علامه طباطبایی:مرحوم مطهری هوش فوق العاده ای داشت و حرف از او ضایع نمی شد، وقتی که ایشان در جلسه درسم حاضر می شدند از شوق و شعف(حالت رقص پیدا می کردم )به جهت اینکه می دانستم هر چه بگویم هدر نمی رود و محفوظ است،به همین ترتیب خودش مبدأ تحصیل دیگران شد و شروع به تألیف کتابها کرد و انصافا هم کتابهایش خیلی عالی است.
شهیدمطهری درنگاه علامه طباطبایی
درادامه ناگفته هایی از زندگینامه استادشهیدمرتضی مطهری واولین دیدار۲عاشق راخواهیدخواند+عکس.
علامه محمدحسین طباطبایی می گوید:آقای مطهری حرفی که میگفتم، میگرفت و به مغزش میرسید. هر چه میگفتم، هدر نمیرفت و مطمئن بودم که نمیرود. وقتی او در جلسه درس حاضر میشدند،از شوق و شعف، حالت رقص پیدامی کردم، به جهت اینکه میدانستم هر چه میگویم هدر نمیرود و محفوظ است.
خبرنگارتلویزیون:در لحظه شنیدن خبر شهادت استاد مطهری چه احساسی به شما دست داد ؟
علامه طباطبایی:دیگر اینها غبر قابل وصف است . حقیقتا بعد از فوت ایشان تأثر من , تأثر در مرگ یکی از عزیزان است . از دست رفتن ایشان ضایعه ای بود . خداوند کسانی را که این طور جنایات را جایز می شمارند , نابود کند . لطفا درباره روابط معنوی ایشان با شما . . .خواهش می کنم راجع به معنویت و روابط معنوی ای که با ایشان داشتم و مطالبی که تأثر آور بود و بنده از آنها روحا متأثر شدم , نپرسید . به جهت اینکه من دوام ذکر و بیان آن را ندارم.
http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/2/12/316274_382.flv لینک فیلم /۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ مشرق
مصاحبه تلویزیون با علامه طباطبایی
خواهش میکنم ازرابطه من بامطهری نپرسید . به جهت اینکه من قدرت بیان آن را ندارم
لطفا درباره دوران شاگردی استاد شهید مطهری نزد شما, توضیحاتی بفرمایید؟
سی و دو سال پیش از شهادت ایشان , من از تبریز به قم پناهنده شدم . اوضاع آنجا خراب بود , بدین خاطر به قم آمدم . بعد بنا بر این شد که در قم بمانم . تدریس درس حکمت ( فلسفه ) را شروع کردم . غیر از بنده , در قم آقای خمینی بودند که درس فلسفه ای داشتند و چند نفری از آقایان در درس ایشان شرکت می کردند . ایشان[ اسفار] درس می دادند . بعد آن آقایان , درس ایشان را ترک کردند و به حوزه درس ما منتقل شدند و شروع به تحصیل کردند . سالها این درس ادامه داشت .
مخصوصا مرحوم مطهری هوش فوق العاده ای داشت و حرف از او ضایع نمی شد . حرفی که می گفتم , می گرفت و به مغزش می رسید . هر چه می گفتم هدر نمی رفت و مطمئن بودم که نمی رود . وقتی که ایشان در جلسه درسم حاضر می شدند . ( این عبارت , عبارت خوبی نیست ولی مقصود را بیان می کند ) بنده از شوق و شعف , حالت رقص پیدا می کردم , به جهت اینکه می دانستم هر چه بگویم هدر نمی رود و محفوظ است . به همین ترتیب خودش مبدأ تحصیل دیگران شد و شروع به تألیف کتابها کرد و انصافا هم کتابهایش خیلی عالی است.
در زمانی که عده ای خواندن فلسفه را حرام می دانستند, عمده کارهای استاد مطهری فلسفی بود . علت علاقه فوق العاده ایشان به فلسفه چه بود ؟
او انسانی برهانی بود و برهانی فکر می کرد و به برهان علاقه داشت . از این جهت , ایشان به حکمت علاقه مند شده بود و در این زمینه کارهایی هم کرد و خوب هم از عهده برآمد .
استاد مطهری علاقه و دلبستگی خاصی به شما داشتند . شما نسبت به ایشان چه احساسی داشتید ؟
در مقابل احساسات ایشان , من هم احساسات متقابل و علاقه فوق العاده ای به ایشان داشتم , به جهت خوش فکری و هوش سرشار و قلم بارز ایشان . خود فلسفه اسلامی که از دست علمای اسلام رد شده و به ما رسیده است , خالی از معنویت نیست . طوری است که خود به خود برای انسان متوجه , حالت معنویت می آورد و تقوا را تأیید می کند و توفیق می دهد و به هدایت می رساند . این فلسفه ای است که از دست علمای اسلام درآمده است . طبعا ایشان هم مردی با تقوا بود , تقوایی که از فلسفه به دست آورده باشد . تمام هم و نیرویش صرف فلسفه می شد و خوب بار آمده بود .
وقتی که ایشان درس را در خدمت شما شروع کردند , حدوداً در چه سنی بودند ؟
در حدود بیست و پنج بیست و شش سال داشتند , بعد , مباحث و مقالاتی را که در کتاب[ اصول فلسفه و روش رئالیسم] آمده , شروع کردیم , در آن مطالب هم یگانه کسی که از همه جهت مطمئن بودم که حرفم نزدش هدر نمی رود , ایشان بودند . قدری که گذشت , نوشتن پاورقی بر کتاب[ اصول فلسفه] را شروع کردند و همان وقت اینها را نوشتند . آن جلدهایی که منتشر شده , از درک و فکر خوب ایشان حکایت دارد . جلد چهارم هم که باقی مانده , ایشان نوشته و حاضر است . آن را آورد بنده دیدم و به خودش برگرداندم وگفتم کتاب دیگری تألیف شده است .
استاددرمنزل شاگرد
در رساله قوه و فعل , آن قدر ایشان شوق و شعف داشت که بنده را وارد کرد به تهران رفتم و یک هفته در منزلشان ماندم تا درباره این رساله بحث کنیم , زیرا مطالب آن برای ایشان حل نشده بود.یک هفته تمام , شب و روز با ایشان سروکار داشتم و درباره همین رساله صحبت می کردیم .اخیرا خودش صاحب نظر شده بود و نظر داشت , یعنی حکم می کرد . بهترین تعبیرش هم همین است که نظر داشت .
ضرورتی که برای شرح- اصول فلسفه- احساس کردید , چه بود ؟
ضرورتش این بود که مجملات بود و مقاله های فشرده , و من می خواستم باز شود و مطلب روشن شود . کسی هم که می توانست این کار را بر عهده بگیرد , مرحوم آقای مطهری بود . او شروع کرد و به بهترین وجهی هم از عهده بر آمد به همین دلیل بود که من دو دستی کار را به او می دادم . خدا ان شاءالله بیامرزدش .
در لحظه شنیدن خبر شهادت استاد مطهری چه احساسی به شما دست داد ؟
دیگر اینها غبر قابل وصف است . حقیقتا بعد از فوت ایشان تأثر من , تأثر در مرگ یکی از عزیزان است . از دست رفتن ایشان ضایعه ای بود . خداوند کسانی را که این طور جنایات را جایز می شمارند , نابود کند . لطفا درباره روابط معنوی ایشان با شما . . .
خواهش می کنم راجع به معنویت و روابط معنوی ای که با ایشان داشتم و مطالبی که تأثر آور بود و بنده از آنها روحا متأثر شدم , نپرسید . به جهت اینکه من دوام ذکر و بیان آن را ندارم./بنیادشهیدمطهری بنقل ازکتاب-پاره ای از خورشید ص۳۵۶
توضیحات نگارنده-پیراسته فر:شهادت مرتضی مطهری درسه شنبه، ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸درسن ۵۹سالگی اتفاق افتاد.وفات علامه طباطیایی دریکشنبه، ۲۴ آبان ۱۳۶۰درسن ۷۸سالگی،یعنی استاد۱۸ماه پس ازشاگردش درقیدحیات بودند.(۱۷ سال بین استادوشاگردتفاوت سنی بود)
دیدار(آشنایی)شیدمطهری باعلامه طباطبایی درسن ۳۱سالگی بوده است،علامه طباطبایی درآن مصاحبه سن مطهری درزمان آشنایی بیست وپنج،۲۶گفته اندکه بایداصلاح شود.
مروری کوتاه برزندگی شهیدمطهری
مرتضی مطهری فرزند،محمد حسین ،متولد۱۳بهمن۱۲۹۸
پس از پشت سر گذاردن دوران کودکی و فراگیری مقدمات علوم در فریمان، روح تشنه مرتضی ، او را به حوزه مشهد مقدس کشاند. بدین ترتیب، وی در سن دوازده سالگی(۱۳۱۰)، وارد حوزه علمیّه مشهد میشود و حدود دو سال که در این حوزه، به فراگیری دانش می پردازد(۱۳۱۲)، شرایط سیاسی روز، به او اجازه اقامت و ادامه تحصیل در حوزه مشهد را نمیدهد. به دنبال ویران شدن خانه پدرش که یک روحانی بود در فریمان، به دست کارگزاران رضاخان، مرتضی، وادار به ترک مشهد و بازگشت به وطن میشود.
استادشهیدمرتضی مطهری در اشاره به شرایط بد سیاسی آن دوره مینویسند: «من که بچه بودم، در حدود سالهای ۱۳۱۴ و ۱۳۱۵ در خراسان زندگی میکردم... در تمام خراسان، دو یا سه معمّم بیشتر پیدا نمیشود. پیرمردهای هشتاد ساله و ملاّهای شصت و هفتاد ساله، مجتهدها و مدرّسها کلاهی شده بودند، درِ مدرسه ها همه بسته شده بود ... دوباره به محل خودمان برگشتم. در آن جا هم وضع سختتر از جاهای دیگر بود. پدرم که روحانی و پیرمرد هفتاد و هشتاد ساله بود، او را به زور کشیدند و بردند، مکلاّیش کردندامادر نظرم عظیم تر و فخیم تر مینمودند؛ تنها به این دلیل که آنها را قهرمانان صحنه این اندیشه ها میدانستم.
شهیدمطهری درادامه می نویسد:دقیقا یاد دارم که در آن سنین که میان ۱۳ تا ۱۵ سالگی بودم، در میان آن همه علما و فضلا و مدرّسین حوزه علمیّه مشهد، فردی که بیش از همه در نظرم بزرگ جلوه مینمود و دوست میداشتم به چهرهاش بنگرم و در مجلسش بنشینم... و آرزو میکردم که روزی به پای درسش بنشینم، مرحوم «آقا میرزا مهدی شهیدی رضوی» مدرّس فلسفه الهی در آن حوزه بود.
باهمه سختگیریها و کارشکنی های رضاخان در فراگیری علوم دینی و فعالیّت روحانیون ،که حتی، عزاداری برای سیدالشهدا و دیگر شعایر اسلامی ممنوع بودد، امّا این مسائل نه اینکه اوراازتحصیل علوم دینی منصرف نکرد،بلکه مصمم ترکرد.
استاد مطهری: «امّا من پاهایم را در یک کفش کرده بودم که باید به قم بروم. در آن وقت، [قم] مختصر طلبه ای داشت که حدود چهارصد نفر بودند. مادرِ ما اصرار داشت که به قم نروم... به همین جهت دایی ما را که خود اهل علم بود... مأمور کرد تا مرا از رفتن منصرف سازد در سفری که با هم رفتیم، هر چه او میگفت، من جواب منفی میدادم.
عزیمت به قم - سال ۱۳۱۶
حسن مطهری(برادرِمرتضی): تاریخِ درستِ رفتن ایشان به قم، درست شش هفت ماه بعد از فوت آیة الله حائری، دوره اختناق شدید.
نگارنده-پیراسته فر(باتوجه به وفات مؤسس حوزه علمیه قم در۹ بهمن ۱۳۱۵،ورودآقای مطهری بایداواخر تیرماه سال۱۳۱۶باشد)
و مبارز با روحانیت و مظاهر دینی مذهبی و بستن مدارس و مساجد بود. اغلب کسانی که در کسوت روحانیت بودند تغییر لباس داده بودند. با همه اینها ایشان اصرار داشت برای ادامة تحصیل به قم برود. چون پدرم وضع بدی داشت و با پول مختصری ایشان را روانه قم کرد، در این دوران ایشان با فشار و مضیقه زیادی، زندگی را می گذراندند، و در اثر سوء تغذیه ایشان بیماری شدیدی گرفت که مرحوم آیة الله صدر ایشان را به بیمارستان نکویی قم بردند و مورد معالجه قرار دادند و عوارض آن بیماری تا مدتها بود.
درگذشت آیة الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی در ۱۷ ذیالقعده ۱۳۵۵ق (۹ بهمن ۱۳۱۵ش)بود.
علامه طباطبایی درسن ۴۳سالگی عازم قم می شود
علامه طباطبائی در اواخراسفند ۱۳۲۴، از تبریز عازم قم میشود. وقتی ایشان به قم میآید مثل یک طلبۀ ناشناس زندگی میکند. اغلب در نماز جماعت به آیتالله خوانساری اقتدا میکرد و چون در صفهای آخر مینشست، گاهی که زیلو نبود، عبای خود را به جای زیرانداز مورد استفاده قرار میداد. رفتارهای علامه او را به تقوا مشهور ساخته بود و کمتر کسی از فضل او با خبر بود. یک روز میرزا جواد آقا خندق آبادی نزد مطهری آمده و میگوید: آقای طباطبائی مرد ملائی است، ایشان درس شفا را شروع کردهاند، شما هم در این درس شرکت کنید. وی با بیاعتنایی میگوید که تدریس کتاب شفا از عهدۀ هر کسی برنمیآید، گمان نمیکنم ایشان هم بتواند شفا را تدریس کند. آقای خندق آبادی با اصرار مطهری را به آن درس میبرد. در همان جلسه وی شیفته و مجذوب درس و بحث علامه طباطبائی میشود. /پاره ای ازخورشید.
اولین دیدار(آشنایی)شیدمطهری باعلامه طباطبایی درسن ۳۱سالگی بوده است.
«استاد مطهری »سال ۱۳۲۹ در محضر درس استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی حاضر شد
علامه طباطبایی، درس دیگری ـ غیر از الهیات شفا ـ در فلسفه شروع کرده بود که در شب های پنج شنبه و جمعه تشکیل میشد. این درس خصوصی بود و در آن جمعی از فاضلان حوزه علمیه قم، از جمله آیت الله دکتر بهشتی، امام موسی صدر، استاد مطهری، دکتر احمد احمدی و... شرکت میکردند./یادنامه استاد شهید مرتضی مطهری، ج ۱، ص ۱۷۲
استادشهید(مرتضی مطهری) میان سالهای ۱۳۳۲-۱۳۲۹ به تدریس الهیات شفا پرداختند. در این درس منتظری، بهشتی و واعظ زاده خراسانی شرکت میجستند. هنگامی که مطهری در جلسات علامه طباطبائی شرکت میکرد محور بحثها میشد. گاهی علامه مطالبی را به مدت پنج دقیقه مطرح میکرد، اما مطهری تفصیل آن را در بیست دقیقه بیان میکرد. تقریر ایشان بهگونهای بود که علامه به دقت گوش میداد و از صحبتهای ایشان به وجد میآمد. مطهری مطالب علامه را گاه با بیان جدیدتری مطرح میکرد و همین امر موجب میشد تا همۀ حاضران در جلسه درس و بحث سراپا گوش شوند.
مطهری قبل از هجرت آیت الله العظمی حسین بروجردی به قم به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. و بعد از ورود ایشان به قم، در درس فقه و اصول ایشان شرکت می نمود. او پیش از رسیدن به مرحله اجتهاد، از آیت الله بروجردی تقلید میکرد.
مرتضی مطهری مدت ده سال از درس و بحثهای فقه و اصول آیتالله بروجردی بهرهها برد و حتی وی از نخستین کسانی است که در تابستان ۱۳۲۶ قمری(۱۲۸۷شمسی) به بروجرد نزد ایشان میرود و بر اثر آشنایی با شخصیت فکری و اخلاقی ایشان جهت عزیمت وی به قم اقداماتی میکند.
مطهری، درس اصول فقه را از «مباحث عقلیه» به طور خصوصی از حضرت امام خمینی فراگرفت.
همچنین بحث حکمت از «شرح منظومه» حکیم سبزواری و مبحث نفس از «اسفار اربعه» صدرالمتألهین شیرازی را در محضر ایشان آموخت.
شهیدمطهری در پاییز سال ۱۳۳۱(۳۳سالگی) همراه با برادر خود محمدتقی(حسن) عازم تهران میشود./پایان توضیحات نگارنده.
