پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

علت اختلاف درکشمیروجامو؟متعلق به پاکستان است یاهند؟

توافقنامه «ایندوس وشمیلا»چیست؟۷۴سال اختلاف درجامو وکشمیر..سال۱۹۴۷ استقلال همزمان هندوپاکستان ازمستعمره بریتانیا،آغازاختلاف ودرگیری بامسلمانان کشمیر....دیدگاه رهبرانقلاب(آیت الله خامنه ای)رادرمورد«کشمیر» ونقش« اجدادامام خمینی »درترویج اسلام درهندراخواهیدخواند.

ماجرای جامو -کشمیر چیست؟
«کشمیر» بین ۳کشور چین، هند و پاکستان تقسیم شده است.

بیشترین منطقه «کشمیر »در اختیار هند است که «ایالت جامو و کشمیر» در این منطقه قرار گرفته که مهم‌ترین شهر این ایالت «سرینگر» پایتخت تابستانه «جامو و کشمیر» می باشد.

ایالت کشمیر مسلمان نشین (سنی و شیعه)

ایالت« جامو» هندو هستند.

مذهب  منطقه «لاداخ»(لداخ)  بودایی است  که به «بودایی تبت» هم مشهور هستند.

«کشمیر آزاد» نیز تحت کنترل پاکستان است ( ایالت  گلگت ، بلتستان ) پایتخت این منطقه «مظفرآباد» است.

 منطقه « اقصای»(اکسای) در مجاورت مرز چین قرار دارد و تحت کنترل این کشور است که عمدتاً کوهستانی و خالی از سکنه است. به همین دلیل هند و پاکستان تاکید جدی برای بازپس‌گیری این منطقه از را چین ندارند. این منطقه از جنگ یک ماهه ۲۰ اکتبرتا ۲۱ نوامبر۱۹۶۲(آبان ۱۳۴۱) که بین هند و پاکستان درگرفت در اختیار چین می‌باشد.

استقلال هندوپاکستان بطورهمزمان 

در ۱۴ آگوست ۱۹۴۷(۲۲ مرداد ۱۳۲۶) دولت پاکستان (پاکان) اعلام استقلال کرد. 
۱۵آگوست ۱۹۴۷(۲۳ مرداد ۱۳۲۶) هند از قیومت انگلیس خارج شد(اعلام استقلال کرد)
دراین تحولات وتعیین خط مرزی هندوپاکستان،مردم درصددانتخاب کشورخودشدند.
مسلمان ایالات جامو وکشمیر خواستار پیوستن به پاکستان بودند، اما «حاکم »هندوی این ایالت ،سرناسازگاری  بااسلام داشت،تمایل اهالی بربقای وطنشان نداشت.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:اصرار حاکم«دوگرا»براخراج مسلمانان ،آتش جنگ را دراین منطقه روشن کرد که حاصلش فاجعه انسانی بود، چهارده هزار مسلمان دراین درگیری کشته شدند ومنازل مسلمانان رابه آتش کشیدند.
تعدادکشته های مسلمانان رادرطول یک سال ،بالغ‌ بر یک‌صد هزار نفرنوشته اند.
البته این تعداد کشتار،فقط مربوط به ایالت جامووکشمیرنبود،بلکه مسلمانان دیگرایالتهابه حمایت ازهموطنان خودبرخواستند.
لازم به ذکراست که مسلمان ازسالهای قبل ازاستقلال(۱۶ سال پیش) موردستم حاکمان این مناطق بودند،یعنی در سال ۱۹۳۱ در پی اهانت نظامیان سلسله دوگرا به قرآن، اولین انتفاضه مردم مسلمان جامو و کشمیر شکل گرفته بود.

حاکم دوگرا  در ۲۷ اکتبر ۱۹۴۷(۴آبان۱۳۲۶) قرار داد الحاق به هند را امضا کرد و این قرارداد مبنای ادعای ارضی هند بر منطقه خودمختار کشمیر گردید. در همین روز ارتش هند وارد کشمیر شده و اولین جنگ از سه جنگ میان هند و پاکستان در ۱۹۴۷(مرداد ۱۳۲۶) آغاز شد و تا ژانویه ۱۹۴۹(بهمن۱۳۲۷)با دخالت سازمان ملل متوقف گردید.

شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه شماره ۴۷ ضمن تقاضا برای توقف جنگ از دو کشور می خواهد که نیروهای نظامی و شبه نظامیان وابسته را از مناطق درگیری عقب رانده و از طریق برگزاری همه‌پرسی در ایالات جامو و کشمیر، حق تعیین سرنوشت برای الحاق به پاکستان یا هند را به مردم این کشور اعطا نمایند. اما در عمل نه عقب‌نشینی دو کشور محقق شد و نه برگزاری همه پرسی. در مجموع بعد از جنگ ۱۹۴۷(مرداد ۱۳۲۶) که در آن شمار کشته‌های پاکستان تقریبا ۶ برابر تلفات هند بود، مرز میان هند و پاکستان مطابق با تصویر نقشه زیر شکل گرفت:

ثلث ایالات کشمیر و جامو به تصرف پاکستان درآمد (سبز رنگ)

 مابقی(ایالت کشمیروجامو) در کنترل هند باقی ماند ( نارنجی رنگ)

 مرز «نقطه چین» از شمالی ترین نقطه مرز قانونی میان دو کشور تا «یخچال های سیاچن» ادامه پیدا کرد.

« کشمیر پاکستان» به دو منطقه شمالی (شهرهای گلگت و بلتستان)

«کشمیر آزاد» به پایتختی «مظفرآباد»

«کشمیر هند» نیز به سه قسمت:  وادی کشمیر به پایتختی سرینگر(Srinagar)، جامو و شهرهای شمال شرقی مانند «لداخ و کارگیل» تقسیم یافته  است.

سرزمینهای مورداختلاف «هند و پاکستان »حول موضوع کشمیر تا جنگ ۱۹۶۵(۱۳۴۳شمسی) متشنج باقی ماند.

جمعیت مسلمانان-شیعه

کارگیل:در ۲۰۵ کیلومتری سرینگر(مرکز کشمیر اشغالی) است و ۱۴۰۰۰۰ هزار نفر جمیعت دارد که ۹۰ درصد اهالی آن شیعه هستند.

لداخ: با ۳۰۰۰۰ نفر جمعیت که ۵۲ درصد آن مسلمانند و ۹۰ درصد مسلمانان شیعه هستند.

سرینگر: مرکز ایالت جامو و کشمیر با جمعیت ۹۰۰۰۰۰ نفری که ۹۴ درصد آنان مسلمانند و ۲۶ درصد مسلمانان شیعه.

ایالت «جامو و کشمیر» که تحت اشغال هند، حدود ۱۰۱۴۳۷ کیلومتر مربع وسعت دارد و درحالیکه۶سال پیش (طبق سرشماری سال ۱۳۹۰) بیش از ۱۲ میلیون نفر جمعیت داشته‌ است.

منطقه تحت کنترل پاکستان از «کشمیر آزاد» به پایتختی «مظفرآباد» ۵۶۱۹کیلومتر مربع مساحت داردو ایالت «گیلگت» بلتستان  ۷۲۴۹۶کیلومتر مربع مساحت دارد و مساحت مناطق عمدتاً خالی از سکنه تحت کنترل چین هم ۴۲۶۸۵ کیلومتر مربع می باشد.

در سال ۱۸۴۶میلادی( ۱۲۲۴شمسی)، خان منطقه «مهاراجه گلاب سینک»  امتیاز خرید کل سرزمین ایالات جامو و کشمیر را در تاریخ ۱۶ مارس ۱۸۴۶(۲۵اسفند ۱۳۲۶)  به قیمت هفت و نیم میلیون روپیه طی قراردادی به نام «عهدنامه امریتسر»  Amritsar(شهری در ایالت پنجاب) از آنان خریداری کرد و تا سال ۱۹۴۷(مرداد ۱۳۲۶) قریب به صد سال خاندان هندو مذهب دوگرا بر ایالات مسلمان‌نشین جامو و کشمیر حاکم گردید.

