اعضای «کُره چشم »خودرابا عکسهای واضح ببینید+بیماریهای چشم.
«زجاجیه »مایع ژله مانندی است شبیه سفیده تخم مرغ که بخش اعظم داخل کره چشم را پر کرده است، ساختمان زجاجیه از یک شبکه اسفنجی متشکل از رشتههای ظریف که مقادیر فراوان آب و مواد محلول را در خود جای داده و به آن حالت ژلهای میدهد.
«مگسپران» سایه کدورتها(تاری) موجود در مایع زجاجیه است که روی شبکیه میافتد و به صورت یک سایه تیره مشاهد میشود، این کدورتها ممکن است ناشی از چسبندگی و ضخیم شدن رشتههای زجاجیه، جمع شدن سلولهای التهابی در زجاجیه و یا خونریزی در داخل چشم باشد.
آیا جدا شدن زجاجیه از چشم خطرناک است؟
جدا شدن زجاجیه به خودی خود بی خطر است و تاثیری در دید ندارد، هر چند که به طور معمول اجسام شناور یعنی قطعات بافت شناور زجاجیه وقتی جدا میشوند با برق نور و یا فلوتر زیادی همراه هستند، جداشدگی زجاجیه نشان می دهد، که چشم نیاز به درمان فوری دارد.
علائم حاد جدا شدن زجاجیه و علت بوجود آمدن مگس پران و سایه هایی که در میدان دید ظاهر می شوند.
چگونگی و مدیریت تشخیص علائم جدا شدن زجاجیه از طریق آزمایشاتی که از چشم بعمل می آید.
جدا شدن حاد زجاجیه که آن را : Acute posterior vitreous detachment (PVD) می نامند یکی از علل شایع بروز مگس پران و ایجاد جرقه د رچشم است . بیمارانی که اینگونه علائم را در چشم خود تجربه می کنند دچار ترس و وحشت می شوند
بیمارانی که دچار pvd شده اند اغلب در خطر جدا شدن و پارگی شبکیه و از دست دادن بینایی خود مواجه هستند.
احساس ناگهانی جرقه در چشم یا دیدن اشیایی که تویسط چشم دیده می شوند ولی عملا در محیط پیرامون وجود ندارند علامتی هشدار دهنده است
اگر چه طف وسیعی از بیماریها می توانند باعث توهم های بینایی و دیدن تصاویر مبهم شود تشخیص افتراقی بین این موارد می تواند منجر به تشخیص درست علت این مشکلات در چشم شود .
«جدا شدن حاد زجاجیه» یکی از علل رایج بروز اینگونه توهم های تصویری است .
عوامل پاتوفیزیولوژیک :
زجاجیه که ۸۰% حجم کره چشمی را در بر می گیرد فضای بین عدسی و پرده شبکیه را پر کرده است . و خواص فیزیکی و شیمیایی شبیه یک ژل دارد . بخش عمده ای از ان را آب تشکیل می دهد و شامل : مقادیر مختلف از نمک های مختلف پروتئین های محلول ، گلیکو پروتئین ، و گلیکو سامینو گلیسین ( که عمدتا اسید هیالورونیک است ) می باشد . و این محلول با بافتی از الیاف کلاژن به صورت شبکیه ای به هم تنیده شده است .
شاختمان زجاجیه به گونه ای است که حداقل میزان پراکندگی را در نور عبوری به چشم ایجاد می کند بجز تعداد اندکی ماکروفاژها ی خاص که هیالوسیت hyalocytes نامیده می شوند میزان کمی هم ذرات تک سلولی که از هیالوئید زمان جنینی در سیستم عروقی مانده اند ممکن است بطور طبیعی در زجاجیه پیدا شوند . و عامل یک سری اجسام معلق floater در زجاجیه هستند . زجاجیه بطور طبیعی به قسمتهایی از شبیکه چسبیده است این چسبندگی به بعضی از عروق شطحی شبکیه هم وجود دارد .
رایج ترین ناهنجاری که در زجاجیه بوجود می آید تبدیل شدن آن از حالت ژله ای به حالت مایع است که آن را synersise می نامند . تعدادی از عوامل از جمله : نزدیک بینی شدید و تورم می توانندباعث می توانند باعث این امر شوند . این امر همچنین می تواند از عواقب پیری نیز باشد یعنی با بالا رفتن سن زجاجیه حالت ژله ای خود را از دست می دهد وقتی این حالت آبکی شدن زجاجیه پیش می آید نمی تواند حالت خود را حفظ کند . هر چند سازو کار دقیق synersise معلوم نشده است ولی این فرآیند در ارتباط با جدا شدن سطح زجاجیه از محلی که به صفحه نوری شبکیه پیوسته است می باشد . علائم اولیه جدا شدن و فروپاشی بخش پشتی زجاجیه و جدا شدن آن از ماکولا در میانسالی اتفاق می افتد . تقریبا دو سوم اشخاص در سن ۶۵ سالگی و بالاتر دچار pvd می شوند.
