عبدالحسین فقیهی رشتی در سال۱۲۸۲شمسی در شهرنجف متولدشد(والدینش لنگرودی بودند) ،پدرش «آیت الله شعبان گیلانی دیوشَلی رشتی نجفی» یکی از بزرگان عصر و مراجع تقلید وقت بودکه در سال ۱۲۳۷شمسی در روستای «دیوشَل»لنگرود متولد شد،جدش(آیت الله عبدالوهاب دیوشلی)اهل خراسان بود که به گیلان مهاجرت کرده بود.
«عبدالحسین فقیهی رشتی » در۲۷ آبان ۱۳۶۸ درسن ۹۱ سالگی درگذشت ودرحرم حضرت معصومه(قم)مدفون است.
زندگینامه آیت الله حاج شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی
زندگینامه «آیت الله شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی»، یکی از عالمان سرشناس و صاحبنظران کمنظیر است که عمر شریفش را صرف خدمت به اسلام و روحانیت و تربیت و پرورش طالبان علم کرد؛ با این همه، این شخصیت والامقام و متقی نزد غیرخواص، کمتر شناخته شده است و حتی در کتب رجال و فقهای شیعه از او کمتر یاد کردهاند!.
«عبدالحسین فقیهی رشتی» در سال ۱۳۲۱ ق(۱۲۸۲شمسی). در بیت فضیلت و مرجعیت، در نجف اشرف دیده به جهان گشود.[۱]اماپدر و نیاکان اولنگرودی بودند ،پدرش «آیت الله شعبان گیلانی دیوشَلی رشتی نجفی» یکی از بزرگان عصر و مراجع تقلید وقت بودکه در سال ۱۲۷۵ق(۱۲۳۷شمسی) در قریه «دیوشَل»[۲] لنگرود متولد شد. بعدها او در حوزه علمیه نجف اشرف با عناوین «گیلانی»، «رشتی» و «نجفی» و در منطقه گیلان به همان عنوان زادگاهش «دیوشلی» شهرت یافت.
جد بزرگوارشعبان«آیت الله عبدالوهاب دیوشلی» اهل خراسان بود که به گیلان مهاجرت کرده و در این دیار ساکن شده بود.[۳]
«حجت الاسلام شیخ محمدعلی فقیهی زاده رشتی» درباره جدش مینویسد: «مرحوم آیت الله العظمی حاج شعبان گیلانی در همان اوان کودکی پدرش را از دست داد. جنازه را به رسم امانت دفن کرده، تا در سال ۱۲۸۷ ق. در حالی که دوازده یا سیزده سال بیشتر نداشت، به همراه والده خویش برای زیارت و دفن استخوانهای پدر بزرگوارش به کربلا مشرف و در جنب مرقد «حبیب بن مظاهر» پدرش را به خاک سپردند و این، مصادف بود با آمدن ناصرالدین شاه قاجار برای زیارت به عتبات مقدسه.
و ورود شاه ایران زمانی بود که دولت عثمانی سربازگیری مینمودند که من جمله فقید سعید را که جوانی نورس بود، برای خدمت سربازی دستگیر کردند. مادر او مضطربانه شاه ایران را ملاقات نمود و از او خواست تا وساطت کند فرزندش را که هنوز به سن سربازی نرسیده بود، آزاد نمایند. شاه هم از حکومت عثمانی آزادی جوان را خواستار شد و حاکم عثمانی هم به شفاعت سلطان ایران، او را آزاد کرد و به اتفاق مادرش به ایران بازگشت.[۴]
تحصیلات
آیت الله حاج شعبان گیلانی تحصیلات مقدماتی را در همان روستای زادگاه و نزد عالم ربانی آقا شیخ علی - برادر ملا عبدالله مازندرانی که از علمای برجسته و ساکن لاهیجان بود - فراگرفت و با تشویق و ترغیب ایشان جهت آموختن دانش در سال ۱۲۹۲ ق. راهی نجف اشرف شد و سطوح عالی علمی را نزد علمای پرآوازه آنجا به اتمام رسانید. برخی شخصیتها که او نزدشان دانش آموخت و اجازات کمنظیری از آنان دریافت کرد، عبارتند از:
۱- حاج میرزا حبیب الله رشتی (متوفی ۱۳۱۲ ق)؛
۲- حاج میرزا محمدحسن مامقانی (متوفی ۱۳۲۳ ق)؛
۳- فاضل ایروانی (متوفی ۱۳۰۶ ق)؛
۴- فاضل شرابیانی (متوفی ۱۳۲۲ ق)؛
۵- ملا عبدالله مازندرانی (متوفی ۱۳۳۰ ق)؛ وی از خواص شاگردان ملا عبدالله مازندرانی بود.