ابوالفضل زارعی (رایزن سابق سیاسی سفارت ایران در هند)می گوید:« ایالت کشمیر» شامل بخش‌های پاکستان و هند و چین حدود ۲۲۲ هزار کیلومتر مربع مساحت دارد. از این مقدار حدود ۱۰۱ هزار کیلومترش تحت کنترل هند است که به «جامو و کشمیر »معروف است. حدود ۷۹ هزار کیلومتر دیگرش در اختیار پاکستان است که با عنوان «کشمیر آزاد »و منطقه‌ی «گلگیت بلتستان» شناخته می‌شود که منطقه‌ی «قره‌قروم »نیز در این ناحیه است. ۴۲۶۵۰ کیلومتر آن هم در اختیار چین است. بخشی از این ۴۲۶۵۰ کیلومتر را چین در جنگ سال ۱۹۶۲ تصرف کرد و بخشی را نیز دولت پاکستان به چین هدیه داده است. البته این منطقه کوهستانی است و تقریباً خالی از سکنه به حساب می‌آید و البته به لحاظ ارتباطی و سوق‌الجیشی بسیار حائز اهمیت است. پس از آغاز و راه‌اندازی پروژه‌ی «وان بلت وان رود» (راه ابریشم جدید) چین که از این منطقه می‌گذرد و نیز به سبب راه ارتباطی چین با پاکستان و بزرگراه قره‌قروم، الان چین هم روی آن حساس شده است. به لحاظ منابع طبیعی نیز بحث آب و محصولات کشاورزی و مزارع برنج و باغات سیب و انار و سردرختی کشمیر معروف است. یعنی کلا یک منطقه‌ی بسیار مستعد و با پتانسیل بسیار بالایی است./پایان اظهارات زارعی.

توافقنامه ها
تاکنون سه توافقنامه بر سر کشمیر بین دو کشور امضا شده است:
توافقنامه اول در سال ۱۹۴۸(۱۳۲۷شمسی) که به نوعی ترک مخاصمه بود. و سازمان ملل نیز آن را تایید کرد. از سال ۱۹۴۸ تاکنون نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد در کشمیر حضور دارند.
توافقنامه دوم در۳ژوئیه ۱۹۷۲(۱۲تیر ۱۳۵۱) «شمیلا» میان هندو پاکستان امضا شد. بر اساس این توافقنامه خط آتش بس که در توافقنامه ۱۹۴۸تعیین شده بود به عنوان خط کنترل تصویب شد. این خط به عنوان خط مرزی پذیرفته نشد.
سومین توافقنامه «ایندوس»  است که آب این منطقه را بین هند و پاکستان تقسیم شده است.

در این منطقه ۶ رودخانه بسیار مهم وجود دارد که به سمت سرزمین‌های هند و پاکستان سرازیر می شود که عمدتا سر چشمه این رودها در منطقه کشمیر تحت کنترل هند قرار دارد. بر اساس این توافقنامه سه رودخانه در اختیار هند و سه رودخانه در اختیار پاکستان قرار گرفت.

سند«ایندوس»توافقنامه های مشترک آب با کشورهای همسایه خود مانند نپال ، بوتان ، بنگلادش و چین است.

رودخانه سند (ایندوس) که آب رودخانه «نیلوم »به آن می ریزد در مناطق مرزی بسیار حساس هند و پاکستان جاری است.
چرخه سند که از ذوب برف های رشته کوه هیمالیا تشکیل می شود شامل رودخانه ایندوس ،هلوم ،چناب ،کابل و روخانه های راوی ، سوتلج و بیز است .

افتتاح نیروگاه آبی هند، باعث اعتراض پاکستان شد

رودخانه سند (ایندوس) که آب رودخانه نیلوم به آن می ریزد در مناطق مرزی بسیار حساس هند و پاکستان جاری است. این رودخانه که طولانی ترین رودخانه شبه قاره است، از فلات تبت سرچشمه گرفته و پس از عبور از جامو و کشمیر، گلگیت و بلتستان، بخش میانی پاکستان را پیموده و در نزدیکی بندر کراچی به دریای عرب می ریزد.

منابع آبی، جبهه جدید جنگ هند با همسایه ها

بر اساس پیمان رودخانه سند (ایندوس)  «هند »می تواند از آب رودخانه های شرقی (روی، بیس و سوتلج) استفاده کند در حالی که آب رودخانه های غربی( ایندوس، جلوم و چناب) به پاکستان می رسد. اما هند می تواند برای مصرف داخلی، کشاورزی و تولید برق نیز از آب رودخانه های غربی استفاده کند.
پنج رودخانه پاکستان به هم می پیوندند و پنجاب امروزی را تشکیل می دهند. رودخانه چناب به رودخانه جلوم در تریمو، به رودخانه راوی در احمدپور و سپس رودخانه سوتلج، ملحق می شود. رودخانه پنجم رودخانه پاکستان با نام بیس است که به رودخانه ستلج در روستای «فروزپور» هند می پیوندد.

چرا کشمیر توسط دو کشور حل نمی‌شود؟
طولانی شدن بحران کشمیر باید به ساختارهای سیاسی و نظامی دو کشور مرتبط است.
سه عامل اصلی در عرصه سیاسی پاکستان نقش دارد:
- ارتش پاکستان: ارتش در پاکستان یک حزب و گروه کاملا سیاسی است که بر ساختارهای سیاسی این کشور مسلط است. با بررسی تاریخ سیاسی پاکستان می‌بینیم که از سال ۱۹۴۷ به بعد حدود۷۰ درصد امور کشور در دست ارتش بوده و ۳۰ درصد غیر نظامی. که در سر بزنگاه‌های تاریخی کودتا کرده است که آخرین کودتا هم در۱۲ اکتبر ۱۹۹۹(۲۰مهر۱۳۷۸)بود. ارتش پاکستان از جایگاه مهمی در بین مردم برخوردار است و دلیل این امر هم ایستادگی آنها در مقابل هند است.

در حال حاضر دو موضوع مهم افغانستان و کشمیر بطور مستقیم در دست ارتش پاکستان است.
 احزاب سیاسی: از احزاب مهم سیاسی پاکستان می توان به حزب «مسلم لیگ نواز» و حزب «مَردُم» اشاره کرد که در عرصه سیاسی فعال هستند.

حزب «مسلم لیگ نواز »عمدتا توسط فئودال‌ها، تولیدگران صنعتی حمایت می شوند. رویکرد خیلی مذهبی دارند.

«حزب مردم» که پایگاهش در ایالت سند است، عمدتا توسط کشاورزان، در شهرها طبقه متوسط و نخبگان حمایت می‌شوند.
 احزاب اسلامی 

احزاب اسلامی نقش خیلی مهمی در تصمیم‌گیری و تحولات پاکستان دارند که کانون حمایتی آنها مدارس اسلامی(حوزه ها) است که عمدتا از طریق کشورهای عربی تامین مالی می شوند. احزاب اسلامی هم مثل حزب «علمای اسلام»، « سمیع الحق»، که بیشتر به حزب مسلم لیگ نواز نزدیک هستند و با دولت ائتلاف می‌کنند
یکی از دلایل دیگر تشدید اوضاع کشمیر اینسن که حزب بی.جی.پی(BJP) ،بعدازمرگ پرامود مهاجان ،رهبریتش بدست «بهارتیا جاناتا» افتاده و دولت محلی کشمیر« سیستم حفاظت رهبران کشمیر» را لغو کردند و اعلام کردند که هیچ گروه کشمیری را به رسمیت نمی شناسند و امنیت جانی آنها تضمین نخواهد شد. این اقدام مقدمه حمله هندوها به خانه مسلمانان در کشمیر برای انتقام گیری از سربازان کشته شده هندی بود.

دولت هند خودمختاری در کشمیر را لغو کرد.دوشنبه  ۱۴ مرداد ۱۳۹۸ 

این حکم دولت هند موجب تنش بیشتر در انی منطقه می‌شود که شاهد شورشی جدایی طلبانه است.

این تصمیم ساعاتی پس از تنگ‌تر کردن حلقه محاصره امنیتی در این منطقه انجام گرفت.

امیت شاه، وزیر کشور هند به پارلمان گفت، حکمی ریاستی امضا شده که ماده ۳۷۰ قانون اساسی را که به جامو و کشمیر (اغلب مسلمان نشین) خودمختاری می‌دهد، لغو می‌کند،این حکم فورا وارد فاز اجرایی شد.

نخست وزیر هند درباره «امام حسین» (ع) توئیت زد

«نارندرا مودی»نخست‌وزیر هند امروز ریاست یک جلسه امنیت ملی را بر عهده داشت.

وعده حزب بهاراتیا جاناتا درباره انداختن مسلمانان مهاجر به دریا

مودی و ناسیونالیست‌های هندوی حزب «بهاراتیا جاناتای» او اوایل امسال مجددا با دستورکاری که شامل حذف حقوق ویژه کشمیری‌ها طبق قانون اساسی هند بود، روی کار آمد.

محاصره امنیتی نامحدود از امروز در کشمیر تحت کنترل هند اعمال شده و هزاران سرباز جدید در پایگاه‌های پلیس و ساختمان‌های دولتی اطراف این منطقه پرتنش مستقر شدند.

رسانه‌های هند اعلام کردند، مقامات این کشور تصمیم به اعزام نیروهای بیشتر ارتش به منطقه مورد مناقشه کشمیر با پاکستان گرفتند. شبکه "ndtv" هند اعلام کرد، دولت هند ۸۰۰۰ سرباز اضافی به کشمیر اعزام کرد.


