پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

روایت بازجوی(صدام)هراس ازایران

​درادامه مصاحبه سالهای قبل جورج پیرورا هم خواهیددید.

صدام حسین(ازایران) وحشت داشت

«بزرگترین هراس صدام» این بود که اگر ایران می‌فهمید عراق تا چه اندازه ضعیف و آسیب‌پذیر شده بی‌تردید حمله کرده و جنوب عراق را تصرف می‌کنند. بنابراین، هدف او مهار ایران بود.

صدام در روزجمعه۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (۲۱ آذر ۱۳۸۲) توسط نیروهای آمریکایی در حالی که خود را در یک حفره کوچک درنقطه‌ای درمزرعه«عبور» مخفی کرده بود دستگیر شد.

در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۰۶محکوم  به اعدام شد و سرانجام در روزشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ (۹ دی ۱۳۸۵)مصادف با عید قربان در بغداد به دار آویخته شد.

یک روزنامه انگلیسی روایتی از آخرین گفته‌های صدام، دیکتاتور معدوم عراق بعد از دستگیری توسط نیروهای آمریکایی منتشر کرده است.

 

روزنامه تایمز نوشته مأمور «اف بی آی»(FBI) که بعد از دستگیری صدام حسین در دسامبر ۲۰۰۳ از او بازجویی می‌کرد دو هدف در ذهنش داشت: کشف حقیقت درباره سلاح‌های کشتار جمعی دیکتاتور عراق و مشخص کردن ارتباطات او با القاعده.

این اهداف برای توجیه جنگ دولت «جورج دبلیو بوش» علیه رژیم بعث عراق ضرورت داشت چرا که رئیس‌جمهوری وقت آمریکا و دستگاه‌های اطلاعاتی آن کشور صدام و رژیم او را به حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مرتبط می‌دانستند.

رئیس جمهورآمریکا وپل برمر(نماینده تام الاختیارجورج بوش درعراق)

با وجود این، طبق ادعای تایمز، مأموری که مسئول بازجویی از صدام بود بعد از چند ماه بازجویی متقاعد شد که صدام نه تنها سلاح کشتار جمعی نداشت بلکه برای القاعده و سرکرده‌اش، «اسامه بن‌لادن» هم احترامی قائل نبود.

طبق ادعای تایمز، صدام با لحنی آمیخته به طنز به «جورج پیرو»، مأمور ویژه اف.بی.آی که اصالتاً لبنانی-آمریکایی بود و وظیفه بازجویی از او را به عهده داشت درباره بن‌لادن گفته بود: «اصلاً نمی‌شود به آدمی با اینجور ریش اعتماد کرد.»

«جورج پیرو» برای هفت ماه از صدام بازجویی می‌کرد. این بازجویی‌ها بعد از پیدا شدن صدام در حفره‌ای در زیر زمین در نزدیکی خانه‌اش در شهر تکریت هر روزه به مدت چند ساعت ادامه داشت.

«بازجوی صدام حسین» می‌گوید: «صدام به من گفت که از «اسامه‌ بن لادن» خوشش نمی‌آید و اعتقادی به ایدئولوژی القاعده نداشت چون هدف القاعده ایجاد یک دولت افراطی در سراسر جهان عرب است.

 به هر حال، صدام تمایلی به اینکه قدرت را تحویل فردی دیگر بدهد یا اینکه از چیزی دست بکشد نداشت.»

پنج ماه طول کشید تا صدام درباره برنامه سلاح‌های کشتار جمعی عراق که دولت بوش قصد داشت از طریق آن جنگ عراق را توجیه کند صحبت کند.

 «جورج تنت»(رئیس وقت سیا) در اظهارنظری مشهور به بوش گفته بود این مسئله که صدام سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیک در اختیار دارد حقیقتی است که «مو لای درز آن نمی‌رود.»

جورج تنت درحال ارائه گزارش به رئیس جمهور

اما بر عکس، پیرو متوجه شد که ادعای قبلی صدام درباره داشتن سلاح‌های کشتار جمعی تنها بلوفی برای مهار همسایه‌اش، ایرن بود. طبق ادعای تایمز، او در گفت‌وگو با پیرو اعتراف کرد که برنامه سلاح‌های کشتار جمعی‌اش بعد از تحریم‌های ایالات متحده و برنامه بازرسی‌های تسلیحاتی «تحمیل‌شده به عراق« در پی حمله سال ۱۹۹۰ به کویت، فروپاشیده بود.

