مردی که ازهمراهان امام درنجف ونوفل لوشاتوبود وشورای انقلاب و وزیرامورخارجه واما جاسوس!...
سرنوشت اولین رئیس صداوسیما«صادق قطب زاده» از همراهی باامام تاکودتا
قطب زاده در ۲۳تیر۱۳۵۸ مدیر عامل صدا و سیما شد.
در روز ۱۶ آبان ۱۳۵۹ پس از شرکت در یک مناظره تلویزیونی، از سوی دادستانی بازداشت و راهی زندان اوین شد.
صادق قطب زاده همان قطبی است
یکی از موضوعات جالب و در عین حال عبرتآموز، بررسی احوال شخصیتهای دخیل در انقلاب است. عناصر متعدد با گرایشهای فکری مختلف، به نهضت مردمی ایران پیوستند و بسیاری از آنان، پس از پیروزی انقلاب با توجه به تلاشهای سیاسی خود در گذشته، ادعاهایی داشتند و حق و سهمی از نهضت قائل بودند. برخی از این چهرهها، پس از برقراری نظام جمهوری اسلامی در مناصب کلیدی نیز نقش آفرینیهایی داشتند و در نهایت در تغییر راه و روش و انتخاب مسیری متفاوت خود را در مقابل نظام قرار دادند. «صادق قطبزاده اصفهانی» از جملهی این افراد است که اظهارنظرهای ضد و نقیضی در مورد او وجود دارد. بررسی منابع و اسناد نشان میدهد که او زندگی پر فراز و نشیبی داشته است. در ادامه به فراز و فرود زندگی وی در دوران قبل و پس از انقلاب خواهیم پرداخت.
قبل از پیروزی انقلاب
«صادق قطبزاده» (قطبی اصفهانی) فرزند حسین در تاریخ۴ اسفند ۱۳۱۴. در تهران متولد پدرش یک تاجر بازاری بود. از دوران نوجوانی زمانی که در مدرسهی «دارالفنون» مشغول تحصیل بود وارد فعالیتهای سیاسی شد. آخرین سالهای تحصیلات متوسطهی وی مصادف با نهضت ملی شدن صنعت نفت بود که قطبزاده در جریان مبارزههای ملی شدن صنعت نفت با جدیت شرکت میکرد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به عنوان نمایندهی دانش آموزان وارد نهضت مقاومت ملی شد و به فعالیت پرداخت. در این زمان، او ۱۷ سال داشت و اندکی از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گذشته بود که به جبههی ملی پیوست. در سال ۱۳۷۷ قطبزاده در سن ۲۲ سالگی برای ادامهی تحصیل به آمریکا رفت و در رشتهی زبان به تحصیل پرداخت. وی از همان آغاز کار با دانشجویان به فعالیت سیاسی پرداخت.[۱]
قطب زاده شبیه بنی صدر
«علی جنتی» دربارهی فعالیتها و شخصیت قطبزاده در این دوران میگوید: «صادق قطب زاده شخصیتی مشابه بنیصدر داشت، او مجرد بود و تا زمانی هم که به ایران آمد مجرد باقی ماند. به هر حال خیلی روحیات دینی نداشت، یعنی در همان زمان هم که در آن جا بود بسیاری از دانشجویان خارج از کشور پشت سر ایشان مسایلی از نظر اخلاقی مطرح میکردند. در هر صورت وی یک عنصر دینی شناخته نمیشد. من اختلاطش را با خانمها میدیدم. با بسیاری از خبرنگاران به راحتی مینشست و صحبت میکرد. این دسته از مبارزان روحیات دینی خاصی داشتند؛ به ظاهر مسلمان بودند، نماز میخواندند و در اروپا سمبل نیروهای مبارز مسلمان بودند.»[۲]
قطبزاده و همراهی با امام
وی پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تبعید امام خمینی به ترکیه، فعالیت زیادی کرد تا امام را از ترکیه به عراق انتقال دهند. در سال ۱۳۴۳. به همراه چند نفر از دوستانش به خاورمیانهی عربی رفت و در آن جا مقدمات مبارزهی مسلحانه برضد رژیم ایران را فراهم آورد. البته او در این زمینه همکاری خوبی با «امام موسی صدر» نیز داشت اما در عین حال اختلافهایی را با برخی از انقلابیون از جمله «جلال الدین فارسی» پیدا کرد. قطبزاده، مسافرتهایی به نجف نیز داشت و با مبارزان مقیم عراق جلسات متعددی را برگزار کرد. پس از ورود امام به پاریس نیز قطبزاده از جمله کسانی بود که در کنار یاران امام فعالیت میکرد.
قطب زاده یکی از۱۵۰نفرسرنشینان پروازانقلاب بود
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ امام خمینی پس۱۴سال ۳ماه دوری ازوطن با هواپیمای ۷۴۷ شرکت هواپیمایی فرانسه (ایر فرانس)از نوفل لوشاتو(پاریس) عازم ایران گردید، قطبزاده یکی از همراهان امام در این پرواز بود..[۳]
آدم شناسی"دشمن شناسی"فرزندامام خمینی
از ابتدای انقلاب نیروهای انقلابی بدبینی خاصی به قطبزاده داشتند. مهمترین نکتهای که نشان از بدبینی عناصر انقلابی نسبت به خلوص قطبزاده در دوران مبارزه دارد، نوع تعامل مرحوم «سیدمصطفی خمینی» با اوست.
«حجت الاسلام سیدحمید روحانی» در این زمینه در کتاب خود مینویسد: «در تاریخ خرداد ۱۳۴۹ آقای صادق قطبزاده برای اولین بار به نجف آمد و در شب ۳۱ خرداد ۱۳۴۹ در منزل سیدمصطفی خمینی به سر برد.
شناختی که ملت عزیز ایران امروز از آقای قطبزاده پیدا کرده است، فرزندامام در همان یک شب از او به دست آورد و به راستی دریافت که او چه عنصر خطرناکی برای انقلاب ایران خواهد بود … بارها به من و دیگر برادران روحانی توصیه میکرد که از هر گونه همکاری و حتی دیدار با قطبزاده بپرهیزیم و خود نیز از آن شب که قطبزاده در منزلش بود تا شبی که به شهادت(۱ آبان۱۳۵۶) رسید دیگر حاضر نشد که با او رو به رو شود و تلاشهای همه جانبهی آقای قطبزاده برای فقط یک ساعت دیدار و گفتوگو با آن شهید با شکست رو به رو گردید.»[۴]
قطب زاده درشورای انقلاب
پس از روی کار آمدن دولت موقت در ۱۵ بهمن ۵۷، برخی از اعضای شورای انقلاب که در دولت موقت به وزارت رسیدند از این شورا خارج شدند. به گفتهی مهندس «بازرگان» بعد از تعیین دولت موقت، برخی از وزرای دولت که عبارت بودند از دکتر «ابراهیم یزدی»، دکتر «یدالله سحابی»، «احمد صدر حاج سید جوادی» و مهندس «مصطفی کتیرایی» از شورای انقلاب خارج شدند و به جای آنها «بنیصدر»، «قطبزاده»، «میرحسین موسوی»، «حبیب الله پیمان» و «احمد جلالی» وارد شورای انقلاب شدند. قطبزاده در شورای انقلاب، اختلافهای خود با بنیصدر در خارج از کشور را ادامه داد. [۵]
فرزندآیت الله جنتی آقای«علی جنتی» دربارهی حضور لیبرالها از جمله بنیصدر و قطبزاده در شورای انقلاب میگوید: «من با آقای قدوسی ارتباط نزدیک داشتم. یک روز به ایشان گفتم چرا بنیصدر و قطبزاده را در شورای انقلاب راه دادهاند؟ اگر وضعیت اینها را نمیدانستند حداقل از کسانی که در خارج بودند سؤال میکردند؛ آقای هاشمی رفسنجانی خبر دارد که اینها آدمهای مذهبی، دینی و شایستهی اطمینان نیستند. بعد هم مسایلی را که دربارهی بنیصدر میدانستم از نوع تفکر و نحوهی زندگی خانوادگی برای ایشان توضیح دادم. ایشان گفت که آقایان هم دل خوشی از آنها ندارند اما نظر امام این بود که باید در شورای انقلاب باشند که دیگران فکر نکنند آخوندها آمدهاند تا همهی مراکز قدرت را در اختیار خود بگیرند …»[۶]
اولین رییس صدا و سیماچگونه انتخاب شد؟
در۲۳ تیر ۱۳۵۸ صدا و سیما دارای یک شورای عالی مرکب از «حجت الاسلام سیدمحمد موسوی،حجت الاسلام محمد خاتمی، صادق قطبزاده،دکتر عبدالرحیم گواهی و ابراهیم پیراینده» شد که قطبزاده مدیر عامل صدا و سیما گردید.
کمی بعد «بهزاد نبوی، علی لاریجانی، حجت الاسلام حسن روحانی و سید رضا زوارهای» نیز به عضویت این شورا درآمدند و با رأی همین شورای سرپرستی در سال ۱۳۵۸، صادق قطبزاده به عنوان اولین رییس صدا و سیما آغاز به کار کرد. در مورد نحوهی کارکرد قطبزاده در صدا و سیما حرف و حدیثهای فراوانی وجود دارد، برآیند این اظهارنظرها نشان میدهد که عملکرد او در این نهاد نه موجبات رضایت خاطر انقلابیون را فراهم آورده و نه غیر انقلابیون و حتی نیروهای مخالف نظام را راضی نگه داشته است.
اعتراض امام خمینی به رئیس صداوسیما(قطب زاده)
از یک طرف انقلابیون بودند که او را به روابط نزدیک با ملیگراها و رعایت نکردن شئونات اسلامی متهم میکردند در زمان مدیریت او بر صدا و سیما امام خمینی که از پخش برنامههای خلاف اسلام ناراحت شده بودند نامهای تنظیم کردند بخشی از این نامه چنین بود: «… به آقای قطبزاده بگویید مگر شما الزام به مسایل اسلامی ندارید؟ مگر شما متعهد به قرآن نیستید. انقلاب ما انقلاب اسلامی است. چرا باید برنامههای خلاف اسلام از صدا و سیما پخش شود.»
نیروهای ملی و مذهبی هم از او دل خوشی نداشتند. به اعتقاد برخی از آنان رادیو و تلویزیون در زمان ریاست قطبزاده در چند ماه آخر دورهی خدمت دولت موقت تبدیل به بلندگوی ضد دولت و نخست وزیر شده بود.
نیروی ضد انقلاب هم او را تحت عنوان سانسورچی معرفی میکردند و در بسیاری از مقالات خود که در روزنامهها و نشریات به چاپ میرسید از این موضوع انتقاد میکردند. با به عهده گیری سرپرستی صدا و سیما از سوی قطبزاده، وی شروع به تسویه حساب تعداد زیادی از کارکنان کرد و به علت این که فشارهای گروههای سیاسی در آن زمان بر رادیو و تلویزیون و سرپرستی آن به دلیل سانسور زیاد بود، مجبور شد برای حمایت از خود طومارهای چند صد متری در سراسر ایران امضا کند.
قطبزاده در وزارت خارجه
همزمان او عهدهدار وزارت خارجه شد و زمانی که بنیصدر به عنوان کفیل وزارت خارجه از سمتش کناره رفت، قطبزاده جای او را گرفت. وی در جریان گروگان گیری اعضای سفارت آمریکا در ایران مانور زیادی از خود نشان داد. روابط ایران و آمریکا در آن زمان به شدت به تیرگی گراییده بود و از سوی دیگر فضای مسموم تبلیغاتی برضد ایران در عرصهی بین المللی ایجاد شده بود بنابراین بازیگران عرصهی سیاست خارجی ایران از جمله قطبزاده باید تلاش مضاعفی را برای تغییر این شرایط صورت میدادند.
زمزمههایی در رسانههای خارجی مبنی بر دیدار مقامهای ایران، آمریکا و ارایهی راه حل تازه در این زمان منتشر شد. اما صادق قطبزاده در مصاحبه با رویتر میگوید شخص این جانب و وزارت خارجه هیچ گونه تماس مستقیم و یا غیر مستقیم با آمریکا نداشتهایم و راه حل تازه همان مطالبی است که بارها گفتهایم، اشارهی قطبزاده به استرداد شاه و اموال او به ایران است. این مسأله همان چیزی بود که از سوی دانشجویان خط امام به عنوان شرط تحویل گروگانها به آمریکاییها عنوان شده بود.
چند سال بعد «گری سیک» مشاور امنیت ملی کاخ سفیدزمان کارتر در کتابش از دیدار سه ساعتهی قطبزاده وزیر امور خارجهی ایران
و «همیلتون جردن» رییس کارکنان کاخ سفید درشنبه ، ۲۷ بهمن ۱۳۵۸ (۱۶فوریه۱۹۸۰) در پاریس خبر داد. وی در پاسخ به پرسش جردن که چگونه میتوان بحران را با صلح و آرامش و حفظ حیثیت پشت سرگذاشت. گفت: «راه حل ساده است. من پسر خوبی برای آمریکا هستم، شما شاه را بکشید. قطبزاده تلاشهای بسیاری برای حل مسألهی گروگانهای آمریکایی انجام داد البته تمام این تلاشها برای کسب وجهه برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری بود.»
قطب زاده کاندیدای ریاست جمهوری
قطبزاده در تاریخ شنبه ، ۰۸ دی ۱۳۵۸ به طور رسمی خود را کاندید ریاست جمهوری کرد. وی علت نامزدی خود را چنین عنوان میکند: «رییس جمهور باید کسی باشد که شناخت کامل از رهبری داشته باشد و اهداف و طرز تفکر رهبری را بداند و هماهنگ با خصوصیات رهبری باشد. من به علت این که سالهاست در این مسایل آشنایی دارم احساس میکنم که میتوانم نظریات رهبری را با قاطعیت دنبال کنم به همین خاطر کاندیدای ریاست جمهوری هستم. سرانجام انتخابات اولین دورهی انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و قطبزاده با کسب ۴۸۵۴۷رأی در ردهی هفتم در بین کاندیداها قرار گرفت که نشان از عدم تمایل مردم به وی بود.»
قطب زاده درتدارک کودتا
به تدریج با از دست دادن مناصبش خط مشی سیاسی او هم تغییر کرد تا جایی که در برابر امام و نظام اسلامی به توطئهگری پرداخت. «احمد عباسی» دامادِ«آیت الله سیدکاظم شریعتمداری» در این باره میگوید:
«… پس از برکناری قطبزاده از سمتهای رسمیاش در کشور و بعد از این که دیگر خانه نشین شد و دیگر اسمی از او مطرح نبود و فعالیت رسمی نداشت، گاهی شنیده میشد که ایشان میخواهد روزنامهای دایر کند به نام والعصر مستقلاً .
«احمد عباسی»درادامه گفت:قطب زاده بعد میگفتند که نه پشیمان شده میخواهد دوستانی جمع آوری کند و در نهادها و سازمانهای مختلف هم حتی رفقایی دارد و پیدا کرده است و آن موقعها صحبت میکردند که میخواهد مثلاً یک تظاهراتی، اعتصاباتی راه بیندازد. یک جبهه گیری در برابر جمهوری اسلامی بکند و مخالفتهایی ابراز کند…»[۷]
«قطبزاده »پس از خانه نشین شدن به این نتیجه رسیده بود که جمهوری اسلامی از مسیر خود منحرف شده و برای بازگرداندن آن به مسیر اصلی راهی جز برخورد نظامی وجود ندارد. البته وی در بازجویی حرکت خود را براندازی نظام جمهوری اسلامی نمیداند و اعتقاد دارد اصلاً مسألهی براندازی نظام جمهوری اسلامی مطرح نبود، بلکه نجات انقلاب و جمهوری اسلامی ایران از دست کسانی که به نظر وی صلاحیت حکومت کردن ندارند، مورد نظر بوده است.
هدفی که قطبزاده برای حرکت خود ذکر کرده است، دقیقاً همان هدف کودتاگران «نوژه» بود که دو سال قبل از او با شکست مواجه شدند؛ این تفاوت که آنان تصریح میکردند که ما جهت نجات انقلاب از دست حضرت امام خمینی شروع به عملیات سیاسی کردهایم.
«صادق قطبزاده» برای تحقق هدف خود حدود یک سال و نیم تلاش کرد. ارتباط با برخی از کشورهای منطقه، ارتباط با تنی چند از نظامیان و ارتباط با شماری از روحانیون مخالف، نمونهای از فعالیتهای خام و حساب نشدهی وی بود که قبل از آن که تعداد بیشتری را آلوده کند، دستگیر شد.
