صندلی فروشی در دانشگاه ها
دختری که با پول(بجای کنکور)دانشجوی رشته دندانپزشکی دانشگاه شهیدبهشتی تهران شده بود..وی می گوید" من تنهانیستم که بدون کنکورآمدم،۳۰نفریم،چرایقه آنهارانمی گیرید!؟
ماجرای دانشجوی قلابی داندانپزشکی دانشگاه شهیدبهشتی
سعید نمکی، وزیر بهداشت(۲دی ۱۳۹۸) :اخراج ۱۳۴ دانشجو قلابی دانشگاههای علوم پزشکی که اکثراً دانشجوی دامپزشکی شهرهای جنوبی کشوربودند را چندروزپیش اخراج کردیم ورودی۱۳۹۶بودند که شرایط -حداقلی علمی-لازم رانداشتند.
«مریم مقتدری»دانشجوی قلابی است ویادانشجوی قانونی(پولی)؟
«دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی قلابی از آب درآمد؛ دختر متمولی که تنها به عشق دندانپزشکی و علاقهاش به این رشته دانشجوی این دانشگاه شد و بدون هیچ ثبت نامی در کلاسها شرکت کرد. کمتر از یک سال به عنوان دانشجو در آنجا درس خواند و اتفاقا شاگرد زرنگ کلاس هم بود.
تا این که با یک پز و قپی بین همکلاسیهایش دستش رو شد، همه فهمیدند که این دختر جوان اصلا نه دانشجو است و نه کنکور داده و نه مراحل ثبت نام را طی کرده است.»
«ماموران کلانتری این دختر را دستگیر کردند و تحویل مقامات قضائی دادند. این در حالی است که وزارت بهداشت هم به این موضوع واکنش نشان داد و اعلام کرد که پیگیر جزییات دستگیری دانشجوی قلابی هستند و مسئولان حراست باید پاسخگو باشند.
وزارت بهداشت همچنین اعلام کرده که اگر جعل مدرکی در حوزه آموزشی و دانشجویی اتفاق افتاده باشد با متخلفان برخورد خواهد شد.
چندی پیش بود که با پیگیری حراست دانشگاه شهید بهشتی پروندهای برای رسیدگی به کلانتری ۱۶۳ ولنجک ارجاع شد.
دختر جوانی بدون طی هیچ گونه مراحل ثبت نام و حتی شرکت در کنکور اقدام به حضور در کلاسهای تئوری و عملی رشته دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی کرده بود؛ بنابراین رسیدگی به این موضوع در دستور کار ماموران کلانتری قرار گرفت و تحقیقات در این رابطه آغاز شد.
تجسسهای پلیسی نشان داد که دختری بیستوسه ساله در کمتر از یک سال در کلاسهای درس رشته دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی حاضر شده بود و در آنجا درس میخواند.
این دختر به دیگر دانشجویان گفته بود که با پرداخت چندین میلیارد و بدون شرکت در کنکور در این دانشگاه ثبت نام کرده است که همین موضوع باعث نارضایتی دیگر دانشجویان شده و در همین راستا اعتراض خود را به حراست دانشگاه اعلام کردند.
سرهنگ رضا صادقی، رئیس کلانتری ولنجک، با اشاره به ادامه تحقیقات و اخذ مجوز از مقام قضائی گفت: «ماموران کلانتری ولنجک با تکمیلشدن نتایج تحقیقات و اخذ مجوز از مقام قضائی روز یکشنبه(۲۴ شهریور۱۳۹۸) این دختر جوان را دستگیر و به کلانتری منتقل کردند.
این دختر در همان بازجوییهایی اولیه به جرم خود اقرار کرد که هیچگونه ثبت نامی در دانشگاه نداشته و با سوءاستفاده از بیتوجهی عوامل حراست دم در ورودی دانشگاه وارد فضای دانشگاه شده و با توجه به علاقهای که به رشته دندانپزشکی داشته، در کلاسهای مربوط به آن شرکت میکرد.
تحقیقات پلیس نشان داد که متهم وضع مالی خوبی دارد و به همین دلیل نیز زمانی که دیگر دانشجویان از وی در مورد حضور و نحوه قبولیاش در دانشگاه پرسیدهاند، مدعی شده که با پرداخت پول به دانشگاه امتیاز تحصیلی در این رشته را خریداری کرده است.
وی درباره این که آیا این فرد اقدام به جعل کارت دانشجویی با مدارک دانشگاهی کرده بود یا خیر نیز گفت: «هیچ جعلی در این زمینه رخ نداده بود و متهم تنها با سوءاستفاده از غفلت عوامل حراست در ورودی دانشگاه در کنترل کارت دانشجویی وارد دانشگاه میشد. در حال حاضر نیز برای این دختر جوان با شکایت حراست دانشگاه پروندهای تشکیل شده و این فرد برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شده است.»
این دختر که خودش هم تحصیلات دانشگاهی دارد، در گفتوگویی کوتاه با خبرنگار شهروندآنلاین ماجرای این اقدام عجیبش را توضیح داد:
چرا دست به چنین کاری زدی؟دکتر«دندانپزشک» بشی
من عاشق رشته دندانپزشکی بودم. همیشه دوست داشتم دندانپزشک شوم، ولی موفق نشدم که در این رشته قبول شوم. وقتی یک روز داشتم از جلوی دانشگاه شهید بهشتی رد میشدم، با خودم گفتم به آنجا بروم و از دانشجویان رشته دندانپزشکی سوالهایی بپرسم.
وقتی وارد میشدم به حراست آنجا گفتم که دانشجو هستم و کارتم همراهم نیست. بعد از آن بود که به سرم زد در کلاسها شرکت کنم. برای همین پرسوجو کردم و فهمیدم که رشته دندانپزشکی چه زمانهایی کلاس دارد و دانشجویان این رشته چه درسهایی میخوانند. کتابهایش را تهیه کردم و همین شد که رفت و آمدم به آنجا شروع شد.
فکر نمیکردی که گیر بیفتی؟
نه تصور نمیکردم به این زودی گیر بیفتم و میخواستم هر طور شده دندانپزشک شوم.
سر کلاس به استادها چه میگفتی؟
گفته بودم دانشجوی انتقالی از دانشگاه خارج از کشور هستم، چون به خارج از کشور زیاد سفر کرده بودم و خانوادهام هم آنجا هستند، اطلاع زیادی از دانشگاههای آنجا دارم. برای همین آنها هم حرفم را باور میکردند و اجازه میدادند سر کلاس بنشینم.
ماجرای این که به دوستانت گفته بودی با پول وارد این دانشگاه شدی چیست؟
«پُز»دادن بدبختش کرد
دانشجوها از من سوالهایی میپرسیدند و برای این که از دستشان راحت شوم، چنین چیزی را گفتم؛ البته دلم میخواست کمی هم «پُز» بدهم.
این دختر به دیگر دانشجویان گفته بود که با پرداخت چندین میلیارد و بدون شرکت در کنکور در این دانشگاه ثبت نام کرده است
مدرک تحصیلی داری؟
بله. لیسانس معماری ، یک شرکت معماری هم دارم، وضع مالیام خوب است و فقط به خاطر عشق و علاقهام به این رشته این کار را کردم.
خانوادهات در خارج از کشور زندگی میکنند؟
بله، ولی من در تهران و به تنهایی زندگی میکنم.»/۲۶ شهریور ۱۳۹۸عصرایران
گفتی نگو، ولی میگم! به آدم هاتونم بگین منو تهدید نکنن، چون به مقامات قضایی اسنادمو نشون دادم، شما بیا اسنادتونو نشون بدین.
مریم مقتدری (دانشجوی قلابی(پولکی) دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی) که در چند روز گذشته جنجالی شده است در ادامه ادعایش بر این که او دانشجوی رسمی دانشگاه شهید بهشتی بوده است در صفحه اینستاگرامش ۲ عکس منتشر کرد.
مریم مقتدری ادعا میکند یکی از عکسها لیست حضور و غیاب دانشجوهای سایت دانشگاه شهید بهشتی است که اسم او در آن دیده میشود و عکس دیگر از واحدهای درسی ثبت نامی به اسم و مشخصات خودش است که از ربات تلگرامی دانشگاه برای او ارسال شده است.
در توضیح عکسها هم نوشته است:
«اسم من رسما تو لیست دانشجوهای سایت شهید بهشتی بوده، حتی تو ربات تلگرامی هم با مشخصات من واحد درسی ثبت شده، پس دیگه این دروغ ضایع رو نگید که من فقط روپوش میپوشیدم و میاومدم دانشگاه، شما که نمیذارید بگم همه چیو پس چرا رسانه ایش کردید؟!
چون قراره بازداشت باشم و حرفی ازم در نیاد؟ من با این خانوادهی ۶۰ هزار نفریم اندازه تموم رسانه هاتون حرف داریم واسه گفتن! گفتی نگو، ولی میگم! به آدم هاتونم بگین منو تهدید نکنن، چون به مقامات قضایی اسنادمو نشون دادم، شما بیا اسنادتونو نشون بدین»
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: مریم مقتدری می گوید :بمن گفته بودید سکوت کنم،حرفی نزنم! ولی خودتان چرارسانه ایش کردید!؟ «من تنهانیستم،۳۰ دانشجوی (مثل خودم را )با اسم و رسم میشناسد که برای هر ترم ۵۰ میلیون تومان به دانشگاه پول میدهند»..حالا خطابش به کدام مسئول است که باهم قرارومدارگذاشته بودند که صداشودرنیارن الله اعلم. ،ضمناً درمنابع مأخوزه اصلاحاتی انجام داده ام است.
واما دکترسید مجید حسینی (زادهٔ ۱۳۵۸ در مشهد)، نویسنده، روزنامهنگار، ،دی ماه ۱۳۹۲ بهعنوان مدیر مؤسسهٔ نشر شهر منصوب شد ودرسال ۱۳۹۴ مدیر عامل باغ کتاب تهران شد و ی دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران در سمت استادیاری دانشگاه تهران مشغول تدریس است.
حسینی تأسیس مرکز کانونهای فرهنگ و اندیشه دانشگاهها (کفا)، سمت مشاور رسانهای شهردار تهران در زمان محمدباقر قالیباف، و مدیریت عامل گروه مجلات همشهری را نیز در کارنامه دارد. وی نشریاتی مانند سینما ۲۴، داستان، الف، دانستنیها، بچهها را به انتشار رساندهاست.
وی دریک برنامه تلویزیونی شب(۲۶ دی ۱۳۹۷ ) مهمان برنامه «تب تاب» شبکه سوم بودکه درباره«مافیای کنکور»افشاگری کرد.
خبرگزاری فارس می نویسد:شایعاتی از قبیل تقلب و فروش صندلیهای دانشگاه همیشه برای شرکت کنندگان در کنکور دلهره آور بود است، این که کسی بتواند با پول، راه پر پیچ و خم کنکور را یک شبه طی کند، ۶۰۰ هزار نفر را دور بزند و یک راست بر روی صندلی پزشکی بنشیند؛ صندلیهایی که دانشآموزان برای نشستن بر روی آنها و تحصیل در رشته پزشکی باید مسیر بسیار سختی را بپیمایند. حالا برای یک بار دیگر بحث فروش صندلیهای دانشگاه علوم پزشکی به افراد خاص در رسانهها مطرح شده و واکنش مختلف مسؤولان را در پی داشته است.
