پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

روایت بازجوی(صدام)هراس ازایران

​درادامه مصاحبه سالهای قبل جورج پیرورا هم خواهیددید.

صدام حسین(ازایران) وحشت داشت

«بزرگترین هراس صدام» این بود که اگر ایران می‌فهمید عراق تا چه اندازه ضعیف و آسیب‌پذیر شده بی‌تردید حمله کرده و جنوب عراق را تصرف می‌کنند. بنابراین، هدف او مهار ایران بود.

صدام در روزجمعه۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (۲۱ آذر ۱۳۸۲) توسط نیروهای آمریکایی در حالی که خود را در یک حفره کوچک درنقطه‌ای درمزرعه«عبور» مخفی کرده بود دستگیر شد.

در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۰۶محکوم  به اعدام شد و سرانجام در روزشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ (۹ دی ۱۳۸۵)مصادف با عید قربان در بغداد به دار آویخته شد.

یک روزنامه انگلیسی روایتی از آخرین گفته‌های صدام، دیکتاتور معدوم عراق بعد از دستگیری توسط نیروهای آمریکایی منتشر کرده است.

 

روزنامه تایمز نوشته مأمور «اف بی آی»(FBI) که بعد از دستگیری صدام حسین در دسامبر ۲۰۰۳ از او بازجویی می‌کرد دو هدف در ذهنش داشت: کشف حقیقت درباره سلاح‌های کشتار جمعی دیکتاتور عراق و مشخص کردن ارتباطات او با القاعده.

این اهداف برای توجیه جنگ دولت «جورج دبلیو بوش» علیه رژیم بعث عراق ضرورت داشت چرا که رئیس‌جمهوری وقت آمریکا و دستگاه‌های اطلاعاتی آن کشور صدام و رژیم او را به حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مرتبط می‌دانستند.

رئیس جمهورآمریکا وپل برمر(نماینده تام الاختیارجورج بوش درعراق)

با وجود این، طبق ادعای تایمز، مأموری که مسئول بازجویی از صدام بود بعد از چند ماه بازجویی متقاعد شد که صدام نه تنها سلاح کشتار جمعی نداشت بلکه برای القاعده و سرکرده‌اش، «اسامه بن‌لادن» هم احترامی قائل نبود.

طبق ادعای تایمز، صدام با لحنی آمیخته به طنز به «جورج پیرو»، مأمور ویژه اف.بی.آی که اصالتاً لبنانی-آمریکایی بود و وظیفه بازجویی از او را به عهده داشت درباره بن‌لادن گفته بود: «اصلاً نمی‌شود به آدمی با اینجور ریش اعتماد کرد.»

«جورج پیرو» برای هفت ماه از صدام بازجویی می‌کرد. این بازجویی‌ها بعد از پیدا شدن صدام در حفره‌ای در زیر زمین در نزدیکی خانه‌اش در شهر تکریت هر روزه به مدت چند ساعت ادامه داشت.

«بازجوی صدام حسین» می‌گوید: «صدام به من گفت که از «اسامه‌ بن لادن» خوشش نمی‌آید و اعتقادی به ایدئولوژی القاعده نداشت چون هدف القاعده ایجاد یک دولت افراطی در سراسر جهان عرب است.

 به هر حال، صدام تمایلی به اینکه قدرت را تحویل فردی دیگر بدهد یا اینکه از چیزی دست بکشد نداشت.»

پنج ماه طول کشید تا صدام درباره برنامه سلاح‌های کشتار جمعی عراق که دولت بوش قصد داشت از طریق آن جنگ عراق را توجیه کند صحبت کند.

 «جورج تنت»(رئیس وقت سیا) در اظهارنظری مشهور به بوش گفته بود این مسئله که صدام سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیک در اختیار دارد حقیقتی است که «مو لای درز آن نمی‌رود.»

جورج تنت درحال ارائه گزارش به رئیس جمهور

اما بر عکس، پیرو متوجه شد که ادعای قبلی صدام درباره داشتن سلاح‌های کشتار جمعی تنها بلوفی برای مهار همسایه‌اش، ایرن بود. طبق ادعای تایمز، او در گفت‌وگو با پیرو اعتراف کرد که برنامه سلاح‌های کشتار جمعی‌اش بعد از تحریم‌های ایالات متحده و برنامه بازرسی‌های تسلیحاتی «تحمیل‌شده به عراق« در پی حمله سال ۱۹۹۰ به کویت، فروپاشیده بود.

«جورج پیرو» می‌گوید: «بزرگترین دشمن او ایالات متحده یا اسرائیل نبود. بزرگترین دشمنش ایران بود و به من گفت که دائم سعی می‌کرد با ایران موازنه ایجاد کرده و یا با آن رقابت کند. 

بزرگترین هراس صدام این بود که اگر ایران می‌فهمید عراق تا چه اندازه ضعیف و آسیب‌پذیر شده بی‌تردید حمله کرده و جنوب عراق را تصرف می‌کنند. بنابراین، هدف او مهار ایران بود.»

صدام البته اعتراف کرد که قصد داشت در صورت رفع تحریم‌های آمریکا برنامه سلاح‌های کشتار جمعی‌‌اش را از سر بگیرد تا اینکه حوادث ۱۱ سپتامبر مسیر تاریخ را تغییر داد.

پیرو می‌گوید: «از صدام پرسیدم اگر تحریم‌ها رفع می‌شود قصد داشت چه کاری انجام دهد» و او در پاسخ گفت: "ما هر کاری که لازم بود و یا هر کاری که مجبور بودیم برای دفاع از خودمان انجام دهیم را انجام می‌دادیم." این البته سبک خاص او برای گفتن این بود که قصد داشت کل برنامه سلاح‌های کشتار جمعی را از نو بازسازی کند.»

صدام درباره حمله ائتلاف تحت رهبری آمریکا به عراق هم به جورج پیرو گفت که می‌دانسته نیروهای ارتش عراق فقط چند روز دوام می‌آورند. او علاوه بر این شورش‌های بی‌رحمانه و طولانی‌مدتی که در سال‌های بعد از جنگ عراق را فرا گرفت و به کشته شدن نیم میلیون عراقی منجر شد را هم پیش‌بینی می‌کرد.

پیرو می‌گوید: «صدام یکی از بی‌رحمانه‌ترین دیکتاتورهای عصر ما است که مرتکب هولناک‌ترین جنایت‌های تاریخ شد اما از طرف دیگر به من می‌گفت شما نمی‌دانید حکومت کردن بر عراق تا چه اندازه دشوار است و بعد از عزل من این را درک خواهید کرد.»

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:زمان حمله واشغال عراق توسط امریکا

۱۹ مارس ۲۰۰۳: بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق به وسیله هواپیماهای آمریکایی.
۲۰ مارس۲۰۰۳: ورود نیروهای نظامی آمریکا و انگلیس از مرز کویت به عراق.

۹ آوریل۲۰۰۳: بیست روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق، بغداد توسط نیروهای آمریکایی اشغال شد و حکومت دیکتاتوری صـدام که فاقد پایگاه اجتماعی و حمایت مردمی بود؛ علیرغم وجود ارتش قوی، تقریبا بدون مقاومت جدی سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

در ساعت ۵:۳۴ بامداد به وقت بغداد (۶:۰۴ به وقت تهران) در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) حملهٔ غافلگیرانه به عراق آغاز شد. پیش از شروع هیچ اعلان جنگی داده نشد. حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ به فرماندهی ژنرال آمریکایی تامی فرنکس با اسم رمز «عملیات آزادی عراق» (Operation Iraqi Freedom) برای نیروهای آمریکایی، اسم رمز «عملیات هدفمند» (Operation Telic) برای نیروهای انگلیسی و اسم رمز «عملیات قوش‌باز» (Operation Falconer) برای نیروهای استرالیایی انجام شد.

۹ آوریل۲۰۰۳: یعنی ۲۰روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق)، بغداد اشغال شد وعراق باکمترین مقاومت  سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

صدام حسین(رئیس جمهورمقتدرعراق)درقفس

مفقودالاثربودن صدام بمدت ۸ماه

صدام حسین از۲۰ فروردین ۱۳۸۲  الی ۲۲آذر۱۳۸۲متواری-مفقود-بود.

۱۳ دسامبر ۲۰۰۳(۲۲آذر۱۳۸۲) صدام حسین دستگیر می‌شود

۵ نوامبر ۲۰۰۵(۱۴آبان ۱۳۸۴)صدام حسین -بعدازبازجوی های طولانی،«محاکمه» می شود.


او در مدت زندگی تنهای خود در این ۸ ماه اخیر، در این خانه ها جابجا می شده است.

بالاخره دیکتاتور سرنگون شده عراق پس از ۲۴۰ روز در حالی دستگیر شد که مقامات امریکایی ، ۲۵ میلیون دلار برای سر وی جایزه گذاشته بودند.

 

 ۹ دی ۱۳۸۵ (۳۰ دسامبر ۲۰۰۶)صدام حسین اعدام می شود

بسوی مرگ

اعدام صدام-عیدقربان ۱۴۲۷/ ۹ دی ۱۳۸۵ (۳۰ دسامبر ۲۰۰۶)

اعدام رئیس جمهورعراق.

«صدام حسین» فرزند «حین المجید»متولد ۲٨آوریل ۱۹۳۷(۸ اردیبهشت ۱۳۱۶) روستای العوجه - تکریت -۱۷۵ کیلومتری شمال بغداد وی در ۹ سالگی پدرش «حین المجید» را از دست داد ،وی ازعشیره «الطلفاح »بود.

در۳۱ سالگی :معاون رئیس جمهورعراق.

در۴۲ سالگی:رئیس جمهورعراق

«صدام حسین»در سال ۱۹۷۹ رسماً رئیس جمهورعراق شد.

۲۴ سال ریاست جمهوری صدام

۱۱سال حکومت احمد حسن البکر

اگرچه صدام حسین درطول ۱۱سال ریاست حکومت احمد حسن البکر ،درسمت معاون ریاست جمهوری بود، امادرواقع بعلت جاه طلبی صدام ،رئیس جمهور کسی نبودغیرار صدام حسین وسرانجام باکمک بعثی ها علیه عبدالرحمن عارف رئیس جمهور وقت عراق (برادر عبدالسلام عارف) کودتا کرد و قدرت را به دست گرفتند.

