دختران ۱۴ و ۱۵ ساله باقرص برنج اقدام به خودکشی کردند.
درادامه به چندموردازخودکشی های دستجمعی خواهیم پرداخت ،همچنین خودکشی یک زوج مازندرانی(میاندورود) دریک درخت بایک طناب.ویک مورد خودکشی عجیب، ۲ دختر اصفهانی خندان وشوخی کنان به میعادگاه می روند واقدام به خودکشی هم می کنند،قبل ازاقدام شروع به تهیه فیلم ازخودشان می کنند!
خودکشی همزمان۴دختربابلی
مدیرکل پزشکی قانونی مازندران درمصاحبه با خبرگزاری فارس در ساری، مرگ ۲ دختر نوجوان در بابل را تایید کرد.
دکترعلی عباسی با اعلام اینکه تیم پزشکی قانونی در حال بررسی جزئیات بیشتر است، گفت: اطلاعات تکمیلی را به اطلاع رسانهها میرسانم.
مدیرکل پزشکی قانونی مازندران درباره خودکشی همزمان چهار نفر در این حادثه، اظهار کرد: اطلاعاتی که بنده دارم مربوط به فوت دو نفر است و در ارتباط با علت فوت باید بررسیهای لازم انجام شود.
به گزارش فارس، در فضای مجازی خبری مبنی بر خودکشی همزمان چهار دختر نوجوان دست به دست میشود که گفته شده ۲ دختر دیگر در کُما به سر میبرند ./پنج شنبه، ۱۶مرداد ۱۳۹۹
مراسم تشیع جنازه۲دختر
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خودکشی این دختران که باهم دوست بودند ازاهالی «موزیرج» شهر بابل بودندکه در روز دوشنبه ۱۳ مرداد با قرص برنج اقدام به خودکشی کردند. و روز سه شنبه(۱۴مرداد ۱۳۹۹) جواز دفن۲ دختر فوت شده که ۱۴ و ۱۵ ساله بودند صادر شد.
طبق سرشماری سال ۱۳۹۵،استان مازندران ۳ میلیون و ۲۸۳ هزار و ۵۸۲ نفر جمعیت دارد ( یک میلیون و ۶۵۳ هزار و ۹۹۸ مرد و یک میلیون و ۶۲۹ هزار و ۵۸۴ زن) شهرستان بابل با ۵۳۱ هزار و ۹۳۰ نفر بیشترین جمعیت رادربین شهرستانهای استان مازندران دارد.جمعیت منطقه «موزیرج »بالغ بر ۳۰ هزار نفر می باشد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خودکشی دختربابلی (۱۹ شهریور ۱۳۹۹)
غلام نیا روشن روابط عمومی اورژانس ۱۱۵ بابل گفت:: در این حادثه این دختر ۱۸ ساله دارای سابقه افسردگی، با خوردن ۵۰ عدد قرص رسپریدون قصد خودکشی داشت.
خودکشی دختر ۱۸ ساله بابلی با ۵۰ قرص قرص« ریسپریدون»
روابط عمومی اورژانس ۱۱۵ بابل ادامه داد: تکنسینهای اورژانس پس از اقدامات درمانی از قبیل: مایع درمانی، شستشوی داخل معده و اکسیژن تراپی بیمار را به بیمارستان شهید بهشتی بابل منتقل کردند.
قرص ریسپریدون برای درمان برخی از اختلالات روحی روانی مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و تحریک پذیری ناشی از اختلال اوتیستیک استفاده میشود.
این -احتمالاً- دهمین خودکشی دختران وپسران مازنی-بابلی- سالهای اخیرمی باشد.
***
جسد یک دختر و پسرجوان که به درخت حلق آویز شده بودند کشف شد .
عصر روز پنج شنبه(۲۸ مرداد ۱۳۹۵) حوالی ساعت ۱۷ جسد یک زن و مرد حدود ۲۰ و ۲۵ ساله در حالی که به درخت حلق آویز شده بودند کشف شد .
ماجرای این قتل و یا خودکشی توسط مراجع قضایی و پلیس در دست بررسی است .
محل کشف جسد در جنگل های اطراف کیاسر استراحتگاه جمال الدین کلا تحقیقات در خصوص خودکشی یا قتل زن و مرد جوان آغاز شد.
هر دو جوان از اهالی یکی از روستاهای شهرستان میاندورود(استان مازندران)هستند.
