«لیالی مُقمره(اَیامُ البیض)»امام خمینی: «در شبهاى مهتابى براى نماز صبح، باید مدتى صبر کنند تا روشنایى طلوع فجر احراز شود»استفتاءات، ج ۱، احکام نماز، س ۱۹ و ۲۰(حدود ۱۵ دقیقه از اذان صبح بگذرد سپس نماز اقامه شود).
به ۱۳، ۱۴ و ۱۵ هر ماه قمری «اَیامُ البیض»(لیالی مقمره)گفته می شود یعنی در این ایام «مهتاب» به اوج نور میرسد واما درماه رجب«ایامالبیض»زمان «اعتکاف»است.
خواندن نماز صبح، در لیالی مقمره (شبهایی که سحر مهتاب است) چگونه است؟
مراجع دیگر: «تفاوتى بین شبهاى مهتابى و غیرمهتابى نیست» و «ملاک وقت نمازصبح»، یقین به طلوع فجر و دخول وقت نماز است.آیت الله فاضل، جامع المسائل، ج ۱، س ۲۳۱؛آیت الله مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۱۰۴؛آیت الله نورى، استفتاءات، ج ۱، س ۱۰۳؛آیت الله صافى، جامع الاحکام، ج ۱، س ۱۹۳ دفترآیات عظام: بهجت، وحید، خامنه اى، سیستانى ومیرزاجواد تبریزى.
لیالی مقمره : شب هایی که سحر مهتاب است ولذا تابش نور ماه مانع رویت فجرصادق در اول وقت آن می گردد و رویت سپیده صبح با کمی تاخیر امکان پذیر است.
به فتوای حضرتعالی، در ایام [لیالی] مقمره، با شنیدن اذان از صدا و سیما، اقامه نماز صبح جایز است یا نه؟ زیرا حضرت امام بر این نظر بودند که بایستی حدود ۱۵ دقیقه از اذان صبح بگذرد سپس نماز اقامه شود.
قال الاستاذ: «لیالی مُقمره» با شبهای دیگر تفاوتی ندارد:آیت الله عبدالله جوادی آملی
«دیدگاه امام خمینی درباره(لیالی مُقمره)ایام البیض»
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خاطره«سیده فاطمه طباطبایی»(عروس امام خمینی) از نمازصبح امام خمینی در«اَیامُ البیض»(لیالی مُقمره).
سیده فاطمه طباطبایی(همسرِحاج احمدآقاخمینی):یک بار پس از شنیدن صدای اذان صبح نزد امام رفتم،ایشان مشغول نیایش بودند، آرام پشت سرشان نشستم، چندی گذشت تا برای نماز برخاستند. من نیز بلند شدم.
خانم فاطمه طباطبایی:امام متوجه من شدند که آمده ام ،برگشتند و به من گفتند: من نافله صبح را میخوانم و شما میدانید که نافله نماز را باید فُرادی خواند.
عروس امام خمینی درادامه گفت:متوجه شدم باز هم باید منتظر بمانم.
امام خمینی دو رکعت نماز نافله صبح را خواندند وبعد روبه قبله روی دست راستشان دراز کشیدند(خوابیدند)، با احتیاط سرم را سوی ایشان خم کردم(نگران حالشان بودم) اما دیدم حالشان خوب است و مشغول ذکر هستند.
من مات و مبهوت بودم،دقایقی گذشت و در حالی که از وقت اذان صبح گذشته بود، برای نماز صبح برنخاستند. با خود فکر کردم، شاید صدای اذان را نشنیدهاند یا ساعتشان خراب است!.
سئوالم رابیان کردم؟
امام همانطورکه درازکشیده بودند پاسخ دادند: «پدر جان! ایام البیض ولیالی مقمره است»
عروس امام خمینی:پس از چند دقیقه امام برخاستند ومن به امامت ایشان نماز صبح را خواندم./کتاب «اقلیم خاطرات» تألیف فاطمه طباطبایی.بااندکی ویرایش.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«آیت الله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی»(کتاب طلوع الفجر فی اللیالی المقمرة):به بحث در باره مبدأ بودن سفیدى طلوع دوم فجر براى آغاز وجوب امساک در روز و آغاز وقت فریضه صبح و عدم تشخیص این سفیدى در شبهایى که ماه کامل است و به لیالى مقمره یا ایام البیض پرداخته است. همچنین دیدگاههاى امام خمینی را در این باره و استدلال ایشان در مورد چگونگى تشخیص دخول وقت صبح و طلوع فجر را دراین زمانها بیان کرده است.