«جورج پیرو» می‌گوید: «بزرگترین دشمن او ایالات متحده یا اسرائیل نبود. بزرگترین دشمنش ایران بود و به من گفت که دائم سعی می‌کرد با ایران موازنه ایجاد کرده و یا با آن رقابت کند. 

بزرگترین هراس صدام این بود که اگر ایران می‌فهمید عراق تا چه اندازه ضعیف و آسیب‌پذیر شده بی‌تردید حمله کرده و جنوب عراق را تصرف می‌کنند. بنابراین، هدف او مهار ایران بود.»

صدام البته اعتراف کرد که قصد داشت در صورت رفع تحریم‌های آمریکا برنامه سلاح‌های کشتار جمعی‌‌اش را از سر بگیرد تا اینکه حوادث ۱۱ سپتامبر مسیر تاریخ را تغییر داد.

پیرو می‌گوید: «از صدام پرسیدم اگر تحریم‌ها رفع می‌شود قصد داشت چه کاری انجام دهد» و او در پاسخ گفت: "ما هر کاری که لازم بود و یا هر کاری که مجبور بودیم برای دفاع از خودمان انجام دهیم را انجام می‌دادیم." این البته سبک خاص او برای گفتن این بود که قصد داشت کل برنامه سلاح‌های کشتار جمعی را از نو بازسازی کند.»

صدام درباره حمله ائتلاف تحت رهبری آمریکا به عراق هم به جورج پیرو گفت که می‌دانسته نیروهای ارتش عراق فقط چند روز دوام می‌آورند. او علاوه بر این شورش‌های بی‌رحمانه و طولانی‌مدتی که در سال‌های بعد از جنگ عراق را فرا گرفت و به کشته شدن نیم میلیون عراقی منجر شد را هم پیش‌بینی می‌کرد.

پیرو می‌گوید: «صدام یکی از بی‌رحمانه‌ترین دیکتاتورهای عصر ما است که مرتکب هولناک‌ترین جنایت‌های تاریخ شد اما از طرف دیگر به من می‌گفت شما نمی‌دانید حکومت کردن بر عراق تا چه اندازه دشوار است و بعد از عزل من این را درک خواهید کرد.»

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:زمان حمله واشغال عراق توسط امریکا

۱۹ مارس ۲۰۰۳: بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق به وسیله هواپیماهای آمریکایی.
۲۰ مارس۲۰۰۳: ورود نیروهای نظامی آمریکا و انگلیس از مرز کویت به عراق.

۹ آوریل۲۰۰۳: بیست روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق، بغداد توسط نیروهای آمریکایی اشغال شد و حکومت دیکتاتوری صـدام که فاقد پایگاه اجتماعی و حمایت مردمی بود؛ علیرغم وجود ارتش قوی، تقریبا بدون مقاومت جدی سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

در ساعت ۵:۳۴ بامداد به وقت بغداد (۶:۰۴ به وقت تهران) در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) حملهٔ غافلگیرانه به عراق آغاز شد. پیش از شروع هیچ اعلان جنگی داده نشد. حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ به فرماندهی ژنرال آمریکایی تامی فرنکس با اسم رمز «عملیات آزادی عراق» (Operation Iraqi Freedom) برای نیروهای آمریکایی، اسم رمز «عملیات هدفمند» (Operation Telic) برای نیروهای انگلیسی و اسم رمز «عملیات قوش‌باز» (Operation Falconer) برای نیروهای استرالیایی انجام شد.

۹ آوریل۲۰۰۳: یعنی ۲۰روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق)، بغداد اشغال شد وعراق باکمترین مقاومت  سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

صدام حسین(رئیس جمهورمقتدرعراق)درقفس

مفقودالاثربودن صدام بمدت ۸ماه

صدام حسین از۲۰ فروردین ۱۳۸۲  الی ۲۲آذر۱۳۸۲متواری-مفقود-بود.

۱۳ دسامبر ۲۰۰۳(۲۲آذر۱۳۸۲) صدام حسین دستگیر می‌شود

۵ نوامبر ۲۰۰۵(۱۴آبان ۱۳۸۴)صدام حسین -بعدازبازجوی های طولانی،«محاکمه» می شود.