قطب زاده: نقشه اشغال بیت امام را می کشیدم برای کودتا
«صادق قطبزاده» شکلگیری توطئه برای براندازی نظام جمهوری اسلامی را این گونه بیان میکند: «از مدتی قبل، حدود سه ماه قبل، از یک سازمان افسری با من تماس گرفتند و بحث و گفتوگویی پیرامون تحلیل ما از مسایلی که فعلاً در کشور ما میگذرد، شد. در این تحلیل من یک مقدار نقطه نظرهایی داشتم و آنها هم همچنین. بعد از قبول نقطه نظرهای من و چارچوبی که باید در آن باشیم، بحث و گفتوگو راجع به قصد براندازی حکومت و نه نظام جمهوری شد که در اطراف بیت امام چه میتوان کرد. بر این اساس، بحث اول آنها صحبت از محاصره بود و آنها دربارهی محاصره نقشهای میخواستند. من این نقشه را توسط یکی از دوستان که تهیه شده بود به آنها دادم. یک نقشهی عادی بود.
مرکزفرماندهی کودتا:همسایگی منزل امام خمینی
«صادق قطبزاده»گفت: آنها گفتند که این نقشه به نظر ما درست نمیآید و بنابراین لازم است که ما از نزدیک برویم و آن جا را ببینم. آن ها رفتند و من یکی از دوستانی که در آن جا منزلی – بغل منزل امام – داشت معرفی کردم و این ها رفتند و آن منزل را دیدند. در مراجعت وقتی نشستیم صحبت کردیم، گفتند که این منزل محل بسیار مناسبی است برای انفجار، گفتند: خیلی خوب و بحث راجع به محل انفجار صورت گرفت که چگونه و به چه نوع. هفتهی بعد – که دو هفته قبل از دستگیری من بود – آمدند گفتند که سازمان ما تصمیم گرفته آن جا را از دو طریق بکوبد: یکی با توپخانه، یکی هم احیاناً با انفجار از داخل منزل … هدف از بین بردن همهی سران حکومت من جمله امام [بود]. من در بدو امر دو نوع حالت روانی در برخورد با قضیه داشتم، یکی مسأله آری یا نه. منتها متأسفانه در وهلهی اول من گفتم خیلی خوب این مسأله را بررسی کنیم و ببینیم چه کار میشود کرد و
رئیس سابق صداوسیما درادامه گفت:برای همکاری باسران کودتا«نه» نگفتم.
آن ها رفتند و نقشه را بررسی کردند و هفتهی بعد آمدند و گفتند که ما فکر کردیم که هم نقشهی کوبیدن آن جا باشد و هم به حالت خون خواهی امام، بقیهی کارها را انجام بدهیم و مردم هم در این باره بیایند و در واقع گیج بشوند که به کدام سمت بروند.قرار شد که آن ها بروند و تمام این نقشه را مورد مطالعه قرار بدهند و چند روز قبل از اجرای نقشه، تصمیم نهایی در این زمینه گرفته شود. در واقع من از این که با این نقشه در اول آن مخالفت نکردم، از لحاظ روحی خودم ناراحت بودم و تصمیم داشتم که در جلسهی نهایی که صحبت است، مطلقاً با کوبیدن جماران و منزل امام به – اعتبار عاطفی خودم نسبت به امام – جلوگیری بکنم؛ ولی البته [با] بقیهی نقشه مثل «گرفتن(اشغال) سپاه، کمیته، رادیو و تلویزیون، محاصرهی جماران« من کاملاً موافق بودم. این نقشهای بود که در واقع انجام و عملی شد، یعنی تا آن مرحله؛ ولی همین طور که عرض کردم به تصویب نهایی نرسید و ما هم در واقع قبل از آن که اصلاً ماجرا به صورتی در بیاید، دستگیر شدیم.»[۸]
امام جماعت« مسجد قلهک تهران» با کودتاگران همکاری داشت
کودتای قطب زاده–شریعتمداری نیز مانند دیگر کودتاهایی که در ایران صورت گرفته است، بی بهره از حمایت خارجیان نبود. شخصی به نام «ایل آلون»که از جامعهی سوسیالیستها بود، از نظر اقتصادی به قطبزاده قول پول و اطلاعات لازم برای انجام کودتا را داده بود. همچنین صورت اسلحههایی که لازم داشتند، مقداری از آنها را قطبزاده صورت کرده بود و قرار بود از طریق آقای ایل آلون تهیه بشود.[۹] احمد عباسی داماد شریعتمداری در اعترافهای خود دربارهی حمایت و تأیید خارجیها از توطئهی قطبزاده از زبان «حجت الاسلام مهدی مهدوی»، امام جماعت مسجد جامع قلهک که در «توطئهی قطبزاده» مشارکت داشته است، میگوید: «این بنده [مهدوی] حدود یک ماهی بود در مسافرت بودم»
از این جا(ایران) ابتدا رفتم به سوریه و چند روزی در سوریه بودم. از آن جا سفری کردم به آلمان و در آلمان با بعضی از شخصیتها و مقامهای آلمانی ملاقات کردم و برای آنها وضع ایران را تشریح کردم که در ایران اوضاع خیلی خراب است، مردم خیلی مخالف هستند و خفقان و فشار و این ها زیاد است و ناراحتیهای مردم رو به شدت گذاشته [است] مقامات آلمانی هم حرف من را تأیید کردند و گفتند: بله ما اطلاع داریم و این طور هست و ما هم با این وضع موجود ایران با آقایان نمیتوانیم همکاری بکنیم و اگر یک نظام صحیحی، درستی و افراد صحیحی روی کار باشند، ما حاضریم با آن ها همکاری کنیم و رابطه داشته باشیم … بعد از آلمان بنده سفری کردم به عربستان سعودی، هواپیما که نشست و خواستیم پیاده شویم آن جا از ما استقبال محرمانهای کردند… برای ایشان هم بنده شروع کردم همان حرف ها که در آلمان زده بودم [را] زدم که در ایران وضع اِلِه و بِلِه است، ناراحتی زیاد است، فشارها و مخالفتها با رژیم زیاد است … پس از صحبتهای من [آن شخصی که به استقبال آمده بود] شروع کرد به صحبت کردن که او هم دل پری داشت از مقامات ایران و رژیم ایران میگفت: بله، ایران منطقه را به آتش کشیده که ایران« اِلِه و بِلِه» کرده با این ها نمیشود کار کرد و ما هم آمادهایم اگر رژیم صحیحی در ایران باشد، همکاری کنیم و رابطه داشته باشیم. بعد با بعضی از مقامات دیگر در آن جا ملاقاتی دادند و ملاقات کردیم.»[۱۰]
قطبزاده در اعترافهای خود دربارهی همکاری با بعضی از افراد در خارج از کشور و کشورهای بیگانه میگوید: «من با آقایان نجفی و محمدحسینی و زارع و ریاضی [از عناصری که قرار بود با کودتا همکاری کنند] این بحث را بلا استثنا کردم که ما نباید به هیچ سیاستی و نیرویی در خارج از کشور متکی باشیم. این بحث را نیز با آقایان حبیبزاده و کامبیزی در مدت طولانی نیز داشتم و مسؤولیت سیاست خارجی به عهدهی من گذاشته شد. حتی یک مورد آمدند و گفتند که جلسهای در استانبول یا آنکارا بوده است که رضا پهلوی، بختیار، آریانا و یکی دو نفر دیگر در این جلسه بودهاند.
آقایان میخواستند ما سیاست خارجی خود را با اینها هماهنگ کنیم، اما من گفتم از لحاظ من هر کس هر کاری که میخواهد بکند، ولی من موافق این کار نیستم. قسمت دیگر مسأله ارتباط با یک سلسله افراد خارج از کشور بود. ارتباط من ارتباط امروز و دیروز نبوده و نیست، بلکه من این ارتباطات را در اثر 15، 16 سال زندگی در خارج از کشور پیدا کردهام و با برخی از شخصیتهای بین المللی سر و کار داشتهام و فعالیتهای زیادی نیز در خارج داشتهام … من میخواستم از نظرات کلی کشورهای اروپایی و خاورمیانه و بلوک شرق راجع به اوضاع داخلی ایران مطلع شوم، زیرا من داشتم وارد کار تغییر حکومت میشدم و برای این کار نیاز به یک سلسله مسایل اطلاعاتی داشتم.
به خاطر این مسأله بود که بر اساس آن یک سلسله تماسهایی با «ویل آلون» گرفته و ایشان هم با سوسیالیستهای آلمان تماس گرفتند [... سازمان سوسیالیستهای آلمان] در۱۰، ۱۵ سال گذشته [سال ۱۳۶۱] شاید حدود یک هزار تلگراف به شاه سابق و دستگاه گذشته، راجع به زندانیان آن روز ایران زده بود. به همین دلیل با اعتقادی که به نقش عربستان سعودی در خاورمیانه داشتم، باید از نظرات آن کشور نیز مطلع میشدم. ولی در هیچ مورد ما به آن ها نگفتیم که میخواهیم چه بکنیم و در آینده قول دادن امتیازی به آنها بدهیم … من در تمام عمرم تنها یک اسلحهی کمری از برادر «حافظ اسد» گرفتم، آن هم هنگام مذاکرات با وی بود. بعدها نیز من این اسلحه را به برو بچههای مدرسه رفاه دادم.»[۱۱]
مرجع تقلیدی که ار کودتاگران بود!
یکی از مسایل مهمی که در جریان کودتای قطبزاده مطرح شد، شرکت «آیت الله شریعتمداری» از مراجع تقلید آن زمان در کودتا بود که منجر به سلب صلاحیت مرجعیت ایشان شد.[۱۲] صادق قطبزاده در مصاحبهای تلویزیونی پس از دستگیری، رابطهی آیت الله شریعتمداری را با جریان کودتا افشا کرد. وی در این باره گفت: «… در بین مراجع فقط با واسطهای با شخص «آیت الله شریعتمداری» مسأله را در میان گذاشته بود … من از طریق آن دو واسطه مطلع شده بودم که این مطالب – مسألهی اصل براندازی – به نظر ایشان رسیده بود.
در دو سه ماه قبل یک بار آقای «حجت الاسلام محمدرضا مهدوی کنی»رفتند آن جا و صحبت کرده بودند با ایشان و در مجموع برخورد آیت الله شریعتمداری بسیار برخورد محتاطانهای بود با کل مسأله. بعد وقتی که حجت الاسلام مهدوی تشریف برده بودند به خارج، من از حجت الاسلام آقای «عبدالرضا حجازی »خواستم مطلب را با حضرت آیت الله شریعتمداری در میان بگذارند و کلیات طرح را یعنی اصل کلیت طرح را با آقای حجازی در میان گذاشتم و آقای حجازی هم با آیت الله شریعتمداری – آن طوری که به من گفتند – مسأله را در میان گذاشته است و نقل قول از آقای حجازی است که ایشان گفتند که من قبل از انجام برنامه کاری نمیتوانم بکنم و بعد از انجام برنامه، بنده خود ایشان را تأیید میکنم و اقدام میکنم. این ماجرا گذشت… تا مجدداً آیت الله مهدوی آمدند. من مجدداً به آقای مهدوی گفتم و ایشان هم در مراجعت به من گفتند که نظر ایشان همان است و اگر براندازی انجام شد، ایشان تأیید خواهند کرد و اقدام خواهند کرد. البته یک دو روز بعدش آقای مهدوی پولی در حدود ۵۰۰ هزار تومان به من دادند و تنها پولی بود که به من رسید و گفتند من بابت خرید منزل از آیت الله شریعتمداری گرفتم.»[۱۳
کشف کودتا
حدود یک سال و نیم پیش از کشف کودتا که آقای قطبزاده پس از چند روز دستگیری آزاد شد، اخباری مستند و گاه غیر مستند که حکایت از فعالیت ایشان برضد جمهوری اسلامی ایران مینمود، به دست میرسید. پس از دستگیری اعضای گروهک پارس (پاسداران رژیم سلطنت) یکی از کسانی که با این گروه همکاری میکرد و در همین رابطه اعدام شد به نام «عسگر مهاجر»، در بازجوییهایی که در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۶۰ از وی انجام شد، معلوم گردید که با آقای قطبزاده ارتباط داشته و آقای قطبزاده مشغول جذب افراد ناراضی مانند اوست.
اسم گروه کودتاگران؟
پس از دستگیری گروهک سلطنت طلب «رضا زاده» یکی از افراد این گروه به نام «سرهنگ صیرفی» که در همین رابطه اعدام شد، در بازجویی ـ در تاریخ یکشنبه ۰۵ مهر ۱۳۶۰ ـ ضمن اعترافاتی از یکی از همکاران قطبزاده نقل میکند که «قطب زاده» به همراهی تعدادی نظامی میخواهند حکومتی تشکیل بدهند که او نخست وزیر باشد. نقل کنندهی این سخن یکی از محافظین قطبزاده بوده که در رژیم شاه ۱۷ سال از شاه محافظت نموده و اکنون به جرم همکاری با «گروه رضا زاده» به حبس ابد محکوم شده است. به تدریج با پی گیریهایی که انجام میشد، فعالیتهای «قطبزاده» برضد جمهوری اسلامی ایران قطعیتر میگردید تا این که تعدادی از عناصر نظامی و غیر نظامی که «قطبزاده» میخواست با آنها همکاری کند و در این رابطه مبالغ زیادی پول جهت همکاری به آنها داده بود؛ مسؤولین را در جریان فعالیت گستردهی وی در رابطه با براندازی جمهوری اسلامی ایران قرار دادند.
اطلاعاتی که از این طریق میرسید حاکی از این بود که جریان آقای «قطبزاده» یک مسألهی ساده نیست، زیرا از نظر خارجی به بعضی از رژیمهای مرتجع منطقه و بعضی از کشورهای غربی و در رأس همهی آنها آمریکا متصل میشود و در داخل نیز به تعدادی روحانی نما و در رأس آنها آقای«آیت الله سیدکاظم شریعتمداری» ربط پیدا میکند و روابطی با بعضی از خانهای ایلات دارد و با بعضی در حال ارتباط است. تا این جا جریان اهمیت فوق العادهای نداشت زیرا از مرحلهی طرح و فرض و تصمیم کلی تجاوز نمیکرد و نیرویی هم که بخواهد با آنها همکاری انجام دهد، هر چند بسیار محدود و کوچک در اختیار آقای قطبزاده نبود. قابل ذکر است که تا این مرحله تعدادی از مسؤولین جمهوری اسلامی تصمیم داشتند وی را احضار نمایند و با اخذ اطلاعات وی در رابطه با همکاری داخلی و خارجیاش، او را از منجلاب نجات دهند.
این جریان از جایی اهمیت یافت که همزمان با شروع عملیات گستردهی رزمندگان اسلام علیه رژیم صدام، آقای قطبزاده پیشنهادهای تندی از قبیل ترور فرماندهی نیروی زمینی و اعضای شورای عالی دفاع را مطرح نمود و از همکاران خود به طور جدی میخواست که ترورها را به مرحلهی اجرا درآورند. مهمتر از موارد یاد شده، پیشنهاد ترور حضرت امام خمینی از سوی قطبزاده است. طبق نوارهایی که از جلسات آقای قطبزاده به دست آمد، مقارن با پیروزیهای غرورآفرین رزمندگان اسلام، نامبرده پیشنهاد ترور امام را مطرح و روی این مسأله سخت پافشاری میکند و امکاناتی از قبیل منزل و مبلغ ۷۵۰ هزار تومان پول در این رابطه قرار میدهد.
«حجت الاسلام ری شهری» در این باره میگوید: «… تعدادی از مسؤولین کشور که در جریان این توطئه بودند، نظرشان این بود که قطبزاده را از این جهنم و از این آلودگی نجات بدهیم. نظر این بود که یک روز بخواهیمش و بگوییم این جریان را میدانیم و افرادی با تو هستند و میدانیم افرادی که از خارج و داخل در ارتباط با تو هستند، مشخص کن و بعد از این که همهی مسایل را گفت، آزادش کنیم تا این که این جریان پیش آمد. مقارن« عملیات فتح الفتوح»قرار شده بود خانهی «شاه ویسی» را با کمک مهندس «فرزان» در اختیار این گروه قرار بدهند تا از آن جا کار را انجام دهند. این مسأله که مشخص شد و وقتی فهمیدیم این مرد این قدر کثیف است و میخواهد یک چنین خیانتی[۱۴] به امت بکند – خیانتی که شاه حاضر نشد انجام دهد – وقتی مسأله به این شکل شد، تصمیم گرفتیم ایشان را باز داشت کنیم… »[۱۵] پس از دستگیری، آقای قطبزاده تمامی اتهامها را مردود دانست ولی پس از اطلاع از این که مسؤولین کشور در جریان بودهاند، به جرم خود اعتراف کرد و کودتای او و همدستانش برضد نظام جمهوری اسلامی با شکست مواجه گردید.
