پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

تُنبک زنی که موردتوجه امام رضابود"ماجرای عجیب دفن جنازه جیگی جیگی"

«جیگی جیگی» کیست؟(کُنسِرت سیّار به سبک قدیم درمشهد)

امام رضا(ع)چگونه یک «نوازنده »رادرآغوش گرفت!ماجرای اشتباه جنازه  یک «نقّاره زن بی خانمان» با«تاجرمعروف مشهد»

 آیت الله میرزاحسین فقیه سبزواری  و آیت الله سیدمحمدهادی حسینی میلانی کیستند؟رادرادامه خواهیدخواند.

حوالی دهه ۴۰ شمسی،نوازنده -مُطرب بامعرفتی درمشهدزندگی می کرد که معروف بود به «جیگی جیگی» اسم واقعی اش را هیچ کس ندانست. خانواده‌ای هم نداشت.

شغلش :دوره گرد بود و «دف» می‌زد و به آوازخوانی شُهره بود.

اما آوازخوانی  که در ایام شهادت و  تمام ۲ ماه محرم و صفر  پیدایش نبود (حُرمتهارانگه می داشت) کسی او را در شهر نمی‌دید.

تصویر ۱۶۰سال پیش از حرم امام رضا

«جیگی جیگی، ننه خانم»، هر روز صبح می‌آمد مقابل حرم می‌ایستاد و به امام رضا (ع) سلام می‌داد و بلند آواز می‌خواند:
جیگی جیگی، ننه خانوم
بیا بشین ،روی زانوم
روی زانوم، سنجد داره
یه کمی بخور، قوت داره

«جیگی جیگی» هر باری که گنبد و بارگاه حرم «آقا علی ابن موسی الرضا» را می‌دید، تُنبکش را به نشانه احترام و ادب، پشت سر یا زیر لباس مُندرسش پنهان می‌کرد و بعد از سلام به حضرت،هنگامی که حرم ناپیدابود، آوازه خوانی و تنبک زنی  راشروع می‌کرد.

این حسن ادب و احترام جیگی جیگی به نمادها و مصادیق دینی و مذهبی تا بدان‌جا بود که بنابر گفته برخی از روحانیون مشهدی، شامل آن‌ها نیز می‌شده و «جیگی جیگی ننه خانوم» حتی با دیدن روحانیون نیز با مخفی کردن تنبکش دست از آوازه‌خوانی برمی‌داشت و پس از احوال‌پرسی و عبور از آنان شروع به تنبک‌زنی و آوازه‌خوانی می‌کرد. 

«جیگی جیگی»مردی با قامتی متوسط، شانه‌های پهن، صورتی استخوانی و موهای بلند خرمایی‌رنگ که برخی او را با دفی در دست دیدهاند وبعضاًو دیگرانی با دایره زنگی، گروه دیگرکه اوراهمراهی می کردند درحال عروسک‌گردانی و تعدادی هم با میمونی دست‌آموز ،داشتند،معرکه گیری می کردند.

این تنبک‌زنی و آوازه‌خوانی ، به منظور شادمان کردن مردم و با هدف امرارمعاش صورت می‌گرفت و این برنامه موجب اقبال  مردم بود.

خانه او درسطح شهر، مشهور بود به «غار». اتاقکی غار مانند در داخل کال (کانال) انتهای کوچه نوغان جایی نزدیک دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ.

«جیگی جیگی» چگونه در حرم امام رضا(ع)دفن شد؟

قدیمی ترین عکس حرم امام رضا علیه السلام

چون هیچ خانواده‌ای نداشت، جنازه‌اش را به غسالخانه شهر در میدان طبرسی بردند. یک شب در غسالخانه ماند و قرار شد توسط ماموران شهرداری در قبرستان «گلشور» - قبرستان عمومی شهر- دفن شود.

همزمان با انتقال جسد «جیگی جیگی» به سردخانه، جنازه یکی از تجار معروف مشهد را شبانه به غسالخانه آوردند.