موضوعی که سال گذشته توسط مجید حسینی استاد دانشگاه تهران مطرح شد اما این ماجرا بدون پیگیریهای جدی مغفول ماند.
طبق اظهارات «دکترمجید حسینی» استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، فرزندان دیپلماتها میتوانند در دانشگاههای خارج از کشور بدون آزمون وارد و مشغول تحصیل شوند. همین افراد بعد از گذراندن ۳۶ واحد طبق توافقنامهای که وزارت بهداشت با دانشگاه مبدا منعقد کرده است، مجاز هستند که تحت عنوان دانشجوی خارجی از دانشگاههای خارجی به یکی از دانشگاههای علوم پزشکی ایران منتقل و بقیه تحصیل را در داخل کشور انجام دهند.
به گفته این استاد دانشگاه تهران؛ ژنهای خوب با مبلغی در حدود هر ترم ۲۰ میلیون تومان یک صندلی پزشکی را اشغال میکنند؛ البته این مسئله درباره دانشجویان عادی هم صادق است. کسانی که از توانایی خوب مالی بهرهمند هستند نیز میتوانند به همین روش در یکی از دانشگاههای درجه چندم یکی از کشورهای همسایه و نهایتا قبرس پذیرش شوند و بعد از گذراندن این ۳۶ واحد تمام ۶۰۰ هزار نفر شرکت کننده در کنکور را دور بزنند و به عنوان مهمان ویژه در یکی از دانشگاههای علوم پزشکی داخل کشور مشغول به تحصیل در رشته پزشکی شوند. با این تفاوت که هزینه این افراد که از ژنهای نیمه خوب هستند بالغ بر ترمی ۱۰۰ میلیون تومان خواهد بود که توسط وزارت بهداشت دریافت میشود.
تصمیم وزارت بهداشت برای جمع کردن بساط متخلفان
پس از انتشار این اخبار معاونت آموزشی وزارت بهداشت در اطلاعیهای اعلام کرد: «برای انتقال، داشتن شرط حداقل معدل، شامل معدل کتبی دیپلم حداقل ۱۶ و معدل پیشدانشگاهی حداقل ۱۷، الزامی است و افرادی که معدل دیپلم و پیشدانشگاهی لازم را ندارند، واجد شرایط نبوده و از اقدام به آغاز تحصیل در دانشگاههای خارجی به امید انتقال به دانشگاههای داخلی خودداری کنند. در خصوص موضوع انتقال از دانشگاه های خارج به داخل کشور در رشته های علوم پزشکی، شرط گذراندن ۳۶ واحد صرفا برای افرادی است که قبل از تیر ۱۳۹۷ تحصیل خود را شروع کرده اند.
انتقال صرفا از دانشگاه هایی صورت می گیرد که مورد تایید وزارت بهداشت بوده و فهرست این دانشگاهها سالیانه در سایت مرکز خدمات آموزشی وزارت بهداشت منتشر میگردد. اخبار و اطلاعاتی که از طریق موسسات اعزام دانشجو به خارج از کشور منتشر می شود به هیچ عنوان مورد تایید وزارت بهداشت نمیباشد».
انتشار این اطلاعیه باعث شد خیال تحصیل در بهترین دانشگاههای کشور از سر افراد زیادی بیرون برود و دست موسسات غیرمجاز انتقال دانشجو به خارج از کشور نیز تا حدی بسته شود.
دستگیری دانشجوی قلابی دانشگاه شهید بهشتی
با گذشت حدود یک سال از صدور این اطلاعیه خبری در خصوص برخورد با متخلفان و مافیای این حوزه در رسانهها منتشر نشد تا اینکه موضوع تحصیل یک دانشجوی قلابی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بار دیگر بحث فروش صندلی در دانشگاههای علوم پزشکی را به یکی از خبرهای داغ این روزها تبدیل کرد. خبری که نشان داد هنوز هم برخی تخلفات در این حوزه وجود دارد.
این فرد با انتشار پستی در فضای مجازی مدام مسؤول مربوطه در دانشگاه شهید بهشتی را تهدید به افشای اسنادی میکند که حاکی از تقلبی نبودن او بوده و ادعا میکند رزومه معتبر علمی دارد و براساس همین رزومه او را در این دانشگاه پذیرفتهاند و حالا که نتوانستهاند وی را در مقاصد سیاسیشان همراه کنند، دست به تخریب آبرو و اعتبار اجتماعیاش زدهاند این فرد ادعا میکند ۲۰-۳۰ دانشجوی تقلبی را با اسم و رسم میشناسد که برای هر ترم ۵۰ میلیون تومان به دانشگاه پول میدهند.
هرچند صحت ادعاهای این فرد باید توسط مراجع قضایی تایید یا رد شود اما هنوز مشخص نیست که این دانشجو چگونه در کلاسهای درس حضور میافته است و از همه عجیبتر اینکه چگونه به عنوان کارشناس در برنامههای تلویزیونی صدا و سیما حاضر شده است!
ضعف نظارت در دانشگاههای علوم پزشکی
بهروز بنیادی با اشاره به موضوع دستگیری دانشجوی دختری که یکسال در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی مشغول تحصیل بوده ولی ناگهان دستگیر و معلوم میشود او اصلاً کنکور نداده است، اظهار کرد: این مسئله نشان دهنده ضعف نظارت در دانشگاههای علوم پزشکی است که وظیفه تربیت پزشک در کشور را دارد.
بهروزبنیادی(نماینده مردم کاشمر، بردسکن و خلیل آباد در مجلس شورای اسلامی) با بیان اینکه نهادهای نظارتی باید بیش از پیش به چنین موضوعاتی ورود کنند، ادامه داد: یکی از وظایف حراست دانشگاهها نظارت بر موضوعاتی اینچنین است که فردی عادی نتواند به این راحتی در یکی از بهترین دانشگاههای علوم پزشکی مشغول به تحصیل شود.
رسانه ملی بدون استعلام از مراجع رسمی آنتن در اختیار افراد قرار میدهد
وی با اشاره به حضور این دختر دانشجو در یکی از برنامههای صدا و سیما، عنوان کرد: از سوی دیگر رسانه ملی بدون استعلام از مراجع رسمی از جمله بنیاد ملی نخبگان یا آموزش و پرورش چنین فردی را به عنوان یک فرد نخبه به عنوان مهمان دعوت میکند و حدود 20 دقیقه آنتن شبکه چهار را در اختیار وی قرار میدهد.
خانم نُخبه(مریم مقتدری)دربرنامه زنده تلویزیون-سمت چپ
این نماینده مردم در مجلس با یادآوری اینکه البته چنین اتفاقاتی در صدا و سیما مسبوق به سابقه است، گفت: حدود یک سال قبل نیز فردی در صدا و سیمای خراسان رضوی به عنوان جراح مغز و اعصاب معرفی شد که نهایتا در کنفرانس سادهای در میان دانشجوی پزشکی دستش رو شد. نکته مهم این است که هیچکس این موضوع را پیگیری نکرد که مقصران این قضیه چه افرادی بودند و چه پولهایی از طریق معرفی جعلی این فرد جابهجا شد.
«ابوالفضل بیات»کیست؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:در سال ۱۳۷۶بودکه یک جوانی بنام «ابوالفضل بیات»۲۲ساله اهل طبرسی مشهد مدعی بودفوق تخصص جراحی مغزواعصاب است واما بعلت مسائل امنیتی نمی تواندمحل تحصیلش رابگوید!.ازدست استانداروقت(عبدالله کوپایی)هم جوائزی دریافت کرده بود،صداوسیما خراسان هم۲،سه باری ازاودعوت بعمل آورده بود خیلی برایش تبلیغ کرده (به عنوان نُخبگی) ،درخیلی ازمحافل ومجالس مذهبی اورامی بردندکه دریک جلسه پرسش وپاسخی دربین دانشجویان پزشکی ،پاسخهای غیرعلمی می دهد ودستش رو می شود.
یکی ازمسئولین -وقت-امنیتی خراسان رضوی به نگارنده گفت:«ابوالفضل بیات» برادرشهیدبود،خودرا«دکترخراسانی»معرفی میکرد ومابه حرکاتش مشکوک شده بودیم،درهمان زمان قراربوده که مقام معظم رهبری به مشهدمشرف شوند ومقامات استان اورادرلیست برنامه های دیداربارهبری قرارداده بودند،وماحساس شده بودیم رویش،رفتیم به مدرسه ای که تحصیل کرده بود،پرونده هایش رابررسی کردیم(ماه رمضان بود،روزه داشتیم تاسحرهمه پرونده ها رابررسی کردیم)«بیات» در مقطع ابتدایی مردودی داشت،مقطع راهنمایی را یکسال ترک تحصیل داشته وبلاخره باافتان وخیزان(تجدید)توانسته بود دیپلم رابگیرد،بعدازدیپلم چندسالی درانظارنمایان نبود (که دربازجویی ها اظهارداشته بودقُم بودم) .وقتی اورابازداشت کردیم،خیلی قشنگ حرف می زد،می گفت تحصیلاتم دریک دانشگاهی درآلمان بوده،نامه های دانشگاهی ازآلمان راجعل کرده بود(آنقدردرحرف زدن ،درآرایش الفاط وکلمات وجملات توانمندبود)درطلیعه حرف زدنش بعدازبسم الله یک آیه قرآن هم می خواند،کمترکسی به ذهنش خطور می کردکه این یک کلاهبردارباشد،خلاصه محاکم قضایی۲سال حبس برایش برایش صادرکردند.ومادیگرازش بی خبربودیم تااینکه متوجه شدیم،ایشان مجدداً (بعدازآزادی اززندان)به جعلیات روی آورده است، ازحراست ،محیط زیست بمااطلاع دادند که ایشان باجعل نامه ازنهادهای انقلاب، درخواست زمین کرده،که مجدداًبازداشت شد./پایان توضیحات مدیریت سایت.
واکنش دانشگاه شهید بهشتی
پس از انتشار این خبر «سیدامیر محسن ضیایی »معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ضمن رد ادعاهای فردی با عنوان جعلی دانشجوی دانشکده دندان پزشکی خواستار رسیدگی فوری مسؤولان قضایی و انتظامی برای پیشگیری از تکرار این اقدامات شد.
معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: به طور قطع و یقین این فرد هیچگونه رابطه آموزشی با دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نداشته و طبق سوابق آموزشی، هیچ ثبت نامی از وی انجام نشده است.
ضیایی همچنین در خصوص درج نمره یا اخذ شهریه از این فرد نیز توضیح داد: از فرد یاد شده که با عنوان جعلی دانشجو در برخی فضاهای آموزشی دانشکده دندان پزشکی حضور یافته است، هیچ شهریهای دریافت نشده و در هیچ آزمونی برای وی نمره ثبت نشده است.
برخورد با جریان های فساد در کنکور پزشکی
سعید نمکی، وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی در پیامی توییتری از مقابله با جریان های فساد در حوزه کنکور پزشکی خبر داده است.
وی در این پیام نوشت: سه ماه قبل پس از مقابله با اخلالگران در حوزه دارو دستور برخورد با جریان های فساد در کنکور پزشکی و فروش صندلی دانشگاه را هم صادر کردم. تاکنون نتایج مهمی حاصل شده و به زودی به قوه قضاییه ارسال خواهد شد عوامل قدرت و فساد در هر سطح جایگاهی بدانند ما تا آخرین راه خواهیم رفت.
