پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

زندگینامه"نرجس خاتون"مادرامام زمان/مختصر ومفید

نرجس خاتون کیست -داستان ازدواج امام حسن عسکری

خلاصه زندگی «ملیکا»

درپایان درمورداینکه امام عسکری علیه السلام، همسری بغیراز نرجس خاتون داشته راخواهیدخواند

تاریخ تولد:                       ۲۴۰هجری قمری(ازدواج در۱۵سالگی)

سال ورودبه سامرا:          ۲۵۳

سال ازدواج:                    ۲۵۴ تولدحضرت مهدی-۲۵۳

وفات :                             ۲۶۱(درتاریخ آمده که نرجس خاتون هنگام وفات شوهردرقیدحیات بوده است)

مدت عمر                         ۲۱سال

والدینازپدرومادرش اطلاع درستی دربین نیست وامااجدادش:

ملیکا-نوه قیصرروم"یشوعا"بودپدر حضرت نرجس و پسر قیصر روم آمده است.

 نرجس نوه یشوعا بن قیصر روم می باشد که از نسل شمعون وصی حضرت عیسی(ع است

جدّ مادری نرجس، شمعون است که صفات حق‏ جویانه ی  وبزرگمنشی نرجس راازایشان دانسته اند 

نرجسن درسال٢۵٣ به اسارت درآمد
درکتاب"الکامل‌ فی‌ التاریخ‌"ابن‌اثیر آمده‌: در جریان‌ جنگی‌ بسیار سخت که‌ در سال‌ ٢۵٣ بین سلیمان بن عمران الاذی و عنتره درگرفت و افراد زیادی کشته و اسیر شدند. در این جنگ، پیروزی با سلیمان بود و از بزرگان هم بیش از ۱۰۰ نفر اسیر شدند. و برخی‌ از شاهزادگان‌ و بزرگان‌ در آن‌ به‌ اسارت‌ مسلمانان‌ در آمدند; نـرجس‌ به‌ جمع‌ اسیـران‌ پیوسته‌ و به‌عنوان‌ کنیز در معرض‌ فروش‌ قرار می‌گیرد.
اسارت نرجس خاتون درچه سالی بوده؟
حضور نرجس در خانة اهل بیت حداقل از سال ٢۵۳ق. اثبات شده است، تولد امام زمان(ع) در سال ٢۵۵ق  بوده است ، با تطبیق حوادث و رخدادهای دهة پنجاه و جنگ اعراب و روم، اسارت او به دست مسلمانان در همین سال‌ها بود.
در زمان حیات امام هادی وامام حسن عسکری (ع) جنگهای‌ بین‌ مسلمانان‌ و رومیها در کتب‌ تاریخی‌ اسلام‌ و غرب‌ ذکر شده‌ است‌ که‌ با توجه‌ به‌ آنها می‌توان‌ به‌ صحت‌ خـروج‌ بانو نـرجس‌ از روم‌ به‌ سوی‌ سامـرا پی‌ بـرد.از طرفی برای اثبات وجود جنگ میان رومیان ومسلمانان به راحتی میتوان از روی وقایعی که رخ میداده این ادعا را ثابت کرد
قلمرو بیزانس در زمان میخائیل سوم شبه جزیره بالکان ، ایتالیا، آسیاى صغیر و قسمتهائى از سوریه و مصر و لیبى بود.
بعد که با عربها درگیر شدند سوریه و مصر و لیبى را از آنها پس گرفتند، آسیاى صغیر و شبه جزیره بالکان براى آنها باقى ماند

احضار"امام هادی" ازمدینه به سامرادر سال ٢۳۵

ولادت  امام حسن عسکری(ع) در سال 232 قمری در مدینه  بود-یعنی امام عسکری3ساله بودکه به سامرا(همراه پدر)آمدند

«ملیکا نوه ی امپراتور روم»

 در کتب تاریخی معتبر،جنگ های گوناگون بین ایران و روم بیان شده است و از آن میان، می توان به حنگهایی اشاره کرد که امکان اسارت ملیکا نوه ی امپراتور روم در آن ها قابل پذیرش است. مسعودی درکتاب معتبر خود مروج الذهب می نویسد: امام هادی(ع)  در سال ۲۳۵ قمری از سوی متوکل عباسی از مدینه به سامرا احضار گردید و بناچار درآن مکان درآن اقامت گزدید.

« نرجس نوه یشوعا بن قیصر روم» می باشد که از نسل شمعون وصی حضرت عیسی(ع است.نرجس به صورت ناشناس با لشکریان پدرش، برای مداوای مجروحین جنگ، همراه شد و این جنگ در جنوب شرقی اروپا با مسلمین اتفاق افتاد. شاهزاده به اسارت گرفته شد ولی احدی مطّلع نشد که او دختر قیصر روم است

شیخ صدوق می ‏نویسد: «نرجس در قصر قیصر روم شرقی، جد پدری خود، پرورش یافته بود».

جدّ مادری نرجس، شمعون است که برخی از صفات معنوی و روحانی و حق‏ جویانه ی نرجس، ارمغان این بزرگ‏مرد مسیحیت است. حضرت ولی عصر علیه السلام پس از ظهور سخنی دارد به بلندای آفتاب و زیبایی مهتاب؛ می ‏فرماید:
«یا معشر الخلائق! … اَلا و من اراد ان ینظر الی عیسی و شمعون فها انَا ذا عیسی و شمعون»
ای مردم بدانید اگر کسی بخواهد عیسی و شمعون را بنگرد همانا من عیسی و شمعون هستم.
حضرت با این جمله جدّ مادری خویش را که ریشه دوم اوست، معرفی نموده و با این سخن نقش عظیم مادر را بیان می‏ فرماید.


 توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:در بخشی از روایت طولانی ای که از حضرت صادق علیه السلام توسط مفضل بن عمر نقل شده است: «وَ سَیِّدُنَا الْقائِمُ علیه السلام مُسْنِدٌ ظَهْرَهُ اِلَی الْکَعْبَةِ وَ یَقُولُ: یَا مَعْشَرَ الْخَلائِقِ اَلا وَ مَنْ اَرادَ اَنْ یَنْظُرَ اِلی آدَمَ وَ شَیْثَ، فَها اَنَا ذا آدَمُ وَ شَیْثُ، اَلا وَ مَنْ اَرادَ اَنْ یَنْظُرَ اِلی نُوحٍ وَ وَلَدِهِ سامْ فَها اَنَا ذا نُوحٌ وَ سامُ، اَلا وَ مَنْ اَرادَ اَنْ یَنْظُرَ اِلَی اِبْراهیمَ وَ اِسْماعیلَ فَها اَنَا ذا اِبْراهیمُ وَ اِسْماعیلُ اَلا وَ مَنْ اَرادَ اَنْ یَنْظُرَ اِلی مُوسی وَ یُوشَعَ فَها اَنَا ذا مُوسی وَ یُوشَعُ اَلا وَ مَنْ اَرادَ اَنْ یَنْظُرَ اِلی عیسی وَ شَمعونَ فَها اَنَا ذا عیسی وَ شَمعونُ. اَلا وَ مَن اَرادَ اَن یَنْظُرَ اِلی مُحَمَّدٍ وَ اَمیرِ الْمُؤمِنین صَلَواتُ الله عَلَیهما فَها اَنَا ذا مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله وَ اَمیر الْمُؤمِنین علیه السلام اَلا وَ مَن اَرادَ اَن یَنْظُرَ اِلی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن علیهماالسلام فَها اَنَا ذَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ اَلا وَ مَن اَرادَ اَن یَنْظُرَ اِلی الائمةِ مِنْ وُلْدِ الحُسَینِ علیه السلام فَها اَنا ذاالاَئِمَّةُ علیهم السلام ؛آقای ما قائم علیه السلام پشت خود را به کعبه تکیه زده می فرماید: ای گروه مردم! بیدار باشید! هر کس می خواهد آدم و شیث را ببیند، اینک منم آدم و شیث، بیدار باشید! هر کس می خواهد نوح و فرزندش سام را به تماشا نشیند، اینک منم نوح و سام، آگاه باشید! هر کس می خواهد ابراهیم و اسماعیل را ببیند، اینک منم ابراهیم و اسماعیل، بیدار باشید! کسی که می خواهد موسی و یوشع را بنگرد، اینک منم موسی و یوشع، آگاه باشید! هر کس می خواهد عیسی و شمعون را بنگرد، این منم عیسی و شمعون، بیدار باشید! هر کس می خواهد محمد و امیر مؤمنان را بنگرد، اینک منم محمد و علی، بیدار باشید! و هر کس می خواهد حسن و حسین را بنگرد، اینک منم حسن و حسین، بیدار باشید! هر کس می خواهد امامان از فرزندان حسین را تماشا کند، اینک من همان -عصاره- ائمه از فرزندان حسینم.»

شمعون صفا، فرزند حمون، جد مادری بانو نرجس است. او پس از عروج مسیح علیه السلام با یک انتصاب الهی، جانشین عیسی شد و به عنوان وصیّ حضرت مسیح در تاریخ شناخته شد. احادیث بسیاری وجود دارد که شباهت منصب ولایی حضرت علی علیه السلام و شمعون صفا را نمایانگر است و که به علت اختصار از ذکر آنها معذوریم.

در باره عظمت «شمعون» کتب تاریخی غرب مُهر سکوت را شکسته و می‏ نویسند:
«در عید نزول الواح موسی علیه السلام، پنجاه روز پس از احیای مسیح، شمعون الصّفا در بین جماعت مردم وعظ و خطابه کرد.»
در کتاب “اعمال رسولان” که لوقا آن را در احوال حواریون نگاشته است، آمده است: «در آن روز شمار پیروان مسیح به قریب ۳۰۰۰ نفر افزایش یافتند»
این سخن میزان تأثیر کلام شمعون را می ‏رساند و نشان از بزرگی او دارد.
پیامبر گرامی اسلام در باره شمعون می‏ فرماید:
« آن هنگام که اراده خدا بر غیبت عیسی قرار گرفت، بر او وحی شد که نور و حکمت الهی و دانش کتابش را به شمعون بن‏ حمون صفا به ودیعه گذارد و او را جانشین خود بر مؤمنین قرار دهد. عیسی نیز چنین کرد »

 شمعون وصی حضرت عیسی است و یحیی وصی شمعون است و فرزندان شمعون قبل از شهادت یحیی توسط خودِ وی به وصایت منصوب شدند و در طول تاریخ درخشش فراوانی داشتند.
شمعون صفا، به تصریح قرآن در سوره (یس) آیه ۱۴ سومین سفیر حضرت عیسى (علیه السلام) به انطاکیه است.

در روم شرقی به امپراطور قیصر گفته نمی شده، بلکه در امپراطوری بیزانس، لقب قیصر را به ولیعهد پادشاهان اختصاص می دادند.  لقب قیصر را به پسر بعدی خود یا یکی از نزدیکان موثر خود اختصاص می دادند. حتّی گاهی لقب قیصر به پدر پادشاه نیز اطلاق شده است.