***
خودکشی یک دختر۱۸ ساله مازندرانی
یک دختر ۱۸ ساله مازندرانی که به قصد حودکشی به پشت بام یک ساختمان رفته بود، اماوقتی امدادگرمی آیدکمکش کند به دلیل حرکت رو به عقب، از پشت بام سقوط کرد.منبع: ۳۱ تیر ۱۳۹۶ مشرق،خبرنگاران جوان و...
توضیح نگارنده-پیراسته فر:شایداگرامدادگرناشی کمک نمی کرد،این دخترمنصرف می شد وخودکشی نمی کرد-دخترازترس سقوط،سقوط کرد!
خودکشی همزمان ۲ دخترگرگانی
فرماندار گرگان(محمد حمیدی) از اقدام به خودکشی دو دختر جوان در گرگان خبرداد و گفت: هر دو دختر به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شدند.
ساعت ١۴ بعد از ظهر روز سه شنبه(۷ بهمن ۱۳۹۹) دو دختران نوجوان با پریدن از روی پل عابر پیاده در خیابان ناهارخوران اقدام به خودکشی کردند.با توجه به تردد زیاد خودروهای سواری در محور فوق، هنگام پریدن از روی پل, بهصورت تصادفی با خودروی گشت نیروی انتظامی برخورد و از مرگ نجات یافتند،هردو نفر به شدت مجروح و در بیمارستان بستری هستند/ایسنا.
***
خودکشی دستجمعی خانوادگی دریزد
سایت الف می نویسد:روزهای پایانی هفته قبل(چهارشنبه، ۲ مرداد ۱۳۹۸) در یک واقعه شوکه کننده در یزد رخ داد. ۴ عضو یک خانواده به صورت گروهی دست به خودکشی زدند.
« مادر» این خانواده با تزریق زیاد انسولین، به زندگی خود پایان می دهد.
سه فرزند این خانواده شامل ۲ دختر و ۱ پسر بعد از اطلاع به اورژانس، در یک اقدام عجیب و قبل از رسیدن نیروهای امدادی با مصرف قرص برنج دست به خودکشی می زنند.این دختر هم دانشجوی بابُلی بوذه است.
نیروهای امدادی بعد از رسیدن به محل سکونت این خانواده، موفق می شوند پسر را نجات دهند ولی دو خواهر او جان خود را از دست می دهند. ( الف بنقل ازایلنا ۶ مرداد ۱۳۹۸)
***
خودکشی دستجمعی دراستان فارس
روز جمعه ۱۱مرداد ۹۸، در شهر نیریز واقع در استان فارس یک مادر به همراه دختر ۱۱ساله اش با خوردن قرص برنج خودکشی می کند، روزبعد( شنبه ۱۲مرداد)پدر خانواده نیز در یک تصادف عمدی با یک تریلر خود را کشد(درمسیرحرکت تریلرقرارمی گیرد)./
***
خودکشی همزمان ۲ جوان ۱۹ و ۲۲ ساله در یاسوج
خودکشی"همزمان" ۲دخترنوجوان تهرانی
«سیما و آیدا دست همدیگه رو گرفتن و خودشونو از بالای ساختمون انداختن پایین.»
دو دختر و نوجوان ١٣، ١٤ ساله. سیما و آیدا.ازاهالی جنتآباد (محلهای در شمال غرب تهران و در منطقه ۵ شهرداری تهران)هستند.
سلفی قبل از خودکشی
سلفی قبل از خودکشی
ساعت ٤:٤٥ دقیقه روز شنبه سیما و آیدا دو دختر نوجوان یکی ١٣و دیگری ١٤ ساله در حالی که دستهای همدیگر را گرفته بودند خودشان را از طبقه ششم ساختمان به پایین پرتاب کردند و همانجا جان سپردند.
بازپرس میگوید که آنها قبل از مرگ با دوربین گوشیهایشان دوتایی سلفی گرفتهاند. تیم بازپرسی و پزشکی قانونی بالای سر جسدها مشغول انجام کارهایشان هستند. دستهای دو جنازه روی هم افتاده و صورتهایشان رو به همدیگر است. انگار با چشمهای بسته همدیگر را تماشا میکنند.
