پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

مجلس به همه وزیران کابینه دکترپزشکیان (۱۹وزیر)رای اعتماد داد ۳۱ مرداد ۱۴۰۳

​خانم دکتر شینا انصاری( رئیس سازمان حفاظت محیط زیست) و آیت الله مجیدانصاری(معاون حقوقی رئیس جمهور) شد.

«دکترمسعود پزشکیان» پس از «آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای»، «آیت الله علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی» و«حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی»، چهارمین رئیس‌جمهوری است که تمام وزرای پیشنهادی‌اش(درهنگام معرفی کابینه) رای اعتماد ازمجلس شورای اسلامی گرفتند.

نمایندگان حاضر در مجلس شورای اسلامی ۲۸۸نفر بودند ، هر وزیر پیشنهادی برای کسب رای اعتماد به ۱۴۵رای نیاز داشت.

۴وزیری که پایداری ها مخالفشان بودند، رای اعتماد کسب کردند.

«عبدالناصر همتی»(۱۹۲ رای) ، «احمد میدری»(۱۹۱ رای)، «محمدرضا صالحی امیری»(۱۶۸ رای) و «محمدرضا ظفرقندی»(۱۶۳رأی)کسب کردند.

همه وزرای دولت مسعود پزشکیان در یک قاب | عکس

 امروز چهارشنبه (۳۱ مرداد ۱۴۰۳) در پنجمین و آخرین روز از بررسی صلاحیت، برنامه‌ها و سوابق وزیران پیشنهادی دولت چهاردهم در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، رای گیری درباره وزیران پیشنهادی انجام شد و با رای نمایندگان مجلس وزیران دولت چهاردهم مشخص شدند.

مجلس به همه وزیران کابینه رای اعتماد داد/ وفاق ملی یک گام رو به جلو
تاکنون ۱۴ دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده‌است؛ ابوالحسن بنی‌صدر، شهید محمدعلی رجایی، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، حجت‌الاسلام اکبر هاشمی‌رفسنجانی، حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی، محمود احمدی‌نژاد، حجت الاسلام حسن روحانی و شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی و مسعود پزشکیان، ۹ رئیس جمهوری اسلامی ایران هستند که تا به امروز وزرای پیشنهادی خود را به مجلس شورای اسلامی معرفی کرده‌اند.

مجلس2

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«دکترمسعود پزشکیان» پس از «آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای»، «آیت الله علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی» و«حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی»، چهارمین رئیس‌جمهوری است که تمام وزرای پیشنهادی‌اش(درهنگام معرفی کابینه) رای اعتماد ازمجلس شورای اسلامی گرفتند.

آغاز جلسه اعلام نتایج رای اعتماد با حضور رئیس‌جمهور در مجلس

پیش از رای‌گیری، مسعود پزشکیان رئیس جمهوری در جایگاه سخرانی مجلس حاضر شد و برای دومین بار در طول این هفته از وزیران پیشنهادی خود دفاع کرد.

پس از سخنان رئیس جمهور، رای‌گیری به صورت توزیع برگه و به صورت یکجا توسط نمایندگان مجلس انجام شد و نتیجه آن اعلام شد.

نمایندگان مجلس دوازدهم به وزیران پیشنهادی دولت چهاردهم به شرح زیر رای دادند:

۱- «علیرضا کاظمی»( وزیر آموزش و پرورش): ۲۶۸ رای موافق

۲- «ستار هاشمی»(وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات): ۲۶۴ رای موافق

۳- «حجت الاسلام سید اسماعیل خطیب»(وزیر اطلاعات): ۲۶۱  رای موافق

۴- «عبدالناصر همتی»( وزیر اقتصاد و امور دارایی) : ۱۹۲ رای موافق

۵ - «سید عباس عراقچی»( وزیر امور خارجه): ۲۴۷رای موافق

۶ - «محمدرضا ظفرقندی»(وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی): ۱۶۳رای موافق

۷ - «احمد میدری» وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی: ۱۹۱ رای موافق

۸ - «غلامرضا نوری قزلجه»(وزیر جهاد کشاورزی) ۲۵۳ رای موافق

۹ - «امین حسین رحیمی»(وزیر دادگستری): ۲۶۸ رای موافق

۱۰- «امیر عزیز نصیرزاده»(وزیر دفاع و پشتیبانی از نیروهای مسلح): ۲۸۱رای موافق

۱۱- خانم«فرزانه صادق مالواجرد»(وزیر راه و شهرسازی): ۲۳۱ رای موافق

۱۲- «سید محمد اتابک»(وزیر صمت): ۲۳۱رای موافق

۱۳- «حسین سیمایی صراف»(وزیر علوم، تحقیقات و فناوری): ۲۲۱ رای موافق

۱۴- «سیدعباس صالحی» وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۲۷۲ رای موافق

۱۵- «اسکندر مؤمنی»(وزیر کشور): ۲۵۹ رای موافق

۱۶- «سیدرضا صالحی امیری»(وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی): ۱۶۸رای موافق

۱۷- «محسن پاک‌نژاد»(وزیر نفت): ۲۲۲ رای موافق 

۱۸- «عباس علی آبادی»(وزیر نیرو): ۲۵۵ رای موافق

۱۹- «احمد دنیا مالی»(وزیر ورزش و جوانان): ۲۵۳ رای موافق

امیرحسین ثابتی نماینده مخالف تعدادی از وزرای پیشنهادی هنگام شمارش آرا و ترک مجلس در پایان جلسه توسط او را، ببینید. او اعلام کرد که: به آقایان ظفرقندی، میدری، صالحی امیری، عبدالناصر همتی، محسن پاک‌نژاد و عراقچی رأی منفی دادم.

رای اعتماد فراکسیون انقلاب مجلس به ۱۵ وزیر پیشنهادی کابینه پزشکیان

 امروز چهارشنبه - ۳۱ مرداد ۱۴۰۳- در پنجمین و آخرین روز از بررسی صلاحیت، برنامه‌ها و سوابق وزیران پیشنهادی دولت چهاردهم در صحن علنی مجلس شورای اسلامی، رای گیری درباره وزیران پیشنهادی انجام شد و با رای نمایندگان مجلس وزیران دولت چهاردهم مشخص شدند.

پیش از رای‌گیری، مسعود پزشکیان رئیس جمهوری در جایگاه سخرانی مجلس حاضر شد و برای دومین بار در طول این هفته از وزیران پیشنهادی خود دفاع کرد.

پس از سخنان رئیس جمهور، رای‌گیری به صورت توزیع برگه و به صورت یکجا توسط نمایندگان مجلس انجام شد و نتیجه آن اعلام شد.

پزشکیان: انتصاب مدیران به هیچ‌وجه بر اساس رفاقت و انتساب افراد به گروه‌ها انجام نخواهد شد

اولین جلسه هیئت دولت(کابینه پزشکیان)چهاردهم  بعداز گرفتن رأی اعتماد

​ناهار

ناهار غیررسمی  جالب پزشکیان و قالیباف | عکس

«ناهار رئیس‌جمهور» و «ناهار رئیس مجلس» درجلسات رای اعتماد  سه‌شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۳

کل کابینه پزشکیان رأی اعتماد گرفتند/ جزئیات و تعداد آرای وزیران کابینه چهاردهم

رئیس‌جمهوری با صدور حکمی ،خانم «دکترشینا انصاری» را به سمت معاون رئیس‌جمهور و«رئیس سازمان حفاظت محیط زیست» منصوب کرد.۱ شهریور ۱۴۰۳ 

مسعود پزشکیان(رئیس جمهور) با صدور حکمی «آیت الله مجید انصاری» را به سمت «معاون حقوقی رئیس جمهور» منصوب کرد.۱ شهریور ۱۴۰۳ دولت رفاه، از آلمانِ ۱۹۲۰ و بریتانیای ۱۹۴۰ تا سوئد، بلژیک و کانادای امروز؛ آیا دولت پزشکیان، «دولت رفاه» است؟

سرپرست سابق ریاست‌جمهوری(دکترمحمدمخبر) طی پیامی ضمن تبریک رای اعتماد نمایندگان محترم مجلس، خطاب به دکتر مسعود پزشکیان ، آمادگی همه‌جانبه خود و اعضای دولت شهید رئیسی برای هرگونه همراهی و همکاری با دولت چهاردهم اعلام کرد.

متن پیام دکتر محمد مخبر به شرح ذیل است:

مخبر به عارف تبریک گفت

بسم‌الله الرحمن الرحیم

برادر بزرگوار

جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام‌ و تحیت

خدای بزرگ را به شکرانه الطاف و برکات بی‌کرانه‌اش بر این ملت و کشور حمد و سپاس می‌گوییم و «اکنون که کابینه دولت جدید با همکاری مجلس شورای اسلامی در مسیر اتحاد و همدلی برای توسعه کشور تشکیل شده است»، «آمادگی همه‌جانبه خود و اعضای دولت مردمی را که یادگار شهید بزرگوار آیت الله دکتر رئیسی است، برای هرگونه همراهی و همکاری در پاسخ به نیازهای دولت چهاردهم اعلام می دارم

دوام توفیق و سربلندی شما و دولتمردان کابینه در ایفای مأموریت و مسئولیت‌های خطیر و خدمت صادقانه و مجاهدانه به ایران و ایرانی، تحت عنایات و توجهات خاصه اهل بیت (علیهم السلام) و پیروی از تدابیر و رهنمودهای حکیمانه رهبری معظم انقلاب اسلامی را از درگاه پروردگار متعال طلب می‌کنم.

امید که این همکاری و همراهی ها، انگیزه ای دوچندان برای دولتمردان در جهت خدمت روز افزون به ملت شریف ایران و دوستداران انقلاب اسلامی باشد.

ان شاالله./محمد مخبر ۱ شهریور ۱۴۰۳ 

خاطره آیت الله مکارم شیرازی وآقامجتبی تهرانی ازپیاده روی اربعین

​شط فرات کجاست؟نقشه

چاقوکشی برای پذیرایی زائراربعین

آیت الله مکارم شیرازی:در یکی از سفر ها ما ظهر اطراق کردیم و استراحت، و بعد از ظهر راه افتادیم(ادامه پیاده روی).چندتا از جوان های عرب، مال یکی از مُضیف ها، آمدند به ما پیشنهاد کردند که امشب را اینجا باشید.گفتیم ما تازه راه افتادیم، تا شب خیلی وقت است، ما باید برویم.یکیشان گفت علاج ندارد. از او اصرار و از ما انکار،  ناگهان چاقویش را در آورد و تهدید کرد که من مدتی است مهمان برایم نیامده است و شما حتماً باید مهمان ما بشوید!( یعنی اینقدر علاقه به زوّار داشتند)
من گفتم ما قول می دهیم که از طرف شما هم زیارت می کنیم، بنابراین اجازۀ مرخصی ما را بدهید. دیگر هر طوری بود راضی شان کردیم و اجازۀ مرخصی را گرفتیم و حرکت کردیم.

«آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی» در دوران طلبگی سال‌های ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۰قمری( ۱۳۲۸تا۱۳۲۹شمسی)در نجف اشرف ساکن بوده است،ایشان دو بار توفیق پیاده‌روی از نجف تا کربلا را داشته است. وی با پای برهنه از مسیر شط (رودخانه) که حدود ۲۰ کیلومتر طولانی‌تر از مسیر کنونی نجف کربلاست و حدود ۳ روز به طول می‌انجامید، به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) مشرف شدند.

خاطره آیت الله آقامجتبی تهرانی ازپیاده روی اربعین:یک سال از طریق کنار شط به کربلا می‌رفتیم من و  آقا سید عبدالهادی شیرازی جلو می‌رفتیم و تعدادی از طلاب  پشت سر ما در حرکت بودند، زنی از عشایر جلو ما را گرفت و برای پذیرایی و استراحت به درون میهمان خانه‌اش( مُضیف) دعوت کرد(وقتی ما امتناع کردیم) زن عرب ناگهان خشمگینانه ، مرا کشید تا به زور به سمت مُضیف(موکب) ببرد و شوهرش را هم به کمک صدا زد

«آقامجتبی تهرانی» که در دوره اقامت در نجف اشرف، به صورت مستمر با پای پیاده به زیارت کربلای معلی مشرف می‌شد از خاطرات آن روزها می‌گوید: یک سال از طریق کنار شط به کربلا می‌رفتیم این طریق دو برابر مسافت جاده، اما با صفا بود.

«پیاده‌روی اربعین» خطر اعدام داشت!

من و « آقا سید عبدالهادی شیرازی» جلو می‌رفتیم و تعدادی از طلاب و چهره‌های شناخته شده هم پشت سر ما در حرکت بودند تقریباً یک ساعت به غروب بود که در راه، زنی از عشایر جلو ما را گرفت و برای پذیرایی و استراحت به درون میهمان خانه‌اش که مُضیف می‌نامند دعوت کرد.

آقامجتبی تهرانی گفت:«آقا سید عبدالهادی» که اهل نجف هم بود، تشکر کرد تا بتوانیم راه بیشتری طی کنیم. اما آن زن اصراری بی اندازه کرد. وقتی ایشان دوباره نپذیرفت، عصبانی شد و شروع به پرخاش کرد! زن عرب ناگهان و در حالی که عصبانی بود، مرا کشید تا به زور به سمت مضیف ببرد و شوهرش را هم به کمک صدا زد! بالاخره چاره‌ای نبود و با همراهان به مُضیف آنها رفتیم که با سَعَف (شاخه نخل خرما) و نی ساخته بودند و خیلی هم کوچک بود؛ به طوری که مجموع ما که حدود ۲۰ تا ۲۵ نفر بودیم شب به سختی خوابیدیم.

به هر حال شوهر آن زن دلیل اصرارشان را که یک «نذر» بود توضیح داد و گفت ما «چندین سال است که ازدواج کرده ولی بچه دار نشده بودیم »پارسال به کربلا رفتم؛ به حرم حضرت عباس شد و به او گفتم اگر در سال بعد بچه دار باشیم زائران برادرت را پذیرایی می‌کنم؛ و «حالا بچه دار شده ایم» آن مرد رفت و نوزادشان را آورد و ما دیدیم. آن زن و شوهر خیلی هم فقیر بودند. یک گوسفند بیشتر نداشتند. آن مرد همان گوسفند را هم ذبح کرد و درسته پخت و سر سفره آورد./پایان.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:دراربعین ۱۴۳۹(آبان ۱۳۹۶) توفیق پیاده روی ازنجف به کربلاپیداکردیم،جمع ما ۱۰ نفره بود،وقتی به «کوت» رسیدیم،چندین نفرازچندین خانواده کنارجاده ایستاده بودند که هرکدام چندنفررا به خانه شان ببرند، مانگاه میکردیم که یکی را انتخاب کنیم،بایکی به توافق رسیدیم که حرکت کنیم، عراق دیگرآمدجلوی ماراگرفت که بایدبیاییدخانه ما...که الحمدالله بخیرگذشت)اما وقتی واردخانه میزبان شدیم دیدیم شام چیده شده،وصاحبخانه نگذاشت که شب خانه راترک کنیم وبرای صبحانه هم آنجابودیم.

