من «صادق احسانبخش»فرزندحاج غلامرضا-دریکی ازروزهای-تیرماه ۱۳۰۹ درروستای لیف شاگرد(بازارجمعه)شهرستان صومعه سرا-استان گیلان بدنیاآمدم.
درتاریخ ۹ بهمن ۱۳۵۹ امام خمینی برای آیت الله صادق احسانبخش،حکم نمایندگی ولی فقیه دراستان( امامت جمعه رشت) راصادرکردند.
اولین نمازجمعه به امامت احسانبخش: جمعه، ۱۰ بهمن ۱۳۵۹(٢٣ ربیع الاول ١٤٠١)درمسجد(بقعه)خواهرامام رشت اقامه شد.
ترور:روزپنجشنبه ۲۶فروردین ۱۳۶۱(٢٠ جمادی الثانیه ١٤٠٢)مسجدکاسه فروشان رشت.
«آیت الله احسانبخش» سرانچام پس از۱۹ سال و۵۰روز ازحادثه ترور-بادرجه۷۰%جانبازی-در ۱۴ خرداد ۱۳۸۰ بشهادت رسید.

«روایت ترور»آیت الله احسانبخش(۲۶فروردین۶۱)مسجدکاسه فروشان اززبان شاهدان

بعداز۳۳سال

کدام امام جمعه در«محراب»شهیدشدند؟درادامه خواهیدخواند.

منافق تروریست که TNT به کمرش بسته بود ونارنجک را پرتاب می کند که باعملیات انتحاری آیت الله احسانبخش را تروربکند ، خودش به هلاکت رسید.

وقتی نارنجک منفجرشد همه آنهاییکه دراطراف حاج آقااحسانبخش بودند«فرار»کردند. وهر۲افتادند(مرحوم احسانبخش وتروریست) فقط یکنفردرآن مسجدمانده بود،آن هم چون شلوارش را -که برای نماز درآورده بود-هنوزنپوشیده بود(پیژامه-پوشیده بود،اوبودکه «دادزدکمک ،کمک» تا محافظین که در جلوی کفشداری بودند،ازجمله شهرام همتی سریعاً می رسد وجنازه منافق(علی پورابراهیمی)رابه رگباربست.

۴۴۰ روزازاولین نمازجمعه آیت الله احسانبخش گذشته بود که درمسجدکاسه فروشان رشت اتفاق بسیاردردناکی رخ داد.

روزپنجشنبه ۲۶فروردین ۱۳۶۱(٢٠ جمادی الثانیه ١٤٠٢)بودکه نمازظهروعصربه امامت حاج آقااحسانبخش اقامه شد،مردم زیادی آمده بودند، نمازتمام شده بود وجمعیت درحال رفتن به بیرون بودند،خیلی هارفته بودند، وعده ای ازارادتمندان آقای احسانبخش دراطرافش بودند،

حاج آقا قصدحرکت کرده بود که یکی ازمؤمنین(اسماعیل حدائقی)قرآنی راآورد به ایشان داد که حاج آقا احسانبخش برایش استخاره کند،حاج آقاقرآن راگرفت واستخاره کرد وقرآن را آقای حدائقی ازدستان حاج آقا گرفت،وایشان بطرف کفشداری حرکت کرد، راننده ومحافظین مسلح درجلوی کفشداری منتظرش بودند،چندقدم که برداشت،شخصی که اورکت پوشیده بوددرحال حرکت ،سئوالی ازچگونگی «نیت»کرد،حاج آقا هم دستهارا تابناگوش برد که عملاً توضیح بدهد

درهمین حال ،درآن شلوغی شخصی باسرعت به حاج آقانزدیک شد وحاج آقارا درآغوش گرفت،
حاج آقا ازنظرجسمانی آدم قوی بود،تلاش کرد که اوراازخودجداکند،مردم حاضرهم نیزبه کمکش آمدند که دستان فشرده آن منافق راازبدن حاج آقااحسانبخش جداکنند،باتلاش فراوان آن منافق جداشد ولی او نارنجک را به زمین پرتاب کرد،شایدازدستش دراین درگیری برزمین افتاد، صدای انفجارنارنجک وترکشهایش وحشتی بپاکرد،همه به بیرون دویدند،عده ای ازدرب مدرسه «مهدیه» وعده ای از«کفشداری» وحتی چندنفرازدریچه «حمام » فرارکردند.

