پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

ماجرای تیراندازی در حرم امام رضا/نقش آیت الله خامنه درمبارزات ضدرژیم پهلوی

ماجرای تیراندازی عوامل شاه به حرم وبیمارستان امام رضا(ع)...ممنوع المنبرشدن رهبرانقلاب و ماشین «فولکس»آیت الله خامنه ای که هُل می دادیم تاروشن شود!

«مثلث طلایی مبارزات انقلابی مشهد»چه کسانی بودند؟

نعیم آبادی:  من از ۱۶ سالگی خادم حرم امام رضا(ع) شدم پدرم از پیشکسوت‌های هیئت‌های مذهبی مشهد بود و برای همین من از کودکی مداح شدم و از هشت نه سالگی در مراسم و مناسبت‌ها در خانه علمایی مثل آیت الله عظام میلانی، آیت الله قمی، آیت الله سبزواری و.... می‌خواندم.

آشنایی من با رهبرانقلاب از طریق تولیت حرم(آیت الله عباس واعظ طبسی)اتفاق افتاد، پدرم و برادرم  نیزاز خُدّام  حرم مطهر امام رضا(ع) بودند.

مبارزات آیت الله خامنه ای در رژیم شاه درخاطرات نعیم آبادی

روایت‌هایی از نقش رهبر معظم انقلاب در سقوط رژیم پهلوی/ ماجرای تیراندازی در حرم امام رضا (ع)

شاید در لابه‌لای خاطرات انقلاب از تعرض پهلوی به حرم امام رضا (ع) نشنیده باشید؛ از تیراندازی در حرم و زیر دست و پا ماندن زائران امام رضا. خبطی که شتاب بیش‌تری به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی داد. این به کنار، بعید می‌دانیم از نقش رهبرمعظم انقلاب در ماه‌ها و سال‌های قبل از پیروزی انقلاب خاطرات زیادی شنیده باشید. اصلاً می‌دانید رهبری در آن سال‌ها در مشهد بودند و چه نقشی در سقوط رژیم پهلوی داشتند؟ این گفت‌وگو با یکی از مبارزان قدیمی پر است از روایت‌های ناب و کم‌تر شنیده شده.

روایت‌هایی از نقش رهبر معظم انقلاب در سقوط رژیم پهلوی/ ماجرای تیراندازی در حرم امام رضا (ع)

هنوز هم جذاب است وخواندنی. خاطرات پیروزی انقلاب اسلامی را می گوییم. ۴۴ سال از آن روزها گذشته اما چهل سال دیگر هم بگذرد، باز هم روایت‌های نابی وجود دارد که باید از زبان اهلش شنید و گفت و این بار راوی ما یکی از خادمان حرم امام رضا (ع) است؛ یکی از همراهان آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در ماه‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مشهد که خاطراتی دارد شنیدنی و کمتر گفته شده.

« هتک حرمت ساواک به حرم امام رضا»

هم از رهبر انقلاب، هم از مبارزات در مشهد. شاید در لابه لای خاطرات انقلاب از« هتک حرمت ساواک به حرم امام رضا» (ع) نشنیده باشید؛ از تیراندازی در حرم و... خبطی که آتش خشم مردم انقلابی را شعله ور تر کرد و شتاب بیشتری به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم پهلوی داد. طوری که خیلی‌ها به استناد اتفاقات تاریخی معتقدند رژیم شاه در مشهد دو ماه زودتر از تهران به کار خود پایان داد.

«علی اصغر نعیم آبادی»؛ راوی خاطرات انقلاب، این روزها مفتخراست به خادمی حرم امام رضا (ع) و در همین کسوت و در بارگاه ملکوتی امام رئوف است که سر صحبت را با او باز می‌کنیم و لابه لای حرف‌هایمان چند باری به جای ما سلام دادند و نایب الزیاره مان بودند.


«علی اصغر نعیم آبادی»؛ مبارز انقلابی و عکاس و فیلمبردار از وقایع انقلابی در مشهد

* رهبری مشوق من برای عکاسی از وقایع انقلاب بودند

فارس:گوی و میدان را دست مصاحبه شونده می‌دهیم اما می‌خواهیم گل خاطراتش را همین اول کار برایمان بگوید و شیرین‌ترین خاطره‌اش، اولین خاطره‌اش باشد.