صبحگاه خانواده مرد تاجر، جنازه را تحویل گرفتند و پس از انجام مراسمی خاص، راهی حرم حضرت رضا (ع) شدند.

کارگران شهرداری هم جنازه این فلک زده بی کس وتنها  را برای دفن به قبرستان عمومی شهر بردند و  کفن و دفنش را به سرعت انجام دادند.

از سوی دیگر بستگان تاجر پس از انجام مراسم و انتقال جنازه وی به حرم مطهر برای گذاشتن او در آرامگاه ابدی از پیش‌خریداری شده در کنج ایوان طلا «کفن» را از روی صورت او برمی دارند تا وداع آخر را انجام دهند اما در این لحظه با صحنه‌ای غیرقابل باور روبه‌رو می‌شوند.

آنان می‌بینند جنازه‌ای که تاکنون به‌عنوان پدر تشییع می‌کردند «جنازه جیگی جیگی ننه خانم» است .

صحن عتیق یا انقلاب؛ صحنی که در دو دوره تاریخی تکمیل شد

خانواده مردتاجر ابتدا به «گلشور» مراجعه می‌کنند و وقتی از دفن پدر خود مطلع می‌شوند تنها راه را گرفتن مجوز نبش قبر از مراجع تقلید حاضر در مشهد می‌یابند.

برهمین اساس به سراغ آیات عظام سبزواری و میلانی می‌روند اما هر دوی این بزرگواران با خواسته آنان مخالفت کرده و می‌گویند« دفن جیگی جیگی  دراین مکان، درخواست امام رضابوده واذن خدا» و بدین‌گونه این مُطِرب بدون  خانه وخانواده در «ایوان شمالی صحن انقلاب» که به« ایوان عباسی» شهرت دارد، آرام گرفت.

undefined

خانواده مردتاجر برای حل مشکل رفتندبه سراغ آیات عظام سبزواری و میلانی، اما هر دوی این علما با خواسته آنان مخالفت کرده و می‌گویند دفن جیگی جیگی در حرم خواست خدا و امام رضا(ع) بوده است و بدین‌گونه این مُطرب بدون خانواده در ایوان شمالی صحن انقلاب«ایوان عباسی» شهرت دارد، آرام گرفت.

صحن انقلاب

این مکان،همان بارگاهی بود که «جیگی جیگی»، هر روز صبح، طنین آوازش را با سلام به امامش آغاز می‌کرد.پیام‌های تسلیتی که برای درگذشت کریم‌خانی ارسال شد

آمدم‌ای شاه پناهم بده / خط امانی زِ گناهم بده‌ای حرمت ملجا درماندگان / دور مران، از درو راهم بده

لایق وصل تو که من نیستم / اذن به یک لحظه نگاهم بده

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان۰۷ آبان ۱۳۹۸بنقل ازخبرآنلاین بااندکی اصلاحات

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:به فتوای آیات عظام فقیه سبزواری و میلانی ، جنازه  جیگی جیگی ، در حرم حضرت رضا علیه السلام ، ماندگار ؛ و نامش جاودانه شد .

« جیگی جیگی» قهرمان ماجراییست با عبرت های بسیار برای «اولی الابصار» که امام چگونه به زائرش نظردارد « سلام»هیچکس رابی پاسخ نمی گذارد،نه فقط پناه آهواست،بلکه همانطورکه آیت الله ها-علمای-مخلص رامی پذیرد،ازمطرب هم پذیرایی می کند وبه همسایگی دعوتش می کند واینکه خداوندچگونه وباچه ظرافتی کارهارا«رو به راه»می کند.

کتاب مطرب عشق ، حاوی سرگذشت جیگی جیگی ننه خانم

تنها و فقیر اما سرشار از شعور و معرفت.

روزنامه قدس درمهر ۱۳۹۰می نویسد:«رضا کیانیان»، کارگردان،بازیگر و عکاس مشهدی یکی از همین افراد است که در بخشی از کتابش با عنوان «این مردم نازنین» طی مطلبی با نام «فلاش بک» به روایت «جیکی، جیکی» پرداخته است.

