پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

نمازاول وقت(مادر)شیخ محمدتقی بهلول

​آیت الله بهجت:هرکس نمازهایش  را اوّل وقت بخواند،به همه مقامات معنوی خواهد رسید

شیخ بهلول:مادرم مقیدبه نمازاول وقت بود...راننده مارابخاطراصراربرتوقف برای نماز دربیابان رهاکرد....خداوند،«فرماندار»رامأمورکردکه به کمک مابیاید.

«نمازاول وقت»چگونه به کمک «نمازگزار اول وقت» می آید؟

شیخ محمدتقی بهلول گفت: در دوران کودکی(۶هفت سالم بود)، روزی به همراه مادرم به گُناباد می‌رفتیم.

درشکه‌ای آمد و ما را سوار کرد.

دربین راه، وقت نماز فرا رسید.

نمازاول وقت(مادر)شیخ محمدتقی بهلول - پیراسته فر

مادرم به درشکه چی گفت: آقا ! وقت نماز است، کنار بزن ما نماز بخوانیم.

درشکه چی به مادرم گفت: توی این بیابان چه وقت نماز است؟!.

برچسب شیخ محمدتقی بهلول

اما مادرم مُصِربودکه باید درشکه چی توقف کندتانمازاول وقت رابخواند،

تا اینکه سرانجام به جایی رسیدیم که «آب» داشت(برای وضو).

علامه شیخ محمدتقی بهلول گنابادی و آیت الله حسین مظاهری

مادرم  باتحکُم به سورچی گفت: «نگه‌دار ».

سورچی گفت:من نمیتوانم معطل شوم،بایدزودبرسم،«پیاده تان کردم،دیگه سوارتان نمیکنم».

مادرم شروط راپذیرفت،درشکه‌چی نگه داشت و ما پیاده شدیم.

اما«دُرشکه چی باعصبانیت مارادربیابان رهاکردورفت».

شیخ محمدتقی بهلول گفت: مادرم با طمأنینه مشغول نمازشد و من خیلی می‌ترسیدم و‌ گریه می‌کردم که دراین بیابان وسیله ای پیدانمی شود،چگونه بایدبرویم.

مادرم مرا آرامش می‌داد ومی گفت«خدامی رساند»ومشغول ذکر(تعقیبات)شد.

در این هنگام درشکه‌ای ازراه رسیدودرکنارماتوقف کرد که معلوم شد مال «فرماندارگناباد» است.

شیخ بهلول گفت:من و مادرم را سوار کرد و چون با مادرم نامحرم بود، فرماندار جلو رفت و کنار درشکه‌چی نشست و ما را با احترام و عزت خاص به شهر رساند!،حتی ازآن سورچی که مارادربیابان رهاکرده بودجلوزدیم.

شیخ محمدتقی بهلول گفت:چون مادرم به نمازِاول وقت احترام گذاشت ،خدا هم به ما احترام گذاشت.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع مأخوذه(راوی): اعجوبه عصر، بهلول قرن چهاردهم: شرح حال عالم مجاهد شیخ‌السالکین حاج شیخ محمدتقی بهلول/تألیف:حجت الاسلام سیدعباس موسوی مطلق بااندکی ویرایش.

«حجت الاسلام سیدموسوی مطلق»

نمازاول وقت(مادر)شیخ محمدتقی بهلول - پیراسته فر

«نماز»چگونه سخن می گوید؟

مسجدگوهرشاد

وقت فضیلت نماز: قسمتی از وقت نماز است که نماز در آن زمان دارای ارزش وثواب بیشتری است که به آن« اول وقت نماز»می گویند

وقت اختصاصی نماز: قسمتی از وقت نماز است که مختص به همان نماز است که اگر در آن وقت مخصوص، عمدا نماز واجب"ترتیبی" دیگری خوانده شود؛ نماز باطل است. مثلا در نماز ترتیبی (ظهر و عصر )ویا (مغرب و عشا)، که اگر هر کدام در وقت اختصاصی دیگری خوانده شود؛ نماز باطل است. پس اگر فردی در آخر وقتِ نماز ظهر و عصر(نزدیک مغرب)، فقط به اندازه یک نماز چهار رکعتی وقت دارد؛ باید نماز عصر بخواند، هر چند که نماز ظهر را نخوانده باشد. ودرآخرنمازمغرب وعشاء هم همینطور

آخر وقت نماز: لحظات پایانی زمان انجام تکالیف دارای وقت معین، است. با درک آخر وقت نمازهای یومیه، حتی به اندازۀ یک رکعت، نماز به نیت اداء، اقامه می شود.

اول وقت «نماز» چه موقعی است؟

گرچه خواندن نماز عصر و عشا بعد از نماز ظهر و جمع کردن این دو نماز اشکال ندارد و موجب بطلان نمی‌شود اما خواندن آن در وقت‌های خاص خود از نظر شیعه، افضل است و ثواب بیش تر دارد. اول وقتی که در اسلام اینهمه توسط پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام به آن تأکید شدکه که یکی از نشانه های شیعه واقعی شمرده شده است، همین اول وقت فضیلت نمازهاست.

آیت الله بهجت: نماز فرادای اول وقت افضل از نماز جماعتی است که در غیر از اول وقت فضیلت خوانده شود.

آیت الله سیدابوالقاسم خویی(متوفی۱۷ مرداد ۱۳۷۱) : نماز فرادای اول وقت، بهتر از نماز جماعت آخر وقت است. 

آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی (امام جمعه ونماینده سابق شیراز در مجلس خبرگان رهبری،متوفی۲۹ آذر ۱۳۹۶-۸۱سالگی)می گویند می گویند: اوقات نماز ۵ وقت است و اینکه ما ۳ وقت کرده ایم هر چند باعث بطلان نماز نمی‌شود اما مخالف سُنت پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام است.

 اینها(این اوقات) فلسفه و پیام دارد. پیام آن این است که از نماز صبح تا نماز ظهر وقت کار است. از نماز ظهر تا اول فضیلت نماز عصر، وقت استراحت است و از اول وقت فضیلت نماز عصر تا اذان مغرب زمان کار است و از اذان مغرب تا اول وقت فضیلت نماز عشاء، وقت جمع و جور کردن کار است.

نماز صبح

وقت فضیلت نماز صبحاز اذان صبح تا بیست و یک دقیقه بعد از اذان صبح ادامه دارد.

نماز ظهر

وقت اختصاصی نماز ظهر: از اول اذان ظهر به مقدار یک نماز چهار رکعتی می باشد. در این زمان خواندن نماز عصر جایز نیست.

وقت فضیلت نماز ظهراز اذان ظهر تا یک ساعت و چهل دقیقه بعد از اذان ظهر ادامه دارد.

نماز عصر

وقت اختصاصی نماز عصر: در آخر وقت نماز عصر، نزدیک به مغرب، به مقدار خواندن یک نماز چهار رکعتی، می باشد. در این زمان خواندن نماز ظهر جایز نیست.

وقت فضیلت نماز عصردو ساعت و پنجاه دقیقه بعد از اذان ظهر شروع می شود و تا چهل و دو دقیقه ادامه دارد.

نماز مغرب

وقت اختصاصی نماز مغرب: از اول وقت مغرب به مقدار خواندن یک نماز سه رکعتی است. خواندن نماز عشاء در این زمان مخصوص جایز نیست.

وقت فضیلت نماز مغرب:  از اذان مغرب تا پنجاه و یک دقیقه ادامه دارد.

نماز عشا

وقت اختصاصی نماز عشا: به اندازه خواندن یک نماز چهار رکعتی در آخر وقت نماز عشا(نصف شب) است.[۱]

وقت فضیلت نماز عشا:  پنجاه و یک دقیقه بعد از اذان مغرب شروع می شود و تا سه ساعت و ده دقیقه ادامه دارد.

[۱]: *هر گاه انسان عمداً نماز عشا را تا نصف شب نخواند، وقت آن گذشته و باید قضا کند، امّا اگر به واسطه عذری نخوانده باشد، باید تا قبل از نماز صبح به جا آورد و نماز او ادا است.(توضیح المسائل آیت الله مکارم، مسأله ۶۸۰)

*برای محاسبه نصف شب بنابر احتیاط از اول غروب آفتاب تا اذان صبح محاسبه می شوند. وسط این زمان، نیمه شب می باشد. (توضیح المسائل آیت الله مکارم، مسأله ۶۷۹)

مدیریت سایت-پیراسته فر:ودراینجا یک فاکتورمهم موفقیت زندگی آقای بهجت وهمه علما وحتی آدمهای معمولی ولی موفق را اشاره خواهم کرد«نمازاول وقت»

«هرکس نمازهایش  را اوّل وقت بخواند،به همه مقامات معنوی خواهد رسید»

آیت الله میرزا علی آقای قاضی طباطبایی ، خیلی به نماز اول وقت سفارش می کرد.

 

آیت الله بهجت  نقل می کنند که آقای قاضی می فرمودند: اگر کسی نماز واجبش را «اول وقت» بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.

 منظور  میرزا علی آقای قاضی طباطبایی نمازاول وقت با حضور قلب است؟
آیت الله بهجت : نه منظور نماز معمولی است و نماز اول وقت تکویناً موجب رسیدن به مقامات عالیه است .

یعنی ما اگر همین نماز معمولی را که می خوانیم اول وقت بخوانیم به درجات عالیه خواهیم رسید.

 می فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ میماند و تسبیح فاطمه زهرا(س) که از ذکر کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.

همچنین از آیت الله قاضی  نقل شده است که زمانی که علامه طباطبایی جوان بوده اند به ایشان گفتند:

" دنیا می خواهی نماز شب بخوان ، آخرت می خواهی نماز شب بخوان ، هم دنیا می خواهی و هم آخرت نماز شب بخوان"

وفات آقامیرزاعلی آقاقاضی: چهارم ماه ربیع الاول سال ۱۳۶۶قمری( ۷ بهمن۱۳۲۴ )در نجف اشرف - سن ۸۳  سالگی

وفات علامه محمدحسین طباطبایی(۶ شهریور ۱۳۹۲)، سن ۸۳  سالگی

علی آقا ،فرزند آیت الله بهجت درمصاحبه دیگری باخبرگزاری فارس(اردیبهشت۱۳۹۱) می گوید:

یکی از آقایان که الآن از مقامات است، سال‌ها قبل به من گفت روزی وقتی آقای بهجت از حرم آمد، به من گفت ما وقتی کودک بودیم و سالها قبل از بلوغ، هنگام خواندن نماز چیزهایی را می‌دیدیم که فکر می‌کردیم همه دارند می‌بینند. یعنی در نماز ایشان آن پرده‌های باطنی کنار می‌رفته است.

نمازجماعت آیت الله بهجت درنوجوانی درکربلا-درچهارپایه

حجت الاسلام علی بهجت می گوید:پدرم  می‌گفت :اولین  روزی که به کربلا رسیدم، دیدم آقایی نماز فوق‌العاده‌ای می‌خواند. در یک رواق کوچک که شاید دو تا فرش جا می‌گرفت عده‌ای نیز با ایشان نماز می‌خواندند. تصمیم گرفتم  فردا صبح به اینجا بیایم.

فردا صبح که آمدم، آنقدر کوچک بودم(داخل چهارپایه جایم می شد) که کنار چهار پایه‌ای که درکنار صف اول بود،شمع‌های حرم را رویش روشن می‌کردند، ایستادم، فکر کردم که اگر بروم در چهار پایه جایم می‌شود. چون اگر درصف بایستم، مردم بخاطرتنگی جامرا بیرون می‌کنند و می‌گویند جا کم است،سرانجام به این نتیجه رسیدم که کنار چهار پایه بایستم که بمحض قصد بیرون کردنم راداشتند،بروم داخل چهار پایه نمازم رابخوانم ! اتفاقا کسی بیرونم نکرد. همان آقا برای نماز آمد و روز جمعه بود و ایشان سوره جمعه را خواند. خدا می‌داند در نمازش چه احوالاتی را سیر می‌کرد؛ نگفتنی است.

توضیحات مدیرسایت:«آخوندوانشاء»بزبان رشتی - آخوند=روحانی/وانشا=بمعنی«نشاء»است  که تازه از جالیزکنده شده وبه مزرعه ویاباغی کاشته شده ویامحصولی که هنوز جوانه است -یعنی نوجوانی که تازه درس طلبگی راشروع کرده ویا به کسی می گویند که بتازگی مبلس به لباس روحانیت شده/پایان

آیت الله بهجت از آقا سید عبدالهادی شیرازی نقل کرده‌اند که در کودکی بعد از فوت پدرم، میرزای بزرگ، تکفل خانواده به عهده من بود.

 ایشان می‌گوید: پدرم را در خواب دیدم. از من پرسیدند: آقا سید عبدالهادی! حال شما چطور است؟ در جواب گفتم: خوب نیست.

فرمود: «به بچه ها و اهل خانه سفارش کنید که نماز اول وقت بخوانند، تنگدستی شما رفع می‌شود»

آیت الله حاج سید عبد الهادی شیرازی(متولد۱۳۰۵-متوفی۱۳۸۲ق-سامرا) فرزند حجت الاسلام حاج میرزا اسماعیل

آثار و برکات نماز اول وقت 

۱- برآورده شدن خواسته ها

حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسکری(ع) روایت می کند که فرمودند: خداوند متعال با حضرت موسی تکلم کرد، حضرت موسی فرمود:خدای من. کسی که نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به او عطا می کنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم.۱

حجةالاسلام والمسلمین شهیدعبدالکریم هاشمی نژاد (نماینده خبرگان-تولد۱۳۱۱ترور۷مهر۱۳۶۰)نقل می کنند:

پیرمردی مسن، ماه مبارک رمضان به مسجد لاله زار می آمد. خیلی آدم موفقی بود، همیشه قبل از اذان داخل مسجد بود. به او گفتم: حاج آقا. شما خیلی موفقید، من هر روز که به مسجد می آیم می بینم شما زودتر از ما آمده اید جا بگیرید، او گفت: نه آقا، من هرچه دارم از نماز اول وقت دارم و بعد گفت: 

من در نوجوانی به مشهد رفتم.مرحوم حاج شیخ حسن علی نخودکی را پیدا کردم و گفتم: من سه حاجت مهم دارم، دلم می خواهد هر سه تا را خدا در جوانی به من بدهد، یک چیزی یادم بدهید

 ایشان فرمودند: چی می خواهی؟ گفتم: یکی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم، چون حج در جوانی لذت دیگری دارد.

فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان.

گفتم: دومین حاجتم این است که دلم می خواهد یک همسر خوب خدا به من عنایت کند.

فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان.

و حاجت سومم این است که خدا یک کسب آبرومندی (روزی  حلال)به من عنایت فرماید.

فرمودند:نماز اول وقت به جماعت بخوان.

این عملی را که ایشان فرمودند من شروع کردم و در فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم، هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم کسب با آبرو به من عنایت کرد

۲- برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی

پیامبر اکرم(ص) فرمودند:"بنده ای نیست که به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت می کنم: برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش

۳ - ورود به بهشت و دوری از جهنم

امام محمد باقر(ع) می فرمایند:"هر کس نماز واجب را در حالی که عارف به حق آن است در وقتش بخواند، به گونه ای که چیزی دیگر را بر آن ترجیح ندهد، خداوند برای وی برائت از جهنم می نویسد که او را عذاب نکند، و کسی که درغیر وقتش به جا آورد در حالی که چیزی دیگر را بر آن ترجیح دهد، خداوند می تواند او را ببخشد یا عذابش کند.۴

۴- در امان بودن از بلاهای آسمانی

قطب راوندی گوید: پیامبر خدا(ص) فرمود:

هنگامی که خداوند از آسمان آفتی بفرستد، سه گروه از آن، در امان می مانند: حاملان قرآن، رعایت کنندگان خورشید یعنی کسانی که وقت های نماز را محافظت می کنند و کسانی که مساجد را آباد می نمایند.۵

هر کس نماز واجب را در حالی که عارف به حق آن است در وقتش بخواند، به گونه ای که چیزی دیگر را بر آن ترجیح ندهد، خداوند برای وی برائت از جهنم می نویسد که او را عذاب نکند، و کسی که درغیر وقتش به جا آورد در حالی که چیزی دیگر را بر آن ترجیح دهد، خداوند می تواند او را ببخشد یا عذابش کند.

۵- خشنودی خداوند

امام صادق(ع) می فرمایند: اول وقت، خشنودی خداست و آخر آن، عفو خداست، و عفو نمی باشد مگر از جهت گناه.۶  و در مقابل، تأخیر نماز موجب خشم خداست چرا که پیامبر اکرم(ص) به حضرت علی(ع) فرمودند: نماز را با وضوی کامل و شاداب در وقتش به جای آور که تأخیر انداختن نماز بدون جهت، باعث غضب پروردگار است.۷

۶- استجابت دعا و بالا رفتن اعمال

در حدیث است که به هنگام ظهر درهای آسمان گشوده می شود و درهای بهشت باز می گردد و دعا مستجاب می شود ؛پس خوشا به حال کسی که در آن هنگام برای او عمل صالحی بالا رود.۸ در حدیثی دیگر از حضرت صادق(ع) آمده است که فرمودند:«... بهترین ساعت های شب و روز، وقت های نماز است.» سپس فرمودند:چون ظهر می شود درهای آسمان گشوده شده و بادها می وزند و خداوند به خلق خود نگاه می کند. هر آینه من بسیار دوست دارم که در آن هنگام، عمل صالحی برای من بالا رود." آنگاه فرمودند:

برشما باد به دعا کردن بعد از نمازها، چرا که آن مستجاب می شود.۹

۷- دوری شیطان و تلقین شهادتین

پیامبر اکرم(ص) فرمودند:

"شیطان تازمانی که مؤمن بر نمازهای پنج گانه در وقت آن محافظت کند، پیوسته از او در هراس است؛ پس چون آنها را ضایع نمود بر وی جرأت پیدا کرده و را در گناهان بزرگ می اندازد.۱۰

 امام صادق(ع) می فرمایند:ملک الموت در هنگام مردن، شیطان را از محافظ بر نماز دور می کند و شهادت به یگانگی خدا و نبوت پیامبرش را در آن هنگامه بزرگ به او تلقین می نماید.۱۱

 زیاد شدن عمر، مال و اولاد صالح در دنیا،در امان بودن از ترس و هول مرگ در موقع مردن،آسان شدن سؤال نکیر و منکر در قبر، توسعه یافتن قبر، نورانی شدن چهره، دادن نامه عمل به دست راست و آسان گرفتن حساب در محشر، رضایت خداوند، سلام دادن خدا به او و نگاه کردن از روی رحمت به او در هنگام عبور از صراط ۱۲ و... از دیگر آثار و برکات نماز اول وقت است که در روایات به آن اشاره شده است.

امام خمینی (س) - حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی انصاری : باید فضای آرامی را  در جامعه ایجاد کنیم/ ویدئو

حجت الاسلام انصاری محمدعلی می گوید:

امام خمینی در روزهای آخر عمرشان می خواستند بخوابند؛ به من فرمودند اگر خوابیدم، اول وقت نماز صدایم بزن، گفتم چشم. دیدم اول وقت شد و امام خوابیده اند، حیفم آمد صدایشان بزنم؛ عمل جراحی، سرم به دست، گفتم صدایشان نزنم بهتر است.

محمدعلی انصاری: اگر جهانخواران می توانستند، مکتب سیاسی امام را نابود می کردند

چنددقیقه ای از اذان گذشت و امام چشم هایشان را باز کردند، گفتند:وقت شده؟ گفتم:بله فرمودند:چرا صدایم نزدی؟ گفتم:ده دقیقه بیشتر از وقت نگذشته است. گفتند:مگر به شما نگفتم. سپس امام فرزند خود را صدا زدند و فرمودند:

ناراحتم. از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خوانده ام، چرا الان باید ده دقیقه تأخیر بیفتد؟.

پاورقی

۱،بحارالانوار، ج۸۲، ص۲۰۴.

۲،داستان هایی از نماز اول وقت، ص ۱2۱.

۳،سفینه البحار،ج ۲، ص ۴۲.

۴،وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۸۱، ح ۲۳و ص ۷۸، ح ۱.

۵،الصلاة فی الکتاب و السنة، ج ۱، ص ۳۲۹.

۶،وسائل الشیعه، ج۳، ص ۹۰، ح۱۶.

۷،سرمایه سخنوران، ص ۳۰۶.

۸،سفینه البحار، ج۲، ص ۴۴.

۹،اصول وافی، ج۲، ص۸۷.

۱۰و ۱۱،وسائل الشیعه، ج ۳، ص ۸۱و ۹و ۸۶.