البته باید ۱۱سال ریاست صدام رادرزمان حکومت احمد حسن البکر اضافه کنیم که می شود۳۵سال

«جورج پیرو»مأموراف بی‌آی(FBI) آمریکاییِ لبنانی الاصل که به زبان عربی صحبت می‌کرد، مسئول اعتراف گرفتن ازرئیس جمهورعراق( صدام) شد.

روز دوم بازجویی صدام حسین. هشتم فوریه ۲۰۰۴(۱۹ بهمن ۱۳۸۲) «صدام باید فکر می کردکه من(جورج پیرو) آدم خیلی قدرتمندی هستم و در مقام جانشین رییس جمهور امریکا حرف می زنم. سنم قطعا یکی از نگرانی ها بود. صدام چطور به منی که آن موقع سنم ۳۰ و اندی ساله بودم نگاه می کرد؟.

بازجوی صدام گفت:رئیس جمهورعراق، توقع نداشت کسی به آن جوانی از او بازجویی کند!.

صدام  خطاب به بازجویش گفت:«تو برای این عملیات زیادی جوان نیستی؟»

جورج پیرو: «شما که جوان تر از من بودید، معاون رییس جمهورعراق شدیدچندسال بعد رییس جمهور شدید درحالیکه سنتان کمی از من بیشتر بود

«بازجوی رئیس جمهورعراق» درادامه گفت:«حرف سنم را پیش می کشید. فکر می کردم هر کس نداند، شما می دانید که توانایی من مهم است نه سنم

«اقدامات روانی بازجوی صدام»

جورج پیرو:نمی خواستم صدام با هیچ یک از بازجوهای دیگر تعامل داشته باشد. نمی خواستم با زندانی های دیگر تعامل داشته باشد، حتی با پرسنل پزشکی. دنبال تعامل با هر انسانی که بود باید از من می خواست.. شده بودم مَحرَم اسرارش، دوستش، سرگرمی اش، همه چیزش..به زندان بان ها گفته بودم(صحنه سازی کرده بودم) که گاهی الکی-لازم است سرشان داد بزنم و آن ها هم دستپاچه و وحشت زده این سو و آن سو بدوند،این بخشی از استراتژی ما بودتا«صدام» فکر کند من شخصا مسوول اوهستم.

جورج پیرو:به او می گفتم من مسوول تمام جوانب زندگی اش هستم و اگر به چیزی نیاز داشته باشد باید از من بخواهد.

بازجوی صدام گفت:نقشه ام بخوبی پیش می رفت وصدام حالا همه جوره به من وابسته شده بود.

یکی ازکارهای روانی بازجوی صدام:«۲٨ آوریل (۹ اردیبهشت)روزتولدصدام بود» برای اوکه تاقبل ازدستگیری درچنین روزی جشنهای باشکوهی درسراسرعراق می گرفتند وتعطیل رسمی کشوربود واماحالا..من برایش جشن کوچکی گرفتم، چندتایی کلوچه لبنانی برایش بردم وباچیزهای دیگری تولدش را برایش جشن گرفتیم.

برای اینکه روحیه اش رابشکنم ، فیلم هایی از سقوطش و پایین کشیده شدن مجسمه هایش نشانش می دادم ،می خواستم این فیلم ها را ببیند و عصبانی شود؛ شاد، عصبانی، غمگین. وقتی کسی را وارد این احساسات می کنی نمی تواند خودش را خیلی کنترل کند. حین مصاحبه آسیب پذیرتر می شود.

اعتصاب غذای صدام درزندان

دست به اعتصاب غذا زد،گفت تمایل ندارد مثل بقیه زندانی ها غذایش را بپذیرد چون مثل بقیه زندانی ها نیست. فقط موقعی غذا می خورد که مثل رییس جمهور عراق به او غذا بدهند!.

«اعتصاب غذای رئیس جمهورعراق دربازداشتگاه»

«جورج پیرو»گفت:نگران سلامتی اش بودم. داشت ضعیف می شد. می توانم بگویم برای اوین بار در بازجویی ها مضطرب بودم(نکنه اوبمیردونتوانیم اسراروناگفته هاراازاوبگیریم)سعی کردم بعضی از چیزهایی که می خواست به او بدهم،اما برایش کاملا توضیح دادم که ما کوتاه نخواهیم آمد... از او خواستم فکر کند اگر جای من بود کار دیگری می کرد. گفت نه. او هم کوتاه نمی آمد. گفتم پس بچرخ با بچرخیم.»
رئیسِ جورج پیرو(چارلز دلفر) می گوید: «به این استراتژی رسیدیم که فشار بیشتری روی صدام بگذاریم تا از اعتصاب غذایش کوتاه بیاید
بازجوی صدام دربازصحنه سازی برای شکستن مقاومت رئیس جمهورعراق می نویسد: «به او گفتم برای پرونده مهم تری چند روزی ترکش می کنم. اما به او سر می زنم چون نگرانش هستم. بلند شدم و از سلول آمدم بیرون. او مانده بود و سلولش تا به چیزهای تازه ای که به او گفته بودم فکر کند. می رفتم سمت ماشینم که یکی از زندان بان ها دنبالم آمد و گفت صدام مرا می خواهد. وقتی دوباره وارد سلول شدم صدام نگاهم کرد و گفت «واقعا نگران من هستید!وبعدگفت« فقط به خاطر تو غذا خواهدخوردم

صدام دربازداشتگاه آمریکایی ها«شاعر»شده بود!

بازجوی صدام گفت: صدام از نظر عاطفی به من وابسته شده بود. می خواست من وقت بیشتری با او بگذرانم ،بامن ازهرچیزی سخن می گفت،حتی درددل می کردوازنامردی های مردمش وفرماندهان نظامیش می گفت،چون تنها کسی بودم که داشت واقعا با او حرف می زد. می توانست چیزهایی را با من در میان بگذارد. «شعر می نوشت و آن ها را به من می داد؛ شعرهایی که آن موقع هر روز می نوشت و برایم می خواند»

بازجوی صدام می گوید:ازصدام علت حمله به کویت راپرسیدم.

صدام گفت :کویت قصدتضعیف اقتصاد عراق راداشت وموضوع مهمتر این بودکه من وقتی وزیر خارجه را به کویت فرستادم تا با امیرالصباح(حاکم کویت) دیدار و مسائل را حل و فصل کند.

امیرکوست به وزیر خارجه ام(عراق) گفته بود» تا زمانی که تمام زن های عراقی را به فاحشه های ده دلاری تبدیل نکند دست از کارهایش برنخواهدداشت»

صدام گفت می خواسته امیرالصباح را برای این حرف تنبیه کند.

پرسیدم :چرا از گاز شیمیایی در برابر مردم خودت(حلبچه) استفاده کردی؟

صدام جواب داد«لازم بود»

موضوع« ایران» دربازجویی صدام
جورج پیرومی گوید:به صدام گفتم ماجرای سخنرانی ژوئن ۲۰۰۰(خرداد ۱۳۷۹) که گفتی عراق تا وقتی ایران در منطقه خودشان را خلع سلاح نکنند، خلع سلاح را نمی پذیرد. جواب تفنگ تفنگ است، جواب چماق، چماق و جواب سنگ سنگ چه بود؟
صدام گفت:ما(عراق)زرادخانه شیمایی نداشتیم وامامی خواستم پیامی برای ایرانی ها بفرستم. باید ایران را درباره زرادخانه سلاح هایمان گمراه می کردیم.
صدام می گوید:«ماازامریکانمی ترسیدیم واما ازایران بیمناک بودیم»
صدام دربازجویی :«بزرگ ترین تهدید برای عراق ایران بود نه امریکا».

رئیس جمهورمخلوع عراق گفت:باید هم چنان از من(صدام) می ترسیدند. چون اگر نمی ترسیدند، حمله می کردند. باید باور می کردند که من هنوز سلاح های خودم را دارم.
جورج پیرومی گوید:پس حُقه بود؟ برای فریب ایرانی ها؟
صدام: دقیقا.

عراق «زرادخانه سلاح های شیمایی» نداشت
«جورج پیرو»در خاطراتش نوشت: بیشتر تسلیحات کشتار جمعی را بازرسان سازمان ملل در دهه ۹۰ میلادی منهدم کردند. آن هایی را هم که بازرسان منهدم نکرده بودند، عراق یک طرفه معدوم کرده بود.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:معدوم نکرده بود،بلکه هرچه داشته روی مردم حلبچه ریخته بود.
بازجوی صدام(جورج پیرو)ازصدام می پرسد:توکه زرادخانه نداشتی پس چرا زندگی خودت را برای یک نمایش به خطر انداختی؟
جواب صدام: این ظرفیت و توانایی ایرانی ها را عقب نگه می داشت. فکر حمله به عراق راازسرشان بیرون می کرد.
جورج پیرو:چرا با اعلان جنگ امریکا هم دست از این حربه برنداشتی؟ می توانستی آن موقع بگویی سلاح کشتار جمعی نداری و کشورت را از حمله امریکایی ها نجات بدهی.
صدام:بدوا محاسباتم درباره پرزیدنت بوش و مقاصدش اشتباه بود. فکر می کردم امریکا مثل عملیات روباه صحرا درسال ١٩٩٨میلادی تلافی می کند؛ یعنی یک حمله هوایی چهارروزه وموضوع فیصله پیدامی کند.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:عملیات روباه صحرا در۱۶دسامبر ١٩٩٨میلادی(۲۵ آذر ۱۳۷۷شمسی)

در چارچوب عملیات روباه صحرا، هواپیماهای جنگی امریکا ۶۲۳ پرواز انجام دادند ، به ۱۰۰ هدف حمله بردند و ۵۴۰ بمب پرتاب نمودند ؛ انگلیسی ها ۲٨ بار پرواز کردند و به ۱۱ هدف حمله کردند. در طول این بمباران ها ۶۲ سرباز عراقی کشته و ۱۲۴ نفر مجروح شدند. به گفته القیسی، ٨۲ غیرنظامی نیز کشته شدند.