علامه از شهادت شهید مطهری چگونه مطلع شدند؟
همسرعلامه طباطبایی:آقای قدوسی به من گفت خبر شهادت مطهری را آرام آرام به حاج آقا بگو. فردا صبح که به علامه گفتم چنان اشکی ریختند که نمیتوانستند جلوی آن را بگیرند. گفتند: «دیگر مغز مطهری نیست، اینها مغز بودند.»
حجت الاسلام دکتر احمد احمدی،شاگرشهیدمطهری: شهید مطهری میگفت صد سال بعد قدر تفسیر المیزان شناخته خواهد شد.
«تفسیر المیزان ناسخ التفاسیر» است
دکتراحمدی گفت: من از زمانی که نخستینبار سال ۱۳۳۶ در درس اسفار و تفسیر علامه طباطبایی در مسجد مدرسه حجتیه حضور یافتم، عاشق ایشان شدم ،از سال ۳۶ تا ۵۶ پیوسته در خدمت ایشان بودم
عکس علامه همیشه همراهم است و هر روز آن را میبوسم.
علامه طباطبایی تجسمی از فضایل بود و فضایلشان آنقدر زیاد است که احصا نمیشود. پس از اتمام درس و خروج از مدرسه حجتیه شاگردان تا منزل هم ایشان را همراهی میکردند و حتی به در منزل خود تکیه میدادند تا بتوانند جواب شاگردان خود را بدهند.
علامه یک دریا ذوق بود. در تبریز و نجف همیشه« تُرکی» صحبت میکرد و ما متعجب بودیم که عبارات نغز و فاخر خود به «زبان فارسی» را از کجا میآورد.
کار فلسفه، رفتن به اوج است و کار شعر، آمدن به سطح و احساسات و عواطف و خدا به این انسان روحی داده بود که هر دو ساحت را به هم پیوسته در خود داشت.
شهید مطهری میگفت: صد سال بعد قدر ا ین تفسیر(المیزان) شناخته خواهد شد. یک ذره بافتنی در تفسیر ایشان نبود.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:این جملات گزیده ای ازسخنان حجتالاسلام دکتر احمد احمدی از شاگردان علامه طباطبایی بوددر آیین رونمایی کتاب «گلشن شیدایی»۱۳ اسفند ۱۳۹۲بقل ازخبرگزاری کتاب ایران(ایبنا).
کتاب تفسیر ناسخ التفاسیر و ناصر النحاریر (صدرالاسلام)، اثر شیخ علیاکبر (۱۲۷۰-۱۳۲۶ ق) فرزند میرزا شیرمحمد همدانی، عالم مجتهد ملقب به صدرالاسلام می باشد.
حجت الاسلام والمسلمین دکتر «احمد احمدی» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی و رئیس سازمان سمت، جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷ در ۷۵سالگی- به دلیل عارضه قلبی- درگذشت.
درکدام جلسه علامه ازصحبت های ازسخنان شاگردش"مطهری"به شعف درآمدواحساس رقص
یکی از استادان حوزه علمیه قم میگوید: در یکی از جلسات درس علامه طباطبایی رحمه الله پس از اینکه روی آیهای از قرآن بحث شده بود، سؤالی مطرح شد که خود مرحوم علامه به آن سؤال جواب فرمودند.
بعد از اینکه حدود پنج دقیقه مرحوم علامه مطلب را تقریر و تبیین فرمودند، استاد مطهری همراه با تواضع حدود ربع ساعت با بیان جدیدتری همان مطلب را تشریح کردند.
آن قدر جالب صحبت میکردند که همه سراپا گوش بودند. خود علامه طباطبایی شدیدا به حالت وجد و شوق در آمده بودند.
این بود که علامه پس از شهادت استاد مطهری رحمه الله فرمودند: با بودن مطهری در درس، میدانستم چیزی هدر نمیرود. و اگر تعبیر بدی نباشد من به حالت رقص در میآمدم. در همان جلسه هم این حالت شادی و شعف زیاد در مرحوم علامه دیده میشد.
دیدگاه شهید مطهری درباره استادش(علامه طباطبایی):«این مرد واقعا یکی از خدمتگزاران بسیار بزرگ اسلام است، او به راستی مجموعه تقوا و معنویت است، در تهذیب نفس مقامات بسیار عالی طی کرده... کتاب تفسیرالمیزان ایشان یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن مجید نوشته شده است... من میتوانم ادعا کنم که بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است...»
شهیدمطهری درادامه می گوید: «همه تفسیرالمیزان با فکر نوشته شده... من معتقدم بسیاری از این مطالب از الهامات غیبی است. کمتر مشکلی در مسائل اسلامی و دینی برایم پیش آمده که کلید حل آن را در تفسیرالمیزان پیدا نکرده باشم.»
عکسالعمل علامه طباطبایی نسبت(انقلاب ) و فعالیتهای جوانان انقلابی چه بود؟
-اواخر انقلاب"آستانه پیروزی انقلاب" بود که همسایهها «الله اکبر» میگفتند و تیراندازی هم میشد. حاج آقا گفت: «من میترسم. اینها خیلی بیحیا هستند، میترسم بیایند همسایه ها را بگیرند و ببرند.»
من گفتم: «حاج آقا نمیشود حرف زد، اگر چیزی بگوییم میگویند ضد انقلاب هستیم!» گفت: «دلم برای اینها میسوزد که جوان هستند.»
بعد من به خانم سبحانی گفتم حاج آقا ناراحت است و او هم به پسرش گفته بود این کارها را نکنید، حاج آقا حال ندارد و ناراحت است. علامه هیچوقت ضد انقلاب نبود.
شنیده شده مرحوم علامه از برخوردهای اول انقلاب انتقادهایی داشتند، آیا اساس انقلاب را قبول داشتند؟
شخصی به آقا گله کرده بود. حاج آقا هم به آقای قدوسی گفت: «این کار چیست؟» ایشان هم فرمود: «حاج آقا جوانها اینطور میکنند. جوانها داغ هستند.» یکدفعه ایراد گرفتند و ایراد دیگری نداشتند
-اما انقلاب را قبول داشتند، شاهد این امر که ایشان انقلاب را قبول داشتند این است که آقای مطهری شاگرد حاج آقا بودند و درس انقلاب را از علامه گرفته بودند.
شهید قدوسی، داماد علامه بودند و از طرفی در نظام جمهوری اسلامی مسئولیت بزرگی داشتند.
۴۲ نفر از سران و فعالان انقلاب که بعضی از آنها بعد انقلاب شهید شدند، همه از شاگردان علامه طباطبایی بودند
اتفاقاً خودشان هم همیشه به این نکته اشاره میکردند و میگفتند اینها شاگردهای «من» [با تاکید بر کلمه من] هستند. یک روز به دماوند رفته بودیم و ایشان یک باغی اجاره کرده بودند. حاج آقا عصرها در باغ قدم میزدند. یک روز که ایشان در حال قدم زدن بودند، من هم همراهشان بودم که یک وقت ساختمان را گم نکنند، باغ بزرگی بود. حرف و صحبتی نبود، اما یکدفعه برگشتند و گفتند:
«بهشتی را که می دانم شهید کردند، از آقای خامنهای خبر ندارم.»
از روابط بعد از انقلاب و علامه طباطبایی بگویید.
-امام سال ۱۳۵۷ و بعد از تبعیدشان که تشریف آوردند، علامه در مدرسه علوی به دیدنشان رفتند. من هم همراهشان آمدم. من رفتم خانه برادرم. آنها هم رفتند دیدن امام. آقا تشریف بردند مدرسه علوی، امام را دیدند و امام هم وقتی آمدند قم بازدید ایشان را پس دادند. ما با امام خمینی رفت و آمد داشتیم. من هم به دیدن خانم امام میرفتم و ایشان هم خانه ما می آمد. با دختر امام همسر آقای اشراقی همسایه بودیم. یکدفعه دخترشان به من گفتند: «ما مثل اینکه هم باید دیدنت بیاییم و هم بازدیدت!» چون روضهای داشتند و من نتوانستم بروم. ما با امام همسایه بودیم.
آقای محمدیزدی خانهشان را خالی کردند و به امام دادند. امام آنجا ساکن شدند و خیلی هم سر و صدا بود، هر روز طبل و شعار میزدند. ختم آقای مطهری که شد، حاج آقا فرمودند: «من از پلههای مسجد که بالا می رفتم و امام هم پایین می آمدند که تشریف ببرند، سلام و علیک کردیم و امام خندید و گفت من اگر جای شما بودم از سر و صدا شکایت می کردم.» با هم شوخی میکردند و به هم علاقه داشتند.
مدیریت سایت-پیراسته فر:مصاحبه عصراندیشه-ماهنامه فرهنگ و علوم انسانی- با با «منصوره روزبه» همسر علامه طباطبایی،بمناسبت سالروز رحلت علامه طباطبایی (۲۴آبان۱۳۶۰) بنقل از۲۴آبان۱۳۹۴خبرگزاری فارس.
فوت همسر علامه +واکنش علامه
همسراول علامه طباطبایی«قمر السادات مهدوی» درسال۱۳۴۴ درگذشت.
خانم روزبه(همسردومش)ازهمسراول علامه می گوید:علامه بعد از فوت همسرشان بسیار متأثر شدند و تا مدت ها با صدای بلند گریه می کردند. تا چند سال هر وقت به منزل ایشان می رفتم، به خاطر دوستی که من با خانم داشتم، من را که می دیدند یاد همسرشان می افتادند و با صدای بلند گریه می کردند.
ازدواج دوم علامه
آقای روزبه:چند سال بعد نزدیکان علامه دیدند که ایشان با این حالی که دارند، ممکن است از بین بروند. برای همین از خواهر مرحوم آقای روزبه برای ایشان خواستگاری کردند. یادم هست علامه بعد از مرگ همسرشان گاهی که به منزل ما می آمدند و چای می خوردند می گفتند: هیچ چیز مزه چای زعفرانی خانم را نمی دهد. البته این جمله را در زمان حیات خانم هم می گفتند.
سید محمدحسین طباطبایی معروف به علامه طباطبایی (متولد۱۲۸۱ در تبریز، درگذشت ۲۴ آبان ۱۳۶۰)
آیت الله «قدوسی »که بود؟
«آیت الله علی قدوسی» در مرداد ۱۳۰۶ در خانوادهای روحانی در نهاوند به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در مدارس نهاوند به اتمام رساند و در سال ۱۳۲۱ وارد حوزه علمیه قم شد.وی شاگردان علامه طباطبایی بود.
محمدحسین قدوسی:محمد فخارزادهکرمانی، از اعضای نفوذی این گروهک، دستور انفجار دفتر دادستانی و به شهادت رساندن آیتالله قدوسی از سوی منافقین صادر شد. در این عملیات محمد فخارزاده با کار گذاشتن بمبی در سقف کاذب کتابخانهای که در زیر اتاق دادستانی واقع شده بود، در ۱۴شهریور۱۳۶۰ آیتالله قدوسی را به شهادت رساند. پیکر شهید آیتالله قدوسی پس از تشییع در صحن مطهر حرم حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) در قم به خاک سپرده شد.
دفتر کار پدرم در طبقه دوم ساختمان دادستانی قرار داشت و طبقه زیرین اتاق ایشان، کتابخانهای با سقف کاذب بود. کارمندی به نام فخار که مسئول دبیرخانه دادستانی کل انقلاب و از نفوذیهای سازمان منافقین بود، بمبی را در سقف کتابخانه، واقع در زیر اتاق پدرم کار گذاشت و ۱۵دقیقه قبل از انفجار، محل را ترک کرد. در ساعت هشتوچهل دقیقه صبح روز ۱۴شهریور۱۳۶۰، بمب منفجر شد. موج انفجار، پدرم را از طبقه دوم به حیاط پشت دادستانی پرتاب کرد. ایشان دچار ضربه مغزی هم شد. آن زمان من در سپاه مشغول فعالیت بودم که شنیدم دفتر دادستانی منفجر شده است. سریعا راه افتادم و وقتی به آنجا رسیدم، فهمیدم ایشان را به بیمارستان ارتش در خیابان ولی عصر(عج) منتقل کردهاند. وقتی بالای سرش رسیدم، بیهوش بود. بعد هم ایشان را به بیمارستان شریعتی منتقل کردند و همان جا پدرم به شهادت رسید.
(زمان شهادت دادستان انفلاب بود)
بسم اللّه الرحمن الرحیم
٢٢ رمضان ١٣٩٩(پنج شنبه، ۲۵ مرداد ۱۳۵۸)
جناب مستطاب حجت الاسلام حاج شیخ علی قدوسی دامت افاضاته
بدین وسیله جنابعالی به سمت دادستانی کل انقلاب اسلامی در سطح کشور منصوب میشوید که از این تاریخ در کارهای دادستانی اقدام و شروع به کار نمایید؛ و در هر حال احتیاط را کاملا مراعات نمایید. از خدای تعالی ادامه توفیقات جنابعالی را خواستارم.
روح الله الموسوی الخمینی»
چگونگی شهادت اولین دادستان انقلاب اسلامی
شش روز پس از انفجار دفتر نخستوزیری و شهادت محمدعلی رجایی، رئیسجمهور، و دکتر باهنر، نخستوزیر، ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه صبح شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ به دنبال انفجار یک بمب قوی آتشزا در یکی از اتاقهای دادستانی کل انقلاب آیتالله علی قدوسی، دادستان کل انقلاب که در حال انجام کارهای جاری و شنیدن اظهارات مراجعین به دادستانی بود، به شدت مجروح و پس از انتقال به بیمارستان شهدا در اثر جراحات وارده در ساعت ۳ بعدازظهر شهید شد. شدت این انفجار به حدی بود که قسمتی از دیوار اتاق دادستانی کل ویران و آیتالله قدوسی از داخل اتاق به بیرون پرت شد.
شش ساعت پس از بروز این حادثه اولین خبر از سوی خبرگزاری پارس و مرکز خبر به وسیله تلکس به روزنامهها مخابره شد که متن آن به این شرح بود:
«به گزارش واحد مرکزی خبر در ساعت هشت و سی دقیقه صبح بر اثر انفجار بمب در محل دادستانی کل انقلاب آیتالله قدوسی، دادستان کل انقلاب، و دو نفر دیگر مجروح شدند و به بیمارستان انتقال یافتند. به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر آیتالله قدوسی که از ناحیه پا مجروح شده است، تحت عمل جراحی قرار گرفته است. گرچه هنوز کیفیت بمب و محل کارگزاری آن دقیقا مشخص نیست ولی گفته میشود بمب مزبور در طبقه زیرین اتاق آقای قدوسی در یک کتابخانه جاسازی شده بود.»
دومین و سومین خبر خبرگزاری پارس و مرکز خبر نیز که حاکی از چگونگی انفجار بمب و شهادت آیتالله علی قدوسی بود به این شرح مخابره شد:
«بر اثر انفجار یک بمب آتشزاد که ساعت ۸ و ۴۰ دقیقه صبح امروز [۱۴ شهریور ۱۳۶۰] در ساختمان مرکز دادستانی کل انقلاب رخ داد آیتالله قدوسی دادستان کل انقلاب از ناحیه پا مجروح شد. در پی این حادثه حجتالاسلام ریشهری، حاکم شرع و رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی ارتش، طی گفتوگویی اعلام کرد: «من هنگام وقوع انفجار در ۲۰ متری دادستانی بودم و مشاهده کردم که پس از انفجار تراس طبقه دوم ساختمان فروریخت. در این حادثه یک پای آیتالله قدوسی بر اثر انفجار بمب آتشزاد دچار سوختگی شده بود که بلافاصله برای معالجه به بیمارستان انتقال یافت و فرد دیگری که در اتاق وی بود آسیب چندانی ندیده است.»
بعدازظهر همان روز اما واحد مرکزی خبر از قول سخنگوی بیمارستان شهدای تهران اعلام کرد: «آیتالله علی قدوسی، دادستان کل انقلاب ایران، در پی جراحات سوءقصد بامداد امروز [۱۴ شهریور ۱۳۶۰] به شهادت رسیده است.»
به گزارش خبرنگاران سرویس شهری کیهان (مورخ یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۶۰) در پی انفجار در دفتر دادستانی بلافاصله یک گروه از تکنسینهای اورژانس تهران و همچنین ماموران ۴ ایستگاه آتشنشانی شهرداری خود را به محل رساندند.
بنا بر همین گزارش در لحظات اولیه چنین پیشبینی شد که احتمالا تعداد زیادی از افراد دچار حادثه شدهاند، ولی بعدا معلوم شد که فرد دیگری آسیب ندیده است.
خبرنگاران کیهان که به محل رفته بودند اعلام کردند در اثر انفجار بمب آتشزا قسمتهایی از دیوار اتاق دادستانی کل فروریخته و وسایل قابل اشتعال نیز آتش گرفته بود که با کمک ماموران نجات و امداد و آتشنشانی تهران آتش خاموش شد.
