلی حاجی دلیگانی»(نماینده شاهین شهر)گفت: در دوره قبل مجلس طرح شفافیت آرای نمایندگان را مطرح کرد و امضاهای لازم برای این طرح را جمع‌آوری و سپس طرح مذکور را به هیئت‌رئیسه داد اما در آن دوره طرح شفافیت مخالفان زیادی در مجلس داشت که اکثریت اعضای فراکسیون امید (اصلاح‌طلبان مجلس دهم) و فراکسیون مستقلان (حامیان دولت تدبیر و امید) را شامل می‌شدند.

«افتخاری»که نصیب مجلس نشد!

عضو هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی و در موافقت با کلیات طرح شفافیت آرای نمایندگان، گفت: بنده یقین دارم که مجلس یازدهم با مجلس دهم کاملاً متفاوت است چرا که آن زمان این طرح را با چند نفر دنبال می‌کردیم اما امروز خوشحال هستیم که اکثریت نمایندگان به‌نبال شفافیت هستند.
حاجی دلیگانی گفت: این تابلوی افتخاری برای مجلس یازدهم خواهد بود که برای اولین‌بار پس از ۴۰ سال در مجلس شورای اسلامی، می‌خواهیم این طرح را به تصویب برسانیم و «قطعا چنین موضوعی نشان از بلوغ مجلس دارد
عضو هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: اصل ۶۹ قانون اساسی صراحتا اعلام می‌کند که باید تمام مذاکرات مجلس پخش شود چرا که مردم نامحرم نیستند. «شفافیت »به معنای یکرنگی و صداقت است و «قطعا هیچ‌کس با صداقت مخالف نیست
حاجی دلیگانی با تأکید بر اینکه طرح شفافیت آرای نمایندگان اعتمادسازی مردم را به دنبال خواهد داشت، گفت: اگر برخی از افراد اعتمادشان نسبت به بعضی از مسئولان سلب شده، به‌دلیل عدم شفافیت است. باید با مردم روراست باشیم و تقیه برای دشمنان است. لذا این شفافیت را از مجلس شورای اسلامی شروع خواهیم کرد چرا که مبارزه با فساد را به دنبال خواهد داشت و راه مبارزه با فساد، رأی مثبت به این طرح است.
«شفافیت »مطالبه عمومی است

«محسن پیرهادی»(نماینده تهران) در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی و در موافقت با کلیات طرح شفافیت آرای نمایندگان اظهار داشت: تا قبل از الکترونیکی شدن رأی‌گیری، نمایندگان مجلس با قیام و قعود و رأی می‌دادند و« رأی‌گیری شفاف بود».
وی بیان کرد: الان رأی‌گیری نمایندگان الکترونیکی شده و لازم است شفافیت انجام شود.

پیرهادی گفت:همه ما در ایام انتخابات قول دادیم که موضوع شفافیت آرا را حل کنیم و امروز همان روز است. الوعده وفا.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: طرح شفافیت در قالب دو شورا و در کمیسیون آئین‌نامه داخلی مجلس مورد توجه قرار می‌گیرد.،حتماً کاری می‌کنیم که صیانت از نمایندگان حفظ شود و موضوعات محلی و منطقه‌ای تدبیر شود.
پیرهادی گفت: «شفافیت» یک مفهوم فراگیر است و یکی از شئون آن شفافیت آراست و ما باید از خودمان شروع کنیم و گام به گام جلو برویم تا دولت و نهادهای دیگر هم عملکرد خود را شفاف کنند.

نماینده مردم تهران  گفت:امروز شفافیت یک مطالبه عمومی و حق شهروندی است و باید به آن توجه کنیم و این یک تکلیف برای همه مسئولان است.

شفافیت آرای نمایندگان می‌تواند صداقت را به جامعه القاء کند

«محمدحسین فرهنگی» سخنگوی هیئت‌رئیسه مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: مخفی بودن آرای نمایندگان آثاری دارد و ممکن است باعث آزاد بودن نمایندگان در رأی‌گیری شود اما آشکار بودن و شفافیت آرا می‌تواند صداقت را به جامعه القاء کند.
نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی گفت: در تبصره ماده ۹ طرح آرای شفافیت نمایندگان آمده که «در موادی که به تشخیص هیئت‌رئیسه مجلس جنبه صنفی و منطقه‌ای دارد، آرای نمایندگان اعلام نمی‌شود تا جنبه پوپولیستی آن گرفته شود».
وی بیان کرد: همچنین بنده معتقدم که اگر رأی‌اعتماد به وزرا علنی باشد، باعث وکیل‌الدوله شدن نمایندگان می‌شود و مباحث این‌چنینی هم باید به‌صورت غیرعلنی باشد.
فرهنگی در پاسخ به سوال برخی از نمایندگان مبنی بر اینکه چرا رأی‌گیری درباره کلیات بودجه به‌صورت علنی برگزار نشد؟ گفت: اگر ما قانون شفافیت آرای نمایندگان را داشتیم، حتماً رأ‌ی‌گیری روز گذشته درباره بودجه هم به‌صورت علنی انجام می‌شد.
طرح شفافیت ۳ رای کم آورد!
در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی طرح اصلاح موادی از آئین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی تحت عنوان طرح شفافیت آرای نمایندگان در دستور کار قرار گرفت.
نتیجه رای‌گیری به این صورت اعلام شد: ۱۵۳ رأی موافق، ۶۳ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۴ نماینده حاضر در جلسه علنی که به این ‌ترتیب این طرح رای لازم را کسب نکرد.

«محمدباقر قالیباف» در این‌باره گفت: این طرح نیاز به دو سوم آرای نمایندگان داشت که رأی لازم را نیاورد.
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: اظهارات موافقان و مخالفان مجلس نشان می‌داد که همگی با اصل شفافیت موافق هستند اما این طرح ایراداتی داشت و لازم است کمیسیون آئین‌نامه داخلی مجلس طرحی را آماده کند که بحث شفافیت که دغدغه نمایندگان است، مطرح شود.
اما با وجود ۱۵۳ رای موافق طرح شفافیت در مقابل۶۳ رای مخالف چرا این طرح تصویب نشد.
شفافیت با طرحی جامع بازمی­‌گردد
«سمیه محمودی »در گفت‌و‌گو با خبرگزاری مهر به سؤال بالا پاسخ داده است. محمودی با‌ اشاره به عدم تصویب کلیات طرح شفافیت آرای نمایندگان در جلسه علنی دیروز مجلس اظهار داشت: هر طرحی از سوی کمیسیون آئین‌نامه داخلی مجلس در صحن علنی مطرح شود، برای تصویب به دو سوم آرای نمایندگان نیاز دارد و طرح‌های کمیسیون آئین‌نامه داخلی مجلس با طرح‌های عادی تفاوت زیادی دارد.
وی بیان کرد: طرح شفافیت آرای نمایندگان برای تصویب فقط ۳ رأی کم آورد و این نشان‌دهنده آن است که نمایندگان مجلس با بحث شفافیت مخالفتی نداشته‌اند و این طرح برای تصویب نیاز به آرای دو سوم نمایندگان داشت.

سخنگوی کمیسیون آئین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد از سوی دیگر نظر مخالفان طرح شفافیت آرای نمایندگان آن بود که این طرح جامع نیست و فقط درباره نمایندگان است و باید طرحی جامع درباره شفافیت تدوین شود و قطعاً مجلس در راستای شفافیت این طرح جامع را تدوین خواهد کرد.

سیدعلی آقازاده(نماینده رشت): نظر عموم مجلس را درباره طرح شفافیت آرا مثبت بود، من نسبت به شفافیت آرای نمایندگان رای مثبت دادم....امانمیدانیم چرارأی نیاورد!

توضی مدیریت سایت-پیراسته فر:ازهرکسی سئوال کردند،گفتند:«مارأی مثبت دادیم» واما نمیدانیم چرااین طرح رأی نیاورد! احتمالاً اجانب درسیستم پردازش مجلس «دستکاری» کردند ویا امریکا درمجلس شورای اسلامی نفوذکرده وشایدهم ازکُرات دیگرآمدندرأی دادندکه اینطوری شده،البته اخیراً گزارشاتی ازمشاهده«بشقاب پرنده»دررسانه هاداشتیم.کارآنهاست،وگرنه نمیشودکه همه نمایندگان به یک طرحی رأی موافق بدهند واما آن طرح تصویب نشود!الله اعلم.

تشکر نمایندگان از« بذرپاش»
«حجت‌الاسلام سید ناصر موسوی لارگانی» در جلسه علنی دیروز مجلس شورای اسلامی بیانیه ۲۷۷ نفر از نمایندگان مجلس در تقدیر و تشکر از دیوان محاسبات کشور را قرائت کرد.
در متن این بیانیه آمده است: «احتراماً همان‌گونه که مستحضرید دیوان محاسبات کشور به‌عنوان بازوی نظارتی مجلس و نماینده انحصاری منتخبین ملت در نظارت بر حُسن اجرای قانون وظیفه خطیر پاسداری از بیت‌المال را برعهده داشته و بر همین اساس در اجرای اصل ۵۵ قانون اساسی و بند (ج) ماده یک قانون دیوان محاسبات کشور و بند یک ماده ۲۱۹ آئین‌نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۸ کل کشور که حاوی عملکرد یک‌ساله دولت به انضمام نظرات کارشناسی و پیشنهادات دیوان می‌باشد را یک ماه پیش از موعد مقرر قانونی علی‌رغم محدودیت‌های ناشی از شیوع ویروس کرونا جهت بهره‌برداری نمایندگان در زمان بررسی و تصویب لایحه بودجه ۱۴۰۰ کل کشور، تسلیم مجلس شورای اسلامی نمود.»

در ادامه این بیانیه آمده: «مضافاً اینکه ارائه گزارش عملکرد هشت ماهه اجرای بودجه سال ۹۹ و نیز حضور اثربخش نمایندگان دیوان به منظور ارائه نقطه نظرات کارشناسی در جلسات کارگروه‌ها، کمیسیون‌های تخصصی و به‌ویژه کمیسیون تلفیق به هنگام بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ کل کشور که موجب غنای هرچه بیشتر مصوبات کمیسیون گردیده، قابل تقدیر و تحسین می‌باشد. بنابه مراتب فوق بدین‌وسیله مراتب تقدیر و تشکر خود را از ریاست محترم دیوان محاسبات کشور، مسئولان و همکاران خدوم این دیوان، حافظان بیت‌المال در این سنگر مقدس اعلام می‌داریم.»کیهان۱۶ بهمن ۱۳۹۹

توضیح مدیریت ساست-پیراسته فر:برای اطلاع ازآخرین اظهارونظرات-موافقین +مخالفین به این لینک مراجعه کنید:

طرح شفافیت"شفاف" نشد                                     

حرفهای عجیب سخنران "نمازجمعه رشت" درباره سردارسلیمانی

​آیاکسی(نهادی) برمطالب ارائه شده درتریبونهای نظارت داردکه خطباچه می گویند!؟

حرفهای عجیب نماینده ولی فقیه دردانشگاه آزادگیلان درنمازجمعه رشت:

«سردارسلیمانی» وضعش طوری بودکه ۲باردرگزینش سپاه ردشد واماانقلاب باهش چنان کردکه شهره آفاق شد!سخنران این حرف را چنان باهیجان بیان می کردکه انگارسردارعزیز از«توابین»بوده!