حاج آقااحسانبخش وآن منافق به فاصله کمی برزمین افتادند،حاج آقا روبه بالا وآن منافق دمرو،

تنهاکسی که درمسجدمانده بود،مرد۴۲ساله ای بنام«غلامعلی پریمن »بود که آن هم دلیل ماندنش ( نپوشیدن«شلوار»بود،چون عادت داشته هنگام نمازشلوارش رادرمی آورده وبا پیژامه نمازمی خوانده است.
محل-ترور-امام-جمعه-رشت.jpg)
«مسجدکاسه فروشان رشت»

همین ستون زیربالکن زنانه
آقای پریمن محل افتادن نارنجک رانشان می دهد که اینجامحل حادثه بوده .

حاج آقاپریمن می گوید،هیچکس درمسجدنبود،نارنجک که منفجرشد،چند(۱۰)نفرحاضردراطراف آقای احسانبخش مجروح شدند وبقیه هم وحشت زده فرارکردند،وی می گوید من آمدم که آقای احسانبخش را بلندکنم،سنگین بود.

وامانتوانستم درهمین موقع “شهرام همتی”زودترازهمه رسید وجنازه آن منافق را به رگباربست! درصورتی که او به هلاکت رسیده بود وبعدبرنیروهای سپاهی افزوده شد وحاج آقااحسانبخش را به بیمارستان پورسینابردند تااقدامات اولیه انجام دهند وبعدهم باهواپیما به تهران ،بیمارستان حاج سیدمصطفی خمینی بردند،

آقای«پریمن»می گوید :حاج آقااحسانبخش هنگام ورودازدرب مدرسه مهدویه به داخل مسجدمی آمد ولی هنگام خروج ازکفشداری می رفت
نمازگزارشاهدروز ترورامام جمعه رشت می گویدبعلت مسائل امنیتی هرکس که به این مسجددرآن زمان می آمدتفتیش می کردند ولی درهنگام خروج بعلت ازدحام بعضاً بی احتیاطی می شد،یعنی کسی میتوانست ازکفشداری “لابلای جمعیت”به داخل بیایدودرآن روزبه احتمال زیاداین منافق یک همدست داشته،که آن همدست آمدسئوالی درباره “نیت کرد تاکمی حاج آقارا معطل کند ودرهمین لحظه این منافق کثیف باسرعت خودرا به حاج آقارساند واورا دربغل گرفت تا باعملیات انتحاری ازبین ببرد.

آقای پریمن می گویدمحافظ آقای احسانبخش «شهرام همتی» مُرده(افتاده) را به رگباربست،چون آن منافق درحال هلاکت بود ،حتی رنگ ورویش سیاه شده بود
آقای محمدحسین محمدی که خودرا یک «مدّاح پیشکسوت» معرفی می کند می گوید:

من۲۵سالم بود وقتی انفجاررُخ داد همه مادویدیم بطرف بیرون،وی می گوید«جان شیرین است» وماهمه ترسیدیم فرارکردیم
عکس سمت چپ(کناربخاری)آقای محمدی ونفرسمت راست،آقای سلیمان سلیمانی است

آقای “پریمن می گویدبعداً معلوم شد که این منافق(علی پورابراهیمی)پسر(حسن حلب ساز)بودکه در«چُمارسرا»مغازه حلب سازی داشته ،منافق بچه «نقره دشت»بوده،آقای پریمن می گوید خداخواست که منافق دمرو برزمین افتاده بود،چون اگرتیرهای«شهرام»به کمربند(تی ان تی) منافق می خورد فاجعه رخ می داد
البته دردرکتاب (خاطرات صادق) ازقول شهرام همتی آورده شده که آن روزحرکات مشکوک درقسمت زنانه محسوس بوده واینکه یک جوان کچل آمدسئوالی پرسید درست واما اینکه «استخاره خواستن» منافق منافق ویا همدست منافق قابل تأمل است چون استخاره را قبل از ورودجوان کچل انجام شده بود وصاحب استخارهآقای «حدائقی»بوده “اصل موضوع اینجاست که درفاصله کوتاه بین سئوال جوان سرتراشیده ،«منافق» درغفلت «تیم حفاظت»خودش را به آیت الله احسانبخش می رساند واورا درآغوش می گیرد ،که ظاهراً محافظان آرام آرام جلوتربطرف کفشداری می روند که آماده شوندبرای حرکت که این اتفاق می افتد،

