مرکزتحقیقات «هارپ» کجاست؟
هارپ چیست؟رابطه زمین لرزه هاو تغییرات آب وهوایی با هارپ
«هارپ»:بررسی و پژوهش درباره لایه یونوسفر با استفاده از امواج رادیویی
(High-frequency Active Auroral Research Program) «هارپ»(HAARP) به «برنامه پژوهشی یونوسفر فعال با فرکانس بالا »گفته می شود.
۳ناحیه اتمسفر زمین...مناطق یونوسفر لایه D، لایه E و لایه F
«مناطق یونوسفر»(ionosphere) به عنوان لایه های جداگانه ومنفک ازهم نیستند مانند تروپوسفر(troposphere) و استراتوسفر (stratosphere).
در عوض، آنها مناطق یونیزه شده در لایه های استاندارد جو هستند.
ناحیه D معمولاً در قسمت بالایی مزوسفر(mesosphere) تشکیل می شود.
در حالی که ناحیه E معمولاً در ترموسفر پایینی و ناحیه F در قسمت بالایی ترموسفر یافت می شود.
جو زمین شامل یک سری مناطق است که تعداد نسبتاً زیادی اتم ها و مولکول های باردار الکتریکی دارند. به عنوان یک گروه، این مناطق در مجموع یونوسفر نامیده می شوند.
پرتوهای پرانرژی ایکس و «نور فرابنفش» (UV) خورشید دائماً با مولکولهای گاز و اتمهای موجود در جو فوقانی زمین برخورد میکنند. برخی از این برخوردها الکترونها را از اتمها و مولکولها آزاد میکنند و یونهای باردار الکتریکی (اتمها یا مولکولهایی با الکترونهای از دست رفته) و الکترونهای آزاد ایجاد میکنند. این یونها و الکترونهای باردار الکتریکی متفاوت از اتمها و مولکولهای عادی و از نظر الکتریکی خنثی حرکت میکنند و رفتار میکنند. مناطقی با غلظتهای بالاتر یونها و الکترونهای آزاد در چندین ارتفاع مختلف رخ میدهند و بهعنوان گروهی بهعنوان یونوسفر شناخته میشوند.
۳ناحیه اصلی از یونوسفر ( لایه D، لایه E و لایه F)این مناطق مرزهای مشخصی ندارند و ارتفاعاتی که در آن رخ می دهند در طول روز و از فصلی به فصل دیگر متفاوت است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«۳ لایحه یونوسفر» درچه ارتفاعی قراردارد؟
«لایه D» پایین ترین است، از حدود 60 یا 70 کیلومتر از سطح زمین شروع می شود و تا حدود 90 کیلومتر گسترش می یابد.
«لایه E» از حدود 90 یا 100 کیلومتر به بالا شروع می شود و تا 120 یا 150 کیلومتر گسترش می یابد.
بالاترین منطقه یونوسفر:«لایه F» از حدود 150 کیلومتر شروع می شود و به مراتب به سمت بالا گسترش می یابد، گاهی اوقات تا 500 کیلومتر بالاتر از سطح سیاره ما.
«تأثیرات رعدوبرق برلایحه های یونوسفر»
رعد و برق،موجب لایه Na خنثی میشود.
دادههای 28 شب رعد و برق بیشتر در اینجا مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند تا مکانیسم احتمالی را بر اساس دادههای Na lidar و دادههای یونوسفر از دو بخش بررسی کنیم. شکل 1a میانه چگالی عدد Na فلز خنثی را در دامنه ای از ارتفاعات به مدت 150 ساعت در دو طرف رویدادهای رعد و برق پس از حذف روند روزانه برای نشان دادن پاسخ لایه Na به رعد و برق نشان می دهد. در این SEA، زمانهای رعد و برق در زمان = 0 اتفاق میافتد. تعداد محرکهایی که در هر زمان رخ میدهند در پانل زیر رسم شده است. مشاهده می شود که، در حالی که همه رویدادهای رعد و برق در زمان = 0 رخ می دهند، ماهیت تکرار شونده رعد و برق به این معنی است که یک تغییر روزانه در رویدادهای رعد و برق وجود دارد که در وقوع رعد و برق در سراسر دریای دریا مشهود است. این در تغییرات روزانه باقیمانده که در تغییر چگالی تعداد Na قبل و بعد از زمان = 0 دیده میشود، تکرار میشود. پنجره بزرگنمایی بین 0 و 25 اینچ که با رنگ قرمز ترسیم شده است در شکل 1b نشان داده شده است. افزایش لایه Na در 17 تا 24 ساعت بعد از رعد و برق بین 85 تا 98 کیلومتر، با حداکثر افزایش ~600 سانتی متر-3 در t = 19 h، در ارتفاع 93 کیلومتری مشهود است.
