پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

نسیان"فراموشی"یک نعمت است،مثل حافظه"یادآوری"

«حافظه+فراموشی»لازمه یک زندگی موفق آمیزاست.

«حافظه و فراموشی » را که دو نعمت متضاد هستند،وجود هر۲ لازم است.

زنی که ازنعمت فراموشی محروم است!

«جرجیل پرایس» که از۱۲سالگی همه چیزراباجزئیات کامل بیادمی آورد،حتی همه صحنه ها جلوی چشمش رژه می روند،هنگام یادآوری،خاطرات

ازمتخصصان دانشگاه آروین امریکادرخواست کمک کرد

خانم «جرجیل پرایس» ۴۲ساله اهل کالیفرنیاامریکامی گوید:

بمحض اشاره هریک ازاطرافیان به چیزی ویارویدادی،حتی درسالهای خیلی دور،من تک تک جزئیات آن صحنه ها جلوی چشمم مجسم می شود ودیدن(مرور) آن خاطرات تلخ وغمباربرایم خیلی عذاب آوراست.

گفتمان همه اعضای خانواده،دوستان ،فامیل ،آشنا وبیگانه درطول دوران زندگی (۳دهه)ازدهنم پاک نمی شودرسانه ها-نیمه دوم شهریور ۱۳۶۹

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:همانطورکه «استرس»حداقلش برای انجام فعالیت ها وانجام کار میتواندعامل موفقیت باشد،درآیات قرآن هم باعنوان«خوف ورجاء»ازآن یادشده،فراموشی هم متعارفش نعمت است،فقدان فراموشی مثل همین خانم،زیادیش که منجربه الزایمرمی شود.

***

امام صادق(ع):فراموشی همچون حافظه،نعمت است

امام صادق علیه السلام می قرماید: اگر فراموشی در آدمی نبود هیچکس را از مصیبتی تسلی حاصل نمی شد و حسرت احدی بر طرف نمی شد و کینه هیچکس از سینه اش زایل نمی شد و هر کس بی احترامی و یا ظلم را فراموش نمی کرد و همیشه در پی انتقام می بود پس خداوند حکیم حفظ و فر اموشی را در آدمی قرار داده و هر دو ضد یکدیگر و در هر یک مصلحتی است.

امام صادق(ع) ابتدا به فوائد نعمت حافظه می پردازد و می گوید اگر انسان حافظه نداشت؛ تمام عمر؛ علمی را تحقیق و بررسی می کرد ولی بیادش نمی ماند! و درنتیجه هیچ اصل علمی بوجود نمی آمد!

همچنین بر هیچ آیینی اعتقاد پیدا نمی کرد زیرا هیچ ماجرای عبرت آموزی را از گذشتگان به خاطر نمی آورد و در نتیجه انسانیت انسان در اثر این نعمت حافظه است!

 هرچند حافظه نعمت عظیمی است اما نعمت فراموشی از بعضی لحاظ بالاتر است!

امام می فرمایند: اگر فراموشی نبود؛ انسان هیچگاه از هیچ مصیبتی تسلی خاطر پیدا نمی کرد(همیشه بیاد آن مصیبت بود و آن را فراموش نمی کرد)

همچنین بواسطه مشکلات و سختیهایی که گاهگاهی در زندگی اش پدید می آمد؛ از هیچ نعمتی در دنیا لذت نمی برد! ( زیرا حتی در شیرینی های زندگی هم؛ بخش تلخ زندگی از ذهنش پاک نشده بود و جلو چشمش بود و درنتیجه؛ بخش شیرین زندگی هم تلخ می شد!)

سپس امام می فرمایند: خداوند حکیم حافظه و فراموشی  را که دو نعمت متضاد هستند را در انسان قرار داد تا هر کدام در موقعیت خود به کمک و مدد انسان بیایند!