بشر بن‌سلیمان‌ است‌ که‌ می‌گوید: وقتی‌ نرجس‌ را نزد مولایم‌ امام‌ علی‌ النقی‌ آوردم‌، ایشان‌ خادم‌ خود را به‌ نزد حکیمه‌ فرستاد و چون‌ حکیمه‌ وارد شد حضرت‌ به‌ او فرمود:
  ای‌ دختر رسول‌ خدا او را به‌ خانه‌ خود ببر و واجبات‌ و سنتها را به‌ وی‌ بیاموز که‌ او همسر ابومحمد و مادر قائم‌(ع‌) است‌.(1) 
 حضرت‌ زهرا(س‌). هم به خواب نرجس‌ واورا به ازدواج به دریه اش ترغیب می کند 
شباهت حاملگی مادرحضرت مهدی با ۳مادردیگر
 بارداری  (نرجس‌) مثل‌ مادر موسی‌ است‌ که‌ تا هنگام‌ ولادت‌ اثری‌ از بارداری‌ او ظاهر نشده‌ و کسی از حال‌ او آگاه‌ نگردید.(2) 
زنانی که حاملگیشان ازدیگران مخفی بوده

مادر حضرت‌ ابراهیم‌(ع‌) و حضـرت‌ موسی‌(ع‌) و نجمه‌، مادر امام‌ رضا(ع‌)

نرجس خاتون از بارداری‌ خود اطلاع‌ داشتند ولی این رازرا ازدیگران مخفی نگه می داشت و بخاطراهمین است که  در زیارتنامه‌ خانم نرجس‌،صفت‌ "حافظ سر الله"آمده است . در زیارتنامه‌ می‌خوانیم‌: اشهد انک‌ ... و حفظت‌ سر الله و حملت‌ ولی‌ الله و بالغت‌ فی‌ حفظ حج الله; شهادت‌ می‌دهم‌ که‌ تو ... و نگاه‌ داشتی‌ راز خدا را و ولی‌ خدا را حمل‌ کردی‌ و در نگهداری‌ حجت‌ خدا تلاش‌ کردی‌.
اشهد انک‌ احسنت‌ الکفال و ادیت‌ الامان و ...; شهادت‌ می‌دهم‌ که‌ به‌ راستی‌ تو نیکو پرستاری‌ کردی‌ [از امام‌ زمان‌(ع‌)] و ادا کردی‌ امانت‌ را و ...
پس‌ از تولد امام‌ زمان‌(ع‌) مدت‌ زیادی‌، امام‌ حسن‌ عسکـری‌(ع‌) در زندان‌ بودند و در نتیجه‌ تـربیت‌ و حفظ و سرپـرستی‌ فـرزند بـزرگوار ایشان‌ به‌ نــرجس‌، بعنوان مادربوده است..

«یشوعا»

نرجس خاتون ، دختر یشوعا (پسر امپراتور روم) است.

ازامام حسن عسکری(ع) پرسیدند،امام بعدازشما کیست؟

امام پاسخ دادندهنوزمتولدنشده است! 

-مادرش چه کسی است؟

امام عسکری:«از دختر پسر قیصر، نوة امپراتور روم، آگاه باش که او در آینده ای نزدیک متولّد می شود، مدتی بس طولانی در پشت پردة غیبت از مردم عزلت می گزیند، سپس ظاهر می شود.

حجت الاسلام «محمد ملامحمدی» مشهور به محمد محمدی اشتهاردی (متوفی ۲۸ آذر ۱۳۸۵-سن۶۲سالگی)می نویسد:

روزی امام هادی(ع) پدر بزرگوار امام حسن عسکری(ع) یکی از یارانش به نام «بشر بن سلیمان» را که در خرید و فروش برده نیز سابقه داشت در شهر سامرا دید و نامه‌ای که به زبان رومی نوشته بود و زیر آن را امضا کرده بود به او داد و همیانی پول نیز جداگانه به او داد و فرمود: «می‌خواهم بروی بغداد و با این همیانِ پول، کنیزی را خریداری کنی و به اینجا بیاوری».

حال بشنو تا توضیح دهم که چگونه کنیزی را خریداری می‌کنی؟ فلان روز از اینجا به طرف بغداد حرکت می‌کنی، سعی کن اوّل صبح فلان روز در کنار پل رودخانة معروف بغداد باشی، وقتی به آنجا رسیدی می‌بینی چند کشتی کنار آب می‌آیند تا بار خود را خالی کنند، در این میان می‌بینی زنانی را که اسیر کرده‌اند، از کشتیها پیاده می‌کنند و به عنوان کنیز در معرض فروش قرار می‌دهند.

مشتریها می‌آیند و کنیزها را می‌خرند و با خود می‌برند، همچنان نگاه کن یک وقت می‌بینی در یکی از این کشتیها «عمرو بن یزید» دختری را در معرض فروش قرار می‌دهد، با اینکه پرده‌داران می‌خواهند کنیزان را به خریداران نشان دهند، آن دختر، خود را نشان نمی‌دهد، حجاب و عفّت خود را حفظ می‌کند، ‌او دو لباس حریر پوشیده و یک لباس پوستی گرانبها بر دوش دارد.

خریداران متوجّه او می‌شوند، و اصرار می‌کنند که او را خریداری کنند، او ناراحت می شود و به زبان رومی‌ می‌گوید :‌«وای حجابم!» یکی از خریداران می‌گوید: من این کنیز را به سیصد دینار خریدارم.

آن دختر به او می‌گوید: «اگر به اندازة ملک سلیمان دارایی داشته باشی، حاضر نیستم کنیز تو شوم

عمرو بن یزید به آن دختر می‌گوید: چاره‌ای نیست، باید تو را فروخت.

او می‌گوید: شتاب نکن، آن خریداری که من می‌خواهم پیدا می‌شود، مگر نه این است که معامله باید از روی رضایت باشد.

در این موقع نزد «عمر بن یزید» برو؛ بگو نامه‌ای برای این بانو دارم که به زبان رومی نوشته شده است، این نامه را به آن بانو بده بخواند اگر راضی شد، او را برای صاحب نامه که اوصاف و نشانه‌های صاحب نامه در آن نوشته شده، خریداری می‌کنم، وقتی که نامه را به او دادی او راضی می‌شود آنگاه او را خریداری کن و به اینجا بیاور.

«ملیکه» وقتی که همراه عدّه‌ای از بانوان اسیر شد، برای اینکه کسی او را نشناسد، خود را نرگس (نرجس(نامیده است.

بشر بن سلیمان طبق پیشنهاد امام هادی«علیه‌السلام» همان روز معین به بغداد آمد، صبح زود کنار پل بغداد رفت، دید کشتیها رسیدند، و کنیزها را در معرض فروش قرار دادند، در این هنگام کنیزی را دید که دارای آن اوصافی است که امام هادی«علیه‌السلام» فرموده بود، خریداران اصرار دارند که او را بخرند، ولی او مایل نیست کنیز آنها شود.

بُشر جلو آمد و با اجازة فروشنده، نامة امام هادی«علیه‌السلام» را به «نرجس» داد، نرجس تا آن را گشود و خواند، بی‌اختیار منقلب شد و اشک در چشمانش حلقه زد، در حالی که گریة شوق گلویش را گرفته بود به صاحبش عمرو بن یزید گفت: مرا به صاحب این نامه بفروش، و اصرار و تأکید کرد که مرا حتماً به صاحب این نامه بفروش.

عمرو بن یزید، گفت: ‌بسیار خوب، مانعی ندارد، آنگاه در مورد قیمت او با بُشر بن سلیمان صبحت کرد، او به همان مقدار پولی که در همیان بود و امام هادی«علیه‌السلام» فرستاده بود، راضی شد.

بُشر می‌گوید: همیان را دادم و کنیز را خریدم و با او از آنجا حرکت کردیم. او همواره نامه را بیرون می‌آورد و می‌بوسید و به چشم می‌کشید، من از روی تعجب گفتم تو که هنوز صاحب نامه را نمی‌شناسی چرا این قدر نامه را می‌بوسی؟

کنیز داستان خود را از اوّل تا آخر برای من بیان کرد، من به پاکی و شخصیت معنوی و فکر بلند و عالی حضرت« نرجس» پی بردم، و از آن پس بیشتر احترامش کردم تا رسیدیم، به سامّرا، و او را به حضور امام هادی علیه‌السلام بردم.

امام  به او خوش آمد گفت، و احوالپرسی کرد، و سپس خواهر حکیمه خاتون را خبر کرد،وگفت، این است آن بانوی محترمه‌ای که در انتظار او بودی، حکیمه او را در آغوش گرفت، و خوش آمد.

 نرجس خاتون هنگامی که مسیحی بوده است و چون اسلام بر او عرضه شد با جان دل پذیرفت و مسلمان خالص شد.

مقام شفاعت نرجس خاتون 
از آیت‌الله حاج‌ شیخ‌ عبدالکریم‌ حائری‌ یزدی‌ نقل است:آنگاه‌ که‌ در سامرا بودیم‌، بیماری‌ وبا و طاعون‌ شیوع‌ پیدا کرده‌ و هر روز عده‌ای‌ مبتلا شده‌ و می‌مردند. روزی‌ گروهی‌ از اهل‌ علم‌ در منـزل‌ مـرحوم‌ سید محمد فشارکی‌ بودند که‌ میـرزا محمد تقی‌ شیـرازی‌** به‌ مجلس‌ آنها وارد شدند. ایشان‌ در مقام‌ علمی‌، هم‌سطح‌ با مـرحوم‌ فشارکی‌ بودند. در آنجا صحبت‌ از وبا و طاعون‌ و خطرات‌ آنها شد میــرزای‌ شیــرازی‌ فــرمود: اگــر من‌ حکمی‌ کنم‌ آیا انجام‌ می‌شود؟ همه‌ گفتند: بلی‌.
فـرمود: من‌ حکم‌ می‌کنم‌ که‌ شیعیان‌ سامــرا از امــروز به‌ مدت‌ ١٠ روز زیارت‌ عاشورا بخوانند و ثواب‌ آن‌ را هدیه‌ به‌ روح‌ شریف‌ نــرجس‌خاتون‌، والده‌ ماجده‌ حضــرت‌ حج(ع‌)، نمایند و ایشان‌ را نــزد فــرزندش‌ شفیع‌ نمایند که‌ ایشان‌ شفاعت‌ امتش‌ را نزد خدا بکند، من‌ ضامن‌ می‌شوم‌ که‌ هر کس‌ چنین‌ کند مبتلا به‌ وبا و طاعون‌ نشود.
آیت‌الله حائری‌ یزدی‌ فرمود: شیعیان‌ مقیم‌ سامرا اطاعت‌ کرده‌ و زیارت‌ عاشورا را خوانده‌ و هدیه‌ به‌ نرجس‌خاتون‌ کردند. پس‌ از آن‌ تلف‌ شدن‌ شیعیان‌ متوقف‌ شد و همه‌ روزه‌ عده‌ای‌ از عامه‌ می‌مردند واین‌ مطلب‌ به‌ قدری‌ واضح‌ بود که‌ آنان‌ از خجالت‌، مردگان‌ خود را شبها دفن‌ می‌کردند.(3) 
با توجه‌ به‌ این‌ جریان‌ که‌ پسر بزرگوار آیت‌الله حائری‌ یزدی‌، موسس‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌، از پدر خویش‌ نقل‌ می‌کند، مقام‌ و عظمت‌ بانو نرجس‌ به‌ حدی‌ است‌ که‌ برای‌ توسل‌ به‌ امام‌ زمان‌(ع‌) از ناحیه‌ ایشان‌ بهتر می‌توان‌ وارد شده‌ و حاجتهای‌ دنیوی‌ و اخروی‌ را درخواست‌ کرد.

 اسارت نرجس خاتون :
عده ای به جریان اسارت نرجس خاتون به دیده تردید نگریسته 
مرجع فقید شیعه، مرحوم آیت‌الله میلانی پس از نقل گزارش نرجس‌خاتون به نکات ارزشمندی از متن گزارش اشاره نموده، می‌فرماید: 
برخی از دشمنان اهل بیت در این مسائل ابراز تردید می‌کنند و می‌گویند: در ایام ولادت حضرت بقیةالله(ع) در میان مسلمانان و مشرکان جنگی روی نداده است.سپس سبب تشکیک و تردید آنان را دو چیز بیان می‌فرماید:
1. بی‌خبری آنان از تاریخ؛
2. دشمنی آنان با حق و حقیقت. (4)
لازم به ذکر است که پس از تثبیت حکومت اسلامی و گسترش نفوذ فرهنگ اسلامی در کشورهای همسایه، جنگ و گریزهای بسیاری بین روم شرقی و مسلمانان صورت گرفت که مورخان عرب و روم زوایای گوناگون آنها را ترسیم نموده‌اند. مسلمانان چند بار تا دروازه‌های قسطنطنیه پیش رفتند از طرف دیگر، روم نیز آرام نبود و دست به تجاوزات محدود و گاهی گسترده‌ای علیه مسلمانان می‌زد(5)
 محل تلاقی و تجمع اعراب و رومیان، منطقی سرسبز «بدرولیه» بود که رودخانة زلالی در آن جریان داشت(6)
جنگ‌های متعدد و گاه خونینی در سال‌های 239 ـ 253هـ.ق بین سپاه روم و اسلام گزارش شده است که همراه با اسیران و کشته‌های فراوانی بودده است. این جنگ‌ها در دوران حکمرانی متوکل (232 ـ 248هـ.ق)، منتصر (6 ماه)، مستعین (248 ـ 252هـ.ق) و معتز (252 ـ 255هـ.ق) به صورت پراکنده ادامه داشت.(7) در این دوره «میخائیل سوم» امپراطور روم شرقی بود(8)



اسارت نرجس خاتون درچه سالی بوده
حضور نرجس در خانة اهل بیت حداقل از سال 253ق. اثبات شده است، تولد امام زمان(ع) در سال 255ق  بوده است ، با تطبیق حوادث و رخدادهای دهة پنجاه و جنگ اعراب و روم، اسارت او به دست مسلمانان در همین سال‌ها بود.
در زمان حیات امام هادی وامام حسن عسکری (ع) جنگهای‌ بین‌ مسلمانان‌ و رومیها در کتب‌ تاریخی‌ اسلام‌ و غرب‌ ذکر شده‌ است‌ که‌ با توجه‌ به‌ آنها می‌توان‌ به‌ صحت‌ خـروج‌ بانو نـرجس‌ از روم‌ به‌ سوی‌ سامـرا پی‌ بـرد.از طرفی برای اثبات وجود جنگ میان رومیان ومسلمانان به راحتی میتوان از روی وقایعی که رخ میداده این ادعا را ثابت کرد


«قلمرو بیزانس» در زمان میخائیل سوم «شبه جزیره بالکان» ، ایتالیا، آسیاى صغیر و قسمتهائى از سوریه و مصر و لیبى بود.