رضا کیانیان، کارگردان می‌شود

کیانیان در فلاش بک چنین نوشته است:« در دوران دبستان، وقتی هشت، ۹ ساله بودم، مطرب دوره‌گردی در مشهد بود به نام «جیکی جیکی ننه‌خانم». نه این‌که اسمش همین باشد، میان مردم به این اسم معروف بود. مرد لاغراندام و بلندی بود با موهای صاف و لخت. سیه‌چرده بود و لباس‌های رنگی ژنده‌ای داشت. شاید از اهالی جنوب خراسان بود.
«جیگی جیگی»دوتاری داشت و تخته‌چوب کوچکی که روی آن عروسک بُزی بود که مفاصلش تکان می‌خورد. یک تکه ‌نخ به یکی از انگشتان دست راستش بسته بود. همان دستی که با آن به سیم‌های دوتار ضربه می‌زد. سر دیگر نخ به بُز روی تخته وصل بود. وقتی به سیم‌ها ضربه می‌زد، نخ کشیده می‌شد و بُزی تکان تکان می‌خورد. مثل این‌که با آهنگ دوتار می‌رقصید. آوازی به همراه تار می‌خواند که ترجیع‌بندش «جیکی جیکی ننه‌خانم» بود./.

یعنی می شودگفت که «جیگی جیگی»یک «کُنسرت سیار»قدیمی بوده.

بعد عده ای نگویند: «امام رضا(ع)باکُنسرت مخالف است!»مشهدکنسرت ممنوع است،بلکه امام رضاعلیه السلام باهرزگی وبی حرمتی مخالف است.

 «خبرگزاری رضوی»درباره «جیگی جیگی» ۲۷ اسفند ۱۳۹۶ اینگونه می نویسد:«جیگی جیگی» که کسی اسم واقعی او را نمی داند نوازنده ساده و گمنامی در دهه ۴۰ در مشهد بود. نسلی که در دهه های ۳۰ و ۴۰ شمسی دوران جوانی و یا میانسالی خودشان را درمشهد سپری کرده اند خصوصا اهالی محله قدیمی نوغان مشهد، چهره دوره گردی با قامتی متوسط و استخوانی با موهای صاف و خرمایی را به یاد می آورند که با چهره ای ژولیده و با لباس های عجیب غریب همراه با یک کلاه پوستی که دم روباهی به عنوان حمایل از آن آویزان کرده بود؛ با «دف و دایره زنگی» که همراهش بود هر روز پس از سلام به آقا امام رضا(ع) بلند می خواند:
جیگی جیگی ننه خانوم
بیا بشین روی زانوم
رو زانوم سنجد داره
یه کمی بخور قوت داره.
در توصیف نوع لباس جیگی جیگی اختلاف نظر است. برخی  او را با  لباس محلی مردم بیرجند به خاطر دارند و برخی دیگر با لباس محلی کردهای شمال خراسان و گروهی هم او را مردی می خوانند که لباسی چون دیگران می پوشیده اما کلاهی بر سر می گذاشته که دم روباهی از آن آویزان بوده است .