تبلیغ صندلیهای میلیونی در فضای مجازی
هرچند موضوع صندلی فروشی در دانشگاههای علوم پزشکی از سوی مسؤولان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تکذیب شد اما برخی سایتهای اینترنتی و مجازی همچنان اقدام به تبلیغ فروش صندلیهای پزشکی میکنند، به طوری که با یک جستجوی ساده در فضای اینترنت میتوان خیل عظیم این تبلیغات را مشاهده کرد. آگهیهایی که در برخی از آنها عنوان شده افراد علاقهمند به تحصیل در این رشتهها میتوانند با پرداختهای میلیونی در رشتههای مختلف پزشکی اقدام به تحصیل کنند.
تبلیغات فضای مجازی سودجویانه است
علی مظاهرینژاد معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در خصوص فعالیت سایتهای پذیرش دانشجوی علوم پزشکی بدون کنکور در فضای مجازی توضیح داد: تمام دانشجویان علوم پزشکی باید با گذراندن کنکور سراسری به ادامه تحصیل در رشتهةای علوم پزشکی بپردازند و مسلما هیچ دانشجویی بدون کنکور پذیرفته نخواهد شد.
دکترمظاهرینژاد گفت: این دانشجویان از طریق سازمان سنجش به دانشگاههای علوم پزشکی معرفی شده و دانشگاه اقدام به پذیرش آنها میکند، دانشگاه هیچ اختیاری ندارد که به صورت مستقل اقدام به پذیرش دانشجویان کند.
مظاهری نژاد تاکید کرد: این تبلیغات کاملا سودجویانه است، سال گذشته نیز عدهای اقدام به دریافت هزینههای کلان کرده بودند که به دام افتادند.
وی ادامه داد: در خصوص پذیرش دانشجوین خارجی گفت: تمام دانشجویان تحصیل کرده در دانشگاههای خارج از کشور باید مدارک خود را به وزارت بهداشت ارائه کنند؛ مدارک این دانشجویان در کمیسیون خاصی که مدیران تحصیلات تکمیلی معاونین آموزشی و مسؤولان وزارت بهداشت بررسی خواهد شد و در صورت تایید اجازه ورود دانشجویان به دانشگاهةای کشور داده میشود.
معاون آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: این دانشجویان موظفند در موعد مقرر به دانشگاه مدنظر مراجعه کرده و پس از طی کردن شرایط دانشگاه و گذراندن مصاحبه به دانشگاه راه یابند. صندلیفروشی امکانپذیر نبوده و وزارت بهداشت نیز بر این موضوع نظارت لازم را دارد.
شناسایی متخلفان با تدابیر وزارت بهداشت
کیانوش جهانپور مدیر روابط عمومی وزارت بهداشت نیز در این باره گفت: سال گذشته تسهیلاتی برای انتقال این گروه از دانشجویان به دانشگاههای داخلی انجام شدو به دنبال آغاز روند اجرایی آن، گزارشهایی نیز مبنی بر بروز تخلف در این فرآیندها به وزارت بهداشت رسید.
وی با بیان اینکه وزارت بهداشت تمام تلاش خود را برای پیگیری تخلفات احتمالی به کار گرفته است گفت: در این رابطه، حداقل ۵ نفر کار چاق کن خارج از مجموعه وزارت بهداشت و ۳۸ نفر از همین دانشجویان که به نوعی به دلالی و واسطه گری در این رابطه مشغول بودند و همچنین ۳ نفر از کارکنان متخلف وزارت بهداشت، یک آژانس مسافرتی و ۵ مدرسه متخلف، شناسایی شدهاند که همگی جهت برخورد قانونی، تحویل مراجع قضایی شدند.
دکترجهانپور با اشاره به وجود تخلفات این حوزه در مورد شرایط انتقال دانشجویان از خارج به داخل کشور توضیح داد: دانشجویان علاوه بر گذراندن واحدهای مشخص، صحت و اصالت تمامی مدارک تحصیلی در خارج از کشور از طریق سامانه تایید اسناد کنسولی وزارت امور خارجه بررسی میشود و با تایید این وزارتخانه و ریز نمرات دانشجویان بعد از استعلام از دانشگاه مبدا باید به تایید نمایندگیهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور برسد.
هرچند پس انتشار خبر تخلفات دانشجوی قلابی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بار دیگر موضوع صندلیهای فروشی پزشکی در رسانهها داغ شد اما اکنون چند سوال اساسی در این زمینه وجود دارد، اول اینکه چرا وزارت بهداشت از گذشته اقدامات اساسی را برای پیشگیری از بروز این تخلفات به کار نگرفته است؟ دوم اینکه نقش مافیای کنکور در بروز این تخلفات چیست و این موسسات تاکنون از چه طریقی اقدام به فعالیت کردهاند؟
در آخر باید این نکته توجه داشت که فعالیت موسسات آموزشی غیر مجاز خارج از حیطه وزارت بهداشت بوده و نهادهای نظارتی باید برای برخورد با تخلفات این مراکز عزم جدی داشته باشند؛ همچنین باید دید وزارت بهداشت برای جمع کردن بساط متخلفان چه اقدامات دیگری انجام خواهد داد./۳۱ شهریور ۱۳۹۸الف بنقل ازفارس
سال گذشته مجله علمی «نیچر» اعلام کرد که ۳۹۸ استاد متقلب ایرانی را شناسایی کرده که مقالات کپی شده دیگران را به نام خود ارائه کرده بودند این اعتماد دچار خدشه شد. وقتی اردیبهشت امسال معاون وزیر علوم اعلام کرد از ۳۵ مؤسسه متخلف علمی که پایاننامه میفروختند ۲۰ هزار قرارداد خرید و فروش پایاننامه کشف شده است،
۳۰ شهریور ۱۳۹۸خبرآنلاین، بنقل ازروزنامه اطلاعات می نویسد: دختری که به مدت یکسال در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی مشغول تحصیل بوده، ناگهان دستگیر میشود و معلوم میشود او اصلاً کنکور نداده است. خود آن دختر به همکلاسیهایش گفته بود چند میلیارد تومان پول دادهام و ثبتنام کردهام. وقتی همکلاسیها به دانشگاه اعتراض میکنند، موضوع جدی میشود و با شکایت دانشگاه کلانتری او را بازداشت میکند.
طبق روایتهای پلیس او اذعان میکند چون به دندانپزشکی علاقه داشته، یک روز از غفلت حراست دانشگاه استفاده میکند و وارد کلاس دندانپزشکی میشود و بعد هر روز همان کار را میکند! دانشگاه هم میگوید او از در مخصوص بیماران وارد دانشکده شده بود. اما آن دختر بعد از آزادشدن، در اینستاگرام خود ویدئویی منتشر میکند و میگوید: من واقعاً ثبتنام شدهام و اگر غفلتاً وارد دانشکده شده بودم پس چرا در سایت دانشگاه اسم من و نمرههای من هست و واحدهایی که گرفتهام هست؟!
«دکتر محسن دالبند» رئیس دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی می گوید: فروش صندلی و اخذ شهریه برای پذیرش این دانشجو را شدیدا تکذیب می کنم، پذیرش دانشجو در این دانشکده از طریق سازمان سنجش و بر اساس دستورالعمل های وزارت بهداشت صورت می گیرد.
فردی کلاهبردار چندی قبل با سوء استفاده از فضای ورودی مخصوص بیماران وارد دانشکده دندانپزشکی شده و ضمن حضور در برخی فضاهای آموزشی، اقدام به تبلیغات در فضای مجازی کرده و خود را به عنوان دانشجوی نخبه این دانشگاه معرفی کرده است.
«مریم مقتدری» با برقراری ارتباط از طریق فضای مجازی و حتی برخی شبکه های تلویزیونی اقدام به تبلیغات شخصی خود در رابطه با مشاوره های کنکور و برنامه ریزی آموزشی کرده است.
«رئیس دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی» ضمن رد هرگونه ارتباط آموزشی این فرد با دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی اعلام کرد: نامبرده فاقد هرگونه سابقه در سامانه های یکپارچه آموزشی و بایگانی پرونده های آموزشی دانشگاه است و هیچگونه رابطه ای اعم از آموزشی و مشابه آن با دانشکده دندانپزشکی ندارد.
دکتردالبند می گوید:ماخودمان دستگیرش کردیم
به محض اطلاع از تخلف و سوء استفاده صورت گرفته، فرد کلاهبردار تحویل مراجع انتظامی و قضایی شد و دانشکده اقدام به طرح شکایت کرده و تا رسیدگی نهایی به این پرونده پیگیری قضایی را ادامه خواهد داد./۲۵ شهریور ۱۳۹۸مهر
خانم نُخبه(مریم مقتدری)دربرنامه زنده تلویزیون
.. مگر ممکن است کسی که از درِ مخصوص بیماران وارد دانشکده شده، نامش در سیستم آموزش متمرکز ـ در کنار کسانی که کنکور قبول شدهاند ـ ثبت شود؟! آن دختر مدعی است که من پول ندادهام بلکه رزومه بسیار قوی داشتهام از کشورهای دوبی و آلمان (احتمالاً منظورش از کشور دوبی کشور امارات است) و به همین دلیل مرجعترین(!) مقام دانشگاه مرا پذیرفت و ثبتنام کرد! اتفاقاً چون پول ندادهام این جنجال به پا شده و آبروی مرا بردهاند!
دانشگاه شهید بهشتی، اما در بیانیهای اعلام کرد که او یک متقلب است و در سیستم آموزش یکپارچه مبتنی بر کنکور، ثبتنام کسی در این رشته بدون کنکور مطلقاً محال است. اما موضوع وقتی پیچیدهتر شد که معلوم شد این دختر در یک برنامه تلویزیونی ۲۰ دقیقهای که از شبکه چهار سیما (شبکه فرهیختگان) پخش شد، بهعنوان رتبه برتر کنکور حضور یافته بودو مفصلاً به داوطلبان از رازهای موفقیت خودش در درسخواندن و رتبه برتر شدن توضیح داده بود و روشهای درسخواندن را به بقیه توضیح داده بود! (آن برنامه در اینترنت وجود دارد) دانشگاه شهید بهشتی اما معتقد است که این حاصل شبکه مافیایی آموزش است که در تلویزیون نیز نفوذ دارد.
کسی که مالک مؤسسهای است که آن برنامه معرفی دختر رتبه برتر را از تلویزیون پخش کرده، تا چندی قبل کارگر چاپخانه بوده و ناگهان تبدیل به استاد شده است.
