پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

آخرین لحظات عمرامام خمینی+عکس

​خاطرات دکترفاضل،دکترعارفی،همسرامام،احمدآقا،آیت الله خامنه ای،هاشمی رفسنجانی،موسوی خوئینی ها وسیدرحیم میریان راازآخرین ساعات عمرامام راخواهیدخواند.

لحظات آخر..عمرامام خمینی...۲۳ : ۲۲دقیقه شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸...

«دکتر حسن عارفی» پزشک حضرت امام، وقایع آخرین روز حیات امام را در بیمارستان را چنین توصیف کرده است:

از بامداد شنبه  ۱۳ خرداد ۱۳۶۸(٢٨ شوال ١٤٠٩) فشار خون حضرت امام خمینی شروع به سقوط کرد و خواب آلودگی شدت گرفت. در ساعت ۵ صبح با وجود آنکه درجه حرارت ۳۶ درجه سانتیگراد بود ولی امام عزیز احساس سرما می کردند.

در ساعت ۱۴ : ۰۹ دقیقه صبح روز شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ امام  مبتلا به تپش قلب، بی حالی، ضعف، پایین افتادن تدریجی فشار خون شریانی شدند.

در ساعت ۱۰ صبح اقدامات لازم توسط «دکتر سیم فروش» انجام شد و به علت مشکل ترشحی کلیه از آقایان «دکتر قدس» و «دکتر رهبر» خواسته شد تشریف بیاورند. 

فشار خون با وجود تجویز سرم و آلبومین و عدم دفع و ترشح ادرار به تدریج پائین تر می آمد.

حضرت امام کمی خواب آلوده ولی کاملاً  هوشیار بودند.

ضربان قلب در ساعت۴۶ : ۱۵ به قرار زیر سریع و نامنظم بود. و این فروغ دلها در افق آمال به خاموشی می گرایید.

سقوط تدریجی فشار خون شریانی و نامنظم و سریع شدن ضربان و عدم جواب مناسب به درمان دقیق وخامت حال حضرت امام را نشان می داد و هر لحظه انتظار حادث شدن فاجعه ای دردناک می رفت. به همین دلیل افراد تیم پزشکی ثابت و برادران جراح و پرستاران عزیز با مجهزترین و مدرن ترین امکانات پزشکی در کنار تخت امام عزیز حاضر برای انجام اقدامات پزشکی لازم ایستاده بودند، که ناگهان در ساعت ۵۸ : ۱۵ دقیقه انتقال الکتریسیته از دهلیز به طرف بطن متوقف شد و به دنبال آن به فیبریلاسیون بطنی منجر و فشار خون به صفر رسید.

در ساعت  ۵۸ : ۱۵ مطابق نوار قلبی ، قلب از حرکت باز ایستاد ولی با آمادگی کامل تیم پزشکی با الکتروشوک های مکرر و با قرار دادن پیس میکر خارجی روی قفسه صدری (باطری) و گذاشتن لوله داخل مجرای تنفس و متصل کردن به دستگاه تنفس مصنوعی موقتاً ضربان قلب و تنفس ولو مصنوعی شروع به کار کرد. ولی امام عزیز ما بیهوش بود.

در ساعت ۱۰ : ٢٢ «پیس میکر »کار می کند، ولی عضله قلب در مقابل تحریکات آن منقبض نمی شود.

آخرین ضربه قلب امام خمینی

 ساعت ۱۰ : ٢۳ دقیقه.....شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸(٢٨ شوال ١٤٠٩)

«دکتر ایرج فاضل»، یکی از اعضای تیم پزشکی می گوید: « در ساعت سه بعدازظهر، ایست قلبی پیش آمد و قلب از کار ایستاد. با ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی، قلب را دوباره به کار انداخته و لوله تنفسی گذاشتیم و از طریق دستگاه، تنفس مصنوعی دادیم... اما امام تقریباً بیهوش بودند... این کیفیت ادامه داشت تا اینکه...

فشار خون که به تدریج سقوط می‌کرد، به پایین‌ترین حد خود رسید...»

«حاج سید احمد خمینی» می گوید: «ساعت‌های آخر عمر ایشان من می‌دانستم که یکی دو ساعت دیگر، ایشان به خداوند می‌پیوندند.

 من می‌دانستم و دکترها ولی به هیچ کس نمی‌گفتم. جراتش را نداشتم. هر وقت به یاد سختی‌های جسمی که درد زیاد داشتند و همه‌اش صبر می‌کردند و آخ نمی‌گفتند می‌افتم، سخت متاثر می‌شوم.»

 همسر امام خمینی (خانم خدیجه ثقفی)می گوید: عصر بافهمیه جان(زهرا مصطفوی)به دیدن آقا(امام خمینی) رفتم. پرسیدم: «حال‌تان چطور است؟» نگاهی پرغم به صورت من انداختند و هیچ جوابی ندادند و چشم‌هایشان را بستند.دو مرتبه صدایش زدم و گفتم: «آقا... آقا...» باز گوشه چشمی به من انداخت و نگاهی کرد. اما حرفی نمی‌توانست بزند و مجدداً چشم‌ها را روی هم نهاد.

چند دقیقه بیشتر نتوانستم بمانم چون تعدادی از آقایان آمده بودند. روزهای دیگر هم هر روز رفتم اما صبح روز آخر وقتی او را دیدم، به من نگاهی کرد و گفت: «دعا کن بروم» و چشم هایش را بست و به نظرم رسید، به خواب رفت.آن روز حالشان خیلی بد بود. 

من نگران شدم. ظهر به بیمارستان رفتم و به فهیمه گفتم: آقا خوب‌بشو نیست. حال آقا روز به روز بدتر می‌شود. «فهیمه»(زهرامصطفوی) هم گفت: بله من هم همین‌طور می‌فهمم.

امام چگونه دلهره پزشکان را به آرامش تبدیل می کرد؟

آن روزها همه اهل خانه، نگران امام  بودند و کاری از دست هیچ کس ساخته نبود. ما تنها کارمان سر زدن به بیمارستان و سپس مشغول دعا برای آقا بودیم. در آن روز ظهر، آقا چند کلمه‌ای صحبت کرد و بعضی مسائل را گفت. سپس نگاهی به همه انداخت و گفت: «بروید، بروید می‌خواهم بخوابم.» 

از راست: زهرا مصطفوی(فهیمه)همسرِمحمودبروجردی، زهرا اشراقی(نوه امام و همسر محمدرضا خاتمی)، فاطمه طباطبایی(همسرحاج احمدآقا خمینی)

 ما همه از اتاق بیرون آمدیم اما زهرااشراقی (دخترصدیقه مصطفوی دختر ارشد امام خمینی+ آیت الله شهاب الدین اشراقی) کناری ایستاد و آنجا ماند.

آقا(امام خمینی) هم چشم‌ها را روی هم گذارد و خوابید. غروب رفتم دیدم که نفس‌های آقا به تلاطم افتاده است. دست ایشان را گرفتم. دست‌ها یخ کرده بود.

«خدیجه موثقی»(ایران قدس) همسرامام خمینی(متولد۱۲۹۲ – متوفی ۱ فروردین۱۳۸۸) درادامه می گوید:به دکتر عارفی گفتم: «مثل اینکه زحمت‌های شما و دعای ما و بقیه همگی بی‌نتیجه شده است.» دکتر هم نبض آقا را گرفت و با سرتکان دادن، مرا تصدیق کرد...»

«آیت‌الله هاشمی رفسنجانی‌»می گوید:  «‌ساعت سه بعدازظهر(شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) احمد آقا تلفنی اطلاع داد که حال امام وخیم شده و خواست با سایر رؤسای قوا سریعاً به جماران برویم...

 خودمان را با عجله به جماران رساندیم. لحظات آخر تنفس طبیعی بود. امام به زحمت نفس می‌‎کشیدند. فقط یک بار چشم باز کردند و بستند و این آخرین نگاه شان بود.

ائتلافی با حضور آیت‌الله خامنه‌ای و هاشمی + سند

دکترها با عجله قلب را با ماساژ و شوک برقی و باتری و ریه را با تنفس مصنوعی به کار انداختند. تا ساعت ۱۰:۲۰ شب، ایشان را به این صورت نگاه داشتند، ولی دیگر مغز کار نمی‌کرد. فقط یک بار اطلاع دادند که تنفس، طبیعی شد ولی زود این وضع تمام شد...

آقای هاشمی رفسنجانی درادامه می گوید:شیون از داخل خانه و بیمارستان و سپس بیرون خانه بلند شد. حضار را دعوت به صبر کردم و برنامه را برای آنها توضیح دادم. پذیرفتند و آرام گرفتند و قرار شد.

خاطره منتشر نشده آیت الله موسوی خوئینی‌ها از روز رحلت امام

«آیت الله  موسوی خویینی‌ها»می گوید: نوبت بعدازظهر جلسه بازنگری قانون اساسی بود؛ هنوز ننشسته بودم و جلسه تشکیل نشده بود که خبر رسید حال حضرت امام خوب نیست. خودم را به جماران رساندم.

عصرشنبه(۱۳ خرداد ۱۳۶۸)٢٨ شوال ١٤٠ بود و «سران-مسئولین عالیرتبه- نظام» رسیده بودند(حضورداشتند).

روایت مشکوک موسوی‌خویینی‌ها و سرخ‌های مسلمان از امام موسی صدر

کف حیاط کوچک بیمارستان فرشی پهن شده بود. آقایان خامنه‌ای، هاشمی، موسوی اردبیلی، مهندس موسوی، مشکینی، کروبی، احمد آقا (و شاید دو سه نفر دیگر که الان به خاطرم نمی‌رسند) نشسته بودند.

«دکتر فاضل» وضعیت بیماری امام را گزارش می‌داد.

سرانجام دکتر فاضل گفت حضرت امام حداکثر تا هشت ساعت دیگر میهمان شما هستند.

 «آقای خامنه‌ای فرمودند وقتی امام وارد فرودگاه شدند، یک نفر به من گفت که ایشان ۱۰ سال رهبری(حکومت) می‌کنند» - والله یضاعف لمن یشاء - (من چون نزدیک ایشان نبودم شاید بعضی از کلمات را به دقت نقل نکرده باشم)

اولین موضوع گفت‌وگو این بود که محل دفن کجا باشد؟

احمد آقا گفتند من محلی را نزدیک قم در نظر گرفته‌ام و درباره آن توضیح دادند. حاضران آن محل را مناسب ندانستند. یک نفر «زمین قلعه‌مرغی» را پیشنهاد کرد (شاید مهندس موسوی). آنجا هم پذیرفته نشد. سرانجام دولت مکلف شد چند نقطه در تهران و حاشیه تهران را شناسایی و گزارش کند.

جایی که نشسته بودیم محل رفت‌وآمد افراد خانواده امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد می‌کردند.

آقایان به داخل یکی از اتاق‌های جنب بیمارستان راهنمایی شدند و دور هم نشستند.

پزشکان هم نومیدانه در داخل بیمارستان همچنان بر بالین امام تلاش می‌کردند. در این نشست،

آقایان (صادق)خلخالی، (آیت الله)محمدی گیلانی، (ایت الله محمد)مومن و شاید «طاهری خرم‌آبادی »هم بودند، 

ولی  «احمد آقا »همراه پزشکان بر بالین امام بود.

صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد، پس از مقداری سکوت، آقای محمدی گیلانی به جناب آقای خامنه‌ای گفتند چرا خود شما نباشید و دو سه جمله هم در تایید پیشنهاد خود گفتند که متاسفانه در خاطرم نمانده است. آقای خامنه‌ای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند «خواهش می‌کنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید».