کشورعراق(کربلا-نجف-کاظمبن(بغداد)-سامرا)نقشه

« مجتبی و مرتضی آقاتهرانی» ازنوادگان «آمیرزا موسی بزرگ»، برادر «آمیرزا مسیح» معروف هستند که  در تاریخ سیاسی ایران هم به «تهرانی» و نیز به «استرآبادی» معروفند،مهدی کلهر(مشاور رسانه ای رئیس جمهوراحمدی نژاد)برادر آقاتهرانی هست.

«آیت الله حاج شیخ مرتضی تهرانی» و «مهدی کلهر»


«آیت الله آقامجتبی تهرانی» از سال ۱۳۴۷ شمسی به مدت سه سال به نجف اشرف مهاجرت نمود و در درس خارج فقه و اصول آیت الله سید محسن حکیم و آیت الله خویی شرکت کرد ایشان از سال ۱۳۵۱ شمسی ضمن اقامه نماز جماعت در مسجد جامع بازار مسجد جامع تهران، جلسات اخلاق و تفسیر داشت .

«آیت الله آقامجتبی تهرانی»دروس خارج خود را در منزل و سپس در مدرسه مروی ارائه داد.

آیت الله آقامجتبی تهرانی متوفی ۱۲ دی ۱۳۹۱  
مرجع تقلید « آیت الله سید عبد الهادی شیرازی»(سال ۱۳۰۵ هجری در سامرا دیده به جهان گشود و در سال ۱۳۸۲هجری قمری در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت و در قبرستان المجدد الشیرازی به خاک سپرده شد).

نشسته از راست: سید هاشم حسینی شیرازی، سید عبدالهادی حسینی شیرازی، سید جعفر حسینی شیرازی و سید محمدحسین حسینی شیرازی - ایستاده از راست: سید صادق حسینی شیرازی و سید عبدالمطلب حسینی شیرازی

«سید میرزا هاشم حسینی» فرزند میرزا محمد فرزند سید مجدد میرزا محمد حسن شیرازی -متولد ۱۳۰۱ هجری در سامرا و متوفی سال ۱۳۹۱ سامرا و نزد امامین عسکریین(امام هادی-امام حسن عسکری) در رواق  حرم از سمت مردان به خاک سپرده شد).

«سید میرزا جعفرحسینی شیرازی» فرزند سید میرزا محمد فرزند سید مجدد شیرازی،متولد سال ۱۲۹۸ هجری قمری در سامرا ومتوفی سال ۱۳۶۷ هجری قمری در نجف، در قبرستان جدش  به خاک سپرده شد. ایشان جد خطیب محقق جناب سید مهدی  وشهید فاضل سیدعلی  بودند.

«سیدمیرزا محمدحسین حسینی شیرازی»(فرزند آیت الله سید میرزا علی) فرزند سید مجدد شیرازی-متولد ۱۳۱۹  سامرا  و متوفی سال ۱۳۷۴ در تهران، پیکرش به نجف اشرف منتقل گشت و در قبرستان جدش مجدد شیرازی به خاک سپرده شد(ایشان پدر مرحوم آیت الله سید رضی بودند).

«سید صادق حسینی شیرازی»(فرزند سید میرزا هاشم) نوه سید مجدد شیرازی-متولد ۱۳۲۵ در سامرا  و متوفی ۱۴۱۱ قمری در قم ( سید حسین و سید حسن آل مجدد شیرازی فاضل و کارشناس علوم حدیث در نزد اهل سنت فرزندان ایشان بودند).

«سید عبدالمطلب حسینی شیرازی» فرزند سید میرزا هاشم نوه سید مجدد شیرازی -متولد ۱۳۲۷ قمری در سامرا و متوفی سال ۱۴۰۵ در تهران-در صحن حرم حضرت معصومه (قم) مدفون است.

 

خاطره« آیت الله ناصرمکارم شیرازی» از پیاده روی اربعین(نجف-کربلا)

روایت شنیدنی آیت‌الله مکارم شیرازی از طریق العلماء

خنجر کشیدند تا مهمانشان شویم
مکارم شیرازی: از خاطراتی که من هیچ وقت فراموش نمی‌کنم، گاهی خسته می‌شوم و ناراحت می‌شوم از بعضی چیزها و ناچارم یک خاطرات شاد کننده‌ای را به ذهنم بیاورم، می‌روم توی آن حال و هوا و فکر می‌کنم از نجف داریم حرکت می‌کنیم و رفتیم زیر درخت‌ها، از آنجا رفتیم کجا و غیره، اینها را در نظر مجسم می‌کنم تا رفع آن خستگی و ناراحتی شود.

ظهر که می‌شد زیر درختان نخل «اُطراق» می‌کردیم و همراه خودمان یک مقدار نان خشک و یک مقدار ماست آب گرفته و یک چراغ، از این چراغ نفتی‌هایی که با فشار روشن می‌شد، می‌بردیم و چایی و بساط و اینها.

ظهرها جایی نمی‌رفتیم، خودمان کنار« شط» در آن سایه می‌نشستیم، منتهی «آب فرات» خواهید دید، گل آلود است، نمی‌شود از آن برای خوردن استفاده کرد. باید ته نشینش کنی، ما هم که نمی‌توانستیم ته نشین کنیم.

زوار از روشی استفاده می‌کردند، ماده‌ای هست به نام «زاق» که این را در آب، با دست حرکت می‌دادند، تمام آن چیزها را ته نشین می‌کرد و از آب صاف، استفاده می‌کردند، یک خورده زاق همراهمان می‌بردیم، نان خشک همراهمان می‌بردیم، ماست کیسه انداخته همراهمان می‌بردیم؛ چراغی و بساطی و اینها و شب را در مضیف‌ها می‌ماندیم، طبعاً صبح هم آنجا بودیم.

در یکی از سفرها ما ظهر اطراق کردیم و استراحت و دیگر بعد از ظهر باید راه می‌رفتیم.

شروع کردیم به راه رفتن، چند تا از جوان‌های عرب، مال یکی از «مُضیف‌ها»(موکب) آمدند به ما پیشنهاد کردند که امشب را اینجا باشید. گفتیم ما تازه راه افتادیم، تا شب خیلی وقت است، ما باید برویم. یکی‌شان گفت علاج ندارد. از او اصرار و از ما انکار، «یک وقت دیدیم خنجر کشید که باید پیش ما بمانید»! یعنی اینقدر علاقه به زوار داشتند.

«زائران درهنگام پیاده روی» از روشی استفاده می‌کردند، ماده‌ای هست به نام «زاق» که این را در آب، با دست حرکت می‌دادند، تمام آن چیزها را ته نشین می‌کرد و از آب صاف، استفاده می‌کردند، یک خورده «زاق» همراهمان می‌بردیم، «نان خشک» همراهمان می‌بردیم، «ماست کیسه انداخته» همراهمان می‌بردیم؛ چراغی و بساطی و اینها و شب را در «مضیف‌ها»(موکب ها) می‌ماندیم، طبعاً صبح هم آنجا بودیم.

در یکی از سفرها ما ظهر اطراق کردیم و استراحت و دیگر بعد از ظهر باید راه می‌رفتیم.

شروع کردیم به راه رفتن، چند تا از جوان‌های عرب، مال یکی از «مُضیف‌ها»(موکب) آمدند به ما پیشنهاد کردند که امشب را اینجا باشید. گفتیم ما تازه راه افتادیم، تا شب خیلی وقت است، ما باید برویم. یکی‌شان گفت علاج ندارد. از او اصرار و از ما انکار، «یک وقت دیدیم خنجر کشید که باید پیش ما بمانید»! یعنی اینقدر علاقه به زوار داشتند.

من گفتم ما قول می دهیم که از طرف شما هم زیارت می‌کنیم، بنابراین اجازه مرخصی ما را بدهید. دیگر هر طوری بود راضی‌شان کردیم و اجازه مرخصی را گرفتیم و حرکت کردیم.

منبع: دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی، دیدار با نمایندگان دانشجویان اعزامی

صحنه روز عاشوری سال 61 هجری قمری

از  ۵۳ نفرسرنشینان اتوبوس زائران اربعین پاکستانی در یزد: ۲۸ نفر کشته شدند

​چهارروپیش یک اتوبوس پاکستانی درکرمان تصادف کرد

افزایش شمارتلفات این تصادف به ۳۰ نفر

از  ۵۳ نفرسرنشینان اتوبوس زائران اربعین پاکستانی در یزد: ۲۸ نفر کشته و ٢١ نفر مصدوم شدند که حال ١۴ نفر وخیم است.

روابط عمومی اورژانس یزد: اتوبوس زائران پاکستانی (شامگاه سه‌شنبه۳۰ مرداد ۱۴۰۳) روبه روی «پاسگاه دهشیر تفت»(استان یزد) دچار واژگونی و آتش سوزی شد.

به گزارش ایرنا از روابط عمومی اورژانس یزد، این سانحه رانندگی ساعت ۲۱ و ۵۴ دقیقه شامگاه سه‌شنبه رخ داد و تعداد سرنشینان این اتوبوس ۵۳ نفر گزارش شده است.

در این زمینه اورژانس یزد دقایق اولیه هفت کد اعزام کرد و ۲ کد هم به عنوان پشتیبان و یک کد اتوبوس آمبولانس اورژانس فارس هم به محل حادثه اعزام شدند.

مسیر اتوبوس های پاکستان-افغانستان به کشورعراق(کربلا-نجف)

واژگونی اتوبوس زائران پاکستانی در دهشیر یزد/۲۰ نفر کشته شدند

مدیر روابط عمومی اورژانس یزد اعلام کرد: در این حادثه تاکنون ۲۲ نفر مصدوم و ۲۰ نفر کشته شدند.

طباطبایی تاکید کرد: نبروهای امدادی در حال آزاد سازی بقیه مصدومان و اجساد از داخل ابن اتوبوس هستند.

بیمارستان‌های خاتم الانبیاء ابرکوه، شهید بهشتی تفت و بیمارستان شهید رهنمون یزد برای پذیرش مصدومان آماده باش شدند.

سرهنگ رحیم حاجی ده آبادی رییس پلیس راه استان یزد گفت: کارشناسان پلیس راه ناآشنا بودن راننده با مسیر، نقص فنی مستمر در سیستم ترمز وسیله نقلیه و فرسوده بودن وسیله نقلیه را علت تامه واژگونی اتوبوس اعلام کردند.

شهرستان تفت در ۲۰ کیلومتری شهر یزد قرار دارد./احتمال افزایش تلفات این حادثه وجود دارد.

مسیرزائران اربعین(پاکستانی) ازکشور ایران به  کربلا-نجف(کشورعراق)

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خبرگزاری فارس -درخبر تکمیلی نوشت: بر اساس آخرین اطلاعات بدست آمده آمار فوتی های این حادثه تا این لحظه ۲۸ نفر اعلام شده است. 

مدیرکل مدیریت بحران استان یزد از جان‌ باختن ۲۸ نفر از سرنشینان اتوبوس زائران پاکستانی در دهشیر تفت خبر داد

از  ۵۳ نفرسرنشینان اتوبوس زائران اربعین (پاکستانی) در یزد   ۲۸ نفر کشته و ٢١ نفر مصدوم شدند که حال ١۴ نفر وخیم است.
« محمدعلی ملک‌زاده»(مدیرکل مدیریت بحران استان یزد) گفت: در حادثه واژگونی اتوبوس زائران پاکستانی در جاده دهشیر به تفت، ٢١ نفر مصدوم شدند که حال ١۴ نفر وخیم است، همچنین در این حادثه ۲۸ نفر در دم جان باختند.

«مدیرکل مدیریت بحران استان یزد» با بیان اینکه مصدومان حادثه در بیمارستان‌های تفت و ابرکوه در حال مداوا هستند، افزود: این اتوبوس مسافربری از مرزهای شرقی ایران در سیستان و بلوچستان به سمت مرز چذابه خوزستان در حرکت بود.

حادثه ۴ روز قبل زائران پاکستانی در کرمان(۲۶ مرداد ۱۴۰۳)

سانحه اتوبوس زائران پاکستانی در کرمان به خیر گذشت/ انتقال ۲ مصدوم به بیمارستان
 برخورد اتوبوس حامل زائران پاکستانی کربلا در شرق استان کرمان با کامیون،شامگاه  جمعه(۲۶ مرداد ۱۴۰۳) در حالی اعلام شد که به خیر گذشت و براساس گزارش‌ها ۲ مصدوم حادثه به بیمارستان انتقال یافتند.

به گزارش ایرنا جمعیت هلال احمر استان کرمان اعلام کرد که ۲ مصدوم حادثه به همت امدادگران این جمعیت تحویل اورژانس شدند.

محل حادثه کیلومتر ۳۰ جاده فهرج - ریگان و زمان آن حدود ساعت ۲۱ امشب اعلام شده است.

پهپاد آمریکایی(R-Q 170) چگونه سالم درایران فرودآمد؟

ماجرای« ملائک متخصص» چیست؟نقش  این متخصصین در نزول پهپادآمریکایی!

بامداد ۳۰ خرداد۱۳۹۸ یک فروند پهپاد جاسوسی« R-Q 170» آمریکایی درحالیکه سپاه ایران ۲ سال درانتظارش بودکه بهش شلیک وساقطش کند «اماباپای خودش آمد» در حدفاصل شهربردسکن-کاشمر سالم فرودآمد(این یکی ازمعجزات الهی بود)،برتری پهپادی ایران درجهان بواسطه استخراج اطلاعات این پهپادبوده است(البته درآن زمان گفتند ساقطش کردیم!)

پهپاد آمریکایی(R-Q 170) چگونه سالم درایران فرودآمد؟
«سردارعلی بلالی» گفت: پهپادی که حتی ارتش آمریکا هم آن را نداشت و مستقیما دست CIA بوده است.