۱۲،حیات عارفانه فرزانگان، ص ۱۰( به نقل از ثمرات،ص ۴۰۸)

منبع:تبیان بنقل از روزنامه قدس+اصلاحات

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:دربعضی ازقسمتها اصلاحات ویرایشی ویا اصلاحات دیگرانجام داده ام

اگراهل نمازاول باشید،خداوندوسایلشو فراهم میکنه که توفیق را ازدست ندهی،حتی ازکارانداختن پیشرفته ترین وسیله

پایبندی به نماز اول وقت، از مهم ترین ویژگی­های اخلاقی - عبادی آیت الله سیدعبدالحسین  دستغیب "امام جمعه شیراز" و در رأس همه سفارش­هایشان به دیگران قرار داشت.(شهادت۲۰آذر۱۳۶۰)

یکی از محافظان"ملازمان"شهیددستغیب نقل می کند: شهید  دستغیب  بسیار مقید بودند که نماز را حتی در مسافرت­ها اول وقت به جای آورند. در سالیان درازی که خدمت آن بزرگوار بودم، به ندرت به یاد می آورم که نماز را اول وقت نخوانده باشند یا نمازشان به تأخیر افتاده باشد.

در یکی از مسافرت‌های عمره که خدمت ایشان بودیم، بلیط هواپیما یکسره برای جده فراهم نشد. بلیط هواپیما از تهران به بیروت و از بیروت به جده تهیه شد.

در «فرودگاه بیروت»(لبنان) به طور ترانزیت چند ساعت ما را نگاه داشتند و نزدیک‌های مغرب بود که هواپیما برای پرواز به جده آماده شد. شهید دستغیب خیلی سعی می‌کردند اگر میسر باشد هواپیما تأخیر کند تا بشود نماز را سر وقت خواند، ولی میسر نشد.

وارد هواپیما شدیم. در داخل هواپیما زیاد معطل شدیم. ایشان خیلی ناراحت بودند که نماز نخوانده‌اند. چند مرتبه خواستند پیاده شوند، گفتند مسافرین همه سوارند، الان حرکت می‌کنیم. بالاخره تأخیر هواپیما به قدری شد که حساب کردیم وقتی به جده می‌رسیم ممکن است وقت نماز گذشته باشد و نماز قضا گردد.

آیت‌الله دستغیب با حالت پریشان و ناراحت گفتند: پیاده شویم هر چند هواپیما برود و ما جا بمانیم، اما درب هواپیما بسته بود.

ایشان با حالت توجه مخصوص و سکوت چند دقیقه‌ای سرپا ایستاده بودند که هواپیما برای حرکت روشن شد. به مجرد روشن شدن هواپیما شعله‌های آتش از موتور آن نمایان گردید. با عجله هواپیما را خاموش کردند و درب آن را باز کردند و از مسافرین خواستند که هرچه زودتر پیاده شوند.

آیت‌الله دستغیب با خوشحالی زائدالوصفی با دوستان پیاده شدند و مرتب می‌فرمودند: «نماز، نماز».

کارکنان هواپیما می‌گفتند حداقل ۴ ساعت تأخیر داریم تا هواپیما آماده حرکت شود. به مجرد رسیدن به سالن فرودگاه ایشان به نماز ایستادند. نماز مغرب و عشاء را با توجه و شکرگزاری خاص انجام دادند.

سلام نماز را که دادند مأمورین گفتند: آقا سوار شوید که نقص هواپیما برطرف شده و می‌خواهیم حرکت کنیم»/حاج محمدسودبخش

اگر"نیت"خالص باشد وعمل هم برای خدا،اوخودش زمین وزمکان را بهم وصل میکندتا رفع مشکل شود

ماجرای یازده هزار و پانصد تومان کسری

روز اول ماه که می خواستم شهریه طلاب را واریز کنم، پولها را شمردم و متوجه شدم که یازده هزار و پانصد تومان آن کم است. من در بازار افراد ثروتمند آشنا سراغ نداشتم و اگر هم سراغ می داشتم بنایم بر آن نبود که از کسی تقاضا کنم. در اتاقم تنها نشسته بودم؛ عرض کردم: خدایا! خودت می دانی بنا ندارم به سوی غیر تو دست دراز کنم و حال هم امید و اطمینانم به توست. لحظاتی بیش نگذشت که درب منزل را زدند. یک نفر برای حساب وجوهاتش آمد و بیست هزارتومان مقدار وجوهات او شد. امّا وقتی پولهایش را شمرد، گفت: آقا! معذرت می خواهم، بیش از این برایم میسر نشد. وجه را که شمردم دیدم یازده هزار و پانصد تومان است. می فرمود: بدانید! اگر برای خدا گام بردارید، درهای رزق و رحتمش را به روی شما می گشاید/آیت الله دستغیب

توضیح نگارنده-پیراسته فر:آب جاری درزمان قطعی آب:

سخن گفتن آیت‌الله حق‌شناس با نماز اول وقت
آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس تهرانی (۱۲۹۸-۱۳۸۶ش) تا زمانی که زمین‌گیر ‌نشده بود، نمازهای یومیه‌اش را در سه وقت به جماعت می‌خواند و بیشتر نمازهایشان را در مسجد اقامه می‌کردند اما اگر به دلیلی این امکان وجود نداشت یا در مسافرت بودند، نماز جماعتشان ترک نمی‌شد. ایشان به مناسبت نماز اول وقت حادثه‌ای را نقل می‌کردند:

 

 «در مشهد به مسافرخانه‌ای رفتم که حمام هم داشت. یکی از روزها وقتی می‌خواستم برای زیارت امام هشتم علیه الصلاة و السلام و به جای آوردن آن «نمازی که قطب راوندی» برای برآورده شدن حوائج شخصی می‌فرماید، حرکت کنم، باید غسل می‌کردم. البته بنده غفلت کردم(یادم رفت) که ساعت هشت صبح تا پنج بعد از ظهر، آب قطع می‌شود.

نماز«شنوا»ست،همه موجودات-جانداروبیجان-مطیع امرخداهستند(اطاعت آتش-حضرت ابراهیم/آب رودنیل،حضرت موسی/کوه حضرت داود)

آیت الله میرزاعبدالکریم حق شناس می گوید:وقتی وارد حمام شدم و صابون زدم در زیر دوش که انسان وقتی باز می‌کند یک ته مانده ‌‌آبی دارد، آن مقدار آب آمد و قطع شد، یک وقت متوجه شدم که آب به کلی قطع است؛ ولی تمام توجهم به جای دیگر رفت. گفتم: ای نماز اول وقت! تو که می‌دانی من می‌خواهم بروم بالای سر مبارک، آن دو رکعت نماز را بخوانم، و به علاوه خودم را برای نماز اول وقت مهیا کنمغ خدا شاهد است بعد از آن  آب فراوان آمد. خودم را تطهیر کردم، غسل کردم، کاملا مهیا شدم و گفتم: امروز بروم و یک تشکر از صاحب مسافرخانه بکنم. رفتم پایین و سلام کردم، گفتم من از شما تشکر می‌کنم امروز آب قطع نشد، و به نظرم تا ظهر ادامه دارد. گفت: آقا امروز آب از ساعت هفت قطع است.

 

 گفتم: نه! آب آمد.

 صاحب مسافرخانه -که ازآشنایان بود-گفت: اختیار دارید، نکند می‌خواهید ما را دست بیاندازید. آقای میرزا شما که هیچ وقت شوخی نمی‌کنید. اینجا آب از هفت صبح قطع است

میرزاعبدالکریم حق شناس می گوید:بنده یک مرتبه متوجه شدم مطلب از چه قرار است(امدادهای غیبی). 

آیت الله حق شناس درادامه می گوید:نماز اول وقت، به شخصی که از نماز مراقبت کند، می‌گوید: «حَفَظتَنِی حَفَظَکَ الله» مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند اما اگر تو مرا ضایع بکنی خدا تو را ضایع می کند. 

 در این باره امام صادق(ع) می‌فرماید: «هر که نمازهاى واجب را در اول وقت بخواند و درست ادا کند، فرشته‌ای آن را پاک و درخشان به آسمان رساند و آن نماز فریاد زند خدا تو را حفظ کند چنانچه حفظم کردی و تو را به خدا سپارم چنانچه مرا به فرشته‏ اى کریم سپردى و هر که بدون عذر بعد از وقتش، آن را بدون دقت و ارتباط معنوی لازم بخواند، فرشته آن را سیاه و تاریک بالا برد و آن نماز فریاد کشد خدا ضایعت کند چنانچه ضایعم کردى و رعایتت نکند چنانچه رعایتم نکردى...»(وسائل الشیعة، ج ۴، ص ۱۲۳ و ۱۲۴.)/تسنیم،بهمن ۱۳۹۵بااصلاحات نگارنده.

توضیحات نگارنده-پیراسته فر:​همه ذرات عالم فعالند و هوشیارن،ماغافلیم

همه موجودات(جانداروبی جان)مطیع امرخدا«کارگر»

سبک زندگی امام خمینی(ره)

امام خمینی:کار مثلِ جلوه حق تعالی‏ می‏ ماند که در تمام موجودات سرایت کرده است. همه موجودات، کار در آن ها هست و با کار درست شده ‏اند. همه ذرات وجود «کارگرند» حتی ذرات اتُمی که در این عالم طبیعت هست، این ها کارگر هستند با هوشیاریهمه ذرات عالم فعالند و هوشیارند لکن ما گمان می ‏کنیم که هوشیار نیستند: وَ انْ مِنْ شَی‏ءٍ إلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِن لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ؛ همه مُسَبِّح حقند، همه کارگران حق هستند، همه مطیع حق تعالی‏ هستند؛ و «کار »در همه جا هست و عالمْ سرتاسر «روز کارگر» است نه یک روزْ روز کارگری است، سرتاسر عالم روز کارگر است، سرتاسر عالَم کارگر است و سرتاسر عالم کار است؛ یعنی ذرات وجودی که انسان را و دیگر حیوانات را- به ارادة اللَّه تعالی‏- موجود می‏ کنند کارگرند و انسانْ کار است، اثر کار آن هاست. تمام این موجوداتی که در عالم ملاحظه می ‏کنید اثر کار فعالانه جنود الهی است؛ جند اللَّه، همه کارگر هستند. خدای تبارک و تعالی مبدأ کار است.» (صحیفه امام؛ ج:۷؛ ص: ۱۷۳-۱۷۲)

«نمازرفع حاجت» بنقل ازقطب راوندی(متوفی ۵۷۳ق)کتاب الدعوات(سَلوَه الحزین):

روزی امام زین العابدین علیه السّلام به مردی برخوردند که درب خانه ی شخصی جبّار و ستمگر نشسته است، از او پرسیدند: چرا این جا نشسته ای؟

سائل جواب داد: به جهت فقر و تنگدستی آمده ام از این مرد ثروتمند کمکی بخواهم.

امام  فرمودند: بلند شو تا تو را به خانه ای معرفی کنم که بهتر از این جاست و بعد دست او را گرفته و به مسجد بردند و دستور دادند که:

ابتدا دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن دست های خود را به طرف آسمان بلند کن و حمد و ثنای پروردگارت را به جای آور و بعد از درود به پیامبر و آلش(علیهم السّلام) ۶ آیه ی اوّل سوره ی حدیدو۴ آیه ی آخر سوره ی حشر و  دو آیه ی سوره ی آل عمران(۲۶ و ۲۷) را بخوان و آن گاه از خداوند طلب روزی و بی نیازی از مردم کن که حتماً تو را بی نیاز می کند.

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ

سَبَّحَ لِلَّـهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿١حدید﴾ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ یُحْیِی وَیُمِیتُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٢﴾ هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿٣﴾هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ ۚ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿٤﴾ لَّهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٥﴾ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۚ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿٦حدید﴾

 لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّـهِ ۚ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿٢١حشر﴾هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَـٰنُ الرَّحِیمُ ﴿٢٢﴾ هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿٢٣﴾ هُوَ اللَّـهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٢٤حشر﴾

قُلِ اللَّـهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٢٦آل عمران﴾ تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿٢٧آل عمران)

در روایات مختلف دعاها و نمازهای بسیاری برای برآوردن حاجات ذکر شده که یکی از آن ها «نماز حاجت» است که بسیاری از علما، از جمله «سید بن طاووس»، «شیخ صدوق»  و «شیخ طوسی» نقل کرده اند که امام صادق علیه السلام فرمود: هر گاه حاجت مهمّی داری، سه روز متوالی از چهارشنبه تا جمعه را روزه بگیر، در روز جمعه غسل کن و لباسی نو و پاکیزه بپوش و بالای بام خانه ات (یا در فضای باز) برو و دو رکعت نماز بخوان، و پس از نماز، دست ها را به سوی آسمان بلند کن وحاجاتت رابخواه.

امام صادق علیه السلام فرمود: بسیار می شود حاجتی دارم، این دعا را می خوانم و خداوند حاجتم را برآورده می سازد. (جمال الاسبوع، صفحه ۳۳۰. این دعا در فقیه، جلد ۱، صفحه ۵۵۷، حدیث ۱۵۴۳ و مقنعه، صفحه ۲۲۰ و مصباح المتهجّد، صفحه ۳۲۴ با مقداری تفاوت آمده است.) /پایان توضیحات نگارنده/  

حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی :در قرآن ۲۷ بار به نماز «ذکر »شده است

نماز از جمله عبادت‌هایی است که باید همراه با سر و صدا و هیاهو باشد، به همین خاطر است که گفته شده موذن بر بالای ماذنه‌ها اذان بگوید، بنابراین تظاهر به نماز

قرائتی گفت: صدای نماز باید از مساجد نمازخانه‌ها به صورت علنی بلند شود. گاهی وقت‌ها خود ریا نیز ثواب دارد و عباداتی همچون انفاق و نماز باید گاهی علنی انجام شود. چراکه با این کار به افرادی که خاکستری هستند جرات و جسارت داده می‌شود تا برای خواندن نماز انگیزه پیدا کنند.

رئیس ستاد اقامه نماز کشور خاطرنشان کرد: اگر یکی از منکرات در سفر را تصادف بدانید٬ پس بهترین کار این است که در زمان نماز توقف کنید و راننده و مسافر برای نماز پیاده شوند و وضو بگیرند که این در کنار معنویت نوعی استراحت و زنگ تنفس برای آنان است پس باید نماز را همه جا اقامه کرد

***

 آیت الله مجتهدی تهرانی :همه خیرات دنیا وآخرت درنمازاول وقت است.

«آیت الله احمد محمدعلی مجتهدی»: من علمای بسیاری را درک کردم از امام خمینی گرفته تا آیت الله بروجردی و آیت الله شاه آبادی و آیت الله حایری و …

و اگر بخواهم در یک کلام نصیحت تمام بزرگان را بگویم ؛ می گویم :اگر دنیا و آخرت می خواهید ؛ اگر رزق و روزی می خواهید و در یک کلام اگر همه چیز می خواهید ؛ نمازرادر اول وقت بخوانید.

اگرمیخواهید»آدم بشوید»وکسب وکارتان رونق داشته باشد.


از سمت راست : حجج السلام سید میثم و سید مصطفی، آیت الله مجتهدی و حجج السلام سید مجتبی و سید مسعود.

یکی از بازاریان  که از شاگردان مرحوم شاه آبادی(استاد امام خمینی) بود، نقل می کرد که ایشان، یک شب در یکی از سخنرانی هایشان، با ناراحتی اظهار داشتند:

چرا افرادی که در اطراف ایشان هستند، حرکتی از خود در جنبه های معنوی نشان نمی دهند؟

جواب دادند :آخر، مگر شماها نمی خواهید آدم شوید؟ اگر نمی خواهید من این قدر به زحمت نیفتم!

همین بازاری می گوید:بعد از منبر، ما چند نفر خدمت ایشان رفتیم و گفتیم که آقا ما می خواهیم آدم بشویم. چه کنیم؟

ایشان (آیت الله شاه آبادی)فرمودند: من به شما سه دستور می دهم، عمل کنید، و اگر نتیجه دیدید، آن وقت بیایید تا برنامه را ادامه دهیم.

سه دستور ایشان چنین بود:

۱- مقید باشید نماز را در اول وقتش اقامه کنید. هر کجا باشید و دیدید صدای اذان بلند شد، دست از کارتان بکشید و نماز را اقامه کنید و حتی المقدور هم سعی کنید به جماعت خوانده شود.

۲ -در کاسبی تان انصاف به خرج دهید، و واقعا” اقل منفعتی را که می توانید، همان را در نظر بگیرید . در معاملات، چشم هایتان را ببندید و بین دوست و آشنا و غریبه و شهری و غیر شهری فرق نگذارید. همان اقل منفعت در نظرتان باشد.

 ۳- از نظر خمس ، گر چه می توانید برای ادای آن تا سال صبر کنید و امام معصوم علیه السلام به شما مهلت داده اند، اما شما ماه به ماه حق و حقوق الهی را ادا کنید.

همین مؤمن بازاری می گوید: من دستورات ایشان را که از ماه رجب شنیده بودم، اجرا کردم تا به ماه رمضان رسید. قبل از ماه رمضان در بازار پاچنار می آمدم که، صدای اذان بلند شد. خود را به« مسجد نایب» رساندم و پشت سر مرحوم حجت الاسلام سید عباس آیت الله زاده مشغول نماز شدم.

در نماز دیدم که ایشان گاهی تشریف دارند و گاهی ندارند. در قرائت نیستند ولی در سجده و رکوع هستند. پس از نماز به ایشان عرض کردم: شما در حال نماز کجا تشریف داشتید؟ نبودید.

ایشان متحیر شد. تعجب کرد و فرمود که معذرت می خواهم. من از مسجد و منزل ناراحت شدم، لذا در نماز، گاهی می رفتم دنبال آن اوقات تلخی و بعد از مدتی، متوجه می شدم و بر می گشتم.

این اولین مشاهده ی من بود که در اثر دستورات آیه الله شاه آبادی برایم حاصل شده بود. در اثر دو ماه و نیم التزام من به این سه دستور، دید ما باز شد و برنامه را هم چنان ادامه دادم که مشاهدات بعدی من، دیگر قابل بیان نیست.  /منبع کتاب-آثار و برکات نماز اول وقت

آیت اللَّه میرزا محمدعلی شاه آبادی (تولد۱۲۵۳ - متوفی۱۳۲۸شمسی)

رسول خدا درباره نماز فرموده‌اند: «مَا مِن صَلاةٍ یحضََر وَقتَها إلّا نَادی مَلَکٌ بَینَ یَدَیِ النّاسِ: أیُّها النّاس! قُومُوا إلی نِیرانِکُم الَّتِی أوقَدتُمُوها عَلی ظُهُورِکُم فَاطفَئُوها بِصَلاتِکُم»؛

وقت هر نمازی که فرا می‌رسد فرشته‌ای به مردم می‌گوید: ای مردم برخیزید آن آتش‌های که پشت سر خود روشن کرده‌اید با نماز خاموش کنید.

ناروایی را که مرتکب شدیم سخن بدی را که گفتیم بیراهه‌ای را که رفتیم از ما جدا و دور نیست،‌همه اینها آتش‌هایی است که با دست خود روشن کرده‌ایم و بر دوش حمل می‌کنیم و نمی‌دانیم که خروارها آتش بر دوش ماست.

آیت الله جوادی آملی:حتی خود انسان آتش و هیزم افروخته می‌شود: «وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا» آنها که اهل قسط و ظلم هستند خود هیزم جهنم‌اند و به صورت آتش و هیزم افروخته‌ای مجسم می‌شوند.

اگر خداوند با اهل قسط و عدل دوست است با اهل قسط و ظلم نیز دشمن است. بسیاری از کارهای ما به صورت آتشی بر دوش ما انباشته شده است اما احساس نمی‌کنیم معلوم می‌شود اگر کسی نماز خواند نه تنها بعد از نماز گرفتار گناه نمی‌شود بلکه آتش‌هایی را هم که قبلا روشن کرده است خاموش می‌کند.

نماز، نهر روان و چشمه کوثری است که هم آتش‌های گذاشته را خاموش می‌کندو نمی‌گذارد انسان بعدها گرفتار آتش شود. هم جلو بدی‌ها را می‌گیرد و هم بدی‌های گذشته را از بین می‌برد. این خاصیت نماز است که در قرآن کریم به آن اشاره شده:«إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى‏ عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ»./11فروردین94فارس

۲-خاطره  عجیب ازنمازاول وقت

نگارنده(مدیریت سایت-پیراسته فر) ازاول انقلاب مقیدبودم که نماز رااول وقت ،ترجیحاًجماعت ودرمسجدبخوانم که معجزات زیادی دیدم  که ۲تای آن رانقل می کنم

درسالهای اول انقلاب که جوان پرشوروحزب اللهی بودیم!امورتربیتی مدارس بودیم که یکی ازوظایف مان سروسامان دادن نمازجماعت مدرسه بود وبعضاً امامتش باخودمان بود،روزی دریکی ازروزهای بهارکه دریکی مدارس روستای- شهرمان مشغول  انجام وظیفه بودم،بایدنامه ای -درخواست،شخصی- ازاداره مان امضاء میگرفتم،به مدیرمان گفتم:یک ساعت زودترمیخواهم بروم ،ایشان باشرمندگی گفتند«نمازجماعت چی می شود!»گفت بمان فرداصبح برو اداره کارت راانجام بده بعدبیامدرسه..خلاصه ماندیم ونمازرا برگزارکردیم،درپایان نمازدیدم رئیس آموزش پرورش شهرمان هم درصف آخرازنمازگزارن بوده!  که همانجانامه ام را امضاء گرفتم!