افزایش لایه سدیم فلزی خنثی در پاسخ به رعد و برق، مشاهده شده توسط Na lidar در هایکو (20.0 درجه شمالی، 110.3 درجه شرقی). (الف) باقیمانده چگالی عدد میانه Na از دوره روی هم قرار داده شده، 150 ساعت قبل و بعد از زمان شروع رعد و برق، پس از حذف روند روزانه، تجزیه و تحلیل میکند. (ب) پنجره بزرگنمایی در (a) بین 0 و 25 اینچ. ج) اهمیت تغییر حاصل در چگالی عدد Na در پاسخ به رعد و برق. مقیاس رنگ نشان دهنده تعداد انحرافات استاندارد از میانگین قبل از رعد و برق است. (د) پنجره بزرگنمایی در (c) بین 0 و 25 اینچ.
شکل 1c,d اهمیت تغییر حاصل در چگالی عدد Na را نشان می دهد. مشاهده می شود که یک منطقه متمایز بین t = 0-25 h وجود دارد که در آن مقدار اطمینان >5σ است. به دلیل ماهیت تکرار شونده طوفان های تندری و نسبت سیگنال به نویز نسبتاً پایین در ارتفاعات بالاتر و پایین تر ناشی از محدودیت های رصدی برای لیدار، چند تکه کوچک دیگر در سطح 3-4σ وجود دارد.
با این حال، سرعت ساعتی داده های رعد و برق مورد استفاده در این مطالعه برای ثبت توسعه رعد و برق کافی نیست. در این مطالعه، نرخ متوسط ضربات WWLLN را به عنوان شاخصی از شدت رعد و برق در نظر می گیریم، همانطور که در شکل 2 نشان داده شده است. قبلا نشان داده شده بود که همبستگی بالایی بین Es و لایه Na پراکنده وجود دارد. شکل 2a تمام سری های زمانی مشاهدات ساعتی لایه Es یونوسفر را در 28 شب رعد و برق در سانیا نشان می دهد. زمان از 0 تا 25 ساعت پس از زمان ماشه متغیر است. پانل پایینی میانگین تعداد ضربه های WWLLN در ساعت به عنوان شاخصی از شدت رعد و برق است. میانگین مدت طوفان های تندری ~ 13 اینچ است (از 10.11 Cts / ساعت در t = 0 h تا 15.43 Cts / ساعت در t = 13 h)، بسیار بیشتر از رعد و برق های معمول قاره ای. رعد و برق های شدید تری بر روی ایستگاه ساحلی لیدار هایکو در جزیره هاینان وجود دارد، با میانگین انرژی ضربه ای 2534.15 ژول، انرژی ضربه متوسط 1197.20 ژول، 31.3 درصد ضربه های پرانرژی (>2000 3 ژول (2000 % انرژی کم) و کمتر از 1،000 ژول انرژی ج)، در مقایسه با منطقه قاره ای، به عنوان مثال، پکن با میانگین انرژی ضربه ای 2128.47 ژول، انرژی ضربه متوسط 632.38 ژول، 19.3 درصد انرژی بالا و 34.4 درصد ضربه های کم انرژی برای مدت مشابه. اگرچه به طور متوسط افزایش چگالی عدد Na در t = 19 h رخ می دهد، زمان مشاهده شده که هر لایه Na به حداکثر خود می رسد هر شب متفاوت است. ارتفاع و زمان حداکثر غلظت Na در 28 شب با ستاره های قرمز مشخص شده است. تمامی سری های زمانی پروفیل های ساعتی ارتفاع Es در خطوط خاکستری رسم شده اند. میانگین کسر وقوع Es در طول 28 شب به صورت خطوط چین قرمز ترسیم شده است. لایه Es بیشتر در هنگام رعد و برق رخ می دهد. تغییر نسبی فرکانس بحرانی، f0Es ([خطای پردازش ریاضی]
) در خطوط آبی نقطهدار و توپر نشان داده شده است که در آنها [خطای پردازش ریاضی]
متوسط فرکانس پس زمینه f0Es است. از آنجایی که f0Es تابعی از ارتفاع لایه 35 است، برای هر نقطه [خطای پردازش ریاضی]
از تمام لایههای موجود در مجموعه داده ما که ارتفاع مشابهی داشتند (در عرض 0.5 ± km) محاسبه شد. سپس این موارد از هر بار پس از رعد و برق در مطالعه ما کم شد. وقتی دو نقطه متوالی مثبت باشند از خطوط یکدست آبی استفاده می شود و در غیر این صورت از خطوط نقطه چین آبی استفاده می شود. نوار خطای تغییر نسبی فرکانس از خطای استاندارد در طول 28 شب داده محاسبه می شود.