اینطور می‌شود که خادم حرم امام رضا (ع) آشنایی و همراهی با آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب را شیرین‌ترین و دل انگیزترین بخش خاطراتش می‌داند و این آشنایی را ربط می‌دهد به دوربین عکاسی و فیلمبرداری و می‌گوید: «من عکاس و فیلم بردار وقایع انقلابی بودم و در آن سال‌ها رهبر انقلاب مشوق من بودند و تاکید می‌کردند بر ضبط و ثبت حوادث انقلاب از دریچه دوربین


حضو رهبر انقلاب در کنار مبارزان در مشهد«آیت الله خامنه‌ای»

«آیت الله خامنه‌ای» را ممنوع المنبرکردند!

به اینجا که می‌رسد معتقد است آشنایی با بزرگانی چون «آیت الله سیدعلی خامنه‌ای» و «آیت الله عباس واعظ طبسی»، برکت مداح شدنش در کودکی بوده است.

اشاره‌ای هم می زند به آن روزها و قولش را می‌دهد که خاطره‌های شنیدنی از رهبر انقلاب برایمان می‌گوید؛ مثلاً از مناجات خوانی رهبر انقلاب یا از «ماشین فولکس» ایشان و داستان‌هایش یا از مردم داری رهبر هم برایمان روایت زیبایی دارد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آیت الله عباس واعظ طبسی(تولیت آستان قدس رضوی)

‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

‏‏جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج شیخ عباس واعظ طبسی ـ دامت افاضاته ‏

نظر به سابقه ای که جنابعالی در ادارۀ امور آستان مقدس حضرت ثامن الائمه‏‎ ‎‏ـ صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه الطاهرین ـ دارید و اعتمادی که در این باره به‏‎ ‎‏جنابعالی می باشد، به سمت تولیت آن آستانۀ مقدسه منصوب می شوید تا با کمال جدیت‏‎ ‎‏و به طور دقیق از متعلقات آنجا خصوصاً کتابخانه و خزینه و محتویات ضریح مقدس و‏‎ ‎‏موقوفات و سایر متعلقات آن آستان مقدس محافظت کامل را بفرمایید و از حیف و میل و‏‎ ‎‏ضیاع اموال جلوگیری نمایید و حضرات خدام محترم نیز با جنابعالی در این امر لازم‏‎ ‎‏تشریک مساعی خواهند نمود.‏

و آنچه لازم به تذکر است این مطلب می باشد که هیچ یک از نهادهای جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی مانند جهاد سازندگی و همچنین وزارت ارشاد ملی و یا اشخاص عادی، حق‏‎ ‎‏دخالت در موقوفات و سایر متعلقات آستان قدس را ندارد.

از خدای تعالی موفقیت‏‎ ‎‏همگان را در انجام وظایف الهی مسئلت دارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.‏/‏‏روح الله الموسوی الخمینی۱۸ جمادی‌الاول ۱۴۰۰ / ۱۵ فروردین ۱۳۵۹

پیام تسلیت امام جمعه مشهد در پی درگذشت آیت الله واعظ طبسی

مراسم تشییع پیکر مطهر آیت‌الله عباس واعظ‌طبسی نماینده ولی‌فقیه در استان‌های خراسان و تولیت آستان قدس رضوی لحظاتی قبل با حضور حجت‌الاسلام روحانی رئیس‌جمهور، آیت‌الله آملی‌لاریجانی رئیس قوه‌قضائیه و علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، آیت‌الله علم‌الهدی امام جمعه مشهدمقدس، حجت الاسلام رئیسی ، علیرضا رشیدیان استاندار خراسان‌رضوی، وجه‌اله خدمتگزار استاندار خراسان‌جنوبی و پرویزی استاندار خراسان شمالی آغاز شد./۱۵ اسفند ۱۳۹۴(متوفی ۱۴ اسفند ۱۳۹۴)


در مراسم تشییع پیکر مطهر آیت‌الله واعظ‌طبسی که از محل حسینیه امام رضا(ع) به سمت حرم مطهر رضوی آغاز شده است، جمع کثیری از اقشار مختلف مردم و طلاب حوزه علمیه حضور دارند.

از دیگر مقامات و مسئولان حاضر در مراسم تشییع پیکر مطهر آیت‌الله واعظ‌طبسی؛ سردار اسماعیل قآنی جانشین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محمد رضا عارف عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عبدالرضا رحمانی‌فضلی وزیر کشور، نهاوندیان رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور، حجت‌الاسلام شهیدی محلاتی معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، حسین فریدون دستیار ویژه رئیس‌جمهور، سید حسن قاضی‌زاده هاشمی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، حجت‌الاسلام سید محمود علوی وزیر اطلاعات و جمعی دیگر از اعضای کابینه دولت هستند.