برچسب جیگی جیگی کیست؟ - پیراسته فر

درباره این اختلاف نظر در شکل ظاهری جیگی جیگی ننه خانم، در خاطره میانسالان  وکهنسالان مشهدی می تواند گفت که بعید نیست او در سال ها و فصول گوناگون از لباس های مختلف استفاده می کرده است.
«جیگی جیگی» احترام ویژه ای برای امام رضا(ع) قائل بود به گونه ای که هر روز پس از خروج از «غار »خود ابتدا به حضرت ثامن الحجج(ع) سلام می داد و سپس کار روزانه خود را آغاز می کرد.
علاقه او به ساحت امام رضا(ع) به حدی بود که در گذر از کوچه های «محله نوغان »و یا سایر مناطق آن دوران مشهد، که دسترسی و رویت گنبد و بارگاه عالم آل محمد(ص) به سادگی ممکن بود؛ بلافاصله «تُنبکش» را به نشانه احترام و ادب پشت سر و یا زیر لباس مندرسش پنهان می کرد و پس از سلام  به حضرت و وقتی مطمئن از محو شدن چشم انداز گنبد می شد، آوازه خوانی و تنبک زنی را شروع  می کرد.
این حسن ادب و احترام جیگی جیگی به نمادها و مصادیق دینی و مذهبی بنا به گفته برخی از روحانیون مشهدی، شامل آنها نیز می شده و «جیگی جیگی ننه خانوم» حتی با دیدن روحانیون نیز با مخفی کردن تنبکش دست از آوازه خوانی بر می داشت و پس از احوال پرسی و چاق سلامتی و عبور از آنان شروع به تنبک زنی و آوازه خوانی می کرد.
«تُنبک زنی و آوازه خوانی جیگی جیگی» متاثر از صفای باطنی اش به منظور شادمان کردن مردم و با هدف امرار معاش بود و همین باعث می شد تا تنبک زنی و آوازه خوانی اش بر دل مردم بنشیند.
او روزها را به تنک زنی و آواز خوانی می گذراند و شب هایش را در خانه غار مانند خود درون کالی، آخر کوچه نوغان مشهد به صبح می رساند .
مدل خانه او در سطح شهر یگانه بود. این سکونت گاه ویژه، اتاقکی غار مانند در داخل  کال (کانال) انتهای کوچه نوغان جایی نزدیک دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ امروزی بود .
جیگی جیگی گرچه خودش سراسر اندوه بود ولی آرزویی جز شادی دل مردم نداشت و با تمام علاقه ای که به شغلش داشت در ماه های محرم و صفر به احترام امام حسین (ع) دست به دف و دایره نمی زد و در این ایام دیگر از او خبری نبود گویا در این روزها در خانه اش با تنهایی خودش خلوت داشت حالا بماند که چه می خواست و چه آرزو می کرد.
مرگ جیگی جیگی  و اتفاق عجیب در دفن او
مردم محله قدیمی نوغان مشهد خوب به یاد دارند روزی را که به دلیل غیبت چند روزه این نوازنده با سرکشی از خانه اش؛ با جسد بی جان او روبرو شدند. آنان با دیدن این صحنه، جنازه  او را به غسالخانه شهر که در میدان طبرسی قرارداشت منتقل کردند. جنازه جیگی جیگی بدلیل مشخص نبودن بستگانش شبی در غسالخانه ماند و پس از آن با توجه به عدم مراجعه خویشاوندانش بنابر رسم آن دوران قرار شد توسط ماموران شهرداری در قبرستان گلشور که قبرستان عمومی شهر بود، به خاک سپرده شود.
همزمان با انتقال جسد جیگی جیگی به سردخانه ؛ جنازه یکی از تجار معروف آن زمان مشهد برای نگهداری شبانه به  غسالخانه منتقل شد.
صبح روز بعد خویشان آن مرد تاجر با حضور در غسالخانه جنازه را تحویل گرفته و برای انجام مراسم ابتدا راهی خانه و سپس حرم مطهر امام رضا(ع)، برای دفن شدند. از سوی دیگر کارگران شهرداری نیز جنازه جیگی جیگی را برداشته و برای دفن به قبرستان عمومی شهر می برند و چون او کسی را نداشت،  مراسم کفن ودفنش به سرعت انجام شد.

ایوان عباسی-حرم مطهر رضوی
از سویی بستگان آن تاجر  پس از انجام مراسم خداحافظی جنازه با منزل و انتقال وی به حرم مطهر رضوی، برای گذاشتن او در آرامگاه ابدیش در کنج ایوان عباسی، به منظور وداع آخر کفن را از روی صورت او پس می زنند اما با صحنه ای غیر قابل باور روبرو می شوند. آنان می بینند جنازه ای که تاکنون حمل می کردند جنازه «جیگی جیگی ننه خانم»  است . آنها ابتدا به قبرستان گلشور مراجعه می کنند و وقتی از دفن  پدر خود مطلع می شوند تنها راه را گرفتن مجوز نبش قبر از مراجع تقلید حاضر در مشهد می یابند.