بعد که با عربها درگیر شدند سوریه و مصر و لیبى را از آنها پس گرفتند، «آسیاى صغیر» و «شبه جزیره بالکان» براى آنها باقى ماند(۹)


1- در نتیجه‌ جنگهای‌ اعـراب‌ و روم‌ جـزیـره‌ کـرت که‌ از جـزایـر مدیتـرانه‌ است‌ و در جنوب‌ یونان‌ واقع‌ شده‌ و متعلق‌ به‌ آن‌ کشور است‌ به‌ تصـرف‌ مسلمانان‌ در آمد. در اواخـر سال‌ ٢١٢ هجـری‌ سپاه‌ اسلام‌ با ده‌ هـزار نیـروی‌ سپاهی‌ وارد این‌ جـزیـره‌ شده‌ و آن‌ را به صورت‌ پایگاهی‌ برای‌ حملات‌ خود به‌ جـزایـر دیگـر در آوردند و سپس‌ بـر جـزیـره‌ سیسیل‌ تسلط یافتند و در سال‌ ٨٢٩ مسلمانان‌ موفق‌ به‌ تسخیـر شهـر"آموریوم‌"که‌ مهد خاندان‌ سلطنتی‌ بود شدند. در -تاریخ‌ تمدن‌-ذکر شده‌ است‌ که‌ در سال‌ ٧١٨م‌ نیروی‌ دریایی‌ بیزانس‌، عربها را از قسطنطنیه‌ پس‌ راند و در سال‌ ٩۶١م‌ جزیره‌ کرت‌ را که‌ به‌ دست‌ عربها افتاده‌ بود تصرف‌ کرد.(10) 

2- از مجموع گزارشات تاریخی چنین به دست می‌آید که در سال 241هـ.ق رومی‌ها به عین‌زربه حمله و ساکنان آن جا را اسیر کردند. در همین سال، اسیران دو طرف مبادله شدند. در سال 241 الی 242 هـ.ق رومی‌ها به سرزمین‌های شمالی عراق حمله کردند و در «شمشاط»، «آمد» و «تفریق» 10 هزار تن از مسلمانان را اسیر کردند و بعد به سرزمین‌های روم بازگشتند. مسلمانان به تعقیب آنان پرداختند. امپراتور میخائیل سوم با دشواری فراوان خود را نجات داد. این حملة شدید، آغاز دوره‌ای از درگیری‌های طولانی میان دو طرف به حساب می‌آید. امیر عمر بن عبیدالله و امیر طرطوس در پاسخ به حملة رومی‌ها به شمال عراق، به سرزمین‌های روم حمله کردند. متوکل، خلیفة عباسی در سال 244 هـ.ق سپاهی را به سوی روم اعزام کرد. این سپاه دژهایی را که مهم‌ترین آنها دژ سمالو بود را فتح کرد.
اوضاع در مرزها همچنان ناآرام بود و طرفین به حملاتی علیه یکدیگر دست می‌زدند؛ تا این که مسلمانان به فرماندهی عمر بن عبدالله اقطع در سال 247 هـ.ق شکستی سهمگین بر امپراتور روم وارد کردند و در پی آن به داخل سرزمین‌های روم راه یافتند و ثغرا ارمیناک را خراب و سامسون را فتح کردند. ورود نیروهای اسلام به این بنادر، تهدید جدی بر ضد امپراتوری روم به حساب می‌آمد. امپراتور روم به این تجاوز واکنش نشان داد و سپاهی عظیم بالغ بر 50000 نفر جنگجو به فرماندهی بتروناس برای جنگ با مسلمانان ارسال کرد. دو سپاه در محلی به نام بوزون، بین دریاچه تاتا و رودخانة هالیس، با هم نبرد کردند. در این جنگ، عمر بن عبیدالله کشته شد. علی بن یحیی ارمنی در سال بعد در جنگی که برای انتقام گرفتن از قتل عمر رخ داده بود، کشته شد. کشته شدن این دو فرمانده، تأثیر بسیاری بر بیداری روحیة جهاد در مسلمانان داشت؛ به طوری که مردم بغداد و سامرا در مساجد و گذرگاه‌ها فریاد‌های جهاد و آماده‌باش سر دادند. 
پس از پیروزی رومی‌ها، مناطق مرزی دستخوش تغییرات بسیاری شد و مسلمانان توانستند دژهای دیگری را تصرف نمای د و به داخل کبادوکیا در شرق رودخانه هالیس نفوذ کنند. این درگیری‌ها به صورت متناوب در سال‌های بعدی هم ادامه داشت.

3- در سال 248هـ.ق جنگ سختی بین مسلمانان و رومیان به وقوع پیوست. ابن اثیر دربارة حوادث این سال 
در این سال، «المنتصر» خلیفة عباسی لشکر عظیمی را که اکثر آنان از ترکان بودند، به سوی بلاد روم اعزام کرد. این جنگ برای خارج کردن قوای روم از سرزمین‌های اسلامی که در سال223هـ.ق در جنگ عموریه به دست آورده‌ بودند، صورت گرفت.(11)
فازیلیف، مورخ مشهور روسی، می‌نویسد: در سال 248هـ.ق سردار مسلمانان با رومیان پیکار کرد. بسیاری از اشراف و بزرگان روم را اسیر کرد.(12)

4- فازیلف روسی در کتاب تاریخ العرب و الروم (13) در طی حوادث سال 241 هجری میان مسلمانان به سرکردگی عمر بن عبدالله قطع و جعفر بن علی سائقه با قوای روم جنگی روی داد که شخص قیصر نیز در آن جنگ شرکت داشت. و از هر طرف جمع کثیری به قتل رسانیدند و بعد از آن به سوی ثغور جوریه حمله کردند و اموال و ناموس مردم را به غارت بردند. (14) وی همچنین مینویسد
: در سال 247 الی 248 بلکا جور سردار مسلمین با رومیان جنگید و طی آن بسیاری از اشراف روم اسیر شدند.(15) در این سال، در جنگی دیگر، علی بن امِنی، یکی دیگر از فرمانده‌هان مسلمانان، به قتل رسید.

5- تاریخ‌نگارانی‌ مثل‌ ابن‌اثیر و طبری‌ از جنگهای‌ پراکنده‌ای‌ بین‌ اسلام‌ و روم‌ از سال‌ ٢۴٠ تا ٢۵٣ ه.ق‌ خبر می‌دهند که‌ در خلال‌ این‌ جنگها از هر دو طرف‌ عده‌ای‌ اسیر شده‌اند.(16)

نرجسن درسال٢۵٣ به اسارت درآمد

درکتاب"الکامل‌ فی‌ التاریخ‌"ابن‌اثیر آمده‌: در جریان‌ جنگی‌ بسیار سخت که‌ در سال‌ ٢۵٣ بین سلیمان بن عمران الاذی و عنتره درگرفت و افراد زیادی کشته و اسیر شدند. در این جنگ، پیروزی با سلیمان بود و از بزرگان هم بیش از 100 نفر اسیر شدند. و برخی‌ از شاهزادگان‌ و بزرگان‌ در آن‌ به‌ اسارت‌ مسلمانان‌ در آمدند; نـرجس‌ به‌ جمع‌ اسیـران‌ پیوسته‌ و به‌عنوان‌ کنیز در معرض‌ فروش‌ قرار می‌گیرد.(17) 


6- طبری دربارة حوادث سال 241هـ.ق می‌نویسد:
در این سال، رومی‌ها به «عین زربه» حمله کرده، همه ساکنانش را اسیر کردند و اموالشان را به غارت بردند
وی دربارة حوادث سال 242هـ.ق می‌نویسد:
در این سال، رومی‌ها به «شمشاط» (سرزمین‌های شمالی عراق) حمله کردند. آنان با هجوم به «شمشاط»، «آمد» و «تفریق»، 10000 تن از مسلمانان را اسیر کردند.
نیز دربارة حوادث سال 244هـ.ق می‌نویسد:
در این سال، متوکل بغارا از دمشق به جنگ روم فرستاد. وی در ماه ربیع الاخر با رومیان وارد جنگ شد و صلمه را فتح کرد.

7- مروج الذهب و تاریخ طبری (18)درباره ی جد نرجس خاتون معتقدند که او یا توفیل، پادشاه روم در زمان معتصم عباسی است که در زمان پادشاهی وی "عموریه" فتح شد، یا میخائیل بن توفیل (میخائیل سوم )بوده است که بنابر نقل عمر بن جریر طبری، در وقایع سال 223، جنگی بین او و معتصم واقع شد و تا سال 245 یعنی معاصر متوکل عباسی هنوز به عنوان امپراتور روم ذکر شده است وجنگهایی بین او ومسلمانان رخ میداده است . (19) 
این مطلب، هم تأییدی است بر ملیت ایشان و هم تأییدی بر وقوع جنگ در سالهای مورد اشاره.
8- کلینی در کتاب خود عنوان میکند پس از سال 242 جنگهای عمده ای بین عباسیان و رومیان وجود داشته (20)

احضار"امام هادی" ازمدینه به سامرادر سال 235

سرداب سامرا-منزل پدری امام زمان(عج) -تیر۱۳۹۷-محل استراحت وبیتوته زائرین

9- در کتب تاریخی معتبر،جنگ های گوناگون بین ایران و روم بیان شده است و از آن میان، می توان به حنگ هایی اشاره کرد که امکان اسارت ملیکا نوه ی امپراتور روم در آن ها قابل پذیرش است. مسعودی درکتاب معتبر خود مروج الذهب می نویسد: امام  هادی(ع)  در سال 235 قمری از سوی متوکل عباسی از مدینه به سامرا احضار گردید و به طور اجباری درآن مکان اقامت گزید.