علت بوجود آمدن مگس پران
مگس پران در .اقع سایه ذرات موجود در زجاجیه است که بر روی شبکیه می افتد . بستگی به اندازه و تراکم ذرات کدر موجود در زجاجیه ، فاصله ای که با شبکیه دارند ، میزان باز بودن مردمک و زمینه ای که به آن نگاه کرده می شود ، بیماران مختلف درک متفاوتی از این مگس پران ها دارند. هر چقدر این ذرات کدر به شبکیه نزدیک تر باشند سایه بزرگتری را بر روی شبکیه می اندازند . حرکت کره چشم باعث چرخش مایع زجاجیه می شود و موقعیت این ذرات معلق در زجاجیه هم مرتب تغییر می کند و به همین دلیل سایه هایی که از انها بر رو ی شبکیه می افتد به پیروی از ان مدام در حال تغییر است .
کوشش های ما بریا متمرکز کردن دید مان بر روی این مگس پران ها بی حاصل باقی می ماند چون حرکت دائم انها مانع از دستیابی به آنها می شود درست مثل سایه که مدام با ما حرکت می کند این ذرات هم در یک محلل ثابت نمی مانند . هنگامیکه کدورت موجود در زجاجیه در جلوی محور چرخش چشمی قرار گرفته است حرکت این ذرات در خلاف جهت مسیری است که به آن خیره شده ایم ؛ وقتی کدورت در پشت این محور واقع شده باشد حرکت این نقاط معلق در جهت مسیری است که به آن خیره شده ایم . هر چقد رکه مردمک چشم بیشتر باز شود یعنی قطر آن افزایش یابد سایه ذرات مزبور کوچکتر می شود . ( شاید به همین علت است که در شب که مردمک چشم نسبت به روز خیلی گشاد تر است مشکل مگس پران ها اصلا به چشم نمی خورد ) به همین جهت هم هست که بعد از ریختن داروهای گشاد کننده مردمک pharmacologic mydriasis این ذرات معلق دیگر دیده نمی شوند.
ذرات معلق و مگس پران ها بیشتر هنگامی به چشم می آیند که ما به زمینه ای یکدست خیره می شویم مثلا هنگامیکه به آسمان آبی و روشن نگاه می کنیم یا هنگامیه به یک دیوار سفید خیره می شویم . الگوهای احساس اجسامی که بدلیل وجود کدورت هایی در زجاجچیه دی جلوی چشمان امان می بینیم کاملا اختصاصی هستند و به اسانی با ان چیزهایی که در اثر توهم و نظایر ان ممکن است دیده شود کاملا متفاوت است .
سوابق بالینی :
جدا شدن ناگهانی زجاجیه از شبکیه و دیسک نوری چشم با بروز جرقه های در میدان دید شخص ؛ شروع می شود و متعاقب آن بوجود آمدن ذرات معلق بیشتری در زمینه دید ایجاد می شوند .
در این حالت شخص احساس می کند رشته هایی در حال باز شدن و تغییر شکل در چشمش بوجود امده است که رد برترین حالت و بعد از اینکه بخشی از سلولهای خونی وارد زجاجیه شوند ممکن است بطور کامل دید او را تار کند یا به شکل خفیف تر هنگامیه از خواب بیدار می شئود به یکباره می بیند که دهها هزار نقطه خیلی ریز تمام میدان دید او را پوشانده اند
لکه های نورانی که در جلو چشم ظاهر می شوند جهت عمودی دارند و با پلک زدن و حرکت سریع چشم ، وضعیت انها بدتر می شود و ناراحتی شخص را بیشتر می کنند هر چند این حالت هیچ دردی ندارد .
توجیه این حالت بدین گونه است که تعداد بیشماری از گلبولهای قرمز خون سلولهای رنگدانه ای و گرانولهای رنگی ( که ازاپی تلیوم رنگدانه های شبکیه جدا شده اند ) وارد زجاجیه می شوند .
معاینه چشمی :
بیمارانی که جرقه هایی بطور یک جانبه در یکی از چشمهایشان دارند نیاز به معاینه ای دارند که شامل اندازه گیری میزان تیز بینی و تست واکنش مردمک ، بیو میکروسکوپی با لامپ اسلیت confrontation fields =و یافته هایی که از طریق گشاد کردن مردمک و دیدن چشم با افتالموسکوپ غیر مستقیم و میزان تحت فشار قرار گرفتن صلبیه بدست میآید.
از طریق معاینه دقیق با(افتالموسکوپ) می توان جدا شدن زجاجیه از شبکیه را تشخیص داد .
افتالموسکوپ(ophthalmoscope)چیست؟
افتالموسکوپ(ophthalmoscope) یک ابزار دستی با عدسی های مختلف مثبت و منفی است.
عدسی ها در محل خود قابل چرخاندن هستند و به معاینه کننده این امکان را می دهند که قرنیه، عدسی و شبکیه را مورد مشاهده قرار دهد. معاینه کننده افتالموسکوپ را در دست راست خود نگه می دارد و از چشم راست خود برای معاینه چشم راست بیمار استفاده می کند. همچنین برای معاینه چشم چپ بیمار از دست چپ و چشم چپ خود استفاده می نماید.