ساعتی پس از این حادثه یکی دیگر از خبرنگاران سرویس شهری کیهان با بیمارستان تماس گرفت و جویای حال دادستان کل انقلاب شد. یکی از مسئولان بیمارستان در این باره اعلام کرد که «ایشان در حال حاضر در کما به سر میبرند و برای انجام عمل جراحی به اتاق عمل منتقل شدهاند.» (کیهان، یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۶۰)
در پی تلاش خبرنگاران کیهان برای کسب این خبر که آیا از شخصیتهای انقلابی شخص دیگری آسیب دیده است یا خیر، اعلام شد که برادر مدبر، نماینده دادستان کل انقلاب در شرکت فرش، نیز مجروح و در بیمارستان بستری شده.
اطلاعیه دادستانی تهران
بسمهتعالی
باز در روند تکاملی اسلام و در ادامه حرکت انبیا، دشمنان دین و قرآن چکیدهای از تفکرات پوسیده خود را به مرحله عمل درآوردند ولی باید بدانند که این انفجارها و ترورها هر لحظه صفوف حزبالله را فشردهتر و آنها را در ادامه و تثبیت انقلاب به رهبری زعیم خویش ثابتقدمتر مینماید. باشد تا کوردلان بر این باور خویش که امت را از امام خود دور میسازند همچون مردابی راکد بمانند. در رابطه با بمبگذاری امروز ۱۴ر۶ر۶۰ که در یکی از اتاقهای دادستانی کل انقلاب اسلامی صورت گرفت در این واقعه سه نفر منجمله دادستان کل انقلاب مجروح گردیدند که جهت مداوا به بیمارستان انتقال یافتند. با کمال تاسف به اطلاع امت شهیدپرور میرساند که آیتالله علی قدوسی که در حادثه بمبگذاری دادستانی کل انقلاب اسلامی مجروح شده بودند ساعت ۳ بعدازظهر امروز [۱۴ شهریور ۱۳۶۰] به خیل شهدای گلگونکفن انقلاب پیوستند. شهادت این برادر و معلم را به امام امت و امت شهیدپرور ایران تبریک و تسلیت میگوییم. پیکر پاک و مطهر ایشان همراه با شهید وحید دستگردی [که بر اثر شدت جراحات در بمبگذاری دفتر نخستوزیری (۸ شهریور ۶۰) در تاریخ ۱۳ شهریور به شهادت رسید] فردا [یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۶۰] صبح ساعت ۹ از مدرسه عالی شهید مطهری تشییع خواهد شد./روابط عمومی دادستانی کل انقلاب اسلامی ایران.
شرح حال علامه طباطبایی اززبان خودش
علامه محمد حسین طباطبایی در سال ۱۲۸۱ در تبریز متولد شد. در پنج سالگی مادر و در نه سالگی پدر خود را از دست داد. وصی پدر او و تنها برادرش علامه الهی را برای تحصیل به مکتب فرستاد. تحصیلات ابتدایی شامل قرآن و کتب ادبیات فارسی را از ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ فراگرفت و سپس از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ به تحصیل علوم دینی پرداخت و به تعبیر خود «دروس متن در غیر فلسفه و عرفان» را به پایان رساند.
علامه سید محمد حسین طباطبایى در شرح حال خود مىگوید:
من در خاندان علمى در شهر تبریزکه از زمانهاى دور شهرت علمى پیدا کرده متولد شدم، در پنج سالگى مادرم را و در نه سالگى پدرم را از دست دادم، واز همان کودکى درد یتیم بودن را احساس نمودم ولى خداوند متعال بر ما منت نهاد و زندگى را از نظر مادى بر ما آسان نمود، وصى پدرم به منظور عمل به وصیت آن مرحوم از من و برادر کوچکترم مواظبت مى کرد و با اخلاقى نیکو واسلامى از ما نگهدارى مى کرد با اینکه همسرش از ما بچه هاى کوچک مراقبت مى کرد خادمى را نیز به این منظوراستخدام کرد.
معلم خصوصی علامه طباطبایی
مدتى از عمرمان که گذشت به مدرسه راه یافتیم و زیر نظر معلم خصوصى که هر روز به منزل ما مى آمد به آموختن زبان فارسى و آداب آن و درسهاى دیگر ابتدایى پرداختیم و پس از شش سال از آن درسها فارغ شدیم. در آن زمان براى درسهاى ابتدایى برنامه مشخصى وجود نداشت بلکه هنگام ورود دانش آموز به مدرسه برنامه اى به صورت مقطعى تهیه مى شد و هر کسى بر حسب ذوق و استعداد خود تعلیم مى دید. من درس قرآن کریم (که پیش از هر چیز آموزش داده مىشد) و «گلستان » و«بوستان»، سعدى شیرازى،«نصاب الصبیان»، «انوار سهیلى»، «اخلاق مصور»، «تاریخ» معجم»، «منشئات امیرنظام» و «ارشادالحساب» رابه پایان بردم.
اینگونه بود که بخش اول تحصیلات من به پایان رسید. سپس به فرا گرفتن علوم دینى و زبان عربى پرداختم و بعد از هفت سال متن هاى آموزشى را که آن زمان در حوزه علمیه مرسوم بود فرا گرفتیم، در طى این مدت، در علم صرف و اشتقاق کتابهاى: «امثلة»، «صرف میر» و «تصریف» درنحو کتابهاى: «العوامل فی النحو»، «انموذج»، «صمدیة»، «الفیة ابن مالک » همراه با« شرح سیوطى» و کتاب «نحو جامى»،«مغنی اللبیب» ابن هشام، در معانى و بیان: کتاب «المطول» تفتازانى، در فقه: «الروضة البهیة » معروف به شرح لمعه شهید ثانى، «مکاسب» شیخ انصارى، در اصول فقه: کتابهاى«المعالم فی اصول الفقه» شیخ زین ،«قوانینالاصول» میرزاى قمى، «رسائل» شیخ انصارى، «کفایة الاصول» آیت الله آخوند خراسانى، در منطق: کتابهاى«الکبرى فی المنطق»، «الحاشیة»، «شرح الشمسیة»، در فلسفه: «الاشارات و التنبیهات» ابن سینا، در کلام:«کشف المراد» خواجه نصیرالدین را خواندم و این گونه بود که متن هاى درس غیر از فلسفه متعالیه و عرفان را به اتمام رساندم.
براى تکمیل درسهاى اسلامى خود به نجف اشرف مشرف شدم و در درس استاد آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانى حضور پیدا کردم. همچنین به مدت شش سال متوالى خارج اصول فقه را خواندم، در طى این مدت درسهاى عالى فقه شیعى را نزد استادمان آیت الله نائینى تحصیل کردم و نزد آن بزرگوار دوره کامل خارج اصول فقه را نیز به مدت هشت سال نزد آن بزرگوار به پایان بردم، و در کلیات علم رجال نزد مرحوم آیت الله حجت کوه کمرى درس خواندم.
استاد من در فلسفه اسلامى، حکیم اسلامى سید حسین بادکوبه اى بود که نزد آن حضرت کتابهاى منظومه سبزوارى، اسفار و مشاعر سبزوارى، اسفار و مشاعر ملاصدرا، شفاء ابن سینا، کتاب اثولجیاى ارسطو، تمهید القواعدابن ترکه و اخلاق ابن مسکویه را خواندم.
استاد بادکوبه اى ضمن ابراز علاقه وافر به بنده خود بر درسهایم اشراف کامل داشت و سعى مى نمود که ریشه هاى تربیت را در اعماق وجود من مستحکم سازد و همواره مرا به مدارج اندیشه و راههاى استدلال راهنمایى مى فرمود، تا اینکه در طرز تفکر خود بر آن روش خو گرفتم سپس به من فرمود تا در درس استاد هیئت و نجوم سید ابوالقاسم خوانسارى حاضر شوم. من نیز نزد او دوره کامل ریاضیات عالى و علم هندسه در هر دو بخش: هندسه فضائى و هندسه مسطحه و جبر استدلالى (جبر گزاره) را خواندم.
مراجعت به وطن بعلت مشکلات اقتصادی
سپس به علت نابسامانى وضع اقتصادى به ناچار به وطن خود بازگشته و در شهر تبریز زادگاه خود منزل گزیدم، درآنجا بیش از ده سال اقامت کردم و در واقع آن روزها روزهاى سیاهى در زندگى من بود زیرا به علت نیاز شدید مادى که براى گذراندن زندگى داشتیم از تفکر و درس دور گشته و به کشاورزى مشغول شدم،
زمانى که در آنجا بودم احساس مى کردم که عمرم تلف مىشود فقر و تهیدستى روح مرا تیره و تار نموده و ابرهاى درد و رنج بر روى من سایه مى گستراندند، چرا که از درس و تفکر دور بودم، تا اینکه دیده خود را بر وضع زندگیمان بستم و شهر تبریز را به مقصدشهر مقدس قم ترک گفتم.
هنگامى که به این شهر وارد شدم احساس کردم از آن زندان رنج و درد رهایى یافتم، و خداى منان را شاکرم که دعاى مرا اجابت نمود و در راه علم و آماده سازى رجال دین و تربیت نسل صالح براى خدمت به اسلام و شریعت محمدى صلى الله علیه و آله، توفیق را نصیب من ساخت، و تاکنون روزگارم در این شهر مقدس که حرم رسول الله است، سپرى شده است.
البته، براى هر کس در طول زندگى به مقتضاى شرایط روزهاى تلخ و شیرینى وجود دارد، به خصوص براى من از این جهت که مدتى از عمر خود را با یتیمى و دورى از دوستان خود گذراندم و باتمام وجود درد یتیمى را لمس کردم و با حوادث دردناکى در طول زندگى خود روبرو شدم ولى خداوند منان مرا از یادنبرده، لحظه اى به خود وا نگذاشت. و همواره با نفحات قدسى اش مرا در لغزشگاه هاى خطرناک یارى کرده است واحساس مىکنم که گوئى قدرتى پنهانى مرا به خود جذب نموده و تمام موانع را از سر راه من برداشته است.
هنگامى که کودک بودم درس صرف و نحو را مى آموختم، هیچ رغبتى در خود براى ادامه درس و تحصیل نمى یافتم، چهار سال گذشت و من نمى فهمیدم که چه بخوانم، ولى بناگاه آرامش در وجودم پدید آمد که گوئى انسان دیروزى نیستم، و در راه علم و اندیشه با جدیت و درک کامل پیش مىرفتم، و از آن روز بحمد الله تا آخر روزهاى درس که در حدود هفده سال به طول انجامید در راه طلب علم و دانش هیچگونه سستى برایم پیش نیامد و تمام رخدادها ولذت ها و مرارتهاى زندگى به فراموشى سپرده، و از همه چیز و همه کس بریدم مگر اهل علم و اصحاب فضیلت، و برنیازهاى روزمره اولیه اکتفا کرده و خود را وقف درس و تعلیم و نشر معارف دینى و تربیت طلاب نمودم.
بارها شب را تا به هنگام صبح مشغول مطالعه بودم و به خصوص در دو فصل بهار و پاییز، و چه بسیار معضلات علمى که در طى مطالعه براى من حل شده است
درس فردا را قبل از اینکه روزش فرا برسد خود مى خواندم تا هنگام رویاروى با استاد هیچ مشکلى براى من باقى نماند.
علامه سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی در اواخر اسفند سال 1324 از تبریز به قم مهاجرت کردند و از همان آغاز خلأیی را در زمینه پرداختن حوزویان به قرآن کریم و علوم عقلی احساس کردند خود ایشان می فرمایند:
چرا به "تفسیرقرآن" پرداختم؟
«هنگامی که از تبریز به قم آمدم، مطالعهای در نیازهای جامعه اسلامی و مطالعهای در وضع حوزه قم کردم و پس از سنجیدن آنها به این نتیجه رسیدم که این حوزه نیاز شدیدی به تفسیر قرآن دارد، تا مفاهیم والای اصیل ترین متن اسلامی و عظیم ترین امانت الهی را بهتر بشناسد و بهتر بشناساند. ازسوی دیگر چون شبهات مادی رواج یافته بود، نیاز شدیدی به بحث های عقلی و فلسفی وجود داشت،
تا حوزه بتواند مبانی فکری و عقیدتی اسلام را با براهین عقلی اثبات و از موضع حق خود، دفاع نماید. از این رو وظیفه شرعی خود دانستم که به یاری خدای متعال، در رفع این دو نیاز ضروری کوشش نمایم».
این تشخیص نیاز و تکلیف شناسی سبب گردید تا مرحوم علامه از همان آغاز رویکردی جدی به مباحث قرآنی و عقلی بیابد. ایشان از سال 1325 ش. دروس تفسیر خود را در قم آغاز کرد و آنچه را که در آن جلسات می فرمود، مکتوب می ساخت تا اینکه نخستین جلد المیزان درسال 1334 منتشر شد. و نگارش این تفسیر شگرف حدود 17 سال به طول انجامید.
تفسیر قرآن برای علامه طباطبایی نه یک کار علمی بلکه ایفای وظیفه و ادای تکلیف بود و این مفسر عارف چه حالات عرفانی و تأثرات قلبی که در هنگام مطالعه بر روی قرآن عظیم پیدا نکرده است.
آقای آیت الله موسوی همدانی مترجم تفسیر المیزان که برای مقابله و اطمینان از صحت ترجمه خدمت استاد علامه طباطبایی میرسید میگوید: در تفسیر قرآن، وقتی به آیات رحمت و یا غضب و توبه برمیخوردیم ایشان دگرگون میشد و در مواقعی نیز اشک از دیدگانش جاری میشد، در این حالت که به شدت منقلب به نظر میرسید، میکوشید من متوجه حالتش نشوم. در یکی از روزهای زمستانی که زیر کرسی نشسته بودیم، من تفسیر فارسی میخواندم و ایشان تفسیر عربی، که بحث در رحمت پروردگار و آموزش گناهان بود، ناگهان معظم له به قدری متأثر شد که نتوانست به گریستن بی صدا اکتفا کند و با صدای بلند شروع به اشک ریختن کرد.
علامه طباطبایی قربانی"ذبح"شد
یکی از مراجع تقلید گذشته عبارت شگفتی درخصوص زحمات طاقت فرسای مرحوم علامه طباطبایی در راه نگارش تفسیر المیزان دارند و میفرمایند: علامه طباطبایی خود را در این راه تضحیه کرد یعنی قربانی قرآن نمود.
مهندس عبدالباقی(فرزندعلامه طباطبایی)، نقل می کند:
هفت، هشت روز مانده به رحلت علامه، ایشان هیچ جوابی به هیچ کس نمی داد و سخن نمی گفت فقط زیر لب زمزمه می کرد « لا اله الا الله! »
حالات مرحوم علامه در اواخر عمر دگرگون شده و مراقبه ایشان شدید شده بود و کمتر تناول می کردند، و مانند استاد خود، مرحوم آیة الله قاضی این بیت حافظ را می خواندند و یک ساعت می گریستند
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ ره زکه پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟
همان روزهای آخر، کسی از ایشان پرسید: در چه مقامی هستید؟ فرموده بودند: مقام تکلم
سائل ادامه داد: با چه کسی؟ فرموده بودند: با حق
حجت الاسلام ابوالقاسم مرندی می گوید:
« یک ماه به رحلتشان مانده بود که برای عیادتشان به بیمارستان رفتم. گویا آن روز کسی به دیدارشان نیامده بود. مدتی در اتاق ایستادم که ناگهان پس از چند روز چشمانشان را گشودند و نظری به من انداختند.
به مزاح [ از آن جا که ایشان خیلی با دیوان حافظ دمخور بودند ] عرض کردم: آقا از اشعار حافظ چیزی در نظر دارید؟ فرمودند:
صلاح کار کجا و من خراب کجا؟ بقیه اش را بخوان!
گفتم: ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا
علامه تکرار کردند: تا به کجا! و باز چشم خود را بستند و دیگر سخنی به میان نیامد
آخرین باری که حالشان بد شد و راهی بیمارستان شده بودند، به همسر خود گفتند:
من دیگر بر نمی گردم
خوابی که آیت الله کشمیری دید:
« شب وفات علامه طباطبائی در خواب دیدم که حضرت امام رضا علیه السلام در گذشته اند و ایشان را تشییع جنازه می کنند. صبح، خواب خود را چنین تعبیر کردم که یکی از بزرگان [ و عالمان] از دنیا خواهد رفت؛ و در پی آن، خبر آوردند که آیت الله طباطبائی درگذشت »
ایشان در روز سوم ماه شعبان 1401 هـ.ق به محضر ثامن الحجج علیه السلام مشرف شدند و 22 روز در آنجا اقامت نمودند، و بعد به جهت مناسب نبودن حالشان او را به تهران آورده و بستری کردند، ولی دیگر شدت کسالت طوری بود، که درمان بیمارستانی نیز نتیجه ای نداشت.
