پدربمب اتم(اوپنهایمر)درادامه
بر خلاف «بمب اتمی» معمولی که بخش بزرگی از نیروی ویرانگر خود را از «شکافت هستهی اورانیوم»(nuclear fission)یا «پلوتونیوم» به دست میآورد، «بمب هیدروژنی» از طریق «ادغام هستههای عنصر هیدروژن» انجام میدهد.
این همان پروسهای است که در خورشید هم اتفاق میافتد و در جریان آن مقدار غولآسایی انرژی آزاد میشود.
برای این «همجوشی هستهای»(Nuclear fusion) مقدار بسیار زیادی حرارت و فشار لازم است و برای تامین این میزان بسیار زیاد فشار و حرارت به یک انفجار هستهای نیاز است.
به همین دلیل بمب هیدروژنی بمبی است که دو مرحله انفجار دارد و در جریان آن نخست از انفجار هستهای به عنوان نوعی "چاشنی انفجاری" برای «همجوشی هستهای» استفاده میشود و سپس بر اثر حرارت ناشی از این انفجار، هستههای ایزوتوپ هیدروژن، یعنی دوتریوم و تریتیوم چنان متراکم میشوند که در هم ذوب میشوند.
بمب هیدروژنی انفجار اتمیای به مراتب قویتر از بمب اتمی یک مرحلهای ایجاد میکند چرا که پروسه ادغام هستهای، انرژی به مراتب بیشتری از پروسه تجزیه هستهای آزاد میکند. بنابراین در شرایط ساخت مشابه و با مواد اولیهای کاملا یکسان، بمب هیدروژنی بسیار قویتر و مخربتر از بمب اتمی است.
ساخت بمبی که بر اساس ادغام هستهای کار کند بسیار سختتر از بمبی است که ماده انفجاریاش را از تجزیه هستهای به دست میآورد.
بنابراین کشورهایی که در سالهای اخیر به قدرتهای اتمی پیوستهاند بر اساس نظریات کارشناسان و به احتمال بسیار بالا هنوز نتوانستهاند به تکنولوژی ساخت بمب هیدروژنی دست پیدا کنند و تنها هند و هم کره شمالی به این تکنولوژی دست یافته اند.
اولین بمب هیدروژنی واقعی در اول نوامبر ۱۹۵۲ توسط آمریکا در اقیانوس آرام آزمایش شد.
یک سال بعد اتحاد جماهیر شوری سابق نیز این بمب را آزمایش کرد.
این سلاحها اما ازنوع اولیه و ابتدایی بوده و برای بهکارگیری در عملیات نظامی مناسب نبودند. بمبهای هیدروژنی قابل استفاده در عملیات نظامی بعدها توسط هردو کشور آمریکا و شوروی آزمایش شد. اما تا کنون این بمبها در هیچ جنگی به کار گرفته نشده است.
اولین بمب اتمی به کار گرفتهشده در جنگ در جریان جنگ جهانی دوم از سوی آمریکا علیه ژاپن به کار گرفته شد.
۶ اوت ۱۹۴۵ شهر هیروشیما و ۹ اوت شهر ناکازاکی در ژاپن هدف حمله اتمی آمریکا قرار گرفتند.
این بمبها با مواد رادیواکتیو پلوتونیوم و اورانیوم تولید شده بودند.
بمب افکن آمریکایی بی-۲۹ بمب اتمی معروف به پسر کوچک را در ۶ اوت ۱۹۴۵(۱۵مرداد۱۳۲۴) در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم به روی این شهر انداخت
بمب افکن آمریکایی B-۲۹ بمب اتمی معروف به پسر کوچک (little Boy) را در ۶ اوت ۱۹۴۵(۱۵مرداد۱۳۲۴) در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم به روی شهر هیروشیما انداخت،
بمب بزرگ مردچاق بمب اتمی دیگری در ۹ اوت۱۹۴۵(۱۸مرداد۱۳۲۴) بر روی شهر ناکازاکی انداخته شد.
درزمان حادثه ،حدود ۳۵۰ هزار غیرنظامی و کادر نظامی در زمان بمباران در هیروشیما زندگی میکردند. در یک آن هزاران نفر کشته شدند، تا دسامبر ۱۹۴۵(دی۱۳۲۴) حدود ۱۴۰هزار نفر در هیروشیما در نتیجه تشعشعات شدید و دیگر عواقب فوری این انفجار مانند آتشسوزی جان باختند.
«روبرت اوپنهایمر» دانشمند آلمانیتبار آمریکایی به عنوان «پدر بمب اتمی »شناخته میشود.
انفجار بمب اتمی انرژی فوقالعاده زیادی را در قالب حرارت، فشار و اشعه آزاد میکند. در مدت زمان کوتاهی پس از انفجار صدها هزار نفر میتوانند جانشان را از دست بدهند و تمام منطقه اطراف محل انفجار به صحرایی خشک بدل شود. تشعشعات رادیواکتیو همچنین باعث بروز بیماریهای فراوانی در درازمدت میشوند.یک مرحله قویتر از بمب هیدروژنی اما «بمب نوترونی» است که با برداشته شدن محفظه اورانیومی بمب هیدروژنی باعث آزاد شدن نوترونها میشود. این نوترونها میتوانند در مسافتهای طولانی حرکت کنند و به درون ساختارهای محافظتشده نیز راه یابند.
اساس کارکرد این بمب بر فشار و موج حرارتی استوار است که انرژی بسیار زیادی را در قالب تشعشعات نوترونی منتقل میکند.
این بمب بر اساس میزان فشردگی آن میتواند از یک دقیقه تا یک هفته انسانها را به کام مرگ بکشاند. این در حالی است که آسیبی به ساختمانها و اشیا وارد نمیشود. یک روز پس از انفجار این بمب منطقه محل انفجار میتواند بدون خطر مورد استفاده قرار گیرد.
پدرِ«بمب نوترونی»آقای «ساموئل کوهن» آمریکایی است که در سال ۱۹۵۸ ساخت آن را اعلام کرد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع اخذشده دویچه وله،شهریور ۱۳۹۶می باشد+اصلاحات+افزودن تصاویر.
«ساموئل کوهن»پدرِبمب نوترون
«ساموئل کوهن»(Samuel Cohen) متولدمتولد۲۵ ژانویه ۱۹۲۱، بروکلین، نیویورک، به کالج در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس رفت،
مخترع بمب نوترونی، دسامبر ۲۰۱۰ (آذر ۱۳۸۹ ) در ۸۹ سالگی مُرد.
پدربمب اتم«روبرت اوپنهایمر»کیست؟
جولیوس رابرت اوپنهایمر(Julius Robert Oppenheimer)،متولد ۲۲ آوریل ۱۹۰۴ در شهر نیویورک،
او در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی مدرسه فیزیک نظری را تأسیس کرد که به یک مدرسه آموزشی مهم برای بسیاری از فیزیکدانان برتر کشوربود. در طول دهه ۱۹۳۰، مطالعه ساختار اتمی و ذرات با مکانیک کوانتومی اخیراً کشف شده، موردمطالعه قرارداد ، در سال ۱۹۴۱ به عضویت آکادمی ملی علوم انتخاب شد.
«رابرت اوپنهایمر »به معلمش(پاتریک بلکت) که ۳سال ازاوبزرگتربود،حسادت می کرد
در پاییز ۱۹۲۵، قصدداشت اورابایک«سیب سمی»آغشته به سیانورکه روی میزش گذاشت بود بکشدکه معلمش مشکوک شدورازسیاهش کشف شد وکارش تااخراج ازدانشگاه کشیده شدواما بخیرگذشت.