مشاهدات یونوسفر توسط دو دیجیسوند(digisondes) در سانیا (18.3 درجه شمالی، 109.6 درجه شرقی) و فوک (19.4 درجه شمالی، 109.0 درجه شرقی). تغییر δh′Es هر شب به صورت خطوط خاکستری ترسیم می شود. مقدار میانگین δh′Es به صورت یک خط سبز نشان داده می شود. کسر میانگین وقوع Es به صورت خط چین قرمز نشان داده می شود. میانگین تغییرات نسبی (منفی و مثبت) f0Es ([خطای پردازش ریاضی])
) به صورت خطوط آبی (نقطه دار و توپر) با خطای استاندارد در این مقادیر میانگین نشان داده می شوند. ستارگان قرمز ارتفاع و زمان حداکثر غلظت Na را در هر شب رعد و برق نشان می دهند که توسط Na lidar در هایکو (20.0 درجه شمالی، 110.3 درجه شرقی) اندازه گیری شده است. پانل های پایینی میانگین نرخ ضربه های WWLLN به عنوان شاخص شدت رعد و برق است.
لایه Es از نظر آماری افزایش یافته است همانطور که در شکل 2a نشان داده شده است، که با مطالعات قبلی مطابقت دارد. به نظر می رسد هر دو کسری وقوع و تغییر نسبی Es با توسعه رعد و برق های زیربنایی، در هنگام استفاده از نرخ متوسط ضربه های WWLLN به عنوان شاخصی از شدت رعد و برق، متفاوت است. تغییرات در Es به طور مثبت با میانگین نرخ ضربه های WWLLN مرتبط است. بین 0 تا 8 اینچ افزایشی در وقوع رعد و برق وجود دارد که در طی آن لایه Es متراکم تر و مکرر می شود. اوج f0Es نسبی مشاهده شده به ~35٪ می رسد (میانگین f0Es در اوج 5.03 مگاهرتز است) و حداکثر کسر وقوع f0Es ~0.80 است. بین t = 8 و 13 h، هم فرکانس بحرانی و هم کسر وقوع لایه Es کاهش مییابد، همراه با کاهش فعالیت رعد و برق. f0Es 8 ساعت پس از شروع رعد و برق به اوج خود می رسد (t = 0 در SEA)، که نزدیک به تاخیر زمانی 6 ساعت بین فعالیت رعد و برق و پاسخ Es 15 است. تاخیر زمانی 6 ساعت است. ممکن است نتیجه تفاوت در تعریف فعالیت رعد و برق (وقوع اولیه رعد و برق یا اوج رعد و برق در SEA) باشد. پیشنهاد شده است که امواج گرانشی تولید شده در طوفان های رعد و برق و اثرات شکست غیرخطی GW می تواند چندین ساعت به تغییرپذیری زمانی Es کمک کند. ارتفاع لایه Es کاهش می یابد تا زمانی که به زیر 100 کیلومتر می رسد قبل از اینکه چگالی عدد Na به حداکثر مقدار برسد. نزول ارتفاع Es عمدتاً توسط بادهای جزر و مدی هدایت می شود که برش عمودی باد را فراهم می کند تا یون ها را از طریق انتشار سرعت فاز جزر و مدی خود به سمت پایین نگه دارد. برای نشان دادن واضح گرایش، ارتفاع متوسط Es در یک خط جامد سبز رسم شده است. ارتفاع Es یک تغییر روزانه را نشان می دهد که عمدتاً توسط جزر و مد روزانه کنترل می شود.