وى قول به احتیاط در وجوب امساک روزه ماه مبارک رمضان و تأخیر انداختن نماز صبح را در شبهایى که ماه کامل است و از این جهت نمىتوان طلوع فجر صادق را به خاطر نور ماه تشخیص داد، با توجه به ادله استصحاب کاملا موجه دانسته است. وى مانع بودن نور ماه براى رؤیت سپیدى صبح صادق را مانند مانع بودن ابر توصیف کرده نه مانع از طلوع فجر، زیرا هیچ چیز نمىتواند مانع از حرکت زمین و در نتیجه طلوع و غروب خورشید شود. از همین رو وجود خط سفید( خیط ابیض) هنگام طلوع فجر صادق( فجر دوم) را معتبر ندانسته و فتواى امام خمینى و محقق همدانى مبنى بر احتیاط در این شبها را وجیه(معتبر) دانسته است.
«آیت الله سید محمدحسن مرتضوی لنگرودی»(امام جماعت مسجدسلماسی نجف بودند)
به روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه قمری ایام البیض ( روزهای سفید ) گفته می شود
لیالی مقمره = شب های که سحر مهتاب است ولذا تابش نور ماه مانع رویت فجرصادق در اول وقت آن می گردد و رویت سپیده صبح با کمی تاخیر امکان پذیر است.
از حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام منقول است که حق تعالى فضیلت سه ماه را به این امّت داده است که به احدى از امّتهاى گذشته نداده است: ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان؛ و سه شب به این امّت داده است که به امّتهاى دیگر نداده است: شب سیزدهم و شب چهاردهم و شب پانزدهم؛ و سه سوره به این امّت داده است که مثل آنها به امّتهاى پیش نداده است: سورهى یس و سورهى تبارک الّذى بیده الملک و سورهى قل هو اللّه احد؛ پس هرکه جمع کند میان این سه فضیلت، جمیع فضایل امّت را جمع کرده خواهد بود. پرسیدند که چگونه جمع کند؟ فرمود که در شب سیزدهم هریک از این سه ماه دو رکعت نماز بگذارد و در هررکعت بعد از سورهى حمد این سه سوره را بخواند و در شب چهاردهم چهار رکعت نماز بگذارد به دو سلام و در هررکعت بعد از حمد این سه سوره را بخواند و در شب پانزدهم شش رکعت به جا آورد، به سه سلام و در هر رکعت بعد از حمد این سه سوره را بخواند تا جمیع فضیلت این سه ماه را بیابد و جمیع گناهانش آمرزیده شود به غیر از شرک به خدا./زادالمعاد
اقامت سه روز در مسجد"اعنکاف"ماه شعبان، برای عبادت خدا و تهذیب نفس
ابن مسعود سبب نامیدن این ایام به «ایام البیض» را چنین نقل می کند.
از نبی اکرم(ص) شنیدم که می فرمودند: هنگامی که جناب آدم (ع) عصیان کرد منادی از عرش ندا داد. ای آدم از جوار رحمت من بیرون شو، زیرا کسی که عصیان مرا کند در جوار من نیست، حضرت آدم و فرشتگان گریستند، سپس خداوند جبرییل را نزد حضرت آدم فرستاد.
جبرییل حضرت آدم را در حالی که رنگ او از نورانیت بهشتی به تیرگی تغییر کرده بود به زمین فرود آورد و ملائکه با دیدن این وضع فریاد برآوردند:
خدایا، خلقی آفریدی و از روح برگزیده خود در او دمیدی و ملائکه را به سجده او درآوردی و به یک گناه سفیدی او را به سیاهی مبدل کردی.
پس منادی از آسمان ندا کرد که امروز را برای خداوند روزه بگیر و آن روز سیزدهم ماه بود و چون آدم آن روز را روزه گرفت و قسمتی از تیرگی حضرت آدم (ع) برطرف شد تا این که در پایان این سه روز به حالت اول خود برگشت به این دلیل این ایام را «ایام البیض» نامیده شد.
قدمت ایام البیض
«ام داوود» کیست؟
«فاطمه»معروف به ام داوود(مادر داوود) پسر زاده امام حسن مجتبی (ع) و مادر رضاعی امام صادق (ع) بوده است.
اعمال ام داوود
مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیحالجنان اعمال این روز را اینگونه شرح داده است:
«عمل اُم داوود» مهمترین اعمال این روز [نیمهی رجب] است و برای برآمدن حاجات و برطرف شدن سختیها و دفع ستم ستمکاران بسیار مؤثّر است؛ و کیفیت آن بنابر آنچه در کتاب «مصباح» شیخ آمده چنین است:
چون بخواهد این عمل را انجام دهد، روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم را روزه بدارد، سپس در روز پانزدهم هنگام ظهر غسل کند و چون وقت ظهر درآید، نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو در جایی خلوت بخواند که چیزی او را مشغول نکند و کسی با او سخن نگوید.