تا بالاخره به شهر مقدس قم که محل سکونت ایشان بود برگشتند و در منزلشان بستری شدند وغیر از خواص، از شاگردان کسی را به ملاقات نپذیرفتند، حال ایشان روز به روز سخت تر می شد، تا اینکه ایشان را در قم، به بیمارستان انتقال دادند.
وفات علامه طباطبایی
قریب یک هفته در بیمارستان بستری می شوند و دو روز آخر کاملاً بیهوش بودند تا در
صبح یکشنبه 18 ماه محرم الحرام 1402 هـ.ق مصادف با 24 آبان ماه1360، سه ساعت به ظهر مانده، به سرای ابدی انتقال و لباس کهنه تن را خلع و به حیات جاودانی مخلع می گردند و برای اطلاع و شرکت بزرگان از سایر شهرستانها، مراسم تدفین به روز بعد موکول می شود و جنازه ایشان را در 19 محرم الحرام دو ساعت به ظهر مانده از مسجد حضرت امام حسن تا صحن مطهر حضرت معصومه علیها السلام تشییع می کنند و آیت الله حاج سید محمد رضا گلپایگانی(ره) بر ایشان نماز می گذارند و در بالا سر قبر حضرت معصومه علیها السلام دفن می کنند.
تالیفات علامه طباطبایی
کتابهایى که در نجف تالیف کردم:
1. رسالة فی البرهان 2. رسالة فی المغالطة 3. رسالة فی الافعال
4. رسالة فی الترکیب 5. رسالة فی الاعتباریات (الافکار التی یخلقها الانسان) 6. رسالة فی النبوة منامات الانسان.
کتابهایى که در تبریز تالیف کردم:
1. رسالة فی اثبات الذات 2. رسالة فی الصفات 3. رسالة فی الافعال 4. رسالة فی الوسائط بین الله و الانسان 5. رسالة فی الدنیا 6. رسالة فی بعدالدنیا 7. رسالة فی الولایة 8. رسالة فی النبوة(این رسالهها در مقایسه بین عقل و نقل است) 9. رسالة فی انساب السادات الطباطبائیین فی آذربایجان.
کتابهایى که در قم تالیف نمودم:
1. المیزان فی تفسیرالقرآن، در بیست جلد به زبان عربى است و نیز به زبان فارسى ترجمه شده و از آن 37 جلد منتشر شده است، این تفسیر، قرآن را با خود قرآن تفسیر مىکند که نور هدایت است، چرا براى خود هدایت نباشد؟ 2. اصول فلسفه و روش رئالیسم در 5 جلد، ولى 4 جلد تاکنون چاپ شده است. 3. تعلیقة على کفایة الاصول
4. تعلیقة على کتاب الاسفار تالیف ملاصدراى شیرازى 5. وحى یا شعور مرموز 6. رسالهاى در حکومت اسلامى به زبانهاى فارسى، عربى و آلمانى
7. گفتوگو با پروفسور کربن درباره شیعه سال 1338ه. 8. گفتوگو با پروفسور کربن سال 39 40 درباره نقش تشیع در جهان امروز
9. رسالة فی الاعجاز 10. علی و الفلسفة الالهیة، به زبان فارسى، نیز با عنوان على و فلسفه الهى ترجمه شده است. 11. شیعه در اسلام
12. قرآن در اسلام 13. تمام سخنانى که در تعریف شیعه بر «کنت مورکان» استاد دانشگاههاروارد آمریکا القا کردم.
14. سنن النبی(صلى الله علیه و آله) که محمدهادى فقهى آن را در 400 صفحه به زبان فارسى ترجمه کرده .
مدیریت سایت پیراسته فر:جانم به لب رسید،تاجام به لب رسید/علامه حسن زاده آملی
علامه حسن زاده آملی:رساله ای در امامت نوشتم،چون به پایان رسید،آن را به حضور شریف استاد علامه طباطبایی_رضوان الله علیه_ ارائه دادم،مدتی در نزد ایشان بودم و لطف فرمودند و یک دوره تمام آن را مطالعه فرمودند.یک جای آن رساله دعای شخصی درباره خود کرده بودم که (بار خدایا مرا به فهم خطاب محمدی،صلی الله علیه و آله اعتلا ده)
در هنگام رد ساله به اینجانب فرمودند:آقا تا من خودم را شناختم،دعای شخصی در حق خود نکردم بلکه دعایم عام است.
وفات مهندس سید عبدالباقی طباطبایی:۳ آذر ۱۳۸۹
هنگامی که از تبریز به قم آمدم، مطالعهای در نیازهای جامعه اسلامی و مطالعهای در وضع حوزه قم کردم و پس از سنجیدن آنها به این نتیجه رسیدم که این حوزه نیاز شدیدی به تفسیر قرآن دارد، تا مفاهیم والای اصیل ترین متن اسلامی و عظیم ترین امانت الهی را بهتر بشناسد و بهتر بشناساند.
آیتالله ضیاءالدین نجفی(مسئول حوزه علمیه شرق تهران) می گوید:علامه طباطبایی به معنویات، زیارت عاشورا و مداومت بر گفتن اذکار، توجه بسیاری داشت و میفرمود: استاد ما آیتالله قاضی فرمودهاند: ذکری را که به شما یاد دادهام، تعداد خاصی باید گفته شود تا خاصیت ویژهاش برای شما آشکار شود لذا در وسط اذکار سعی کنید آنقدر توجه داشته باشید که چیزی شما را به خود، مشغول نکند والا آن ذکر اثر خود را از دست خواهد داد!
بی اعتنایی علامه طباطبایی به فرشته(حوری بهشتی)
علامه طباطبایی در این باره به داستان ذکر گفتن خود اشاره کرد و گفت: روزی مشغول گفتن ذکری بودم که باید چند هزار مرتبه گفته میشد و از این رو، چند ساعت وقت لازم داشتم. اتاق را خلوت کرده و شرایط را طوری فراهم کردم تا کسی به آنجا نیاید و من بتوانم آن ذکر را به تعداد مشخصی بگویم. مشغول گفتن ذکر بودم که احساس کردم آثار این ذکر، کمکم بر من هویدا میشود. ناگهان یک لحظه دیدم که از جانب راست من فرشتهای با جامی از آب بهشتی ظاهر شد و عرض کرد این یک جام بهشتی برای شماست آن را برای شما آوردهام تا میل کنید.
علامه طباطبایی در ادامه فرمودند: چون استاد ما آیتالله قاضی به ما فرموده بودند که وسط ذکر، به چیزی غیر از یاد خدا مشغول نشوید از این رو من هم به این فرشته، اعتنا نکردم! ملک میگفت: من فرشتهام و آب سلسبیل بهشتی برایت آوردهام از دست من بگیر و آن را بنوش.
آیتالله طباطبایی به آن ملک اعتنایی نکرد و لذا «ملک» که این صحنه را دید رفت عقب و از سمت چپ ایشان، ظاهر شد باز همان سخنان را تکرار کرد و علامه طباطبایی نیز این بار هم کوچکترین توجهی به آن فرشته نکرد تا اینکه سقف شکافته شد و آن فرشته بالا رفت.
استادم (علامه طباطبایی) فرمودند: در این هنگام، حالی برای من پیش آمد اما باز هم ذکر را قطع نکرده و بر آن مداومت کردم تا اینکه ذکر به پایان رسید.
علامه طباطبایی برای ما نقل میکردند که آن خاطره آمدن و رفتن فرشته و شکافته شدن سقف هنوز در خاطرم هست و اینگونه من عملا اثر ذکر خدا را در حین گفتن ذکر مشاهده کردم./منبع:فارس با اضافات
مراسم عمامه گذاری طلاب
مراسم عمامه گذاری طلاب در بیوت مراجع تقلید برگزار شده و طلاب ملبس به لباس سربازی امام عصر(عج) شدند/ سالروزمیلادپیامبراکرم حضرت محمدمصطفی(١٧ ربیع الاول ١٤٤٠)۴ آذر ۱۳۹۷الف
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:به یک منبع اکتفانشده است،مراسم بیوت دیگررانیزمی بینیددرزمانهای مختلف وازشهرستانهای مختلف
مراسم عمامه گذاری دربیوت علما
مراسم عمامه گذاری طلبه هایی که شاستگی لازم راکسب کرده اند.
خاطره آمیزترین لحظات زندگی یک روحانی دردوران تحصیل -حوزه های علمیه
کرونا«واقعیت ندارد»توطئه است.
توطئه «امریکا »برای مبارزه بادین و مذهب
بیماری کرونا با»بیماری قند»فرقی ندارد،نیازی به قرنطینه نیست!
درادامه مصاحبه دیگرآیت الله میرباقری راخواهیدخواند:دشمن(امریکا) می خواهدمارا «بزوربچپاند»درفضای مجازی«کلبه الکترونیکی»نبایدتسلیم شویم،بایدمقاومت کنیم.جهادکبیربکنیم!
اظهارات نسنجیده آیت الله میرباقری(شبکه ۳ تلویزیون) درباره توطئه آمیز بودن شیوع ویروس کرونا
بهانه ای به دست داده تا در فضای مجازی اعتقادات و سبک زندگی دینی مورد تمسخر واقع شود.
سایت الف نوشت :ماجرا از این قرار است که آیت الله سید محمد مهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم در گفتگویی که با نادر طالب زاده در برنامه زنده مکث داشته است به این موضوع اشاره میکند که «شیوع ویروس کرونا نمی تواند موضوعی عادی تلقی شود» و قراین و دلایلی وجود دارد که باید به این موضوع به عنوان یک توطئه نگاه شود.
آنچه در این اظهارات عجیب می نماید اصل این ادعا نیست. چرا که از ابتدای ورود کرونا به ایران و شدت گرفتن شیوع جهانی آن نه فقط در ایران بلکه در کل دنیا گمانه زنیهایی درباره آزمایشگاهی بودن یا به تعبیر روشن تر عمدی بودن ساخت و شیوع این ویروس مطرح شد. عمده این تحلیلها برای اثبات این ادعا به بررسیهای اقتصادی و سود و زیان دو قدرت اقتصادی رقیب در دنیا یعنی آمریکا و چین اشاره داشتند. برخی آمریکا را مقصر اصلی و مسوول این توطئه معرفی می کردند برخی نیز همین اتهام را به چین می زدند. برای هر دو این ادعاها نیز به زعم معتقدانشان دلایل زیادی وجود دارد که کم و بیش در فضای رسانهای داخل کشور نیز برخی از آن ها منتشر شده است.
اما نکته تازه در ادعای مهمان برنامه مکث این است که این توطئه نه به دلیل سود و زیان اقتصادی و رقابت دو قدرت بزرگ جهانی بلکه به دلیل مخالفت با دین و مذهب طراحی شده است.
شاید نتوان توطئه آمیز بودن موضوعی با این پیچیدگی و اهمیت را به طور قاطع رد کرد ( هر چند با توجه به درگیر شدن اغلب کشورهای دنیا و به خصوص آمریکا که در کشور ما بیشتر در مظان این اتهام بزرگ است روز به روز از قوت این نگاه بدبینانه درباره شیوع کرونا کاسته شده ) اما یقینا برای مستند کردن آن باید دلایل موجه و مقبولی ارایه کرد و نمی توان صرف کنار هم قرار گرفتن چند اتفاق و همزمانی شان را دلیلی برای وجود رابطه ای واقعی میان آن ها دانست. توجه به این نکته در رای و نظر معتقدان به توطئه آمیز بودن شیوع کرونا به دلایل اقتصادی دیده می شود اما در اظهاراتی نظیر اظهارات آیت الله میرباقری کاملا غایب است.
عضو مجلس خبرگان رهبری(استادحوزه علمیه) در اثبات سخن خود به همزمانی اعلام شیوع کرونا در قم و ایتالیا ( واتیکان) و سقوط بورس کشورهای غربی اشاره میکند، بدون اینکه قراین دیگری برای معنا دار بودن این رابطه ارایه کند.
مقایسه تلفات بیماری قند و آلودگی هوا و مالاریا با کرونا
و از آن بدتر اینکه به گونه ای بسیار عجیبتر ضمن مقایسه مرگ و میر ناشی از بیماری قند و آلودگی هوا و مالاریا با مرگ و میر کرونا، قرنطینه کردن و تعطیلی به دلیل کرونا و قرنطینه نکردن و تعطیل نکردن به دلیل دیابت و آلودگی هوا را دلیلی بر تبعیض و توطئه می داند، توطئه ای که هدف آن دین و مذهب است!
الف می نویسد:حقیقت آن است که چنین سخنانی با چنان دلایل ناسنجیده ای بیش از آنکه به کار رونق دین و مذهب بیاید در خدمت تضعیف و تمسخر آن است .
اگر قرار باشد در پس هر رویداد و اتفاقی بدون داشتن دلایلی محکم و عقل پسند به دنبال توطئه یا توطئه گرانی باشیم چرا نباید پخش همین سخنان و اظهارات را در این راستا ارزیابی کنیم؟ اظهاراتی که نتیجهاش تمسخر و تضعیف دین و مذهب مردم است !
خلاصه آنکه همانطور که آموزه های کلامی تشیع همواره مفتخر و مزین به رویکردهای عقل پسندانه ای بوده که آن را از سایر فرق مذهبی دیگر متمایز میکند و عالمان دینی تشیع نیز در طول تاریخ به تاسی از پیشوایان معصوم خود در تاریخ مشهور به عقلانیت و روشن اندیشی بوده اند، پیروان این سنت دین ورزی امروز نیز باید در سخن گفتن این ارزش را بسیار بیشتر از دیگران پاس بدارند./ علی اباذری۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹الف،بااندکی ویرایش.
استادحوزه علمیه: درباره خطر ویروس کرونا «بزرگنمایی بیش از حد» میشود و این «توطئه دشمن» است که میخواهدمارا درحبس«قرنطینه»نگه داردکه ناچارشویم درفضای مجازی باشیم!
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آیت الله میرباقری می گوید:ویروس کرونا«ویروس سکولار»برای مبارزه بانهادهای مذهبی.
ندارد.
«شروع کرونا» در دیماه و از چین است، شما بازار بورس آمریکا و اروپا را ببینید؛ تا قبل از ۳۰ بهمن که خبر کرونا از ایران و قم اعلام میشود ــ که روی این هم حساس بودند که از قم اعلام کنند تا یک «قُمهراسی و مذهبهراسی» درست کنند ــ اتفاقی خاصی برای اقتصاد آمریکا و اروپا رخ نداد.
القاء کردند شیوع کرونا از قم بوده و آن را تبدیل به یک بمب خبری کرده و آرامآرام کل جامعه جهانی را بهسمت قرنطینه بردند و قریب به ۴ میلیارد آدم را در قرنطینه قرار دادند.
از همان ۳۰ بهمن شما ببینید بورس آمریکا و اروپا دارد سقوط میکند؛ سقوط شدید تا مرز ۲۰ درصد.
درواقع الان هم آن رقیبی که خبرش میتواند حادثهساز باشد و بحران ایجاد کند، جمهوری اسلامی است نه چین.
چین مدّعی تمدّن جدیدی نیست. او هم اگر قدرت به دست بیاورد فرآیند «مدرنیزاسیون»Modernisation یعنی به روزبودن- را دنبال خواهد کرد و حتّی فرهنگ سُنتی خود را بهعنوان فرهنگ اصلی قرار نمیدهد و بهعنوان یک فرهنگ تابع با آن مواجه میشود.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی می گوید:درباره خطر ویروس کرونا «بزرگنمایی بیش از حد» میشود و این «توطئه دشمن» است.
ایشان هشدار داده که ممکن است «دشمن» ویروس کرونا را به «امری علیه ما تبدیل کند» و خواستار «موضعگیری تمدنی» شده است، هدف غربیها از «خلق کرونا» این بوده که مردم جهان را در قرنطینه ببرند و مجبورشان کنند که در «فضای مجازی زیست کنند »و از طریق «حکمرانی مجازی» بر کل مردم، تمدنهای رقیب را شکست دهند./۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ مشرق بنقل ازفارس.
دشمن می خواهدمارا «بزوربچپاند»درفضای مجازی«کلبه الکترونیکی»نبایدتسلیم شویم،بایدمقاومت کنیم.
حجتالاسلام میرباقری ۲۳ فروردین: با کرونا میخواهند ما در دنیا و محبس مجازی زندانی کنند و قفل دیگری بر حیات مادی بزنند. میخواهند با «حسگرها» ما را مدیریت کنند اما موفق نخواهند شد.