ترکش های این اتفاق دامن رئیس دانشگاه راگرفت:دکتر آقاجانی رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی «برکنار»شد ودکترعلیرضازالی سرپرست شد۱۷ مهر ۱۳۹۸
دکترمحمد آقاجانی درمورخه ۱۳۹۶/۷/۳۰منصوب شده بود
سال گذشته مجله علمی «نیچر» اعلام کرد که ۳۹۸ استاد متقلب ایرانی را شناسایی کرده که مقالات کپی شده دیگران را به نام خود ارائه کرده بودند این اعتماد دچار خدشه شد. وقتی اردیبهشت امسال معاون وزیر علوم اعلام کرد از ۳۵ مؤسسه متخلف علمی که پایاننامه میفروختند ۲۰ هزار قرارداد خرید و فروش پایاننامه کشف شده است،
وقتی معلوم شد که خانم استادی تحقیق علمی یک آدم مشهور را عیناً به نام خودش منتشر کرده و در دانشگاه تهران ارتقاء شغلی گرفته است، وقتی هفته پیش اعلام شد که ۵۲۴ مقاله متقلبانه ایرانی از فهرست مقالات دنیا ابطال شده است و وقتی دختر ثروتمندی به طرزی عجیب بدون کنکور سرکلاس دندانپزشکی مینشیند و در تلویزیون از او به عنوان رتبهبرتر تجلیل میکنند… این اتفاقات رازآلود اعتماد مردم را هم از نظام آموزشی و هم از حاکمیت سلب میکند.
دستگیری ۳دکترمتخصص قلب قلابی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درمورخه یکشنبه، ۷ مهر ۱۳۹۸ رسانه هاخبرازدسگیری یک متخصص قلب قلابی دادند.
باعنوان:متخصص قلب قلابی که مطب و گواهی داشت دستگیر شد،فیلمش هم منتشرشد.
دکتر«متخصص قلب قلابی» هم داریم«دکترشعبانی»مطب غرب تهران
دومین متخصص قلب قلابی
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درمورخه ۵ شهریور ۱۳۹۲روزنامه جام جم گزارشی ازدستگیری یک «دکترمتخصص قلب قلابی» درشمال غرب تهران داده بود
این دکتر قلابی، یک سال در «شهرک راه آهن به طبابت بیماران قلب و عروق می پرداخت» که بعد از شکایت ۴۰ بیمار ، بالاخره دستگیر شد.
این فرد که موقع دستگیری، دستپاچه شده بود، مدعی شد که کار پزشکی انجام نمی دهد، بلکه تنها دستیار پزشک است.
دکتر قلابی که در سال های گذشته به دلیل طبابت غیرمجاز دو بار دستگیر و روانه زندان شده بود نه تنها تحصیلات دانشگاهی ندارد، بلکه تاکنون در کنکور دانشگاهی نیز شرکت نکرده بود.
در بازرسی از کلینیک قلب این دکتر قلابی، حدود دو هزار سابقه از بیماران قلبی و عروق که وی اقدام به طبابت آنان کرده بود، به دست آمده است.
در مصاحبه ای که با شاکیان انجام شد، برخی از آنان به علت مصرف قرص های تجویز شده سکته کرده و یا تا مرحله سکته قلبی پیش رفته بودند./۵ شهریور ۱۳۹۲جام جم
سومین متخصص قلب قلابی
درسال۲۱دیماه ۱۳۹۲خبرگزاری فارس گزارشی ازیک متخصص قلب قلابی درشهرستان«بناب»داده بود(بناب در۱۲۰ کیلومتری تبریزقراردارد)
فردی به هویت «ن ـ ع» اقدام به افتتاح مطب با عنوان جعلی «پزشک متخصص قلب و عروق» کرده و به طبابت مشغول بوده که عوامل فرماندهی انتظامی تبریز به این موضوع مشکوک و در استعلام به عمل آمده معلوم شد که شماره نظام پزشکی وی نیز جعلی است.
پس از کنترل و انجام کارهای اطلاعاتی با اخذ دستور قضایی، عوامل به محل مراجعه و مشاهده میکنند نماینده پزشک قلابی بوده و متواری شده بود که دستگیرشد.
نامبرده علاوه بر طبابت به کار جعل اسناد از جمله جعل مدارک دانشگاهی، گواهینامه نیز اقدام کرده بود و مدارک چندین اداره را جعل کرده است.
تفاوت( سه گروه اسیدهای چرب)امگا ۳، امگا ۶، امگا ۹
اسیدهای چرب« امگا ۳» چه هستند؟
اسیدهای چرب امگا ۳ گروهی از اسیدهای چرب چند غیر اشباع هستند. اگر چه اشکال بسیاری وجود دارند، شناختهشدهترین انواع اسیدهای چرب امگا ۳ شامل ALAو،EPA و DHA میشوند.
ALA یک اسید چرب ضروری است؛ به این معنی که بدن انسان توانایی تولید آن را ندارد و باید از رژیم غذایی دریافت شود.
«چربیهای غیر اشباع» بر خلاف چربیهای اشباع، مانند روغن نارگیل و کره که هر دو در دمای اتاق جامد هستند و همانند چربیهای تک غیر اشباع در دمای اتاق مایع هستند.
چربیهای غیر اشباع نسبت به چربیهای اشباع گزینههای بهتری برای سلامت قلب هستند.
«چربیهای اشباع »در صورت مصرف بیش از حد و منظم میتوانند بهمرور زمان موجب بروز انسداد در سرخرگها شوند.
کبد ALA را در بدن به EPA و DHA تبدیل میکند.
با این وجود میزان تولید این دو اسید چرب امگا ۳ به اندازه کافی نیست تا سطوح پایدار شکل بگیرند. از این رو برای تامین نیازهای بدن باید مواد غذایی حاوی EPA و DHA را به رژیم غذایی خود اضافه کنید.
اسیدهای چرب« امگا ۳» ساختار سلولها در بدن انسان را شکل میدهند.
همچنین ما برای تولید هورمونها، عملکرد سیستم ایمنی و سلامت قلب و ریه به آنها نیاز داریم.
به طور خاص اسید چرب DHA برای سلامت چشم، مغز و حتی اسپرم اهمیت دارد.
افراد در بازه سنی ۱۹ تا ۵۰ سال به تقریبا ۱.۵ گرم از این ماده مغذی نیاز دارند.
از جمله منابع غذایی برای اسیدهای چرب امگا ۳ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ماهی سالمون
- ماهی ساردین
- صدف چروک
- بذر کتان
- گردو
اسیدهای چرب امگا ۶ چه هستند؟
همانند اسیدهای چرب امگا ۳، اسیدهای چرب امگا ۶ نیز گروهی از چربیهای چند غیر اشباع محسوب میشوند.
افرادی که رژیم غذایی غربی کلاسیک را دنبال میکنند، اسیدهای چرب امگا ۶ بیشتری مصرف میکنند زیرا آنها در بیشتر روغنهای گیاهی مورد استفاده برای پخت و پز وجود دارند. در غذاهای رستورانها و غذاهای بستهبندیشده میتوان انتظار وجود این روغنها را داشت. اسیدهای چرب امگا ۶ ذخیره شده و بعدا برای تامین انرژی به کار گرفته میشوند.
اگرچه در صورت مصرف متعادل میتوانند بی خطر و حتی مفید باشند اما مصرف بیش از حد اسیدهای چرب امگا ۶ و همچنین نسبت بیشتر آنها به اسیدهای چرب امگا ۳ میتواند مشکلآفرین باشد.
زمانی که نسبت اسیدهای چرب امگا ۶ به اسیدهای چرب امگا ۳ بیشتر باشد، فرآیندهای التهابی بیشتری میتوانند در بدن رخ دهند.
به طور خلاصه، شما باید اسیدهای چرب امگا ۳ بیشتری از رژیم غذایی خود دریافت کنید زیرا آنها توانایی کاهش و از بین بردن التهاب در بدن را دارند. این در شرایطی است که مصرف بیش از حد اسیدهای چرب امگا ۶ میتواند موجب التهاب شود.
از منابع غذایی برای اسیدهای چرب امگا ۶ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- روغن گلرنگ
- روغن سویا
- روغن بادام زمینی
اسیدهای چرب امگا ۹ چه هستند؟
بر خلاف اسیدهای چرب امگا ۳ و امگا ۶، اسیدهای چرب امگا ۹ به نام اسیدهای چرب تک غیر اشباع شناخته میشوند که به این نام با ساختار شیمیایی آنها در ارتباط است.
این نوع از اسیدهای چرب میتوانند به کاهش سطوح کلسترول بد (LDL) و همچنین افزایش سطوح کلسترول خوب (HDL) کمک کنند.
برخی مطالعات نشان دادهاند که اسیدهای چرب امگا ۹ از سطوح سالم قند خون نیز پشتیبانی میکنند.
از منابع غذایی برای اسیدهای چرب امگا ۹ میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- روغن زیتون
- روغن کلزا (کانولا)
- روغن آفتابگردان
- بادام
کدام یک سالمتر است: امگا ۳، امگا ۶ یا امگا ۹؟
انسان به هر سه گروه از این چربیها نیاز دارد. مصرف متعادل آن چیزی است که باید مد نظر قرار بگیرد.
در رژیمهای غذایی مانند رژیم غذایی غربی که سرشار از غذاهای بستهبندی شده و فرآوریشده هستند، اسیدهای چرب امگا ۳، بهویژه EPA و DHA به میزان کافی مصرف نمیشوند.
در صورت مصرف ماهیهایی مانند سالمون، خالمخالی و ساردین یا صدف چروک دو بار در هفته میتوان تا حد زیادی از دریافت میزان توصیه شده این ماده مغذی اطمینان حاصل کرد.
افرادی که ماهی مصرف نمیکنند، مانند« وگانها »و برخی گیاهخواران، با مصرف انواع مختلف مغزدانهها میتوانند میزان کافی از اسیدهای چرب امگا ۳، بیشتر از نوع ALA را دریافت کنند.
برای افزایش دریافت DHA نیز افرادی که گوشت مصرف نمیکنند، میتوانند مکمل های« میکروجلبک» را مد نظر قرار دهند.« میکروجلبک ها»،فتوسنتز کننده های تکسلولی هستند.
آیا باید از مکملهای اسیدهای چرب استفاده کنید؟
اگر قصد مصرف مکمل اسیدهای چرب را دارید، مصرف مکملهای امگا۳ توصیه میشود زیرا احتمالا دو نوع دیگر را به میزان کافی از رژیم غذایی خود دریافت میکنید./شهریور ۱۳۹۸ایسنا
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«وگان» چیست؟«وگانها»چه می خورند؟
وگان (vegan) فردی است که از خوردن و استفاده از محصولات حیوانی پرهیز میکند. اصلیترین انگیزه وگانیسم (veganism) کاهش آسیب رساندن به موجودات زنده است.
اما «وگانها »چه میخورند؟
تفاوت وگانها با گیاهخواران این است که «وگانها» علاوه بر گوشت، سایر محصولات حیوانی مانند:تخممرغ، لبنیات، عسل و مربایی که حاوی ژلاتین (پروتئینی حاصل از فراوردههای حیوانی) رانمی خورند.
همچنین« وگانها» غذاهایی که که با استفاده از محصولات حیوانی فراوری شدهاند را نیز نمیخورند.مثلا، آنها «شکر »نمیخورند زیرا برخی از تصفیهکنندهها از خاکستر استخوان (حاصل از سوزاندن استخوان حیوانات) به عنوان تصفیهکننده برای تولید نیشکر سفید استفاده میکنند.
وگانها ، از خریدن و پوشیدن لباسهای چرمی، پشمی، خز یا ابریشم، خودداری میکنند. استفاده از لوازم خانگی، لوازم خواب و سایر اقلام خانه که از این مواد درست شده باشند نیز ممنوع است.