اتهامات قطب زاده
با توجه به اطلاعاتی که از فعالیتهای آقای قطبزاده پیش از دستگیری وی وجود داشت و اعترافهای او پس از دستگیری، پروندهی اتهامی او به سرعت تکمیل و به دادگاه ارسال شد. در تاریخ ۲۳ مرداد۱۳۶۱ دادگاه انقلاب اسلامی ارتش برای رسیدگی به اتهامهای وی تشکیل جلسه داد و اتهامهای قطبزاده به شرح زیر اعلام شد:
۱ـ رهبری کردن عدهای جهت براندزی نظام جمهوری اسلامی در زیر پوشش پیاده کردن جمهوری اسلامی واقعی؛
۲ـ همکاری با چند گروه نظامی به منظور تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود؛
۳ـ تغذیهی مالی گروههای نظامی همکار؛
۴ـ برقراری ارتباط و حتی همکاری و تهیهی پوشاک جهت مفسدین جریانهای شمال کشور؛
۵ـ اعزام رابط جهت تماس با قشقاییها و درخواست کمک از آنها؛
۶ـ اعزام نمایندگانی به خارج از کشور جهت گرفتن پول و اطلاعات برای براندازی؛
۷ـ گرفتن مبلغ ۶۰۰ هزار دلار از خارج از طریق «ویل آلون»؛
۸ـ فرستادن «سیدمهدی مهدوی» به عنوان نمایندهی به عربستان برای گرفتن پول؛
۹ـ برقراری ارتباط با جامعهی سوسیالیستها جهت براندازی و اعزام نمایندگانی نزد آنان؛
۱۰ـ اعزام نمایندگانی نزد شریعتمداری برای جلب همکاری و تأیید وی؛
۱۱ـ درخواست اسلحه از خارج با فرستادن لیستی مرکب از اقلام مورد نیاز؛
۱۲ـ تهیهی طرح و به عهده گرفتن رهبری عملیات تسخیر مراکز سپاه، کمیتهها، رادیو و تلویزیون؛
۱۳ـ تهیهی نقشهی چگونگی انهدام بیت امام و شروع به اقدام؛
۱۴ـ قرار دادن دو منزل در اختیار بعضی از افراد گروه، یکی نزدیک بیت امام و دیگری خارج از جماران جهت دیده بانی و تخریب؛
۱۵ـ اقدام جهت آزادی «اصغر مهاجر» یکی از بمب گذاران گروه پارس با دادن مبلغ ۵۰۰هزار ریال به عنوان رشوه؛
۱۶ـ اقدام به آزادی یکی از منافقین و تلاش برای تهیهی گذرنامه و خروج او از کشور. [۱۶]
سرنوشت رهبران کودتا
پس از دستگیری صادق قطبزاده، دادگاه انقلاب ارتش با توجه به اتهامهای وی، او را به عنوان یاغی و یکی از مصادیق بسیار روشن مفسد، محکوم به اعدام کرد. قطبزاده در آخرین لحظات اجرای حکم اعدامش، در جمع زندانیان اوین سخنرانی کرد و ضمن اعتراف به کودتا برضد جمهوری اسلامی، از اقدامهای خود اظهار پشیمانی و ندامت نمود. همچنین در پی افشای ارتباط آیت الله شریعتمداری با جریان قطبزاده و با توجه به سوابق حمایت ایشان از جریانهای مخالف نظام اسلامی، جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم در جلسهی مورخ ۳۱فروردین ۱۳۶۱ عدم صلاحیت وی را برای مرجعیت تصویب کرد. قطبزاده که در تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۶۱ بازداشت شده بود پس از 3 جلسه محاکمه بر اساس رأی دادگاه ارتش به اعدام محکوم شد و رأی صادره در شب ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اجرا گردید./حسین کاوشی
پینوشتها:
۱ ـ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کدهای ۱۸۲۸۷، ۲۰۳۶۹ و ۸۶۱۱
۲ ـ خاطرات علی جنتی، به کوشش سعید فخر زاده، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، ص۱۱۷٫
۳ ـ روزنامهی اطلاعات، ۱۲/۱۱/۱۳۵۷٫
۴ ـ سید حمید روحانی، نهضت امام خمینی، ج۲ ، ص۶۰۱
۵ـ مهدی بازرگان، شورای انقلاب و دولت موقت، تهران نهضت آزادی ایران، ۱۳۶۰، ص ۲۵ و ۴۰
۶ـ خاطرات علی جنتی، همان.
۷ـ روزنامهی کیهان ۸/۲/۱۳۶۱٫
۸ـ همان ۲۱/۲/۱۳۶۱٫
۹ـ همان.
۱۰ـ همان۸/۲/۶۱٫
۱۱ـ همان.
۱۲ـ محسن صالح، جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم از آغاز تاکنون، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۵، ج دوم (فعالیت ها)، ص۱۶۰- ۱۵۹٫
۱۳- روزنامهی جمهوری اسلامی ۲۰/۸/۱۳۶۸٫
۱۴ـ منظور ترور حضرت امام خمینی است.
۱۵- محمد محمدی ری شهری، خاطرهها، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳ جلد اول، ص۴۲۵
۱۶ـ ری شهری، پیشین.
اعضای شورای انقلابی::طالقانی، مطهری، هاشمی رفسنجانی، بهشتی، مهدوی کنی، موسوی اردبیلی، باهنر،مهندس بازرگان، یزدی، صدر حاجسیدجوادی، کتیرایی، تیمسار قرنی ،عزتالله سحابی و عباس شیبانی
تاریخ تشکیل شورای انقلاب در تقویمهای رسمی جمهوری اسلامی ۲۲دیماه ذکر شده است اما در خاطرات اعضای برجسته این شورا بیان شده اواخر آبان ۱۳۵۷ ا درفکرچنین شورایی بودند.
« مهندس مهدی بازرگان» درباره ترکیب شورای انقلاب در خاطرات خود میگوید: ترکیب شورای انقلاب چهار بار عوض شد ولی همیشه اکثریت آن را معممین تشکیل میدادند.
ترکیب اولیه که با پیشنهاد نخستوزیر و تصویب وزرای دولت موقت صورت گرفت:
آیت الله سیدمحمودطالقانی، آیت الله مرتضی مطهری،آیت الله اکبرهاشمی رفسنجانی، آیت الله سیدمحمدحسین بهشتی، آیت الله محمدرضامهدوی کنی، آیت الله سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، حجت الاسلام محمدجوادباهنر،دکترابراهیم یزدی، احمدصدر حاجسیدجوادی، مصطفی کتیرایی، تیمسارمحمدولی قرنی و من(مهندس مهدی بازرگان)، به انضمام آقایان: عزتالله سحابی و دکترعباس شیبانی که بلافاصله بعد از خروج از زندان به فرانسه رفته بودند.
احمدجلالی،میرحسین موسوی،حبیب الله پیمان
مهندس بازرگان درباره تغییردوم می گوید:بعد از تعیین دولت موقت و خارج شدن وزرا از شورای انقلاب به جای ما، آقایان دکترسیدابوالحسن بنیصدر،دکترصادق قطبزاده، مهندس میرحسین موسوی، حبیب الله پیمان و دکتراحمدجلالی را وارد کردند؛ بدون آن که به جای شهید مطهری و مرحوم طالقانی شخص جدیدی جانشین شود.
تغییر سوم بعد از استعفای دولت موقت و واردکردن آقایان کتیرایی، معینفر، رضا صدر و من(مهدی بازرگان) به دستور امام صورت گرفت و در عوض آقایان پیمان، مهندس موسوی و جلالی خارج شدند.
این عده عبارت بودند از: آیتالله مطهری، هاشمی رفسنجانی، موسویاردبیلی، باهنر و خود بنده(بهشتی)، بعد با آقای مهدوی کنی صحبت کردیم و به امام اطلاع دادیم و ایشان افزوده شدند.
«سرلشکر قرنی» اولین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی بود .
بدین ترتیب هسته «شورای انقلاب» یک گروه ۶نفری شد.
بعدها از روحانیون «آیتالله خامنهای »نیز اضافه شدند. جلسات شورای انقلاب گاهی در مدرسه علوی، گاهی در مدرسه رفاه و گاه در منازل اشخاص تشکیل میشد.
بعد از تکمیل اعضای شورای انقلاب، چند وظیفه مهم و اساسی در برابر شورا قرار داشت: اول، تدوین و تصویب اساسنامه شورا بود. در اولین جلسات، اساسنامه شورای انقلاب تنظیم و تصویب گردید و به تأیید امام خمینی نیز رسید. این اساسنامه وظایف و طرز کار شورا و روابط آن را با رهبری تعیین میکرد. به موجب این اساسنامه، شورای انقلاب در حکم «قوه مقننه» یا مجلس شورای موقت بود و بر کار قوه مجریه، دولت موقت، نظارت میکرد./پایان اظهارات آیت الله بهشتی.
آقای بهشتی ریاست دیوان عالی کشور را نیز بر عهده داشت و رئیس حزب جمهوری اسلامی بود که در حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ همراه با ۷۲ نفر دیگر به شهادت رسید.
آقای «هاشمی» از ۱۳۶۸ ریاست مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت و هشت سال رئیسجمهور،همچنین رئیس مجلس خبرگان بود ودر دوران جنگ جانشین فرماندهی کل قوا بودو تا هنگام فوتش(۱۹دی ۱۳۹۵) رئیس مجمع تشخیص مصلحت بود.
از راست: بترتیب از راست:امیرحسین پولادی،هاشم صباغیان،دکترسید محمد مهدی جعفری،دکتریدالله سحابی، مهندس مهدی بازرگان، مجمد بسته نگار ،احمد صدر حاج سید جوادی.
قطب زاده درسال اولی که درتلویزیون بود بعلت بعضی ازعصیانگریها بازداشت وزندانی شده بوده که پس ازمدت کوتاهی به پست خود"رئیس تلویزیون"برگشت
بعد از این شکست درانتخابات ریاست جمهوری ازرقیبش"بنی صدر" به تدریج حضور قطبزاده در ساختار سیاسی کمرنگ و کمرنگتر شد. تا اینکه در آبان ۵۹ حضورش در یک مناظره تلویزیونی خبرساز شد. پنج شنبه ۱۵ آبان بود که بعد از اخبار سراسری شبکه دوم برنامهای با عنوان بحث آزاد درباره عملکرد رادیو تلویزیون پس از انقلاب پخش شد. مجری برنامه اعلام کرد این بحث قرار بود با شرکت کلیه مدیران صدا و سیما پس از انقلاب برگزار شود، اما بجز آقایان قطبزاده و دکتر مبلغی اسلامی (قائممقام وقت سرپرست سازمان که در آن زمان اداره صداوسیما را برعهده داشت) بقیه اعلام کردهاند به علت شرایط فوقالعاده کشور و جنگ عراق با ایران مصلحت نمیدانند در این بحث شرکت کنند.
جری برنامه در این مورد یادآور شد، طی اطلاعیه دیگری که شبکه دوم منتشر کرده به اطلاع کسانی که در این بحث شرکت نکردند رسیده بود که اگر مسائل این بحث آزاد ربطی با مسائل جنگ پیدا کرد آن قسمت از برنامه حذف و یا کل برنامه حذف خواهد شد اما در این مورد از طرف مدیرانی که شرایط جنگ را علت عدم شرکت خود در بحث آزاد اعلام کردند پاسخی نیامد و به ناچار برنامه با شرکت صادق قطبزاده اولین سرپرست صداوسیمای جمهوری اسلامی و دکتر مبلغی اسلامی قائممقام وقت سازمان برگزار میشود. در این برنامه که بیش از ۸۰ دقیقه به طول انجامید صادق قطبزاده و مبلغی اسلامی مسائل متفاوتی را درباره رادیو تلویزیون و امور جاری کشور برشمردند.
روزنامه کیهان در گزارشی از این برنامه نوشت: «قطبزاده ضمن برشمردن نارساییهای موجود سازمان در زمان تصدی خود و نیز در حال حاضر گفت: اعمال نظرهای شخصی و گروهی مانع اجرای برنامه خوب و مردمی از صداوسیمای جمهوری اسلامی شده است. این وضع باعث شده است که اخبار صحیح به گوش مردم نرسد و هر روز به تعداد کسانی که گوش به رادیوهای بیگانه برای کسب خبر صحیح میدهند افزوده شود. قطبزاده افزود: آنچه که در رادیو و تلویزیون میگذرد وضع آشفتهای که بر این سازمان حاکم است شبیه وضعی است که در دیگر سازمانها و نهادهای کشور حاکم است.
دکتر مبلغی اسلامی نیز طی سخنانی گفت بر کار این سازمان هیچ ضابطه و اصولی حکم نمیکند. هرچه هست گروهگرایی است. مبلغی اسلامی یادآور شد کسانی که بر مسند کار هستند و پستهای مهم را اشغال کردهاند نه تخصص دارند و نه کارآیی و تقوا. مبلغی اسلامی در قسمت دیگری از سخنان خود به درگیریهای اخیری که در رابطه با چند انتصاب او در سازمان پیش آمده بود، گفت:
در این سازمان عده قلیلی هر کاری دلشان میخواهد میکنند و در این رابطه به خود من و کسانی که من انتخاب کرده بودم شدیدا حمله کردند
بازداشت قطب زاده درپی این مصاحبه
در پی پخش این برنامه انتقادی ستاد تبلیغات شورای عالی دفاع و دادستان کل کشور بیانیههایی منتشر کردند. ستاد تبلیغات جنگ با انتقاد از آنچه گروهگراییهای ناشی از نبود تقوا میخواند، از پیگیری پخش این برنامه از طریق مراجع قضایی کشور خبر داد. همزمان آیتالله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور طی بیانیهای حججالاسلام علیاکبر محتشمیپور و عبدالله نوری را مشترکا به سرپرستی صداوسیما و دکتر ندیمی را به عنوان سرپرست شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد. در این بیانیه آمده بود این افراد تا معرفی سرپرست از سوی قوای سهگانه در این سمتها باقی میمانند.
همزمان با این بیانیه صادق قطبزاده بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
بازداشت قطبزاده (در روز ۱۶ آبان ۱۳۵۹)سر و صدای بسیاری به پا کرد و اعتراضات گستردهای را برانگیخت. در همین ارتباط مهندس مهدی بازرگان نخستوزیر پیشین طی یادداشتی به شدت از این اقدام انتقاد کرد. در این یادداشت که با قطعه شعر «هر دم از این باغ بری میرسد، تازهتر از تازهتری میرسد» آغاز شد، آمده بود: «بازداشت قطبزاده که در برخورد اول به افسانه و شایعه شباهت داشت با کمال تعجب واقعیت پیدا کرد! کاری ندارم که روش گذشته آقای قطبزاده چگونه بوده و مصاحبه اخیر در تلویزیون تا چه حد معقول و خالی از ایراد باشد. امر مسلم این است که برنامه زنده نبوده و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران میتوانسته است پخش نکند. اما درد بزرگ در این است که چطور گردانندگان انحصارگر ما فکر نکردهاند عمل آنها چه اثر وحشتناکی به لحاظ احساس عدم امنیت و بیاعتبار کردن قانون اساسی در مردم سراپا ایمان و امید و فداکاری ایجاد میکند و چه قضاوتی دنیای خارج که هدف صدور انقلاب ما هستند خواهند نمود. وقتی با چنین سادگی و افتضاح یک مبارز کهنهکار، عضو شورای انقلاب، مدیرعامل رادیو تلویزیون و وزیر خارجه توقیف و توهین میشود دیگر چه آبرویی برای اسلام و انقلاب ایران باقی خواهد ماند؟! جدا و استرحاما از مقام رهبری انقلاب خواهان دخالت، جبران و جلوگیری از این تجاوزات هستم.»
تظاهرات مردم قم وتهران درحمایت ازقطب زاده
همزمان گروهی از مردم قم با برگزاری راهپیمایی خواستار آزادی قطبزاده شدند. آن شعار میدادند:
درود هر آزاده، بر صادق قطبزاده.
هزاران تن از بازاریان تهران نیز با صدور بیانیهای بازداشت وی را محکوم کردند.