در حین معاینه، اطاق باید تاریک باشد و چشم بیمار و معاینه کننده در یک سطح قرار بگیرند. بیمار و معاینه کننده هر دو باید در وضعیت راحتی قرار داشته باشند و بطور طبیعی تنفس کنند. بیمار به موضوع هدف نگاه می کند و تشویق می شود تا هر دو چشم خود را بصورت باز و ثابت نگهدارد.
وقتی که ته چشم معاینه می شود، ابتدا عروق مورد مشاهده قرار می گیرند. قطر وریدها بزرگتر از شریان هاست. معاینه کننده ابتدا روی یک رگ بزرگ تمرکز می کند و بعد به طرف خط مرکزی بدن، نزدیک می شود در نهایت این مسیر به عصب بینایی می رسد. فرورفتگی مرکزی صفحه بینایی را اصطلاحا (کاپ CUP) می گویند. یک کاپ نرمال در حدود صفحه بینایی را به خود اختصاص می دهد. اندازه کاپ بینایی فیزیولوژیک، باید تعیین شود. آیا لبه های صفحه بینایی کاملا واضح هستند و یا مبهم و نامشخص می باشند؟ آیا وریدها ظاهر نقره ای یا مسی رنگ پیدا کرده اند؟
همچنین با تغییر دادن موضوع هدف بیمار، می توان قسمت محیطی شبکیه را نیز معاینه نمود. آخرین قسمت ته چشم که باید معاینه شود، لکه زرد (ماکولا) است. زیرا این قسمت حساس ترین قسمت چشم به نور است. شبکیه یک فرد جوان غالبا دارای اثر درخشندگی است.
گاهی اوقات به این تاثیر «رفلکس سلوفان» اطلاق می شود.
در ته یک چشم سالم نباید هیچ ضایعه ای وجود داشته باشد. معاینه کننده باید از نظر مشاهده خونریزی های داخل شبکیه دقیق باشد، این خونریزی ها ممکن است بصورت رگه های قرمز دیده شود و در صورتی که بیمار دچار هیپرتانسیون باشد به صورت اشکال شعله مانند مشاهده می شود. در شبکیه بیماران مبتلا به هیپرکلسترولمی یا دیابت ممکن است چربی مشاهده گردد. این چربی ظاهر زردرنگ دارد. وجود هر گونه اگزودای نرم به رنگ سفید (Cotton- Wool spots) باید مورد توجه قرار بگیرد. میکروآنوریسم ها بصورت گرده های قرمز رنگ کوچکی دیده می شوند. هر گونه خال در شبکیه باید مورد توجه قرار بگیرد. در دژنراسیون ماکولا: drusen مشاهده می شود (رویش های گلوبولی هیالینی کوچک) این رویش ها دارای لبه های تمایز نیافته زرد رنگ می باشند. معاینه کننده باید ته چشم را به دقت مشاهده کند و هر گونه آنرمالی را مورد توجه قرار دهد./منبع:دکترسلام
آیا هرگز برایتان پیش آمده است که هنگام خیره شدن به یک زمینه صاف (مثلاً یک کاغذ سفید یا آسمان آبی) متوجه ذرات کوچک غبار مانندی شوید که جلوی چشمتان بالا و پایین میروند و هرچه پلک میزنید باز هم مثل یک سایه کوچک در جلوی چشمتان قرار دارند؟ این سایههای مزاحم را اصطلاحاً مگس پران میگویند. معمولاً با حرکت دادن چشم مگسپران هم حرکت میکند اما چون جهت حرکت آن در خلاف جهت حرکت چشم میباشد نمیتوان آن را با چشم تعقیب کرد.
مگسپران(چشم)چیست؟
«مگسپران» در حقیقت سایه کدورتهای موجود در مایع زجاجیه است که روی شبکیه میافتد و به صورت یک سایه تیره دیده میشود. این کدورتها ممکن است ناشی از چسبندگی و ضخیم شدن رشتههای زجاجیه، جمع شدن سلولهای التهابی در زجاجیه و یا خونریزی در داخل چشم باشد.
زجاجیه چیست؟
«زجاجیه» مایع ژله مانندی است شبیه سفیده تخم مرغ خام که بخش اعظم داخل کره چشم (از پشت عدسی تا روی شبکیه) را پر کرده است و به حفظ ساختمان کروی چشم کمک میکند و شبکیه را در جای خودش نگه میدارد. ساختمان زجاجیه از یک شبکه اسفنجی متشکل از رشتههای خیلی ظریف ایجاد شده که مقادیر فراوان آب و مواد محلول را در خود جای داده و به آن حالت ژلهای بخشیده است. رشتههای موجود در زجاجیه در قسمتهای خارجیتر زجاجیه متراکمترند و اتصالات نسبتاً محکمی به لایههای داخلی شبکیه دارند.
چرا مگسپران ایجاد میشود؟
«مگسپران» عارضه بسیار شایعی است و با گذشت سن شیوع آن افزایش مییابد به طوریکه بیش از ۷۰- ۶۰% افراد بالای ۶۰ سال مگسپران را تجربه کردهاند.