برهمین اساس به سراغ  «آیت الله سید ابراهیم علم الهدی سبزواری»(فرزندسید محمد حسینی علم الهدی)

 و«آیت الله سید محمدهادی حسینی میلانی » می روند اما هر دوی این مراجع آن زمان مشهد، با درخواست آنان مخالفت کرده و می گویند«دفن  جیگی جیگی در حرم رضوی» خواست خدا و امام رضا(ع)بوده  و «نبش قبر» به لحاظ شرعی صحیح نیست.

به این ترتیب «مُطرب دوره گرد» و گمنام و  بدون خانواده، برای همیشه در ایوان شمالی صحن انقلاب که به ایوان عباسی شهرت دارد، ساکن می شود.
خاطره خوانی «رضا کیانیان »از جیگی جیگی
رضا کیانیان بازیگر مشهدی سینما و تلویزیون خاطره اش را درباره  این مرد مُطرب(جیگی جیگی) این طور تعریف می کند: پدر ما در مشهد در« بازارچه حاج آقا جهان» مغازه طباخی داشت و تابستان‌ها مرا به دم دکان خود می‌برد و آن‌جا شاگردی می کردم و در همان‌جا بود که وقتی جیگی جیگی بساط نمایشش را پهن می کرد،

یکی از مشتری‌هایش من بودم.

 

 این  مُطرب(جیگی جیگی فردی سیه چرده و لاغر بود و ساز محلی می زد. موسیقی‌اش شاد بود هرچند خودش غم خاصی داشت. مردم مشهد برایش روایت های زیادی ساخته بودند. چون طبق فرهنگ فولکلور مردم نظرات خود را وارد اتفاقات می‌کنند  روایات گوناگونی که در مورد او وجود دارد نشان‌گر اهمیت این شخصیت است.
جیگی جیگی هرگز دنبال پول نبود. در آن زمان که کودکی ۱۰-۱۲ ساله بودم، حرکات او که با ساز انجام می‌داد برایم شگفت‌انگیز بود و شاید علاقه‌ای که به عروسک نمایشی او داشتم باعث شد بعدها سراغ تئاتر بروم.

اعتراض وکیل محمدرضا شجریان به قرار منع پیگرد مدیرمسئول کیهان

در همان زمان بچه دیگری هم بود به نام «محمدرضا» که محو مضراب جیگی‌ جیگی می‌شد.

سال 1307 جلسات قرآن مهدی شجریان

جلسه قرآن (حاج مهدی شجریان)۱۳۰۷

پدر محمدرضا (حاج مهدی شجریان)قاری قرآن بود و در مغازه‌اش به او تمرین قرآن می‌داد و این کودک کسی نبود جز محمدرضا شجریان که در دوره کودکی‌اش هرکس صدای قرآن خواندن او را می‌شنید میخکوب می‌شد.

«داود کیانیان »برادر رضا کیانیان هم به ماجرای عجیب مرگ جیگی جیگی اشاره  دارد و این اتفاق را شاهکاری غریب توصیف می کند و می گوید: تصوری که از جیگی جیگی در ذهنم هست متعلق به زمانی است که در باغ ارگ مشهد که پر از سینما بود، با پدرم به سینما می‌رفتیم. گاهی در رفت و آمدهایمان جیگی جیگی را می‌دیدیم که ساز می‌زد و «عروسک بُزغاله‌اش» را می رقصاند و این حرکات برای من بسیار جذاب بود. از پدرم می خواستم بمانیم و او را ببینیم و به او پول بدهیم و این تصویر ذهنی من از او بود اما همیشه تصویری زنده است.
لازم به ذکر است که کتاب زندگی نامه «جیگی جیگی، ننه خانوم» به همت : محمد برومند با خاطراتی از هنرمندان مطرح مشهد هم چون رضا کیانیان و برادرش داوود کیانیان، مرحوم امیر قویدل کارگردان سینما و تلویزیون، رضا صابری و.. منتشر شده است.