اسپوتنیک می نویسد:آمریکایی ها و انگلیسی ها اعلام کردند که هدف از «عملیات روباه صحرا» منحصراً تأسیسات نظامی بوداما چندین مدرسه ابتدایی و مخازن آب مورد استفاده ۳۰۰ هزار عراقی در بغداد تخریب شد. علاوه بر این، آمریکایی ها به یک پالایشگاه نفت در بصره حمله کردند که ادعا می شد تحریم های آمریکا و سایر تحریم های غربی را نقض می کند.

تاسیسات نظامی، رادارها و دستگاه های موشکی زمین به هوا از سال ١٩٩١ تخریب شده است. بعنوان مثال عراق موشک های اسکاد در اختیار داشت که برد آنها به ۶۵۰ کیلومتر می رسد. به گفته این کارشناس، هواپیماهای آمریکایی همچنین به بهانه تهدید به خطوط حمل و نقل در خلیج فارس، سامانه های موشکی ضد کشتی را در شبه جزیره فاو (جنوب عراق) بمباران کردند.

در جریان حملات هوایی، بیش از ۷۰ مرکز نظامی و مقرهای رهبری عراق ، تعدادی از کاخ های صدام حسین، مقر اصلی حزب بعث و همچنین میادین نفتی در جنوب عراق آسیب دیدند.

هدف اصلی این عملیات توسط سندی برگر، مشاور امنیت امریکا اعلام شد که رژیم صدام حسین و محو برنامه تولید سلاح های شیمیایی، بیولوژیکی و هسته ای عراق بود.

این عملیات با بمباران شدید فرودگاه های عراق و سایر اهداف استراتژیک بوسیله موشک های تاماهاوک آغاز شد،تعداد آنها حدود ۴۰۰ دستگاه بود که به طور قابل توجهی بیشتر از سال ١٩٩١میلادی(۱۳۶۹شمسی) است. به گفته «ابراهیم اسماعیل الراوی» مدیرعامل شرکت الشهید ، که در دهه ۱۹۹۰ در صنایع نظامی فعالیت می کرد، دراین عملیات هواپیماهای آمریکایی B-52 مجهز به ۷ تن بمب مشارکت داشتند. الرویی در مصاحبه با الجزیره گفت: هدف بمباران ها مراکز آموزشی در اردوگاه تاجی در شمال بغداد بود، اما در محاسبات نظامی چنین ضررهایی ناچیز تلقی می شد.

علت توقف عملیات روباه صحرا

هدف امریکا این بود که این حملات تا زمان تسلیم رئیس جمهور صدام حسین ادامه داشته باشد، اما با اعتراض دولتهایی مانند فرانسه ، چین و روسیه جلوی این حمله گرفته شد.بود.

«ریچارد باتلر» رئیس آن زمان کمیسیون ویژه خلع سلاح سازمان ملل متحدبود.

«نیکسون» ده سال پس از اعدام صدام حسین، خاطرات خود را از بازجویی صدام منتشر کرده است. کتابی که پرده از خطاهای سیاسی آمریکا در عراق بر می‌گیرد.توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:دویچه وله درآخرین روزسال ۲۰۱۶ میلادی(دی ۱۳۹۵)نوشت:صدام حسین به اتهام قتل ۱۴۸ شهروند روستای دجیل،درحالیکه او مسئولیت چند جنگ خونین را نیز در کارنامه خود داشت.
«جان نیکسون» یکی از ماموران سازمان سیا بود. او نخستین کسی بود که از صدام حسین بازجویی کرد.

نیویورک تایمز گزارشی در ارتباط با انتشار این کتاب منتشر کرده است که بازتاب وسیع رسانه‌ای یافته است. گوشه‌هایی از این گزارش از جمله در مجله آلمانی «اشترن» و همچنین در سایت «راشا تودی» باز نشر شده است.
دویچه وله می نویسد: «کتاب خاطرات بازجویی جان نیکسون از صدام حسین» توسط مجله «تایم» و «دیلی میل» منتشر شده است. در این کتاب، نیکسون از اشتباهات فاحش سازمان‌های جاسوسی و امنیتی آمریکا در عراق می‌گوید و کشته‌شدن هزاران سرباز آمریکایی و صرف میلیاردها دلار پول را هزینه‌ خطاهای جورج بوش می‌داند.
اگر«صدام حسین» ساقط نمی شد،« داعش»شکل نمی گرفت!
اولین بازجوی صدام حسین«جان نیکسون» مدعی است که اگر صدام حسین امروز زنده می‌بود، پدیده‌ای به نام داعش وجود نمی‌داشت. او می‌گوید، صدام با خطرات نیروهای افراطی مسلمان آشنا بود و هرگز اجازه نمی‌داد در عراق چنین نیرویی پا بگیرد. به باور او، قدرت گیری داعش در کشوری با یک حکومت سرکوبگر، همچون عراق ممکن نبوده است.

صدام حسین"ازحمله اشغال عراق توسط امریکا تا...دستگیری ..زندان واعدام"مختصر

 ازاشغال عراق تااعدام صدام

ازحمله امریکابه عراق تا اعدام صدام حسین

محافظ شخصی صدام حسین اورا«لو»داد.

درادامه خواهیدخواند:نحوه به قدرت رسیدن صدام را...مطالب جالبی  می بینید.

مجله آمریکایی Esquire به استناد اطلاعات مطرح شده از سوی دو تاجر عراقی درباره نهاد امنیت ریاست‌جمهوری عراق، اطلاعات جدیدی درباره عملیات دستگیری صدام حسین، رئیس‌جمهوری عراق منتشر کرد. صدام حسین ۱۵ سال پیش و در سال ۲۰۰۳ میلادی در گودالی توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شد.

به گفته این مجله عملیات جستجوی رئیس‌جمهوری عراق پس از آن شکل دیگری به خود گرفت که در ژوئن ۲۰۰۳(خرداد۱۳۸۲) دو نفر به نام‌های « حدوشی و محمد ابراهیم المسلط» جزئیات شگفت‌آوری درباره نهاد امنیت ریاست‌جمهوری عراق فاش کردند.

بنا به گزارش مجله Esquire نیروهای آمریکایی در ابتدا به مزرعه‌ای در حومه تکریت حمله کردند و در آنجا یک کانتینر آهنی پنهان شده زیر خاک را یافتند که حدود ۱۰دلار پول نقد در آن بود و باندهایی کاغذی که دور پول‌ها بود به بانک «چیس منهتن»Chase Manhattan Bank درشیکاگو-امریکا-قراردارد.. شگفتی دوم به مقدار قابل توجهی از جواهرات مربوط می‌شد که به ساجده طلفاح، همسر صدام حسین تعلق داشت و در کیسه‌های زباله‌ زیر خاک دفن شده بود. علاوه بر این اسناد شخصی مهمی نیز در آنجا پیدا شد.

ژوزف فرد فیلمور، مترجم گروهان چهارم پیاده نقل کرده که : «سمیر شروع به سیلی زدن صدام کرد ولی افراد نیروهای ویژه از او خواستند به صدام آسیبی نزند، زیرا که براساس دستورات او باید زنده بماند.»/منبع:العربیه ۴ دی ۱۳۹۷

مجله امریکایی(Esquire) فاش کرد که در ۹ دسامبر ۲۰۰۳(۱۸آذر۱۳۸۲) پس از چند عملیات و فاش شدن اتفاقی جلسه‌ای در صحرای واقع در غرب تکریت توسط کودکی ۹ ساله، محمد ابراهیم المسلط دستگیر شد و آمریکایی‌ها توانستند با او به توافق برسند که در ازای آزاد کردن ۴۰ نفر از اعضای خانواده‌اش از زندان، مکان پنهان شدن صدام حسین را فاش کند.

خرابه ای که«صدام»۸ ماه درآن زندگی کرد

بلافاصله دستورات لازم برای حمله به منطقه مورد نظر صادر شد و بیش از هزار سربازی خود را برای عملیاتی که «سپیده‌دم سرخ» نام گرفت، آماده کردند. در ابتدا مالک زمن و برادرش که از اعضای تیم حفاظت صدام بودند دستگیر شدند ولی حاضر به همکاری و فاش کردن محل اختفای رئیس‌جمهوری عراق نشدند. المسلط ترسان به نقطه‌ای در تاریکی اشاره کرد و سربازان آمریکایی با تجهیزات دید در شب به آنجا رفتند و شروع به برداشتن خاک کرده و به درون حفره ظاهر شده، نور تاباندند.

حُفره(چاه)ی که صدام درآن مخفی شده بود-سرحفره رابرمی دارند-درنزدک دهانه این حفره یک «هواکش»برای تهویه تعبیه شده بود.

صدام حسین

حُفره -مخفیگاه صدام

مجله امریکایی(Esquire) به نقل سمیر، مترجم عراقی نیروهای آمریکایی نقل کرد: «زمانی که حفره را باز کردند، صدام شروع به فریاد زدن کرد. تیراندازی نکنید، تیراندازی نکنید. به عربی به او گفتم خارج شود. او دست‌هایش را بالا برد و سربازان او را به بیرون کشیدند.»

*رسانه های عراقی:ضمن خائن خواندن«محمد ابراهیم »بنقل از کتاب «بازجویی رئیس جمهور» نوشته جان نیکسون،می نویسند:

نیروهای آمریکایی در ۱۲ دسامبر ۲۰۰۳(۲۱ آذر۱۳۸۲) توانستند «محمد ابراهیم » را اسیر کنند ؛درحالیکه رئیس محافظان صدام در حین فرار وی بود

«محمد ابراهیم »باوعده جایزه ۲۵ میلیون دلاری نیروهای ویژه را به مخفیگاه صدام حسین هدایت کرد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«ساجدة خیرالله طلفاح» دختر دایی صدام است،هر۲۶همسن هستند که در۲۶سالگی[ ۱۹۶۳ میلادی(۱۳۴۲شمسی)]  ازدواج کردند( عدی ، قصی ، رغد، رنا و حلا) فرزندان این زوج لعین می باشند.

