پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

شهرداران رشت ازرفیع(۱۲۸۶) تاعلوی ۱۴۰۰

۶۵شهردار رشت-اززمستان۱۲۸۶تا آبان۱۴۰۰ اسامی همه شهرداران

شهرداران رشت.ازمیرزاخلیل رفیع تا.​شهر« رشت » درسال۱۲۳۷جمعیت رشت۲۷هزارنفربودواماهم اکنون (سال۱۳۹۷)جمعیت رشت۹۶۰هزار نفر وجمعیت استان گیلان(۲ میلیون و ۶۰۰هزارنفر)نفر.

تاریخچه شهر«رشت»

مطالبی که درادامه خواهیدخواند:ابوجعفرکیست(قبری که درمحوطه شهرداری است)..«زیدیه»چه کسانی هستند؟حاکمان وپیروان«زیدیه»درایران.

اسامی همه شهرداران درطول۱۱۴ سال تأسیس شهرداری رشت،شهردارانی که مسئله دارومسئله سازشدند ...شورای شهرپُرماجرا( دوره سوم )وشهرداران ماجراجو...مناظروتصاویرقدیمی ازشهررشت راخواهیددید.

درسال(۸۷۵شمسی)  یک آبادی بنام«رشت» شکل گرفت-محلاتش:استادسرا، سبزه میدان، بیستون ،صالح آباد،رودبارتان،کُردمحله،سرچشمه ،دانشسرا، خُمیران زاهدان،خمیران شریفیه(لاکانی) ، خُمیران چهل تن ،چله خانه،شالکوه،سوخته تکیه،دباغیان،باقرآباد،زیرکوچه ،کوزه گران ،جوجومارصحرا( چمارسرا  )،ساغریسازان ،بادی الله،بازارباربندان(ساغریسازان)،یهودی تپه،ارمنی بولاغ،سام(سردارجنگل)،ساروق بندان( سرُخبنده)

پُل عراق،بوسار،صیقلان، زرجوب ،کرف آباد، ٢ براران (چهار برادران)،کیاب وآتشگاه و ..بودند.

دهخدا می نویسد: چون شهر رشت در سال ۹۰۰ هجری قمری(۸۷۵شمسی) ساخته شده، بنابراین برای نام این مکان از ماده تاریخ آن استفاده کرده اند و کلمه رشت به حساب «ابجد» ۹۰۰ هجری قمری  است.

دربعضی ازمنابع،مورخان –قدمت رشت- را به دوره قبل ازاسلام دانسته اند،که دورازدهن نیست،چون زمانیکه« زیدی ها »بعدازحادثه کربلا به ایران آمدند درطبرستان ودیلم-گیلان- سکونت اختیارکردند(قبل ازوروداسلام به ایران)

«جغرافیای حدود العالم  من المشرق الی المغرب» که در سال ٣٧٢قمری(٣۶۱شمسی) نگارش یافته است، آمده که «رشت از آبادی های کهن ایران است» و از آن با صفت «ناحیت بزرگ» یاد کرده است .

«بیه پیش » و«بیه پس »

«رشت»بین دو منطقه گیلان«بیه پس »(غرب گیلان)که مرکز آن «فومن »بود وبعدشد «رشت».

«بیه پیش»(شرق گیلان)که مرکز آن «لاهیجان» بود.

۴شهر«بیه پس»گیلان

فومن،تولم،گسکر،رشت

«بیه پس »گیلان ، شامل چهار شهر بزرگ بود که هر یک امیر مستقلی داشت که بر شهر و تمام نواحی اطراف آن حکومت می کرد.

«فومن» در مرکز این منطقه و مجاور کوهستان ها قرار داشت. در سمت مشرق به طرف دریا شهر تولم واقع بود.

 

«رشت»که بعدازفومن ،مرکزیت یافت،کم کم به مرکزمبادلات ومعادلات جهانی تبدیل شد.

«تولم»که درحدفاصله رشت وفومن وگسکرقرارداشت.

«گسکر» در مجاورت ولایت فومن و رشت واقع شده و کمی از ساحل دریا فاصله داشت. از نظر مذهبی تمام ساکنان این منطقه حنبلی مذهب بودند.

بخش گسکر در زمینی هموار‌، ‌در سی کیلومتری غرب رشت قرار گرفته و از شمال به تالش دولاب و از مشرق به مرداب انزلی و از جنوب به فومن و از مغرب به ماسال و شاندرمن محدود است‌. در ازای آن از اسپند در جنوب تا گیل چالان در شمال یک فرسنگ و نیم و از مرداب تا آهک کوره در حد ماسال دو فرسنگ است‌. سابقا یکی از بخش‌های وسیع گیلان بوده و شامل زمین‌های گسکر امروزی و خاک ماسال و شاندرمن و تالش دولاب می‌شده است.

در زمان فتحعلی شاه، حاکم گسکر « زیکسار» را مرکز حکومت برمی گزیند.

پیراسته فر

آدام اولئاریوس  (Adam Olearius) که نام اصلیش آدام اولشلگر ( Adam Ölschläger) متوفی ۲۲ فوریه ۱۶۷۱(۴اسفند۱۰۴۹) پژوهشگر و دبیر سفیر دوک هولشتاین - فریدریک سوم- به شاه ایران -شاه صفی- بودمی نویسد:

پیراسته فر

گسکر شهری در حدود چهار فرسنگی کسما و دو فرسنگی دریا بوده است و آن را «گوراب گسکر »نیز می‌نامند‌.

شاه صفی(سام میرزا)پسر محمدباقر صفی میرزا،نوه شاه عباس کبیر ، ششمین پادشاه صفوی ایران بود که از سال۱۰۰۷ تا ۱۰۲۱شمسی(۱۴سال)حکمرانی داشت.در آنجا ، در خانه‌ی شخصی به نام «خواجه مسعود» متولد شد و این خانه بعد‌ها به صورت پناهگاهی برای مردم در آمد

برچسب ​شهرگسکر

،در اواخر سلطنت فتحعلیشاه از وسعت ناحیه‌ی گسکر کاسته شد ، حاکم گسکرمقر خود را در «زیکسار» بنا نمود.

هفت دغنان شهری به قدمت تاریخ / گسکر بی دفاع در برابر حفاری  قاچاقچیان

در شهر گسکر(هفت دغنان ضیابر) به تونل هایی بر خوردید که طرف دیگرش در مناره بازار است،

هفت دغنان شهری به قدمت تاریخ / گسکر بی دفاع در برابر حفاری  قاچاقچیان

شهرهای«بیه پیش»گیلان

 سرزمین«بیه پیش»،شامل شهرهای کناره‌ی دریا : لاهیجان و کوتم و کوچصفهان و همام(خُمام).

«بیه» به رودخانه یا ساحل رودخانه گفته می شد.

در زمان صفویه، گیلان به دو قسمت منقسم شده بود،

undefined

 تا اینکه در سال ۹۳۴قمری(۹۰۶شمسی) «شاه طهماسب» حکومت هر دو قسمت گیلان را به«احمد خان لاهیجانی» سپرد وشهر«رشت »اهمیت اقتصادی و سیاسی  یافت وتبدیل شدبه مرکزمبادلات ومعادلات سیاسی.

شهر رشت در این دوره با توجه به مرکزیت و تمرکز جمعیت، توسعه جفرافیایی یافت. رشد این شهر با اهمیت سیاسی، اداری و اقتصادی که از این دوره  آغاز گردیدکه در زمان شاه عباس بعنوان یک شهررسمی ومهم رسمیت یافت.

گذرفَرُّخ-ازخیابان مطهری-چهاربرادران

شاه عباس برای از بین بردن ملوک الطوایفی به سرکوبی دو ناحیة حاکم نشین گیلان (لاهیجان و فومن)پرداخت و به رشت که وضعیت آن برای تجارت مناسب بود مرکزیت بخشید و با افزودن به وسعت آن باعث شد که شهر از شکل قصبه خارج شده و به مکان تجارت ابریشم تبدیل گردد. 

نقش تجاری شهر به همراه مرکزیت اداری سیاسی، از عمده ­ترین عوامل توسعة شهر در قرن ۱۱ هجری قمری می­باشد. انتخاب رشت به عنوان مرکزیت گیلان، به علت موقعیت مکانی ویژة آن بود.

در دورة قاجاریه رشت دارای دو بازار بود، بازار باربندان (ساغریسازان) و بازار ساروق بندان(سُرخبنده) که در مرکز شهر واقع بود. در این دوره، رشت به طور چشمگیری توسعه یافت.

جهانگیر سرتیپ پور -شهردارسابق رشت در کتاب(نام ها و نامدارهای گیلان) می نویسد :«ساروق بندان» نام بازارچه ای بود، در جهت شمالی،شهر رشت «بین میدان و بقعه استاد ابوجعفر» و «مسجد صیقلان» که محل ِ مبادلات کسب و بازار های مردم رشت و پیله وران پیربازار و انزلی بوده که «ساروق بندان» نامیده می شد.

 تدریجا اطراف بازارچه خانه هایی به وجود آمد و تبدیل به محله شد. در سال های اخیر خیابانی این محله را به دو قسمت کرد. نام ساروق بندان در قباله ای که در اختیار «شیخ آقا صیقلانی» بود، رویت شد که شواهدی، انطباق آن را با «سُرخبَنده» ارائه می کرد.

