شاید اگر «درآمد»های هر دولتی در سطح جهان ۲۴۶درصد نسبت به دوره قبلی افزایش داشت، وضع مردم آن کشور خیلی بهتر میشد. هر دولتی، اگر هیچ ابتکار جدیدی انجام نمیداد.
در بازخوانی میزان تولید و صادرات و درآمدهای نفتی کشور از سال ۱۳۶۰ به اینسو، ما با یک موضوع جالب و قابلتامل روبهرو هستیم، با دولتی که درآمدهای نفتی آن به تنهایی برابر ۵۷درصد درآمدهای نفتی کل تاریخ جمهوری اسلامی ایران است و اتفاقا مردم هم در همین دوره دچار مشکلاتی شدند که قبلا کمتر تجربه کرده بودند.
ما با دولت نهم و دهمی روبهرو هستیم که موقعی که قیمت نفت افزایش داشت، تولید آن کاهش یافت و توانست با موضوعات سیاسی و گرفتارشدن در آنها، درآمدهای سالانه نفتی کشور را ناگهان از ۱۱۳میلیارددلار به ۵۰میلیارددلار برساند.
دولت دوران جنگ: اداره جنگ با ۱۰۳میلیارددلار
هشت سال نخستوزیری میرحسین موسوی با دوران جنگ تحمیلی همزمان بود. در این دوره به طور میانگین قیمت هر بشکه نفت ایران برابر۲۳/۵۳دلار بود. قیمت نفت طی این سالها بین ۱۳ تا۳۳دلار گردش کرد. در واقع در این هشت سال اوضاع، سال به سال رو به بدترشدن پیش رفت. به طوری که در سال ۱۳۶۰، هر بشکه نفت ایران بیش از ۳۳دلار، در سال ۱۳۶۱ هر بشکه بیش از ۳۰دلار، در سال۱۳۶۲ هر بشکه نفت ایران بیش از۲۸دلار، در سال ۱۳۶۳ هر بشکه نفت کشورمان نزدیک ۲۷دلار، در سال ۱۳۶۴ هر بشکه نفت ایران ۲۶دلار فروخته شد.
از سال ۱۳۶۵ به این سو اوضاع وخیمتر شد، ناگهان قیمت هر بشکه نفت ایران به نصف، یعنی ۱۳دلار رسید، در سال ۱۳۶۶ اوضاع کمی بهتر شد و هر بشکه نفت ایران نزدیک ۱۷دلار شد، سال بعد یعنی در سال۱۳۶۷ باز هم شاهد سقوط هستیم، قیمت هر بشکه نفت کشور به ۱۳دلار میرسد. مجموع درآمدهای نفت در دولت میرحسین موسوی برابر ۷۲/۱۰۲میلیارددلار بود.
این درآمد حاصل فروش چهارمیلیاردو ۳۹۱میلیون و ۶۸۰ بشکه نفتخام ایران است. بیشترین میزان صادرات نفت ایران در سال ۱۳۶۲ اتفاق افتاد که برابر۲۰۴۵هزار بشکه در روز بود و کمترین آن در سال ۱۳۶۰ که برابر۷۹۱هزار بشکه در روز بود.
دوران هاشمیرفسنجانی:
سازندگی با نفت ۱۷دلاری
دوران ریاستجمهوری آیتالله هاشمیرفسنجانی با پایان جنگ و آغاز دوران سازندگی همراه بود. در دوران هاشمی قیمت نفت نزدیک به ۲۸درصد نسبت به دوره قبل کاهش داشت، اما درآمدهای نفتی با رشد بیش از ۲۰درصدی هم روبهرو بود. اگرچه طی این مدت زیرساختهای صنعت نفت ترمیم و صادرات نفت ایران بار دیگر جان گرفت، اما همچنان شاهد پایین بودن قیمت نفت هستیم. طی این دوره هاشمی کشور را با نفت ۱۷دلاری اداره کرد. بالاترین قیمت نفت ایران طی این دوره در سال ۱۳۶۹ هر بشکه برابر با ۲۱دلار و پایینترین در سال ۱۳۷۳ هر بشکه برابر با ۱۵دلار بود.