«علی اصغر نعیم آبادی»:پدرم از پیشکسوت‌های هیئت‌های مذهبی مشهد بود و برای همین من از کودکی مداح شدم و از هشت نه سالگی در مراسم و مناسبت‌ها در خانه علمایی مثل آیت الله عظام میلانی، آیت الله قمی، آیت الله سبزواری و.... می‌خواندم

اما علی الحساب برای ربط دادن این گفته‌ها به هم گریزی خلاصه وار می زند به دوران کودکی و نوجوانی‌اش؛ «پدرم از پیشکسوت‌های هیئت‌های مذهبی مشهد بود و برای همین من از کودکی مداح شدم و از هشت نه سالگی در مراسم و مناسبت‌ها در خانه علمایی مثل آیت الله عظام میلانی، آیت الله قمی، آیت الله سبزواری و.... می‌خواندم.

آشنایی با آیت الله خامنه ای

علی اصغر نعیم آبادی:مداحی من در مجلس آیت الله واعظ طبسی بهانه‌ای شد برای آشنایی با با رهبر انقلاب(آیت الله سیدعلی خامنه ای).

تصاویری از آیت الله واعظ طبسی

علی اصغر نعیم آبادی:اوایل دهه ۵۰ هم که فعالیت‌های مسجد کرامت و مسجد امام حسن مجتبی (ع) در مشهد شروع شد و آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب در آن جلسات سخنرانی می‌کردند، باب این آشنایی بازتر شد و برکت زندگی من بیشتر.

آیت الله خامنه ای ممنوع المنبر

علی اصغر نعیم آبادی:آن زمان در اوایل دهه ۵۰ آیت االله خامنه‌ای را به دلیل فعالیت‌های انقلابی‌شان ممنوع المنبرکرده بودند. یادم هست که ایشان جلسات قرآن را برگزار می‌کردند اما در جایگاه استاد قرآن نمی‌نشستند و در بین جوانان و پشت رحل می‌نشستند و ما از جلسات تفسیرایشان و رهنمودهای انقلابی‌شان لذت می‌بردیم

*از ماجرای فولکس رهبری و شاعرمورد علاقه ایشان تا مناجات خوانی در پشت بام خانه

سید علی اصغر نعیم آبادی حق دارد که از میان انبوه خاطرات در ابتدای گفت و گو از خاطرات هم نشینی‌اش ببا رهبر انقلاب به عنوان شیرین‌ترین بخش بگوید و ما هم سراپا گوش هستیم؛

همسایه آیت الله سید جواد خامنه‌ای

آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای؛ الگویی مناسب برای نسل امروز

علی اصغر نعیم آبادی:«یک زمانی در مشهد به کوچه‌ای نقل مکان کردیم که خانه« آیت الله سید جواد خامنه‌ای» در آن بود و ما همسایه منزل پدری رهبری شدیم و من شاهد رفت وآمدهای ایشان بودم.

فاخرانه های دو یار خراسانی رهبر انقلاب

آقا (آیت الله سیدعلی خامنه ای)علاقه زیادی به شعر داشتند و خیلی وقت‌ها به خانه «استاد احمد کمال پور» می‌رفتند که یکی از شعرا و کسبه بازار بودند.

علی اصغر نعیم آبادی:یک روز دیدم آقا در خانه«احمد آقای کمال پور» ایستاده و با کاسب‌های اطراف خانه ایشان گپ می زند و یک طورهایی وقت می‌گذراند.

همسایه آیت الله خامنه ای گفت:پیگیر که شدم دیدم آقا(آیت الله سیدعلی خامنه ای) متوجه شده بودند که آقای «احمد کمال پور »خواب هستند که دیگر زنگ را نمی‌زنند و خودشان را با گپ و گفت با کسبه سرگرم کردند تا «استاد کمال پور» از خواب بیدار شوند.

مرحوم مشکینی، آیت الله خامنه‌ای، سردار رضایی و جمعی از نظامیان

ایشان(آیت الله سیدعلی خامنه ای) در رعایت حق الناس خیلی حساس بودند. یادم هست یک فولکس داشتند که در زمستان به سختی روشن می‌شد و من و چند نفر از جوان‌های کوچه ماشین ایشان را هول می‌دادیم. از صدای مناجات خوانی رهبری در پشت بام خانه‌شان در شب‌های ماه رمضان هم که نگویم برایتان. هنوز هم زمزمه صدایشان درگوشم هست.»