تیم «اوپنهایمر» مجبور شدند ۲ نوع بمب جداگانه تولید کند، یکی که از اورانیوم به عنوان سوخت هسته ای و دیگری از پلوتونیوم استفاده می کرد. در سال ۱۹۴۵، سوخت هسته ای (مواد قابل شکافت) کافی برای آزمایش یک بمب و ساخت یک بمب از هر دو نوع بمب آماده بود. بمب اورانیومی «پسر کوچک»(Little Boy) و بمب ساخته شده از پلوتونیوم «مرد چاق»(Fat Man) نام داشت.که برسرمردم ژاپن ریخته شد.
وی به ریاست مشاوران امنیت امریکا(بعدازجنگ جهانی)رسید.
«روبرت اوپنهایمر» در سال ۱۹۶۶ از موسسه مطالعات پیشرفته بازنشسته شد و در ۱۹ فوریه ۱۹۶۷(۳۰ بهمن ۱۳۴۵)در۶۳سالگی بر اثر سرطان درگذشت.
عنی سازی "اورانیوم"چگونه هست؟
سنگ معدن اورانیوم موجود در طبیعت از دو ایزوتوپ 235U به مقدار ۰.۷ درصد و 238U به مقدار ۳.۹۹ درصد تشکیل شده است. سنگ معدن را ابتدا در اسید حل کرده و بعد از تخلیص فلز ، اورانیوم را بصورت ترکیب با اتم فلوئور (9F ) و بصورت مولکول اورانیوم هگزا فلوراید تبدیل میکنند که به حالت گازی است. سرعت متوسط مولکولهای گازی با جرم مولکولی گاز نسبت عکس دارد.
غنی سازی بادستگاه سانتریقیوژ
سانتریفیوژ دستگاهی است که برای جدا سازی مواد از یکدیگر بر اساس وزن آنها استفاده میشود. این دستگاه مواد را با سرعت زیاد حول یک محور به گردش در میآورد و مواد متناسب با وزنی که دارند از محور فاصله میگیرند. در واقع در این روش برای جدا سازی مواد از یکدیگر از شتاب ناشی از نیروی گریز از مرکز استفاده میگردد، کاربرد عمومی این دستگاه برای جداسازی مایع از مایع و یا مایع از جامد است. سانتریفیوژهایی که برای غنی سازی اورانیوم استفاده میشود حالت خاصی دارند که برای گاز تهیه شدهاند که به آنها Hyper-Centrifuge گفته میشود. پیش از آنکه دانشمندان از این روش برای غنی سازی اورانیوم استفاده کنند از تکنولوژی خاصی بنام «Gaseous Diffusion »به معنی پخش و توزیع گازی استفاده میکردند.
غنی سازی بادیفوزیون گازی(Gaseous Diffusion)
گراهان
در سال 1864 پدیدهای را کشف کرد که در آن سرعت متوسط مولکولهای گاز با
معکوس جرم مولکولی گاز متناسب بود. از این پدیده که به نام دیفوزیون
گازی مشهور است برای غنی سازی اورانیوم استفاده میکنند. در عمل اورانیوم
هگزا فلوراید طبیعی گازی شکل را از ستونهایی که جدار آنها از اجسام متخلخل
(خلل و فرج دار) درست شده است عبور میدهند. سوراخهای موجود در جسم
متخلخل باید قدری بیشتر از شعاع اتمی یعنی در حدود ۲.۵ آنگسترم (۷-۲۵x۱۰
سانتیمتر) باشد.
ضریب جداسازی متناسب با اختلاف جرم مولکولها است. روش
غنی سازی اورانیوم تقریبا مطابق همین اصولی است که در اینجا گفته شد. با
وجود این میتوان به خوبی حدس زد که پرخرج ترین مرحله تهیه سوخت اتمی همین
مرحله غنی سازی ایزوتوپها است، زیرا از هر هزاران کیلو سنگ معدن اورانیوم
۱۴۰ کیلوگرم اورانیوم طبیعی بدست میآید که فقط یک کیلوگرم 235U خالص در آن وجود دارد. Gaseous Diffusion از جمله تکنولوژیهایی بود که ایالات متحده طی جنگ جهانی دوم در پروژهای بنام منهتن (Manhattan) برای ساخت بمب هستهای ، با کمک انگلیس و کانادا به آن دست پیدا کرد.
در این روش با تکرار استفاده از این صفحات فیلتر مانند ، بصورت آبشاری (Cascade) ، میزان 235U را
به مقدار دلخواه بالا میبردند. این روش اولین راهکارهای صنعتی برای غنی
سازی اورانیوم بود که کابرد عملی پیدا کرد. نمونهای از سانتریفیوژهای گازی
آبشاری که برای غنی سازی اورانیوم از آنها استفاده میشود.
Hyper-Centrifuge اما در روش استفاده از سانتریفیوژ برای غنی سازی اورانیوم ، تعداد بسیار زیادی از این دستگاهها بصورت سری و موازی بکار میبرند تا با کمک آن بتوانند غلظت 235U را افزایش دهند.
گاز
هگزافلوراید اورانیوم (UF6) در داخل سیلندرهای سانتریفیوژ تزریق میشود و
با سرعت زیاد به گردش در آورده میگردد. گردش سریع سیلندر ، نیروی گریز از
مرکز بسیار قوی تولید میکند و طی آن مولکولهای سنگینتر (آنهایی که شامل
ایزوتوپ 238U هستند) از مرکز محور گردش دورتر میگردند و برعکس آنها که مولکولهای سبکتری دارند (حاوی ایزوتوپ 235U ) بیشتر حول محور سانتریفیوژ قرار میگیرند.
در
این هنگام با استفاده از روشهای خاص گازی که حول محور جمع شده است جمع
آوری شده به مرحله دیگر یعنی دستگاه سانتریفیوژ بعدی هدایت میگردد. میزان
گاز هگزافلوراید اورانیوم شامل 235U که
در این روش از یک واحد جداسازی بدست میآید به مراتب بیشتر از مقداری است
که در روش قبلی (Gaseous Diffusion) بدست میآید، به همین علت است که
امروزه در بیشتر نقاط جهان برای غنی سازی اورانیوم از این روش استفاده
میکنند.
بزرگترین دستگاههای آبشاری سانتریفیوژ در کشورهایی مانند
فرانسه ، آلمان ، انگلستان و چین در حال غنی سازی اورانیوم هستد. این
کشورها علاوه بر مصرف داخلی به صادرات اورانیوم غنی شده نیز میپردازند.
کشور ژاپن هم دارای دستگاههای بزرگ سانتریفیوژ است، اما تنها برای مصرف
داخلی اورانیوم غنی شده تولید میکند.
غنی سازی اورانیوم ازطریق میدان مغناطیسی
یکی از روشهای غنی سازی اورانیوم استفاده از میدان مغناطیسی بسیار قوی میباشد. در این روش ابتدا اورانیوم هگزا فلوئورید را حرارت میدهند تا تبخیر شود. از طریق تبخیر ، اتمهای اورانیوم و فلوئورید از هم تفکیک میشوند. در این حالت ، اتمهای اورانیوم را به میدان مغناطیسی بسیار قوی هدایت میکنند. میدان مغناطیسی بر هستههای باردار اورانیم نیرو وارد میکند « نیروی لورنتس » و اتمهای اورانیوم را از مسیر مستقیم خود منحرف میکند. اما هستههای سنگین اورانیم (238U ) نسبت به هستههای سبکتر (235U ) انحراف کمتری دارند و درنتیجه از این طریق میتوان 235U را از اورانیوم طبیعی تفکیک کرد.