آقای«محمد مومن »گفتند که حضرت امام درباره آقای (آیت الله حسینعلی)منتظری فرموده‌اند که رهبر نمی‌توانند بشوند، ولی نفرموده‌اند که عضو شورای رهبری هم نمی‌توانند باشند؛ بنابراین، چه اشکالی دارد که «شورای رهبری» متشکل از ایشان و دو نفر دیگر که از جهت مدیریت و سیاسی صلاحیت دارند تشکیل شود؟ این پیشنهاد، اگر هم طرفداری داشت،

قسمت سوم خاطرات همسر امام خمینی از بیماری ایشان‌‌‌

اما اکثر حاضران با آن مخالف بودند. یک نفر هم آقای(آیت الله محمدرضا) گلپایگانی را پیشنهاد کرد که به خاطرم نمی‌رسد چه کسی بود و چون اطمینان ندارم، بهتر است بگویم خودم این پیشنهاد را دادم! این پیشنهاد هم هیچ طرفداری نداشت. گفته شد (در خاطرم نیست چه کسی اولین بار مطرح کرد) که شورای رهبری متشکل از آقایان خامنه‌ای و هاشمی که از جهت سیاسی و مدیریت مورد قبول همه هستند، به‌ علاوه یک نفر از میان آقایان موسوی اردبیلی و مشکینی تشکیل شود؛ پس از گفت‌وگوی کوتاهی، همه این پیشنهاد را پذیرفتند.

در همین لحظات بود که آقای «سیدرحیم میریان» از خدمتکاران دفترامام خمینی و با بغض و گریه فریاد زد « کار تمام شد».

« آیت الله سید موسوی خویینی‌ها »درادامه می گوید:من متوجه نشدم که آقایان حاضر که همه از رجال و شخصیت‌های کشور بودند، چگونه از اتاق به بیرون ریختند و به سمت اتاق محل بستری رفتند. تنها در خاطرم مانده است که جناب آقای خامنه‌ای داخل حیاط نشسته بودند و به تنه درختی تکیه داده بودند و با همه وجود گریه می‌کردند.

«دکترسیدحسن عارفی» پزشک و همدم یازده سال حضور امام خمینی   در ایران :‌ وقتی امام  فوت کرد، همه گرد امام بودند. من، فرزندان، خانواده و همه بودند. همه ناراحت بودند، آن موقع آقایان خامنه‌ای، رفسنجانی، میرحسین موسوی و آقای موسوی اردبیلی بودند. دوستان دفتری و خانواده، مرحوم حاج احمد آقا حضور داشتند. مسوولین دیگر هم بودند.

دکترعارفی درادامه می گوید:ما کارهایمان را در لحظات آخر انجام می‌دادیم و افراد هم برای ملاقات می‌آمدند. در همان ایامی که امام مریض بود، آقای رفسنجانی و خامنه‌ای و فکر می‌کنم آقای موسوی و اردبیلی آمدند و هر چهار نفر که مسوولین جاهای مختلف بودند، خدمت امام رسیدند، امام به آنها گفت «با هم باشید کسی نمی‌تواند به شما غلبه کند»، یعنی اتحاد را به آنها متذکر شدند. هر جمله امام پند بود. این اتحاد می‌تواند در منزل یا در کار یا در مملکت باشد.

خاطره منتشرنشده رهبر انقلاب از روزهای آخر عمر امام خمینی

«آیت الله خامنه ای»ازروزهای آخرعمرامام خمینی اینگونه روایت می کند:حاج احمد آقا گفت بیایید، مسئله‌ی مهمّی است که درباره‌ی آن صحبت کنیم. رفتیم آنجا. دکترهای قلب که حول‌وحوش امام بودند _ همین آقای دکتر عارفی و دیگر دکترهای ایشان _ آمدند و گفتند وضع امام ازلحاظ قلبی خوب نیست و قلب ایشان خیلی نارسایی و کم‌کاری دارد و می‌شود قلب امام را احیا کرد و مثلاً عمر زیادی به ایشان داد و بنابراین باید روی قلب ایشان عملی انجام بدهیم.

«آیت الله سیدعلی خامنه ای»می گوید: ما آن شب جلسه‌ی طولانی‌ای نسبت به این قضیّه داشتیم. دکترها بودند، ماها هم که آن زمان‌ها دور هم جمع می‌شدیم بودیم.

من، آقای هاشمی، آقای موسوی اردبیلی و احتمالاً آقای مهندس موسوی.

دکترها می‌گفتند اگر امام عمل نکند حدّاکثر شش ماه زنده می‌ماند.

بعضی‌ها معتقد بودند که امام عمل کند. بعضی دیگر می‌گفتند اگرچه عمل خطر دارد امّا یک راه عاقلانه و قابل‌قبول است. اگر بعداً از خودمان سوال کنیم که امام را می‌شد عمل کرد، چرا عمل نکردیم، هیچ جوابی پیش خودمان نداریم.

بالاخره در آن جلسه فکر غالب این شد که امام عمل بکند. خُب، حالا ما که تصمیم‌گیر نبودیم، خود امام تصمیم‌گیر بود.حاج احمد آقا همان شب یا روز بعد یا شب بعد آن آمد و گفت امام قرص و محکم گفته‌اند: «من عمل نمی‌کنم. دکترها بگویند، آقایان بگویند هم عمل نمی‌کنم.».

«آیت الله خامنه ای» می گوید:یک شب خدمت امام رفتیم. آن شب برای این قضیّه نرفته بودیم بلکه جلسه‌ی رؤسای سه قوّه بود و وقتی جلسه منزل حاج احمد آقا می‌افتاد امام هم می‌آمدند و شرکت می‌کردند. امام آمدند و من ناگهان به ذهنم رسید که چیزی به امام بگویم. به امام گفتم: «من معتقدم جسم شما از سنّتان جوان‌تر است. شما در این سن که الان هستید، ریه‌هایتان سالم است، معده‌تان سالم است، خونتان مشکلی ندارد و سالم است، گوشتان سنگین نیست، چشمتان ضعیف نیست، راه که میروید زانوهایتان نمیلرزد؛ هیچ مشکلی ندارید. این جسم از این سن بیست سال جوان‌تر است. فقط یک اشکال کوچک وجود دارد و آن اینکه قلب شما نمی‌تواند این جسم سالم را درست اداره کند. اگر فرض کنیم که عمل جرّاحی با درصد قابل‌قبولی از «نَجاح »و موفّقیّت روی این قلب انجام بگیرد تا این امکان به این جسم داده بشود که برای امّت اسلامی بیست سال دیگر کار کند، نظر شما چطور است؟.

«آیت الله خامنه ای»درادامه می گویند: این حرف، عجیب اثری روی امام گذاشت. حرف خیلی برای ایشان تازه بود. پیدا بود. دیدم ایشان همین‌طور ماندند و جوابی ندارند.

حاج احمد آقا خیلی خوشحال شد از اینکه دید مثل اینکه آثار قبول در امام پیدا شده.

امامی که قرص و محکم می‌گفت عمل قلب نمی‌کنم، پیدا بود که دیگر به آن قرص و محکمی نیست.

«آیت الله خامنه ای»می گویدکه امام خمینی -بعداظهاراتم- گفتند «حالا ببینیم».

ما خاطرجمع شدیم که امام(خمینی) آماده شده‌اند برای اینکه عمل(جراحی) کنند.

امامدّتی گذشت، ظاهراً نظر دکترها عوض شد و عمل بالاخره از آن فوریّت افتاد.

رئیس جمهوروقت ازآن ایام روایت می کند:یک بار حاج احمد آقا مجدّداً گفت که یک جلسه‌ای بگذارید راجع به امام. ما فکر کردیم که همین مسئله‌ی عمل قلب امام است. دیدم حاج احمد آقا خیلی ناراحت و متأثّر است.

 حاج احمد آقاگفت :دکترها تشخیص داده‌اند که امام سرطان دارد.

گفتیم چه اتّفاقی افتاده؟ معلوم شد که در همین یکی دو روزه امام علامتی دیده‌اند و به دکتر گفته‌اند و دکتر گفته باید فوراً معده را معاینه کنیم و بالاخره به این نتیجه رسیده‌اند که سرطان است.

آیت الله خامنه ای می گویدکه حاج احمدآقاپرسید: حال چه‌کار کنیم؟ عمل کنیم یا نکنیم؟

من گفتم حالا به خود امام گفته‌اید یا نه؟

آیت الله خامنه ای می گوید:ظاهراً هنوز به خود امام نگفته بودند که چنین چیزی هست. شاید هم خود امام حدس زده بودند.

از آن روز تا وقتی‌که امام رحلت کردند، بیست روز هم نشد. هفت هشت روزی از آن روز بیشتر نگذشت که قرار شد امام را عمل کنند.

امام جمعه تهران می گوید: آن روز صبحی که بنا بود امام را عمل بکنند، من خیلی ناراحت و منقلب و متأثّر بودم که نتیجه‌ی این عمل چه می‌شود. تفأّلی به قرآن زدم.

آیت الله خامنه ای می گوید:چون آقا مصطفی و آقا مجتبی(فرزندان) خیلی جوانهای باخدایی بودند من به دعای آنها خیلی اعتقاد داشتم. حیفم آمدکه امام را از دعای این جوانهای سالم و صالح و خوب محروم کنم،فلذا (آن۲را)خواستمشان. آهسته به آنها گفتم :ممکن است فردا برای امام یک قضیّه‌ای پیش بیاید، جرّاحی‌ای باشد، امشب(سرنمازشب) حتماً برای امام دعا کنید.

روز سه شنبه، ۲ خرداد ۱۳۶۸ عمل جرّاحی معده‌ی امام با موفّقیّت انجام شد و دفتر امام، طیّ اطّلاعیّه‌ای ضمن اعلام خبر این جرّاحی، حال ایشان را رضایت‌بخش توصیف کرد. حاج احمد آقا خمینی دو روز پس از عمل، با صداوسیما گفتگو کرد و به تشریح جریان عمل امام پرداخت: «یکی دو روز پیش در دستگاه گوارش امام خون دیده شده بود. پزشکان معالج پس از مشورتهای لازم به این نتیجه رسیدند که برای بهبود سریع و بهتر ایشان باید عمل جرّاحی انجام شود. مسئله را با ایشان در میان گذاشتند، ایشان هم قبول کردند و فرمودند هرچه صلاح میدانید انجام دهید. در پی این قضیّه، با فراهم شدن مقدّمات کار صبح سه‌شنبه عمل جرّاحی انجام شد که بحمدالله بسیار خوب انجام شده و در آینده وضعیّت امام بهتر هم خواهد شد.

جمعه، ۵ خرداد ۱۳۶۸، آقای هاشمی رفسنجانی(قبل ازعزیمت برای مصلی) نزد امام رفت و از ایشان خواست اگر پیامی برای مردم دارند بگویند. امام فرمود: «از قول من به مردم سلام برسانید و بگویید دعا کنید که خدا من را بپذیرد، دعا کنید که خدا من را ببرد.».

آیت الله خامنه ای می گوید:وقتی آقای هاشمی سخن امام را با حاج احمد آقا در میان گذاشت و گفت بیان آن مردم را ناراحت خواهد کرد، حاج احمد آقا آن را با امام مطرح کرد. امام فرمود: «خیلی خُب. اگر می‌بینید مردم ناراحت می‌شوند، بگویید اگر ان‌شاءالله خوب شدم و بیرون آمدم، خودم جواب محبّتهای شما را می‌دهم.».

 آقای هاشمی همین جمله امام را در خطبه‌های نماز جمعه بیان کرد.

آیت الله خامنه ای درپایان می گویدامام در آخرین روزهای حیات خود، نگران این بودند که کار بازنگری قانون اساسی در زمان حیات ایشان تکمیل نشود و لذا در همان ملاقات به آقای هاشمی فرمودند: «تا من زنده‌ام بازنگری قانون اساسی را تکمیل کنید.»./پایان خطره ایت الله خامنه ای.

شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸«سیدرحیم میریان»ازخاطرات آن روزمی گوید:برادران گفتند، حضرت امام حالشان ‏‎ ‎‏از ساعت یک بامداد این طور شده و مرتب تشنه می‌شوند و خوابشان ‏‎ ‎‏نمی‌برد. من بالای سر امام ماندم و دیدم مرتب احساس عطش دارند. ‏‎ ‎‏حالت عجیبی داشتند و لحظه به لحظه مقداری آب به امام می‌دادیم.‏

‏‏ساعت شش صبح از امام درخواست کردم که آقا اجازه بدهید شربتی ‏‎ ‎‏به شما ‏‏بدهم. فرمودند: نمی‌توانم بخورم.عرض کردم: آقاجان پس اجازه ‏‎ ‎‏بدهید یک لیمو شیرین برایتان آب بگیرم. اجازه دادند. بلافاصله یک لیمو ‏‎ ‎‏شیرین آب گرفتم ‏‏و حضرت امام مقداری از آن را خوردند و می‌خواستند ‏‎ ‎‏بقیه‌اش را نخورند که من اصرار کردم و بقیه‌اش را نیز میل کردند.‏

‏‏ساعت هشت صبح یکی از برادر‌ها به حضرت امام صبحانه داده بود ‏‎ ‎‏که حالت استفراغ به حضرت امام دست داده بود و برگردانده بودند.‏

‏‏ساعت بیست دقیقه به یازده حضرت امام وضو گرفتند و فرمودند ‏‎ ‎‏می‌خواهم نماز بخوانم. آقای انصاری گفت: آقاجان زود است، شما‏‎ ‎‏مقداری استراحت کنید، من ساعت ۱۲ خدمت شما می‌آیم. امام فرمودند: ‏‎ ‎‏خیلی خوب، کمی نیم خیز رو به قبله دراز کشیدند و شروع کردند به ‏‎ ‎‏خواندن نماز‌‌های مستحبی. بعد از ساعت یک که نماز‌‌های مستحبی و ‏‎ ‎‏واجب امام تمام شد به من فرمودند: برو خانواده را بگو بیایند.‏

خادم بیت امام خمینی  می گوید:‏‏خانواده امام راخبر کردم و آنها بالا سر امام آمدند و چون دست امام ‏‎ ‎‏به علت وجود سُرم در دست من بود تمام این لحظات را در کنارشان ‏‎ ‎‏بودم.

آنها حال امام را پرسیدند و آقا فرمودند: من خوبم و لیکن مثل ‏‎ ‎‏اینکه کم‌کم وقت مفارقت فرا می‌رسد. اعضای خانواده، نوه‌ها و حاج ‏‎ ‎‏احمد آقا بالای سر امام بودند. حاج احمد آقا گفتند: آقاجان اینها از ‏‎ ‎عوارض بعد از عمل است و ان‌شاءالله خوب می‌شوید، این عوارض ‏‎ ‎‏برطرف می‌شود، امادیگر نتوانست حرفش را ادامه دهد. بغض گلوی او ‏‎ ‎‏را گرفته بود و همراه با گریه پیشانی امام را بوسید و از کنار امام رفتند.‏

میران می گوید:‏‏دوباره حضرت امام از من خواستند خانواده را بگویم بیایند. آنها‏‎ ‎‏آمدند. امام اندکی با آنها صحبت کردند و چون دکتر‌ها گفتند اطراف را‏‎ ‎‏خلوت کنید آنها رفتند.‏‏‏دقایقی بعد حضرت امام فرمودند آقایان را بگویید بیایند.

آقایان ‏‎ ‎‏توسلی و صانعی و آشتیانی آمدند و مدت کوتاهی با امام صحبت کردند. ‏‎ ‎‏آنها از اتاق خارج شدند.

حضرت امام فرمودند: آقای صانعی را بگویید ‏‎ ‎‏بیاید.در همان حال به من فرمودند شما هم بروید بیرون.

امام اندکی با‏‎ ‎‏آقای صانعی صحبت کردند.‏‏‏آقای حسن صانعی دقایقی بعد از اتاق خارج شده و به من گفت شما برو ‏‎ ‎‏داخل.

من وارد اتاق شدم. حضرت امام اندکی حالت معده‌درد داشتند. ‏‎ ‎‏به من فرمودند مقداری شکمم را بمال. شروع کردم به مالیدن شکم ‏‎ ‎‏حضرت امام.

سیدرحیم می گوید:عرض کردم آقاجان می‌ترسم بخیه‌ها پاره شود یواش ‏‎ ‎‏می‌مالم.

امام فرمودند : نه، محکم بمال، نترس، بخیه‌ها خوب شده‌اند ‏‎ ‎‏ناراحت نباش.

مقداری شکم و کمی هم شانه‌‌های حضرت امام را مالیدم ‏‎ ‎‏که فرمودند« بس است».‏

میران می گوید:‏‏دست امام در دست‌‌های من بود و آقایان دکتر‌ها هم اطراف ایستاده ‏‎ ‎‏بودند. ناگهان فشار خون آقا پایین آمد. دکتر‌ها مرتب سوزن و سرم ‏‏اضافه ‏‎ ‎‏کردند که فشار را بالا ببرند.

ساعت ۳ بعدازظهرشنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ بود که حضرت امام ‏‎ ‎‏سوال کردند ساعت چند است. مثل اینکه می‌دانستند عمرشان چه ساعتی ‏‎ ‎به پایان می‌رسد و لحظه شماری می‌کردند.

گفتم آقاجان ساعت ۳‎ ‎‏بعدازظهر است. یک ربع بعد ناگهان حالت عجیبی به امام دست داد که ‏‎ ‎‏احساس کردم بیهوش شدند. دکتر‌ها شروع کردند به شوک قلبی بر امام ‏‎ ‎‏وارد کردن و بعد از مدت کوتاهی بحمدلله نفس حضرت امام برگشت و ‏‎ ‎‏یک خوشحالی موقتی به ما دست داد.

در آن لحظاتی که به امام شوک ‏‎ ‎‏وارد می‌شد چون دست امام در دست‌‌های من بود احساس برق گرفتگی ‏‎ ‎‏می‌کردم. دکتر‌ها گفتند دستت را بردار و من فهمیدم که علت برق ‏‎ ‎‏گرفتگی همان شوک قلبی بوده است.‏

‏‏حول و حوش ساعت پنج امام را به اتاق عمل بردند که ببینند خونی ‏‎ ‎‏لخته نشده باشد که جواب منفی بود و بحمدلله مشکلی نبود.‏

‏‏ساعت هفت شب بود که حال حضرت امام بد شد و دیگر سرم و ‏‎ ‎‏سوزن در بدن حضرت امام وارد نمی‌شد یا به کندی داخل می‌شد.‏

‏‏در آن وقت یکی از دکتر‌ها آمد و شروع کرد به گریه کردن و از من ‏‎ ‎‏خواست به عنوان پدر شهید برویم و شفای امام را از خدا بخواهیم. در ‏‎ ‎‏این هنگام همگی ‏‏شروع کردیم به گریه کردن که یکی از نوه‌های حضرت ‏‎ ‎‏امام آمد و گفت شما باید به دکتر‌ها روحیه بدهید تا بتوانند کارشان را به ‏‎ ‎‏بهترین نحو انجام دهند. در آن لحظه دکتر‌ها جلسه‌شان را ‏‏در اتاقی گرفتند ‏‎ ‎‏و تمهیداتی اتخاذ کردند.‏

‏‏ساعت ده شب درجه فشار پایین آمد. دکتر‌ها آماده بودند برای ماساژ ‏‎ ‎‏قلبی، در آن حالت از دکتر عارفی پرسیدند که چه کنیم. دکتر عارفی ‏‎ ‎‏گفت هر کاری از دستتان بر می ‌آید انجام دهید. آقا را ماساژ دادند.

ساعت ‏‎ ‎‏حدود ده و بیست دقیقه بود که حاج احمد آقا آمدند و گفتند ‏‏چه‏‎ ‎‏می‌کنید،دکتر‌ها گفتند آقا را ماساژ قلبی می‌دهیم.

حاج احمد آقا از دکتر عارفی ‏‎ ‎‏پرسید: فایده‌ای هم دارد که اینهمه به امام صدمه می‌زنید؟.

دکتر عارفی ‏‎ ‎‏پاسخ داد: نه آقاجان، فایده‌ای ندارد.

ساعت۲۳ : ۲۲دقیقه شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸«سیدرحیم میران» می گوید:‏‏در این هنگام حاج احمد آقا فرمودند پس این ‏‏کار‌ها را نکنید و امام را‏‎ ‎‏صدمه نزنید. وقتی که دکتر‌ها دست کشیدند مثل این بود که امام هزار ‏‎ ‎‏سال است که از دنیا رفته‌اند.‏

میریان کیست

سیدرحیم میریان: در اول جنگ من کردستان بودم؛ تقریباً هشت ماه سنندج بودم، بعد عضو سپاه شدم و حدود یک سال در سپاه اصفهان خدمت کردم؛ مدتی از این یک سال را به عنوان محافظت از امام جمعه موقت اصفهان، شیخ اباصالح روحانی، از سوی آقای طاهری و سپاه مأمور شدم؛ به ما گفتند باید دوره عقیدتی بگذرانید، طی گذراندن دوره عقیدتی از دفتر آقای طاهری تماس گرفتند که من گفتم نمی‌توانم نزد ایشان بروم چون سپاه اجازه نمی‌دهد چرا که دوره عقیدتی من کامل نشده است.

سردار کاظمی با پادگان تماس گرفت و دستور آزاد کردن ما را صادر کرد تا به نزد آیت‌الله طاهری بروم؛ من نزد ایشان رفتم، با آیت‌الله طاهری بسیار مأنوس بودم، عقد برادری بین ما جاری‌شده است و سال‌های سال روابط خانوادگی داشتیم. آیت‌الله طاهری به من پیشنهاد آمدن به جماران تهران را داد؛ من با شوق اعلام آمادگی کردم؛ نامه‌ایی به من داد و گفت همراه چند تن از پاسداران به تهران نزد حاج احمد آقا بروید؛ من آن شب بار سفر را به قصد تهران بستم؛ صبح در 3 راه جماران گفتیم با حاج احمد آقا کار داریم، با ایشان تماس گرفتند و اجازه ورود ما را دادند.

وقتی حاج احمد آقا نامه را گرفتند، گفتند همین‌جا بمانید یعنی در همین دفتر بمانید تا بگویم چه کنید؛ یکماه در دفتر ماندیم؛ بعد از چند ماه چند نفر از طرف آقای مشکینی از قم آمدند و چند نفر از طرف آقای موسوی تبریزی از تبریز، چند تن از مشهد از سوی آقای طبرسی آمدند؛ در مجموع ۱۷ نفر شدیم.

حاج احمد آقا به ما گفتند حق ندارید به کسی حتی به سپاه بگویید برای چه کاری اینجا آمدید؛ باید در اینجا مخفی بمانید؛ به‌جز حاج‌آقا سراج که با حاج احمد آقا مشورت داشتند کسی از حضور ما اطلاع نداشت؛ ما باید به‌طور مخفی دور بیت امام خمینی گردش کنیم و مراقبت کنیم، با موتور کوچه‌ها را بررسی کنیم، رفت و آمدها را چک کنیم. برای سپاه مشکل بود که یکباره ۱۷ نیرو در دفتر امام خمینی  حاضر شوند و نزدیک‌ترین افراد به امام خمینی باشند و آنها اطلاعی نداشته باشند؛ اتاق بالای حسینیه را به ما دادند و گفتند که برای خواب و ... اینجا باشیم تا کم‌کم ۲ اتاق در خسروشاهی ساختند و بچه‌ها را به آنجا انتقال دادند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:بعضی ازعکسها،مربوط به روزآخرویاساعات آخرعمرامام نیست.

برای اطلاعات بیشتربه «این لینک »مراجعه کنید:

سرطان-بیماری امام خمینی بود +چگونه تشخیص سرطان داده شد+آخرین روزهای عمرامام

و

دوران بستری امام خمینی دربیمارستان/خاطرات پزشکان تیم درمان+بیماری امام؟

ظلم وجفای شورای نگهبان به کاندیدا" براساس گزارش کذب"جبران کنند

​شورای نگهبان درجواب رهبرانقلاب بیانیه صادرکرد:مابه کاندیداها«ظلم وجفانکردیم»هیچ تغییری دراسامی کاندیداهانمی دهیم

نقش دکترعلی لاریجانی در«انعقادقرارداد۲۵ ساله» ایران وچین..

نسبتهای خلاف واقع داده شد که بعداً  ثابت شد آن گزارشها غلط و خلاف است«شورای نگهبان»جبران کند.

آیت الله خامنه ای:بنابراین خواهش و مطالبه من از دستگاه‌های مسئول این است که مواردی را که گزارش خلاف واقع راجع به فرزند یا خانواده کسی داده شده، جبران کنند.

شورای نگهبان:ماجفانکردیم ازجبران هم خبری نیست!تقصیرفضای مجازی است.