«ساجدة خیرالله طلفاح»درسن۷۸  در سال ۱۳۹۴یکی از بیمارستانهای اردن درگذشت،ضمناً درترجمه «مجله Esquire»اشتباهاتی دراعداد،تاریخ واسامی بود که اصلاح شد.

*روزنامه فلسطینی«دنیاالوطن» می نویسد: سرهنگ «محمد ابراهیم عمر المسلطله» پسرعموی ساجده بود ودرجه سرهنگی داشته وازمعتمدین صدام بود،

*یکی ازخبرگزاریهای عراق  بنقل ازرویترز می نویسد:در ۹ دسامبر ۲۰۰۳(۱۸آذر۱۳۸۲) ، یک پسر ۹ ساله درصحرای  تکریت خبری رابه سربازان امریکایی می هد که سرنخی می شودبرای پیداکردن صدام،تیروهایی امریکایی ،اول «محمد ابراهیم »رادستگیرمی کنند ،این شخص اول ازهمکاری امتناع می کندامادر ازای آزادی ۴۰ عضو خانواده وی+۲۵ میلیون دلارجائزه ، آنها را به محل مخفیگاه صدام حسین هدایت کنند. 

واما
در یک برنامه تلویزیونی مستند تحت عنوان«آخرین جنگ های صدام حسین» که روز جمعه۲۲مارس۲۰۱۳(جمعه۲ فروردین۱۳۹۲) از تلویزیون «العربیه» پخش شد ، جزئیات چگونگی «خیانت» یکی از محافظان شخصی رئیس جمهور سابق عراق پیش از دستگیری وی فاش شد.
«اریک مادوکس» مسئول بازجویی از صدام حسین می گوید که در سال ۲۰۰۳ از وی خواسته شد تا برای یافتن رئیس جمهور عراق به شهر تکریت سفر کند.

«مادوکس» می گوید: نخستین اقدام ما تعقیب خانواده های محافظان صدام حسین بود، چرا که بر این باور بودیم چنین اقدامی می تواند اطلاعات زیادی درباره مخفیگاه رئیس جمهور سابق عراق در اختیار ما قرار دهد و اینگونه هم شد.

 پس از ورود به شهر تکریت چهار خانواده از جمله خانواده محمد ابراهیم عمر المسلط را که وفادارترین و نزدیکترین محافظان صدام حسین به شمار می رفت، دستگیر کردیم.

سپس خود «محمد ابراهیم عمر المسلط» را در تاریخ جمعه۱۳ دسامبر۲۰۰۳(۲۲ آذر۱۳۹۲) دستگیر کردیم اما در آغاز محافظ شخصی صدام حاضر به همکاری با نیروهای آمریکایی نبود.

 در اولین بازجویی از «المسلط »خواستم برای یافتن رئیس جمهور عراق با ما همکاری کند، اما در کمال ناباوری در واکنش به درخواست من ، گفت: «من صدام حسین را نمی شناسم، او کیست!؟»

«اریک مادوکس»: به مسلط گفتم من و همکارانم ۴۰ نفر از نزدیکان تو را دستگیر کرده ایم و در صورت عدم همکاری با ما دیگر نزدیکانت را نیز دستگیر خواهیم کرد.

این مقام امنیتی امریکا گفت:« المسلط »در حدود۱۵ دقیقه درباره تهدیدی که کرده بودم  فکر کرد،گفت: «قبول می کنم،شما را به مخفیگاه صدام می برم»

این شبکه(العربیه)می نویسد: در این برنامه «علی کسرت رسول» رهبران نیروهای پیشمرگه-اقلیم- کردستان عراق  می گوید این کُردها بودند که نقش اصلی را در دستگیری صدام حسین داشته اند.

سرنوشت صدام و یارانش

 کُردها  از طریق خانواده های نزدیک به صدام در شهر«عوجه» اطلاعات لازم برای دستگیری صدام را جمع آوری کرده و در اختیار آمریکایی ها قرار دادند./پایان توضیحات مدیریت سایت،بااستفاده ازمنابع عراقی وامارات وامریکایی

اولین خبرنگاروخبرگزاری که خبردستگیری صدام رامنتشرکرد-محسن فتاحی-ایرنا

این خبر(دستگیری صدام حسین) خبر اصلی همه رسانه های بین المللی بود و جرج بوش با غرور جمله «ما او را گرفتیم» پیروزی و برتری ماشین جنگی امریکا را یادآوری کرد. این در حالی بود که سازمان های عریض و طویل نظامی و امنیتی امریکا هیچ نقشی در دستگیری صدام نداشتند.



 ظهر روزیکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۸۲(۱۴دسامبر۲۰۰۳) جلال طالبانی ،رئیس جمهورعراق که  از مرز خسروی وارد ایران شده بود، پس از یکی دو ساعت، «محسن فتاحی» خبرنگار ایرنا را فراخواند.با لبخند، می گوید: می خواهم خبری به تو بدهم که همه ایرانی ها از شنیدنش خوشحال می شوند« صدام حسین دستگیر شد»

خبری که مام جلال به ایرنا داد: با یاری خداوند صدام دستگیر شد

« فتاحی» یلافاصله خبر را به تهران مخابره می کند. خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز در خبری فوری این موضوع را منتشر کرد.

غول های بزرگ رسانه ای از جمله رویترز و فرانس پرس نیز این خبر را به نقل از« ایرنا »منتشر کردند و خبر به گوش همه رسانه های جهان رسید.

چرا«فتاحی»؟

محسن فتاحی:چند باری به کشور عراق سفر کرده بودم و بارئیس جمهورمصاحبت داشتم،برای همین مرا به خوبی می شناخت، آن روز که وارد مرز شد به محض ورود به «پایون» مرا که دید شناخت وگفت خبرخوبی براتون دارم. 

رئیس جمهورعراق چراباهواپیمانیامد؟

آن روزها عراق دراشغال امریکا-متحدین-بود« پرواز خارجی»ممنوع بود،حتی برای رئیس جمهور،درآن روز«جلال طالبانی» رییس دولت انتقالی عراق،قصدسفربه فرانسه راداشت  مجبور بود برای رفتن به فرانسه  از مرز خسروی به تهران بیاید و ازفرودگاه تهران به فرانسه سفر کند(یاازطریق کشورهمسایه دیگر-ترکیه)

صدام حسین

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:صدام در ساعت ۸:۳۰ به وقت محلی روز ۲۲ آذر۱۳۸۲ (۱۳ دسامبر۲۰۰۳) در عملیاتی به نام «سپیده‌دم سرخ» و در یک «چاله» در خانه‌ای در روستای «الدور» نزدیک تکریت دستگیر شد،یعنی حدود۱۸ساعت بعدازدستگیری،خبرمنتشرشد ولی اولین خبرگزاری «ایرنا»بوده است.


 فرمانده تفنگداران : وقتی ما وارد ساختمان شدیم، کسی آنجا نبود و صدام که متوجه ورود ما شده بود فریاد می زد «من اینجا هستم، من صدام هستم، رئیس جمهور عراق، مرا بیرون بیاورید» ما می خواستیم درون آن چاله نارنجک بیاندازیم.
این چریک های کُرد می دانستند که صدام به تکریت خواهد رفت و به همین دلیل در اطراف شهر کمین کرده بودند.
« صدام» را به مزرعه ای در روستای الدور در حوالی تکریت برده بودندو در چاهی پنهانش کردند. چاه را با ورق های فلزی و پارچه و موکت پوشانده و روی آن خاک ریخته و باغچه درست کردند.فقط کانال کوچکی برای رسیدن هوا باز گذاشتند.
آنها درباره چگونگی انتقال صدام به ایران یا تحویل دادنش به رهبران کرد همفکری و مشورت کردند. تعدادی از آنها تمایل داشتند شکار خود را به طمع جایزه ۵۰ میلیون دلاری به امریکاییان بدهند، اما به سربازان و افسران امریکایی اعتماد نداشتند ،مضافاًجان خودرادرخطرمی دیدند که ممکن است،اینهارابکشد ودستگیری رابنام خودبهره برداری کنند.
شکارگران صدام، موضوع را به رهبران کُرد اطلاع می دهند و «طالبانی» پیغام می دهد که منتظر باشند و اطمینان می دهد که در هر صورت، هیچ گونه خطری آنها را تهدید نمی کند.
نشریه الحیات به نقل از منابع نزدیک به طالبانی می نویسد: طالبانی و «کسرت رسول» به ایران اطلاع می دهند که صدام درخواست کرده  در ازای اطلاعات مهمی که می تواند به ایران بدهد، او به شرط حفظ جانش به ایران منتقل شود.

کسرت رسول علی -معاون رئیس اقلیم کردستان عراق
الحیات می نویسد: قبل از ورود امریکایی ها به بغداد، ایران به دقت تحرکات و تردد صدام را زیر نظر داشت و پس از ناپدید شدن صدام نیز جسته و گریخته از محدوده حضور صدام مطلع بود. این روزنامه می افزاید؛ مقامات اطلاعاتی ایرانی حتی قبل از کشته شدن پسران صدام نیز اطلاعات دقیقی از صدام و پسرانش در اختیار داشتند و اطلاعات را به گروه های کرد می دادند. الحیات مدعی است در آن زمان ایران تعداد زیادی از فرماندهان القاعده را به چنگ آورده بود و ناچار بود مدام این موضوع را انکار کند.

قراربود«صدام حسین »راتحویل ایران بدهند
 کردها تمایل زیادی داشتند که صدام به ایران تحویل داده شود .

صدام خودش-مایل بودازایران«پناهندگی»بگیرد.