مادر آیدا با صدای جیغ و فریاد همسایهها از ماجرا باخبر شده و حالا روبهروی زمینی که جنازهها روی آن افتاده، نشسته. فریاد میزند و دخترش را صدا میکند: «آیدا مامان پاشو! چشماتو بازکن!» اما مادر سیما هنوز خبر ندارد. ناگهان زنی با کیسههای پر از گوجه و خیار و کرفس از پیچ کوچه وارد میشود. یکی از مردهای همسایه زن را با دست نشان میدهد و میگوید: «مادر اون یکیه.»
زنهای همسایه به کمک هم او را از روی جنازه بلند میکنند و به محوطه بیرون از زمین خاکی میبرند. زن رو به جمعیت میگوید: «بچم دست و پاش خونی شده.» حالا یک ساعت از آغاز ماجرا گذشته و صدای فریادهای مادر سیما از داخل آپارتمانشان میآید.
لباسهایی که هنگام خودکشی پوشیده اند
آیدا جوراب سفیدرنگ به پا دارد و معلوم است که در خانه سیما مهمان بوده. سیما بلوز سورمهای رنگ با گلهای ریز قرمز به تن دارد و آیدا یک بلوز سفید پوشیده. سیما شلوار راحتی به پا دارد و شلوار آیدا جین آبی کمرنگ است. روی زمین خون زیادی نریخته و تنها دست و پای دو جنازه کمی خونی است.
نامهای قبل از خودکشی
یک ساعت از زمان خودکشی گذشته و هرلحظه به انبوه جمعیت داخل کوچه اضافه میشود. همسایههای روبهرو یکی در میان بالای بالکنهایشان ایستادهاند یا سرهایشان را از پنجره بیرون آوردهاند و با موبایل عکس میگیرند و فیلمبرداری میکنند. یکی از زنهای همسایه آپارتمانهای روبهرو صحنه خودکشی را دیده و میگوید: «رو بالکن ایستاده بودم. خیال کردم بند رخت افتاده پایین. اما وقتی صدای فریاد شنیدم اومدم دیدم خودکشیه.»
بازپرس پرونده برای معلوم شدن علت خودکشی دستور داده تا موبایلها، کامپیوترها و دفترچه خاطرات دخترها را به اداره پلیس ببرند. به گفته بازپرس یک نامه با دستخط یکی از دخترها پیدا شده که در آن علتت خودکشی را مشکلات شخصیاش عنوان کرده است./ایسنا بنقل ازروزنامه اعتماد۲۳مرداد ۱۳۹۵
***
تصمیم به خودکشی دستجمعی دانش آموزان یک کلاس-تولمات
دردهه ۷۰ یک آقای روحانی از قم آمده بود دریکی ازبخش های شهرستان صومعه سرا،سخنرانی،ماه رمضان بود،سخنرانی چنان باحرارت وهیجان صحبت می کرد که صحبت هابردل شنونده ها می نشست،بیشترمستمعین جوانان ونوجوانان بودند،
یکی ازاعضای شورای شهر تولم شهر به نگارنده-پیراسته فر- گفت:خطیب ازگناهان می گوید وازجهنم وبعداز ویژگی «جوان ونوجوانانی می گوید:«خوشابحالتان که جایتان بهشت است» !این جمله باحرارت وهیجان گفته می شوید که آب دهان بعضی ازمخاطبین ترشح می کند!
دانش آموزان سال سوم راهنمایی یک مدرسه تصمیم می گیرند این توفیق راازدست ندهند! تصمیم به «خودکشی دستجمعی»می گیرند،
دانش آموزان «همقسم» می شوند که همگی درساعت معینی ازشب درمحوطه مسجدمحل حاضرشوند،
٢نفراول طناب بدست به وعده گاه (میعاد)می آیند،هرچه منتظرمی شوند،از همپیمانان خبری نمی شود(ظاهراً منصرف می شوند)
واما این ٢فرصت راازدست نمی دهند،خودراحلق آویزمی کنند!خانواده ها ازتأخیرشان نگران می شوند همه جاهای احتمالی را پیگیرمی شوند که درنهایت صبح روزبعد«جنازه حلق آویز»آنهارا در«مسجد»محل پیدامی کنند.
لازم به توضیح است که رسانه های محلی درهمان زمان عکس این این۲نوجوان راهمراه مصاحبه بااهالی محل منتشرمی کنند که برای رعایت حال خانوادهای داغدارازگفتن ناشان ونام روستا وانتشارتصاویرمعذوریم.