چون از نماز فراغت یابد، رو بهسوی قبله کند و سوره «حمد» را «صد مرتبه» و سوره «توحید» را نیز «صد مرتبه» و «آیتالکرسی» را «ده مرتبه» بخواند و بعد از اینها سورههای «انعام، بنیاسرائیل (اسرا)، کهف، لقمان، یس، صافات، حم سجده، حم عسق، حم دخان، فتح، واقعه، ملک، ن، اذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ را بخواند و پس از آن را تا آخر قرآن» و چون از اینها فارغ شود، درحالیکه رو به قبله میباشد، بگوید:
صَدَقَ اللّٰهُ الْعَظِیمُ الَّذِی لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ذُوالْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، الرَّحْمٰنُ الرَّحِیمُ، الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ، الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ، الْبَصِیرُ الْخَبِیرُ، ﴿شَهِدَ اللّٰهُ أَنَّهُ لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ وَالْمَلائِکَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لَا إِلٰهَ إِلّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ﴾، وَبَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْکِرامُ وَأَنَا عَلَیٰ ذٰلِکَ مِنَ الشَّاهِدِینَ؛
راست فرمود خدای بزرگ که معبودی جز او نیست، خدای زنده و به خود پاینده، دارای بزرگی و رأفت و محبت، مهربان و بخشنده، بردبار و مهماننواز که چیزی همانند او نیست و او شنوای دانای بینای آگاه است، ﴿خداوند درحالیکه [به کارگردانی در همۀ امورِ هستی] قائم به عدالت است، [با زبانِ وحی و نظام استوار آفرینش و وحدتِ حاکمیت در خلقت] گواهی میدهد که هیچ معبودی جز او نیست و فرشتگان و دانشمندان نیز [گواهی میدهند که] جز او معبودی وجود ندارد، [معبودی] که توانای شکستناپذیر و حکیم است﴾ و پیامبران بزرگوارش این حقیقت را به مردم رساندند و من بر این واقعیت از گواهانم؛
اللّٰهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ، وَلَکَ الْمَجْدُ، وَلَکَ الْعِزُّ، وَلَکَ الْفَخْرُ، وَلَکَ الْقَهْرُ، ولَکَ النِّعْمَةُ، وَلَکَ الْعَظَمَةُ، وَلَکَ الرَّحْمَةُ، وَلَکَ الْمَهابَةُ، وَلَکَ السُّلْطانُ، وَلَکَ الْبَهاءُ، وَلَکَ الامْتِنانُ، وَلَکَ التَّسْبِیحُ، وَلَکَ التَّقْدِیسُ، وَلَکَ التَّهْلِیلُ، وَلَکَ التَّکْبِیرُ، وَلَکَ مَا یُریٰ، وَلَکَ مَا لا یُریٰ، وَلَکَ مَا فَوْقَ السَّماواتِ الْعُلیٰ، وَلَکَ مَا تَحْتَ الثَّریٰ، وَلَکَ الْأَرَضُونَ السُّفْلیٰ، وَلَکَ الْآخِرَةُ وَالْأُولیٰ، وَلَکَ مَا تَرْضیٰ بِهِ مِنَ الثَّناءِ وَالْحَمْدِ وَالشُّکْرِ وَالنَّعْماءِ.
خدایا! فقط [این حقایق] ویژۀ توست، سپاس و بزرگواری و عزّت و افتخار و چیرگی و نعمت و عظمت و رحمت و متانت و سلطنت و زیبایی و نعمتبخشی و تنزیه و تقدیس و یکتایی و بزرگی و دیدنیها و نادیدنیها و آنچه بر فراز آسمانهای بلند است و آنچه در اعماق زمین است و زمینهای فروتر و آخرت و دنیا و آنچه به آن خشنود شوی از ثنا و ستایش و سپاس و نعمتها،
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ جَبْرَئِیلَ أَمِینِکَ عَلَیٰ وَحْیِکَ، وَالْقَوِیِّ عَلَیٰ أَمْرِکَ، وَالْمُطاعِ فِی سَمَاوَاتِکَ وَمَحالِّ کَراماتِکَ، الْمُتَحَمِّلِ لِکَلِماتِکَ، النَّاصِرِ لِأَنْبِیائِکَ، الْمُدَمِّرِ لِأَعْدائِکَ؛ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مِیکائِیلَ مَلَکِ رَحْمَتِکَ، وَالْمَخْلُوقِ لِرَأْفَتِکَ، وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعِینِ لِأَهْلِ طاعَتِکَ.
خدایا! بر جبرئیل درود فرست، آن فرشته امین بر وحیات و نیرومند بر انجام فرمانت و فرمانبردار در آسمانها و جایگاههای کراماتت، حمل کننده کلماتت، یاور پیامبرانت، نابود کننده دشمنانت؛ خدایا، بر میکائیل درود فرست آن فرشته رحمتت، آفریدهای برای نمایش رأفتت و آمرزشخواه و یاور اهل طاعتت،
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ إِسْرافِیلَ حامِلِ عَرْشِکَ، وَصاحِبِ الصُّوْرِ الْمُنْتَظِرِ لِأَمْرِکَ، الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خِیفَتِکَ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطَّاهِرِینَ، وَعَلَی السَّفَرَةِ الْکِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّیِّبِینَ، وَعَلَیٰ مَلائِکَتِکَ الْکِرامِ الْکاتِبِینَ، وَعَلَیٰ مَلائِکَةِ الْجِنانِ، وَخَزَنَةِ النِّیرانِ، وَمَلَکِ الْمَوْتِ وَالْأَعْوانِ، یَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ.