حمایت برادرامام خمینی ازقطب زاده
آیتالله سیدمرتضی پسندیده برادر امام نیز در بیانیهای نوشت: «با عرض معذرت بازداشت جناب آقای قطبزاده که در جمهوری اسلامی ایران وزیر خارجه، عضو شورای انقلاب و رییس صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و از ارکان مملکت و مورد علاقه اکثریت ملت است موجب تاسف و تعجب است و استخلاص فوری و معذرت و اعاده حیثیت مشارالیه مورد تقاضا است.»
حمایت علما ازقطب زاده
آیتالله بهاءالدین محلاتی نیز طی تلگرامی که برای امام ارسال شده بود، توقیف قطبزاده را عملی ناروا دانست .
حمایت نمایندگان مجلس ازقطب زاده
۳۶ نماینده مجلس نیز بر اساس اصل ۳۲ قانون اساسی خواستار آزادی وی شدند.
آزادی قطب زاده بعداز2روز
بعد از دو روز صادق قطبزاده از زندان آزاد شد.
ملاقات باامام خمینی بعدازآزادی
وی پس از آزادی به دیدار امام رفت
و در پی آن در مصاحبه با روزنامه کیهان با اشاره به اعتراضاتی که در دوران بازداشتش صورت گرفته بود، گفت: «مردم از شرافت آزادی، حیثیت انقلاب اسلامی و حرمت قانون اساسی دفاع کردند.» وی با بیان اینکه در فضایی که طنین فریاد آزادی از حلقوم مردم کوچه و بازار برخیزد، هیچ عذری برای توجیه و فرار از مسئولیت وجود ندارد و افزود: «دستور آزادی مرا امام صادر کرده است.»
کودتابعداز۱۶ماه بعدازآزادی
در فروردینماه ۱۳۶۱ انتشار خبر دستگیری قطبزاده به اتهام کودتا علیه جمهوری اسلامی و تلاش برای ترور امام خمینی، موجی از حیرت را در محافل داخلی و خارجی پدید آورد. آنچنان که گفته شد کودتاگران با دفن مقدار زیادی مواد منفجره در اطراف منزل امام در جماران، قصد داشتند ایشان را ترور کنند.
محمدی ریشهری رییس وقت دادگاه انقلاب ارتش در کتاب خاطرات خود مینویسد: «آقای قطبزاده در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۱۷ به اتهام توطئه نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شد. ۱۶
قطبزاده برای کودتا یک سال و نیم فعالیت کرده بود.
پس از دستگیری اعلام کرد که آمادهام حرفهایم را در مصاحبه تلویزیونی بگویم اما به شرط اینکه مرا فوراً یا اعدام کنید یا عفوم کنید.»
چگونه ازیک مرجع تقلید"آیت الله شریعتمداری"بازجویی کردند؟
در جریان بازجوییها درباره کودتا بود که قطبزاده نام آیتالله شریعتمداری را چند بار به میان آورد؛ آنچنان که قطبزاده گفته بود آیتالله شریعتمداری قرار بود پس از این کودتا آن را تأیید کند. موضوعی که آیتالله شریعتمداری اعتراف نکرد.
ریشهری در کتاب خاطرات خود درباره بازجویی از آیتالله شریعتمداری مینویسد: «ایشان حاضر نمیشد که در ارتباط با اتهامات خود به بازجویان رسمی پاسخ گویند البته شاید هم کمتر کسی جرات بازپرسی از او را داشت... احترام به شخصیت وی اقتضا میکرد که اینجانب برای تحقیق از وی به قم بروم،
به منزل ایشان رفتم و در قسمت بیرونی منزل ایشان نشستم و پیغام دادم که به این قسمت بیاید، آمد و نشست. به ایشان گفتم آقای قطبزاده تصمیم داشت حرکتی را علیه جمهوری اسلامی انجام دهد شما را هم در جریان گذاشت، آیا شما این مطلب را قبول دارید؟ آقای شریعتمداری پاسخ داد: این نسبت دروغ است من هیچ اطلاعی از این ماجرا ندارم. گفتم بسیار خوب شما همین مطلب را بنویسد که آنچه به من نسبت دادهاند دروغ است، در این هنگام من ورقه بازجویی را به ایشان دادم سئوالهایی را به تدریج به صورت کتبی مطرح کردم و ایشان پاسخ داد.»
دامادآیت الله شریعتمداری هم ازکودتاگران بود
در پی این ماجرا« احمد عباسی» (داماد آیتالله شریعتمداری)، «حجت الاسلام دکتر جواد مناقبی »و «حجت الاسلام مهدی مهدوی» نیز بازداشت شدند. اندکی بعد آیتالله شریعتمداری از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت خلع شد یا آنچنان که ریشهری مینویسد: «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به عنوان یک وظیفه شرعی عدم صلاحیت ایشان را اعلام و غصب نابهحق مقام والای مرجعیت را به وسیله این آخرین نقطه امید آمریکا تذکر داد.»
اعدام بعداز ۵ ماه بازداشت
پنج ماه در زندان اوین ماند، دادگاه او در مرداد ۶۱ تشکیل شد و بعد از ۲۰ روز محاکمه، سرانجام از سوی محمدی ریشهری به اعدام محکوم و در سحرگاه روز بیست و چهارم شهریور ۱۳۶۱ حکمش به اجرا درآمد.
منابع:تاریخ ایرانی بنقل از:آرشیو روزنامه کیهان، آبان ۱۳۵۹/خاطرهها، خاطرات محمد محمدی ریشهری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.مردی در آینه، داستان انقلاب از درون؛ عشق و خیانت در ایران، کارول جروم .
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اندکی ویرایش انجام داده ام+افزودن تصاویر.
برای آشنایی بانقشه کودتا وسگی که کودتارالو دادبه این لینک مراجعه کنید:
قطب زاده،موسوی خوئینی ها،محمدهاشمی،لاریجانی،ضرغامی،سرافراز،علی عسکری وپیمان جبلی،مدیرعامل های سازمان صداوسیما.
(رادیووتلویزیون) رؤسای صداوسیمادرطول انقلاب
اولین رئیس صداوسیما : صادق قطب زاده(قطبی)
پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ امام خمینی پس۱۴سال ۳ماه دوری ازوطن با هواپیمای ۷۴۷ شرکت هواپیمایی فرانسه (ایر فرانس)از نوفل لوشاتو(پاریس) عازم ایران گردید، قطبزاده یکی از همراهان امام در این پرواز بود.
۱- «صادق قطب زاده» ۲۳ تیر ۱۳۵۸ تا ۱۶ آبان ۱۳۵۹رئیس تلویزیون(صداوسیما)بود
در روز ۱۶ آبان ۱۳۵۹، صادق قطبزاده رییس «سازمان رادیو تلویزیون» پس از شرکت در یک مناظره تلویزیونی، از سوی دادستانی بازداشت و راهی زندان اوین شد.
«صادق قطب زاده» درکنارامام خمینی
کش وقوسها-تبرئه ومحکومیت-آزادی وبازداشتها ادامه داشت تابعدازمحرزشدن جرم«صادق قطب زاده» پس از ۲۰ روز محاکمه و پنج ماه بازداشت به اعدام محکوم شد و رأی صادرشده در شب ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ اجرا شد.
اولین رییس صدا و سیماچگونه انتخاب شد؟
در۲۳ تیر ۱۳۵۸ صدا و سیما دارای یک شورای عالی مرکب از «حجت الاسلام سیدمحمد موسوی،حجت الاسلام محمد خاتمی، صادق قطبزاده،دکتر عبدالرحیم گواهی و ابراهیم پیراینده» شد که قطبزاده مدیر عامل صدا و سیما گردید.
کمی بعد «بهزاد نبوی، علی لاریجانی، حجت الاسلام حسن روحانی و سید رضا زوارهای» نیز به عضویت این شورا درآمدند و با رأی همین شورای سرپرستی در سال ۱۳۵۸، صادق قطبزاده به عنوان اولین رییس صدا و سیما آغاز به کار کرد. در مورد نحوهی کارکرد قطبزاده در صدا و سیما حرف و حدیثهای فراوانی وجود دارد، برآیند این اظهارنظرها نشان میدهد که عملکرد او در این نهاد نه موجبات رضایت خاطر انقلابیون را فراهم آورده و نه غیر انقلابیون و حتی نیروهای مخالف نظام را راضی نگه داشته است.
نام | دوره مسئولیت | مدت مسئولیت | پست قبلی | مسئولیت بعدی | ملاحظات |
صادق قطب زاده | ۲۳ تیر ۱۳۵۸ تا ۱۶ آبان ۱۳۵۹ | ۱۶ ماه | عضو شورای انقلاب | کودتا | اعدام |
آیت الله سید محمد موسوی خوئینی | آبان ۱۳۵۹ تا تیر۱۳۶۰ | ۸ ماه | نائب رئیس مجلس | دادستان کل-امیرالحاج | حوزه علمیه |
محمد هاشمی رفسنجانی | تیر ۱۳۶۰ تا ۲۴ بهمن ۱۳۷۲ | ۱۲ سال | قائم مقام وزارت خارجه | عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام | فوت |
علی لاریجانی | ۱۳۷۳تا ۱۳۸۳ | ۱۰ سال | وزیرارشاد | رئیس محلس | |
عزتالله ضرغامی | ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۳ | ۱۰ سال | وزیرجهانگردی | ||
محمدسرافراز | ۱۷ آبان ۱۳۹۳ تا ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ | ۱۸ ماه | ؟ | ||
عبدالعلی علیعسگری | ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ | ۵ سال | مدیرعامل پتروشیمی | ||
پیمان جبلی | |||||
جدول رؤسای صداوسیما
۲-بعدازماجرای بازداشت اولین رئیس صداوسیما، «آیت الله سیدمحمدموسوی خوئینی ها» که درتسخیرلانه جاسوسی تنهاروجانی معتمدامام ودانشجویان بود، سرپرستی صداوسیمارابعهده گرفت.
۳- «محمدهاشمی رفسنجانی»(برادرآیت الله هاشمی رفسنجانی)رئیس صداوسیما شد
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: درآن جوانقلاب که پایبندی به اخلاق فراترازقانون بود واین موضوع مشکلاتی هم بدنبال داشته،بعضی ازبی تقواها اتهاماتی به رقیبشان می زدند که نوک این اتهامات به معتمدامام خمینی(آیت الله اکبرهاشمی رفسنجانی بود)،شایعاتی درباره مدیریت محمدهاشمی مطرح شدکه امام خمینی برای رفع اتهام نامه مرقوم داشتنددراینجاآورده ام.
حُکم نمایندگی(امام خمینی)
زمان: ۰۴ تیر ۱۳۶۲ /۱۳ رمضان ۱۴۰۳
مکان: تهران، جماران
موضوع: تعیین سرپرست سازمان صدا و سیما ـ رد شایعۀ دخالت اعضای بیت و دفتر امام خمینی بدون نظر ایشان
مخاطب: محمدهاشمی رفسنجانی
بسم الله الرحمن الرحیم
بر خلاف انتظار، در صدا و سیمای جمهوری اسلامی اختلافاتی پیش آمد که موجب نگرانی شد. در نتیجه اینجانب آقای محمد هاشمی را به نمایندگی از جانب خودم برای به عهده گرفتن کلیه مسئولیتهای مدیر عامل صدا و سیما معیّن نمودم که این دستگاه عظیم، بی مسئولیت نباشد. و چون شورای محترم سرپرستی مطالبی دارند و بعضی از آنها را به اینجانب نوشته اند، و آقای هاشمی نیز مطالبی دارند، لازم است حضرات آقایان: رئیس محترم جمهور و رئیس محترم دیوانعالی کشور و رئیس محترم مجلس شورای اسلامی و نخست وزیر محترم ـ ایّدهم الله تعالی ـ مطالب طرفین را بدون کوچکترین اغماض رسیدگی نمایند و تصمیم نهایی را بگیرند.
لازم به تذکر است که شنیده شده است، بعضی در بیت اینجانب بر خلاف میل من یا بدون اطلاع من کاری انجام می دهند. چون این مطلب بر خلاف واقع است، گویندۀ این نحو مطالب به درگاه خداوند متعال توبه نماید
روح الله الموسوی الخمینی/۰۴ تیر ۱۳۶۲
همچنین روزنامه ایران درباره التهابات مدیریتی انقلاب واوضاع رادیووتلویزیون مصاحبه ای با آقای «محمدهاشمی»داشته که خلاصه ای ازآن رابنقل از«ایسنا»دراینجاآورده ام.
شما از سال ۶۰ تا انتهای سال ۷۲ بر صندلی مدیریت سازمان صدا و سیما نشسته بودید، آن هم در سال هایی بسیار متشنّج. از آن دوره بگویید.
محمد هاشمی:من بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هشتمین مدیرعامل بودم. من تیرماه سال ۶۰ به سازمان رفتم ۳۰ ماه از انقلاب میگذشت و در این مدت هفت مدیرعامل عوض شد. آقای قطبزاده اولین مدیر بود که ۹ ماه آنجا بود و بقیه هر کدام سه تا چهار ماه. علتش این بود که بعد ازانقلاب خواستههای متفاوتی وجود داشت و سازمان صدا و سیما هم مورد توجه مسئولان و هم مردم بود. چون در آن زمان امکانات اطلاعرسانی در فضای مجازی یا حتی رسانههای مختلف وجود نداشت و رسانه دیگری نداشتیم که مردم به طرف آن بروند. بنابراین شرایط زمانی هم تأثیرگذاربود و چون در مدیریت صدا و سیما قبل از من ثباتی وجود نداشت درون سازمان بسیار هرج و مرج بود. دو سه تا شورا تشکیل شده بود. شورای امور اداری، انجمن اسلامی و یک شورای مهندسان و متخصصان و این شوراها برای خودشان بخشی از سازمان را به عهده داشتند و در همین شوراها هم اختلاف بسیار بود و همدیگر را تضعیف میکردند بنابراین وضع سازمان بسیار نابسامان بود. من بنا نداشتم به صدا و سیما بروم. معاون رئیس جمهوری ومعاون نخستوزیر وقت یعنی شهید رجایی بودم و سرپرست وزارت امور خارجه. در سال ۶۰ عصر یک پنجشنبه اعضای شش نفره شورای سرپرستی به دفترم آمدند و از من دعوت کردند که مدیر عاملی سازمان را بپذیرم. من هم در پاسخ گفتم باید از امام کسب اجازه کنم. حدود ساعت شش غروب از دفترم رفتند و هشت و نیم شب از تلویزیون حکم من را اعلام کردند.
با امام خمینی در این خصوص صحبت کرده بودید که حکمتان را اعلام کردند؟
محمد هاشمی:نه، من تازه زنگ زده بودم دفتر ایشان. آنها حکم مرا زودتر اعلام کردند. صبح شنبه به دفتر امام رفتم و موضوع را با ایشان مطرح و کسب اجازه کردم. امام فرمودند: حکم دادهاند و بسیار خوب و مبارک است. ایشان چند توصیه فرمودند. گفتند صدا و سیما دانشگاه عمومی سراسری است. چون دانشگاه است پس باید برنامههایش آموزنده باشد و چون عمومی است باید برای همه مخاطبان خودش برنامه مناسب داشته باشد و سراسری است باید درهمه کشور پوشش داشته باشد و همه مردم امکان استفاده داشته باشند و چون اکنون این رسانه متعلق به جمهوری اسلامی است و در هر جا که صدای آن شنیده میشود باید ارزشهای اسلامی را تبیین کند و هدایتگر باشد. توصیههای امام به این معنا بود که صدا و سیما بدآموزی نداشته باشد و جناحی و گروهی نباشد و متعلق به عموم مردم باشد. ایشان تعبیرشان از تلویزیون جعبه بود. به من گفتند شما آنطرف جعبه هستید. کاری کنید که آن سوی جعبه هم مردم بنشینند. یعنی برنامهتان برای مردم جذابیت داشته باشد. بعد از دیدارم مستقیماً به سازمان رفتم. وقتی وارد راهروی ورودی ساختمان مدیریت شدم دیدم روی یک دیواربزرگ اطلاعیههای مختلف چسباندهاند که همه مربوط به افراد و احزاب سیاسی بیرون از سازمان بود. هیچ گروهی نبود که اطلاعیهاش آنجا نباشد و این نشان میداد که مردم آن زمان چه اهمیتی به صدا و سیما میدادند. بنابراین با این وضعیت اداره آنجا خیلی مشکل بود. مطالعات سیاسی و مدیریتی و اقتصادی و حتی حوزوی داشتم اما تجربه و تحصیلات مرتبط با رسانه نداشتم. باید اول رسانه را میشناختم و بعد تصمیم میگرفتم. یک ماه کارم این بود که هر روز با دو الی سه مدیر در بخشهای مختلف صحبت میکردم و نقاط ضعف و قوت عملکرد مدیران سازمان را ارزیابی میکردم و در این یک ماه تنها حکمی که دادم مربوط به یک حادثه بود.