در واقع حافظه؛ نعمت است از این لحاظ که برای حفظ معلومات کسب شده مفید است و فراموشی؛ نعمت است از این لحاظ که برای گذر از احساسات آدمی در لحظات سخت زندگی مفید است  و ما نمی بایست به نیمه خالی لیوان نگاه کنیم که فراموشی؛ بخشی از دانستنی های ما را نیز ممکن است حذف کند! بلکه باید از تا ثیر فو ق العاده آن در تعادل روان آدمی نیز آگاه باشیم!/توحیدمفصل

«نعمت نسیان»بالاترازنعمت یادآوری است !

بهوش باش ! در اهمیت این یک نعمت از نعمتهاى خداوند که گفته شد، و بالاتر از نعمت حفظ، نعمت نسیان است ؛ زیرا اگر فراموشى نبود، پس کسى که مصیبتى بر او وارد شده هرگز خاطرش تسلى نمى یافت ، و پشیمانى و حسرتش از بین نمى رفت ، و کینه ها از دلش برطرف نمى شد، و از متاعها و لذتهاى دنیا بهره اى نمى برد، به سبب یاد آوردن آفات و بلاها، و هرگز از پادشاه ستمگر و از دشمن خود غفلت نمى نمود.

آیا نمى بینى چگونه خداوند در وجود انسان دو قوه متضاد آفریده و براى هر کدام رازها و مصلحت هایى قرار داده ؟! و چه خواهد گفت آنان که تمام اشیاء را بین دو آفریدگار متضاد( یزدان و اهریمن ) تقسیم کرده اند در این اشیا متضاده با آن که در هر کدام از آنها نوعى مصلحت وجود دارد ./منبه فسمت روایت امام صادق(ع)ازمنبع قضاوتهای امیر المومنین علی-علامه محمد تقی عسگری-اخذشده است.

 

***

دستکاری کامل حافظه انسان ممکن می‌شود

دستکاری حافظه انسان به منظور پاک کردن بخش یا تمامی خاطرات وی یکی از آرزوهای همیشگی انسان‌ها بوده و پیشرفت علم به زودی این امر را ممکن می کند.

دستکاری کامل حافظه انسان ممکن می‌شود

به گزارش  خبرگزاری«نیواطلس»دستکاری حافظه انسان به منظور پاک کردن بخش یا تمامی خاطرات وی یکی از آرزوهای همیشگی انسان ها بوده و پیشرفت علم به زودی این امر را ممکن می کند. بررسی های جدید محققان نشان می دهد این امر در آینده نزدیک ممکن می شود و می توان با دستکاری حافظه انسان خاطرات بد را از ذهن او پاک یا احساسات منفی وی را حذف کرد.

هدف اصلی از این کار پاک کردن خاطرات منفی و اضطراب آفرین از ذهن انسان هاست تا افرادی که حوادث بسیار بدی را پشت سر گذارده اند، بتوانند به زندگی عادی بازگردند. در واقع با این کار نوعی «فراموشی مصنوعی» در ذهن انسان ها ایجاد می شود تا آنها تنها خاطرات مثبت را به یاد آورند.

انجام این فرایند مستلزم بیهوش کردن انسان، از کار انداختن کل یا برخی فرایندهای مغزی و فعال کردن مجدد آنهاست تا طی این فرایند دستکاری های لازم در ذهن انسان ها صورت بگیرد. البته فعلا محققان موفق به تثبیت این فرایند نشده و می گویند تنها می توانند تا ۲۴  ساعت حافظه افراد را دستکاری کنند و اطلاعات یادشده برای همیشه از ذهن افراد پاک نمی شود.

پژوهشگران دانشگاه های بوستون و کلمبیا که بر روی این موضوع تحقیق می کنند همچنین در تلاش هستند با دستکاری سلول های مغز موش دریابند کدام بخش از حافظه در برابر چنین دستکاری هایی مقاومت کمتری دارند./۳ خرداد ۱۳۹۸فارس

***

کنترل حافظه(حذف ویافعال)

