انسان ۲۵۰ساله چیست؟
«عبارت انسان ۲۵۰ساله» را اولین بار آیت الله خامنه ای بکار برده اند
قام معظم رهبری می فرمایند«این فکر برای بنده در سال ۱۳۵۰ و در دوران محنت بار یک امتحان و ابتلای دشوار پیدا شد. اگرچه قبل از آن به ائمه علهیم السلام به صورت مبارزان بزرگی که در راه اعتلای کلمه توحید و استقرار حکومت الهی فداکاری می کردند، توجه داشتم؛ اما نکته ای که در آن برهه ناگهان برای من روشن شد، این که زندگی این بزرگواران، علیرغم تفاوت ظاهری در مجموع یک حرکت مستمر و طولانی است؛ که از سال دهم، یازدهم شروع می شود و دویست و پنجاه سال ادامه پیدا می کند و به سال دویست و شصت - که از سال شروع غیبت صغری است - در زندگی ائمه علیهم السلام خاتمه پیدا می کند.»
محاسبه از سال رحلت پیامبر-حضرت محمدبن عبدالله-صلی الله علیه واله تاشهادت امام حسن عسکری علهم السلام-می باشد ،البته مجموع ۲۴۹ سال می باشدوحدود۲۵۰سال
- | ازسال ۱۱هجری الی۲۶۰ | امامت/ سال |
۱ | امام علی | ۳۰ |
۲ | امام حسن | ۱۰ |
۳ | امام حسین | ۱۱ |
۴ | امام سجاد | ۳۵ |
۵ | امام محمدباقر | ۱۹ |
۶ | امام جعقرصادق | ۳۴ |
۷ | امام موسی کاظم | ۳۵ |
۸ | امام رضا | ۲۰ |
۹ | امام جواد/محمدتقی | ۱۷ |
۱۰ | امام هادی/علی النقی | ۳۳ |
۱۱ | امام حسن عسکری | ۶ |
۱۲ | امام دوازدهم(ولیعصر) | غیبت کبری |
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:حضرت مهدی (امام زمان) عجل الله تعالی فرجه الشریف در نیمه شعبان سال۲۵۵ هجری قمری متولد شده اند وباشهادت پدر(ام حسن عسکری)درسال ۲۶۰هجری.قمری -سن پنج سالگی-امامت ایشان آغازشد وتا کنون(١٤٤٠هجری) که ۱۱۸۵سال ازعمرشریفش میگذرد،۱۱۸۰است که امام شیعیان جهان است.
مقام معظم رهبری می فرمایند:«این بزرگواران یک واحدند، یک شخصیتند. شک نمی شود کرد که هدف و جهت آنان یکی است. پس ما بجای اینکه بیاییم زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام را جدا و زندگی ماما حسین علیه السلام را جدا و زندگی امام سجاد را جدا تحلیل کنیم - تا احیاناً در دام این اشتباه خطرناک بیفتیم که سیره این سه اما به خاطر اختلاف ظاهری با هم متعارض و مخالفند - باید یک انسانی را فرض کنیم که ۲۵۰ سال عمر کرده، و در سال یازدهم هجرت قدم در یک راهی گذاشته و تا سال ۲۶۰ هجری این راه طی کرده.
... اولاً مبارزه حاد سیاسی که ما به ائمه علیهم اسلام نسبت میدهیم یعنی چی؟...
ائمه از لحظه وفات رسول الله تا سال دویست و شصت، درصدد بودند که حکومت الهی را در جامعه اسلامی بوجود بیاورند، این، اصل مدعا است. البته نمیتوانیم بگوییم که میخواستند حکومت اسلامی را در زمان خودشان - یعنی هر امامی در زمان خودش - بوجود بیاورند؛ آینده هایی میان مدت و بلندمدت و در مواردی هم نزدیک مدت وجود داشت...»