 موضوع اجرای طرح «یک جاده و یک کمربند» که توسط چین در فروردین۱۳۹۴  اعلام شد عامل دیگرتنشهای منطقه می باشدکه براثراین طرح، جاده از سرزمین «کشمیر آزاد» که در اختیار پاکستان است، عبور می کند. این موضوع  نارضایتی حاکمان کشورهندرابدنبال داشته است.

چین و هند ۳۴۴۰ کیلومتر مرز مشترک دارند

 «کشمیر» منطقه‌ای در شمال غربی  هند است.

ایالت هندی جامو و کشمیر حدود ۱۰۱٬۴۳۷ کیلومتر مربع وسعت ،حدود ۱۳ میلیون نفر جمعیت دارد.

«سرینگر»پایتخت تابستانی و«جامو»پایتخت زمستانی آن است.

بازگشایی مسجد جامع کشمیر پس از پنج ماه

  مسجد جامع «سرینگر»کشمیر

«کشمیر» تنها ایالت هنداست که اکثریت جمعیت آنهارا«مسلمانان» تشکیل می دهند وبیشترین آنها به زبان« فارسی »صحبت می کنند. 

منطقه تحت کنترل پاکستان از کشمیر آزاد به پایتختی مظفرآباد با مساحت ۵٬۶۱۹ کیلومتر مربع و ایالت گلگت بلتستان با مساحت ۷۲٬۴۹۶ کیلومتر مربع تشکیل می‌شود و مساحت مناطق عمدتاً خالی از سکنه تحت کنترل چین هم ۴۲٬۶۸۵ کیلومتر مربع است.

مساحت کشورهند  ۳٬۴۰۲٬۸۷۳ کیلومتر مربع و جمعیت آن۱٬۲۱۰٬۱۹۳٬۴۲۲ نفر دومین کشور پر جمعیت دنیا پس از چین به‌ شمار می‌ آید وپایتخت آن دهلی نواست.

« اوتار پرادش» یکی از ایالت‌های شمالی کشور هندوستان با مساحت ۲۴۳٬۲۸۶ کیلومترمربع، جمعیتی بالغ بر ۱۹۰ میلیون نفر است.

این ایالت در میان ایالت‌های اوتارانچال، هیماچال پرادش، هاریانا، دهلی، راجستان، مادایا پرادش، چاتیسگر، جارکاند و بیهار محصور است.

شهر« لکهنو»پایتخت ایالت «اوتار پرادش» در هند است.

جمعیت « لکهنو» ۲٬۸۰۰٬۰۰۰ نفر و مساحتش ۲٬۵۲۸ متر مربع، زبان رسمی مردم لکهنو هندی و اردو است/به « لکهنو»، لکنو نیزمی گویند.

چکیده اتفاقات

۱۸۴۷: شکل‌گیری ایالت کشمیر

۱۹۴۷-۱۹۴۸: اجتناب حاکم کشمیر از الحاق قطعی به هند یا پاکستان، دو کشور را وارد جنگ کرد.

۱۹۴۹: کشمیر با ایجاد محدوده آتش‌بس میان هند و پاکستان تقسیم شد.

۱۹۶۲: چین با شکست هند، بخش اکسای(اقصی) را تصرف کرد.

۱۹۶۵: وقوع جنگ دوم کشمیر میان هند و پاکستان که با آتش‌بس به پایان رسید. همزمان تمایلات استقلال‌خواهانه در میان مردم کشمیر افزایش یافت.

۱۹۷۲: امضاء توافق‌نامه «سیملا» میان هند و پاکستان برای ایجاد منطقه آتش‌بس در کشمیر پس از پایان جنگ فیمابین که به جدایی بنگلادش از پاکستان منجر شد.

۱۹۸۰-۹۰: قیام کشمیر که در پی نارضایتی از رفتار حکومت هند رخ داد و به درگیری شبه‌نظامیان مسلح تحت حمایت پاکستان با ارتش هند منجر شد. تظاهرات گسترده و رویارویی‌های نظامی در مجموع منجر به کشته شدن ده‌ هزار نفر شد.

۱۹۹۹: وقوع درگیری کوتاه میان هند و پاکستان در پی عبور شبه نظامیان از منطقه آتش‌بس و ورود به منطقه کارگیل که تحت حاکمیت هند قرار داشت.

۲۰۰۸: هند و پاکستان پس از ۶ دهه، تجارت از طریق مسیرهای عبوری از منطقه آتش‌بس را آزاد کردند.

۲۰۱۰: اعتراض مخالفان حکومت هند در ایالت کشمیر به کشته شدن ۱۰۰ معترض منجر شد.

۲۰۱۵: حزب ناسیونالیست هندوی بهاراتیا جاناتا (بی‌جی‌پی) در پی ائتلاف با حزب مسلمان دموکراتیک خلق کشمیر به بازیگر اصلی صحنه سیاسی این ایالت بدل شد.

۲۰۱۹: امتیازهای ویژه خودگردانی ایالت جامو و کشمیر توسط هند لغو شد.

آخرین تحولات

دولت هند به رهبری حزب ناسیونالیست هندو بهاراتیا جاناتا (بی‌جی‌پی) با تغییر اصل ۳۷۰ قانون اساسی، پس از هفتاد سال، امتیازهای ویژه خودگردانی ایالت جامو و کشمیر را لغو کرد و با حضور نظامی تلاش خود را برای تابعیت بیشتر این ایالت از حکومت مرکزی را آغاز کرد.

تا پیش از این ایالت جامو و کشمیر در روابط خارجی و برخی خدمات دولتی همچون مخابرات تابع حکومت مرکزی هند بود، ولی قانون اساسی و پرچم مستقل خودش را داشت و در قانون‌گذاری آزاد بود.

دولت هند قصد دارد این ایالت را به دو منطقه فدرال تقسیم کند. یک منطقه متعلق به اکثریت مسلمان و اقلیت هندو و یک منطقه هم شامل اکثریت بودایی خواهد شد.

دولت هند معتقد است با لغو موانع فعلی اعطای تابعیت و مالکیت در این ایالت، سرمایه‌گذاری رشد کرده و رونق و شفافیت اقتصادی به آن باز خواهد گشت.

اما مخالفان مسلمان هدف اصلی دولت هند را از میان بردن بافت فعلی جمعیتی این ایالت با هدف کاهش سهم مسلمانان عنوان می‌کنند.

در همین حال، پاکستان نیز اقدام هند را مغایر با قطع‌نامه‌ سازمان ملل متحد در مورد کشمیر می‌داند و خواستار لغو آن است. بدین ترتیب با گسترش اعتراضات مردمی، تنش میان هند و پاکستان بر سر کشمیر بار دیگر افزایش یافته به طوری که پاکستان از حمایت نظامی از مخالفان دولت هند سخن گفته و تلاش‌های دیپلماتیک جهانی خود را برای لغو تصمیم هند آغاز کرده است.

یورونیوز درچهارشنبه(۲۰ فروردین ۱۳۹۹)نوشت:دهلی نو درروزدوشنبه، ۱۴ مرداد ۱۳۹۸ خودمختاری ویژه کشمیر را لغو کرد.

این روز از سوی فعالان جدایی طلب کشمیری تحت عنوان «روز سیاه» نام‌گذاری شده است. دولت مرکزی هند در نخستین سالگرد لغو کامل و رسمی اختیارات ویژه و خودمختاری مشروط اعطا شده به ایالت کشمیر، با اتخاذ تدابیر امنیتی شدید در این منطقه مقررات منع آمد و شد اعلام کرده است تا مانع اعتراضات احتمالی مسلمانان کشمیر شود.

جامو و کشمیر همواره منطقه پرتنش و محل نزاع بین هند و پاکستان بوده است. تنشی که طی دهه‌های گذشته هر از چند گاهی رخ داده و گاه به وقوع جنگ میان دو کشور ختم شده و گاه به حصول توافق‌های ناپایدار منجر شده ولی هیچ گاه به نقطه پایان نرسیده است. ریشه این اختلاف تاریخی کجاست؟

نطفه اختلاف

کشمیر نام منطقه‌ای در هیمالیاست که از سال ۱۸۴۶ میلادی به عنوان ایالتی تحت‌ حمایت بریتانیا و حاکمیت مهاراجه‌ها شکل گرفت.

همزمان با استقلال هند و پاکستان از بریتانیا در سال ۱۹۴۷ میلادی، ایالت‌های مهاراجه‌نشین در الحاق به هر یک از این دو کشور اختیار کامل داشتند. با این وجود هری سینگ، مهاراجه هندوی حاکم بر ایالت مسلمان‌نشین واقع در حدفاصل دو کشور تازه استقلال یافته، قادر به تصمیم‌گیری نهایی نبود. لذا برای خرید زمان تا حصول به تصمیم‌ نهایی، یک توافق‌نامه کوتاه‌مدت برای بهره‌مندی مردم از خدمات دولتی از جمله حمل و نقل با پاکستان امضاء کرد.