زمانی که کارش زیاد و برنامه هفتگی او فشرده می‌شود، دغدغه‌های فکری هم به سراغش می‌آید. نداشتن قدرت برنامه‌ریزی هم گوشه‌ای از کار را می‌گیرد و شرایط را سخت‌تر از قبل می‌کند. بی‌قرار و عجول و کلافه می‌شود. در شرایط حاد، بی‌اعصاب است و دیگر کمتر توجهی به اطرافش دارد. پیامک می‌آید. «پس چی شد؟» آخ! قرار بود ایمیل اینترنتی خودش را برای دوستی بفرستد. این «آخ‌ها» در روز بارها و بارها گفته می‌شود و در نهایت، او هنوز به دنبال جای پارک ماشینش است. اگر در لحظه پارک کردن یادش نمی‌آمد که شارژر موبایل را خانه جا گذاشته، حواس او جمع نام کوچه می‌شد. در دنیایی که فراموش کردن بدیهی‌های زندگی روزمره مانند ساعت ملاقات با دوست خود امر عادی تلقی می‌شود، به آن «بیماری مدرن» گفته می‌شود. آیا این نگران‌کننده است که ما یادمان نمی‌آید دیشب شام چه خوردیم؟ یا اسم فلان فوتبالیست معروف چه بود؟ آیا فراموش کردن ترجمه یک کلمه انگلیسی خطرناک است؟ یا اینکه ساعت پخش فوتبال چلسی- منچستر یونایتد چند بود؟ آیا این... آلزایمر است؟

فراموشی جزئی از یادآوری است
زمان آن رسیده است تا اندکی به فراموشی بها داده شود. این گفته بن استورم، نویسنده مجله انجمن علوم روانشناسی و استاد دانشگاه ایلینوی شیکاگو است. او می‌گوید ما نیاز داریم تا تجدید نظری در نحوه صحبت کردنمان در مورد فراموشی کنیم و متوجه شویم که تحت شرایط خاصی، این فراموشی نقش مهمی را در عملکرد حافظه ایجاد می‌کند. یک نمونه کوچک «دور زدن» خاطرات قوی نامناسب زندگی‌مان است و در عوض می‌توانیم تنها آنهایی که شیرین هستند را به یاد داشته باشیم.
حال، استورم و سایر دانشمندان علوم روانی در تلاش هستند که متوجه شوند چگونه ذهن ما «چیز‌هایی که می‌خواهیم» را در حافظه ذخیره می‌کند. در یک آزمایش، به شرکت‌کنندگان فهرستی از نام پرندگان داده شد و از آنها خواسته شد تا نام نیمی از پرندگان را به خاطر بسپارند. استورم می‌گوید این باعث می‌شود تا آنها نام نیمه دیگر پرندگان را از یاد ببرند. این ممکن است به نظر بد بیاید، نام این فراموش کردن است. اما این تحقیق نشان می‌دهد که این فراموشی در واقع یک چیز خوب است. افرادی که در فراموش کردن اطلاعات غیرضروری تبحر دارند، در حل مشکلات و به خاطر سپردن یک چیز، آن هم زمانی که ذهن‌شان با مسائل دیگری مشغول است، مهارت دارند. دکتر استورم عقیده دارد این نشان می‌دهد که «فراموش کردن» نقش مهمی را در حل مشکلات و بهبود حافظه ایفا می‌کند. او می‌گوید نمونه‌های زیادی وجود دارد که فراموشی در آن به کار می‌آید. به فرض مثال، زمانی که شما شماره منزل یا تلفن همراهتان را تغییر می‌دهید، آیا واقعاً لازم است که شماره قبلی را همچنان در حافظه خود نگه دارید؟ یا جای پارک ماشین‌تان. مهم است که بدانید امروز آن را کجا پارک کردید اما اهمیتی ندارد که به یاد بیاورید آن را دیروز کجا گذاشتید. ما باید یاد بگیریم تا حافظه‌مان را به روز کنیم و بتوانیم به چیزهایی که امروز اهمیت دارند اهمیت مضاعفی بدهیم. گذشته‌ها را پاک کنیم.