به نوشته الحیات، علاوه بر پیغام شفاهی طالبانی، صدام شخصا چندین بار به مقامات ایرانی نامه می نویسد و درخواست پناهندگی می کند. اما ایران به علت جنایات صدام در جنگ با این کشور حاضر به تحویل گرفتن او نشد. ضمن این که از نظر سیاسی نیز در اختیار داشتن صدام هیچ سودی برای ایران نداشت.
پس از آن، طالبانی از مقامات تهران خواست تا اطلاعات موجود را به آمریکاییان انتقال دهند و پاسخ مثبت را نیز دریافت کرد.
رئیس جمهورعراق(طالبانی) پس از عبور از مرز خسروی و توافق نهایی با ایران، به چریک ها اعلام کرد مزرعه را ترک کنند و پس از اطمینان از در امان بودن آنها، محل نگهداری صدام را به مقامات امریکایی اطلاع داد.
طالبانی تا آخرین لحظه با آن مزرعه و شکارگران صدام در ارتباط بود و شخصا امور را هماهنگ می کرد. او در مرز ماند تا مطمئن شود که سربازان امریکایی به مزرعه رسیده و صدام حسین را یافته اند(تحویل گرفته اند)و۲ساعت بعدازاطمینان ارموضوع،خبردستگیری رابه محسن فتاحی گفت.

جلال طالبانی

رئیس جمهورعراق(طالبانی)۱۱ مهر ۱۳۹۶درسن ۸۴ سالگی درگذشت.

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:منابع مختلف-موثق-نیزدررابطه بادستگیری صدام مصاحبه هایی داشتندومنابع مختلفی آنهارانقل کرده اند که یک مورد کتاب« عراق از جنگ تا جنگ/صدام از این جا عبور کرد» که توسط غسان الشربل، روزنامه نگار مشهور لبنانی و سردبیر روزنامه الحیات نوشته شده ، مصاحبه با چهار مقام سابق عالی رتبه عراقیرا -قسمتی-می آورم:

درباره نقش «کسرت رسول »برای ما بگو؟

احمد چلبی درگذشت+زندگینامه

احمد چلبی(دبیرکل کنگره ملی عراق):روز ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ در جلسه ای در شورای حکومت بودم، تلفن زنگ زد و به من گفته شد که« اراس حبیب کریم »که مدیر سازمان امنیت در کنگره ملی است تو را می خواهد، او آدمی است که در بسیاری از امور امنیتی خبره است. به من گفت که اطلاعاتی داریم و کسرت رسول با من تماس گرفت، گفت که امریکایی ها صدام را دستگیر کردند. به او گفتم مطمئنی؟ گفت: بله،

برای همین فورا با شخصی به اسم« اسکات کارپنتر» که رئیس تیم حکومتی« پل بریمر» در عراق بود، تماس گرفتم. پرسیدم: چرا به ما نمی گویید صدام را دستگیر کرده اید؟

گفت: شوخی می کنی؟

گفتم نه شما صدام را دیروز در منطقه الدور دستگیر کردید! جواب داد که از موضوع خبر ندارد. گفتم که من با پل بریمر ساعت دوازده قرار دارم و در آن جا می فهمم اوضاع از چه قرار است. ساعت یازده و نیم بود که به کاخ رسیدم و دیدم که اسکات لبخند می زند و دستش را بالا برده است. گفت: ارتش به ما ابلاغ نکرد تا مطمئن شود که آزمایش دی ان ای واقعا مربوط به صدام است. این در تاریخ ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ بود، برگشتم و به سخنگوی کنگره خبر دادم که در رسانه ها اعلام کند که صدام دستگیر شد و ما اولین افرادی بودیم که خبر را اعلام کردیم.

«کسرت»چه نقشی داشت؟

او موضوع را پیگیری می کرد، و جماعت او نیز شاهد دستگیری بودند. کسرت به صدام مثل ما نزدیک شده بود، گروه او و گروه ما شاهد دستگیری صدام و انتقال او با بالگرد بودند.

 چه کسی اطلاعات حضور او در آن مکانی که دستگیر شد را داد؟

این اطلاعات به کمک شخصی از «منطقه المسلط به اسم محمد ابراهیم یا ابراهیم محمد المسلط »از تیم حفاظت صدام به دست آمد که امریکایی ها یک هفته قبل او را دستگیر کرده بودند و او به آنها گفته بود که صدام در آن جا است،

آنها(امریکائیان) هم به آن خانه وارد شدند و آن جا را بازرسی کردند اما هیچ کس را پیدا نکردند. به توصیه ما عمل کردند و در آن جا ماندند. یکی از سربازها متوجه «سیم برق »شد به آن دست زد دنبالش را گرفت و متوجه شد که به سمت چاله ای می رود. آن سیم برق تهویه هوا بود، وارد چاله شدند،

در داخل آن چاله دیگری بود که در آن صدام را پیدا کردند که با خودش برگه هایی داشت و ۷۰۰ هزار دلار و مسلسل و تفنگ داشت. با اسلحه بر سر او آمدند و او به آنها گفت: من صدام حسین، رئیس جمهور عراق هستم، ریش داشت.

بترتیب-ازراست:عدنان پاچه چی(وزیرامورخارجه سابق)،موفق الربیعی(شورای عالی امنیت عراق)، احمد چلبی(دبیرکل کنگره ملی عراق)،عادل عبدالمهدی(معاون رئیس جمهور-طالبانی)

آیا صدام تلاش کرد مقاومت کند؟

خیر. او را به خارج از حفره کشیدند، دستگیری او در روز ۱۲ دسامبر۲۰۰۳ بود. بعد از آن که او را برای چکاپ بردند و دندان هایش را چک کردند او را با بالگرد به فرودگاه فرستادند.

صدام دریک خانه ای زندگی می کرد واماهروقت احساس خطرمی کرددر«چاله»مخفی می شد

او در چاله ساکن نبود بلکه در خانه ای که چاله در آن واقع شده بود زندگی می کرد اما به همراه او گروهی بودند که به او خبر می دادند که عملیات یورش آغاز شده است و او وارد آن حفره می شد.

دیدار«احمد چلبی» باصدام حسین

پل برمر(سفیرامریکادرعراق)همه کاره عراق-زمان اشغال-«احمد چلبی»به استقبالش می رود-درهنگام ورود به عراق(ایشان بجای «زلمی خلیل‌زاد» می آید)

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«پل برمر» نماینده تام الاختیار رئیس جمهورامریکا(جرج بوش )در عراق بود(می شود گفت رئیس جمهورعراق بود)چون مقامات عالیرتبه عراق بدون هماهنگی-اجازه-وی نمی توانستندکاری بکنند.واینکه فلان رسانه می نویسد«امریکایی ها هیچ نقشی دردستگیری صدام نداشتند،ازبیخ وبُن، بی اساس است»

پل برمر: تا زمان تامین منافع آمریکا، نیروهای ما باید در عراق بمانند.
«پل برمر»درمیان رئیس جمهور(بوش)و دونالدرامسفلد(وزیردفاع امریکا)

احمد چلبی:«بریمر »با من تماس گرفت و از من خواست با او برای دیدن صدام(منطقه سبزبغداد) بروم، مجموعه ای از اعضای شورای حکومت ، من و دکتر عدنان الپاچه چی، دکتر عادل عبدالمهدی، دکتر موفق الربیعی و ژنرال سانچز، فرمانده نیروهای امریکایی در عراق و اسکات کارپنتر.

پل برمر: تا زمان تامین منافع آمریکا، نیروهای ما باید در عراق بمانند.
«
ژنرال سانچز» فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق

پل برمر: تا زمان تامین منافع آمریکا، نیروهای ما باید در عراق بمانند.
رئیس جمهورامریکا(بوش )به پل برمر(بریمر) بابت ماموریت در عراق مدال می‌دهد.

وقتی وارد اتاق شدم دیدم صدام بر روی یک تخت نظامی امریکایی خوابیده است و یکی از سربازهای امریکایی او را بیدار کرد. وقتی سرش را بالا آورد و دید که وارد می شوم لرزید.

صندلی برداشتم، جلوی صدام نشستم میان ما نیم متر فاصله بود.

بعد از آن دیگران از پشت سر من وارد شدند و بریمر و سانچز نزدیک دیوار ورودی بین در و ایوان ایستادند و صحنه را دنبال می کردند.

« موفق الربیعی» به صدام چه گفت؟

صدام الربیعی رانمی شناخت، به صدام گفت: تو در دنیا و آخرت ملعونی، بعد صدام به موفق گفت: ساکت شو ای خائن ای مزدور.

 تو را شناخت؟

احمد چلبی:بله، از وقتی که وارد شدم. موفق به او گفت: من خائن و مزدورم؟ به او جواب داد: بله آیا با این ها نیامدی؟ به امریکایی ها اشاره کرد.

با «عدنان پاچه چی» هم صحبت کرد؟

عدنان به او گفت: چرا از کویت خارج نشدی. البته صدام از من خواست که افراد حاضر را به او معرفی کنم. من هم گفتم: عدنان الپاچه چی و دکتر عادل و موفق. اما وقتی که گفتم عدنان الپاچه چی، رو به او کرد و گفت: دکتر پاچه چی آیا تو وزیر امور خارجه عراق نبودی؟ به او گفت: بله. و رو به صدام کرد و گفت: چرا از کویت عقب نشینی نکردی بعد از آن که از جنگ با ایران پیروز خارج شدی و دنیا با تو بود و امکانات داشتی، چرا این کار را کردی؟ جواب داد: دکتر عدنان آیا تو تایید نمی کردی کویت بخشی از عراق است؟

دکتر کتابی درباره خاطراتش از سازمان ملل نوشته بود که از مواضع عبدالکریم قاسم دفاع کرده بود که کویت جزء عراق است، عدنان دست پاچه شد و جواب داد: گذشته گذشته. اما من بی کار بودم و اصلا صحبت نمی کردم.

با «عادل عبدالمهدی» هم صحبت کرد؟

بله، اما موفق از او پرسید: چرا صدر را کشتی؟ صدام جواب داد: کی؟ به او گفت: سید محمد باقر صدر و خواهرش بنت الهدی، گفت: صدر و یاران او، همه آنها خائن و مستحق مرگند. عادل عبدالمهدی گفت: چرا عبدالخالق السامرائی را اعدام کردی؟ گفت: عبدالخالق، بعثی بود.