سخنان رهبرانقلاب درباره جفا به کاندیداهای ردصلاحیت شده

رهبر انقلاب در سخنان امروز خود گفتند: «در جریان عدم احراز صلاحیت به برخی کسانی که احراز صلاحیت نشدند جفا و ظلم شد. نسبت‌هایی داده شد یا به خودشان یا خانواده‌شان که واقعیت نداشت. خانواده‌های محترم و عفیف که مواجه با چنین نسبت‌هایی شدند. گزارش‌های خلافی بود که بعد هم مشخص شد که خلاف است.حفظ آبروی افراد جزء بالاترین وظایف است

 حفظ آبرو جزو بالاترین حقوق انسانها است بنابراین خواهش و مطالبه من از دستگاه‌های مسئول این است که مواردی را که گزارش خلاف واقع راجع به فرزند یا خانواده کسی داده شده، جبران کنند.

 

«رهبر معظم انقلاب اسلامی» روز جمعه، ۱۴خرداد ۱۴۰۰ در سخنانی به مناسبت سی و دومین سالروز رحلت امام خمینی  با اشاره به نکاتی درباره انتخابات پیش رو فرمودند: به بعضی از افرادی که صلاحیتشان احراز نشد، ظلم وجفا شد و به آنها یا خانواده‌هایشان که خانواده‌های محترم و عفیفی بودند، نسبتهای خلاف واقع داده شد که بعداً  ثابت شد آن گزارشها غلط و خلاف است، حفظ آبرو جزو بالاترین حقوق انسانها است بنابراین خواهش و مطالبه من از دستگاه‌های مسئول این است که مواردی را که گزارش خلاف واقع راجع به فرزند یا خانواده کسی داده شده، جبران کنند.

بنابراین این سوال مطرح می‌شود که منظور رهبر انقلاب درباره کدام یک از دواطلبین بود؟

منظور رهبری در سخنان امروز چه کسانی بودند؟

تابناک نوشت:«علی لاریجانی و مسعود پزشکیان» رئیس و  نائب رئیس مجلس دهم شورای اسلامی دو چهره‌ای بودند که پس از عدم احراز صلاحیت آنان برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، مسائلی درباره خانواده آنان در برخی رسانه‌های خبری و شبکه‌های اجتماعی مطرح شده بود. تحصیل دختر علی لاریجانی و بورسیه  پسرمسعود پزشکیان در خارج کشور از جمله این مسائل بود.

علی لاریجانی پس از اعلام اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده طی بیانیه‌ای به نظر شورای نگهبان تمکین کرد و مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت کرد. مسعود پزشکیان داوطلب اصلاح‌طلب انتخابات هم در مرحله نخست به نظر شورای نگهبان تمکین کرد، اما در نهایت نطقی در مجلس صورت داد و از شورای نگهبان خواست دلیل احراز صلاحیت نشدنش را شفاف به مردم بگوید.

سخنگوی شورای نگهبان: فرمایشات رهبری فصل الخطاب است،اماماجفانکردیم ازجبران هم خبری نیست!

عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان بلافاصله پس از فرمایشات مقام مظعم رهبری طی توئیتی تاکید کردکه فرمایشات مقام معظم رهبری مد ظله العالی فصل الخطاب است و حکم ایشان لازم الاتباع. شورای نگهبان با اذعان به اینکه مصون از خطا نمی باشد به زودی نظر خود را اعلام خواهد کرد.

واکنش شورای نگهبان به تذکر جدی رهبر انقلاب درباره ظلم به برخی کاندیداها

برخی ها توییت آقای کدخدایی را اینگونه تلقی می‌کنند که شورای نگهبان برخی از افراد را به صحنه رقابت‌ها بر می گرداند و خبری هم در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد که قرار است عصر امروز شورای نگهبان جلسه مجددی برگزار کند و صلاحیت برخی از دواطلبین را دوباره مورد بررسی قرار دهد.

با توجه به اینکه شورای نگهبان بر اساس گزارش‌هایی که دریافت می‌کند صلاحیت دواطلبین را مورد بررسی قرار می‌دهد موضوع مستقیما بر دوش شورای نگهبان نیست و احتمالا به نظر می‌رسد این شورا در قالب بیانیه‌ای از برخی داوطلبین احراز صلاحیت نشده دلجویی کند.

فضائلی: تعریض رهبر انقلاب، متوجه شورای نگهبان نیست و   تاثیری در نتیجه اعلام شده ندارد

«مهدی فضائلی » عضو دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز امروز نوشت: به جفا و ظلم به برخی نامزدها در جریان احراز صلاحیت برای ریاست جمهوری، متوجه شورای محترم نگهبان نیست و تاثیری در نتیجه اعلام شده از سوی این شورا ندارد.

شورای نگهبان: تقصیر فضای مجازی است!

خبرها پس از بیانات رهبر انقلاب برای برگزاری جلسه فوری شورای نگهبان خیلی زود به واقعیت پیوست و شورای نگهبان که جزو مسن ترین نهادهاست! با سرعت عمل مثال زدنی جلسه تشکیل داد و البته با بیانیه ای که صادر کرد هیچ قصوری را متوجه عملکرد خود ندانست!

آقایان شورای نگهبان! کل پاسخ شما به مطالبه رهبری صدور این اطلاعیه نیم بند بود؟/ ظلم مضاعف شد

شورای نگهبان درباره بیانات مهم امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی، اطلاعیه‎‌ای صادر کرد؛ متن کامل این اطلاعیه به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

شورای نگهبان ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت امام صادق علیه السلام و سالگرد رحلت حضرت امام خمینی رحمت الله علیه معمار کبیر انقلاب اسلامی و گرامیداشت سالروز حادثه پانزدهم خرداد ماه و با تقدیر و تشکر از رهنمود‌های حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله العالی اعلام می‌نماید، در حین بررسی صلاحیت‌های داوطلبان ریاست جمهوری و پس از آن، در فضای مجازی و برخی رسانه‌ها با استناد به بعضی از گزارش‌های نادرست و غیرمستند در مورد برخی داوطلبان محترم و بستگان ایشان نسبت‌های نادرستی داده شده است.

شورای نگهبان ضمن تاکید بر حفظ حرمت اشخاص و محکوم نمودن هتک حرمت و حیثیت داوطلبان و خانواده‌های ایشان از کلیه رسانه‌ها موکدا می‌خواهد با توجه به محرمانه بودن بررسی صلاحیت‌ها در این شورا و با عنایت به اینکه در بررسی‌ها مجموعه‌ای از موضوعات، مستندات و مدارک مورد ارزیابی قرار گرفته و برخی گزارش‌های نادرست در نظریه نهایی شورای نگهبان موثر نبوده است،(دیگران) از گمانه‌زنی و استناد به امور غیرواقعی و نادرست اجتناب نمایند.

در پایان طول عمر و سلامتی مقام معظم رهبری دامت برکاته را از خداوند متعال مسالت می‌نماییم.

فراخوان شد واما جلسه لغوشد!

«سیدعبدالواحد موسوی لاری»وزیرکشوردوران اصلاحات : سخنگوی شورای نگهبان بعد از فرمایشات رهبری با وجود اینکه گفتند ما جلسه می‌گذاریم و بررسی می‌کنیم ،حتی من شنیدم  بعد از ظهر همان روزی که سخنرانی رهبری را پخش شد،یک فراخوانی داده بودندکه اعضا بیایند و در ارتباط با افرادی که احراز نشدند یک بار دیگر جلسه بگذارند امابنابه دلائل نامعلوم، این جلسه تشکیل نشد ومطالبه رهبری( گفته بودند جبران شود) زمین ماند و اعضاء شورای نگهبان به صراحت، نظر رهبری را در مورد این مسئله نادیده گرفتند(مخالفت کردند)./۳ مرداد ۱۴۰۰خبرآنلاین.

سخنگوی درسایه شورای نگهبان نوشت:احراز صلاحیت مجددی در کار نخواهد بود!
خبرگزاری فارس : از بیانات امروز(۱۴ خرداد ۱۴۰۰) رهبر انقلاب در خصوص حواشی ایجاد شده در فضای مجازی و ظلمی که به برخی از کاندیدها در افکار عمومی پس از اعلام عدم احراز صلاحیت‌ها شده، عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در صفحه شخصی خود توئیت عجیبی زد و نوشت:‏ «فرمایشات مقام معظم رهبری مد ظله العالی فصل الخطاب است و حکم ایشان لازم الاتباع. شورای نگهبان با اذعان به اینکه مصون از خطا نمی باشد به زودی نظر خود را اعلام خواهد کرد.

«محمد بهادری جهرمی» (معاون پژوهش‌های کاربردی شورای نگهبان ) نوشت : سخنان رهبری بر اساس یک تکلیف شرعی یک فقیه عادل بوده و به نظر من با توجه به آنچه روی میز است، احراز صلاحیتی در کار نخواهد بود. قطعا اگر علت عدم احراز به تنهایی یک گزارش تنها باشد، بله می‌شود انتظار داشت که احراز انجام می‌شود. اما تا جایی که من می‌دانم درباره این افراد یک پکیج از مسائل وجود دارد که منجر به عدم احراز شده باشد.

برادران بهادری جهرمی(محمدوعلی)

طی حکمی ازسوی آیت الله رئیسی، رئیس قوه قضاییه «دکتر علی بهادری جهرمی» به ریاست مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضاییه منصوب شد.۱۷اردیبهشت ۱۳۹۸

نقش دکترعلی لاریجانی در«انعقادقرارداد۲۵ ساله» ایران وچین.

ظریف:«لاریجانی» دفتری در یکی از ساختمان های وزارت خارجه دارند.۷ فروردین ۱۴۰۰«چین »قرارداد را با«لاریجانی »نهایی کرد.

«وانگ ئی» عضو شورای دولتی و وزیر امور خارجه جمهوری خلق چین، امروز شنبه هفتم فروردین با «علی لاریجانی» مشاور مقام معظم رهبری و نماینده ویژه جمهوری اسلامی ایران در روابط راهبردی با جمهوری خلق چین دیدار کرد.

نامه قدردانی علی لاریجانی به رهبرانقلاب

علی لاریجانی تایید صلاحیت می شود؟

پس از سخنان رهبر انقلاب، رئیس مجالس هشتم، نهم و دهم طی بیانیه‌ای از فرمایشات امروز مقام معظم رهبری تشکر و قدردانی کرد.

علی لاریجانی رئیس مجلس هشتم، نهم و دهم مجلس طی بیانیه‌ای از فرمایشات امروز مقام معظم رهبری تشکر و قدردانی کرد.

متن اطلاعیه‌ لاریجانی به شرح زیر است:

«بسمه تعالی

محضر مبارک رهبر فرزانه انقلاب اسلامی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دامت برکاته

با سلام و عرض ارادت؛

بیانات حکیمانه حضرتعالی در سالگرد رحلت پیشوای بزرگ انقلاب اسلامی امام خمینی (قدس سره) برای آینده کشور، بار دیگر پایه‌های استوار و عقلانی نظام جمهوری اسلامی را ظهور بخشید.

تذکر و مطالبه جنابعالی نیز در رفع ظلم و جفایی که در بررسی صلاحیت کاندیدهای ریاست‌جمهوری رخ داد؛ بزرگی و بزرگواری و روحیه حق‌طلبی آن حضرت را بیش از پیش عیان نمود.

سپاسگزارم

از خداوند متعال طول عمر با عزّت برای آن جناب خواستارم.

تصمیم شورای نگهبان، متفاوت از آنچه انتظار می رفت!

برخی خبرها و تحلیل گران امروز و پس از سخنان رهبری معتقد به بازگشت احتمالی برخی کاندیداها به عرصه رقابت های انتخابات ریاست جمهوری بودند و این موضوع با بیانیه صادر شده توسط شورای نگهبان و تحلیل واقع بینانه ای که از تصمیم شورا وجود دارد، امری محال و بعید است؛ چنانچه در بیانیه شورای نگهبان هم این موضوع به صراحت اعلام شد.

هرچند انتظار می رفت شورای نگهبان در اطلاعیه امروز خود و پس از بیانات رهبر انقلاب چیز متفاوتی از آنچه اعلام کرد را بیان کند؛ اما به هر روی این نهاد تصمیم گیر در خصوص صلاحیت نامزدهای انتخابات که اتفاقا جزو مسن ترین نهادهای حاکمیتی است در عرض چند ساعت خیلی فوری تشکیل جلسه داد و موضوع مورد انتظار رهبر انقلاب را رسیدگی و جبران کرد! رویکردی که انتظار می رود دیگر دستگاه ها هم از آن الگو بردارند!