محمد هاشمی می گوید:همان شب اولی که حکمم از تلویزیون خوانده شد، یکدفعه کل برنامههای تلویزیون قطع شد. سید احمد آقای خمینی با من تماس گرفتند که چه اتفاقی افتاده و من همان شب آن را بررسی کردم. کسی مرا نمیشناخت داخل ساختمان پخش رفتم. همه گیج بودند. از تکنیسین پخش پرسیدم چه شده؟ و چون مرا نمیشناخت برخورد نامناسبی کرد. از مستخدمی پرسیدم مدیرفنی پخش که بوده؟ گفت مهندس امجدی که پاکسازی شده است. با هم رفتیم منزل ایشان و او را به سازمان بردم تا مشکل را حل کند. او هم برنامه را به روی آنتن برد.
۴- «علی لاریجانی»(دامادآیت الله مرتضی مطهری)رئیس صداوسیما
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی طی حکمی آقای دکتر علی لاریجانی را به سمت رئیس سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران همراه با عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی به مدت پنج سال منصوب نمودند:
متن مشروح حکم مقام معظم رهبری به این شرح است:
بسمالله الرحمنالرحیم
اکنون که به فضل الهی ملت ایران پانزدهمین سالگرد فرخندهی انقلاب را با سربلندی و احساس پیروزی به سر برده و دولت و ملت هماهنگ و استوار، راهی طولانی، پرماجرا و مشحون از توفیقها و نیز دشواریها را پشت سرنهادهاند و دولت خدمتگزار با مجاهدتی عظیم و ابتکارآمیز، موانع عمدهی پیشرفت اقتصادی و رشد و توسعهی ملی را از میان برداشته و راه به سوی سازندگی و رفاه عمومی را با شتابی متناسب با شرائط انقلاب طی میکند، شرائط عام کشور نیازمند آن است که دستگاه تبلیغاتی صداوسیما نیز سیاستی نوین و متناسب با پیشرفتهای همه جانبهی کشور در پیش گیرد و فضای فرهنگی جامعه را از یکسو همگام با سیر شتابندهی سازندگی و رشد و توسعهی عمومی و از سوی دیگر همخوان با اصول انقلاب و مبانی اساسی اسلام تجهیز کند و نیز به اقتضای مقابله با تهاجم تبلیغاتی و فرهنگی استکبار و ایادیاش، میدان پیکار رسانهها را هم در جبههی تبیین و تعمیق و تکریم اصول شورانگیز انقلاب اسلامی و هم در جبههی توزیع تلاش فداکارانه ی مسئولان کشور و قوای سه گانه بخصوص قوهی مجریهی سختکوش و خستگینشناس، با روشهای نوین و پیشرفته و خردمندانه، با جهادی بزرگ و هوشیارانه بیاراید.
با عنایت به آنچه گفته شد و همراه با ابراز قدردانی و سپاس از زحمات بیوقفه و مستمر جناب آقای محمد هاشمی که در مدت طولانی مسئولیت خود در ادارهی صدا و سیمای جمهوری اسلامی بخصوص در دوران جنگ تحمیلی تلاش عظیم و همه جانبهای را در ادارهی این نهاد حساس و مهم مبذول داشتهاند، جناب آقای دکتر علی لاریجانی را که از چهرههای برجستهی علمی و فرهنگی کشور و برخوردار از سوابق افتخارآمیز انقلابی و مسئولیتهای دولتی و شناخته به تعهد و تقوا و تجربهی فرهنگی و هنری میباشند به ریاست سازمان صداوسیما همراه با عضویت در شورایعالی انقلاب فرهنگی برای مدت پنج سال منصوب میکنم. انتظار میرود که ایشان با استفاده از همکاران خوش فکر و مبتکر انقلابی داخل آن سازمان و جذب عناصر برجسته از بیرون آن، طرحی نوین و برنامهای کارآمد پدید آورند که به بهرهگیری از امکانات گستردهی آن سازمان و تبدیل آن به پایگاه گسترش اندیشه و فرهنگ و هنر، و مرکزی برای هدایت مردم مسلمان ایران و دیگر مشتاقان ندای ایران انقلابی، و جایگاهی برای ارائهی توفیقات ملت ایران در صحنههای گوناگون زندگی: دانش، سیاست، صنعت، هنر، آموزش و پرورش و دیگر عرصههای زندگی، بینجامد.
در اینجا لازم است از زحمات ارزشمند شورای محترم سیاستگذاری تشکر نموده و با آرزوی همکاری یکایک اعضای فاضل و ارزشمند آن با مدیریت صداوسیما، پایان کار آن شورا را اعلام نمایم.
رئوس مطالبی که در برنامهی کلان نوین باید رعایت شود بدینقرار است:
گردشکار در سازمان صداوسیما باید در جهت رسیدن به کیفیت برتر در همهی برنامههای آن باشد و گسترش کمی در درجهی دوم قرار گیرد، با این حال پوشش حداقل لازم در سراسر کشور و در همهی گوشهها و راهها و روستاهای آن بر هر چیز دیگر مقدم است.
تشکیلات آن سازمان مورد بازنگری قرار گیرد و در جهت سبک و کارآمد کردن، دگرگونی لازم در آن پدید آید.
از همکاری دانشگاهیان و محافل دانشگاهی برای مطرح کردن مباحث علمی و اجتماعی و ارائهی دیدگاههای تازه برای عموم مردم بهرهگرفته شود. در مباحث اسلامی به کیفیت و عمق و والائی مطالب توجه شود و از طرح مطالب ضعیف و آمیخته به اوهام و سلائق شخصی پرهیز گردد و برای برآمدن این مقصود، همکاری متین و سنجیدهئی با حوزههای علمیه و علمای دین بخصوص فضلاء و علمای عالیمقام حوزهی مبارکهی قم، برقرار گردد.بطور کلی صداوسیما مدرسی گسترده برای طرح حقایق اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیه و آله و معارف اهل بیت علیهم السلام بگونهی اصیل و صحیح گردد.
در تولید برنامههای هنری از همکاری نهادهای فرهنگی کشور مانند وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و حوزهی هنری و غیر آنها بیشترین بهرهی شایسته گرفته شود.
اطلاعرسانی که یکی از مهمترین کارهای صداوسیما است نظامی برتر یافته بیش از پیش از سرعت، وایرستگی، زبان رسا و درست برخوردار گردد.
زبان صداوسیما باید فارسی درست و براستی زبان معیار باشد. غلط گوئی و غلط خوانی یکسره از بین برود، و صداوسیما آموزندهی زبان شیرین و رسا و پرتوان فارسی باشد. در این باره تلاش هائی شده است و باید تکمیل گردد.
برنامههای هنری صداوسیما از جذابیت و شیرینی برخوردار گردد و فاخرترین هنرهای نمایشی با مضامین پربار اجتماعی و اخلاقی و سیاسی در این رسانهی همگانی ارائه شود. نمایشهای سبک و بیمغز و گمراه کننده و فاقد کیفیت هنری که گاه بسی پرخرج هم هست، یکسره موقوف شود.
از پخش موسیقی مبتذل و لهوی بویژه آنچه در این رشتهی هنری، فاقد هویت ملی و اصالت ایرانی است، پرهیز شود. موسیقی، ابزاری است که میتواند حرام و میتواند حلال باشد. نوع حلال آن بدرستی شناسائی و برابر نظرات روشنگر امام راحل(طاب ثراه) در معرض استفاده قرار گیرد و در این باره، بیشتر، از هنر اصیل ایرانی که با ساخت روحی و عاطفی مردم ما همخوان و همنوا است کار گرفته شود.
در همهی برنامهها جهت کلی، مقابله با تهاجم تبلیغاتی و فرهنگی و خبری استکبار باشد، این اصل مهم نه تنها در خبر، که در گزارشها، برنامههای علمی و اجتماعی و سیاسی، و بخصوص در برنامههای هنری و سرگرم کننده مانند نمایش و داستانهای یکه یا دنبالهدار، باید رعایت شود. این نکته بدرستی برای همهی کارکنان روشن گردد که فرهنگ مهاجم بیگانه، از راه نمایشها و برنامههای سرگرم کننده بیش از گفتگوی رویاروی بر ذهن و عمل مردم اثر میگذارد، و از این اثرگذاری ناخواسته، هوشیارانه و خردمندانه جلوگیری شود.
بطور کلی صداوسیما چنانکه امام بزرگوار راحل(قدس سره) تعبیر فرمودند: دانشگاهی همگانی باشد که در آن دین و اخلاق و ارزشهای اسلامی و راه و روش زندگی و تازههای جهان علم و سیاست و اندیشههای نوین و راهگشا، با زبانهای رسا و باب فهم همهی قشرها، آموخته شود و همه از ذهنهای ساده تا مغزهای متفکر و انسانهای برجسته، بتوانند به تناسب آمادگی خود از آن بهره ببرند و از فیض آن سیراب شوند. برنامهها برای عامهی مردم، قابل فهم و استفاده باشد، لیکن بهیچ روی، عامیانه و سبکسرانه نباشد. و صداوسیمای باب ایران اسلامی که در آن تیزهوشی و استعداد و گرایش همگانی به فرهنگ و سیاست و علم، در کنار ظرافت و ذوق و خوشطبعی، و همراه با روحیهی بازسازی و آفرینش دوبارهی کشور بزرگ و سربلند ایران، طبیعت این ملت کهنسال و در عین حال جوان است، بتدریج شکل گیرد.
در کنار این همه، سهم شنوندگان بیرون مرزها، میلیونها انسانی که در کشورها و از ملتهای گوناگون، چشم و دل به سوی ایران و صدای انقلاب اسلامی دارند، بطور برجسته در مد نظر باشد. برنامههای برونمرزی از ابتذال و تکرار و سبکی کاملا مبرا و براستی نمایشگر ایران اسلامی باشد.
این تکلیف سنگین که برخی از مقدمات آن بوسیلهی مدیریت و مسئولان زحمتکش قبلی فراهم شده و بخش دیگری هم باید بوسیلهی مدیر فرزانه و اندیشمند کنونی فراهم آید، بیشک نیازمند همکاری همهی دستگاههای مرتبط بویژه هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی است. اینجانب از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و اعضای محترم هیئت دولت بویژه رئیس جمهور دانشمند و اسلامشناس و فرهنگ پرور، میخواهم هرگونه کمک در زمینهی بودجه و دیگر امکانات را برای حرکتی که امروز صداوسیما نیازمند آن است، مبذول نمایند. از علماء و صاحبنظران و هنرمندان و دیگر قشرهائی که به نحوی میتوانند در رسانیدن این سازمان مهم به جایگاه شایستهی خود، مؤثر باشند، انتظار دارم که با مدیریت آن همکاری کنند.
بیشک این پیشرفت، ناگهان و در زمان کوتاه میسر نخواهد شد. مهم آن است که چنین سمتگیریئی در پیش باشد. از خداوند متعال توفیق و هدایت رئیس محترم سازمان و دیگر دستاندرکاران را مسئلت میکنم و امیدوارم همگان مشمول ادعیهی زاکیهی حضرت ولی الله الاعظم ارواحنا فداه و کمکهای آن بزرگوار باشند.
والسلام علی جمیع اخواننا المؤمنین
سیدعلی خامنهای ۲۴ بهمن ۱۳۷۲
مراسم تودیع علی لاریجانی و معارفه عزتالله ضرغامی بهعنوان رییس جدید سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، روز۵ خرداد ۱۳۸۳ در سالن همایشهای این سازمان برگزار شد.
مراسم تودیع عزتالله ضرغامی و معارفه محمدسرافراز
مراسم تودیع عزتالله ضرغامی و معارفه محمدسرافراز
مراسم تودیع عزتالله ضرغامی و معارفه محمدسرافراز
مراسم تودیع عزتالله ضرغامی و معارفه محمدسرافراز
«مراسم تودیع عزتالله ضرغامی و معارفه محمدسرافراز» است واما رؤسای قبلی وبعدی صداوسیما ودیگرچهرهای هم حضوردارند۲۰ آبان ۱۳۹۳
آیت الله محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری، آیت الله جنتی دبیر شورای نگهبان وفرزندش علی جنتی (وزیرکشور)و حجت الاسلام ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور(رئیس جمهورکنونی)، محمدباقر قالیباف شهردار تهران(رئیس مجلس شورای اسلامی کنونی)وحجت الاسلام غلامحسین اژه ای(رئیس قوه قضائیه کنونی) و عبدالعلی علی عسکری(مدیرعامل کنونی پتروشیمی)وکمال خرازی(وزیرامورخارجه...رئیس کمسیون خارجه مجلس)و حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور و جمعی از هنرمندان سیما حضور داشتند.
۵- «عزت الله ضرغامی» رئیس صداوسیما
مراسم تودیع سیدعزتالله ضرغامی و معارفه محمدسرافراز روسای سابق و جدید سازمان صداوسیما با حضور شخصیتهای مختلف سیاسی و فرهنگی صبح امروز در مرکز همایشهای بینالمللی صداوسیما برگزار شد.
تودیع-معارفه ،محمدسرافراز- عبدالعلی علی عسکری...صدا وسیما ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر عبدالعلی علیعسکری دام توفیقه
نظر به استعفای جناب آقای محمّد سرافراز و با تشکر از تلاشهای انقلابی و ارزشیِ دلسوزانهی ایشان که هرگز نباید فراموش شود، جنابعالی را که برخوردار از پیشینه انقلابی و تجربیات مدیریتی در رسانه ملّی، هستید، به ریاست سازمان صداوسیما منصوب میکنم.
آنچه باید توصیه شود، در حکم اینجانب به جناب آقای سرافراز به تفصیل آمده است. لذا مؤکداً سفارش میکنم به برنامهریزی، رعایت راهبردهای کلان، جذب و حفظ و تربیت نیروهای انقلابی و کارآمد و حضور مؤثر در فضای مجازی اهتمام بورزید و به خدای متعال توکل و اعتماد کنید.
توفیقات شما را از درگاه ربوبی مسألت میکنم./سیّد علی خامنهای
۶- «محمدسرافراز»رئیس صداوسیماشد.
بردارِ«محمدسرافراز» ازشهدای حزب جمهوراسلامی (۷۲تن) بود
شهیدجواد سرافراز»متولد ۱۵ مهر سال ۱۳۳۲، پدرایشان «حجتالاسلام حاج شیخ ابوالفضل سرافراز» از مروجین مکتب اهل بیت و از وعاظ مشهور تهران بود.
واماعمرمدیریتی اقای سرافراز به ۲ سال هم نرسید،اتفاقاتی پیش آمد(رئیس دفترایشان،خانم شهرزادامیرقلی خان که اعتقادی به حجاب وآداب انقلاب اسلامی نداشت ومتهم به جاسوسی بابیگانگان بود).
۷-«عبدالعلی علی عسکری»رئیس صداوسیماشد.
عمرمدیریتی آقای «علی عسکری» پنج ساله تمام شد که بعدازچندماه پست مدیریت پتروشیمی گرفت که حرف حدیت هایی بدنبال دارد.
۸- «پیمان جبلی»رئیس صداوسیماشد
مراسم تودیع و معارفه عبدالعلی علی عسکری و پیمان جبلی رؤسای جدید و قدیم صداوسیما برگزار شد
« محمدمهدی رحمتی» رئیس هیأت مدیره شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در حکمی «عبدالعلی علیعسگری» را بهعنوان «مدیرعامل» این شرکت منصوب کرد./ ۲۰ دی ۱۴۰۰ خبرگزاری فارس،
حذف ارز۴۲۰۰بودجه ۱۴۰۱ اختلاف رئیس مجلس بارئیس جمهور...منابع ومصارف بودجه کل کشوردرسال ۱۴۰۱..اعضای کمسیون تلفیق بودجه کدام نمایندگان هستند؟.... بودجه کل کشوردرسال ۱۴۰۰ چقدربود؟....سهم بودجه دستگاههای اصلی، وزارتخانهها و سازمانهای دولتی دربودجه ۱۴۰۱....کدام استانهابیشترین بودجه به کدام استانهاتعلق دارد؟
مهرداد بذرپاش: برای جبران کسری ۲۰۰ هزار میلیارد تومان(۳۵ درصدی)دولت اموالش رابفروشد۱۹ دی ۱۴۰۰ توئیت.