خدایا! بر اسرافیل درود فرست، آن فرشته حملکننده عرشت و صاحب صور (شیپور) قیامت، آن چشم به راه فرمانت، اندیشناک و بیمناک از هراست، خدایا درود فرست بر حاملان عرش، آن حاملان پاک نهاد و بر سفیران بزرگوار، آن نیکان پاکیزه و بر فرشتگانت آن بزرگواران نویسنده اعمال بندگان و بر فرشتگان بهشت و گماشتگان بر دوزخ و فرشته مرگ و یارانش، ای صاحب عظمت و رأفت و محبت،
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ أَبِینا آدَمَ بَدِیعِ فِطْرَتِکَ الَّذِی کَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلائِکَتِکَ، وَأَبَحْتَهُ جَنَّتَکَ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ أُمِّنا حَوّاءَ، الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ، الْمُصَفَّاةِ مِنَ الدَّنَسِ، الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الْإِنْسِ، الْمُتَرَدِّدَةِ بَیْنَ مَحالِّ الْقُدْسِ؛
خدایا! درود فرست بر پدرمان آدم، پدیده آفرینشت که او را گرامی داشتی با سجده فرشتگانت و بهشت را به او بخشیدی، خدایا! بر مادرمان حوّا درود فرست، آن پاکیزه از پلیدی و صفا یافته از چرکی و برتر از آدمیان و گردش کننده در جایگاههای مقدّس؛
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ هابِیلَ وَشَیْثٍ وَ إِدْرِیسَ وَنُوحٍ وَهُودٍ وَصالِحٍ وَ إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَیَعْقُوبَ وَیُوسُفَ وَالْأَسْباطِ وَلُوطٍ وَشُعَیْبٍ وَأَیُّوْبَ وَمُوسیٰ وَهارُونَ وَیُوشَعَ وَمِیشا وَالْخِضْرِ وَذِی الْقَرْنَیْنِ وَیُونُسَ وَ إِلْیاسَ وَالْیَسَعَ وَذِی الْکِفْلِ وَطالُوتَ وَداوُدَ وَسُلَیْمانَ وَزَکَرِیَّا وَشَعْیا وَیَحْییٰ وَتُورَخَ وَمَتّی وَ إِرْمِیا وَحَیْقُوقَ وَدانِیالَ وَعُزَیْرٍ وَعِیسیٰ وَشَمْعُونَ وَجِرْجِیسَ وَالْحَوارِیِّینَ وَالْأَتْباعِ وَخالِدٍ وَحَنْظَلَةَ وَلُقْمانَ؛
خدایا! درود فرست بر هابیل و شیث و ادریس و نوح و هود و صالح و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و یوسف و اسباط و لوط و شعیب و ایوب و موسی و هارون و یوشع و میشا و خضر و ذی القرنین و یونس و الیاس و یسع و ذی الکفل و طالوت و داوود و سلیمان و زکرّیا و شعیا و یحیی و تورخ و متی و ارمیا و حیقوق و دانیال و عُزَیر و عیسی و شمعون و جرجیس و حواریون و پیروان و خالد و حنظله و لقمان؛
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ، وَبارِکْ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَما صَلَّیْتَ وَرَحِمْتَ وَبارَکْتَ عَلَیٰ إِبْراهِیمَ وَآلِ إِبْراهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَی الْأَوْصِیاءِ وَالسُّعَداءِ وَالشُّهَداءِ وَأَئِمَّةِ الْهُدیٰ؛
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد رحمت فرست و بر محمّد و خاندان محمّد برکت فرست، آنچنانکه درود و رحمت و برکت بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، بهحقیقت تویی ستوده و بزرگوار، خدایا! درود فرست بر جانشینان و سعادتمندان و شهیدان و امامان هدایتگر؛
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَی الْأَبْدالِ وَالْأَوْتادِ وَالسُّیَّاحِ وَالْعُبَّادِ وَالْمُخْلِصِینَ وَالزُّهَّادِ وَأَهْلِ الْجِدِّ وَالاجْتِهادِ، وَاخْصُصْ مُحَمَّداً وَأَهْلَ بَیْتِهِ بِأَفْضَلِ صَلَواتِکَ، وَأَجْزَلِ کَراماتِکَ، وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ مِنِّی تَحِیَّةً وَسَلاماً، وَزِدْهُ فَضْلاً وَشَرَفاً وَکَرَماً حَتّیٰ تُبَلِّغَهُ أَعْلیٰ دَرَجاتِ أَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالْمُرْسَلِینَ وَالْأَفاضِلِ الْمُقَرَّبِینَ،
خدایا! درود فرست بر ابدال و اوتاد و جهانگردان و عبادتکنندگان و مخلصان و پارسایان و اهل کوشش و تلاش و محمّد و اهلبیتش را ویژه گردان به برترین درودهایت و بزرگترین کراماتت و بر روح و جسمش از سوی من تحیت و سلام رسان و او را آنچنان فضل و شرف و کرامت بیافزایی که او را به بالاترین درجات اهل شرف از پیامبران و فرستادگان و برترین بندگان مقربّت برسانی،
اللّٰهُمَّ وَصَلِّ عَلَیٰ مَنْ سَمَّیْتُ وَمَنْ لَمْ أُسَمِّ مِنْ مَلائِکَتِکَ وَأَنْبِیائِکَ وَرُسُلِکَ وَأَهْلِ طاعَتِکَ، وَأَوْصِلْ صَلَواتِی إِلَیْهِمْ وَ إِلیٰ أَرْواحِهِمْ وَاجْعَلْهُمْ إِخْوانِی فِیکَ، وَأَعْوانِی عَلَیٰ دُعائِکَ.