امروز،جمعه، ۱۷ بهمن ۱۳۹۹،سختران پیش ازخطبه های نماز،«حجت الاسلام  محمد حسین صفوی» مسئول دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های آزاد اسلامی استان گیلان بود

‌

وی درتریبون نمازجمعه درباره معجزات وکرامات انقلاب اسلامی مطالبی گفت که جای تأمل وتعجب است.

سخنران گفت،پیروزی این انقلاب جانهارامتحول کرد،وگفت خیلی هاقدراین انقلاب رانمی دانند،این انقلاب موجب رهایی ازطاغوت شد.

حجت الاسلامی صفوی برای تبیین ارزشهای انقلاب مثالی آورد که همه رامتحیرکرد!

بوسه‌ رهبر انقلاب بر سر سردار سلیمانی

اوگفت:همین سردارسلیمانی وضعش طوری بودکه ۲باردرگزینش سپاه ردشد واماانقلاب باهش چنان کردکه شهره آفاق شد!این حرف را چنان باهیجان بیان می کردکه انگارسردارعزیز از«توّابین»بوده!

نگارنده-پیراسته فر:خواستم به این خطیب عرض کنم :«سردارسلیمانی» ازاول هم «سلیمانی» بود،نه گمراه بود ونه طاغوتی که انقلاب  متولش کرده باشد،اگرچه درانقلاب رشدکرد،برفضائیلش افزوده شد،آبدیده ترشدواماگمراه نبوده،مردودشدنش درگزینش سپاه ،بخاطرپوشیدن پیراهن آستین کوتاه بود

جزئیات جدید و کامل نحوه شهادت سردار سلیمانی در بغداد

(این راخودِسردار دریک سخنرانی بیان کرد وامادرمذمت سختگیری های بیجاگفت ویک مرحله بوده)،نه چیزدیگر.،نجابت،سلامت وصداقت وصفای روح درقبل ازانقلاب هم دروجودش بوده،هیچ نقطه سیاهی درزندگی ندارد،

ارزشهاوالگو های نظام رالکه دارنکنید!

خطبابایدمواظب صحبتش باشند،بامطالعه وآرامش حرف بزنند،

درفرازدیگرازسخنانش حرف عجیب دیگری زد:

حجت الاسلام صفوی گفت:: دانشجویان  دانشگاه امیرکبیر،باکمک استادان درحال پرتاب موشک بودند،شمارش  معکوس شروع شده بود.۸،۹،۱۰ که زنگ تلفن به صدادرآمد که پرتاب رامتوقف کنید!

حجت الاسلام صفوی گفت:این تلفن ازریاست جمهوری بودکه گفتند اگرشماموشک راپرتاب کنیددرفرآیندمذاکرات ماخللی واردمی شود.

 

وی درادامه گفت:بخاطرهمین موضوع همه(دانشمندان) ناراحت شدند وقهرکردند وازایران مهاجرت کردند!

ودرگفتن این موضوع خیلی باآب وتاب گفت:مثلاً گفت»می دانیدحالا آن دانشمندان کجایند.....آنها...

البته ایشان از«شرمندگی دولت» هم برآمد،همه «عدم پیشرفتهای چهاردهه انقلاب را ناشی ازضعف فکری دولت فعلی دانست!»وگفت :این آنقلاب، آن انتخاب مانبود!

گفت « این دولت آنقدرپیروبی رمق است که حتی توان نشستن نداردتابرسدبه قبام

سخنران پیش ازخطبه های نمازجمعه رشت گفت:معاون اول رئیس جمهور(جهانگیری)میخواست،همایش مبارزه بافسادبرگزارکند،رفته بودپیش آقا(رهبری)،درخواست کردکه یک پیامی برای این همایش بدهد که «آقا»فرمودند:«بروپی کارت»! وپیام راهم نداد!

گفت « این دولت آنقدرپیروبی رمق است که حتی توان نشستن نداردتابرسدبه قیام

سخنران پیش ازخطبه های نمازجمعه رشت گفت:معاون اول رئیس جمهور(جهانگیری)میخواست،همایش مبارزه بافسادبرگزارکند،رفته بودپیش آقا(رهبری)،درخواست کردکه یک پیامی برای این همایش بدهد که «آقا»فرمودند:«بروپی کارت»! وپیام راهم نداد!

»حجت الاسلام  صفوی»ازشهریور ۱۳۹۵جایگزین« حجت الاسلام  دکترعلی کریمیان» شد.

مصلی رشت،آیت الله فلاحتی(امام جمعه)درحال خروج -پایان نمازجمعه

«آیت الله رسول فلاحتی» امروز در خطبه‌های نمازجمعه رشت،سلسله مباحث  «خانواده» راپیگیربود واز۳نوع «زنا»(فیزیکی،ذهنی وچشمی)صحبت کرد. وازحضوررئیس قوه قضائیه دررشت گفت وگفت که  «قاضی القضات» تا ۱۰شب پیگیرکارهای قضایی استان گیلان بوده(آیت الله رئیسی) وبعدازآن عازم پایتخت شد.

خطبه اول درساعت:۳۳ : ۱۲شروع شد و۴۴ : ۱۲به پایان رسید..(۱۰دقیقه)

خطبه دوم: ۴۴ : ۱۲شروع و ۰۴ : ۱۳به پایان رسیذ.(۲۰دقیقه)

قبل ازشیوع (COVID-19‎)کرونا،خطبه هااز۲۵دقیقه تجاوزنمی کرد(هر۲خطبه)،بندرت اتفاق می افتادکه به نیم ساعت کشیده شده باشد.

زندگینامه"امام هادی"سامرا+تصاویر

             نگاهی کوتاه به زندگی امام هادی

زندگینامه امام هادی(علی النقی)

خلاصه زندگی

نام:هادی،علی النقی،على بن محمد عسکرى                   کنیه :ابوالحسن الثالث

ناصح، متوکل، فتاح، نقى، مرتضى و مشهورترین القاب وى متوکل بوداما از اصحابش خواسته بود  با این لقب نخواننش. زیرا متوکل، لقب خلیفه عباسى بود.                 

نام پدر :امام جواد         نام مادر :سمانه  ( مدنب، حدیث و غزال هم گفته اند )          تاریخ تولد : 15 ذیحجه 212     تاریخ امامت:30 ذیقعده220 -امامت در6سالگی

تاریخ تبعید(احضار)به سامرا:   243                        تاریخ شهادت:سوم رجب سال 254

همسر: امام هادی  یک همسر" ام ولد داشت" است.اسامب دیگری هم بعنوان همسرامام هادی به نامهای، (حدیث، سوسن ، سلیل،جده) نیز ‏گفته اند،که احتمالاًاسامی یکنفرباشد.

شهادت:254

فرزندان:ابو محمد حسن، حسین، محمد و جعفر

 

امام هادی (ع)ازدیدگاه رهبر انقلاب

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
بالاخره در نبرد بین امام هادی (علیه‌السّلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیه‌السّلام) بود؛ این باید در همه‌ی بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.
در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکی پس از دیگری، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله‌ی کوتاهی مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکی به‌دست پسرش کشته شد، دیگری به دست برادرزاده‌اش و به همین ترتیب بنی‌عباس تارومار شدند؛ به عکسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه‌روز وسعت پیدا کرد؛ قویتر شد.
حضرت هادی (علیه‌السّلام) چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛

آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی میکردند.

سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود را ( با ترکهای خودمان؛ ترکهای آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود ) که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقه‌ی مغولستان و آسیای شرقی آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمی شناختند و از اسلام سر در نمی آوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم میشدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا کردند.

تبلیغ وترویج اسلام درزیرسایه حکومتهای ظالم

 

در همین شهر سامرا عده‌ی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیه‌السّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله‌ی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامه‌نگاری و... - برساند. این شبکه‌های شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همه‌ی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبه‌روز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند.

امام هادی همه‌ی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علی‌رغم آنها انجام داده است. حدیث معروفی درباره‌ی وفات حضرت هادی (علیه‌السّلام) هست که از عبارت آن معلوم میشود که عده‌ی قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ به‌گونه‌ای که دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همه‌شان را تارومار میکرد؛ اما این عده چون شبکه‌ی قویای به‌وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا کند.
یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه (علیهم‌السّلام) - به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همین‌طور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحیی بن‌اکثم که با آن‌که عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده می شد؛ تمام می شد.

این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهم‌السّلام) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا. اگر اسلام انسانهای کمربسته نداشت، نمیتوانست بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و بیداری اسلامی به‌وجود بیاید؛ باید یواش یواش از بین میرفت. اگر اسلام کسانی را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشری و در تاریخ اسلامی نهادینه کنند، باید از بین میرفت؛ تمام میشد و اصلاً هیچ چیزش نمی‌ماند؛ اگر هم میماند، از معارف چیزی باقی نمی‌ماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتی که حالا از معارف اصلیشان تقریباً هیچ‌چیز باقی نمانده است. این‌که قرآن سالم بماند، حدیث نبوی بماند، این همه احکام و معارف بماند و معارف اسلامی بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشری خودش را نشان دهد، کار طبیعی نبود؛ کار غیرطبیعی بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتک‌خوردن، زندان‌رفتن و کشته‌شدن هم هست، که اینها برای این بزرگوارها چیزی نبود.

ائمه‌ی ما در طول این دویست‌وپنجاه سال امامت - از روز رحلت نبی مکرم اسلام (صلّیاللَه‌علیه‌وآله) تا روز وفات حضرت عسکری، دویست‌وپنجاه سال است - خیلی زجر کشیدند، کشته شدند، مظلوم واقع شدند و جا هم دارد برایشان گریه کنیم؛ مظلومیت‌شان دلها و عواطف را به خود متوجه کرده است؛ اما این مظلومها غلبه کردند؛ هم مقطعی غلبه کردند، هم در مجموع و در طول زمان./ ۱۲ فروردین ۱۳۹۶ الف بنفل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای

این سخنان در سی‌ام مردادماه سال 1383 و پس از مراسم روضه‌خوانی به مناسبت شهادت حضرت امام علی النقی علیه‌السلام بیان شده است.