رئیس مجلس : وقتی کسری بودجه داریم در حقیقت این بهمعنای دست در جیب مردم کردن است، در حالی حقوق ها را افزایش می دهیم که قدرت خرید مردم پایین آمده است. ۳۱ شهریور ۱۴۰۰
پاسخ رئیس مجلس به رئیس جمهور: رئیس جمهور توقع داشت که مجلس در موردموضوع مهم(ارز ترجیحی بودجه) ظرف ۴۸ ساعت تصمیمگیری کند! قطعا مجلس فی البداهه و ۴۸ ساعته نمیتواند برای این امر مهم تصمیم بگیرد.
روز یکشنبه(۱۹ دی ۱۴۰۰) ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم برای دفاع از کلیات لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ به مجلس شورای اسلامی رفت. او ضمن مروری بر اینکه در سال جاری دولت برای تامین ارز ترجیحی با مشکل مواجه شد و لایحه دولت با قید دو فوریت برای تخصیص منابع ارز ۴۲۰۰ تومانی هم در مجلس رد شد، از تریبون مجلس برای گلایه به نمایندگان استفاده کرد.
رئیسی ضمن تاکید بر این موضوع که لزوم تامین ارز ترجیحی برای سال جاری به اطلاع رهبری انقلاب رسید و با نظر رهبری قرار شد تا نظر مجلس اخذ شود، تصریح کرد:
مجلس بعد از تقدیم لایحه رای به فوریت آن نداد. یعنی مجلس نه اعلام کرد که ارز ترجیحی که الان پولی به عنوان آن وجود ندارد را چه کنیم و نه بر فرض اینکه نباید ارز ترجیحی ادامه پیدا کند، درباره جبران آن نظر دادند. دو راه که بیشتر نیست یا ادامه دادن ارز ترجیحی یا حذف آن و جبرانش برای مردم که مجلس برای هیچکدام اعلام نظر نکردند.
پاسخ رئیس مجلس به رئیس جمهور: رئیس جمهور توقع داشت که مجلس در موردموضوع مهم(ارز ترجیحی بودجه) ظرف ۴۸ ساعت تصمیمگیری کند! قطعا مجلس فی البداهه و ۴۸ ساعته نمیتواند برای این امر مهم تصمیم بگیرد
محمدباقر قالیباف در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی و در جریان بررسی کلیات لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، به صحبتهای رئیس جمهور درباره مخالفت مجلس با لایحه حذف ارز ترجیحی واکنش نشان داد.
رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: ارز ترجیحی موضوع مهمی است و معیشت مردم را مورد توجه قرار میدهد، همان طور که اشاره شد در بودجه ۱۴۰۰، هشت میلیارد دلار برای ارز ترجیحی پیش بینی شد، جزء دو بند «ب» تبصره یک قانون سال ۱۴۰۰ به دولت اختیار داده بود که سیاستهای جبرانی خود را برای پرداخت یارانه و کمک معیشتی به مردم اجرا کرده و مستقیم این پول را پرداخت کند.
وی اضافه کرد: از طرف دیگر بخش قابل توجهی از ارز ترجیحی در ۶ -۷ ماه اول سال هزینه شده بود. دولت جدید بعد از سه - چهار ماه بعد از شروع کارش لایحه دو فوریتی (حذف ارز ترجیحی) به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد.
رئیس مجلس گفت: توقع دولت این بود که مجلس در مورد این موضوع مهم ظرف ۴۸ ساعت تصمیمگیری کند قطعا مجلس فی البداهه و ۴۸ ساعته نمیتواند برای این امر مهم تصمیم بگیرد، لذا مجلس به این فوریت رای نداد اما کمیسیون این موضوع را در دستور کار قرار داد و آن را بررسی کرد.
قالیباف ادامه داد: اگر واقعا این بحث خوب بود دولت باید لایحه اصلاحیه بودجه میداد که این کار را انجام نداد.
رئیس مجلس شورای اسلامی در جمعبندی گفت: امروز مجلس شورای اسلامی و دولت براین موضوع تاکید دارند که معیشت مردم اولویت اول است، اگر مجلس در کلیات به جمعبندی رسید در جزییات هماهنگی با دولت خواهد داشت. به مردم اطمینان میدهیم که دغدغه اول ما معیشت مردم است درباره ارز ترجیحی در سال ۱۴۰۱ هم توجه ما به معیشت مردم با اولویت محرومان خواهد بود.
بودجه ۱۴۰۱کشور / دولت رئیسی
آیت الله سیدابراهیم رئیسی(رئیس جمهور) روز (یکشنبه ۲۱ آذر۱۴۰۰)بودجه ۱۴۰۱کشوررا«تحویل رئیس مجلس شورای اسلامی» داد.
دولت رئیسی بودجه را در ۲۸۸ صفحه با منابع و مصارف ۳۶۲۱ هزار میلیارد تومان بسته است.درشکل ارائه بودجه درمقایسه با بودجه ۱۴۰۰، تغییراتی مشاهده می شود ، اما محتوا هیچ تغییری نکرده است.
پیشبینی درآمدها درست صورت نگرفته است. برآورد هزینهها هم به دلیل عدم دقت در پیشبینیها از دقت کافی برخوردار نیست،بای «بسمالله» بودجه در تبصره یک با نقض اصول ۴۵ و ۵۳ قانون اساسی آغاز شده،
از بیش از ۷۰ معدن فلزی و غیرفلزی موجوددرکشور ،ردیف درآمدی منظورنشده!
نمایندگان مجلس ۲هفته بعد از تحویل لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ به مجلس شورای اسلامی، کمیسیونهای تخصصی مجلس اعضای خود را برای حضور در کمیسیون تلفیق بودجه سال آینده انتخاب کردند(۵ دی ۱۴۰۰) که اسامی اعضای این کمیسیون به شرح ذیل است؛
نام کمیسیونهای تخصصی | نام نمایندگان |
کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات | مجتبی رضاخواه، حمیدرضا حاجی بابایی، جعفر قادری، محمدرضا میرتاج الدینی، ابراهیم عزیزی، غلامحسین رضوانی، الیاس نادران، مهدی فرشادان، رحیم زارع |
کمیسیون اقتصادی | سیدغنی نظری خانقاه، علی رضایی، محمد علیپور |
کمیسیون کشاورزی | محمد رشیدی، رحمت اله نوروزی،عبداله ایزدپناه |
کمیسیون انرژی | علیرضا ورناصری، سهراب گیلانی،هادی بیگینژاد |
کمیسیون آموزش | محمد وحیدی، حبیب اله دهمرده، علی کریمی فیروزجائی |
کمیسیون امور داخلی و شوراها | علی حدادی، حسین بامیری، روحاله نجابت |
کمیسیون بهداشت | علی اصغر باقرزاده، جلیل میرمحمدی میبدی، سیدمرتضی خاتمی |
کمیسیون امنیت ملی | سارا فلاحی، شهریار حیدری، فداحسین مالکی |
کمیسیون اجتماعی | مهدی عیسی زاده، کیومرث سرمدی، حسن محمدیاری |
کمیسیون عمران | احمد دنیا مالی، غلامعلی کوهساری و علی اصغر خانی |
کمیسیون فرهنگی | احسان قاضی زاده، سید صادق طباطبایی نژاد، علی یزدی خواه |
کمیسیون قضایی | سیدمحمد موحد، کاظم دلخوش اباتری، حسن نوروزی |
کمیسیون صنایع | محسن دهنوی، مهدی عسگری و سیدعلی موسوی |
کمیسیون تلفیق لایحه بودجه متشکل از ۹ عضو کمیسیون برنامه و بودجه و ۳ عضو از هر کمیسیون است که لایحه بودجه را بررسی میکند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:قالیباف: کسری بودجه به معنای دست کردن در جیب مردم است
رئیس مجلس شورای اسلامی اولویت نخست مجلس را نظارت دانست و با تاکید بر لزوم نظارت آنلاین دیوان محاسبات بر چگونگی اجرای قانون بودجه کشور و ارائه گزارشهای مدون درباره آن، گفت: باید صرفا در حد نیاز قانونگذاری کنیم که در این راستا دیوان محاسبات کشور رکن رکین نظارتی مجلس است.
به گزارش ایسنا، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی که صبح امروز (چهارشنبه، ۳۱ شهریورماه) در مراسم آئین رونمایی از گزارش تفریغ بودجه سال ۹۹ در دیوان محاسبات کشور حاضر شد، ضمن گرامیداشت هفته دفاع مقدس و تشکر از ریاست، دادستان، مستشاران و اعضای ستاد مرکزی و استان های دیوان محاسبات کشور، گفت: اتفاقات خوبی در دیوان افتاده است البته هنوز در میانه راه قرار داریم؛ هرساله بعد از ارائه لایحه بودجه، گزارش تفریغ بودجه آن در دی ماه ارائه می شد اما در حال حاضر که اوایل مهرماه قرار داریم و دولت به تازگی کار تدوین لایحه بودجه ۱۴۰۱ را آغاز کرده، گزارش تفریغ بودجه سال ۹۹ حاضر بوده و دو هفته دیگر در صحن علنی مجلس قرائت می شود.
ارائه گزارش دوماهه از عملکرد بودجه توسط دیوان محاسبات، در تصمیم گیری ها کمک می کند
رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه با اشاره به اینکه قرار است هر دو ماه یکبار گزارش اولیه از نظارت بر بودجه نیز ارائه شود، عنوان کرد: نظارت برخط بر بودجه کمک شایانی به تصمیم گیری ها می کند و امیدواریم تمام امور برخط شود که در راستای رویکرد هوشمندسازی به عنوان یکی از ۴ رویکرد مجلس انقلابی است.
واقعیت تلخ کسری بودجه به معنای دست در جیب مردم کردن است
محمدباقرقالیباف گفت: زمانی که بودجه می نویسیم برای زندگی مردم در شهرها و روستاها و همچنین دولت تصمیم گیری می کنیم و همگی تحت تاثیر سیاست های پولی و مالی ما قرار می گیرند.
رئیس مجلس در همین زمینه افزود: واقعیت تلخ این است که «وقتی کسری بودجه داریم در حقیقت این بهمعنای دست در جیب مردم کردن است» و در این شرایط در حالی حقوق ها را افزایش می دهیم که قدرت خرید مردم پایین آمده است.
قالیباف در ادامه اولویت اول مجلس را نظارت بیان کرد و گفت: با تورم قوانین مواجه هستیم لذا باید به نظارت بر اجرای قوانین توجه کرده و به سمت تنقیح برویم و صرفا در حد نیاز قانونگذاری داشته باشیم.
رئیس نهاد قانونگذاری کشورمان در ادامه با بیان اینکه فرصت های خوبی برای ریل گذاری و نظارت داریم، اظهار کرد: در این راستا دیوان محاسبات مهم ترین نقش نظارتی بر بودجه را دارد و کمیسیون اصل ۹۰ مجلس و سایر کمیسیون های تخصصی نیز نظارت جدی بر امور دارند همچنین حضور نمایندگان مجلس به عنوان عضو ناظر در مجامع و شوراهای استانی و کشوری، خود فرصت خوبی برای نظارت است.
دیوان محاسبات رکن رکین نظارت های مجلس است
وی در ادامه بازوی نظارتی دیگر مجلس را اقدامات هیات تطبیق قوانین براساس اصل ۱۳۸ قانون اساسی دانست و افزود: تذکر، سوال، استیضاح و تحقیق و تفحص از دیگر بازوهای نظارتی مجلس هستند که تمامی این ها زمانی اثرگذار خواهد بود که همه این ابزارها در هماهنگی با هم کار کنند و اگر پراکنده کاری شود اثری ندارد که در این راستا جلسات حوزه نظارتی را برقرار کرده ایم تا تحولی در حوزه نظارت ایجاد کنیم و دیوان محاسبات کشور و گزارش های آن نیز رکن رکین نظارت های مجلس است.
قالیباف در ادامه با اشاره به جلسات صحن مجلس در ۲ هفته آینده که گزارش تفریغ بودجه ۹۹ در آن ارائه می شود، عنوان کرد: به زمان تدوین برنامه هفتم توسعه کشور نزدیک می شویم که تاکید کردیم باید در آن به موارد خاصی همچون ناترازی در صندوق ها، معادن و یارانه ها اعم از نقدی و غیرنقدی و غیر شفاف توجه شود. همچنین اجرای دولت الکترونیک و راه اندازی سامانه هایی که دولت توسط قانون مکلف به آن شده است و همچنین اصلاح ساختار بودجه باید مدنظر قرار گیرد.
وی ادامه داد: مجلس جلسات روزهای سه شنبه خود را به بررسی های نظارتی اختصاص داده و گزارش ها شفاف و روشن بیان می شود تا نمایندگانی که قرار است عضو کمیسیون تلفیق شوند، اطلاعات دقیق داشته باشند.
تقدیر رئیس مجلس از راه اندازی سامانه ارتباطات مردمی ۱۹۸ دیوان محاسبات کشور
رئیس مجلس شورای اسلامی در پایان با اشاره به راه اندازی سامانه ارتباطات مردمی ۱۹۸ دیوان محاسبات که می تواند در آینده هوشمندتر، کاربردی تر و اثرگذارتر ادامه دهد، خاطرنشان کرد: در عین آنکه در دیوان محاسبات به حسابرسی می پردازیم باید به بعد عملکردی هم بپردازیم، لذا باید گزارش های حسابرسی و عملکردی دقیق با بیان اشکالات در زمینه قانونگذاری و بودجه ریزی در صحن مجلس بررسی شود.
در پایان این مراسم از گزارش تفریغ بودجه ۹۹ توسط محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی رونمایی شد.