ببخشید، اسم شما چی بود؟
بسیاری از ما آن را تجربه کرده‌ایم. به یک نفر معرفی می‌شویم و تنها در عرض چند ثانیه نام او را به کلی فراموش می‌کنیم! به مغزمان فشار می‌آوریم اما به نظر می‌رسد که حتی حرف اول اسم او را هم در خاطر نداریم. در نهایت، عصبی و ناامید به این فکر می‌کنیم که چرا به خاطر سپردن نام آدم‌ها اینقدر برایمان مشکل شده است؟ حتی ممکن است قانع شویم که این طبیعت ماست و اینگونه به دنیا آمده‌ایم اما به گفته ریچارد هریس، استاد روانشناسی دانشگاه ایالتی کانزاس، اینگونه نیست. او می‌گوید لزوماً این توانایی مغز شما نیست که قابلیت‌تان در به خاطر سپاری نام‌ها را تعیین می‌کند، بلکه سطح علاقه‌مندی شماست.
برخی از افراد، آن دسته‌ای که به تعاملات اجتماعی و روابط خود اهمیت بیشتری می‌دهند، انگیزه بیشتری برای به خاطر داشتن افراد دارند. این به طور مثال شامل حرفه‌هایی می‌شود که با سیاست در ارتباط است، یا همچنین تدریس که به خاطر سپردن نام افراد امری ضروری به حساب می‌آید اما تنها به این خاطر که نام فردی را به یاد نمی‌آوریم دلیل نمی‌شود که حافظه‌مان «تعطیل» یا بد است. ریچارد هریس می‌گوید تقریباً تمام افراد حافظه بسیار خوبی در یک حوزه خاصی دارند. کلید داشتن این حافظه خوب علاقه است. هر چه به موضوعی علاقه بیشتری نشان دهیم، به احتمال بیشتری جزئیات آن در ذهن ما نقش می‌بندد. راهکار دیگر استفاده از نام فرد در مکالمه با او است. با این وجود، باز هم بهترین راهکار نشان دادن علاقه به تعاملات اجتماعی روزانه خود است.