مقام معظم رهبری می فرمایند که اگر ما قصد مطالعه سیره و روش امامان بزرگوارمان را داشته باشیم، اینکه بیاییم و دوران زندگانی هریک از آنان را جداگانه بررسی کنیم، کارنادرستی است بلکه همه این۱۲نفررا (نورواحد) بصورت یک انسانی در نظر بگیریم که ۲۵۰ سال عمر کرده است و در طول زندگانی خود، گاهی جهاد با شمشیر، گاهی هجرت، گاهی صلح ... کرده است. این انسان ۲۵۰ ساله از ابتدا برای یک هدف مبارزه کرده و از این هدف خود منحرف نشده است، در شرایط متفاوت براساس مقتضیات زمان ، تاکتیک های متفاوت اتخاذ کرده است.
مدیریت سایت-پیراسته فر:خلاصه ای ازمبارزات ودستگیری ها وزندانی شدنهای رهبرمعظم انقلاب
رهبرمعظم انقلاب:«من بارها بازداشت شدم. مرا شش مرتبه بازداشت کردند؛ یک بار هم زندان بردند، یک بار هم تبعید شدم. مجموعاً این دورانها نزدیک به سه سال طول کشیده است. دوره زندگی ما در آن زمانها، برای ایرانیها دوران بسیار بدی بود.» ۱۳۷۶/۱۱/۱۴-سایت رهبری
آیت الله خامنه ای که از هیجده سالگی در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمی میلانی شروع کرده بودند.
حوزه علمیه قم:آیت الله خامنهای از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۳ در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالی در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، امام خمینی، شیخ مرتضی حائری یزدی وعلـّامه طباطبائی استفاده کردند.
وامادر سال ۱۳۴۳ بعلت بیماری ودلتنگی پدر (آب مروارید- نابینا شده بود) علیرغم وابستگیها وبرنامه ریزهای درحوزه قم به درخواست پدربه مشهدبرگشتند.
به دنبال مبارزات ضدرژیم ستمشاهی ، سخنرانیهای افشاگرانه ، آیت الله خامنه ای در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ مقارن با هفتم ماه محرم ۱۳۸۳، دستگیر و در مشهد زندانی شد
در ۱۴ اسفند ۱۳۴۲ قرار بازداشت آیتالله خامنهای به قرار التزام به عدم خروج از حوزهی قضایی تهران تبدیل و ایشان از زندان آزاد شد،در پاییز ۱۳۴۳ از قم به مشهد بازگشت. از این پس تا پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای وی همواره تحت کنترل مأموران امنیتی قرار داشت.
مأموران ساواک از حضور او در مشهد اطلاع یافته و در ۱۴ فروردین همان سال، در مراسم تشییع جنازهی آیتالله شیخ مجتبی قزوینی، وی را دستگیر کنند. او در ۲۶ تیر همان سال آزاد شد. اندکی پس از آزادی، در تهران به ملاقات زندانیان سیاسی رفت
..ساواک مشهد در ۲ مهر ۱۳۴۹ دستگیر و مدتی در زندان لشکر خراسان ـ تنها زندان امنیتی مشهد ـ بازداشت کرد، در محرم ۱۳۹۱/ اسفند ۱۳۴۹ با آنکه نام آیتالله خامنهای در فهرست واعظان ممنوعالمنبر ساواک قرار گرفته بود وی سخنرانیهایی در هیئت انصارالحسین تهران ایراد کرد. آیتالله خامنهای در سال ۱۳۵۰ به دعوت آیتالله طالقانی سخنرانیهایی در مسجد هدایت تهران، که کانون توجه دانشجویان و جوانان مبارز بود، ایراد کرد
بهانه بازداشت سوم در ۱۴ فروردین ۱۳۴۶، فعالیتهای سیاسی آیتالله خامنهای در اعتراض به تبعید آیتالله سید حسن قمی (از علمای مبارز مشهد) به خاش بود
آیتالله خامنهای پس از تحمل ۵۲ روز بازداشت انفرادی و بدون امکان ملاقات در زندان لشکر مشهد، به سه ماه زندان محکوم شد که با تبدیل قرار به وجهالکفاله در تاریخ ۲۶ تیر ۴۶ آزاد شد
رهبرمعظم انقلاب درششمین مرجله بازداشتش در سال ۱۳۵۰، در پی تحریم جشنهای ۲۵۰۰ ساله ،در مرداد ۱۳۵۰ به ساواک مشهد احضار و مدتی در زندان لشکر خراسان بازداشت شد. او پس از آزادی، فعالیتهای خود را ادامه داد و در همان سال دو بار دیگر نیز بازداشت شد؛ یکی در آبان ۱۳۵۰ که به بازداشت کوتاهمدت وی در زندان لشکر خراسان انجامید. دیگری در ۲۱ آذر همان سال که به اتهام اقدام برضد امنیت داخلی به سه ماه حبس محکوم گردید
مبارزات وبازداشتهای آیت الله خامنه ای
اولین بازداشت
دستگیر شد که این دستگیری منجر به ۱۰ روز بازداشت وی در بازداشتگاهی در مشهد شد
اولین بار در محرم سال ۱۳۴۲ عازم بیرجند(زادگاه نخست وزیرعلم) بودمسئولان امنیتی بیرجند در شب تاسوعا، ایشان را بازداشت و پس از یک شب بازداشت، به شرط ترک منبر آزاد کردند.