توضیحات  مدیریت سایت-پیراسته فر:آیت الله میلانی وآیت الله سبزواری کیستند؟

«آیت الله  سبزواری» کیست؟
«آیت الله  میرزاحسین فقیه سبزواری» ،متولد ۱۳۰۹ق(۱۲۷۱شمسی)سامرا،از۹ سالگی(۱۳۱۸ق) بهمراه پدربه نجف رفت،بعداز۴سال،یعنی درسال۱۳۲۲قمری(۱۲۸۳شمسی) به سبزواربرگشتند،درسال ۱۳۲۶ق(۱۲۸۷شمسی)برای ادامه تحصیل به مشهدآمدند(۱۷سالگی).
درسال ۱۳۳۱ق(۱۲۹۲شمسی)به سبزواربرگشتند،درخدمت پدرودیگرعلمای آن شهرتلمذکردند.

«آیت الله فقیه سبزواری» پس از رحلت پدر(آیت‌الله میرزا موسی سبزواری) در سال ۱۳۳۶ق(۱۲۹۷شمسی)  به توصیه پدر به نجف رفت و ادامه تحصیل داد .در انجا درحدود ۲ سال از درس خارج آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی استفاده کرد. همچنین در درس خارج فقه واصول ایات عظام میرزای نایینی .شریعت اصفهانی .سید ابوالحسن اصفهانی .اقا ضیا عراقی وسید محمد فیروز آبادی حاضر شد و پس از چند سال تحصیل به درجه عالیه اجتهاد نایل امد

«آیت الله فقیه سبزواری»از سال ۱۳۴۷ق(۱۳۰۸شمسی)به مشهدمراجعت کردندو تا ۲۴ شوال ۱۳۸۶(۱۶ بهمن ۱۳۴۵)هنگام رحلت دراین شهربه تدریس وتربیت طلاب وکارهای عمرانی پرداختند.
در هنگام اقامت در مشهد در حدود ۴۰ سال در مسجد گوهرشاد به اقامه جماعت اشتغال داشت . در نماز جماعت ایشان جمعیت زیادی شرکت می نمودند و حسن نماز جماعت ایشان آن بود که نماز را به سرعت خوانده تا کسبه بازار زودتر در محل کسب خود حاضر گردند.

«آیت الله میلانی» کیست؟

«آیت الله سید محمدهادی حسینی میلانی»،فرزندسیدجعفرحسینی ،متولد۷ محرم ۱۳۱۳(۹ تیر ۱۲۷۴ )،  تحصیلاتش را در نجف آغاز کرد، و در همانجا به تدرس مشغول شد. او بارها به ایران سفر کرد و درسال(۱۳۷۲قمری) ۱۳۳۲شمسی که جهت زیارت قبر امام رضا(ع) به مشهد مراجعت کرده بود، به درخواست علمای خراسان، در آنجا ماندگار شد و به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت،یکی ازشاگرانش،رهبرانقلاب(آیت الله خامنه ای)بود.

آیت الله میلانی درکنارفرزندان:نورالدین،عباس،محمدعلی

در ۲۹ رجب ۱۳۹۵( ۱۷ مرداد ۱۳۵۴) در ۸۲ سالگی در مشهد درگذشت و در حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:روزنامه خراسان اینگونه نوشت:

 برای اولین بار است که یک جشنواره بین المللی هنرهای نمایشی به نام «جیگی جیگی» در مشهد برگزار می‌شود. جشنواره‌ای فرهنگی و هنری که نامش برای بسیاری آشناست اما برای بسیاری تازگی دارد. به بهانه نزدیک شدن به زمان برگزاری این جشنواره که دوم تا دهم اردیبهشت ماه خواهد بود، نگاهی‌انداختیم به کتاب «جیگی جیگی ننه خانوم» به کوشش محمد برومند که دبیری این جشنواره را نیز بر عهده دارد. گزیده‌ای از محتوای این کتاب و بازنشر نظرات برخی چهره‌های هنری درباره شخصیت جیگی جیگی که در همین کتاب منتشر شده است، باب آشنایی با جیگی جیگی را می‌گشاید. این کتاب اولین بار در سال 1388 منتشر و در سال گذشته نیز نسخه جدید آن با نام «مطرب عشق» مجدد روانه بازار نشر شد.