او در مدت زندگی تنهای خود در این ۸ ماه اخیر، در این خانه ها جابجا می شده است.

بالاخره دیکتاتور سرنگون شده عراق پس از ۲۴۰ روز در حالی دستگیر شد که مقامات امریکایی ، ۲۵ میلیون دلار برای سر وی جایزه گذاشته بودند.

 

 ۹ دی ۱۳۸۵ (۳۰ دسامبر ۲۰۰۶)صدام حسین اعدام می شود

بسوی مرگ

اعدام صدام-عیدقربان ۱۴۲۷/ ۹ دی ۱۳۸۵ (۳۰ دسامبر ۲۰۰۶)

اعدام رئیس جمهورعراق.

«صدام حسین» فرزند «حین المجید»متولد ۲٨آوریل ۱۹۳۷(۸ اردیبهشت ۱۳۱۶) روستای العوجه - تکریت -۱۷۵ کیلومتری شمال بغداد وی در ۹ سالگی پدرش «حین المجید» را از دست داد ،وی ازعشیره «الطلفاح »بود.

در۳۱ سالگی :معاون رئیس جمهورعراق.

در۴۲ سالگی:رئیس جمهورعراق

«صدام حسین»در سال ۱۹۷۹ رسماً رئیس جمهورعراق شد.

۲۴ سال ریاست جمهوری صدام

۱۱سال حکومت احمد حسن البکر

اگرچه صدام حسین درطول ۱۱سال ریاست حکومت احمد حسن البکر ،درسمت معاون ریاست جمهوری بود، امادرواقع بعلت جاه طلبی صدام ،رئیس جمهور کسی نبودغیرار صدام حسین وسرانجام باکمک بعثی ها علیه عبدالرحمن عارف رئیس جمهور وقت عراق (برادر عبدالسلام عارف) کودتا کرد و قدرت را به دست گرفتند.

البته باید ۱۱سال ریاست صدام رادرزمان حکومت احمد حسن البکر اضافه کنیم که می شود۳۵سال

«جورج پیرو»مأموراف بی‌آی(FBI) آمریکاییِ لبنانی الاصل که به زبان عربی صحبت می‌کرد، مسئول اعتراف گرفتن ازرئیس جمهورعراق( صدام) شد.

روز دوم بازجویی صدام حسین. هشتم فوریه ۲۰۰۴(۱۹ بهمن ۱۳۸۲) «صدام باید فکر می کردکه من(جورج پیرو) آدم خیلی قدرتمندی هستم و در مقام جانشین رییس جمهور امریکا حرف می زنم. سنم قطعا یکی از نگرانی ها بود. صدام چطور به منی که آن موقع سنم ۳۰ و اندی ساله بودم نگاه می کرد؟.

بازجوی صدام گفت:رئیس جمهورعراق، توقع نداشت کسی به آن جوانی از او بازجویی کند!.

صدام  خطاب به بازجویش گفت:«تو برای این عملیات زیادی جوان نیستی؟»

جورج پیرو: «شما که جوان تر از من بودید، معاون رییس جمهورعراق شدیدچندسال بعد رییس جمهور شدید درحالیکه سنتان کمی از من بیشتر بود

«بازجوی رئیس جمهورعراق» درادامه گفت:«حرف سنم را پیش می کشید. فکر می کردم هر کس نداند، شما می دانید که توانایی من مهم است نه سنم

«اقدامات روانی بازجوی صدام»

جورج پیرو:نمی خواستم صدام با هیچ یک از بازجوهای دیگر تعامل داشته باشد. نمی خواستم با زندانی های دیگر تعامل داشته باشد، حتی با پرسنل پزشکی. دنبال تعامل با هر انسانی که بود باید از من می خواست.. شده بودم مَحرَم اسرارش، دوستش، سرگرمی اش، همه چیزش..به زندان بان ها گفته بودم(صحنه سازی کرده بودم) که گاهی الکی-لازم است سرشان داد بزنم و آن ها هم دستپاچه و وحشت زده این سو و آن سو بدوند،این بخشی از استراتژی ما بودتا«صدام» فکر کند من شخصا مسوول اوهستم.