«ماشین فولکس »پرسروصدای آیت الله خامنه ای

آیت الله موحدی کرمانی و رهبر

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خاطره آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی ازفولکس آیت الله خامنه ای درمشهد:« آقای خامنه‌ای فولکسی داشتند»، سوار شدیم و ایشان رانندگی می‌کردند، این ماشین سر و صدا و تق و توق زیادی می‌کرد. مرحوم ربّانی املشی به شوخی گفت: «ما خجالت می‌کشیم سوار این ماشین شویم. هر کس صدای این ماشین را بشنود، می‌گوید این‌ها کی هستند!؟».

آیت الله ربانی املشی درکنارآیت الله بهشتی وآیت الله موسوی اردبیلی(آیت الله مؤمن وشهیدقدوسی وآیت الله فاضل لنکرانی درعکس حضوردارند)

«مثلث طلایی مبارزات انقلابی مشهد»چه کسانی بودند؟

مبارز انقلابی سال‌های دور روایت خاطراتش را که از سر می‌گیرد دستمان می‌آید که چرا شروع گفت و گو را با خاطراتی از رهبر انقلاب آغاز کرد. نعیم آبادی از «مثلث طلایی مبارزات انقلابی مشهد» می‌گوید؛ مثلثی که آیت الله علی خامنه‌ای، شهید هاشمی‌نژاد و مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی سه ضلع آن بودند. در سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ بود که این سه مبارز با هم هم قسم شدند برای رسیدن به مقصود و پیروزی انقلاب اسلامی. به گفته نعیم آبادی تسلط و خوش‌فکری این سه مرد خدایی در پیشبرد مبارزات انقلابی، وجه تمایز مبارزات مردم مشهد با استان‌های دیگر کشور بود.

«مسجدکرامت»

نعیم آبادی که حالا موسپید کرده این انقلاب است و گنجینه‌ای از خاطرات ارزشمند دارد برایمان فصل‌هایی از این خاطرات را مرور می‌کند و می‌گوید: «در آن سال‌ها تمرکز فعالیت‌های رهبری در مسجد کرامت مشهد بود و برنامه ریزی برای مبارزات و تاکتیک‌های انقلابیون مشهد از دل این مسجد با رهبری جمع سه نفره آیت الله خامنه‌ای، شهید هاشمی نژاد و آیت الله واعظ طبسی بیرن می‌آمد.

آیت الله خامنه‌ای در یکی از سفرها به سیستان و بلوچستان

البته رهبری را در سال ۵۶ به ایرانشهر تبعید کردند و ایشان حدود ۲۵۸ روز در مشهد نبودند. روزهای آخر مهر ۵۷ بود که آیت الله خامنه‌ای از تبعید برگشتند و خون تازه‌ای در رگ‌های انقلابیون مشهد جوشید.

 بازگشت آقا مصادف شده بود با تحصن پزشکان در بیمارستان شهناز و رهبری اولین سخنرانی‌شان بعد از بازگشت از تبعید را برای پزشکان در بالکن بیمارستان انجام دادند که یک سخنرانی پرشور بود.»

جاساز کردن اعلامیه‌ها در کتاب دعا و تعقیب و گریز در حرم امام رضا (ع)

در میان انبوه خاطرات از مبارزات انقلابی، بعضی اتفاقات و خاطره‌ها کمرنگ‌تر می‌شوند و کمتر از آن‌ها می‌شنویم. مثل ماجرای تیراندازی ساواک در حرم امام رضا (ع) که حتماً از آن زیاد نشنیده‌اید. پهلوی به حرم امام رضا (ع) هم رحم نکرد و اتفاقاً این تعرض برایش بدجوری گران تمام شد و پایه‌های حکومتش را از آن چه بود، سُست‌تر کرد.

ماجرای تیراندازی در حرم امام رضا (ع) را از زبان نعیم آبادی یکی از مبارزان پر و پاقرص انقلابی در مشهد می‌شنویم؛ «حرم امام رضا (ع) مامن و پناه انقلابیون در مشهد بود»

هر وقت قرار بود راهپیمایی کنیم از خیابان‌های اطراف حرم شروع می‌کردیم. چون در صورت حمله ساواک می‌توانستیم به داخل حرم متفرق شویم و در دام نیروهای ساواک نیفتیم.

دلایل تعویض سنگ‌فرش صحن انقلاب حرم امام رضا(ع)/ هزینه‌ها از محل نذورات تأمین شده است

جوانان انقلابی هر روز قبل از اذان مغرب در گوشه و کنار حرم مستقر می‌شدند و تکبیر می‌گفتند و زائران با آنها همراه می‌شدند و همه با هم دور «سقاخانه» شعار می‌دادند.