در این مراسم حاجی بابایی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه، پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی، خدابخشی، میرتاج الدینی و مفتح از دیگر نمایندگان مجلس شورای اسلامی حضور داشتند./ چهارشنبه ۳۱ شهریور ۱۴۰۰ایسنا
بودجه دستگاههای اصلی، وزارتخانهها و سازمانهای دولتی به شرح زیر است (تمامی ارقام به میلیون ریال است):
وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی | ۱,۷۴۱,۳۳۷,۹۳۶ |
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی | ۱,۴۵۰,۸۲۷,۲۷۲ |
وزارت آموزش و پرورش | ۱,۳۱۲,۰۶۶,۰۱۵ |
مرکز ملی فضای مجازی کشور | ۹۹۸,۷۲۸,۰۰۰ |
وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح | ۹۵۴,۹۸۹,۵۳۰ |
ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی | ۹۲۹,۸۸۳,۰۱۵ |
بنیاد شهید و امور ایثارگران | ۴۸۱,۴۳۱,۰۰۰ |
فرماندهی کل انتظامی جمهوری اسلامی ایران | ۴۳۲,۳۷۱,۱۶۵ |
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری | ۳۸۱,۷۸۳,۰۱۷ |
ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران | ۳۳۹,۶۷۵,۸۴۳ |
دادگستری جمهوری اسلامی ایران | ۳۳۹,۲۸۵,۷۲۱ |
کمیته امداد امام خمینی -کمک | ۲۵۷,۸۱۵,۳۷۹ |
وزارت امور اقتصادی و دارایی | ۲۳۳,۴۷۸,۱۰۴ |
وزارت نیرو | ۲۲۴,۸۱۷,۳۵۷ |
وزارت راه و شهرسازی | ۲۰۶,۰۰۸,۷۶۳ |
وزارت جهاد کشاورزی | ۱۸۵,۶۲۳,۱۲۲ |
سازمان بهزیستی کشور | ۱۷۲,۷۷۳,۳۱۵ |
وزارت اطلاعات | ۱۴۵,۲۲۶,۳۰۵ |
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات | ۱۳۹,۸۸۸,۷۲۴ |
وزارت صنعت، معدن و تجارت | ۱۱۵,۲۹۲,۲۶۳ |
وزارت امور خارجه | ۵۶,۰۸۶,۴۷۶ |
سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران | ۵۲,۸۹۲,۳۷۰ |
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی | ۵۰,۳۸۲,۴۳۵ |
و زارت کشور | ۴۷,۵۷۷,۲۴۱ |
ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران | ۴۶,۲۸۵,۷۱۸ |
وزارت ورزش و جوانان | ۳۱,۲۴۱,۲۹۵ |
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران | ۳۱,۰۵۲,۶۴۰ |
سازمان برنامه و بودجه کشور | ۳۱,۰۰۰,۰۷۰ |
مرکز خدمات حوزههای علمیه | ۲۸,۰۸۸,۱۶۰ |
سازمان حفاظت محیط زیست | ۲۱,۵۷۰,۶۹۹ |
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی | ۲۱,۴۷۲,۵۱۰ |
معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور | ۱۹,۸۷۳,۲۱۴ |
شورای عالی حوزههای علمیه | ۱۷,۱۸۶,۶۹۰ |
سازمان انرژی اتمی ایران | ۱۵,۹۱۲,۷۲۶ |
نهاد ریاست جمهوری | ۱۵,۳۸۴,۴۶۲ |
سازمان تبلیغات اسلامی | ۱۵,۳۴۲,۷۸۷ |
مجلس شورای اسلامی | ۱۳,۵۷۲,۵۵۱ |
دیوان محاسبات کشور | ۱۱,۰۹۲,۷۵۰ |
و زارت دادگستری | ۱۱,۰۳۷,۸۵۰ |
وزارت نفت | ۱۰,۱۲۲,۴۶۰ |
سازمان ملی استاندارد | ۹,۲۸۴,۷۵۸ |
قرارگاه مرکزی حضرت خاتم الانبیا | ۷,۷۱۸,۲۲۹ |
شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران | ۴,۶۰۳,۰۰۰ |
دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی | ۳,۳۷۵,۷۲۳ |
شورای نگهبان | ۲,۷۷۹,۴۷۰ |
سازمان اداری و استخدامی کشور | ۲,۴۸۹,۰۹۰ |
شورای برنامهریزی مدیریت حوزههای علمیه خراسان | ۱,۶۸۰,۰۰۰ |
مجمع تشخیص مصلحت نظام | ۱,۴۸۳,۰۳۲ |
شورای عالی امنیت ملی | ۴۶۲,۳۰۰ |
دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری | ۹۸,۲۰۰ |
استان تهران با ۲,۰۳۵,۶۹۵,۶۵۴ میلیون ریال، استان اصفهان با ۳۲۰,۴۰۲,۲۷۰ میلیون ریال، استان خوزستان با ۲۳۵,۹۳۷,۷۵۰ میلیون ریال، استان کرمان با ۲۳۵,۸۳۳,۴۲۰ میلیون ریال، خراسان رضوی با ۱۶۱,۸۰۲,۸۴۵ میلیون ریال، استان هرمزگان با ۱۵۶,۱۹۷,۲۸۰ میلیون ریال، استان بوشهر با ۱۳۳,۲۱۵,۳۳۰ میلیون ریال، استان یزد با ۱۲۵,۶۱۹,۵۵۰ میلیون ریال، استان آذربایجان شرقی با ۱۱۶,۲۳۵,۶۰۰ میلیون ریال، استان مرکزی با ۱۰۹,۳۱۸,۷۲۵ میلیون ریال، استان فارس با ۱۰۷,۴۱۰,۲۲۲ میلیون ریال و استان البرز با ۱۰۳,۳۸۳,۲۸۰ میلیون ریال دارای بیشترین منابع عمومی هستند.
استان | منابع عمومی (میلیون ریال) |
تهران | ۲,۰۳۵,۶۹۵,۶۵۴ |
اصفهان | ۳۲۰,۴۰۲,۲۷۰ |
خوزستان | ۲۳۵,۹۳۷,۷۵۰ |
کرمان | ۲۳۵,۸۳۳,۴۲۰ |
خراسان رضوی | ۱۶۱,۸۰۲,۸۴۵ |
هرمزگان | ۱۵۶,۱۹۷,۲۸۰ |
بوشهر | ۱۳۳,۲۱۵,۳۳۰ |
یزد | ۱۲۵,۶۱۹,۵۵۰ |
آذربایجان شرقی | ۱۱۶,۲۳۵,۶۰۰ |
مرکزی | ۱۰۹,۳۱۸,۷۲۵ |
فارس | ۱۰۷,۴۱۰,۲۲۲ |
البرز | ۱۰۳,۳۸۳,۲۸۰ |
در سال ۱۴۰۱ اجازه داده میشود با رعایت قوانین و مقررات و موازین شرعی:
الف- شرکتهای دولتی تا سقف هشتاد هزار میلیارد (۸۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰) ریال اوراق مالی اسلامی ریالی با تضمین و بازپرداخت اصل و سود توسط خود، منتشر کنند تا برای اجرای طرحهای دارای توجیه فنی، اقتصادی، مالی و زیست محیطی خود که به تصویب شورای اقتصاد میرسد، به مصرف برسانند.
سهم هریک از شرکتها در آئین نامه اوراق مالی اسلامی که به پیشنهاد مشترک سازمان برنامه و بودجه کشور و وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد، تعیین خواهد شد.
ب- به دولت اجازه داده میشود برای تأمین مالی مصارف این قانون تا سقف هشتصد و شصت هزار میلیارد (۸۶۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰) ریال، انواع اوراق مالی اسلامی (ریالی-ارزی) از جمله اسناد خزانه اسلامی که منطبق بر قوانین و مقررات و در چارچوب عقود اسلامی باشد را، منتشر و منابع حاصل از انتشار نقدی اوراق را به ردیف شماره ۳۱۰۱۰۸ جدول شماره (۵) این قانون واریز و اسناد خزانه اسلامی موضوع ردیف درآمدی ۳۱۰۱۰۳ جدول شماره (۵) این قانون را با حفظ قدرت خرید و با سررسید تا پایان سال ۱۴۰۴ منتشر و به طلبکاران دستگاههای اجرایی بابت تادیه مطالبات واگذار کند.
بودجه سال ۱۴۰۰ چقدربود؟
پس از کش و قوس فراوان بر سر لایحه بودجه ،بالاخره بودجه ۱۴۰۰ با تأیید شورای نگهبان و تصویب مجلس به قانون بدل شد .رقم کل بودجه سال جاری ۲ هزار و ۸۸۲ هزار میلیارد تومان است که سهم منابع عمومی بودجه یک هزار و ۳۷۳ هزار میلیارد تومان بوده و مابقی به بودجه شرکت ها و بانک های دولت مربوط می شود .از این مقدار بودجه عمومی ۹۵.۸ هزار میلیارد آن بودجه اختصاصی و یک هزار و ۲۷۷ هزار میلیارد تومان آن را بودجه مصارف عمومی تشکیل می دهند/۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای اطلاعات بیشترازکم وکیف لایحه بودجه کل کشوردرسال ۱۴۰۱ به این لینک مراجعه کنید:
(۱۷ اسفند ۱۴۰۰) ۲ماه پس از جراحی درگذشت.
پیوند قلب خوک به انسان
پیوند قلب خوک به «دیوید بنت»توسط دکتر «بارتلی گریفیث»
«دیوید بنت» که در چند ماه گذشته به دلیل یک سری عمل های دیگر در بستر بود، گفت که خطرات ناشی از جراحی آزمایشی را پذیرفته است.جمعه ۷ژانویه۲۰۲۲
«دیوید بنت» ۵۷ ساله، پس از تشخیص بیماری قلبی نهایی، واجد شرایط پیوند قلب معمولی در مرکز پزشکی دانشگاه مریلند و سایر مراکز پیوند در سراسر کشور نبود. پزشکان او را در چند هفته یا ماه آینده در بیمارستان تحت نظر خواهند داشت تا مطمئن شوند که بدنش قلب جدید را پس نمیزند.
قلب خوک به انسان پیوندزده شد
این یک جراحی موفقیت آمیز بود و ما را یک قدم به حل بحران کمبود اعضا نزدیک تر می کند. دکتر بارتلی گریفیث که قلب خوک را با عمل جراحی به بیمار پیوند زده است،
در بیانیهای گفت: قلب انسان اهداکننده کافی برای پاسخگویی به فهرست طولانی دریافتکنندگان بالقوه وجود ندارد.
آناتومی قلب انسان وقلب خوک
میانگین «وزن قلب انسان» ۲۶۶گرم است و میانگین «وزن قلب خوک» ۳۰۲گرم است.
ابعاد«قلب انسان و قلب خوک»
متوسط قلب انسان بالغ حدود ۹.۹ سانتیمتر، از پایه تا مورب حدود ۸.۶ سانتینتر و در گستردهترین قطر عرضی آن ۷.۱ سانتیمتر است؛ متوسط قلب خوک حدود ۱۰ سانتیمتر، از پایه تا مورب ۸.۹ سانتیمتر و گستردهترین قطر عرضی آن ۶.۶ سانتیمتر است؛ از لحاظ فشار خون، قلب انسان و خوک« پُرفشار» است.مشاوره قبل ازعمل
دکتر بارتلی گریفیت :«یامرگ یا این پیوند را انجام بده.»
دیوید بنت:«من می خواهم زندگی کنم.» او در بیانیه ای قبل از عملیات گفت. من می دانم که این یک شلیک در تاریکی است، اما این آخرین انتخاب من است.
تیم پزشکان بنت گفتند این پیشرفت پزشکی می تواند به ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی کمک کند تا بحران کمبود اعضای بدن را حل کنند که سالانه هزاران نفر را بدون گزینه های درمانی نجات بخش می گذارد.
پیوندقلب خوک به انسان
یورونیوزنوشت:جراحان آمریکایی برای نخستین بار در تاریخ، قلب یک خوک را با موفقیت (بدون پس زده شدن سریع) به یک انسان پیوند زدند.
دکتر محمد محی الدین (چهارم از راست) و دیگر اعضای تیم دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند
تیم جراحی شامل: جراح دکتر بارتلی پی. گریفیث، دکتر بردلی تیلور، دو کارآموز مقیم و بسیاری از کارکنان دیگر که عمل جراحی پیوند قلب خوک نجاتبخش را بر روی دیوید بنت انجام میدهند. دکتر محمد محی الدین نیز در حین عمل جراحی حضور داشت.
«دیوید بنت» که ۵۷ سال بیشتر ندارد و از بیماری قلبی رنج میبرد، برای زنده ماندن چاره دیگری جز پذیرش این عمل پیوند نداشت.
«دیوید بنت»(David Bennett) یک روز قبل از عمل جراحی گفت: «من بین مرگ و زندگی یکی را باید انتخاب کنم. من میخواهم زندگی کنم. میدانم که این تیری در تاریکی است، اما این تنها شانس من است».
«تیم پزشکی دانشگاه مریلند آمریکا» میگویند« قلب آقای بنت» تا این لحظه بهطور منظم کار میکند، فشار خونش «تثبیت» شده و حال عمومی بیمار رضایت بخش است.
پژوهشگران با دستکاری ژنتیکی این خوک مانع پس زده شدن قلب بلافاصه بعد از عمل پیوند شدهاند.
قلب انسان
امروزه از خوک در جراحیهای پزشکی استفادههای متعددی میشود از پیوند دریچه قلب خوک گرفته تا پیوند کلیه و پوست این حیوان به قربانیان سوختگی. خوک ها به دلیل جثه، رشد سریع و تعداد زیاد نوزاد در هر زایمان و اینکه قبلا به عنوان منبع غذایی پرورش یافته اند، اهداکنندگان ایده آلی هستند.
«دکتر گریفیث»(Bartley Griffith) از جراحان این پیوند «شگفتآور» که جمعه ۷ژانویه۲۰۲۰(۱۷ دی ۱۴۰۰) انجام شده، معتقد است در صورت فراگیر شدن این پیوند و ثمربخش بودن آن میتوان از مرگ هزاران بیمار مبتلا به نارسایی قلبی جلوگیری کرد.
سازمان غذا و داروی آمریکا اخیرا مجوز اضطراری این پیوند را برای این بیمار که واجد شرایط دریافت پیوند معمولی نبوده صادر کرد. بارتلی گریفیث جراح این پیوند با تاکید موفقیت آمیز بودن این عمل جراحی گفت:«
با این اقدام ما یک قدم به حل مشکل کمبود عضو نزدیک تر شده ایم. ما با احتیاط پیش می رویم اما همچنان خوشبین هستیم که این اولین جراحی پیوند در جهان است که گزینه جدیدی برای بیماران در آینده فراهم خواهد کرد».
حدود ۱۱۰ هزار بیمار در آمریکا درانتظار پیوند عضو هستند و سالیانه نزدیک به ۶ هزار بیمار قبل از رسیدن نوبت، جان خود را از دست میدهند.
Transplantation of pig heart into human
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:قلب خوک اصلاح شده ژنتیکی بنت توسط یک شرکت پزشکی احیاکننده مستقر در بلکسبورگ، ویرجینیا ارائه شد.
خوکها از دیرباز منبع وسوسهانگیز پیوندهای بالقوه بودهاند، زیرا اندامهای آنها بسیار شبیه به انسان است. به عنوان مثال، قلب گراز در زمان ذبح به اندازه قلب یک انسان بالغ است.
«پیوند قلب خوک» توسط سازمان غذا و داروی آمریکا تایید نشده است، اما آژانس فدرال در ۳۱ دسامبر۲۰۲۱(۱۰ دی ۱۴۰۰) تحت بند "دسترسی گسترده" خود مجوز عمل جراحی را صادر کرد. گاهی اوقات به عنوان "استفاده دلسوزانه" نامیده می شود، زمانی که سایر گزینه های درمانی یا درمانی در دسترس نیستند استفاده می شود.
کریسپر»(CRISPR) انجام گرفت وعمل جراحی ۸ ساعت بطول انجامید.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این عمل جراحی بااستفاده از تکنیک«نیویورک تایمزنوشت: مورد مذکور اولین پیوند موفقیتآمیز قلب خوک به انسان است. بهگفتهی جراحان مرکز پزشکی دانشگاه مریلند، این عمل جراحی هشت ساعته روز جمعه در بالتیمور انجام شد و بیمار، دیوید بنت، روز دوشنبه۱۰ ژانویه ۲۰۲۲ (۲۰ دی ۱۴۰۰) وضعیت خوبی داشت.(۳روزبعدازعمل پیوند)
«دکتر بارتلی گریفیت»، مدیر برنامه پیوند قلب در مرکز پزشکی، که این عمل را انجام داد، گفت: «این نبض و فشار ایجاد میکند. این قلب او است. این کار میکند و عادی به نظر میرسد. ما هیجان زدهایم اما نمیدانیم فردا چه اتفاقی میافتد. چنین کاری قبلا هرگز انجام نشده است.»
به گزارش سازمان غیرانتفاعی UNOS که تلاشهای تدارک عضو را در کشور آمریکا هماهنگ میکند، سال گذشته، حدود ۴۱۳۵۴ آمریکایی عضو پیوندی دریافت کردند که بیشتر از نیمی از آنها کلیه بود؛ اما کمبود شدید اعضا وجود دارد و هر روز حدود ۱۲ نفر از افراد حاضر در فهرست انتظار برای دریافت پیوند عضو از دنیا میروند. حدود ۳۸۱۷ آمریکایی سال گذشته قلب اهداکنندهی انسانی را بهعنوان جایگزین دریافت کردند که بیشتر از همیشه است، اما تقاضا همچنان بالا است.
پیوند«کلیه» خوک به انسان درنیویورک .
دانشمندان بیوقفه کار کردهاند تا خوکهایی را تولید کنند که اندامهای آنها توسط بدن انسان رد نشود. پژوهش در این زمینه در دههی گذشته با ارائه فناوریهای جدید ویرایش ژن و کلونینگ (شبیهسازی) شتاب گرفت. پیوند قلب درست چند ماه پس از آن انجام شد که جراحان در نیویورک با موفقیت کلیهی خوکی را که از نظر ژنتیکی مهندسی شده بود، به فردی متصل کردند که دچار مرگ مغزی شده بود.
پژوهشگران امیدوار هستند چنین رویههایی آغازگر عصر جدیدی در پزشکی باشد که در آن دیگر از نظر اندامهای جایگزین برای افرادی که منتظر دریافت عضو پیوندی هستند، کمبودی وجود نداشته باشد.
«دکتر دیوید کلاسن» مدیرارشد پزشکی سازمان UNOS گفت: «این رویدادی تحولآفرین است. درهایی در حال باز شدن است که بهعقیدهی من به تغییرات بزرگی در نحوهی درمان نارسایی عضو منجر خواهد شد.»