ولادت  امام حسن عسکری(ع) در سال 232 قمری در مدینه  بود و از همان سالها – چنان که در تواریخ  نوشته اند- جنگ های میان سپاه اسلام و روم شرقی یا شهر بیزانس(ترکیه فعلی) و روم غربی( ایتالیای امروزی) و متصرفات آن به وقوع پیوسته است؛ از جمله به طوری که در الکامل ابن اثیر و منابع دیگر تاریخی نوشته¬اند، در سال های 240، 244،248، 249 و 253 هجری، جنگ هایی بین

قوای اسلام و روم شرقی درگرفته و در خلال آن ها اسیرانی از طرفین مبادله شده است. (21)

10- یاقوت می‌نویسد: 
در واقعة «یرموک» قیصر روم تا انطاکیه آمده بود که جنگ را از نزدیک رهبری کند. هنگامی که مطلع شد رومیان شکست خورده‌اند، انطاکیه را به قصد قسطنطنیه ترک کرد.
قیصر به هنگام ترک انطاکیه خطاب به تپه‌های شام گفت: «ای شام! خداحافظ،‌ دیگر امید ندارم که به سوی تو بازگردم».(22) 

11- شکیب ارسلان در گزارش خود می‌نویسد:
به سال 244 ق. سپاه اسلام به فرماندهی عباس بن فضل از راه دریا با رومیان جنگیدند، چهل کشتی جنگی رومیان برای مقابله با سپاه اسلام وارد معرکه شد. پیکار سختی درگرفت. رومیان شکست خوردند و مسلمانان ده کشتی را با سرنشینان آن‌ها از آنان به غنیمت بردند.
سپس عباس به جنگ «قیصر» رفت، در آنجا مردی را اسیر کرد. او نقطه‌ای از حصار شهر را به عباس نشان داد. 
عباس از همان نقطه به شهر رخنه کرد و وارد نبرد شد. مردم شهر درهای شهر را گشودند و تسلیم سپاه اسلامی شدند و غنایم فراوانی نصیب مسلمانان گردید.
متعاقب آن پادشاه قسطنطنیه سیصد کشتی جنگی پر از سرباز به جنگ مسلمانان فرستاد، همین که به « سرقسوسه» رسیدند، عباس با سپاهیانش به جنگ آن‌ها رفت و رومیان را شکست داد، و یکصد کشتی را از آن‌ها به غنیمت گرفت.(23)
هنگامی که "هرقل "پیشرفت سریع مسلمانان را مشاهده کرد خطاب به رومیان گفت: ای سپاه روم مطمئن باشید که مسلمانان به شهرهایی که فتح کرده‌اند بسنده نمی‌کنند، تا آخرین شهر شما را فتح کنند، زنان و کودکان شما را اسیر بگیرند و شاهزادگان شما را بردة خود سازند. بیایید از حریم خود و امپراتور خویش دفاع کنید.(24)

12- شیخ کامل سلیمان در یوم الخلاص مینویسد:

 مادر امام عصر، نرجس دختر یشوعا بن قیصر روم می باشد که از نسل شمعون وصی حضرت عیسی(ع است.نرجس به صورت ناشناس با لشکریان پدرش، برای مداوای مجروحین جنگ، همراه شد و این جنگ در جنوب شرقی اروپا با مسلمین اتفاق افتاد. شاهزاده به اسارت گرفته شد ولی احدی مطّلع نشد که او دختر قیصر روم است.(25)


شبستان سرداب

سرداب غیبه-سامرا-حرم عسکریین

سال ازدواج امام حسن عسکری با نرجس خاتون


آیت الله میلانی در کتاب قادتنا نیز به همیم مورداشاره می کند: احتمال می رود این اسرا در سال 252 هجری به بغداد رسیده باشند وامام هادی(ع) شاهزاده " نرجس" را در همان سال یا سال بعد به عقد امام حسن عسکری(ع) درآورده باشد و امام زمان (عج) در سال 255 هجری متولد شده باشد(26)

مبادله اسراء:
1- در عاشورای 231ق. (برابر با سپتامبر 845 م.) اسیران جنگی میان مسلمانان و رومیان مبادله شد.
تعداد اسیران مسلمان را که در آن روز بازخرید کردند 4460 نفر نوشته‌اند.(27) و در این زمان بود که نواحی «آدانا» به دست مسلمانان فتح شد(28)

2- مسعودی به هنگام بررسی مبادله و بازخرید اسرای جنگی در میان مسلمانان و رومیان می‌نویسد: 
سومین بازخرید اسیران در خلافت الواثق بالله درمحرم 231ق. بود، که امپراتور در آن زمان «میخاییل بن تئوفیل "بود، و سرپرست این بازخرید از طرف خلیفه، خاقان ـ غلام ترک خلیفه ـ بود. در این تاریخ 4362 نفر اسیر مسلمان در ظرف ده روز بازخرید شدند. (29)
چهارمین بازخرید اسیران در زمان متوکل، در شوال 241 ق. بود، و سرپرست این بازخرید از طرف خلیفه «شنیف» بود. در این تاریخ 2200 نفر اسیر بازخرید شدند.(30)
3- یعقوبی ـ  نیز گزارشی از مبادله و بازخرید اسیران در عهد متوکل در تاریخ ارزشمند خود آورده است.(31) 

4- طبری در حوادث 241 ق. می‌نویسد: 
تئودوره، مادر میخاییل و امپراتور روم، شخصی را به نام «جرجیس بن فرنافس» برای بازخرید اسیران رومی به نزد متوکل فرستاد. تعداد اسیران رومی در دست مسلمانان در حدود 20000 نفر بودند.
می گوید: این مبادله و بازخرید اسیران در روز 12 شوال 241 ق. انجام پذیرفت. و تعداد اسیران مسلمان 758 نفر بود، که 125 نفر آنان را زنان تشکیل می‌دادند. (32)
5- درکتاب تاریخ الخلفاء آمده : به هنگام فتح «عموریه» رومیان 30000 نفر کشته دادند و 30000 نفرشان به اسارت رفت.(33)
6- مسعودی در ضمن شرح حال «میخاییل بن تئوفیل» می‌نویسد: 
شخصی به نام «ابن بقراط» از شاهزادگان پیشین از اهل «عموریه» در امپراتوری میخاییل با وی به منازعه پرداخت، میخاییل در برابر او صف‌آرایی کرد و همة زندانی‌های مسلمان را برای نبرد با او از زندان آزاد کرد با ساز و برگ نظامی آن‌ها را مجهز کرده و به نبرد ابن بقراط فرستاد. بدین وسیله بر او پیروز شد.(34)

7- طبری نیز در حوادث سل 241هـ.ق می‌نویسد در این سال بین مسلمانان و رومیان تبادل اسرا صورت گرفت.تعداد اسرای مبادله شده مسلمانان را 1748 نفر زن ذکر کرده‌اند.(35)

8- طبری در حوادث سل 245هـ.ق می‌نویسد:و بعث مَلِک الروم فیها بأسری من المسلمین... 
در این سال، حدود 77 نفر از اسیران مسلمانان با رومیان مبادله شدند.(36) 

9- در تاریخ طبری، در حوادث سال 246 آمده است: نصر بن الازهر شیعی، (فرستاده متوکل به روم برای پرداخت فدیه به منظور آزاد کردن اسیران) می گوید: «وقتی به قسطنطنیه رسیدم، با همان لباس و شمشیر و خنجر و کلاهی که داشتم، به سرای قیصر میخائیل رفتم. بین من و دایی قیصر که سرپرست وی بود، مناظره ای در گرفت »با توجه به این مطلب می فهمیم جنگهایی بین رومیان ومسلمانان بوده که شخصی از طرف اعراب به نمایندگی آمده تااسراء راآزاد کند (37)

***

قبرمطهر"نرجس خاتون"دراین ضریح قراردارد

سن نرجس خاتون وامام حسن عسکری درهنگام ازدواج 

برخی‌ از کتب‌ تاریخی‌ شیعه‌ سن‌ نرجس‌ را هنگام‌ ازدواج‌ سیزده‌ سال‌ ذکر کرده‌اند 
خودنرجس خاتون سن عقدش با برادرزاده امپراتور را۱۳ سال ذکرمیکند

ازدواج که هربا بواسطه حادثه ای مثل زلزله واتفات دیگر ،اتفاق نیفتاد 
 نرجس خاتون خود به بشربن سلیمان میگوید هنگامی که ۱۳ سال داشتم پدربزرگم تصمیم گرفت من رابه عقد برادرزاده اش درآورد اماممکن است فقط تصمیم آن گرفته شده باشد 
پس میتوانیم نتیجه بگیریم که لااقل نرجس خاتون چندین ماه پس از بهم خوردن ازدواجش به اسارت درآمده وباتوجه به زمان تقسیم بندی اسراوهمچنین فاصله زیاد روم وبغداد آوردن اسرابه بغداد باتوجه به امکانات محدود آن زمان مقداری طول کشیده پس میتوانیم بگوییم بادرنظرگرفتن موارد بالا حداقل نرجس خاتون هنگام ورود به بغداد ۱۵ سال داشته اند 
نرجس به سامراوارد میشود با آیین اسلام آشنایی اندکی دارد وامام هادی (ع) اورابه خانه حکیمه خاتون میفرستد تاآیین اسلام رابه طور کامل فراگیرد میتوان گفت که نرجس خاتون حداقل چندسالی رادرخانه حکیمه میماند 
- نازیلیف‌ مورخ‌ شهیر روسی‌ می‌نویسد: در سال‌ ٢۴٨ ه.ق‌ سردار مسلمانان‌ با رومیان‌ پیکار کرد و طی‌ آن‌ بسیاری‌ از اشراف‌ و بزرگان‌ روم‌ به‌ اسارت‌ رسیدند.(۳٨)

نرجس خاتون(قبل ازازدواج)چندسال درسامرازندگی کرده است؟


نرجس‌ در این‌ جنگ‌ به‌ فرمان‌ امام‌ حسن‌ عسکری‌(ع‌) در عالم‌ رویا خود را به‌ جمع‌ کنیزان‌ ملحق‌
کرده‌ و به‌ بغداد می‌رود. اگر چنین‌ باشد این‌ موضوع‌ در حالی‌ صورت‌ می‌گیرد که‌ امام‌ عسکری‌(ع‌) ١۶ سال‌ بیشتر ندارد و نرجس‌ نیز بنا بر آنچه‌ گفته‌ شد کمتر از ١۵ سال‌ ندارد. اگر ازدواج‌ این‌ دو بزرگوار بنا بر
آنچه‌ بیان‌ شد در سال‌ ٢۵٣  بانوی‌ سامرا در حدود ۲ سال‌ نزد حکیمه‌خاتون‌ به‌ تعلیم‌ فرایض‌ دینی‌ مشغول‌ بوده‌ و سپس‌ به‌

همسری‌ امام‌ عسکری‌(ع‌) در آمد.در این صورت امام حسن عسکری درهنگام ازدواج ۲۲ ساله ۱۵ یا١۶ ساله بوده اند 
 بنا بر آنچه‌ در الکامل‌ فی‌ التاریخ‌ ابن‌اثیر آمده‌ است‌ در جریان‌ جنگی‌ که‌ در سال‌ ٢۵٣ رخ‌ داد و برخی‌ از شاهزادگان‌ و بزرگان‌ در آن‌ به‌ اسارت‌ مسلمانان‌ در آمدند; نـرجس‌ به‌ جمع‌ اسیـران‌ پیوسته‌ و به‌عنوان‌ کنیز در معرض‌ فروش‌ قرارمی‌گیرد. (۳۹) امام حسن عسکری درآن زمان ۱۹ الی ۲۰ ساله بوده اند

در این‌ صورت‌ با توجه‌ به‌ اینکه‌ امام‌ زمان‌(ع‌) در سال‌ ٢۵۵ به‌ دنیا آمدند و حداقل‌ یک‌ سال‌ و اندی‌ فاصله‌ وصلت‌ این‌ دو بزرگوار و تولد فرزندشان‌ می‌تواند باشد-چون‌ در زمان‌ امام‌ هادی‌(ع‌) عقد
خوانده‌ شد و امام‌ زمان‌ پس‌ از شهادت‌ ایشان‌ به‌ دنیا آمد) پس نرجس‌ در سال‌ ٢۵٣ ه.ق‌ وارد سامرا می‌گردد در جریان‌ جنگ‌ اعراب‌ و روم‌. و در مدت‌ کوتاهی‌ مثلا دو یا سه‌ ماه‌ در خانه‌ حکیمه‌خاتون‌ به‌ تعلیم‌ فرایض‌ می‌پردازد

و در اواخر سال‌ ٢۵٣ و یا اوایل‌ ٢۵۴ با امام‌ عسکری‌(ع‌) ازدواج‌ می‌کند.وامام حسن عسکری در آن زمان ٢٢ ساله بوده اند ونرجس خاتون درهنگام ازدواج باتوچه به مطالب فوق احتمالا ۱۵ یا١۶ساله بوده اند 
ولادت  امام حسن عسکری(ع) در سال ٢۳٢ قمری در مدینه  بود

سامرا - حرم مطهرامامین عسکریین(ع)