دومین بازداشت
سه روز بعدازآزادی، واقعه پانزدهم خرداد۱۳۴۲ در شهر قم اتفاق افتاد که ایشان به دلیل فعالیتهای اعتراضی پس از این واقعه دوباره دستگیر و ده روز هم در زندان نظامی محبوس شد.
سومین دستگیری
بهمن ۱۳۴۲ (رمضان ۱۳۸۳ قمری) او با عدهای از دوستانش به کرمان رفت و پس از دو سه روز توقف در کرمان و سخنرانی و منبر و دیدار با عالمان و طلاب شهر، عازم زاهدان شد. در آن جا نیز به دلیل سخنرانیها و فعالیت سیاسی بازداشت و راهی زندان قزل قلعه میشود. در اسفند همان سال با قرار التزام به عدم خروج از تهران آزاد میشود
چهارمین بازداشت
به دنبال دستگیری یکی ازعلما(آیت الله سید حسین قمی از علمای مبارز مشهد به خاش بود) و اعتراض آیت الله خامنه ای، ساواک در۱۴ فروردین ۱۳۴۶ وی را در مراسم تشییع مجتبی قزوینی دستگیر میکند و در ۲۶ تیرماه آزاد میشود.سه ماه و۱۰روز
پنجمین دستگیری
در سال ۱۳۴۵(طلبه پرشورآنزمان )دررصدمأموران رژیم شاه بودناگزیر در تهران مخفیانه زندگی می کردند و اما سال بعد ـ ۱۳۴۶ـ دستگیر و محبوس شدند.
ششمین دستگیری
در دوم مهر ماه ۱۳۴۹، ساواک مشهد(بجرم تلاش بسیاری برای تحکیم مرجعیت سید روحالله خمینی) وی را دستگیر ودر زندان لشکر خراسان بازداشت میکند.
رهبری ازمبارزاتش می گوید:
«از سال ۴۸ زمینهٔ حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیت و شدت عمل دستگاههای جاری رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانی نمیتواند با افرادی از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال ۵۰ مجدداً به زندان افتادم. برخوردهای خشونتآمیز ساواک در زندان آشکارا نشان میداد که دستگاه از پیوستن جریانهای مبارزهٔ مسلحانه به کانونهای تفکر اسلامی بهشدت بیمناک است و نمیتواند بپذیرد که فعالیتهای فکری و تبلیغاتی من در مشهد و تهران از آن جریانها بیگانه و بهکنار است. پس از آزادی، دایرهٔ درسهای عمومی تفسیر و کلاسهای مخفی ایدئولوژی و… گسترش بیشتری پیدا کرد.»
هفتمین بازداشت
به دنبال تحریم جشنهای ۲۵۰۰ سال از سوی سید روحالله خمینی و تشدید مراقبتهای امنیتی ساواک، آیت الله خامنهای درسال۱۳۵۰،سه بار بازداشت شد
باراول (هفتمین بازداشت)در مرداد ۱۳۵۰ بازداشت شد و در همان زندان لشکر خراسان زندانی شد.