رشتههای موجود در زجاجیه در بچهها و افراد جوان معمولاً بسیار ظریف است و دیده نمیشود اما با بالا رفتن سن این رشتهها ضخیمتر میشوند و در بعضی جاها به هم میچسبند و باعث ایجاد کدورت میشوند که سایه این کدورت بر روی شبکیه به صورت مگسپران احساس میشود.
به علاوه در بسیاری از افراد مسن بخشی از رشتههای محیطی زجاجیه که به شبکیه متصل بوده و از جای خود کنده میشود و به داخل بخشهای مرکزی زجاجیه میافتد. این حالت که آن را (جداشدگی خلفی زجاجیه) مینامند شایعترین علت ایجاد مگسپران است. گاهی اوقات هم وجود التهاب داخل چشمی (یووئیت) سبب تجمع سلولهای التهابی در زجاجیه میشود که باعث ایجاد مگسپران میشود. یک علت دیگر مگسپران وجود خونریزی در داخل زجاجیه است؛ مثلاً در افراد مبتلا به دیابت ممکن است خونریزی خفیف چشمی ابتدا به صورت یک مگسپران دیده شود.
مگسپران در چه افرادی شایعتر است؟
افراد بالای ۶۰ سال
افراد نزدیک بین
افرادی که سابقه جراحی چشمی (بخصوص جراحی آب مروارید) دارند.
افرادی که سابقه التهاب داخل چشمی (یووئیت) دارند.
(یووئیت)«یوئیت» (Uveitis) به التهاب بافت یوه چشم گویند«یوه» لایهٔ میانی چشم است و شامل عنبیه، جسم مژگانی و مشیمیه میباشد.
جرقه(چشم)چیست؟
«جرقه»(برق از چشمش بپرد)درچشم پزشکی به معنای احساس وجود نور در میدان بینایی است وقتی که در حقیقت محرک نوری وجود ندارد. جرقه ممکن است به صورت خطوط درخشان صاعقه مانند یا به صورت اجسام ریز درخشنده به نظر برسد. جرقه ممکن است فقط در یک نقطه خاص میدان بینایی دیده شود و یا به صورت نقاط ریز متعدد در بخشی از میدان بینایی درآید. احساس دیدن جرقه معولاً فقط چند ثانیه طول میکشد اما غالباً تکرار می شود. معمولاً در محیطهای تاریک جرقه ها بیشتر تظاهر میکنند. به علاوه حرکات ناگهانی سر یا چشمها ممکن است باعث دیدن جرقه شود.
چرا جرقه ایجاد میشود؟
با افزایش سن رشتههای زجاجیه زخیمتر میشوند و به هم چسبندگی پیدا میکنند. این چسبندگی رشتههای زجاجیه ممکن است باعث کشیده شدن پرده شبکیه گردد از آنجا که پاسخ سلول های شبکیه به محرک ها بصورت درک نور است هر عاملی که سلول های شبکیه را تحریک کند در مغز به عنوان نور تفسیر می شود. به همین علت وقتی شبکیه تحت کشش قرار گیرد جرقههای نوری دیده میشود.
آیا مگسپران و جرقه خطرناک است؟
بسیاری از افراد مدت ها مگسپران داشته اند و هیچ مشکل خاصی پیدا نکرده اند. مگس پرانی که سال های سال وجود داشته و تغییر خاصی پیدا نکرده است معمولاً خطری ندارد اما بروز مگس پران جدید می تواند ناشی از مشکلات جدی چشمی باشد. البته همانطور که گفته شد شایعترین علت بروز مگس پران جدید (جداشدگی زجاجیه خلفی) است که به خودی خود خطری ندارد اما گاهی اوقات در حین جدا شدن زجاجیه بخشی از شبکیه نیز همراه با آن کنده میشود و باعث ایجاد سوراخ یا پارگی در پرده شبکیه میشود که می تواند سبب جدا شدن پرده شبکیه و مشکلات شدید بینایی شود.
وجود جرقه معمولاً ناشی از کشش و تحریک شبکیه است، بنابراین در افرادی که اخیراً دچار جرقه شدهاند احتمال ایجاد پارگی در پرده شبکیه وجود دارد.
«تشخیص علت ایجاد جرقه» و «مگسپران» بدون معاینه دقیق چشم پزشکی امکانپذیر نیست، برای انجام معاینه ابتدا مردمک با استفاده از قطرههای مخصوص باز میشود و سپس با استفاده از لنزها و وسایل مخصوص زجاجیه و شبکیه معاینه میشود.
در صورتی که در معاینه هیچ مشکلی به جزء (جداشدگی زجاجیه خلفی-پشت سری) وجود نداشته باشد و شبکیه سالم باشد معمولاً خطری وجود ندارد و اقدام خاصی لازم نیست.
اما در مواردی که آسیبی به پرده شبکیه وارد شده باشد یا خونریزی یا التهاب داخل چشمی وجود داشته باشد باید درمان انجام شود.
گاهی با یک نوبت معاینه نمیتوان علت دقیق مگسپران را تشخیص داد. در این حالت معمولاً لازم است معاینه در فواصل ۲-۳ هفته یک بار تکرار شود تا زمانی که مطمئن شویم علت خطرناکی وجود ندارد.