اوضاع واحوال سیاسی سامراء در زمان امام حسن عسکری :اوضاع و احوال برهمه ائمه سخت بود اما دوره بعضی از ائمه با سختی بیشتر و بعضی با سختی کمتر همراه بود به طوری که دوره امام حسن عسکری (ع) جزء سخت ترین دوره ها بود بنى‏عباس، که پس از بنى‏امیه با زور و تزویر به‏حکومت دست‏یافتند، براى مردم چیزى جز وحشت، اختناق و ستم به ارمغان‏ نیاوردند. آنها جنگیدند، غارت کردند و مردم را در بیچارگى، فقر و اندوه فروبردند
بنی عباس به مبانی دین تظاهر میکردند و ظاهرا اقرار به خدا و رسول او وقرآن و قیامت و حساب و سایر اعتقادات دینی مینمودند و به حق ائمه (ع) هم معرفت داشتند و حتی خود بارها در بین خاص و عام اعترافاتی هم دایر بر فضل ائمه (ع) نسبت به خودشان کرده اند اما فقط برای ریاست ،. فرزندان عباس در پى آن بودند که با رنگ دین به نظام سیاسى خویش‏تقدس بخشند، اما تفکر اهل بیت‏سدى استوار در برابر هواهاى نفسانى‏شان پدیدآورده بود. 
طبعا اگر از نظر خلفا نگاه کنیم آنها شیعه را به عنوان اقلیتی مزاحم که همواره برای حکومت آنان خطری به شمار میرفت نگاه میکردند و به پیشوایان شیعه همواره به عنوان یک رقیب و یک خطر جدی و یک دشمن می نگریستند و دائما مراقب ائمه (ع) و شیعیان و اصحاب خاص آنها و حرکات اجتماعی شیعیان و مبارزات آنها بودند تا مبادا که به وسیله آنها غافلگیر شده و حکومت خود را از دست بدهند

امام حسن عسکری هرهفته بایدخودرا به مأموران خلیفه معرفی میکرد"حضورش درسامراتأییدمی شد


ترس خلفا از امام حسن عسکری (ع) به قدری بود که علاوه برگماردن جاسوس ومراقب بودن رفت و آمد های شیعیان با امام ، اشخاصی زود باور و ذهن بین را داشتند که اگر به آنها خبر میداد امام به این طرف و آن طرف نامه نوشته و مردم را به سوی خود میخواند و دارد اسلحه و پول جمع آوری میکند و قصد خروج دارد فورا باور میکردند و آن شخص را تشویق میکردند که برای خلیفه خیر خواهی کرده و آنگاه مامور میفرستادند و امام (ع) را احضار کرده و خانه اش را تفتیش میکردند و البته نامه و اسلحه و پول مورد بحث را پیدا نمی کردند و از امام معذرت خواهی کرده و با احترام وارد خانه اش میکردند این موضوعی است که بارها اتفاق می افتاد. زندگی سیاسی در عصر امام بسیار زشت و تاریک بود ترس و بیم سایه گسترده بود ظلم و جور همه جارا فراگرفته بود و آشوبها فراگیر شده بود وشورشهای داخلی برخاسته از عدم استقرار سیاسی همه جا به چشم میخورد در تمام سال‏هایی که امام حسن عسکری علیه‏السلام در شهر سامراء می ‏زیست، به جز چند نوبتی که در زندان دستگاه فاسد بنی عباس بود، در صورت ظاهر، همانند شهروندی عادی زندگی می‏کرد، ولی تمام رفتار و حرکات حضرت، به طور غیرمحسوس زیر نظر حکومت وقت قرار داشت.  تمام رفتار امام و حامیانش، به نحوی کنترل شود. حکومت عباسى به قدرى از نفوذ و موقعیت مهم اجتماعى امام نگران بود که امام را ناگزیر کرده بود تا همواره حضور خود را در سامراء، به آگاهی حکومت برساند؛ چنان که براساس نقل یکی از خدمتکاران امام، آن حضرت مجبور بود هر دوشنبه و پنجشنبه در دارالخلافه حاضر

شده و خود را به دربار معرفی کند. در حقیقت، شهر سامراء به زندان بی‏ حصاری برای امام تبدیل شده بود که تمام آرامش و آسایش را از حضرت می‏گرفت. فشار و اختناق در مورد پیشواى یازدهم فوق العاده شدید بود و از هر طرف او را تحت کنترل و نظارت داشتند. - اینجا ممکن است این سؤال پیش آید که با وجود ضعف و تزلزل دستگاه خلافت، و تسلط ترکان و موالى بر امور مملکت، چگونه فشار و اختناق در مورد امام به همان شدّت ادامه داشت؟ 
در پاسخ باید گفت: اگر نگرانى از ناحیه قدرت معنوى امام، منحصر به شخص خلیفه یا اطرافیان او بود، کار سهل بود و امام مى‏توانست از راههاى گوناگون، به فعالیت سرّى بپردازد، ولى این بیم و نگرانى بر یک طیف وسیع سیاسى سایه افکنده بود که خلیفه هم جزئى از آن بود، و این طیف بقیه سردمداران و همه کسانى را نیز که به نحوى با حکومت، منافع مشترک داشتند، شامل مى‏شد، به همین جهت مخالفت و اعمال فشار و محدودیت در مورد امام، ویژگى اصلى خط حاکم بر کشور محسوب مى‏شد و حتى با قتل خلیفه‏اى، و جایگزینى خلیفه‏اى دیگر تغییر نمى‏یافت! (40) 


هدف عباسیان ازشناسایی همسر امام حسن عسکری 
سخنان ائمه پیشین و نصوص فراوان و پیاپی، به آمدن مهدی(ع) بشارت می داد کسی که با آمدنش بساط ظلم وستم وطاغوتیان را برمیچیند ،کسی که فرزند امام حسن عسکری (ع) میباشد این پیش گویی، در کتاب‌های پیشینیان نیز آمده بود،و گه گاه بسیاری مطالب این کتابها رادر میان مسلمین نقل می‌کردند،بر مبنای بشارتهای کتبِ پیشینیان، و هم چنین احادیث اسلامی، مشهور شده بود که از امام یازدهم فرزندی پدید آید، که ویران کنندۀ تخت‌ها، فروافکنندة تاج‌ها و پای‌مال کنندة قدرت‌هاست... از این روی، فشارها و سخت‌گیری‌ها بر روی امام حسن عسکری علیه السلام بیشتر شده، تا شاید با نابودی ایشان و یا همسرش از تولد مهدی علیه السلام و تداوم امامت جلوگیری شود(41) عباسیان که به خوبی با این روایات آشنایی داشتند واطمینان بسیار به وقوع آن داشتند از ترس از دست دادن قدرت وحکومت خود بی صبرانه منتظر بودند ببینند که همسر امام حسن عسکری چه کسی میباشد تا اورا به شهادت رسانده ویا از بدنیا آمدن کودکش جلوگیری کنند در هر دو صورت هدف آنها نابودی امام زمام زمان (ع)بود 
از دغدغه های اصلی حاکمان عباسی در زمان امام عسکری(ع) برخورد با مساله غیبت و وجود مهدی بود که خواب از چشمشان ربوده و آنان را مجبور به انجام حرکاتی در جهت حفظ تاج و تخت خود کرده بود . برای همین منظور هم دائما امام حسن عسکری را زیر نظر داشتند وجاسوسان زیادی رادر پوششهای مختلف به خانه ایشان میفرستادند تا تا از وجود همسر ایشان آگاهی یافته ونقشه شوم خود را به اجرادرآورند اما اقدامات هوشمندانه امام حسن عسکری باعث شد به جزاندکی ازوجود ایشان اطلاع نیابند امام واطرافیانش در مورد ایشان سخنی نمی گفتند وایشان رابه نامهای مختلف صدا میکردند خلفای عباسی حیله های زیادی برای شناسایی ایشان واز بین بردن کودکش به کار میبردند ازآن جمله میتوان به پیشنهاد یکی از خلفا برای فرستادن کنیز(جاسوس ) به خانه امام حسن عسکری برای کمک به ایشان اشاره کرد که با جواب منفی امام خنثی شدگاهی اوقات هم که از یافتن همسر ایشان ناامید میشدند نقشه قتل امام حسن عسکری را میکشیدند که همگی به حول وقوه خداوند ناکام ماند وقتی زندگینامه امام حسن عسکری رابدقت مطالعه میکنیم به موارد بسیاری از این توطئه ها برمیخوریم که به وفور در کتب سنی وشیعه ذکر شده است ومن به علت اختصارلازم نمیدانم که آنها رایکی یکی بیان کنم 
معتمد عبّاسی امام را تحت مراقبت شدیدی قرار داد، به طوری که کسی جز در شرایط ویژه ای که امام با نزدیکان خود قرار گذاشته بود، امکان تماس با آن حضرت را نمی یافت و هر آنچه که از خارج به ایشان می رسید یا به خارج می دادند، از طریق مراسله بود امام دائم به یاران امید و بشارت مى داد که هیچ نقشه و مکرى نمى تواند جلو این قدرت و حکمت خداوندى را بگیرد و روزى این وعده به تحقق مى رسد.
عباسیان می خواستند با از میان برداشتن نسل پیامبر(ص)، مانع ظهور امام منتظر گردند و امام عسکری(ع) در نامه ای به همین مطلب اشاره کرده است: 
«پنداشته اند با کشتن من، نسلم را قطع خواهند کرد، حال آن که خداوند خواسته آنان را تکذیب کرده است و سپاس خدای را که مرا از جهان نبرد تا آن که جانشین و امام بعد از من را نشانم داد. او در خلقت و اخلاق، شبیه ترین کس به پیامبر اکرم است. خداوند او را در دوران غیبت حفظ می کند، سپس او را ظاهر می سازد تا زمین را پس از آن که پر از ظلم و ستم شده باشد، سرشار از عدالت و برابری کند.»(42) دشمن نیز، آنچه در توان داشت به کار گرفت ، تا این وعده بزرگ الهى ، تحقق نیابد: قابله هاى فراوانى در خانواده هاى منسوب به امام حسن (ع )، بویژه در منزل امام (ع ) گمارد، امام را بارها به زندان افکند، مامورانى را گمارد که اگر فرزندى پسرى در خانه امام دیدند، نابودش ‍ کنند و... 
. اما برخلاف برنامه ریزی‌ها و پیش‌گیری‌های دقیق و پی در پی دشمنان، مقدمات ولادت امام مهدی عجل الله فرجه آماده شد و توطئه ستم گران، راه به جایی نبرد. 

لازم به ذکر است که عباسیان نمیتوانستند امام عسکری (ع) را مستقیما بکشند زیرا امام عنصری مهم وشناخته شده ودارای احترام والایی در میان مردم بود وممکن بود با کشتن مستقیم او هرج ومرج ایجاد شده وپایه های حکومت عباسیان بلرزد از این رو با نقشه های پنهانی سعی در کشتن ایشان داشتند که همگی ناکام ماند برای اطلاعات بیشتر به زندگی نامه امام حسن عسکری (ع) مراجعه شود 

به نمونه ای از رذالت عباسیان در این مورد توجه کنید :
امام حسن عسکرى در سال 260ق. رحلت نمود. چون در بین مردم شایع بود که آن حضرت را فرزندى است که در پنهانى نگاهدارى شده و اوست مهدى موعود روایات، «معتمد عباسى » دستور داد خانه آن جناب را تفتیش نمایند و فرزندش را دستگیر کنند. اما از وجود فرزند اثرى ندیدند. پس گروهى از زنان قابله را ماموریت داد تا تمام کنیزان آن حضرت را معاینه کنند و اگر آبستنى در بینشان دیده شد; بازداشت نمایند. زنان قابله به یکى از کنیزان بدگمان شده مراتب را گزارش دادند. خلیفه آن کنیز را در حجره اى بازداشت نمود و «نحریر خادم » را مراقب او گردانید و تا از حملش مایوس نشد آزادش نکرد. به خانه امام حسن تنها اکتفا نکرد بلکه وقتى از دفن جنازه فارغ شد دستور داد تمام خانه هاى شهر را با کمال دقت تفتیش کنند. (43)

فضائل حکیمه خاتون
حکیمه دختر امام جواد، خواهر امام هادى ، و عمه امام حسن عسکرى (ع) مى باشد که به دو فضیلت بس والا اختصاص یافته است :
1 - شرف تعلیم و تربیت حضرت نرجس خاتون به امر امام هادى (ع)،
2- افتخار حضور در مجلس تولد نور یزدان به امر امام حسن عسکرى (ع)، که قبلا ذکر گردید
از دیگر فضائل این بانوى مجلله این است که دعاى معروف به "حرز امام جواد"از طریق ایشان روایت شده است .(44)یا نُورُ یا بُرْهانُ یا مُبینُ یا مُنیرُ یا رَبِّ اِکْفِنى الْشُّرُورَ وَ افاتِ الدُّهُورِ وَ اَسْئَلُکَ النَّجاةَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِى الصُّورِ


 زنان و فرزندان و کنیزان امام حسن عسکری 

امام حسن عسکری (ع)   یک همسر آنهم نرجس خاتون (س) میباشند ویک فرزندش امام زمان (ع) است 
اماچندکنیز وغلام داشته، بنام های: ماریه ونسیم  وعقید وعقبه

پاورقی

*میرزای دوم فرزند میرزا محب علی و نوه میرزا محمدعلی، و برادرزاده قاآنی، شاعر معروف دوره ناصری است.