خودت وارد صحبت نشدی؟

احمدچلبی:سپس موفق پرسید: چرا با امریکایی ها مبارزه نکردی همان طور که پسرانت مبارزه کردند؟ به او گفت: می خواهی با اینها مبارزه کنم؟ یعنی تقبیح کرد در حالی که از دیگران دعوت می کرد و آنها را به مبارزه و کشتار تشویق می کرد، اما او لزومی نمی دید مبارزه کند، او اعتقاد داشت آن چه انجام می دهد صحیح است.

پل برمر: تا زمان تامین منافع آمریکا، نیروهای ما باید در عراق بمانند.

« بریمر» با او حرف زد؟

نه حتی یک کلمه.

صدام ترسیده بود؟

وقتی که خارج شدیم ترسید، و او در آخر خواست که با آقای چلبی و دکتر پاچه چی صحبت کند. نزد او ایستادم و وقتی خواستم خارج شوم گفت: یعنی تمام شد، همه اش همین؟

چیز دیگری در طول گفت وگو بیان شد؟

حرف های ضد و نقیض. مطمئن بود کاری که کرده بود درست است و بزرگ نمایی می کرد در حالی که حاضر نبود به هیچ وجه به آن چه گذشته بود مراجعه کند. و گفت: «به من گفتی با امریکایی ها بجنگ من هم الآن با آنها می جنگم.»

احمد چلبی(دبیرکل کنگره ملی عراق)آبان ۱۳۹۴درگذشت.

ایت شخص«عباس محمود العراقی» مخفیگاه صدام رالوداده است

عباس محمود العراقی

رسانه‌های عراقی با انتشار این عکس نوشتند: «عباس محمود العراقی» پیش از آنکه آمریکایی‌ها از محل اختفای صدام حسین اطلاع یابند ازآنها خواست که وی را برای جلوگیری از کشته شدنش به مکان امنی انتقال دهند.

رسانه‌های عراقی نوشتند: نیروهای آمریکایی با انتقال این فرد به واشنگتن توانستند به محل اختفای صدام حسین پس از ماه‌ها پنهان شدن، دست یابند.

 عباس محمود العراقی هم اکنون در شهر واشنگتن در آمریکا به سر برده وتحت تدابیر شدید امنیتی از وی محافظت می‌شود.

روایت دیگر:

«موفق الربیعی» دبیر شورای امنیت ملی عراق طی یک گفتگو، برخی اسرار چگونگی لو رفتن مخفیگاه «صدام حسین» را فاش کرد.

«صدام» ۸ماه مفقودالاثربود

از زمان «سقوط بغداد تا دستگیری صدام» حدود ۸ ماه فاصله بود
«الربیعی» گفت: رابطه مستقیم من با صدام پس از بازداشت وی در دسامبر ۲۰۰۳ میلادی(آذر۱۳۸۲شمسی) آغاز شد. از زمان سقوط بغداد تا بازداشت صدام" حدود هشت ماه زمان بود. در تمام این مدت دیکتاتور سابق عراق در مخفیگاه بود.

در گفتگوهایی که در آن زمان با آمریکایی‌ها داشتیم به این نتیجه رسیدیم که "صدام" نمی‌تواند بدون تکیه بر اقوام و نزدیکان خود، در مخفیگاه بماند و همه چیز و به اصطلاح مبارزات خود علیه اشغالگران را کنترل کند. بالطبع "صدام" هم که می‌دانست حتما نزدیکانش زیر نظر هستند، با آنان ارتباط مستقیم برقرار نمی‌کرد. از همین رو مطمئن شدیم که او با نزدیکان و اقوام دورترش ارتباط خواهد داشت، یعنی افرادی که سرشناس نبوده‌اند. به همین دلیل «شجره نامه» کامل اقوام و نزدیکان صدام را ترسیم نمودیم. تک تک آنها زیر نظر بودند و به مرور زمان یا در عملیات های مختلف علیه ارتش آمریکا کشته می شدند و یا از عراق فرار می‌کردند. روز به روز دایر اقوام او کوچکتر و محدود تر می‌شد تا اینکه در مجموع سه چهارم آنان باقی ماندند.

 در یکی از عملیات ها، ارتش آمریکا به طور ناگهانی و اتفاقی چندین نفر را بازداشت کرد که یکی از آنان جزو« نزدیکان صدام» درآمد. ما نام او را در شجره نامه ای که داشتیم، پیدا کردیم. البته او ابتدا نام جعلی داد، اما در بازداشت ها نام واقعی خود را اعتراف کرد«عباس محمود العراقی» و گفت: حاضرم با شما همکاری کنم و مخیفگاه صدام را به شما نشان بدهم به شرط اینکه پناهنده شدن من به یکی از کشورهای خارجی را تضمین کنید.
موفق الربیعی در ادامه گفت: بر سر این موضوع به توافق رسیدیم. او هم فورا مخفیگاه دیکتاتور سابق عراق را به ما نشان داد. پس از آن، نیروها فورا برای بازداشت «صدام» به محل اعزام شدند. بعد از دستگیری او، "صدام" گفت: من صدام هستم، رئیس جمهور عراق، بیائید با هم به توافق برسیم.


موفق الربیعی ،مشاور شورای امنیت ملی عراق(سمت راست) عبدالکریم الفتری، وزیر امور امنیت عراق.

احمد چلبی درگذشت+زندگینامه

بترتیب-ازراست:عدنان پاچه چی(وزیرامورخارجه سابق)،موفق الربیعی(شورای عالی امنیت عراق)، احمد چلبی(دبیرکل کنگره ملی عراق)،عادل عبدالمهدی(معاون رئیس جمهور-طالبانی)

دبیر شورای امنیت ملی عراق در ادامه گفت: پس از بازداشت صدام، پیش از اینکه خبر بازداشتش را به رسانه‌ها اعلام کنیم، بنده(موفق الربیعی) و احمد چلبی، عدنان پاچه چی، عادل عبدالمهدی با یکدیگر دیدار و جلسه‌ای محرمانه داشتیم و به این نتیجه رسیدیم که چگونه و در چه زمانی این خبر را اعلام کنیم.

از«دستگیری تااعدام صدام »۲سال طول کشید

چهارشنبه،۲۸ اسفند۱۳۸۱( ۱۹ مارس ۲۰۰۳): بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق به وسیله هواپیماهای آمریکایی. 
پنجشنبه،۲۹اسفند۱۳۸۱(۲۰ مارس۲۰۰۳): ورود نیروهای نظامی آمریکا و انگلیس از مرز کویت به عراق. 
چهارشنبه،۲۰ فروردین۱۳۸۲(۹ آوریل۲۰۰۳): بیست روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق، بغداد توسط نیروهای آمریکایی اشغال شد و حکومت دیکتاتوری صـدام که فاقد پایگاه اجتماعی و حمایت مردمی بود؛ علیرغم وجود ارتش قوی، تقریبا بدون مقاومت جدی سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

در ساعت ۵:۳۴ بامداد به وقت بغداد (۶:۰۴ به وقت تهران) در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) حملهٔ غافلگیرانه به عراق آغاز شد. پیش از شروع هیچ اعلان جنگی داده نشد.

صدام شاهدسقوطش بود

بغداد(پایتخت) در ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ (۹ آوریل ۲۰۰۳) اشغال شد که سقوط بغداد مساوی با پایان حاکمیت ۲۴ ساله حکومت صدام حسین بود

سرنوشت صدام و یارانش

عراق باکمترین مقاومت  سقوط کرد و «مجسمۀ صـدام »در میدان مرکزی شهر باکمک نیروهای مسلح امریکایی به وسیله مردم عراق به زیر کشیده شد.

 سرلشکر  شنشل(مشاور سیاسی صدام) می گوید:صدام درلحظه سقوط دراطراف همین میدان بود وشاهدسقوط بود-بالباس مبدل

مصر العربیه: حضور صدام در زمان سرنگونی مجسمه اش

 سرلشکر  شنشل گفت: صدام شخصاً هنگام سرنگون کردن مجسمه اش در شهر بغداد، نزدیک این مجسمه حضور داشته است. او گفت که صدام، در آن لحظه، در میدان فردوس بغداد بود.

سمت راست-«ژنرال عبد الجبار خلیل شنشل»فرمانده ستاد ارتش بعث عراق/سمت چپ:ژنرال عدنان خیرالله (وزیر دفاع عراق)

شنشل مدعی است صدام، به همراه گروهی از معاونانش با چهرۀ ناشناس در میان جمعیت و در مقابل مجسمۀ خود حاضر بود.

ژنرال شنشل آخرشهریور۱۳۹۳مُرد.

صدام حسین فرزند «حین المجید»متولد ۲٨آوریل ۱۹۳۷(۸ اردیبهشت ۱۳۱۶) روستای العوجه - تکریت -۱۷۵ کیلومتری شمال بغداد وی در ۹ سالگی پدرش «حین المجید» را از دست داد ،وی ازعشیره «الطلفاح »بود

سرنوشت صدام و یارانش

مزرعه « عبور»کجاست؟

صدام حسین در (۱۹۳۷میلادی)۲۰ سالگی  به عضویت حزب بعث در می آمد.

باتوجه به جسارتهاوبلندپروازیهایش بسرعت مدارج ترقی را طی می نماید، ابتدای جوانی صدام مصادف است با پایان نظام سلطنتی در عراق به رهبری فیصل دوم

در همین سالهای حضور صدام درحزب بعث، عبدالکریم قاسم به همراه شماری از افسران جوان مبادرت به کودتا بر علیه فیصل نموده و قدرت را قبضه می نمایند.

صدام اولین خیانت راکرد-ترور«عبدالکریم قاسم»

صدام  درسن۲۲سالگی( سال ۱۹۵۹)با تبانی با هم حزبی هایش همان بلایی که عبدالکریم قاسم  سرفیصل آورده بود،سرژنرال قاسم آورد! اقدام به ترور ژنرال قاسم نمود، که این تروناموفق بوده، که منجربه مجروحیت صدام می شود

مزرعه« عبور»

دراین عملیات نافرجام(ترور عبدالکریم قاسم)او در حالی که یک تیر در پای خود داشت به مزرعه عبور روی آورد و به مدت ۳ روز در آن مخفی شد.