ایام محرم-رشت-دهه۴۰

توضیحات نگارنده-پیراسته فر:بُقعه ابوجعفر

درزمانهای گذشته(حدودسالهای ١٣٠٠)درداخل مسجدقبری بودکه روی مرتفع(بُقعه)بود«بقعه اُستاابوجعفر»که «دارالحکومه گیلان» در  در مجاورت همین بقعه بود،قبراین«عالِم سُنی»درمحوطه مسجد قرار داشت امادرسال١٣٠۴به  «رضاخان» خبرمی دهندکه «امیر طهماسبی» ازمحبویتی درگیلان برخورداراست که ممکن است این روابط تهدیدی  برای حکومت شاه باشد،رضاخان حاکم مردمی گیلان( سرتیب عبدالله خان امیر طهماسبی) راصادرمی کندو سرلشکر سفّاک(محمدحسین آیرم) راحاکم گیلان می کند،این ژنرال به بهانه توسعه شهرسازی ،مسجد،تخریب شد ساختمان شهرداری و «کتابخانه ملی» را روی خرابه‌های مسجد بناکرد،تاقبل ازآن ،این محوطه قبرستان بود ومسجدکه «بُرجک نگهبانی» نیردرکنارشان قرار داشت.

نکته :این عالم سُنی(ابوجعفر)که نام کاملش« ابوجعفر قاسم بن محمد تومی تمیمی»است،ازاهالی آمُل(مازندران)بودمذهب حنبلی داشت،مُبّلِغ اهل سُنّت بود،وی دررقابت باعالم شیعه همشهری اش(ناصرالحق علوی)که یک عالمِ مجتهد(شیعی زیدیه)بود،قیام کرد،«ناصرالحق»(ابومحمد حسن اطروش) درشرق گیلان-رودسر(هوسم)پایگاه تبلیغ داشت و«ابوجعفر»درغرب گیلان،«ناصرالحق» مدتی هم حاکم طبرستان شد وقبرش زیارتگاه مردم آمل ودیگرشیعیان  است،«شیخ طوسی»،«ناصرالحق» را در شمار اصحاب امام هادی(ع)دانسته است.

واما معلوم نیست که چرااین این عالم حنبلی به رشت آمد!ودیگراینکه مورخان،درهیچ منبعی ننوشته اند که ایشان«سید»است،حتی شیعه بودنش جای اشکال است،بعدازفوتش،زنانی که به زیارتش می آمدندبه او«اُستا جعفر»می گفتند،که بعدازفوت «ابوجعفر»،گیلانیان به این مرحوم ۲عنوان دادند(سیّد+شیعه)که هیچکدامش نبوده!بیشترین تبلیغش درتخطئه عالم شیعی(ناصرالحق) بود،تغییرمذهبش بعدازفوتش رُخ داد!  هیچ سندی وجودندارد-مورخی ننوشته- که ایشان بعدازآنهمه تبلیغ مذهب حنبلی،تغییرمذهب داده باشد.

درسال ۱۳۵۲عبدالله شیرخانی(شهرداروفت رشت) دستور داد سنگ قبری برای این مُبلِّغ دینی که در حیاط  ساختمان شهرداری مدفون است، نصب کنند.

واین عناوین حک شده روی «سنگ قبر»تخیلات»مرحوم عبدالله شیرخانی است،همانطورکه ملاحظه می شودهیچ سالی(تولد،وفات،مبارزه وقیام وهجرت) ذکرنشده که نشان ازعدم آشنایی شهرداروقت وآقایانی که کمک کردند برای این سنگ قبر،البته جای تقدیرداردکه به   احترام   یک عالم دینی دست به این اقدام خیرزدند.

واما باتوجه به اینکه عالم دیگرآملی(رقیب ایشان)ناصرالحق،وفاتش در ۳۰۴ قمری ( ۷۹ سالگی)بوده و۱۲ سال هم حاکم  طبرستان بوده،آمدن «ابوجعفر»به رشت را بایدحدودسال ۲۹۰هجری(۲۸۳شمسی)باشد،یعنی سنگ قبرش هزارسال بعدازفوتش بوده است.

«زیدیه» کیست؟

بعدازحادثه عاشورای۶۱ هجری،هیچ قیامی ازسوی امامان موردتأییدنگرفت(که این درائت درقیام حره معلوم شد)اماشیعیانی که درحادثه کربلاشرکت نکرده بودند-امام حسین رایاری نکرده بودند-این بارخیلی آتشین بودند ودرصددانتقام خون شهدای کربلابودند،اینهاقائل به« قیام به سیف و خروج علیه حاکم ظالم»بودند،کسی راامام می دانستندکه قائل باقیام ومبارزه باشد،پس از شهادت امام سجاد(ع)اختلافاتی درامامت اهل بیت پدید آمد،«عصمت» ازشاخص های امامت حذف شدوبدین ترتیب،«زید بن علی» (برادر امام محمد باقر)اعلام قیام کردگروه کثیری ایشان را به امامت برگزیدند وبراین اساس به «زیدیه» مشهور شدند.

محله «استادسرای رشت»برگرفته ازنام این عالم سنی است.

بیشترین پیروان«زیدیه»ازکوفه بودند، مورخین بیعت کنندگان با «زید بن علی»اولیه را۱۵ هزارنفرنوشته اند،عده زیادی از اهالی بصره، مدائن و خراسان نیز باوی بیعت کردند.

«اولین قیام زیدیان»  قیام علیه هشام بن عبدالملک مروان بود.

«زید بن علی»در محرم ۱۲۲ق بقتل رسید.واما«زیدیان»به قیامشان ادامه دادند واینبارقائم دیگری ازاهل بیت«حسن مثنی»رابه امامت برگزیدند.

«زیدیه»درایران درمناطق خراسان(سبزوار)،دیلمان وطبرستان(گیلان ومازندران)حاکمیت داشتند،یکی ازاین رهبران «زیدیه»ناصرالحق(حاکم طبرستان) است.

تاقرن هشتم زیدیان درایران  حکمرانی داشتندیکی دیگر از«زیدیان»بنام «سید علی بن سید امیر کیا »بودکه در سال ۷۷۶ق سلسله «آل کیا»در گیلان بوجود آورد.

آخرین حاکمیت«زیدیان»درزمان صفویان بود، شاه طهماسب با «خان احمد گیلانی» آخرین فرد از خاندان کیا درگرفت که به شکست این سلسله منجر شد،«خان احمد گیلانی»که ازگماشتگان صفویان بوددر ۹۶۰ق(۹۳۱شمسی) ،تغییرمذهب دادند وبه «شیعی اثنی عشر»(۱۲امامی)گرایش پیداکردند.

زرجوب-لب آب

«ساروق بندان»که امروزه به«سُرخبنده»شناخته می شود،محدوده محلات خیابان تختی تامیدان صیقلان ولب آب گفته می شد،که بازارهفتگی داشت،قایق های مسافربری درآنجالنگرمی انداختند،

که مسافران ازانزلی  تارشت ترددمی کردند وبعضاًتا«پیربازار»می رفتندکه ازآنجاسوارقایق های دیگرمی شدند./.

دانای علی

این محل، محل پاتوق (عرض اندام)لاتها وداش های رشت بوده ازجمله «کبلاکیجا»(نفردوم-سمت چپ)ونوچه هایش در کنارپل رودخانه« زردجوب».

در فاصله یازده کیلومتری این شهر در محل برخورد دو رودخانة «گوهر رود» و «زرجوب» (سیاهرود)، بندر ارتباطی پیربازار بوجود آمد، بدین ترتیب کالاهای تجاری از روسیه تا بندر پیربازار، و از آن به بعد به وسیلة خط آهن تا شهر رشت منتقل می­شد. پیربازار، روستائی از بخش مرکزی رشت بود که به علت مجاورت با مرداب و دریا، پره بازار یا بازار ساحلی و بازار مرکزی نامیده می­شد، و تدریجاً به «پیربازار» ( پیله بازار)، شهرت یافت و لنگرگاه و بندر مهم رشت شد. در هنگام فزونی آب «سیاهرود»، از پیربازار تا رشت، با «کرجی»(قایق) طی می­شد. لیکن به مرور زمان، راه «مالرو»(راه ترددحیوانات) و سپس راه درشکه رو، رشت را به این بندر ارتباط می­داد.

رشت از سال ۱۰۰۴ هجری قمری به فرمان شاه عباس مرکز استان گیلان و مرکز معاملات نوغان و ابریشم شد که در آن زمان محصول اول گیلان بود. این امر موجب شد که مالکان بزرگ و بازرگانان ایرانی، روسی، یونانی و ارمنی که تاجر نوغان ابریشم بودند به این شهر توجه کنند و شهر رشت رشد چشمگیری پیدا نماید.

جمعیت رشت درسال ۱۲۳۷(۲۷۳۱۴ نفر)

پیراسته فر

«گریگوری ملگونف» جهانگرد روس که در سال ۱۲۷۵قمری(۱۲۳۷شمی) به رشت سفر کرده بود، در خاطرات خود نوشته است که این شهر(رشت) در آن روزگار دارای ۵۴۶۳ خانه ۱۰۲۱ مغازه و ۲۷۳۱۴ نفر جمعیت بوده است. در نظر او رشت شهری بود بسیار خوش وضع با خانه های زیبای رو به دریا که بازرگانان از هند، بخارا، روم و عثمانی به سودای ابریشم به آن سفر می کردند. در دوران مشروطه و بعد از آن، گیلان به یکی از کانونهای تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران تبدیل شد. نهضت استقلال طلبانه جنگل، گسترش شهرها، تاسیس آموزشگاه های متعدد و ارتقای سطح فرهنگ شهروندان رشت، این شهر را در زمره پیشروترین شهرهای کشور قرار داد.

قحطی درایران وگیلان+بیماری وبا و طاعون

قحطی که معروف به قحطی سال ۱۲۸۸ هجری قمری(۱۲۵۰شمسی) است، قحطی بزرگی که همزمان با سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به ایران آمده و باعث مرگ و میر و هلاک شدن تعداد بسیاری از مردم در شهرهای مختلف ایران شد.