۶- شیخ زینالعابدین مازندرانی (متوفی ۱۳۰۹ ق).[۵]
تدریس و مرجعیت
آیت الله گیلانی در همان سالها که به تحصیل علوم دینی اشتغال داشت، خود هم تدریس میکرد و شاگردان فراوانی را تربیت کرد. او بعد از رحلت آیت الله ملا عبدالله مازندرانی، مورد توجه فضلای گیلانی و مازندرانی قرار گرفت و از آنجا که دارای شایستگیهای علمی و اخلاقی بود، پس از رحلت دو عالم بزرگ، آیات عظام: سید محمدکاظم یزدی، صاحب کتاب عروةالوثقی (متوفی ۱۳۳۷ ق) و آقا شریعت اصفهانی (متوفی ۱۳۳۹ ق) مرجع تقلید هزاران نفر از بلاد عراق و ایران خصوصاً شمال ایران گردید و رساله عملیهاش نیز هشت مرتبه به چاپ رسید.[۶]
وی بسیاری از اوقات روزه میگرفت و به عبادت مشغول بود. وی در ویژگیهای اخلاقی چنان بود که در میان بزرگان و اعلام نجف به «سلمان زمانه» مشهور شده بود.[۷]
سه فرزند پسر داشته که یکی ازآنهابیشتر اوقات عمرش را در انزوا بسر برده.[۸]
تألیفات
مرحوم آیت الله گیلانی دارای تألیفاتی است که برخی از آنان به چاپ رسیده است؛ از جمله:
۱- صلاة المسافر: بارها این کتاب با مقدمه فرزندش شیخ مرتضی مدرس گیلانی و آخرین بار نیز با مقدمه محقق ارجمند حاج سید احمد حسینی اشکوری به چاپ رسیده است.
۲- کتاب القضاء؛
۳- احکام الخلل؛
۴- المتاجر؛
۵- مباحث الالفاظ؛
۶- حاشیه بر عروة الوثقی.
«قبرستان وادی السلام»(نجف)
سرانجام این عالم فرزانه در ۲۴ شوال ۱۳۴۸(۰۵ فروردین ۱۳۰۹ ). در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت و پس از نماز آیت الله حاج شیخ علی زاهد قمی، در جوار قبور حضرت هود و حضرت صالح علیهماالسلام، در «وادی السلام» دفن شد.[۹]
تحصیلات آیت الله فقیهی درنجف
«شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی» تحصیلات ابتدایی و فراگیری قرآن را در شهر نجف پشت سر نهاد و دروس مقدماتی و سطوح عالی حوزه را نزد استادان برجسته آن حوزه به اتمام رسانید. البته طی این مراحل توأم بود با تربیت دینی و اخلاقی و تهذیب نفس؛ آن بزرگوار برای نیل به کمالات علمی و معنوی، از دروس استادان بزرگی چون حضرات آیات: شیخ محمدحسین اصفهانی، معروف به «کمپانی» (متوفی ۱۳۶۰ ق)، سید ابوالحسن اصفهانی (متوفی ۱۳۶۵ ق)، شیخ محمدعلی ایروانی، آیت الله شیخ محمدعلی جمالی خراسانی، مؤلف تقریرات الاصول و پدر بزرگوارش بهرهها گرفت و نیز تفسیر را از علامه محمدجواد بلاغی (متوفی۱۳۵۲ ق)[۱۰] و اخلاق و عرفان را از شیخ مرتضی طالقانی آموخت و از استادان مذکور، اجازات اجتهاد دریافت داشت.
ایشان علاوه بر تحصیل و فراگیری علم و معرفت، به دلیل داشتن حافظه قوی، استعداد سرشار و بیانی رسا و شیرین توانست سطوح مختلف را تدریس و در حوزههای علمیه نجف و قم شاگردان برجسته فراوانی را تربیت کند که هر کدام، از مشعلداران هدایت جامعه گردیدند؛ به ویژه او تسلط عجیبی به اصول فقه و کتاب کفایه داشت.