گفتگو با علی مطهری

علی مطهری در یادداشتی در کانال تلگرامی شنبه، ۱۵ خرداد ۱۴۰۰خود نوشت:شورای نگهبان التزام عملی به نظام ندارد.

«شورای نگهبان در بیانیه خود مطالبه رهبری در خصوص جبران جفا و ظلم به برخی از نامزدها را اولا متوجه فضای مجازی کرد و ثانیاً گفت اصلاً گزارش دروغ تأثیری در رد صلاحیت‌ها نداشته است

فرزنداستادشهیدمرتضی مطهری درادامه نوشت:پاسخ این استدلال این است که اولاً رهبری این جبران را از «دستگاه‌های مسئول» مطالبه کردند نه کاربران فضای مجازی. ثانیاً دو تن از فقهای این شورا قبلا اعلام کرده بودند گزارش دروغ درباره فرزند یکی از نامزدها عامل رد صلاحیت او بوده است. پس جبرانی صورت نگرفت و معلوم شد شورای نگهبان التزام عملی به نظام ندارد، همان چیزی که این شورا تاکنون افراد زیادی را به این بهانه رد صلاحیت کرده است./پایان نوشتارعلی مطهری.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:رهبرمعظم انقلاب ،باکمال نجابت واحترام فرمودند«دستگاه ها این ظلم وجفاراجبران کنند»

اما منظوراز«دستگاه ها»همان شورای نگهبان»است ،دلیل هم واضح است،واکنش شورای نگهبان به اظهارات رهبری.

 شبکه خبر(درهمان دقایق اول ،جمعه ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۰۷،درواکنش به اظهارات رهبری اینگونه گزارش کرد:عباسعلی کدخدایی در حساب توییتری خود درباره بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی روز جمعه درباره احراز صلاحیت‌ها نوشت: فرموده های مقام معظم رهبری مدظله العالی فصل الخطاب و حکم ایشان لازم الاتباع است. شورای نگهبان با اذعان به اینکه مصون از خطا نیستد به زودی نظر خود را اعلام خواهد کرد.

شبکه خبردرادامه نوشت:پیش از این عباسعلی کدخدایی روز جمعه در پاسخ به ایرنا درباره فرموده های رهبر انقلاب درباره عدم احراز صلاحیت برخی افراد گفت: ما فعلا نمی‌توانیم در این باره نظری دهیم. به‌زودی در این باره اعلام نظر می‌کنیم.
سخنگوی شورای نگهبان اضافه کرد: زمان اعلام نظر ما مشخص نیست، ولی این اتفاق به زودی می‌افتد./پایان گزارش شبکه خبر.

اماساعاعاتی بعدشورای نگهبان اطلاعیه داد:گزارشهای خلاف،دراحرازصلاحیت بی تأثیربوده ..ماظلم وجفانکردیم..تقصیرفضای مجازی است...هیچ تغییروتحولی نمی دهیم!.

این واکنش شورای نگهبان ،یعنی دورزدن رهبرانقلاب ونپذیرفتن دستورات ایشان(برای جبران)

نقش دکترعلی لاریجانی در«انعقادقرارداد۲۵ ساله» ایران وچین.

ظریف:«لاریجانی» دفتری در یکی از ساختمان های وزارت خارجه دارند.

۷ فروردین ۱۴۰۰«چین »قرارداد را با«لاریجانی »نهایی کرد.

وزیر خارجه از نقش لاریجانی در رابطه با تنظیم توافق ۲۵ ساله با چین گفت: ما درخواست کردیم که دکتر لاریجانی به عنوان نماینده ویژه ایران در چین، به این کشور سفر کنند و با رئیس جمهور چین در فضای کاری ملاقات کنند. این کار هم انجام شد. بعد از آن هم، ایشان نظارت دارند.

دکتر لاریجانی:مجلس ایران از توسعه روابط با چین حمایت می کند/شی جین پینگ:مجلس ایران درحل مسئله هسته‌ای نقش برجسته‌ای داشت

«دکترعلی لاریجانی »چندین سفر به چین داشته و از طرف مقام معظم رهبری در این موضوع پیگیر بوده است. لاریجانی رئیس مجلس و قبل از آن دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده است.

کواکبیان«عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم» با بیان اینکه «شورای عالی امنیت ملی»که ریاستش با رئیس جمهور(حسن روحانی)است، به این نتیجه رسید که حُکمی برای لاریجانی برای ارتباط با چین در موضوع سند راهبردی زده شود.

 رئیس‌جمهور(روحانی) برای لاریجانی به عنوان مسئول پیگیری قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین حکم زد تا وجهه دولتی داشته باشد،

کواکبیان: حکم لاریجانی برای چین را روحانی زد/ اصلاح‌طلبان زیر بار لاریجانی نمی‌روند

«مصطفی کواکبیان» دبیر کل حزب مردم سالاری گفت: همین الان هم «ظریف» در ساختمان دفتر مطالعات وزارت امور خارجه مکانی را به «لاریجانی» اختصاص داده است.

هماهنگی ملاقات وزیر خارجه چین با لاریجانی نیز توسط وزارت امورخارجه انجام شده است.

در جریان امضای سند راهبردی و سفر اخیر وزیر خارجه چین به ایران، ظریف درخواست ملاقات با لاریجانی را به طرف چینی داد وگرنه سند راهبردی توسط وزرای امورخارجه دو کشور ایران و چین امضا می‌شد و نیازی به ملاقات وزیر امورخارجه چین با لاریجانی نبود،«علی لاریجانی» با ۷ وزیر به چین رفت، چینی‌ها او را می‌شناختند و می‌دانستند از طرف رهبری ماموریت ویژه دارد./ ۱۸ فروردین ۱۴۰۰الف،مصاحبه کواکبیان باخبرگزاری مهر.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«چین »قرارداد را با«لاریجانی »نهایی کرد.

برنامه جامع همکاری‌های ایران و چین در دیدار «وانگ یی» وزیر امور خارجه چین با «علی لاریجانی» مشاور مقام معظم رهبری و نماینده ویژه جمهوری اسلامی ایران در روابط راهبردی با جمهوری خلق چین نهایی شد.

برنامه جامع همکاری ایران و چین نهایی شد

«وانگ ئی» عضو شورای دولتی و وزیر امور خارجه جمهوری خلق چین، امروز شنبه هفتم فروردین ماه با «علی لاریجانی» مشاور مقام معظم رهبری و نماینده ویژه جمهوری اسلامی ایران در روابط راهبردی با جمهوری خلق چین دیدار کرد.

 طرفین در این دیدار ضمن گرامیداشت پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و چین بر بسط همه جانبه روابط  مبتنی بر مشارکت جامع راهبردی تاکید کردند.

« وانگ‌یی و لاریجانی» همچنین با ابراز خرسندی از نهایی شدن برنامه همکاری جامع میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین و بررسی چگونگی پیشبرد ابعاد کلان روابط سیاسی، اقتصادی و راهبردی بر رایزنی نزدیک دو کشور برای ارتقای همکاری های بلند مدت و راهبردی تاکید کردند.

 لاریجانی در این دیدار با اشاره به رویکرد کشور در سیاست خارجی گفت: جمهوری اسلامی ایران مستقلا در مورد روابطش با کشورها تصمیم می گیرد و مانند برخی کشورها نیست که  با یک تلفن موضعش تغییر کند.

وزیر خارجه چین نیز در این دیدار تصریح کرد: روابط چین با ایران تحت تاثیر شرایط روز نخواهد بود، بلکه دائمی و استراتژیک خواهد بود.

وی با اشاره به روابط تاریخی و دوستانه دو کشور بر اهمیت همکاری ها در چارچوب مشارکت جامع راهبردی تاکید نمود و از نهایی شدن برنامه جامع روابط راهبردی در کشور ابراز خرسندی کرد.

همچنین به مناسبت پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و چین نمایشگاهی از اسناد تاریخی همکاری‌های دو کشور امروز توسط وزیران خارجه افتتاح می‌شود.این نمایشگاه قرار است نقطه شروع سلسله برنامه‌های تهران - پکن برای بزرگداشت نیم قرن رابطه دیپلماتیک دوستانه شود. /۷ فروردین ۱۴۰۰ایرنا

رئیس مجلس شورای اسلامی به دعوت «لی جانگ شو» همتای چینی خود در راس هیاتی به این کشور سه شنبه ، ۳۰ بهمن ۱۳۹۷ وارد پکن شد.

 محمد جواد ظریف (وزیر امور خارجه)،بیژن نامدار زنگنه(وزیر نفت)، فرهاد دژپسند(وزیر امور اقتصادی و دارایی)، عبدالناصر همتی (رئیس کل بانک مرکزی)، غلامرضا تاجگردون( رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس) و فریدون حسنوند (رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی)، علی لاریجانی  را در این سفر همراهی می‌کنند./۳۰ بهمن ۱۳۹۷

وزیر خارجه چین روز سه شنبه(۳۰بهمن ۱۳۹۷) در پکن با هیات اعزامی ایران به ریاست رئیس مجلس شورای اسلامی و با حضور وزیر خارجه ایران دیدار و گفت‌و‌گو کرد

دیدار وزیز خارجه چین با لاریجانی

 شنبه۰۷ فروردین ۱۴۰۰«وانگ ئی» وزیر امور خارجه چین و «علی لاریجانی »عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیداری مشترک به گفت و گو نشستند و درباره موضوعاتی همچون توسعه مناسبات دوجانبه به رایزنی پرداختند.

ماجرای تذکرامام خمینی -به پسردکترمنافی-بخاطریک برگ دستمال کاغذی

امام خمینی بخاطراسراف  درچندبرگ دستمال کاغذی به« پسردکترمنافی» تذکرداد

ماجرای تذکرامام خمینی  به پسردکترمنافی

دکترهادی منافی:امام به همان پسرم که شهید شد، خیلی علاقه داشت و گاهی به او می‌گفت دستت را جلو بیاور و یک، یک قِرانی به او عیدی می‌داد.

یادم می‌آید یکبار یک دست دندان برای امام گذاشتیم که اذیتش می‌کرد، ما خواستیم دندان را تراش بدهیم. به همین دلیل به پسرم گفتم برو دستمال کاغذی بیاور تا تراش‌هایش روی فرش نریزد.

«محمد» هم ۳، چهار تا دستمال آورد و روی فرش پهن کرد، «دندان امام» را سابیدیم و درست شد.

داشتیم بیرون می‌آمدیم که امام به من گفت :تو برو من با آقازاده کار دارم.

بعد «محمد» بیرون آمد و پرسیدم امام چه گفت؟

محمد جواب داد که امام گفت :دستمال کاغذی را برای چه کاری برداشتی؟.

(محمد درادامه تعریف کرد)گفتم: برای اینکه آشغال روی زمین نریزد.

امام گفت چند تا نیاز بود؟

محمد:گفتم :یک‌دانه هم کافی بود.

امام گفت: پس چرا چهارتا برداشتی!؟.

دکترهادی منافی می گوید:ببینید که تا کجا دقت می‌کرد و حتی خرج یک دستمال‌کاغذی را هم دقت می‌کرد.

وزیربهداری کابینه شهیدرجایی:امام با یک لیوان آب وضو می‌گرفت، اما همان زمان کسانی را می‌دیدی که شیر آب را باز می‌گذاشتند و وضو می‌گرفتند.

 فرزند شما هم در جبهه به شهادت رسیدند؟

بله. پسر من ۱۴ یا ۱۵ سالش بود که به جبهه رفت و شهید شد، پیکرش را چند سال بعد از شهادت پیدا کردیم. مادرم خیلی این پسر را دوست داشت و پیش خودش نگه می‌داشت. در آن زمان با یکی از دوستان رفت‌وآمد داشتیم و او یکبار پسرم را دید و گفت« قیافه تو جان می‌دهد برای شهادت».