کتاب «ریاض الارواح»نوشته شده و نسخه خطی آن در کتابخانه مرکز احیاء میراث اسلامی نگهداری می شود. این متن به خط مولف کتاب،« اسد الله بن عبدالغفار» شهرخواستی گیلانی متخلص به «نادر» است. وی کتاب ریاض الارواح را اثری در نصیحت و اخلاق است و در سال ۱۲۵۳ نگاشته است. این عالم و شاعر قرن سیزدهم در شهرخواست مازندران متولد شده و پس از تحصیل در زادگاهش مدارج علمی خود را در اصفهان تکمیل کرده است. جز کتاب یادشده، کتابهای خصائل الملوک، رشگ بهشت، عبرة الناظرین و استبصار الباصرین، لب لباب، دیوان اشعار و.. از آثار قلمی او بشمار می آیند./ریاض العارفین:۵۲۶-۵۲۹، مجمع الفصحاءج ۶ص ۱۰۳۴-۱۰۳۵...الذریعه ج ۹ص ۱۱۴۸و ج ۱۵ص ۲۱۳، ج ۱۶ص

موج دوم قحطی

در دوازدهم محرم  هزار و سیصد، و (دوم آبان۱۲۶۳شمسی) گیلان قحطی سختی راتجربه کرد، صنعت نوغان در گیلان ازبین رفت ،مجبورشدند تخم کرم ژاپون  را از ولایت خارجه آوردند، گرانی آمد، برنج قحطی شد، وبه منی بیش از پنج قران رسید، قحطی وگرانی دزگیلان هفت، هشت سال بطول انجامید بسیار مردم  مُردند کار به جایی رسید گفتند:مَردُم  گوشت میت رامی خوردند. در قبرستانها تفنگ چی گذاشته بودند که مردم مرده ها نبش قبرنکنند( بخورند). در گیلان  سه دفعه  طاعون آمد ،شش هفت هزار نفری مُردند.

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های محمدعلی جمالزاده

محمد علی جمالزاده(نفروسط)می نویسد:جنگ اول جهانی در آستانه اتمام بود که قحطی، آنفلوانزای اسپانیایی و « وبا »شیوع یافت، طبقات فقیر، پیر و جوان، همچون برگ پائیزی در برابر حمله این سواران بی‌رحم فرو می‌ریختند.

هیچ غذایی پیدا نمی‌شد، مردم مجبور بودند هرچه را که می‌توانستند بجوند و بخورند،هیچ گربه و سگ و کلاغ را باقی نماند، حتی موش‌ها نسلشان بر افتاده بود.

برگ، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله می‌کردند. در هر گوشه و کنار، اجساد مردگان بی‌کس و کار پراکنده بود. بعد از مدتی مردم به خوردن گوشت مردگان روی آوردند.

قحطی که معروف به قحطی سال ۱۲۸۸ هجری قمری(۱۲۵۰شمسی) است، قحطی بزرگی که همزمان با سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به ایران آمده و باعث مرگ و میر و هلاک شدن تعداد بسیاری از مردم در شهرهای مختلف ایران شد.

شرح زندگانی من - جلد 1

«عبدالله مستوفی »در کتاب «شرح زندگانی من» درباره قحطی سال ۱۲۸۸ نوشته است: «از یکی دو سال پیش، کم بارانی شروع و گرانی و تنگی خواربار خودنمایی می کرد ولی در زمستان سال ۱۲۸۷ هیچ باران نبارید و مایع های سنواتی(ذخائرآبی) هم تمام شده بود. قیمت نان که در اوایل سال ۱۲۸۷ بیش از یک من شش- هفت شاهی نبود، به یک من یک قران رسید... 

در زمستان سال ۱۲۸۸ قیمت نان به یک من پنج قران که پانزده- شانزده برابر قیمت عادی آن بود رسید... در زمستان این سال برف و باران بی حسابی آمد و همین بارندگی زیاد در پاره ای از جاها راهبندان کرد و بیشتر مایه تلف نفوس شد. در بهار هم مرض حصبه و محرقه (وبا) خیلی از مردم را، اعم از بی چیز و منعم، به دیار فنا فرستاد. این اول دفعه ای بود که ناصرالدین شاه در سلطنت خود با چنین پیشامدی مواجه شد./ناصرالدین شاه(متولد۱۲۱۰ – مرگ ۱۲۷۵) از آذر۱۲۲۷حکومت کردتا ترورش-اردیبهشت۱۲۷۵.

..در نتیجه این قحطی، در« یزد» بیست هزار نفر از بین رفته و سی هزار نفر متفرق شدند،اجساد در گوشه و کنار خیابان مانند سنگ و کلوخ افتاده بودند. کثرت مردگان و انباشته شدن آنها در گذرگاه ها، عدم امکان دفن، نبود بهداشت، شیوع وبا را سبب شده تا جایی که بعضی از شهرها دست کم تا یک سوم جمعیت خود را در این فاجعه مضاعف از دست دادند. قحطی سبب تفرقه و مهاجرت عده زیادی از مردم هم شد. مهاجران بیشتر از نقاط جنوبی به نقاط شمالی که وضع بهتری داشتند رفتند و بعضی از آنها حتی به روسیه عزیمت کردند.

در دوازدهم شعبان ۱۲۸۸(۵ آبان۱۲۵۰):بواسطه ۳ خشکسالی مردم برای سیرکردن شکم خود-حتی ازضایعات-به پایتخت روی آوردند.

هجوم جمعیت ایران به گیلان-موج اول خشکسالی

مهاجرت به گیلان و از آنجا به روسیه در سال ۱۲۸۸ رقم بزرگ تری از جابه جایی جمعیت را نشان می دهد. در اسناد وزارت خارجه انگلستان مورخه ۱۸دسامبر ۱۸۷۱(۲۷آذر۱۲۵۰) آمده است:«سیل انبوه مهاجران از ولایات جنوبی به سوی گیلان که وضع خواربار در آنجا نسبتا خوب بود(باغات کشاورزی کناررودخانه ها وسواحل دریا محصولاتی فراهم می شد) از حدود ماه مه ۱۸۷۱(اردیبهشت۱۲۵۰) به راه افتاد، تا ماه نوامبر(آبان۱۲۵۰) حدود ۲۰ تا ۳۰هزار مهاجر به این ولایت که جمعیت اصلی اش صد هزار نفر بود، سرازیر شده است. شماری از مهاجران راهشان را به شمال ادامه دادند و با گذشتن از مرز به روسیه رفتند».

جمعیت کنونی(سال۱۳۹۷) رشت براساس آخرین سرشماری: ۲ میلیون و ۶۰۰هزارنفری گیلان،۹۶۰هزار نفرجمعیت رشت است که ازاین تعداد ۷۵۰هزارنفردرمناطق شهری رشت ساکنند وبقیه درمناطق روستایی-حاشیه-رشت زندگی می کنند.

جشن «نوروز» در کاروانسرای «لات» رشت برگزار می شود

بعدها درزمان شاه عباس  برای امنیت وآسایش تجاروبازرگانان «کاروانسرا»یی بنام کاروانسرای شاه عباسی  در۳۵کیلومتری جاده رشت به تهران،  قراردارد.

همه شهرداران رشت:ازبلدیه تاشهرداری وامپراطوری

۱- حجت الاسلام میرزا خلیل رفیع (زمستان۱۲۸۶ الی ۱۳۰۲)فرزندآیت الله مُلارفیع شریعتمداری گیلانی(انزلچی)مشروطه خواه(‏‏متوفی‏‏۱۲۵۳)

اولین شهرداررشت در وقایع سال ۱۲۹۰  که منجر به تصرف گیلان توسط قوای روس گردید، به دستور قنسول روس( نکراسف) بازداشت شد و به همراه عده‌ای دیگر از آزادیخواهان به بادکوبه تبعیدشد،میرزا خلیل پس از سپری کردن ۵سال تبعید و بازگشت به گیلان،مجدداً باحمایت «میرزاکوچک خان»به عنوان شهردار رشت برگزیده شد./وی۲بارتبعیدشد(مجموعاً۵سال)

۲- سرگرد محمود غفاری (۱۳۰۲ - ۱۳۰۳)

۳- سرگرد اسماعیل سهراب زاده (۱۳۰۳ – ۱۳۰۴)

۴- سرگرد موسی شاهقلی (۱۳۰۴- ۱۳۰۵)

۵- سرگرد محمد غفاری  (۱۳۰۵-۱۳۰۵ )کفیل

۶- عیسی احتشامی            (۱۳۰۵ -۱۳۰۶)

۷- نصرالله رضا (کفیل) (۱۳۰۶ -۱۳۰۷)

۸- رضا افشار (کفیل)   (۱۳۰۷ -۱۳۰۸)

۹- محمد حاتم                   (۱۳۰۸ -۱۳۰۹)

۱۰- احمد خجسته           (۱۳۱۰۱۳۱۰)

۱۱- عباس حاتمی              (۱۳۱۰- ۱۳۱۳)

۱۲- اسدالله مجلسی       (۱۳۱۳ - ۱۳۱۴)

۱۳- قاسم مقدم (کفیل) (۱۳۱۴ -۱۳۱۶)

۱۴- احمد آذر نوش  (۱۳۱۶ –-۱۳۱۸)

۱۵- علی اصغر حجازی (۱۳۱۹ - ۱۳۲۱)

۱۶- محمود محمودی (۱۳۲۱ -۱۳۲۲)

۱۷- یوسف سیمرغ (۱۳۲۲-۱۳۲۵)ماجرای بُقعه دانای علی

۱۸- علی حسام       (۱۳۲۵  - ۱۳۲۵)

۱۹- ابوالفضل عباس زاده (۱۳۲۶ -۱۳۲۸)

۲۰- علیرضا بهزادی        (۱۳۲۸ - ۱۳۲۹)

۲۱- ابراهیم موسویان    (۱۳۲۹ - ۱۳۳۰ )

۲۲- محمدعلی دادور      (۱۳۳۰- ۱۳۳۱)

۲۳- جهانگیر سرتیپ پور (۱۳۳۱ - ۱۳۳۳)

جهانگیر سرتیب پورکیست؟

جهانگیر(متولد۶آذر۱۲۸۲)،فرزند عزیزا... خان ، مشهور به آقاخان ، که در قشون قزاق ایران سرتیپ دوم و آجودان سلطنتی بود و از نوادگان« امیر هدایت خان»حاکم گیلان « اترخان رشتی»که درسال۱۱۶۴درگیلان حکمرانی داشت وهمان سال هم بقتل رسید«جهانگیر»چون درکودکی پدرش فوت کرد،جهانگیربه «سرتیب پور»(فرزندسرتیب)شناخته می شد.