***

مجاهدتهای امام هادی در حفظ شیعه 

هراسی که متوکل از امام در دل داشت، سبب شده بود تا دستور دهد، سربازانش گاه و بی گاه بدون اجازه از دیوار وارد خانه امام شوند و آن جا را بازرسی کنند.

دوران امامت امام هادی(ع) بیش از 33 سال به طول انجامید که حدود سیزده سال آن را در مدینه سپری کرد. در این مدت، گروه های بسیاری از شهرهای شیعه نشین ایران، عراق و مصر برای بهره گیری از محضر امام به سوی مدینه آمدند. (11)

امام در این مدینه چنان موقعیت و محبوبیتی بین مردم یافت که دولتمردان عباسی، به شدت از این وضع احساس خطر می کردند. برای نمونه، بُرَیحه عباسی (2) در نامه ای به متوکل نوشت: «اگر تسلط بر حرمین شریفین را می‌خواهی، علی بن محمد(ع) را از این شهر بیرون کن؛ زیرا او مردم را به سوی خود فراخوانده و عده بسیاری نیز دعوتش را پذیرفته اند(3)
عباسیان که هراس بسیاری از رهبری شیعه و خطر حرکت شیعیان بر ضد خود داشتند، به این نتیجه رسیدند که با دور کردن امام به عنوان قطب و محور تشیع از مدینه که کانون تجمع شیعیان شده بود، به این هدف دست یابند. بدین ترتیب، تبعید و مراقبت نظامی را که تجربه پیشین و موفق عباسیان به شمار می رفت، دوباره در دستور کار قرار دادند.

احضار امام از مدینه به سامرا
دخول امرأتین غیر مسلمتین للمسجد النبوی بلباس غیر مناسب وتوضیح رئاسة المسجد النبوی لتلک الواقعة

امام از مضمون نامه آگاهی یافته و در نامه ای به متوکل، وی را از دشمنی ها و کینه توزی و دروغ پردازی نویسنده آگاه ساخته بود. متوکل سیاستی مزدورانه و دو پهلو در پیش گرفت. او نخست نویسنده نامه را که از امام سعایت کرده بود، از کار برکنار کرد تا خود را دوستدار امام جلوه دهد.

سپس به کاتب دربار دستور داد تا نامه ای به امام بنویسد که در ظاهر، علاقه متوکل را نسبت به امام بیان می کرد، ولی در واقع، دستور جلب امام از مدینه به سامرا بود. همچنان که یزداد، پزشک مسیحی دربار با آگاهی از احضار امام، انگیزه متوکل را دریافته و گفته بود: «بنابر آنچه شنیده ام، هدف خلیفه از احضار محمد بن علی(ع) به سامرا این بوده که مبادا مردم به ویژه چهره های سرشناس به وی گرایش پیدا کنند و در نتیجه، حکومت از دست آن ها خارج شود»(4)

متوکل برای کاهش پیامدهای منفی احضار امام، نامه‌ای محترمانه به ایشان نوشت. (5) اما به راستی، نوشتن نامه ای با کلماتی محترمانه از کسی چون متوکل که از هیچ ستمی بر خاندان پیامبر و هر کسی که کوچک ترین ارتباطی با آنان دارد، خودداری نمی کند، جای بسی شگفتی است و نشان دهنده هراس شگرفی است که این دشمنان خونخوار شیعه از امام داشته اند.

او هم در مقابل امام از خود فروتنی نشان می دهد و هم خود را «امیرالمؤمنین» می خواند و عنوان حاکمیت بر مؤمنین را برای خود محفوظ می دارد. وی به امام می فهماند که او همچنان حاکمیت خاندان پیامبر را نپذیرفته و امام نیز مجبور به اطاعت از وی است.

او مدام از تمجید مقام شامخ امام سخن به میان می‌آورد، اما «یحیی بن هرثمه» را برای رکابداری امام می فرستد، ولی تاریخ از همراهی فرماندهی نظامی به اتفاق سیصد سرباز مسلح خبر می دهد.6 آن گونه که بیان خواهد شد، این رفتار به جلب خشونت آمیز و محتاط نظامی بیش تر شبیه است تا استقبالی رأفت انگیز.

واکنش مردم به تبعیدامام هادی
وقتی یحیی بن هرثمه برای ابلاغ نامه متوکل و اجرای مقدمات تبعید نزد امام ایشان آمد. مردم جلوی خانه امام تجمع کردند و فریاد اعتراض و شیون و زاری از نهاد آنان برخاست؛ به گونه ای که یحیی بن هرثمه می گوید: «من تا آن روز چنین شیون و زاری ای ندیده بودم و هر چه سعی کردم آن ها را آرام کنم، نتوانستم. سوگند خوردم که درباره او (امام هادی (علیه السلام)) قصد و دستور سوئی ندارم، ولی فایده ای نداشت. سپس خانه او را تفتیش کردم، ولی در آنجا چیزی جز قرآن، کتاب و چیزهایی مانند آن نیافتم... .» (7)

رخدادهای بین راه احضارامام
امام، در سال 243 ه.ق، از مدینه به سامرا تبعید شد. (8) همان گونه که پیش بینی می شد، یحیی بن هرثمه درابتدای این سفر از خود قاطعیت و سخت گیری بسیاری نشان داد. البته، در بین راه کرامت هایی از امام و حوادثی رخ داد که سبب علاقه مندی و تغییر رویه او شد. خود او می گوید: «در بین راه دچار تشنگی شدیدی شدیم؛ به گونه ای که در معرض هلاکت قرار گرفتیم. پس از مدتی به دشت سرسبزی رسیدیم که درخت ها و نهرهای بسیاری در آن بود.

بدون آن که کسی را در اطراف آن ببینیم، خود و مرکب هایمان را سیراب و تا عصر استراحت کردیم. بعد هر قدر می توانستیم، آب برداشتیم و به راه افتادیم. پس از این که مقداری از آنجا دور شدیم، متوجه شدیم که یکی از همراهان، کوزه نقره ای خود را جا گذاشته است. فوری باز گشتیم، ولی وقتی به آنجا رسیدیم، چیزی جز بیابان خشک و بی آب و علف ندیدیم.
کوزه را یافته و به سوی کاروان برگشتیم، ولی با کسی هم از آنچه دیده بودیم، چیزی نگفتیم. هنگامی که خدمت امام رسیدیم، بی آنکه چیزی بگوید، با تبسمی فقط از کوزه پرسید و من گفتم که آن را یافته ام». (9) او کرامت دیگری از امام می بیند و شگفتی اش دوچندان می شود. وی از آن لحظه تشیع را برگزید و در خدمت امام بود تا از دنیا رفت. (10)
گفتنی است که رفتار مهربانانه امام، سبب علاقه مندی یکی دیگر از فرماندهان بزرگ متوکل نیز به امام گردید. وقتی امام به بغداد رسید و با استقبال گرم مردم بغداد روبه رو شد، او همچنان تحت تأثیر ابراز احساسات و عواطف مردم بغداد نسبت به امام قرار گرفته بود. (11) امام در برخورد با هواداران خلافت عباسی، چنان حساب شده عمل می کرد که در دیداری، طرف مقابل تغییر رویه می داد و به علاقه مندان ساحت پاک اهل بیت (علیهم السلام) مبدّل می گردید.

تبعیدگاه نظامی -محله گدایان
هنگامی که امام را به سامرا تبعید کردند، بنا به دستور متوکل و برای تحقیر امام، ایشان را در محلی که

«خان صعالیک» نام داشت، و محل تجمع گدایان و بینوایان بود، جای دادند. «صالح بن سعید»، با دیدن اقامتگاه حضرت، به ایشان عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا این ستم کاران در همه امور سعی در خاموش ساختن نور شما دارند که شما را در چنین محلی که مکان نشستن گدایان و مستمندان است، جای داده اند».

امام در پاسخ او فرمود: «ای پسر سعید! آیا درک و معرفت تو در این جایگاه است و گمان می کنی که این امر سبب پایین آمدن شأن من می شود؟» سپس برای تسکین او که از دوستداران خاندان وحی بود و نیز برای نشان دادن مقام خود، با دست مبارک پرده را از جلوی چشمان او کنار زد و به او فرمود: «نگاه کن».

صالح بن سعید می گوید: «باغ هایی زیبا و آراسته، نهرهایی جاری و درختانی سرسبز دیدم که عطری دل نواز از آن ها به مشام می رسید و حور و غلمان بهشتی در آن دیده می شد که بسیار سبب شگفتی من شد». آن گاه امام به او فرمود: «ای پسر سعید! ما هر جا باشیم، این ها از آن ماست. حال می بینی که ما در خان صعالیک نیستیم.» (12)
امام را پس از یک روز اقامت در خان صعالیک، به خانه ای که در یک اردوگاه نظامی قرار داشت، بردند. متوکل دستور داده بود تا در اتاق حضرت، قبری بکنند تا بدین وسیله امام را از کنترل شدید خود آگاه و پیش از هرر  اقدامی، ابتکار عمل را از امام سلب کند.