«وگانها »حتی مراقب هستند که از موادی مانند صابون، محصولات زیبایی، مواد آرایشی و محلولهای شستشودهنده که روی حیوانات آزمایش شدهاند و موادی مانند موم و لانولین(مادهای مومی شکل از پشم گوسفند) که حاوی ترکیبات حیوانی هستند، استفاده نکنند.
شایعه ای که خیلی ازخوبان دراین موج وگرداب گرفتارشدند
باندفسادبرادرزاده «پروانه سلحشوری »نماینده مجلس .
طی روزهای گذشته برخی از کاربران شبکههای اجتماعی مدعی شدند برادرزاده پروانه سلحشوری، نماینده مجلس شورای اسلامی که عضو یک باند ماساژ غیرقانونی بودهاند دستگیر شده است.
درادامه مصاحبه برادرپروانه(تورج سلحشوری،جانبازجبهه های جنگ که دراکثرعملیاتهاشرکت داشته راخواهیدخواند.
و«دخترآبی»کیست؟..«پسرفوتبالی»کیست؟ واکنش ناسنجید-نابخردانه یک نماینده مجلس که رئیس کمسیون تحقیقات است ولی تحقیق نشده دهانشوبازکرده..ومصاحبه خواهر«دخترآبی»بعدازمرگش و..
پروانه سلحشوری متولد ۱۳۴۲ مسجد سلیمان،فارغ التحصیل دکترای رشته جامعه شناسی از دانشگاه هنداست
همسرش(برات قبادیان) دکترای مکانیک
شایعه کذب«باندفسادجنسی درپوشش ماساژور..ماساژورهای مختلط» که سروصدای زیادی در فضای مجازی به پا کرد.
اما پروانه سلحشوری با انتشار توییتی ضمن تکذیب ادعای دستگیری اعضایث خانوادهاش نوشت که دارای ۲ برادرزاده ۴ و ۲۰ ساله است که در اهواز در کنار خانواده شان زندگی می کنند./ الف۳۰ شهریور ۱۳۹۸بنقل ازفارس
چه کسانی بدون تفکردهانشان رابازکردند؟
محمد مهدی زاهدی نماینده مردم کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی با انتشار پستی نوشت:
«اتاقهای فکرشان برای فرار از پاسخگویی، هر روز به دنبال حاشیه سازی و ایجاد دوقطبیهای نخ نما هستند. دختر آبی را مستمسک قرار دادند، تا جایی که پسر فوتبالی را فراموش کردند و امروز در منجلاب آقازاده ماساژور فرو رفتهاند.»
محمد مهدی زاهدی(متولد۱۳۳۲کرمان) نماینده مردم کرمان و رئیس کمیسیون آموزش تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی
وزیرآموزش عالی: درسالهای ۱۳۸۴ – ۱۳۸۸
سفرایران درمالزی: درسالهای ۱۳۸۸ – ۱۳۹۱
سال ۸۴ چطور به عنوان وزیر انتخاب شدید؟
ارتباط با آقای احمدینژاد داشتیم.
*از طرف آقای باهنر معرفی شدید؟
نه، اتفاقاً آقای باهنر هیچ نقشی نداشت. انتظار داشتیم آقای باهنر کاری کند و اگر این حرف من را بشنود ناراحت شود، ولی واقعاً اینطور نبود. ما آن زمان با کلانشهرها ارتباط داشتیم که شامل کرمان هم میشد. جلسات مستمر آن زمان داشتیم، چون من رئیس شورای شهر کرمان هم بودم. ارتباط داشتیم، خود من آقای احمدینژاد را چندین بار دعوت کردم و به کرمان تشریف آوردند و در جلسه شورای شهر بودند.
*آن زمان که شهردار تهران بودند.
بله. جایگاه علمیم خوب بود، برخی مقالات علمی ...
*چطور به شما پیشنهاد دادند؟ از طریق چه کسی به شما خبر دادند؟
حالا طول میکشد. یک روز در فرودگاه کرمان بودم که میخواستم به تهران بروم. بعدازظهر ساعت 5 پرواز برای پکن داشتم که کنفرانس ریاضی در پکن بود. آقای جهرمی به من زنگ زدند. من در فرودگاه کرمان بودم. گفتند کجایی؟ گفتم میخواهم به تهران بیایم. گفت اگر میشود بیایید ببینیمت. گفتم بعدازظهر ساعت 5 دارم به پکن میروم. گفت وقتی تهران رسیدید زنگ بزنید کار دارم.
ما را سینجیم کردند که اگر وزیر شوید چه کار میکنید؟ گفتم خوشانصافها قبل از پرواز از کرمان میگفتید که من یک ساعت فکر کنم. دیگر گفتند و برنامه نوشتیم و کم کم اسم ما هم آمد.
***
سردارتورج سلحشوری
مصاحبه با«برادر» پروانه سلحشوری
تورج سلحشوری، برادر پروانه سلحشوری گفت: اتهام دروغ درباره پسرش مانند سونامی در زندگیاش بود و همسرش بعد از انتشار این اخبار چند بار تشنج کرده است.
تورج سلحشوری که از ۱۵سالگی در جبهههای جنگ حضور داشته و سه بار نیز مجروح شده است، هنگام مصاحبه با همدلی آنجا که میخواست از چگونگی مطلع شدن از شایعات درباره فرزندش سخن بگوید، بغض کرد و با گریه گفت: خبر را در گروههای دوستانه و خانوادگی دیدم. من رزمنده بودم و در فضای مجازی با دوستانمان گروهی داشتیم که خبر را در آنجا هم دیدم. سلحشوری همچنین گفت که بعد از انتشار این خبر دوستان از جمله برخی فرماندهان سپاه با او تماس گرفتند و از این اتفاق ابراز ناراحتی و از او عذرخواهی کردند.
مشروح گفتوگوی همدلی با تورج سلحشوری، برادر پروانه سلحشوری را در ادامه بخوانید:
* ابتدا توضیحی درباره اتفاقی که برای خانواده شما افتاده است میدهید؟
- من به شخصه شوکه شدم. شرایطی بهوجود آمد که ما به هیچ وجه باور نمیکردیم. البته انتظار داشتیم خواهرمان مورد تهدید و حمله قرار گیرد، اما این حمله به این شکل ناشیانه و با این حجم گسترده واقعا عجیب بود. تمام کانالها و تمام گروهها به صورت سازماندهی شده به ما حمله کردند. این اتفاق مانند سونامی در زندگی ما بود که واقعا نمیشد از آن پیشگیری کرد.
* چطور از این موضوع و تهمتی که به خانواده شما وارد کردند، شدید؟
- خبر را در گروههای دوستانه و خانوادگی دیدیم. من رزمنده بودم و در فضای مجازی با دوستانمان گروهی داشتیم که خبر را در آنجا هم دیدم (با گریه). همه جا خبر را منتشر کردند و این خیلی عجیب بود.
چند سال سابقه حضور در جبهه دارید؟ از چه سالی و چه سنی به جبهه رفتید؟
از روزهای اول جنگ داوطلبانه رفتم. ۱۵سالم بود که جنگ شد. ما جز نیروهای مردمی بودیم که با دست خالی و با خنجر با دشمن میجنگیدیم. از سال۶۱ اما آموزش نظامی دیدم و عضو بسیج شدم. از عملیات محرم تا آخر در جبههها بودم و در تمام عملیاتها بهجز عملیات والفجر8 حضور داشتم. سه بار هم مجروح شدم.
* بعد از انتشار این خبر اوضاع خانواده شما چطور است؟
- خیلی ناراحت هستند. همسر من تشنج گرفته و حالش بسیار بد است. او همین یک پسر را دارد و خیلی به او وابسته است. البته پسرم با خنده با این مساله کنار آمد، اما مادرش نمیتواند تحمل کند و حال او بد است.
مشکلی برای شما و خانوادهتان در محلی که زندگی میکنید به وجود نیامد؟ برخورد مردم چطور بود؟
نه مشکلی به وجود نیامده است. دوستان و فرماندهان سپاه همه پیام دادند و ابراز ناراحتی و از ما عذرخواهی کردند.
* قصد شکایت و اعاده حیثیت ندارید؟
- قطعا شکایت میکنم. هم خودم و هم خواهرم این کار را خواهیم کرد.
* صحبتی در پایان دارید؟
- پایه و اساس انقلاب معنویت و مردمداری بود. اگر این عناصر جدا شوند چیزی از انقلاب نمیماند. ما برای پول و فناوری انقلاب نکردیم. الان هم اخلاق و معنویت را از انقلاب جدا کردهایم و در حال جدا کردن مردم از انقلاب و نظام هم هستیم. اینکه امروز فساد و اختلاس، فقر، فحشا و نابسامانی در کشور وجود دارد، به همین دلیل است. اگر به خودمان نیاییم و خود را بازبینی نکنیم، اوضاع بیشتر رو به وخامت میرود.
دشمنان نمیتوانند کاری کنند اما با این بیاخلاقیها به فروپاشی میرسیم. میخواهیم هرطور شده صداهای منتقد را خاموش کنیم؛ حالا با تهمت یا برچسب زدن. این صدای پروانه سلحشوری نیست. این صدای ملت ایران است که اینها فکر میکنند اگر صدای ایشان را خفه کنند، صدای مردم را خفه کردند. این روشها دیگر کاربردی ندارد و صحیح نیست./۳۰ شهریور ۱۳۹۸عصرایران
***
مدیریت سایت-پیراسته فر:پسرفوتبالی کیست؟
دکتر پیمان صابریان، رئیس اورژانس تهران : پس از دیدار امشب(۲۵ شهریور ۱۳۹۸ -) دو تیم پرسپولیس و صنعت نفت یک پسر بچه هشت ساله«عماد صفی یاری» قصد عبور از گیتهای بلیتفروشی الکترونیک داشته که دچار برق گرفتگی میشود. دچار برق گرفتگی شده که با وجود حضور تکنسینهای اورژانس انجام اقدامات درمانی در محل جان خود را از دست میدهد.
پدرعماددرهمان محل حادثه مغازه ساندویچی داشت.
«دخترآبی» کیست؟
سحر خدایاری ، دختری ۳۰ ساله( سه شنبه، ۲۱ اسفند ۱۳۹۷)برای دیدن بازی فوتبال استقلال و العین به استادیوم آزادی رفته بود که آنجا توسط ماموران بازداشت میشودکه درهنگام بازداشت بامأموران درگیرمی شود.که ۱۱ شهریور ۹۸ که برای گرفتن تلفن همراهش به دادسرا مراجعه کردبود ،میشنودبایدتحمل ۶ ماه حبس به زندان برود،روبروی آن واحدهای قضائی خودسوزی می کند.
مصاحبه باخواهر دخترآبی
این فرد در اسفندماه سال ۹۷ و در حالیکه پوشش نامناسب داشته است، با مأمورین نیروی انتظامی درگیر میشود و به آنها توهین میکند. بر همین اساس برای متهم مورد اشاره با عنوان جریحهدار کردن عفت عمومی و توهین به مأمورین، پرونده قضائی تشکیل شد.
در نهایت روز دادگاه، درحالیکه جلسهای برگزار نشده و قاضی پروندهاش به مرخصی رفته بود، خودش را سوزاند و بعد از آن در بیمارستان بستری بود که روز گذشته رسانهها خبر فوت او را منتشر کردند.