روایت سردار بلالی از ماجرای پهپاد آمریکایی که سالم بدست ایران افتاد.
چگونه  پهپاد  آر-کیو ۱۷۰(R-Q 170)به دست ایرانیان افتاد؟۳۰ خرداد۱۳۹۸
لاکهید مارتین RQ-170 سنتینل، با نام مستعار Wraith، یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی (UAV) است که توسط لاکهید مارتین توسعه یافته و توسط ایالات متحده اداره می شود.

چقدرطول کشیدتافهمیدیم این پهپاد«آر-کیو ۱۷۰»است،که زیرنظر سیا(CIA)است، زیرنظرارتش آمریکاهم نیست،این هواپیما در«قندهار» افغانستان تحت عنوان «جنرال اتمیکس» که درآنجاداره فعالیت میکند وازآنجا می آمدداخل کشورما ومی رفت پایگاهش(قندهار) وما اصلاچندسال خبرنداشتیم،چون آنجاآمده بود وبمانزدیک شده بود،خیلی نزدیک شده بود که اطلاعات پرتاب ماهواره مارابدست بیارد ماباچشم عادی ومعمولی وبادوربین توانسته بودیم ازآن فیلم بگیریم که فیلمش الآن موجوداست.
ازاین تاریخ بود که به وجوداین پهپادجاسوسی پی بردیم ومنتظرماندیم-گفتیم خب ما دریک جایی که داریم ماهواره پرتاب می کنیم میاددیگه وآنگاه با سیستمهای موشکی پدافندی که داریم می زنیم ساقطش میکنیم تا دیگه اینطرفهاپیدایش نشود.
۲ سال منتظرماندیم،گشتیم اما چیزی(آثاری)ازاین پهپادپیدانکردیم(درزمانهایی که مانورداشتیم،رزمایش داشتیم،پرتاب ماهواره داشتیم)درانتظارش بودیم اما پیدایش نمی کردیم(می دانستیم که میاد واما مانتوانستیم آن رامشاهده کنیم).
این پهپاد بدنه اش طوری است که رادارکه بهش موج می فرستد،موج نمیفرستدبه ایستگاه که معلوم بشود،موج میره جای دیگر.
سردار بلالی گفت:حالامیتوانیم چنین پهپادهایی را کشف کنیم واما آن موقع نمی توانستیم.
دوربینهای حرارتی نمیتوانستندکشفش کنند
دوربینهای حراررتی برچه اساسی کارمی کنند؟
سردار بلالی گفت: براساس اختلاف دما(سردوگرم)

وی بااشاره به صورتش گفت:دوربین حرارتی دراتاق تاریک صورتم را با استفاده ار تفاوت دمای نوک بینی،ایرو،گونه وچشم  وگردن(که اختلاف دمادارند) می توانیدچهره مراببینید.

این هواپیمای جاسوسی CIA آمریکا،هوایی که واردموتورش میشود وباهوایی که از اگزوز خارج می شود یکسان است(اختلاف دماندارد)یعنی این هوا رامی بردداخل خنک می کندبعدمی دهدبیرون تا دوربینهای حرارتی نتوانندآن را مشاهده کنند(شناسایی نشود)چون سی آی ای(CIA)میخواهدعملیاتشهایش مخفیانه باشد.
بخاطرهمین بودکه این پهپادبه دست ماافتاد،رئیس جمهوروقت آمریکا(اوباما)نامه نوشت به ما وازما(ایران)خواست این هواپیمارا برگردانیم به آمریکا،چون می دانست که تمام دانش اندیشکده های نظامی آمریکا درداخل این پهپادموجوداست که درارتش آمریکا هم نیست که حالا افتاده دست جمهوری اسلامی ایران.
اینها عنایتهای خداست.

سردار بلالی گفت:حالاچجوری این پهپادجاسوسی آمریکا به دست ما افتاد؟

«مشاورفرمانده هوافضای سپاه پاسداران» گفت:ما ۲ سال دنبالش بودیم که این پهپادراپیداکنیم امانتوانستیم پیدایش کنیم.
وی گفت :خدابااین آیه(إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُرْدِفِینَ)
(به یاد آرید) هنگامی که استغاثه و زاری به پروردگار خود می‌کردید-ازخداخواستید-، پس دعای شما را اجابت کرد که من سپاهی منظم از هزار فرشته به مدد شما می‌فرستم.
عددهزار رادقت کنید(حالا مادراین جلسه ۵۰نفریم)خداهزار ملک ردیف شد،شماراکمک کرد.


خداچکارکرد(چگونه کمک کرد)۲۳ روز بعداز شهادت «حاج حسن طهرانی مقدم» درآذرماه سال ۱۳۹۰ این را(پهپادجاسوسی آمریکا)را سالم به ما هدیه کرد(تحویل داد)،فقط یخورده چرخهایش آسیب دیده بود.
وی گفت:چطور؟:دربردسکن خراسان رضوی (این قسمتش را بوق بذارید)آنجاروی زمین بود که این را مسئولین هوافضای سپاه آمدندبرداشتند وهمه دانش(اطلاعاتش)را تخلیه(استخراج)کردند.
تخصص ملائکه مرسل چه بود؟«فرشتگان متخصص»
سردار بلالی گفت:یکی از«ملائک»در«مُخ اپراتور»کارکرد، یکی «شیربنزین پهپادرابست»،یکی موقعیت را جغرافیایی اشتباه به اپراتوداد،گفت اینجا(ایران)قندهاره فرودبیا(بجای بردسکن خراسان رضوی-سمت کاشمر)
وی گفت:این پهپادها وبرتری های تکنولوژی پرنده های هوایی داریم بااستفاده ازدانش ااین پهپاد(آر-کیو ۱۷۰)است.

« ژنرال فرانک مک کنزی»(Gen. Frank McKenzie)«رئیس سنتکام ارتش آمریکا»بود،گفت:ایران بااین کارش«برتری هوایی آمریکارا به چالش کشید»

حسن طهرانی مقدم-سمت راست نفردوم...سردارمحسن رضایی(فرمانده سپاه)درحال توضیح به رهبرانقلاب

«سردارعلی بلالی» درپایان گفت:درودبرخدا،درودبرخداکه این پهپادرا بماداد،نوکرتیم خداکه اینو بمادادی ودرودبرایده «شهیدحاج خسن طهرانی مقدم»ودرودبربچه های متخصص هوافضا که همه دانش این پهپادراتخلیه کردند که امروز این پهپادهایی داردکه همه دنیاانگشت به دهن مانده اند، بواسطه این پهپادآمریکایی است، ازتمام اطلاعات این پهپادبه غنیمت گرفته شده استفاده کردیم درارتقای پهپادهایمان.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:باراک اوباما از  ۰۱ بهمن ۱۳۸۷ تا  ۰۱ بهمن ۱۳۹۵ رئیس جمهورآمریکابود.

دونالدترامپ از بهمن ۱۳۹۵ تا  بهمن ۱۳۹۹  رئیس جمهورآمریکابوده است،یعنی ماجرای سقوط پهپاد درزمان دونالدترامپ بود،نه اوباما.

عنوان سخنرانی سردار علی بلالی مشاور ارشد فرمانده هوا فضا سپاه در مراسم یادواره شهدای محله جلیلی منطقه 17

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:شکارهواپیمای پهپاد آر-کیو ۱۷۰(R-Q 170)
«لاکهید مارتین RQ-170 سنتینل» با نام مستعار Wraith، یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی (UAV) است که توسط لاکهید مارتین توسعه یافته و توسط ایالات متحده اداره می شود.
undefined
RQ-170 یک سیستم هواپیمای بدون سرنشین (UAS) با قابلیت مشاهده کم است که توسط نیروی هوایی توسعه، آزمایش و میدانی شده است. در حمایت از فرمانده نیروهای مشترک، شناسایی و مراقبت انجام خواهد داد.

برنامه RQ-170 نیروی هوایی از برنامه های توسعه پیشرفته لاکهید مارتین و تلاش های دولت برای توسعه سریع و تولید یک پهپاد با قابلیت مشاهده کم بهره می برد. RQ-170 به طور مستقیم از نیازهای فرماندهان رزمی برای اطلاعات، نظارت و شناسایی برای تعیین موقعیت اهداف پشتیبانی می کند.

RQ-170 توسط بال 432 فرماندهی رزم هوایی در پایگاه نیروی هوایی کریچ در شمال و اسکادران 30 شناسایی در محدوده آزمایشی تونوپه، نوا پرواز می شود.

دستیابی به پهپاد آمریکا در خاک ایران اشاره به دست یافتن به یک فروند هواپیمای پهپاد مدل آر-کیو ۱۷۰ متعلق به ایالات متحده آمریکا پس از تجاوز ۲۲۵ کیلومتری به حریم هوایی ایران در نزدیکی کاشمر دارد.

سپاه پاسداران ایران در تاریخ یکشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۰ اعلام کردند که یک فروند هواپیمای جاسوسی از نوع «لاکهید مارتین»(آر کیو ۱۷۰) «سنتینل» را در شرق ایران با کمترین خسارت ممکن سرنگون کرده و اکنون آن را در اختیار دارند. گزارش‌هایی مبتنی بر اینکه پهپاد آر کیو ۱۷۰ در حال جاسوسی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران بوده از سوی مقامات ایرانی مطرح شد ولی از سوی مقامات آمریکایی تأیید نشد. همچنین ادعا شده بود که در اختیار قرار گرفتن این هواپیما با استفاده از در اختیار گرفتن کنترل هواپیما صورت گرفته‌است. مقامات آمریکا نقص در سیستم موقعیت‌یاب را علت سقوط اعلام کرده‌اند. علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اعلام این که در جلسه فوق‌العاده صبح ۱۹ آذر ۱۳۹۰ دستیابی ایران به این نوع هواپیمای پیشرفته بررسی می‌گردد گفت: «اعضای این کمیسیون از وزارت امورخارجه درخواست کردند تا ابعاد حقوقی این مسئله را به صورت دقیق پیگیری کند.»

پنجشنبه ، ۱۷ آذر ۱۳۹۰ (۸ دسامبر ۲۰۱۱) ایران فیلمی را در تلویزیون رسمی کشور نشان داد که پهپاد سرنگون شده در آن به نمایش گذاشته شد. در این فیلم مشخص شد که پهپاد مورد نظر دچار صدمهٔ قابل ملاحظه‌ای نشده‌است.
درروز دوشنبه ۵ دسامبر ۲۰۱۱(۱۴ آذر ۱۳۹۰) منابعی در ارتش آمریکا تأیید نمودند که هواپیمای بدون سرنشین از نوع آرکیو ۱۷۰ بوده و به علت نقص در سیستم موقعیت‌یابی ناپدید شده‌است. منابع رسمی تا زمان نمایش این هواپیما از سوی ایران از تأیید این خبر امتناع کردند/ویکی پدیا.

undefined
در نخستین ساعات بامداد امروز (پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸) یک فروند پهپاد جاسوسی «گلوبال هاوک» آمریکا پس از تجاوز به حریم سرزمینی جمهوری اسلامی ایران در منطقه روبروی کوه مبارک استان هرمزگان، هدف آتش پدافند نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و سرنگون شد.
این پهپاد با آتش «سامانه پدافند موشکی سوم خرداد» نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مورد هدف قرار گرفته و ساقط شده است.
**
بیانیه سپاه : در پی سرنگونی یک فروند پهپاد جاسوسی امریکایی پس از تجاوز به فضای سرزمینی ایران اسلامی در ساعات اولیه بامداد امروز مقابل منطقه کوه مبارک استان هرمزگان، روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه‌ای به تشریح جزئیاتی از این اقدام پرداخت.

در این اطلاعیه آمده است: «پهپادگلوبال هاوک» در ساعت ۱۴ دقیقه بامداد امروز(پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸) از یکی از پایگاه‌های نیروهای امریکایی در جنوب خلیج فارس به هوا برخاسته و بر خلاف قوانین هوانوردی کلیه تجهیزات مربوط به معرفی خود را خاموش نموده و در نهایت پنهان‌کاری، از تنگه هرمز به سمت چابهار ادامه مسیر می‌دهد

این اطلاعیه افزوده است: این هواپیمای بدون سرنشین در زمان بازگشت به سمت غرب منطقه در محدوده تنگه هرمز با تجاوز به فضای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران، مشغول جمع آوری اطلاعات و جاسوسی می‌شود.

در ادامه اطلاعیه روابط عمومی کل سپاه تصریح شده است: در ساعت ۴ و پنج دقیقه بامداد(پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸) در حالی که هواپیمای متجاوز وارد فضای سرزمینی کشورمان شده بود، توسط پدافند نیروی هوا فضای سپاه مورد هدف قرار گرفت و سرنگون گردید.

گفتنی است: هواپیمای گلوبال هاوک یا rq4c یکی از پیشرفته‌ترین هواپیماهای جاسوسی جهان محسوب می‌شود که بر اساس اطلاعات به دست آمده بیش از ۲۰۰ میلیون دلار میلیون دلار قیمت دارد.

منطقه‌ای که پهپاد آمریکایی سرنگون شد

پدافند نیروی هوا فضای سپاه «پهپاد آرکیو-۴ آمریکایی» را که به فضای سرزمینی کشورمان تجاوز کرده بود، را در آسمان منطقه کوه مبارک استان هرمزگان با موفقیت سرنگون کرد.

کوه مبارک یکی از شهرهای استان هرمزگان در جنوب ایران و شرق استان هرمزگان است. این شهر در بخش بیابانی شهرستان جاسک و در کرانۀ دریای عمان واقع شده است. از طریق راه اصلی در ۱۵۵ کیلومتری میناب و ۶۵ کیلومتری جاسک قرار دارد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: دراطلاعیه سپاه پهپاد«RQ-170» ،«پهپاد آرکیو-۴ آمریکایی»معرفی شده است.

ابن ابی الحدید:من خطبه۲۲۱ را بیش از هزار بار خوانده ام(دیدارجرج جرداق بارهبرانقلاب)

ابن ابی الحدید:من این خطبه را بیش از هزار بار خوانده ام(خطبه۲۲۱)

ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ(مسیحی): من ۲۰۰ ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ راخوانده ام

۴ سال و ۸ ماه زحمت برای تألیف «شرح نهج البلاغه»طولانی‌ترین خطبه :خطبه ۱۹۲ می‌باشد که به خطبه «قاصعه »مشهور است.