تلقی من این است که دشمنان جامعه جهانی را به وسیلۀ کرونا وارد رزمایش بزرگی کردهاند تا ما را به زندگی در فضای مجازی سوق بدهند؛ یعنی «شیطان یکبار ما را وارد حیات دنیا کرده» است و حالا بدین وسیله دارد به «مَحبَس دومی» وارد میکند.
این استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: این زندگی برای مؤمن هیچ لذّتی ندارد، انبیاء(ع) دریچههای غیب را به إذن الهی به روی بشر گشودند و اصلاً عصر ظهور عصر تحقق غیب در عالم دنیا است. در روایت داریم وقتی حضرت ظهور میکند دست روی عقول بشر میگذارد و عقول بشر را ارتقاء میدهد، اخلاقیات اصلاح میشود، ایمان در قلوب شدّت پیدا میکند و ...
رابطه زندگی امام زمانی با فضای مجازی
آیت الله میرباقری گفت:مؤمنی که با این عالم آشنا است با عالم دنیای مجازی نمیتواند زیست کند./۲۳ فروردین ۱۳۹۹تسنیم
«جهادکبیر»چیست؟
نگارنده-پیراسته فر:ایشان درادامه بااستنادبه آیه فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا ﴿٥٢فرقان﴾ می گوید»امام زمان که می آیدبااینها(جهان غرب،امریکا)جهادکبیرمی کند،«جهادکبیر»یعنی اطاعت نکردن ازپروتکل های بهداشتی وهرفرمان دیگری که بوی غرب می دهد.
مگرغیرازاین است که قیام علیه قرنطینه منجرمی شودبه «قتال»!؟.
«کُلبه الکترونیکی» چیست؟
میرباقری فضای مجازی را«کلبه الکترونیکی»می نامدکه میخواهندمارادرآن حبس کنندوقُفل دیگری بر حیات مادی بزنند.
وآنگاه زمینه را برای شکستن قرنطینه وپروتکل های بهداشتی فراهم می کند ومی گوید:«ماهم حالانبایداطاعت کنیم»،بایدیه جایی درمقابلشاوایستیم ،«جهادکبیر»بکنیم که آخراین جهادکبیر می شود درگیری فیزیکی ،دیگه که نهایتش قتاله..
آیت الله میرباقری دراین مصاحبه، فضای مجازی را«کلبه الکترونیکی»نامیده است./پایان.
حمله نمازگزاران گینه برای بازگشایی مساجد
شماری از معترضین در کشور آفریقایی گینه، با حمله به مساجد، قفل ها را شکسته، درها را باز کرده و دوباره در مسجد نماز خواندند.
یکی از معترضبن گفت:چگونه می توان بازارها را باز گذاشت و مساجد را بست!؟ ما مرگ با نماز را به زندگی بدون نماز ترجیح می دهیم./به گزارش عصرایران به نقل از خبرگزاری فرانسه،۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
آمارمبتلایان کرونادرجهان ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
۴ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر به بیماری کرونا مبتلا شده و ۳۲۰ هزار نفر مُردهاند.
جهت اطلاع حاج آقامیرباقری عرض کنم:خودترامپ(رئیس جمهورامریکا)بادمکراتهادعواداردکه بایدهرچه زودترقرنطینه هارابشکنیم ومردم سرکاروزندگی خودبروند:
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا می گوید ضرر تعطیلی طولانی مدت فعالیت های اقتصادی در این کشور می تواند «بدتر» از شیوع ویروس جدید کرونا باشد.
دستوررئیس جمهورامریکابرای بازگشایی معابد( کلیسا، کنیسه و مساجد)
«دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا امروز جمعهآقای ترامپ روز جمعه، ۲۲ مه۲۰۲۰(۰۲ خرداد ۱۳۹۹) از فرمانداران ایالتهای این کشور خواست امکان بازگشایی عبادتگاهها را فراهم کنند.
ترامپ گفت: «امروز من عبادتگاهها-اعم از کلیسا، کنیسه و مساجد- را جزو اماکن ارائهدهنده خدمات ضروری تشخیص دادم.»
رئیسجمهور آمریکا که در یک کنفرانس خبری حضور داشت گفت در صورتی که فرماندارها به درخواست او عمل نکنند به اجبار متوسل خواهد شد.
رئیس جمهوری آمریکا در کنفرانس خبری خود گفت، فرمانداران میبایست اقدام درست را انجام دهند و اجازه دهند که این محلهای عبادت بسیار مهم و ضروری همین الان و برای این آخر هفته بازگشایی شوند./آسوشیتدپرس.
رئیس جمهوری ایالات متحده همچنین در گفتگو با شبکه فاکس نیوز ابراز امیدواری کرد که فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در این کشور تا عید پاک از سر گرفته شود. سخنان دونالد ترامپ در حالی بیان می شود که بسیاری از مقامات مسئول در حوزه سلامت آمریکا خواستار وضع مقررات سخت گیرانه تر برای مقابله با شیوع ویروس جدید کرونا شده اند.
کارشناسان حوزه سلامت در آمریکا هشدار می دهند که در صورت عدم رعایت فاصله اجتماعی در این کشور موارد ابتلا به بیماری «کووید ۱۹» افزایش خواهد یافت. امری که به گفته آنها در نهایت می تواند باعث شود که سیستم درمانی آمریکا قادر به رسیدگی به بیماران جدید نباشد.
یورونیوز ۵ فروردین۱۳۹۹می نویسد:رئیس جمهوری آمریکا میگوید ضرر تعطیلی طولانی مدت فعالیتهای اقتصادی در این کشور میتواند «بدتر» از شیوع ویروس جدید کرونا باشد.
ترامپ امروز (چهارشنبه۶ فروردین ۱۳۹۹) نیز توییت کرد: مردم میخواهند سر کارشان برگردند. آنها فاصله و باقی امور را رعایت میکنند،وامابایدبروندسرکاروزندگی.
وقتی ازترامپ پرسیدند که تعطیلی اعلام نمی کنید؟اینگونه توئیترزد:Mar 9, 2020
مگرپارسال که۳۷ هزار آمریکایی در اثر ابتلای آنفولانزامُردندماتعطیل کردیم!؟
So last year 37,000 Americans died from the common Flu. It averages between 27,000 and 70,000 per year. Nothing is shut down, life & the economy go on. At this moment there are 546 confirmed cases of CoronaVirus, with 22 deaths. Think about that!
«دونالد ترامپ» :پارسال ۳۷۰۰۰ آمریکایی بر اثر ابتلا به آنفولانزا فوت کردند،ماتعطیلی اعلام نکردیم
رئیسجمهور آمریکا روز دوشنبه۹مارس۲۰۲۰(۱۹ اسفند ۱۳۹۸) در توییتر نوشت: «پارسال ۳۷۰۰۰ آمریکایی بر اثر ابتلا به آنفولانزای معمولی مردند. متوسط، هر سال بین ۲۷۰۰۰ تا ۷۰۰۰۰ نفر. هیچجا تعطیل نشده و زندگی و اقتصاد پیش میرود.»
مدعی طب اسلامی آقای دکترآیت الله تبریزیان طی مراسمی کتاب پزشکی راآتش می زند
کتاب پزشکی هاریسون
کتاب اصول طب داخلی هاریسون (Tinsley R.Harrison)«تینسلی راندولف هاریسون» آشنایی با بیماریهای داخلی است.
دکترطب اسلامی بدون لباس حفاظتی درتماس بابیماران کرونایی
(حجت الاسلام مرتضی کهنسال) مدعی طب سنتی درملاقات بابیماران کرونایی بدون ماسک ودستکش:
عکس سلفی بابیماران کرونایی
حجت الاسلام کهنسال در روزسه شنبه(۲۷ اسفند ۱۳۹۸) ابتدا وارد یکی از بیمارستانهای گیلان شد و سپس با هواپیما به اصفهان به یکی از بیمارستانهای این شهر مراجعه می کند
بیمار(محسن شریفی)-طبیب اسلامی درحال مالیدن داروی شفابخش برلبانش...همین بیمارچندروزبعدمُرد!
لیسیدن ضریح امام رضا-مشهد۱۰ اسفند ۱۳۹۸
لیسیدن یک ایرانی ضریح حرم امام رضا (ع)۱۰اسفند ۱۳۹۸
دکتر رضا ملک زاده(معاون تحقیقات و فن آوری زیربهداشت-دکترنمکی) دربرنامه «دستخط»:
نظریه «جنگ بیولوزیکی» بعیداست، چون یک همه گیری است،خودامریکادرگیراین ویروس است،وضعیت اضطراری اعلام کرده است.
دکترملک زاده»وزیربهداشت ودرمانِ کابینه مرحوم هاشمی رفسنجانی بود.
آیا این یک «جنگ بیولوژیک امریکا علیه ما بود». آیا این را تائید میکنید؟
معاون تحقیقات وزارت بهداشت:برآوردهایی که ما داریم اینطور نیست(این نظریه منتفی است).
در حقیقت اپیدمیهای دیگری هم داشتیم، چه در ۳۰-۲۰ سال گذشته و چه در گذشتههای دور این مسئله را داشتیم. این که این جنگ بیولوژیک بوده خواهید دید
«خود آمریکا بیش از همه از این ویروس آسیب خواهد دید»اما تاحالا شفاف سازی نکردند شاید یکی از کشورهایی که از همه شفافتر تعداد مبتلایان و مرگ را اعلام کرده، ایران بوده است.
همه کشورهادرگیرهستند، در آمریکا و اروپا هم وضعیت بحرانی است. وضعیت ایتالیا، کره جنوبی را میبینید، این خیلی بعید است که یک جنگ بیولوژیک باشد.
گزیده هایی از سخنان دکترملک زاده دربرنامه دست خط(جمعه۳ اسفند ۱۳۹۸)
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سارس، مرس،نیل غربی،آنفولانزا وکرونا ازیک خانواده اند.
بیماری مرس(MERS) در سال ۲۰۱۲ از شتر به انسان منتقل شد/سارس درسال ۲۰۰۳،آنفولانزا هم ۲سال پیش حدود۴۰هزارنفررادرامریکاکشت،همچنین بیماری «نیل غربی»سال۱۹۳۷ که درآفریقا، اروپا، خاورمیانه، آمریکای شمالی و غرب آسیا شیوع پیداکردو درامریکا وضعیت اضطرای اعلام شد./پایان توضیح.
آیاکرونا را جنگ بیولوژیک می دانید؟
در بررسی هایی که خودم شخصا انجام دادم، نه؛ یک اتفاق بوده و بعید است هیچ قدرتی حتی خبیث، حاضر باشد چنین ریسک بالایی کند که خودش و مردمش نیز گرفتار شوند.
به نظر من یک اتفاق طبیعی و ناخواسته بود که از دست همه حاکمیت ها و حکومت ها در رفته است. دیدید که ترامپ هم در روزهای اول باور نمی کرد و آن را یک اتفاق ساده میگرفت.
سردار حسین علائی نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و قائم مقام پیشین وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در برنامه دستخط/جمعه، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
ما شایدعده ای استنادبکنندبه «فرمان رهبر انقلاب به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح برای تشکیل قرارگاه بهداشتی و درمانی»
فرمانده معظم کل قوا در زمینه مقابله با ویروس کرونا، بر لزوم سازماندهی این خدمات در قالب یک ««قرارگاه بهداشتی و درمانی»» برای پیشگیری از شیوع بیشتر این بیماری تأکید کردند.
آیت الله خامنه ای فرمودند:این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال «حمله بیولوژیکی» بودن این رویداد را مطرح کرده ،میتواند جنبهی رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملّی بیفزاید./۲۲ اسفند ۱۳۹۸
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:فرمان رهبری خیلی هوشمندانه بود وحتی جمله ای هم که بکاربردند«هوشمندانه بود(احتمال حمله بیولوژیکی بودن این رویداد)،چراکه ازاین ترامپ شرور ودولتمردان امریکای که نقش «شیطان بزرگ» را دارد،احتمال هرخباثتی دورازانتظارنیست ،ضمن اینکه این فرمان فرماندهی کل قوا« ارتش» را به تَحرُّک واداشت.
درایران هم ارتش وارد صحنه شد واما نوع مبارزه اش با عراق متفاوت است
ارتش ایران درمبارزه با کرونا-مبارزه بیولوژیکی
لشکر۱۶ قدس سپاه(گیلان)-رشت
ضدعفونی معابر عمومی با همکاری ۱۰ تیم و با استفاده از دستگاه فوگر حرارتی و دستگاه سمپاش و سایر تجهیزات نوین انجام میشود.
یکی از نیروهای لشکر عملیاتی ۱۶ سپاه قدس استان گیلان نیز با اشاره به مشارکت این لشکر در رفع آلودگی معابر و اماکن عمومی گیلان گفت: تیمهای رفع آلودگی لشکر عملیاتی ۱۶ سپاه قدس گیلان با استفاده از مواد ضدعفونیکننده و تجهیزات رفع آلودگی آماده گندزدایی اماکن عمومی و معابر عمومی گیلان هستند./۰۶ فروردین۱۳۹۹
واماحرفمان این است که عده ای باضرس قاطع حرف ازسلاح بیولوزیکی(ویروس کرونا)رادارند ومی گویند«امریکاساخته»!
سئوالی که ازاین آقایان(امیرعبدالهیان،محسن رضایی،شمخانی و..)دارم این است که خودترامپ که متخصص ویروس شناس نیست،ایشان بایددستورش را به متخصصان بدهد وآنهااقدام کنند،خُب ،ترامپ عقل ندارد،دیوانه است،آیاآن دانشمندان هم بی عقلند!؟
چه منافعی برای امریکامتصوراست؟
وقتی که خوداین شرور(ترامپ)حسرت میخوردکه کاش چین قبلتربه ماخبرمی داد(مخفی کاری نمی کرد)تاما برای مقابله ومدیریت این بحران خودمان راآماده می کردیم ویامقامات دیگرامریکامی گویند«این ویروس امریکارافرامی گیرد..مادستمان خالی است،تجهیزات نداریم..»
سئوالی که ازاین آقایان(امیرعبدالهیان،محسن رضایی،شمخانی و..)دارم این است که خودترامپ که متخصص ویروس شناس نیست،ایشان بایددستورش را به متخصصان بدهد وآنهااقدام کنند،خُب ،ترامپ عقل ندارد،دیوانه است،آیاآن دانشمندان هم بی عقلند!؟
چه منافعی برای امریکامتصوراست؟
وقتی که خوداین شرور(ترامپ)حسرت میخوردکه کاش چین قبلتربه ماخبرمی داد(مخفی کاری نمی کرد)تاما برای مقابله ومدیریت این بحران خودمان راآماده کنیم ویامقامات دیگرامریکامی گویند«این ویروس امریکارافرامی گیرد..مادستمان خالی است،تجهیزات نداریم..»
مسئولین امریکادستپاچه درتلاش برای خریدامکانات وتجهیزات پزشکی ودرمانی هستند،حتی دست به دامن دیگرکشورهازده اند برای تهیه ملزومات،ودیگراینکه اقتصادامریکا،اروپافلج شده،این چه منافعی دارد واگرامریکا این ویروس راساخته بود،بایداقدامات لازم احتمالی رافراهم میکرد(هم برای کشورش وهم برای تجارت دارووتجهیزات پزشکی برای فروش به کشورهای دیگر(دست به تجارت می زد)ترامپ که کاسب وتاجراست،اگرکله اش درسیاست کارنکند،درتجارت قهاراست،خب چرااقدام پیشگیرانه نکرد!؟
واما بعضی هااستنادمی کنند به ماجرای آلوده کردن بذرودان وکودهای شیمایی محصولات کشاورزی کوبا(سلاح بیولوژیکی)،درپاسخ بایدگفت:دراین اقدام منافعی نهفته است،وقتی کشورهای دیگرنتوانندمحصولات موردنیازرا تآمین کنند،امریکادرصدوراین محصولات دست به تجارت می زند،پول هنگفتی به جیب می زند ولی این حادثه را ربط دادن به یک ویروسی که بیرحمانه جانهارامی گیرد،مرزنمی شناسد،بیرحمانه همه راموردهجوم قرارمی دهدچه توجیهی دارند(صاحبان نظریه سلاح بیولوزیکی)!!؟
«برنی سندرز» سناتور ایالت ورمونت و یکی از نامزدهای حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰آمریکا بامداد پنجشنبه۲آوریل ۲۰۲۰( ۱۴ فروردین ۱۳۹۹) در پیامی توییتری نوشت: در این بحران اقتصادی فزاینده، دهها میلیون آمریکایی در آستانه گرسنگی هستند. نمیتوانیم اجازه دهیم چنین اتفاقی بیافتد.
سندرزگفت:همهگیری کرونا هر روز راههایی را که آمریکا از آن طریق فقرا و اقشار ضعیف را پشت سر میگذارد، پررنگتر میکند.