صدام چاقوی خود، در این مزرعه تیر را از پای خود بیرون کشیده و سپس شنا کنان از رودخانه دجله عبور و به سوریه گریخته است و به همین مناسبت هم او نام این مزرعه را« عبور» نهاده است.

صدام پس ازمدتی از سوریه  به مصر رفت و  تحصیلات خود را در دانشگاه قاهره ادامه داده وهمانجا با ساجده دختر دایی اش ازدواج کرد.

باکودتای نظامیان حزب بعث بر علیه ژنرال عبدالکریم قاسم ،موجب  بازگشت صدام حسین به بغداد گردید. نقش بسزای ژنرال حسن البکر به عنوان دوست قدیمی صدام در کودتای فوق موجب ارتقای موقعیت صدام در حکومت تازه تشکیل شده گردید داشت.

صدام وحسن البکر

صدام جاه طلب ۲۹ساله شد«معاون رئیس جمهور»عراق

ازنظرقوانین عراق درصورت مرگ ویا استعفای -فقدان رئیس جمهور- در عراق ، عبدالسلام عارف از فرماندهان ارتش به عنوان رئیس‌جمهور و حسن البکر از رهبران حزب بعث به عنوان نخست‌وزیر ی می رسیدند.

اگرچه صدام حسین  درطول ۱۱سال  ریاست حکومت احمد حسن البکر ،درسمت معاون ریاست جمهوری بود، اما

درواقع بعلت جاه طلبی صدام ،رئیس جمهور کسی نبودغیرار صدام حسین وسرانجام باکمک بعثی ها علیه عبدالرحمن عارف رئیس جمهور وقت عراق (برادر عبدالسلام عارف) کودتا کرد و قدرت را به دست گرفتند.

در سال ۱۹۷۹ رسماً رئیس جمهورعراق شد.

 ۲۴ سال ریاست جمهوری صدام

۱۱سال   حکومت احمد حسن البکر

اگرچه صدام حسین  درطول ۱۱سال  ریاست حکومت احمد حسن البکر ،درسمت معاون ریاست جمهوری بود، امادرواقع بعلت جاه طلبی صدام ،رئیس جمهور کسی نبودغیرار صدام حسین وسرانجام باکمک بعثی ها علیه عبدالرحمن عارف رئیس جمهور وقت عراق (برادر عبدالسلام عارف) کودتا کرد و قدرت را به دست گرفتند.

در سال ۱۹۷۹ رسماً رئیس جمهورعراق شد.

 ۲۴ سال ریاست جمهوری

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:

البته باید ۱۱سال  ریاست صدام رادرزمان حکومت احمد حسن البکر اضافه کنیم که می شود۳۵سال

ودردر شهریور ۱۳۵۹ حمله به ایران را آغاز کردجنگ ۸ساله راعلیه ایران آغازکردکه حاصلش بیش ازیک میلیون کشته از۲طرف بود

در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ طی پیامی از طرف امام خمینی اعلام شد. عراق پذیرش قطعنامه را به منزله ضعف ایران تلقی کرد و با همراهی سازمان مجاهدین خلق (مرصاد) بار دیگر مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد

مجاهدین خلق

صدام وقتی بعداز۸سال نتوانست به اهدافش برسد بفکرتهاج به همسایه دیگر«کویت»شد که خوی ددمنشیش ارضاشود

 صدام به طمع دستیابی به مبابع طلا ودیگرمنابع  کویت باایران ازدرصلح درآمد

 صدام در ۱۷ مرداد ۶۷ به ناگزیر آتش‌بس را پذیرفت و اعلام آمادگی کرد که وارد مذاکره شود.

به دنبال حمله عراق به کویت و شرایط سیاسی و نظامی، صدام طی نامه‌ای در مورخ ۶۹/۵/۲۳ به رییس‌جمهور وقت، هاشمی رفسنجانی درخواست تبادل اسرا را کرد.

صدام درسال اخرعمرخود که احساس خطرکرده بود دستور داده بود که بیش از ۱۰ خانه مخفی با پیچیدگی های امنیتی را برای اختفا در همین  مزرعه ، آماده کنند.
او در مدت زندگی تنهای خود در این ۸ ماه اخیر، در این خانه ها جابجا می شده است.

بالاخره دیکتاتور سرنگون شده عراق پس از ۲۴۰ روز در حالی دستگیر شد که مقامات امریکایی ، ۲۵ میلیون دلار برای سر وی جایزه گذاشته بودند.
نیروهای امریکایی و نیروهای کرد عراق با دریافت اطلاعاتی پیرامون وجود صدام در یک خانه گلی ، منطقه را محاصره کردند و صدام در حالی که در زیرزمین مزرعه ای مخفی شده بود بدون هیچ گونه مقاومتی و به همراه ۷۵۰هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد. البته گروهی از معارضان عراقی از قبل محل اختفای او را می دانستند و همان ها در این دستگیری نقش اصلی را داشتند.
اطلاعاتی که جلال طالبانی به هنگام سفر به ایران برای خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی فاش کرد، حاکی از این امر بود؛این خبر پیش از اخباری منتشر شد که امریکایی ها از دستگیری صدام به رسانه های جهان مخابره کردند.
سرگرد برایان رید، افسر عملیاتی تیپ یکم لشکر چهارم نیروی زمینی امریکا گفت: هنگامی که از صدام پرسیدم تو صدامی؟ او خسته پاسخ داد:
من صدامم. من رئیس جمهوری عراق هستم و تمایل دارم با شما مذاکره کنم.
فرمانده نیروهای امریکایی که موفق به دستگیری صدام شدند به صدام گفت: جورج بوش ، رئیس جمهوری امریکا، سلام و خوشامد گویی خود را به تو ارسال کرده است.
انتقاص قنبر، سخنگوی کنگره ملی عراق نیز در گفتگو با شبکه تلویزیونی الجزیزه در خصوص تغییر قیافه صدام ، گفت: صدام در حالی که موهایش ژولیده بود و ریش مصنوعی سفیدش افتاده بود، توسط یکی از پزشکان نظامی امریکایی معاینه شد تا مطمئن شوند که کپسول سیانور در میان دندان های خود مخفی نکرده است.
مخفیگاهی که صدام در آن پنهان شده بود، در زیر یک باغچه کاذب قرار داشت که با جابجا کردن آن ، یک صفحه بزرگ فلزی نمودار می شد.
پس از برداشت این باغچه بود که گودال لوله ای با ارتفاع ۷ متر بلندی که تا سطح زمین تعبیه شده بود و امکان تنفس صدام را ممکن می ساخت ، نمایان شد.
سمیره شه بندر، زن دوم صدام که وی برای همیشه عاشق او ماند، یک روز قبل از دستگیری صدام در مصاحبه با هفته نامه ساندی تایمز گفته بود: آخرین بار در روز سقوط بغداد همسرم را دیدم ؛او در حالی که گریه می کرد. می گفت به من خیانت شده است.
وی که نام اصلی اش «حاجیه» است و اکنون اجازه اقامت در پاریس را به همراه کوچکترین پسر صدام به نام علی حسین - که در گذرنامه اش حسن صادر شده است - را کسب کرده است ، افزود: مادر عدی و قصی در سوریه اقامت دارد.
صدام در آخرین دیدار، چمدانی را حاوی ۵ میلیون دلار و ۱۰ کیلوگرم طلا به من داد و مرتبا با من در تماس تلفنی بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خبرگزاری فرانسه ازنحوه آشنایی این ۲می نویسد:

سمیرا شاه بندر یا (خدیجه) در مورد داستان ازدواج خود با صدام حسین گفت که در حالی که او در اوایل دهه هشتاد با یک خلبان عراقی(نورالدین صافی )ازدواج کرده بودو از او یک پسر و یک دختر داشت.

صدام برای جلب وجذبش هایایی برایش فرستاند،دروهله اول سمیراهدایاراردکرد واما صدام به«مُخ زنی»ادامه دادواینبار  ماشین ها و هدایای گرانقیمی برایش فرستاد ویک ماشین مدل بالا ،که سمیرنتوانست درمقابل این هدایاواین پیامهای عاشقانه مقاومت کندوتسلیم شد!

نقشه بعدی صدام برای تصاحب این زن زیبارو:  شوهر او را ربود و او را مجبور به طلاق کرد ،صدام بعداً برای ضایت شوهرش ،او را به عنوان رئیس هیئت مدیره هواپیمایی عراق منصوب کرد!.

این خبرگزاری درادامه  می نویسد: در روز دوازدهم پس از سقوط بغداد ،نگهبانان« سمیرا» و پسرش« علی» را با اتومبیل به مرز سوریه بردند .. جایی که آخرین دیدار او و صدام بود... صدام« کیف دستی» حاوی پنج میلیون دلار و یک جعبه حاوی شمش های طلا به وزن ۱۰ کیلوگرم به او دادوبااوخداحافظی کرد.

صدام همیشه نگران جانش بود، او شب ها جای ثابتی نداشت و مکرر تغییر مکان می داد. او حتی با استفاده از ۸ بدلش که با جراحی پلاستیک به او شباهت یافته بودند ، از خود حفاظت می کرد؛از این رو جای این احتمال می رفت که شخص دستگیر شده ، خود صدام نباشد بنابراین امریکایی ها به آزمایش DNA روی آوردند.

صدام همیشه نگران جانش بود، او شب ها جای ثابتی نداشت و مکرر تغییر مکان می داد. او حتی با استفاده از ۸ بدلش که با جراحی پلاستیک به او شباهت یافته بودند ، از خود حفاظت می کرد؛از این رو جای این احتمال می رفت که شخص دستگیر شده ، خود صدام نباشد بنابراین امریکایی ها به آزمایش DNA روی آوردند.
احمد چلبی در گفتگو با رویتر گفت: پس از دستگیر ی رهبر ۶۶ساله عراق ، سربازان امریکایی یک ریش صدام را تحت آزمایش DNA قرار دادند و پس از مقایسه با نمونه های DNAگرفته شده از عدی و قصی، (پسران صدام که ماه ژوییه توسط نیروهای امریکایی کشته شدند) DNA خانوادگی آنها را تایید کردند.