هشتمین بازداشت
یکی در آبان ماه ۱۳۵۰ که منجر به بازداشت کوتاهمدت وی در زندان لشکر خراسان انجامید
نهمین دستگیری
بازداشت دیگرایشان در۲۱ آذر۱۳۵۰که جرم وی اقدام علیه امنیت داخلی به سه ماه حبس محکوم گردید
دهمین دستگیری
دی ماه ۱۳۵۳ ساواک به خانهاش در مشهد هجوم برده، او را دستگیر و بسیاری از یادداشتها و نوشتههایش را ضبط کند
یازدهمین دستگیری(سخت ترین زندان)
این دستگیری ، سخت ترین بازداشت زندان کمیته مشترک شهربانی که در ۲ شهریور ۱۳۵۴ از زندان آزاد میشود. در این مدت در سلولی با سخت ترین شرایط نگه داشته شدند. سختی هایی که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط برای آنان که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است».
دوازدهمین -آخرین-دستگیری-سال ۱۳۵۶
مأموران ساواک در ۲۳ آذر ۱۳۵۶ به منزل او یورش برده و او را دستگیر و به ایرانشهر انتقال دادندنیروهای امنیتی وی را دستگیر و به مدت ۲۵۸ روز(هشت ماه ونیم) به ایرانشهر تبعید کرد. در نیمه شهریورسال ۱۳۵۷ با اوجگیری مبارزات انقلاب ایران، از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد بازگشت
رژیم وقتی محبوبیت وی رادربین این تبعیدگاه مشاهده می کند(که درآن زمان بدترین منطقه بود)وی در ۲۲ مرداد۱۳۵۷ازایرانشهرمنطقه بدتری(جیرفت )منتقل می کند.
(مدت تبعیدایرانشهروجیرفت) درکتاب «برتبعید»۲۵۸ روزاست.
رهبرانقلاب: من در بلوچستان - سالهای قبل از انقلاب هنگامی که آنجا تبعید بودم ،بیستوچهار سال داشتم- به مرحوم مولوی شهداد (از علمای معروف بلوچستان بود ؛ مرد فاضلی بود. آن زمان ایشان در سراوان بود و ما در ایرانشهر بودیم) پیغام فرستادم که بیایید فرصتی است بنشینیم و مبانی یک اتحاد عملی، حقیقی و واقعی قلبی بین اهل سنت و شیعه به وجود آوریم. ایشان هم متقابلاً از این قضیه استقبال کرد.۱۳۸۵/۱۰/۲۵
ایرانشهر بودم، یک بار با لباس بلوچى با ماشین به طور قاچاق از ایرانشهر به زاهدان مىرفتم، تا مسافرى را که از خانوادهى ما به زاهدان آمده بود، بیاورم. من به طور قاچاق تردد مىکردم؛ زیرا مجاز نبودم که این راه را بروم.۱۳۷۰/۰۸/۰۶
(علیاصغر پورمحمدی-مدیرشبکه ۳تلویزیون)درخاطراتش می نویسد:در آن سالها به ایرانشهر رفتوآمد داشتم ،آیت الله خامنه ای به علت تعامل با اهل تسنن اشتهار و محبوبیتی در میان مردم ایرانشهر یافت و با بهرهگیری از این فرصتها پیام انقلاب را به مردم دورترین نقاط کشور رساند. سخنرانیهای او در مسجد آلرسول ایرانشهر و رفت و آمد علما و روحانیون مبارز، نیروهای انقلابی و اقشار مختلف مردم به منزل او، عوامل امنیتی را بر آن داشت که فعالیتهای او را محدود سازند و از رفت و آمد مردم ممانعت بهعمل آورند
مبارزات سیاسی آیتالله خامنهای از همان آغاز ورود به آن شهر با سخنرانی در مسجد جامع به افشاگری علیه حکومت پهلوی پرداخت. یکی از سخنرانیها، که در ۱۵ شهریور ۱۳۵۷ صورت گرفت، به برپایی تظاهرات و سردادن شعارهای انقلابی توسط مردم منجر شد