جورج پیرو:به او می گفتم من مسوول تمام جوانب زندگی اش هستم و اگر به چیزی نیاز داشته باشد باید از من بخواهد.

بازجوی صدام گفت:نقشه ام بخوبی پیش می رفت وصدام حالا همه جوره به من وابسته شده بود.

یکی ازکارهای روانی بازجوی صدام:«۲٨ آوریل (۹ اردیبهشت)روزتولدصدام بود» برای اوکه تاقبل ازدستگیری درچنین روزی جشنهای باشکوهی درسراسرعراق می گرفتند وتعطیل رسمی کشوربود واماحالا..من برایش جشن کوچکی گرفتم، چندتایی کلوچه لبنانی برایش بردم وباچیزهای دیگری تولدش را برایش جشن گرفتیم.

برای اینکه روحیه اش رابشکنم ، فیلم هایی از سقوطش و پایین کشیده شدن مجسمه هایش نشانش می دادم ،می خواستم این فیلم ها را ببیند و عصبانی شود؛ شاد، عصبانی، غمگین. وقتی کسی را وارد این احساسات می کنی نمی تواند خودش را خیلی کنترل کند. حین مصاحبه آسیب پذیرتر می شود.

اعتصاب غذای صدام درزندان

دست به اعتصاب غذا زد،گفت تمایل ندارد مثل بقیه زندانی ها غذایش را بپذیرد چون مثل بقیه زندانی ها نیست. فقط موقعی غذا می خورد که مثل رییس جمهور عراق به او غذا بدهند!.

«اعتصاب غذای رئیس جمهورعراق دربازداشتگاه»

«جورج پیرو»گفت:نگران سلامتی اش بودم. داشت ضعیف می شد. می توانم بگویم برای اوین بار در بازجویی ها مضطرب بودم(نکنه اوبمیردونتوانیم اسراروناگفته هاراازاوبگیریم)سعی کردم بعضی از چیزهایی که می خواست به او بدهم،اما برایش کاملا توضیح دادم که ما کوتاه نخواهیم آمد... از او خواستم فکر کند اگر جای من بود کار دیگری می کرد. گفت نه. او هم کوتاه نمی آمد. گفتم پس بچرخ با بچرخیم.»
رئیسِ جورج پیرو(چارلز دلفر) می گوید: «به این استراتژی رسیدیم که فشار بیشتری روی صدام بگذاریم تا از اعتصاب غذایش کوتاه بیاید
بازجوی صدام دربازصحنه سازی برای شکستن مقاومت رئیس جمهورعراق می نویسد: «به او گفتم برای پرونده مهم تری چند روزی ترکش می کنم. اما به او سر می زنم چون نگرانش هستم. بلند شدم و از سلول آمدم بیرون. او مانده بود و سلولش تا به چیزهای تازه ای که به او گفته بودم فکر کند. می رفتم سمت ماشینم که یکی از زندان بان ها دنبالم آمد و گفت صدام مرا می خواهد. وقتی دوباره وارد سلول شدم صدام نگاهم کرد و گفت «واقعا نگران من هستید!وبعدگفت« فقط به خاطر تو غذا خواهدخوردم

صدام دربازداشتگاه آمریکایی ها«شاعر»شده بود!

بازجوی صدام گفت: صدام از نظر عاطفی به من وابسته شده بود. می خواست من وقت بیشتری با او بگذرانم ،بامن ازهرچیزی سخن می گفت،حتی درددل می کردوازنامردی های مردمش وفرماندهان نظامیش می گفت،چون تنها کسی بودم که داشت واقعا با او حرف می زد. می توانست چیزهایی را با من در میان بگذارد. «شعر می نوشت و آن ها را به من می داد؛ شعرهایی که آن موقع هر روز می نوشت و برایم می خواند»

بازجوی صدام می گوید:ازصدام علت حمله به کویت راپرسیدم.

صدام گفت :کویت قصدتضعیف اقتصاد عراق راداشت وموضوع مهمتر این بودکه من وقتی وزیر خارجه را به کویت فرستادم تا با امیرالصباح(حاکم کویت) دیدار و مسائل را حل و فصل کند.

امیرکوست به وزیر خارجه ام(عراق) گفته بود» تا زمانی که تمام زن های عراقی را به فاحشه های ده دلاری تبدیل نکند دست از کارهایش برنخواهدداشت»

صدام گفت می خواسته امیرالصباح را برای این حرف تنبیه کند.