شاگردان ایرانی در نجف
۱- عالم ربانی، سید عبدالکریم کشمیری؛ وی علاوه بر کفایه، اسفار را نیز در نزد او آموخت.[۱۱]
۲- محقق نامور، حاج سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی؛[۱۲]
۳- حاج سید حسین طباطبایی بحرالعلوم؛[۱۳]
۴- شهید محراب، حاج میرزا محمدعلی قاضی طباطبایی؛ [۱۴]
۵- شیخ ابوالقاسم حجتی رشتی؛[۱۵]
۶- شیخ مهدی مهدوی لاهیجانی؛[۱۶]
۷- شیخ محمد سعیدی لاهیجانی؛[۱۷]
۸- شیخ محمدصادق تهرانی قمی؛[۱۸]
۹- میرزا محمدعلی ادیب تهرانی.[۱۹]
شاگردان گیلانی
۲- شیخ محمدصادق احسانبخش، نماینده امام و رهبری در گیلان و امام جمعه رشت:[۲۰]
آیت الله احسانبخش درباره استادش مینویسد: «آیت الله حاج شیخ عبدالحسین فقیهی... عالم، عامل، فقیه کامل، اصولی، ادیب متتبع، جامع فضایل و کمالات از فضل و جلالت قدر مشار با لبنان بود. نگارنده کفایتین را در نزد ایشان تلمذ کرده، انصافاً تسلط کامل بر اصول داشت و نظرات بسیاری از علما را میدانست. او را در استنباطات اصولی بسیار قوی دیدم و از خواص اصحاب و محرم اسرار آیت الله بروجردی به شمار میرفت و هر ساله نیز به نیابت از آن مرجع عالیقدر به مکه مشرف میشد و مشکلات دینی زائرین را برطرف مینمود».[۲۱]
۲- علیرضا ممجد لنگرودی (درس کفایه و خارج)؛[۲۲]
3- حاج سیدعلی حسینی نجفی اشکوری؛[۲۳]
4- حاج شیخ محمد واصف(لاهیجانی)*
هجرت به قم
«آیت الله فقیهی رشتی» برای زیارت امام رضا علیهالسلام و نیز دیدن اقوام و صله ارحام به ایران مهاجرت نمود و بعد از چند ماه توقف در شمال (لنگرود) برای عزیمت به نجف اشرف، به سال 1351 ق. واردحوزه علمیه قم شد. وی در این سفر، وقتی تلاش و جدیت طلاب این حوزه تازه تأسیس را مشاهده کرد، از مهاجرت به نجف منصرف و همان جا ماندگار شد و به سبب توانایی علمی خویش، تدریس سطوح مختلف را شروع کرد.
و خود او نیز با آن که فضلای بیشماری از محضرش استاده میکردند، از درس آیت الله حائری یزدی بهره میبرد. استادان بزرگی همانند حضرات آیات: حجت، خوانساری و صدر با توجه به شناخت قبلی که از وی داشتند، وجودش را مغتنم دانسته و برای ساماندهی حوزه از او بهرهمند میشدند.
مشاورعالی آیت الله بروجردی
«آیت الله فقیهی رشتی» با فقیه ژرفاندیش، «آیت الله حسین بروجردی» سابقه آشنایی و رفاقت داشت و به خوبی واقف بود که وجود معظمله میتواند توان علمی فراوانی به حوزه قم ببخشد. بدین جهت، پس از ورود آن آیت حق به قم، ایشان نیز مانند بسیاری از بزرگان - همانند امام راحل - برای تجلیل از مقام علمی زعیم عالی قدر حوزه آیت الله بروجردی، در درس وی حضور مییافت.