نصایح ساواک به طلبه مبارز که حالا درسایه آن مجاهدات افتخارجهان اسلام است
گفتگوی آیتالله خامنهای با ماموران امنتیتی -ساواک : «پرسید: از طرف چه کسی مأمورید؟ گفتم: از جانب خدا... سخت تحت تأثیر قرار گرفت و گفت : این کار خطر دارد؛ مشکلات دارد؛ شما جوانید. گفتم: من فکر نمیکنم بالاتر از اعدام کاری باشد؛ شما بالاتر از اعدام ندارید و من خودم را برای اعدام آماده کردهام. همه کارهای شما زیر اعدام است. -مأمورساواک-واقعاً مبهوت شده بود و گفت: شما که خود را برای اعدام آماده کردهاید، من به شما چه بگویم. »
فرازی از مصاحبه رهبری:یک مأمورساواک به بازجویم درساواک مشهد گفت : این همان کسی است که میخواهد خمینی مشهد باشد!؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: گردآوری این مجموعه ازمنابع مختلف بوده،وبعضاً اغراق توش هم بوده-مثل تبعید رهبری به ایرانشهرکه دربعضی منابع نوشتند۳سال! درصورتیکه کمترازیک سال است،وخیلی مشکل-وقتگیر-بود که بتوانم یک مطلبی تهیه کنم که هم معتبرباشد وهم مستند،2 نکته را هم یادآورباشم،بعضی ازمراحل دستگیری رهبرمعظم انقلاب یک شب بوده وبعضی چندروز وبیشترینش که درایرانشهربوده
اتفاق افتاده که دریک سال ۳باردستگیر وزندانی شد که نکته دوم،خودآقا این را یک مرحله محسوب کرده ،بطورمثال مرحله ششم -درتقسم بندی ام مرحله یازدهم،چون سعی کردم،تفکیک بکنم.
آیامقام معظم رهبری به عتبات مشرف شده اند؟
اولین سفرکربلا ۷ سالگی
در سال ۱۳۲۵شمسی در ۷ سالگی
رهبرانقلاب :«پدرم میخواست برود مکه. بنا بود ما را ببرد عتبات، بگذارد، خودش برود مکه و برگردد. [اما] نتوانست گذرنامهاش را درست کند. گذرنامه عتبات را هم نتوانست بگیرد. شبهای سختی گذراندیم... در بصره گمان میکردیم که دیگر تقریبا از خطر جسته[ایم]. منزل یکی از علمای آنجا وارد شدیم. یکی دو روز آنجا ماندیم. بعد بلیت گرفتند. رفتیم نجف.»
آیت الله خامنه ای: «چند ماهی نجف بودیم،کربلا، کاظمین و سامرا رفتیم»
دومین زیارت کربلا ونجف درسن ۱۸سالگی
در سال ۱۳۳۶، حدود ۶۰ سال پیش، به همراه مادر و برادر و تعدادی از بستگان برای دیدار با خویشاوندانی که ساکن نجف بودهاند عازم عراق میشوند. در شهر نجف در درس علما و مدرسان حوزه علمیه نجف حضور مییابند و«ازحوزه نجف خوشش می آیدکه قصداقامت داشتند، ولی به دلیل مخالفت پدر پس از حدود دوماه به مشهد بازمیگردند.»
سومین دیدارناموفق کربلا
ساواک:آشوبگراست،نبایدبرود
محرم سال ۱۳۴۷ بار دیگر ایشان قصد زیارت کربلا میکند... اداره گذرنامه درخواست او را به ساواک فرستاد ونامه ساواک: «مشارالیه... از هر فرصتی برای تحریک مردم استفاده مینماید و پایبند به هیچ اصول و تعهدات خود-به حکومت شاه- نمیباشد،موافقت نمی شود.»
انسان 250ساله را نشنیده بودم ممنون