کوتاهترین خطبه :خطبه ۶۱ نهج‌البلاغه است، که در مورد خوارج است.
طولانی‌ترین نامه : نامه ۵۳ است، که مشهور به «عهدنامه مالک اشتر» می‌باشد.
کوتاهترین نامه :نامه ۷۹ است که خطاب به فرماندهان لشکرها می باشد.
طولانی‌ترین حکمت :حکمت ۱۴۷ می‌باشد که خطاب به «کمیل» بن زیاد نخعی  است.
کوتاهترین حکمت:حکمت ۱۸۷ می‌باشد«الرحیل و شیک» که درباره کوچ کردن از دنیا است.

«خطبه ۲۲۱ نهج البلاغه» سخنی ازامام علی که پس از تلاوت آیه أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ - حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ فرمودند:شگفتا!چه هدفی دور،و چه زیارت کنندگانی نا آگاه؛و چه کاری بزرگ و سهمگین! جای رفتگان را خالى دیدند، آنها که سخت مایه عبرتند، و از جایگاهی دور به آنان دست یافتند!

آیا به گورهای پدرانشان افتخار می کنند!؟ یا به فزونی مردگانشان بر یکدیگر می نازند؟ آنها مایه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر، اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنى روى آورند عاقلانه‏ تر است تا آنان را وسیله فخر فروشى قرار دهند اما با دیده‏ هاى کم سو به مردگان نگریستند، و با کوته بینى در امواج نادانى فرو رفتند، اگر احوال آنان را از خانه ‏هاى ویران، و سرزمین‏هاى صاحبانش مُردند،بپرسند، پاسخ دهند: در لابه لای خاک رفتند و گم گشتند، و شما ناآگاهانه نیز دنباله روى آنان شدید بر فرق سر(اموات) پای می گذارید، و بر روى جسدهایشان بذر مى افشانید(محصول میکارید)، و در آنچه به دور انداخته اند مى‏ چرید(میخورید)، و بر خانه‏ هایی که ویران کردند مسکن گرفته‏ اید، و روزهایی که میان شما و ایشان است  بر شما گریه و نوحه مى‏ کند(شماهم میمیرید ودیگران همینگونه عمل می کنند).

ابن ابی الحدید شارح اهل‌ سنت‌ نهج البلاغه میگوید«سوگند می خورم‌ به‌ همان‌ کسی که‌ تمام‌ امت‌ها به‌ او سوگند یاد میکنند. این‌ خطبه‌ را از پنجاه‌ سال‌ قبل‌ تاکنون‌ بیش‌ از هزار بار خوانده‌ام‌ و هر زمان‌ آن‌ را می خوانم، خوف‌ و وحشت‌ و بیداری عمیقی تمام‌ وجود مرا در برمی گیرد و در قلب‌ من‌ اثری شگفت‌ میگذارد و در اعضای پیکرم‌ لرزشی پدید می آورد.»

۴ سال و ۸ ماه تلاش-برای تألیف «شرح نهج البلاغه»

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:امروز(۱۹ مهر ۱۳۹۸)آیت الله فلاحتی درخطبه  نمازجمعه رشت، فرازی ازسخنانش رابه نهج البلاغه اختصاص داد وازاعجاب

 خطبه۲۲۱گفت: یک دانشمندمسیحی(ابن ابی الحدید) هزارباراین خطبه راخوانده ،ایشان توصیه کردندکه مستمعین هم درفرصتهایی که پیش می آیداین خطبه رابخوانند.

نگارنده،خیلی کنجکاوشد که دراین موردتحقیقی انجام دهد واین هم ماحاصل این تحقیق:

ابن ابی الحدید:۴ سال و ۸ ماه (برابر با مدت خلافت حضرت علی )وقت گذاشته تاشرح کاملی ازنهج البلاغه ارائه کرده  ،البته این اثررابه درخواست ابن علقمی  تالیف نمود)

کتاب«شرح نهج البلاغه»حاصل ۴سال تحقیق ومطالعات« ابن ابی الحدید» که دراوج پختگی علمی (۵۸ سالگی ،شروع ودر۶۳ به اتمام رسانده)هفت سال پیش از مرگش( ۶۵۶ ق)عمرابن ابی الحدید۷۰سال بوده است.

نگارش  کتاب«شرح نهج البلاغه»  ۴ سال و ۸ ماه تمام بطول انجامید که آغاز آن اولین روز ماه رجب سال۶۴۴بود و پایانش روز۳۰صفر۶۴۹که این زمان برابر مدت خلافت امیرالمؤمنین علی است و هرگز تصور نمی شد که در کمتر از ده سال انجام بگیرد.

«شرح نهج البلاغه » درخواست «ابن علقمی» بود.

ابن ابی الحدید شرح نهج البلاغه را به «مؤید الدین بن علقمی»، وزیر شیعی «مستعصم بالله »خلیفه عباسی (خلافت از ۶۴۰ -۶۵۶ قمری) هدیه کرد. ابن علقمی در مقابل این خدمت، صد دینار و خلعت به انضمام یک رأس اسب به او صله داد. و ابی الحدید نیز این هدایا در قصیده ای وزیر را ستایش کرد.

« ابن ابی الحدید»درآخرین جلد، شرح نهج البلاغه،( جلد ۲۰، ص ۳۴۹)می نویسد:نوشتن کتابم «نهج البلاغه» به اندازه حکومت علی زمان بُرد!

«دکترمحمود مهدوی دامغانی» (متولد۱۳۱۵) مورخ  و مترجم شرح ابن‌ابی‌الحدید بر نهج‌البلاغه می گوید: اصل این اثر-شرح نهج البلاغه- در ۱۸ جلد نوشته شده است.

مذهب «ابن ابی الحدید»
ابن ابی الحدید در آغاز مقدمه  بر کتابش،می نویسد: «مفضول (خلفای سه گانه)بر افضل (علی)  مقدم  است» بنابراین نمی تواند شیعه باشد.
سوم آنکه مکرر عقاید شیعه را به عنوان عقیده مخالف با اعتقاد خود و مشایخ خویش طرح و رد کرده است.

ابن ابی الحدید آثار و تألیفات بسیاری(۱۷کتاب) به یادگار مانده است،۳ اثر به نظم و بقیه به نثر هستند.

مرگ و قبر« ابن ابی الحدید»

« ابن ابی الحدید» در بغداد از دنیا رفت وقبرش در« رصافه‎» ناحیه شرقی رودخانه دجله و سمت غرب رودخانه کرخ -قراردارد،آرامگاه شیخ عبدالقادرگیلانی نیزدراین محل واقع شده است.

مؤلف نهج البلاغه کیست؟

خطیه ها(سخنان)حضرت علی را«سیدرضی»جمع آوری کرد.

سید رضی با دسترسی به منابع پیشینیان،خطابه هایی که تا حمله «طغرل بیگ» به بغداد و آتش زدن کتابخانه‌ها، موجود بود، با ذوق سرشار ادبی خویش و وسعت اطلاعات بخشی از آن را گزینش کرد، به همین منظور در مقدمه کتاب می‌گوید: «… با این همه ادعا نمی‌کنم که همه سخنان امام را فراهم آورده‌ام و آنچه در این سو و آن سو بوده جمع کرده و چیزی از دست نداده‌ام. بلکه دور نیست که آنچه به دستم نیامده، بیش از این باشد که به من رسیده و آنچه در کمند جستجو افتاده کمتر از آن باشد که رمیده».

سیدرضی می گوید:برخى از دوستان  از من خواستند کتابى تألیف کنم که سخنان برگزیده امیر مؤمنان(ع) در جمیع فنون و بخشهاى مختلف، از خطبه‌‏ها، نامه‌‏ها، مواعظ و ادب در آن گرد آید، زیرا مى‏‌دانستند این کتاب متضمّن شگفتى‏‌هاى بلاغت و نمونه‌‏هاى ارزنده فصاحت و جواهر سخنان عرب و نکات درخشان از سخنان دینى و دنیوى خواهد بود که در هیچ کتابى جمع آورى نشده و در هیچ نوشته‌‏اى تمام جوانب آن گرد آورى نگردیده است. 

«ابن ابی الحدید» در شرح نهج البلاغه درباره« سیّد رضی» می‌گوید:
او دانشمندی ادیب و شاعری روشنفکر بود، در شعر و کاربرد تعابیر زیبا و معانی و قوی و نیرومند بود. به هر کدام از فنون شعر و سخن می‌پرداخت، افراد را در شگفتی قرار می‌داد. در عین حال نویسنده‌ای بزرگ، مردی عفیف، شریف النفس، بلند همّت، سخت پایبند به دستورهای دینی و قوانین آن بود و از احدی هدیه نمی‌پذیرفت.

فضای اشتغال را تقویت کنید تا جوانان بیکار نمانند/ پیاده‌روی اربعین نشان دهنده عشق و ایمان مردم به امام حسین(ع) است/ عراق به طرف مذهبی شدن حرکت می‌کند

نماینده ولی فقیه دراستان گیلان(امام جمعه رشت)نام های خطبه ها

۱-خطبه متقین-همام( خطبه۱۸۳)  

۲-خطبه‌ شقشقیه‌ (خطبه۳)
۳ - خطبه‌ غر‌أ (خطبه۸۳)
۴ - خطبه‌ اشباح‌ (خطبه۹۱)
۵ - خطبه‌ قاصعه‌ (خطبه۱۹۲)

خطبه‌های‌ نهج‌البلاغه‌ درحال‌ حاضر ترتیب‌ زمانی‌ ندارند (براساس‌ صدور خطبه‌ها  تنظیم‌ نشده‌اند).

زمان صدور خطبه ها:دوران‌ قبل‌ از خلافت‌ و زمامداری‌ (۲۵سال‌ خانه‌نشینی، در مدینه)

اولین‌ خطبه‌ها از نظر زمانی‌ خطبه‌ ۲۳۵ است‌ که‌ حضرت‌ به‌ هنگام‌ غسل‌ دادن‌ پیامبر(ص) بیان‌ فرمودند.
آخرین‌ خطبه‌ از نظر زمانی‌ خطبه‌ ۱۴۹ است‌ که‌ حضرت‌ در سال‌ ۴۰ هجری‌ در بیستم‌ رمضان‌ قبل‌ از شهادت‌ بیان‌ فرمودند.

علت تفاوت خطبه ها «نهج البلاغه»ازنظرشماره
*درنسخه‌ فیض‌ الاسلام‌ : نهج البلاغه شامل‌ ۲۳۹ خطبه‌ می‌باشد
* درنسخه‌ صبحی‌ صالح‌ : نهج البلاغه شامل‌ ۲۴۱ خطبه‌ می‌باشد.

(۲خطبه‌ ۵۲ و ۵۳ در نسخه‌ فیض‌الاسلام‌ یک خطبه‌ محسوب شده است.)
درهر دو نسخه‌ از نظر محتوا هیچ‌ فرقی‌ با هم‌ ندارند و فقط‌ در شماره‌گذاری‌ متفاوت‌ هستند.

اختلاف در نسحه های« نهج البلاغه» یک شارح

اختلاف نسخه های نهج البلاغه از همان ابتدای تدوین نهج البلاغه وجود داشته است و ظاهرا علت اختلاف نسخه های نهج البلاغه این است که مرحوم سید رضی  نهج البلاغه را در نسخه های متعددی تدوین کرده است. لذا گاهی از برخی مطالب کاسته و برخی مطالب دیگر را افزوده است و گاهی برخی خطبه ها و نامه ها یا کلمات قصار را مقدم و برخی را موخر ذکر نموده است. اقدامی طبیعی که نویسندگان در تدوین نسخه های متعدد از یک کتاب انجام میدهند. لذا اگر تصور شود که نویسنده ای در یک کتاب صد بار تجدید نظر کند صدبار تغییر در آن ایجاد کرده است به حسب آنچه که در نسخه های بعد مطلوب دانسته است.(شوشتری، محمد تقی ، بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه)

حاج سید علینقی اصفهانی آل محمددیباج معروف به«فیض الاسلام»(تولد۱۲۸۳-وفات۱۳۶۴شمسی)

نهج‌البلاغه دارای ۲۴۱ خطبه ، ۷۹ نامه و۴۸۰ حکمت می‌باشد.

«دوره کاملی از شرح نهج البلاغه »که ناقص ماند!۲۷ جلد

راز ملاقات علامه جعفری با امیرالمومنین (ع)

قرار بود دوره ی کاملی از شرح نهج البلاغه باشد اما با رحلت مولف محترم در اثنای نگارش کتاب تنها تا خطبه ۱۶۶ شرح داده شد و مابقی خطب و نامه ها و حکم ناتمام باقی ماند.

اولین جلددر سال ۱۳۵۷ منتشر شدو آخرینش (جلد۲۷)در سال ۱۳۷۸ یعنی یکسال پس از فوتش منتشر شد.

علامه محمد تقی جعفری متولد ۱۳۰۲تبریز-متوفی ۲۵ آبان ۱۳۷۷

خلاصه اطلاعات درباره نهج البلاغه

 طولانی‌ترین خطبه :خطبه ۱۹۲ می‌باشد که به خطبه «قاصعه »مشهور است.
کوتاهترین خطبه ،خطبه ۶۱ نهج‌البلاغه است، که در مورد خوارج است.
طولانی‌ترین نامه : نامه ۵۳ است، که مشهور به «عهدنامه مالک اشتر» می‌باشد.
کوتاهترین نامه :نامه ۷۹ است که خطاب به فرماندهان لشکرها می باشد.
 طولانی‌ترین حکمت :حکمت ۱۴۷ می‌باشد که خطاب به «کمیل» بن زیاد نخعی  است.
کوتاهترین حکمت:حکمت ۱۸۷ می‌باشد«الرحیل و شیک» که درباره کوچ کردن از دنیا است.

از نگارش کتاب در یک روز تا رهایی از مرگ به واسطه شفاعتِ خواجه نصیر توسی!

ابن ابی الحدید شارح اهل‌ سنت‌ نهج البلاغه میگویدسوگند می خورم‌ به‌ همان‌ کسی که‌ تمام‌ امت‌ها به‌ او سوگند یاد میکنند. این‌ خطبه‌ را از پنجاه‌ سال‌ قبل‌ تاکنون‌ بیش‌ از هزار بار خوانده‌ام‌ و هر زمان‌ آن‌ را می خوانم، خوف‌ و وحشت‌ و بیداری عمیقی تمام‌ وجود مرا در برمی گیرد و در قلب‌ من‌ اثری شگفت‌ میگذارد و در اعضای پیکرم‌ لرزشی پدید می آورد.