«صقر بن ابی دلف» می گوید: «هنگامی که خدمت امام رسیدم و وارد حجره ایشان شدم، او را یافتم، در حالی که بر حصیری نشسته بود و پیش پایش قبری کنده بودند. به او سلام کردم. ایشان پاسخ سلام گفت و فرمود: بیا بنشین. سپس از من پرسید: برای چه آمده ای؟ گفتم: سرورم! آمده ام تا از شما حالی بپرسم. وقتی نگاهم به قبر افتاد، گریستم. امام به من فرمود: ای صقر! لازم نیست برای من ناراحت باشی. فعلاً به من آسیبی نمی رسد. من خوشحال شدم و گفتم: خدا را شکر!» (13)

هراس متوکل ازامام
امام در دوران خلافت متوکل، روزگار بسیار سختی را پشت سر گذاشت. هراسی که متوکل از امام در دل داشت، سبب شده بود تا دستور دهد، سربازانش گاه و بی گاه بدون اجازه از دیوار وارد خانه امام شوند و آن جا را بازرسی کنند. آن ها گاه پا را از این نیز فراتر می گذاشتند و به هتاکی به ساحت مقدس امام می پرداختند. در تاریخ آمده است که برخی اوقات متوکل در حالت مستی، امام را شبانه احضار می کرد و به بزم شراب خود فرا می خواند. (14)

توطئه نافرجام
هربار که متوکل تلاش مذبوحانه جدیدی را برای ترور شخصیتی امام طراحی می‌کرد، با شکست سختی روبه رو می شد. شکست‌ها و تلاش های پی در پی و بی ثمر متوکل به حدی او را در رسیدن به اغراض پلیدش ناکام گذاشته بود که روزی در جمع درباریان خود فریاد زد: «وای بر شما! کار ابن الرضا روزگار مرا سیاه کرده و مرا سخت درمانده و سرگردان ساخته. هر چه تلاش کردم او جرعه ای شراب بنوشد و در مجلس بزمی با من همم نشین گردد، نشد... .» (15)
ناکامی و شکست متوکل، او را بر آن داشت تا نقشه قتل امام را بکشد. از این رو، دستور قتل او را به «سعید حاجب» داد. «ابن اورمه» می گوید: «نزد سعید حاجب رفتم و این در زمانی بود که متوکل، اباالحسن (علیهه السلام) را به او سپرده بود تا وی را به قتل برساند. سعید رو به من کرد و با تمسخر گفت: دوست داری خدای خود را ببینی؟ گفتم: سبحان اللّه! خدا با چشم دیده نمی شود. گفت: منظورم همان کسی است که شما او را امام می خوانید.

گفتم: مایلم. گفت: من دستور قتل او را دارم و فردا این کار را انجام خواهم داد. اینک پیک نزد اوست. وقتی بیرون آمد، داخل شو. هنگامی که پیک بیرون آمد، وارد اتاقی شدم که امام در آن زندانی بود. داخل شدم و دیدم که قبری جلوی پای امام کنده اند. سلام کردم و بسیار گریستم.

امام پرسید: برای چه گریه می‌کنی؟ گفتم: برای آنچه می بینم. فرمود: برای این گریه نکن؛ زیرا آن ها به خواسته شان نمی رسند. دو روز بیشتر طول نخواهد کشید که خدا خون او و هوادارش را که دیدی، خواهد ریخت. به خدا سوگند، دو روز بیشتر نگذشته بود که متوکل به قتل رسید.» (16)
همچنین در اقدامی دیگر، متوکل به چهار تن از دژخیمان خود دستور می‌دهد که امام را با شمشیرهای برهنه به قتل برسانند. او به قدری خشمگین بود که سوگند یاد کرد پس از قتل امام پیکر او را بسوزاند. جلادان او که با شمشیرهای آخته انتظار امام را می کشیدند، تا بدنش را طعمه شمشیر خود سازند. با دیدن وقار و شکوه امام آن چنان تحت تأثیر قرار گرفتند که تصمیم خود را فراموش و حتی امام را با احترام بدرقه کردند.

هنگامی که بازگشتند، متوکل از آنان پرسید: «چرا آنچه را که امر کرده بودم، انجام ندادید؟» پاسخ دادند: «آن هیبت و شکوهی که در او دیدیم، فراوان تر از هراس صد شمشیر برهنه بود که قدرتی در برابر آنن نداشتیم؛ به گونه ای دل های ما را آکند که نتوانستیم آنچه را امر کرده بودی، به انجام رسانیم.» (17) به این ترتیب، بار دیگر توطئه قتل امام نافرجام ماند.

قتل متوکل، پایانی کوتاه بر توطئه ها

متوکل در کمتر از دو دهه خلافت خود، چیزی جز بدرفتاری با شیعیان و قتل و خون ریزی آنان بر جای نگذاشت و سرانجام بغض و کینه ای که به خاندان پیامبر(ص) و پیروان آنان داشت، گریبان خود او را گرفت. در شبی که او به قتل رسید، «عباده مخنّث»، دلقک دربار، مثل همیشه در بزم شراب او مشغول مسخره کردن امامان شیعه بود. او سرش را که مو نداشت، برهنه کرده و متکایی هم روی شکم خود بسته بود و امام علی(ع) را مسخره می کرد و می گفت: «این مرد طاس و شکم برآمده می خواهد خلیفه مسلمانان شود.»

متوکل شراب می نوشید و قهقهه سر می داد«منتصر»، فرزند او که به امامان شیعه علاقه مند بود، از این حرکت عباده خشمگین شد و او را پنهانی تهدید کرد. [عباده از ادامه کار منصرف شد، متوکل متوجه او گردید و از او علّت را جویا شد. عباده دلیل ادامه ندادن کار خویش را باز گفت.]

در این هنگام، منتصر برخاست و گفت: «ای امیرالمؤمنین! آن کسی که این سگ، تقلید او را می کند و این مردم می خندند، پسر عموی تو و بزرگ خاندان توست و مایه افتخار تو. اگر تو می خواهی گوشت او را بخوری (غیبت و بدگویی او کنی)، بخور، ولی اجازه نده که این سگ و مانند او از آن بخورند.»
متوکل برای تمسخر فرزندش، به سبب علاقه مندی به امام علی(ع) دستور داد تا آوازه خوانان درباره او و مادرش، شعر زننده ای بخوانند. این بی حیایی و بی شرمی متوکل سبب شد تا پسرش همان شب تصمیم به قتلل متوکل بگیرد.18 از این رو، به همراهی ترکان، نقشه قتل او را کشید و وزیرش، «فتح بن خاقان»، او را به قتل رساند.19

جنایت دیوانه وار عباسیان
امام هادی(ع) پس از قتل متوکل، هفت سال در دوران خلفای بعدی زندگی کرد. اگر چه فشارهای دستگاه در مقایسه با دوران متوکل کاهش یافت، ولی سیاست های کلی دستگاه، به جز دوران مستنصر، در راستای اسلام زدایی، تغییری محسوس نداشت و امام همچنان در سامرا تحت مراقبت شدید نظامی، روزگار می گذراند. سرانجام توطئه دشمنان امام هادی(ع) برای ایشان به ثمر رسید و امام به دستور «معتز» و سمّ «معتمد» که در آب یا انار ریخته شده بود، مسموم شد. (20)

«ابو دعامه» می گوید: «امام در بستر بیماری بود و من برای عیادت نزد ایشان رفتم. هنگام بازگشت فرمود: چون برای عیادت من آمدی، برگردن من حقی پیدا کردی و رعایت حق تو بر من واجب است. او در بستر بیماری آرمیده بود و شیعیان به دیدار امام می آمدند. آن حضرت به صورت کتبی و شفاهی، امام پس از خود را به آنان معرفی کرد تا پس از شهادت او، شیعیان دچار سرگردانی نشوند.» (21)

شهادت

امام هادی(ع)، در سوم رجب سال 254 ه.ق، به شهادت رسید. (22)

«احمد بن داود» می گوید: «اموال بسیاری را که خمس و نذورات مردم قم بود، با خود به قصد تحویل دادن به اباالحسن می بردم. هنگامی که رسیدم، مردی که بر شتری سوار بود، پیش من آمد و گفت: ای احمد بن داود و «ای محمد بن اسحاق»، من حامل نامه ای از سرورتان، ابالحسن هستم که به شما نگاشته است: من امشب به سوی بارگاه الهی رخت بر می بندم. پس احتیاط کنید تا دستور فرزندم، حسن(ع) به شما برسد. ما با شنیدن این خبر بسیار ناراحت شدیم و گریستیم، ولی این خبر را از دیگران که با ما بودند، مخفی داشتیم... .» (23)

واکنش مردم به شهادت امام
بازتاب خبر شهادت پیشوای شیعیان، قلب ستم دیده مردم را جریحه دار کرد. شهر یکپارچه در سوگ آموزگاری بلند اختر و پدری مهربان برای مستمندان و یتیمان نشست.در روز شهادت امام، جماعت بسیاری از بنی هاشم، بنی ابی طالب و بنی عباس در منزل امام جمع شده بودند و شیون و زاری سراسر خانه را آکنده بود. (24) مردم به صورت های خود سیلی می زدند و گونه های خود را می خراشیدند. (25)

بدن مطهر امام هادی(ع) را بر دوش گرفتند و از خانه ایشان بیرون بردند و از جلوی خانه «موسی بن بغا» گذشتند. وقتی معتمد عباسی آنان را دید، تصمیم گرفت برای عوام فریبی، بر بدن امام نماز بگزارد. از این رو، دستور داد بدن مطهر امام را بر زمین گذاشتند و بر جنازه حضرت نماز خواند، ولی امام حسن عسکری(علیه السلام) پیش از تشییع بدن مطهر امام(علیه السلام) به اتفاق شیعیان بر آن نماز خوانده بود.

 تدفین امام هادی

سپس امام را در یکی از خانه هایی که در آن زندانی بود، به خاک سپردند. ازدحام جمعیت به قدری بود که حرکت کردن در بین آن همه جمعیت برای امام حسن عسکری(ع) مشکل بود. در این هنگام، جوانی مرکبی برای امام آورد و مردم امام را تا خانه بدرقه کردند. (26) «ابو هاشم جعفری» که از نزدیکان امام هادی(ع) بود، نیز قصیده ای در رثای امام خود خواند. (27)
پی نوشت ها:
1 ائمتنا، ج 2، ص 257./2 نام او در الارشاد، ج 2، ص 435 عبداللّه بن محمد ضبط شده است./3 بحارالانوار، ج 50، ص 209./4 بحارالانوار، ج 50، ص 161./5 الارشاد، ج 2، ص 436./6 همان، ص 142./7 مروج الذهب، ج 2، ص 573./8 الارشاد، ج 2، ص 438./9 اثبات الوصیة، ص 197./10 بحارالانوار، ج 50، ص 142./11 تذکرة الخواص، ص 360؛ مروج الذهب، ج 2، ص 573./12 الارشاد، ج 2، ص 438./13 بحارالانوار، ج 50، ص 194./14 همان، ص 211./15 همان، ص 158./16 همان، ص 195./17 همان، ص 196./18 الکامل فی التاریخ، ج 7، ص 55./19 تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 522./20 وفیات الائمه، ص 386./21 بحارالانوار، ج 50، ص 239./22 همان، ص 680./23 وفیات الائمه (علیهم السلام)، ص 385./24 منتهی الآمال، ج 2، ص 684./25 وفیات الائمه، ص 386./26 منتهی الآمال، ج 2، ص 683.
277 همان./منبع:تسنیم فروردین96بنقل ازتابناک/پایان

حضرت امام علی النقی (ع) در 15 ذیحجه سال 212 و (دربعضی ازروایات سیزدهم رجب 214 هجری )در شهر صریا (نزدیک مدینه) متولدشد. آن حضرت 13 سال اول امامت خود را در آن شهر سپری نمود و ضمن بهره رسانی معنوی و علمی به شیعیان، به امور آّنان رسیدگی می کردند تا این که متوکل (خلیفه ی وقت) که در دشمنی با ائمه اطهار علیه السلام مشهور بود؛ به خاطر هراسی که از نفوذ و محبوبیت امام علیه السلام در جامعه داشت ایشان را از مدینه به سامرا فراخواند

در سال 220 ه.ق(بعدازشهادت پدربزرگوارش امام جواد)به امامت رسید. مدت امامت آن حضرت حدود 34 سال است

در مدینه منوره به دنیا آمد. پدرش امام جواد (ع) و مادرش سمانه معروف به سیده است. اسم شریف آن امام علی و کنیه آن بزرگوار ابوالحسن سوم بود. چون حضرت امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) را نیز ابوالحسن می‌گفتند از جهت تعیین، آن جناب را ابوالحسن الثالث  می‌گویند چنانچه حضرت امام رضا را ابوالحسن الثانی گویند،  مشهورترین القاب آن حضرت نقی و هادی است.