«جهانگیر سرتیپ پور»نویسند وهنرمند،شاعرونمایشنامه نویس بود، در۱۷سالگی به همراه مرحوم آقا شیخ رضا مقدادی ( خیاط ) به نهضت جنگل پیوست واما این زمان مصادف شدباتهاجم قزاقها،در تاریخ شنبه ۹ مرداد ۱۲۹۹ طرفداران شوروی با رهبری و حمایت فرمانده قوای مسلح شوروی و مدیر بخش سیاسی  و امنیت نظامی آن در رشت بر ضد میرزا کودتا کردند. خیلی ازطرفداران میرزا دستگیر و بازداشت شدند،ازجمله«جهانگیر سرتیپ پور»وحکم اعدامشان صادرشد وامابادخالت آزادیخواهان(مشروطه خواهان رشت)مجبوربه آزادیش شدند.

«جهانگیر سرتیپ پور»در سال ۱۳۴۲ به نمایندگی مردم رشت در مجلس شورای ملی(دوره‌های ۲۱ و ۲۲) برگزیده شد.

از جمله اقدامات سرتیپ پور در این دوران نمایندگی وشهرداری ،تلاش و پیگیری وی برای تأسیس دانشگاه گیلان است، دانشکده کشاورزی،راه اندازی پروژه- راه رشت ـ فومن،میانه،  احداث فرودگاه رشت، تأسیس بانک خون برای بیمارستان پورسینا،

 توسعه کتابخانه ملی رشت، تأسیس زایشگاه رشت،خرید زمین ناصریه ی رشت برای تأسیس بیمارستان(پورسینا)ازجمله ازاقدامات سرتیب پور(سال۱۳۰۸)می باشد.

«جهانگیر سرتیپ پور»هفتم آذرماه ۱۳۷۱ درسن ۸۹سالگی در تهران درگذشت و در سلیمانداراب درجوارفرمانده اش(میرزاکوچک)به خاک سپرده شد.

قبر «جهانگیر سرتیپ پور»در۱۰قدمی میرزاکوچک واقع است-جهت خلاف قبرابراهیم فخرایی.

۲۴- عبدالحسین فروغی  (۱۳۳۳ -۱۳۳۴)

۲۵- یوسف رئیس سمیعی (۱۳۳۵ - ۱۳۳۶)

۲۶- شمس امیری                (۱۳۳۶  - ۱۳۳۸)

۲۷- محمد حسین دهقان (۱۳۳۸-۱۳۳۸)

۲۸- غلامحسین سمیع     (۱۳۳۸- ۱۳۳۹)

۲۹- علیرضا مهرداد         (۱۳۳۹- ۱۳۳۹)

۳۰- محمدعلی دادور        (۱۳۳۹-۱۳۴۰)

۳۱- سید مهدی یموت     (۱۳۴۰ - ۱۳۴۱)

۳۲- محمدعلی دادور      (۱۳۴۱ -۱۳۴۲)ده سال بعد،مجدداًشهردارشد

۳۳- سرلشکر حسین عطاپور (۱۳۴۳-۱۳۴۳)

۳۴- رضا سجادی                  (۱۳۴۳ -۱۳۴۴)

۳۵- قاسم صوفی              (۱۳۴۴ - ۱۳۵۰)

۳۶- هادی زاهدی               (۱۳۵۰ - ۱۳۵۱)

۳۷- عبدالله شیرخانی      (۱۳۵۱ - ۱۳۵۲)

۳۸- ابوالحسن دادور         (۱۳۵۲ - ۱۳۵۵)

۳۹-هرمز ملکشاهی          (۱۳۵۵- ۱۳۵۶)

۴۰- عبدالله شیرخانی        (۱۳۵۶-۱۳۵۷)

۴۱-  سید حسین موسوی (۱۳۵۷ -۱۳۵۸)

انزلی چی : فرهنگی ، هنری ، گردشگری - مراسم سومین روز درگذشت زنده یاد  #محمد_نقی_بحرپیما شهردار اسبق #بندر_انزلی و #رشت از ساعت ۱۵ الی ۱۶ شنبه ۱۰  آذر ۹۷ در مسجد

۴۲- محمد تقی بحرپیما        (۱۳۵۸-۱۳۵۹)

۴۳- احمد خشوعی                     (۱۳۵۹-۱۳۶۳)

۴۴- احمد رمضانپور نرگسی(۱۳۶۳-۱۳۶۵)*

۴۵- اسماعیل فلاح                   (۱۳۶۵-۱۳۶۷)

۴۶- صادق خلیلی عباس آبادی(۱۳۶۷-۱۳۶۸)

۴۷- هادی الماسی                      (۱۳۶۸-۱۳۷۴)

۴۸- رحمت حمیدی                  (۱۳۷۴-۱۳۸۰)

۴۹-مرتضی شگفت                  (۱۳۸۰-۱۳۸۲)

۵۰- رحمان انصاری                 (۱۳۸۲-۱۳۸۳)

۵۱– اصغر شکرگزار                 (۱۳۸۳-۱۳۸۴)

۵۲- رضا ساغری                   (۱۳۸۵-۱۳۸۶)

 ۵۳- رضا خاکسار               (۱۳۸۶-۱۳۸۶)

در جلسه ی عصر دوشنبه هفدهم اردیبهشت ماه (۱۳۸۶ اعضای شورای شهررشت ازبین ۴ نامزد تصدی سمت  شهرداری رشت(مسعود نیک چهره، اسدا.. طهماسبی، رضا ساغری و رضا خاکسار) رضا خاکساربا۶سال حضوردرجبهه هادفاع مقدس(فرماندارسابق فومن) را با ۶ رای به عنوان شهردار رشت انتخاب کردند.

عصر روز دوشنبه ۲۲مرداد ۱۳۸۶ رییس شورای اسلامی شهر رشت (محمد رضا قاسمی)،با اعلام اینکه -تأخیرجواب-مهلت قانونی وزارت کشور گذشته است حکم شهرداری(محمد رضا خاکسار)را امضاء کرد تا وی کار خود را شروع کند.

درحالیکه«سیل تبریکات» درشهررشت ،مخصوصاً درسبزه میدان«پرده باران» شده بود امافعالیت خاکساربعنوان شهرداررشت با مخالفت وزارت کشور و استانداری مواجهه شد وماجراهایی شروع شد،به دعواهای حقوقی کشیده شدکه در نهایت، هیات حل اختلاف مرکز ،رای برکناری خاکسار را صادر کردوشهردارمعلق،  طی نامه ای در هفتم آذر ۱۳۸۶ از سمت خود استعفاء داد و مرد«زاپاس شهرداری» محمد نعمتی که بعدازبرکناری ساغری سرپرست شده بود،مجدداً به سمت سرپرستی شهرداری رشت انتخاب شد.

 ومتأسفانه دراین دوره(سوم) شورای شهر اتفاقات ناگواری رخ داد،آقای رئیس بازداشت شدوبهمراه آن اکثریت اعضای شورابه زندان افتادند.

۵۴- محمود فریدونی(۱۳۸۶-۱۳۹۰)شهرداربعدازخاکسار

۵۵- سید مجتبی خدمت بین دانا (سرپرست) (۱۳۹۰)

۵۶-محمد علی ثابت قدم(۱۳۹۱-۱۳۹۲)

ازاسفند۱۳۹۱اعضای شورای شهررشت دستگیرشدند،جلسات به حدنصاب نرسید.

مدیر کل تعاون روستایی  گیلان (مهرزاد عبدالله‌زاده)ازبازداشت شدگان بودکه دادستان انقلاب اسلامی عمومی رشت با بیان اینکه عبدالله‌زاده دستگیر و اکنون در زندان به‌ سر می‌برد، متذکر شد: اتهام این مدیر کل رشوه است که درمجموع، اکنون ۲۵ نفر به دلیل جرایم سنگین در زندان هستند/۱تیر۱۳۹۴خبرگزاری فارس.

شورای شهررشت منحل شد

۳اردیبهشت ۱۳۹۲ احمد آقاجانزاده(دبیر هیئت حل اختلاف و رسیدگی به شکایات از شوراهای اسلامی گیلان)گفت:امروز در جلسه هیئت اختلاف و رسیدگی به شکایات از شوراهای اسلامی گیلان از تصویب انحلال شورای شهر رشت در جلسه هیئت اختلاف مرکزی خبر داد.

بعد از انحلال شورای سوم شهر رشت «استاندار» کفیل شد و «میر نوید میر حق جو» معاون اسبق عمرانی شهرداری رشت و مدیروقت ناحیه دو شهرداری را بعنوان سرپرست انتخاب نمود.

باآغازبکار شورای چهارم  رشت در۱۳شهریور ۱۳۹۲«زاپاس شهرداری رشت»علی بهارمست بعنوان سرپرست شهرداری رشت رونمایی شد.