اما کلاسن همچنین اضافه کرد که قبل از کاربرد گستردهی چنین رویهای، موانع زیادی وجود دارد که باید بر آنها غلبه کرد. او خاطرنشان کرد که رد اعضای بدن حتی زمانی که کلیهی فرد اهداکننده تطابق بالایی با بیمار دریافتکننده داشته باشد، اتفاق میافتد. دکتر کلاسن گفت: «خیلی طول میکشد تا چنین نوع درمانی به بلوغ برسد و کامل شود.»
آقای بنت تصمیم گرفت خطر درمان آزمایشی را بپذیرد، زیرا بدون قلب جدید میمرد، از درمانهای دیگر خسته شده بود و آنقدر بیمار بود که واجد شرایط دریافت قلب اهدایی انسان نبود. پیشآگهی او نامشخص است. آقای بنت هنوز به ماشین بایپس قلبیریوی متصل است که پیش از عمل او را زنده نگه داشته بود، اما این موضوع برای گیرندهی جدید پیوند قلب غیرعادی نیست. قلب جدید در حال حاضر بیشتر کارها را انجام میدهد و پزشکان گفتهاند که بهزودی میتوان او را از دستگاه جدا کرد.
آقای بنت به دقت از نظر علائمی که نشان میدهند بدن او در حال پس زدن عضو جدید است، تحتنظر قرار دارد اما ۴۸ ساعت اول یعنی زمانی که بحرانی محسوب میشود، بدون حادثهای رد شده است. او همچنین برای عفونتها از جمله ویروس رتروویروس خوکی که ممکن است به انسان منتقل شود، تحتنظر است، اگرچه خطر آن کم در نظر گرفته میشود. آقای بنت پیش از عمل جراحی گفته بود: «این آخرین انتخاب من و تیری در تاریکی بود.»
دکتر گریفیت اولینبار در اواسط دسامبر در گفتوگویی به یادماندنی و عجیب این درمان تجربی را با بیمار در میان گذاشته بود. او به یاد میآورد: «من گفتم ما نمیتوانیم به شما قلب انسانی بدهیم، شما شرایط آن را ندارید. اما ممکن است بتوانیم از قلب حیوانی مانند خوک استفاده کنیم. این کار قبلاً هرگز انجام نشده است، اما فکر میکنیم که میتوانیم آن را انجام دهیم. مطمئن نبودم که او مرا درک میکند. سپس او گفت: خوب، آیا صدای خوک در خواهم آورد؟»
سابقه«پیوندعضو»ازحیوان به انسان -اما« پیوندقلب خوک به انسان» اولین باربود.
پیوند عضو از حیوان به انسان (xenotransplantation)، سابقهی طولانی دارد. تلاش برای استفاده از خون و پوست حیوانات به صدها سال قبل بازمیگردد.
در دههی ۱۹۶۰، «کُلیه»های «شامپانزه» به برخی بیماران انسانی پیوند زده شد اما طولانیترین مدت زمان زندگی فرد دریافتکننده، ۹ ماه بود.
پیوندقلب «بابون» به «انسان»۲۰ روز زنده ماند
در سال ۱۹۸۳میلادی(۱۳۶۱شمسی) «قلب بابون» به نوزادی به نام Baby Fae پیوند زده شد اما او ۲۰ روز بعدازعمل جراحی، مُرد.
«خوک»ها نسبت به نخستیها از نظر تهیهی عضو مزیّتهایی دارند، زیرا «پرورش خوک آسان است و در عرض ۶ ماه به اندازه انسان بالغ میرسند».
«دریچه های قلب و پوست خوک»برای «پیوندبه انسان» موفقیت آمیزبوده.
«دریچههای قلب خوک» بهطور معمول به انسان پیوند زده میشود و برخی از بیماران مبتلا به دیابت «سلولهای پانکراس» خوک را دریافت کردهاند. همچنین، از «پوست خوک» بهعنوان پیوند موقت برای بیماران دچار «سوختگی» استفاده شده است.
تکنیک«کریسپر»(CRISPR)
به کمک دو فناوری جدیدتر (ویرایش ژن و شبیهسازی) اندامهای خوک تغییریافته از نظر ژنتیکی تولید شده است که احتمال رد شدن آنها توسط انسان کمتر است. قلب خوک با موفقیت توسط دکتر محمد محیالدین، استاد جراحی در دانشکده پزشکی دانشگاه مریلند به بابونها پیوند زده شد؛ اما تا همین اواخر نگرانیهای ایمنی و ترس از پاسخ ایمنی خطرناک تهدیدکنندهی زندگی، مانع از استفاده از آنها را در انسان شده بود.
«دکتر جی فیشمن» مدیر مرکز پیوند عضو در بیمارستان عمومی ماساچوست گفت: استفاده از اعضای خوک توانایی انجام دستکاریهای ژنتیکی را ممکن میسازد، همچنین زمان بیشتری فراهم میکند تا بتوان برای بیماریهای عفونی غربالگری انجام داد. علاوه بر این، تهیه عضو جدید هر زمان که بیمار به آن نیاز داشته باشد، ممکن میشود. او گفت: «مطمئناً چالشهایی وجود دارد، اما فرصتهایی نیز وجود دارد.»
قلب پیوندشده به آقای بنت از خوک تغییریافتهی ژنتیکی میآید که توسط شرکت Revivicor تولید شده است. این خوک دارای ۱۰ اصلاح ژنتیکی بود. چهار ژن از کار افتاده بودند، از جمله ژنی که کدکنندهی مولکولی است که موجب واکنش تهاجمی رد پیوند در انسان میشود.
«دکتر محیالدین» که همراه با «دکتر گریفیت» بسیاری از پژوهشهای منتهی به پیوند را انجام داد، گفت: «یک ژن رشد نیز برای پیشگیری از ادامهی رشد قلب خوک پس از پیوند غیرفعال شد.» علاوه بر این، ۶ ژن انسانی به ژنوم خوک اهداکننده وارد شد. هدف از این تغییرات آن بود که سیستم ایمنی انسان عضو خوک را بهتر تحمل کند.
«تیم جراحی دانشگاه مریلند» از داروی آزمایش جدیدی استفاده کرد که تا حدودی توسط «دکتر محیالدین» توسعه پیدا کرده بود و توسط شرکت Kiniksa Pharmaceuticals ساخته شده بود. هدف از این دارو سرکوب سیستم ایمنی و پیشگیری از رد عضو بود.
جراحان حین انجام عمل جراحی با موارد غیرمنتظرهای روبهرو شدند.
«دکتر گریفیت» گفت: «آناتومی کمی غیرعادی بود و مجبور شدیم برای مطابقت دادن چند عمل جراحی پلاستیک انجام دهیم. وقتی که تیم« گیرهی محدودکنندهی خونرسانی به عضو» را برداشت، «قلب»بیمار به راه افتاد و شروع به کار کرد.»
اولین دریافت کننده قلب خوک فوت کرد(مُرد).
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«دیوید بنت»(David Bennett) مردی که از یک خوک اصلاح ژنتیکی شده قلب پیوندی دریافت کرده بود، بعد از ظهر روز سهشنبه(۱۷ اسفند ۱۴۰۰) دو ماه پس از جراحی در مرکز پزشکی دانشگاه مریلند، درگذشت.
«دیوید بنت»اولین فردی بود که قلب دارای نارسایی خود را با قلب یک خوک اصلاح ژنتیکی شده جایگزین کرد. دیوید بنت که ۵۷ سال داشت در مریلند زندگی میکرد. او دچار عارضه قلبی شدیدی بود و پس از آن که به دلیل واجد شرایط نبودن، چندین بار درخواستش برای قرار گرفتن در لیست انتظار دریافت قلب انسان رد شد، با دریافت آزمایشی قلب خوک موافقت کرد.
مشخص نیست که بدن او عضو پیوندی را پس زده است یا خیر. سخنگوی بیمارستان میگوید: هیچ علت مشخصی برای مرگ وی شناسایی نشده است.
مقامات بیمارستان بیان کردند که نمیتوانند بیش از این در مورد علت فوت او اظهار نظر کنند زیرا پزشکان هنوز او را به طور کامل مورد معاینه قرار ندادهاند. آنها قصد دارند نتایج را در یک مجله پزشکی معتبر چاپ کنند.
دکتر «بارتلی پی گریفیت»(Bartley P. Griffith) که این پیوند را انجام داده است میگوید که کارمندان بیمارستان از در گذشتن آقای بنت بسیار ناراحت شدهاند.
وی افزود: او ثابت کرد که بیماری شجاع و شریف است و تا لحظهی آخر جنگید. آقای بنت را میلیونها نفر در سراسر جهان به دلیل شجاعت و ارادهاش برای ادامه زندگی خواهند شناخت.
قلب پیوند زده شده در ابتدا عملکرد خوبی داشت و برای چند هفته هیچ نشانهای از پس زده شدن وجود نداشت. او با خانوادهاش وقت گذراند و فیزیوتراپی انجام داد اما از بیمارستان مرخص نشد و به گفتهی مسئولین بیمارستان چند روز قبل حالش رو به وخامت رفت ودرگذشت.
سازمان غذا و دارو ایالات متحده آمریکا مجوز اضطراری این جراحی را در شب سال نو صادر کرده بود. این مجوز زمانی داده میشود که یک محصول پزشکی تجربی که در این مورد قلب اصلاح ژنتیکی شده خوک بود، تنها گزینه برای بیماری است که با وضعیت پزشکی جدی که زندگیاش را تهدید میکند، روبرو است. این مجوز با امید به نجات جان بیمار اعطا شد.
رئیس سابق صداوسیما«علیعسگری» مدیرعامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس شد.
علی عسکری از امروز کار خود را به عنوان چهارمین مدیرعامل گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس، آغاز کرد
«صنایع پتروشیمی خلیج فارس »زیرمجموعه« وزارت نفت» می باشدواما این اختیارات(عزل ونصب ها) از سوی وزیرنفت به سازمان خصوصی سازی تفویض شده است.
رئیس هیأت مدیره شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در حکمی «عبدالعلی علیعسگری» را بهعنوان مدیرعامل این شرکت منصوب کرد.
« محمدمهدی رحمتی» رئیس هیأت مدیره شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در حکمی «عبدالعلی علیعسگری» را بهعنوان «مدیرعامل» این شرکت منصوب کرد.
عبدالعلی علی عسگری پیش از این مسئولیت سازمان صداوسیما را بر عهده داشته است./ ۲۰ دی ۱۴۰۰ خبرگزاری فارس،
صبح امروز(۲۰ دی ۱۴۰۰) در مراسمی دکتر عبدالعلی علی عسکری به عنوان مدیرعامل جدید گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس معارفه شد و از زحمات مهندس جعفر ربیعی مدیرعامل قبلی این گروه تقدیر شد.
تودیع -معارفه
جواد اوجی وزیر نفت در نشست با عبدالعلی علیعسگری بر افزایش همکاریها میان شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس و صندوق بازنشستگی نفت به منظور اجرای پروژههای بزرگ صنعت نفت تأکید کرد.
«جواد اوجی» شامگاه دوشنبه (۲۰ دیماه) در نشستی با «عبدالعلی علیعسگری» مدیرعامل جدید شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس ضمن آرزوی موفقیت برای ایشان افزود:
پروژههای بزرگی در صنعت نفت وجود دارد که افزایش همکاری شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس و صندوق بازنشستگی صنعت نفت در اجرای این پروژهها بسیار مثمرثمر خواهد بود.
این نشست با حضور مرتضی شاهمیرزایی، مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی و عبدالحسین بیات، رئیس هیئت رئیسه صندوقهای بازنشستگی صنعت نفت برگزار شد.
محمدمهدی رحمتی، رئیس هیئت مدیره شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس امروز (دوشنبه، ۲۰ دیماه) در حکمی عبدالعلی علیعسگری را به عنوان مدیرعامل این شرکت منصوب و از خدمات ارزشمند جعفر ربیعی در مدت تصدی مدیرعاملی این شرکت قدردانی کرد.
« عبدالحسین بیات» رئیس هیئترئیسه صندوقهای بازنشستگی، پسانداز و رفاه کارکنان صنعت نفت ومدیرعامل اسبق شرکت ملی صنایع پتروشیمی.
مدیرعاملی علی عسکری هنوز تایید نشده است
رئیس کل سازمان خصوصی سازی«حسین قربانزاده» انتصاب علی عسگری به سمت مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس را رد کرد و گفت که این شرکت هنوز صورتجلسهای برای بررسی به سازمان خصوصیسازی ارسال نکرده است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«علی عسکری» معارفه شده ووزیرنفت بهش تبریک گفته وشروع بکارهم کرده واما« رئیس کل سازمان خصوصی سازی» می گوید:هنوزتأییدنشده!
«حسین قربانزاده» درمصاحبه با خبرگزاری فارس، انتصاب عبدالعلی علی عسگری به سمت مدیرعامل هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس را رد کرد و اظهارداشت: مطابق قانون، صورتجلسات مجامع شرکتهایی که سهام عدالت دارند، یا در فهرست واگذاری هستند یا واگذار شدند و دوره نظارت و اقساط آنها تمام نشده، از جمله تغییر در اعضای هیات مدیره حتما باید به تایید سازمان خصوصی سازی برسد.
وی تصریح کرد: شرکت هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس هم از جمله این شرکتهاست و هنوز صورتجلسهای به این سازمان ارسال نکرده است.
قربانزاده افزود: ضمنا مطابق مصوبه شورای عالی بورس، اعمال حقوق مالکانه سهام عدالت غیرمستقیم تا پایان سال باید از سوی دستگاههای اجرایی ذیربط با هماهنگی وزارت اقتصادودارایی صورت گیرد و این اختیار وزارت اقتصادودارایی از سوی وزیر اقتصاد«سیداحسان خاندوزی» به سازمان خصوصی سازی تفویض شده است.
«رئیس سازمان خصوصیسازی» گفت: «هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس» حدودا ۲۴ درصد سهام عدالت غیرمستقیم دارد و هنوز برای معرفی نماینده این سهام با سازمان خصوصی سازی هماهنگی نشده است./پایان فارس.
«علی عسکری» از امروزسه شنبه(۲۱ دی ۱۴۰۰) کار خود را به عنوان «چهارمین مدیرعامل گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس» آغاز کرد.
به گزارش روابط عمومی گروه صنایع پتروشیمی خلیج فارس، این مراسم با حضور مرتضی شاهمیرزایی معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، عبدالحسین بیات رئیس هیئترئیسه صندوقهای بازنشستگی، پسانداز و رفاه کارکنان صنعت نفت و اعضای هیات مدیره شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس در سالن جلسات خلیج فارس برگزار شد.
«جواداوجی»وزیر نفت طی حکمی،« مرتضی شاهمیرزایی» را به عنوان «معاون وزیر و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی» منصوب کرد/۴ آذر ۱۴۰۰
«جواد اوجی»وزیر نفت در نشست با «عبدالعلی علیعسگری» بر افزایش همکاریها میان شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس و صندوق بازنشستگی نفت به منظور اجرای پروژههای بزرگ صنعت نفت تأکید کرد.سه شنبه(۲۱ دی ۱۴۰۰)
«جواد اوجی» در نشستی با علیعسگری مدیرعامل جدید شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس ضمن آرزوی موفقیت برای او، افزود: پروژههای بزرگی در صنعت نفت وجود دارد که افزایش همکاری شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس و صندوق بازنشستگی صنعت نفت در اجرای این پروژهها بسیار مثمرثمر خواهد بود.
او ادامه داد: شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس به عنوان بخش خصوصی باید بحث سادهزیستی را به طور جد مدنظر داشته باشد.
این نشست با حضور «مرتضی شاهمیرزایی» مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی و «عبدالحسین بیات» رئیس هیئت رئیسه صندوقهای بازنشستگی صنعت نفت برگزار شد.
جعفر ربیعی،مدیرعامل (سابق)شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس-سمت راست.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:« جعفر ربیعی»ازسال ۱۳۹۶ مدیرعامل بوده است.
طی حکمی از سوی رئیس هیات مدیره شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس« جعفر ربیعی» به عنوان مدیرعامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس منصوب شد. ۲۱ اسفند ۱۳۹۶
«محمدمهدی رحمتی» رئیس هیات مدیره شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس امروز در حکمی عبدالعلی علیعسگری را به عنوان مدیرعامل این شرکت منصوب و از خدمات ارزشمند جعفر ربیعی در مدت تصدی مدیرعاملی این شرکت قدردانی کرد./خبرگزاری دانشجو۲۱ دی ۱۴۰۰
تودیع-معارفه ،محمدسرافراز- عبدالعلی علی عسکری...صدا وسیما ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