کاربردهای اورانیوم غنی شده
۱-شرایطی ایجاد کرده اند که نسبت 235U به 238U را به ۵ درصد میرساند. برای این کار و تخلیص کامل اورانیوم از سانتریفوژهای بسیار قوی استفاده میکنند.
۲-برای ساختن نیروگاه اتمی ، اورانیوم طبیعی و یا اورانیوم غنی شده بین ۱ تا ۵ درصد کافی است.
۳-برای تهیه بمب اتمی حداقل ۵ تا ۶ کیلوگرم 235U صد درصد خالص نیاز است. در صنایع نظامی از این روش استفاده نمیشود و بمبهای اتمی را از 239Pu که سنتز و تخلیص شیمیایی آن بسیار سادهتر است تهیه میکنند.
نحوه تولیدسوخت پلوتونیوم رادیواکتیو
این
عنصر ناپایدار را در نیروگاههای بسیار قوی میسازند که تعداد نوترونهای
موجود در آنها از صدها هزار میلیارد نوترون در ثانیه در سانتیمتر مربع
تجاوز میکند. عملا کلیه بمبهای اتمی موجود در زراد خانههای جهان از این
عنصر درست میشود. روش ساخت این عنصر در داخل نیروگاههای هستهای به این
صورت که ایزوتوپهای 238Uشکست پذیر نیستند، ولی جاذب نوترون کم انرژی هستند. تعدادی از نوترونهای حاصل از شکست 235U را جذب میکنند و تبدیل به 239U میشوند. این ایزوتوپ از اورانیوم بسیار ناپایدار است و در کمتر از ده ساعت تمام اتمهای بوجود آمده تخریب میشوند.
در درون هسته پایدار 239U یکی
از نوترونها خود به خود به پروتون و یک الکترون تبدیل میشود. بنابراین
تعداد پروتونها یکی اضافه شده و عنصر جدید را که ۹۳ پروتون
داردنپتونیوم مینامند که این عنصر نیز ناپایدار است و یکی از «نوترونهای» آن خود به خود به پروتون تبدیل شده و در نتیجه به تعداد پروتونها یکی اضافه شده و عنصر جدید«پلوتونیم» را که ۹۴ «پروتون» دارد ایجاد میکنند. این کار حدودا در مدت یک هفته صورت میگیرد. /منبع:مجله رشد۴آذر۱۳۹۲
فرآیند غنی سازی اورانیوم
روش سانتریفوژ در مقیاس صنعتی ابتدا در هلند دردهه ۶۰ میلادی مورد استفاده قرار گرفت، برای این منظور توسعه مواد با استقامت و خواص ویژه و ساخت یاطاقان های پیشرفته برای سانتریفوژهای با سرعت دورانی زیاد لازم می بود
به طور حتم افراد علاقه مند ی که اخبار و مسائل علمی را پیگیری می کنند بارها واژه «غنی سازی اورانیوم» (uranium enrichment) را شنیده اند ولی هنوز درک ملموسی از این پروسه نداشته به طوری که مایلند به دانسته های خود بیافزایند. باید بگوییم که واقعاً یکی از تکنولوژیهای پیچیده در صنعت عظیم هسته ای فرایند غنی سازی اورانیوم می باشد.در جهان فعلی کشورهای انگشت شماری هستند که صاحب این تکنولوژی بوده و خدمات به کشورهایی که عضو باشگاهای هسته ای دنیا می باشند ارائه می دهند. غنی سازی درواقع افزایش درصد ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵ (U ۲۳۵) از ۷/۰ درصد به حدود ۴ الی ۵ درصد در مخلوط طبیعی اورانیوم است.
تاریخچه غنی سازی اورانیوم
تاریخ غنی سازی اورانیوم از جنگ جهانی دوم آغاز می شود، به عنوان مثال غنی سازی به وسیله سانتریفوژ حدوداً ۴۰ سال پیش توسط فردی آلمانی به نام زیپه(ZIPPE) طراحی شد. البته از فرایندهای دیگری مانند الکترومغناطیسی، پخش گازی، شیمیایی و فتوشیمیایی هم برای غنی سازی استفاده شد و بعضی از این روشها خیلی سریع توسعه پیدا کردند. حال باید دید چرا بحث غنی سازی اورانیوم در صنعت هسته ای مطرح شده و اکنون به عنوان یکی از تکنولوژیهای اساسی و موردنیاز در صنعت هسته ای جهان مطرح است. در پاسخ این سؤال باید گفت که شرکتهای تولید کننده انرژی برق برای تهیه سوخت راکتورهای نیروگاههای هسته ای بخصوص راکتورهای آب سبک PWR و BWR نیاز به اورانیوم غنی شده دارند زیرا در محفظه راکتور این نیروگاه ها احتمال شکافت اتم اورانیوم ۲۳۵ به وسیله نوترونهای حرارتی بسیار زیادتر از احتمال ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۸ می باشد، بنابراین اگر مقدار اورانیوم ۲۳۵به مقدار طبیعی آن یعنی ۷۵/۰ درصد باشد نمی تواند واکنش خودنگهدار زنجیره ای به وجود آورد پس باید با غنی سازی اورانیوم به عنوان سوخت نیروگاههای هسته ای درصد مقدار ایزوتوپ اورانیوم ۲۳۵ را به حدود ۴ الی ۵ درصد برسانیم تا احتمال شکافت به وسیله نوترون را افزایش داده و در نتیجه مقدار انرژی که از هرشکافت آزاد می شود را به وسیله خنک کننده که در این راکتورها آب معمولی( آبی که ئیدروژن آن دارای ایزوتوپ H ۱است) می باشد برداشت کنیم.حال با توضیحات فوق پروسه غنی سازی به صورت مختصر شرح داده می شود. دو روش سانتریفوژ و پخش گازی پایه صنعتی غنی سازی در کل جهان می باشند که البته با توجه به گسترش موضوع سعی شده که در این مقاله در مورد روش سانتریفوژ صحبت شود.
روش سانتریفوژ در مقیاس صنعتی ابتدا در هلند دردهه ۶۰ میلادی مورد استفاده قرار گرفت، برای این منظور توسعه مواد با استقامت و خواص ویژه و ساخت یاطاقان های پیشرفته برای سانتریفوژهای با سرعت دورانی زیاد لازم می بود. در آلمان وانگلستان نیز این روش توسعه یافت و در سال ،۱۹۷۰ سه کشور آلمان، هلند و انگلستان شرکت URENCO را برای توسعه این فرآیند و عرضه سرویس غنی سازی به بازار بین المللی تشکیل دادند. این فرآیند در دهه ۸۰ در کشورهای آمریکا، فرانسه، ژاپن، استرالیا و چند کشور دیگر نیز به کار گرفته شده است.
البته باید یادآوری کرد که استفاده از سانتریفوژ برای جداسازی مواد با جرم های ویژه مختلف از صد سال پیش شروع شده است ولی در آن زمان بحث غنی سازی اصلاً مطرح نبود، به طوری که از سال ۱۹۱۹ میلادی این روش برای جداسازی ایزوتوپ گازها مورد استفاده قرار گرفت؛ تا اینکه در جنگ جهانی دوم از دستگاه سانتریفوژ برای غنی سازی اورانیوم استفاده به عمل آمد.