محمدتقی در ۱۲۵۶ ق در شیراز به دنیا آمد و در ۱۲۷۱ ق به عراق رفت و در کربلا اقامت گزید،در ۱۲۹۱ ق با  هم مباحثه خود سید محمد فشارکی اصفهانی، به همراه میرزا حسن شیرازی" میرزای بزرگ" به سامرا رفت ازعلمای موردعلاقه  میرزای بزرگ بود، به سبک استادش که به "مکتب سامرا"معروف شد، درس می گفت .

پس ازفوت میرزای بزرگ " ۱۳۱۲ق" جانشین میرزای شیرازی"صاحبت فتوی تحریم تباکو"  در سامرا به اقامه وظایف شرعی و تدریس و تربیت طلاب پرداخت و اهل علم اقبال زیادی به ایشان داشتند. وی تا ماه صفر ۱۳۳۶ ق در سامرا اقامت داشت و سپس به کاظمین رفت و مدتی بعد در کربلا رحل اقامت افکند. پس از درگذشت آقا سیدکاظم یزدی در ۱۳۳۷ ق مرجعیت مطلق شیعیان به او رسید.

سرداب محل غیبت امام زمان

پرچمدارانقلاب عراق یود

رهبری انقلاب بزرگ عراق در 1920 بود. پس از این که انگلستان در 29 تشرین اول 1914 م(1332 ق) علیه امپراتوری عثمانی اعلان جنگ کرد در ششم تشرین دوم تصمیم گرفت، شهر بصر در عراق را به تصرف خویش درآورد. چون اهالی بصره از این موضوع اطلاع پیدا کردند سخت به هراس افتاده از علما کمک خواستند. عالمان آگاه به زمان این بار نیز چون همیشه موضع‌گیری مناسبی اتخاذ کردند و به ندای مظلومانه مردم بصره پاسخ مساعد دادند. آنان، هم فتوا بر وجوب دفاع دادند و هم مردم را به پیکار علیه انگلیس متجاوز تحریک و تشویق کردند. خود نیز پیشاپیش مجاهدان و عشایر عراق به طرف میدان‌های نبرد حرکت کردند.دردفاع از عراقیان قیام کرد و فتوای تاریخی و حماسی خویش را که غیرت وطنی و دینی مردم عراق را به جوش آورد، صادر کرد و مردم عراق را برای جهاد مقدس در مقابل بریتانیای تجاوزگر مهیا نمود. در پی صدور این فتوا، انقلابی ملی و اسلامی به نام «انقلاب عشرین» یا انقلاب بزرگ عراق تبلور یافت که سرانجام به رهایی عراق از تسلط انگلستان منجر شد.

در دهـه اول ذی حـجـه سـال 1338 هجری قمری، در 68 سالگی، درشهر نجف درگذشت ودرکربلامدفون است

1- بحارالانوار، ج‌۵١/2- بحارالانوار، ج‌۵١، ص‌١٣/3- شهید دستغیب‌، داستانهای‌ شگفت‌، ص‌۴٩۴ /4- آیت‌الله میلانی قادتنا،‌ ج7، ص211./5- یافعی، مراة الجنان، ج2، ص926- اصطخری، مسالک و الممالک، ص91.

7- محمد بن احمد کنعان، تاریخ دولة العباسیة، ج1، ص127/8- ادوارد گیبون، انحطاط و سقوط امپراتوری روم، ترجمه: شادمانی، ج3، ص1579./9- موسوعه المورد: ج 2 ص 143
10- هنری‌ لوکاس‌، تاریخ‌ تمدن‌، ترجمه‌ عبدالحسین‌ آذرنگ‌، ج‌١، ص‌٣۴٠./11- الکامل، ج7، ص11؛ تاریخ طبری، ص195./12- ابن کثیر، ابدایه و النهایة، دار الکتب العلمیه، بیروت، ج11، ص4؛ تاریخ طبری، ج11، ص207
13- فازیلف روسی در کتاب تاریخ العرب و الروم ص 225، با ترجمه دکتر عبدالهادی شعیره )/14- بحارمجلسی/15-بحارمجلسی/116- ابن‌اثیر، الکامل‌ فی‌ التاریخ‌، ج‌۶، ص‌١٩١./

17- الکامل‌ فی‌ التاریخ‌، ج‌۶، ص‌١٩١. /18- مروج الذهب(ج1، ص 372)، تاریخ طبری( ج11،ص 1236/19- موسوی/20- کلینی، ج3، ص 1434/21- مروج الذهب/22- معجم البلدان،یاقوت حموی ، ج3، ص280.
23- تاریخ فتوحات اسلامی، ص189./24- معجم البلدان، ج3، ص280/25- شیخ کامل سلیمان در یوم الخلاص(ص 61)/26- آیت الله میلانی در کتاب قادتنا (ج7، ص 207)وص 20/27- تاریخ مختصر الدول، ص141.
28- قاموس الأعلام، ج2، ص1437/29- التنبیه و الاشراف، ص161./30- 23همان مدرک، ص164./31- تاریخ یعقوبی، ج3،‌ص223./32- تاریخ طبری، ج7 ص376./33- تاریخ الخلفا، ص336

34- التنبیه و الاشراف، مسعودی ص145./35- طبری، تاریخ طبری، انتشارات دار الفکر، ج11، ص173./36- طبری، تاریخ طبری، انتشارات دار الفکر، ج11، ص173./37- تاریخ طبری ،ج11، 1236 
38- ر.ک‌ نازیلیف‌، تاریخ‌ العرب‌ و الروم‌./39- الکامل‌ فی‌ التاریخ‌، ج‌۶، ص‌١٩١. /40- ابن شهر آشوب، مناقب آل أبى طالب،  ج 4، ص 434/
41- خورشید مغرب، محمّد رضا حکیمی،ص 21 ـ 22، با تصرف

42- زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام، آیة ا... محمدتقی مدرسی/43- برگرفته شده از «پیداى پنهان » ویژه نامه نیمه شعبان 1419 ق. ستاد بزرگداشت نیمه شعبان مسجد آیة الله انگجى تبریز.
44- مهج الدعوات : ص 36، بحار: ج 94 ص 354 و الامام الجواد: ص 375./ویکی پدیا

آیاامام حسن عسکری فقط یک همسرداشته است؟
 
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این حاصل ماه ها مطالعات وتحقیق  درباره زندگی عسکریین ونیزمصاحبت باعلماوشیوخ سامرا ودیگربلاد-درطول چندین ماه حضورم درآن دیار(حرم عسکریین)بعنوان خادم حرم مطهربوده است.
 

یک موضوع رایادآورباشم،وقتیکه ازتاریخ تولدپیامبراسلام(حضرت محمدمصطفی)اطلاع دقیقی نیست عده ای می گویند۱۲ربیع بوده وگروهی یک هفته بعدش(۱۷ربیع) وعجیب تر-مسئله وضوءگرفتن رسول الله صلی الله علیه واله وسلم-است- وقتی اصحاب هنگام گرفتن وضوء قطرات آب روی دستها"هنگام مسح"رابعنوان تبرک وتیمم رروی خودمی پاشیدند،آنوقت ،پس ازچندسال-یادشان رفت-نفهمیدند که پیامبرچطوری وضوء می ساخت!دست وپای مبارکش رادرآب فرومی کرد،یاآب راروی دست می ریخت وپاهارامسح می کرد!

ویا مسئله«امین والحمد- والاالضالین»-(همانطورکه نفهمیدندماجرای بخ بخ "برکه غدبر"درحجه الوداع - چه بود وچراپیامبردرآن صحرا،درآن آفتاب سوزان،حجاج رامتوقف کرد!)چه انتظارداریم تاریخ تولد وزندگی یک بانوی رومی،رادقیق داشته باشیم،الااینکه ازلابلای متون ،تورایخ یک چیزی اجتهادواستنباط کرد.

وامااینکه امام حسن عسکری علیه السلام فقط یک زن داشت،جای تأمل است باتوجه به اینکه چندکنیز  بنام های: ماریه ونسیم وعقبه وازدواج پیامبر وائمه اطهار علیهم السلام صرفاًروی شهوترانی نبوده هرکدام چندهمسربزگزیدند،حتی امام موسی کاظم(ع) که بیشترعمرش درزندان بوده،بیشترین نسل سادات از فرزندان ونوادگان واحفادآن بزرگوارمی باشد که نمونه اش وجودحدود۱۰هزارامامزاده وبقاع متبرکه است که نسلشان برمی گرددبه موسی بن جعفر(ع)ودراعراب رسم برچندهمسری بوده وهنوز هم هست وامام عسکری (ع)بیشترعمرش را در"حصر"بوده ،نه زندان،بعیدنیست که این اسامی کنیزان اززنان ان حضرت نیزمحسوب می شدند،مضافاًاینکه سن این امامام هنگام ازدواج بانرجس خاتون۲۳بوده،بعیداست امام عسکری تاآن سال مجردبوده باشد.
به این روایت دقت کنید
 
خلیفه "معتمد" مأمورانی رافرستادکه بروید و در خانه امام حسن عسکری را جستجو کنید و کودک را پیدا کنید. مأموران پس ازتفتیش کامل از کودک اثری نیافتند. ناچار "صیقل"کنیز حضرت امام عسکری (ع) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اینکه او حامله است. 
ازاینجامعلوم است که این خانم"صیقل"همسرامام نیزمحسوب می شد.
قرآن هم ازعدد۲شروع کرده...لَکُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا ۳نساء 

سرداب سامرا

سرداب سامرا-ورودی حرم

سرداب سامرا-شبستان

سرداب غیبه

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:فاصله(ارتفاع)قبورتاسطح زمین ۶/۵(شش ونیم )مترمی باشد(ازکف ضریح تااجساد مطهر،شش ونیم مترفاصله است)،فاصله سرداب با مرقد امامین عسکریین(ع) حدود ۲۴(بیست وچهار) متر می باشد.
البته برای رسیدن به سرداب بایدازدالان مارپیچی عبورکردبا راه پله های متعدد.
لازم به ذکراست:راه قبورتا سرداب مسدوداست.

مرقد عسکریین

همسران شهداء وخانمهای بیوه ازدواج بکنند،توصیه امام خمینی+همسران شهدای صدراسلام

 همسران شهداء وخانمهای بیوه ازدواج بکنند

درادامه  ازدواج همسران شهیدان صدراسلام وازدواج رسول الله وائمه اطهار باهمسران شهداء راخواهیدخواند+ازدواج«همسرشهیدحججی»را

ازدواج پاهمسران شهیدسنت پیامبراست ۵نفراززنان پیامیر -همسرشهیدبودند

حضرت علی هم باهمسرشهیدازدواج کرد

ازدواج محدد"لبابه"(همسرحضرت ابوالفضل)بابرادرزاده شوهرش

دختران آرایش بکنند،زنان بیوه ازدواج بکنند:قرائتی

امام خمینی:هم اکنون یک نصیحت مخلصانه و پدرانه به بانوانی که جوانند و همسران شان به لقاء الله پیوسته‌اند، می‌نمایم که از ازدواج، این سنت ارزنده الهی سر باز نزنند و با ازدواج خود یادگارهایی چون خود، مقاوم و ارزنده به جای گذارند و به وسوسه بعضی اشخاص بی توجه به صلاح‌ها و فسادها گوش فرا ندهند.