یک نکته مهم آن است که جرقه حتی اگر با پارگی شبکیه همراه باشد معمولاً پس از چند روز تا چند هفته خود به خود از بین می رود؛ مگس پران هم حتی در صورت همراهی با پارگی شبکیه پس از چند هفته کوچک می شود. بنابراین در افرادی که جرقه یا مگس پران جدید ایجاد شده حتی اگر خود به خود خوب شده باشد لازم است معاینه کامل چشم انجام شود.
آیا «جرقه» و یا «مگسپران» قابل درمان است؟
مگسپران معمولاً علت خطرناکی ندارد و نیازی به درمان ندارد.
در اکثر موارد پس از چند هفته تا چند ماه مگس پران به تدریج کوچک می شود و فرد نیز عادت می کند که آن را ندیده بگیرد. اما در مواردی که مگس پران با سوراخ یا پارگی پرده شبکیه همراه باشد ممکن است نیاز به اقدامات درمانی مثل لیزر یا عمل جراحی برای جلوگیری از پارگی پرده شبکیه وجود داشته باشد.
جرقه نیز در صورتی که علت خطرناکی نداشته باشد پس از چند روز تا چند هفته برطرف میشود و نیاز به درمان ندارد.
علل غیر چشمی جرقه
افرادی که میگرن دارند اغلب نوع دیگری از جرقه را تجربه میکنند. این جرقهها به صورت خطوط زیگزاگی لرزان یا نقاط بزرگ شونده دیده میشود. معمولاً این جرقهها ابتدا در وسط میدان بینایی ظاهر میگردد (یعنی روبروی فرد دیده میشود) و در عرض 15 تا 20 دقیقه به تدریج به کنارههای میدان بینایی کشیده شده، کمکم محو میگردد. پس از آن سر درد شروع میشود که معمولاً یک طرفه و ضرباندار است. البته در بعضی از افراد فقط جرقه تظاهر میکند و سردرد اتفاق نمیافتد. این حالت را "میگرن چشمی" میگویند. یک نکته مهم آن است که جرقه ناشی از میگرن همزمان در هر دو چشم دیده میشود اما جرقه ناشی از مشکلات چشمی فقط در چشم مبتلا تظاهر میکند.
علت دیگر جرقه برخورد ضربه ناگهانی به سر است. برخورد هر ضربه ناگهانی به سر ممکن است باعث شود که فرد تا چند ثانیه جرقههای درخشان کوچک ببیند یا اصطلاحاً (برق از چشمش بپرد.)
گلمژه(هوردئولوم)چیست؟
«گُل مژه »یا هوردئولوم (hordeolum )عفونت غدد پلک
عبارت است از التهاب غدد چربی (سباسه) در لبه پلکها و ریشه مژهها که به صورت یک آبسه کوچک تظاهر مییابد.
علت ایجاد آن عفونت باکتریایی استافیلاکوکی فولیکول مژهها است.
انواع گلمژه
۱- گلمژه خارجی: یک التهاب چرکی در فولیکولهای پلک عفونی و غدد چربی میباشد. به صورت یک تورم حساس به لمس و قرمز (یک برجستگی کوچک) در لبه پلک تظاهر مییابد. این گلمژه معمولا به سرعت تخلیه و چرک خود را خارج میسازد.
۲- گلمژه داخلی: بهصورت یک التهاب قرمز و دردناک تظاهر مییابد اما دیرتر بهبود مییابد، چراکه آبسه نمیتواند بهراحتی چرک خود را تخلیه کند. ممکن است دارای برجستگی کوچک قابل رویت نباشد. این گلمژه میتواند باعث تاری دید و سوزش چشم گردد.
کراتوکونوس یا قوز قرنیه (Keratoconus)
«کراتوکونوس»: این بیماری قرنیه نازک شده و شکل آن تغییر می کند. قرنیه به طور طبیعی شکلی گرد یا کروی دارد ولی در کراتوکونوس قرنیه برآمده و مخروطی شکل می شود. این مسئله بر روی انکسار نور هنگام ورود به چشم تأثیر گذاشته و سبب کاهش وضوح بینایی می شود.
دانستنی های جالب ازچشم
هریک از اجزای بدن ما از لحاظ کاربردی که دارند، بسیار مهم میباشند. چشم انسان متشکل از اجزا و بخش های بسیار زیادی میباشد. واقعا بسیار مشکل است که تمامی بخشها و پیچیدگیهای چشم انسان را بشناسیم و فقط متخصصان این حیطه میتوانند آناتومی کامل آن را درک نمایند. با این وجود، در زیر برخی از واقعیتهایی را در باره این بخش مهم از بدن انسان میآوریم که در نوع خود بسیار خواندنی و جذاب میباشند.
تبادل اطلاعات بامغز
چشمها به اندازه مغز و قلب میتوانند مفید باشند. این بدان معنی است که چشم در بین مهمترین و قویترین ارگانهای ما قرار میگیرد. اگر بگوییم چشمها از لحاظ قدرت بعد از مغز در رده دوم قرار میگیرند بیهوده نگفته ایم. چشمهای انسان قادرند تا ۳۵۰۰۰ بایت اطلاعات دیداری را تهیه کرده و به مغز رد و بدل کنند.