کنترل حافظه(حذف ویافعال)
از اوایل قرن ۲۰ میلادی تاکنون، بحث بر سر اینکه ما انسان‌ها می‌توانیم خاطرات ناخواسته را کنترل و عمداً از یاد ببریم داغ بوده است. تا به حال شنیده‌اید که می‌گویند شما فقط آنچه می‌خواهید را به یاد خواهید آورد؟ حال، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد این گفته تا حدودی صحت دارد و روانشناس محقق، گرد توماس والدهاوزر نشان داده که این فرضیات درست هستند. تحقیقات جدید منتشر شده از سوی دانشگاه لوند سوئد نشان می‌دهد ما می‌توانیم خودمان را برای فراموش کردن هر چیزی آموزش دهیم. به همان طریقی که اعمال ارادی‌مان را کنترل می‌کنیم (مثلاً مغز می‌تواند به سرعت فرمان دهد که لیوان آب در حال سقوط را نگیریم)، می‌توانیم بر حافظه‌مان هم کنترل داشته باشیم.
آزمون «والدهاوزر» در محیط آزمایشگاهی صورت گرفت که در آن از داوطلبان خواسته شد تا فراموشی خود را بهبود بخشند و تلاش کنند تا یک‌سری حقایق را از یاد ببرند. به طریق اندازه‌گیری EEG (الکتروانسفالوگرافی: ثبت فعالیت الکتریکی در طول پوست سر)، والدهاوزر نشان می‌دهد هنگامی که از انجام یک عمل ارادی (سقوط لیوان آب) خودداری می‌کنیم، همان بخش‌ از مغز فعال می‌شود که در فشار آوردن به حافظه برای به یاد آوردن موضوعی درگیر می‌شود. بنابراین، همان‌گونه که ما از توانایی بهبود اعمال روزمره خود برخورداریم، می‌توانیم بر خاطرات‌مان هم تسلط پیدا کنیم و گونه‌های ناخوشایند آن را از یاد ببریم. شکست در بازیابی خاطرات ممکن است همیشه چیز خوبی به حساب نیاید. ممکن است ما به طور مثال ترجیح دهیم تا نمونه‌هایی از شکست را در حمایت از وقایع مثبت زندگی‌مان فراموش کنیم.
از این تا آن، تفاوت بسیار است!
درست مانند بقیه اعضای بدن انسان، مغز نیز با بالا رفتن سن متحمل تغییرات زیادی می‌شود. آغاز آن هم در دهه دوم زندگی هر فرد است. مغز انسان شروع به از دست دادن سلول‌هایش می‌کند و مواد شیمیایی کمتری برای فعالیت خود تولید خواهد کرد. با گذشت زمان، این تغییرات بر نحوه ذخیره و بازیابی اطلاعات تأثیر محسوسی می‌گذارد. آیا مبتلا به آلزایمر می‌شویم؟ خیر. شاید. به طور دقیق مشخص نیست ولی علاوه بر آلزایمر، خطاهای حافظه‌ای دلایل بسیار دیگری دارند. استرس، خستگی و افسردگی، هر کدام به نوبه خود می‌تواند باعث مشکلات در حافظه شود و به همین دلیل، بیماری آلزایمر در میان سالمندان شایع است. بازنشستگی، نقل مکان به جایی جدید، از دست دادن یک دوست و دیگر تغییرات عمده در زندگی هم می‌تواند عوارض عاطفی در پی داشته باشد. به هر حال، هر فراموشی را نمی‌توان به آلزایمر ربط داد. تفاوت زیادی بین فراموش کردن جای پارک ماشین خود و از یاد بردن شکل ظاهری آن است. درست مثل اینکه ندانید عینک‌تان را بار آخر کجا گذاشتید یا به طور کلی، از یاد برده باشید که روزگاری عینک هم به چشم می‌زدید! از نظر انجمن جهانی آلزایمر، این بیماری ۱۰ علائم هشدار دهنده دارد:
از دست رفتن حافظه
این یکی از شایع‌ترین نشانه‌های اولیه است و بیمار آلزایمری به تدریج اطلاعات بیشتری را فراموش می‌کند. آلزایمر، هیپوکامپ مغز (بخش عمده‌ای از مغز که نقش مهمی در تثبیت اطلاعات حافظه کوتاه‌مدت به بلندمدت ایفا می‌کند) را هدف قرار می‌دهد و در نتیجه، ‌معمولاً حافظه کوتاه مدت خیلی زود از بین می‌رود. در اواخر دوره این بیماری، ساخت و ذخیره خاطرات جدید برای مغز غیرممکن می‌شود.
طبیعی: فراموش کردن جای پارک ماشین یا رمز عابر بانک
غیرطبیعی: از یاد بردن نوع ماشین خود یا اینکه به طور کلی عابر بانک چیست!.
برخورد با مشکل در انجام اعمال روزمره
افراد مبتلا به آلزایمر ممکن است انجام کارهای هر روز خود را سخت یا حتی غیرممکن بدانند، مانند نوشتن چک یا دستور پخت و پز غذای مورد علاقه‌شان. با گذشت زمان، این وظایف به تدریج مشکل‌تر خواهند شد.