تولمات(بازارجمعه) یکی ازبخش های شهرستان صومعه سرااست درفاصله۵کیلومتری صومعه سراوفومن قراردارد.۱۸کیلومتری رشت.
***
دختر و پسرعاشق(خوزستانی) دستانشان را به هم گره زدند و به رودخانه پریدند.
«سد گلدار »مسجد سلیمان
آخرین نفسهایشان را کشیدند و پریدند. وقتی بالا امدند دیگر نفس نداشتند./دوشنبه، ۲ تیر ۱۳۹۹
مردم محلی فهمیدند، سعی کردند کمک کنند نشد. هلال احمر آمد ولی دیر شده بود. در نهایت آنچه روز سه شنبه ۳ تیر ۱۳۹۹، از آب گرفتند جسدهایی بود که دستانشان بهم گره خورده بود.
«زینب» ۱۸ ساله، اهل اندیکا، «بهزاد» ۲۲ ساله
دلشان میخواسته با هم ازدواج کنند. خانوادهها مخالف بودند به دلایلی که خودشان داشتند. دختر و پسر جوان تصمیم گرفتند خودشان را غرق کنند و به زندگیشان را تمام.
دختر و پسر جوان که «سد گلدار »را برای خودکشی و پایان زندگی خودشان در این دنیا انتخاب کردند. دختر خاله، پسرخاله بودند. خواهر بهزاد هم همسر برادر زینب است.
قیل ازپریدن برای خودکشی،به خانواده زنگ زدند،برای وصیت
بهزاد قبل از اینکه دستش را به دست زینب گره بزند و با هم به رودخانه کارون بپرند، به خانوادهاش زنگ زده بود و خبر داده بود. میگویند وصیتنامهای هم نوشته بودند که کنار هم دفن شوند./منبع سایت فرارو.
«سد گلدار »در ۲۵ کیلومتری شمال شرقی شهر مسجد سلیمان و در ۱۶۰ کیلومتری شمال شرق اهواز بر روی رودخانه کارون .
***
خودکشی همزمان ۲دختردبیرستانی درپل کابلی «تبریز»
فرزاد رحمانی رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی استان آذربایجان شرقی در تشریح این خبر گفت: با گزارش حادثه خودکشی در پل کابلی کارشناسان اورژانس این مرکز به محل اعزام شدند.
این ۲ دختر ۱۷ ساله، دچار شکستگی از ناحیه پا و اندامها شده بودند که بلافاصله به بیمارستان امام رضا(ع) تبریز انتقال یافتند.۱۰ اسفند ۱۳۹۶ ایلنا
***
خودکشی دستجمعی ۳ دانشآموز دختر در آذربایجان غربی
شب گذشته(۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۷) ۳ دانشآموز دختر مقطع اول متوسطه در شهرستان نقده به صورت همزمان اقدام به خودکشی کردند.
یک منبع مطلع در آموزش و پرورش این شهرستان که خواست نامش فاش نشود به خبرنگار یولپرس گفت: یکی از این دانشآموزان (ص.پ) متاسفانه فوت کرد و عصر امروز تشییع جنازه وی برگزار شد، فرد دیگر (پ.ق) در کُما بوده و به بیمارستانی در اورمیه منتقل شده .
سومین دختر نیز خوشبختانه در لحظه اقدام، منصرف شده است.
خودکشی با استفاده از «قرص برنج» انجام گرفته است .
هر۳ دختر با هم دوست بوده و با هماهنگی قبلی اقدام به این امر نمودند.
« یولپرس»درادامه می نویسد: استان آذربایجان غربی دارای آماری بالایی در خودکشی در بین دانش آموزان بوده و در ماه اخیر ۲ مورد خودکشی در شهرستان اورمیه، و ۲ مورد دیگر در شهرستان های ماکو و اشنویه به وقوع پیوسته است که متاسفانه این آسیب اجتماعی کمتر مورد توجه مسئولان ذیربط گرفته است./ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷عصرایران.
***
خودکشی۲دختراصفهانی روی پل چمران واما خودکشی عجیب!
شنبه، ۲۹ مهر ۱۳۹۶خودکشی دو دختر نوجوان در پلی که روی آن نوشته شده بود طوفان، خبرساز شده و توجهات بسیاری را به این پل جلب کرده بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:آنطورکه رسانه هانوشتندآنهاخیلی شوخ بودند وبدنبال فالور درشبکه های اجتماعی تامعیادگاه باهم مسخره بازی(شوخی)می کنند وپای« بازی نهنگ آبی»درمیان است.