۵۷-محمد ابراهیم خلیلی(مهر۱۳۹۲الی مهر۱۳۹۳)

شورای شهر-دوره چهارم-در۱۳۸۴ مهر ۱۳۹۲ محمد ابراهیم خلیلی را با ۱۱ رای موافق وسه رای ممتنع و یک  رای مخالف بعنوان شهرداری رشت انتخاب کردند. ۲۳خرداد۱۳۹۶

۵۸- سید محمدعلی ثابت‌قدم ( ۱۲ بهمن ماه ۱۳۹۳الی۲۳خرداد۱۳۹۶)

۵۹-مسعود نصرتی قزوینی نژاد(۱۳ شهریور ۱۳۹۶الی مرداد۱۳۹۷)

شهرداران رشت ازرفیع(۱۲۸۶) تاعلوی ۱۴۰۰ - پیراسته فر

۶۰-ناصرحاج محمدی ( ۲۱خرداد ۱۳۹۸الی۱۲شهریور۱۳۹۹)

۶۱-سیدمحمداحمدی(از۹مهر۱۳۹۹ الی ۱۰شهریور ۱۴۰۰)استعفاداد.

۶۲-«سید امیر حسین علوی »شهردار رشت شد/چهارشنبه(۵ آبان ۱۴۰۰ الی ۱۸ تیر ۱۴۰۱)

شهرداررشت برکنار شد/شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱ 

رییس شورای شهر رشت گفت: شهردار رشت امروز با هشت رای موافق برکنار شد/شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱ 

«محمدحسن واثق کارگرنیا»(رییس شورای شهر رشت) در جلسه بررسی استیضاح شهردار رشت اظهار کرد: امروز مقرر شده بود ساعت ۱۱ شهردار برای پاسخگویی در جلسه شورای شهر حضور یابد که حاضر نشد و پاسخ کتبی خود را به جلسه شورای شهر فرستاد که توسط منشی شورا قرائت شد.

شهردار رشت برکنار شد

با هشت رای موافق از مجموع یازده عضو شورای شهر رشت،« امیرحسین علوی» شهردار رشت استیضاح و برکنار شد.

معارفه سرپرست شهرداری رشت برگزار شد/استیضاح شهردار رشت طبق روال قانونی انجام شد

کارگرنیا(رییس شورای شهر رشت)درحال معرفی شهردارجدید(خدمت بین دانا)۱۸ تیر ۱۴۰۱

با برکناری امیر حسین علوی، «مجتبی خدمت‌بین دانا» به عنوان سرپرست شهرداری رشت انتخاب شد.

شهرداربرکنارشده باحکم دادگاه به پست ریاست برگشت.

شورای شهررشت ،رأی به برکناری شهرداررشت(سیدامیرحسین علوی)دادند(۱۸ تیر ۱۴۰۱

۲۱ شهریور ۱۴۰۱دیوان عدالت اداری با صدور دستور موقت، رای به بازگشت امیرحسین علوی به شهرداری رشت داد.

شورای شهررشت ،رأی به برکناری شهرداررشت(سیدامیرحسین علوی)دادند(۱۸ تیر ۱۴۰۱​​)

۲۱ شهریور ۱۴۰۱دیوان عدالت اداری با صدور دستور موقت، رای به بازگشت امیرحسین علوی به شهرداری رشت داد.

رحیم شوقی(شهرداررشت)

اعضای شورای اسلامی شهر رشت در هفتاد و هفتمین جلسه علنی شورا با ۱۰ رأی از مجموع ۱۰ عضو حاضر در جلسه شورا، «رحیم شوقی» را به عنوان شهردار رشت انتخاب کردند./۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲

"دانای علی"کیست؟بقعه دانای علی رشت

بقعه«دانای علی »رشت

مردی که نه «سیّد»است ونه «امامزاده» واما قبرش «بُقعه» است«زوّار»زیادی  دارد.

حدود یک قرن پیش در محله(عینک)و به روایتی «سیاه اسطلخ» رشت مردی می زیست که اصالتاً تُرک زبان( زنجانی) بود. او از کودکی در رشت زندگی می کرده و شغل او زراعت بود و نیز از طریق فروش علوفه به صاحبان دام امرار معاش می کرده است.

برچسب دانای علی چمارسرای رشت - پیراسته فر

دانای علی رشت

دانای علی رشت

این عبد صالح خدا همچون کربلائی کاطم ساروقی-متوفی۱۳۳۶ (بیسوادی که براثریک اتفاق حافظ کل قران شد)

و «شیخ رجبعلی خیاط »عارف و زاهد(متوفی۱۳۴۰) و ... به علت ایمان و تقواو صداقت در گفتار و رفتار و سلامت نفس به مناعت طبع  و دستگیری و یاری نیازمندان و رعایت حرام و حلال وروحیه شجاعت،علیرغم اینکه نه امام زاده بودند و نه سید ، هم در حیات خود رافع مشکلات مردم بودند و همدر ممات خود واسطه خیرات وبرکات برای زوار و متوسلین به قبر خود میباشند.

این عارف زاهد به علت داشتن «طی الا رض»،مریدانی داشت و از هر پیرمرد  رشتی اگر درباره دانای علی سوال شود با شور و شعف داستان نجات یک حاجی رشتی که در مکه گرفتار راهزنان و سارقان شده بود و تمام پول و مال خود را از دست داده بود و سرانجام توسط دانای علی با طرفه العینی  با سلامت به زادگاهش برگشته بود و از نماز خواندن او در مکه معظمه و رشت در یک روز برایت تعریف می کند.

چگونگی فوت دانای علی

از چگونگی مرگش ، روایت است که  ماموران ظالم زمان ،او را به اتهامی (عدم پرداخت مالیات) دستگیر و شکنجه می کردند که یکی از مریدانش که متنفذین بوده اگاه میشود و از کرامات و مقاماتش برای ماموران می گوید که گرچه موجبات آزادی او فراهم می کند ولی افشایاین راز مرگ او را به دنبال داشته است .

جنازه اش را در جوار قبرستان عمومی شهر (آن زمان) به خاک می سپارند که فعلا به علت گسترش شهر و توسعه شهر سازی از آن قبرستان اثری به جا نمانده است.

چرا «دانای علی »دروسط خیابان قراردارد؟

در سال ۱۳۲۰ هجری شمسی «قبر دانای علی» نیز قرار بود به منظور احداث(نه تعریض) خیابان تخریب شود،(تاآن زمان عبورومرورازطریق «نقره دشت»انجام می گرفت)،ازکنار مسجدفعلی الفتح از«نُقره دشت»،واردخیابان «سام» می شدند ومی رفتند به  داخل شهر(سبزه میدان)

فقط آب دیدند!

 مهندسین شهرداری به مسئولیت مهندس یوسف سیمرغ  (که چند سال بعد به مقام شهرداری رشت رسید) هرچه تلاش کردند در دوربین های نقشه برداری غیر از امواج آب چیزی ندیده اند و خداوند رعبی در دلشان ایجاد کرد که جرئت تخریب را پیدا نکردند . و لذا قبری که تا کنون در کنار خیابان بود با تعریض خیابان بیستون (طالقانی) در وسط خیابان اصلی شهر قرار گرفت .

اگرچه بعضی از مردم سقوط   شهردار از بالکن شهرداری و یا مرگ فرزندش را دلیل ترسیدن مسئولین و عدم جسارت به قبر می دانند ولی نبودن دلیل و مدرک معتبر این روایت را منتفی می کنند.

وازآن زمان حرم دانای علی (همانندمیدان)دروسط خیابان قرارگرفته وخودروهااز۲طرف آن عبورمی کنند.

یوسف سیمرغ درسالهای  (۱۳۲۲ - ۱۳۲۵)شهرداررشت بوده است.

خلاصه وقوع این حادثه دهان به دهان، سینه به سینه منتقل می شود و کرامات و مقامات این عبد صالح خدا برای مردم روشن می شود و زوار زیادی را به سوی خود جلب و جذب می کند.

هم اکنون علاقه مندان زیادی به این زیارتگاه متوسل می شوند و روزانه ده ها زائر دلشکسته توسل به صاحب این قبر حاجات خود را از قاضی الحاجات می طلبند.

این بقعه متبرکه از شلوغ ترین بقعه های استان گیلان می باشد به طوریکه رئیس هیئت امنا قبلی حاج آقا شفیعی (پدر شهید) می گوید در هر  هفته ده ملیون ریال از داخل ضریح برداشت می شود(زمان تحقیق سال۱۳۸۲) .

درایام ومناسبت های مذهبی (محرم و صفر)مرکزتجمعات «ایستگاه»دستجات عزاداری  می باشد،

۳ نفرازعلمایی که درقدیم از«اوتاد» رشت بودند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:گزارش ۴ مرداد  ۱۳۹۴ که برای تهیه گزارش رفته بود، امام جماعت مسجدبوعلی "حجت الاسلام محمدرضامعتمد»خطره ای گفت،ایشان روایت می کند:مرحوم« آیت الله شیخ محمد لاکانی» می گفت:دررشت۳نفرازاوتادبودند:

۱- دانای علی (مدفون درچمارسرا پیرسرا)

۲- ملارجب علی خلوتی (مدفون درمسجدپیرسرا)

۳-سومی این مردبزرگ بوعلی"پورفقیه علی" بودند.

سال تولد دانای علی

باتوجه به ایتکه  درسال ۱۳۲۰درصددخیابان کشی قبرستان مخروبه چمارسرا برآمدند وازبین قبور سالم یکی قبراین عارف-دانای علی-بود،که بایدتدفینش کمتراز۱۰سال باشد.

یعنی  وفات: حدودسال ۱۳۱۰شمسی 

واگرعمراین بزرگواررا ۵۰ سال بدانیم ،

تولد: ۱۲۶۰شمسی بوده است.

بقعه  «دانای علی » درخیابان طالقانی(محله چمار سرا) ۷۰۰متری یخسازی  واقع شده است .