بهطور متوسط طی این دوره۲۲۵۶هزار بشکه در روز نفت صادر شده است. در سال ۱۳۷۰ ایران روزانه ۲۴۶۰هزار بشکه نفت صادر کرد و کمترین میزان صادرات نیز در سال ۱۳۶۸ بود که صادرات نفت ایران روزانه برابر با ۱۸۲۳هزار بشکه بود.
قیمت هر بشکه نفت ایران طی این هشت سال از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ بهترتیب: ۰۴/۱۶، ۶۴/۲۰، ۳۴/۱۷، ۷۷/۱۷، ۰۶/۱۵، ۸۴/۱۴، ۱۷/۱۶، ۰۳/۱۹دلار بوده است. همچنین صادرات روزانه نفت ایران نیز طی این سالها برابر: ۱۸۲۳، ۲۲۲۴، ۲۴۶۰،۲۳۹۷، ۲۱۸۴، ۲۲۲۰، ۲۲۹۰، ۲۴۴۱هزار بشکه در روز بوده است. درآمد نفتی کل دوران هاشمی برابر با ۱۲۳میلیاردو ۶۰میلیوندلار بوده است.
دوران سیدمحمد خاتمی:
اتفاق خاص؛ نفت ۱۲دلاری
کل درآمد نفتی دوران سیدمحمد خاتمی در سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ برابر، ۲۷/۲۰۶ میلیارددلار است که نسبت به دوران هاشمیرفسنجانی از افزایش ۶۷درصدی خبر میدهد. همچنین میانگین قیمت هر بشکه نفت ایران در این دوره برابر با ۷۶/۲۲دلار بوده که نشاندهنده افزایش ۳۳درصدی قیمت نفت ایران در این دوره نسبت به دوره قبل است.
طی این دوره ایران بهطور میانگین روزانه۲۲۸۰هزار بشکه نفت صادر کرده است. بیشترین میزان صادرات نفت ایران در دوران خاتمی مربوط به سال ۱۳۸۳ برابر با ۲۵۴۸هزار بشکه در روز و کمترین آن مربوط به سال ۱۳۸۱ برابر با ۲۰۲۱هزار بشکه در روز است. اما در مورد قیمت نفت ایران، اینجا ما عقبگردی بزرگ و تاریخی داریم.
در سال ۱۳۷۷ قیمت هر بشکه نفت ایران به ۹۷/۱۱دلار رسیده، که خود طی ادوار مورد بررسی در اینجا بیسابقه است. قیمت هر بشکه نفت ایران طی سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ بهترتیب برابر: ۲۴/۱۸، ۹۷/۱۱، ۲۵/۱۷، ۷۵/۲۶، ۹/۲۲، ۵۲/۲۳، ۸۹/۲۶ و ۶/۳۴دلار
برای هر بشکه بوده است. همچنین میانگین صادرات روزانه نفت ایران طی همین مدت به ترتیب عبارت است از: ۲۳۴۲، ۲۳۰۰، ۲۰۷۹، ۲۳۴۵، ۲۲۰۸، ۲۰۲۱، ۲۳۹۶، ۲۵۴۸هزار بشکه در روز.
دوران محمود احمدینژاد:
فرصتسوزی نفت ۱۱۰دلاری
اما دوران خاص محمود احمدینژاد؛ این خاص نه از جهت سیاسی-اجتماعی-بینالمللی، که البته در همه اینها هم این دولت خاص بوده، بلکه از نظر صادرات نفت و درآمدهای نفتی. همین اول مشخص کنیم که بانک مرکزی در دولت محمود احمدینژاد از سال ۱۳۸۷ به بعد، یعنی سال پایانی دولت اولش، دیگر آمار دقیقی در مورد صادرات نفت ارایه نداد.