چون آن حضرت و فرزندش امام حسن عسکری (ع) در سامرا در محله‌ای که عسکر نام داشت سکنی فرمودند از این جهت این هر دو بزرگوار را نسبت به آن مکان داده و عسکری می گفتند. امام هادی را میانه قامت، دارای موهای مجعد، اندامی فربه، چهره ای گشاده با چشمانی سیاه، ابروانی ناپیوسته توصیف نموده اند. امام هادی در سخاوت و عزت نفس و بزرگ منشی شهرت داشت و در یتیم نوازی و کمک به تهیدستان و بینوایان تا می توانست دریغ نمی‌نمود.

گزارش مأمورجلب واعزام امام هادی

«یحیى بن هرثمه»، که ماءموریت داشت امام هادى - علیه السلام - را از مدینه به سامراء جلب نماید، ماجراى ماءموریت خود را چنین شرح مى‏دهد:(سال 233 دربعضی ازاقوال در سال ۲۳۵ قمری از سوی متوکل عباسی از مدینه به سامرا احضار گردید)

وارد مدینه شدم، به سراغ منزل «على» (النقى) رفتم. پس از ورود من به خانه او، و آگاه شدن مردم مدینه از جریان جلب او، اضطراب و ناراحتى عجیبى در شهر به وجود آمد و چنان فریاد و شیون برآوردند که تا آن روز مانند آن را ندیده بودم.

ابتداءا با قسم و سوگند تلاش کردم که آنان را آرام سازم، گفتم: هیچ قصد سوئى در کار نیست و من ماءمور اذیت و آزار او نیستم. آنگاه مشغول بازدید و جستجوى خانه و اثاثیه آن شدم. در اطاق مخصوص او جز تعدادى قرآن و کتاب دعا چیز دیگرى نیافتم. چند نفر ماءمور، او را از منزل خارج کردند و خود خدمتگزارى او را از منزل تا شهر سامراء عهده دار گشتم.

پس از ورود به «بغداد» ابتداءا با «اسحاق بن ابراهیم طاهرى»، فرماندار بغداد، روبرو شدم. وى به من گفت: یحیى! این آقا فرزند پیامبر است، اگر متوکل را در کشتن او تحریک و ترغیب نمایى بدان که خونخواه و دشمن تو، رسول خدا 9 خواهد بود.

در پاسخ گفتم: به خدا قسم، تا به حال جز نیکى و خوبى چیز دیگرى از او ندیده‏ام که به چنین کارى دست بزنم.

(آنگاه به سوى سامرا حرکت کردم) و پس از ورود به شهر سامراء جریان را براى «وصیف ترکى»  نقل کردم، او نیز به من گفت: اگر یک مو از سر او کم شود، مسئول آن تو خواهى بود! از سخنان اسحاق بن ابراهیم و وصیف ترکى تعجب کردم و پس از ورود به دربار و دیدار با متوکل، گزارش سفر را به اطلاع او رساندم، دیدم متوکل نیز براى او احترام قائل است 

طبق دستور «متوکل» روز ورود به سامراء به بهانه اینکه هنوز محل اقامت امام آمده نیست! حضرت را در محل پستى که به «خان الصعالیک» (کاروانسراى گدایان و مستمندان) معروف بود، وارد کردند و حضرت آن روز را در آنجا به سر برد. البته هدف از این کار تحقیر موذیانه و دیپلمات مآبانه حضرت بود.

روز بعد، منزلى براى سکونت امام معیّن کردند که در آنجا استقرار یافت.

امام در این شهر ظاهراً آزاد بود ولى در حقیقت همانند یک زندانى به سر مى‏برد، زیرا موقعیت محل طورى بود که امام همواره تحت نظر بود و رفت و آمدها و ملاقاتهاى حضرت توسط ماءموران خلیفه کنترل مى‏گردید.

«یزداد»، طبیب مسیحى و شاگرد «بختیشوع»، با اشاره به انتقال اجبارى امام به سامراء مى‏گفت: اگر شخصى علم غیب مى‏داند، تنها اوست. او را به اینجا آورده ‏اند تا از گرایش مردم به سوى او جلوگیرى کنند، زیرا با وجود وى حکومت خود را در خطر مى‏ بینند.

ترس و وحشت متوکل از نفوذ معنوى امام در میان مردم را مى‏توان از انتخاب محل سکونت حضرت فهمید.

بارى متوکل با همه این مراقبتها باز هم وجود حضرت را براى حکومت خود خطرى جدى مى‏دانست و مى‏ترسید یاران و پیروان امام مخفیانه با او تماس گرفته براى قیام و شورش نقشه‏اى طرح کنند و براى زمینه سازى جهت این کار، پول و سلاح جمع آورى کرده افرادى را آموزش دهند.

اطرافیان خلیفه هم گاهى او را از احتمال شورش امام و یارانش بر حذر مى‏داشتند. لذا متوکل هر چند وقت یک بار دستور مى‏داد خانه امام به دقت مورد بازرسى قرار گیرد، و با آنکه ماءموران هر بار با دست خالى بر مى‏گشتند، اما او باز نگران بود و احساس خطر مى‏کرد. به یک نمونه از این موارد اشاره مى‏کنیم: 

یک بار، باز هم از امام هادى نزد متوکل سعایت کردند که در منزل او اسلحه و نوشته‏ها و اشیاى دیگرى است که از شیعیان او در قم به او رسیده و او عزم شورش بر ضدّ دولت را دارد. متوکل گروهى را به منزل آن حضرت فرستاد و آنان شبانه به خانه امام هجوم بردند، ولى چیزى به دست نیاوردند، آنگاه امام را در اطاقى تنها دیدند که در به روى خود بسته و جامه پشمین بر تن دارد و بر زمینى مفروش از شن و ماسه نشسته و به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است .

امام را با همان حال نزد متوکل بردند و به او گفتند: در خانه ‏اش چیزى نیافتیم و او را روبه قبله دیدیم که قرآن مى‏خواند.

متوکل چون امام را دید، عظمت و هیبت امام او را فرا گرفت و بى اختیار حضرت را احترام کرد و در کنار خود نشاند و جام شرابى را که در دست داشت به آن حضرت تعارف کرد! امام سوگند یاد کرد و گفت: گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معارف دار! او دست برداشت و گفت: شعرى بخوان!

امام فرمود: من شعر کم از بردارم.

گفت: باید بخوانى؟

امام اشعارى خواند که ترجمه آن چنین است:

(زمامدارن جهانخوار و مقتدر) بر قله کوهسارها شب را به روز آوردند در حالى که مردان نیرومند از آنان پاسدارى مى‏کردند، ولى قله‏ ها نتوانستند آنان را (از خطر مرگ) برهانند.

آنان پس از مدتها عزت از جایگاههاى امن به زیر کشیده شدند و در گودالها (گورها) جایشان دادند؛ چه منزل و آرامگاه ناپسندى.

پس از آنکه به خاک سپرده شدند، فریاد گرى فریاد برآورد: کجاست آن دست بندها و تاجها و لباسهاى فاخر؟

کجاست آن چهره‏ هاى در ناز و نعمت پرورش یافته که به احترامشان پرده‏ها مى‏آویختند (بارگاه و پرده و دربان داشتند)؟

گور به جاى آنان پاسخ داد: اکنون کرمها بر سر خوردن آن چهره ‏ها با هم مى‏ ستیزند.

آنان مدت درازى در دنیا خوردند و آشامیدند؛ ولى امروز آنان که خورنده همه چیز بودند، خود خوراک حشرات و کرمهاى گور شده ‏اند!

چه خانه هایى ساختند تا آنان را از گزند روزگار حفظ کند، ولى سرانجام پس از مدتى، این خانه ‏ها و خانواده‏ ها را ترک گفته به خانه گور شتافتند.

چه اموال و ذخائرى انبار کردند، ولى همه آنها را ترک گفته رفتند و آنها را براى دشمنان خود واگذاشتند.

خانه‏ ها و کاخهاى آباد آنان به ویرانه ‏ها تبدیل شد و ساکنان آنها به سوى گورهاى تاریک شتافتند.

تأثیر کلام امام چندان بود که متوکل به سختى گریست، چنانکه ریشش‏تر شد. دیگر مجلسیان نیز گریستند. متوکل دستور داد بساط شراب را جمع کنند و چهار هزار درهم به امام تقدیم کرد و آن حضرت را با احترام به منزل بازگرداند.

اسامی خلفای« بنی امیه» در۹۰سال حکمرانی  و ۵۲۴ سال خلافت «بنی عباس« را باذکرمدت خلافت خواهیددید.

۱۱حاکم اول، تازمان مرگشان،حاکمیت داشتند.

امین ومأمون(فرزندان هارون الرشید از۲مادر)باهم جنگیدند،مأمون امین راکشت وخودش جانشین برادرشد.

«المعتصم» هم فرزندهارون الرشیدبود.

«الواثق،متوکل ومستعین»فرزندان معتصم بودند(نوه های هارون).

«معتمدومعتز »فرزندمتوکل بودند.

بعضی ها ۲ دوره متناوب حاکم بودند،مثل القاهر و المقتدر

المرتضی، أبو العباس(عبدالله بن معتز بالله)یک روزحاکم بود که مقتدرکودتاکرد،مجددبه تخت پادشاهی جلوس کرد.