«غنی سازی اورانیوم» یکی از مراحل ۱۵ گانه چرخه سوخت هسته ای می باشد.
یعنی قبل از آنکه اورانیوم به مرحله غنی سازی که جزو پنجمین مرحله از چرخه سوخت هسته ای است بخواهد برسد باید مراحلی طی شود تاگاز مورد نظر به عنوان خوراک وارد سیستم سانتریفوژ شود که جهت روشن شدن موضوع چهار مرحله قبلی و فرآیندهای انجام شده شرح داده می شود.
اولین مرحله از چهار مرحله قبل از غنی سازی «اکتشاف معادن اورانیوم» می باشد.
اورانیوم در طبیعت به صورت ترکیباتی که تعداد آنها به ۱۰۰ می رسد و از ملکولهای ساده تا کمپکس تشکیل شده است وجود دارد.
« اورانیوم» همیشه در ترکیب با اکسیژن در طبیعت یافت می شود.
بزرگترین ذخایر رگه ای اورانیوم در کانادا و استرالیا وجود دارد،
البته کشورهای بسیاری مانند: آمریکا، آفریقای جنوبی، مراکش و من جمله ایران دارای معادن اورانیوم می باشند که ازمعادن بالفعل اورانیوم ایران «ساغند» یزد می باشد. پس از اکتشاف و استخراج کانی های اورانیوم کانه آرایی و تغلیظ برای تهیه کنسانتره(پرعیار شدن) ۸ U ۳ O (کیک زرد)(دارای ۸۰ تادرصد U3O8) در چند مرحله انجام می شود، کیک زرد به دست آمده شامل بیش از ۷۰ درصد اورانیوم می باشد.روی این کیک زرد کنترل کیفیت اندازه ذرات کنسانتره و سیالیت آن انجام می شود. سپس جهت تولید پودر UO2 ازکیک زرد (U3O8) عملیات انحلال، استخراج، رسوب گیری UC و احیاء انجام می شود و برای تبدیل UO2 به UF6 (نمک سبز) با اسید فلورئید ریک (HF) آن را ترکیب می کنند تا UF4 به دست آید. سپس UF4 را با گاز فلوئور فلوریناسیون می کنند تا UF6 به دست آید. UF6 به دست آمده در دمای پایین گازی شکل است که خوراک دستگاه سانتریفوژ گازی است تا بدین وسیله گاز UF6 غنی شود.
در سال ۱۹۳۰ سانتریفوژ با جریان همسو(Concurrent)که در آن ماده تغذیه از درون لوله ای که در مرکز درپوش بالایی سانتریفوژ قرار دارد، وارد می شد. مولکولهای سبک بیشتر به اطراف محور مرکزی ومولکولهای سنگین بیشتر به طرف دیواره سوق پیدا کرده و به وسیله مجراهایی از سانتریفوژ خارج می شوند. در جنگ جهانی دوم از این سانتریفوژ برای غنی سازی اورانیوم استفاده به عمل آمد ولی بازده کم آن موجب کنار گذاشتن این روش شد. سانتریفوژ با جریانهای همسو دو نقص بزرگ داشت: یکی اینکه فشار در نزدیک محور مرکزی پایین بود و خارج کردن مولکولهای سبک تر (U ۲۳۵) با اشکال مواجه می شد و دیگر اینکه بازده جداسازی این سانتریفوژ بسیار کم بود. این مشکلات موجب شد که سانتریفوژ با جریانات مخالف توسعه یابد. در این سانتریفوژ ماده تغذیه که همان UF6 می باشد از وسط محور چرخشی وارد شده و با حرکت در طول محور و جداره در دو جهت مختلف موجب ایجاد اختلاف غلظت ایزوتوپی در طول محور می شود. در نتیجه می توان ایزوتوپ های سبک (اورانیوم ۲۳۵) و سنگین (اورانیوم ۲۳۸) را در دو انتهای محور و در نزدیک جداره سانتریفوژ برداشت کرد. چون فشار در کنار جداره زیاد است بنابراین برداشت ایزوتوپ سبک تر (اورانیوم ۲۳۵) مشکلی ایجاد نمی کند. با این نوع سانتریفوژ بازده جداسازی افزایش پیدا کرده و با ارتفاع سانتریفوژ متناسب است. این سانتریفوژ هنوز اهمیت خود را حفظ کرده و با به کار گرفتن مواد با استقامت و خواص بهتر افزایش بازده و رقابت اقتصادی آن در سطح وسیع ممکن شده است. چونکه تفاوت جرمی اورانیوم ۲۳۵ (U ۲۳۵) اورانیوم ۲۳۸ (U ۲۳۸) فقط سه نوترون می باشد و باتوجه به اینکه وزن یک نوترون از مرتبه ۲۴- ۱۰ گرم بوده متوجه می شویم که تفاوت جرمی اورانیوم ۲۳۵ و اورانیوم ۲۳۸ بسیار جزئی است، به طوری که یک دستگاه سانتریفوژ به هیچ عنوان قادر نیست تا ۴ الی ۵ درصد غنی سازی انجام دهد، پس باید فرآیند غنی سازی در مراحل زیادی به صورت پشت سر هم که آبشار (casade)نامیده می شود انجام پذیرد تا بتوان به غنای ۴الی ۵درصد رسید.
به عنوان مثال اگر دستگاه سانتریفوژ جریان مخالفی داشته باشیم که در هر ثانیه ۱۰۰۰ دور بتواند بزند باید در حدود شاید ۶۰۰۰۰ (شصت هزار) دستگاه پشت سر هم که آبشار نامیده می شود کنار هم قرار داد تا بتوان ۴ الی ۵ درصد اورانیوم گازی شکل UF6 را غنی کرد. راه اندازی یک سایت صنعتی غنی سازی اورانیوم به ده ها مگاوات نیروی برق نیاز دارد. تصور کنید که اگر استوانه چرخنده هر دستگاه سانتریفوژ بخواهد ۱۰۰۰ دور در ثانیه بزند چه مقدار باید برق مصرف کند و همچنین خلاء داخل آن باید بسیار مقدار بالایی داشته باشد تا تحقق چنین شرایطی فراهم شود با در نظر گرفتن این شرایط تصور کنید به عنوان مثال ۶۰هزار دستگاه سانتریفوژ را در کنار هم قرار دادن جهت جداسازی ایزوتوپی اورانیوم چه تکنولوژی بالایی را طلب می کند.
اگر کشوری توانست اورانیوم را تا ۵ درصد غنی کند (که مورد استفاده در راکتور نیروگاههای هسته ای است ) می تواند اورانیوم با غنای بالاتر مثلاً بالاتر از ۷۰ درصد (که مورد استفاده در تسلیحات هسته ای است) تولید کند؟
جواب: مثال این قضیه مانند بحث خودرو است. اگر کشوری بخواهد خودرویی با سرعت ۳۰۰ کیلومتر در ساعت تولید کند، برای این کار، نسبت به خودرویی که با سرعت معمولی حرکت می کند، طراحی جدیدی نیاز دارد.
یعنی «نحوه اتصال سانتریفوژها» تغییر می کند و بسته به نوع و درصد غنی سازی شرایط کار تغییر می کند. در مورد ایران به فرض بپذیریم که ایران توانسته ماشین بسازد اما اگر بخواهد ماشین با مشخصات جدیدی بسازد نیاز به تکنولوژی متفاوتی نسبت به قبل دارد.