کار ۲۴ ساعته
این یک عقیده رایجی است که مغز انسان در بیست و چهار ساعت به صورت مستمر کار میکند، اما باید بگوییم که مغز در طول این ساعات تنها نیست و چشمها نیز به همین میزان فعالیت دارند. شاید تصور بر این باشد که هنگام خواب چشمها در حال استراحت هستند اما این صحیح نیست. سلولهای چشم به صورت مستمر چه در خواب و چه در بیداری کار میکنند. پس چشمها هرگز استراحت نمی کنند و از کار نمی ایستند حتی زمانیکه شما در حال خواب هستید.
وزن چشمها
وزن چشمها در حدود ۲۷ گرم می باشد. مردمک چشم ها جمعا ۱۷ گرم میباشند و بقیه ۱۰ گرم مربوط وزن سایر اجزاء آن میباشد.
انطباقپذیری سریع چشمها
عجیبترین چیزی که در فرآیند عملکرد چشمها وجود دارد آناست که چشمها بدون دریافت پیامی از مغز می توانند به صورت اتوماتیک کار کنند . معمولا تمامی اجزا دیگر بدن در سرما و گرما خود را بر اساس پیامهای دریافتی از مغز منطبق میسازند. اما چشمهای انسان در شرایط وجود نور یا عدم ان به صورت خودکار سایز مردمک خود را تغییر میهد. این کار در زمانی بسیار سریع و بدون دریافت هیچ پیامی از مغز اتفاق می افتد.
قرنیه چشم رگ خونی ندارد
قرنیه تنهاترین بخش بدن میباشد که فاقد رگ خونی میباشد. قرنیه برای عملکردش نیازی به رگ خونی ندارد.قرنیه طبیعتا با دستورالعملهایی کار میکند که از مغز دریافت مینماید و برعکس سایر اجزای بدن در اثر نرسیدن خون خشک نمی شود.
عضله چشم
چشمهای انسان قویترین و نیرومندترین ماهیچه را دارند. هیچ یک از ارگانهای دیگر ماهیچههایی قوی و نیرومندی به اندازه چشم ندارند. حتی ماهیچه های قلب و مغز نیز به اندازه آنها قوی و نیرومند نیستند. چنین لحاظ گردیده است که عضلات چشم ۷۰ برابر از عضلات قلب قویتر و نیرومندتر می باشند. این ماهیچه همین که در معرض نور قرار می گیرند بارها و بارها منبسط می شوند تا سطوح دیداری را تغییر دهند و به این واسطه چشمها را در مقابل شرایط بیرونی و محیطی حفظ کنند.
قسمتهای مختلف کرهٔ چشم انسان: ۱. زجاجیه ۲. حاشیه دندانهدار ۳. ماهیچه مژکی ۴. گردالکهای مژگانی ۵. مجرای اِشلِم ۶. مردمک ۷. اتاق جلویی ۸. قرنیه ۹. عنبیه ۱۰. عدسی بیرونی ۱۱. عدسی درونی ۱۲. زوائد مژگانی ۱۳. ملتحمه ۱۴. ماهیچه مایل زیرین ۱۵. ماهیچه راست زیرین ۱۶. ماهیچه راست میانی ۱۷. رگهای شبکیه ۱۸. صفحه بینایی ۱۹. سختشامه ۲۰. سرخرگ مرکزی شبکیه ۲۱. سیاهرگ مرکزی شبکیه ۲۲. عصب بینایی ۲۳. سیاهرگ حلقوی ۲۴. غلاف پیازی ۲۵. لکه زرد ۲۶. گودی مرکزی ۲۷. صلبیه ۲۸. مشیمیه ۲۹. ماهیچه راست بالایی ۳۰. شبکیه
اناتومی چشم
پلک
وقتی جسم نوک تیزی به چشم ما نزدیک می شود ما بی اختیار پلک ها را می بندیم. پلک ها در حقیقت ساختمان های تمایز یافته ای از جنس پوست و عضلات زیر پوستی هستند که وظیفه محافظت از چشم ها را بر عهده دارند. مژه ها مثل یک صافی از ورود گرد و غبار و ذرات مختلف به داخل چشم جلوگیری می کنند. خود پلک ها دو وظیفه مهم دارند: اول آنکه مثل یک دیوار دفاعی جلوی قسمت عمده ای از کره چشم را می گیرند و از کره چشم محافظت می کنند، دوم آنکه پلک ها هر 5 تا 10 ثانیه یک بار باز و بسته می شوند که این امر به شسته شدن میکروب ها و ذرات خارجی از سطح چشم کمک می کنند و در حقیقت سطح چشم را جارو می کند. به علاوه باز و بسته شدن پلک ها به توزیع یکنواخت اشک بر روی کره چشم کمک می کند.