آن بزرگوار هم به ایشان علاقه ویژهای داشت و ایشان را به عنوان یکی از مشاوران و نزدیکان در امر ساماندهی حوزه و سایر امور دینی برگزید، که نمونههایی از مسئولیتهای او را در ذیل میآوریم:
نماینده آیت الله بروجردی درحج
آیت الله فقیهی از بدو ورود آیت الله بروجردی تا آخر عمر آن بزرگوار - و بعد از ایشان از طرف سایر مراجع - به عنوان نماینده ایشان برای رسیدگی به امور حجاج در موسم حج، خدمات فراوانی را انجام داد.[۲۴]
شیعیان عربستان همواره در طول تاریخ، مظلومیت مضاعفی داشتهاند؛ خصوصاً اِعمال مقررات دشوار از سوی دولت سعودی و علمای وهابی، مشکلات طاقتفرسایی برای آنان در پی داشته است. مرحوم فقیهی، از سوی «آیت الله سیدحسین بروجردی» موظف به رسیدگی به امور سادات و شیعیان آنجا بود. او در امور مادی و معنوی سادات «نُخاوله» سعی بلیغی مبذول میداشت و برای رفع مشکلات آنان، بارها با دولت سعودی به گفتگو و مذاکره پرداخت و از این راه توانست از فشار دولت سعودی بر آنان بکاهد.[۲۵]
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«منطقه نخاوله» منطقه نخاوله درضلع غربی حرم نبوی در انتهای خیابان امام علی ابن ابیطالب(ع) قرار داردشهرمدینه تقریباً اکثر ساکنان این منطقه شیعه هستند و «حسینیه شیعیان» معروف است.
«شیخ محمدعی عمری»سالهای مدیریت این منطقه(نُخاوله) رابرعهده داشت.که در ۰۳ بهمن ۱۳۸۹ درسن ۱۰۰ سالگی درگذشت.
شیخ محمدعلی عمری.سفرآیت الله هاشمی رفسنجانی به عربستان
عضو«هیئت حاکمه»حوزه علمیه قم
آیت الله العظمی بروجردی به حفظ کیان حوزه علمیه قم علاقه زیادی داشتند و مکرر میفرمود: «حوزه قم همانند شهری است که دروازه ندارد؛ حوزه بر روی اشخاص مختلف باز است. افراد صالح و ناصالح از هم ممتاز نمیشوند. ای کاش نظمیبود و برنامهای!».
او برای تحقق این آرزو، هیئتی مرکب از چند نفر از آیات حوزه را مأمور کرد تا دیدگاههای اصلاحی خود را بعد از مشورت ارائه دهند. این هیئت که اصطلاحاً «هیئت حاکمه» نامیده میشد. این هیئت اختیار داشت که مصالح حوزه را بسنجید و بر این اساس عمل کنند. آیت الله فقیهی رشتی یکی از اعضای این هیئت بود. اعضای دیگر آن عبارت بودند از: مرحوم امام خمینی، حاج شیخ مرتضی حائری، حاج سید احمد زنجانی، حاج سید ابوطالب مدرسی، مرحوم فاضل لنکرانی، حاج سید زینالعابدین کاشانی، محقق داماد، شیخ ابوالقاسم اصفهانی، سید مرتضی مبرقعی، حاج مصطفی صادقی، قاضی تبریزی، میرزا محمود روحانی، حاج ریحانالله گلپایگانی و سلطانی طباطبایی و...[۲۶]
جلسات، هر شب در مدرسه حاج ملا صادق برگزار میشد. یکی از برنامههای آنان، امتحانات در حوزه بود؛ مسائلی مانند این که درسهایی امتحان گرفته شود؛ چگونه تعیین رتبه گردد و... از آن هیئت تعدادی برای گرفتن امتحان انتخاب شدند که عبارت بودند از حضرات آیات: فقیهی رشتی، فاضل، حائری، قاضی، ابوالقاسم نحوی، صاحب الداری، سلطانی طباطبایی، مبرقعی و ابوالقاسم اصفهانی.[۲۷]
نوع آوری درحوزه
آیت الله فقیهی به خوبی میدانست که راه و رمز پیشرفت و ترویج اسلام ارتباط با همگان است؛ خصوصاً با مسلمانان و غیرمسلمانان خارج از کشور است، از این رو بود که او آموزش زبان انگلیسی رای طلاب ضروری میدانست و معتقد بود که با هر قوم و ملتی باید با زبان خود آنان سخن گفت. او به آن دسته از طلاب فاضل، همانند مرحوم محقق لاهیجی، که به زبان بیگانگان مسلط بودند و به راحتی تکلم میکردند، ارزش فوقالعادهای قائل میشد.