این در شرایطی بود که ایالت‌های دارای جمعیت اکثرا مسلمان به سرعت به پاکستان ملحق می‌شدند.

درگیری های خونین

در اکتبر ۱۹۴۷(مهر ۱۳۲۶)، تعدادی از قبایل مسلمان ساکن در مرز پاکستان در اعتراض به گزارش‌های دریافتی از آزار مسلمانان در کشمیر به این ایالت حمله کردند. آنها خواستار پایان دادن به تعلیق عضویت کشمیر در جامعه مسلمان پاکستان بودند. در مقابل آقای سینگ از هند درخواست کمک نظامی کرد و توافق کرد تا کشمیر فارغ از سیاست خارجی و نظامی تابع هند باشد.

لرد مونت‌باتن، حاکم کل هند معتقد بود که تا زمان برگزاری رای‌گیری عمومی در مورد سرنوشت کشمیر، بهترین راه برقراری صلح کنترل این ایالت از سوی هند است. بر همین اساس ارتش هند دو سوم کشمیر را تصرف کرد و پاکستان هم بخشی از شمال این ایالت را تحت کنترل خود گرفت. در واقع پایان جنگ اول دو کشور در سال ۱۹۴۹(بهمن۱۳۲۷) با تقسیم کشمیر و ایجاد «خط آتش‌بس» میان دو کشور همراه بود.

در آوریل ۱۹۵۰(فروردین ۱۳۲۹) چین هم وارد مناقشه کشمیر شد و بخش‌هایی از شرق آن را تصرف کرد. چین و هند در سال ۱۹۶۲ وارد جنگی کوتاه مدت شدند که در پایان آن چین موفق شد با شکست هند، بخش اکسای را به طور کامل در اختیار بگیرد.

پاکستان همچنان خواستار خروج ارتش هند از کشمیر و اجرای توافق‌نامه آقای سینگ با این کشور بود و در مقابل هند هم اصرار داشت که حضور نظامی‌اش با تایید حاکم وقت کشمیر صورت پذیرفته است. ولی پاکستان تاکید داشت که بنا بر توافق‌نامه سال ۱۹۴۷(مرداد ۱۳۲۶) با حاکم کشمیر، این ایالت تحت اداره پاکستان است.

جدال بر سر مالکیت کشمیر، دو کشور هند و پاکستان را بار دیگر در سال۱۹۶۵(۱۳۴۳شمسی) وارد جنگ کرد.

چرااختلافات پایانی ندارد؟

در سال‌های پس از آتش‌بس، پاکستان بر استفاده از راهکار برگزاری رفراندوم تاکید کرد. اما هند اعلام کرد که مطابق نتایج انتخابات ایالتی و سراسری ساکنان کشمیر خواستار الحاق به هند شده‌اند. پاکستان با رد نتایج این انتخابات درخواست برگزاری انتخابات مستقل تحت نظارت سازمان ملل متحد را ارایه کرد. البته هند تاکید داشت که مطابق توافق‌نامه «سیملا» که در ۳ژوئیه ۱۹۷۲(۱۲تیر ۱۳۵۱) حاصل شد، دو کشور باید مسائل فیمابین را بر پایه روش ایالت به ایالت حل کنند.

مطابق این توافق که در پایان جنگ‌های استقلال بنگلادش از پاکستان حاصل شد، دو کشور در مورد به رسمیت شناختن «خط آتش‌بس» جدید در طول منطقه کشمیر متعهد شدند.

طی دهه‌های اخیر نیز شرایط کشمیر همواره در گیرودار شرایطی مشابه بوده و در فاصله یک اختلاف سیاسی کهنه و عمیق تا بهانه‌ای جدی برای جنگ در نوسان بوده است.

در این میان البته برخی گروه‌های مذهبی و سیاسی فعال در کشمیر نیز طرح استقلال کامل این ایالت را مطرح کرده‌اند و تنوع ذی‌نفعان سرنوشت آن بیشتر شده است.

کشمیر در حال حاضر به چهار منطقه تقسیم شده است. ایالت جامو و کشمیر با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت که تحت کنترل هند است. ایالت گلگت-بلتستان و ایالت کشمیر آزاد با مجموع ۷ میلیون نفر جمعیت تحت تسلط پاکستان قرار دارد و منطقه اَکسای که تحت حاکمیت چین است.

تظاهرات ۲۰۰ هزار مسلمان کشمیری علیه دولت هند 

رادیوفردا(رسانه دمکراتهای امریکا)نوشت:دویست هزار مسلمان روز جمعه در پی ناآرامی های دو ماهه اخیر، با تجمع در شهر سرینگر، مرکز ایالت کشمیر به حاکمیت دولت هند اعتراض کردند.

به گزارش خبرگزاری ها، این افراد که با قرار گرفتن در صف های طولانی، پرچم هایی به رنگ های سبز و سیاه در دست داشتند، به دعوت احزاب سیاسی جدایی طلب این منطقه، در میدان اصلی شهر سرینگر تجمع کردند.

همزمان با برگزاری این تجمع، مدارس، ادارات و مراکز خرید و حمل و نقل عمومی در این شهر به حالت تعطیل درآمده بود.

جمعیت تظاهرکننده که بر اساس گمانه زنی های پلیس هند، به حدود ۲۰۰ هزار نفر می رسید، شعارهای ضد دولتی سر دادند.

سلمان احمد، تظاهرکننده ۲۷ ساله، گفت: « این تجمع، یک جنبش مردمی است. ما متحد شده ایم تا برای دستیابی به آزادی با هند مبارزه کنیم.»

تجمع مردم سرینگر، مرکز کشمیر، در اعتراض به دولت هند دست به اعتراض زدند.۰۱شهریور۱۳۸۷

هزاران افسر پلیس و نیروی ضد شورش در خیابان های اطراف محل تظاهرات مشغول به گشت زنی بودند که به منظور تلاش برای کاهش تنش از محل تظاهرات فاصله گرفتند.

این تظاهرات پس از سه روز وقفه در ناآرامی های دو ماه گذشته علیه دولت محلی کشمیر مورد حمایت هند انجام شد.

این وقفه سه روزه به ساکنان سرینگر اجازه داد تا به ذخیره سازی خواروبار بپردازند.

در این ناآرامی ها، اکثریت مسلمان کشمیر رودرروی اقلیت هندو در این ایالت قرار داشته اند.

این ناآرامی ها و خشونت باعث شد دست کم ۳۴ تن جان خود را از دست بدهند. اکثر کشته شدگان در تظاهرات هدف تیراندازی پلیس و سربازان قرار گرفته بودند.

بر اساس گزارش ها، جمعیت زیادی در میدان بزرگ «عید گاه» که در نزدیکی قبرستان شهدای شهر سرینگر، محل دفن صدها شورشی جدایی طلب و غیرنظامیان کشمیری کشته شده در ۱۹ سال اخیر، دست به تجمع زدند.

نقطه شروع بحران اخیر در کشمیر تحت کنترل هند، به ماه ژوئن سال جاری بر سر اختلاف در خصوص زمینی که زائران هندو برای حضور در معبد مقدس خود از آن عبور می کردند، باز می گردد.

مسلمانان کشمیری با برپایی تظاهراتی شکایت کردند که دولت هند در پی واگذاری این زمین به هندوها و و برهم زدن تعادل مذهبی در این منطقه است.

جنبش جدایی طلب کشمیر دارای پیشینه ای طولانی است و تقریبا از سال ۱۹۴۸ که این منطقه میان هند و پاکستان تقسیم شد، شکل گرفت.

این جنبش تا سال ۱۹۸۹ به دور از هرگونه خشونت به کار خود ادامه می داد تا اینکه یک شورش اسلامی به شیوه ای خشونت آمیز و خونبار در این سال شکل گرفت.

شورشیان خواستار ادغام این منطقه با پاکستان و یا استقلال از هند هستند.