درچهارراه بین بلوارضیابری-خیابان رشتیان+بین سبزه میدان وفلکه یخسازی واقع است.

منبع :هفته نامه ی همولایتی ۱۴مرداد۱۳۸۲. وجام جم ۲۶مهر۱۳۸۲.

نویسنده:عبد الکریم پیراسته فر 

پرونده:P1034.JPG

 توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درزمان تحقیق« زندگینامه دانای علی» باده هانفرازمعمرین رشت مصاحبه داشتم ،حتی خادمان دانای علی،هیچ منبع معتبری هم درباره این عارف وجودنداشته،ضمناً تصاویر(غیرازموردفوق  که مال زمان انتشارمقاله است)مربوط به جمعه، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۸می باشد.

وجه تسمیه«چمارسرا»

درزمانهای قبل(حدودسالهای۱۳۳۰شمسی  درهمین اطراف دانای علی آبادی ؛علفزاربود وخرابه ،یک پیرزنی دراین قسمت زندگی میکردکه یک خانه  قدیمی  داشت ولی محوط وباغش وسیع بود در«صحرا»ی محوطه خانه اش مرغ وخروس داشت که مرغانش «جوبه »های زیادی داشتند که د صحرا آمدرهابودند  واین محله  ،محل تفریح وبازی بچه هابود.مردم این منطقه می خواستند نشانی بدهند که کجاهمدیگرراببینیم ویا ازکدام طرف بایدبرویم  زمین ومحوطه«صحرا»ی این پیرزن را نام می بردند«جوجو مارصحرا» یعنی صحرای این پیرزن،(دردهات حیاط منزل را «صحرا»می گویند.

به تعبیردیگر:همان صحرای که درخانه زن جوجه ها هستند.

«جوجو »یعنی جوجه

«مار»  یعنی مادر که  بعنوان احترام به یک زن بزرگسال می گویند،منظورهمان پیرزن صاحب خانه ومحوطه است.

«صحرا» یعنی محوطه،جای ومحل (سرا)رامی گویند.

که بعدها بمروراین اصطلاح(جوجومارصحرا» دستخوش تغییرات شد وشد«چُمارسرا»،چ ُ=جوجو+مار=مادر،زن+سرا=صحرا

اینهارا یکی ازقدیمی های  محله چمارسرا«حاج حسین رجبی »می گوید.

«حاج حسین رجبی» می شودگفت که تنها قدیمی محله چمارسراست،همین مغازه «خیاطی» ۵۷سال است که به همان صورتی که افتتاح شده ،باقی مانده،وی بطوراصیل وغلیظ قدیمی است حتی ازنظرافکار هم قدیمی است!البته نسبت به نگارنده محبت داشت،خیلی محترمانه وصمیمی پذیرایمان بود.

آقای رجبی در۵۰۰متری دانای علی(پشت مدرسه نوساز-شهیدحجتی)منزل پدریش بوده که هنوز ساختارش را تغییرنداده! تا۲سال پیش درهمین مخروبه زندگی میکرده وتازگی درکناراین « آثارباستانی »آپارتمانی ساخته درآنجا نقل مکان کرده است.

بنظرمی رسد«حاج حسین»قصه ما از«داش»های چمارسرابوده باشد،چون درزمان مصاحبه باایشان یکی ازدوستان قدیمیش آمدمغازه ویک شوخی «لاتی»باایشان کرد!

بهرحال دانسته ها-اطلاعات ایشان از محله چمارسرا خیلی جالب بودوبدردبخور

قبرستان قدیمی چمارسرا

این محوطه قبلاً قبرستان بود،که مهندس سیمرغ برای توسعه شهررشت درسال ۱۳۲۰اقدام به خیابان کشی ازوسط قبرستان کرد.

یعنی کل این محوطه ازمدرسه ابتدایی حجتی تادانای علی قبورپراکنده بود که دانای علی یکی ازآنهابود

آقای رجبی ( متولد۱۳۲۱) پدرش صاحب کارخانه برنجکوبی بود ومالک زمینهای عینک ،اجدادش هم قسمتی ازرشت را دراختیارداشتند وبچه هایش هم حالا دارای موقعیتهای اجتماعی هستند-می گوید

:اکثرافرادی که حالا دراین محله هستند«مهاجر»هستند،کمترخانواده ای  درقیدحیاط است که زاده همین «چمارسرا»رشت باشد.

مسجدالفتح-چمارسرای-رشت

وی می گوید مدرسه ای که حالا بنام دایی دکترنوبخت(معاون رئیس جمهور) «شهیدحجتی»نامگذاری شده، قبلاً اسمش«دبستان ابتدایی نمونه»بودکه کارساخت این مدرسه توسط امریکائیان بوده،ساخت مدرسه درسال ۱۳۳۰بوده است(مدرسه تازه تأسیس شهیدحجتی ۲۰متری جلوترآمده)

صاحب مغازه خیاطی زیبامی گوید:قبرستانی زمین مدرسه بوده واطرافش،واما  ۱۶سال پیش که بامعمرین ومسئولین دست اندرکارمصاحبه داشتم همه این محوطه (از مدرسه حجتی تا دانای علی را)قبرستان می دانستند،

آقای «ابراهیم زاده »که ۴۰سال این مغازه محقررادارد می گوید:من کارهای برقی بقعه دانای علی راانجام دادم ،قبردانای علی رامادرست کردیم،کاهگلی بود قبر،وی می گوید

 این قسمتها  مکان «مسجدالفتح»تادانای علی قبرستان بود،البته ابراهیم زاده متولد۱۳۳۴است،امااینهاراازپدران خودشنیده اند.

حمیدرمزی(متولد۱۳۳۲) ازفرهنگیان بازنشسته-قدیمی های محله چمارسرا،حرفهای دوستش( حسین رجبی )راتأییدمی کند

چُمارسرا:چشمه های(چومه) آب ومارها(سرای مارها)

zararlı

اظهارات یکی ازکاربران درموردنام محله چماریرا:

Yılanları öldürmek 'zoonoz hastalıkların önünü açabilir' uyarısı

با سلام خدمت آقای پیراسته فر وعرض خسته نباشید بابت تحقیقات علمی،قابل به ذکر است محله چمارسرای رشت همان (چشمه و مارسرا) یا «چومه» و «مار سرا» میباشد.به دلیل وجود چشمه های بی شمار در محله چمار سرا و «فراوانی ماردر مجاورت چشمه ها»ی مذکور محله چُمارسرا یا همان چشمه ومارسرای سابق که به مرور زمان جهت راحتی بیان به چمارسرا تغییر یافته است.از اهالی چمارسرا/پایان.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«شیخ رجبعلی خیاط »کیست؟

«شیخ رجبعلی خیاط » در سال ۱۲۶۲ شمسی، در شهر تهران (خیابان مولوی کوچه سیاه‌ها «شهید منتظری»)تولدیافت. پدرش « مشهدی باقر » یک کارگر ساده بود. هنگامی که رجبعلی دوازده ساله شد پدرش از دنیا رفت.

«شیخ رجبعلی خیاط نکوگویان» از قول مادرش نقل می‌کند : « موقعی که تو را در شکم داشتم شبی [ پدرت غذایی را به خانه آورد] خواستم بخورم دیدم که تو به جنب و جوش آمدی و با پا به شکمم می‌کوبی، احساس کردم که از این غذا نباید بخورم، دست نگه داشتم و از پدرت پرسیدم….؟ پدرت گفت حقیقت این است که این ها را بدون اجازه [از مغازه ای که کار می‌کنم] آورده‌ام! من هم از خوردن آن غذا  صرفنظرکردم. »

شغل«رجبعلی خیاط »،خیاطی بودواما بعلت اجتناب ازمعاصی،خداوندبهش نعمتی داده بودکه میتوانست،نیت افرادرابخواند وبا«روشن ضمیری»ازحال درونی افرادبگویدوه تعبیری صاحب کشف وکرامات بود،وی در ۲۲ شهریور ۱۳۴۰ درسن۷۸سالگی درگذشت.

خاطره«شیخ رجبعلی خیاط » :

«شیخ رجبعلی» می گوید:شبها در یکی از مساجد شهر تهران بعد از نماز و عبادتم مدتی مینشستم.کار من در آن لحظات آموزش قرآن بود.مردم نزد من می آمدند و من حمد و سوره آنها را تصحیح میکردم.

یک شب که مشغول آموزش قرآن به یکی از مؤمنین بودم متوجه ۲ پسر بچه  شدم که با هم دعوا میکردند.یکی از آنها مغلوبه شده بود و برای اینکه بیش ازآن کُتک نخورد،پاشدو آمد پهلوی من نشست.من هم که شاهد این ماجرا بودم از فرصت استفاده کردم بااوگرم گرفتم و بعداز او پرسیدم : پسر جان! حمد و سوره را بلدی؟

گفت : آری،گفتم :بخوان ببینم!

پسر دست و پا شکسته حمد و سوره ای خواند و من باحوصله مشغول اشتباهاتش رااصلاح کردم.خیلی وقتم را گرفت ،دیر وقت به خانه رفتم.شب بعد که به مسجد رفتم.بعد از نماز طبق معمول نشسته بودم.پیر مردی که قیافه عجیبی داشت نزد من آمد و به من گفت : من علومی دارم که بسیاری به دنبال آن هستند.من علم کیمیا و علوم غریبه را میدانم.دست به هر چیزی بزنم طلا میشود.

وی ادامه داد:حاضرم تمام اینها را به تو بدهم مشروط به یک امر.باید چیزی به من بدهی!

گفتم :چه چیز؟

پاسخ داد : باید ثواب تعلیم قرآن دیشبت  راکه به آن کودک دادی بمن بدهید!