در مورد «غنی سازی ۵ درصد» و بالای آن هم به همین صورت است و ما به یک دانش فنی اضافه نیاز داریم.
یعنی چیز جدیدی ساخته نمی شود، ولی باید به آن موارد قبلی، بخش های جدید خاصی اضافه شود.
باید این نکته یادآوری شود که غنی سازی با درصد بالا یک غنی سازی ۳ تا ۵ درصدی یا بخشی از آن نیست بلکه بحث دیگری است و باید از صفر آغاز کرد چرا که طراحی و اتصال قطعات آن فرق دارد.
شاید مثال تولید خودرو تراکتور بهتر باشد. الان داریم خودرو تولید می کنیم و آن موقع می خواهیم تراکتور بسازیم هرچند تولید این دو شباهت های زیادی با هم دارد ولی در هر حال تراکتور با خودرو دو نوع متفاوت اند. شاید افرادی فکر می کنند که همه کشورهای دارای نیروگاه هسته ای خودشان تولیدکننده سوخت هسته ای می باشند در حالی که اصلاً این طور نیست و داشتن نیروگاه هسته ای با داشتن تکنولوژی غنی سازی دو مقوله جدا از هم می باشند زیرا با داشتن نیروگاه هسته ای می توان سوخت را از کشورهای تولید کننده دریافت کرد و درواقع غنی سازی یک اهرم چانه زنی است البته ازنظر اقتصادی هم می تواند دارای صرفه باشد.//منبع:باشگاه اندیشه۴آذر۱۳۹۲
اورانیوم چیست؟
«اورانیوم»ماده خام اصلی مورد نیاز برای تولید انرژی در برنامه های صلح آمیز یا نظامی هسته ای است، از طریق استخراج از معادن زیرزمینی یا سر باز به دست می آید. اگر چه این عنصر به طور طبیعی در سرتاسر جهان یافت می شود اما تنها حجم کوچکی از آن به صورت متراکم در معادن موجود است.
هنگامی که هسته اتم اورانیوم در یک واکنش زنجیره ای شکافته شود مقداری انرژی آزاد خواهد شد.
برای «شکافت هسته اتم اورانیوم»، یک نوترون به هسته آن شلیک می شود و در نتیجه این فرایند، اتم مذکور به دو اتم کوچکتر تجزیه شده و تعدادی نوترون جدید نیز آزاد می شود که هرکدام به نوبه خود می توانند هسته های جدیدی را در یک فرایند زنجیره ای تجزیه کنند.
مجموع جرم اتمهای کوچکتری که از تجزیه اتم اورانیوم به دست می آید از کل جرم اولیه این اتم کمتر است و این بدان معناست که مقداری از جرم اولیه که ظاهرا ناپدید شده در واقع به انرژی تبدیل شده است، و این انرژی با استفاده از رابطه E=MC۲ یعنی رابطه جرم و انرژی که آلبرت اینشتین نخستین بار آنرا کشف کرد قابل محاسبه است.
اورانیوم به صورت سه ایزوتوپ مختلف در طبیعت یافت می شود. دو گونه اصلی آن اورانیوم U۲۳۵ و U۲۳۸ است که هر دو دارای تعداد پروتون یکسانی بوده و تنها تفاوتشان در سه نوترون اضافه ای است که در هسته U۲۳۸ وجود دارد. اعداد ۲۳۵ و ۲۳۸ بیانگر مجموع تعداد پروتونها و نوترونها در هسته هر کدام از این دو ایزوتوپ است.
برای به دست آوردن بالاترین بازدهی در فرایند زنجیره ای شکافت هسته باید از اورانیوم ۲۳۵ استفاده کرد که هسته آن به سادگی شکافته می شود. هنگامی که این نوع اورانیوم به اتمهای کوچکتر تجزیه می شود علاوه بر آزاد شدن مقداری انرژی حرارتی دو یا سه نوترون جدید نیز رها می شود که در صورت برخورد با اتمهای جدید اورانیوم بازهم انرژی حرارتی بیشتر و نوترونهای جدید آزاد می شود.
اما به دلیل "نیمه عمر" کوتاه اورانیوم ۲۳۵ و فروپاشی سریع آن، این ایزوتوپ در طبیعت بسیار نادر است بطوری که از هر ۱۰۰۰ اتم اورانیوم موجود در طبیعت تنها هفت اتم از نوع U۲۳۵ بوده و مابقی از نوع سنگینتر U۲۳۸ است.
بمب پلوتونیومی
استفاده از پلوتونیوم به جای اورانیوم در ساخت بمب اتمی مزایای بسیاری دارد. تنها چهار کیلوگرم پلوتونیوم برای ساخت بمب اتمی با قدرت انفجار ۲۰ کیلو تن کافی است. در عین حال با تاسیسات بازفرآوری نسبتا کوچکی می توان چیزی حدود ۱۲ کیلوگرم پلوتونیوم در سال تولید کرد.
کلاهک هسته ای شامل گوی پلوتونیومی است که اطراف آن را پوسته ای موسوم به منعکس کننده نوترونی فرا گرفته است. این پوسته که معمولا از ترکیب بریلیوم و پلونیوم ساخته می شود، نوترونهای آزادی را که از فرایند شکافت هسته ای به بیرون می گریزند، به داخل این فرایند بازمی تاباند.
استفاده از منعکس کننده نوترونی عملا جرم بحرانی را کاهش می دهد و باعث میشود که برای ایجاد واکنش زنجیره ای مداوم به پلوتونیوم کمتری نیاز باشد.
برای کشور یا گروه تروریستی که بخواهد بمب اتمی بسازد، تولید پلوتونیوم با کمک رآکتورهای هسته ای غیرنظامی از تهیه اورانیوم غنی شده آسانتر خواهد بود. کارشناسان معتقدند که دانش و فناوری لازم برای طراحی و ساخت یک بمب پلوتونیومی ابتدایی، از دانش و فنآوری که حمله کنندگان با گاز اعصاب به شبکه متروی توکیو در سال ۱۹۹۵ در اختیار داشتند پیشرفته تر نیست.
چنین بمب پلوتونیومی می تواند با قدرتی معادل ۱۰۰ تن تی ان تی منفجر شود، یعنی ۲۰ مرتبه قویتر از قدرتمندترین بمبگذاری تروریستی که تاکنون در جهان رخ داده است.
بمب اورانیومی
هدف طراحان بمبهای اتمی ایجاد یک جرم فوق بحرانی ( از اورانیوم یا پلوتونیوم) است که بتواند طی یک واکنش زنجیره ای مداوم و کنترل نشده، مقادیر متنابهی انرژی حرارتی آزاد کند.
یکی از ساده ترین شیوه های ساخت بمب اتمی استفاده از طرحی موسوم به «تفنگی» است که در آن گلوله کوچکی از اورانیوم که از جرم بحرانی کمتر بوده به سمت جرم بزرگتری از اورانیوم شلیک می شود به گونه ای که در اثر برخورد این دو قطعه، جرم کلی فوق بحرانی شده و باعث آغاز واکنش زنجیره ای و انفجار هسته ای می شود.
کل این فرایند در کسر کوچکی از ثانیه رخ می دهد.
جهت تولید سوخت مورد نیاز بمب اتمی، «هگزا فلوئورید» اورانیوم غنی شده را ابتدا به اکسید اورانیوم و سپس به شمش فلزی اورانیوم تبدیل می کنند. انجام این کار از طریق فرایندهای شیمیایی و مهندسی نسبتا ساده ای امکان پذیر است.