 و نیز به پاسداران و سربازان و جوانان عزیز تذکر می‌دهم که ازدواج با این بانوان(همسرشهید) راغنیمت شمرده و با انتخاب همسرانی چنین ارزنده به زندگی شرافتمندانه خویش ادامه دهند. -روح الله الموسوی الخمینی

پیام امام خمینی بمناسبت روززن: (چهارشنبه، ۲۵ فروردین ۱۳۶۱) ۱۹ جمادی الثانی ۱۴۰۲

جلد ۱۶ - صفحه ۱۹۵-صحیفه امام خمینی

***

ازمیان  همسران پیامیراسلام حضرت محمد(ص)۴نفرهمسر شهیدبودند

۱- زینب امّ المساکین، همسرعبیده بن حارث پسرعموی پیامبر(ص) بود که درجنگ بدر به شهادت رسید و پیامبر با زینب که پیرزن هفتاد ساله ای بود در رمضان سال سوم هجری ازدواج کرد که زینب بعد ازدو ماه ازدنیا رفت.همسرشهید

۲- امّ سلمه، هند دختر ابی امیه مخزومی و شوهرش ابوسلمه عبدالله بن عبدالاسد مخزومی بود که درجنگ احد مجروح شد وبعد ازمدتی ازدنیا رفت. وقتی پیامبر به وی پیشنهادازدواج داد وی بعلت داشتن فرزندان وسن بالا امتناع کرد و به سفارش فرزندش سلمه پذیرفت.همسرشهید

۳- صفیّه دخترحییّ بن اخطب وشوهرش «کنانه بن الربیع بن ابی الحقیق» بود که درجنگ خیبرکشته شد. و صفیه به اسارت مسلمانان درآمد و اسلام را پذیرفت ولذا پیامبر او را آزاد کرد و با او ازدواج کرد. وی دختر رئیس قبیله بنی نضیر بود.

۴– ام شریک همسر ابوعکر که بعدازمسلمان شدن باشکنچه مشرکین شهیدشد-همسرشهید

۵- حفصه، دختر عمر بن خطاب و همسر خنیس بن حذافه سهمی بود که پس ازجنگ بدر بر اثر جراحات وارده از دنیا رفت.همسرشهید

«خنیس» شوهر حفصه در سال سوم هجرت در مدینه از دنیا رفت(شهیدشد).

پس از اتمام عدّه حفصه، عُمر ازاوخواستگاری کرد، ابوبکر جواب منفی داد.

بعدازمدتی عثمان به خواستگاری آمد ، عثمان نیرباجواب منفی مواجهه شد.

تااینکه رسول الله(ص) به پدرحفضه پیشنهادازدواج دخترش راداد که باجواب مثبت حفضه مواجهه شد.

البته دربعضی ازتواریخ آمده که «حضرت عمر»نگران آینده این خانم بودوبه نزدپیامبرآمدکه حضرت ابوبکرباازدواج دخترش مخالفت می کند،وخواست که برای حفظ احترام ابوبکریکی ازبزرگان باحفضه ازدواج کندکه اقدام پیامبر،بنابه توصیه عُمربوده است.

***

حضرت علی هم باهمسرشهیدازدواج کرد

« اسماء بنت عمیس»  (همسر جعفر بن ابی طالب)  بعدازشهادت شوهرش به همسری ابوبکر درآمد،بعدازفوت ابوبکر ،حضرت علی  او را به همسری گرفت.

اسماء  سه فرزند( عبدالله، محمد و عون) از همسر شهیدش«جعفر بن ابی طالب» داشت.

«اسماء»از همسر دومش( ابوبکر) فرزندی بنام «محمد» که متولد سال حجة الوداع بود و از  امام علی(ع) دو فرزند به نام‌های «یحیی و عون » داشت.

 دکترعلیرضا زاکانی (نماینده سابق -تهران-مجلس شورای اسلامی)باهمسرشهیدازدواج کرد

زاکانی ۱۵ سال که بعنوان  بسیجی به جبهه رفت، ۶۲ ماه حضور درجبهه دار با۵۰%جانبازی .

وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه، از دوران خواستگاری چه خاطره ای دارید گفت: بنده در زمان جنگ تصمیم به ازدواج با همسر یک شهید گرفتم که یک فرزند داشت.

زاکانی با بیان اینکه، با خانم شهید که صحبت شده بود یک نکته را بیان کرد که من دیگر تحمل شهید شدن همسرم را ندارم .وی با بیان اینکه، ۵۰ مثقال نقره مهره تعیین کردم اظهار داشت: بنده به ایشان اعلام کردم که هر وقت کار اجتماعی پیش بیاید که به مردم و انقلاب مرتبط شود از من توقع نداشته باشید که شما را مقدم بر مردم و اسلام بدانم.

 

امام حسین هم با همسرشهیدازدواج کرد

امّ اسحاق( مادر حضرت رقیه) که همسر امام حسن مجتبى (ع) بوده و پس از شهادت امام حسن،بنابه وصیت آنحضرت به عقد امام حسین (ع) درآمد.

***

همسرحضرت ابوالفضل هم «زن شهید»

 همسر وفرزندان حضرت عباس

حضرت ابوالفضل العباس  با دختری به نام «لبابه» ازدواج نمود.

«لُبابَه» دختر «عبیدالله بن عباس»، پسر عموی پیامبر اکرم(ص) بود. مادر لبابه، «ام حکیم جویری» نام داشت که «دختر خالد بن قرظ کنانی» بود.
سال ازدواج
حضرت عباس در سن بیست سالگی با خانم لبابه ازدواج کردند.

حاصل این ازدواج دو پسر به نام‌های «عبیدالله و فضل» بود
 

عبید الله فرزند عباس که کنیه اش ابومحمد بود، شخصیتی با کمال ، ورع ، سخی، شجاع و بامروت به حساب می آمد که در سن 55 سالگی درگذشت و فرزندان حضرت عباس نسبشان به او می رسد. و ملاقات ایشان با امام سجاد (ع) نیز دلیل دیگری بر زنده بودن این فرزند پس از واقعه‌ی کربلا دارد.

برخی تواریخ از دو فرزند دیگر به نام‌های «محمد و قاسم» نیز نام برده‌اند ونوشته اندکه درکربلا حضورداشته اند،البته بعضی مورخین حضورهیچیک ازفرزندان حضرت ابوالفضل رادرکربلاتأییدنکرده اند.

**

ازدواج محدد"لبابه"بافرزندامام حسن مجتبی(ع) 

لبابه  پس از شهادت همسرش، به عقد فرزند امام حسن (ع)به نام «زید» درآمد و از این ازدواج   ۳ فرزند  به دنیا آمد

 

پس از شهادت حضرت عباس(ع)، همسر ایشان لبابه بنت عبیدالله بن عباس با «زید بن حسن »ازدواج کرد.

خانم لبابه، ۳فرزنداز«زید»داشت، دو پسر به نام محمد و حسن و یک دختر به نام نفیسه.

سید بن طاوس و ابوالفرج اصفهانی «زید» را جز اسرای کربلا دانسته‌اند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منابع این مطلب عبارتنداز:

*هاشمی بصری، محمد بن سعد، الطبقات‌ الکبری، ج‌۵ 

*کتاب سر السلسلة العلویة، فی انساب السادة العلویة -تألیف بخاری، ابونصر سهل بن عبدالله، قرن ‎۴ق 

*سهل بن عبدالله بخاری؛ محقق+ محمدصادق بحرالعلوم 

*ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، العبر تاریخ ابن خلدون، ج‌۳

            *****

امام حسین(ع) هم با همسرشهیدازدواج کرد

امّ اسحاق( مادر حضرت رقیه) که همسر امام حسن مجتبى (ع) بوده و پس از شهادت امام حسن،بنابه وصیت آنحضرت به عقد امام حسین (ع) درآمد.

ابتکارجنبش مقاومت اسلامی حماس برای ازدواج همسران-شهیدحماس


پایگاه‌های خبری فلسطینی اعلام کردند، جنبش مقاومت اسلامی حماس در یک ابتکار عمل جدیدی اعلام کرده
هر کس با یک زن شهید ازدواج کند، پاداش دریافت خواهد کرد.
جنبش حماس با این کار قصد دارد اولا زنان بیوه و کودکان یتیم را از بی سرپرست بودن نجات دهد و دوما جوانان را به ازدواج ترغیب و تشویق کند.
البته حماس برای مردان و جوانانی که قصد انجام چنین ازدواجی را دارند، تعدادی شرط قرار داده است. یکی از این شروط این است که اگر ازدواج با زن شهید ازدواج دوم فرد است، باید حتما ثابت شود که توانایی اداره و سرپرستی دو خانواده را دارد. شرط دوم این است که او فردی با اخلاق و مؤمن باشد تا از روی هوس این کار را انجام ندهد./۲۶ اسفند ۱۳۸۷تابناک
***

دختران آرایش بکنند،زنان بیوه ازدواج بکنند:قرائتی

برنامه درسهایی ازقرآن حجت الاسلام قرائتی شبکه یک تلویزیون-که در ماه رمضان "هرروز"درآستانه افطار  ازتلویزیون پخش می شود ،درهفدهمین روز رمضان١٤٣٢چهارشنبه، ۲۶ مرداد ۱۳۹۰)گفت:

 زن ذاتاً دوست دارد آرایش کند. و این جزء ذات زن است. متأسفانه بعضی از این حاج‌خانم‌های پیرزن در خانه تا می‌بیند دخترش آرایش می‌کند، یا عروسش، یک تعبیرات زشتی می‌کند. خانم! تو پیری؟

خجالت نمی‌کشند، طوری نیست خجالت نکشند. مگر می‌خواهد بیرون برود خودش را نشان جوان‌ها بدهد. خودش را آرایش می‌کند. ما زن داریم دو لیتر گریه می‌کند برای امام حسین(ع). اما اگر بفهمد پسرش با عروسش یک بستنی خورده کودتا می‌کند. روضه هفتگی، ختم انعام، ختم قرآن، همه‌ی دعاها و نمی‌دانم «امن یجیب» مهرش، جانمازش اندازه‌ یک بقچه‌ی حمام است. اما اگر بفهمد که این مثلاً با عروسش رفته فرض کنید حالا بگردند، دری وری می‌گوید. زن نژادش این است.

شما یاد بگیرید از امیرالمؤمنین(ع)، با غلامش رفتند پیراهن بخرند، پیراهن قشنگ را داد به غلامش، گفت: آقا من قنبر غلام هستم. فرمود: مگر جوان نیستی؟ خوب جوان دوست دارد شیک بپوشد. سر به سر بچه‌ها نگذارید. در آرایش حلال، وقتی به آرایش حلال گیر دادی، آنها سمت آرایش حرام می‌روند. خیلی از گیرهایی که می‌دهند اینها ضررش به خودشان برمی‌گردد.

بعضی از جوان‌ها تا حالا چند مورد آمدند، به من گفتند: حاج آقای قرائتی من به خاطر شما یک سیلی خوردم. گفتم: چرا؟ گفته: من می‌خواستم آن کانال فوتبال ببینم، پدرم گفت: آن کانال قرائتی را ببینیم. من هی زدم فوتبال، او هی زد قرائتی! آخرش یک سیلی به من زد. من از همه‌ اینهایی که از پدرشان یا پدر بزرگشان کتک خوردند، معذرت می‌خواهم.

اسلام بنایش بر آزادی است، حتی اگر آمدی پشت سر این آقا نماز خواندی، رکعت دوم آزادی! قصد فرادی کن برو. اصلاً نماز مغرب را خواندی، نماز عشا را آزاد هستی، رها کن برو. اسلام به ما آزادی داده است. اگر ما به حلال‌ها قناعت کنیم، همه‌ی مردم مسلمان می‌شوند. گیر اینکه بعضی‌ها اسلام به آنها سنگین است، در همین نماز جمعه دیروز، نماز جمعه گذشته رفتیم، به ما گفتند: بین دو نماز صحبت کن. گفتم:

آرایش یک ارزش است. دختر و پسرها در آرایش حلال نباید مزاحم داشته باشند. مثل اینکه یک کسی شوهرش مرده اسلام گفته چهار ماه و ده روز فاصله بگیرد. "اگر"بعد از چهار ماه و ده روز، قرآن آیه دارد می‌گوید: اگر خانم خواست عقد کند، کسی حق ندارد جلوی او را بگیرد.