توضیح پژوهشگر-پیراسته فر: درشلوغی «ازدحام»هنگام خارج شدن نمازگزاران،این ۲نفرمنافق درفاصله کمی بدون تفتیش واردمی شوند،اولی بدون سلاح (برای معطل کردن آقای احسانبخش)وزمینه سازی همدست(علی پورابراهیمی) که ،عامل جنایت بوده خودرا به حاج آقا می رساند.
ازغفلت تیم حفاظت این بوده که همین منافق علیرغم داشتن چهارقبضه نانجک ودوازده لول دینامیت توانسته بود براحتی ورودکند،درحالی که نمازگزاران برای ورودبه این مسجد(زمانیکه حاج آقااحسانبخش حضورپیدامیکرد) معمولاًموردتفتیش قرارمی گرفتند.
حاج علی پریمن که درنزدیکی های مسجدکاسه فروشان دفترنمایندگی «بیمه آسیا»دارد ،ازرابطه حسنه اش باحاج آقااحسانبخش می گوید ومی گوید من به ملاقات آقای احسانبخش به بیمارستان سیدمصطفی خمینی رفته بودم«آقای احسانبخش دستم رامُحکم دردستانش گرفته بود ومی گفت:آقای پریمن! مراتنهانذارید» وازاخلاق حسنه اش می گفت که درزندگینامه مرحوم آیت الله احسانبخش خواهم آورد.

«حجت الاسلام غلامرضامعتمد» که یکی ازنیروهای پرچنب وجوش دهه ۵۷بوده وموردوثوق آیت الله احسانبخش بودخاطرات خیلی جالبی ازمظلومیتهای مرحوم احسانبخش گفت که درمطلب نحوه انتخاب آیت الله احسانبخش به امامت جمعه وزندگینامه اش ،استفاده خواهم کرد.

حجت الاسلام محمدرضاشفیعی می گوید:ما حاج اقااحسانبخش را سریعاً به بیمارستان پورسینای رشت بردیم ،خیلی حال واوضاع حاج آقاوخیم بود تاحدی که یکی ازپزشکان معالج خبرازایست قلبی حاج آقاراداد وماهم میخواستیم به بیت امام گزارش ناگوار«تمام کردن»رابدهیم که باخوف ورجا برای آخرین بار«شوک»داده شد کهالحمدلله قلب حاج آق احسانبخش بکارافتاد.

رئیس دفترنماینده ولی فقیه درگیلان(زمان احسانبخش) می گوید:من با حاج سیداحمدآقاتماس گرفتم وموضوع ترورراگفتم ،«حاج احمدآقا»گفت :من چندباربه احسانبخش گفته بودم که آن مسجدناامن است ،به مسجدکاسه فروشان نرو .

شفیعی می گویدوبعد«احمدآقا»گفت: یک هواپیمای آموزشی درآسمان رشت درپروازاست،من حالا میگم که درفرودگاه فرودبیاید،نیروهای آموزشی را پیاده کند،آماده اعزام به تهران باشد وبعداحمدآقاگفت :من دراینجاهم من باچندبیمارستان هماهنگی میکنم اوراسریعاً برسانید تهران.