«فرارو»می نویسد:در فیلمی که بهتازگی از آنها منتشر شده است، آنها با هم شوخی می کنند و انگار نه انگار قرار است خود را از بلندی به پایین پرت کنند. شاید در لحظات ابتدایی این فیلم هیچ بینندهای تصور نکند قصد خودکشی دارند ولی آنها این کار را انجام می دهند.«نیلوفر» قصد خودکشی نداشت. من از اقوام شنیدم که با اینکه کامل به هوش نیامده، گفته نمیخواسته خودش را از پل پایین بیندازد و رفته دست دوستش را بگیرد که خودش را نیندازد پایین که پایش سر خورده و او هم پایین افتاده. میگویند پاهایش خرد شده و دو مهره گردنش هم شکسته است. توی فامیل می گویند احتمال میدهند فراموشی کامل بگیرد».
«نیلوفرتک فرزند است و تا پارسال که باهم همکلاس بودیم، خبر داشتم که رابطه خوبی با پدرش نداشت؛ یعنی رابطهشان دوستانه نبود. ولی میگویند به خاطر بازی نهنگ آبی دست به خودکشی زده نه به خاطر رفتارهای پدرش. تا پارسال که باهم همکلاس بودیم، ندیده بوم چنین بازی را انجام بدهد. مرداد هم که خانهشان رفته بودم، چیزی دراینباره نگفت. مادرش هم از این موضوع بیخبر است».
دیالوگی که ازاین۲ دخترمنتشرشده:نیلوفرزنده است،عسل فوت کرده.
عسل: سلام به تمام کسایی که دارند ما رو میبینن و همچنین کسایی که خیلی با غرور باهامون رفتار کردن. الان راهی پل عابر پیاده هستیم.
نیلوفر: نه. پل ماشینرو.
عسل: یکسری حرفهایی بود که حال نوشتن وصیتنامه نداشتیم (با خنده) ما حال درس خوندن هم نداریم، چه برسد به نوشتن وصیتنامه. میخواستم بگم خیلی دلم براتون تنگ میشه، میدونم کار اشتباهیه ولی شرایط اینجوری ایجاب میکنه.
نیلوفر گوشی را میگیرد: (با شوخی) واقعا جیگرم کباب شد. منم سلام میکنم به تمام کسایی که این فیلم رو میبینن به خصوص آقا محمد. دارم میمیرم به خدا (نوعی ترس از اقدام به خودکشی) دیدی راست بود؟ دیدی فکر کردی شوخی میکردم؟
عسل ونیلوفر«خندان »بسوی قرانانگا(پل چمران)می روند
عسل: زود باش
نیلوفر: دیدی بهت گفتم بیا، خر شدی نیومدی. خرشدی
عسل: فقط خداوکیلی مشکی نپوشید که ...
نیلوفر: دقیقا. میایم تو خوابتون و میبریمتون. حالا کجا میریم؟ بهشت یا جهنم، وای!
عسل: رفتیم خبرتون میکنیم. به خواب تک تکتون میام. علیالخصوص...
نیلوفر: محمد هم بگو
عسل: مسخرهبازی بسه. خداوکیلی خیلی دوستون داریم اما شما هم کم حرص ندادید. چارهای نیست. چی کارکنیم؟
نیلوفر: مراقب مامان منم باشید، گناه داره. نینی داره.
عسل: مراقب داداش منم باشید. اون دیگه نه آجی داره نه مامان.
نیلوفر: همون که گوشت خالیه. واقعا خیلی سخته.
عسل: اینجا پارک محله است. خیلی باهاش خاطره داریم. خیلی ترس داره. مثل خر چیز خوردیم. 40 هزارتومن دادیم چیز خوردیم. امیرعلی یک ماه شد خبری ازم نگرفتی؛ اما این بار که خبر بگیری، خبر مرگمرو میشنوی. خیلی دلم برات تنگ میشه. برای همه آرزوی خوشبختی میکنم.
نیلوفر: خداحافظ. خداحافظ./پایان این دونفر.
وامادر ساعت ۹روزسه شنبه ۲ مرداد ۱۳۹۷(روی همین پل) یک مرد۲۷ساله، اقدام به خودکشی کرد.خودکشی موفقیت آمیز!