هر زمان‌ در مضامین‌ آن‌ دقت‌ می کنم‌ به‌ یاد مردگان‌ از خانواده‌ و بستگان‌ و دوستانم‌ می افتم‌ و چنان‌ می پندارم‌ که‌ من‌ همان‌ کسی هستم‌ که‌ امام‌ در لابه‌ لای این‌ خطبه‌ توصیف‌ می کند. چقدر واعظان‌ و خطیبان‌ و فصیحان‌ در این‌ خصوص‌ گفته‌اند و چقدر من‌ در برابر سخنان‌ آنان‌ به‌ طور مکرر قرار گرفته‌ام. اما در هیچ‌ کدام‌ تاثیری را که‌ این‌ کلام‌ در دل‌ و روح‌ من‌ میگذارد، ندیده‌ام. خطبه ۲۲۱ نهج البلاغه سخنی از علی ابن ابی طالب علیه السلام که پس از تلاوت آیه أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ - حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿٢و١﴾  بیان فرمودند:

شگفتا!چه هدفی دور،و چه زیارت کنندگانی نا آگاه؛و چه کاری بزرگ و سهمگین! جای رفتگان را خالى دیدند، آنها که سخت مایه عبرتند، و از جایگاهی دور به آنان دست یافتند!

آیا به گورهای پدرانشان افتخار می کنند؟ یا به فزونی مردگانشان بر یکدیگر می نازند؟و یا به تعداد فراوانى که در کام مرگ فرو رفته‏ اند؟ آیا خواهان بازگشت اجسادى هستند که پوسیده شده و حرکاتشان به سکون تبدیل گشته؟ آنها مایه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر، اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنى روى آورند عاقلانه‏ تر است تا آنان را وسیله فخر فروشى قرار دهند اما با دیده‏ هاى کم سو به مردگان نگریستند، و با کوته بینى در امواج نادانى فرو رفتند، اگر احوال آنان را از خانه ‏هاى ویران، و سرزمین‏هاى تهی از زندگان،  بپرسند، پاسخ دهند: در لابه لای خاک رفتند و گم گشتند، و شما ناآگاهانه نیز دنباله روى آنان شدید بر فرق سرشان پای می گذارید، و بر روى جسدهایشان بذر مى افشانید، و در آنچه به دور انداخته اند مى‏ چرید، و بر خانه‏ هایی که ویران کردند مسکن گرفته‏ اید، و روزهایی که میان شما و ایشان است  بر شما گریه و نوحه مى‏ کند.

نهج البلاغه یکی از آثار ارزشمند مورد توجه شیعیان شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید است . این شرح را عزالدین ابی حامد عبدالحمید بن هبة الله المدائنی مشهور به ابن ابی الحدید  (وفات۶۵۶- تولد۵۸۶ ق) پدید آورده که تحولی اساسی در نگارش شروح نهج البلاغه تلقی شده و در طی قرون و اعصار گذشته همواره موردتوجه علاقمندان کلام مولی علیه السلام بوده است .

«ابن ابی الحدید» نهج البلاغه را در ۲۰ جزء، از اول رجب سال ۶۴۴ ق شروع و در آخر صفر سال ۶۴۹ ق تمام کرد.یعنی تدوین این اثر، ۴ سال و ۸ ماه که برابر با مدت خلافت حضرت علی (ع) است (این اثررابه درخواست ابن علقمی  تالیف نمود)
سخنان ابن ابی الحدید در شرح خطبه ۲۲۱ نهج البلاغه بسیار خواندنی است او می گوید:
من سوگند یاد می کنم به کسی که تمامی امّت ها به او قسم یاد می کنند که من این خطبه را از پنجاه سال قبل تاکنون بیش از هزار بار قرائت کردم، وهیچ گاه آن را نخواندم مگر این که در دل و اعضایم اثر کرد و آن را تأمّل نکردم مگر این که مردگانم را متذکر شدم و خود را مصداق سخن آن حضرت که درباره مرده ایراد فرمود پنداشتم. واعظان و خطیبان و فصیحان در این زمینه زیاد گفتند و من نیز مکرر بر آنها واقف شدم و در هیچ یک از آنها تأثیر این کلام را نیافتم.

ماجرای جالب آشنایی جرج جرداق با نهج‌البلاغه

 ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ :من ۲۰۰ ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ راخوانده ام

ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ  ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪ ۲۰۰ ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ.

ﺟﺮﺝ ﺟﺮﺩﺍﻕ می گوﯾﺪ : ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ (ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼغه) گفته ﻫﺎﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ.

ﺟﺮﺝ می گوید : ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ؟

ﺩﻭﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﮔﻔﺖ ۱۴۰۰ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺣﺪﻭﺩﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ!

ﺟﺮﺝ می گوید ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻄﺎﻟﺐ ۱۴۰۰ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺑﻪ ﭼﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﺎ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ؟

ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮش رﻭﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﺪﯾﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩﻡ.

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﮕﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼغه ﺭﺍ ﻭﺭﻕ ﺯﺩﻡ ﻭ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮔﺬﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻧﺪﺍختم.

علامه جعفری+جرج جرداق

ﯾﮏ ﻣﻄﻠﺒﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺭﺍ خیلی ﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ،متوجه شدم ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺩﻩ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﻫﻤﻪ ﮐﺎئنات ﻭ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺍﺳﺖ وآنگاه کتاب راگذاشتم کنارتااینکه دریک کنفرانسی  بمناسبت تجلیل ازنهج البلاغه شرکت کردم،وقتی سخنان پرمعنای این کتاب راشنیدم  ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻥ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻓﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺁﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺁﻥ ﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺗﺎﺳﻒ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﻏﺎﻓﻞ ﺑﻮﺩﻡ، وموفق شدم۲۰۰ ﺑﺎﺭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧم،ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﺍ می خوﺍﻧﺪﻡ، ﻧﮕﺮش ها ﻭ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻓﻘﻬﺎﯼ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺍﺯ ﻋﻠﻮﻡ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺁﺷﮑﺎﺭ می شد.

جُرج جُرداق به تهران آمدند وبه ملاقات رهبرانقلاب رفتند.

آقای جرج جرداق خدمت آقا(آیت الله خامنه ای) گزارش می‌داد که من کتابی راجع به امام علی (ع) نوشته‌ام و همچنین درخواست صله از مقام معظم رهبری کرد.

 

«آیت الله خامنه ای خطاب به جرداق»:«من به عنوان یک فرزند امیرالمؤمنین از شما تشکر می‌کنم. شما بر من منت گذاشتید و مطالبه‌ ‌صله کردید

آیت الله خامنه ای درادامه گفتند: صله‌ ‌شما بسیار بزرگ است ولی به یک شرط؛ شرط آن این است که کارتان را تمام کنید «الاحسان بالاتمام» تکمیل کار شما این است که «کتابی درباره‌ ‌حضرت زینب» دختر امیرالمؤمنین بنویسید، من قول می‌دهم اگر شما این کتاب را بنویسید خداوند علیّ اعلی صله‌ ‌بزرگی به شما خواهد داد.

«جُرج جُرداق» با این سخنان رهبر معظم انقلاب تشکر و خداحافظی کردوهنگام خذوج می گفت: «ان سیدّنا القائد بشّرنی بالاسلام.» یعنی رهبر معظم، من را به اسلام بشارت دادند(۳ بار این حرف را تکرار کرد)

وفات جرج جرداق: ۱۴ آبان ۱۳۹۳درسن۸۸سالگی

«سیدرضی» کیست؟(متولد ۳۵۹ ه‍.ق ،متوفی ۴۰۶ ه‍.ق)

پدرسیدرضی «حسین بن احمد» معروف به «طاهر ذوالمناقب» ازعلمای دربارآل بویه بود وامیرحاج دولت آل بویه،مادر سید رضی (سیّده فاطمه) خود بانویی عالم و فاضل بود،سید رضی درباره مادرش گفته است:

«لَو کانَ مِثلَکِ کُلُّ أُمٍّ بَرَّةٍغَنِیَ البَنونَ بِها عَنِ الآباءِ»یعنی«اگر همه مادران مثل تو با فضیلت بودند/ فرزندان از وجود پدر بی‌نیاز می‌شدند».

این خانم عالمه دست ۲فرزندنش(سیدمرتضی وسیدرضی) راگرفت بردپیش شیخ مفیدبرای طلبگی.

شیخ مفیدمی گوید:کتاب «احکام النساء» را به درخواست مادر سید رضی تألیف کردم.

«خواب شیخ مفید»:فاطمه زهرا دست ۲فرزندنش «حسنین»راگرفته بود،آوردپیس من...

 شیخ مفید خواب می بیند که حضرت فاطمه زهرا(س) امام حسن و امام حسین(ع) را پیش او آورده و فرمود: «اى شیخ به این دو فرزند من فقه بیاموز».

شیخ پس از بیدارى به حیرت و تفکر فرو رفت. صبح همان شب، فاطمه، مادر سید مرتضى و سید رضى، با خدمتگزاران خود که دور او بودند دو پسر خود، سید مرتضى و سید رضى معروف به «علم الهدی» را که در آن موقع خردسال بودند، پیش شیخ مفیدآورده و گفت: «اى شیخ به این دو فرزند من فقه بیاموز.»

شیخ مفید(محمد بن محمد بن نعمان) در سال ۴۱۳ هجرى، در بغداد (۷۵ سالگی)رحلت کرد وقبرش در کاظمین،کنارضریح امامین کاظمین(ع)قراردارد.

سیدرضی:برخى از دوستان  از من خواستند کتابى تألیف کنم که سخنان برگزیده امیر مؤمنان(ع) در جمیع فنون و بخشهاى مختلف، از خطبه‌‏ها، نامه‌‏ها، مواعظ و ادب در آن گرد آید، زیرا مى‏‌دانستند این کتاب متضمّن شگفتى‏‌هاى بلاغت و نمونه‌‏هاى ارزنده فصاحت و جواهر سخنان عرب و نکات درخشان از سخنان دینى و دنیوى خواهد بود که در هیچ کتابى جمع آورى نشده و در هیچ نوشته‌‏اى تمام جوانب آن گرد آورى نگردیده است. 

«سید رضی» در سن ۴۷ سالگى و در سال ۴۰۶ هجرى(۴۷ سالگى) در شهر بغداد-کاظمین- رحلت کرد.

«ابن ابی الحدید» در شرح نهج البلاغه درباره« سیّد رضی» می‌گوید:
او دانشمندی ادیب و شاعری روشنفکر بود، در شعر و کاربرد تعابیر زیبا و معانی و قوی و نیرومند بود. به هر کدام از فنون شعر و سخن می‌پرداخت، افراد را در شگفتی قرار می‌داد. در عین حال نویسنده‌ای بزرگ، مردی عفیف، شریف النفس، بلند همّت، سخت پایبند به دستورهای دینی و قوانین آن بود و از احدی هدیه نمی‌پذیرفت.

فرایندجمع اوری«خطبه های نهج البلاغه» از سال ۴۰۰ هجری الی ۴۰۶

«ابی الحدید» متکلم وشاعر و فقیه  شافعی و اصولی معتزلی - شارح نهج‏ البلاغه ،متوفی ۶۵۶ هجری قمری،مدائن(عراق) ،نام اصلی وی «فخرالدین ابوحامد عبدالحمید» است.

از تاریخ تدوین کتاب نهج البلاغه حدود هزار سال مى‏ گذرد، یعنى از سال ۴۰۰ هجری که مرحوم سید رضى که این کتاب را تدوین کردند و این خطبه‏ ها و نامه‏ ها را جمع ‏آورى کردند، بیش از ده قرن می‌گذرد.

با این وجود از قرن‌های ابتدایی تاریخ اسلام، گردآوری کلمات حضرت امیر به ویژه خطبه‌های آن بزرگوار، مورد توجه بوده است.

برخی از کسانی که در «کتب فهارس» به عنوان جامع و گردآورنده خطب و قضاوت‌های امام علی(ع) معرفی شده‌اند، از این قرار است:

۱. عبیدالله بن ابی رافع(ازکاتبان زمان خلافت حضرت علی)

۲.  ابو سلیمان، زید بن وهب جهنی کوفی (متوفی۸۴ﻫ)

۳. محمد بن قیس بجلی(متوفی۱۵۱قمری)

۴. اصبغ بن نباته(صحابی حضرت علی)

۵. اسماعیل بن مهران

۶. ابواسحاق ابراهیم بن هاشم قمی

۷. صالح بن ابی حماد رازی

۸. محمد بن عیسی اشعری

۹. ابراهیم بن نهمی

۱۰. محمد بن احمد کوفی صابونی

۱۱. عبدالعزیز جلودی

۱۲. عبدالعظیم حسنی(متوفی۲۵۲ قمری)

۱۳. ابراهیم ثقفی (متوفی ۲۸۳ ق)

۱۴. محمد بن خالد برقی

۱۵.ابوالحسن علی بن محمد مدائنی (متوفی ۲۲۵ ق)

۱۶. هشام کلبی (متوفی ۲۰۶ ق)، ابن ندیم در الفهرست تصریح کرده است که وی جامع خطب امیرالمؤمنین(ع) بوده است.

۱۷. جاحظ (متوفی ۲۵۵ ق)، صد کلمه از کلمات قصار حضرت را با عنوان «مطلوب کل طالب من کلام امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب» گردآوری کرده است.

بنابراین سید رضی با دسترسی به منابع پیشینیان که تعدادی از آن‌ها بیان شد و تا حمله «طغرل بیگ» به بغداد و آتش زدن کتابخانه‌ها، موجود بود، با ذوق سرشار ادبی خویش و وسعت اطلاعات بخشی از آن را گزینش کرد، به همین منظور در مقدمه کتاب می‌گوید: «… با این همه ادعا نمی‌کنم که همه سخنان امام را فراهم آورده‌ام و آنچه در این سو و آن سو بوده جمع کرده و چیزی از دست نداده‌ام. بلکه دور نیست که آنچه به دستم نیامده، بیش از این باشد که به من رسیده و آنچه در کمند جستجو افتاده کمتر از آن باشد که رمیده».ابن ابی‌الحدید معتزلی و شرح نهج‌البلاغه

بیان شد که کتاب نهج‌البلاغه گردآورده ابوالحسن محمد بن حسین بن موسی معروف به «سید رضی» است، این کتاب یکی از ستون روایی شیعه با صبغه ادبی – بلاغی است که از زمان تألیف تاکنون مورد توجه دانشمندان شیعه و سنی قرار گرفته و درباره آن پژوهش‌هایی صورت گرفته است.