میلیونها کارگر بدون حقوق ماندهانددرحالیکه نیمی از مردم امریکا چشمشان به حقوق (هفتگی) است و ۸۷ میلیون نفر یا بدون پوشش بیمه هستند یا ازحداقل بیمه برخوردارند.
برنی سندرز می گوید:با تشدید شیوع ویروس کرونا در آمریکا بسیاری از کسبوکارها و صنایع بزرگ و کوچک تعطیل شدهاند و جمعیت انبوهی به بیکاران در این کشور افزوده شده که ضرورت اعطای بستههای مالی کمکی از سوی دولت مرکزی این کشور را دوچندان میکند.
«گلدمن ساکس» شرکت خدمات مالی و بانکداری آمریکایی این هفته در گزارشی پیشبینی کرد که در نتیجه تبعات اقتصادی کرونا، نرخ بیکاری در سه ماهه دوم سال جاری میلادی در آمریکا به ۱۵ درصد افزایش خواهد یافت.
ساکس همچنین پیشبینی کرد که تولید ناخالص داخلی آمریکا در همین مدت ۳۴ درصد کاهش خواهد یافت. آمار اولیهای که هفته گذشته منتشر شد نشان میدهد که ۳.۳ میلیون نفر در آمریکا بیکار شدهاند که این امر چشمانداز اقتصادی این کشور را تیرهتر کرده است.
«جولیان کاسترو»کاندیدای انصرافی ریاست جمهوری ۲۰۲۰ از حزب دموکرات ،با انتشار عکسی از این بی خانمانها از اینکه هماینک ۱۵۰ هزار اتاق خالی در هتلهای لاس وگاس بلااستفاده مانده و این بی خانمانها مجبور شدهاند شب را در خیابان به صبح برسانند، انتقاد و اظهار تاسف کرده است.
«جولیان کاسترو» وزیر مسکن و توسعه شهری آمریکا در دولت باراک درنیمه دی ۱۳۹۸رقابتهای داخلی حزب دموکرات برای تعیین نامزد نهایی این حزب در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا انصراف داد.
ناله های فرماندار:تجهیزات نداریم،شبیه ژنرالی هستم که نیروهایش را بدون تجهیزات حفاظتی لازم به میدان نبرد میفرستد.
«ند لامونت» فرماندار ایالت کانکتیکت روز سهشنبه( ۱۲ فروردین ۱۳۹۹) گفت که تامین تجهیزات پزشکی از انبار ملی راهبری آمریکا به پایان رسیده و هم اکنون این ایالت باید برای تامین تجهیزات کلیدی در بحبوحه شیوع ویروس کرونا به خود متکی باشد.
به گزارش خبرگزاری رویترز، وی که در جمع خبرنگاران صحبت میکرد، افزود: «این آشفته کننده بود که بفهمیم انبار استراتژیک ملی خالی شده است. ما تنها 50 دستگاه اکسیژن دریافت کردیم که برای این خیلی متشکر هستم.»
فرماندارگفت: «در حال حاضر، ما خودمان در حال انجام تلاش خود برای یافتن تجهیزات محافظت شخصی هستیم.»
انیار ملی استراتژیک، یک انبار فدرال بوده که به تامین تجهیزات پزشکی برای کمک به ایالتهایی است که درگیر بحران هستند.
لامونت در ادامه سخنانش گفت که مقامات این ایالت در حال حاضر به دنبال تجهیزات پزشکی از هر کشوی که بازارهایش باز است، میباشند.
وی گفت: «این قلب من را میشکند. احساس میکنم که شبیه ژنرالی هستم که نیروهایش را بدون تجهیزات حفاظتی که سزاوارشان است به میدان نبرد میفرستد.»
وی هشدار داد که با توجه به اینکه تعداد مبتلایان قطعی به ویروس کرونا به سرعت در حال افزایش است، ماه جاری میلادی (آوریل) ماه وحشتناکی برای این ایالات خواهد بود.
ایالت کانکتیکت تا کنون از ابتلای دست کم 3 هزار و 100 نفر در این ایالت به ویروس کرونا خبر داده که از این تعداد 69 نفر جان خود را از دست دادهاند.
***
فرماندار ایالت اوهایو پنجشنبه شب۱۲مارس۲۰۲۰(۲۲ اسفند ۱۳۹۸) در سخنانی گفت که بیش از یکصد هزار نفر از ساکنان ایالت اوهایو به ویروس کرونا مبتلا هستند.
«جان کیسیک» گفت: ما می دانیم که یک درصد از مردم اوهایو معادل بیش از یکصد هزار نفر به این بیماری دچار شدند.
همزمان رسانههای آمریکایی گزارش دادند که «ایالت مریلند» مدارس خود را به دلیل شیوع ویروس کرونا به صورت موقت میبندد.
رسانههای آمریکایی همچنین خبر دادند که ایالت اوهایو نیز در راستای مقابله با ویروس جدید «کووید-۱۹» مدارس خود را به مدت سه هفته تعطیل میکند./تسنیم۲۳ اسفند ۱۳۹۸ بنقل ازالجزیره.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:دربعضی ازخبرگزاری ها(اسپوتنیک وپرس تودی) این خبربنقل ازرئیس اداره بهداشت ایالت اوهایو (خانم دکتر امی اکتون)آورده اند:
«خبرگزاری «اسپوتنیک» به نقل از شبکه تلویزیونی محلی ABC News 5 Cleveland ، خانم امی اکتون در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: ما صرفاً بر اساس این واقعیت نتیجه گیری می کنیم که ویروس در بین حداقل ۱٪ از جمعیت شیوع آنها دستکم حامل ویروس کرونا در اوهایوهستند . جمعیت ایالت ما ۱۱ میلیون وهفتصدهزارنفر است بنابراین تعداد مبتلایان از ۱۰۰ هزار نفر فراتر می رود./پایان گزارش اسپوتنیک.
«پرس تو دی» اینگونه می نویسد:«خانم دکترامی اکتون» Amy Acton در یک نشست خبری اعلام کرد، شمار افراد مبتلا به ویروس کرونا در ایالت اوهایو از ۱۰۰ هزار نفر فراتر رفته است که این میزان ۱ در صد از کل ساکنان این ایالت را تشکیل میدهد.
رئیس مرکز مبارزه و پیشگیری از بیماریهای آمریکا روز پنجشنبه اعتراف کرد، نظام درمان و سلامت این کشور در کنترل ویروس کرونا ناتوان است.
انجمن بیمارستانهای آمریکا یکشنبه گذشته در گزارشی اعلام کرد، ۹۶ میلیون آمریکایی به این ویروس مبتلا خواهند شد که از این تعداد ۴۸۰ هزار نفر جان خود را از دست خواهند داد.
نگرانیها در آمریکا درباره عملکرد دولت «دونالد ترامپ» رئیس جمهور این کشور در قبال شیوع ویروس کرونا بالا گرفته و حتی چندین ایالت این کشور به دلیل خطر شیوع ویروس کرونا وضعیت اضطراری اعلام کردهاند.
پایگاه آمریکایی «تروثاوت» اخیرا با اشاره به اینکه ۲۸ میلیون نفر در آمریکا فاقد خدمات بیمه هستند شیوع ویروس کرونا در این کشور را فاجعهبار دانست./پایان گزارش پرس تودی.
آیتالله خامنهای:یکی از سناتورهای غربی همین چند روز گفته بود« غرب وحشی زنده شده»
یکی از سناتورهای غربی همین چند روز گفته بود که غرب وحشی زنده شده؛ این حرف آنها است. ما وقتی که میگوییم/۲۱ فروردین ۱۳۹۹در گفتگوی زنده تلویزیونی با مردم بهمناسبت نیمه شعبان
در غرب یک روح وحشیگری وجود دارد که با ظاهر آراسته و ادکلنزده و کراواتبستهاش منافاتی ندارد، بعضیها تعجّب میکنند و انکار میکنند، این را حالا خودشان میگویند؛ میگویند این نماد زنده شدن غرب وحشی است./۲۱ فروردین ۱۳۹۹(نیمه شعبان)
اشاره رهبر انقلاب به سخنان فرماندار «ایالت ایلینوی» آمریکا بود که در یک گفتگوی تلویزیونی با شبکه CNN درباره رقابت ایالتهای آمریکا بر سر تهیه ماسک و لوازم بهداشتی بعد از شیوع کرونا در آمریکا گفته بود، "ما (ایالات آمریکا) علیه یکدیگر رقابت، ما در حال رقابت با تمام جهان هستیم. در اینجا فضای غرب وحشی حاکم است
ایلینوی یا ایلینویز (Illinois) ازیکی از۵۰ایالت امریکامی باشدو
« ایلینویز»با۱۳میلیون جمعیت،۱۳۴۵کیلومترمربع مساحت دارد،پایتخت آن «اسپرینگفیلد» و مهمترین شهراین ایالت« شیکاگو «می باشد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:تلاش دراین است،ضمن تبیین بیانات رهبرمعظم انقلاب ازاشارات به وحشی گری های متمدنهای کراوات زده،تصویری ازامریکادرگیرودار«کرونا»داده باشم ،که خوی استکباری ترامپ ودولتمردان زورگوی امریکانیزنمایان کنم.
مصاحبه CNNبافرماندارایلینویز
بلومبرگ نوشت:در٢٢مارس(۳ فروردین ۱۳۹۹) ، ترامپ توئیت کرد که پریتزکر و گروه بسیار کوچکی از برخی دیگر از فرمانداران ، نباید دولت فدرال را به خاطر کاستی های خود مقصر بدانند." که یک واکنش فدرال ناکافی ، ایالات متحده را تحت تأثیر ویروس وادار کرده است که برای منابع خود رقابت کنند ،بلکه بایدبا هماهنگی دولت فدرال باشد.
کاخ سفید نتوانست به وعده خود برای تحویل تجهیزات محافظت شخصی (PPE)تستهای کرونا وتجهیزات لازم عمل کند
دراین ایالت( ایلینویز) ۶۵نفرازمبتلایان فوت کرده اند/۳۱مارس(۱۲ فروردین ۱۳۹۹)
ترامپ «بعلت شیوه کرونا» همه پروازها از مبدا کشورهای اروپایی به مقصدامریکابمدت یکماه لغومی شود.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری شامگاه چهارشنبه ۲۱ اسفند اعلام کرد که همه پروازها از مبدا کشورهای اروپایی، غیر از بریتانیا، به مقصد ایالات متحده به مدت ۳۰ روز به حالت تعلیق در خواهند آمدند.
وی در یک نطق تلویزیونی درباره شیوع ویروس جدید کرونا، کووید۱۹، از ناکامی اتحادیه اروپا در اتخاذ تدابیر پیشگیرانه مناسب در مواجهه با این ویروس گفت، این محدودیت سفر از نیمه شب جمعه اجرا میشود.
«کرونا»درکمپین انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا
«جو بایدن» و «برنی سندرز»، دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تجمعهای انتخاباتی را از بیم کرونا لغو کردند. / ۲۱ اسفند ۱۳۹۸
دخترترامپ(ایوانکا)قرنطینه شد-تست مثبت کرونا۲۴ اسفند ۱۳۹۸
دخترترمپ بازدن توئیتر(۲۷ اسفند ۱۳۹۸)زندگی درقرنطینه راتأییدکرد
دخترترامپ کرونایی شد.
مقایسه تعدادمبتلایان وفوتی های کرونا در۲۵ کشوربالای جدول ،نسبت جمعیت ۲۵کشور کشور
آمارکرونادرجهان ۲۵کشوربالای جدول (۱۱مرداد ۱۳۹۹)
جدول آمارمبتلایان+فوتی ها کرونادرجهان در۲۵کشور+ جمعیت کشورها
آمارمبتلایان کرونادرجهان ،یکشنبه، ۲۹ تیر ۱۳۹۹
آمارکرونادرجهان،یکشنبه، ۲۹ تیر ۱۳۹۹
آمارکرونادرجهان،۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
۴ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر به بیماری کرونا مبتلا شده و ۳۲۰ هزار نفر مُردهاند.
اولین فردمبتلابه ویروس کرونا درجهان-در شهر« ووهان» چین در۱۲دسامبر۲۰۱۹(پنج شنبه، ۲۱ آذر ۱۳۹۸)شناسایی شد.
درایران ،برای اولین بار بامرگ ۲نفردرقم(۳۰بهمن۱۳۹۸)اعلام شد.
مرگ نابهنگام پزشک چینی که قبل از اعلام رسمی کروناویروس درباره شیوع این بیماری هشدارهای جدی داده بود
روز سه شنبه۱۸فوریه۲۰۲۰(۲۹ بهمن ۱۳۹۸)مدیر بیمارستانی در شهر ووهان به دلیل ابتلا به این بیماری درگذشت. لیو ژیمینگ ۵۱ ساله، رئیس بیمارستان« ووچانگ »در «ووهان» بود؛ یکی از بیمارستانهای اصلی درگیر با بیماری در این شهر.دکتر ژیمینگ یکی از عالیرتبهترین مقامهای پزشکی چین است که در اثر شیوع بیماری مُردهاند.
بخش مراقبتهای ویژه از بیماران مبتلا به کرونا که در قرنطینه هستند
توزیع بسته های غذایی به بیماران مبتلابه کروناویروس
یک پرستار در بیمارستان ووهان که در حال غذا دادن به بیمار کرونایی است
سوپ خفاش،عامل ویروس کرونا
خقاش خوری چیتی ها
اگرچه هنوزقطعیت خوردن «سوپ خفاش» را منشاء کروناویروس رااعلام نکرده اند واما از ۹۹ نفری ابتدایی مبتلا به این ویروس در بیمارستان ووهان، ۴۹نفر با مغازهای خاص از فروش مواد غذایی و حیوانات ارتباط مستقیم داشتند، همین موضوع باعث شده تا تقریبا مشخص باشد که این ویروس در ابتدا از حیوانات به انسان و بعد از انسان به انسان منتقل شده است.
بعضی ازانواع خفاش منشأی کروناویروس هستند
نشریه «استاندارد مدیا»ی انگلیس نوشت : بر اساس مقالهای که در بولتن «علوم چین» منتشر شده است، کارشناسان بر این باورند که «خفاشهای میوه میتوانند میزبان این ویروس باشند»
این نشریه درادامه نوشته است:«با توجه به رواج سوپ خفاش در شهر ووهان چین، این ویروس ممکن است از این طریق به انسانها منتقل شده باشد.»
وبسایت خبری اپل دیلی در هنگ کنگ در تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۲۰(۳ بهمن ۱۳۹۸)ویدئویی را منتشر کرد که زن جوانی را در یک رستوران در حال خوردن سوپ خفاش نشان میداد.
این رسانه، این احتمال را مطرح کرد که منشا ویروس کرونا میتواند خفاشها باشند. در این مطلب نوشته شده است:«خوردن خفاش در چین معمول نیست اما برای ساکنان ووهان موضوع جدیدی نیست. »
این ویدئو در رسانههای اجتماعی بهطور گسترده منتشر شد و از سوی چند رسانه مشهور مانند دیلی میل و راشا تودی نیز بازنشر شد. هر دو این رسانهها ویدئو را با این تیتر منتشر کردند که نشان میداد دانشمندان ویروس مرگبار کرونا را مرتبط با خفاشها توصیف کردهاند. در حقیقت، خفاشها حامل بالقوه ویروس شناخته میشوند اما هنوز هیچ چیزی در این ارتباط مشخص نشده است. سایر رسانهها ماننده سایت اینترنتی وایس، این ویدئو را با این تیتر منتشر کرد: «سوپ خفاش، عامل ویروس کرونا»
مردم در اینستاگرام و فیسبوک از ایده خوردن خفاشها ابراز انزجار کردند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:تاقبل ازکشف ویروس کرونادرچین،تبلیغ غذای خفاش یک تجارت بود وامابعدازشیوع مرگبار«کرونا»درووهان همه آنهایی که این غذاهارا برای تبلیغ درشبکه های اجتماعی گذاشته بودند،مجبوربه حذفش شدندویک جورایی درصددند که سرو غذای خفاش(سوپ )راانکارکنند.وکاربرانی که با شوق وذوق از«سوپ خوری خفاشی»درپروفایل خودگذاشته بود،ازپروفایل حذف کردند ویا گم وگورشدند.
BBC در۹بهمن ۱۳۹۸،اینگونه می نویسد:احتمالاً این ویروس جدید از راه فروش غیرقانونی حیوانات وحشی در یکی از بازارهای حیوانات وحشی ووهان به انسان منتقل شده باشد. با اینکه تحقیقات اخیر در چین نشان میدهد که خفاش میتواند منشاء احتمالی این ویروس باشد، مصرف سوپ خفاش چندان در این کشور متداول نیست و تحقیقات درباره منشاء دقیق این ویروس ادامه دارد./پایانBBC
بهداشت دربازارعرضه گوشت!هرخریداری بادستش لمس می کندتاانتخاب کند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:تاقبل ازکشف ویروس کرونادرچین،تبلیغ غذای خفاش یک تجارت بود وامابعدازشیوع مرگبار«کرونا»درووهان همه آنهایی که این غذاهارا برای تبلیغ درشبکه های اجتماعی گذاشته بودند،مجبوربه حذفش شدندویک جورایی درصددند که سرو غذای خفاش(سوپ )راانکارکنند.وکاربرانی که با شوق وذوق از«سوپ خوری خفاشی»درپروفایل خودگذاشته بود،ازپروفایل حذف کردند ویا گم وگورشدند.