قدرت انفجار یک بمب اتمی معمولی حداکثر ۵۰ کیلو تن است، اما با کمک روش خاصی که متکی بر مهار خصوصیات جوش یا گداز هسته ای است می توان قدرت بمب را افزایش داد.
در فرایند گداز هسته ای، هسته های ایزوتوپهای هیدروژن به یکدیگر جوش خورده و هسته اتم هلیوم را ایجاد می کنند. این فرایند هنگامی رخ می دهد که هسته های اتمهای هیدروژن در معرض گرما و فشار شدید قرار بگیرند. انفجار بمب اتمی گرما و فشار شدید مورد نیاز برای آغاز این فرایند را فراهم می کند.
طی فرایند گداز هسته ای نوترونهای بیشتری رها می شوند که با تغذیه واکنش زنجیره ای، انفجار شدیدتری را به دنبال می آورند. اینگونه بمبهای اتمی تقویت شده به بمبهای هیدروژنی یا بمبهای اتمی حرارتی موسومند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع این فرازازمقاله : سایت BBC است ودرمنابع مأخوذه اندکی ویرایش انجام گرفته است
به گزارش ایندیپندنت؛ خبرگزاری رسمی کره شمالی روز گذشته اعلام کرد این کشور موفق به انجام ششمین آزمایش هستهای خود شده که از آزمایشهای پیشین بسیار قدرتمندتر است. این اقدام «پیونگیانگ» خیلی زود با محکومیتهای بینالمللی مواجه شد.
این خبرگزاری در توضیح آزمایش هستهای جدید این کشور اعلام کرد پیونگیانگ موفق به آزمایش یک بمب هیدروژنی پیشرفته شده که گامی بزرگ در تحقق اهداف بلند مدت آن محسوب میشود. یکی از اهداف مهم پیونگیانگ، توسعه موشک هستهای قدرتمندی است که بتواند به قلب آمریکا نیز برسند.
با توجه به زلزلهای که موسسه تحقیقاتی زمینشناسی آمریکا قدرت آن را ۶.۳ دهم ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین ارزیابی کرد، کارشناسان این حوزه معتقدند زلزله بوجود آمده به اندازه کافی قدرتمند بود تا گفته شود کره شمالی به فناوری ساخت بمب هیدروژنی دست یافته و یا به آن بسیار نزدیک شده است.
مقامات آگاه در ژاپن و کره جنوبی اعلام کردند قدرت انفجار جدیدترین آزمایش کره شمالی ۱۰ برابر قویتر از پنجمین آزمایش هستهای این کشور بود که یک سال پیش انجام شد. تمام شش آزمایش هستهای کره شمالی در پایگاه آزمایش هستهای زیرزمینی این کشور انجام شدند.
بمب هیدروژنی یک اصطلاح رایج برای بمبهای دو مرحلهای ترمو هستهای است. منظور از «ترمو هستهای»(Thermo core)، وابستگی انفجار به درجه حرارت هسته اتم است. در این حالت، ابتدا یک انفجار اتمی اولیه روی میدهد تا درجه حرارت هسته اتم به اندازه کافی بالا رود، سپس در مرحله دوم یک انفجار بسیار قویتر با قدرت تخریب بالا اتفاق خواهد افتاد.
انفجار در مرحله نخست بر پایه همجوشی هستهای استوار است و اتمها شکافته میشوند. مرحله دوم بر سوخت هستهای استوار است و انفجاری را تولید میکند که با هیچکدام از بمبهای اتمی رایج قابل مقایسه نیست.
پس از آغاز همجوشی هستهای، نوترونهایی با سرعت بالا تولید شده که قادر هستند بار دیگر موجب تجزیه هسته اورانیوم داخل بمب شوند. همین موضوع قدرت انفجار را ۲ تا ۳ برابر افزایش میدهد.
در« بمبهای اتمی »عادی، فقط شکافت هستهای اتفاق میافتد، هسته اتم تجزیه میشود، پولوتنیوم و یا اورانیوم در واکنشهای زنجیرهای به اتمهای کوچکتر تقسیم میشوند و حجم زیادی انرژی را آزاد میکنند. بمبهایی که آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم بر سر مردم هیروشیما و ناکازاکی فرو ریخت، اتمی بودند.
ساعاتی پیش از انجام آخرین آزمایش موشکی کره شمالی، رسانه دولتی این کشور تصویری از «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی، را منتشر کرد که در حال بررسی یک دستگاه با شکل بادام زمینی بود. سپس اعلام شد این دستگاه یک بمب هیدروژنی جدید بوده که میتواند درون کلاهک موشکهای بالستیک بارگذاری شود. شکل این بمب با آنچه که تصویرش را در ماه مارس گذشته منتشر کرده و شبیه به توپ بود کاملا تفاوت دارد. کارشناسان معتقدند شکل خاص بمب نمایش داده شده اخیر، حاکی از یک سلاح هستهای دو مرحلهای است.
برای نخستین بار کره شمالی به طور خاص از امکان حمله با پالسهای الکترومغناطیسی نیز سخن گفت. چنین حملهای میتواند به جای شلیک موشک دور برد به قلب شهرهای آمریکا، یک انفجار قوی در جو ایجاد کند.
انجمن کنترل تسلیحاتی، تعداد کلاهکهای هستهای آمریکا را ۶۸۰۰ و روسیه را ۷۰۰۰ مورد اعلام کرده است. انگلیس حدود ۱۲۰ کلاهک هستهای در اختیار دارد که ۴۰ مورد از آنها به دریا منتقل شده و در زیردریاییهای هستهای این کشور مستقر هستند. فرانسه حدود ۳۰۰ و چین ۲۷۰ کلاهک هستهای در اختیار دارد.
این انجمن تعداد کلاهکهای هستهای هند و پاکستان را حدود ۱۲۰ و رژیم صهیونیستی را ۸۰ مورد اعلام کرده است./باشگاه خبرنگاران۱۳ شهریور ۱۳۹۶
***
بمب هیدروژنی نوعی بمب هستهای است که به آن بمب گرماهسته ای هم گفته می شود.
زرادخانه تسلیحاتی کره شمالی، امروز(۱۳ شهریور ۱۳۹۶) به بمب هیدروژنی مجهز شد، بمبی به مراتب مرگبارتر از بمب های اتمی پیشین.
در این بمب در مرحله اول، شکافت هسته صورت می گیرد و در مرجله دوم حرارت و فشار آن، به همجوشی هسته ای منجر می شود. به همین انرژی بسیار بیشتری از بمبهای هستهای تکمرحلهای آزاد میکند؛ این همجوشی با استفاده از هیدروژن انجام میشود و به همین دلیل نامش را بمب هیدروژنی گذاشته اند.
در واقع در این نوع بمب، ترکیبی از شکاف هستهای و همجوشی هستهای به کار رفته است که همین امر، قدرت تخریبی آن را به مراتب افزایش می دهد.
دارندگان بمب هیدروژنی
اولین بمب هیدروژنی دنیا آمریکا ساخته و در سال ۱۹۵۲ میلادی در اقیانوسیه آزمایش شد.
یک سال بعد از این اتفاق شوروی آزمایشی مشابه را در سیبری انجام داد.
در سال ۱۹۵۷ میلادی، بریتانیا به این گروه پیوست و یکی از بمب های هیدروژنی خود را روی جزیره مالدن در قلب اقیانوسیه انداخت.
چین نیز نخستین بمب هیدروژنی اش را در سال ۱۹۶۷ میلادی منفجر کرد و فرانسه نیز اواخر همین سال آزمایشی مشابه را در جنوب اقیانوسیه انجام داد.