از جمله این کارها، نوشتن شرح‌هایی است که از سوی دانشمندان بر این کتاب نوشته شده است و درباره فراوانی این شرح‌ها باید گفت که پس از قرآن کریم هیچ کتابی همانند نهج‌البلاغه مورد توجه ادیبان و شارحان حدیث واقع نشده است، با این وجود برخی از منابع از نوشتن ۱۰۱ شرح کامل در زمینه نهج‌البلاغه سخن به میان آورده‌اند.

از مهم‌ترین این شروح، شرح «عزالدین ابوحامد عبدالحمید بن هبه الله مدائنی» معروف به «ابن ابی الحدید» است که در سال ۶۴۴ قمری به درخواست ابن علقمی – وزیر معتصم عباسی – به رشته تحریر در آمد و پس از گذشت ۴ سال و ۸ ماه این شرح خاتمه یافت.

شرح ابن ابی الحدید از نقطه نظر کلامی، ادبی و مباحث تاریخی از شرح‌های بسیار ممتاز است که کمتر شرحی به پای آن می‌رسد، از نکته‌های قابل توجه این شرح، استفاده از منابع و مصادری است که بیشتر آن‌ها در گذر زمان از بین رفته بودند و  ابن ابی الحدید با نقل مطالب آن‌ها، این کتاب‌ها را به گونه‌ای احیا کرده است.

از نکات مهم در شرح ابن ابی الحدید، توجه این دانشمند به ویژگی‌های کلام علی (ع)، از جهت زیبایی‌های گوناگون و اعتبارسنجی آن‌ها و نیز توجه وی به شبهه‌هایی است که در انتساب نهج‌البلاغه به علی (ع) وارد شده است.(جالب)

نظرشارح سنی‌مذهب نهج‌البلاغه درباره امام علی

ابن ابی الحدید افزون بر رد شبهه‌های وارده بر اصالت نهج‌البلاغه، در مواردی نیز مستقیماً به استدلال در اثبات اصالت نهج‌البلاغه دست زده و به خصوص با استفاده از وحدت سبک و اسلوب خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های نهج‌البلاغه انتساب محتوای نهج‌البلاغه به علی(ع) را مسلم اعلام کرده است.

احتمالاً به دلیل این خدمت علمی است که برخی از دانشمندان اهل سنت مانند «ابن خَلِّکان»(متوفی ۲۵ رجب ۶۸۱) پس از درگذشت «ابن ابی الحدید»(متوفی۶۵۶ق)، نغمه تشکیک در اصالت نهج‌البلاغه ساز کردند و این کتاب را نخست، از جهت تألیف به «سید مرتضی»(برادریسیدرضی) نسبت داده و دوم، از جهت صدور محتوای آن از علی(ع)، اثری مجعول توصیف کرده‌‌اند، در صورتی که توجه به فعالیت‌های ابن ابی الحدید در شرح نهج‌البلاغه و استدلال‌های این دانشمند جای هیچ گونه تردید در انتساب نهج‌البلاغه به سید رضی و اصالت محتوای آن به عنوان سخنان امام علی(ع) باقی نمی‌گذارد.

در استدلال‌های ابن ابی‌الحدید در اثبات نهج‌البلاغه روش‌هایی نظیر برخورد ایجابی با اصل نهج‌البلاغه به شیوه‌های گوناگون، ذکر محاسن معنوی و علو معانی نهج‌البلاغه، منبع شناسی سخنان امام علی(ع)، ذکر زمینه‌ها و سبب صدر خطبه‌ها و نامه‌ها و ذکر اثر پذیری از کلام علی(ع) به وضوح به چشم می‌خورد.

پنجمین روز خلافت امام علی

 در شرح خطبه ۱۰۵ که قسمتی از آن به ذکر ستایش علی به پیامبر(ص) است، – امام علی(ع) این سخنرانى را ۵ روز پس از به دست گرفتن قدرت سیاسى کشور در آخر ذى الحجّه سال ۳۵ هجرى ایراد فرمود- می‌نویسد: «من به استاد خود «ابوجعفر نقیب»(نقیب ابوجعفر یحیی بن أبی زید علوی،متوفی ۶۱۳) گفتم: من سخنان و خطبه‌های صحابه را دیده و ملاحظه کرده‌ام، اما سخن و دعای هیچ کدام در تجلیل از رسول خدا(ص) به پای دعا و تجلیل و تعظیم علی(ع) از پیامبر(ص) نمی‌رسد، استادم (ضمن تصدیق) گفت: غیر از علی(ع) از کدام یک از صحابه کلام مُدوّنی وجود دارد که وصف آنان از رسول خدا(ص) را نشان دهد و آیا از آنان جز سخنانی پریشان و بی‌فایده مطلب دیگری وجود دارد و سپس گفت: علی دارای ایمانی قوی به پیامبر و … بود».

به همین ترتیب در «شرح خطبه ۲۱۶ »نخست به ویژگی خطبه از جهت فصاحت اشاره کرده و می‌گوید: اگر همه فصیحان عرب در مجلسی جمع شوند و این خطبه بر آن‌ها خوانده شود، شایسته است که به سجده افتند، همان گونه که شعرا در پای شعر «عدی بن رقاع»(ابوداود عدی بن زید بن مالک بن عدی بن الرقاع بن عصر عاملی-مادح -متوفی ۱۰۰هجری) به سجده افتاده‌اند و سپس در مورد علو معانی خطبه بیان می‌دارد: «من به آن کس که شایسته قسم خوردن همه مردم است، سوگند می‌خورم که در حدود ۵۰ سال است که این خطبه را می‌خوانم، به طوری که تا به امروز بیش از هزار مرتبه آن را خوانده‌ام، من در نوبتی این خطبه را نخواندم؛ جز آنکه خوف و ترس و پندپذیری قرار گرفته‌ام در روانم پدید آمد، قلب و روحم دچار لرزه شده و ترس و لرز اندامم را فرا گرفت، هرگز در این خطبه تأمل نکردم جز آنکه به یاد مردگان از بستگان و دوستان خود افتادم و نیز این تصور برایم پدید آمد که وصف‌الحال کلام علی قرار گرفته‌ام»./منبع :خبرگزاری فارس فروردین۱۳۹۲بااصلاحات مدیریت سایت.

طه حسین؛ دین و مدرنیته/ زندگی و تکون فکری طه حسین

«دکتر طه حسین»(تولد۱۹۷۳-توفی۱۸۸۹) نویسنده و منتقد ادبی مصری: من پس از وحی و سخن خدا جوابی با شکوه‌تر و شیواتر از این جواب ندیده و و نمی‌شناسم.

«خواجه نصیرالدین طوسی»،شاگردشیخ مفید(درکتاب تجرید الاعتقاد): علی علیه السلام داناتر از همگان بود.او حدسی نیرومند داشت و همیشه همراه رسولالله(ص) بود.بخشش او از همه افزون بود و پس از پیغمبر پارساترین و فرزانهترین مردم به شمار میآمد.ایمانش بر همه مقدم و سخنش از همه فصیح تر و اندیشه اش از همه محکمتر بود.او سرچشمه فیاضی بود که دانشمندان دانش های خود را به او استناد می دادند».

«امین رشیدنخله»(متوفی۱۳۹۶قمری)شاعروادیب لبنانی که به «امین الشعراء»معروف است، درجواب کسی که ازاین استادش خواسته بود۱۰۰کلمه ازبهترین کلام امیرالمؤمنین (ع)درنهج البلاغه را بهش معرفی کند تابخواند،می گوید:به خدا قسم نمیتوانم ،چگونه از میان صدها کلمه گوهربار ، صد کلمه آن را انتخاب کنم. من از انتخاب یک کلمه آن هم عاجز هستم، زیرا این کارمثل این است  که ازمن بخواهید« دانه یاقوتی را از میان دانه های دیگربرگزینم»

خطبه ۲۲۱

شرح خطبه ۲۲۱ نهج البلاغه-  عبرت گرفتن از اهل قبور

خطبه ۲۲۱ همه کلمات حضرت است، تقطیع نکرده؛ چون این کلام را وجود مبارک حضرت امیر (ع) بعد از تلاوت این دو آیه: اَلهکُمُ التَّکاثُرْ. حَتّی زُرْتُمُ المَقابِر(تکاثر)؛ بیان کرده، بخشی مربوط به لهو و لعب دنیاست، بخشی مربوط به برزخ است و برزخ را آنچنان تشریح کرده که گویا از برزخ آمده.
سخنان ابن أبی الحدید در عظمت خطبه ۲۲۱
ابن أبی الحدید بعد از اینکه این خطبه را نقل کرد و می خواهد شرح کند، این جمله ها را گفت: وَ کَمْ قالَ الواعِظُونَ وَ الخُطَباءُ وَ الفُصَحاءُ فِی هذَا المَعنَی؛ خیلی ها در این زمینه سخن گفتند، من هم خیلی از آنها را دیدم. وَ تَکَرَّرَ وُقُوفِی عَلَیهِ، من هم مکرراً آن نوشته ها را مطالعه کرده ام. فَلَمْ اَجِدْ لِشَیءٍ مِنهُ مِثلِ تَأثیرِ هذَا الکَلامِ فِی نَفسِی، امااز هیچ گفته ای به اندازه گفته علی بن أبیطالب متأثر نشدم؛ علت آن هم برای یکی ازاین دو نکته است. فَاِمّا اَنْ یَکُونَ ذلِکَ لِعَقیدَتی فِی قائِلِه،یا برای این است که من عقیده ام درباره گوینده این، خیلی شایسته است، او را به عظمت می شناسم. اُو کانَتْ نِیَّهُ القائِلِ صادِقَهً وَ یَقینُهُ کانَ ثابِتاً وَ اِخلاصُهُ کانَ مَحضاً خالصاً . یا برای آن است که او ازته دل موعظه کرد و در دلها نشست ومی نشیند؛ جمعش هم ممکن است.
« اَلا بِذِکرِ الله تَطمَئِنُّ القُلُوب »
در طلیعه این خطبه نورانی فرمود: یا لَهُ مَراماً مَا اَبعَدَه وَ زُوراً مَا اَغفَلَه وَ خَطَرَاً مَا اَفظَعَه. اینها یک مرام و مقصودی دارند که به آن نمی رسند. بشر به دنبال یک چیزی می گردد که او را آرام بکند. این متاع دنیا که باعث اضطراب و لرزش است، اینکه آرام بخش نیست! آن که آرام بخش است،أَلَا بِذِکْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿٢٨رعد﴾ که این به دنبالش نیست؛ آن می شود کوثر؛ این که به دنبالش است مایه اضطراب است. آن اَلا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوب یعنی آگاه باشید اگر خدا متذکّر شما شد و به یاد شما شد، دلهای شما آرام می شود.
نکوهش تفاخر به مردگان در کلام امیر مؤمنان 
وَ زُوراً مَا اَغفَلَهُ؛ شما رفتید به زیارت قبرستان، امّا چیزی عائدتان نشد! شما باید مُتّعظاً برگردید. وَ خَطَراً مَا اَفظَعَهُ؛ یک کار سنگین و سهمگینی است که خیلی فَظیع و دردناک است. شما کوثر می خواهید، ولی به دنبال تکاثر می روید. تشنه‌اید، آب می خواهید؛ ولی به دنبال سراب می دوید. لَقَدِ اسْتَخْلَوا مِنهُمْ اَیَّ مُدَّکِر؛ شما نیاکانتان، آباء و اجدادتان را از دست دادید، جایشان خالی است. این باید باعث تذکر شما بشود، متذکّر بشوید؛ امّا متذکّر نشدید! رفتید قبرها را شمردید و ارقامتان را اضافه کردید؛ گفتید: أَنَا أَکْثَرُ مِنکَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا ﴿٣٤کهف﴾. به جای اینکه تذکره باشد، غفلت شد. وَ تَناوَشُوهُمْ مِنْ مَکانٍ بَعید؛ « تَناوَشَ » یعنی ( تَناوَلَ ). شما باید نزدیک بروید، و اینها را از نزدیک تناول کنید؛ نه اینکه دستی از دور بر قبور داشته باشید.
اَفَبِمَصارِعِ آبائِهِمْ یَفخَرُون؛ « مَصرَع » یعنی آنجائی که کشتی می گیرند، یکی را به زمین می زنند. فرمود: آیا به قبور پدرانشان افتخار می کنند ؟ اَمْ بِعَدیدِ الهَلکَی یَتَکَثَّرُون؛ اینها که هلاک شدند، اینها را شماره کردید و ارقام قبیله تان را زیاد کردید و گفتید ما قبیله مان بیش از قبیله شماست! یَرتَجِعُونَ مِنهُمْ اَجساداً خَوَت؛ شما از اینکه به قبرستان رفتید و قبور را شماره کردید و تکاثر و تفاخر کردید، منظورتان چیست ؟ اینها را می خواهید برگردانید، اینها که بر نمی گردند؛ آثار اینها را می‌خواهید حفظ بکنید، با این تکاثر پروری که آ‎ثارشان حفظ نمی‌شود! وَ حَرَکاتٍ سَکَنَت؛ اینها قبلاً حرکاتی داشتند، ولی امّا سکون پیدا کردند.
توصیه حضرت امیر  به عبرت گرفتن از اهل قبور
وَ لِاَنْ یَکُونُوا عِبَراً اَحَقُّ مِنْ اَنْ یَکُونُوا مُفتَخَراً. اینها باید وسیله عبرت باشند، نه وسیله فخر! اگر یک کسی یک صحنه تاریخی را ببیند و هیچ تحوّلی در او پیدا نشود؛ این تماشا کرده، نه عبرت گرفته! عبرت آن است که عبور بکند مِنَ الرَّذیلَهِ إلَی الفَضیلِه، مِنَ الجَهلِ إلَی العِلم، مِنَ الظُّلمِ إلَی العَدل، مِنَ الشَّرِ إلَی الخِیر. فَاعتَبِرُوا یا اُولِی الاَبصار(2حشر)، یعنی اگر کسی اهل بصیرت است، باید از یک رذیلتی که قبلاً داشت عبور بکند و به فضیلت برسد.
فرمود: وَ لِاَنْ یَکُونُوا عِبَراً اَحَقُّ مِنْ اَنْ یَکُونُوا مُفتَخَراً وَ لِاَنْ یَهبِطُوا بِهِمْ جَنابَ ذِلَّهٍ اَحجَی مِنْ اَنْ یَقُومُوا بِهِمْ مَقامَ عِزَّه؛ عقل را حِجر و نُهیِه می گویند، عقل را «حِجر » می گویند، برای اینکه حِجر هم به معنی منع است، هم این تَحجیری که می کنند، با حَجَر تَحجیر می کنند؛ برای آن است که بیگانه نیاید و آشنا نرود. عقل تَحجیر می کند، یعنی هویت انسان را حفظ می کند، نمی گذارد هر بیگانه ای وارد این محدوده بشود و دست درازی بکند و اگر کسی عقل نداشت، ذِی حِجر نیست. یا اُولُوا النُّهَی که می گویند، برای اینکه عقل نهی از منکر می کند. اگر کسی نهی از منکر نکرد، اُولُوا النُّهی نیست. فرمود: حجاب عقل در این است که این عبرت باشد، نه فخر؛ کاری از این گذشته ها حاصل نمی شود. اینها وقتی رفتند قبرستان و قبور را شمردند، اگر عاقل باشند باید که پیاده بشوند، دیگر غرور و مَنیّت و تکبّر و اینها را بگذارند کنار؛ هبوط کنند، نه سواره بدوند. کجا هبوط بکنند ؟ به طرف ذلّت.
این انسان در پیشگاه ذات أقدس إله که ذلیل شد، می شود عزیز. در بیانات نورانی حضرت امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیّه و دعای عرفه آمده:اَنَا اَقَلُّ الاَقَلّین وَ اَذَلُّ الاَذَلّین مِثقالُ ذَرَّهِ اُو دُونَهَا (دعای۴۷صحیفه سجادیه). خدایا! برای تو از من ضعیف تر در عالم احدی نیست.چون خود را در کمال ذلّت در پیشگاه خدا می بیند، می شود عرشی.
مذمّت نگاه جاهلانه به قبور
لَقَدْ نَظَرُوا اِلِیهِمْ بِاَبصارِ العَشوَه؛ « عَشوِه » آن ضعف بصر است. فرمود: اینها رفتند قبرستان، امّا با دید خیلی ضعیف قبور را نگاه کردند. گاهی تعبیر حضرت این است که دستی از دور بر قبور داشتند، تَناوَشُ مِنْ مَکانٍ بَعید. گاهی می‌فرماید که: دیدند، امّا با ضعف بصر دیدند، خوب این قبور را بررسی نکردند؛ اینها کی‌اند، چه‌اند. لَقَدْ نَظَرُوا اِلِیهِمْ بِاَبصارِ العَشوِه وَ ضَرَبُوا مِنهُمْ فِی غَمرَهِ جَهالَهٍ؛ اینها در سستی و سُکر و فرو رفتگی و فرومایگی جهالت غرق شدند.
زبان حال مردگان در برابر جاهلان غافل
و اگر می توانستند از این قبور چیزی سئوال کنند، آنها جواب می دادند. وَ لَوِ اسْتَنطَقُوا عَنهُمْ عَرَصاتِ تِلکَ الدّیارِ الخاوِیَهِ وَ الرُّبُوعِ الخالِیَهِ لَقالَت؛ اگر اینها می‌توانستند از این گورستان، از این قبرستان، از این آرامگاه چه سؤال بکنند؛ آنها اینجور جواب می دادند. منتها اینها نتوانستند سئوال بکنند و گرنه قبرستان جواب می دهد. این عرصه ها در جواب می گویند:‌ ذَهَبُوا فِی الاَرضِ ضُلّالاً وَ ذَهَبْتُمْ فِی اَعقابِهِمْ جُهّالاً. آنها دو تا حرف می زدند؛ یکی درباره مرده ها، یکی درباره زنده‌های غافل. درباره مرده ها می گفتند: اینها گم شدند. درباره زنده ها می گویند: شما جاهلانه به دنبال گم شده ها می گردید. نه شما آنها را پیدا می کنید، نه در دست شما هستند!
تَطَّئُونَ فِی هامهِم؛ « تَطَّئُونَ » یعنی گام بر می دارید. ( هام ) جمع هامَه است، « هامَه » یعنی رأس. تَطَئُونَ فِی هامِهِمْ وَ تَستَنْبِطونَ فِی اَجسادِهِم؛ «ستَنْبِطُونَ » یعنی این مزرعه هایی که شما دارید، این باغ هائی که شما دارید، کشاورزی هائی که دارید روی خاک همان هاست! که شما بذر افشانی کردید، خاک آباء و اجدادتان الآن به صورت برنج و گندم در آمده! وَ تَرتَعُونَ فِیمَا لَفَظُوا؛ اینها انداختند، شما الآن دارید می چَرید! یک چیز تازه ای نیست! وَ تَسکُنُونَ فِیمَا خَرَّبُوا؛ اینها ساختند و دست دوّم شد و تخریب کردند، به شماها رسیده! وَ اِنَّمَا الاَیّامُ بِینَکُمْ وَ بِینَهُمْ بَواکٍ وَ نَوائِحُ عَلِیکُم؛ روزگار هم به حال شما می گرید، هم به حال آنها می گرید./آیت الله جوادی آملی 