شکل 2b داده هایی را از دیجیسوند دیگری در Fuke نزدیک Na lidar نشان می دهد. f0Es با فعالیت رعد و برق افزایش می یابد. اوج f0Es نسبی به 30-35٪ می رسد (میانگین f0Es در اوج 5.02 MHz است) و حداکثر کسر وقوع f0Es ~0.67 است. کسر وقوع Es اندازه گیری شده در فوک قبل از اوج فعالیت طوفان به حداکثر خود می رسد. احتمالاً می تواند نتیجه اثرات رقابتی بر کسر وقوع Es، با توسعه رعد و برق و کاهش ارتفاع Es باشد. این تمایل مشابه ارتفاع جزر و مد را نشان می دهد. با کاهش ارتفاع Es کمتر از 100 کیلومتر و وقوع حداکثر لایه سدیم خنثی در هنگام رعد و برق، کاهش قابل توجه f0Es نسبی و سپس ناپدید شدن Es با کاهش کسر وقوع مشاهده میشود. علاوه بر این، شکل 2b نشان می دهد که ارتفاع Es نه تنها توسط جزر و مد روزانه، بلکه توسط جزر و مد نیمه روزانه نیز کنترل می شود.
شبیه سازی شیمیایی
علاوه بر دینامیک در لایههای Es و Na که عمدتاً توسط جزر و مد روزانه و نیمهروز کنترل میشوند، نقش شیمی در ناحیه MLT نیز باید در فروپاشی یک لایه Es نزولی و وقوع مرتبط با Na تشدید شده در نظر گرفته شود. لایه. برای مطالعه واکنشهای Na با لایه Es، از یک مدل شیمی Na برای شبیهسازی فرآیندهای دینامیکی و شیمیایی لایه Na تقویتشده از طریق مدولاسیون جزر و مد اتمسفر استفاده میشود. طرحهای شیمی فاز گاز خنثی و یونی در مدل Na ما از واکنشهای شیمی خنثی Na و شیمی یون مولکول با ضرایب سرعت آنها در جدول 1، بر اساس بررسی اخیر شیمی اتمسفر، گرفته شدهاند.
شبیهسازیهای شیمیایی Na (الف) پسزمینه غلظت گونههای شیمیایی و نمایه چگالی عددی شبیهسازیشده Na در t = 0 h. (ب) خطوط سبز و آبی مربوط به تغییرات مشاهده شده در ارتفاع Es و تناسب هارمونیک آن است که از اجزای مربوطه روزانه (خطوط قرمز) و نیمه روزانه (خطوط صورتی) تشکیل شده است. چگالی الکترونی لایه Es و چگالی عدد Na شبیه سازی شده به ترتیب بدون جزر و مد (c,d)، جزر و مد نیمه روزانه (e,f)، جزر و مد روزانه (g,h) و جزر و مد روزانه + جزر و مد نیمه روزانه (i,j) نشان داده شده است.
نمودار شماتیکی که مکانیسم پیشنهادی را برای تقویت مرتبط با رعد و برق لایه Es و Na خنثی در طول طوفان های تندری نشان می دهد که عمدتاً توسط جزر و مد جوی تعدیل شده است و به طور بالقوه تحت تأثیر اثرات الکتریکی رعد و برق و امواج گرانشی (GWs) ناشی از رعد و برق تروپوسفر است.
«دانشگاه آلاسکا فیربنکس»تحقیقات وپژوهش های هارپ
تاسیسات برنامه تحقیقاتی شفق فعال وپژوهش های هارپ «با فرکانس بالا» در نزدیکی گاکونا دارای یک شبکه ۴۰ هکتاری از برج ها برای انجام تحقیقات بر روی «یونوسفر» است. این تاسیسات تا سال ۲۰۱۵ توسط نیروی هوایی ایالات متحده ساخته و مورد بهره برداری قرار گرفت و مالکیت آن به موسسه ژئوفیزیک UAF منتقل شد.
«University of Alaska, Fairbanks»در ۲۰۰ کیلومتری جنوب دایره قطب شمال قراردارد.
قطب شمال
این آنتن ها متشکل از ۱۸۰ آنتن آرایه فازی(feet tall) هر کدام ۲۲ متر ارتفاع دارند، این آنتن ها در حدود ۳۰ هکتار در گاکوناا(Gakona) وسط «آلاسکا» پخش شده اند. برای مدت طولانی توسط نیروی هوایی، نیروی دریایی و آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی اداره می شد ویک منطقه «ورودممنوع»بود.