خاطره دیگر

زمانیکه دریکی ازدانشگاه های تهران تحصیل می کردم،یک استادی داشتیم که بین مان مشکل پیش آمد(بعلت زبان درازیم)این آقا هم خوب حالم را محترمانه گرفت!پایان نامه همه تأییدشدغیرازمن ویه خانم دیگر،آن خانم بعلت سفرحج به تأخیرافتاد،اما من که خیلی  روی پروژه ام زحمت کشیده بودم،پرسشنامه های پروژه درسطح مدارس گیلان بود،وقت زیادی راصرف کرده بودم،هروقت می بردم که ببینه وبگه درست است یانه که تایبش کنم،نشد که نشد،هرباریه ایرادی می گرفت،ایرادش را هم بمن نمی گفت تارفعش کنم،درحالیکه مال دیگران را باکمترین زحمت تأییدکرده بود،یکسال ارائه مدرکم به اداره به تأخیرافتاد(ازارتقاء هم محروم)اداره هم پیگیربود تاناچارشدم دریکی ازروزهای  ،ماه رمضان به تهران سفرکنم واین استادرا ببینم.

​​​​​​​

نزدیک ظهررسیدم میدان انقلاب،نزدیک ترین مسجد«مسجددانشگاه تهران »بود(تصمیم داشتم بعدازنمازبرم پیدایش کنم،می دانستم که درسه جامشغول است(دانشگاه شاهدخیابان  ولیعصر،م فلسطین)دانشگاه علامه طباطبایی-۴راه لشکر و(مرکزپژوهشهای شاهد-پل کریم خان)آنوقت هنوز موبایل نبود.

خلاصه  رفتم مسجد،خیلی شلوغ بودتابیرون مسجدهم فرش پهن کرده بودند،برای نمازجماعت دانشجویان  -هنگامی رسیدم مسجد،نمازاول(ظهر)تمام شده بود،عده ای درحال خروج وعده درحال ورود-من از۳جای مُهری(بافاصله های مختلف قرارداده بودند)،ناخودآگاه بسوی یکی ازانها رفتم که مُهری رابردارم،تادستم را درازکردم برای برداشتن مّهر،دستی رادیدم که«مهر»را می خواست بگذاردوبرود،همدیگرراشناخیم وسلام وعلیک مشکلم راگفتم،گفتم ببینم،من پایان نامه ام را که تازگیهاتایپ کرده بودم ازکیف بیرون آوردم ،تگاهی نکرده !!امضاء کرد ونمره را هم داد!وخلاص شدم ازدست این دکترروانشناسِِ نامرد/پایان

نمازاول وقت خلبان ایرانی دراتاق فرمانده امریکایی:

«عباس بابایی»: ماجرای فارغ‌التحصیلی از دانشکده خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی‌دادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی(کلنل باکستر فرمانده پایگاه) بود، احضار شدم.

به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر می‌کرد.

او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال‌های ژنرال برمی‌آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد.

خلبان عباس بابایی گفت:این ملاقات(مصاحبه) ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت زیرا احساس می‌کردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم.

در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود،

خلبان عباس بابایی گفت:با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم.

به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود.

با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم نماز را اول وقت بخوانم.

انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می‌خوانم. ان‌شاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد.

به گوشه‌ای از اتاق رفتم و روزنامه‌ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم.

در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است.

با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می‌دهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می‌نشستم از ژنرال معذرت‌خواهی کردم.

ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می‌کردی؟

گفتم: عبادت می‌کردم.

گفت: بیشتر توضیح بده.

گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت‌های معین از شبانه‌روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم.

ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ 

پاسخ دادم: بله همین طور است.

لبخند زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سُنَّت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است

فرمانده با چهره‌ای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده‌ام را امضا کرد. 

سپس با حالتی احترام‌آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک می‌گویمشما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم.

من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم.

بابایی می گوید:آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.

***                                 

اول وقت «وقت فضیلت»نماز-چه موقعی است؟

وقت فضیلت نماز: قسمتی از وقت نماز است که نماز در آن زمان دارای ارزش وثواب بیشتری است که به آن« اول وقت نماز»می گویند

وقت اختصاصی نماز: قسمتی از وقت نماز است که مختص به همان نماز است که اگر در آن وقت مخصوص، عمدا نماز واجب"ترتیبی" دیگری خوانده شود؛ نماز باطل است. مثلا در نماز ترتیبی (ظهر و عصر )ویا (مغرب و عشا)، که اگر هر کدام در وقت اختصاصی دیگری خوانده شود؛ نماز باطل است. پس اگر فردی در آخر وقتِ نماز ظهر و عصر(نزدیک مغرب)، فقط به اندازه یک نماز چهار رکعتی وقت دارد؛ باید نماز عصر بخواند، هر چند که نماز ظهر را نخوانده باشد. ودرآخرنمازمغرب وعشاء هم همینطور[۱]

آخر وقت نماز: لحظات پایانی زمان انجام تکالیف دارای وقت معین، است. با درک آخر وقت نمازهای یومیه، حتی به اندازۀ یک رکعت، نماز به نیت اداء، اقامه می شود.

نماز صبح

وقت فضیلت نماز صبحاز اذان صبح تا بیست و یک دقیقه بعد از اذان صبح ادامه دارد.

نماز ظهر

وقت اختصاصی نماز ظهر: از اول اذان ظهر به مقدار یک نماز چهار رکعتی می باشد. در این زمان خواندن نماز عصر جایز نیست.

وقت فضیلت نماز ظهراز اذان ظهر تا یک ساعت و چهل دقیقه بعد از اذان ظهر ادامه دارد.

نماز عصر

وقت اختصاصی نماز عصر: در آخر وقت نماز عصر، نزدیک به مغرب، به مقدار خواندن یک نماز چهار رکعتی، می باشد. در این زمان خواندن نماز ظهر جایز نیست.

وقت فضیلت نماز عصردو ساعت و پنجاه دقیقه بعد از اذان ظهر شروع می شود و تا چهل و دو دقیقه ادامه دارد.

نماز مغرب

وقت اختصاصی نماز مغرب: از اول وقت مغرب به مقدار خواندن یک نماز سه رکعتی است. خواندن نماز عشاء در این زمان مخصوص جایز نیست.

وقت فضیلت نماز مغرب:  از اذان مغرب تا پنجاه و یک دقیقه ادامه دارد.

نماز عشا

وقت اختصاصی نماز عشا: به اندازه خواندن یک نماز چهار رکعتی در آخر وقت نماز عشا(نصف شب) است.[۲]

وقت فضیلت نماز عشا:  پنجاه و یک دقیقه بعد از اذان مغرب شروع می شود و تا سه ساعت و ده دقیقه ادامه دارد.

پی نوشت(بااستفاده ازحوزه.نت):

[۱]- البته «اگر کسی اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند، نمازش صحیح است».

[۲]-اول: هر گاه انسان عمداً نماز عشا را تا نصف شب نخواند، وقت آن گذشته و باید قضا کند، امّا اگر به واسطه عذری نخوانده باشد، باید تا قبل از نماز صبح به جا آورد و نماز او ادا است.(توضیح المسائل آیت الله مکارم، مسأله ۶۸۰)

دوم: برای محاسبه نصف شب بنابر احتیاط از اول غروب آفتاب تا اذان صبح محاسبه می شوند. وسط این زمان، نیمه شب می باشد. (توضیح المسائل آیت الله مکارم، مسأله ۶۷۹)

***

 امیرالمؤمنین علیه السلام  فرمود: ای محمدبن ابی بکر! نمازت را در این اوقات به جا آور و ملزم باش به اینکه کار نیک انجام دهی، و سنت حسنه به جا آوری و راه روشن و راست را انتخاب کنی و در این صورت از صراط مستقیم خارج نخواهی شد و پیرو حق باشی و به راه راست بروی .

گرچه خواندن نماز عصر و عشا بعد از نماز ظهر و جمع کردن این دو نماز اشکال ندارد و موجب بطلان نمی‌شود اما خواندن آن در وقت‌های خاص خود از نظر شیعه، افضل است و ثواب بیش تر دارد. اول وقتی که در اسلام اینهمه توسط پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام به آن تأکید شدکه که یکی از نشانه های شیعه واقعی شمرده شده است، همین اول وقت فضیلت نمازهاست.

آیت الله خویی : نماز فرادای اول وقت، بهتر از نماز جماعت آخر وقت است.

آیت الله بهجت : نماز فرادای اول وقت افضل از نماز جماعتی است که در غیر از اول وقت فضیلت خوانده شود.  

فلسفه ۵ وقتی بودن نمازهای یومیه

همچنین آیت الله  محمدصادق (محی‌الدین)حائری شیرازی می‌فرمایند: اوقات نماز ۵ وقت است و اینکه ما ۳ وقت کرده ایم هر چند باعث بطلان نماز نمی‌شود اما مخالف سنت پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام است.

اینها فلسفه و پیام دارد. پیام آن این است که از نماز صبح تا نماز ظهر وقت کار است.

از نماز ظهر تا اول فضیلت نماز عصر، وقت استراحت است و از اول وقت فضیلت نماز عصر تا اذان مغرب زمان کار است و از اذان مغرب تا اول وقت فضیلت نماز عشاء، وقت جمع و جور کردن کار است.

هنگام زوال آفتاب و ظهر شرعی، اول وقت فضیلت نماز ظهر و پس از گذشت تقریبا ۲ ساعت و ۳۷دقیقه تا ۳ ساعت و ۴۷ دقیقه (بسته به هر ماه از

سال)، اول وقت فضیلت نماز عصر می باشد .


هنگام اذان مغرب، اول وقت فضیلت نماز مغرب ۴۴ تا ۵۶ دقیقه (بسته به ایام سال) پس از اذان مغرب، اول وقت فضیلت نماز عشا خواهد بود.

                     اوقات فضیلت نماز های شبانه روزی 
وقت فضیلت نماز ظهر تا موقعى است که سایه شاخص به اندازه خود شاخص شود (منظور سایه‏ اى است که از ظهر به بعد پیدا مى‏شود) .
وقت فضیلت نمازعصر از موقعى که سایه شاخص به اندازه خود آن است تا موقعى که به اندازه دو برابر آن شود .
وقت‏ فضیلت نماز مغرب از غروب است تا ناپدید شدن «حُمره مغربیّه» (رنگ سرخى که بعد از غروب آفتاب در مغرب ظاهر مى‏شود) .
وقت فضیلت نماز عشا از موقعى است که سرخى مزبور ناپدید مى‏شود تا یک سوم از شب .
وقت فضیلت نماز صبح از اول طلوع فجر یعنى سپیده صبح است تا موقعى که هوا روشن شود.(۱)
قابل توجه:
وقت فضیلت نماز صبح تا بیست و یک دقیقه بعد از اذان صبح ادامه دارد. 

(مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَداةَ إِلى أَنْ تَنْقَضیِ الْنُجُومْ) ملعون و نفرین شده است کسى که نماز صبح را عمداً تأخیر بیندازد، تا موقعى که ستارگان ناپدید شوند.». (الغیبة، طوسى، ص۲۷۱، ح۲۳۶ ; احتجاج، ج۲، ص۲۹۸ ; بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۶، ح۱۲ ; وسائل الشیعة، ج۴، ص۲0۱، ح۴۹۱۹)
شرح 
این حدیث قسمتى از توقیعى است که در جواب سؤال محمّد بن یعقوب از ناحیه ى مقدسه رسیده است. امام زمان(علیه السلام)در این توقیع تأکید فراوانى بر نماز اوّل وقت کرده و کسانى را که تا روشن شدن هوا و ناپدید شدن ستاره ها نماز صبح را به تأخیر مى اندازند، نفرین شده دانسته است. 

 وقت فضیلت نماز ظهر از اذان ظهر تا یک ساعت و چهل دقیقه ادامه دارد.

وقت فضیلت نماز عصرچهل و دو دقیقه ادامه دارد.

وقت فضیلت نماز مغرب حدود پنجاه و یک دقیقه ادامه دارد.

وقت فضیلت نماز عشا پنجاه و یک دقیقه بعد از اذان مغرب شروع می شود و سه ساعت و ده دقیقهادامه دارد.(۲)

پی نوشت ها:۱ .امام خمینی، تحریر الوسیله ، ج ۱ ، ص ۱۳۶، مسئله ۱ .
نظر مبارک رهبرانقلاب در وقت فضیلت ، نظر حضرت امام می باشد . در مواردی که حضرت آیه الله خامنه ای فتوا نداده باشد ، می توان به فتوای حضرت امام خمینی عمل نمود .۲. نرم افزار نجومی آیت الله سیستانی.

اول وقت(فضیلت)نماز چه موقع است؟

مراجع تقلید مانند آیت الله سیستانی معتقدند خواندن نماز در اول وقت فضیلت بهتر از سایر اوقات فضیلت نماز، و خواندن آن در تمام زمان فضیلت، بهتر از خواندن آن در وقت ادای قبل از شروع وقت فضیلت است.

وقت فضیلت نماز مغرب از غروب شرعی آغاز می شود و تا آن گاه که سرخی پدیدار گشته ی در ناحیه ی مغرب باقی است ادامه دارد.

اول وقت فضیلت نماز عشاء در شب های سال ۴۴ دقیقه تا ۵۲ دقیقه بعد از اذان مغرب در نوسان است و شرح آن چنین است:

یکم فروردین = ۴​​​​​​​۴ : ۰۰
یکم اردیبهشت = ۴۷ : ۰۰
یکم خرداد = ۵۲ : ۰۰
یکم تیر = ۵۶ : ۰۰
یکم مرداد = ۵۲ : ۰۰
یکم شهریور = ۴۷ : ۰۰
یکم مهر = ۴​​​​​​​۴ : ۰۰
یکم آبان = ۴​​​​​​​۴ : ۰۰
یکم آذر = ۴۶ : ۰۰
یکم دی = ۴۸ : ۰۰
یکم بهمن = ۴۶ : ۰۰
یکم اسفند = ۴​​​​​​​۴ : ۰۰

وقت فضیلت نماز عشا پس از پایان یافتن وقت فضیلت نماز مغرب یعنی از لحظه ی ناپدید شدن سرخی سمت مغرب که پس از غروب شرعی پدیدار می گردد آغاز می شود و تا گذشت یک سوّم شب ادامه دارد. زمانی که در فهرست بالا برای طول مدّت فضیلت نماز مغرب ذکر شد، با دید دیگر، زمان آغاز شدن وقت فضیلت نماز عشاست.

اول وقت فضیلت نماز عصر در روزهای سال، میان دوساعت و۳۷دقیقه تاسه ساعت و ۴۷ دقیقه پس از ظهر شرعی (اذان ظهر) در نوسان است که آغاز وقت فضیلت می‌باشد و اندازه ی آن به این شرح است:

یکم فروردین = ۲۷ : ۳ یکم اردیبهشت = ۴۲ : ۳ یکم خرداد = ۴۶ : ۳

یکم تیر = ۴۷ : ۳ یکم مرداد = ۴۶ : ۳ یکم شهریور = ۳۹ : ۳

یکم مهر = ۲۷ : ۳ یکم آبان = ۰​​​​​​​۷ : ۳ یکم آذر = ۴۷ : ۲

یکم دی = ۳۷ : ۲ یکم بهمن = ۴۶ : ۲ یکم اسفند = ۵۲ : ۲

وقت نافله ی ظهر که ۸ رکعت است و پس از ظهر شدن و پیش از نماز ظهر خوانده می شود، از سر ظهر است تا آن گاه که سایه ی نو پیدا شده ی شاخص به اندازه ی دو هفتم بلندی شاخص برسد.

درازای وقت نافله ی ظهر بر حسب ساعت و دقیقه در روزهای سال، میان یک ساعت و۳۶دقیقه تا یک ساعت و۵۹دقیقه، پس از ظهر شرعی(اذان ظهر) در نوسان است. روزهایی که وقت فضیلت نماز ظهر طولانی تر است فرصت بیشتری برای خواندن نافله ی ظهر وجود دارد و روزهایی که وقت فضیلت نماز ظهر کوتاه تر است فرصت خواندن نافله ظهر نیز کمتر است.

وقت فضیلت نماز عصر 

از لحظه ای که سایه ی نو پیدا شده ی شاخص پس از ظهر شرعی به اندازه ی بلندی خود آن برسد ـ که لحظه ی پایانی وقت فضیلت نماز ظهر است ـ آغاز می شود و تا آن گاه که این سایه به اندازه ی دو برابر بلندای شاخص برسد، ادامه دارد.

وقت فضیلت نماز عصر در روزهای سال، میان ۳۹ دقیقه تا یک ساعت و۱۶دقیقه  (بعدازاذان ظهر)در نوسان است و اندازه ی آن به شرح زیر است:

اول فروردین = ۵۳ : ۰۰   یکم اردیبهشت = ۰۲ : ۱   یکم خرداد = ۱۱ : ۱

یکم تیر = ۱۶ : ۱    یکم مرداد = ۱۱: ۱    یکم شهریور = ۰۲ : ۱

یکم مهر = ۵۳ : ۰۰    یکم آبان = ۴۶ : ۰۰    یکم آذر = ۴۱ : ۰۰

یکم دی = ۳۹ : ۰۰ یکم بهمن = ۴۱: ۰۰ یکم اسفند = ۴۶ : ۰۰

تعیین ساعت و دقیقه در این نوشتار برای اوقات نمازها، براساس جدولی است که از سوی مرکز مطالعات نجومی وابسته به دفتر آیةالله العظمی سیستانی، ارایه شده است. برخی موارد مندرج در آن جدول با بیرون رفتن شب هنگام از شهر و دور شدن از فضای تحت تأثیر چراغ های شهر، و همچنین با شاخص گذاری در برخی از روزهای آفتابی آزموده شده و آن را تقریباً درست یافته‌اند.

این مطلب از دیدگاه اهل بیت(علیهم السلام) مطلب مهمی است نه از دیدگاه اولیاء امور و عوام. ما هم تا جایی که از دستمان برمی آید تذکار داده و می دهیم... بنده توصیه می کنم در جماعت شرکت کنید و نماز ظهر و مغرب را جماعت بخوانید سپس دوتا نماز صبح قضا به عصر و عشاء امام جماعت ببندید و بعدا در وقت فضیلت عصر و عشاء، نماز عصر و عشاءتان را بخوانید. اذان رسانه ها درباره ظهر و مغرب نسبتاً دقیق است و فقط مختصری احتیاط لازم دارد فقط اذان مغرب را کمی دیر می‌گویند اما درباره صبح در شش ماه دوم سال  ۱۵دقیقهاحتیاط لازم است و در شش ماه اول سال نیز ۲۰ دقیقه (دیرتر از اذان صدا و سیما خوانده شود) نماز سر وقت در فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) یعنی مراعات اوقات پنج گانه.

یکی از مؤسسات نجومی ایران ملاک فجر را ۱۶ می داند... این مؤسسه زاویه مغرب را ۴ می داند (کمی قبل از اذان مغرب رسمی در حدود ۲ دقیقه) و ملاک عشاء را هم ۱۴ می داند.

وقت نماز در نهج البلاغه

 آنچه در نامه ی پنجاه و دوم نهج البلاغه از امام علی(علیه السلام) در باره اوقات نمازهای شبانه روزی آمده در باره بهترین وقت این نماز هاست و اختلافی با قرآن و روایات دیگر که مورد استفاده احکام شرعی نماز است، نمی باشد. 
متن نامه امام یا پاسخ به در خواست یکی از کارگزارانش است یا نیازی که آن حضرت برای انجام  نماز می دانسته و به حالت حکم حکومتی براى فرمانداران خود نوشته است. در مقدمه این نامه، جمله ای در باره نماز از امام را در نامه بیست وهفتم که به محمد بن ابی بکر هنگام فرمانداری مصر نوشته اند، می آوریم تا اهمیت نماز اول وقت را از دیدگاه آن حضرت بدانیم:   
«صَلّ الصّلاةَ لِوقْتِها المُؤَقّت لها، و لا تُعجِّل وقتها لِفَراغ، و لاتُؤخِّرها لاشْتِغالٍ وَ اعْلمْ انّ کُلّ شىءٍ مِنْ عملک تَبَعٌ لِصلاتِکَ»: نماز را در وقتی که برای آن تعیین شده به جای آور  درهنگام داشتن فرصت درخواندن نماز عجله نکن"زودتمام نکن" و چون در حال انجام کارى هستی از انجام نماز روی برمتاب؛ آگاه باش که تمام اعمال تو، پیرو نمازت است.(نهج البلاغه صبحی صالح ص ۳۸۵و۳۸۴)

نامه  حضرت علی به والیان شهرهادرباره نماز اول وقت
اَمَّا بَعْدُ، فَصَلُّوا بِالنَّاسِ الظُّهْرَ حَتَّى تَفىءَ الشَّمْسُ مِنْ مَرْبِضِ الْعَنْزِ: 
«نماز ظهر را وقتی با مردم به جای آورکه سایه خورشید از زوال آن  به طرف مغرب اندازه دیوار بزگاه(آغل بز) باشد.» در نهج البلاغه فیض الاسلام این عبارت آمده:  حَتَّى تَفِی ءَ الشَّمْسُ مِنْ مِثْلَ مَرْبِضِ الْعَنْزِ( در نهج البلاغه مرحوم صبحی صالح و نهج البلاغه مرحوم عبده متن اولی آمده است. در معنا فرقی ندارند زیرا "تفیء" معنای آن را در خود دارد.عبده در معنای آن آورده است: "یعنی رفتن خورشید به طرف غرب، آن مقدار باشد که سایه اش به اندازه ی دیوار آغل بز گردد". دیوار آغل بز و گوسپندحدود یک متر ارتفاع دارد یعنی سایه به اندازه ی این دیوار باشد. به طور مسلم دیوار باید مسیر سیر حرکت خورشید از شرق به غرب را در فرضیه برش بدهد. صبح سایه اش در غرب باشد و از ظهر به بعد، سایه اش به طرف شرق برگردد.