در سال ۱۹۹۸ میلادی، هند مجموعه ای از آزمایشات هسته ای خود را انجام داد که طبق اعلام نظر کارشناسان یکی از آنها از نوع هیدروژنی بوده است، البته به زعم بسیاری، آن بمب چندان قوی نبود.
و اینک کره شمالی، آزمایش موفقیت آمیز این بمب را پشت سرگذاشته است. قدرت انفجار بمب هیدروژنی جدید کره شمالی از دهها کیلو تُن تا صدها کیلو تُن قابل تنظیم است.
این بمب چند منظوره بوده و قدرت تخریبی بسیار بیشتر از دیگر انواع بمبها دارد.
«بمب هیدروژنی کره شمالی» از قابلیت انفجار در ارتفاع بالا با خاصیت ایجاد پالسهای الکترومغناطیسی برخوردار بوده و بسته به نوع هدف، قدرت تخریب آن را میتوان تغییر داد.
بزرگ ترین تاریخ
بزرگترین بمب هیدروژنیای که تاکنون برای آزمایش منفجر شده، معادل ۵۰ مگاتن تیانتی قدرت انفجاری داشتهاست. نام این بمب«تزار» بود که اتحاد جماهیر شوروی آن را در سال ۱۹۶۱ آزمایش کرد. این قدرت انفجاری ۲۵۰۰ برابر قدرت انفجاری بمب هیروشیماست.
بمب های نمکی
نوع دیگری از بمبها که در دست تحقیق هستند Salted Bomb یا بمبهای نمکی نام دارند. هدف اصلی از ساخت این نوع بمبها انتشار امواج رادیواکتیو به طریقی است که ناحیه ای گسترده غیرقابل سکونت شود.
با توجه به اینکه ازدیاد نمک در یک ناحیه مسکونی میتواند منجر به خالی شدن آن منطقه از سکنه شود، از اینرو نام این بمب نیز با توجه به قابلیتی که دارد، بمب نمکی گذاشته شده است. بر اساس اطلاعات ارائه شده هنوز نمونهای از این بمب خطرناک ساخته و مورد آزمایش قرار نگرفته است.
منابع:عصرایران بنقل ازویکی پدیا- کتاب انرژی اتمی، نوشته اریک اوبلاکر، ترجمه بهروز بیضایی
***
تلویزیون کره شمالی، امروز با قطع برنامههای عادیاش اعلام کرد که کره شمالی، یک بمب اتمی با قدرت ۱۰۰ کیلو تن آزمایش کرده است؛ هر کیلو تن معادل ۱۰۰۰ تن و صد کیلو تن، معادل صدهزار تن تی ان تی است. بمبهای اتم معمولاً قدرتی کیلوتنی دارند و وسعت تخریبشان محدود است.
در مقابل «بمب هیدروژنی» که برای فعال شدنشان، یک بمب اتمی منفجر میشود و به نوعی در نقش چاشنی بمب هیدروژنی عمل میکند، قدرتی معادل مگاتن دارند. هر مگاتن تی ان تی معادل یک میلیون تن تی ان تی است. فناوری بمبهای اتمی بر اساس شکافت اتمهای اورانیوم یا پلوتنیوم است، ولی در بمبهای هیدروژنی بر اساس این شکافت اورانیوم با پلوتنیوم، حرارتی معادل چندین میلیون درجه سلسیوس ایجاد میشود تا اتمهای هیدروژن فعال شود و با تغییر به هلیوم، انرژی بسیار بالایی آزاد کنند.
با توجه به قدرت تخریب بمبهای هیدروژنی و وسعت قارچ اتمی این بمبها و همچنین با توجه به قدرت اعلام شده درباره بمب کره شمالی ـ که به گفته دولت کشور، معادل ۱۰۰ کیلو تن بوده ـ گویا کره شمالی توانسته است یک بمب اتمی آزمایش کند که به واسطه ابعاد کوچکش، قابلیت استفاده به عنوان کلاهک اتمی و شلیک به اهداف خارجی است.
البته این بمب نیز از قدرت تخریب بسیار بالایی برخوردار است. کافی است در نظر داشته باشید بمب اتمی «پسر کوچک / Little Boy» که در جریان جنگ جهانی دوم توسط آمریکا روی هیروشیما پرتاب شد، فقط ۱۵ کیلو تن قدرت داشت و بمب اتمی «مرد چاق / Fat Man» که سه روز بعد از بمب اول هیروشیما را با خاک یکسان کرد، فقط ۲۱ کیلو تن (یک پنجم بمب اتمیِ آزمایش شده توسط کره شمالی) قدرت داشته است.
در پرونده ویدیویی که در ادامه میبینید، با تفاوتهای بمبهای اتمی (شکافتی) و هیدروژنی (گداختی) آشنا میشوید و تصاویری دلهره آور از مجموعه آزمایشهای کشورهای غربی در مسابقه تسلیحاتی دوران جنگ سرد و آزمایش بزرگترین بمب اتم و جزئیات دیگری از این سلاح وحشتناک را میبینید./تابناک
***
بمب هیدروژنی یا گرماهستهای
بمب هیدروژنی یا گرماهستهای نوعی بمب هستهای است که انرژی آن ابتدا از طریق فرایند شکافت هستهای تامین میشود و گرما و فشار حاصله از این انفجار باعث شروع فرایند همجوشی هستهای استفاده میشود. به همین دلیل بمبهای گرماهستهای انرژی بسیار بیشتری از بمبهای هستهای تکمرحلهای (بمب اتم) آزاد میکنند. این بمبها از آن رو به «بمب هیدروژنی» معروف شدهاند که فرایند همجوشی هستهای با استفاده از هیدروژن انجام میشود.
بمب هیدروژنی چیست؟
نخستین آزمایش این نوع بمب در سال ۱۹۵۲ توسط آمریکا انجام شد. یک سال بعد شوروی نیز این بمب را ساخت و در سالهای بعد بریتانیا، فرانسه ، چین و کره ی شمالی نیز به تولید و آزمایش آن اقدام کردند. امروزه تقریبا تمام بمبهای هستهای این پنج کشور که در حالت عملیاتی و فعال قرار دارد از این نوع است.
در این نوع بمب، با ایجاد یک انفجار اورانیومی یا پلوتونیومی، دمایی معادل چندین میلیون درجه سلیسیوس ایجاد میشود.ایزوتوپهای هیدروژنی که در بمب بکار رفتهاند، تحت این شرایط با یکدیگر جوش میخورند و به هلیم تبدیل میشوند و در این همجوشی، انرژی بسیار زیادی را آزاد میسازند. بنابراین در این نوع بمب، ترکیبی از شکاف هستهای و همجوشی هستهای بکار رفتهاست. بمب اتمی نسبتاً کوچکی که شهر ژاپنی هیروشیما را نابود کرد، قدرت انفجاری معادل ۲۰۰۰۰ تن، ترینیتروتولوئن (تیانتی)، که یک ماده انفجاری عادی امروزی است، داشت.
در مقابل، بزرگترین بمب هیدروژنیای که تاکنون برای آزمایش، منفجر شده، معادل ۵۰ مگاتن تیانتی قدرت انفجاری داشتهاست. نام این بمب بمب تزار بود که اتحاد جماهیر شوروی آن را در سال ۱۹۶۱ آزمایش کرد. این قدرت انفجاری ۲۵۰۰ برابر قدرت انفجاری بمب هیروشیماست.