BBC در۹اسفند ۱۳۹۸،اینگونه می نویسد:احتمالاً این ویروس جدید از راه فروش غیرقانونی حیوانات وحشی در یکی از بازارهای حیوانات وحشی ووهان به انسان منتقل شده باشد. با اینکه تحقیقات اخیر در چین نشان میدهد که خفاش میتواند منشاء احتمالی این ویروس باشد، مصرف سوپ خفاش چندان در این کشور متداول نیست و تحقیقات درباره منشاء دقیق این ویروس ادامه دارد./پایانBBC
چین تجارت حیوانات وحشی را تا زمانی که اپیدمی ویروس کرونا ممنوع کرد.
ایسنا(۷ بهمن ۱۳۹۸)اینگونه می نویسد:شواهد حاکی از آن است که این بیماری از بازاری در شهر ووهان که گوشت حیوانات وحشی عرضه میشود، به انسان منتقل شده است.
بهداشت دربازارعرضه گوشت حیوانات وحشی-چین
کارشناسان میگویند چین هزینه سنگینی پرداخت میکند و دولت این کشور از اپیدمی مرگبار سارس که ۱۷ سال پیش روی داد، درس نگرفت. این بیماری میتواند به راحتی جهش پیدا کرده و در میان انسانهای حاضر در بازارهای فروش انواع مختلف حیوانات وحشی زنده که اغلب شرایط بهداشتی نامطلوب دارند شیوع پیدا کند.
محدودیتهای جدید، جابجایی و فروش حیوانات وحشی به خصوص در بازارها، سوپرمارکتها، رستورانها و پلتفرمهای تجارت الکترونیکی را ممنوع کرده است.
چین وعده داده است که بازرسیها را افزایش خواهد داد و یک شماره خط داغ برای مردم راه اندازی کرده تا تجارت غیرقانونی حیوانات وحشی را گزارش دهند و اعلام کرده که با تخلفات بر اساس قانون به شدت برخورد خواهد شد./پایان گزارش ایسنا+تصاویر
این ویدئو ۴میلیون و۷۳هزاربازدیدداشته است.(عکسی ازویدئوی منتشرشده)
تبلیغ وترویج غذای خفاشی
اگر به گوشه پایین در سمت راست ویدئو نگاه کنید، لوگوی شبکه اجتماعی دووین [نسخهای از شبکه اجتماعی تیک تاک که در چین در دسترس است] را مشاهده میکنید که فردی با نام کاربری 77maddie777 آن را منتشر کرده است.
سوپ خفاش در نمایی نزدیک نشان داده میشود. در این ویدئو ظرف حاوی آبگوشتی مشاهده میشود که داخل آن یک خفاش با شمایل کامل قرار گرفته است. این ویدئو را چن کیوشی،وکیل چینی منتقد دولت منتشر کرده و در توئیتر بیش از چهار میلیون نفر آن را تماشا کردند و شماری از رسانهها مانند روزنامه بلژیکی "لوسوار"نیز آن را بازنشر کردند.
با این پیشفرض که سوپ نشان داده شده در ویدئو ، سوپ خفاشی است که بهطور سنتی در پالائو به مشتریان ارائه میشود، تحریریه ناظران این ویدئوی را به مدیر یکی از رستورانهای جزیره کرور نشان داد.
«جزیره پالائو »جاییکه بسیاری از گردشگران چینی برای تعطیلات به آنجا میروند سرو میشود. این حیوان در مرحله نخست در آبگوشتی که علاقمندان آن را مینوشند، سرو میشود و پس از اتمام مرحله نخست، خود فرد پوست حیوان را میکند یا در نهایت برای این کار از پیشخدمت کمک میگیرد. بهنظر میرسد زن جوان این ویدئو را بین مرحله اول و دوم سرو این غذای سنتی گرفته است.
رستورانی درجزیره پالائو ،که خانه غذاهای دریایی (سیفود هاوس) مینامند.
کاربران عبارت«رستوران پالائو»را در موتور جستوجوی چینی «بایدو »بررسی کردند و دهها عکس از غذاهای مختلف محلی (از جمله خفاشها) را روی میزهای مشابه ویدئویی که از سوپ خفاش نمای نزدیک گرفته است پیدا کردند.
سوپ خفاش-ووهان
غذای چینی-سوپ خفاش
نیم پز گوشت خفاش -خام خوری
سوپ خفاش
رستوران عرضه غذای خفاش -اندونزی
سوپ خفاش -اندونزی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:دراندونزی،گوشت خفاشکاملاًپخته می شود واما در«ووهان»تمایل به خوردن گوشت خام خفاش است./یکی ازمنابع مورداستفاده-سایت ناظران-است
البته درشهر«ووهان» بیشترین استقبال از«گوشت خفاش»است ،فضله حیوانات نیز(پرندگان) یکی ازغذاهای «لاکچری»چینی هامحسوب میشود،درکشورهای غیرازچین هم فضله پرندگان مشتری دارد،فضله را با لانه پرندگان عرضه می شود،چندسال پیش دریکی ازمستندهای برنامه تلویزیونی ایران به این موضوع پرداخته شد.
همه درتلاشند که بگویند«خفاش منشأویروس کرونانیست»!
لی جیانان، خبرنگار سیسیتیوی چین در ایران نیزمصاحبه می کند ومنکرهمه چیزمی شود،ایشان می گوید:
من به شما قول میدهم اصلا فرهنگ غذایی چینیها آن چه در فضای مجازی نشان داده شده نیست. من اصلا از وجود چیزی به اسم سوپ خفاش خبر نداشتم.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:به آقای« لی جیانان» می گویم که یک سرچی دراینترنت«بایدو » بکنید ورستورانهای لاکچری «جزیره پالائو » ارائه دهنده سوپ خفاش راببینید واین پُستم راچندباربخواند.
عذرخواهی مجری چینی بابت تبلیغ سوپ خفاش
وانگ منگ یون، مجری معروف برنامههای گردشگری، بابت ویدئویی سه سال قبل خود که در آن غذای سوپ خفاش را تبلیغ میشد، از مردم عذرخواهی کرد.
«وانگ منگ یون»، مجری چینی یک برنامه در مورد سفرهای بین المللی، در وبلاگ خود نوشت که در ویدئویی که در سال ۲۰۱۷میلادی(۱۳۹۵شمسی) منتشر کرد، اطلاع نداشت که خفاشها میتوانند حامل ویروس باشند. وانگ افزود: «من در حین فیلمبرداری هیچ اطلاعی نداشتم که چنین ویروسی ممکن است وجود داشته باشد و اخیرا به این موضوع پی بردم.»
این مجری معرف گفت : این فیلم حدود سه سال پیش در پالائو، در مجمع الجزایری در غرب اقیانوس آرام فیلمبرداری شده است.
کرونا درجهان
جهانگیرخان قشقایی«خان زاده»ای که «خاکی»شد
جهانگیرخان قشقایی«کیست؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«مُطرِب»خان زاده(آقازده)مُتموِّلی که زندگی مُرفه رارهاکرد«فقیه» شد ومراجع تقلیدصاحب نام جهان تشیع، شاگردوی بودند.
آیت الله جهانگیر خان قشقایی در۴۰سالگی طلبگی راشروع کرد...درادامه ماجرای مباحثه ایشان راباکشیش های اصفهان درباره حقانیت«شیعه»و امربه معروف ونهی ازمنکر ونیزاسامی۲۰نفرازشاگردان نامدارایشان راخواهیدخواند.
جهانگیر خان قشقایی در سال ۱۲۴۳قمری(۱۲۰۷شمسی)در خانوادهای تحصیل کردهِ مُتَموِّلی بدنیا آمد
پدرش« محمد خان» از ایل قشقایی، طایفه دره شوری، تیره جانبازلو و از ساکنان «وردشت» سمیرم و مادرش اهل «دهاقان»، سمیرم بود.
« محمد خان»برای «جهانگیر» معلم خصوصی استخدام کردکه درسفروحضردرخدمت«آقازاده»باشد.
وامااین«خان زاده»،آنقدراستعداد و قابلیت یافت که احساس کرد ماندن در ایل و کوچ زمستانی و تابستانی، با تحصیل او سازگاری ندارد، بنابراین تصمیم گرفت «کوچ»را رهاکند و در اصفهان بماند و به تحصیل بپردازد.
بترتیب: آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، جهانگیرخان قشقایی، میرزا عبدالرحیم صاحب فصول.
آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی(متوفی۱۳۶۵ق) ،نفرسمت چپ -جهانگیرخان،علامه شیخ محمدحسین عبدالرحیم حائری اصفهانى تهرانی مشهور به صاحب فصول(متوفی۱۲۶۱ق).
«صاحب فصول» یعنی(مؤلف)کتاب «الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة».
رحیم ارباب(قلیانی) درکناراستادش«آخوندکاشی»
«حکیم جهانگیرخان قشقایی» در قسمت شرقی مدرسه صدر بازار اصفهان، حجره شماره ۲ بعد از ایوان سکونت داشت و باملا محمد کاشانی معروف «آخوند کاشی» (متوفی ۱۳۳۳ق) هم مباحثه بود. آنان ارتباط قلبی خاصی با هم داشتند،هر دو از شاگردان «آقا محمد رضا قمشهای»(متوفی۱۳۰۶قمری) بودند.
«جهانگیر خان قشقایی» سالها شاگرد علامه آقا محمد رضا قمشهای بود،
«حکیم محمدرضاقمشه ای» در۶۲سالگی به تهران کوچیدو۱۰سال آخرعمرش رادرتهران(حوزه علمیه -مدرسه- صدر) زیست.
«جهانگیر خان»نیز به شوق استفاده از محضرش به «مدرسه صدر»میرود.
«آقامحمدرضا قمشهای» را «ابنعربی ثانی»»نامیده اند، اگرچه مشربش صدرایی اما کُتب بوعلی را بهتر از مشائیان تدریس میکرد،شاعری بودکه درشعرمتخلص به «صهبا»بود،ازمتمولین بودوامادر خشکسالی ۱۲۸۸ تمام مایملک خود را صرف نیازمندان کرد و تا پایان عمر درویشانه زیست.
«ابن عربی» کیست؟:محی الدین عربی، محمد بن علی بن محمد بن احمد بن عبدالله حاتم طایی معروف به محی الدین، مکنی به ابن عربی و ملقب به شیخ اکبر (تولد۶۳۸ – توفی۵۶۰ ق) است.
«جهانگیرخان» حکمت و فلسفه را نزد آقا محمدرضا قمشهای ، فقه و اصول و ادبیاتِ عرب را نزد شیخ محمدحسن و محمدباقر نجفی و حاج ملاحسین علی تویسرکانی، طب را نزد ملاعبدالجواد طبیب معروف اصفهان، و ریاضی و هیئت و نجوم را از استادان سرشناس آن زمان فراگرفت.
«جهانگیر خان» استادش(علامه محمد رضا قمشهای) رااینگونه توصیف می کند:همان شب اول خود را به محضر او رساندم-وضع لباسهای او عُلمایی نبود(عباوعمامه نپوشیده بود)لباسش به کرباس فروشهای سِدِهْ میماند. حاجت خود را به او گفتم. گفت:میعاد من و تو فردا در خرابات(خرابات محلی بود در خارج خندق قدیم تهران)در آن جا قهوهخانهای بود که درویشی آن را اداره میکرد. روز بعدکتاب اسفار ملاصدرا را با خود بردم، او را در خلوتگاهی دیدم که بر حصیری نشسته بود، اسفار را گشودم، اما استاد را از بر میخواند، سپس به تبیین آن پرداخت.
جهانگیرخان می گوید:این اوضاع، مرا آن چنان به وجد آورد که از خود بیخود وتامرز دیوانگی کشاند،استاد وقتی حالِ مرا مشاهده کرد گفت:« قوت می، بشکند ابریق را»
توضیح نگارنده-پیراسته فر:ممکن است بعضی هاکه تعصبات منجمددارند ویامعاندند،ایرادبگیرندروی کلمه «دیوانه»،این جمله استادی رابرای شاگردش می آورم:
علامه محمدحسین طباطبایی می گوید:آقای مطهری حرفی که میگفتم، میگرفت و به مغزش میرسید. هر چه میگفتم، هدر نمیرفت و مطمئن بودم که نمیرود. وقتی او در جلسه درس حاضر میشدند،از شوق و شعف، حالت رقص پیدامی کردم، به جهت اینکه میدانستم هر چه میگویم هدر نمیرود و محفوظ است.
خبرنگارتلویزیون:در لحظه شنیدن خبر شهادت استاد مطهری چه احساسی به شما دست داد ؟
علامه طباطبایی:دیگر اینها غبر قابل وصف است . حقیقتا بعد از فوت ایشان تأثر من , تأثر در مرگ یکی از عزیزان است . از دست رفتن ایشان ضایعه ای بود . خداوند کسانی را که این طور جنایات را جایز می شمارند , نابود کند . لطفا درباره روابط معنوی ایشان با شما . . .خواهش می کنم راجع به معنویت و روابط معنوی ای که با ایشان داشتم و مطالبی که تأثر آور بود و بنده از آنها روحا متأثر شدم , نپرسید . به جهت اینکه من دوام ذکر و بیان آن را ندارم.
حکیم قشقایی از هنگامی که وارد حوزه علمیه اصفهان شد، تا موقعی که خاکیان را بدرود گفت، با همان لباس ساده ایل قشقایی شامل «کلاه پوستی، موهای نسبتاً بلند سر و صورت و پالتو پوست» زندگی را در حجره سپری نمود و در همان حجره دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
او به تأسی از استادش، آقا محمد رضا قمشهای این گونه لباس میپوشید. بعضی از شاگردان حکیم قشقایی مثل «حاج آقا رحیم ارباب» و «شیخ غلام حسین ربانی چادگانی» نیز تغییر لباس ندادند(لباس روحانیت نمی پوشیدند).
«حکیم قشقایی »هنگام اقامه نماز جماعت ـ به علت استحباب گذاشتن عمامه در موقع نماز ـ کلاه از سر برمیگرفت و با شالکمر عمامهای درست میکرد و بر سر مینهاد.
حکیم قشقایی از مال الاجاره زمینی که داشته است؛ روزگار میگذرانده. و از سهم امام و شهریه (بیت المال)استفاده نمیکرده است. مال الاجاره زمین کشاورزی متعلق به وی درشهر دهاقان سالی ۴۰ تومان + زمین روستای آغداش، ۲۰ تومان، برای وی میفرستادهاند.
جهانگیرخان ملبس به لباس روحانیت نبود واما هنگام اقامه نماز جماعت ـ به علت استحباب گذاشتن عمامه در موقع نماز ـ کلاه از سر برمیگرفت و با شالکمر عمامهای درست میکرد و بر سر مینهاد.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:جهانگیرخان قشقایی«ناجی»فلسفه شد.
امام خمینی:یاد گرفتن زبان خارجی، کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک بشمار میرفت. در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم ( مصطفی) از کوزهای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه میگفتم.
تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه مییافت، وضع روحانیت و حوزهها، وضع کلیساهای قرون وسطی میشد که خداوند بر مسلمین و روحانیت مِنّت نهاد و کیان و مَجد واقعی حوزهها را حفظ نمود./صحیفه امام خمینی » جلد ۲۱ » صفحه ۲۷۹
مخالفت با علم فلسفه در زمان حکیم قشقایی به قدری زیاد بود که دکترجلالالدین همایی(متوفی تیر ۱۳۵۹ )مینویسد:
«مرحوم قشقایی فلسفه را در اصفهان از تهمت خلاف شرع و بدنامی کفر و الحاد نجات داد. سهل است که چندان به این علم رونق بخشید که فقها و متشرعان نیز آشکارا با میل و علاقه روی به درس فلسفه نهادند؛ و آن را مایه فضل و مفاخرت میشمردند.»
پدرِبزرگ همین آقای دکترهمایی(رضا قلی ،متخلص به همای شیرازی)،زندگی این خان زاده متمول مطربی(نوازنده) رامتحول می کند.
شیخ آقابزرگ تهرانی می نویسد:جهانگیرخان برای شاگردانش برای حضوردر«درس فلسفه» شرط گذاشته بود،شرطش این بودکه در کنار آن «فقه و اصول» را نیز بیاموزند و در حفظ شعائر دینی بکوشند.