نماینده سابق مردم فومن درمجلس شورای اسلامی می گوید:چون حمل آقای احسانبخش با آن همه جراحت مشکل بود مایک فروندهلی کوپترخواستیم ،هلی کوپتر رسید ولی ما دیدیم وضعیت ران وپاهای حاج آقااحسانبخش آنقدروخیم بود(آش ولاش) که امکان جابجایی حتی باهلی کوپترمقدورنیست،مضافاً ازدحام جمعیت درداخل وبیرون بیمارستان آنقدرزیاداست که غیرقابل کنترل است،لذاما یک آمبولانس خواستیم وهلی کوپتررا طوری راهی کردیم که مردم خیال کنند حامل حاج آقااحسانبخش است،سیل جمعیت بعدازبلندشدن بالگردحرکت کردندبطرف فرودگاه وماتوانستیم حاج آقاراباآمبولانس به فرودگاه برسانیم
مدت بستری شدن آیت الله احسانبخش دربیمارستان-تهران- چندماه بود؟
مدیریت سایت-پیراسته فر:آقای شفیعی مدت بستری شدن دربیمارستان پورسینارا۳تاچهارساعت می داند ومدت بستری شدن دربیمارستان تهران را۵ماه اعلام می کند ولی آیت الله احسانبخش درکتاب «خاطرات صادق»۸ماه نوشته شده ومن(پژوهشگراین واقعه)این موضوع راروز بعدازمصاحبه (تلفنی) باآقای شفیعی درمیان گذاشتم «رئیس دفتراحسانبخش» مُصربودبرتاریخ های گفته شده اش،وبرای اثباتش مدت بستری شده ۵ماهه اش می گوید«من مدیرکاروان حج بودم ودر۲۷شهریورآن سال۱۳۶۱بلیط پرواز(جده)راداشتم که حاج آقاباهواپیما به رشت اعزام شد ومن هم ازتهران به جده پرواز کردم.»
درادامه، علت این اختلاف «زمان» وبعضی ازاختلافات گزارشات راپرسیدم ؟شفیعی گفت « به حاج آقااحسانبخش گزارشهای خلاف (اطلاعات غلط)داده اند»

نگارنده-پیراسته فر:واما عجیب این است که ایشان(حجت الاسلام شفیعی)درآذر۱۳۹۷ مصاحبه ای بانشریه(یاران شاهد)می کند ودرآنجامدت بستری را«۶ماه گفتند-من ۶ماه درکنارآیت الله احسانبخش دربیمارستان ماند ودراین مدت به رشت نرفتم،حجت الاسلام عطایی را امام جماعت مسجدم-امام رضای گلسار- تعیین کردم.

امام جماعت-راتب- مسجدامام رضای گلسار می گوید:حاج آقارابرای مراقبتهای ویژه به بیمارستان شهیدرجایی بردیم وبعداورا برای درمان به بیمارستان حاج سیدمصطفی خمینی منتقل کردیم.

آیت الله احسانبخش درصفحه۶۱۷کتابش«خاطرات صادق»می نویسد:درطول مدت ۸ماهه بستری شدن دربیمارستان سیدمصطفی خمینی مراجع تفلید،آیات عظام ،شخصیتهای کشوری ولشکری به عیادت حاج آقااحسانبخش آمدند ویاباصدوراطلاعیه ضمن محکوم کردن این عمل جنایتکارانه برای سلامتی حاج آقا دعا کرده بودند.

ازجمله ازعیادت کنندگان رئیس جمهوروقت«آیت الله خامنه ای»بود که آن زمان درمقام ریاست جمهوری بود.

خاطرات بستری شدن بنقل ازآیت الله احسانبخش.

فرودگاه رشت-مراجعت به رشت “بعدازبهبودی
جمعیت مشتاق که برای دیدن امام جمعه خود(بعداز۵ماه)درشهرداری جمع شده بودند”شهرام همتی“سمت چپ
این تصویرمربوط به وروداولین روزآیت الله احسانبخش درمیدان شهرداری رشت است پس ازمرخصی ازبیمارستان است که به مردم اعلام کرد”من آمده ام” که ارادتمندان به امام خمینی شادشوند ودشمنان بدانند انقلاب اسلامی همچنان زنده است
آنچه ازکتاب خاطرات صادق می شودفهمید این است که اولین امامت جمعه بعدازترور وبهبودنسبی درنهم اردیبهشت سال۱۳۶۲می باشد که خودشان می نویسند:
دراین روزبااینکه پای چپم براثرانفجارکاملاً بی حرکت شده بودبه نمازجمعه (مهدیه)رفتم وبازحمت ومشقت نمازجمعه رااقامه کردم
محل-ترور-امام-جمعه-رشت-26-فروردین-1361.jpg)
حاجی معتمدمی گوید:
چندروزبعدازاعزام آیت الله احسانبخش به تهران با هواپیمای کوچکی که استانداروقت«فرهمندزاد»فراهم کرده بود به همراه حجت الاسلام آقابیگی به ملاقات ایشان دربیمارستان حاج سیدمصطفی خمینی رفتیم

زندگینامه آیت الله احسانبخش

آیت الله احسانبخش/زندگینامه واحکام صادره امام خمینی
آیت الله احسانبخش سرانچام پس ازنوزده سال و۵۰روز ازحادثه ترور-بادرجه۷۰%جانبازی-در ۱۴ خرداد ۱۳۸۰ بشهادت رسید.