خدایا! درود فرست بر آنکه نام بردم و بر آنکه نام نبردم از فرشتگانت و پیامبرانت و رسولانت و اهل طاعتت و درودهایم را بر ایشان و بر ارواحشان برسان و آنان را برادرانم در آستانت و یارانم بر درخواست از حضرتت قرار بده،
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْتَشْفِعُ بِکَ إِلَیْکَ، وَبِکَرَمِکَ إِلیٰ کَرَمِکَ، وَبِجُودِکَ إِلیٰ جُودِکَ، وَبِرَحْمَتِکَ إِلیٰ رَحْمَتِکَ، وَبِأَهْلِ طاعَتِکَ إِلَیْکَ؛ وَأَسْأَلُک اللّٰهُمَّ بِکُلِّ ما سَأَلَکَ بِهِ أَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ مَسْأَلَةٍ شَرِیفَةٍ غَیْرِ مَرْدُودَةٍ، وَبِما دَعَوْکَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَیْرِ مُخَیَّبَةٍ،
خدایا! وساطت میخواهم از تو بهسوی تو و از کرمت بهسوی کرمت و از جودت بهسوی جودت و از رحمتت بهسوی رحمتت و از اهل طاعتت به سویت؛ و از تو میخواهم همۀ آنچه را که یکی از بندگان شایستهات از تو درخواست کرده، درخواست برتری افزایی که مردود نشده و میخوانمت به آنچه تو را بدان خواندهاند، خواندنی که اجابت شده و به نومیدی نرسیده،
یَا اللّٰهُ یَا رَحْمٰنُ یَا رَحِیمُ یَا حَلِیمُ یَا کَرِیمُ یَا عَظِیمُ یَا جَلِیلُ یَا مُنِیلُ یَا جَمِیلُ یَا کَفِیلُ یَا وَکِیلُ یَا مُقِیلُ یَا مُجِیرُ یَا خَبِیرُ یَا مُنِیرُ یَا مُبِیرُ یَا مَنِیعُ یَا مُدِیلُ یَا مُحِیلُ یَا کَبِیرُ یَا قَدِیرُ یَا بَصِیرُ یَا شَکُورُ یَا بَرُّ یَا طُهْرُ یَا طاهِرُ یَا قاهِرُ یَا ظاهِرُ یَا باطِنُ یَا ساتِرُ
ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان، ای بردبار، ای مهماننواز، ای بزرگ، ای باشکوه، ای بخشنده، ای زیبا، ای سرپرست، ای کارگشا، ای برگیرنده لغزشها، ای پناه ده، ای آگاه، ای روشنیبخش، ای نابودکننده، ای والا مقام، ای چرخاننده، ای دگرگونساز، ای بزرگ، ای توانا، ای بینا، ای که بر عمل اندک پاداش فراوان دهی، ای نیکوکردار، ای پاکی، ای پاک، ای چیره، ای پیدا، ای پنهان،
یَا مُحِیطُ یَا مُقْتَدِرُ یَا حَفِیظُ یَا مُتَجَبِّرُ یَا قَرِیبُ یَا وَدُودُ یَا حَمِیدُ یَا مَجِیدُ یَا مُبْدِئُ یَا مُعِیدُ یَا شَهِیدُ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا قابِضُ یَا باسِطُ یَا هادِی؛
ای پردهپوش، ای فراگیر، ای توانمند، ای نگهبان، ای بزرگمنش، ای نزدیک، ای مهرورز، ای ستوده، ای بزرگوار، ای آغازگر، ای بازگرداننده، ای گواه، ای احسان کننده، ای زیباییبخش، ای عطا بخش، ای فزونیبخش، ای گیرنده، ای دهنده، ای هدایتگر؛
یَا مُرْسِلُ یَا مُرْشِدُ یَا مُسَدِّدُ یَا مُعْطِی یَا مانِعُ یَا دافِعُ یَا رافِعُ یَا باقِی یَا واقِی یَا خَلَّاقُ یَا وَهَّابُ یَا تَوَّابُ یَا فَتَّاحُ یَا نَفَّاحُ یَا مُرْتاحُ یَا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ یَا نَفَّاعُ یَا رَؤُوفُ یَا عَطُوفُ یَا کافِی یَا شافِی یَا مُعافِی یَا مُکافِی یَا وَفِیُّ یَا مُهَیْمِنُ یَا عَزِیزُ یَا جَبّارُ یَا مُتَکَبِّرُ
ای فرستنده، ای ارشاد کننده، ای استوارساز، ای عطا کننده، ای منع کننده، ای دفع کننده، ای بلندیبخش، ای همیشگی، ای نگهدار، ای آفریننده، ای بسیار بخشنده، ای توبهپذیر، ای کارگشا، ای افزوندهنده، ای نشاط آفرین، ای آنکه هر کلیدی به دست اوست، ای بسیار سود رسان، ای مهرورز، ای بسیار با محبت، ای کفایتکننده، ای شفابخش، ای تندرستیبخش، ای پاداشدهنده، ای کمال بخش، ای چیره، ای توانمند، ای جبرانکننده، ای بزرگمنش،