روایت عکاس دیروز و خادم امروز حرم امام رضا (ع) از مثلث انقلابی مشهد+عکس

علی اصغر نعیم آبادی:یکی دیگراز تاکتیک‌هایمان این بود که «اعلامیه‌های امام خمینی را لابه لای کتاب‌های ادعیه در داخل حرم جاساز می‌کردیم.» البته این ماجراها باعث شده بود که ساواک در حرم مطهر حضور داشته باشد و نیروهایش را در آنجا مستقر کند. «کار ساواک به جایی رسیده بود که در لباس خادم حرم برای دستگیری مبارزان در داخل حرم خودشان را به آب و آتش می‌زدند

تاوان تیراندازی در حرم امام رضا (ع) برای پهلوی‌

علی اصغر نعیم آبادی:یادم می‌آید که ۲۹ آبان ۵۷ نیروهای ساواک، تعدادی از مبارزان را در حرم دستگیر کرده بودند و آنها را در فضای سبز اطراف حرم نگه داشته بودند تا نیروهای کمکی‌شان برای انتقال آنها به زندان از راه برسند. در همین گیر و دار مردم در آن محدوده تجمع کردند و دستگیرشدگان را از دست ساواک فراری دادند. مبارزان قاطی مردم شدند همراه آنها به سمت حرم برگشتند.

۱۳ مسیر برای زیارت روضه منور رضوی بازگشایی شد+فیلم

نیروهای ساواک برای دستگیری مجدد مبارزان به داخل حرم تا «روضه منوره» آمدند و در فضای داخل حرم گاز اشک آور زدند وتیراندازی کردند. دود غلیظی محدوده صحن را پر کرد و زائران و به خصوص بانوان و کودکان وحشت زده شده بودند. مردم فرار می‌کردند و آن روز خیلی‌ها زیر دست و پا صدمه دیدند. علاوه براین به جز صدمه دیدن مردم به بخشی از کاشی کاری های حرم در اثر تیراندازی خسارت وارد شد. این جسارت پهلوی به حرم امام رضا (ع) انگیزه‌ای شد برای شدت گرفتن مبارزات انقلابی نه تنها در مشهد بلکه در شهرهای دیگر ایران.

فردای آن روز مشهد در اعتراض به این هتک حرمت سیاه پوش شد. خبربه امام خمینی رسید.

امام خمینی اعلامیه دادند. علمای شهرهای مختلف اعتراض کردند. کار به جایی رسید که در تهران چند وزیر و استاندار خراسان در روزنامه‌ها عذرخواهی کردند.

اما بعد از این اتفاق بود که اعتراض‌ها در شهرهای دیگرعلاوه برمشهد بالا گرفت و حتی در راهپیمایی اعتراض به این تعرض، ۵ انقلابی در گرگان توسط نیروهای پهلوی شهید شدند.

این اتفاق تداعی کننده فاجعه «مسجد گوهر شاد »هم بود و برای همین خون مردم بیشتر به جوش آمد و اعتراض‌ها شدت گرفت.

قبر امام هشتم(امام رضا)گلوله باران شده

شنیده‌اید که می گویند در پس هر شری خیری نهفته است و هیچ کار خدا بی حکمت نیست؟(عَسى‌ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ)۲۱۶بقره.

مصداق این ضرب المثل ها(عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد) ماجرای تعرض ساواک به حرم امام رضا (ع) بود که پهلوی تاوان سنگینی را بابت آن داد.

نعیم آبادی از روزهایی می‌گوید که نقش «مثلث طلایی مشهد» که یکی از ضلع‌های آن آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب بودند پررنگ و پررنگ‌تر شد؛ «چند روز پس از تعرض به حرم نورانی امام رضا (ع) امام اعلامیه شدید الحنی منتشر کردند و از همه مردم خواستند در روز پنجم آذر راهپیمایی عظیمی در سراسر کشور انجام شود که در مشهد این راهپیمایی، با شکوه بسیاری برگزار شد و مردم شعار می‌دادند( روز همه شیعیان شام غریبان شده/ قبر امام هشتم گلوله باران شده)

این شعار را همه با هم می‌گفتند و پا بر زمین می‌کوبیدند. من از آن راهپیمایی مثل راهپیمایی‌های دیگر فیلمبرداری می‌کردم و هنوز هم با تماشای فیلم آن روز و شکوهش لرزه بر تنم می افتد.