با چنین نگرشی بود که به عنوان مشاوری امین، اهمیت و ضرورت این موضوع را به آیت الله بروجردی یادآور شد که البته با موافقت معظمله مواجه شد. معظمله ایشان و دو نفر دیگر از آقایان را تعیین کردند تا با مقررات و شرایطی، زمینه این کار را فراهم سازند. طرح و برنامه کار با جدیت تمام آماده شد و حتی استادان زبان انگلیسی را معین کردند، اما متأسفانه این طرح، با مخالفت اطرافیان آیت الله بروجردی به اجرا درنیامد.
گویا فردی به آقا گفته بود: «اگر مردم بفهمند که با پول آنان زبان خارجی تدریس میشود، عقیدهشان به اسلام و شما سُست میشود»؛ از این رو، زعیم عالیقدر آیت الله بروجردی به رغم میل باطنی، مانع از اجرای برنامه شدند.
آیت الله فقیهی از این که برخی افراد متحجر و مقدس مآب دیدگاههای غلط خود را به آقا القا مینمودند، به شدت اظهار ناراحتی میکرد.[۲۸]
آیت الله فقیهی رشتی، اهل محاسبه و مراقبه بود و همواره اذکاری را بر لب داشت. او مرتب دوستان خود را به اقامه نماز اول وقت توصیه میفرمود و خود، به نماز اول وقت اهمیت فوقالعادهای میداد.[۲۹]
ضمناً ایشان در هنر خوشنویسی هم دستی داشت. او تمام اوراق و تقریرات و مکاتبات خود را با خط نستعلیق بسیار زیبا مینگاشته که مایه اعجاب است. از اوراق به جای مانده برمیآید که در آن جمع «هیئت حاکمه»، مطالب را وی تقریر میکرده و پس از امضای اعضا به رؤیت آیت الله بروجردی میرسیده است.
وی از مقام افتا دوری میجست و به هیچ عنوان راضی نمیشد که ارادتمندانش او را در میان جامعه مطرح سازند.[۳۰]
مجالست با امام خمینی
آیت الله فقیهی رشتی در جلسات درس آیت الله حائری یزدی با حضرت امام راحل آشنا شد و بعدها این آشنایی تبدیل به ارتباط عمیق دوستانه گردید. این علاقه زایدالوصف دوسویه که تا آخر عمر شریف آن دو ادامه داشت، به گونهای بود که حضرت امام در قم به منزل آیت الله فقیهی میرفت و از نزدیک به تفقد میپرداخت. در اوراقی که از مرحوم آیت الله فقیهی باقی مانده، عکسها و نامههایی با دستخط آن دو بزرگوار به مناسبتهای مختلف و نیز کتب اهدایی از طرف حضرت امام به ایشان دیده میشود که حضرت امام در صفحات اول کتاب مطالبی را به یادگار نوشته است.
فرزندنش متخصص قلب
آیت الله فقیهی رشتی دارای سه فرزند (یک پسر و دو دختر) بود. تنها پسرش دکتر احمد فقیهی، متخصص قلب از آلمان بود که متأسفانه در عنفوان جوانی تصادف کرد و با نماز حضرت آیت الله بروجردی، در یکی از حجرههای صحن بزرگ دفن شد.
تألیفات
ایشان تألیفات و تقریرات فراوانی به جای گذاشته که ظاهراًهنوزبچاپ نرسیده است؛ از آن میان میتوان اشاره داشت به: حاشیه بر کفایةالاصول، حاشیه بر رسائل، حاشیه بر مکاسب.
رحلت
«آیت الله حاج شیخ عبدالحسین فقیهی رشتی» بعد از عمری تلاش و خدمت، سرانجام در ۹۱ سالگی، (۲۷ آبان ۱۳۶۸) دار فانی را وداع گفت و در جوار رحمت ایزدی آرامش یافت. پیکر پاک این عالم ربانی با شرکت مراجع، بزرگان، شخصیتهای کشوری و اصناف مختلف با عظمت و شکوه خاصی تشییع و با نماز آیت الله حاج سید محمد وحیدی در یکی از حجرههای صحن بزرگ به خاک سپرده شد. پس از رحلت او، مجالس بزرگداشت فراوانی در قم و گیلان منعقد گردید.[۳۱]
پاورقی
گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی، ج 2، ص 222.