این دختر با نام "سحر" در رسانهها شناخته میشود، اما ظاهراً این نام مستعار است. کاربرهای شبکههای اجتماعی نام "دختر آبی" را برای او در نظر گرفتند. این دختر هوادار تیم فوتبال استقلال تهران بوده است.
سحر به گفته خانوادهاش از بیماری اعصاب و روان رنج میبرده و قبلاً هم یکبار دست به خودکشی زده بود. بعد از مشخصشدن علت خودسوزی این دختر جوان، بعضی از بازیکنان تیم استقلال و کاپیتان تیمملی برای حمایت از سارا پیگیر پروندهاش شدند و تا الآن چند بازیکن استقلال دست بهکار شدهاند.
مصاحبه خواهر دخترآبی با «شهروند» جزئیات این حادثه و دلایل آن را بازگو کرده است. به گفته او خواهرش برای دیدن بازی فوتبال استقلال و العین به استادیوم آزادی رفته بود که آنجا توسط ماموران بازداشت میشود و همین موضوع سرآغاز ماجرایی شد که سارا را به این روز انداخت. قابل ذکر اینکه «سارا» اسم این دختر نیست و خواهرش به دلایلی ترجیح داد او را به این نام معرفی کند.
چه زمانی این اتفاق افتاد؟
حدود ساعت ۱۱ ظهر دوشنبه بود که با ما تماس گرفتند و خبر خودسوزی سارا را به ما اعلام کردند و ماهم بلافاصله به طرف تهران حرکت کردیم.
شما ساکن تهران نیستید؟
نه ساکن اطراف تهران هستیم و همانجا زندگی میکنیم. خواهرم هم برای پیگیری پروندهاش به تهران آمده بود، البته ما از آمدن او به تهران بیخبر بودیم.
در خبرها آمده بود که خواهر شما بهدلیل پوشش نامناسب، درگیری و توهین به مأموران انتظامی بازداشت شده بود.
بله. هفته آخر اسفندماه سال ۹۷ بود. بازی استقلال تهران و العین. خواهرم برای دیدن بازی به تهران آمد. لباس مبدل هم پوشیده بود. کلاهگیس آبی و یک پالتوی بلند. وقتی مأموران قصد بازرسی بدنی او را برای ورود به استادیوم داشتند، او به آنها میگوید که دختر است تا به او دست نزنند. ما خانواده مذهبی هستیم. همانجا هم مأموران او را بازداشت میکنند. چهارشنبه بود که ما به دادسرای ارشاد رفتیم. بازپرس وثیقه ۵۰میلیون تومانی تعیین کرد. اما این پول نقد را همراه نداشتیم. فردای آن روز یعنی پنجشنبه پول را به حساب واریز کردیم. اما کار از کار گذشته بود و خواهرم تا روز شنبه در زندان بود.
خب بعدش چه شد؟
روز شنبه او را با وثیقه آزاد کردیم. اما او رفتارش تغییر کرده بود. خیلی ناراحت و گوشهگیر شده بود. البته خواهرم سابقه بیماری و اختلال روانی (دوقطبی) داشت. ما اینها را هم به دادیار گفتیم. اما فایدهای نداشت. تا اینکه چند هفته بعد برای گرفتن گوشی موبایلش به دادسرای ارشاد مراجعه کرد. مثل اینکه آنجا از کسی شنیده بود که باید ۶ ماهی زندانی شود. همین هم حال او را بدتر کرد. تا اینکه به ما اطلاع دادند پرونده به دادگاه انقلاب رفته است.
همان دادگاهی که سارا آنجا خودش را آتش زد؟
بله. خیابان شریعتی ابتدای خیابان معلم. قرار دادگاه داشت. مثل اینکه قاضی پرونده بهدلیل فوت یکی از اقوامش مرخصی بوده و بعد هم این اتفاق افتاد.
خواهر شما سابقه خودکشی هم داشته؟
بله. چندسال پیش دوران دانشجویی یکبار اقدام به خودکشی کرد. مدتی هم در بیمارستان بستری شد. همه مدارک پزشکیاش موجود است. /خبرگزاری آنا
درماجرای نوشتهِ جوگیرانه «صاکمالی» به امام حسین(ع) هم »سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ»وزیرفرهنگ وارشاداسلامی احمدی نژادنیز همچین نابخردانه بود،نابخردانه ترازصباکمالی.
آماربسیجی ها شرکت کننده درجنگ ۸ساله چقدربوده است؟
کل آمار رسمی بسیجیهایی که در طول جنگ آمدند جبهه ۸۰۰ هزار نفر بود.
این رسما مشخص است براساس اسناد و مدارک میگویم
چرادربعضی آمارها نفرات بسیجی هابیشتراست؟
اگر برخی اسناد میگویند ۹۰۰ یا یک میلیون نفر به این خاطر است که بعضیها دو، سه بار آمدند جبهه و دو سه بار محاسبه شده اند. اینکه دیگر خرج نداشته و ارز نمیخواست.
آمارسربازان عراقی شرکت کننده درجنگ
کشور ما ۳۶ میلیون نفر جمعیت داشت و کشور عراق ۱۶ میلیون نفر. بعد عراق با جمعیت ۱۶ میلیونی، ۳ میلیون جمعیت به جنگ آورده است. درست است به زور آورده ولی به هر حال آورده است.
سردار احمد غلامپور-فرمانده قرارگاه کربلا درزمان جنگ ۱۱ مهر ۱۳۹۴مصاحبه بافارس .
« محسن رفیق دوست »وزیر سپاه در دوران جنگ تحمیلی در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: حدود ۲ میلیون نفر در دوران دفاع مقدس در جنگ حضور داشتند که شامل سربازان، نیروهای رسمی نظامی، کسبه، دانشجویان، دانش آموزان، بسیجیان و نیروهای مردمی بودند.
بر اساس آمارهای رسمی از بنیاد شهید، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس و برخی نهادهای مسئول آمار شهدا بر اساس سن، شغل و نحوه شهادت اعلام شده است:
آمار و نحوه شهادت رزمندگان در دوران دفاع مقدس:
۱۵۵۰۸۱ نفر ................ در درگیری مستقیم با دشمن
۱۶۱۵۴ نفر ................ در حملات دشمن به شهرها
۱۱۸۱۴ نفر ................ در حوادث متفرقه
۹۸۸۹ نفر ................ سایر موارد
تعداد شهدای مجرد و متاهل:
تعداد شهدای مجرد: 155259 نفر
تعداد شهدای متاهل: 55996 نفر
آمار شهدا بر اساس میانگین سنی در دوران دفاع مقدس
تعداد شهدا 14 سال به پایین: 7054 نفر
تعداد شهدا 15 تا 19 ساله: 65575 نفر
تعداد شهدا 20 تا 23 ساله: 87106 نفر
تعداد شهدا 24 تا 29 ساله: 22703 نفر
تعداد شهدا 30 سال به بالا: 30817 نفر
اقشار
کادر و سرباز سپاه پاسداران 39937
کادر و سرباز ارتش جمهوری اسلامی 46054
کادر و سرباز نیروی انتظامی 8598
شغل آزاد 31674
دانش آموز 32275
دانشجو 2608
روحانی 2742
بیکار 6128
دولتی 26293
بسیج ویژه 2329
خانه دار 3136
کودک 2906
غیر ایرانی 4565
مجتبی رحماندوست نماینده مردم تهران . عضو هیئترئیسه فراکسیون ایثارگران مجلس
از حدود ۲ میلیون بسیجی رزمنده و حدود ۵۰۰ هزار نفر که به جبهه رفته اند حدود ۳۲ هزار نفر از آنان شرایط معیشتی مناسبی ندارند. دکتر مجتبی رحماندوست مشاور رئیس جمهوری در امور ایثارگران در گفتت وگو با خبرنگار «ایران، ۱۳۸۶/۲/۱۸
آمارشهدا ومفقودین عراقی وایرانی /۸سال جنگ
آمارشهدا ومفقودی ایران وعراق از زبان سردارباقرزاده(مسئول تفحص اجساد شهداء)
آمارشهدای ایران درجنگ ۸ساله: ۲۰۰ هزار نفر
آمار«مقتولین» عراق درجنگ ۸ساله : ۶۰۰ هزارنفر
البته آمارشهدای ما با احتساب شهدای کردستان و ضدانقلاب «۲۱۳ هزار نفر» میشود که من این را دقیقاً میخواهم اشاره کنم آن زمانی که آمار داده شد من خودم بهعنوان مسئول ایثارگران ستاد کل نیروهای مسلح در انتهای جنگ خدمت آقای هاشمی رفسنجانی دادم و ایشان در نماز جمعه اعلام کرد و آن با احتساب همه شهدای مفقودالاثر و مقطوع الخبر بود یعنی با احتساب همه اینهایی که داریم پیدا میکنیم ۲۱۳ هزارتا اعلام شد. آن آمار درست بود و الآن هم همان است و در بنیاد شهید سپاه و نیروهای مسلح پرونده دارند.
آمارمفقودین ۲کشور
ایران : ۱۳ هزارنفر مفقود
عراق : ۵۲ هزار مفقود
بحث این است که عراق الآن ۵۲ هزار مفقود دارد که باید پیدا کنند و کل مفقودین ما ۱۳ هزارتا است که از این ۱۳ هزارتا،۷ هزارتا بهصورت گمنام در کشور دفن شده، پس اینها را ما در مناطق عملیاتی ردیابی نمیکنیم. از زمان جنگ و بعد از جنگ دفن شدهاند. ۶ هزارتا میماند که اینها را ما محتمل است که بتوانیم پیدا کنیم.
اما عراق ۵۲ هزار نفر از جنگ مفقود دارد بهاضافه اینکه ما تاکنون ۱۷ هزار نفر از عراقیها را پیدا کردهایم و به آنها تحویل دادهایم.
از اسفندماه سال ۱۳۹۰ تا کنون، ۱۴۱۰ شهید پیدا کردیم و انتقال دادیم به کشور ایران
۲۸۰۰ تا جسد عراقی پیدا کردیم و تحویل دادیم
و الآن هم که داریم در داخل عراق کاوش میکنیم نسبت یکبهدو است. دقت کنید در داخل خاک عراق، که علیالقاعده ارتش عراق باید اینها را در همان زمان تخلیه میکرد.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:عراق(زمان صدام)اعتقادی به شهید وشهداء نداشت،وحاضرنبودبرای اجسادمقتولین درجنگ هزینه کند.هرکشته شدگان رزمندگان جنگ-بجای مانده- خودرا بدون اینکه تحویل خانواده هایشان بدهد،دستجمعی دفن می کرد وتأییداین ادعارا را هم دربزرگترین قبرستان عراق«وادی السلام»می توانیدمشاهده کنید،چندبار-نگارنده-رفتم برای تحقیق درباره همین موضوع،تازمان سقوط صدام -اولاً قبورنظامیان کشته شده،بافوتی های معمولی فرقی ندارد(برعکس ایران که دریک مکان معین وبا احترام خاصی،بصورت تجمیع،دفن می شوند) وتاسال۲۰۰۴سرهیچ قبری عنوان»شهید»نوشته نشده. مقایسه دیگر :رسیدگی به کشته شدگان جنگ در۲کشور
درعراق صدام یکباربه نظامیان خودیک ماشین ویک خانه داد وبرای هریک ازخانواده های مقتولین یک حقوقی پرداخت می کرد که درچندسال اخیرتوسط مجلس اعلای عراق قطع شده،گفته اند اینها که برای اسلام کشته نشده اند،که شهیدمحسوب بشوند واین مستمری شهداءاست که مقتولین فاقدشرایط هستند.