آیه‌ قرآن است. متن قرآن است. زن بیوه! خواهند گفت عجب زن بی‌حیایی بودچه زود شوهر کرد. تو که می‌گویی: فلان زن بی‌حیا است، قطعاً غیبت کردی و گناه کبیره کردی. تو گناه کبیره کردی که گفتی فلانی بی‌حیا است. اما او ثواب کرد. این خانم به هوای… نه خواهند گفت: این به شوهر اولش وفادار نیست. چه کسی گفت: معنای وفا یعنی عقد نکن؟ چه کسی گفت: عقد نکن.

زنان بیوه یک چیز غلطی در سرشان است. می‌گوید: من می‌خواهم وفادار باشم. چون می‌خواهد وفادار باشد، ازدواج نمی‌کند. اصلاً قاطی کرده والله نمی‌دانم قاطی کرده، اینها جزء دین نیست. جزء لغت نیست. جزء قرآن نیست. بالاخره حالا من ۵۰ سال است دیگر آخوند هستم. ۱۵ سالگی آخوند شدم. حالا ۶۵ سالم است. بعد از ۵۰ سال آخوندی، ۳۲ سال برای شما حرف می‌زنم.

وفا این نیست که انسان ازدواج نکند. تقوا این نیست که انسان برای شوهرش آرایش نکند. به خانم می‌گوییم: آخر این چه قیافه‌ای است؟

یک مردی در کوچه می‌دوید. گفتند: کجا می‌دوی؟ گفت: می‌روم خانه زنم از عروسی می‌آید، چون تا از عروسی می‌آید، لباس‌های خوبش را کنار می‌گذارد و آشغال‌هایش را خواهد پوشید. من می‌خواهم یک لحظه‌ای که لباسش را می‌کند، من هم یک نگاهی به این لباس بکنم. خوب این چه، کجایش مثلاً چرا چنین است؟ کهه مرد باید بدود، آرزو، آه بکشد که یکبار هم… هرچه آرایش دارید «وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن» (نور/۳۱)‏ آرایشش مخصوص زن است. بیرون خانه آرایش نباشد.

حدیث داریم پیغمبر برای خانم‌هایش آرایش می‌کرد.

پولی که پیغمبر برای عطر می‌داد بیش از پولی بود که برای غذا می‌داد.

زن و شوهر باید چطور باشد؟ قرآن می‌گوید: «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» (بقره/۱۸۷).

١٧ رمضان ١٤٣٢(چهارشنبه، ۲۶ مرداد ۱۳۹۰)

***

ازدواج خانم های بیوه  موجب  قطع مستمری  نمی شود

خیر خوش مجلس برای زنان بیوه

نمایندگان مجلس با الحاق یک ماده به لایحه حمایت خانواده مقرر کردند که ازدواج زوجه دائم متوفی مانع از دریافت حقوق وظیفه یا مستمری وی نمی‌شود.

نمایندگان مجلس شورای اسلامی صبح امروز سه‌شنبه در ادامه بررسی گزارش شور دوم کمیسیون قضایی درباره لایحه حمایت خانواده، ‌یک ماده الحاقی دیگر را با 129 رای موافق،‌ 15 رای ممتنع و بدون رای مخالف بررسی و تصویب کردند.

در ماده الحاقی 5، میزان حقوق وظیفه یا مستمری زوجه دائم متوفی و فرزندان یا سایر وراث قانونی وی و نحوه تقسیم آن در تمام صندوق‌های بازنشستگی اعم از لشکری، کشوری،‌ تامین اجتماعی و سایر صندوق‌های خاص به ترتیب زیر تعیین شد:

یک- زوجه دائم متوفی از حقوق وظیفه یا مستمری وی برخوردار می‌شود و ازدواج وی مانع دریافت حقوق مذکور نیست و در صورت فوت شوهر بعدی و تعلق حقوق به زوجه در اثر آن، بیشترین مستمری ملاک عمل است.

در تبصره ذیل این بند آمده است که اگر متوفی چند زوجه دائم داشته باشد، حقوق وظیفه یا مستمری به تساوی بین آنان و سایر وراث قانونی تقسیم می‌شود.

دو- دریافت حقوق بازنشستگی یا از کار افتادگی، مستمری از کار افتادگی یا بازنشستگی حسب مورد توسط زوجه متوفی مانع از دریافت حقوق وظیفه یا مستمری متوفی نیست.

سه- فرزندان اناث در صورت نداشتن شغل یا شوهر و فرزند ذکور، تا سن 20 سالگی و بعد از آن منحصرا در صورت اشتغال به تحصیلات دانشگاهی حسب مورد از کمک هزینه اولاد، بیمه و مستمری بازماندگان یا حقوق وظیفه والدین خود برخوردار می‌شود.

چهار- حقوق وظیفه یا مستمری زوجه دائم و فرزندان و سایر وراث قانونی کلیه کارکنان شاغل و بازنشسته طبق ماده 87 قانون استخدام کشوری مصوب 31 شهریور ماه سال 1345 و اصلاحات بعدی آن و با لحاظ ماده 86 همان قانون و اصلاحیه‌های بعدی آن، تقسیم و پرداخت می‌شود.

در تبصره ذیل این بند نیز تأکید شده است که مقررات این ماده در مورد افرادی که قبل از اجرا شدن این قانون فوت شده‌اند نیز لازم‌الاجراست./قدس آنلاین،سه‌شنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۰

توضیحات مدیرسایت-پیراسته فر:تادهه۶۰اگرهمسرشهیدی ازدواج میکرد،بمحض ازدواج مستمریش ازبنیادشهیدقطع می شد،امابعداً مصوب شدکه همسرشهیدباازدواج مجدد ،حقوقش ازبنیادشهیدبرقراراست،حتی اگرخودش  کارمند"حقوق بگیرباشد"باازدواج باهمسرجدیدش ،ازمزایای شهیدش بهره مندمی باشد
علی رغم حذف از لایحه حمایت از خانواده؛

دفاع جانانه مطهری از ازدواج مجدد مردان

پس از موضوع «ازدواج موقت»، بحث «ازدواج مجدد» در لایحه حمایت از خانواده به موضوعی چالش برانگیز در جلسه امروز مجلس بدل شد.

پس از آنکه مواد ۲۲ و ۲۳  این لایحه روزها در مجلس مورد بررسی قرار گرفت و نمایندگان به نتیجه نرسیدند، لایحه حمایت از خانواده بار دیگر به کمیسیون حقوقی و فضایی بازگردانده شدو پس از قریب به دو سال از آن زمان بار دیگر این لایحه به صحن علنی مجلس بازگشت. با این تفاوت که کمیسیون قضایی این بار ماده جنجال برانگیز »ازدواج مجدد مردان» را حذف کرده بود.
در ماده ۲۳  لایحه حمایت از خانواده آمده بود: دادگاه اجازه ازدواج دوم را در این موارد به زوج می دهد: در صورت رضایت همسر و اختیار همسر دائم بعدی منوط به توانایی مالی مرد و تعهد اجرای عدالت بین همسران. همچنین در صورت تعدد ازواج، چنانچه همسر اول مطالبه کند، ازدواج دوم منوط به پرداخت مهریه زن اول است.
اما علی مطهری مخالفت حذف این ماده بود و گفت: باید نگاه جامعی به قوانین و احکام خانوادگی در اسلام داشته باشیم. از این رو به موضوع ازدواج مجدد، ازدواج موقت، ارثیه و دیه کمتر زنان و .... باید توام با هم نگریست.
نماینده تهران با بیان اینکه اجازه ازدواج مجدد، از آن رو بوده که اسلام به دنبال حل یک معضل اجتماعی بوده است؛ افزود: دنیای غرب رابطه آزاد و فساد و فحشا را برای حل این معضل اجتماعی پذیرفته که خانواده در آن جامعه بی معنی شده است.
به گفته وی، به دلیل تلفات زیاد مردان در جنگ​ها و امور مختلف، تعداد زنان آماده ازدواج بیش از تعداد مردان آماده ازدواج است. از سوی دیگر زنان جوانی که شوهر خود را از دست می دهند، کمتر مورد مراجعه قرار می​گیرند. مردان مجرد همدیگر به اینگونه زنان مراجعه نمی​ کنند و به دنبال دختران باکره هستند! حال تکلیف این زنان جوان که احتمالا فرزندانی هم از ازدواج نخست خود دارند، چیست؟ آیا نباید زمینه ازدواج مجدد و قانونی آنها را فراهم کرد؟
نادر قاضی پور نماینده ارومیه هم با مطهری هم نظر بود و گفت: ازدواج مجدد جلوی خلاف شرع را می​گیرد. ما در جمهوری اسلامی ایران زندگی می کنیم و نه در غرب و باید قوانین اسلامی را اجرا کنیم. در مجلس شورای اسلامی هم باید قوانین اسلامی تصویب شود.
وی با تاکید بر اینکه نباید اسلام زیر سوال برود، ادامه داد:با توجه به آمار جمعیتی به جنس زن و مرد، متوجه می​شوید که این حکم شرعی، بی حکمت نیست! به زندگی ائمه اطهار و امامان هم بنگرید متوجه اهمیت این موضوع می​شوید.
نماینده ارومیه خواستار رای نمایندگان به پیشنهاد مطهری شد تا ریشه فساد در کشور کم شود.
زهره الهیان نماینده تهران با ابراز تعجب از اظهارات مطهری، با تاکید بر اینکه در اسلام، اساس بر تک همسری است، ادامه داد: وجود چنین ماده چالش برانگیزی بود که باعث شد بررسی آن چهار سال به طول بیانجامد.
او که می​گفت ازدواج مجدد، آرامش روحی و روانی خانواده را مختل کرده و آرامش همسر اول و فرزندان را به هم می​ریزد، افزود: ازدواج مجدد، منجر به طلاق​های بسیاری شده است که نشان می​دهد بنیان خانواده را متزلزل می کند. باید ازدواج مجدد به شرایط استثنایی خاص محدود شود که مثلا زن مهجور، زندانی یا دچار بیماری صعب العلاج باشد. نباید این موضوع را به تمکن مالی مرد یا شرط عدالت، منوط کرد.
نماینده تهران تاکید کرد که نباید فضایی برای بدخواهان مجلس ایجاد کرد تا با مستمسک قرار دادن آن به مجلس و مصوبه آن هجمه ​ای وارد کنند.
میرکوهی نماینده دولت با بیان اینکه این ماده به دلیل آنکه منافع زنان تامین شود، حذف شده است؛ افزود: اتفاقا حذف این ماده به ضرر زنان است. دادگاه باید احراز و عدالت مرد را احراز کند تا اجازه ازدواج مجدد صادر شود. اگر این ماده حذف شود، مردان بدون این شرایط می توانند به استناد حکم شرع، ازدواج مجدد داشته باشند. از این رو بهتر است محدودیتی برای مردان وجود داشته باشد.
نهایتا پیشنهاد مطهری برای بازگشت این ماده به لایحه حمایت از خانواده به رای گذاشته شد که مصوب نشد. به این ترتیب موضوع ازدواج مجدد از لایحه حمایت از خانواده حذف/منبع:قدس انلاین

ازدواج مبارک یک همسرشهیدنامدار
واکنش‌ها به ازدواج مجدد همسر شهید حججی
پدر  محسن درکنارعروسش (زهراعباسی)
همسرشهیدحججی ازدواج کرد+والدین شهید به عروسشان تبریک گفتند۱۳۹۷/۱۰/۲۵
بی‌اخلاقی در ماجرای ازدواج مجدد همسر حججی
 زهرا عباسی ۱۸ سالگی بامحسن ازدواج کرد ، پنج سال باشهید-محسن-زندگی مشنرک داشته است.

شهادت:دوشنبه، ۱۶ مرداد ۱۳۹۶سوریه

محسن حججی ۲۵ ساله از جهادگران و اعضای فعال موسسه شهید کاظمی(اصفهان) پس از ۲ روز اسارت، به دست تروریست‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسید(سرش رادرحالت ایستاده ازتنش جداکردند)وی فرزندسه ساله ای( علی حججی)دارد.