روزی که پسرم عازم جبهه شد، قرار بود باهم برویم.  من وزیر بهداری بودم و با چند نفر قرار داشتم. به پسرم گفتم من این چند روز نمی‌توانم بیایم یا تو برو یا صبر کن بعدا باهم رویم. پسرم رفت و بعد به من خبر دادند که شهید شده است. دیگر او را ندیدم. در حال حاضر هم سه فرزند دارم؛ یک دختر که پزشکی خوانده و دو پسر هم دارم که مهندس شدند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع مورداستفاده،شهریور ۱۳۹۷الف بنقل ازایسنا  واما بااندکی ویرایش وافزودن تصاویر


شهریور۱۳۶۰ دیدار کابینه آیت الله مهدوی کنی با امام خمینی،دکتر منافی، اصغری، غفوری فرد، سید مرتضی نبوی، نژاد حسینیان، سلامتی، معادیخواه دیده می‌شوند.

«دکتر هادی منافی»سومین وزیر بهداری بعد از انقلاب اسلامی بود که از آذر ماه ۱۳۵۹ تا مرداد ماه ۱۳۶۳ در این وزارتخانه مسوولیت داشت. او به عنوان وزیر بهداری دولت‌های محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر و دولت اول میرحسین موسوی شناخته می‌شود. همچنین در دولت دوم میرحسین موسوی و دولت اول و دوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران فعالیت می‌کرد

نمازجمعه رشت۱۴ خرداد ۱۴۰۰ویزیت رایگان دکترفرشاداسدی

نمازجمعه رشت ،حضورنوجوانان بهمراه خانواده ها....«دکترفرشاداسدی» درنمازجمعه

امروزجمعه، ۱۴ خرداد ۱۴۰۰( ٢٣ شوال ١٤٤٢)نمازجمعه به امامت آیت الله فلاحتی برگزارشد.

چندنکته دیدم که تصمیم گرفتم،نمازجمعه امروزراگزارش کنم.

۱-حضورکودکان ونوجوانان بهمراه خانواده ها

٢-حضوردکتراسدی(فوق تخصص گوارش)درنمازجمعه

خطبه ها درساعت ۱۴ : ۱۳شروع شد.

امام جمعه رشت درخطبه دوم ضمن گله ازشورای شهررشت،تشتت آرا که منجربه اختلافاتی شده که روندکارهای عمرانی شهررامختل می کندپرداخت.

ایشان گفتند:من به اتفاق این مردم ازشورای شهر بطوری جدی مطالبه گرخواهیم شد.

آیت الله فلاحتی ماده ۱۰۰شهرداری را منشاء فساددانست،گفت این چه کاری است که به مردم این فرصت را می دهید وبعدمی گوییدبیاییدجریمه اش(خلافی)رابپردازید واین فقط بسودمتمولین است.

بیستمین سالگردرحلت آیت الله احسانبخش.

نماینده ولی فقیه دراستان،ازاینکه معضل ٢رودخانه ای (گوهررود وزرجوب)که ازوسط شهررشت عبورمی کنندپرداخت وگفت،مسئولین هیچ اقدامی برای رفع معظل این رودخانه هانکردند.

فلاحتی ازنمایندگان خواست برای اینکه هرآدم کارنابلدی واردشورای نشود،سازوکاری ارائه بدهند،مصوبه ای داشته باشد.

ایشان درپایان اشاره ای داشتندبه  به مطالبات مقام معظم رهبری ازشوراهای شهروروستا.

امام جمعه رشت به رحلت امام و ۱۵ خردادهم پرداخت.

نمازجمعه وعصردرساعت ۰٢ : ۱۴دقیقه به پایان رسید.

«دکترفرشاداسدی »که معمولاً هرماهی یک تا٢باربه نمازمی آید(البته خودش می گویدکه اگرجمعه ها«کشیک»نباشم ویامیهمان نداشته باشم،به نمازخواهم آمد.

خوش برخوردی  وشوخ طبعی وروابط عمومی بالایشان،موجب این می شودکه نمازگزاران بعدازنمازبه دیدارایشان  بیایند وسئوالات پزشکی خودراازایشان می پرسند ویا صرفاً برای خوش وبش.

این فوق تخصص گوارش«مُهرنظام پزشکی»خودراهمراهش می آوردکه دوستان اگرنیازی به مکتوب کردن -تجویز-داروداشتنددردفترچه بنویسد،


یکی ازویژگیهای دکتراسدی  این است که دررفتن عجله نمی کندتاهرکسی که سئوالی ویامشکل درمانی داشته باشد،پاسخگوباشد.

نکته:حتی آنهایی که به هردلیل امکان حضوردرنمازجمعه راهم نداشته باشند،میتوانندازویزیت رایگان+مشاوره پزشکی  این دکترمهربان ومردمی بهرمندباشند(بعدازپایان نمازدرمحوطه مصلی).

نمازجمعه رشت۱۴ خرداد ۱۴۰۰ویزیت رایگان دکترفرشاداسدی"متخصص گوارش"نمازجمعه رشت.

سخنران پیش ازخطبه امروز نمازجمعه رشت«دکتر حشمت الله قنبری» پژوهشگر تاریخ اسلام بود.

«دکتر حشمت الله قنبری»نمازجمعه رشت.

مراسم بیستمین سالروز شهادت «آیت الله صادق احسانبخش» وبزرگداشت یاد و خاطره معمار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی درروز،پنجشنبه(۱۳ خرداد ۱۴۰۰)  

با حضور نماینده ولی فقیه در گیلان و سخنرانی« آیت الله سیداحمد خاتمی» عضو فقهای شورای نگهبان با رعایت کامل شیوه نامه های بهداشتی در مصلی امام خمینی شهرستان رشت برگزار شد.

دیدارردیداررئیس دفترامام خمینی باآیت الله احسانبخش

امام جمعه رشت در ۲۶فروردین سال۱۳۶۱درمسجدکاسه فروشان رشت ترورشد وآسیب جدی دیدکه منجربه 6ماه بستری دربیمارستان شد.

محل ترور نماینده ولی فقیه استان گیلان

آیت الله احسانبخش سرانچام پس ازنوزده سال و۵۰روز ازحادثه ترور-بادرجه۷۰%جانبازی-در ۱۴ خرداد ۱۳۸۰ بشهادت رسید.

آرامگاه آیت الله احسانبخش درمحوطه مصلی رشت قراردارد،مصلی ای که خودش بنیانگذارش بود

از آیت‌الله احسان‌بخش‌ حدود پنجاه اثر علمی‌ در زمینه‌های‌ فقه‌، حدیث‌، تفسیر، اخلاق و تاریخ‌ برجای‌ مانده‌ است‌ که‌ از آن‌ جمله‌ می‌توان‌ به‌ ۱ـ آثار الصادقین‌ در ۲۳ جلد، ۲ ـ خوارج‌ و علل‌ پیدایش‌ آن‌ در سه‌ جلد ۳ـ نقش‌ دین‌ در خانواده‌ در دو جلد ۴ـ تفسیر سوره‌های‌ اسراء، نمل‌، احزاب‌ و…اشاره‌ کرد.

اولین امام جمعه رشت مرحوم حجت الاسلام حسن لاهوتی اشکوری بود،باانتخابش بعنوان نماینده مردم رشت درمجلس شورای اسلامی ،ازسال۱۳۵۹ امامت را به مرحوم آیت الله امینیان واگذارکرد.بعدمسائلی پیش آمدکه سنگرنمازجمعه چندین ماه خالی ماند.

وامادرتاریخ ۸ دی ۱۳۶۱ امام خمینی برای مرحوم حاج صادق احسانبخش،حکم امامت رشت راصادرکردند.

«آیت الله صادق احسانبخش» پنج شنبه،٢٠ جمادی الثانیه ١٤٠٢(۲۶ فروردین ۱۳۶۱)درمسجدکاسه فروشان  ترورشد واماعوارض ضایعات ناشی ازترورراحتش نمی گذاشت،دیالیزمی شد ودرنیمه اردیبهشت۱۳۸۰بغلت شدت نارسایی کلیه هایش،حدودیک ماه در بیمارستان خاتم الانبیا تهران بستری شد وسرانجام  پس از۱۹سال بعدازحادثه ترور،درساعت ۱۵،۳۰ دوشنبه ١١ ربیع الاول ١٤٢٢(۱۴ خرداد ۱۳۸۰) درسالگرد رحلت  مرادش (امام خمینی)درسن ۷۱سالگی به درجه شهادت نائل آمد.

 

بعداز رحلت آیت الله احسانبخش-درتاریخ ۱۷ / ۴ / ۱۳۸۰ مقام معظم رهبری،آیت الله زین العابدین قربانى رابه امامت نمازجمعه  رشت منصوب کردند

ودراردیبهشت سال ۱۳۹۷ آیت‌الله رسول فلاحتی  امام جمعه رشت شدند.

لحظات آخر..عمرامام خمینی...

دکتر حسن عارفی پزشک حضرت امام، وقایع آخرین روز حیات امام را در بیمارستان را چنین توصیف کرده است:

از بامداد ،شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸(٢٨ شوال ١٤٠٩) فشار خون حضرت امام خمینی شروع به سقوط کرد و خواب آلودگی شدت گرفت. در ساعت ۵ صبح با وجود آنکه درجه حرارت ۳۶ درجه سانتیگراد بود ولی امام عزیز احساس سرما می کردند.

در ساعت ۱۴ : ۰۹ دقیقه صبح روز شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ امام عزیزمان مبتلا به تپش قلب، بی حالی، ضعف، پایین افتادن تدریجی فشار خون شریانی شدند. در ساعت ۱۰ صبح اقدامات لازم توسط «دکتر سیم فروش» انجام شد و به علت مشکل ترشحی کلیه از آقایان «دکتر قدس» و «دکتر رهبر» خواسته شد تشریف بیاورند. فشار خون با وجود تجویز سرم و آلبومین و عدم دفع و ترشح ادرار به تدریج پائینتر می آمد. حضرت امام کمی خواب آلوده ولی کاملاً  هوشیار بودند.

ضربان قلب در ساعت۴۶ : ۱۵ بعدازظهر به قرار زیر سریع و نامنظم بود. و این فروغ دلها در افق آمال به خاموشی می گرایید.

سقوط تدریجی فشار خون شریانی و نامنظم و سریع شدن ضربان و عدم جواب مناسب به درمان دقیق وخامت حال حضرت امام را نشان می داد و هر لحظه انتظار حادث شدن فاجعه ای دردناک می رفت. به همین دلیل افراد تیم پزشکی ثابت و برادران جراح و پرستاران عزیز با مجهزترین و مدرن ترین امکانات پزشکی در کنار تخت امام عزیز حاضر برای انجام اقدامات پزشکی لازم ایستاده بودند، که ناگهان در ساعت ۵۸ : ۱۵ دقیقه انتقال الکتریسیته از دهلیز به طرف بطن متوقف شد و به دنبال آن به فیبریلاسیون بطنی منجر و فشار خون به صفر رسید.

در ساعت  ۵۸ : ۱۵ مطابق نوار قلبی ، قلب از حرکت باز ایستاد ولی با آمادگی کامل تیم پزشکی با الکتروشوک های مکرر و با قرار دادن پیس میکر خارجی روی قفسه صدری (باطری) و گذاشتن لوله داخل مجرای تنفس و متصل کردن به دستگاه تنفس مصنوعی موقتاً ضربان قلب و تنفس ولو مصنوعی شروع به کار کرد. ولی امام عزیز ما بیهوش بود.

در ساعت ۱۰ : ٢٢ «پیس میکر »کار می کند، ولی عضله قلب در مقابل تحریکات آن منقبض نمی شود.

آخرین ضربه قلب امام خمینی

در ساعت ۱۰ : ٢۳ دقیقه.....

«دکتر ایرج فاضل»، یکی از اعضای تیم پزشکی: « در ساعت سه بعدازظهر، ایست قلبی پیش آمد و قلب از کار ایستاد. با ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی، قلب را دوباره به کار انداخته و لوله تنفسی گذاشتیم و از طریق دستگاه، تنفس مصنوعی دادیم... اما امام تقریباً بیهوش بودند... این کیفیت ادامه داشت تا اینکه... فشار خون که به تدریج سقوط می‌کرد، به پایین‌ترین حد خود رسید...»