طبیعی: فراموش کردن اینکه قصد گفتن چه چیزی را داشتید
غیرطبیعی: از یاد بردن چگونگی انجام یک کار روزمره.
ایجاد مشکلات دستوری و زبانی
این افراد در پیدا کردن کلمه صحیح برای مکالمات خود با دیگران اغلب با مشکل مواجه می‌شوند و مدام جملات خود را برای یافتن اصطلاحات شناخته شده‌تر تعویض می‌کنند. لوب تمپورال مغز نقش کلیدی را در حافظه، زبان و پردازش‌های حسی سطح بالا، مانند درک گفتار ایفا می‌کند. در ابتدای دوره بیماری، مشکلات در لوب تمپورال موجب می‌شود تا بیماران کلمات زیادی را از یاد ببرند.
طبیعی: مکث برای یافتن کلمه‌ای در بیان یک داستان
غیرطبیعی: فراموش کردن کلمات یا اصطلاحات روزمره.
تعلق نداشتن به زمان و مکان
سردرگمی- اینکه ندانید کجا هستید یا ساعت چند است- زمانی رخ می‌دهد که لوب جداری مغز شروع به تضعیف کند. عواقب آن می‌تواند برای فرد و اعضای خانواده بسیار نگران‌کننده باشد.
طبیعی: فراموش کردن اینکه وقت دندان‌پزشکی کدام روز هفته است
غیرطبیعی: گم شدن در محل زندگی خود.
داشتن قضاوت‌های ضعیف
بیماران تغییراتی را در لوب جلویی مغز- جایی که رفتارهای هدفمند و استدلال‌های پیچیده برایمان ممکن می‌شود- تجربه می‌کنند. این افراد ممکن است رفتارهای غیرمنتظره‌ای را بر پایه قضاوت‌های ضعیف انجام دهند تا همه چیز عادی پیش نرود.
طبیعی: گاهی قضاوت ضعیفی صورت بگیرد
غیرطبیعی: پوشیدن لباس نامناسب یا اعتماد کردن به یک فرد کاملاً غریبه.
مشکلات در «تفکر انتزاعی»
مغز فرد بیمار سلول‌های عصبی و سیناپس (ساختاری است که اجازه می‌دهد سلول عصبی یک سیگنال الکتریکی یا شیمیایی را به سلول عصبی دیگری منتقل کند) کمتری دارد. با گذشت زمان، این انجام کارهای ذهنی پیچیده را مشکل‌تر می‌کند. در شرایط حاد، قربانیان اغلب توانایی برنامه‌ریزی و آغاز فعالیت‌های پیچیده را از دست می‌دهند.
طبیعی: برگشت خوردن مدام چک‌های بانکی
غیرطبیعی: انجام کارهای ذهنی مانند محاسبات ساده ریاضی دشوار شود.
قرار دادن اجسام در جای غیرطبیعی
سیگنال‌های شیمیایی و الکتریکی مغز با مزاحمت روبه‌رو می‌شوند که ابتلا به فراموشی را نتیجه می‌دهد. این باعث می‌شود تا فرد بعضی چیزها را در جای اشتباه یا عجیب قرار دهد. به عنوان مثال، یک لیوان پر از شیر را در حمام رها کند.
طبیعی: گم کردن کیف پول یا دسته کلید
غیرطبیعی: گذاشتن ظرف یخ در کابینت.
تغییر در رفتار و اخلاق
هنگامی که آلزایمر، مرکز احساسی مغز را مختل می‌کند، فرد ممکن است مدام متعجب شود و به بدبینی و طغیان‌های عاطفی گرفتار شود. به دلیل تغییرات در آمیگدال مغز- که احساسات پایه‌ای مانند ترس و خشم را تنظیم می‌کند- شخص با شخصیت آرام به طور ناگهان خصمانه و مضطراب رفتار می‌کند.
طبیعی: کمی ترش‌مزاج و بداخلاق بودن
غیرطبیعی: نوسانات خلقی شدید و ناگهانی که به افسردگی یا بیماری‌های دیگری مربوط نباشد.
تغییر در شخصیت
این افراد ممکن است تغییرات شخصیتی و نوسانات اخلاقی شدیدی را تجربه کنند و کارهای غیر عادی انجام دهند. بسیار مهم است که به خاطر داشته باشیم این تغییرات به اختیار فرد بیمار نیست. در همین حال، بیماری کماکان به او حمله خواهد کرد و مغز بیمار را تغییر می‌دهد.
طبیعی: کم‌حرف یا پرحرف شدن با افزایش سن
غیرطبیعی: سردرگمی شدید، سوءظن، ترس یا وابستگی.
از دست دادن ابتکار عمل
در تشخیص بیماری آلزایمر، از بین رفتن کامل ابتکار عمل فرد علامت هشداردهنده‌ای است که نشانه بروز آلزایمر است. درمان فوری و مراجعه به متخصص می‌تواند به بیمار در کنترل بهتر رفتار خود کمک کند.
طبیعی: استراحت و اجتناب از قرار ملاقات‌های اجتماعی در هنگام خستگی
غیرطبیعی: ساعت‌ها زل زدن به صفحه تلویزیون، خواب بیش از حد و اظهار بی‌تفاوتی به مسائل عاطفی و شادی‌ها./روزنامه جوان۶ بهمن ۱۳۹۱