پرسیدم :چرا از گاز شیمیایی در برابر مردم خودت(حلبچه) استفاده کردی؟

صدام جواب داد«لازم بود»

موضوع« ایران» دربازجویی صدام
جورج پیرومی گوید:به صدام گفتم ماجرای سخنرانی ژوئن ۲۰۰۰(خرداد ۱۳۷۹) که گفتی عراق تا وقتی ایران در منطقه خودشان را خلع سلاح نکنند، خلع سلاح را نمی پذیرد. جواب تفنگ تفنگ است، جواب چماق، چماق و جواب سنگ سنگ چه بود؟
صدام گفت:ما(عراق)زرادخانه شیمایی نداشتیم وامامی خواستم پیامی برای ایرانی ها بفرستم. باید ایران را درباره زرادخانه سلاح هایمان گمراه می کردیم.
صدام می گوید:«ماازامریکانمی ترسیدیم واما ازایران بیمناک بودیم»
صدام دربازجویی :«بزرگ ترین تهدید برای عراق ایران بود نه امریکا».

رئیس جمهورمخلوع عراق گفت:باید هم چنان از من(صدام) می ترسیدند. چون اگر نمی ترسیدند، حمله می کردند. باید باور می کردند که من هنوز سلاح های خودم را دارم.
جورج پیرومی گوید:پس حُقه بود؟ برای فریب ایرانی ها؟
صدام: دقیقا.

عراق «زرادخانه سلاح های شیمایی» نداشت
«جورج پیرو»در خاطراتش نوشت: بیشتر تسلیحات کشتار جمعی را بازرسان سازمان ملل در دهه ۹۰ میلادی منهدم کردند. آن هایی را هم که بازرسان منهدم نکرده بودند، عراق یک طرفه معدوم کرده بود.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:معدوم نکرده بود،بلکه هرچه داشته روی مردم حلبچه ریخته بود.
بازجوی صدام(جورج پیرو)ازصدام می پرسد:توکه زرادخانه نداشتی پس چرا زندگی خودت را برای یک نمایش به خطر انداختی؟
جواب صدام: این ظرفیت و توانایی ایرانی ها را عقب نگه می داشت. فکر حمله به عراق راازسرشان بیرون می کرد.
جورج پیرو:چرا با اعلان جنگ امریکا هم دست از این حربه برنداشتی؟ می توانستی آن موقع بگویی سلاح کشتار جمعی نداری و کشورت را از حمله امریکایی ها نجات بدهی.
صدام:بدوا محاسباتم درباره پرزیدنت بوش و مقاصدش اشتباه بود. فکر می کردم امریکا مثل عملیات روباه صحرا درسال ١٩٩٨میلادی تلافی می کند؛ یعنی یک حمله هوایی چهارروزه وموضوع فیصله پیدامی کند.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:عملیات روباه صحرا در۱۶دسامبر ١٩٩٨میلادی(۲۵ آذر ۱۳۷۷شمسی)

در چارچوب عملیات روباه صحرا، هواپیماهای جنگی امریکا ۶۲۳ پرواز انجام دادند ، به ۱۰۰ هدف حمله بردند و ۵۴۰ بمب پرتاب نمودند ؛ انگلیسی ها ۲٨ بار پرواز کردند و به ۱۱ هدف حمله کردند. در طول این بمباران ها ۶۲ سرباز عراقی کشته و ۱۲۴ نفر مجروح شدند. به گفته القیسی، ٨۲ غیرنظامی نیز کشته شدند.

اسپوتنیک می نویسد:آمریکایی ها و انگلیسی ها اعلام کردند که هدف از «عملیات روباه صحرا» منحصراً تأسیسات نظامی بوداما چندین مدرسه ابتدایی و مخازن آب مورد استفاده ۳۰۰ هزار عراقی در بغداد تخریب شد. علاوه بر این، آمریکایی ها به یک پالایشگاه نفت در بصره حمله کردند که ادعا می شد تحریم های آمریکا و سایر تحریم های غربی را نقض می کند.