من که از قبل متوجه ارزش کارم بودم گفتم : نه ،اینها در مقابل کار من ارزشی ندارد.اگر اینها به درد میخورد به من نمیدادی!

 پیامبر به علی (ع) فرمود : اگر خداوند به دست تو کسی را هدایت کند ارزش آن از آنچه خورشید به آن میتابد بیشتر است.

«شیخ رجبعلی خیاط » در سال ۱۲۶۲ شمسی، در شهر تهران (خیابان مولوی کوچه سیاه‌ها «شهید منتظری»)تولدیافت. پدرش « مشهدی باقر » یک کارگر ساده بود. هنگامی که رجبعلی دوازده ساله شد پدرش از دنیا رفت.

«شیخ رجبعلی خیاط نکوگویان» از قول مادرش نقل می‌کند : « موقعی که تو را در شکم داشتم شبی [ پدرت غذایی را به خانه آورد] خواستم بخورم دیدم که تو به جنب و جوش آمدی و با پا به شکمم می‌کوبی، احساس کردم که از این غذا نباید بخورم، دست نگه داشتم و از پدرت پرسیدم….؟ پدرت گفت حقیقت این است که این ها را بدون اجازه [از مغازه ای که کار می‌کنم] آورده‌ام! من هم از خوردن آن غذا  صرفنظرکردم. »

شغل«رجبعلی خیاط »،خیاطی بودواما بعلت اجتناب ازمعاصی،خداوندبهش نعمتی داده بودکه میتوانست،نیت افرادرابخواند وبا«روشن ضمیری»ازحال درونی افرادبگویدوه تعبیری صاحب کشف وکرامات بود،وی در ۲۲ شهریور ۱۳۴۰ درسن۷۸سالگی درگذشت.

«کربلایی کاظم  ساروقی» کیست؟

«کربلایی کاظم کریمی ساروقی»  در سال ۱۲۶۰ هجری شمسی در ساروق از توابع شهرستان اراک چشم به جهان گشود و با کشاورزی امرار معاش می کرد و با اخلاق و احکام اسلامی زندگی می کرد.
کربلایی کاظم کریمی ساروقی در ۲۷ سالگی در آستان مقدس امام زادگان ۷۲ تن ساروق با دو سید نورانی در حالی که بیسواد بوده و به یکباره حافظ کل قرآن کریم می شود.
اسماعیل کریمی ساروقی فرزند کربلایی کاظم گفت: پرهیز از مال حرام ، پرداخت زکات و نماز اول وقت از مهم ترین دلایل لطف و عنایت الهی به این روستایی بیسواد بوده است.

کربلایی کاظم کریمی ساروقی پس از حافظ شدن قرآن توسط آیت ا... عظما بروجردی ، خوانساری و مرعشی نجفی آزموده شده و این مراجع عظام تسلیم بر اعجاز قرآنی گذاشته اند.
کربلایی کاظم کریمی ساروقی در ۱۳ مرداد سال ۱۳۳۶ به دیدار معبود شتافت و پیکرش در قبرستان نوشهر مقدس قم به خاک سپرده شد.

مصلی رشت"مجتمع آدینه"عکس

مصلی بزرگ رشت+مجتمع آدینه+عکس

مصلای بزرگ رشت در سال ۱۳۶۲  به کوشش آیت الله حاج صادق احسان بخش امام جمعه وقت رشت در زمینی به مساحت چهار هکتار با زیربنای۱۰ هزار مترمربعشروع ودرسال۱۳۷۰افتتاح شد. این مسجد بزرگ با استفاده از معماری سنتی ایران احداث شده است ، ساختمان آن در میدان مصلی(توشیبا) واقع شده است

دراوائل افتتاح ،محراب درسمت راست مصلی جانمایی شده بود که بعدها تغییرداده شد،مسیرلوله های گازنیزغیرمهندسی انجام گرفته بودکه مانع بازشدن دربهای سمت راست(بطرف خیابان)می شد که بعدهااصلاح شد،البته هنوزگنبدش ناتمام مانده،نیازی است که دستی به سرورویش کشیده شود.

 «محمدعلی کلی»( کاسیوس مارسلوس کِلِی، جونیور)بوکسورآمریکایی درنمازجمعه رشت تیر ۱۳۷۴

محمدعلی کلی«محمدعلی کلی»(قهرمان بوکس جهان)متوفی:۰۳ خرداد ۱۳۹۵  ایالت کنتاکی آمریکا

بلوار-مصلی

مزار آیت الله احسانبخش:حجت الاسلام احمدزاده-فاتحه

بترتیب ازراست:حجج اسلام:مهاجری،مجیدمقدادی،محمدحسن حسن زاده و سید شفیع امامی

آیت الله صادق احسانبخش

دست اندرکاران ساخت مصلی رشت

دست اندرکاران ساخت مصلی رشت

نمازجماعت آیت الله سیدعلی خامنه ای(رهبرانقلاب)درمصلی رشت

مصلی رشت(روزبرفی)

مصلی

دست اندرکاران ساخت مصلی رشت

مزارآیت الله احسانبخش:دکترفرشاداسدی +مدیرسایت(پیراسته فر)

دکترفرشاداسدی(مصلی رشت)مرتضی حکیم

مصلی امام خمینی(رشت)روزبرفی

مزارآیت الله احسانبخش

مشخصات مصلی رشت

مصلی رشت

حجت الاسلام محمدپورمهدی ومهندس دروی

نمای بیرونی مصلی رشت

درمحوطه مصلی آرامگاه آیت الله حاج صادق احسانبخش(نماینده ولی فقیه دراستان،امام جمعه رشت)قراردارد.

ودر۲طرف این آرامگاه نیزقبورشهدای گمنام مدفون هستند(هرطرف۴شهید)

مزار آیت الله صادق احسانبخش:حجت الاسلام  یوسف حسن زاده فومنی وادریسی درحال قرائت  فاتحه

مصلی رشت«حجت الاسلام محمدحبیب پور»(امام جماعت مسجدامام حسن مجتبی)منظریه -رشت

مزار آیت الله احسانبخش:حجت الاسلام سیدهاشم حسینی نسب وحمیدنوین( یکی ازرانندگان تاکسی  نمازگزارجمعه وجماعت)

واکنش آیت‌الله قربانی به اعتراض خریداران مجتمع آدینه؛ حتی یک وجب هم مال من نیست

قربانی ما هم مجتمع آدینه را ساختیم و از آن یک وجب هم مال ما نیست و تمام آن زیر نظر مقام معظم رهبری است. مالک تمام اینها ولی امر مسلمین است.

آیت الله زین العابدین قربانی نماینده ولی فقیه در گیلان در دیدار با اساتید، مدرسان و طلاب حوزه های علمیه گیلان که اخیرا برگزار شده بود به اعتراض خریداران واحدهای مجتمع آدینه رشت واکنش نشان داد.

امام جمعه رشت به در واکنش به هجمه‌های صورت گرفته در فضای مجازی گفت: ۱۵۰ میلیون تومان در ماه باید بدهم. اگر یک ماه ندهم فردا همین ها هم تجمع می‌کنند که پول ما داده نشده و شکایت به دادگاه می کنند که بیمه ما رو ندادند و فلان…، قاضی هم علیه ما حکم می‌کند.

مرحوم آیت الله احسانبخش آن مجتمع گلسار را ساخته بود تا بتواند خدمتی به روحانیت بکند و ما هم مجتمع آدینه را ساختیم:منبع:۱۳۹۶/۱۲/۰۷دیارمیرزا

پیراسته فر اسفند ۸, ۱۳۹۶

آیت الله قربانی:ما مجتمع آدینه را ساختیم و از آن یک وجب هم مال ما نیست و تمام آن زیر نظر مقام معظم رهبری است. مالک تمام اینها ولی امر مسلمین است.*
ماخواستم سئوال بکنیم که آقای «مهدی مجرد»را هم ولی امرمسلمین براین اموال گمارده بود!؟اگرجواب مثب است حالا چرا مأموریت آن حجت الاسلام”مجرد” تغییرپیداکرده!؟

مجتمع بزرگ تجاری و فرهنگی آدینه- یکی از بزرگترین مجمع‌های گیلان می باشد که در مجاورت مصلی امام خمینی این شهر قرارگرفته است.

مجتمع آدینه با تجهیزات کامل دارای سالن غذاخوری با ظرفیت ۲هزار نفر، سالن اجتماعات ۲هزار نفری، سه سالن سینما، پارک شهربازی، بانک، قنادی، آرایشگاه ودیگرتجهیزات وامکانات است. ساخت این مجتمع توسط یک مجموعه و شرکت با عنوان"طرح سازه" از تهران و زیرنظر شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه مصلی های کشور انجام گرفت.

این مجتمع با زیربنای ۷۲ هزار مترمربع در ۹ طبقه ساخته شده که ارتفاع آن از سطح زمین ۱۱۳ متر است. پیش فروش واحدهای تجاری مجتمع آدینه را از تابستان سال ۸۹ آغاز شدکه قراربود مغازه ها  تا اردیبهشت سال ۹۴ تحویل خریداران شود.

آدینه دارای۱۲۴۰مغازه است، قیمت واحدهای  طبقه همکف از متر مربعی ۳۵میلیون تومان بوده وهرواحد حدود ۸ الی۱۰مترمی باشد.

در قراردادفی مابین، اینطوربوده که مبلغ ۵ درصد کل قرار داد به صورت نقدی در هنگام تنظیم قرار داد، ۶۰درصد کل قرارداد طی ۸ فقره چک ۶ ماهه پرداخت شود وقراربود تااردیبهشت سال ۹۴ واحد خود را تحویل خریداران بشود.

یکی ازبندهای قرارداداین است که اگربهردلیلی واحدموردمعامله تاموعدتوافق شده آماده نشود،فروشنده موظف است به ازای هرروز۳۰هزارتومان خسارت بابت تأخیربپردازد.