تمام حاشیه‌های زندگی سیاسی آیت‌الله واعظ طبسی/ از سوگند تا سکوت

از آن تاریخ به بعد مردم دیگر آرام ننشستند و با رهبری این« سه یار انقلابی مشهد»(خامنه ای،طبسی وهاشمی نژاد) و رهنمودهای امام خمینی رژیم شاه در مشهد خیلی زودتر از تهران سقوط کرد.»


خطبه خوانی آیت الله خامنه ای؛ رهبر معظم انقلاب در آذر ۱۳۵۷، روز تاسوعا حرم امام رضا(ع)


خطبه خوانی آیت الله خامنه ای؛ رهبر معظم انقلاب در آذر ۱۳۵۷، روز تاسوعا حرم امام رضا(ع)

حمله به بیمارستان امام رضا (ع)؛ جنایت دیگر رژیم پهلوی

چرا می گویند رژیم شاه در مشهد دوماه و چند روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی سقوط کرد؟ این را از نعیم آبادی که می‌پرسیم، ما را با خودش به آن روزهای پر التهاب می‌برد و از خطابه خوانی شب عاشورای آیت الله خامنه‌ای؛ رهبر انقلاب در حرم امام رضا (ع) می‌گوید؛ خطابه خوانی که پیام مستقیم آن برای رژیم پهلوی این بود که کارشان تمام شده است.

 نعیم آبادی (مداح وخادم امام رضا)درباره  مراسم خطبه خوانی می گوید؛ «استاندار مشهد نایب التولیه حرم بود و رسم بود که هر سال شب عاشورا در حرم، مراسم خطبه خوانی برگزار می‌کردند به همراه ثناگویی برای شاه. در آن خطابه از محمدرضا پهلوی با عنوان «شاه سلطان زمانه» یاد می‌کردند. اما در عاشورای سال ۵۷، نیروهای انقلابی حرم را از دست نیروهای نایب التولیه و نیروهای ساواک دراوردند.

مراسم خطبه خوانی حرم امام رضا

مراسم خطبه خوانی در شب شهادت امام رضا علیه السلام

مراسم خطبه خوانی حرم امام رضا(علیه السلام)

آیین خطبه خوانی در حرم امام رضا (ع)

رهبر معظم انقلاب آن شب« مراسم خطبه خوانی حرم امام رضا» را بر خلاف روال هر ساله پهلوی‌ها در حرم شروع کردند بدون حمد وثنای شاه و پیام انقلاب را به گوش همه رساندند. به جای نام شاه، نام امام خمینی را به عنوان رهبر انقلاب ایران یادکردند.

اوج گیری مبارزات اتقلابی در مشهد پس از تعرض رژیم پهلوی به حرم امام رضا(ع)اتفاق افتاد.

همزمان با این خطبه خوانی و راهپیمایی، مردم مجسمه شاه را در میدان شهدای مشهد زمین انداختند. همزمان با این اتفاقات در همان شب انقلابیون به «بیمارستان امام رضا ، بیمارستان شهناز (قائم فعلی)»، هنرستانی در خیابان نخریسی رفتند و همه مجسمه‌های شاه را پایین انداختد.

 شیرهای اهلی

یک تاجی(شاهی) هم در «خیابان کوهسنگی» بود که نماد رژیم پهلوی بود و شب‌ها روشن می‌شد. مردم آن را هم ساقط کردند و ارتشی‌های پادگانی که در همان نزدیکی بود، نتوانستند در مقابل این عمل مردم اقدامی انجام دهند.

البته پهلوی هم بیکار ننشست و جنایت‌های دیگری را رقم زد. خبر سقوط مجسمه‌های شاه به تهران رسید و آن زمان دار ودسته پهلوی به مقامات مشهد اعتراض کردند و پهلوی‌ها هم برای آنکه خودشان را از تنگ و تا نیندازند عده‌ای را اجیر کردند برای رقم زدن یک جنایت دیگر و

عده‌ای اجیر شده پهلوی ۲۳ آذر(۱۳۵۷) به بیمارستان امام رضا حمله کردند و یک جنایت را در آن روز رقم زدند. شیشه‌های بیمارستان را با قنداقه تفنگ شکستند. پاره آجر به داخل بیمارستان پرتاب کردند و در حمله پهلوی به بیمارستان تعداد زیادی از بیماران و همراهان زخمی شدند ودو کودک بستری در بیمارستان شهید شدند.