متن کامل خطبه ۲۲۱

 (و من خطبة له (علیه ‏السلام) ) فَإِنَّ تَقْوَى اللَّهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ وَ ذَخِیرَةُ مَعَادٍ وَ عِتْقٌ مِنْ کُلِّ مَلَکَةٍ وَ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَةٍ بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ وَ یَنْجُو الْهَارِبُ وَ تُنَالُ الرَّغَائِبُ فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ یُرْفَعُ وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ وَ الدُّعَاءُ یُسْمَعُ وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِیَةٌ وَ بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ عُمْراً نَاکِساً أَوْ مَرَضاً حَابِساً أَوْ مَوْتاً خَالِساً فَإِنَّ الْمَوْتَ هَادِمُ لَذَّاتِکُمْ وَ مُکَدِّرُ شَهَوَاتِکُمْ وَ مُبَاعِدُ طِیَّاتِکُمْ زَائِرٌ غَیْرُ مَحْبُوبٍ وَ قِرْنٌ غَیْرُ مَغْلُوبٍ وَ وَاتِرٌ غَیْرُ مَطْلُوبٍ قَدْ أَعْلَقَتْکُمْ حَبَائِلُهُ وَ تَکَنَّفَتْکُمْ غَوَائِلُهُ وَ أَقْصَدَتْکُمْ مَعَابِلُهُ وَ عَظُمَتْ فِیکُمْ سَطْوَتُهُ وَ تَتَابَعَتْ عَلَیْکُمْ عَدْوَتُهُ وَ قَلَّتْ عَنْکُمْ نَبْوَتُهُ فَیُوشِکُ أَنْ تَغْشَاکُمْ دَوَاجِی ظُلَلِهِ وَ احْتِدَامِ عِلَلِهِ وَ حَنَادِسُ غَمَرَاتِهِ وَ غَوَاشِی سَکَرَاتِهِ‏  

وَ أَلِیمُ إِزْهَاقِهِ وَ دُجُوُّ إِطْبَاقِهِ وَ جُشُوبَةُ مَذَاقِهِ فَکَأَنْ قَدْ أَتَاکُمْ بَغْتَةً فَأَسْکَتَ نَجِیَّکُمْ وَ فَرَّقَ نَدِیَّکُمْ وَ عَفَّى آثَارَکُمْ وَ عَطَّلَ دِیَارَکُمْ وَ بَعَثَ وُرَّاثَکُمْ یَقْتَسِمُونَ تُرَاثَکُمْ بَیْنَ حَمِیمٍ خَاصٍّ لَمْ یَنْفَعْ وَ قَرِیبٍ مَحْزُونٍ لَمْ یَمْنَعْ وَ آخَرَ شَامِتٍ لَمْ یَجْزَعْ فَعَلَیْکُمْ بِالْجَدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ التَّأَهُّبِ وَ الِاسْتِعْدَادِ وَ التَّزَوُّدِ فِی مَنْزِلِ الزَّادِ وَ لَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا کَمَا غَرَّتْ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنَ الْأُمَمِ الْمَاضِیَةِ وَ الْقُرُونِ الْخَالِیَةِ الَّذِینَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا وَ أَصَابُوا غِرَّتَهَا وَ أَفْنَوْا عِدَّتَهَا وَ أَخْلَقُوا جِدَّتَهَا أَصْبَحَتْ مَسَاکِنُهُمْ أَجْدَاثاً وَ أَمْوَالُهُمْ مِیرَاثاً لَا یَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ وَ لَا یَحْفِلُونَ مَنْ بَکَاهُمْ وَ لَا یُجِیبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ فَاحْذَرُوا الدُّنْیَا فَإِنَّهَا غَدَّارَةٌ غَرَّارَةٌ خَدُوعٌ مُعْطِیَةٌ مَنُوعٌ مُلْبِسَةٌ نَزُوعٌ لَا یَدُومُ رَخَاؤُهَا وَ لَا یَنْقَضِی عَنَاؤُهَا وَ لَا یَرْکَدُ بَلَاؤُهَا  

(منها) (فی صفة الزهاد) کَانُوا قَوْماً مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا وَ لَیْسُوا مِنْ أَهْلِهَا فَکَانُوا فِیهَا کَمَنْ لَیْسَ مِنْهَا عَمِلُوا فِیهَا بِمَا یُبْصِرُونَ وَ بَادَرُوا فِیهَا مَا یَحْذَرُونَ تَقَلَّبُ أَبْدَانِهِمْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْ أَهْلِ الْآخِرَةِ یَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْیَا یُعَظِّمُونَ مَوْتَ أَجْسَادِهِمْ وَ هُمْ أَشَدُّ إِعْظَاماً لِمَوْتِ قُلُوبِ أَحْیَائِهِمْ .

  از خطبه‏ هاى آن حضرت علیه السّلام است (در پرهیزکارى و مرگ و فریفته نشدن بدنیا) قسمت اول خطبه  پرهیزکارى و ترس از خدا کلید هدایت و رستگارى (دنیا و آخرت) و اندوخته براى‏  

روز قیامت و سبب آزادى از هر بندگى (شهوتها و خواهشهاى نفس) و رهائى از هر تباهى است، با تقوى حاجت درخواست کننده روا مى‏ گردد، و گریزان (از عذاب و سختى) رهائى مى‏ یابد، و عطاءها و بخششهاى بسیار (از جانب حقّ تعالى) دریافت میشود،  پس کار کنید (براى سفر آخرت توشه بردارید) در این حالیکه عمل بالا مى‏ رود (قبول مى‏ گردد) و توبه و بازگشت (از گناه) سود مى‏ بخشد، و دعاء شنیده میشود (در خواست مى‏ پذیرند) و زمان آرامش است (اضطراب و نگرانى مرگ در بین نیست) و قلمها (ى نویسندگان اعمال نیک و بد) بکار است (نه مانند بعد از مردن از نوشتن باز مانند)  و بعبادات و طاعات بشتابید در برابر عمرى که (از جوانى به پیرى و از توانائى به ناتوانى) تغییر مى‏ پذیرد، یا بیمارى و دردى که (از کار) باز دارد، یا مرگى که (زندگانى را) برباید، زیرا مرگ لذّت و خوشیهاى شما را نابود ساخته خواهشهاتان را از بین مى‏ برد، و اندیشه‏ هاتان را دور مى‏ سازد، ملاقات کننده ایست که او را دوست نمى‏ دارند، و مبارزى است که (هر چند دلیر و توانا باشى) شکست نمى‏ خورد، و کینه جوئى است که بازخواست نمى‏ شود،  دامهاى آن شما را گرفته، و اندوه‏ ها و تباهى‏هایش شما را احاطه نموده، و پیکانها (ى تیرها) یش شما را آماج قرار داده، و غلبه و توانائى آن در بین شما با اهمیّت است، و ستمش بر شما پى در پى مى‏ رسد، و کم ممکن است ضرب شمشیرش از شما خطاء برود، پس نزدیک است تاریکى سایه‏ هایش و زبانه کشیدن دردهایش و تیرگى بیهوشیهاى سختیهایش و درد جان گرفتنش و تارى پوشاندنش و بد مزگى چشیدنش شما را در یابد، و (چون مرگ خواهى نخواهى هر کس را در خواهد یافت)  مانند آنست که ناگهان نزد شما آمده و راز گویان شما را خاموش ساخته، و مشاورینتان را متفرّق نموده، و آثار و نشانه‏ هاتان را نابود، و شهرهاتان را بى صاحب کرده، و وراثتان را بر انگیخته که ارثتان را قسمت کنند بین خویشاوند خاصّى که (در آن هنگام بتو) سود نداشته، و خویشاوند اندوهگینى که جلو (مرگ را از تو) نگرفته، و بین خرسند شنونده‏اى که (از مرگ تو) اندوهناک نگشته،  پس بر شما باد سعى و کوشش (بطاعت و بندگى) و آماده بودن و توشه برداشتن (براى سفر آخرت) در جاى توشه گرفتن،  

و زندگى دنیا شما را فریب ندهد چنانکه پیشینیان شما را که گذشتند و رفتند فریب داد، آنان که شیر آنرا دوشیدند (بهره بسیار بردند) و فریب آنرا خوردند (لذّت و خوشى آنان را از حساب و وارسى روز رستخیز غافل نمود) و شماره آنرا از بین بردند (روزهایش را به بیخبرى بسر رساندند) و تازه آنرا کهنه کردند (جوانى را به پیرى رساندند)  خانه‏ هاشان گورها و دارائیشان میراث دیگران گردید، هر که بر سر گورشان آید نمى‏ شناسند، و بکسیکه برایشان بگرید اهمیّت نمى‏ دهند، و بکسیکه آنها را بخواند پاسخ نمى‏ دهند،  پس از دنیا بپرهیزید که بسیار مکر کننده و فریب دهنده و بازى دهنده است، بخشنده‏اى است پس گیرنده، و پوشاننده‏اى است کننده (اگر چند روزى بکسى رو آورده کالایى باو ارزانى دارد بزودى باو پشت کرده از او پس مى‏ گیرد) آسایش آن همیشگى نیست، و رنج آن بسر نمى‏ رسد، و بلاء و درد آن آرام نمى‏ گیرد (پس خردمند به چنین دنیایى دل نبسته تا ممکن است رضاء و خوشنودى خدا و رسول را بدست مى‏ آورد).  