یَا سَلامُ یَا مُؤْمِنُ یَا أَحَدُ یَا صَمَدُ یَا نُورُ یَا مُدَبِّرُ یَا فَرْدُ یَا وِتْرُ یَا قُدُّوسُ یَا ناصِرُ یَا مُؤْ نِسُ یَا باعِثُ یَا وارِثُ یَا عالِمُ یَا حاکِمُ یَا بادِی یَا مُتَعالِی یَا مُصَوِّرُ یَا مُسَلِّمُ یَا مُتَحَبِّبُ یَا قائِمُ یَا دائِمُ یَا عَلِیمُ یَا حَکِیمُ یَا جَوادُ یَا بارِئُ یَا بارُّ یَا سارُّ یَا عَدْلُ یَا فاصِلُ یَا دَیَّانُ یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ؛
ای سلام، ای ایمنیبخش، ای یکتا، ای بینیاز، ای نور، ای تدبیرگر، ای فرد، ای تک، ای قدوس، ای یاور، ای همدم، ای برانگیزنده، ای وارث، ای دانا، ای فرمانده، ای آغازگر، ای برتر، ای صورتگر، ای سلامتیبخش، ای دوستیورز، ای پایدار، ای همیشه، ای دانا، ای فرزانه دانا، ای بخشنده، ای آفریننده، ای نیکوکار، ای شادیافزا، ای دادگر، ای داور، ای پاداش دهنده، ای پرمهر، ای بسیار احسانکننده؛
یَا سَمِیعُ یَا بَدِیعُ یَا خَفِیرُ یَا مُعِینُ یَا ناشِرُ یَا غافِرُ یَا قَدِیمُ یَا مُسَهِّلُ یَا مُیَسِّرُ یَا مُمِیتُ یَا مُحْیِی یَا نافِعُ یَا رازِقُ یَا مُقْتَدِرُ یَا مُسَبِّبُ یَا مُغِیثُ یَا مُغْنِی یَا مُقْنِی یَا خالِقُ یَا راصِدُ یَا واحِدُ یَا حاضِرُ یَا جابِرُ یَا حافِظُ یَا شَدِیدُ یَا غِیاثُ یَا عائِدُ یَا قابِضُ
ای شنوا، ای نوآور، ای پشتیبان، ای یاور، ای زندگیبخش مردگان، ای آمرزنده، ای دیرینه، ای آسانیبخش، ای هموار کننده، ای میراننده، ای زنده کننده، ای سودبخش، ای روزی بخش، ای قدرتمند، ای سببساز، ای فریادرس، ای بینیازکننده، ای داراییبخش، ای آفریننده، ای در کمین، ای یگانه، ای حاضر، ای جبران کننده، ای نگهدار، ای استوار، ای فریادرس، ای بازگرداننده، ای گیرنده،
یَا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلیٰ فَکانَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلیٰ قَرُبَ فَدَنا، وَبَعُدَ فَنَأَیٰ، وَعَلِمَ السِّرَّ وَأَخْفیٰ، یَا مَنْ إِلَیْهِ التَّدْبِیرُ وَلَهُ الْمَقادِیرُ، وَیا مَنِ الْعَسِیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسِیرٌ، یَا مَنْ هُوَ عَلَیٰ مَا یَشاءُ قَدِیرٌ، یَا مُرْسِلَ الرِّیاحِ، یَا فالِقَ الْإِصْباحِ، یَا باعِثَ الْأَرْواحِ، یَا ذَا الْجُودِ وَالسَّماحِ، یَا رادَّ مَا قَدْ فاتَ، یَا ناشِرَ الْأَمْواتِ، یَا جامِعَ الشَّتاتِ؛
ای که بلندی گرفت و بر فراز آمد، پس در چشم انداز برتر جای گرفت، ای آنکه نزدیک شد پس در کنار آمد و دور شد پس نایافتنی شد و نهان و ناپیداتر را دانست، ای آنکه تدبیر امور با اوست و اندازهها به دست او، ای آنکه هر دشواری بر او سهل و آسان است، ای آنکه بر هرچه بخواهد تواناست، ای فرستنده بادها، ای شکافنده روشنی بامداد، ای برانگیزنده ارواح، ای صاحب جود و بخشش، ای بازگرداننده آنچه از دست رفته، ای زنده کننده مردگان، ای گردآورنده پراکندهها؛
یَا رازِقَ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ، وَیا فاعِلَ مَا یَشاءُ کَیْفَ یَشاءُ، وَیا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ، یَا حَیّاً حِینَ لا حَیَّ، یَا حَیُّ یَا مُحْیِیَ الْمَوْتیٰ، یَا حَیُّ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ بَدِیعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ.