زمان حمله واشغال عراق توسط امریکا

۱۹ مارس ۲۰۰۳: بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق به وسیله هواپیماهای آمریکایی.
۲۰ مارس۲۰۰۳: ورود نیروهای نظامی آمریکا و انگلیس از مرز کویت به عراق.
۹ آوریل۲۰۰۳: بیست روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق، بغداد توسط نیروهای آمریکایی اشغال شد و حکومت دیکتاتوری صـدام که فاقد پایگاه اجتماعی و حمایت مردمی بود؛ علیرغم وجود ارتش قوی، تقریبا بدون مقاومت جدی سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

در ساعت ۵:۳۴ بامداد به وقت بغداد (۶:۰۴ به وقت تهران) در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) حملهٔ غافلگیرانه به عراق آغاز شد. پیش از شروع هیچ اعلان جنگی داده نشد. حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ به فرماندهی ژنرال آمریکایی تامی فرنکس با اسم رمز «عملیات آزادی عراق» (Operation Iraqi Freedom) برای نیروهای آمریکایی، اسم رمز «عملیات هدفمند» (Operation Telic) برای نیروهای انگلیسی و اسم رمز «عملیات قوش‌باز» (Operation Falconer) برای نیروهای استرالیایی انجام شد.

۹ آوریل۲۰۰۳: یعنی ۲۰روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق)، بغداد اشغال شد وعراق باکمترین مقاومت  سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

یکی ازدلائل-بهانه ها-حمله امریکا به عراق -حمله صدام به کویت واشغال کویت بوده(دوم اگوست ۱۹۹۰)۱۱ مرداد ۱۳۶۹-یعنی حدودیک سال بعدازجنک ناموفق ۸ساله باایران

بعدازیک سال ونیم اشغال کویت

۱۶ ژانویه ۱۹۹۱( ۲۶ دی ۱۳۶۹)  امریکا ومتحدین-بارأی سازمان ملل بغدادرابمباران کردند وصدام متواری شد

متحدین -کشورهایی که درزمان اشغال کویت درحمله به عراق شرکت داشتند؟

نبروهای ائتلافی که متشکل از آمریکا، عربستان‌سعودی، انگلیس، فرانسه، هلند، مصر، سوریه، عمان، قطر، بحرین، امارات‌متحده‌ی‌عربی، افغانستان، بنگلادش، کانادا، بلژیک، چکسلواکی، هندوراس، ایتالیا، نیجر، رومانی،‌ کره‌ی‌جنوبی و خود کویت بود

این جنگ که به جنگ خلیج فارس»هم معروف بود۴۳روزبطول انجامیدتا صدام تسلیم شد وکویت آزادشد،تلفات زیادی هم برجای گذاشت وخرابیهای بسیاری درعراق اتفاق افتاد

حمله امریکا ومتحدین (سال۲۰۰۳ )به عراق به بهانه داشتن سلاح‌های کشتار جمعی بود

دولت جورج بوش( رئیس جمهور وقت آمریکا) به بهانه داشتن سلاح‌های کشتار جمعی به عراق حمله کردند

وقتی بازرسان سازمان ملل در نوامبر سال ۲۰۰۲(۱۳۸۱شمسی) بارها از اماکن مورد ظن آمریکا دیدن کردند و تسلیحات شیمایی نیافته بودند،اما کاخ سفید ادعا کرد که عراق بازرسان سازمان ملل را بازی داده است.یعنی  امریکاباورنمی کرد،چون خودش کمک کرده بود درتجهیز تسلیحاتشامریکا هم خجالت می کشید که بگوید:من خودم بهش داده بودم!
اولین بازرسی‌ها از عراق در ارتباط با ادعاهای تسلیحات شیمیایی این کشور در سال ۱۹۹۱ بعد از قطعنامه‌های ۶۸۷ و ۷۱۵ صورت گرفته بود. صدام در آن زمان برنامه هسته‌ای کشورش را آغاز کرده بود ،برای مفابله باانقلاب اسلامی ایران.
وقتی بازرسان سازمان ملل در سال ۱۹۹۱(۱۳۷۰شمسی) اولین بازرسی‌ها را از عراق به عمل آوردند صدام تلاش کرد برنامه‌اش را از دید آنها مخفی نگاه دارد. اما بازرسان سازمان ملل این برنامه‌های تسلیحاتی را ردیابی کرده و آنها را از بین بردند.

مدیریت سایت-پیراسته فر:البته امریکا خودش درزمان جنگ -عراق با ایران - به عراق کمک کرده بود   عراق بخش اعظمی از سلاح‌های کشتار جمعی‌اش را  در زمان جنگ با ایران ساخته بود وبکارهم گرفته بود،نمونه رسواکننده اش در«حلبچه»بود، اما تاریخ مصرف بسیاری از آنها منقضی شده و بلااستفاده شده بودند.

***

 " دیوید بلر" سردبیر بخش بین الملل روزنامه دیلی تلگراف، درمطلبی با عنوان "چگونه اشتباه صدام زمینه ساز حمله به عراق شد؟"، نوشت:« تصمیم آمریکایی ها برای حمله به عراق درسال 2003، لحظه ای واتفاقی نبود. برای پی بردن به علت این تصمیم گیری، باید به بررسی اوضاع عراق در بیش از یک دهه قبل و به ویژه پس از شکست عراقی ها در جنگ اول خلیج فارس (جنگ کویت) پرداخت».

وی افزود: «حمله عراق به کویت درسال 1991 و خارج شدن عراق از این کشور بعد از عملیات ائتلاف گسترده بین المللی موسوم به " طوفان صحرا" با رهبری واشنگتن و با مشارکت چند کشورصورت گرفت».

سردبیر بخش بین الملل دیلی تلگراف نوشت: «پس ازآن شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای را درباره عراق تصویب کرد و درآن از صدام خواست که همه سلاح های کشتار جمعی خود را نابود کند. بلافاصله پس ازاین درخواست، تیم بازرسان سازمان ملل برای تحقیق درباره میزان جدیت عراق در اجرای این قطعنامه، عازم عراق شدند».

بلر گفت: همواره میان آمارهای سلاح های کشتارجمعی نابود شده توسط بازرسان سازمان ملل با میزان واقعی سلاح های نابود شده از سوی صدام اختلاف وجود داشت، یعنی میزان تسلیحاتی که صدام نابود کرده بود، بسیار بیش از مقداری بود که رسما به سازمان ملل اعلام می شد.

بلر تصریح کرد: رژیم عراق زمانی که بازرسان سازمان ملل مشغول نابود کردن بخشی از سلاح های کشتار جمعی این کشور بودند، مخفیانه و به دور از چشمان بازرسان، حجم بسیار بیشتری از این سلاح ها را نابود می کرد ولی اعلام نکردن آن از سوی صدام، همه چیز را خراب کرد.

آمریکا و ائتلاف -متحدانش- به بهانه وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق به این کشور حمله کردند اما بعدها روشن شد که در زمان حملۀ آمریکا، هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق نبوده است./مشرق تیر ۱۳۹۵بنقل ازالعالم

متحدین امریکادراشغال عراق-کشورهای که درحمله به عراق مشارکت داشتند؟

حدود چهل کشور  با عنوان «ائتلاف راغِبان» با ارسال نیرو، تجهیزات، خدمات و نیروهای حفاظتی و ویژه در این جنگ شرکت کردند. ۲۴۸٬۰۰۰ سرباز از ایالات متحده، ۴۵٬۰۰۰ سرباز از بریتانیا، ۲٬۰۰۰ سرباز از استرالیا، ۱۹۴ سرباز  از لهستان به کویت اعزام شدند وباپشتیبانی آن کشور حمله به عراق راآغازکردند.

مدیریت سایت-پیراسته فر:درماجرای قتل -ناموفق-پیامبراسلام در«لیله المَبیت»۴۰نفراز۴۰قبیله مجنمع شده بودند!

همچنین این حمله توسط ۷۰٬۰۰۰ سرباز پیشمرگهٔ کرد نیز پشتیبانی می‌شد.

نیروهای ائتلاف با سربازان پیشمرگهٔ کرد در شمال عراق نیز همکاری کردند.

چه کسی صدام را فروخت؟
به نظر می رسد مردی در مقام صدام با کارنامه خونینی که در تاریخ حکومت خود دارد، از قبل می دانست که ممکن است بعد از دستگیری به چه سرنوشتی دچار شود و این اقدام یک حرکت نمایشی برای مبادله ای سیاسی بود.
«محمد سعید الصحاف» وزیر تبلیغات و اطلاع رسانی اسبق عراق در گفت و گویی با شبکه ماهواره ای ابوظبی (المدر) در این باره گفت: از دستگیری زنده وی ابراز تعجب می کنم چرا که صدام همیشه پیش از آغاز جنگ تاکید کرده بود که مرگ را به تسلیم در برابر امریکایی ها ترجیح می دهد.
کانال اول تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز در این باره گفت: برخی از اعضای قبیله عراقی «ابوناصر» با افشای مکان صدام و دادن اطلاعات درباره وی  ۳ میلیون دلار جایزه دریافت کرده اند و اکنون در سوئیس از جایزه دریافتی خود لذت می برند.
به نظر می رسد صدام ، رئیس جمهوری عراق چند ماه پیش توسط نیروهای امریکایی دستگیر شده است و فقط کاخ سفید مترصد فرصت مناسب برای بهره گیری از این خبر بوده است ؛ چرا که بدون دستگیری صدام ، امکان پیروزمندانه و موجه بودن جنگ آمریکا درعراق میسر نبود؛ بوش نیز از این برگ برنده در کارزار انتخاباتی خود بهره می برد.

به گزارش روزنامه دیلی میل، گزارش‌ها حاکی از آن است که صدام، دیکتاتور نادان عراق در سال‌های پایانی دولتش به شدت مشغول نوشتن رمان بوده و به اینکه ارتش یا پیروانش چطور کشور را مدیریت می‌کنند، هیچ توجهی نداشت.