قسمت  دوم از این خطبه است در وصف پارسایان، پارسایان گروهى هستند (در ظاهر) از اهل دنیا که (در باطن) اهل آن نیستند، پس در دنیا مى‏ باشند مانند کسیکه اهل آن نیست (چون دل بر آن نبسته آنرا سراى عاریت پنداشته‏اند) عمل آنها در آن به آن چیزى است که (بعد از مرگ) مى‏ بینند، و بدفع عذاب که از آن مى‏ ترسند مى‏ شتابند (اگر چه با اهل دنیا همنشینند ولى در حقیقت) بدنهاشان بین اهل آخرت در گردش است (سر و کارشان با آنها است) اهل دنیا را مى‏ بینند که به مرگ جسدشان اهمیّت مى‏ دهند، و ایشان به مرگ دلهاى زنده خود بیشتر اهمیّت مى‏ دهند (مى‏ بینند مردم دل باقى را رها کرده بتن فانى چسبیده‏اند ولى اندیشه آنان اینست که چاره مرگ دل چه بوده و چه باید بکنند).

**

(پس یکى از یاران به پاخاست و با سخنى طولانى امام را ستود، حرف شنوایى و اطاعت از امام را اعلام داشت. آنگاه امام فرمود:) کسى که عظمت خدا در جانش بزرگ، و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است که هر چه جز خدا را کوچک شمارد. و از او سزاوارتر کسى که نعمت هاى خدا را فراوان در اختیار دارد، و بر خوان احسان خدا نشسته است، زیرا نعمت خدا بر کسى بسیار نگردد جز آن که حقوق الهى بر او فراوان باشد.
* روابط سالم و متقابل رهبر و مردم:
مردم از پست ترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند آنها دوستدار ستایش اند، و کشور دارى آنان بر کبر و خود پسندى استوار باشد، و خوش ندارم، در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم، و خواهان شنیدن آن مى باشم. سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست مى داشتم، آن را رها مى کردم به خاطر فروتنى در پیشگاه خداى سبحان، و بزرگى و بزرگوارى که تنها خدا سزاوار آن است.
گاهى مردم، ستودن افرادى را براى کار و تلاش روا مى دانند. اما من از شما مى خواهم که مرا با سخنان زیباى خود مستایید، تا از عهده وظایفى که نسبت به خدا و شما دارم بر آیم، و حقوقى که مانده است بپردازم، و واجباتى که بر عهده من است و باید انجام گیرد اداء کنم، پس با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن مى گویند، حرف نزنید، و چنانکه از آدم هاى خشمگین کناره مى گیرند دورى نجویید، و با ظاهر سازى با من رفتار نکنید، و گمان مبرید اگر حقّى به من پیشنهاد دهید بر من گران آید، یا در پى بزرگ نشان دادن خویشم، زیرا کسى که شنیدن حق، یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد، عمل کردن به آن، براى او دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، یا مشورت در عدالت خوددارى نکنید، زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمى دانم، مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید.
پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او پروردگارى نیست. او مالک ما، و ما را بر نفس خود اختیارى نیست. ما را از آنچه بودیم خارج و بدانچه صلاح ما بود در آورد. به جاى گمراهى هدایت، و به جاى کورى بینایى به ما عطا فرمود.

توضیح نگارنده-پیراسته فر:«اِبْن‌ِ اَبی‌ الْحَدید» کیست؟

«اِبْن‌ِ اَبی‌ الْحَدید» عزالدین‌ ابوحامد عبدالحمید بن‌ هبةالله‌ بن‌ محمد بن‌ محمد بن‌ محمد بن‌ حسین‌ بن‌ ابی‌ الحدید مداینی‌، دانشمند، شاعر، ادیب‌، فقیه‌، متولد ذی‌الحجه ۵۸۶ق مدائن ،بمناسبت رفاقت با ابن علقمی، وزیر شیعه مستعصم عباسی، در شمار کاتبان دیوان دارالخلافة درآمد. وی ابتدا کتابت «دارالتشریفات» را برعهده داشت. در ۶۲۹ق به کتابت خزانه منصوب شد و مدتی بعد کاتب دیوان گردید. در صفر ۶۴۲ق به‌عنوان ناظر «شهرحله» تعیین شد. سپس خواجۀ «امیر علاءالدین طَبّرْس» گردید و پس از آن ناظر بیمارستان عَضُدی و سرانجام ناظر کتابخانه‌های بغداد شد.

ابن ابی‌الحدید روابط نزدیکی با «ابن علقمی»( وزیر مستعصم عباسی) داشت و او و برادرش از حمایت وزیر برخوردار بودند. از این‌رو، هنگامی که شرح نهج البلاغه و «قصاید السبع »را منتشر کرد، هدیه‌هایی دریافت نمود.

وقتی در سال۶۴۲ق «مغولان» به بغدادحمله کردند« شرف الدین اقبال شرابی»فرمانده سپاه مستعصم بالله آنهاراسرکوب کرد،«ابی‌الحدید»این پیروزی رامرهون تدبیروزیردانشمند«ابن علقمی»دانست و قصیده‌ای در تهنیت و ستایش وی سرود که ابیاتی از آن در شرح نهج البلاغه آورده است.

البته۱۳سال بعد درحمله دوم  مغولان،ابن ابی‌الحدید و برادرش موفق‌الدین»اسیرشدند که بارایزنی «ابن علقمی» و«خواجه نصیرطوسی» نجات یافتند وامادرپی سقوط بغداد دراوائل سال۶۵۶ق بدست اشرارمغول کشته شد.

«ابی‌الحدید»،اگرچه «حضرت علی راافضل از۳خلیفه اول می داند» وامانوشت «سپاس‌ خداوندی‌ را که‌ مفضول‌ را بر افضل‌ مقدم‌ داشت‌».

وفات پیامبر۲۸صفرسال یازده هجری..سقیفه بنی ساعده(مجلس خبرگان)برای تعیین رهبری

نامشروع خلافتمدت خلافتپایان خلافتتوضیحات.نکته 
ابوبکرربیع الاول۱۱هجری۲سال و سه ماه و ۲۶ روز۷جمادی ثانی سال۱۳ ابوبکر عبدالله بن ابی‌قحافة/ ۶۳ سالگی درگذشت/فتوحات:عراق وشام وایران
عُمَر۷جمادی الاخرسال۱۳۱۰سال و۶ماه و۴روز۹ربیع سال ۲۳ هجری«عمربن خطاب» بدست فیروزابولؤلؤکشته شددرسن ۵۵ سالگی/توسعه فتوحات ابوبکر+طرابلس وآذربایجان
عُثمانربیع سال ۲۳۱۲سالذی حجه۳۵هجریأبو عَبدِ اللهِ عُثمَانُ بْنُ عفَّان(ذوالنورین)
علیذیحجه۳۵هجری۴ سال و ۹ ماه۲۱رمضان سال۴۰هجری ۲۵سال مقاومت وصبوری 

آخرین حاکم عباسیان:ابو احمد عبد الله مستعصم که (۱۶ سال)برتخت سلطنت نشست،که درسال ۶۵۶ هجری قمری باهجوم مغولان سلطنتشان پاشیده شد،به حلب(سوریه)کوچیدند وآنجاهم عرصه برآنهاتنگ شد،رفتند پرچمشان رادر«شام»برافراشتند که آنجاهم زیادداوم نیاوردند،رفتندمصر. و۵۲۴ سال خلافت «بنی عباس«به پایان رسید.

توضیحات بیشتردرمورد «خلفای راشدین-سقیفه بنی ساعده »وچگونگی انتخاب ونیز«خلفای بنی عباس رادر۲پُست مربوطه-جداگانه- نگارنده مطالعه کنید.

دیدگاه امام خمینی درباره «نهج البلاغه» 

ما مفتخریم که کتاب «نهج‌البلاغه‌» که بعد از قرآن، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی‌بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ماست‌»

یام حضرت امام خمینی به کنگره هزاره نهج البلاغه است که در ۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰ با موضوع « تبیین عظمت ابعاد بیکران شخصیت امام علی (ع ) و نهج البلاغه در تهران برگزار گردید. این پیام فشرده حاوی نکات و تعابیر مهمی درباره نهج البلاغه و شخصیت والای امیرمومنان (ع ) می باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم
در کنگره هزاره نهج البلاغه از چه صحبت خواهد شد و از کی معرفی دانشمندان بزرگ جهانی می خواهند مولا امیرالمومنین را معرفی کنند و به دیگران بشناسانند یا کتاب نهج البلاغه را ما با کدام موونه و با چه سرمایه ای می خواهیم در این وادی وارد شویم درباره شخصیت علی بن ابی طالب از حقیقت ناشناخته او صحبت کنیم یا با شناخت محجوب و مهجور خود اصلا علی ـ علیه السلام ـ یک بشر ملکی و دنیایی است که ملکیان از او سخن گویند یا یک موجود ملکوتی است که ملکوتیان او را اندازه گیری کنند اهل عرفان درباره او جز با سطح عرفانی خود و فلاسفه و الهیون جز با علوم محدوده خود با چه ابزاری می خواهند به معرفی او بنشینند! تا چه حد او را شناخته اند تا ما مهجوران را آگاه کنند.
دانشمندان و اهل فضیلت و عارفان و اهل فلسفه با همه فضایل و با همه دانش ارجمندشان آنچه از آن جلوه تام حق دریافت کرده اند در حجاب وجود خود و در آینه محدود نفسانیت خویش است و مولا غیر از آن است . پس اولی آن است که از این وادی بگذریم و بگویم علی بن ابی طالب فقط بنده خدا بود و این بزرگ ترین شاخصه اوست که می توان از آن یاد کرد و پرورش یافته و تربیت شده پیامبر عظیم الشان است و این از بزرگ ترین افتخارات اوست .کدام شخصیت می تواند ادعا کند که عبدالله است و از همه عبودیت ها بریده است جز انبیای عظام و اولیای معظم که علی ـ علیه السلام آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به معدن عظمت رسیده است  در صف مقدم است . و کدام شخصیت است که می تواند ادعا کند از خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم در دامن و پناه و تحت تربیت وی و حامل آن بوده است جز علی بن ابیطالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه دوانده . پس او بحق عبدالله است و پرورش یافته عبدالله اعظم است . 
و اما «کتاب نهج البلاغه که نازله روح اوست برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیت و در حجاب خود و خودخواهی خود معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعه ای است »دارای ابعادی به اندازه یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هر چه جامعه ها به وجود آید و دولتها و ملتها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند.

بمناسبت سالروز تولد بنیانگزار جمهرری اسلامی ایران

« فیلسوفان و حکمت اندوزان بیایند و در جملات خطبه اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلند پایه خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان این یک جمله کوتاه را به تفسیر بپردازند »

و بخواهند بحق وجدان خود را برای درک واقعی آن ارضا کنند به شرط آن که بیاناتی که در این میدان تاخت و تاز شده است آنان را فریب ندهد و وجدان خود را بدون فهم درست بازی ندهند و نگویند و بگذرند تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند

و این است آن جمله : « مع کل شی لا بمقارنه و غیر کل بمزایله » (مَعَ کُلِّ شَیْء لاَ بِمُقَارَنَة، وَغَیْرُ کُلِّ شیء لا بِمُزَایَلَة -خطبه اول نهج البلاغه) و این جمله و نظیر آن که در کلمات اهل بیت وحی آمده است بیان و تفسیر کلام الله است که در سوره « حدید » است و برای متفکران آخر زمان آمده است : « و هو معکم اینما کنتم » .

 اینک امید آن است که شما دانشمندان و متفکران متعهد که در کنگره ارجمند هزاره نهج البلاغه گرد هم آمدید ابعاد عرفانی و فلسفی و اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و نظامی و فرهنگی و دیگر بعدها را به مقدار میسور بیان فرمایید و این کتاب بزرگ را به جوامع بشری معرفی نموده و عرضه دارید که این متاعی است که مشتری آن انسان ها و مغزهای نورانی است . صلوات و سلام بی پایان به رسول اعظم که چنین موجودی الهی را در پناه خود تربیت فرمود و به کمال لایق انسانیت رسانید. و سلام و درود بر مولای ما که نمونه انسان و قرآن ناطق است و تا ابد نام بزرگ او باقی است و خود الگوی انسانیت و مظهر اسم اعظم است . و سلام و درود بر شما دانشمندان که با زحمت پر ارج و سودمند خود راه رسیدن به اهداف عالی این کتاب مقدس را باز می نمایید. والسلام علی عبادالصالحین . 
روح الله الموسوی الخمینی۲۷ اردیبهشت ۱۳۶۰

دیدگاه (آیت الله خامنه ای) درباره «نهج البلاغه» 

رهبرانقلاب(آیت الله خامنه ای):

«عزیزان با نهج‌البلاغه انس پیدا کنید. نهج‌البلاغه، خیلی بیدار کننده و هوشیار کننده و خیلی قابل تدبر است. در جلسات‌تان، با نهج البلاغه و کلمات امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه انس پیدا کنید.»(۱۳۷۸/۰۹/۰۱)

این نهج‌البلاغه را باید خواند و فراگرفت. در دوران اخیر، بسیاری از متفکران و اندیشمندان غیرمسلمان ـ نه فقط مسلمان‌ها ـ با نهج‌البلاغه آشنا شدند؛ کلمات امیرالمؤمنین را خواندند و دیدند؛ حکمت‌های مجسم در این بیانات را شنیدند و فراگرفتند و از عظمت این کلام و صاحب کلام بهت‌زده شدند. ما بهنهج‌البلاغه بیش از این بایستی توجه کنیم؛ بیش از این باید فرا بگیریم؛ بیش از این باید از دریای مواج حکمت امیرالمؤمنین بهره ببریم؛ همه‌ی ابعاد کار را روشن می کند، همه‌ی درس‌ها را به ما می‌دهد. علمای بزرگ اهل سنت درباره‌ این کلمات تعبیراتی دارند که انسان شگفت‌زده می‌شود.| بیانات در دیدارمردم بوشهر در روز میلاد امام علی۱۳۸۹/۰۴/۰۵

شهیدمطهری(سیری درنهج البلاغه):امتیاز نهج‌البلاغه برای فردی که سخن‌شناس باشد و زیبایی سخن را درک کند، نیاز به توضیح و توصیف ندارد. اساسا زیبایی درک کردنی است، نه وصف کردنی. نهج‌البلاغه پس از نزدیک چهارده قرن برای شنونده امروز همان لطف و حلاوت و گیرندگی و جذابیت را دارد که برای مردم آن روز داشت است.