 وَ صَلُّوا بِهِمُ الْعَصْرَ وَ الشَّمْسُ بَیْضَاءُ حَیَّةٌ فى عُضْوٍ مِنَ النَّهَارِ حِینَ یُسَارُ فِیهَا فَرْسَخَانِ:
«و نماز عصر را با مردم  در بخشی از روز برگزارکن که نور آفتاب سفید و جلوه گری نماید و بشود به اندازه دو فرسخ تا غروب راه رفت.» نور آفتاب بعد از ظهر، سفید و شفاف است که کمتر می شود به زمین هم، بدون چشم به هم زدن، نگاه کرد زیرا نور آن، چشم را اذیت می کند و زردی این نور وقتی بیشتر می شود که  خورشید حدود یک ساعت یا مقداری بیشتر تا غروب زمان دا شته باشد. مقدار زمان مانده به غروب را امام علی به اندازه ی دو فرسنگ (یا همان فرسخ که حدودا هر فرسخ ۵ کیلومتر و ۶۰۰ متر است) راه رفتن یک عابر پیاده بیان کرده است. در یکساعت و ده دقیقه یک فرسنگ را می شود پیمود. 

بنابرین: طبق این روایت، وقت انجام نماز عصر ۲ساعت و۲۰ دقیقه مانده به غروب است.

این مقدار زمان را ممکن است از اول ظهر تا اول وقت فضیلت نماز عصر را حساب کرده باشد، یا نه از اول وقت فضیلت نماز عصر تا آخر وقت فضیلت آن، که احتمال دومی قوی تر است.

وَ صَلُّوا بِهِمُ الْمَغْرِبَ حِینَ یُفْطِرُ الصَّائِمُ، وَ یَدْفَعُ الْحَاجُّ إِلَى مِنىً:
«و زمانى نمازمغرب را با آنان به جای آور که روزه دار روزه اش را می گشاید، و حج گزار(عرفات را) برای رفتن به مِنا، ترک  می کند». درست این زمانی است که از غروب خورشید بین ۱۲ دقیقه تا ۱۵ دقیقه گذشته باشد. یا سرخی بر آمده از مشرق، پهنای آسمان را پیموده و درطرف مغرب قرار گیرد. و تا نماز مغرب را به  انجام می رسانیم آثار سرخی شفق  هنوز به پایان نرسیده و تاریکی شب به دنبال پایان دادن آن است.  
وَ صَلُّوا بِهِمُ الْعِشَاءَ حِینَ یَتَوَارَى الشَّفَقُ إِلَى ثُلُثِ اللَّیْلِ: 
«و هنگامی نماز عشا را با ایشان بگزار که از بین رفتن شَفَق تا یک سوّم از شب بگذرد.» شب ها در زمستان بلند و در تابستان کوتاه اند. بلند ترین شب، شب اول زمستان(اول دی یا جدی) است که "یلدا" نام دارد. و از اول زمستان هر روز کمتر از یک دقیقه(بین ۳۰ تا ۴۰ ثانیه) از آن کم و بر روز افزوده می شود تا در ۱۴ تیرماه (ماه سرطان) به بلند ترین روز و کوتاه ترین شب می رسیم که زمان آن ۷ساعت ۵۳دقیقه است و یک سوم آن در کوتاه ترین شب، می شود دو ساعت و حدود ۳۸ دقیقه. پس وقت فضیلت نماز عشا، اندکی بعد از نماز مغرب تا یک سوم شب است. در شب اول زمستان نیز که بلندترین شب را داریم، ۱۳ ساعت و۵۰ دقیقه است که یک سوم آن می شود: چهار ساعت و حدود ۳۸ دقیقه.

بنابراین طول زمان شبها در ایام سال مختلف است که به همین جهت طول زمان یک ثلث شب برای نماز عشا در شب های سال متفاوت می شود. می توان گفت: زمان فضیلت نماز عشا در طول سال، بین دو ساعت و ۳۸ دقیقه تا چهار ساعت و ۳۸ دقیقه در نوسان است.         
 وَ صَلُّوا بِهِمُ الْغَدَاةَ وَ الرَّجُلُ یَعْرِفُ وَجْهَ صَاحِبِهِ وَ صَلُّوا بِهِمْ صَلاَةَ اضْعَفِهِمْ، وَ لا تَکُونُوا فَتَّانِینَ:
« و هنگامى نماز صبح را با مردم برپا دارید  که  شخص بتواند چهره ی همنشین خود را بشناسد.»منظور امام روشنی هوا در صبح است که انسان بتواند بغل دستی خود را بشناسد. با توجه به مدت زمان طلوع فجر تا طلوع خورشید که بیش از یک ساعت و ربع  است، باید از اذان صبح حد اقل ۴۰ دقیقه گذشته باشد. امام می‌فرمایداگر اول اذان صبح بخواهید بخوانید همه به نماز نمى رسند، اگر خیلى دیر هم بخوانید وقت فضیلت آن مى گذرد. در مورد زمان خواندن نماز عصر هم شاید منظور امام اینگونه باشد و اول وقت فضیلت قبل‌تر از این زمانی که امام فرموده بودند بتوان تا غروب دو فرسخ پیاده راه پیمود، باشد.

سپس امام  امر می فرماید: « نماز را با مردم  در حد ناتوان ترین افراد شرکت کننده به جای آورید و از کسانی نباشید که فتنه گری کنید.» فتنه در اینجا به عدم مراعات حال نماز گزاران برمی گردد. منظور این است که نه نماز را طولانی کن که خسته کننده باشد نه اینقدر سریع که پس نمازان به گَرد پیش نماز در عبادت دسته جمعی نرسند. در بین نماز گزاران شاید افرادی باشند که نتوانند وضوی خود را طولانی نگهدارند یا گرفتار دفع ادرارند یا گرفتار باد شکم؛ یا پیر و ناتوان که قادر به انجام سریع رکوع و سجود نیستند. دو طرف این نکته را باید پیش نماز در نظر داشته باشد.  (درسهایی از نهج البلاغه، شرح نامه های نهج البلاغه - آیت الله حسینعلی منتظری)/پایان.

توئیت(ایلان ماسک) برای افزایش جمعیت(شیون زیلیس)

۷فرزندایلان ماسک(مالک تسلا)۲ فرزند با خواننده کانادایی (گریمز) و ۵فرزند دیگر با همسر سابق (جاستین ویلسون) دارد.

ایلان ماسک: هرکاری از دستم بربیاید انجام می‌دهم تا نرخ رشد جمعیت بالا برود.

«ایلان ماسک»(مدیرعامل اسپیس ایکس) یکی از ثروتمندترین افراد جهان روز پنج‌شنبه ۷ ژوئیه ۲۰۲۲(۱۶ تیر ۱۴۰۱) اعلام کرد که به مبارزه با کاهش نرخ زاد و ولد کمک می‌کند.

این میلیاردر کارآفرین که ۱۰ فرزند دارد، در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت :هرکاری از دستش بربیاید انجام می‌دهد تا نرخ رشد جمعیت بالا برود. ماسک در ادامه گفته است: «فروپاشی نرخ تولد بزرگ‌ترین خطری است که تمدن با آن مواجه است

او در توئیت دیگری نوشت: «امیدوارم شما خانواده‌های بزرگی داشته باشید و به افرادی که پیشتر این کار را کرده‌اند، تبریک می‌گویم

Shivon Zilis' Investing Profile - Advisor | Signal

ماسک این سخنان را یک روز پس از گزارش شبکه اینترنتی اینسایدر درباره به دنیا آمدن دوقلوهایش از «شیوون زیلیس» بیان کرد. شیوون زیلیس ۳۶ ساله کانادایی، یکی از مدیران شرکت نورالینک است.

                                                   ایلان ماسک به دنبال رفع تحریم‌های استارلینک در ایران

به گزارش اینسایدر، ماسک و زیلیس در ماه آوریل، دادخواستی را برای تغییر نام دوقلوهایشان به دادگاه تگزاس ارائه کردند تا این کودکان نام خانوادگی پدرشان و نام خانوادگی مادرشان را به عنوان بخشی از نام میانی خود داشته باشند.

بر اساس گزارش این سایت، این دوقلوها در ماه نوامبر ۲۰۲۱ و تنها چند هفته پیش از اینکه ماسک و گریمز، خواننده اهل کانادا از طریق رحم جایگزین صاحب دومین فرزند خود شوند، به دنیا آمدند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:یورونیوزدرپایان نوشت:«ایلان ماسک »۱۰ فرزنددارد که یکی از آنها اندکی پس از تولد درگذشت.

ماه گذشته، یکی از فرزندان آقای ماسک که به تازگی ۱۸ ساله شده است، با مراجعه به دادگاهی در لس‌آنجلس خواستار تغییر جنسیت و نام خود و همچنین قطع ارتباط با پدرش شد.

این نوجوان تراجنسیتی در درخواست خود برای تغییر نامش، استدلال کرده است از آنجا که با ایلان ماسک زندگی نمی‌کند، مایل نیست به هیچ شکلی با پدر بیولوژیکی‌اش نسبتی داشته باشد.

Elon Musk seemingly confirms he welcomed twins with Shivon Zilis

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«شیون زیلیس»(Shivon Zilis)کیست؟ وارتباطش با «ایلان ماسک»(Elon Musk)چیست؟

ایلان ماسک(مالک تسلا) که در حال حاضر دو فرزند با خواننده کانادایی (گرایمز) و پنج فرزند دیگر با همسر سابق خود، نویسنده کانادایی (جاستین ویلسون) دارد.

«ایلان ماسک» در نوامبر 2021 با یکی از مدیران خود به نام «شیون زیلیس» صاحب دوقلو شده است.

«تک کرانچ» با استناد به اسناد دادگاه گزارش داد، در آوریل 2022،«ایلان ماسک» وخانم«شیون زیلیس» دادخواستی را برای تغییر نام دوقلوها به نام "نام خانوادگی پدرشان" و درج نام خانوادگی مادرشان به عنوان بخشی از نام میانی آنها ارائه کردند.

این دوقلوها چند هفته قبل از اینکه« ایلان ماسک و گرایمز»(Grimes) دومین فرزند خود را از طریق رحم اجاره ای به دنیا بیاورند، به دنیا آمدند.

گزارش شده است که زیلیس اولین بار در سال 2016 با ماسک به عنوان کارگردان در OpenAI ملاقات کرد، جایی که او اکنون جوانترین عضو هیئت مدیره آن است.

در سال 2020، «شیون زیلیس» در توییتی از ماسک از تصمیم او برای انتقال تسلا به خارج از کالیفرنیا به دلیل محدودیت‌های COVID-19 (کرونا)دفاع کرد.

Assemblywoman Lorena Gonzalez Says She Has Breast Cancer - Times of San  DiegoLorena Gonzalez Fletcher (@LorenaSGonzalez) / Twitter

هنگامی که عضو مجلس ایالتی کالیفرنیا، «لورنا گونزالس فلچر»، در توییتی با عنوان "F**k Elon Musk" نوشت، «شیون زیلیس» در پاسخ به این سوال نوشت: "این باعث ناراحتی من می شود. آینده ای الهام بخش برای بشریت - و این کار را برای دهه ها خستگی ناپذیر انجام داده است. 

شینزو آبه(نخست وزیر سابق ژاپن)ترورشد ۱۷ تیر ۱۴۰۱

«شیزوآبه»  ۲۳ خرداد ۱۳۹۸به ایران آمدو با رهبر انقلاب اسلامی دیدارکرد(حامل پیام آمریکا)

شیزوآبه(نخست وزیرپیشین ژاپن)ترورشد.

«شینزو آبه»(نخست وزیر سابق ژاپن) روز جمعه، ۱۷ تیر۱۴۰۱، در شهر «نارا »در جنوب غربی این کشور هدف شلیک گلوله قرار گرفت و کشته شد.

«شینزو آبه» از ۵ مهر ۱۳۹۱ تا ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ نخست وزیرژاپن بود.

بر اساس گزارش خبرگزاری کیودو، رهبر سابق ژاپن در حال سخنرانی در یک کارزار(تبلیغات) انتخاباتی بود که صدای گلوله شنیده شد.

محل ترور نخست وزیر ژپن ،شهر «نارا »در جنوب غربی ژاپن و در نزدیکی شهر« اُساکا »قرار دارد.

نخست وزیر سابق ژاپن ترورشد

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«شینزو آبه»(نخست وزیر سابق ژاپن)ترورشد- در مرکز، درشهر نارا، غرب ژاپن، ۸ ژوئیه ۲۰۲۲(۱۷ تیر ۱۴۰۱) روی زمین افتاد.

«فومیو کیشیدا» ( نخست وزیر مستعفی ژاپن) روز جمعه به مطبوعات گفت که شینزو آبه، با سابقه ترین نخست وزیر ژاپن که در جریان مبارزات انتخاباتی در شهر نارا در غرب ژاپن مورد اصابت گلوله قرار گرفت، در وضعیت وخیمی به سر می برد و پزشکان برای نجات او بسیار تلاش می کنند. 

آتش نشانی نارا پیشتر گفته بود که آبه ۶۷ ساله قبل از انتقال به بیمارستان دچار ایست قلبی ریوی شده بود.

«شیزوآبه»  ۲۳ خرداد ۱۳۹۸به ایران آمدو با رهبر انقلاب اسلامی دیدارکرد(حامل پیام آمریکا)

«یاماگامی تتسویا» ۴۱ ساله(مهاجم)قاتل شینزو آبه(نخست وزیرسابق ژاپن)  به مدت سه سال(از۲۰۰۲ تا حدود سال ۲۰۰۵ ) نیروی دفاع شخصی دریایی ژاپن بود.

یک منبع مطلع از حزب حاکم لیبرال دموکراتیک که شینزو آبه نیز از رهبران آن است به رسانه‌های ژاپن گفت که «شینزو آبه» از ناحیه گردن هدف قرار گرفته است.

اما خبرگزاری آسوشیتدپرس می‌نویسد که «شینزو آبه» هنگام سقوط بر زمین دست بر سینه خود می‌گذارد و در همان حال پیراهن وی مملو از خون می‌شود.

شبکه تلویزیونی ان‌اچ‌کی ژاپن نیز گزارش داده که پلیس یک مرد مظنون را در صحنه به اتهام تلاش برای قتل شینزو آبه دستگیر کرده است.

این حمله شوکی به ژاپن وارد کرده که یکی از امن‌ترین کشورهای جهان با قوانینی سفت و سخت در زمینه اسلحه است.

در خبرها آمده است که آقای آبه، ۶۷ ساله، از پشت سر با یک اسلحه دست‌سازِ خانگی هدف قرار گرفته است.

شینزو آبه(نخست وزیر سابق ژاپن)روز جمعه، ۱۷ تیر ۱۴۰۱ در شهر نارا در جنوب غربی این کشور هدف شلیک گلوله قرار گرفت

به نوشته آسوشیتدپرس، «شینزو آبه» بر اثر این تیراندازی دچار «نارسایی قلبی» شده، به این مفهوم که قلب او نمی‌تواند خون پمپاژ بکند و اکسیژن به بقیه بدن برساند. مقامات ژاپن گاهی این اصطلاح را در رابطه با شرایطی استفاده می‌کنند که قربانی دیگر زنده نیست، اما هنوز مرگ او به طور رسمی اعلام نشده است.

«شینزو آبه» سال ۲۰۲۰ از نخست وزیری کناره گرفت و دلیل آن را یک بیماری مزمن اعلام کرد. درست یک روز قبل از اعلام خبر استعفا، آقای آبه رکورد طولانی‌ترین دوره نخست وزیری ژاپن را پشت سر گذاشت.

انتخابات پارلمانی ژاپن ۲روزبعدازترور شینزوآبه

حزب راستگرای لیبرال دموکرات ژاپن در انتخابات پارلمانی پس از ترور شینزو آبه که برای 8 سال متوالی رهبری حزب را بر عهده داشت، غالب شد.

یکشنبه۱۰ ژوئیه ۲۰۲۲(۲۰ تیر ۱۴۰۱)حزب راستگرای لیبرال دموکرات ژاپن در انتخابات پارلمانی پس از ترور شینزو آبه که برای ۸ سال متوالی رهبری حزب را بر عهده داشت، غالب شد.
حزب «لیبرال دموکرات» و شریک ائتلافی آن «کومیتو» بیش از ۷۵ کرسی را به دست آوردند.

در ۸ ژوئیه ۲۰۲۲(۱۷ تیر۱۴۰۱)شینزو آبه، نخست وزیر سابق، در جریان یک سخنرانی مبارزات انتخاباتی کشته شد.

به گزارش کیودو نیوز، این پیروزی بهترین نتیجه LDP(حزب شینزوآبه) از سال ۲۰۱۳ میلادی(تیر ۱۳۹۲) بود.

حزب راستگرای لیبرال دموکرات ژاپن تنها دو روز پس از ترور شینزو آبه، نخست وزیر سابق ژاپن، بر انتخابات پارلمانی این کشور غالب شد.

در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه، کیودو نیوز گزارش داد که حزب LDP(حزب راستگرای لیبرال دموکرات) و شریک ائتلافی آن کومیتو بیش از ۷۵ کرسی را به دست آوردند که به احزاب اکثریت را در مجلس ۲۴۸ عضوی  پارلمان داد.

در حالی که حزب اپوزیسیون اصلی(حزب دموکراتیک مشروطه ژاپن) شاهد کاهش کرسی های خود از ۲۳ به زیر ۲۰ کرسی بود،

«حزب نوآوری ژاپن» بیش از ۱۰ کرسی به دست آورد که پیش از انتخابات ۶ کرسی افزایش داشت.

نخست‌وزیر «فومیو کیشیدا» رهبر LDP، در اکتبر ۲۰۲۱(مهر ۱۴۰۰) سمت را بر عهده گرفت. طبق گزارش کیودو نیوز، این پیروزی بهترین نتیجه این حزب از سال 2013 بود.

این سازمان خبری گزارش داد که «فومیو کیشیدا» و تیمش در مقر LDP در توکیو برای«شینزوآبه» دعای سکوت کردند.

«فومیو کیشیدا» گفت: "انتخابات که پایه و اساس دموکراسی است، با خشونت به چالش کشیده شد و معنای بزرگی دارد که انتخابات انجام شد. من به سختی برای محافظت از دموکراسی به کار خود ادامه خواهم داد.

"

«فومیو کیشیدا» قصد دارد قانون اساسی ژاپن را که پس از جنگ جهانی دوم توسط نیروهای اشغالگر ایالات متحده نوشته شده بود، بازنگری کند. نخست وزیر گفت: "ما بحث های پارلمانی در مورد قانون اساسی را بیشتر تعمیق خواهیم داد تا بتوان یک پیشنهاد اصلاحی مشخص تهیه کرد."

«شینزوآبه» از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷(۱۳۸۵ تا ۱۳۸۶) و بار دیگر از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰(۱۳۹۱ تا ۱۳۹۹) رهبری حزب لیبرال دموکرات را بر عهده داشت.

پایتخت کشورژاپن «توکیو »است.

مساحت کشور ژاپن ۳۷۷،۸۷۳ کیلومتر مربع(یک چهارم ایران) دارای  جمعیتی  حدود ۱۳۰ میلیون نفر است که دهمین کشور پرجمعیت جهان است«توکیو »پایتخت ژاپن با بالغ بر ۱۳ میلیون نفر جمعیت از بزرگترین و گرانترین پایتخت‌های جهان است.

 شهرهای مهم ژاپن
شهر هیروشیما ، ناگاساکی ،اوساکا(اُساکا) ،ناگویا ، اوکایاما ، نیگاتا ، نارا ، فوکواکا ، ساپورو ..

خاطرات"ابوترابی"دراردوگاه عراق+ حضورصلیب سرخ وعدم افشای شکنجه

​عکسهای ابوترابی ازدوران اسارت

حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی:در ۲۶آذر۱۳۵۹ در تپه های الله اکبر به اسارت درآمدم.
فوت:  ۱۲ خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت(پیاده) به مشهدمقدس به همراه پدرش آیت اللَّه سیدعباس ابوترابی‌فرد بر اثر سانحه رانندگی در ۶۱ سالگی درگذشت و در صحن آزادی حرم امام رضا به خاک سپرده شدند

رازماندگاری حجت الاسلام«ابوترابی»آزاده

خاطراتی از مرحوم ابوترابی، رهبر آزادگان+ماجرای حضورصلیب سرخ ورضایت «ابوترابی»ازشکنجه گران

حاج آقا ابوترابی(سیدوسالاراسیران ایرانی درعراق بود) ده سال اسیر بود.