اولین امام جمعه رشت حجت الاسلام حسن لاهوتی اشکوری بود،باانتخابش بعنوان نماینده مردم رشت درمجلس شورای اسلامی ،ازخرداد۱۳۵۹باشروع اولین مجلس بعدازانقلاب، امامت را به مرحوم آیت الله امینیان واگذارکرد.بعدمسائلی پیش آمدکه سنگرنمازجمعه چندین ماهبی سنگربان ماند.

وامادرتاریخ ۹بهمن ۱۳۵۹ امام خمینی برای حاج صادق احسانبخش،حکم امامت رشت راصادرکردند

آیت الله احسانبخش سرانچام پس ازنوزده سال و۵۰روز ازحادثه ترور-بادرجه۷۰%جانبازی-در ۱۴ خرداد ۱۳۸۰ بشهادت رسید.
آرامگاه آیت الله احسانبخش درمحوطه مصلی رشت قراردارد،مصلی ای که خودش بنیانگذارش بود.

«آیت الله صادق احسانبخش» پنج شنبه،٢٠ جمادی الثانیه ١٤٠٢(۲۶ فروردین ۱۳۶۱)درمسجدکاسه فروشان ترورشد واماعوارض ضایعات ناشی ازترورراحتش نمی گذاشت،دیالیزمی شد ودرنیمه اردیبهشت۱۳۸۰بغلت شدت نارسایی کلیه هایش،حدودیک ماه در بیمارستان خاتم الانبیا تهران بستری شد وسرانجام پس از۱۹سال بعدازحادثه ترور،درساعت ۱۵،۳۰ دوشنبه ١١ ربیع الاول ١٤٢٢(۱۴ خرداد ۱۳۸۰) درسالگرد رحلت مرادش (امام خمینی)درسن ۷۱سالگی به درجه شهادت نائل آمد.

بعداز رحلت آیت الله احسانبخش،-درتاریخ ۱۷ تیر ۱۳۸۰ مقام معظم رهبری،آیت الله زین العابدین قربانى رابه امامت نمازجمعه رشت منصوب کردند

ودر۱۷ فروردین ۱۳۹۷ آیتالله رسول فلاحتی امام جمعه رشت شدند.

بترتیب ازراست:احمدمروی-فلاحتی-رئیس دفتر مقام معظم رهبری(آیت الله محمد محمدی گلپایگانی)
تریبون:آیت الله محمدجواد حاج علی اکبری(رئیس شورای سیاستگذاری ائمه)
جمعه ۱۷ فروردین ۱۳۹۷(١٩رجب ١۴٣٩)اولین نمازجمعه به امامت آیت الله رسول فلاحتی -درمصلی رشت-اقامه شد
توضیح نگارنده-پیراسته فر:کدام امام جمعه در«محراب»شهیدشدند؟
شهید محراب/ائمه جمعه شهید.
ضمن احترام به همه ائمه جمعه شهید بایدعرض کنم که هیچکدام ازائمه جمعه معززشهید،شهادتشان درمحراب اتفاق نیفتاده است الاآیت الله مدنی.
شهدای ائمه جمعه بترتیب "ترور"آیات عظام:
۱-قاضی طباطبایی(امام جمعه تبریز)۱۰آبان۱۳۵۸

شامگاه پنج شنبه، ۱۰ آبان ۱۳۵۸(١٠ ذوالحجه ١٣٩٩) بعدازاقامه نمازمغرب وعشاء درمسجد«مسجد شعبان»در راه مراجعت به منزل توسط فرقان مورد اصابت گلوله قرار میگیرد و به فیض شهادت نایل میشود.
۲-دستغیب(امام جمعه شیراز)۲۰ آذر ۱۳۶۰