ای روزیبخش بیحساب به هرکه خواهی، ای انجامدهنده آنچه خواهی هرگونه که خواهی، ای صاحب بزرگی و رأفت و محبت، ای زندهی به خود پاینده، ای زنده آنگاه که نباشد زنده، ای زنده کننده مردگان، ای زندهای که معبودی جز تو نیست، پدیدآورنده آسمانها و زمین،
یَا إِلٰهِی وَسَیِّدِی صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ، وَبارِکْ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، کَما صَلَّیْتَ وَبارَکْتَ وَرَحِمْتَ عَلَیٰ إِبْراهِیمَ وَآلِ إِبْراهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ، وَارْحَمْ ذُلِّی وَفاقَتِی وَفَقْرِی وَانْفِرادِی وَوَحْدَتِی، وَخُضُوعِی بَیْنَ یَدَیْکَ، وَاعْتِمادِی عَلَیْکَ، وَتَضَرُّعِی إِلَیْکَ؛
ای خدای من و آقای من، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد رحمت فرست و بر محمّد و خاندان محمّد برکت فرست، آنچنانکه درود و برکت و رحمت خویش را بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، به یقین که ستوده و بزرگواری و رحمت آر بر خواری و نداری و تهیدستی من و بر تک بودن و تنهایی و فروتنی من در برابرت و بر اعتمادم بر تو و زاریام به درگاهت؛
أَدْعُوکَ دُعاءَ الْخاضِعِ الذَّلِیلِ الْخاشِعِ الْخائِفِ الْمُشْفِقِ الْبائِسِ الْمَهِینِ الْحَقِیرِ الْجائِعِ الْفَقِیرِ الْعائِذِ الْمُسْتَجِیرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ، الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ، الْمُسْتَکِینِ لِرَبِّهِ، دُعاءَ مَنْ أَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ وَرَفَضَتْهُ أَحِبَّتُهُ، وَعَظُمَتْ فَجِیعَتُهُ، دُعاءَ حَرِقٍ حَزِینٍ ضَعِیفٍ مَهِینٍ بائِسٍ مُسْتَکِینٍ بِکَ مُسْتَجِیرٍ.
تو را میخوانم، خواندن آن فروتن خوار افتادۀ ترسان بیمناک دلسوز بینوا خوار و کوچک گرسنهی تهیدست، پناهندۀ پناهخواه، معترف به گناه، آمرزشخواه از گناه، درمانده به درگاه پروردگارش، میخوانمت خواندن آنکه معتمدانش او را واگذاشتهاند و دوستانش او را ترک گفتهاند و درد جانکاهش بزرگ شده، میخوانمت خواندن آن دلسوخته غمگین ناتوان بیمقدار بینوای درمانده پناهجوی به تو،
اللّٰهُمَّ وَأَسْأَلُک بِأَنَّکَ مَلِیکٌ وَأَنَّکَ مَا تَشاءُ مِنْ أَمْرٍ یَکُونُ، وَأَنَّکَ عَلَیٰ مَا تَشاءُ قَدِیرٌ. وَأَسْأَلُک بِحُرْمَةِ هٰذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ، وَالْبَیْتِ الْحَرامِ، وَالْبَلَدِ الْحَرامِ، وَالرُّکْنِ وَالْمَقامِ، وَالْمَشاعِرِ الْعِظامِ، وَبِحَقِّ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَآلِهِ السَّلامُ؛
خدایا! از تو میخواهم بهحق اینکه فرمانروایی و آنچه بخواهی میشود و بر آنچه بخواهی توانایی و از تو میخواهم به احترام این ماه محترم و خانه محترم و شهر محترم و رکن و مقام و مشاعر بزرگ و بهحق پیامبرت محمّد که بر او و خاندانش سلام؛
یَا مَنْ وَهَبَ لِآدَمَ شَیْثاً، وَلِإِ بْراهِیمَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ، وَیَا مَنْ رَدَّ یُوسُفَ عَلَیٰ یَعْقُوبَ، وَیا مَنْ کَشَفَ بَعْدَ الْبَلاءِ ضُرَّ أَیُّوْبَ، یَا رادَّ مُوسیٰ عَلَیٰ أُمِّهِ، وَزائِدَ الْخِضْرِ فِی عِلْمِهِ، وَیا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ سُلَیْمانَ، وَلِزَکَرِیَّا یَحْییٰ، وَ لِمَرْیَمَ عِیسیٰ، یَا حافِظَ بِنْتِ شُعَیْبٍ، وَیا کافِلَ وَلَدِ أُمِّ مُوسیٰ أَسْأَلُک أَنْ تُصَلِّیَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَغْفِرَ لِی ذُنُوبِی کُلَّها، وَتُجِیرَنِی مِنْ عَذابِکَ، وَتُوجِبَ لِی رِضْوانَکَ وَأَمانَکَ وَ إِحْسانَکَ وَغُفْرانَکَ وَجِنانَکَ.