«حجت الاسلام محسن قرائتی»گفت: من به ابوترابی حساس بودم، هم شاگردی دروان حوزه بودیم. از نوجوانی با هم بودیم. وقتی هم به ایران آمد گفتم:

آقای ابوترابی من و شما هم دوره بودیم. تو ده سال کتک خوردی و من ده سال پلو خوردم. حالا من شرمنده تو هستم. تو بیا ثواب تلویزیون من برای تو، تو ثواب سه چهار روز شلاق‌هایی که خوردی به من بده. گفت: قبول است. گفتم: کلاه سرت گذاشتم، گفت: قبول است. می‌خواستم ببینم ابوترابی چطور رهبر شد؟ رهبر خودجوش! رهبر بدون هیچ ستاد، بالاخره کشف کردم چگونه یک نفر بین صد هزار کتک خورده رهبر می‌شود آن هم رهبر طبیعی و بدون هیچ...

روایت اولین فرمانده سپاه از عهدشکنی صدام در تبادل اسراء

«معلم درسهایی ازقرآن»گفت:ماجرا به این صورت است. یک تیمی از غرب(صلیب سرخ) به عراق می‌آیند، به بغداد می‌روند، به اردوگاه سراغ اسرا می‌روند. هیأتی از غرب برای بازدید می‌آید. آن هیأت در اردوگاه به ابوترابی می‌رسد. همین آخوند... می‌گوید: در اینجا شکنجه هم هست یا نه؟ ایشان طفره می‌رود و می‌گوید: بالاخره هرچیزی هرجایی اقتضای خودش را دارد، پای تنور و زیر کرسی گرم است. در برف سرد است. زندان زندان است و اردوگاه، اردوگاه است. اینجا که هتل نیست. هرچه می‌گویند: جواب ما را بده. اینجا شکنجه هست؟ این صدامی‌ها شما را می‌زنند یا نمی‌زنند؟ هرچه می‌گوید ایشان طفره می‌رود. سرهنگی که مسئول شکنجه است آنجا ایستاده است. اینها می‌روند و سرهنگ صدامی به ابوترابی می‌گوید: من خودم شکنجه گر هستم. چرا نگفتی ترسیدی؟

ابوترابی؛ از سپر اسرا شدن در مقابل کابل‌های بعثی تا تأثیر بر سروان بولدوزر

حجت الاسلام سیدعلی اکبرابوترابی می‌گوید: نه، من اگر می‌ترسیدم که جبهه نمی‌آمدم. کسی که جبهه می‌آید و اسیر می‌شود... می‌گوید: پس چرا نگفتی؟ گفت: آخر اینها اروپایی هستند. آمریکایی هستند. غربی‌ها مسیحی‌ هستند. عراق کشور اسلامی است ولو صدام جنایتکار است ولی عراق کشور اسلامی است. قرآن یک آیه دارد و آیه‌اش این است. اگر امشب شب اول ماه رمضان همین آیه را حفظ کنید من دست شما را می‌بوسم. «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ» یعنی هرگز خدا اجازه نمی‌دهد، «لِلْکافِرِینَ» کافرین هم می‌شناسید،‏ «عَلَى الْمُؤْمِنِینَ» مؤمنین هم می‌شناسید. «سَبِیلًا» یعنی راه، یعنی خدا اجازه نمی‌دهد کفار بر مسلمان‌ها راه نفوذ داشته باشند. اسلام اجازه نمی‌دهد کفار بر مسلمان‌ها راه نفوذ داشته باشند.باید کارشناس سیاسی، حقوقی، چه و چه... راه نفوذ است. خدا اجازه نمی‌دهد کفار بر مؤمنین نفوذ داشته باشند. اینها غربی و مسیحی هستند، من اگر می‌گفتم در عراق شکنجه هست، مسیحی‌ها بر مسلما‌ن‌ها راه نفوذ پیدا می‌کردند. یعنی دکمه فشار پیدا می‌کردند، هان! پس خود اینها گفتند... چون کشور عراق است و عراق هم مسلمان است، خدا اجازه نمی‌دهد کفار بر مسلمان‌ها نفوذ کنند و من اگر می‌گفتم اینجا شکنجه است، آنها هم نفوذ می‌کردند. یعنی دکمه فشار بر صدام پیدا می‌کردند. سرهنگ با سواد بود و عرب هم بود و یک سری تکان داد و «لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ‏ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» آیه قرآن است. خدا اجازه نمی‌دهد مسلمان‌ها در قراردادهایشان، در تعهداتشان جایی را امضا کنند که کفار بر مسلمان‌ها نفوذ کنند.

 برنامه حجت‌الاسلام قرائتی در شبکه قرآن

حجت الاسلام قرائتی نقل کرد که ابوترابی گفت: سرهنگ (عراقی)خجالت می‌کشد می‌گوید: من متأسف هستم از اینکه من مسلمان هستم و در ارتش صدام هستم.

آقای ابوترابی می‌بیند این سرهنگ وا رفت، در مقابل این آیه شرمنده شد ،ابوترابی به سرهنگ می‌گوید: من می‌توانم کاری کنم که خدا تو را ببخشد. می‌خواهی؟

 واکنش حجت الاسلام قرائتی به شایعه فوت خود/ شرمنده محبت مردم هستم

حاج آقاابوترابی گفت: بله. گفت: جای مرا عوض کن. مرا به یک اردوگاه دیگر ببر، چند روز با ایرانی‌ها صحبت می‌کنم. باز بیا دو تا سیلی به من بزن. دو سه تا شلاق بزن و بگو این فساد می‌کند در زندان، یک اردوگاه دیگر مرا ببر. دو سه روز دیگر باز بیا دو تا سیلی بزن و به یک اردوگاه دیگر ببر. من نگران هستم بچه ایرانی‌ها در دوره اسارت در زندان صدام ببُرند و خسته شوند و صبرشان تمام شود.

 می‌خواهم بروم به آنها دلداری بدهم. منتهی راه نفوذ ندارم. من چطور در اردوگاه‌های دیگر بروم؟ تو که سرهنگ هستی به هوای اینکه من اخلالگر هستم بگو: این اخلالگر است و جایش را عوض کنید. جای مرا عوض کن، یک خرده با این سرباز کار می‌کنم دوباره بگو: اخلالگر است بیا جای مرا عوض کن. تو مرا کتک بزن و جای مرا عوض کن که من نفسم به این سربازهای ایرانی برسد. اگر این کار را بکنی من تو را دعا می‌کنم و خودم هم از شکنجه‌هایی که کشیدم حلالت می‌کنم.

قرائتی گفت(بنقل ازابوترابی):این سرهنگ هم یک قرارداد سری در زندان با ابوترابی می‌بندد و می‌آید ایشان را جا به جا می‌کند. هر یک هفته، دو هفته در یک اردوگاه با یک سیلی و دو تا شلاق این را با ماشین جا به جا می‌کنند. به این وسیله کتک بخورد و شلاق بخورد ولی دلداری به اسرا بدهد و درس مقاومت به اسرا بدهد. این ساخته‌ی کیست؟ نقش قرآن این است./حجت الاسلام قرائتی  -پنج شنبه، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷اولین روزماه رمضان ١٤٣٩خبرگزاری فارس .

«درس‌هایی از قرآن» هم سن انقلاب شد + عکس

توضیحات مدیرسایت-پیراسته فر:درقصه حاج آقاقرائتی اصلاحاتی انجام دادم ام با حرفهای اضافی"سیاسی" ونیز درادامه این داستان باذکره خاطره یک فرمانده ارتش تکمیل خواهدشد،ضمناً این برنامه«درسهایی ازقرآن»ضبط قبلی است،آنچه راکه تلویزیون-قبل ازاخبارساعت۱۹شبکه۱(پنج شنبه، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷)پخش کردخیلی خلاصه بودازآنچه خبرگزاری فارس نقل کرده.

سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در مراسم تودیع و معارفه جانشین نزسا

خاطره جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه سیدآزادگان 

 جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه: دشمن امروز روحانیت و سپاه را مورد هجمه قرار داده است

چراسرهنگ عراقی(رئیس اردوگاه‌) دست ابوترابی را می‌بوسد؟

ماجرای بوسه «رئیس اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق» بر دست «حاج آقا ابوترابی»

سردار عبدالله عراقی جانشین -سابق-فرمانده نیروی زمینی سپاه خاطره‌ای از حجت‌الاسلام علی‌اکبر ابوترابی روایت کرده است که این خاطره به شرح ذیل است:

سردار عبدالله عراقی گفت: از حاج آقاابوترابی سوال کردیم که چطور شد همه آزادگان شما را به این زیبایی می‌شناسند؟

حاج آقا ابوترابی در پاسخ ماجرایی را برایمان روایت کرد:«یک روز از صلیب سرخ جهانی برای بازدید و سرکشی از اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق حضور پیدا کردند. همراه این بازرس‌ها رئیس اردوگاه اسرای ایرانی‌ها هم حضور داشت. کسی که همه دستورات شکنجه و امر و نهی اردوگاه‌ها بنا به فرمان او صورت می‌گرفت. برخی در پاسخ به مأمور صلیب سرخ گله و انتقاد کرده بودند و حرف‌هایی زده شد. نماینده به سراغ من هم آمد و از وضعیت سوال کرد. پرسیدند نظرات‌تان درمورد وضعیت فعلی چیست انتقادی دارند؟

من پاسخ دادم:«همه چیز خوب است و ما مشکلی نداریم و اذیت هم نمی‌شویم»

سردار عبدالله عراقی  درادامه گفت:رئیس اردوگاه‌ها که از انسان‌های خبیثی بود و دائما در حال صدور دستور شکنجه بچه‌ها بود و برخی را تا مرز شهادت پیش برده بود؛وقتی این حرف رامی شنود، تعجب می‌کند.

فردای آن روز می‌گوید بروید «علی‌اکبر »(اسیر)را پیش من بیاورید.

وقتی حاج آقا(ابوترابی) می‌رسد، او بلند می‌شود دست آقای ابوترابی را می‌بوسد. می‌گوید شما چطور آن جواب را در پاسخ به نماینده صلیب سرخ دادید؟

شما که دائماً در حال شکنجه هستید و با  محدودیت غذا و مکان و سلامتی مواجه هستید.

حاج آقا ابوترابی می‌گوید: «من هرچه فکر کردم علیه کشور و مسئولان عراق شکایتی کنم دیدم انصاف نیست. بالاخره ما دو کشور مسلمان هستیم و داریم با هم می‌جنگیم. این مقطع از جنگ هم تمام می‌شود و دائمی نیست. اما نخواستم شکایت یک کشور مسلمان را پیش کفار ببرم و در روز قیامت نتوانم پاسخگو باشم».

واکنش فرمانده اردوگاه؟

سردار عبدالله عراقی گفت: مجدداً رئیس اردوگاه‌ها بلند می‌شود و صورت ایشان را می‌بوسد و می‌گوید به غیر از صدور حکم آزادی که اختیارش با من نیست هرکاری می‌خواهی بگو من برایت انجام می‌دهم.

حاج آقا می‌گوید: «به من اجازه دهید من در میان اردوگاه‌ها بچرخم با اسرا و بچه‌ها صحبت کنم نه اینکه آن‌ها به اغتشاش و شورش دعوت کنم بلکه به صبر، تحمل و بردباری دعوت‌شان کنم و بگویم فرج نزدیک است. انشاءالله شما آزاد می‌شوید».

از آن زمان به بعد رئیس اردوگاه‌ها با بهانه‌های مختلفی هرچند ماه یکبار ایشان را به اردوگاه‌های مختلفی تبعید می‌کرد و به رئیس آن اردوگاه سفارش می‌کرد که کاملا ایشان را آزاد بگذارید. این ارتباط‌گیری حاج آقای ابوترابی با اسرا باعث بالا رفتن روحیه بچه‌ها، افزایش نشاط و شادابی و دعوت به صبر و استقامت بود./۱ شهریور ۱۳۹۳  تسنیم

۲خاطره ازحجت الاسلام پناهیان

حجت الاسلام پناهیان:حضرت زینب(س) الگوی تمام عیار جهاد تبیین است

«حجت الاسلام علیرضا پناهیان» با ذکر خاطره ی دیگری به نقل از یکی از اسراء گفت: ابوترابی حتی در مقابل دشمنانش نیز از خودگذشتگی نشان می داد، هنگامی که صلیب سرخ از ابوترابی در مورد وضعیت اردوگاه پرسید، سید هیچ حرفی مبنی بر بدرفتاری عراقی ها نگفت وقتی دلیل این کارش را جویا شدند گفت: عراقی ها نیز مسلمانند و نباید مشکلات بین دو گروه مسلمان را به عده ای غیر مسلمان بروز داد.

پناهیان خاطره دیگری از ابوترابی نقل می کند: درزمان  نمایندگی مجلس  یکی از آزاده ها که  مشغول ساختن خانه اش بود  ازاودخواست کمک می کند،ایشان حاضر می شود و در کسوت یک کارگر ساده شب ها را در خانه او کار می کرد. 

چگونگی آزدادی وتبادل اسرا اززبان مسئولین وقت

میزگردی با حضور سرهنگ «حسین فروتن‌نژاد» رئیس دایره پژوهش، آموزش و فناوری اطلاعات سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس و مدیر اسبق کمیسیون‌های اسرا و مفقودین و «مجید شاه‌حسینی» عضو کمیسیون اسرا و مفقودین در دوران دفاع مقدس و کارشناس ارشد بخش اسرای ایرانی در سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس برگزار شد.

رونمایی از سرور و سایت اسناد و مدارک دفاع مقدس در سال جاری/ برای جمع آوری تاریخ شفاهی متأسفانه زود دیر شد

در این بخش، عضو کمیسیون اسرا و مفقودین در دوران دفاع مقدس به آمار تبادل اسرا در دوران دفاع مقدس و تبادل انبوه اسرا در سال ۱۳۶۹ اشاره کرد که در ادامه می‌خوانید:

در دوران جنگ تحمیلی چه تعداد اسیر و در چند مرحله تبادل شدند؟

«مجیدشاه حسینی»: ۳۹ هزار و ۱۴۰ اسیر در ۶۵ مرحله از ۲۶ خردادماه ۱۳۶۰ تا ۲۶ اسفند  ۱۳۸۱ تبادل شدند. در سال ۱۳۶۹، از ۲۶ مرداد ماه تا ۲۴ شهریور ماه در هر روز در تبادل حدود ۸۳۰ تا ۲ هزار اسیر وارد کشور شدند. تا پیش از تبادل انبوه، ۹۶۹ اسیر به کشور بازگردانده شده بودند که پیگیری امورات آزادگان از قبیل درمان، مشکلات مالی، تحصیلی و ... با کمیسیون حمایت از اسرا و مفقودین بود و پیگیری مسائل مربوط به آزادگان پس از تبادل انبوه در سال ۱۳۶۹ به ستاد رسیدگی به امور آزادگان محول شد.

لازم به ذکر است که ستاد رسیدگی به امور آزادگان در خصوص آزادی اسرا هیچ دخالتی نداشتند و تمام تصمیم ها در سطح عالی در این خصوص بر عهده کمیسیون حمایت از اسرا و مفقودین بود.

هر فرد غیرنظامی که به صورت غیرمجاز وارد خاک عراق می‌شد حداقل محکوم به شش ماه حبس بود. افرادی که برای ماهی‌گیری یا تجارت وارد خاک عراق شدند، جزو آمار اسرا نبودند.

در تبادل انبوه اسرا در سال ۱۳۶۹، از ۲۶ مردادماه تا ۴ شهریور ماه اسرای ثبت نامی به تعداد ۱۷ هزار و ۲۴۶ نفر و از ۵ شهریور ماه تا ۲۶ شهریور ماه از مفقودین به تعداد ۲۰ هزار و ۲۸۶ نفر، جمعا به تعداد ۳۷۵۳۲ نفر به میهن اسلامی بازگشتند. آخرین تبادل اسرای عراقی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۲ صورت گرفت.

طبق «قطعنامه ۵۹۸ »باید اسرای دو کشور تبادل می‌شدند اما باز هم کشور عراق بدعهدی کرد و آزادی اسرا دو سال به تعویق افتاد. تا زمان تبادل انبوه حدود ۱۸ هزار اسیر ثبت نام شده داشتیم.

به دنبال حمله عراق به کویت و شرایط سیاسی و نظامی، صدام طی نامه‌ای در مورخ ۲۳ مرداد ۱۳۶۹(۲۲ محرم ۱۴۱۱) به رییس‌جمهور وقت(هاشمی رفسنجانی) درخواست تبادل اسرا را کرد. در بند چهارم این نامه به پذیرش معاهده الجزایر از سوی دولت عراق اشاره شده است. همچنین در این نامه آمده است که تبادل اسرا در مرز قصر شیرین و خانقین انجام خواهد شد که عملیات تبادل از 26 مرداد ماه آغاز شد.

مرحوم هاشمی رفسنجانی در مورخ ۲۷ مرداد ۱۳۶۹(۲۶ محرم ۱۴۱۱) در پاسخ صدام نوشت: «اعلام پذیرش مجدد «معاهده ۱۹۷۵»  از سوی شما راه اجرای قطعنامه و حل اختلاف در چارچوب قطعنامه ۵۹۸ و تبدیل آتش بس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت. شروع عقب‌نشینی نیروهای شما از اراضی اشغالی ایران را دلیل صداقت و جدی بودن شما در راه صلح با جمهوری اسلامی ایران به حساب می‌آوریم و خوشبختانه در موعد مقرر آزادی اسراء هم آغاز شد که امیدواریم عقب‌نشینی نظامیان شما طبق زمان‌بندی اعلام شده و آزادی اسرای دو طرف با آهنگ و سرعت هر چه بیشتر ادامه یافته و تکمیل شود.»

تبادل در کجا صورت گرفت؟

«مجید شاه حسینی»(کارشناس ارشد بخش اسرای ایرانی در سازمان اسناد و مدارک دفاع مقدس): صبح جمعه ، ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ به سمت مرز خسروی حرکت کردیم. بعد از قصرشیرین به پل خیرناصرخان رسیدیم. از آنجا اراضی تحت تصرف عراق بود. بعد از قبول قطع‌نامه تعدادی از نیروهای نظامی کشورهای مختلف از سازمان ملل متحد در مناطق جنگی مستقر شده بودند. چند نماینده از عراق و نماینده کمیته بین‌المللی صلیب سرخ برای تبادل در پل خیرناصرخان حضور داشتند اما ما تبادل را از آنجا قبول نکردیم.

اسرای ایرانی در خاک عراق چگونه تبادل شدند؟/ ماجرای بازگشت 50 نفر از اسرای پیوسته به منافقین| گفتگو با محمودرضا آقامیری

«سید محمودرضا آقامیری»، مسئول تبادل اسرا، اعلام کرد که ما تبادل اسرا را در مرز خسروی ـ منذریه انجام خواهیم داد. آن‌ها مجبور به قبول این کار شدند و قرار شد نیروهای عراقی تا مرز میان عراق و ایران عقب نشینی کنند.

با هماهنگی به عمل آمده، ۳۵ اتوبوس ماموریت داشتند که اسرای ایرانی را به داخل کشور انتقال دهند. خانم افراز که در طی دوران دفاع مقدس زحمات بسیاری در هلال احمر برای اسرا و مفقودین کشیده بودند سوار یکی از اتوبوس ها شدند که همراه تیم به مرز بیایند که به دلیل عدم اعتماد به عراقی ها ایشان را از این امر منصرف کردیم.

شرایط اسرای ایرانی هنگام تبادل چگونه بود؟

شاه حسینی: گرمای طاقت‌فرسایی بود. عراقی ها اسرای ایرانی را در داخل چادرها و شرایط نامناسبی نگه داشته بودند که ما اعتراض کردیم و به همین دلیل بعد از سه روز از شروع آزادسازی برای اینکه اسرای ما اذیت نشوند با تلاش حاج آقا عزیزی و عزیزان استانداری کرمانشاه محوطه ای را شبانه‌روزی آماده و آسفالت کردند تا اسرای ایرانی در آن محوطه از اتوبوس عراقی ها پیاده شده و سوار اتوبوس ایرانی شوند و بالعکس.

در زمان بازگشت اسرا، نماینده صلیب سرخ در این چادرها با اسرا ملاقات بدون شاهد انجام می داد و سوال می‌کرد که آیا تمایل داری به کشور خود بازگردی یا خیر؟ در این تبادل انبوه، هیچ یک از اسرای ایرانی حاضر نشدند که به کشور عراق پناهنده شوند. در دوران جنگ تحمیلی تعداد زیادی از اسرای عراقی به جمهوری اسلامی ایران پناهنده شدند و برخی در قالب لشکر بدر به جبهه برگشتند.

اسرای ایرانی در مرز با دیدن اعضای تیم تبادل و عزیزان سپاهی که با لباس سپاه حضور داشتند، جانی دوباره گرفتند و صلوات می فرستادند. عراقی‌ها از این نوع برخورد اسرا به شدت ناراحت می‌شدند.