مردم قدیم خراسان، به حاجی فیروز، جیگی جیگی ننه خانم می‌گفتند. علت این نام‌گذاری، به دلیل خواندن ترانه معروف خراسانی با تکرار بیت "جیگی جیگی ننه خانم. .." بوده است. (این ترانه به نقل از استاد شکورزاده در بخش اشعار همین کتاب آورده شده است.) معنای جیگی جیگی در فرهنگ مردم خراسان به اصطلاح، "درخواست و التماس" است. انتخاب چنین اسمی با این بار معنایی برای آدم مطرب دوره گردی که در این گنبد گردون، جز خدا کسی را نداشت و جز از او، از کسی نمی‌توانست انتظار کمک و یاری داشته باشد، بسیار مهم و قابل تعمق است.

ماجرای« فوت» جیگی جیگی 

علت معروف بودن جیگی جیگی بیشتر به خاطر قصه فوت و چگونگی دفن اوست. تمام پیرمردها و پیرزن‌هایی که در دهه 30 و 40 در مشهد زندگی می‌کرده یا خود شاهد دفن او بوده  یا قصه دفن او را شنیده‌اند. می‌گویند وقتی جیگی جیگی مرد، جنازه او را شهرداری و به قولی مردم محله نوغان مشهد به غسالخانه می‌برند که آن زمان در میدان طبرسی امروز بود. همزمان، مرد تاجری نیز می‌میرد و جنازه او را برای تغسیل به همان مکان می‌آورند. قرار بود روز بعد، ماموران شهرداری جنازه جیگی جیگی را  که بی کس و بدون همراه بوده است   در قبرستان عمومی شهر دفن کنند که به گلشور معروف بود و جنازه مرد تاجر به حرم منتقل و در آن جا دفن شود. در آن زمان، قبرستان گلشور عمومی و رایگان بوده است اما هزینه خرید قبر در حرم مطهر امام رضا(ع) گران بود. 

«جیگی جیگی»

قبرستان قدیمی

اما دست تقدیر باعث می‌شود که جنازه مرد تاجر، به جای جنازه جیگی جیگی به قبرستان «گلشور» برده و دفن شود. وقتی خانواده مرد تاجر می‌خواهند میت خود را دفن کنند، متوجه می‌شوند که او جیگی جیگی ننه خانم است. بنابراین از مراجع تقلید آن زمان، آیت ا... سبزواری و آیت ا... میلانی اجازه نبش قبر می‌خواهند تا مرد تاجر را از گلشور به حرم منتقل کنند. اما آن‌ها دستور می‌دهند که جیگی جیگی را در حرم دفن کنند و مرد تاجر هم در قبرستان عمومی باقی بماند. مردم قدیم مشهد بر این باورند اگر به شکلی که جیگی جیگی در حرم دفن شد، مرده‌ای با تقدیر در حرم دفن شود، این را نشانه لیاقت آن فرد می‌دانند. هر چند عده کمی بر این باورند که این قصه، ساخته و پرداخته ذهن مردم است. 

 

«جیگی جیگی»تلاش می‌کرد مردم را بخنداند

رضا رضاپور: جیگی جیگی کلاه پوستی به سر داشت که دم روباهی به آن متصل بود. او با تکان دادن سرش و حرکات نمایشی، موجب خنده و انبساط خاطر مردم کوچه و بازار می‌شد و هر کس نسبت به وسع خویش، مبلغی به او کمک می‌کرد. هر چند که او، هیچ گاه دست گدایی به سوی کسی دراز نمی‌کرد و اگر مردم پولی به او پرداخت می‌کردند، از روی رضایت و شاید دستمزد کارش بود. محل سکونت جیگی جیگی در پایه دروازه نوغان که تا آن زمان باقی بود، داخل یک اتاقک کوچک قرار داشت. پیرمرد دوره گرد به سختی عمر می‌گذراند و زندگی بسیار فقیرانه‌ای داشت. با این حال، همیشه تلاش می‌کرد مردم را بخنداند.