شکایت کیفری خریداران مجتمع آدینه در مراحل پایانی رسیدگی قرار دارد

برج به این بزرگی درکنار«رودخانه»ساخته شده،البته با کلاهبرداری  رئیس دفتر امام جمعه پیشین-مجرد=جعل اسناد

آیت الله زین العابدین قربانی، نماینده ولی فقیه در استان گیلان وامام جمعه رشت، مسئولیت فروش واحدهای این مجتمع تجاری را برعهده داشت،البته همه کارهاازطریف نماینده تام الاختیارش"حجت الاسلام مهدی مجرد"مدیریت می شود

گفته می شود بدهی این مجتمع  به کمیسیون ماده ۱۰۰شهرداری بالغ بر ۳۰ میلیارد تومان بابت تخلفات ساختمانی می باشد.

صبح روز چهارشنبه ۵ مهر ماه ۹۶ جمعی از خریداران مجتمع آدینه رشت، در اعتراض به عدم تحویل واحدهای خریداری شده در محل فلکه توشیبا و در مقابل مجتمع آدینه تجمع کردند.

علت اعتراض مردم آماده نشدن واحدهای مجتمع با گذشت حدود ۱۰ سال و بلاتکلیفی آنها بوده به طوریکه حتی قادر به پس گرفتن مبالغشان نیز نمی باشند.
تجمع کنندگان خواستار رسیدگی به وضعیت واحدهای خریداری شده خود شدند.

ایران- تجمع اعتراضی خریداران مجتمع مسکونی آدینه رشت

در حاشیه این تجمع، یکی از خریداران مجتمع که خود را مالباخته می نامید گفت: من پروژه خود را باید در سال ۹۴ تحویل می گرفتم و با اینکه تمام سرمایه زندگی خودم را برای خرید مجتمع خرج کردم اما هنوز نتوانستم واحد خود را تحویل بگیرم.

آخرین تجمع خریداران -واحدهای-مجتمع آدینه -که تاکنون نسبت به تحویل واحدشان نشده اند-جمعه، ۹ شهریور ۱۳۹۷

یکی دیگر از حاضران در تجمع با بیان اینکه ساختمان مجتمع عقب افتادگی زیادی دارد گفت: من خودم پیمانکار پروژه های ساختمانی هستم اما فکر می کنم مجتمع آدینه تا ۲ سال دیگر هم حاضر نشود.

تجمع خریداران مغازه های مجتمع آدینه -مقابل ساختمان دادسرای عمومی و انقلاب شهر رشت  ۲۳ آبان ۱۳۹۶

تجمع خریداران مجتمع آدینه در مقابل دادسرای عمومی و انقلاب رشت+تصاویر

مجتمع آدینه فروردین ۱۳۹۷

مجتمع آدینه مرداد ۱۳۹۹/آنطوری که نگارنده-پیراسته فر-شنیده این است که سازه وساختارمهندسی اش«مهندسی»نبوده؛واحدهاهم هنوزآماده نشده که به صاحبان(خریداران)ش تحویل داده شود.

مصلی رشت

«آیت الله صادق احسانبخش» پنج شنبه،٢٠ جمادی الثانیه ١٤٠٢(۲۶ فروردین ۱۳۶۱)درمسجدکاسه فروشان  ترورشد واماعوارض ضایعات ناشی ازترورراحتش نمی گذاشت،

دیالیزمی شد ودرنیمه اردیبهشت۱۳۸۰بغلت شدت نارسایی کلیه هایش،حدودیک ماه در بیمارستان خاتم الانبیا تهران بستری شد 

وسرانجام  پس از۱۹سال بعدازحادثه ترور،درساعت ۱۵،۳۰ دوشنبه ١١ ربیع الاول ١٤٢٢(۱۴ خرداد ۱۳۸۰) درسالگرد رحلت  مرادش (امام خمینی)درسن ​​​​​​​۷۱سالگی به درجه شهادت نائل آمد.

قبرآیت الله احسانبخش

خداوند"مهندس"است،بنیان عالم بانظام مهندسی است

 خدای سبحان مهندس این عالم است 

در آفرینش این عالم در برخی از نصوص کلمه «مهندس »به کار رفته است
این مهندس عربی نیست و بلکه معرب است، مصدرش هندسه و معرب اندزه که عربی مخفف اندازه است، 
در روایات دارد که خدای سبحان مهندس این عالم است 
 این که، عالم را باید با چه مصالحی ساخت، اگر معمار امین و صادقی به ما گزارش دهد که این عالم را با فلان مصالح ساختیم، می‌پذیریم، 
ذات اقدس اله می‌گوید که ما عالم را با حقیقت ساختیم، سنگ و گل و ارض و سماء با حق ساخته شد، وقتی کل نظام با حق ساخته شد،‌ هدفمند می‌شود، اگر معادی نباشد عالم پوچ و باطل می‌شود؛ بعد از این‌که فرمود عالم حق است گفت حساب و کتابی هست؛ بلکه در هر مقطع و صحنه تاریخی حق پیروز است.
سرتاسر جهان خلقت کوثر است
لطیف‌ترین تعبیر در این زمینه این است که درست است که «القرآن یفسر بعضها بعضا» منتها مفسران شیعه و سنی کمتر توانستند به این حرف عمل کنند، این یک فرعی است که اقوال خدا مفسر یکدیگر است، اصل این است که افعال خدا مفسر یکدیگر هستند،‌ یعنی هر حادثه‌ای که پیش آمد حادثه‌های بعد آن را تفسیر می‌کند؛ این طور نیست که یک حادثه گم، گمنام، ابتر و بی‌شناسنامه باشد؛ سرتاسر جهان خلقت کوثر است و هیچ چیزی ابتر نیست،‌ فعل الله یفسر بعضها بعضا، ‌وقایع جهان هستی یفسر بعضها بعضا، این طور نیست که حادثه‌ای مبهم بیاید و بگذرد و روشن نشود که چی بود و چی گذشت؛ فعل خدا و حوادث الهی یفسر بعضها بعضا آن گاه قول خدا که از فعل خدا حکایت می‌کند آن هم ««یفسر بعضها بعضا
 فرمود عالم با حق بافته و ساخته شد، گاه به صورت قضیه سالبه گفت باطل در اینجا به کار نرفت: « وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا» که در سوره صاد فرمود از این نمونه است؛ ما در لابه‌لای آجر این عالم باطل قرار ندادیم، کسی کار زشتی بکند و بگوید گذشت، «وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»همه مواظب هستند که حمله شروع شود؛ و ما متاع تقلبی به کار نبردیم در ساخت این عالم، گاهی به صورت قضیه موجبه ذکر می‌کند که عالم به حق ساخته شد: « خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ » یعنی ظاهر و باطن عالم حق است و لیل و نهار حق است،‌ مصالح حق در آن به کار رفته است، اگر همه عالم حق است اگر کسی بخواهد کار باطل کند همه عالم مترصد او می‌شوند؛ هیچ ظالم راه به منزل نبرد، و گاه نیز به صورت حصر آن را بیان می‌کند
خانه را با سیمان آفریدند، اما سیمان و ماده را با چه آفریدند پس باطل در عالم راهی ندارد، «إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِّلْمُؤْمِنِینَ»، علم زمینه عقل است، در حوزه و دانشگاه ممکن است اول انسان عالم شود بعد عاقل شود اما این‌که به قرآن نزدیک شوند و دست بزنند نیست: « لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» ، تفسیر و تعقل برای علمای عادی ساخته است، کسی برود قرآن را بغل بگیرد و در آغوش بگیرد و معانقه کند این مال اهل‌بیت(ع) است؛ در این آیه سخن از لایعقلون و لایعلمون این برخورد است، برخورد با قرآن طهارت می‌طلبد، اگر کسی بخواهد حکم فقهی دربیاورد: داشتن وضو د اما اگر کسی بخواهد با کتاب مکنون تماس بگیرد باید جانش پاک شود که برابر آیه تطهیر اهل‌بیت(ع) هستند، آنان قرآن را در آغوش دارند؛ که مساس، معانقه و تماس دارد، خداوند نفرمود «لایدرکه، لایعلمه، لایعقله»‌ که مساس و معانقه چیز دیگری است.
 آیت‌الله العظمی عبدالله جوادی آملی(قبل از ظهر دوشنبه، ۲۷ آذر ۱۳۹۱) مسجد اعظم - تفسیر سوره  عنکبوت
 

ماجرای "راهپیمایی جمعه"مردم ایران و"تظاهرات شنبه پاریس"ماجرای خُسینین"دختران معاویه"

 ماجرای  اشتباه گرفتن تظاهرات جلیقه زردهای فرانسه درروزشنبه -برپایی « نمازجمعه» درایران 


رئیس جمهور امریکا(دونالدترامپ) می‌گوید: از وقتی که من آمده ام، هر جمعه در ایران راهپیمایی علیه نظام برگزار می‌شود .


این نشان دهنده حماقت بالای دولتمردان امریکاست که تظاهرات جلیقه زردهای«روزهای شنبه» فرانسه را بابرپایی« نمازجمعه »درایران ،اشتباه گرفتند!.


آیت الله خامنه ای:باید به این فرد(ترامپ) گفت، اولاً روز جمعه نیست بلکه شنبه است و ثانیاً تهران نیست بلکه پاریس است.


بیانات رهبرانقلاب  در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام/۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸

مدیریت سایت-پیراسته فر: اشاره به این داستان است  که  خبرآوردند که دختران معاویه(خُسنین) چنین وچنان کرده اند!

یکی  جواب داد:اولاً «خُسنین»نیستند، «حَسنین» هستند، و ثانیاً، دختران معاویه نیستند،بلکه پسران علی هستند.