«حاج سید احمد خمینی»: «ساعت‌های آخر عمر ایشان من می‌دانستم که یکی دو ساعت دیگر، ایشان به خداوند می‌پیوندند. من می‌دانستم و دکترها ولی به هیچ کس نمی‌گفتم. جراتش را نداشتم. هر وقت به یاد سختی‌های جسمی که درد زیاد داشتند و همه‌اش صبر می‌کردند و آخ نمی‌گفتند می‌افتم، سخت متاثر می‌شوم.»

 همسر امام خمینی (خانم خدیجه ثقفی): عصر بافهمیه جان [دکتر زهرا مصطفوی]به دیدن آقا رفتم. پرسیدم: «حال‌تان چطور است؟» نگاهی پرغم به صورت من انداختند و هیچ جوابی ندادند و چشم‌هایشان را بستند.

دو مرتبه صدایش زدم و گفتم: «آقا... آقا...» باز گوشه چشمی به من انداخت و نگاهی کرد. اما حرفی نمی‌توانست بزند و مجدداً چشم‌ها را روی هم نهاد. چند دقیقه بیشتر نتوانستم بمانم چون تعدادی از آقایان آمده بودند. روزهای دیگر هم هر روز رفتم اما صبح روز آخر وقتی او را دیدم، به من نگاهی کرد و گفت: «دعا کن بروم» و چشم هایش را بست و به نظرم رسید، به خواب رفت.

   آن روز حالشان خیلی بد بود. من نگران شدم. ظهر به بیمارستان رفتم و به فهیمه گفتم: آقا خوب‌بشو نیست. حال آقا روز به روز بدتر می‌شود. فهیمه هم گفت: بله من هم همین‌طور می‌فهمم. آن روزها همه اهل خانه، نگران امام(ره) بودند و کاری از دست هیچ کس ساخته نبود. ما تنها کارمان سر زدن به بیمارستان و سپس مشغول دعا برای آقا بودیم. در آن روز ظهر، آقا چند کلمه‌ای صحبت کرد و بعضی مسائل را گفت. سپس نگاهی به همه انداخت و گفت: «بروید، بروید می‌خواهم بخوابم.»

  ما همه از اتاق بیرون آمدیم اما زهرا [دختر آقای اشراقی] کناری ایستاد و آنجا ماند. آقا هم چشم‌ها را روی هم گذارد و خوابید. غروب رفتم دیدم که نفس‌های آقا به تلاطم افتاده است. دست ایشان را گرفتم. دست‌ها یخ کرده بود. به دکتر عارفی گفتم: «مثل اینکه زحمت‌های شما و دعای ما و بقیه همگی بی‌نتیجه شده است.» دکتر هم نبض آقا را گرفت و با سرتکان دادن، مرا تصدیق کرد...»

«آیت‌الله هاشمی رفسنجانی‌»:  «‌ساعت سه بعدازظهر احمد آقا تلفنی اطلاع داد که حال امام وخیم شده و خواست با سایر رؤسای قوا سریعاً به جماران برویم... خودمان را با عجله به جماران رساندیم. لحظات آخر تنفس طبیعی بود. امام به زحمت نفس می‌‎کشیدند. فقط یک بار چشم باز کردند و بستند و این آخرین نگاه شان بود. دکترها با عجله قلب را با ماساژ و شوک برقی و باتری و ریه را با تنفس مصنوعی به کار انداختند. تا ساعت ۱۰:۲۰ شب، ایشان را به این صورت نگاه داشتند، ولی دیگر مغز کار نمی‌کرد. فقط یک بار اطلاع دادند که تنفس، طبیعی شد ولی زود این وضع تمام شد... شیون از داخل خانه و بیمارستان و سپس بیرون خانه بلند شد. حضار را دعوت به صبر کردم و برنامه را برای آنها توضیح دادم. پذیرفتند و آرام گرفتند و قرار شد

آیت الله  موسوی خویینی‌ها: نوبت بعدازظهر جلسه بازنگری قانون اساسی بود؛ هنوز ننشسته بودم و جلسه تشکیل نشده بود که خبر رسید حال حضرت امام خوب نیست. خودم را به جماران رساندم. عصر بود و سران نظام رسیده بودند. کف حیاط کوچک بیمارستان فرشی پهن شده بود. آقایان خامنه‌ای، هاشمی، موسوی اردبیلی، مهندس موسوی، مشکینی، کروبی، احمد آقا (و شاید دو سه نفر دیگر که الان به خاطرم نمی‌رسند) نشسته بودند. دکتر فاضل وضعیت بیماری امام را گزارش می‌داد. سرانجام دکتر فاضل گفت حضرت امام حداکثر تا هشت ساعت دیگر میهمان شما هستند. چنین به خاطرم می‌رسد که آقای خامنه‌ای فرمودند وقتی امام وارد فرودگاه شدند، یک نفر به من گفت که ایشان ده سال رهبری می‌کنند - والله یضاعف لمن یشاء - (من چون نزدیک ایشان نبودم شاید بعضی از کلمات را به دقت نقل نکرده باشم)

اولین موضوع گفت‌وگو این بود که محل دفن کجا باشد؛ احمد آقا گفتند من محلی را نزدیک قم در نظر گرفته‌ام و درباره آن توضیح دادند. حاضران آن محل را مناسب ندانستند. یک نفر زمین قلعه‌مرغی را پیشنهاد کرد (شاید مهندس موسوی). آنجا هم پذیرفته نشد. سرانجام دولت مکلف شد چند نقطه در تهران و حاشیه تهران را شناسایی و گزارش کند.

جایی که نشسته بودیم محل رفت‌وآمد افراد خانواده امام و نیز اعضای دفتر به داخل بیمارستان بود و افراد مختلف آمدوشد می‌کردند. آقایان به داخل یکی از اتاق‌های جنب بیمارستان راهنمایی شدند و دور هم نشستند. پزشکان هم نومیدانه در داخل بیمارستان همچنان بر بالین امام تلاش می‌کردند. در این نشست، آقایان خلخالی، محمدی گیلانی، مومن و شاید طاهری خرم‌آبادی هم بودند، ولی احمد آقا همراه پزشکان بر بالین امام بود.

صحبت شد که بعد از امام برای رهبری چه باید کرد، پس از مقداری سکوت، آقای محمدی گیلانی به جناب آقای خامنه‌ای گفتند چرا خود شما نباشید و دو سه جمله هم در تایید پیشنهاد خود گفتند که متاسفانه در خاطرم نمانده است. آقای خامنه‌ای برآشفتند و به آقای محمدی گفتند «خواهش می‌کنم دیگر این مطلب را تکرار نفرمایید» آقای مومن گفتند که حضرت امام درباره آقای منتظری فرموده‌اند که رهبر نمی‌توانند بشوند، ولی نفرموده‌اند که عضو شورای رهبری هم نمی‌توانند باشند؛ بنابراین، چه اشکالی دارد که شورای رهبری متشکل از ایشان و دو نفر دیگر که از جهت مدیریت و سیاسی صلاحیت دارند تشکیل شود؟ این پیشنهاد، اگر هم طرفداری داشت، اما اکثر حاضران با آن مخالف بودند. یک نفر هم آقای گلپایگانی را پیشنهاد کرد که به خاطرم نمی‌رسد چه کسی بود و چون اطمینان ندارم، بهتر است بگویم خودم این پیشنهاد را دادم! این پیشنهاد هم هیچ طرفداری نداشت. گفته شد (در خاطرم نیست چه کسی اولین بار مطرح کرد) که شورای رهبری متشکل از آقایان خامنه‌ای و هاشمی که از جهت سیاسی و مدیریت مورد قبول همه هستند، به‌ علاوه یک نفر از میان آقایان موسوی اردبیلی و مشکینی تشکیل شود؛ پس از گفت‌وگوی کوتاهی، همه این پیشنهاد را پذیرفتند.

در همین لحظات بود که یک نفر وارد شد (آقای میریان از خدمتکاران دفتر) و با بغض و گریه فریاد زد « کار تمام شد» من متوجه نشدم که آقایان حاضر که همه از رجال و شخصیت‌های کشور بودند، چگونه از اتاق به بیرون ریختند و به سمت اتاق محل بستری رفتند. تنها در خاطرم مانده است که جناب آقای خامنه‌ای داخل حیاط نشسته بودند و به تنه درختی تکیه داده بودند و با همه وجود گریه می‌کردند.

قیام ۱۵خرداد ۱۳۴٢( ١٢ محرم ١٣٨٣)

دستگیری امام خمینی درسحرگاه ،چهارشنبه، ۱۵ خرداد ۱۳۴۲قیام مردم دراعتراض دستگیری رهبرانقلاب.

زندگی"پشه"ماده هانیش می زنند،نرهاشهدگل

​پشه هاهنگام پرواز به سمت طعمه  بال‌های خود را تقریبا ۵۰۰ بار در ثانیه با فرکانس ۴۵۰ تا ۵۰۰ هرتز به هم می‌زند.

 إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا «بَعُوضَةً»(۲۶بقره)مثال« پشه »درقرآن.قتل قدرتمندترین حاکمان(نمرود)توسط همین پشه کوچک رادرادامه خواهیدخواند.

زندگی پشه 

چگونه از نیش پشه‌ها در طول شب در امان بمانیم؟

پشه های «ماده »نیش می زنند، این خونخواری درهنگام جفتگیری «پشه »اتفاق می افتد.(تغذیه مناسب برای فعل وانفعالات درآستانه جفتگیری  وتخمگذاری راداشته باشند)پشه‌ها از پروتئین‌ها و ترکیبات خاص در خون انسان برای تولید و پرورش تخم‌ها استفاده می‌کنند.

How long do mosquitoes live? | Ehrlich Pest Control

«نرها»تغذیه شان ازطریق شهدگلها است

پشه‌ها می‌توانند بوی «دی اکسید کربن» (بازدم )ی که انسان تنفس تولیدمی‌کند را از فاصله ۲۰ تا ۳۰ متری تشخیص دهند.

وزن یک پشه حدود۲ گرم است

پشه ماده در هر بار گزش ۵ میکرو لیتر خون می مکد. (یک میکرو لیتر معادل یک میلیونم لیتر است)
پشه  در هر بار گزش بیش از ۲برابر وزن خود خون می مکد. چنانچه حسگرهای پشه  غیر فعال باشند ، پشه آنقدر خون می مکد تا عملا منفجر شود.
یک پشه با توجه به اینکه در ثانیه ۳۰۰ تا ۶۰۰ بار بال می‌زند می‌تواند مسافت یک کیلومتری را در دو یا سه ساعت طی کند.

The Secret To Keeping Mosquitoes Away From Your Boise Yard

بیشتر پشه‌ها زیاد از محل زندگیشان دور نمی‌شوند، اما برخی از گونه‌ها در طول عمرشان بیش از ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر مسافرت می‌کنند.
 پشه ها درهر بار تخم گذاری ۱۰۰ تا ۴۰۰ تخم می گذارند.

صدای وزوز  پشه‌ها به گوش‌ها آشناست، اما چرا این خونخواران کوچک از بین این همه جا درست در گوش ما در هوا چرخ می‌زنند؟ این صدای وزوز از کجا می‌آید؟Prof Michael Riley | University of Surrey

«مایکل ریله» استاد حشره‌شناسی در دانشگاه آریزونای آمریکا، دراین باره می‌گوید: «پشه‌های ماده دی‌اکسید کربن موجود در هوای بازدم ما را تشخیص می‌دهند. این عاملی است که پشه ماده را تحریک می‌کند تا به دنبال ما راه بیافتد و تا منبع غذایی خودش را تامین نکند دست از سر ما برندارد

 پشه‌ها در اطراف سر و صورت ما وزوز می‌کنند زیرا در آنجاست که بیشترین میزان دی اکسید کربن دفع‌شده در (بازدم )ما یافت می‌شود.

 دکتر رله : «وز وز »ی که در گوش‌تان می‌شنوید بیشتر فقط یک صدای جانبی تولید شده از «بال‌ بال زدن پشه» است.

 چرا دربعضی اوقات(هنگام تهاجم پشه ها) متوجه صدا(وزوز) نمی‌شویم؟

دکتر رله : «صدای بال زدن پشه‌ها بُرد طولانی ندارد، بنابراین بیشتر از همه وقتی متوجه آن می‌شوید که این موجودات در اطراف گوش شما پرواز می‌کنند.»