درادامه به اظهارات سردارباقرزاده دقت کنید:
نزدیکی العماره گورستانی هست. دستگاههای کاوش را از وزارت نفت عراق گرفتیم کاوش را شروع کردیم و متوجه شدیم این قبرستان سه بخش دارد و تفکیکشده است.
یک بخش از آن شهدای ما هستند و یک بخش از آن مردم بومی عراق و شیعیان منطقه العماره هستند که در جریان انتفاضه به شهادت رسیدند. آنها را اعدام کرده بودند حتی طناب دار به گردن آنها بود و با طناب دار آنها را دفن کرده بودند –حتی خانم پرستاری را در حالی که باردار بود اعدام کردهاند. متأسفانه جنازهای پیدا شد که جنینی در شکم داشت و استخوانها و جمجمه جنین هم همراهش بود و نوزاد حدوداً شش ماهه بود. این اطلاعات را اهالی به ما دادند.
و بخش سوم جنازههای صدامیانی بودند که ما -این اجسادرا-در خاک ایران با کارت و مشخصات و پلاک پیدا کردیم و تحویل رژیم صدام دادیم که آنها را تحویل خانوادهها بدهد، اما برای صدام کشتهشدگان عراقی و بعثی مهم نبود و« آن اجساد را بردند یکجای دیگر دفن کردند!» اینهارابهظاهر در جریان تفحص از ما تحویل گرفتند و نبردند تحویل خانوادههایشان بدهند بلکه بردند جای دیگر دفن کردند.
صدامیان هیچ درخواست جنازه نظامیان خودرانداشتند الادایی صدام«جنازه سرهنگ جاسم»
خبرنگار: جالب است که ما شهدای خود را با افتخار تشییع میکنیم ولی ظاهراً برای آنها ننگ بوده است و نمیخواستند دوباره این خاطره برای آنها زنده شود! ما بهعنوان افتخار و آنها بهعنوان ننگ به این کشتههایشان نگاه میکنند.
سردار باقرزاده: بله، جالب است. آنها در طول دورانی که صدام بر سر قدرت بود فقط یک جنازه را از ما خواستند که «جنازه سرهنگ جاسم»، دایی صدام بود. او در کلهقندی مهران در عملیات والفجر ۳ (آزادسازی مهران) اسیرشده بود که این سرهنگ در یک حادثه در هنگام انتقال کشته میشود و پشت بیمارستان امام خمینی ایلام دفن شده بود.
جنازه او را صدام خواسته بود.
من گفتم شما بهجای آن، چند تا اسیر از ما را آزاد کنید تا من این جنازه را بدهم.
آنها گفتند جنازه را نمیخواهیم و اسیر هم نمیدهیم.
غیر از این مورد هم هیچ جنازهای را از ما به صورت ویژه طلب نکردند./منبع:۱۳ مرداد ۱۳۹۴مصاحبه باپارسینه
منابع مختلف دربار کشته شدگان درجنگ 8ساله اظهارنظرکرده اند که اظهارات آنهارا نیزمی آورم:
وفیق السامرائی»که در زمان جنگ تحمیلی رئیس بخش اطلاعات ارتش صدام بود
مدیریت سایت-پیراسته فر:یکی ازژنرالهای عراقی«ژنرال وفیق السامرائی» آمارتلفات عراق را اینگونه می نویسد:
وفیق السامرائی»که در زمان جنگ «رئیس بخش استخبارات ارتش صدام» بود
این سرلشکر بازنشسته ارتش عراق پس از حمله صدام به کویت به مخالفین دیکتاتور عراق پیوست و به خارج از این کشور فرار کرد ،سرلشکر بازنشسته ارتش عراق و مشاور «جلال طالبانی» رئیسجمهور سابق این کشوربود
ژنرال وفیق السامرائی است که در کتاب خود ادعا میکند
می توان گفت که جنگ از ساعت دوازده ظهر روز بیست و دو سپتامبر ۱۹۸۰( ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ ) تا ساعت بیست و چهار روز ۷/۸/۱۹۸۸(جمعه، ۱۷ تیر ۱۳۶۷) در دو هزار و هشتصد و هفتاد و هفت روز یا شصت و نه هزار و سی و شش ساعت، بدون وقفه ادامه داشت.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:بنظرمی رسد ژنرال سامرائی ۱۸رابا۸اشتباه گرفته باشد(پذیرش قطعنامه ۲۷ تیر ۱۳۶۷)
با پایان جنگ، صدام پشت تریبون میدان پیروزی بغداد ایستاد و در حالی که عبای مشکی رنگ تابستانی و لباس سنتی عربی بر تن داشت، در جشنهای بزرگی که در حوالی کاخ ریاست جمهوری آغاز شده بود و در جمع هزاران نفر از مردمی که به همین مناسبت گرد هم آمده بودند، با فریبکاری تمام شرکت کرد؛ گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است. گویی که یک میلیون تلفات (کشته ومفقودو زخمی ) بر جای نمانده، گویی که یکصد میلیارد دلار بدهی بر جای نمانده و گویی که سیصد و هفت میلیارد دلار ذخایر ارزی که پیش از جنگ در اختیار داشتیم، از بین نرفته است. گویی که پنجاه میلیارد دلار موادی که به صورتهای مختلف وجود داشت و در طول جنگ به هدر رفت، وجود نداشت و گویی که دهها میلیارد دلار، به دنبال متوقف شدن صادرات نفتی ضرر نکرده ایم.گویی که کینه ورزیهایی که در اثر مرور زمان از بین رفته بود، بار دیگر خود را نمایان نساخته است و انگار که «شصت هزار نفر اسیر »نشده اند و مبانی جامعه متزلزل نشده است. گویی که نه بیوه ای در کشور هست و نه یتیمی و نه عقب ماندگی عمومی. اینها واقعیتهایی است که صدام از آنها به خوبی آگاه است، ولی کسانی که ظرف سالهای آینده تاریخ را ورق خواهند زد، کسانی نخواهند بود که این مرحله را لمس کرده و تلخیهای آن را چشیده باشند/پایان اظهارات سرلشکرسامرایی.
آمارازقول جانشین فرمانده کل قوا-فرمانده جنگ
آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در خرداد ۱۳۹۰ با اشاره به آمار ارائه شده در مورد شهدا گفته بود:
«شنیده میشود که از تعداد شهدا ارقام نجومی بیان میشود که این موضوع صحت ندارد.
مجموع شهدا از ابتدای قیام در سال ۱۳۴۰ به بعد تا دوران جنگ و بعد از آن و بمباران و همه حواشی آن به ۲۰۰ هزار نفر شهید نمیرسد که بیشتر آنها در بمباران و قبل از انقلاب شهید شدند. بنابراین صحبت از میلیونها شهید در این دوران درست نیست.» آنچه هاشمی رفسنجانی بیان کرده، کمترین آمار شهدای جنگ است؛ چرا که اشارهاش به کمتر از ۲۰۰ هزار شهید، کل شهدای انقلاب، جنگ، ترور، بمباران مناطق مسکونی و... را در بر میگیرد.
اختلاف آمار تفکیک شده شهدا
در آمار تفکیک شده شهدای جنگ نیز اختلافات بارزی میان تعداد کل شهدا، اقشار شهید و جنسیت آنها دیده میشود. نگاهی به آمار تفکیک شده شهدا که «ساجد» (سایت جامع دفاع مقدس) اعلام کرده، با آماری که «آجا» (پایگاهاطلاع رسانی ارتش جمهوری اسلامی) منتشر کرده، گویای این اختلاف است:
آمار ساجد (سایت جامع دفاع مقدس)
آمار کلی شهدای جنگ تحمیلی: ۲۱۳۲۵۵ نفر
آمار تفکیک شده شهدا:
درگیری مستقیم با دشمن: ۱۵۵۰۸۱ نفر
حملات دشمن به شهرها: ۱۶۱۵۴ نفر
حوادث متفرقه: ۱۱۸۱۴
سایر موارد: ۹۸۸۹ نفر
مجرد: ۱۵۵۲۵۹ نفر
متأهل: ۵۵۹۹۶ نفر
۱۴ ساله و کمتر: ۷۰۵۴ نفر
۱۵ تا ۱۹ ساله: ۶۵۵۷۵ نفر
۲۰ تا ۲۳ ساله: ۸۷۱۰۶ نفر
۲۴ تا ۲۹ ساله: ۲۲۷۰۳ نفر
۳۰ ساله و بالاتر: ۳۰۸۱۷ نفر
آمار شهدا به تفکیک نوع شغل:
۱- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
کادر (پاسدار): ۲۳۱۹۹ نفر
سرباز: ۱۶۷۳۸ نفر
۲- ارتش جمهوری اسلامی
کادر (ارتش): ۹۰۸۹ نفر
سرباز: ۳۶۹۶۵ نفر
۳- نیروی انتظامی جمهوری اسلامی
کادر (نیروی انتظامی): ۲۹۲۶ نفر
سرباز: ۵۶۷۲ نفر
۴- شغل آزاد: ۳۱۶۷۴ نفر
۵- دانشآموز: ۳۲۲۷۵ نفر
۶- دانشجو: ۲۶۰۸ نفر
۷- روحانی: ۲۷۴۲ نفر
۸- بیکار: ۶۱۲۸ نفر
۹- دولتی: ۲۶۲۹۳ نفر
۱۰- بسیج ویژه: ۲۳۲۹ نفر
۱۱- خانهدار: ۳۱۳۶ نفر
۱۲- کودک: ۲۹۰۶ نفر
۱۳- غیرایرانی: ۴۵۶۵ نفر
آمار آجا (پایگاه اطلاعرسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران)
آمار کلی شهدای جنگ تحمیلی: ۱۸۸۰۱۵ نفر
آمار تفکیک شده شهدا:
جبهههای جنگ: ۱۷۲۰۵۶ نفر
حملات هوایی و موشکی: ۱۵۹۵۹ نفر
مجرد: ۱۳۳۷۷۰ نفر (۷۱ درصد) و بقیه متاهل
زن: ۶۴۳۷ نفر
۱۶ تا ۲۰ ساله: ۴۴ درصد
۲۱ تا ۲۵ ساله: ۳۰ درصد
۲۶ تا ۳۰ ساله: ۸ درصد
میانگین سن شهدا: ۲۳ سال
مسیحی: ۷۲ نفر
کلیمی: ۱۱ نفر
زرتشتی: ۶ نفر
آمار شهدا به تفکیک نوع شغل:
بسیج: ۴۳ درصد
ارتش: ۲۶ درصد (۴۸۰۰۰ نفر)
سپاه: ۲۱ درصد
شغل آزاد: ۱۸.۱ درصد آزاد
ناجا: ۳ درصد
روحانی: ۳.۱ درصد
جهاد سازندگی: ۲.۱ درصد
ناگفته های«جنگ ایران-عراق»اززبان افسرارشدعراقی
۱۲۵ هزارنظامی عراقی درجنگ ۸ ساله باایران کشته شدند،فقط درعملیات فاو ۵۳ هزار سرباز عراقی کشته شدند درعملیات فتح المبین ۲۵هزار کشته و ۱۷ هزار اسیرشدند و۳۵۰ میلیارددلارهزینه جنگ باایران شد،درطول حمله آمریکا به عراق که منجربه سقوط صدام شد(ازسال ۲۰۰۳تا ۲۰۰۶)درطول ۳ سال ۱۵۱هزار غیر نظامی کشته شدند.