بر اساس آمارهای موجود، از سال ۱۹۸۹ بدین سو، دست کم ۶۸ هزار نفر در درگیری های مختلف بر سر استقلال کشمیر جان خود را از دست داده اند./۰۱شهریور۱۳۸۷رادیوفردا

توضیح نگارنده-پیراسته فر:«کشمیر»درسخنان رهبر انقلاب:

* دیدید باکشمیرچه کردند! سربازان هندو را با آن وحشیگری برای سرکوب مسلمانان به کشمیرفرستادند. این ماجرا هنوز هم به شکلی دنباله دارد و در دنیا هم اصلاً منعکس نمی‌شود. /۳۱ شهریور ۱۳۷۱)

*  وضع مسلمانان کشمیراست. دولت هند، با استفاده از غفلت دنیای اسلام، حداکثر فشاری را که توانسته، بر آن مردم وارد آورده و جان و مال و حتّی ناموس آنان را مورد تعرض و تاراج قرار داده است./۲۶ خرداد ۱۳۷۰

* آنچه مسلمانان بیچاره‌ کشمیرمی‌گویند، یک سر سوزن از حق دور نیست. کسانی که آنها را خاموش می‌کنند، ناحق می‌گویند. /۴ خرداد ۱۳۶۹

پلیس هند نقض کنندگان مقررات مقابله با کرونا را مورد ضرب و شتم قرار می دهد

* مسأله‌کشمیربرای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ یک‌ مسأله‌ انسانی‌ و اسلامی‌ است‌ زیرا مردم‌ مسلمان‌ این‌ منطقه‌ به‌ طور آشکار تحت‌ ظلم‌ و ستم‌ قرار دادند. /۲۰ شهریور ۱۳۷۳

* ما همواره‌ مراتب‌ انزجار خود را نسبت‌ به‌ آنچه‌ علیه‌ مسلمانان‌کشمیراعمال‌ می‌شود به‌ دولت‌ هند و در محافل‌ مختلف‌ ابراز کرده‌ایم‌ و از این‌ پس‌ نیز ابراز خواهیم‌ کرد. /۲۰ شهریور ۱۳۷۳

* ملت‌های مسلمان باید بدانند که مسلمان کشمیری از آنان متوقع آن است که از او دفاع کنند، و این وظیفه‌ اسلامی و برادرانه‌ مسلمین است./۲۶ خرداد ۱۳۷۰

مردم کشمیر در حمایت از مقام معظم رهبری راهپیمایی کردند

*  از مسلمانان کشمیردر یک تظاهرات، دهها نفر انسان را می‌زنند و می‌کشند؛ ولی تمام داعیه‌های طرفداری از حقوق بشر در دنیا فراموش می‌شود و انگار چنین چیزی اتفاق نیفتاده است.

.درکشمیردهها تن از مسلمانان تنها در یک تظاهرات هدف کشتار بیرحمانه قرار می‌گیرند این در حالی است که سازمان ملل و مجامع مختلف مدعی طرفداری از حقوق بشر در برابر این جنایات هولناک سکوت اختیار کرده و چنین به نظر می‌رسد که حقوق بشر معتبر است مگر در مورد مسلمانان./۲ خرداد ۱۳۶۹

توضیح پژوهشگر-پیراسته فر:مسلمان شدن مردم هند،مخصوصاً درمناطق جامو وکشمیر،محصول مجاهداتهای اجدادامام خمینی است،پدرامام خمینی نقش مهمی دراین مهم داشه است:

«سیداحمد فرزند سید بزرگ» ملقب به «دین على شاه کشمیرى» جدّ اعلاى  امام خمینی است. پسوند «شاه» به معناى «سید» درهند است.

«اجداد حضرت امام »در کشمیر به کار تبلیغ دین به جد و جهد پرداخته و در این راه بعضا جان را فدا کرده و به فیض شهادت نائل آمده اند تا اینکه « سیداحمد» جد حضرت امام عازم عتبات عالیات(عراق) می شوند و از آنجا به ایران(خمین) می آیند

سیدبزرگ (فرزندسیدصفدر بن حکیم سیدامیرالدین)، ۵ پسر داشت :

سیداحمد،سیدعبدالحکیم (معروف به حکیم شاهى شاهنواز) و سید قاسم.

 «سید احمد» بایک خانواده ایرانی در«کشمیر ازدواج می کند»و بعدازمدتی به ایران مراجعت می کندو برای همیشه به ایران بازگشت.

« سید بزرگ» به «لکهنو »رفت و درجریان سفرتبلیغی به کشمیر  در «غائله اختلافات شیعى و سنى »در سال ۱۲۸۹ منزل ایشان را آتش زدند ،درآن سال  تنها در سرینگر هفتصد خانۀ شیعه را سوزاندند. سید بزرگ هم زخمى شد و به لکنهو بازگشت و وفات یافت(شهیدشد) و در کوله کنج دفن شد.

تفصیل این پیشامد را «حکیم سیدمحمد» فرزند ابن الرضا مذکور به فارسى نوشته است و شجره ‏نامه هم که شامل علما و سادات این سلسلۀ جلیله است و در نزد« سیدانیس کاظمى» که ساکن «شاه ‏آباد جوندى» بوده وجود دارد. طبق این شجره ‏نامه، «سیداحمد فرزندِ سید بزرگ» ملقب به «دین على شاه کشمیرى» جدّ اعلاى امام خمینی است. پسوند «شاه» به معناى «سیّد» درهند است.

۲ قمری برابر با ۱۷۹۷ میلادی درگذشت ،در حسینیه امام‌باره(لکهنویه) به خاک سپرده شد.

«سید احمد» بین سالهاى ۱۲۴۰ و ۱۲۵۰ قمرى از مسقط الراس خود در هند و کشمیر به عتبات عالیات به قصد زیارت و یا جلاى وطن مسافرت کرد،در مدت اقامت در عراق با یوسف خان، پسر محمد حسین بیک کمره‏اى، اهل فرفاهان از دهات خمین و بعضى از زائرین برخورد و آشنایى پیدا کرد و برحسب تقاضاى اهالی خمین  به آن ولایت می رود ودر خمین مقیم می شود.

این تاریخ(سال۱۲۰۲) بایدبرحسب قاعده «هجرى شمسى» باشد و شاهد بر این است که  «سید هندى» قبل از ۱۲۴۰ قمرى به «خمین »برگشتند.

سید احمد هندى در تاریخ ۱۷ رمضان ۱۲۵۷ قمرى با «سکینه خانم» خواهر یوسف‏ خان ازدواج کرد.

حاصل این ازدواج یک پسر به نام آقا مصطفى متولد ۲۹ رجب ۱۲۷۸و سه دختر به نام آغا بانو خانم متولد پنجشنبه ۱۸ ربیع‏الاول ۱۲۷۲، صاحب خانم و سلطان خانم بود.

سید احمد پسر بزرگترى از زوجه دیگرى داشت که از همه اولادها بزرگتر بود و اسمش سید مرتضى مشهور به «سید آقا »بود و حافظ الصحه (رئیس بهدارى) بود.

قبل از سال ۱۲۵۵ سید هندى دو عیال دیگر به نام هاى« شیرین خانم» دختر عابد گلپایگانى و«بى‏ بى جان خانم» دختر کربلایى سبز علی خمینى داشته‏ است.

بغیر از این پنج اولاد که دو پسر و سه دختر باشد، دیگر اولادى نداشت.

 «سید احمد هندى» در خمین املاک و مستغلاتی خریداری کرد ‏و امرار معاش وی نیز از این مالکیت بود.

«پدربزرگِ  امام خمینی» در هندوستان عیال و اولاد نداشت و در ایران ازدواج کرد.

بعضى اقوام زوجات او مردمان محترم و معروفى بودند.سید هندى بسیار جدى و فعال در« امر به معروف و نهى منکر »بود و از خلاف شرع متاثر مى‏شد و با شمشیر در مقام جلوگیرى بر مى‏آمد.سید احمد هندى، به فارسى نوشتن و فارسى گفتن مسلط نبود

در ۱۲ ذیقعده ۱۲۵۴ دو زوجه وی به نام هاى شیرین خانم و بى‏بى جان خانم تمام مهریه خود را به شوهرشان  «سید هندى »مصالحه کرده‏ اند و «سید هندى» از سال ۱۲۶۴ه.ق تا سال ۱۲۸۲ه.ق همه ساله املاکی از بعضی دهات اطراف خمین و نیز باغ و زمین و کاروانسرا و خانه خریدارى می کرد و از درآمد آنها امرار معاش مى‏کرد و مخارج خود و عائله و مهمان و غیره را تأمین مى‏نمود.

«سید هندى» در تاریخ ۱۷ شوال ۱۲۸۱ قمرى املاک و دارایى خود را به صورت شرعى به دو پسر خود آقا سید مرتضى و آقا مصطفى و به سه دختر خود « آغا بانو خانم« و «سلطان خانم» و «صاحب خانم »صلح کرد(توافق کردند).

تصاویر کم‌تر دیده شده از امام‌خمینی(ره) در «نوفل لوشاتو»

 در این زمان سن «آقا مصطفى »حدود سه سال و نیم بود و سایرین کبار و رشید(سن قانونی رسیده) بودند.

«آقا سید احمد هندى» بعد از این مصالحه نامه، باز املاکى خریده و به پسر کوچک خود مرحوم «آقا مصطفى» صلح کرد. 