اسرا باور نمی‌کردند که وارد خاک ایران شده‌اند، ما را لمس و سوال می‌کردند که آیا وارد ایران شدیم؟

من مسئولیت شمارش اسرا جهت تبادل را داشتم. به جرات می‌توانم بگویم که دستم به کتف تمام اسرای تبادلی خورده است.

شرایط اسرای عراقی هنگام تبادل به چه صورت بود؟

شاه حسینی: سه ایستگاه از جمله همدان و پادگان ابوذر در سرپل ذهاب و مرز خسروی برای اسرای عراقی در نظر گرفته شده بود. هنگام بازگشت، اسرای عراقی، لباس و کت و شلوار و کفش نو بر تن کردند و از سوی کمیسیون اداره اسرای جنگی سوغاتی‌هایی همچون ساک دستی اصفهان، پسته و گز و ..... به آن‌ها اهدا شد.

آیا پیش آمده که آمار و تعداد اسرا یکسان نباشد؟

شاه حسینی: بله. یک بار به جای هزار نفر، ۹۹۹ اسیر از ماشین پیاده شد. به سرعت با بی‌سیم خبر دادم که یک اسیر کم است. آن اسیر ایرانی به جهت برخورد با نیروی عراقی از ماشین پیاده شده بود. از این رو یک اسیر عراقی را از ماشین پیاده کردیم. عراقی‌ها می‌گفتند که بعدا آن اسیر را آزاد خواهیم کرد اما ما نپذیرفتیم. آقای عزیزی که مسئول تحویل اسرای عراقی بودند یک اسیر عراقی را از اتوبوس پیاده و در یک خودرو کولردار نشاندند و گفتیم هر زمان که اسیر ایرانی را بازگرداندید، ما هم این اسیر را آزاد می کنیم. ساعتی بعد آن اسیر ایرانی را به مرز رساندند.

تبادل اسرا بر مبنای چه میزانی انجام شد؟

شاه حسینی: در بند سوم قطع‌نامه آمده است که هر چه سریع‌تر اسرای هر دو کشور تبادل شوند.

آن زمان حدود ۱۸ هزار اسیر ثبت نام شده ایرانی و حدود ۵۶ هزار اسیر ثبت نام شده عراقی داشتیم.

اسیر نیز تعریف بین المللی دارد. هر فردی که بعد از بازداشت مورد بازدید صلیب سرخ قرار گرفته باشد، جزو اسرا قرار می‌گیرد. این در حالی است که آمار بسیار زیادی از مفقودین ما در اردوگاه‌های بعثی بودند که شماره اسارت نداشتند. ۲۰ هزار و ۲۸۶ نفر هنگام تبادل توسط صلیب سرخ بازدید و شماره اسارت دریافت کردند و بعد وارد کشور شدند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع مأخوذه(۲۰ شهریور ۱۳۹۶ مشرق)بااندکی اصلاحات وافزودن تصاویر.

ماجرای حمله صدام به کویت ونجات ایران!

در روز ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ اولین گروه آزادگان ایرانی به وطن بازگشتند

خداوند چگونه چاره ساز می شود!ایران پیروزمیدان

صدام بطمع تسلط کویت ودسترسی به منابع ودخائرآن کشور-برای اینکه خیالش ازجانب حمله رزمندگان ایران آسوده باشد قطعنامه راپذیرفت.

دوم اوت(اگوست) ۱۹۹۰(پنج شنبه، ۱۱ مرداد ۱۳۶۹) چند ساعت پس از قطع مذاکرات عراق و کویت بر سر تقسیم درآمد نفت یک منطقه مرزی، ارتش عراق به کویت حمله کرد و برق آسا این سرزمین را تصرف و ضمیمه خاک عراق کرد. حمله نظامی با شرکت یکصد هزار سرباز، ۷۰۰ تانک، چهار اسکادران هوایی و کل ناوگان عراق آغاز شده بود. امیر کویت و خانواده او قبلا به کشور سعودی فرار کرده بودند. کاخ امیر، ساختمان وزارت دفاع کویت و چند نقطه حساس دیگر بمباران شد

حمله صدام به کویت: دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط ارتش صدام و ۲ روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر «عهدنامه ۱۹۷۵ الجزیره» را پذیرفت و به شرایط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقب‌نشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد.

هنگامی که رزمندگان ایرانی در زمستان سال ۶۵ پشت دیوارهای بصره رسیدند قطعنامه ۵۹۸ مطرح و در سال ۱۳۶۶ به تصویب سازمان ملل متحد رسید. ایران در محتوای قطعنامه نکات مثبت و منفی آن را مورد تأمل قرار داد بنابراین در اولین موضع‌گیری نه آن را رد کرد، نه پذیرفت.

در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ طی پیامی از طرف امام خمینی اعلام شد. عراق پذیرش قطعنامه را به منزله ضعف ایران تلقی کرد و با همراهی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بار دیگر مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد. مرصاد عملیاتی بود که در پاسخ به تجاوزگری منافقین در عملیات فروغ جاویدان آنان طراحی شده و متجاوزان را به شکست کشاند.

عراق بعد از این شکست که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهانی و منطقه‌ای داشت، دریافت که در تحلیل دلایل پذیرش قطعنامه از سوی ایران دچار خطا شده است. صدام در ۱۷ مرداد ۶۷ به ناگزیر آتش‌بس را پذیرفت و اعلام آمادگی کرد که وارد مذاکره شود.

پس از آتش‌بس و شروع مذاکرات دقیقا دو سال طول کشید تا مبادله اسرا بین دو کشور ایران و عراق به مرحله اجرا درآید، در صورتیکه مطابق بند ۳ قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و بر اساس کنوانسیون سوم ژنو مصوب ۱۲ اوت ۱۹۴۹، پس از مخاصمه جنگ باید تمام اسرا بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند.

شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۱۸ مرداد ۶۷ قطعنامه ۶۱۹ را تصویب کرد و به موجب آن گروه ناظران نظامی ایران و عراق و سازمان ملل (یونیماگ) که حدود ۴۰۰ نفر از ۲۵ ملیت مختلف تشکیل شده بود در مرزهای دو کشور ایران و عراق مستقر شدند.

پی‌گیری‌ها و مذاکرات فیمابین دو کشور دنبال می‌شد تا اینکه در ۲۶ رمضان ۱۴۱۰ برابر اوایل اردیبهشت ۶۹ صدام، رئیس‌جمهور وقت عراق طی نامه‌ای خطاب به مقام رهبری و رئیس جمهوری وقت خواستار مذاکرات در راستای صلح شده و پیشنهاد کرد که روز عید مبارک فطر ملاقات مستقیم در یک کشور ثالث مثل عربستان انجام گیرد. هاشمی رفسنجانی، رییس‌جمهوری وقت در پاسخ نوشت: «ما مصممیم که در راه صلح همانند دوران دفاع، اعتماد مردم را به همراه داشته باشیم» و پیشنهاد داد قبل از تماس رؤسای دو کشور، نماینده‌ای از سوی طرفین در کشوری ثالث وارد مذاکره‌ شوند و درباره آنچه باید انجام گیرد گفت‌وگو کند تا زمینه تصمیم‌ نهایی را فراهم سازد.

باب مکاتبات باز شد و ادامه یافت تا اینکه در روز چهارشنبه ، ۱۷ مرداد ۱۳۶۹(۱۶ محرم ۱۴۱۱) ایران طی نامه‌ای بر معاهده ۱۹۷۵ تأکید کرد. رییس‌جمهوری عراق نیز در پاسخ طی نامه‌ای در ۲۳ مرداد ۶۹ آن را پذیرفت و با تاکید بر اینکه «به هر آنچه می‌خواستید دست یافتید».

رئیس جمهورعراق نوشت: «مبادله‌ فوری و همه جانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران به سر می‌برند، از طریق مرزهای زمینی و از راه خانقین - قصرشیرین و راه‌های دیگری که مورد توافق قرار می‌گیرد صورت خواهد گرفت و ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از روز جمعه ۱۷ اوت ۱۹۹۰ (۲۶ مرداد ۱۳۶۹) به آن مبادرت خواهیم کرد... با این تصمیم، ما دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که می‌خواستید و بر آن تکیه می‌کردید، تحقق می‌یابد.»

«در ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ اولین گروه اسرای جنگی ایرانی ازکشورعراق به ایران بازگشتند»

تمامی مردم ایران این پیروزی را جشن گرفته و شور و هیجانی در خانواده‌ها و محله‌ها ایجاد شده بود.

در تاریخ ۲۷ مرداد ۶۹ رئیس‌جمهور ایران(هاشمی رفسنجانی) خطاب به رئیس جمهورعراق( صدام حسین) نوشت: «اعلام پذیرش مجدد معاهده ۱۹۷۵ از سوی شما تبدیل آتش‌بس موجود به صلح دائم و پایدار را هموار ساخت

«هاشمی رفسنجانی» خود درباره نامه‌نگاری‌ها با صدام می‌گوید: «مکاتبات حساس و کارگشای اینجانب با صدام دیکتاتور بغداد در فضا و شرایطی خاص از بیم و امید شکل گرفت که نهایتا به آزادی آزادگان انجامید، ضمن آنکه امروز هم وقتی حامیان سابق صدام دوباره آن نامه را می‌خوانند، به خاطر ادبیات خاص آن عرق شرم بر پیشانی خویش می‌بینند.»

اسرای سرافراز ایرانی از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود. زیارت حرم امام خمینی و همچنین دیدار با آیت‌الله خامنه‌ای از نخستین برنامه‌ها و اقدامات مشترک آزادگان ایرانی بود.

«آیت‌الله خامنه‌ای» در دیدار با آزادگان گفت: «... یکی از چیزهایی که شما را، دل‌هایتان را زنده نگه می‌داشت، ‌پر امید نگه می‌داشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت می‌شود فهمید... مسأله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزادمردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند...شما در دوران اسارت شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابر دشمن شدید.»

در پی بازگشت آزادگان به ایران دستور تشکیل ستاد رسیدگی به امور آزادگان صادر شد. ستاد رسیدگی به امور آزادگان در ۲۲ مرداد ۱۳۶۹، براساس قانون حمایت از آزادگان مصوب ۲۳ آذرماه ۱۳۶۸ مجلس تشکیل شد و در نخستین گام با تبادل انبوه اسرا مواجه شد و براساس‌‌ همان قانون و با مساعدت و همراهی دیگر دستگاه‌ها مسئولیت این کار عظیم را به دوش گرفت و تبادل بیش از ۴۰۰۰۰ آزاده و به همین تعداد اسیر عراقی را انجام داد. این ستاد بیش از ۲۷۰ واحد ستادی در سراسر کشور تشکیل داد و ارائه خدمات به آزادگان را در زمینه‌های گوناگون آغاز کرد./منبع:تاریخ ایرانی

زندگینامه رهبرآزادگان عالم

«حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی» فرزندسیدعباس(متولد ۱۳۱۸ قزوین - وفات ۱۲ خرداد ۱۳۷۹)رهبر اسرای ایرانی در ۲۶ آذر ۵۹ پس از نبردهای سخت با دشمنان بعثی در جبهه های خوزستان، به اسارت آنها درآمد و مدت ۱۰ سال را در اسارتگاه های مختلف سپری کرد

 وی تا پایان دوره دبیرستان و اخذ دیپلم ریاضی در سال ۱۳۳۶ در مدرسه حکیم نظامی تحصیل می کند و با وجود آنکه مرحوم آقا سید علی علوی (دایی ایشان ) اصرار به ادامه تحصیل سید در آلمان داشته ولی بنا به پیشنهاد پدر در سال ۱۳۳۷ راهی شهر مشهد مقدس شده و در مدرسه نواب به تحصیل علوم دینی می پردازد. دروس مقدماتی و دوره سطح را در حوزه علمیه مشهد و در محضر اساتیدی چون ادیب نیشابوری و مرحوم آیت الله شیخ مجتبی قزوینی می آموزد و سه سال را در مدرسه نواب به کسب علم پرداخته و پس از آن به منظور ادامه تحصیل راهی قم می شود و در مدرسه حجتیه مستقر می شود. مدتی بعد به نجف اشراف مشرف شده و چون در آزمون دانشکده الهیات نجف که وابسته به الازهر مصر است شرکت کرده و قبول می شود، مقدمات ادامه تحصیل را فراهم و دوباره به قم باز می گردد.
با رحلت حضرت آیت الله بروجردی و در ضمن شرکت در مراسم ترحیم آن مرجع تقلید، با حضرت امام خمینی آشنا می شود و با شروع نهضت ایشان در سال  ۱۳۴۲ در کنار مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی پا در میدان مبارزه می گذارد.


حضور در جریان ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و درگیری مردم با ماموران شهربانی درست یک روز قبل از ورود شاه مخلوع ، شاید مراحل اولیه مبارزه برای سید آزادگان بود، در پی تبعید حضرت امام  به نجف اشرف ، مصمم می شود تا به این شهر سفر کند. سید در خاطراتش در این خصوص می نویسد: «زمانی که حضرت امام  در ترکیه تبعید بودند، بنده با اتفاق دو نفر دیگر تصمیم گرفتیم که بطور قاچاق به نجف اشرف مشرف بشویم ، لذا به اهواز رفتیم و از اهواز به خرمشهر و به هر صورتی که بود از آب عبور کردیم و رفتیم به سمت بصره و خودمان را به نجف اشرف و کربلا رساندیم . اولین شب جمعه یی که به زیارت آقا اباعبدالله الحسین (ع ) مشرف شدیم در حرم آن حضرت ، حدود ساعت 3 بعداز نیمه شب بود که با خبر شدیم حضرت امام  با حاج آقا مصطفی وارد کاظمین شده اند. دیگر، در نجف اشرف با ایشان رابطه داشتیم و تا سال 1349 در محضر مبارکشان بودیم که بعد امری داشتند و آمدیم ایران و در مرز بازداشت شدیم .»

در تصرف پادگان لشکر قزوین در کنار برادرش «حجت الاسلام سید محمدحسن ابوترابی»(امام جمعه موقت تهران) نقش کلیدی داشت .

ایراد خطبه های نماز جمعه توسط حجت الاسلام سید محمدحسن ابوترابی‌فرد امام جمعه موقت تهران

در جریان ورود و استقبال از حضرت امام  در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ عهده دار حفاظت از جان ایشان بود و دقیقا در تمام طول مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا پشت سر خودروی ام.


حاج آقاابوترابی پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرماندهی کمیته انقلاب اسلامی قزوین را برعهده گرفته و سپس با رای مردم به عضویت شورای شهر انتخاب و رییس شورا می شود.
با آغاز جنگ تحمیلی راهی مناطق جنوبی کشور می شود و در کنار شهید دکتر مصطفی چمران در ستاد جنگ های نامنظم به سازماندهی نیروهای مردمی مشغول می شود. از جمله عملیات های بسیار حساس که به فرماندهی سید آزادگان صورت می گیرد. آزادسازی منطقه حساس و خطرناک «دب حردان » است که شهید مصطفی چمران در بخشی از پیام خود درباره مرحوم ابوترابی چنین می گوید: «... من شهادت می دهم که سخت ترین ماموریت ها را عاشقانه می پذیرفت و هرچه وظیفه او خطرناک تر می شد، خوشحال تر و راضی تر به نظر می رسید»

روزاسارت ابوترابی

در روز ۲۶ آذرماه سال ۱۳۵۹، سید برای انجام یک ماموریت شناسایی و تکمیل اطلاعات قبلی در منطقه اهواز که قرار بود براساس آن یک عملیات گسترده از سوی ستاد جنگ های نامنظم انجام شود راهی می شود. اما براثر اشتباه یکی از همراهانش و در حالی که هفت کیلومتر از نیروهای خودی دور شده و تا دویست متری دشمن پیش رفته بود، در مسیر بازگشت ، از سوی دشمن شناسایی و در حالی که می توانست شخصا نجات یابد اما با نجات همراهان ، خود به اسارت دشمن بعثی که وی را با تانک و نفربر تعقیب می کردند در می آید.
  چند ماه اول را در سلول های بغداد و در زیر شکنجه های سنگین بعثی ها می گذراند. در آن موقع در کشور شایع شده بود که سید به شهادت رسیده است و این سبب شد تا در قزوین عزای عمومی اعلام شده و حضرت امام  پیام تسلیتی به مجلس شورای اسلامی بدهند.
 این موج عزاداری سبب شد تا رژیم بعثی صدام بتواند او را شناسایی کرده و سرانجام پس از دوازده ماه تحمل شکنجه های مرگبار چون سوراخ کردن سر ایشان با میخ در زیر شکنجه ، او را تا پای چوبه دار رفتن و... به اردوگاه های عمومی اسیران منتقل و خبر زنده بودن ایشان به ایران رسید.

اردوگاه های عنبر، موصل شماره ۱ و ۲ و ۳ و ۴ و رمادیه ۲ «اردوگاه بین القفصین » و تکریت شماره ۵ و ۱۷ و ۱۸ و سلول های بغداد شاهد خوبی ها و تلاش های خستگی ناپذیر آن عارف حکیم می باشد.سرانجام بعد از ده سال اسارت در۲۶ مرداد ۱۳۶۷به  به آغوش میهن اسلامی  بازگشت

وی بعدازبازگشت دو دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی (مجلس چهارم و پنجم)از زادگاهش رابعهده داشته 

خاطرات یکی ازاسرای ایرانی(آزاده)

«غلام‌عباس محمدحسنی» در خاطراتش چند باری از دیدارهایش با «حاج آقا ابوترابی» می گوید:

اولین دیدار هم مربوط به اردوگاه «الانبار» بود،دیدار حاج آقا ابوترابی برای این اسرای جدید تعجب و خوشحالی را توامان به همراه داشت؛ تعجب از این جهت که در ایران شایعه شده بود وی به شهادت رسیده است و خوشحالی هم از این بابت که برخلاف شایعات، حالا او را زنده می‌دیدند

 روش زندگی در اسارت را که ازحاج آقاابوترابی آموختیم

«غلام‌عباس محمدحسنی»:انفاقی که برای او و دیگر همراهانش مایه لذت و خوشحالی بود و دیگر می‌توانستند بیشتر از وی بهره ببرند. به‌خصوص که به قول غلام‌عباس، وی هم سن و سالش از آنها بیشتر بود و هم قبل از انقلاب سال‌ها زندان‌های ساواک را تجربه کرده بود و در نتیجه راه‌ورسم زندگی در اسارت را می‌دانست.

اسرا حرف ابوترابی را که شاگرد امام‌ خمینی بود، حجت می‌شمردند و سوال‌های خود درباره راه‌ورسم زندگی در اسارت را که البته تعدادشان قابل‌توجه هم بود، از او می‌پرسیدند. سوال‌هایی ازاین‌دست که با عراقی‌ها چطور باید رفتار کرد؟ آیا به صلیب سرخی‌ها باید اجازه داد که به داخل آسایشگاه بیایند؟ چطور از آنها باید چیزی خواست و اینکه اصلا آنها دوست هستند یا دشمن؟ چطور باید با اسرایی که به مسائل شرعی پایبند نیستند، رفتار کرد؟ اگر عراقی‌ها اجازه ندادند اسرا نماز جماعت بخوانند، تکلیف چیست؟ اگر عراقی‌ها اجبار کردند که اسرا عمل حرام انجام دهند، تکلیف آنها چیست؟

بعضی از حرفها وپاسخهای  ابوترابی برای اسرا «آب روی آتش »بود و آرام‌شان می‌کرد. طرز تفکرشان درباره اسارت و مواجهه با عراقی‌ها در آن شرایط را عوض می‌کرد.

«حاج‌آقا یک معیار محکم داشت. گفت ما در جبهه جنگ نیستیم. اسلحه دست‌مان نیست. اینجا هم میدان مبارزه است. اما مبارزه‌اش فرق می‌کند با آنجا. باید هم از مقام رزمندگی‌تان کوتاه نیایید و هم سلامت جسم و روح‌تان را حفظ کنید. الان حفظ سلامتی واجب است. پیامبر حدیثی دارد معروف به رفع ضرار. مطابق این حدیث در شرایطی که مجبور هستید می‌توانید مستحبات و گاهی واجبات را کنار بگذارید. اگر عراقی‌ها می‌گویند ریش‌تان را با تیغ بزنید شما باید بزنید. چون اگر نکنید تنبیه می‌کنند. اینها مروت ندارند. می‌زنند و نقص عضو می‌شوید. برای شما واجب است که بدن‌تان را سالم نگه دارید. اگر نزدن ریش باعث کر شدن گوش بشود، فعل حرام است. باید ریش‌تان را بزنید. اگر می‌گویند نماز جماعت نخوانید، نخوانید. نماز جماعت مستحب است. حفظ سلامتی واجب. واجب را فدای مستحب نمی‌شود کرد. اما اگر روزی گفتند اصلا نماز نخوانید قبول نکنید. اینجا دیگر باید تا پای جان بایستید.»/تاریخ شفاهی

۲۹ مرداد ۱۳۶۷(۷ محرم ۱۴۰۹) جنگ تمام شد،دو سال بعد -۲۶ مرداد ۱۳۶۹ آغاز برگشت آزادگان بود.