Sivrisinek kan emerken

پشه های ماده‌ برای داشتن انرژی کافی برای تولید تخم، باید بعد از جفت‌گیری یک وعده غذایی خونی پیدا کنند.اما نرها به طور معمول از شهد گل‌ها تغذیه می‌کنند.

پشه‌های ماده بعد از تشخیص حضور یک انسان، با نشستن روی بدن قربانی از طریق حسگرهای موجود در پاهای خود متوجه می‌شوند که آیا خون فرد مناسب‌شان هستن یا نه.

تحقیقات نشان داده که باکتری‌های حاضر در ناحیه پوست انسان‌ها نقش مهمی در جذب پشه‌ها دارند. به این صورت که این حشرات بیشتر جذب افرادی می‌شوند که تنوع باکتری‌‌های روی پوست‌شان کمتر است.

«بوی بد پا» نیز برای پشه‌های ماده رایحه‌ای جذاب منتشر می‌کند که آنان را به این سمت از بدن انسان می‌کشد، هرچقدرفاصله بال زدن پشه ازگوش مابیشترباشدمتوجه تهاجم پشه هانمی شویم ،بطورمثال ،هنگام نیش زدن در اطراف مچ پای ،صدای حضورپشه رامتوجه نمی شویم.

Chinese scientists claim new radar can track mosquito's flight from a mile  away | The Independent | The Independent

هنگامی که یک پشه ماده به سمت طُعمه(هدف) پرواز می‌کند، بال‌های خود را تقریبا ۵۰۰ بار در ثانیه با فرکانس ۴۵۰ تا ۵۰۰ هرتز به هم می‌زند.

این صدا برای پشه‌های نر آهنگ دلنشینی است که به هنگام جفت‌یابی آنان را برانگیخته می‌کند. 

 نتایج یک تحقیق که سال ۲۰۱۳ در نشریه PLOS One منتشر شد نشان می‌داد باکتری‌های عامل تولید بوی بد به نام Brevibacterium که در پوست انسان حضور دارند، و همان‌ها هم باعث ایجاد بوی پنیر لیمبرگر می‌شوند، عامل جذب پشه‌ها به شمار می‌روند.

Mosquito Biology | Pasco County Mosquito Control

یک پشه با توجه به اینکه در ثانیه ۵۰۰ بار بال می‌زند می‌تواند مسافت یک کیلومتری را در دو یا سه ساعت طی کند.

بیشتر پشه‌ها زیاد از محل زندگیشان دور نمی‌شوند، اما برخی از گونه‌ها در طول عمرشان بیش از ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر مسافرت می‌کنند.Sivrisinek kâbusu! Vatandaş camını açamıyor - Son dakika haberleri – Sözcü
برخی از افراد بیشتر پشه‌ها را به خودشان جذب می‌کنند به نظر می‌رسد به علت مواد شیمیایی باشد که بر روی پوست ترشح می‌شود.

Sulak Alanlar - Önemi, Temel Sorunları

محل زندگی پشه هادرمحیطهایی نظیر مرداب‌ها و تالاب‌ها است وفعالیتشان در هنگام غروب و طلوع آفتاب است چرا که در این مواقع این حشرات بیشتر فعال هستند.

عمرپشه ها

ماده می تواند تا۲ماه عمرداشته باشند. ،اماپشه های نر،عمرشان  حدود۱۰ روز باشد.

چشم پشه

تشبیه تحقیرآمیزاعراب

 إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا «بَعُوضَةً»(۲۶بقره)
«بَعُوضَة» درقرآن به معنی«پشه»است. «بَعُوضَه» در لغت و به سبب کوچک بودن جثه پشه،که برگرفته از «بَعْض» است
در زبان عرب براى «پشه» عباراتی چون: بَقّ ، جِرْجِس ، قِرْقِس ،‌‌خَمُوش ، ابوالیَسَع ، رُمْد  و طَیْثار.گفته اند.
امادرزبان فارسی« بعوضه»را به پشه ریز، سارشک، سارخک و سپیدپر گفته اند.

کتاب لسان العرب چنین آورده است «… ورقَّصَت امرأَة طِفْلها فَقَالَتْ: حُزُقَّةٌ حُزُّقَّه تَرَقَّ عیْنَ بَقَّه؛ قِیلَ: بقَّة اسْمُ حِصْن، أَرادت اصعَد عینَ بقَّة أَی اعلُها، وَقِیلَ: إِنها شبَّهت طِفْلَها بالبَقَّة لصِغر جُثَّته. ( لسان العرب ) : ۱۰ / ۲۴ – ۲۵».

تعبیر«حِبِقَّةٌ حِبِقَّةْ تَرَقَّ عَیْنَ بَقَةْ » یک مطلب و کنایه عامیانه رایج در میان اعراب بوده است و منظور از آن تشبیه کودک به خاطر کوچکی جثه او  و یا کوچکی چشم او می باشد نه زخم بر پیکر!. کلمهء « ترّق » ، به معناى بالا بیا و صعود کن ، است و « عین بقّه » ، کنایه از چشم کوچک است.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: در بی ارزشی و بی اعتباری دینا میخواهندمثال بزنند که حقیرترین موجودمثال زده اند: در وصایا و سفارشات آن حضرت به ابوذر می فرماید: «یا اباذر و الذی نفس محمد بیده لو ان الدنیا کانت تعدل عندالله جناح بعوضه او ذباب ما سقی الکافر منها شربه من ماء»: /مکارم الاخلاق، ج 2 ص 368. .

«ای ابوذر سوگند به آن کسی که جان محمد به دست قدرت او است اگر دنیا به اندازه ی بال پشه یا مگسی ارزش داشت هر آینه خداوند حتی یک جرعه آب نصیب کافر نمی کرد ای ابوذر دنیا و آنچه در او است نفرین شده است، جز آنچه در راه رضای خدا به کار رود و هیچ چیزی نزد خدا مبغوض تر از دنیا نیست.

الدُّنیا هیِّنةٌ عِندَ اللهِ عزَّ وجلَّ وضَئیلةٌ، ولا تَعدِلُ عند اللهِ تعالى مِثقالَ ذرَّةٍ ولا تُساوِی شَیئًا، وفی هذا الحَدیثِ یقولُ النَّبیُّ صلَّى اللهُ علَیه وسلَّم: "لو کانتِ الدُّنیا تَعدِلُ عند اللهِ"، أی: تُساوی أو تزِنُ عند اللهِ عزَّ وجلَّ، "جَناحَ بَعوضةٍ"، أی: جَناحَ ذُبابةٍ؛ مثلًا للقِلَّة والصِّغَرِ والحَقارةِ والدَّناءةِ، "ما سقَى کافِرًا منها شَرْبةَ ماءٍ"، 

الراوی : سهل بن سعد الساعدی | المحدث : الألبانی | المصدر : صحیح الترمذی خلاصة حکم المحدث /پایان توضیحات مدیرسایت.

 نمونه  این تحقیروبی ارزشی درآیه شریفه ۲۶ سوره بقره است: «اِنَّ اللّهَ لا یَسْتَحْیِی اَنْ یَضْرِبَ مَثَلا مّا بَعُوضَةً فَما فَوْقَها... »، خداوند ابایی ندارد که به پشه و (موجودات) کمتر از آن مَثَل بزند... در این آیه خداوند به یک حیوان کوچک، یعنی پشه مثال زده است. همانطور که در سوره عنکبوت آیه ۴۱ به یک عنکبوت.

 إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا «بَعُوضَةً»(۲۶بقره)مثال« پشه »درقرآن

بَعُوضَةً(۲۶بقره)مثال« پشه »درقرآن

واما باهمه کوچکی وحقارت  همین «پشه»قدرتمندترین عصر(نمرود)رابه هلاکت رساند!

«نمرود»یکی از پادشاهان جبار و ستمگر تاریخ بود که در دوران حضرت ابراهیم (ع) در بابل حکمرانی می‌کرد. امام صادق علیه‌السلام  «پادشاهان زمین چهار تا از مؤمنان و کافران بودند: از مؤمنان: سلیمان بن داود و ذوالقرنین و از کافران: نمرود و بخت‌النصر بودند؛ مَلَکَ الْأَرْضَ کُلَّهَا أَرْبَعَةٌ مُؤْمِنَانِ وَ کَافِرَانِ فَأَمَّا الْمُؤْمِنَانِ فَسُلَیْمَانُ بْنُ دَاوُدَ وَ ذُو الْقَرْنَیْنِ وَ الْکَافِرَانِ نُمْرُودُ وَ بُخْتُ‏نَصَّرَ» (الخصال، ج‏۱، ص۲۵۵)

«نمرود» اولین کسى است که ادعاى ربوبیت کرد و با ابراهیم(ع) در این خصوص محاجه کرد.

حضرت ابراهیم(ع) زمانی که گردن‌افرازی و تکبر نمرود را مشاهده کرد به او گفت: پروردگار من کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند. بر اساس روایات، نمرود خیره‌سرانه پاسخ داد من هم این کار را انجام می‌دهم. سپس از زندان دو نفر را بیرون آورد؛ یکی را کشت و دیگری را آزاد کرد. ابراهیم (ع) در عوض فرمود خداوند خورشید از مشرق بیرون آورده و از مغرب پایین می‌برد. در این لحظه بود که بهت و حیرت و عصبیت نمرود را فروگرفت.

«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذی حَاجَ‏ إِبْراهیمَ فی‏ رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّیَ الَّذی یُحْیی‏ وَ یُمیتُ قالَ أَنَا أُحْیی‏ وَ أُمیتُ قالَ إِبْراهیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتی‏ بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمین؛ آیا از [حالِ‏] آن کس که چون خدا به او پادشاهى داده بود [و بدان مى‌‏نازید، و] با ابراهیم درباره پروردگارش محاجّه می‌کرد، خبر نیافتى؟ آنگاه که ابراهیم گفت: «پروردگار من همان کسى است که زنده مى‏‌کند و مى‏‌میراند.» گفت: «من [هم‏] زنده مى‏‌کنم و [هم‏] مى‏‌میرانم.» ابراهیم گفت: «خدا[ىِ من‏] خورشید را از خاور برمى‌‏آورد، تو آن را از باختر برآور.» پس آن کس که کفر ورزیده بود مبهوت ماند و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمى‌‏کند.‏». / آیه۲۵۸ سوره بقره

«نمرود» تا پیش از این معجزه گلستان شدن آتش بر ابراهیم علیه‌السلام را به وضوح دیده بود، خداوند به واسطه پشه‌ای که وارد بینی و مغزش شد، او را از پای در آورد.

از امیرالمؤمنین علیه‌السلام :«روز چهارشنبه ابراهیم در آتش انداخته شد و روز چهارشنبه منجنیق مهیا شد؛ روز چهارشنبه هم خداوند پشه را بر نمرود مسلط کرد؛ یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ أُلْقِیَ إِبْرَاهِیمُ‏ ع فِی النَّارِ وَ یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَضَعُوا الْمَنْجَنِیقَ ... یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَى نُمْرُودَ الْبَقَّة» (الخصال،  ج ۲ ص ۳۸۸) 

امام صادق علیه‌السلام نیز ضمن روایتی فرمود «خداوند پشه را وسیله‌‏اى براى خوار کردن یکى از جبّاران متمرّد و منکر ربوبیّت (نمرود) کرد.

خدا ضعیف‌ترین آفریده خود(پشه) را بر او (نمرود)مسلط کرد تا قدرت و عظمت خود را به او بنمایاند و آن همان پشه‌‏اى بود که از بینى داخل مغزش شده و او را کشت؛ فَأَمَّا الْبَعُوضُ ... وَ أَهَانَ بِهَا جَبَّاراً تَمَرَّدَ عَلَى اللَّهِ وَ تَجَبَّرَ وَ أَنْکَرَ رُبُوبِیَّتَهُ فَسَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ أَضْعَفَ خَلْقِهِ لِیُرِیَهُ قُدْرَتَهُ وَ عَظَمَتَهُ وَ هِیَ الْبَعُوضُ فَدَخَلَتْ فِی مَنْخِرِهِ حَتَّى وَصَلَتْ إِلَى دِمَاغِهِ فَقَتَلَتْه‏». (الإحتجاج على أهل اللجاج ،للطبرسی، ج ۲ ص ۳۴۲)