ای آنکه به آدم شیث را بخشید و به ابراهیم اسماعیل و اسحاق را و ای آنکه یوسف را به یعقوب بازگرداند و ای آنکه بدحالی ایوب را پس از آزمون برطرف ساخت، ای بازگرداننده موسی به مادرش و فزونیبخش دانش خضر، ای آنکه سلیمان را به داود بخشید و یحیی را به زکریا و عیسی را به مریم، ای نگهدار دختر شعیب، ای سرپرست فرزند مادر موسی، از تو میخواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و همه گناهان مرا بیامرزی و از عذابت پناهم دهی و مرا مستوجب خشنودی و ایمنی و احسان و آمرزش و بهشت خویش قرار دهی
وَأَسْأَلُک أَنْ تَفُکَّ عَنِّی کُلَّ حَلْقَةٍ بَیْنِی وَبَیْنَ مَنْ یُؤْذِینِی؛ وَتَفْتَحَ لِی کُلَّ بابٍ، وَتُلَیِّنَ لِی کُلَّ صَعْبٍ، وَتُسَهِّلَ لِی کُلَّ عَسِیرٍ، وَتُخْرِسَ عَنِّی کُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ، وَتَکُفَّ عَنِّی کُلَّ باغٍ، وَتَکْبِتَ عَنِّی کُلَّ عَدُوٍّ لِی وَحاسِدٍ، وَتَمْنَعَ مِنِّی کُلَّ ظالِمٍ، وَتَکْفِیَنِی کُلَّ عائِقٍ یَحُولُ بَیْنِی وَبَیْنَ حاجَتِی وَیُحاوِلُ أَنْ یُفَرِّقَ بَیْنِی وَبَیْنَ طاعَتِکَ وَیُثَبِّطَنِی عَنْ عِبادَتِکَ.
و از تو درخواست میکنم هر حلقهای که میان من و آزاردهنده من است باز کنی؛ و هر دری را برایم باز کنی و هر سختی را برایم آسان نمایی و هر مشکلی را برایم هموار سازی و زبان هر بدگوی از من را ناگویا کنی و هر متجاوزی را از من بازداری و هر دشمن و حسود بر من را نابود کنی و هر ستمگری را از من بازداری و مرا از هر مانعی که بین من و حاجتم حائل میشود و میخواهد بین من و طاعتت جدایی اندازد و از عبادتت بازدارد بازداری،
یَا مَنْ أَلْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدِینَ، وَقَهَرَ عُتاةَ الشَّیاطِینِ، وَأَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرِینَ، وَرَدَّ کَیْدَ الْمُتَسَلِّطِینَ عَنِ الْمُسْتَضْعَفِینَ، أَسْأَلُک بِقُدْرَتِکَ عَلَیٰ مَا تَشاءُ، وَتَسْهِیلِکَ لِما تَشاءُ کَیْفَ تَشاءُ أَنْ تَجْعَلَ قَضاءَ حاجَتِی فِیما تَشاءُ.
ای آنکه پریان سرکش را مهار کردی و شیاطین متکبّر را شکست دادی و گردن گردنکشان را به خاک ذلّت افکندی و بداندیشی چیرهجویان را از مستضعفان بازگرداندی، از تو میخواهم با قدرتت بر هرچه میخواهی و آسان نمودنت هرچه را بخواهی به هرگونه که بخواهی اینکه برآوردن حاجتم را در زمره آنچه میخواهی قرار دهی.
سپس بر زمین سجده کن و دو طرف رخسار خود را بر خاک بگذار و بگو:
اللّٰهُمَّ لَکَ سَجَدْتُ، وَبِکَ آمَنْتُ، فَارْحَمْ ذُلِّی وَفاقَتِی وَاجْتِهادِی وَتَضَرُّعِی وَمَسْکَنَتِی وَفَقْرِی إِلَیْکَ یَا رَبِّ.
خدایا! برای تو سجده کردم و به تو ایمان آوردم، پس رحمت آور بر خواریام و تنگدستیام و کوششم و زاریام و درماندگیام و نیازم به سویت ای پروردگار من.
بکوش که دیدههایت اشکریزان باشد، هرچند به اندازه سر سوزن که این خود نشانه برآورده شدن دعاست.»