«جیگی جیگی»صدایش هنوز از ذهن‌ام پاک نشده

رضا کیانیان: در دوران دبستان وقتی 8-9 ساله بودم، مطرب دوره گردی در مشهد بود به نام جیگی جیگی ننه خانم. نه این که اسم اش همین باشد، میان مردم به این اسم معروف بود. مرد لاغراندام و بلندی بود با موهای صاف و لخت. سیه چرده بود و لباس‌های رنگی ژنده‌ای داشت. شاید از اهالی جنوب خراسان بود. دوتاری داشت و تخته چوب کوچکی که روی آن، عروسک بُزی قرار داشت که مفاصل اش بسته بود. همان دستی که با آن سیم‌های دوتار ضربه می‌زند، سر دیگر نخ به بُز روی تخته وصل بود. وقتی به سیم‌ها ضربه می‌زد، نخ کشیده می‌شد و بُزی تکان تکان می‌خورد. مثل این که با آهنگ دوتار می‌رقصید. 

آهنگی به همراه تار می‌خواند که ترجیع بندش «جیگی جیگی ننه خانم» بود. صدای خسته و خش دار او هنوز از ذهن‌ام پاک نشده است. گاهی که با پدرم به خیابان ارگ مشهد می‌رفتیم، او را می‌دیدم. از پدرم می‌خواستم صبر کند، نرود تا او را تماشا کنم.

«جیگی جیگی»چهره‌ای نقش بسته بر خاطرات

رضا صابری: در روزگاری که وکیل آباد تنها تفرجگاه مردم دهه‌های 40 و 50 شهر مشهد بود، مردمان جنوب شهری با گاری‌های چهارچرخ اسب دار و بالاشهری‌ها و میان شهری‌ها هر کدام بنا بر وسعی که داشتند، با وسیله‌ای خود را در ایام تعطیل به وکیل آباد می‌رساندند و بعضا چند روزی در این منطقه بیتوته می‌کردند. تنها چهره‌ای که بیش از دیگر چهره‌ها در این تفرجگاه در ذهن و خاطر مردم خاطره گرای مشهد نقش بسته است، مردی بود که به او جیگی جیگی می‌گفتند. لباسش، پیراهن بلند با گردی دامن به رنگ تیره و جلیقه‌ای مشکی بود که بیشتر جامه سنتی مردم بیرجند را در ذهن متبادر می‌کرد کودکی نیز با همین هیئت، او را همراهی می‌کرد. اسباب و ابزار صحنه جیگی جیگی، عروسکی پارچه‌ای روی تخته مدور چوبی و نخی بود که از عروسک به انگشت میانی جیگی جیگی متصل می‌شد.... 

«جیگی جیگی» از خود ماست

قاسم رفیعا: مشهدی‌ها او را خوب می‌شناسند و درباره اش بسیار شنیده‌اند. تعدادی هم می‌دانند آرامگاه او در حرم امام رضا (ع) است و کلی نذر و نیاز برایش می‌کنند. خدا را شکر توانستم آخرش این کار ساده و کوچک را که شعری است با لهجه مشهدی، تمام کنم:

یه وقتایی خدا بخواد، تخت سلیمون مال ماس

گشنه نباشی آ تقی؛ یه وقتایی نون مال ماس

دست خدا باشه، که هس، هیشکی جلودار تو نیس

خدا بخواد، همون میشه؛ اینا دیگه کار تو نیس

این جا تو این شهر بزرگ، بین یه عده محتشم

بین اونایی که دارن یه عالمه حشم کشم

گاهی یه پیرمرد میاد و یه شبه پادشا میشه

بنده خوب و خالص و ناب امام رضا میشه