نعیم آبادی:لاستیک(ماشین) کارمندان بیمارستام را پنچر کردند و شیشه‌های ماشین‌های پارک شده در حیاط بیمارستان را هم شکاندند. فشار تهران به استاندار مشهد ادامه داشت آنقدر که در دوم دی ماه هم یک کشتار مشابهی شبیه بیمارستان امام رضا مقابل منزل آیت الله سیدعبدالله شیرازی راه انداختند. اما همه این دست و پا زدن‌ها نفس‌های آخر رژیم پهلوی بود. چند روز بعد، مردم استانداری را محاصره کردند. پرسنلش به مردم پیوستند. استاندار فرار کرد و عملاً یک ماه و اندی قبل از سقوط رسمی رژیم پهلوی در ایران، مشهد به دست نیروهای انقلابی افتاده بود و مبارزان کنترل مشهد را به دست گرفته بودند.»

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:گزارش روزنامه واسنادساواک ازحمله عوامل حکومت پهلوی به بیمارستان امام رضا(مشهد):
(انقلاب اسلامی مردم مشهد، ص ۱۰۸) از اخبار مردمی مشهد، این که امروز (۲۱ آذر ۱۳۵۷) عده ای از عوامل حکومت «به بیمارستان ۱۷ شهریور مشهد حمله بردند و با بی حرمتی به رهبر مجاهد ملت ایران حضرت آیت الله العظمی امام خمینی و پاره کردن تمثالهای ایشان، تهدید کردند چنانچه تابلوی نام بیمارستان پایین کشیده نشود آن را با رگبار مسلسل معدوم خواهند کرد.
موضوع : گفتگوی شیخ محمد تقی فلسفی و شهرستانی روز جمعه ، ۲۴ آذر ۱۳۵۷ شخصی بنام شهرستانی با فلسفی تماس حاصل و اظهار داشت گزارش خبر واقعه بیمارستان شاهرضا مشهد را که گفته بودید کسب خبر نمایم به این ترتیب است که یک عده چماق بدست دهاتی وارد بیمارستان می شوند می گویند جاوید شاه که بلافاصله دکترها و کلیه پرسنل بیمارستان بمقابله آنها پرداخته و گفته اند درود بر خمینی که نتیجتا زد و خورد بین چماق بدست ها و مأمورین از یکطرف و کارکنان بیمارستان از طرف دیگر می شود که در نتیجه پرفسور امامی و چند طفل از بخش کودکان کشته و دکتر توکلی و دکتر یاقوتی بسختی مجروح که حال هر دو آنها وخیم است.
فلسفی با اظهار تأسف فراوان می گوید:دولت دیوانه، دیوانه شده است.
شهرستانی اضافه می کند حتما می خواهند کاری بکنند آن گفته شاه را که گفته است روزی که من بخواهم از این مملکت بروم پانزده میلیون نفر جمعیت تحویل خواهم داد زیرا پانزده میلیون نفر تحویل گرفته ام عملی نمایند.
نظریه شنبه : نظری ندارد./نظریه یکشنبه : به صحت اظهارات منبع اطمینان حاصل است.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر«نظریه های شنبه ویکشنبه درساواک چیست؟»

در اسناد ساواک واژه‌های رمزی که نمایانگر مقامات ساواک است بر اساس نام روزهای هفته به کار رفته است.

«در پایان مکاتبات و اسنادساواک به ترتیب شنبه تا چهارشنبه ذکر می شد» مفهوم این اسامی رمز به شرح زیر است:«نظریه شنبه»(درمنابع ساواک): نظریه منبع نفوذی ساواک (گزارشگر) است که از طریق مشاهده مستقیم یا از راههای دیگر کسب خبر نموده و ارائه شده است.
«نظریه یکشنبه»: نظریه رهبر عملیات است که پس از گزارش منبع نفوذی آن را تأیید یا تحلیل می‌کند. رهبر عملیات مسئولیت مستقیم کنترل منبع و هدایت وی را به عهده دارد.«نظریه دوشنبه»: نظریه رئیس دایره عملیات است.«نظریه سه‌شنبه»: نظریه امنیت داخلی است و در اداره کل، رئیس بخش است.«نظریه چهارشنبه»: نظریه رئیس سازمان اطلاعات و امنیت منطقه و در ادارة کل، رئیس اداره است.تقریباً در همة اسناد ساواک برای ساواک استانها، شهرستانها، ادارات کل ساواک و دوایر و زیرمجموعه‌های آنها اعداد و حروف رمزی هم ذکر شده که نمایانگر مبدأ و یا مقصد مکاتبات و مراسلات بوده است/پایان توضیح مدیرسایت.