«صدام حسین» بعداز شکست درخرمشهر ،دستوراعدام ۱۰ فرمانده راداد ودرشکست عملیات فتح المبین وفاو نیزعداه ای ازفرماندهان جنگ اعدام شدند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برای اطلاع ازآمارکشته های عراقی وحوادث جنگ ایران-عراق به این لینک مراجعه کنید:
متخصص درمان ناباروری کانادا
زنان مراجعه کننده با اسپرم خودش(مخفیانه)باردارمی کرد
در کانادا یک متخصص درمان ناباروری از اسپرم خود برای باردار کردن بیمارانش استفاده میکرده است.
درادامه خواهیدخواند: کشف ۲۲۴۶ جنین در خانه پزشک امریکایی
۲هزار سقط جنین توسط «مدیر یک کلینیک سقط جنین درامریکا »کشف این تعدادجنین بعدازمرگش.
رادیو کانادا اعلام کرد ۱۱ زن از (بیماران سابق دکتر باروین ) میگویند با اسپرم غیرشوهرشان« بارور »شدهاند، یک شکایت گروهی علیه دکتر تنظیم و به دادگاه تسلیم کردهاند.
این پزشک کانادایی از سوی مقامهای قضایی «اتاوا »متهم شد که از اسپرم خودش برای تلقیح مصنوعی استفاده کرده است.
***
یک زوج اهل اتاوا، پایتخت کانادا، از دکتر برنارد نرمن باروین در این خصوص شکایت کردهاند.
آنها ادعا کردهاند که دکتر باروین، پدر بیولوژیکی دختر ۲۶ ساله آنهاست.
ربکا دیکسون که حالا ۲۶ سال دارد به یک شبکه تلویزیونی در کانادا گفته که اصلا به پدرش شباهت ندارد.
او میگوید: "وقتی کوچک بودم از من میپرسیدند که آیا پدر و مادرم مرا به فرزندی قبول کردهاند؟"
اواخر دهه ۱۹۸۰ والدین ربکا برای درمان به کلینیک باروری دکتر باروین رفته بودند.
آنها فکر می کردند که ربکا با استفاده از اسپرم دنیل حامله شده، اما بعدا، آزمایش دی ان ای نشان داد که ربکا با دنیل هیچ نسبت بیولوژیکی ندارد.
ربکا همچنین ادعا میکند که یک سرویس جستجوی خویشاوندان آنلاین نشان داده که او ممکن است با دکتر باروین نسبت داشته باشد.
به گفته ربکا، نتیجه این جستجو نشان داد که "من ۶۰ درصد اشکنازیم. میدونستم که دکتر باروین از اعضای سرشناس جامعه یهودی در اتاوا است."
حالا خانواده ربکا از دکتر شکایت کرده و گفتهاند دکتر باروین بدون اجازه و یا آگاهی مادر ربکا از اسپرم خود برای حامله کردن او استفاده کرده است.
همچنین آزمایشهای دی ان ای دیگر نشان دادهاند که ربکا یک ناخواهری هم دارد که پدر و مادرش بیمار دکتر باروین بودند.
ربکا درباره این ناخواهری میگوید: "من به اون احساس زیادی ندارم. بهش بی تفاوتم. فکر می کنم مسئله مهم ارتباطه. ارتباط من با پدرم برام مهمه."
رسانههای کانادا گزارش دادهاند که از زمان افشای این داستان ربکا، بسیاری از بیماران دکتر باروین با وکلا تماس گرفتهاند./- ۱۶ آبان ۱۳۹۵
یکی از وکلای شاکیان به نام پیتر کرونین میگوید اینجا بحث «سوء استفاده وحشتناک» از اعتماد افراد مطرح است .
زنان شاکی از این «سوء استفاده» به شدت خشمگینند و به نظرشان مانند آن است که مورد «تجاوز جنسی» قرار گرفتهاند.
در روز یکم نوامبر ۲۰۱۶(۱۱ آبان ۱۳۹۵)، دو زن جوان به نامهای «کت پالمر» و «ربکا دیکسون »که سالها پیش، از طریق لقاح مصنوعی به دست دکتر باروین به دنیا آمدهاند، با آزمایش دیانای متوجه شدند که هر دو یک پدر دارند و در واقع خواهر ناتنی هستند. این دو نفر شکایتی را علیه دکتر باروین مطرح کردند مبنی بر این که او برای به دنیا آوردن آنها به روش تلقیح مصنوعی از اسپرم خودش استفاده کرده است.
از آن زمان تا کنون ۹ شاکی دیگر به این پرونده اضافه شده و تعداد آنها به ۱۱ تن رسیده است.
سوابق «دکتربرنارد نورمن باروین»
پیشینه سیاه دکتر باروین
برنارد نورمن باروین که در آفریقای جنوبی به دنیا آمده و در دانشگاه ایرلند شمالی تحصیل کرده، مدیر کلینیک باروری بیمارستان عمومی اتاوا بوده است. در سال ۱۹۹۵ زوجی به نامهای لوری آن هوارد و واندا کاوتون از دکتر باروین به دلیل استفاده از اسپرمی غیر از اسپرم پدر واقعی کودکشان شکایت کردند. اما این شکایت به جایی نرسید و در سال ۱۹۹۸ پرونده با رضایت طرفین مختومه اعلام شد.
در سال ۲۰۱۰ دو بیمار دیگر آقای باروین از او به دلیل استفاده از اسپرم اشتباه شکایت کردند. در سال ۲۰۱۳ باروین به «رفتار نادرست حرفهای» از طریق تلقیح مصنوعی با اسپرم اشتباه اعتراف کرد. مجمع انتظامی پزشکان و جراحان اونتاریو این پزشک را مقصر شناخته و پروانه پزشکی او را برای دو ماه باطل کرد. او همچنین به پرداخت ۳۶۵۰ دلار جریمه محکوم شد زیرا هیچ توجیهی برای اشتباه او پذیرفته نشد و قضات اشتباه او را عمدی تشخیص دادند.
دکتر باروین که از سال ۲۰۱۲ دیگر طبابت نکرده بود، در سال ۲۰۱۳ درخواست استعفا داد و یک سال بعد نام او از فهرست سازمان نظام پزشکی کانادا حذف شد.
اکنون معلوم شده است پدر و مادرهایی که برای بچهدار شدن نزد این پزشک رفتهاند، در واقع به آرزوی خود یعنی داشتن فرزندی طبیعی از اسپرم و تخمک خودشان نرسیدهاند.
***
دکتر برنارد نورمن باروین ۸۰ ساله، طی چند دهه گذشته با استفاده از اسپرم خودش تعدادی از بیماران خودش را بارور کرده بود و به همین دلیل کمیته کالج پزشکان و جراحان انتاریو مجوز پزشکی او را لغو کرده و باروین باید طی ۳۰ روز، ۱۰۷۳۰ دلار جریمه پرداخت کند.
تعدادی از این بیماران متوجه شدهاند که فرزند باروین را بزرگ کردهاند و از نظر بیولوژیکی فرزند این پزشک هم محسوب میشوند!
***
۲هزار سقط جنین توسط «مدیر یک کلینیک سقط جنین »
کشف ۲۲۴۶ جنین در خانه پزشک امریکایی
روز پنج شنبه(۲۱شهریور ۱۳۹۸) بقایای بیش از ۲هزار جنین از نظر پزشکی در خانه ای متعلق به یک پزشک که اخیرا فوت شده در ایالت ایلینویز آمریکا کشف شد.
به نوشته رسانه های محلی ایلینویز این پزشک سقط جنین غیرقانونی انجام میداد.
به گزارش ایستگاه محلی WNDU ، خانواده دکتر «اولریش کلوفر»( Dr. Ulrich Klopfer ) ، که در تاریخ ۳ سپتامبر درگذشت،بقایای ۲هزار و ۲۴۶ جنین را هنگام جستجوی اموال وی در ویلی کانتی پیدا کردند.
به گزارش هیل، کلوفر با همکاری کلینیک های بهداشت زنان در ایندیانا سقط جنین انجام می داد ، اما در سال ۲۰۱۵ و پس از اینکه او از سوی برخی شهروندان به انجام سقط جنین روی دختران ۱۳ ساله و عدم ارسال سوابق پزشکی برخی مراجعان به وزارت بهداشت ایالتی متهم شد و مجوز وی به حالت تعلیق درآمد.
به گفته این رسانه محلی، او بین ژانویه ۲۰۱۲ و نوامبر ۲۰۱۳ ، دست کم ۲ هزار ۴۰۵ مورد سقط جنین انجام داده است.
کارآگاهان بقایای موجود در صحنه را پیدا کردند و اما هیچ مدرکی مبنی بر انجام هرگونه عمل پزشکی در املاک کلوفر در ایلینویز وجود ندارد./یکشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۸قدس
کشف بقایای ۲۲۴۶ جنین جنین در خانه پزشک آمریکایی
رسانههای آمریکایی از کشف بقایای هزاران جنین در محل سکونت یک پزشک خبر دادند.
به گزارش ایسنا، بنابر اعلام رسانههای آمریکایی بقایای بیش از ۲۰۰۰ جنین در محل سکونت یک پزشک در ایالت ایلینوی کشف شد. خانواده این پزشک پس از فوت او توانستند بقایای متعلق به این تعداد جنین را در خانه پیدا کنند.
این پزشک مدیر یک کلینیک سقط جنین بوده که از سال ۲۰۱۶میلادی(۱۳۹۵شمسی) به دلیل باطل شدن مجوزش ظاهرا فعالیتی نداشته است. همچنین او به عدم گزارش سقط جنین یک نوجوان ۱۳ ساله متهم بوده است.
به گزارش شبکه خبری بیبیسی، مقامات محلی در مجموع ۲۲۴۶ جنین در خانه این پزشک پیدا کردند و بررسی جزئیات بیشتر این پرونده در حال انجام است./۲۴ شهریور ۱۳۹۸ایسنا
***
کشف ۲۲۴۶ جنین در خانه پزشک امریکایی
پلیس ایالت ایلینوی آمریکا٬ پس از مرگ یک پزشک در آمریکا موفق به یافتن ۲۲۴۶ جنین در خانه او شد.
به گزارش نیویورک تایمز، خانواده این پزشک پس از فوت او توانستند بقایای متعلق به این تعداد جنین را در خانه پیدا کنند؛ این پزشک «مدیر یک کلینیک سقط جنین بوده» که از سال ۲۰۱۶ میلادی(۱۳۹۵شمسی)به دلیل باطل شدن مجوزش ظاهرا فعالیتی نداشته است.
همچنین این پزشک در سال 2015 در دادگاهی در ایالت ایلینوی به عدم گزارش سقط جنین یک دختر نوجوان 13 ساله متهم بوده است./۲۹ شهریور ۱۳۹۸تسنیم