نامشروعمدت حکومتپایانباکدام امام همزمان بود
۱-ابو العباس عبد الله سفاح۱۳۲ق۴سال۱۳۶ق
۲-ابو جعفر عبد الله منصور(بغدادپایتخت)۱۳۷ق۲۱سال۱۵۸ق۱۴۸تولدامام رضا
۳-ابو عبد الله محمد المهدی۱۵۸ق۱۱سال۱۶۹ق
۴-ابو محمد موسی الهادی۱۶۹ق۱سال۱۷۰قامام رضا ۲۰ سال امامت
۵-ابو جعفر هارون الرشید۱۷۰ق۲۳سال۱۹۳ق۱۸۳آغازامامت امام رضا
۶-ابو موسی محمد امین(فرزندهارون-زبیده)۱۹۳ق۵ سال۱۹۸ق۱۹۵تولدامام جواد
۷-ابو جعفر عبد الله مأمون(فرزندهارون)۱۹۸ق۲۰سال۲۱۸ق۲۰۳ آغازامامت امام جواد
۸-ابو اسحاق محمد معتصم۲۱۸ق۹سال۲۲۷ق۲۲۰شهادت امام جواد
۹-ابو جعفر هارون الواثق۲۲۷ق۵ سال۲۳۲قتولدامام هادی۲۱۲مدینه
۱۰-ابو الفضل جعفر المتوکل(پایتخت سامرا)۲۳۲ق۱۵سال۲۴۷قامامت:سال۲۲۰
۱۱-ابو جعفر محمد المنتصر۲۴۷ق۱سال۲۴۸قسال۲۳۴احضار به سامرا
۱۲-ابو العباس احمد المستعین۲۴۸ق۴سال۲۵۲قمدت امامت:۳۳سال
۱۳-ابو عبد الله محمد المعتز۲۵۲ق۳ سال۲۵۵قشهادت امام هادی۲۵۴
۱۴-ابو اسحاق محمد المهتدی۲۵۵ق۱سال۲۵۶قتولدامام عسکری۲۳۲
۱۵-ابو العباس احمد المعتمد۲۵۶ق۲۳سال۲۷۹ق۲سالکی انتقال به سامرا
۱۶-ابو العباس احمد المعتضد۲۷۹ق۱۰سال۲۸۹ق
۱۷-ابو محمد علی المکتفی۲۸۹ق۶ سال۲۹۵ق
۱۸-ابو الفضل جعفر المقتدر۲۹۵ق۱سال۲۹۶قشهادت:سال۲۶۰
۱۹-ابو منصور محمد القاهر۳۱۷ق۱سال۳۱۷ق
۲۰-ابو الفضل جعفر المقتدر۳۱۷ق۳ سال۳۲۰ق
۲۱-ابو منصور القاهر۳۲۰ق۲ سال۳۲۲ق
۲۲-ابوالفضل الرضی(فرزندمقتدر)۳۲۲ق۷ سال۳۲۹ق
۲۳-ابو اسحاق ابراهیم المتقی (فرزندمقتدر)۳۲۹ق۴ سال۳۳۳ق
۲۴-ابو القاسم عبد الله المستکفی۳۳۳ق۱سال۳۳۴ق
۲۵-ابو القاسم فضل المطیع۳۳۴ق۲۹سال۳۶۳ق
۲۶-ابو الفضل عبد الکریم طائع۳۶۳ق۱۸سال۳۸۱ق
۲۷-ابو العباس احمد القادر۳۸۱ق۴۱سال۴۲۲ق
۲۸-ابو جعفر عبد الله القائم۴۲۲ق۴۵سال۴۶۷ق
۲۹-ابو القاسم عبد الله مقتدی۴۶۷ق۲۰سال۴۸۷ق
۳۰-ابو العباس احمد المستظهر۴۸۷ق۲۵سال۵۱۲ق
۳۱ -ابو منصور فضل المسترشد۵۱۲ق۱۷سال۵۲۹ق
۳۲ -ابو جعفر منصور الراشد۵۲۹ق۱ سال۵۳۰ق
۳۳ -ابو عبد الله محمد المقتفی۵۳۰ق۲۵سال۵۵۵ق
۳۴ -ابو المظفر یوسف المستنجد۵۵۵ق۱۲سال۵۶۶ق
۳۵ -ابو محمد الحسن المستضیء۵۶۶ق۹ سال۵۷۵ق
۳۶ -ابو العباس احمد الناصر۵۷۵ق۴۷سال۶۲۲ق
۳۷ -ابو نصر محمد الظاهر۶۲۲ق۱ سال۶۲۳ق
۳۸ -ابو جعفر منصور المستنصر۶۲۳۱۷سال۶۴۰ق

آخرین حاکم عباسیان:ابو احمد عبد الله مستعصم که (۱۶ سال)برتخت سلطنت نشست،که درسال ۶۵۶ هجری قمری باهجوم مغولان سلطنتشان پاشیده شد،به حلب(سوریه)کوچیدند وآنجاهم عرصه برآنهاتنگ شد،رفتند پرچمشان رادر«شام»برافراشتند که آنجاهم زیادداوم نیاوردند،رفتندمصر.

خلفای  زمان امام هادی

خلفایی که در زمان امام (ع) بودند:

معتصم،(217 - 227)

واثق،فرزندمعتصم(227 - 232)

متوکل،برادر واثق (232 - 248)

منتصر،پسر متوکل (نیمه اول سال248)فقط6ماه

مستعین،پسر عموى منتصر (248 - 252)

معتز،برادرمنتصر (252 - 255).

امام دهم حضرت هادی (ع ) در سال 254 هجری به وسیله زهر به شهادت رسید.

سخنان امام هادی 

الدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ؛ دنیا همانند بازارى است که عدّه اى در آن سود مى برند و عدّه اى دیگر ضرر و خسران می بینند.

النّاسُ فِى الدُّنْیا بِالاْمْوالِ وَ فِى الاَّْخِرَةِ بِالاْعْمالِ؛ افتخارات مردم در دنیا به وسیله ثروت واموال است ولى در آخرت به وسیله اعمال 

مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ کَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَیْهِ؛ هر که از خود راضى باشد بدگویان او زیاد خواهند شد. 

اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنیا دارَ بَلْوى وَالاْخِرَةَ دارَ عُقْبى، وَ جَعَلَ بَلْوى الدّنیا لِثوابِ الاْخِرَةِ سَبَباً وَ ثَوابَ الاْخِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدّنیا عِوَضا؛ همانا خداوند، دنیا را جایگاه بلاها و امتحانات و مشکلات قرار داد؛ و آخرت را جایگاه نتیجه گیرى زحمات، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنیا را وسیله رسیدن به مقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات دنیا را در آخرت عطا مى فرماید.

الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طلب الْعِلْمِ، داعٍ إلىَ الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ؛ خودبینى و غرور، انسان را از تحصیل علوم باز مى دارد و به سمت حقارت و نادانى مى کشاند.

زنان وفرندان امام هادی

 امام هادی  یک همسر" ام ولد "داشت.اسامی دیگری هم بعنوان همسرامام هادی به نامهای، (حدیث، سوسن ، سلیل،جده) نیز ‏گفته اند،که احتمالاًاسامی یکنفرباشد.

درروایات است که همسر امام حسن عسکرى ،زن عالمه وفاضله ای بودبطوریکه نوشته اندبعدازشهادت همسرش،  پناهگاه و محل رجوع شیعیان بودبرای پرداخت وجوهات وحل مشکلات جامعه و مسائل شرعی بوده است. 

امام هادی (ع)، پنج فرزند داشته است، که نام های : ابو محمد حسن، حسین، محمّد،وجعفر ودختری بنام حکیمه داشته‏، امّا شیخ مفید و شیخ طبرسی  نام دخترشان را عایشه ذکر کرده اند.

آن حضرت چهار پسر به نامهاى: ، حسین، محمد و جعفر داشت. از این میان حسن (ع) پس از وى به امامت رسید و حسین و محمد در زمان حیات آن امام از دنیا رفتند و جعفر نیز همان کسى است که بعد از وفات برادرش، امام عسکرى (ع) ، ادعاى امامت کرد و به جعفر کذاب شهرت یافت.

جعفر کذّاب کیست؟

جعفر در تاریخ، به جعفر کذّاب معروف است. روایاتی هم از اهل بیت(ع) در نکوهش وی وارد شده است. ابن سیابه می گوید:

«هنگامی که می خواست جعفر به دنیا بیاید، در خانه ی امام هادی(ع) بودم. دیدم اهل منزل همه خوشحال هستند؛ امّا امام خوشحال نبود. گفتم: ای سید و آقای من! چرا به آمدن این مولود خوشحال نیستید؟ حضرت فرمود: یهوّن علیک امره فانّه سیضلّ خلقاً کثیراً».[۱]

 وی خیلی تلاش کرد که خود را امام بعد از پدر معرفی کند. احمد بن سعد کوفی می گوید:

«به همراه گروهی از شیعیان نزد امام هادی(ع) رسیدیم و از امامت بعد از ایشان سؤال کردیم و گفتیم که برخی می گویند امام بعد از شما، جعفر است و نه حسن.

امام فرمود:[از این سخن - بپرهیزید، همانا جعفر دشمن من است؛ اگرچه فرزند من است. همچنین او دشمن برادرش حسن است و حسن او امام بعد از من است…».[۲]

در روایتی ازامام هادی :

«از فرزندم جعفر دوری کنید، آگاه باشید همانا نسبت او -به من -، همچون کنعان است به نوح است».[۳]

همچنین ابوخالد کابلی از امام سجّاد(ع) روایت می کند که رسول گرامی اسلام هنگامی که امامان بعد از خود را معرفی می فرمود، موقع ذکر امام صادق(ع) این گونه فرمود:

«… «جعفر بن محمد» که او را صادق می نامند. پس برای پنجمین فرزندش )امام هادی(ع)( هم فرزندی است به نام جعفر که ادّعای امامت می کند و به خداوند دروغ می بندد! پس او نزد خداوند« جعفر کذّاب» و افترا زننده به خداوند و مدّعی امری است که اهل آن نیست. همچنین او مخالف پدرش و حاسد برادرش است….».[۴

احمد بن اسحاق، وکیل امام حسن عسکری(ع) می گوید:

«جعفر کذّاب کتابی نوشته و مدّعی شده بود که در این کتاب، علم حلال و حرام و همه علوم تا ابد نوشته شده است کتاب را خواندم و درباره آن برای امام زمان(ع) نامه ای نوشتم. حضرت در جواب نوشتند:

«… از عبارت کتاب معلوم است که چه کسی نوشته است. خداوند حق را بر اهل آن حفظ کند! خداوند ابا دارد از اینکه امامت را بین دو برادر، بعد از امام حسن و امام حسین، جمع کند…».[5]

جعفر در سال ۲۷۱ق در سامرا، در حالی که ۴۵ سال داشت، مرد. او را در کنار قبر پدرش در سامرا به خاک سپردند.