۱۳۵۸ قم، دیدار امام خمینی با آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی بعد از سفر وی به قم(نفروسط)

این روزهای علی اصغر نعیم آبادی، مبارز انقلابی و خادم حرم امام رضا(ع)

در همه آن روزهای پر التهاب این علی اصغر نعیم آبادی بود که با دوربین خود آن وقایع را ثبت و ضبط کرد تا بماند به یادگار برای نسل‌های آینده./منبع خبرگزاری فارس ۱۵ بهمن ۱۴۰۱

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:دراین گزارش اصلاحاتی درجهت غنی سازی(انتخاب تیتر،افزودن تصاویر وتوضیحات)انجام داده ام.

البته ازمبارزات مردم مشهدگفتن ولی از «اسطوره مبارزه درمشهد»قهرمان گوهرشاد(شیخ بهلول)که بیش از۳۰ سال درکشورهای افغانستان پاکستان، هندوستان، عراق، حجاز، سوریه، مصر درتبعیدبود، ذکری به میان نیاوردن یک جفابه همه مبارزان است.

به این لینک مراجعه کنید:

"واقعه گوهرشاد"نقش بهلول ودیگرشخصیتهای محوری+تلاش رضاخان درکشف حجاب


ماشین پژو ۴۰۴ آیت الله سیدعلی خامنه ای که درسال ۱۳۵۶(زمان تبعیدایرانشهر) توسط حاج احمدقدیریان خریداری شده بود.

آیت الله سیدعلی خامنه ای: پیش از تبعید، برای انجام برخی مأموریت‌های مرتبط با فعالیت‌های اسلامی، به تهران رفت و آمد میکردم. در آنجا نیاز به تحرک و جابه جایی مستمر داشتم و یک اتومبیل شخصی لازم بود.

 یکی از برادران مبارز و مخلص ما ۔ یعنی «حاج صادق اسلامی» به من پیشنهاد کرد که وقتی به تهران می‌روم، اتومبیل یکی از بستگانش را - که حاج احمد قدیریان باشد. در اختیار من بگذارد. من پذیرفتم. حاج صادق اسلامی در فاجعه انفجار مقر حزب جمهوری اسلامی به دست گروه منافقین به شهادت رسید. عده‌ای از ارکان نهضت اسلامی و شخصیت‌های برجسته‌ی انقلابی، و در رأس آن‌ها شهید سید محمد حسینی بهشتی نیز از قربانیان آن فاجعه بودند.

«حاج احمد قدیریان» پیش از انقلاب، تاجر بود. پس از انقلاب همه‌ی کار‌های تجاری و ثروت خود را طلاق گفت و در خدمت دستگاه‌های دولتی و انقلابی درآمد. او بحمدالله هنوز در قید حیات است.

هر بار هنگام ورود به تهران، برای گرفتن اتومبیل با حاجی قدیریان تماس می‌گرفتم و او خود یا پسرش - اتومبیل را برایم می‌آورد و یکی دو هفته اتومبیل در اختیارم بود؛ سپس هنگام عزیمت از تهران، اتومبیل را در پارکینگ فرودگاه یا پارکینگ ایستگاه راه آهن می‌گذاشتم و کلید آنرا در زیر لاستیک اتومبیل پنهان میکردم و به او تلفن میزدم و او می‌آمد میبرد. اتومبیلی که در تهران زیر پایم بود،

یک سواری پژو ۴۰۴ از اتومبیل‌های«حاج احمد قدیریان» بود؛ چون ایشان تاجر بازاری بود و چند اتومبیل داشت.

ایشان یکی از بسیار آدم‌هایی است که پس از پیروزی انقلاب کسب درآمد دنیوی را رها کردند تا در خدمت به انقلاب اسلامی معامله کنند. البته کسانی هم بودند که از انقلاب به عنوان دکان کاسبی برای زندگی خود استفاده کردند؟

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:علت پوشیدن لباس بلوچ آیت الله خامنه ای،ممنوعیت ازپوشیدن لباس روحانیت ازطرف ساواک بود.

در ایرانشهر برای رفت و آمد به گوشه و کنار شهر، و ارتباط با فرودگاه زاهدان، نیاز به اتومبیل داشتم. من برای استقبال هر یک از بستگان و فرزندان که به دیدنم می‌آمدند، با «لباس بلوچی» به فرودگاه می‌رفتم. ضمنا لباس بلوچی هم با قیافه و چهره و محاسن من متناسب بود. در آن شرایط، به دلیل ممنوعیت خروج من از ایرانشهر، پوشیدن لباس بلوچی بهتر از لباس روحانی بود. من هنوز هم آن لباس بلوچی را دارم و گاهی آن را می‌پوشم.