 سید احمد هندى (فرزند دین على شاه) در سال ۱۲۸۶ یا اواخر ۱۲۸۵ ه .ق، فوت کردند

همۀ فرزندان ایشان ( سید مرتضى پسر بزرگ از یک مادر و سید مصطفى پسر و فرزند کوچک او و سلطان خانم و صاحب خانم و آغا بانو خانم از مادر دیگربودند).در آن هنگام یکى از دخترها ازدواج کرده بود و دو نفر دیگر ازدواج نکرده بودند و در منزل با مادر خود زندگى مى‏کردند.

شرح حال فرزندان  سید احمد هندی :
۱- سید آقا (سید مرتضی) حدود سال های ۱۲۸۷یا ۱۲۸۸ در عنفوان جوانی در سن حدود بیست و دو سه سالگی بدرود حیات گفت.

۲-  سلطان خانم یکی از دخترهای سید احمد به « کریم خان» از خوانین قلعه خمین شوهر کرده که حاصل این ازدواج دو پسر و دو دختر است. 

دخترها یکی به نام «تاج نساء خانم »و دیگری «مریم خانم» و پسرها یکی به نام «امامقلی خان »ملقب به «صارم لشکر» و معروف به «بیگلر بیگی» و دیگری به نام «میرزا یحیی» که نهایتا در تهران در یکی از مدارس جدید شغل معلمی و آموزش و تعلیم خط را بر می گزیند.

۳- آغا بانو خانم (متولد پنجشنبه ۱۸ جمادی الاول ۱۲۷۲ ه.ق) دختر دیگر  سید احمد هندی است که با « شکرالله خان قلعه ای »از خوانین معروف خمین و بعد از فوت وی با «آخوند ملا محمد جواد کمره‌ای» از معروف ترین علمای عصر خود در خمین ازدواج کرد و از ازدواج دوم خود دارای ۳ پسر شد به نام های: –  حاج میرزا رضا نجفی(از اساتید آقای پسندیده و حضرت امام ) – میرزاعلی محمد ملقب به« امام جمعه» گرچه جمعه و جماعت برگزار نمی کرد و حاج آقا صدر الدین نجفی.

۴- صاحب خانم دختر دیگر سید احمد هندی بار اول با « شکر الله خان» از خوانین و روسای ایل بربرود ازدواج کرد و پس از فوت او با شوهر خواهر متوفی خود (آغابانوخانم)، یعنی « ملا محمد جواد» ازدواج کرد.

« صاحب خانم »فرزند نداشت ،بانویی بسیار شجاع و دلیر و با لیاقت بود و بعد از شهادت برادرش « آقا مصطفی»(پدر امام خمینی) با از خودگذشتگی خانه مجلل با نوکرها و کلفت هایِ در خدمت را رها کرد و به همراه همسر برادر(هاجر خانم) به سرپرستی اولاد او پرداخت و برای خونخواهی برادر و پیگیری امر قصاص قاتل و اجرای قانون به اراک و سپس تهران رفت و پس از قصاص به خمین بازگشت

« صاحب خانم » همچنان به سرپرستی اولاد برادر و تنظیم امور زندگی آنها ادامه می داد تا در سال ۱۳۳۶ ه.ق بر اثر بیماری وبا دار فانی را وداع گفت.

۵- آقا مصطفی خمینی  در طلوع آفتاب پنجشنبه ۲۹ رجب المرجب ۱۲۷۸ ه.ق در خمین -در خانه که بعداً روح الله( امام خمینی) به دنیا آمدندو تا حدود ۸ سالگی را زیر لوای پدر زندگی کرد. وی در طفولیت دوران اولیه تحصیل را در یکی از مکتب‌خانه‌های قدیم گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به حوزه علمی اصفهان رفت.

 در سال ۱۳۰۵ه.ق همراه همسر و دختر کوچکش مولود آغاخانم، به نجف اشرف برای ادامه تحصیل عزیمت کرد. وی از معاصرین محروم آیت الله العظمی میرزای شیرازی بود که پس از توقف سالیانی چند در نجف و فراگیری علوم و معارف اسلامی به درجه اجتهاد نائل آمد و سپس به ایران(خمین) بازگشت   و ملجأ مردم و هادی آنان در امور دینی بود.

پدرامام خمینی  در ۲۲ بهمن ۱۲۸۱ ه.ش (۱۳۲۰ ه.ق) درحالی که فقط چهار ماه و ۲۲ روز از تولد روح الله می گذشت، بدست عمال حکومت وقت به شهادت رسید.

ازدواج آقا مصطفی حدود سال ۱۳۰۰ قمری با مرحومه هاجر آغاخانم دختر مرحوم آقا میرزا احمد مجتهد خمینی المسکن خوانساری الاصل نوه مرحوم حاج محمد حسین معروف خوانساری بوده است

حاصل این ازدواج سه پسر و سه دختر بود که به ترتیب سن و سال عبارتند از :

۱-مولود آغاخانم متولد۱۸ جمادی الثانی ۱۳۰۵-فوت۲۴ رجب ۱۳۴۳ ه.ق

۲-آقا سید مرتضی (پسندیده)

۳-آقا نورالدین (هندی)

۴-فاطمه خانم متولد شوال ۱۳۱۲ ه.ق

۵-آغازاده خانم

۶-آقاروح الله ( امام خمینی )

تولد امام خمینی:در روزسه شنبه٢٠ جمادی الثانیه ١٣٢٠(۳۱ شهریور ۱۲۸۱) ،مصادف با( ٢۱ سپتامپر ۱۹٠٢ میلادى)

download-8

آغازاده خانم متولد ۱۳۱۸ ه.ق که ازدواج مجدد داشته و دارای دو پسر و دو دختر به نام های حاج امان الله خان مستوفی، احمد خان مستوفی، حاجیه انیس الملوک و بانو مهین خانم بود.

آقانورالدین سومین فرزند آقا مصطفی و هاجر آغا بانو خانم است که در سحرگاه ۲۷ رمضان ۱۳۱۵ ه.ق در عمارت مسکونی پدر در خمین یعنی همان محل ولادت پدر و برادران و خواهران از جمله حضرت امام خمینی، دیده به جهان گشوده ایشان ۵ سال را در زیر سایه پدر زیست و یک سال پس از شهادت پدر یعنی در ۶ سالگی ملبس به لباس روحانیت شد. 

 «آقانورالدین»تحصیلات اولیه رادر خمین گذراند و سپس در سال ۱۳۲۶ یا ۱۳۲۷ ه.ق به اصفهان رفت و در مدرسه ملاعبدالله مشغول تحصیل شد.

 اولین ازدواج  «آقانورالدین» در سال ۱۳۴۰ ه.ق صورت گرفت و حاصل آن یک پسر به نام محمد و دو دختر به نام های اقدس خانم و منظر خانم بود که اکنون دارای اولاد و احفاد هستند.

« اقدس خانم »با آقای ناصر هندی(پسندیده) پسر عموی خود ازدواج کرد و دارای دو پسر به نام های حمید و سعید و یک دختر است. حاصل ازدواج دوم آقای هندی با خانمی از خانواده مستوفی در خمین چهار پسر به نام های منصور، مسعود، محسن و مهدی و یک دختر به نام زینت خانم است.

آقای هندی در ابتدا به امر کشاورزی اشتغال داشت و در دوره ای به ریاست دادگستری خمین انتخاب شد، مدتی که متصدی دادگستری بود، بر طبق موازین شرعیه و دلائل متقن و به درستی و استقامت حکم می راند و راه نفوذ و سوء استفاده و امتیازهای ویژه را بسته بود. این امر که با سلیقه و زیاده خواهی بعضی زور مداران ناسازگار بود موجب شد که فردی را تحریک کنند تا وی را مضروب سازد. کارد به ریه ایشان صدمه وارد کرد. گرچه در تهران مورد مداوا و درمان قرار گرفت، اما تاثیر این ضربه تا آخر عمر با وی همراه بود. اما با توجه به روحیه عفو و اغماض و کرامت ذاتی همواره بر عفو و بخشش و گذشت از ضارب تاکید داشت.

« آقای هندی» با خوانین ایل بختیاری مرتبط بود و همین امر باعث سوءظن رضاخان نسبت به او و سبب شدت مراقبت از وی شد و مدت ها تحت تعقیب قرار داشت او برخورد خوبی با موافق و مخالف داشت و منزل ایشان مأمن مأوای واردین و اهالی بود. وی در تیر ماه ۱۳۵۵ش. دار فانی را وداع گفت.