[۱] . اکمال الدین و اتمام النعمه، ص ۳۲۱٫

[۲] . الهدایه الکبری، ص ۳۲۰٫

[۳] .  الهدایه الکبری، ص ۳۸۱٫

[۴] . اکمال الدین و اتمام النعمه، ص ۲۱۹؛ اثبات الهداه، ج ۱، ص ۲۷۵

[۵] . الغیبه، شیخ طوسی، ص ۲۸۷٫

 اقدامات امام هادی دربرپایی اسلام ناب محمدی

* ایجاد آمادگی فکری شیعیان جهت ورود به عصر غیبت

با بیان روایات ازپدربزرگواروجدش در مورد امام بعدی وظهوروفرج  عصر غیبت، شیعیان را متوجه این امر می کردند. 

ملاقات پنهانی باشیعیان وپاسخ به نامه ها واعزام نمایندگان به دیگرولایت

ارجاع سؤالات شیعیان به وکلا و توجیه وکلا نسبت به پرسش های شیعیان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز.

* روشنگری با مکاتی انحرافی

گروه دیگری از منحرفان، صوفیان بودند که معمولاً با کناره گیری از دنیا، به شکل ریاکارانه در مقابل امام هادی علیه السلام می ایستادند. امام هادی علیه السلام شیعیان را از نزدیک شدن و هم نشینی با آنان و ورود به جلسه هایشان به شدت برحذر می داشت و آنان را هم نشینان شیطان و نابود کنندة پایه های دین و پیروان این گروه را نادانان می دانست و کسانی را که به آنها گرایش پیدا می کردند، احمق معرفی می فرمود.

امام حتی باشیعیان  مبالغه گرمبارزه می کرد

غالیان کسانی بودند که بر مبنایی نادرست، امامان معصوم علیه السلام را تا مقام خدایی بالا می بردند. امام هادی علیه السلام ـ همانند امامان قبلی ـ موضع خویش را در قبال آنان روشن می ساخت و آنان را از گروه شیعه نمی دانست و حتی در نامه های مختلف، غالیان را افرادی مشرک و کافر معرفی می فرمود و بیزاری خویش را از آنان به صورت آشکار اعلام می نمود.

* تربیت نیرو های مستعد

یکی از اقدامات و فعالیت های ائمه علیه السلام پرورش شاگردان و افراد شایسته بوده است. امام هادی علیه السلام نیز با توجه به پراکندگی شیعیان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نیروهایی را که استعدادهای لازم را داشتند شناسایی کرده و آنان را جهت پیش برد اهداف اسلامی تربیت می فرمودند. این افراد افزون بر راویانی هستند که سخنان و روایات امام هادی علیه السلام را نقل می نمودند. برخی از این افراد همان کسانی هستند که وکالت آن حضرت را عهده دار بودند. برجسته ترین این افراد عبارتند از:

1. عبدالعظیم حسنی، که مرقد وی در شهر ری می باشد و از یاران امام عسکری علیه السلام بوده است.

2. حسن بن راشد، مشهور به ابوعلی و وکیل امام هادی علیه السلام بوده است.

3. عثمان بن سعید عمری، که از یازده سالگی در محضر امام هادی علیه السلام بود و بعدها یکی از نایبان خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شده است.

اعزام مبلغین

با توجه به لزوم ارتباط بین رهبری و پیروان و پراکندگی شیعیان در اقصی نقاط بلاد اسلامی و با وجود خفقان عباسی و لزوم حفظ شیعیان و از همه مهمتر با توجه به اینکه امام علیه السلام در حصر و تحت نظارت و کنترل بوده اند، خیلی از شیعیان در بلا تکلیفی به سر می بردند. به همین علت سازمان وکالت که به صورت مخفی شکل گرفته بود و از زمان امام صادق علیه السلام فعالیت خود را آغاز نمود، در دوران امام هادی علیه السلام نیاز به تمهیدات بیشتری داشت.

در زمان امام هادی علیه السلام شیعیان ایران، عراق، یمن ومصر ارتباط مستمر و خوبی با حضرت داشتند. وکلای امام علیه السلام علاوه بر جمع آوری خمس و ارسال آن به امام علیه السلام ، در مسائل کلامی و فقهی نیز نقش سازنده ای داشته اند و در جا انداختن امامت امام بعدی و ورود شیعه به عصر غیبت، تلاش خستگی ناپذیری از خود به نمایش گذاشتند. 

این شبکه ارتباطی چنان اهمیت داشت که متوکل را به فکر کنترل و نابودی آن انداخت و با تشکیل نیروهایی ویژه به دستگیری، شکنجه، حبس و شهادت برخی از وکلای امام علیه السلام در نقاط مختلف اقدام کرد؛ اما موفق نشد این شبکه گسترده را از میان بردارد.

 تبیین مقام شامخ امامت از طریق زیارات وادعیه

در زمان امام هادی علیه السلام اصل امامت باید معرفی می گردید؛ چون ائمه علیهم السلام و فضائل و جایگاه ایشان رو به فراموشی می رفت. امام هادی علیه السلام پدران و اجداد گرامی خود را با بیان زیارات معرفی می کردند. مجموعه این زیارات و ادعیه به عنوان یک دائرة المعارف شیعه به حساب می آید و در بردارنده دلایل بسیار استوار در حقانیت ائمه اطهار و اهل بیت علیهم السلام می باشد.

زیارت جامعه کبیره

این زیارت از مشهورترین ، برترین و شناخته شده ترین زیارات ائمه علیهم السلام است. شیعیان نسبت به خواندن آن بخصوص روزهای جمعه توجه خاصی دارند. شیخ طوسی در التهذیب و شیخ صدوق  در الفقیه آن نقل کرده اند. علامه مجلسی  در مورد صحت سند آن ـ که به درجه قطع رسیده ـ می گوید: «این زیارت دارای بهترین سند، عمیق ترین مفهوم، فصیح ترین الفاظ، بلیغ ترین معناو عالی ترین شأن است. امام هادی علیه السلام در این زیارت شاخصه ها و پایه های اصلی شیعه را بیان فرمودند.

زیارت غدیریه

این زیارت به زیارت امیرالمؤمنین در عید غدیر خم معروف است. در سالی که معتصم امام علیه السلام را از مدینه به سامرا فراخواند، ایشان به زیارت امام علی علیه السلام در نجف اشرف رفته و این زیارت را قرائت کردند که در ضمن آن یکصد و پنجاه منقبت از مناقب امام علی علیه السلام بیان فرموده و از برخی مشکلات سیاسی و اجتماعی که ایشان را آزرده کرده بود، سخن گفتند.

این زیارت از زیباترین، اصیل ترین، بدیع ترین و پربارترین زیارت هاست. در زمانی این زیارت توسط امام هادی علیه السلام قرائت شد که امامت به فراموشی سپرده شده بود. امام هادی علیه السلام در ضمن زیارت با ترسیم مظلومیت امام علی علیه السلام و هشدار به مردم، آنان را از خواب غفلت بیدار می کند.

شاگردان مشهور امام هادی

فضل بن شاذان: از متکلمان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری است.

 عبدالعظیم حسنی علیه السلام: از سادات جلیل القدری است که نسب شریفش به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد. او از نظر علمی و عقیدتی مورد تایید امام هادی علیه السلام بود.

علی بن مهزیار اهوازی:از فقها و محدثان و دانشمندان نامور شیعه و از اصحاب سه امام یعنی امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام می باشد.

علی بن جعفر همانی: وی مردی ثقه و دانشمند بود و وکالت امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام را بر عهده داشت

عثمان بن سعید عمروی:(عثمان بن سعید عمروی)او معتمد در نزد امام على‌النقى و امام حسن عسکری علیهماالسلام و وکیل ایشان در زمان حیات ایشان بود و اولین از نواب اربعه امام زمان (عج) است.

حسین بن سعید اهوازى: او یکی از یاران امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام می باشد. وی از مشایخ جلیل القدر روایتی بشمار می آید و روایات وی از اعتبار و شهرت خاصی در میان فقهای شیعه برخوردار است.

ایوب بن نوح: او وکیل امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام بود و روایات زیادی از امام هادی علیه السلام نقل کرده است. امام هادی علیه السلام در مورد او به عمرو بن سعید مدائنی فرمود: ای عمرو! اگر دوست داری به مردی از اهل بهشت بنگری به این مرد (ایوب بن نوح) بنگر

ابراهیم بن عبده نیشابورى: او از اصحاب امام هادى علیه السلام و پس از آن حضرت وکیل امام حسن عسکری علیه السلام در نیشابور بود

ابراهیم بن محمد همدانى

حسن بن راشد مکنی به ابوعلی

حسن بن علی ناصر

ابراهیم بن داود هاشمى یعقوبى

عمر آن حضرت حدود چهل سال ( ۴۱ سال و هفت ماه نیزگفته اند). از این مدت، شش سال و پنج ماه با پدرش و ۳۳ سال و چند ماه،امامنش بوده است.


توضیحات نگارنده-پیراسته فر:خلاصه ۴ نماینده«سفیر»امام زمان 

۱- عثمان بن سعید عمرى :مدت نمایندگی ۷سال(ازسال ۲۶۰  الی ۲۶۷)

۲- محمّد بن عثمانبن سعید: مدت نمایندگی ۷سال ( از۲۶۸ الی۳۰۵)فرزند اولین سفیرامام زمان است.

۳- حسین بن روح :مدت نمایندگی ۲۰سال (از۳۰۶الی۳۲۶)

۴- على بن محمّد سمرى :مدت نمایندگی ۳سال(از۳۲۶الی۳۲۹) آخرین سفیر امام(عج) است ، وى در نیمه شعبان سال ۳۲۹ درگذشت و با درگذشت او باب سفارت  بسته شد و غیبت کبرى آغاز گردید.

چهار نائب خاص امام زمان 


۱- عثمان بن سعید عمرى :مدت نمایندگی ۷سال(ازسال ۲۶۰  الی ۲۶۷)که منسوب به قبیله «بنى عمرو بن عامر» است و از نوجوانی افتخار خدمتگزارى به خاندان رسالت را داشت و از اصحاب و یاران امام هادى و حضرت عسکرى(علیهما السلام) به شمار مى رفت.