این آمارها و اعداد هم از اوپک استخراج شدند. در سال ۱۳۸۴، درآمد نفتی سال اول احمدینژاد برابر ۸۳/۵۳ میلیارددلار بود که زیاد با سال ۱۳۸۳ فرق نکرد. اما از سال ۱۳۸۵ شانس از هر طرف به سمت دولت نهم هجوم آورد، درآمد نفتی ایران ناگهان به ۰۱/۶۲ میلیارددلار رسید، در سال۱۳۸۶ درآمد نفت ایران برابر ۶/۸۱ میلیارددلار و در سال ۱۳۸۷ این درآمد برابر ۹/۸۱ میلیارددلار ثبت شد. در سال ۱۳۸۸ کاهش درآمدهای نفتی دیده میشود طوریکه طی این سال درآمد دولت برابر 62میلیارددلار بود اما در سال ۱۳۸۹ درآمدهای نفتی بار دیگر با رشد به 74میلیارددلار رسید تا به سال ۱۳۹۰ رسیدیم.
این سال در تاریخ صنعت نفت ایران فوقالعاده است، طی سال ۱۳۹۰، درآمدهای نفتی دولت به ۱۱۳میلیارددلار میرسد، افزایشی که خیلی زود به کاهش تبدیل میشود. در سال گذشته یعنی ۱۳۹۱، درآمدهای نفتی ایران با بیش از ۵۰درصد کاهش به ۵۰میلیارددلار میرسد، یعنی جایی عقبتر از سال ۱۳۸۳ افزایش درآمدهای نفتی دولتهای نهم و دهم را نمیتوان به پای تحولات صنعت نفت گذاشت، در واقع قیمت جهانی نفت و تحولات بینالمللی، این پول را به دولت رساندند. نگاهی به میانگین قیمت هر بشکه نفت ایران طی این سالها پاسخ ما را خواهد داد.
ما در سال ۱۳۸۴ هر بشکه نفت را به قیمت ۶۶/۵۰ دلار فروختیم، یعنی قیمت هر بشکه نفت ایران بیش از ۴۶درصد افزایش داشته، اما صادرات و تولید ما تنها دودرصد نسبت به سال ۱۳۸۳ افزایش داشته است. در سال ۱۳۸۵ نیز نسبت به سال ۱۳۸۴ با افزایش قیمت بیش از۲۰درصدی قیمت نفت ایران مواجه هستیم، نفت هر بشکه ۶۰دلاری در حالی صادر شد که تولید و صادرات ایران بیش از ششدرصد هم نسبت به سال گذشته کاهش و به دوهزارو۴۳۳هزار بشکه در روز رسیده بود. در سال ۱۳۸۶ پس از کاهش بیش از ششدرصدی تولید روزانه، با افزایش نزدیک به دودرصدی تولید، صادرات نفت ایران به دوهزارو۴۸۰ بشکه در روز میرسد و همزمان قیمت نفت ایران هم با بیش از ۱۳درصد افزایش نسبت به سال قبل به ۳/۶۹ دلار در هر بشکه میرسد.
در سال ۱۳۸۷ شاهد کاهش۱۷درصدی تولید نفت هستیم بهطوریکه تولید روزانه نفت ایران به دوهزارو۵۶هزار بشکه در روز میرسد و از دیگر سو، با افزایش نزدیک به ۳۷درصدی قیمت نفت روبهرو هستیم. در این سال قیمت هر بشکه نفت ایران به ۶۶/۹۴ دلار میرسد، رقمی که میتوانست یک فرصت طلایی برای کشور باشد.