آیت الله مرتضی پسندیده دومین فرزند سید مصطفی و هاجر خانم است که در تاریخ هفدهم شوال ۱۳۱۳ ه.ق در خمین و در خانه محل تولد پدر و برادران و خواهران دیده به جهان گشود و هنگام شهادت پدر قریب به هفت سال از عمر وی گذشته بود

«آیت الله سیدمرتضی پسندیده» به همراه مادر و عمه (صاحب خانم) و برادر (نورالدین) و خواهر بزرگتر و افرادی دیگر، برای خونخواهی قتل پدر به اراک و تهران رفتند که با پیگیری های لازم نهایتا قاتل قصاص شد. ایشان در مدت حضور در تهران تحصیلات به ویژه آموزش خط را نزد  آقا میرزا یحیی خان،( عمه زاده) خود پی می‌گیرد.

آیت الله پسندیده درکنارآیت الله خامنه ای

 پس از فراگیری دروس مقدماتی حوزوی در خمین در سال ۱۳۲۷ ه.ق (۱۲۸۸ ه.ش) به اتفاق برادر خود نورالدین در معیت معلم شان ( افتخار العلما )به اصفهان سفر کرده و در مدرسه ملاعبدالله و نیز مدرسه جده بزرگ نزد علمای آن دیار قریب به هشت سال به تحصیل نحو، منطق، کلام، فقه، اصول، هیئت، نجوم و حساب اشتغال می ورزد.

                   جد امام خمینی(سید اجمد هندی) کیست؟

آیت الله پسندیده:جد اغلای ما«دین علی شاه»درهندوستان ساکن بوده، ایشان از علمای کشمیر بوده اند ودرهمان ایالت به شهادت می رسند

بنا برنقل یکی از مطلعین ،«دین علی شاه»اصالتاً نیشابوری بوده  که به «کشمیر»هندوستان سفرمی کند.

«دین علیشاه» پسری بنام«سیداحمد»داشته است که بین سالهای ۱۲۴تا۱۲۵۰ ه ق ازکشمیر به «عتبات»( نجف،کربلا،کاظمین وسامرا) مسافرت میکند که سیداحمد در عراق بابرخی ازافرادآشنایی پیدامی کند که یکی ازآنها«یوسف خان»نام داشته واهل  روستای(فرفهان) خمین بوده است/اسم قبلی خمین("کمره)بوده است.

آیت الله پسندیده:«یوسف خان» جدمارا به خمین دعوت می کند که باهم به خمین می آیند که به احتمال زیاد این مهاجرت باید بین سالهای ۱۲۴۰ تا۱۲۵۰ بوده باشد

یوسف خان خواهر خود"سکینه خانم"را به او می دهد تاریخ ازدواج۱۷ رمضان۱۲۵۷ بوده که حاصل ازدواج  ۳دختر (سلطان خانم-صاحبه خانم-آغابانوخانم) ویک پسر بنام  آقامصطفی که از۳خواهرکوچکتربوده است.تاریخ تولد(آقامصطفی،پدرامام خمینی)۲۹رجب۱۲۷۸ می باشد.

«سیداحمد» دراواخر۱۲۸۵ درخمین فوت میکند.

منبع کتاب "خاطرات آیت الله پسندیده-محمدجوادمرادنیا/چاپ اول ۱۳۷۴

در کتاب «وارثان ملک کیان» آمده است 

«پدر امام خمینی (آیت الله شهید مرحوم سیّد مصطفی موسوی خمینی) فرزند علّامۀ جلیل‌القدر مرحوم سیّد احمد موسوی(هندی) است که از خاندان جلیل  میر حامد حسین هندی صاحب «عبقات الانوار» می باشد.»

توضیح نگارنده-پیراسته فر:بعیداست مؤلف کتاب(میر حامد حسین هندی) ازخاندان امام خمینی باشد،چون خودامام خمینی درباره این کتاب می نویسد:... هر کس بخواهد اطلاع از چگونگی «حدیث غدیر »پیدا کند، باید رجوع کند به کتاب «عبقات الانور» سید بزرگوار میر حامد حسین هندی، که چهار جلد بزرگ در حدیث غدیر تصنیف کرده و چنین کتابی تاکنون نوشته نشده و عبقات الانوار در امامت از قراری که شنیده شده، سی جلد است و آنچه که ما دیدیم، هفت ـ هشت جلد است و در ایران شاید تا پانزده جلد از آن پیدا شود و اهلِ سنت درصدد جمع این کتاب و تضییع آن هستند و ما ملّت شیعه در خواب هستیم تا آن وقت که یک چنین گنج پرقیمت و گوهر گرانبهائی از دست برود..»

مؤلف کتاب صاحب عبقات الانوار فرزندِسید «محمد قلی موسوی» است،نه جدامام خمینی./پایان توضیحات نگارنده.

« سیّد احمد هندی موسوی» پدر بزرگ سیّد روح الله خمینی از «لنکهور»هند به «نجف هجرت کرده است و بنا به درخواست یوسف خان کمره‌ای برای ارشاد و پیشوایی اهالی خمین به خمین می‌آید و با دختر یوسف‌خان ازدواج می‌کند.»

 مادربزرگ سیّد روح الله خمینی ایرانی است و پدر بزرگش هندی است و نام پسرشان را سیّد مصطفی (پدر سیّد روح الله خمینی) می‌گذارند و سیّد مصطفی که از پدری هندی و مادری ایرانی زاده شده است نیز در نوجوانی به نجف و سامرا می‌رود و مشغول تحصیل می‌شود و پس از بازگشت از نجف پیشوای اهالی خمین می‌شود و درتاریخ ذیحجه ۱۳۲۰ قمری در سن ۴۷ سالگی بدست اشرار کشته می‌شود و جنازه‌اش به نجف برمی‌گردد و دفن می‌شود.

آیت الله پسندیده در۲۲ آبان ۱۳۷۵، در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت.

رحلت امام خمینی شامگاه شنبه، ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ درسن ۸۷سالگی

خلاصه زندگینامه امام خمینی

 آیت الله سیدمرتضی پسندیده می گوید:مرحوم «صاحب خانم »عمه ما و (دختر مرحوم سید احمد هندی)، اول به مرحوم‏‎« ‎‏شکرالله خان» از خوانین و رؤسای ایل بربرود و جاپلق قره کهریز ازدواج کرد.

خواب «عمه» تعبیرشد

برادر‏‎ ‎‏شوهرشان مرحوم «کریم خان» پای خود را از حد گلیم بیشتر دراز کرده به ادعای ریاست‏‎ ‎‏حتی سلطنت برخاست و مرحوم صاحب خانم خواب می بیند که «کریم خان از برج بسیار‏‎ ‎‏بلندی بالا رفت و از آنجا به پایین پرت شده و سرنگون شد »همانطور (که عمه خواب دیده بود) هم شد و بدینصورت این‏‎ ‎‏طایفه متلاشی شده و تعدادی از آنها باقی ماندند .

آیت الله پسندیده می نویسد:وقتی کریم خان ودیگرخوانین به خمین آمده بودند و‏‎ ‎‏من در سنین ۱۰تا۱۴ سالگی بودم.

حکومت خمین حسین خان را دستگیر و در‏‎ ‎‏عمارت اندرونی محل ولادت ما در زیر بالاخانۀ جنوبی زندانی و در «کنده» که آلت بستن‏‎ ‎‏پا بود پایش را بستند. در کُنده چهار نفر را با یک پای می بستند.

«کُنده» چوب مدور و‏‎ ‎‏درازی بود و رویش میلۀ آهنی بزرگی قرار داشت و از یک طرفش محکم با قفل بزرگی‏‎ ‎‏بسته می شد و زندانی موقع نماز و وضو تحت مراقبت از کنده رها و مجدداً پایش در‏‎ ‎‏کنده قرار می گرفت.

این خان(حسین خان) از بستگان شوهر اول عمۀ ما مرحوم صاحب خانم بود.‏‎

 ‎‏مرحوم صاحب خانم بعد از فوت شوهر اول با مرحوم« آخوند ملا محمد جواد» ازدواج‏‎ ‎‏کرد.

ایشان از همسر اولشان (مرحوم شکرالله خان) اولادی نداشتند و بعد از فوت شوهر‏‎ ‎‏اول و همچنین رحلت خواهرش مرحوم آغا بانو خانم عیال مرحوم آخوند ملا محمد‏‎ ‎‏جواد به عقد ایشان درآمد و از شوهر دوم هم صاحب فرزندی نشد.

مرتضی پسندیده می نویسد:در سال ۱۳۲۰ قمری‏‎(۱۲۸۱شمسی)‎‏که مرحوم «آقا مصطفی» پدر ما را شهید کردند.

