ساراخاتون مادرنمونه صومعه سرایی(کسما) با۱۸ فرزند

​خانواده کثیرالاولاد کسمایی که ازدست فرح پهلوی جائزه گرفت وکارت ویژه داشت.

روزنامه اطلاعات ۲۰ آذر ۱۳۴۲نوشت: «خانم سارا خاتون» دارای ۹ فرزند دختر و ۹ فرزند پسر بعنوان مادرنمونه درکشورانتخاب شد.

خانواده کثیرالاولادصومعه سرایی

«ساراخاتون»زن(کسمایی)با ۱۸ فرزند به عنوان«مادر نمونه»درکشور انتخاب شد

«ساراخاتون یوسفی»زن اهل کسماء(شهرستان)صومعه سرا،مادر۱۸ فرزند بعنوان مادرنمونه درکشورمعرفی شد.

فرزندان بترتیب سن:جمشید،ولی،رضا،ایوب،سیاوش،انوش(فرانوش)،فرامرز،علی وخسرو(پسران)

دختران بترتیب سن:ایران،احسان،مریم،فوزیه،گلی(گیلان)،مهری،فاطمه،ثریا وپوران.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درخیلی جاهای شنیده بودم که فرح پهلوی با هلی کوپتر به منزل آقای باصره فرودآمده واین فرود مصادف با ناهارخوردن درسرسفره بوده که فرح پهلوی درسرسفرباآنهانشسته وباآنهاغذاخورده است.

باهماهنگی به بایکی ازمعتمدین کسما(سرهنگ بیگی)با یکی ازدختران این مادر(ثریاباصره)راهی کسماشدیم ومصاحبه ای با ایشان انجام دادیم،خانم باصره مارابه زادگا هشان(جاده کسما بطرف آباتر)برد وخانه ای که پدرومادرش درآن زندگی می کردندنشانمان داد.

شهبانوفرح به کسمانیامده

ازثریاخانم ماجرای مهمانی شهبانوفرح راپرسیدم که ایشان گفتند،چنین چیزی اتفاق نیفتاده است.

ازخانم «ثریاباصره »پرسیدم:رژیم پهلوی چه امکاناتی به شمادادند(بعنوان مادرنمونه)؟

فرزندِمادرنمونه گفت:پدرومادروهمه فرزندان که مجموعاَ ۲۰ نفربودیم بایک اتوبوس مارا به تهران بردند.

ثریاباصره گفت:مارابه بیمارستان حمایت مادران(بیمارستان فرح)بردند.

خانم باصره گفت:روزاولی که به این محل(بیمارستان حمایت مادران) رفتیم،فرح به دیدارماآمد،مادربرادرکوچکمان(خسرو)رادربغل داشت، وقتی شهبانوفرح رادید،احساساتی شد وبچه رادرزیرپای فرح انداخت! فرح ناراحت شد وبچه رابغل کردوبوسیدوبعدبه مادرم تحویل داد.

البته همان بچه ای که زیرپای فرح انداخته شده بود(خسرو)حالا درکشورژاپن است(قبل ازپیروزی انقلاب مهاجرت کرده)

«کسما»کجاست؟نقشه

ثریاخانم علت نامیدن پدرش با«حاجی باصره» را تولدپدرش درسفربه حج(مکه)اعلام کرد.

ازخانم ثریاباصره پرسیدم چه مدتی درآنجابودید وچه امکانات وجوایزی به شمادادند؟

خانم باصره گفت:یک هفته درآن مکان بودیم وغذاهای متنوعی برایمان می آوردند(پذیرایی باحالی بود)

درطول این یک هفته مارا درجشنها ومراسم می بردند که بعضی ازمراسم هارا بخاطرمابرگزارکرده بودند.

ایشان گفتند:مارابه کنسرت خواننده های بردند.

وی گفت:دریکی ازاین کنسرت ها یکی ازخوانندگان مطرح،ازخواهرم خواستگاری کرد واما پدرم باازدواج مخالفت کرد.

باصره گفت:درهرمراسمی که می رفتیم جواوزی هم بمامی دادند.

وی گفت:شهبانوفرح به مادرم گفت:چه میخواهیدبه شمابدهم؟

مادرم گفت:یک کاری بکنیدکه من بتوانم مایحتاج بچه ها(غذاوپوشاک ومواردبهداشتی ودرمانی)راتأمین کنم.

فرح پهلوی یک کارتی به مادرم دادکه هروقتی خواستندبه دیدارش برود،بدون نوبت وبدون بازرس بتوانداوراملاقات کند.

خانم باصره ازدیگرامتیازات آن کارت را اینگونه گفت:درهرجایی(دادگاه وپاسگاه وادارات)که می رفتیم آن کارت رانشان می دادیم،کارمان راه می افتاد.

قبرحاجی آقا باصره کسمایی

همانطورکه درعکس می بینید،بااین کارت توانستندصاحب زمینهایی زیادی شوند.

خانم باصره گفت:یک زمین رابرای ساخت مسجددادیم .

قبرساراخاتون

اطلاعات آنلاین امروز دوشنبه (۲۰ آذر ۱۴۰۲) نوشت: شصت سال پیش، مادر ۱۸ فرزند به عنوان مادر نمونه انتخاب شد.

زنی به نام سارا از قریه «کسماء »از توابع (شهرستان صومعه سرا) در استان گیلان در سن ۳۸ سالگی دارای ۱۸ فرزند بود. روزنامه اطلاعات ۲۰ آذر ۱۳۴۲ در خبری از سارا خاتون خبر داده که دارای ۹ فرزند دختر و ۹ فرزند پسر دارد. گزارش را بخوانید و عکس این زن و این خانواده را تماشا کنید.

​

​

ساراخاتون

کسما(صومعه سرا)گیلان

​

​

مصاحبه ساراخاتون باروزنامه اطلاعات.

نکته عجیب درموردپیداکردن قبرمادرنمونه کسمایی

وقتی اززادگاهشان)حاشیه کسماء برگشتیم،گفتم برسرقبروالدین برویم تا عکس آزانجابگیرم ورفتیم-احتمالاً۶ ماه پیش( خرداد ۱۴۰۲) بود،بعضی ازقبورراعلفزارپواشانده بود،مخصوصاً آن قبوری که زوّارکمتری داشت،ثریاخانم خیلی گشت تاقبرمادرش راپیداکند وبلاخره خبرداد«پیداکردم»،باکمک هم علفهاراکندیدم وقبرراشستیم ،ایشان کنارقبرایستادتا من عکس بگیرم،داشتم عکس می گرفتم،متوجه شدم اسم روی قبربا نام مادرش که برایم گفته بود،متفاوت است،ازایشان پرسیدم مگرمادرتان ۲تااسم داشت؟

ایشان گفتند:نه

گفتنم:اسم روی قبررابخوان.

ایشان نگاهی کردند وگفتند:نه این قبرمادرنیست!

ومجدداً گشتیم تا قبرمادرمرحومه اش راپیداکردیم.

واما قبرپدرش مرتب وآبادبود.

نکته:بنظرمی رسدمامأموربودیم قبرآن خانم که سیده بودرا آب وجاروب(تروتمیزکنیم)ومن بدون اینکه بشناسم برایش فاتحه دادم،یقین کردم که دراین واقعه یک حکمتی بوده است.