۲- محمّد بن عثمانبن سعید: مدت نمایندگی ۷سال ( از۲۶۸ الی۳۰۵)فرزند اوّلین سفیرامام زمان است.

۳- حسین بن روح :مدت نمایندگی ۲۰سال (از۳۰۶الی۳۲۶)حسین، ایرانی اهل ساوه«قم»و از بستگان محمّد بن عثمان(دوّمین سفیر امام) بود; وى موضوع سفارت را به فرمان امام به حسین بن روح واگذار نمود و در سال سیصد و بیست و شش درگذشت.

۴- على بن محمّد سمرى :مدت نمایندگی ۳سال(از۳۲۶الی۳۲۹) آخرین سفیر امام(عج) است ، وى در نیمه شعبان سال ۳۲۹ درگذشت و با درگذشت او باب سفارت  بسته شد و غیبت کبرى آغاز گردید.

قبر«علی بن محمد سمری» نائب چهارم در رصافه بغداد و غرب مدرسه «مستنصریه»، داخل بازار «کمالیات» قرار دارد،‌ مرقد علی بن محمد سمری دارای صحن و مسجد و مناره است.

سرداب سامرا

سرداب سامرا-ورودی حرم

سرداب سامرا-شبستان

سرداب غیبه

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:فاصله(ارتفاع)قبورتاسطح زمین ۶/۵(شش ونیم )مترمی باشد(ازکف ضریح تااجساد مطهر،شش ونیم مترفاصله است)،فاصله سرداب با مرقد امامین عسکریین(ع) حدود ۲۴(بیست وچهار) متر می باشد.
البته برای رسیدن به سرداب بایدازدالان مارپیچی عبورکردبا راه پله های متعدد.
لازم به ذکراست:راه قبورتا سرداب مسدوداست.

مرقد عسکریین

مدفن ۲امام ومادرامام زمان(عج) وحکیمه خاتون(دختر امام جواد)عمه امام حسن عسکری است.

توضیح مدیریت سایت-این عکس ازطرف زنانه گرفته شده،ازظرف مردانه برعکس است،سمتراست امام هادی وبعدامام عسکری وبعدنرجس خاتون ودرزیرپای امام حسن عسکری،حکیمه خاتون مدفون است.

البته قبوردیگرهم دراین مدفون هستند.

چرا آرزوی سردار سلیمانی در سامرا محقق نشد؟

سردارسلیمانی درسامرا

غبارروبی قبورعسکریین(علیهم السلام)توسط سردارسلیمانی

«سامرا» منزل پدری امام زمان

خطیبان وسخنرانان"ادب "رارعایت کنند"بی حرمتی ها"جمع شود

غیبت، تهمت، بدگویی و بدزبانی  جمع شود

 بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود « ادب»در سخن گفتن گسترش یابد.

ازفاطمه زهرا(س)یادبگیرید:انتقادکردولی توهین نکرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با انتقاد از مخدوش شدن ادب اسلامی در برخی محیط‌های رسانه‌ای و فضای مجازی، در توصیه مهم خود به مداحان و همه تریبون‌داران و رسانه‌ها، بر «حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن» تأکید و خاطرنشان کردند: بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی گسترش یابد.

رهبر انقلاب اسلامی صبح چهارشنبه، ٢٠ جمادی الثانیه ١٤٤٢(۱۵ بهمن ۱۳۹۹)در خجسته سالروز میلاد حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها، در نشست تصویری با جمعی از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام، حضرت صدیقه طاهره را تجسم عالی‌ترین مفاهیم اسلامی درباره زن، مادر و همسر دانستند و گفتند: در دیدگاه اسلامی قوی‌ترین پایه تربیت فکری و روحی انسان در کانون خانواده قرار دارد و در این کانون است که زمینه رشد واقعی زن در عرصه‌های مختلف فراهم می‌شود.

ایشان همچنین بر لزوم حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن و پرهیز از بدزبانی و بدگویی علیه یکدیگر در فضای رسانه‌ای و مجازی، تأکید کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تبریک میلاد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و بزرگداشت مقام زن و مادر و همچنین سالروز ولادت امام خمینی(ره) و دهه مبارک فجر، به ابعاد شخصیتی حضرت زهرا و نقش برجسته ایشان به‌عنوان دختر گرامی و غمگسار پیامبر اسلام(ص) و همچنین همسر و هم‌تراز حضرت علی(ع) و مادر چهار خورشید درخشان و سرسلسله نسل پیامبر عظیم‌الشأن اسلام اشاره کردند و گفتند: آن حضرت در دوران زندگی خود با فراز و نشیب‌ها، آزمون های بی‌نظیر و محنت‌های متعددی مواجه شدند اما در همه عرصه‌ها همچون همسرداری، مادری، مدیریت خانه، تربیت فرزندان، جهاد فی سبیل الله، امر به معروف و نهی از منکر، عبادت و بندگی خدا، و اخلاص در اوج بودند و نشان دادند یک زن می‌تواند به رتبه‌ی عالی عصمت برسد.

ایشان، حضرت زهرا و حضرت علی و فرزندان گرامی آنان را نمونه عالی یک خانواده اسلامی دانستند که الگوبرداری از همراهی، همدلی، اخلاص و مجاهدت آن بزرگواران می‌تواند جامعه اسلامی را به اوج برساند.

رهبرانقلاب اسلامی افزودند: برخی اوقات دل‌ها در بعضی از امور مضطرب می‌شوند اما نباید پریشان شوند زیرا رشحات آن مودّت و همراهی و مجاهدت‌های خالصانه اهل‌بیت در نظام جمهوری اسلامی نیز کاملاً مشهود است که فراگیری روحیه بسیجی، خدمات بی‌نام و نشان شهدای هسته‌ای، تلاش‌های گروههای جهادی و هزاران گروه جوان در عرصه‌های فرهنگی و علمی و همچنین صحنه‌ها و جلوه‌های زیبای گروههای پرستاری و پزشکی در قضیه کرونا، در واقع پیروی از همان نقشه جامع است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنانشان، مداحی را پدیده‌ای ویژه و منحصر بفرد خواندند و با اشاره به ترکیب این هنر از شعر، نغمه‌پردازی، رساندن سخن به اعماق جان مخاطبان با صدای خوش و همچنین برخورداری از عناصرِ اندیشه، عاطفه، اطلاعات معارفی، تاریخی و آگاهی‌های اجتماعی و جهانی، گفتند: موضوع کار مداح از عالی‌ترین موضوعات یعنی ستایشگری اهل‌بیت، و وظیفه او گسترش دادن الگوی زیست نبوی، علوی و فاطمی و ترویج اندیشه‌ها و درسهای آن بزرگواران است.

ایشان با توصیه مداحان به جدی گرفتن این وظیفه مهم، تأکید کردند: هیئت باید به شکل هیئت باقی بماند بنابراین قالب و شکل مداحی را حفظ کنید و نگذارید با استفاده از ابزارهای خارج از قالب مداحی، هیئت‌ها به محیطهای دیگر تبدیل شوند.

رهبر انقلاب اسلامی مداحان و شعرای اشعار مداحی را به استفاده از مطالب متقن و محکم و متین سفارش کردند و با انتقاد از مخدوش شدن ادب اسلامی در برخی محیطهای رسانه‌ای و فضای مجازی، در توصیه مهم و پایانی خود به مداحان و همه تریبون‌داران و رسانه‌ها، بر «حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن» تأکید و خاطرنشان کردند: بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی گسترش یابد.

از«فاطمه زهرا»الگوبگیرید:انتقادکرد واماتوهین نکرد

ایشان با اشاره به دو خطبه طوفانی حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر اعظم(ص) که در عین مضامین مهم و اعتراضی و اعلام خطر درباره انحراف از مفاهیم برجسته اسلامی، با کلمات محکم و متین و بدون بیان حتی یک کلمه توهین‌آمیز بیان شده است، افزودند: مکتب اهل‌بیت از مسائلی مانند قول بغیر علم، غیبت، تهمت، بدگویی و بدزبانی مبرّا است و شما مداحان نیز باید این معارف را در زبان و عمل به مردم تعلیم دهید.

مصداق سخن رهبرانقلاب به «هتاک»:برخورد یکی دو هفته قبل بعضی ها با دولت و رئیس جمهور کار غلطی بود.انتقاد غیر از هَتک حُرمت است. این کارها کار امثال امریکایی هاست./۳ آبان

محمدمهاجری گفت: اصلا به اصلاح رفتار تندروها امیدی ندارم. نه تنها امید ندارم بلکه یقین دارم که آنها مدتی صبر خواهند کرد تا آب ها از آسیاب بیفتند و باز شروع می کنند.اصلا جریان تندرو اگر بی ادبی و هتاکی نکند، نمی تواند به حیات خود ادامه دهد.

مهاجری:اکسیژن این جریان، «بی ادبی و هتاکی و دروغ و تهمت» است. شما اگر این موارد را از این ها سلب کنید، هویتی برایشان باقی نمی ماند. بنابراین آنها چون نمی خواهند بمیرند از رفتارهای غیراخلاقی کمک خواهند گرفت./

زاکانی:«استیضاح»- غیرانقلابی - ضدانقلابی بود؛ به این دلیل:سیاست‌های خصمانه شیطان بزرگ و سگ‌های ولگرد آن در منطقه نشان می‌دهد که کمر به بی‌دولت‌سازی کشورهای خط مقاومت غرب آسیا بسته‌اند و ما که این را می‌بینیم و درک می‌‎کنیم، باید با هوشیاری مانع هر گونه بستری برای نقشه‌های شوم آن‌ها شویم که این طرح ناخواسته منجر به پیاده سازی اهداف دشمن در منطقه می شد.

ناکارآمدی‌های موجود در مجلس، دولت و دستگاه قضا باید تغییر کند

دکترزاکانی بصورت مختصرمی نویسد:بنده در این جلسه، طرح استیضاح رئیس‌جمهور را در مقطع کنونی، غیر شرعی، غیر منطقی، غیر عُقلایی، غیر علمی، تک‌روانه و ضد سازوکارهای جمعی مجلس، غیر حرفه‌ای، خلاف مصالح حکمرانی، خلاف تجربه، سطحی، منفعلانه، غیر مردمی، تفرقه‌آفرین ، خلاف سبک مدیریتی و منطق امامین انقلاب اسلامی(امام ورهبری)، ضدامنیتی و بحران‌آفرین و‌ غیرانقلابی و ضدانقلابی دانستم که در ادامه استدلال‌های خود را به صورت تیتروار تقدیم می‌نمایم./خبرگزاری فارس،۳ آبان ۱۳۹۹