برای تعقیب قاتل به سرپرستی صغار و مادر‏‎ ‎ما خانۀ شوهر را ترک و به منزل ما آمدند و در محافظت ما مخصوصاً «حضرت امام‏‎ ‎‏خمینی» از خود گذشتگی نشان داد و از خانۀ شوهر آبرومند متمول سرمایه دار امام‏‎ ‎‏جماعت مسجد جامع صاحب نوکرها و کلفتها خارج شدند اجرها علی الله تعالی مرحوم‏‎ ‎‏«آخوند ملا محمد جواد» شوهر ایشان محتاط و محافظه کار بود‏‏ و شاید قتل مرحوم آقا‏‎ ‎‏مصطفی که از جهات زیادی با هم قوم و خویش و دوست و رفیق و همکار هم بودند‏‎ ‎‏موجب رعب ایشان شد و مشارالیه در مسافرت با ورثه مرحوم آقا مصطفی به عراق‏‎ ‎‏(اراک فعلی) و تهران همراهی نکردند ولی برادر کوچک وی مرحوم «حاج شیخ فضل الله ‏‎ »‏در مسافرت همراه ما بود.

مرحوم صاحب خانم برای دایه و مرضعۀ امام خمینی،« ننه‏‎ ‎‏خاور »زوجه مرحوم «کربلایی میرزا تفنگچی» مرحوم آقا مصطفی را برگزیدند که او هم‏‎« ‎‏شیر زنی حراف و با لیاقت بود» و چون امام خمینی باز کمتر از یک سال داشتند ایشان و‏‎ ‎‏دو خواهر ایشان را به خمین تحت نظر بعضی و ننه خاور گذاشتند و عمه ام صاحب خانم‏‎ ‎‏و والده مرحومه هاجر خانم و عیال دیگر پدرم به نام «گوهر ملک تاج خانم» و نگارنده(مرتضی پسندیده) و‏‎ ‎‏«مولود آغا خانم »دختر بزرگ آقا مصطفی و آقا نورالدین (مرحوم هندی) ۶ ساله و‏‎ ‎‏مرحوم حاج «شیخ فضل الله رجایی» عموی مادرمان با یک نوکر «عباسقلی ابرقویی» دنبال‏‎ ‎‏گرفتاری قاتلان به عراق ‏‏(اراک‏‏)‏‏ و بعداً به تهران رفتیم و عمه مرحومه سرپرستی همه را‏‎ ‎‏داشت.

شرح قتل پدر و قصاص قاتل را به شرح حال پدرم مرحوم آقا مصطفی موکول‏‎ ‎‏می نمایم.

با عمه به اراک نزد والی عراق(نام سابق اراک) عضد السلطان و بعد تهران رفتیم و در‏‎ ‎‏محله «عباس آباد» منزلی اجاره کردیم و دنبال قصاص بودیم و «قصاص که عملی(اجرا) شد با عمه‏‎ ‎‏و همراهان به خمین بازگشتیم».

عمه به مراقبت ما پرداخت و بدون طلاق در منزل ما‏‎ ‎‏ماندند و با کمال جدّیت به سرپرستی ما ادامه دادند و بعضی عمارتهای مسکونی را نیز‏‎ ‎‏اجاره دادند. تقریباً حدود ۱۱ سال داشتم و اخوی  تقریباً ۹ سال و همشیره بزرگ‏‎ ‎‏معقوده مرحوم حاج میرزا رضا نجفی ۱۹ سال و همشیره دیگر تقریباً ۱۳ سال و‏‎ ‎‏امام خمینی کمتر از ۳ سال داشتند و مادرمان تقریباً جوان بودند متأثر و غمگین دست‏‎ ‎‏رد به سینه خواستگاری از گلپایگان زدند و به مراقبت از ما شتافتند.

در این اوقات که‏‎» ‎‏مظفرالدین شاه» حیات داشت و مجلس شورای ملی در شرف تشکیل بود و مردم نشاطی‏‎ ‎‏داشتند و تا درجه ای امنیت برقرار بود و در خمین نیز تقریباً تجاوز اشرار و دزدان کمتر و‏‎ ‎ما در خمین گاهی در بالاخانه ها و گاهی در قسمتی از عمارت بیرونی و گاهی در برج‏‎ ‎‏اشتغال به درس داشتیم که به موقع می نگارم.

عمه ام مرحوم« صاحب خانم» و مادرم‏‎ ‎‏مرحومه «هاجر خانم» مواظب ما بودند و «مشهدی قنبر علی» متصدی امور ملکی زورقان‏‎ ‎‏وراث بود و هنوز حاجی نشده بود و در خمین نیز نسبت به ملک خمین و واسوران و غیر‏‎ ‎‏اینها دیگران رسیدگی می کردند و درآمد عمه ما در ماه تقریباً حدود«  ۱۰۰ الی ۱۲۰ تومان بود »و انگور و لوازم و مشتقات انگور (کشمش و حلالی و شیره) و‏‎ ‎‏شیر و ماست و پنیر و کره و روغن و نظایر آن را نیز از باغ و گاوها تهیه می کردند «کاملاً در‏‎ ‎‏رفاه بودیم» و چون دیگر به اندرون احتیاجی نداشتیم مادر و عمه اندرون را اجاره به‏‎ ‎‏حکومت وقت دادند و خود ما در بیرونی که فعلاً با تغییر ساختمان موجود است و در‏‎ ‎‏بالاخانه ها برای پذیرایی ساکن بودیم.

مرحوم عمه(صاحب آغا) به سرپرستی ما و ادارۀ امور و تنظیم‏‎ ‎‏عمارت و باغ انگور و مشجر نمودن منزل ادامه می دادند تا در سال  ۱۳۳۶ قمری (۱۲۹۶شمسی)وفات‏‎ ‎‏نمودند‎‎‏ در موقع وفات ایشان من ۲۳ ساله بودم در جلو برج مقابل باغ نشسته‏‎ ‎‏بودیم. یک نفر آمد که عمه (صاحب) می گوید: بیا من می میرم باید دست تو در وقت مرگ‏‎ ‎‏در دست من باشد .

من رفتم پیشش و دستم را گرفتند و بلافاصله به رحمت حق پیوستند رحمت‏‎ ‎‏الله علیها.

الآن هم با کمال تأثر می نویسم و باقی حالات ایشان را در حالات خودم ان شاء‏‎ ‎‏الله می نویسم. اینها مختصری از شرح حالات مرحوم سید احمد هندی و سید مرتضی‏‎ ‎‏(سید آقا) و سلطان خانم و آغا بانو خانم و صاحب خانم بود. و شرح حال پدر ما و‏‎ ‎‏حضرت امام خمینی را در بخش دیگر می نگارم.‏

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آیت الله پسندیده(برادربزرگ امام خمینی می نویسد:‏‏یک تذکری می دهم یکی از نشریات و کتاب سرتاسر کذب می نویسد از قول‏‎ ‎‏پسندیده که من و پدرم و امام خمینی در کراچی ملبس به لباس سیادت و روحانی شده ایم‏‎ ‎‏و مادرمان در آنجا به لباس و حجاب اسلامی درآمده است!

برادرامام درادامه این این شبهه رااینگونه جواب می دهد:می خواهم سؤال کنم «جد‏‎ «‎‏ما در ۱۵۰ سال قبل در «خُمین» این عمارت موجود را خریده و با «خواهرِ‏‎ ‎‏یوسف خان» ازدواج کرده و املاک واسوران و نازی و شاهین و غیره را خریده و ۳‏‎ ‎‏عیال دیگر گرفته و پدر ما مرحوم «آقا مصطفی» حدود ۲۵ سال بعد از آن‏‎ ‎‏تاریخ متولد شده و من «سید مرتضی پسندیده» ۵۸ سال بعد در خمین متولد‏‎ ‎‏شده ام آیا قبل از تولد پدرم «کراچی»پاکستان  رفته ام ؟و آیا «عمو»ی ما که سالها قبل از مسئله تنباکو و‏‎ ‎تحریم آن در خمین فوت شده مجدداً به دنیا آمده و در قزوین بر علیه فتوای مرحوم‏‎ ‎‏میرزای شیرازی قیام کرده!؟

برادرامام خمینی درپایان مینویسد: این آیا و آیاها که زیاد است چه جوابی دارد؟ این دروغگویی ها،توطئه نشریات‏‎ ‎‏مغرض  است ،خداوند همۀ ما را به راه راست هدایت فرماید. ایضاحاً من‏‎ ‎‏(پسندیده) در عمرم نه پاریس رفته ام و نه کراچی. پناه بر خدا با این همه دروغ و افترا.‏‎ ‎‏والسلام علی من اتبع الهدی.‏

وفات آیت الله پسندیده :در ۲۲ آبان ۱۳۷۵،سن۱۰۰سالگی(۷سال بعدازرحلت امام خمینی) ،در در مسجد حضرت معصومه (قم) مدفون است.

برای اطلاعات بیشتربه این لینک مراجعه کنید:

دین اسلام توسط" اجدادامام خمینی "کشورهندوچین گسترش یافت