ملتحمه
ملتحمه یک لایه شفاف محافظ است که سطح داخلی پلک ها و روی سفیدی کره چشم را می پوشاند. در ملتحمه رگ های خونی و گلبول های سفید به مقدار زیادی وجود دارد. این رگ ها و سلول های دفاعی تا حد زیادی از ورود میکروب ها و عوامل بیماری زا به قسمت های عمقی چشم جلوگیری می کند. به علاوه ترشحات ملتحمه سطح چشم را نرم و مرطوب نگه می دارد و در حقیقت سطح چشم را روغنکاری می کند که این امر باعث آسان تر شدن حرکات چشم در جهات مختلف می شود.
قرنیه
قرنیه قسمت شفاف جلوی کره چشم است که از پشت آن ساختمان های داخلی تر کره چشم مثل عنبیه و مردمک دیده می شود. قرنیه چشم را می توان به شیشه پنجره تشبیه کرد. همانطور که اگر شیشه پنجره کثیف باشد اشیاء بیرون تار دیده می شوند، اگر بر روی قرنیه کسی لکه یا کدورتی وجود داشته باشد فرد اشیاء را تار می بیند. به علاوه همانطور که از پشت یک شیشه موجدار یا مشجر اشیاء کج و کوله و ناصاف دیده می شوند. در صورتی که سطح قرنیه ناهموار باشد اشیاء ناصاف و تار دیده می شوند.
البته قرنیه انسان یک تفاوت مهم با شیشه پنجره دارد و آن هم اینکه شیشه پنجره یک سطح صاف است در حالیکه قرنیه بخشی از یک کره است. این ساختمان کروی باعث می شود که قرنیه چشم مثل یک ذره بین عمل کند و نورهایی را که از محیط خارج وارد کره چشم می شوند به صورت پرتوهای همگرا درآورد که تصویر واضحی روی شبکیه ایجاد کنند. البته در همه افراد این امر به صورت دقیق اتفاق نمی افتد. مثلاً اگر انحنای قرنیه کسی بیشتر از حد طبیعی باشد تصاویر به جای آنکه روی پرده شبکیه بیفتد در جلوی پرده شبکیه تشکیل می شود. چنین فردی نزدیک بین (میوپ) است. همچنین اگر انحنای قرنیه کسی کمتر از حد طبیعی باشد تصاویر به جای آنکه روی پرده شبکیه بیفتند در پشت آن تشکیل می شوند. چنین فردی دوربین (هیپروپ) است. به طوری که می بینیم قرنیه افراد نقش مهمی در تعیین دوربینی یا نزدیک بینی یا شماره چشم افراد دارد. به همین علت اکثر روش های جراحی برای اصلاح دید و شماره عینک روی این بخش از چشم انجام می گیرد. مثلاً در روش های لیزر (PRK)، لیزیک(LASIK)، لازک(LASEK) و جراحی با تیغه الماس (RK) مقدار انحنای قرنیه تغییر می کند و شماره چشم فرد اصلاح می شود. همچنین استفاده از لنز تماسی (کنتاکت لنز) کمک می کند که انحنای قرنیه فرد موقتاً به اندازه مطلوب برسد و دید فرد اصلاح شود.
عنبیه و مردمک
عنبیه بخش رنگی پشت قرنیه است که رنگ چشم افراد را تعیین می کند. رنگ این بخش در چشم افراد مختلف متفاوت است و از آبی و سبز تا عسلی و قهوه ای تغییر می کند. در وسط عنبیه سوراخی به نام مردمک وجود دارد که مقدار نور وارد شده به چشم را تنظیم می کند. کار مردمک مثل پرده ای است که پشت پنجره آویزان شده و نور ورودی به اتاق را کم و زیاد می کند. همانطور که وقتی نور خارج شدید و زیاد باشد، پرده را می بندیم تا نور کمتری به اتاق وارد شود، وقتی چشم در محیط پر نور قرار می گیرد مردمک تنگ می شود تا مقدار نور کمتری وارد چشم شود. به همین صورت وقتی چشم در محیط کم نور قرار می گیرد مردمک گشاد می شود تا نور بیشتری وارد چشم شود.
اتاق قدامی
اتاق قدامی فضای کوچکی است که بین قرنیه و عنبیه قرار دارد. در این فضا مایعی به نام زلالیه جریان دارد که به شستشو و تغذیه بافت های داخل چشم کمک می کند. همانطور که در یک استخر برای پاک ماندن استخر مرتباً مقداری آب خارج می شود و به جای آن آب تصفیه شده وارد می شود، در چشم هم مرتباً مقداری از مایع زلالیه خارج می شود و مایع زلالیه جدیدی که در چشم تولید شده است جایگزین آن می شود. اگر به هر دلیلی تعادل بین تولید و خروج این مایع به هم بخورد مقدار مایع زلالیه در چشم افزایش پیدا می کند و فشار داخل کره چشم از حد طبیعی بیشتر می شود. (مقدار طبیعی فشار چشم در افراد بالغ بین 10 تا 21 میلی متر جیوه است). بالا رفتن فشار چشم به پرده شبکیه و عصب بینایی آسیب می زند و باعث بیماری آب سیاه یا گلوکوم می شود.