بدین ترتیب، حکمت را چنان رایج و مطلوب کرد که «جا»برای طُلاب درسِ شرح منظومه سبزواری ،چنان تنگ بودکه ناگزیر در خارج از حُجره مدرسه صدر و در شبستان مسجد چارچی کلاسهابرگزار میشد.
چگونگی آغازطلبگی جهانگیرخان
«تار»جهانگیرخان مشکل پیداکرده بود ونیازبه تعمیرداشت ودنبال تارسازبودکه مطربی رامی بیند«رضاقلی مطرب»در اثنا سؤال و جواب متوجه میشود که مخاطبش، آیتی از هوش و درایت و ذکاوت است،به وی میگوید«با این استعداد حیف است ضایع شوی. میل داری درس بخوانی؟ »جهانگیر خان علاقمندی خودرااعلام می کندو با راهنمایی همای شیرازی در چهل سالگی راهی مدرسه -حوزه-علمیه می شود وطلبگی راآغازمی کندوبدینصورت یک مردمتمول نوازنده،میشود«علامه وفقیه حوزه های اسلامی »وعلمای بزرگ وتاریخسازی درمحضرش تلمذمی کنند.
انقلابی که در جهانگیرخان اتفاق افتاد،منشأآثاری شد،علاوه برهدایت یافتگی،هدایتگرروحانیونی شدکه درحجره هابه آلات موسیقی می پرداختند:
«نهی ازمنکر»به سبک «جهانگیرخان قشقایی»
می گویند:روزی جهانگیرخان برای سرکشی طلاب با چند نفر از شاگردانش واردسرای قیصریه(اصفهان) شدند،از یکی از حجره ها سر و صدای ساز و آواز به گوششان خورد، یکی از ملازمان نگران شد گفت«حضرت آقا !اجازه بدهید من الان میروم بساطشان را به هم میزنم»(تنبیهشان میکنم) واماجهانگیرخان گفتند این طریق نهی از منکر نیست. شما الان اگر بروید و این کار را بکنید اینها اتباع ظل السلطانند و بالاخره فردا مؤاخذه میکنند. و اسباب توهین به اهل علم میشوند و ممکن است برای شماهم گرفتاری بوجودبیاید وشیوه دیگری برگزیدند.
آنگاه ایشان با شاگردانش به آن حجره رسیدند،اذن دخول خواستند واینگونه آغازسخن کردند: آقایان سلام علیکم! میهمان نمیخواهید؟
«ساکنین حُجره» دست پاچه شدند و رنگ از رخسارشان پرید و نگران شدند. جهانگیرخان درکنارشان نشست وگفت: من نیامدهام مزاحم شما بشوم… ظاهراً آقایان داشتند فلان دستگاه موسیقی را میزدند، بزنید ببینم!
طلاب ،مات ومبهوت مانده بودند واماوقتی «دستورمشفقانه استادرامجددشنیدند»مطمئن شدندکه خطری آنهاراتهدیدنمی کند، شروع کردند به نواختن. جهانگیرخان که بادقت صحنه نواختن رامی نگریست وآنگاه ازنفردوم خواست بزند و همین طور یک یک همه افراد حاضردر حجره ، دستگاه خودرا نواختند و و آنگاه جهانگیرخان،آلت سازرادردست گرفت وشروع به نواختن کرد واشکالات هرکدام را متذکرشد ونواختن درست آلات موسیقی رایادشان داد ! اهل حجره(طُلاب) همه مات و مبهوت گشتند و از مهارت و تبحر جهانگیرخان درموسیقی.
واما درپایان این کلاس رفع اشکال الات موسیقی ،گفت: آقایان من هم مثل شما یک وقتی با این آلات سر و کار داشتم و چنگی مینواختم و نسبت به همه انواع دستگاههای موسیقی مسلط هستم، اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که عمر خود را تلف کردهام.
ودرادامه مشفقانه باقول لَّیِّن (فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا لَّعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشَىٰ ٤٤طه)گفت:: آیا حیف این عمر نیست که آدم، خود را صرف این امور لعب ولهو نماید!؟
ودرادامه کلامش را باآیات وروایات واحادیث اهل بیت علیهم السلام زینت بخشید ،آنقدرکلامش نافذ ومفیدبودکه مجلس طرب ،صبغه روضه گرفت،آن مطربان گریستند واین نصایح مشفقانه که شیوه عالمانه ای ازامربه معروف ونهی ازمنکربود «مؤثرواقع شد» وهمه ازکرده وگذشته خودشرمنده شدند و«توبه»کردند،آنقدراین جلسه درآنهاتأثیرگذاشت که بادستان خودشان «شیشههای شراب»درحجره را شکستند و اساس ضرب و ساز و آواز را نیز درهم ریختند.
آنگاه جناب خان در حقشان دعا کرد و فرمود: خدای شما را به توبهای که کردید، بخشید و خدا ان شاء الله شما را موفق و مؤید گرداند. همانگونه که من هم از گذشته خود توبه کردم و به حمد الله موفق گشتم.
«طل السلطان» کیست؟
سلطان مسعود میرزا، فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار ،متولد۱۲۲۸شمسی،او در تمام دوران سلطنت مظفرالدین شاه نیز حاکم اصفهان بود.
آنچنان ظل السلطان فضای رعب و خفقان در اصفهان حاکم کرده بود که کسی رایارای انتقادواعتراض نبود،
تااینکه در ۲۱ محرم ۱۳۲۵(۱۴اسفند۱۲۸۵) هنگامی که ظل السلطان برای تاج گذاری محمدعلی شاه به تهران رفته بود مردم اصفهان در اقدامی اعتراضی بازارها را بستند و در میدان نقش جهان تحصن کردند. خواستارعزل ظل السلطان(پس از ۳۴ سال)شدند، این اعتراضات دو هفته به طول انجامید و در این مدت صدها تلگراف به تهران زده شد تا اینکه محمد علی شاه وی را از حکومت اصفهان عزل و نظام السلطنه را جانشین وی کرد.
«ظل السلطان» در اواخر عمر مدتی را در اروپا گذراند تا این که پس از دچار شدن به اختلال حواس در دهم تیر ماه ۱۲۹۷ شمسی در ۷۰ سالگی از دنیا رفت.
نوشته اند:حکیم قشقایی جزو نامدارترین مدرسان حوزه علمیه علمیه اصفهان بود. «در مدرسه سپهسالار تهران شهرت بود که در مدرسه صدر اصفهان، دو نفر فاضل معمر بینظیر ایران، آخوند ملّا محمد کاشی و جهانگیرخان قشقایی هستند.
حکیم قشقایی بعضاً در شبستان مسجد جارچی تدریس میکرد.
او روزهای پنجشنبه و جمعه، به تدریس ریاضی و هیئت میپرداخت. وی گاهی به تدریس نهج البلاغه میپرداخت و آن را با حکمت، تحلیل میکرد.
جهانگیرخان«ذوالفنون»بود سطوح مختلف دروس حوزوی ـ حتی رتبه عالی درس خارج را ـ تدریس میکرد،کتابهای اسفار و شفا و شرح منظومه را با بیانی شیوا تدریس مینمود.
آیتاللهالعظمی سید حسین طباطبایی بروجردی مرجع تقلید شیعیان (۱۰ فروردین ۱۳۴۰ درسن۸۶ سالگی)
آیت الله بروجردی : ما در زمان جوانی، درحوزه علمیه اصفهان نزد مرحوم جهانگیرخان، اسفار میخواندیم؛ ولی مخفیانه. چند نفر بودیم و خفیهً به درس ایشان میرفتیم.
شیخ عباس قمی(صاحب مفاتیح) مینویسد:
«جهانگیر خان در علم و عمل به جایی رسید که از اقطار بلاد به حوزه درسش آمدند.»
شیخ آقا بزرگ تهرانی(متوفی۱۲ اسفند ۱۳۴۸ در نجف) مینویسد: «جهانگیر خان چنان کوشید که به اعلی درجات علم دست یافت ... و از سایر بلاد به قصد استفاده از او به حوزه درسش شتافتند.مورخ دیگری مینویسد: «میرزا جهانگیرخان قشقایی در مدرسه صدر اصفهان تدریس میکرد و بیشتر استادان معقول خوشه چین خرمن دانش او بودهاند.»
ماجرای محاجه آیت الله جهانگیرخان قشقایی با کشیش های اصفهان
حجت الاسلام مسعودعالی بنقل ازآیت الله بهجت نقل می کندآیت الله جهانگیرخان با عده ای ازکشیشیان درباره حقانیت دین اسلام(دین شیعه) مباحثه می کرد وآنهامنکربودند،هرجقدردرلیل وبرهان می آوردآنهاقبول نمی کردندتااینکه گفت اگرحضرت مسیح بیایدبشمابگوید فبول می کنید؟آنهاگفتند درآنصورت بله می پذیریم.که جهانگیرخان با دست به دعابرمی دارد ومکاشفه حضرت مسیح رخ نشان می دهد واین حضورتاحدی که کشیشان باچشمان خودحضرت مسیح رامی دیدند،حضرت مسیح به آنهاگفت«امروزازخانه علی واولادعلی،جای دیگررفتن بیراهه است»
حجت الاسلام مسعودعالی بنقل ازآیت الله بهجت نقل می کندآیت الله جهانگیرخان با عده ای ازکشیشیان درباره حقانیت دین اسلام« شیعه» مباحثه می کرد وآنهامنکربودند،هرجقدردرلیل وبرهان می آوردآنهاقبول نمی کردندتااینکه گفت اگرحضرت مسیح بیایدبشمابگوید فبول می کنید؟آنهاگفتند درآنصورت بله می پذیریم.که جهانگیرخان با دست به دعابرمی دارد ومکاشفه ای صورت می گیردوحضرت مسیح رُخ نشان می دهد واین حضورتاحدی که کشیشان باچشمان خودحضرت مسیح رامی دیدند،حضرت مسیح به آنهاگفت«امروزازخانه علی واولادعلی،جای دیگررفتن بیراهه است»
توضیح نگارنده-پیراسته فر:عده ای جاهل ومعاندبراین سخنان خُرده(سخره) گرفته اند
اینکه آیاازمجهادات علامه جهانگیرخان بی خبرند ویاقدرت لایزان خداوندرامنکرند!؟
اینکه خداوندبرای اثبات رسالت پیامبرش،درخواست قومش زایش شترازدل کوه»رااجابت می کندو
سردشدن آتش بر حضرت ابراهیم/بیناشدن چشمان نابینای حضرت یعقوب باپیراهن حضرت یوسف...شق القمر...معراج...
آمارمبتلایان کرونادرجهان چهارشنبه، ۱۲ شهریور ۱۳۹۹
۲۵ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر به بیماری کرونا مبتلا شده و ۸۶۱ هزار و ۶۶۸ نفر هزار مُرده اند.
آیابچشم خودنمی بینندکه یک ویروسی که بچشم هم دیده نمی شود(هر۲میلیون ویروس کرونابرابریک گرم وزن دارد) درعرض۶ ماه ،۲۵ میلیون نفررامبتلاکرده،
بنا بر گزارش دانشگاه جانز هاپکینز، تاکنون ۲۵ میلیون و ۹۳۷ هزار و ۲۹ نفر از مردم سراسر جهان به ویروس کرونا آلوده شدهاند که از آن میان ۸۶۱ هزار و ۶۶۸ نفر جان خود را از دست دادهاند و دستکم ۱۷ میلیون و ۲۱۲ هزار و ۶۷۹ نفر بهبود یافتهاند.
«آمریکا» با۶ میلیون و ۳۰۰هزارنفرمبتلا و ۱۹۰هزارفوتی در صدر کشورهای جهان و پس از آن برزیل با سه میلیون و ۹۹۷ هزار و ۸۶۵ مورد ابتلا و ۱۲۳ هزار و ۷۸۰ مورد فوتی و هند با سه میلیون و ۷۶۹ هزار و ۵۲۳ مورد ابتلا و ۶۶ هزار و ۳۳۳ مورد فوتی، در ردههای دوم و سوم کشورهای جهان با بیشترین تعداد مبتلایان به کرونا قرار دارند.
کشورایران:مبتلایان ۳۷۸ هزار و ۷۵۲ نفر/فوتی ها: ۲۱ هزار و ۷۹۷ نفر.،همین موجودی که بچشم هم دیده نمی شودغولهای جهان(قهرمانان انسانی تاکمپانی های خودروسازی وهواپیماها)رازمینگیرکرده..اوضاع جهان رابهم ریخته..بین اعضای خانواده های-زنده-جدایی انداخته،مساجدومعابدراتعطیل کرده..مردم راخانه نشین کرده..همه ازهم دوری می کنند...یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ، وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ، وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ ﴿٣٦عبس)
این استهزاء هاسابقه طولانی دارد:خداونددرقرآن جوابشان داده است:
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الْأَوَّلِینَ ١٠ وَمَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿١١حجر﴾ هیچ پیامبری برایشان نفرستادیم جز آنکه او را به مسخره می گرفتند.
«شاگردان »علامه جهانگیرخان قشقایی
علما وحکمای زبادی از محضراین فقیه حکیم کسب فیض کردند،شاگردانی که به درجات بالایی رسیدند وخودشان منبع نوری شدندبرای شاگردانشان که دراینجااسامی بعضی هارادکرمی کنیم:
۱-علامه سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۸۴ ـ ۱۳۶۵ هـ . ق).
۲-آیت الله میرزامحمدعلی شاه آبادی-استادامام خمینی(تولد۱۲۵۱شمسی -متوفی۳ آذر ۱۳۲۸)
۳-آیت الله شیخ حسنعلی اصفهانی،معروف به نخودکی(تولد۱۲۴۱-متوفی۷ شهریور ۱۳۲۱).
۴-آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی-مرجع تقلید شیعیان(متوفی۱۰فروردین۱۳۴۰).
۵- آیت الله سیدحسن مدرس-شهیدمدرس(۱۲۴۹ش-۱۳۱۶ش).
۶-آیت الله سیدجمالالدین گلپایگانی-مرجع تقلید (تولد۱۲۹۵-متوفی۱۹محرم۱۳۷۷).
۷- آیت الله میرزامحمدحسین نائینی-مؤلف تنبیه الأمة و تنزیه الملّة(متولد۱۲۷۶-متوفی۱۳۵۵ق).
۸- سید محمدحسن حسینی مشهوربه آقا نجفی قوچانی (تولد۱۲۹۵-متوفی۱۳۶۳ق).
۹- آیت الله محمدحسین فاضل تونی (تولد۱۲۹۸-متوفی ۱۵شعبان۱۳۸۰).
۱۰-آیت الله شیخمرتضی طالقانی(۱۲۷۴ ق-متوفی ۱۳۶۳ ق).
۱۱-حکیم حاج آقا رحیم ارباب (۱۲۹۷ ـ ۱۳۹۶ هـ . ق).
۱۲-علامه سیدمحمد داعیالاسلام لاریجانی (تولد۱۲۵۴-متوفی۱۳۳۰شمسی)،
۱۳-ضیاءالدین درّی اصفهانی (تولد۱۲۹۳-متوفی۱۳۷۵ق).
۱۴-شیخمحمد حکیم خراسانی-گُنابادی (متوفی۱۳۱۵شمسی)،
۱۵-میرزا مصطفی جعفر طیاری دهاقانی (متوفی ۱۳۳۵).
۱۶-ضیاءالدین علی بن ملا محمد عراقی،معروف به آقا ضیاء الدین عراقی (۱۲۷۸ ـ ۱۳۶۱ ق).
۱۷-میرزا محمود ابن الرضا (۱۲۸۵ ـ ۱۳۵۵ هـ . ق).پدرِمؤسس حوزه علمیه خوانسار
۱۸-سید محمد علی ابطحی سدهی (متوفی۱۳۷۱ هـ . ق) .
۱۹-عبدالله اشراق (۱۲۳۵ ـ ۱۳۴۵ هـ . ق).
۲۰-ملا محمد جواد آدینه ای (متوفی ۱۳۳۹قمری)،فرزندمحمدعلی اصفهانی،استادجابری انصاری.
تألیفات حکیم جهانگیرخان قشقایی:
جهانگیرخان بیشترعمررابه کارتربیت وپرداخته تاتألیف. واما «شرح نهج البلاغه» و»دیوان شعر»جهانگیرخان ازجمله ازآثارمکتوبش می باشد.
قبرستان -تخت فولاداصفهان-آرامگاه جهانگیرخان قشقایی
۴۵ سال ازعمر ۸۵ ساله جهانگیرخان قشقایی،صرف تهذیب و تحصیل و تدریس شد، در شب سیزدهم ماه رمضان سال ۱۳۲۸ ه.ق (۲۶شهریور ۱۲۸۹) در اصفهان درگذشت.