در سال ۱۳۸۸ که قیمت نفت ایران با بیش از ۳۵درصد کاهش به ۲۵/۶۱ دلار در هر بشکه رسید، تولید با ۷درصد افزایش به صادرات روزانه دوهزار202بشکه ارتقا یافت! وقتی در سال ۱۳۸۹ نیز قیمت هر بشکه نفت ایران به ۷۶دلار رسیده بود و بیش از ۲۴درصد نسبت به سال قبل رشد داشت، تولید و صادرات نفت ایران تنها نزدیک به سهدرصد افزایش داشت. ۱۱۱۳
در سال ۱۳۹۰ شاهد نفت هر بشکه ۱۱۰دلار هستیم و در سال ۱۳۹۱ هر بشکه نفت ایران ۱۰۷دلار معامله شده، میزان تولید و صادرات نفت طی این دو سال از سوی مراجع ذیربط اعلام نشده، اما آمارهای اوپک حکایت از درآمد نفتی به ترتیب: ۱۱۳ و ۵۰میلیارددلاری در این دو سال دارد.
یعنی درآمد نفت ایران در سال ۱۳۹۰ قیمت هر بشکه نفت ۴۴درصد رشد داشته که نسبت به سال قبل نزدیک ۵۶درصد و در سال ۱۳۹۱ که قیمت هر بشکه نفت ایران نزدیک سهدرصد کاهش داشته، نزدیک ۵۶درصد کاهش داشته است. در نبود آمارهای رسمی از میزان تولید و صادرات نفت ایران، کنار هم گذاشتن کاهش قیمت سهدرصدی و کاهش درآمدهای ۵۶درصدی تنها یک نکته را نشان میدهد، تولید ایران از کاهش قیمت نفت ایران کاهش بیشتری داشته است.
۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰/ ۵۷۸دلار کجا رفته؟
براساس اعلام اوپک، طی هشت سال ریاستجمهوری احمدینژاد، کشور از طریق صادرات نفت بیش از ۵۷۸میلیارددلار درآمد داشته است.
این یعنی در هشت سال احمدینژاد درآمدهای نفتی نسبت به دوره قبلتر، یعنی سیدمحمد خاتمی۲۴۶درصد افزایش داشته است. این افزایش فوقالعاده میتوانست به یک فرصت تبدیل شود. در دو دوره ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی کشور جنگزده ایران را تنها با ۱۲۳میلیارددلار اداره کرد و دولت میرحسین موسوی جنگ را با ۱۰۳میلیارددلار اداره کرد.
کل درآمدهای نفتی ایران از سال ۱۳۶۰ تا سال ۱۳۹۲ برابر ۹۲/۱۰۱۰ میلیارددلار بوده که درآمد هشت سال احمدینژاد از این ۳۱ سال، بیش از۵۷درصد بوده است. یعنی۵۷درصد درآمدهای نفتی کشوردر دو دولت احمدینژاد تجمیع شده است. کل درآمدهای سه دولت قبلی روی هم برابر ۵۹/۴۳۲ میلیارددلار بوده، یعنی شش دولت موسوی، هاشمی و خاتمی روی هم تنها نزدیک به 75درصد دو دولت احمدینژاد، درآمدهای نفتی داشتند.
هواداران دولت با استدلال افزایش تورم، این موضوع را توجیه میکنند، این درحالی است که تورم در حوزه یورو طی این سالها کمتر به بیش از دودرصد رسیده است. یعنی خود دلار میتواند در این مقایسه معیار مناسبی باشد. با وجود افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی طی سالهای دولتهای نهم و دهم، مردم با مشکلات اقتصادی عدیدهای مواجه بودند که به جز دولت (و حتی در مواردی خود دولت) همگان به آن اذعان دارند و برای همه روشن است. حال سوال اینجاست که چه کسی باید پاسخگوی حیفومیل درآمدهای عظیم نفتی طی این هشت سال باشد که نهتنها به بهترشدن معیشت مردم کمکی نکرد، بلکه اوضاع را به آنچه همه در جریان آن هستند تبدیل کرد. /منبع:شرق