عدسی
عدسی یک ساختمان شفاف در پشت عنبیه است که در متمرکز کردن دقیق پرتوهای نور بر روی شبکیه به قرنیه کمک می کند. ضخامت عدسی چشم در شرایط مختلف تغییر می کند و بسته به آنکه شیء مورد نظر در چه فاصله ای از فرد قرار داشته باشد ضخامت عدسی کم و زیاد می شود. بنابراین فرد می تواند اشیاء را در فواصل مختلف (از بی نهایت تا حدود 20 سانتی متری و گاهی نزدیک تر) به طور واضح ببیند. هرچه سن افراد بیشتر می شود قدرت تغییر شکل عدسی کمتر می شود به طوری که در حدود سن 40 سالگی قدرت تغییر شکل عدسی آنقدر کم می شود که اکثر افراد برای دیدن اشیاء نزدیک و انجام کارهایی مثل مطالعه و خیاطی به عینک کمکی برای دید نزدیک (عینک مطالعه) نیاز پیدا می کنند. این همان حالتی است که به آن پیر چشمی گفته می شود.
با گذشت سن علاوه بر آنکه قدرت تغییر شکل عدسی کم می شود میزان شفافیت عدسی هم کم می شود. گاهی کدورت عدسی آنقدر زیاد می شود که مثل پرده ای دید فرد را تار می کند. این کدورت عدسی را اصطلاحاً آب مروارید یا کاتاراکت می گویند.
زجاجیه
زجاجیه مایع ژله مانند شفافی است که داخل کره چشم را پر می کند و به آن شکل می دهد. زجاجیه از پشت عدسی تا روی پرده شبکیه وجود دارد. با گذشت سن ساختمان ژله مانند زجاجیه تغییر می کند و در بعضی جاها حالت آبکی پیدا می کند. در این حال بعضی قسمت های زجاجیه شفافیت خود را از دست داده و سایه ای روی پرده شبکیه می اندازند که فرد آن را به صورت اجسام شناور کوچکی می بیند که مثل مگس در میدان بینایی بالا و پایین می روند. این حالت اصطلاحاً مگس پران گفته می شود.
شبکیه
شبکیه یک پرده نازک حساس به نور (شبیه فیلم عکاسی) است که در عقب کره چشم قرار دارد. پرتوهای نوری که به شبکیه برخورد می کنند به پیام های عصبی تبدیل می شوند که از طریق عصب بینایی به مغز منتقل می شوند و در مغز تفسیر می شوند.
در شبکیه انسان انواع مختلفی از سلول های گیرنده نوری وجود دارد که میزان حساسیت آن ها به نور متفاوت است. گیرنده های نوری استوانه ای بیشتر برای دید در محیط های تاریک به کار می روند. گیرنده های مخروطی برای تشخیص رنگ و جزئیات ظریف تمایز یافته اند. ترتیب قرار گیری این سلول ها در شبکیه طوری است که در ناحیه مرکزی شبکیه (ماکولا) تعداد گیرنده های مخروطی بیشتر است. بنابراین وقتی فردی به صورت مستقیم به شیئی نگاه می کند تصویر آن شیء مستقیماً روی ماکولا در جایی می افتد که تعداد سلول های مخروطی بیشتر است و در نتیجه شیء با وضوح بیشتری مشاهده می شود.
مشیمیه
مشیمیه پرده نازک سیاه رنگی است که دور شبکیه را احاطه کرده است. این پرده تعداد زیادی رگ های خونی دارد که مواد غذایی را به بخش هایی از شبکیه می رساند. به علاوه سلول های این لایه حاوی تعداد زیادی رنگ دانه سیاه ملانین است که رنگ سیاهی به این بخش از چشم می دهد. وجود رنگ سیاه مانع از انعکاس نورهای اضافی در داخل کره چشم می شود و به تشکیل تصویر واضحتر کمک می کند.
صلبیه
صلبیه بخش سفید رنگ نسبتاً محکمی است که دورتا دور کره چشم به جز قرنیه را می پوشاند و از ساختمان های داخل کره چشم محافظت می کند. این بخش از چشم اثر مستقیمی در فرایند بینایی ندارد و در واقع مثل یک اسکلت خارجی از کره چشم محافظت می کند.
عصب بینایی
عصب بینایی(عصب باصره) که رابط کره چشم و مغز می باشد از عقب کره چشم خارج می شود و از طریق سوراخی در استخوان پروانه ای جمجمه به مغز می رسد. این عصب پیام های بینایی را به مغز ارسال می کند و این پیام ها در مغز تفسیر می شوند.
عضلات چشم
برای آنکه ما بتوانیم اشیاء را در جهات مختلف ببینیم لازم است بتوانیم چشم را در جهات مختلف بالا، پایین، چپ و راست بچرخانیم. حرکات کره چشم در هر چشم به وسیله ۶ عضله کوچک که به اطراف کره چشم می چسبد کنترل می شود. بیماری این عضلات و یا عدم هماهنگی آن ها می تواند به انحراف چشم یا لوچی منجر شود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منابع:بیمارستان ومرکزفوق تخصصی(چشم پزشکی)ومنابع دیگر