خاطره «فرج‌الله فصیحی‌ رامندی» جانباز۵۵درصدبوئین زهرا

فرج الله فصیحی رامندی رئیس شورای شهر قزوین شد

کمپ ۱۷، حدود۱۳ ماه توفیق مجالست با ابوترابی راداشتیم

خاطرم هست، شخصی به نام محسن برای عراقی‌ها جاسوسی کرده و همین منجر شده بود که 56 اسیر متحمل سخت‌ترین شکنجه‌ها به مدت دو ماه شوند، این شخص وقتی وارد اردوگاه شد اسرا می‌خواستند تلافی کنند، به شدت بزنند حتی قصد قتل او را داشتند.

حجت‌الاسلام ابوترابی آمد جلوی اسرا را گرفت و گفت اگر بخواهید به محسن حرفی بزنید باید اول به من بگویید بعد بروید به او بگویید، ایشان در واقع با شیوه‌ها و راهکارهایی صلح و دوستی را در اردوگاه ایجاد و تقویت می‌کرد.

«فرج‌الله فصیحی‌ رامندی»:به جرأت می‌توانم بگویم اگر هدایت‌های سید آزادگان، حجت‌الاسلام ابوترابی نبود شاید بسیاری از اسرا سلامت روحی و روانی در اسارت را از دست می‌دادند./۱۳۹۵/۰۵/۲۶فارس

 اگر ابوترابی نبود و آنان را هدایت نمی‌کرد شاید درصد ناچیزی از این عزیزان از نظر روحی و روانی و جسمی، سالم به آغوش خانواده‌هایشان باز می‌گشتند.
آزادگان ما معتقدند اردوگاه‌های اسرای ایرانی در عراق، حکم یک دولت و کشوری را داشت که منجی و سکاندار آن سید علی اکبر ابوترابی و ملت آن، آزادگان سرافرازی بودند که با مدیریت و رهبری این سید والامقام آن را اداره می کردند  

شجاع آهنگری، آزاده قزوینی: درارودگاه موصل بودیم که یک روز آمدند و اسامی 20 نفر را خواندند که من و حاج آقا هم جزو آنها بودیم، گفتند: صدام حکم اعدام شما را داده اند و بلافاصله هم مأموران عراقی آمدند و ما را بردند.
ابتدا ما را به داخل اتاقی بردند و بعد از دقایقی یک افسر و چند سرباز شلاق به دست وارد شدند، گفتند دستور است که نفری یکصد ضربه شلاق به شما بزنیم و بعد حکم اعدام را اجرا کنیم.
سربازهایی که شلاق به دست داشتند بسیار قوی و قد بلند و خشن بودند به طوری که قیافه ها و حالت های آنها ما را وحشت زده کرده بود.
ما که مانده بودیم چه کار بکنیم ، حاج آقا از جایشان بلند شده و به افسر عراقی گفتند: شما با بقیه کاری نداشته باشید و شلاق  همه را به من بزنید.
افسر عراقی وقتی جثه ی کوچک و ضعیف حاج آقا را دید خنده ای کرد و گفت: اگر من 2 ضربه بزنم که تو مرده ای؟
حاج آقا فرمودند: شما بزنید، اگر من مردم که مردم، ولی اگر زنده ماندم اینها را آزاد کنید. افسر عراقی هم قبول کرد و دستور شلاق حاج آقا را داد، شلاقی که به دست عراقی ها بود از چند رشته سیم مسی درست شده بود که قوی ترین افراد طاقت خوردن یک ضربه ی آن را نداشتند.
سربازها با قدرت تمام 5 ضربه به بدن حاج آقا زدند، در حالی که ایشان زیر لب در حال گفتن ذکر بودند که افسر عراقی گفت: دست نگهدارید و آمد جلو و لباس حاج آقا را کنار زد تا جای شلاق ها را ببیند، اما در کمال ناباوری وقتی لباس حاج آقا را کنار زد، ‌هیچ اثری از شلاق در بدن ایشان دیده نمی شد، به طوری که افسر عراقی تعجب کرده و اصلا باور نمی کرد، لذا خطاب به سربازها گفت: شلاق ها را کنار بگذارید، این آدم،‌ آدم معمولی نیست. و از حاج آقا پرسید: چطور می شود که آثار شلاق روی بدنتان نیفتاده است؟
حاج آقا هم فرمودند: بالاخره ما هم خدایی داریم!
 
صادق ابوالحسنی‌ها : در اردوگاه موصل که بودیم، در محوطه ی اردوگاه دستگاه بلوک زنی و قالب های آن را مستقر کرده بودند که این کار توسط رزمندگان انجام می شد و در قبال انجام این کار مزدی هم به بچه ها تعلق می‌گرفت.
یک روز یکی از اسرا  بچه ها را تحریک کرد و گفت: این بلوک هایی که شما می زنید، عراقی ها به جبهه ها برده و سنگر می سازند تا در پناه آن رزمندگان ما را قتل و عام کنند.
این موضوع که مطرح شد، بچه هایی که بلوک می زدند دست از کار کشیدند به طوری که عراقی ها عصبانی شده و همه را به داخل سلول ریخته و هر ۲۴ ساعتی فقط ۵ دقیقه اجازه می دادند که آنها برای بیرون روی، از سلول‌هایشان خارج شوند آن هم با اعمال شاقه.


مدتی بچه ها در شرایط سخت زندان بسر بردند تا این که حاج آقای ابوترابی را از اردوگاه عنبر به اردوگاه ما منتقل کردند و ایشان وقتی از وضعیت اسرا با خبر شد، در جمع آنها حاضر شده و گفت: شما اشتباه می کنید، این بلوک‌ها را برای ساختمان‌های اردوگاهها استفاده می‌کنند و مورد مصرف جبهه ندارد، لذا خود ایشان هم مدتی مشغول به بلوک زدن شد و سایر بچه ها هم قبول کردند که این کار را انجام دهند که همگی از سلول خارج و به وضع عادی بازگشتند.



علی اکبرشاهی : در یک دوره ای از ایام اسارت، عراقی ها شدیدا با اقامه نماز جماعت بچه ها مخالفت می کردند و بعد هم به بهانه های مختلف تلاش می کردند که خواندن نماز برای بچه ها به قدری سخت شود که منجر به ترک آن بشود.
یک روز رفتیم سراغ حاج آقا و گفتیم: با توجه به اقداماتی که عراقی ها انجام می دهند، می خواهند نمازجماعت را از ما بگیرند.
حاج آقا گفت: اتفاقا زمانی که در زندان ساواک بودیم، آنجا هم نظیر همین بساط را پیاده کرده و به بهانه های مختلف تلاش می کردند که بچه ها ترک نماز کنند، اما ما باید هوشیار باشیم. ما اصراری بر انجام مستحبات نداریم، اما اگر بخواهند جلوی واجبات ما را بگیرند، ما هم جلویشان خواهیم ایستاد، حتی اگر به کشتنمان ختم شود.
روایت خاطرات خواندنی شهید «ابوترابی» از زبان آزادگان قزوینی
سید عباس ایزدپناه: یک روز، تعرض یکی از نگهبانان عراقی به یکی از اسرای جانباز، موجب سرنگونی و مجروحیت او شد که تعرض همگانی آزادگان را در پی داشت، به طوری که به نگهبانان عراقی حمله کرده و زد و خورد شدیدی پیش آمد که منجر به تیراندازی عراقی ها و کشته و زخمی شدن تعدادی از آزادگان  و کشته شدن ۲ عراقی شد.
عراقی ها هم که فکر می کردند مسبب شلوغی حاج آقای ابوترابی هستند ایشان را بردند استخبارات.
وقتی حاج آقا از استخبارات برگشتند بچه ها به دور ایشان حلقه زده و از ماجرایی که بر ایشان گذشته بود جویا شدند که ایشان فرمودند: مرا از اینجا مستقیم بردند به دادگاه و وقتی وارد دادگاه شدم، رییس دادگاه مأمورانی را که مرا آورده بودند، صدا زد و خطاب به آنها گفت: شما چقدر احمق هستید که ایشان را آورده اید دادگاه، فکر می کنید اردوگاه را شما اداره می کنید، اگر ایشان نبود شما از اداره اردوگاه عاجز بودید و بلافاصله هم دستور برگرداندن مرا به اردوگاه صادر کردند./منبع:شبکه دانا

سید علی‌اکبر ابوترابی سرانجام در دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت به مشهدمقدس به همراه پدرش آیت اللَّه سیدعباس ابوترابی‌فرد بر اثر سانحه رانندگی در ۶۱ سالگی درگذشت و در صحن آزادی حرم امام رضا به خاک سپرده شدند.

خاطره اسارت ابوترابی اززبان خودش:۱۳۹۷/۰۵/۲۹

در ۲۶آذر۱۳۵۹ در تپه های الله اکبر به اسارت درآمدم. در تپه های الله اکبر مدت یک سالی بود که دشمن در مرتفع ترین قله ها سنگر گرفته بود و زمینِ مسطحِ وسیعی جلوش خالی بود. در ارتفاعات مقابل هم که حدوداً بیش از هفت کیلومتر با دشمنی بعثی تجاوزگر فاصله داشت نیروهای جمهوری اسلامی از گردان ۱۰۱ و برادران عزیز پاسدار متعهد در یک قسمت، ما هم با یک گروهی که مسئولیت کلی آن را مرحوم شهید دکتر چمران این بنده صالح خدا عهده دار بودند، وارد عمل شدیم.

با توجه به اینکه مدت یک سال بود نه شناسایی شده بود منطقه و نه مجال حرکتی بود، ما افتخار پیدا کردیم که با حدود صد نفر از بین دشمن عبور کنیم و از پشت با دشمن درگیر بشویم تا نیروها بتوانند این فاصله هفت کیلومتر را پیشروی بکنند و خودشان را به نیروهای دشمن تجاوزگر برسانند.

خدا رحمت کند بنده صالح خدا مرحوم شهید دکتر چمران را! ایشان فرمودند: نگران این هستم که در این جریان با مشکلات زیادی رو به رو بشویم و دوست دارم که بعد از پیروزی در فرستنده عراق، شما صحبت بکنی.

عرض کردم: ما اینجا شهادتش را به جان می خریم. برای صحبت کردن در آن فرستنده هم انشاء ا... افراد صالح تر و شایسته تری خواهند بود.

لذا ما با این گروه روانه آن منطقه شدیم و ایشان هم گردان ۱۰۱ و تیپ خاصی که آنجا مستقر بود، با آنها هماهنگی کردند که وقتی ما از نیروها عبور کردیم و از پشت با آنها درگیر شدیم اینها حرکتشان را آغاز کنند.

شب اول، این هفت کیلومتر را در تاریکی شب، بیش از چهار کیلومتر و نیم تا پنج کیلومترش را گذراندیم. روز دوم بود که لازم بود یک شناسایی دقیقی برای عبور شب دوم داشته باشیم. لذا ما برای شناسایی رفتیم. به دعای خیر مرحوم شهید دکتر چمران و برادران، توانستیم ساعت ۲ بعد از ظهر خودمان را به نیروهای عراقی برسانیم به طوری که فاصله ما با آنها کمتر از ۲۰۰ متر بود.

به یکی از دوستانمان که در فاصله دورتری می خواستند تأمین ما را تقریباً برقرار بکنند اگر شناسایی شدیم سفارش کرده بودیم اگر ما از این تپه هم عبور کردیم شما به هیچ وجه از جایت حرکت نکن! از پناهگاهی که داری بیرون نیا! مگر اینکه با اسلحه به تو علامت بدهیم.

ما از این تپه به صورت خوابیده روی زمین، آهسته بالا رفتیم و همانطور به صورت خزیده به آن سمت تپه که نیروهای بعثی تجاوزگر اشغال کرده بودند، خودمان را رساندیم. بعد از عبور خزیده، آن برادرمان خیال کرد که پشت تپه ای که ما از آن عبور کردیم نیرویی نیست؛ بنابراین، از جایش حرکت کرد و شناسایی شد و رگبار کالیبر ۵۰ به سمت او بسته شد. ما دو نفر بودیم. ایشان فکر کرد تیراندازی به سمت ما است. گفتم: به سمت ما نیست. برویم تو جوی. من پریدم تو جوی؛ ولی ایشان نیامده. فکر کرد رگبار به سمت ما است، فرار کرد. ما هم از آن پناهگاه بیرون آمدیم. در نتیجه، شناسایی شدیم.

بعد از توسل، دو مرتبه برگشتم به سمت همان جای اولی. تانک، زرهی بود تا آمد دور بزند، با سرعت فرو رفت توی رمل و از حرکت باز ایستاد. دیگر، بنده می توانستم به راحتی خود را به تپه ها برسانم؛ اما طمع ما را گرفت. گفتیم: حالا که به توجهات آن حضرت شنی تانک درآمد و توی رملها فرو رفت ما برویم جای برادرمان را شناسایی بکنیم که در تاریکی شب بیاییم و او را ببریم

بعد از چند دقیقه ای که ما را به رگبار بستند و ما هم با خیزهای سه ثانیه سعی می کردیم خودمان را به تدریج و آرام آرام دور بکنیم و دیدند که به ما نمی رسند، تانک را روشن کردند. چون فاصله ما با نیروهای ایران هم بیش از هفت کیلومتر بود.

بالاخره، در بین راه برادری را که همراه بودیم، دستشان مجروح شد. ما هم با ایشان خداحافظی کردیم. نزدیک بود خودمان را برسانیم به تپه های رملی که آنجا دشمن نمی توانست به ما نزدیک بشود. دشمن به سرعت با تانک رفت و راه آن تپه های رملی را به روی ما بست. شاید تصورش مشکل باشد. در این لحظه برای نجات آن برادری که افتاده بود ما توسل خاصی به پیشگاه اقدس آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف پیدا کردیم. بعد از اینکه تانک، راه رسیدن به تپه های رملی را به روی ما بست، به سمت یک کوهی که هدفی در آن دیده نمی شد، برای دور شدن از این تانک در حرکت بودم که بعد از توسل، دو مرتبه برگشتم به سمت همان جای اولی. تانک، زرهی بود تا آمد دور بزند، با سرعت فرو رفت توی رمل و از حرکت باز ایستاد. دیگر، بنده می توانستم به راحتی خود را به تپه ها برسانم؛ اما طمع ما را گرفت. گفتیم: حالا که به توجهات آن حضرت شنی تانک درآمد و توی رملها فرو رفت ما برویم جای برادرمان را شناسایی بکنیم که در تاریکی شب بیاییم و او را ببریم.

ظاهراً بلافاصله از داخل تانک تماس گرفتند با مرکزشان. یک نفربری که چرخهای لاستیکی داشت، رفت به سمت نیروهای ایران و از آن طرف به سمت من آمد که من خیال کنم آن نفربر ایرانی است. ما هم که موضوع را نمی دانستیم، با دیدن آن خوشحال شدیم و به جای این که به سمت آن برادرمان برویم به سمت این رفتیم. به یکی از آنها گفتم: ما دو نفریم. اجازه بده من بروم و او را بیاورم. برگشتم، دیدم دو مرتبه ما را صدا کرد.

من با ناراحتی بهش گفتم که من می گویم دو نفریم. با سرعت برگشتم به سمت آن برادرمان. دیدم که نفربر با سرعت به سمت ما نزدیک شد. متوجه شدم که نفربر عراقی است. از چنگ او فرار کردم و خودم را پرت کردم توی یک چاله. خیلی گشتند تا اینکه سرانجام نفربر آمد بالای سر من و هر چه گفت بلند شو! دیدم اگر آنجا به تیر او از پا دربیایم بهتر از این است که به اسارت بیفتم. او هم ترحمش گُل کرد و به جای اینکه شلیک بکند، هر چه به ما گفت بلند شو، بلند شو! بلند نشدیم. آمد دست ما را گرفت و کشید داخل نفربر.

سوراخ کردن سراسیر(ابوترابی)برای گرفتن اعتراف

در سلول برای اعتراف گرفتن چندین بار مرا به پای چوبه دار بردند و شماره ۱ و ۲ را گفتند و دوباره برگرداندند. در طول روز چندین بار مرا بردند و آوردند. بالاخره شب مرا به مدرسه العماره بردند و یک تیمسار عراقی به افرادی که آنجا بودند گفت: این حق خوابیدن ندارد. ما نیمه شب برای اعتراف گرفتن می آییم، اگر اطلاعات لازم را به ما نداد سرش را با میخ سوراخ می کنیم. نیمه شب  آمدند و سرم را با میخ سوراخ کردند؛ ولی ضربه طوری نبود که راحت شوم. آن شب تیمسار عراقی مرا تحویل افسر داد و گفت: شب نباید بخوابد و باید اطلاعات را به ما بدهد.

پذیرای بعدازسوراخکاری

پس از رفتن او، افسری که آنجا بود گفت: مثل اینکه اهل نمازی؟، برو وضو بگیر و نمازت را بخوان. من هم نماز را خواندم و دیدم که ماهی پلو زیادی که اگر دو نفر هم می خوردند سیر می شدند برایم آورد. پست سرش هم یک لیوان چای شیرین. صبح زود هم بیدار کرد و پذیرایی نمود. وقتی که تیمسار آمد، یک احترام نظامی برای او گذاشت و گفت از سر شب تا حالا از او بازجویی می کنم، جز اینکه می گوید من یک شاگرد هستم چیز دیگری نگفته است. در نتیجه، مرا با یک نگهبان به بغداد آوردند و تحویل دادند.

تاریخ آزادی حجت الاسلام علی اکبرابوترابی ازاسارت ۲۵شهریور۱۳۶۹

کابینه بوریس جانسون" سقوط کرد "ماجرای کریس پینچر

 «نخست‌وزیر انگلیس» بعد از استعفای نیمی ازکابینه اش مجبوربه استعفاشد.

«بوریس جانسون»عصرپنجشنبه(۱۶ تیر ۱۴۰۱) با برگزاری یک نشست خبری در مقابل خبرنگاران حاضر در شماره ۱۰ خیابان داونینگ استریت (مقر نخست‌وزیری)استعفای خودرااعلام کرد.

«بوریس جانسون» درماجرای «برگزیت»،پس ازساقط شدن دولت خانم« ترزامی»در( ۱ مرداد ۱۳۹۸) با آرای اکثریت اعضای «حزب محافظه‌کار انگلیس» به عنوان نخست وزیر این کشور انتخاب شده بود

(۱۶ تیر ۱۴۰۱)بوریس جانسون(هنگام اعلام استعفا) در ابتدای این سخنرانی گفت که برای او حالا مشخص شده است که اعضای حزب محافظه کار و نمایندگان این حزب خواهان رهبری جدید و نخست‌وزیری تازه هستند.

نخست‌وزیر انگلیس گفت: «من تصمیم به استعفا گرفته ام اما تا زمان تعیین جانشینش به انجام وظایف نخست‌وزیر خود ادامه خواهم داد»

«بوریس جانسون»درپایان، از «رای دهندگان بریتانیایی» بابت محول کردن منصب نخست‌وزیری به خودش قدردانی کرد.

«ریشی سوناک»(وزیرخزانه داری کل انگلیس) و «وزیر بهداشت»(ساجد جاوید) از کابینه بوریس جانسون استعفادادند.

«فروپاشی کابینه بوریس جانسون»،درپی انتصاب «کریس پینچر» نماینده مجلس(حزب محافظه کار) عوام انگلیس محافظه کار ، به معاونت پارلمان،که در حال مستی دو مرد را در یک باشگاه خصوصی در لندن مورد آزار و اذیت قرار داده بود.

 جانسون به دنبال از دست دادن اعتماد وزرای کابینه و نمایندگان از منصب خود استعفا می‌دهد. قرار است رقابت برای رهبری حزب حاکم محافظه‌کار طی فصل تابستان برگزار شود و جانسون تا زمان انتخاب نخست‌وزیر جدید کارش را به صورت موقت ادامه دهد.

گمانه‌زنی‌ها درباره استعفای بوریس جانسون از مقامش در شرایطی انجام شده که موج استعفاها در دولت او انجام شده است.

این موج استعفاها پس از آن صورت گرفت که نخست‌وزیر انگلیس اقرار کرد توضیحات «کریستوفر پینچر» درباره اتهام جنسی علیه وی را شنیده و برایش متقاعد کننده بوده است. این در حالی است که جانسون پیش‌تر گفته بود هنگامی که مقام پینچر را به معاون ناظم پارلمان ارتقا داده بود از اتهامات علیه وی هیچ اطلاعی نداشته است.

پینچر بعد از افشاگری‌ها درباره تجاوز جنسی به دو نفر از سمتش کنار رفت. او در نامه‌ای به جانسون به او گفت که در شب میهمانی بیش از حد مشروب خورده بوده و «خودش و دیگران را» شرمسار کرده است.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:استعفای وزاری کابینه بوریس جانسون 


«ریشی سوناک» وزیر خزانه داری انگلیس و«ساجدجاوید» وزیر بهداشت(وزیر بهداشت انگلیس) از دولت استعفا کردند و گفتند که دیگر به بوریس جانسون برای رهبری کشور اعتماد ندارند.

صدراعظم ریشی سوناک گفت که مردم انتظار دارند دولت "به درستی، شایسته و جدی" اداره شود.