تاسیسات نظامی، رادارها و دستگاه های موشکی زمین به هوا از سال ١٩٩١ تخریب شده است. بعنوان مثال عراق موشک های اسکاد در اختیار داشت که برد آنها به ۶۵۰ کیلومتر می رسد. به گفته این کارشناس، هواپیماهای آمریکایی همچنین به بهانه تهدید به خطوط حمل و نقل در خلیج فارس، سامانه های موشکی ضد کشتی را در شبه جزیره فاو (جنوب عراق) بمباران کردند.

در جریان حملات هوایی، بیش از ۷۰ مرکز نظامی و مقرهای رهبری عراق ، تعدادی از کاخ های صدام حسین، مقر اصلی حزب بعث و همچنین میادین نفتی در جنوب عراق آسیب دیدند.

هدف اصلی این عملیات توسط سندی برگر، مشاور امنیت امریکا اعلام شد که رژیم صدام حسین و محو برنامه تولید سلاح های شیمیایی، بیولوژیکی و هسته ای عراق بود.

این عملیات با بمباران شدید فرودگاه های عراق و سایر اهداف استراتژیک بوسیله موشک های تاماهاوک آغاز شد،تعداد آنها حدود ۴۰۰ دستگاه بود که به طور قابل توجهی بیشتر از سال ١٩٩١میلادی(۱۳۶۹شمسی) است. به گفته «ابراهیم اسماعیل الراوی» مدیرعامل شرکت الشهید ، که در دهه ۱۹۹۰ در صنایع نظامی فعالیت می کرد، دراین عملیات هواپیماهای آمریکایی B-52 مجهز به ۷ تن بمب مشارکت داشتند. الرویی در مصاحبه با الجزیره گفت: هدف بمباران ها مراکز آموزشی در اردوگاه تاجی در شمال بغداد بود، اما در محاسبات نظامی چنین ضررهایی ناچیز تلقی می شد.

علت توقف عملیات روباه صحرا

هدف امریکا این بود که این حملات تا زمان تسلیم رئیس جمهور صدام حسین ادامه داشته باشد، اما با اعتراض دولتهایی مانند فرانسه ، چین و روسیه جلوی این حمله گرفته شد.بود.

«ریچارد باتلر» رئیس آن زمان کمیسیون ویژه خلع سلاح سازمان ملل متحدبود.

«نیکسون» ده سال پس از اعدام صدام حسین، خاطرات خود را از بازجویی صدام منتشر کرده است. کتابی که پرده از خطاهای سیاسی آمریکا در عراق بر می‌گیرد.توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:دویچه وله درآخرین روزسال ۲۰۱۶ میلادی(دی ۱۳۹۵)نوشت:صدام حسین به اتهام قتل ۱۴۸ شهروند روستای دجیل،درحالیکه او مسئولیت چند جنگ خونین را نیز در کارنامه خود داشت.
«جان نیکسون» یکی از ماموران سازمان سیا بود. او نخستین کسی بود که از صدام حسین بازجویی کرد.

نیویورک تایمز گزارشی در ارتباط با انتشار این کتاب منتشر کرده است که بازتاب وسیع رسانه‌ای یافته است. گوشه‌هایی از این گزارش از جمله در مجله آلمانی «اشترن» و همچنین در سایت «راشا تودی» باز نشر شده است.
دویچه وله می نویسد: «کتاب خاطرات بازجویی جان نیکسون از صدام حسین» توسط مجله «تایم» و «دیلی میل» منتشر شده است. در این کتاب، نیکسون از اشتباهات فاحش سازمان‌های جاسوسی و امنیتی آمریکا در عراق می‌گوید و کشته‌شدن هزاران سرباز آمریکایی و صرف میلیاردها دلار پول را هزینه‌ خطاهای جورج بوش می‌داند.
اگر«صدام حسین» ساقط نمی شد،« داعش»شکل نمی گرفت!
اولین بازجوی صدام حسین«جان نیکسون» مدعی است که اگر صدام حسین امروز زنده می‌بود، پدیده‌ای به نام داعش وجود نمی‌داشت. او می‌گوید، صدام با خطرات نیروهای افراطی مسلمان آشنا بود و هرگز اجازه نمی‌داد در عراق چنین نیرویی پا بگیرد. به باور او، قدرت گیری داعش در کشوری با یک حکومت سرکوبگر، همچون عراق ممکن نبوده است.