اساس کار بمب های هیدروژنی بر ترکیب دو یا چند اتم با یکدیگر در فرایندی موسوم به همجوشی هسته ای قرار دارد. همجوشی همان فرایندی است که انرژی ستارگان، همچون خورشید، را تامین می کند و آنها را اینچنین گرم و درخشان می کند. بنابراین می توانید قدرت بمب های همجوشی را حدس بزنید.
در تصویر زیر دو نوع بمب هیدروژنی را مشاهده می کنید که در هر دو آنها شکل خاصی از هیدروژن سنگین یا دوتریوم ماده اصلی مورد نیاز در این سلاح است. این ماده تعداد اتم های بیشتری را برای شکست فراهم می آورد که در نتیجه باعث آزاد شدن انرژی بیشتری در یک لحظه می شود.
اما برای آغاز روند همجوشی، نیاز به انرژی بسیار زیادی است که به همین دلیل هم این بمب ها اول باید منفجر شوند. بنابراین بمب های هیدروژنی در اصل از دو بمب ساخته شده اند: یک بمب شکافتی و یک بمب همجوشی.
یک بمب شکافتی در داخل یک بمب هیدروژنی مقادیر زیادی از تشعشعات اشعه ایکس را آزاد می کند که بر روی بمب همجوشی تمرکز داده شده است. این اتفاق دقیقا پیش از آنکه لرزش انفجار بتواند بمب هیدروژنی را متلاشی کند رخ می دهد.
این انفجار اشعه ایکس، سپس بمب همجوشی را فعال می کند که انفجار آن آنقدر قدرتمند است که می تواند چندین اتم را با هم ترکیب کند و مقداری از ماده را به انرژی خالص تبدیل کند و انفجاری را ناشی شود که از هر بمب اتمی قدرتمندتر است./اقتصادنیوز
جمهوری دموکراتیک خلق کره که با نام کره شمالی از آن یاد میشود کشوری در قاره آسیا است که جزو آخرین بازماندگان حکومتهای کمونیستی به حساب میآید.
این کشور از شمال با چین، از شمال شرق با روسیه و از جنوب با کره جنوبی همسایه است.
در قرون پانزدهم و شانزدهم کره از نظر علمی و فرهنگی پیشرفت زیادی داشت. در سال 1592 ژاپن به کره لشکرکشی کرد ولی حکومت با کمک چینیها حمله آن را دفع کرد. در اوایل قرن هفدهم کره تابع دولت چین شد.
پس از پیروزی ژاپنیها در نخستین جنگ با چین در قرن نوزدهم و در جنگ با روسیه در اوایل قرن بیستم، کره به کلی تحت استیلای ژاپن قرار گرفت.
امپراتور کره خواست با اعزام هیئتی به لاهه، مملکت خود را از زیر نفوذ کشور ژاپن بیرون بیاورد. ولی با کشف این موضوع مجبور به استعفا شد.
در سال۱۹۱۰ کره رسما به امپراتوری ژاپن ملحق شد. در زمان دومین جنگ چین و ژاپن و جنگ جهانی دوم، پایههای نفوذ ژاپن در کره سست شد و نیروهای استقلال طلب کرهای در سال ۱۹۴۲ به ژاپن اعلام جنگ دادند.
در فوریه و ژانویه سال ۱۹۴۵ کره به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد. قسمت شمالی در تصرف روسها و قسمت جنوبی در اشغال امریکاییها بود. مدار ۳۸ نیز به عنوان مرز دو کره تعیین شد.
در سال ۱۹۴۸ تقسیم کره به دو کشور صورت رسمی یافت و دو حکومت کره شمالی و کره جنوبی بر قرار شد. در سال ۱۹۵۰ کره شمالی به کره جنوبی حمله کرد و به این ترتیب جنگ دو کره که آمریکا نیز به طرفداری از کره جنوبی در آن حضور داشت آغاز شد.
در سال ۱۹۵۳ آتشبس اعلام شد اما در طی این جنگ خسارات زیادی به هر دو کشور وارد شد.
پس از پایان جنگ، دولت کره شمالی با استفاده از منابع سرشار از این سرزمین دست به اجرای برنامههای وسیعی برای صنعتیسازی و ترمیم کشور زد. با کمک چینیها و روسها خطوط آهن و کارخانهها از نو ساخته شدند.
سیاست در کره شمالی
رئیس حکومت در این کشور رهبر است که از سال ۱۹۹۴ تاکنون کیم جونگ ایل، این سمت را به عهده داشته است. در سال ۲۰۰۳ اختیارات دیگری هم به او افزوده شد که به این ترتیب رهبر این کشور بالاترین مقام اجرایی نیز هست.
قوه مقننه از یک مجلس قانونگذاری به نام مجلس عالی خلق با ۶۸۷ کرسی تشکیل شده است که نمایندگان آن برای دورهای پنج ساله با رای مردم انتخاب میشوند.
اقتصاد در کره شمالی
تولید ناخالص داخلی در این کشور ۴۰ میلیارد دلاراست. ۲۰ میلیون نفر نیروی کار این کشور را تشکیل میدهند.
آمارهای اقتصادی در مورد این کشور چندان دقیق نیست. تخمین زده میشود ۳۷ درصد از نیروی کار آن در بخش کشاورزی و بقیه در بخشهای صنعت و خدمات مشغول به کار باشند.
محصولات صادراتی این کشور شامل مواد معدنی، محصولات ترکیبی فلزی، کالاهای تولیدی که شامل تسلیحات نظامی نیز میشود، منسوجات، محصولات کشاورزی و ماهیگیری است.
محصولات وارداتی این کشور شامل مواد نفتی، زغال کک، ماشینآلات و تجهیزات، منسوجات و حبوبات است.
مردم کره شمالی
جمعیت کره شمالی ۲۵ میلیون نفر نفر یا میانگین سنی ۳۳ سال است. امید به زندگی برای زنان در بدو تولد ۷۵ و برای مردان۶۹ سال است.
مردم این کشور به طور سنتی پیرو بودا هستند. زبان رسمی در این کشور کرهای است.
ارتباطات در کره شمالی
مطبوعات و رادیو و تلویزیون در این کشور تحت نظارت کامل دولت اداره میشوند.
کره شمالی در یک نگاه
مساحت | ۱۲۰،۵۴۰ کیلومتر مربع |
جمعیت | ۲۵ میلیون نفر |
پایتخت | پیونگ یانگ |
واحد پول | ون |
دامنه اینترنتی | kp. |
پیش شماره | 850+ |
جمهوری دموکراتیک خلق کره، معروف به کره شمالی، کشوری است در بخش شمالی شبهجزیره کره در شرق آسیا. پایتخت آن پیونگیانگ است.
کیم جونگ ایل، رهبر کره شمالی در سن ۶۹ سالگی(۲۶ آذر ۱۳۹۰)۱۷دسامبر۲۰۱۱ در اثر حمله ای قلبی چسم از جهان فروبست و سکان هدایت کشوری را به سومین پسر ش، کیم جونگ اون(متولدژانویه۱۹۸۳)۲۸ساله سپرده شد.
سفرآیت الله خامنه ای(درکسوت ریاست جمهوری)به چین وکره در ۲۵اردیبهشت سال ۱۳۶۸بود.
«کیم ایل سونگ»(پدربزرگ رهبرکره شمالی در۸ ژوئیهٔ ۱۹۹۴(۱۷ تیر ۱۳۷۳) درسن ۸۲ سالگی درگذشت.