«دیوشَل» یکی از روستاهای عالمخیز لنگرود است که بسیاری از بزرگان همانند آیت الله ملا عبدالله مازندرانی در این محل متولد شدهاند. منزل آیت الله مازندرانی هم اکنون در این روستا موجود است. از سرکار خانم زهرا فقیهی، دبیر دبیرستانهای قم که تمام اوراق و دست نوشتههای پدر و اجداد بزرگوارش را در اختیارم گذاشتند، تشکر میکنم.
پیشینه تاریخی فرهنگی لاهیجان و بزرگان آن، محمدعلی قربانی با مقدمه استاد زینالعابدین قربانی، ص 763 و دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، صادق احسانبخش، ص 283.
از یادداشت مرحوم آقای شیخ محمدعلی فقیهی زاده گیلانی.
در نقباء البشر، ج 2، ص 838، تاریخ هجرت ایشان به نجف اشرف، سال 1302 ق ذکر شده است.
مقدمه کتاب صلوةالمسافر به قلم فرزندش مرتضی مدرس گیلانی، ص 10.
همان، به قلم سید احمد حسینی اشکوری، ص 12.
یادداشتهای مرحوم آقای شیخ محمدعلی فقیهی زاده گیلانی.
جهت آگاهی از حالات و اوصاف این عالم وارسته، ر.ک: مقدمه صلوةالمسافر، به قلم مرتضی مدرس گیلانی؛ همان، به قلم سید احمد حسینی اشکوری؛ احسن الودیعه، ج 2، ص 99؛ معارف الرجال، ج 1، ص 363؛ نقباءالبشر، ج 2، ص 838؛ گنجینه دانشمندان، ج 5، ص 179 و 180 و دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، ص 283.
پیشینه تاریخی فرهنگی لاهیجان و بزرگان آن، ص 866.
آفتاب خوبان، ص 21.
پ گنجینه دانشمندان، ج 9، ص 231.
مجله آیینه پژوهش، ش 68، ص 116.
آثارالحجة، محمد شریف رازی، ج 2، ص 235.
همان، ص 80.
مجله حوزه، ش 58، مهر و آبان 1372.
پیشینه تاریخی فرهنگی لاهیجان و بزرگان آن، ص 870.
آثار الحجة، ج 2، ص 118.
دانشمندان بروجرد، غلامرضا مولانا، ص 515.
دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، ص 56 و مجله آیینه پژوهش، ش 68، ص 117.
دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، ص 531.
مجله حوزه، ش 87، ص 28.
تراجم الرجال، سید احمد حسینی اشکوری، ص 96.
هفتهنامه نقش قلم (نشریه استان گیلان)، 27 آبان 1369، مقاله محمدعلی فقیهی زاده گیلانی.
همان، و اظهارات سید محمد واحدی، نوه آن مرحوم نامبرده کتب و نوشتههای آن مرحوم را در اختیار حقیر قرار داد که تشکر میشود.
مجله حوزه، ش 44-43 (ویژهنامه آیت الله بروجردی)، ص 44، مصاحبه آیت الله سلطانی طباطبایی.
همان، ص 106 و ش 96، ص 284.
هفتهنامه نقش قلم.
همان و دست نوشتههای فقیهی زاده گیلانی.
شرح حال مرحوم آیت الله فقیهی رشتی را میتوان در کتب ذیل یافت: گنجینه دانشمندان، ج 2، ص 222؛ آثارالحجة، ج 2، ص 56؛ پیشینه تاریخی فرهنگی لاهیجان، ص 865؛ سیمای شهرستان لنگرود، ص 116 و دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم، ص 531.
دست نوشتههای فقیهی زاده گیلانی.
ستارگان حرم،نویسند:محمدتقی ادهمنژاد, جلد 17
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع اخذشده:ویکی ال بیت با اندکی اصلاحات
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آیت الله شیخ محمد واصف گیلانی(فرزندمرحوم کربلایی ابوالقاسم) سال ۱۳۰۵شمسی. در قریه «دهکاء» در حدود ۲۰ کیلومتری شهرستان لاهیجان، به دنیا آمد. که وضع مالی خوبی داشتند. ودستی هم برشعرداشته ودرفراغ رفیق شفیقش امام خمینی شعری سروده ،تألیفات اورا ۶۰ اثراعلام کرده اند