این آنتنها امواج رادیویی با فرکانس بالا را منتشر میکنند که بخشی از این امواج در ارتفاع ۱۰۰ تا ۳۵۰ کیلومتری سطح زمین یعنی در اطراف یونوسفر باعث افزایش شتاب الکترونها در آن منطقه و گرم شدن یونوسفر شوند. این اطلاعات و توضیحات را هارپ ارائه کرده، اما تئوریهای توطعه فراوانی در این مورد وجود دارد که به تازگی به دلیل زلزله ترکیه تبدیل به موضوعی داغ شد.
در سال ۲۰۱۵ ارتش ایالات متحده کنترل تأسیسات HAARP را به «دانشگاه آلاسکا فیربنکس» واگذار کرد.
امواج هارپ باتغییراتی،مثل گرما دادن به الکترون ها، باعث ایجاد اختلالاتی می شوند که شبیه فرآیندی که درپدیده های طبیعی رخ می دهد اما در هارپ می توان با کنترل بیشتری این آزمایشات را انجام و تکرار کرد تا به نتیجه مطلوب رسید.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«باب مک کوی»( Bob McCoy) مدیر مؤسسه ژئوفیزیک در دانشگاه آلاسکا فیربنکس، که HAARP را اداره می کند، ارتباط وقوع هرگونه پدیده های طبیعی ازجمله زمین لرزه با تحقیقات «هارپ» راتکذیب کرد.
«پروژه هارپ» از سال ۱۹۹۳ برای بررسی و پژوهش درباره بالاترین لایه جو ساخته شده و به بالاترین لایه جو یونوسفر گفته میشود آنها با استفاده از امواج رادیویی روی یونوسفر تحقیق میکنند. نیروی هوایی و دریایی آمریکا با کمک دانشگاه آلاسکا در فیر بنکس این مجموعه را اداره میکند. ایستگاه هارپ از تعداد زیادی آنتن تشکیل شده و تعداد دقیق آن ۱۸۰ است که در مساحت ۲۳ هزار متر مربع نصب شده اند و ارتفاع هر کدام از این آنتنها حدود ۲۳ متر است. نکته قابل توجه این است که از ایستگاه هارپ فقط یک عدد در دنیا وجود دارد و آن هم در آلاسکاست.
هارپ گفته است که ما یک پروژه علمی هستیم که تغیرات در یونوسفر که دورترین و ناشناختهترین بخش از جو زمین است را مطالعه میکنیماین آنتنها امواج رادیویی با فرکانس بالا را منتشر میکنند که بخشی از این امواج در ارتفاع ۱۰۰ تا ۳۵۰ کیلومتری سطح زمین یعنی در اطراف یونوسفر باعث افزایش شتاب الکترونها در آن منطقه و گرم شدن یونوسفر شوند. این اطلاعات و توضیحات را هارپ ارائه کرده، اما تئوریهای توطعه فراوانی در این مورد وجود دارد که به تازگی به دلیل زلزله ترکیه تبدیل به موضوعی داغ شد.
از زمانی که این ایستگاه کارش را شروع کرد یعنی در سال ۱۹۹۳ از این تئوریها برای آن ساخته میشد و گفته شده بود که این ایستگاه هوا را کنترل میکند و تنظیم میکند کجا باران ببارد و کجا خشک سالی باشد. اما در سال ۲۰۱۰ زمانی که زلزله هائیتی که یکی از کشندهترین زلزلهها در تاریخ بود اتفاق افتاد. هوگو چاوز، رئیس جمهور وقت ونزوئلا اعلام کرد این زلزله کار هارپ بوده و آن ایستگاه باعث شده بیش از ۳۰۰ هزار نفر کشته شوند. این تئوری در دنیا پخش شد و سر و صدایی به پا کرد
زلزله ۲۰۱۱ ژاپن که ۹/۱ ریشتر بود باعث شد تئوری پردازهای توطعه دوباره انگشت اتهام را به سوی هارپ بگیرند و آن را مقصر حادثه بدانند و الان هم عقیده دارند زلزله ترکیه_ سوریه را هارپ مهندسی کرده که البته هیچ کدام از این تئوریها پایه علمی ندارد.