ساجد جاوید، وزیر بهداشت، این موضوع را تکرار کرد و گفت که دولت "در راستای منافع ملی" عمل نمی کند.

همسرنخست وزیرمستعفی(کری جانسون) به همراه فرزندانشان ویلف و رومی از  بوریس جانسون استقبال کردند ۱۶ تیر ۱۴۰۱

بوریس جانسون (Boris Johnson leaves 10 Downing St)(بعدازاعلام استعفا) خیابان داونینگ ۱۰ (کاخ نخست وزیری)را ترک می کند۱۶ تیر ۱۴۰۱

بوریس جانسون(بعدازاعلام استعفا) خیابان داونینگ ۱۰ (کاخ نخست وزیری)را ترک می کند۱۶ تیر ۱۴۰۱

این استعفا دقایقی پس از عذرخواهی نخست‌وزیر به دلیل انتصاب کریس پینچر، نماینده پارلمان به سمت دولت صورت گرفت.

«ندیم زهاوی» وزیر آموزش و پرورش به عنوان صدراعظم جدید معرفی شده است.

«استیو بارکلی» رئیس ستاد داونینگ استریت، جایگزین ساجد جاوید به عنوان وزیر بهداشت خواهد شد.

وزیر آموزش عالی «میشل دونلان» به سمت وزیر آموزش ارتقا یافت.

نخست وزیرانگلیس(بوریس جانسون):ببخشید من نمیدانستم ،«کریس پینچر» خلافکارومتجاوزاست.


آقای جانسون اعتراف کرد که در اوایل سال جاری در انتصاب آقای پینچر به سمت معاون رئیس جمهور مرتکب «اشتباه بد» شده است، علیرغم اینکه از اتهامات قبلی در مورد عملکرد این نماینده مطلع شده بود.

در مصاحبه ای با بی بی سی، آقای جانسون گفت: "در گذشته این کار اشتباهی بود. من از همه کسانی که به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفته اند عذرخواهی می کنم."

***

کابینه  بوریس جانسون(نخست وزیرانگلیس)

 از پایین سمت چپ: استر مک وی، جیمز کلورلی، آلون کرنز، گاوین ویلیامسون، لیز تراس، سر مارک سدویل، نخست وزیر بوریس جانسون، ساجد جاوید، امبر راد، رابرت جنریک، آلیستر جک، نیکی مورگان و ریشی سوناک، مارک اسپنسر، جیکوب ریس موگ، آلوک شارما، بارونس ایوانز، آندریا لیدسوم، استفن بارکلی، مایکل گوو، پنهان، پنهان، جولیان اسمیت، جفری کاکس و الیور داودن.

اولین جلسه کابینه  در خیابان داونینگ لندن برگزار شد.

۱-وزیر مسکن استر مک وی.

۲-براندون لوئیس وزیر امنیت.

۳-جیمز کلورلی، رئیس محافظه‌کاران.

۴-سایمون هارت، وزیر ولز.

۵-گاوین ویلیامسون، وزیر آموزش و پرورش.

۶-لیز تراس، وزیر تجارت.

۷-مت هنکاک، وزیر بهداشت.

۸-منشی کابینه سر مارک سدویل.

۹-نخست وزیر بوریس جانسون.

۱۰-صدراعظم ساجد جاوید.

۱۱-ترز کافی، وزیر محیط زیست.

۱۲-رابرت جنریک، وزیر مسکن؛

۱۳-وزیر حمل و نقل گرانت شاپس.

۱۴-آلیستر جک، وزیر اسکاتلند.

۱۵-بارونس مورگان، وزیر فرهنگ.

۱۶-«ریشی سوناک» وزیر خزانه داری انگلیس.

۱۷-رئیس شلاق مارک اسپنسر.

۱۸-رهبر عوام جیکوب ریس-موگ.

۱۹-الوک شارما، وزیر توسعه بین المللی.

۲۰-بارونس ایوانز رهبر لردها.

۲۱-آندریا لیدسوم، وزیر بازرگانی.

۲۲-استیو بارکلی، وزیر برگزیت.

۲۳-مایکل گوو وزیر برگزیت.

۲۴-دومینیک راب، وزیر امور خارجه.

۲۵-پریتی پاتل، وزیر کشور.

۲۶-بن والاس، وزیر دفاع.

۲۷-رابرت باکلند وزیر دادگستری.

۲۸-دادستان کل جفری کاکس.

۲۹-الیور داودن، وزیر دفتر کابینه.

۳۰-وزیر بازرگانی کواسی کوارتنگ.

۳۱-جیک بری وزیر نیروگاه شمالی.


توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:کابینه بوریس جانسون چندباردستخوش تغییرات شد،برای نمونه خانم«لیز تراس» وزیر تجارت  به وزارت خارجه  منتقل شد.

تعظیم نخست وزیرانگلیس درمقابل ملکه انگلیس(الیزابت دوم)زانوزده است!

بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس، روز چهارشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۰ در پی برکناری دومینیک راب از وزارت خارجه این کشور،خانم « لیز تراس» از اعضای حزب محافظه‌کار انگلیس را به عنوان وزیر خارجه جدید منصوب کرد.
«دومینیک راب» وزیر خارجه پیشین که در اوج بحران افغانستان و تصرف قدرت توسط طالبان برای گذراندن تعطیلات به یونان سفر کرده بود، اکنون به مقام وزیر دادگستری بریتانیا منصوب شده است.


« لیز تراس» سرپرستی وزارت زنان و برابری را که از سپتامبر ۲۰۱۹ به او محول شده است، همچنان بر عهده خواهد داشت.

پارلمان اروپا روز چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۸ توافق خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا(برگزیت) را تصویب کرد

تعطیلی پارلمان انگلیس غیرقانونی اعلام شد

برگزیت-پارلمان اروپا

«بوریس جانسون »نخست وزیر انگلیس شد(جایگزین خانم  ترزا می)

«بوریس جانسون» سرانجام درروز سه‌شنبه( ۱ مرداد ۱۳۹۸) با آرای اکثریت اعضای حزب محافظه‌کار انگلیس به عنوان نخست وزیر این کشور انتخاب شد.

در پی اعلام استعفای خانم«ترزا می» از سمت نخست وزیری بریتانیا که به دلیل ناکامی‌اش در اجرای بریگزیت و مدیریت آن رخ داد، حزب محافظه‌کار بریتانیا که پیروز انتخابات پیشین در پارلمان بود امروز از میان بوریس جانسون و جرمی هانت رای گیری کرد و در نتیجه جانسون همانطور که پیش‌بینی می‌شد به عنوان رهبر حزب و نخست وزیر انتخاب شد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این بوسه ومعاشقه نیست«نجوی»است ،التماس خانم می ازآقای یونکر(رئیس کمسیون اروپا) برای حل مشکل برگزیت.

پایان ماجرای برگزیت پرچم انگلیس از مقر اتحادیه اروپا برداشته شد

پرچم انگلیس از مقر اتحادیه اروپا برداشته شد

 پرچم انگلستان در آستانه خروج این کشور از اتحادیه اروپا از مقر اتحادیه و تعدادی دیگری از ساختمان‌های متعلق به این نهاد در بروکسل برداشته شد.۱۲ بهمن ۱۳۹۸

پمقام‌های اتحادیه اروپا پرچم این اتحادیه را جایگزین پرچم انگلیس کرده‌اند.

همزمان در انگلیس حامیان «برگزیت»(British Exit) در میدان مقابل پارلمان در مرکز لندن گردهم آمده تا لحظه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا را جشن بگیرند.

 انگلیس پس از ۴۷ سال به عضویت خود در اتحادیه اروپا پایان داد.

«بوریس جانسون» در پیام ویدیویی که قرار است یک ساعت قبل از خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپا منتشر شود به «طلوع دورانی تازه» خوش آمد خواهد گفت.

از فردا  دوره گذار شروع خواهد شد که طبق آن انگلیس بدون داشتن حق رای، از قوانین اتحادیه اروپا تبعیت خواهد کرد.

چگونگی انتخاب «بوریس جانسون »به نخست وزیری

در رای گیری از اعضای «حزب محافظه‌کار» ۹۲۱۵۳ عضو به جانسون و ۴۶۶۵۶ نفر هم به «جرمی هانت» رای دادند.

 «بوریس جانسون» و «جرمی هانت» ماه گذشته زمانشان را صرف کسب رای حدود ۱۶۰ هزار عضو حزب محافظه‌کار (توری) کردند که این رای‌گیری عصر دوشنبه به پایان رسید و نتایج امروز (۲۳ ژوئیه) اعلام شد. جانسون عصر چهارشنبه (۱۳ بهمن ۱۳۹۸) به عنوان نخست‌وزیر منصوب ‌شده و رسما جایگزین ترزا می می‌شود.

جانسون وارث بحران سیاسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا خواهد شد که باید تا ۳۱ اکتبر (نهم آبان ماه) اجرایی شود. جانسون باید اتحادیه اروپا را برای احیای مذاکرات درباره یک توافق خروج ترغیب کند؛ توافقی که این نهاد تاکید دارد قابلیت مذاکره دوباره ندارد. در غیر اینصورت بریتانیا وارد تبعات اقتصادی یک خروج بدون مدیریت می‌شود.

تنها توافق موجود، سه بار از سوی پارلمان بریتانیا رد شده است و بسیاری از قانونگذاران از جمله شورشی‌های حامی اروپا در حزب محافظه‌کار، متعهد شده‌اند تا جلوی تلاش جانسون برای خارج کردن بریتانیا از اتحادیه اروپا، آن هم بدون توافق، بایستند.

این شهردار سابق لندن گفته‌ است، تدارکات برای یک خروج بدون توافق را فراهم می‌کند تا مذاکره‌کنندگان اتحادیه اروپا مجبور شوند نظرشان را درباره توافق تغییر دهند. جانسون ماه گذشته به تاک‌ردیو گفت: قطعا طرح خودمان را به سوی اقدام عملی می‌کشانیم و آماده‌ایم که ۳۱ اکتبر خارج شویم، هر چه می‌خواهد بشود بشود... یا انجام بده یا بمیر، هر چه پیش‌ آید خوش آید.   

با انتخاب جانسون تعدادی از وزرای کابینه ترزا می اعلام کرده‌اند استعفا می‌کنند و انتظار می‌رود پیروزی جانسون با دودستگی عمیق در حزب محافظه‌کار همراه باشد.   

بوریس جانسون شهردارلندن

آلکساندر بوریس دو ففل جانسون ( Alexander Boris de Pfeffel Johnson) متولد ۱۹ ژوئن ۱۹۶۴ روزنامه‌نگار، سیاست‌مدار و تاریخ‌نگار بریتانیایی است. وی از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ به عنوان شهردار لندن فعالیت می‌کرد و از ۲۰۱۵ نمایندگی پارلمان بریتانیا از حوزه انتخابیه آکسبریج و رویسلیپ جنوبی را به عهده دارد. او در دوره دوم شهرداری خود بر برگزاری بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۱۲ لندن نظارت کرد. او پیشتر از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ نماینده پارلمان از حوزه انتخابیه هنلی بود. او که عضو حزب محافظه کار بریتانیا است به دلیل نزدیکی به سیاست‌های لیبرال اقتصادی و لیبرال اجتماعی «لیبرترین» خوانده شده‌ است.

بوریس جانسون ۲تابعیتی

بوریس جانسون از آن‌جایی که متولد نیویورک (آمریکا )بود، دارای شهروندی مضاعف ایالات متحده و بریتانیا بوداما در سال ۲۰۱۶ میلادی، رسماً از تابعیت آمریکایی خود صرف‌نظر کرد.

تصاویر : دیدنی‌های امروز پنج‌شنبه ۲ آبان‌ماه

جانسون در بیمارستانی در محله آپر ایست ساید شهر نیویورک در سال ۱۹۶۴ متولد شد. تولد او توسط مقامات آمریکا و نیز کنسولگری بریتانیا در این شهر ثبت شد و بدین ترتیب هر دو تابعیت بریتانیایی و آمریکایی به او داده شد. والدین او هر دو انگلیسی بودند. پدر او «استنلی جانسون» در دانشگاه آیووا آمریکا در رشته نگارش خلاقانه تحصیل می‌کرد؛ ولی بعداً برای تحصیل اقتصاد به دانشگاه کلمبیا منتقل شد. مادر او برخاسته از خانواده‌ای از روشن‌فکران لیبرال و دست چپی بود و در سال ۱۹۶۳ با استنلی جانسون محافظه کار  ازدواج کرد. نام ابتدایی پدر استنلی جانسون و پدربزرگ بوریس جانسون، عثمان کمال بود (بعداً نام خود را به جانی تغییر داد). عثمان در بورنموث از مادری نیم انگلیسی و نیم سوییسی (از خانواده «بیشوف» در شهر بازل سوئیس در سده شانزدهم میلادی) متولد شد. پدر عثمان کمال (پدر پدربزرگ بوریس جانسون)، علی کمال، آخرین وزیر داخله امپراتوری عثمانی بود که مصطفی کمال آتاترک را دستگیر کرد. او روزنامه‌نگاری با اصلیت چرکس - ترک بود که در جنگ استقلال ترکیه به خاطر تفکرات ضد ترکی خود در مقابل ارتش آتاترک سلاح به دست گرفت و در نهایت به دست مردم کشته شد. مادر عثمان نیز مدتی پس از تولد او درگذشت و عثمان به نزد مادربزرگ انگلیسی خود نقل مکان کرد و در آنجا نام خود را به ویلفرد «جانی» جانسون تغییر داد و میراث اسلامی خود را نفی کرد.

تحصیل درمدرسه نخبگان

جانسون با دریافت بورس کینگ وارد «کالج ایتن»،« مدرسه مستقل شبانه‌روزی نخبگان» در اتون، برکشر شد. جانسون تحصیل در این کالج را در پاییز ۱۹۷۷ آغاز کرد و تحصیلات دانشگاهی خود را با دریافت بورس تحصیلی در بیلیل کالج، آکسفورد در زمینه مطالعه متون کلاسیک پی گرفت. او بخشی از نسل دانشجویان لیسانس دانشگاه آکسفورد بود که بر سیاست و رسانه‌های قرن بیست و یکم بریتانیا سیطره یافتند. اعضای ارشد حزب محافظه کار بریتانیا چون ویلیام هیگ، مایکل گاو، جرمی هانت، و نیک بولز از جمله این افراد هستند.

شلخته ترین سیاستمدارجهان

جانسون کار حرفه‌ای خود را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و مدتی هم شهردار لندن بود. او یکی از افرادی بود که قبل از برگزاری همه‌پرسی بریگزیت در سال ۲۰۱۶، در کارزار حمایت از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا فعالیت می‌کرد.

جانسون پس از آنکه مردم بریتانیا به طرح بریگزیت رای مثبت دادند، به‌عنوان وزیر امور خارجه منصوب شد. اما در ماه ژوئیه سال ۲۰۱۸ در چارچوب استراتژی ترزا می برای مذاکرات بریگزیت، از وزارت امور خارجه کناره‌گیری کرد. او در حال حاضر یکی از نمایندگان به اصطلاح «نیمکت‌نشین» در مجلس بریتانیاست و سمت دولتی ندارد.

بوریس از کودکی همواره به سبب بی‌برنامگی و بی‌توجهی به درس در مدرسه سرزنش می‌شد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه آکسفورد به پایان برد و آنجا بود که با دیوید کامرون، که بعدها به مقام نخست‌وزیری رسید، دوست شد. هر دو عضو باشگاهی متشکل از فرزندان خانواده‌های اشرافی بودند.

گفته می‌شود که جانسون با آغاز کار حرفه‌ای خود به‌عنوان روزنامه‌نگار، توانست درک خود را از جامعه رای‌دهندگان در بریتانیا بالا ببرد. اما در نخستین شغل خود به‌عنوان روزنامه‌نگار، پس از آنکه نقل‌قولی ساختگی در روزنامه تایمز لندن منتشر کرد، از کار برکنار شد.

بوریس پس از آن به روزنامه دیلی‌تلگراف پیوست؛ روزنامه‌ای که مکس هیستینگز، سردبیرش، از دوستان جانسون بود و او هم پیش‌تر در دانشگاه آکسفورد تحصیل کرده بود. او پس از مدتی به‌عنوان خبرنگار این روزنامه در بروکسل، به آن شهر رفت و به نوشته روزنامه تایمز، با اخباری که از مقر اتحادیه اروپا مخابره می‌کرد موفق شد احساسات ضد این اتحادیه را در میان مردم بریتانیا تقویت کند.

بوریس جانسون از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ به عنوان شهردار لندن فعالیت می‌کرد و از ۲۰۱۵ نمایندگی پارلمان بریتانیا از حوزه انتخابیه آکسبریج و رویسلیپ جنوبی را به عهده دارد. او در دوره دوم شهرداری خود بر برگزاری بازی‌های المپیک تابستانی ۲۰۱۲ لندن نظارت کرد.

در سال ۲۰۰۱ بود که بوریس جانسون صاحب کرسی در مجلس این کشور شد و از آن پس به‌طور مداوم در یکی از برنامه‌های طنز BBC حضور می‌یافت.

پس از موافقت اکثریت مردم بریتانیا با طرح «بریگزیت»، جانسون به مقام وزارت خارجه بریتانیا رسید. انتصابش به‌عنوان وزیر امور خارجه غیرمنتظره بود. خانم «ترزا می» در سمت قبلی خود به‌عنوان وزیر کشور، اجازه نداد جانسون به‌عنوان شهردار لندن، توپ‌های آبپاشی که از آلمان خریداری کرده بود را در انگلستان استفاده کند و به‌نوعی او را تحقیر کرد.


خانم می‌ در سخنرانی آغاز رهبری‌اش در تاریخ ۳۰ ژوئن جانسون را مورد تمسخر و انتقاد قرارداد و تجربه خود در مذاکره با همتایان اروپایی را با تجربیات جانسون مقایسه کرد.
می‌ با تمسخر گفت: "آخرین باری که با آلمانی‌ها معامله کرد با سه توپ آب پاش دست‌دوم برگشت."

جانسون در زندگی شخصی‌اش نیز با مسائل زیادی مواجه بوده است. او که به روابط متعدد خارج از ازدواج متهم می‌شود، در ماه سپتامبر گذشته از همسر دومش جدا شد. دوست‌دختر جدیدش به نام کری سیمونز (Carrie Symonds) عضو حزب محافظه‌کار و ۲۳ سال از خودش کوچک‌تر است.

نخست وزیران سابق انگلیس درکنار ملکه انگلیس

نخست وزیر ان انگلیساز سمت راست :گوردون براون،تونی بلر ، ملکه انگلیس، جان میجر، دیوید کامرون.

نخست وزیر ان انگلیسبترتیب از سمت چپ:تونی بلر، مارگارت تاچر، ادوارد هیث، ملکه انگلیس، جیمز کالاگان و جان میجر.

تفاوت «بریتانیا» با «انگلیس»چیست؟

نام اصلی بریتانیا :United Kingdom (پادشاهی متحده بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی) است که علامت اختصاری آن«UK» است وشامل چهار کشور با نام های :«انگلیس(England)، اسکاتلند(Scotland)، ایرلند شمالی(Northern Ireland)» و ولز(Wales)،  است.

البته وقتی «انگلستان»گفته می شود،منظورهمان بریتانیااست.

انگلیس : مساحت ۱۳۰٬۳۹۵+جمعیت ۵۳ میلیون نفر

اسکاتلند: ۵میلیون وپانصدهرارجمعیت و ۷۸٬۳۸۷کیلومتر مربع مساحتش هست و دارای ۷۹۰ جزیره است که حدود ۹۰جزیره مسکونی است(۲٪جمعیت اسکاتلندراتشکیل می دهند).

ایرلندشمالی :مساحت ۷۰،۲۸۰ کیلومتر مربع وحدود۳میلیون نفرجمعیت دارد وپایتختش «دوبلین/بلفاست»می باشد.

کشورولز :با ۲۱ هزار کیلومتر مربع مساحت  دارای سه میلیون نفر جمعیت است پایتخت ولز« کاردیف» است

پایتخت اسکاتلند شهر تاریخی ادینبرو (ادینبورگ) است.اسکاتلند و انگلستان تا سال ۱۷۰۷ کشورهایی با پادشاهی مستقل بودند واما ازاین تاریخ  با هم متحد شده، کشور «پادشاهی متحد بریتانیای کبیر» را به وجود آوردند.

که گاهی به آن «پادشاهی متحده» نیرمی گویند.

جزایر بریتانیا (British Isles)یعنی  محدوده ی بریتانیا و ایرلند

تفاوت «ایرلند شمالی»  با «جمهوری ایرلند»  چیست؟

جمعیت بریتانیا(انگلستان)در حدود ۶۵ میلیون نفر برآورد می شود ( انگلیس ۵۳ میلیون، اسکاتلند ۶ میلیون، ایرلند شمالی ۳ میلیون نفر و ولز ۳ میلیون).

مساحت بریتانیا(انگلستان) حدود ۲۴۵۰۰۰ کیلومتر مربع می باشد که دارای ۸۰۰۰ کیلومتر خط ساحلی می باشد.