هنگامی که عازم نماز جمعه بود
به دست یکی از عوامل گروه تروریستی منافقین به نام «گوهر ادب آواز» به
شهادت رسید. این زن منافق که با بستن بمب به روی شکم خود در مسیر رفتن امام
جمعه شیراز به نماز جمعه خود را به عنوان زنی حامله معرفی میکند که ضرورت
دارد مطلب مهمی را به خطیب جمعه بگوید و با این دروغ از حلقه پاسدران عبور
و به نزدیک وی می رود. بعد از این خودرابه آقای دستغیب می رساند، ضامن بمب
را میکشد و آیت الله دستغیب رابهمراه ۱۲ تن از همراهان و مردم شهادت می
رساند.
۳-مدنی(امام جمعه تبریز)۲۰شهریور۱۳۶۰

بعد
از اتمام نماز جمعه ایستاده بود و حجت الاسلام میرزا نجف آقازاده ـ یکی از
روحانیون تبریزـ مشغول سخنرانی بود ،آیت الله مدنی در"محراب"ایستاده
بود ودرحال آماده شدن برای اقامه نمازعصربودکه شخص ناشناس به منظور
پرسش(دادن وجوهات)، به طرف آیت الله مدنی رفته، در حالیکه تظاهر به آغوش
گرفتن ایشان مینماید، وی را ترور میکند.
۴-احسانبخش(امام جمعه رشت)۲۶فروردین۱۳۶۱
بعدازپایان
نمازعصردرمسجدکاسه فروشان،وقتی که میخواست،مسجدراترک کند یکی -بظاهر-برای
سئوال شرعی-نحوه نیت را ازایشان می پرسه وبعدانفجاردینامیت،البته بین ترور
وشهادت آقای احسانبخش۱۹سال فاصله افتاد
۵-اشرقی اصفهانی(امام جمعه باختران)۲۳مهر۱۳۶۱

هنگامیکه آیتالله اشرفی بلند میشوند که خطبهها را ایراد کنند، مردم هم بلند میشوند و شعار میدهند «صل علی محمد یار امام خوش آمد» در هنگام برخاستن و آن شلوغی یکی از سه منافق خودش را با سرعت میرساند به حاج آقا و ایشان را در آغوش خودش فشار میدهدونارنجک منفجرمی شود وشهیدمی شود.
۶-صدوقی(امام جمعه یزد)۱۱تیر۱۳۶۱

نمازجمعه ونمازعصررامی خواند سپس صحن قدیم را ترک کرد و وارد صحن جدید شد. در این محل برای پوشیدن کفش های خود ایستاد.
در این لحظه جوانی از پشت سر محکم گردن آیت الله صدوقی را گرفت.در این حال محافظین آیت الله و برادران سپاه که ابتدا فکر کرده بودند که شخص مذکور قصد بوسیدن صورت آیت الله را دارد.

آیت الله محمدصدوقی(امام جمعه یزدی)۱۰ رمضان ۱۴۰۲ ، یازدهم تیرماه ۱۳۶۱ ترورشد(تروریست)پس از اقامه نماز جمعه آیتالله صدوقی به نزدامام جمعه آمدباایشان دست دادو او را در آغوش گرفت ودر یک لحظه کمربند انتحاری نارنجکهای همراه فرد انتحاری (ابراهیمزاده) که به دور کمر خود بسته بود، منفجر شد. صدوقی و فرد مهاجم در دم کشته شدند و یکی از محافظان حلقه یک او به نام احمدرضا سلطانی از ناحیه کمر به پایین به دلیل اصابت ترکش زخمی شد و بعد از آن نیز چهار نفر از بانوان بر اثر ازدحام جمعیت درگذشتند.
۷-خرسند( امام جمعه کازرون ) ۸ خرداد۱۳۹۸

حجت الاسلام محمد خرسند امام جمعه کازرون در سحرگاه چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۸ (بیست و سوم ماه رمضان) ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه، پس از بازگشت از مراسم احیا در شب قدر درجلوی درب منزلش،توسط شخصی به نام «حمیدرضا درخشنده» به شهادت رسید،آمده بود«سلفی بگیرد»،ازنمازگزاران وازازآشنایان بود.
شهادت ویا ترورهیچکدام این
بزرگواران درمحراب ویادرحال نماز وحتی درحال ایرادخطبه هم نبوده،یا درحال
رفتن به مصلی بوده ویا بعدازخطبه هابود ویادرحال برگشت ازنماز.
شرح کامل ترور-شهادت ائمه جمعه کشور-درپُست دیگر-منتشرکرده ام.