تئوری توطعه درباره هارپ به قدری جا میافتد که بسیاری از مردم از این موضوع ناراحت شدند. در سال ۲۰۱۷ دو آمریکایی به نامهای مایکل منسیل و جیمز درایون از جورجیای آمریکا ماشینشان را پر از مهمات و اسلحه میکنند و به سوی آلاسکا حرکت میکنند تا این مرکز را نابود کنند. آنها با ماشین و تمام مهمات از کانادا رد شدند و به آلاسکا رسیدند، اما پیش از نابود کردن ایستگاه هارپ دستگیر شدند. پس از دستگیری به هدف خود اعتراف کردند و د لیل آن را این طور بیان کردند که در این ایستگاه تلاش میکنند تا مغز ما، بلایای طبیعی و آب هوا را کنترل کنند.
ایده هارپ در سال ۱۹۹۲ توسط پنتاگون مطرح شد. آنها تصمیم گرفتند این مرکز را بسازند. نه تنها برای پژوهش در لایه آخر جو بلکه برای اینکه با نیروهایشان در اعماق زمین و دریاها تماس بگیرند. پروژه هارپ در اصل برای تسهیل ارتباطات زیردریاییهای مجهز به سلاح اتمی طراحی شد. در زمان جنگ سرد زیردریاییهایی سوخت هستهای مجهز به موشکهای دارای کلاهک اتمی آمریکا و شوروی در آبهای عمیق حرکت کرده و یک بازی پیچیده پنهان شدن از همدیگر و جستجو کردن یکدیگر را به راه انداخته بودند. آنها با رفتن به زیر آب خود را از شناسایی مخفی میکردند، اما با این کار امکان ارتباط با آنها کم میشد. یکی از راه حلهایی که برای این مشکل پیشنهاد شد استفاده از الکتروجتها بود؛ یعنی انتشار ذرات باردار در یونوسفر مانند یک آنتن واقعی عمل کرده و امکان فرستادن پیام به زیردریاییها را فراهم میکند.
البته برخلاف منطقه ۵۱ آمریکا یا « پنتاگون» که به شدت محافظت شده هستند و کارمندانشان هم نمیتوانند با کسی تماس بگیرند، کارکنان هارپ افراد عادی هستند و هر خبرنگاری میتواند جلوی ایستگاه برود و پس از خروج با آنها مصاحبه کند. به مرکز هارپ تلفن هم میتوان زد و برای پیغام گیر میتوان پیام گذاشت.
از تئوری کنترل آب و هوا و بلایای طبیعی بگذریم، تئوری توطعه کنترل مغز انسانها که حدودا از سال ۱۹۹۸ کلید خورده توسط نویسندهای به نام نیک بکیچ مطرح شده که در نزدیکی این ایستگاه زندگی میکند و از همان سال ۱۹۹۸ میگوید در این ایستگاه مغز انسانها را کنترل میکنند.
کتابهای این نویسنده در این رابطه به قدری طرفدار دارد که به ۱۲ زبان دنیا ترجمه شده. بکیچ میگوید سیگنالهایی که از این مرکز منتشر میشود به همه جای دنیا نفوذ میکند و وارد مغز آدمها میشود و وادارتان میکند آن طور که این ایستگاه میخواهد فکر کنید. البته که او در رابطه با زلزله و آب و هوا هم عقیده دارد که هارپ کنترلشان میکند، اما خطرناکترین کنترل را کنترل مغز انسانها میداند. او میگوید به هر کاری که دولتها میکنند اعتماد نمیکند.
نکته اینجاست که پدر نیک خلبان بوده و در سال ۱۹۶۰ حین پرواز گم میشود و به طور کل ناپدید میشود و هرگز هواپیما و خودش پیدا نشدند و او مخالف سر سخت دولت شد.
مخالفان تئوری توطعه میگویند این مرکز همه چیزش جلوی چشم است و برخلاف مناطق محافظت شده آمریکا مانند پنتاگون و منطقه ۵۱ در دسترس است و سالی یک بار درهای این ایستگاه به روی همه باز میشود و هرکسی میتواند داخل برود و همه چیز را نگاه کند و چیز محرمانهای ندارند. و جالب است که در رابطه با تئوری هایی که درباره این ایستگاه ساخته شده کسی از طرف پنتاگون، هارپ یا خود آمریکا دفاعی از آن نکرده و بی توجه به این تئوری ها به کار خود ادامه دادند