آیت الله خامنه ای: اگر در یک زمینهاى نظرى هم از سوى این حقیر ابراز شد، آن کسانى که حسنِظن دارند و این نظر را قبول دارند، ممکن است این هم یکى از عواملى باشد که در تشخیص آنها دخالت خواهد داشت؛ لکن این به معناى این نیست که وظیفهى افراد در مورد موضعگیرىها و در مورد اظهارنظرها ساقط بشود.
شما هم موضعگیرى کنید
رهبر معظم انقلاب: در موضعگیریها، منتظر من نمانید که من چه می گویم همان رابرگردان کنید
«اینجور نیست که همهى مواضعى که آحاد مردم ، بایستى الگوگرفته و برگردان نظراتى باشد که رهبرى ابراز میکند»؛
رهبرانقلاب درادامه بیانشان گفتند:نه، شما(دانشجویان) بهعنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیفتان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید
آیت الله خامنه ای:من از روحیهى جوانان دانشجویمان - که عمدتاً نمایندگان تشکلها بودند - خرسند شدم و خدا را شکر میکنم که در اینها، انسان احساس نشاط، حرف، انگیزه و مطالبهگرى میکند؛ و امیدواریم که انشاءالله این روحیه در شماها باقى بماند تا آنوقتىکه خود شماها مسئول امور خواهید شد؛ چون بالاخره در آینده، مسئولین امور و مدیران کشور همین شماها هستید دیگر، انشاءالله همین روحیه [و] نگاه منتقدانه و مطالبهگرانه و همراه با احساس تکلیف و وظیفه، در شما باقى بماند؛ که اگر این شد، کشور نجات پیدا خواهد کرد.
دوستان چند مطلب را گفتند که بهنظر من درخور توجه و مهم بود؛ این مسئلهى «نگاه به علم، بدون توجه به فایدهى علم براى کشور» که در بیانات چند نفر از دوستان تکرار شد، کاملاً حرف درستى است و مکرر این را ما هم گفتهایم. کار علمى و تلاش علمى، امروز در کشور و در دانشگاهها و پژوهشگاههاى ما تلاش زنده و موفق و مورد تحسینى است، منتها همه باید توجه داشته باشند که علم، مقدمهى عمل است؛ علمِ نافع عبارت است از آن علمى که به کار کشور بیاید و مفید براى حل مشکلات کشور باشد. صِرف اینکه فرض کنید مقالهمان در پایگاههاى آىاِسآى(ISI) و امثال آن در دنیا منتشر میشود، یا حتى مرجع قرار میگیرد، این یک تمجید علمى هست، اما مطلوب نهایى نیست؛ کار علمى باید ناظر به نیازهاى کشور باشد؛ این را دوستان گفتند، من هم تأکید میکنم. مسئولین آموزش عالى و مدیران ارشد حضور دارند، انشاءالله به این نکته توجه کنند.
یک نکتهى دیگرى که در بیانات بود و نکتهى درستى است و میخواهم روى آن تأکید کنم، ارتباط بین شیوههاى مدیریت اقتصادى و فرهنگ جامعه است. اینکه «در دههى ۷۰ ما مسئلهى تهاجم فرهنگى را مطرح کردیم درحالىکه تهاجمْ تهاجم اقتصادى بود» این حرف درستى است؛ ما این را رد نمیکنیم؛ لکن نگاه به فرهنگ بهعنوان یک مسئلهى اصیل و مسئلهى حیاتى، حتماً بایستى مورد توجه همه در همهى سطوح باشد. همانوقت اعتراضهایى به شیوههاى مدیریت اقتصادى هم میشد؛ اما آنچه اهمیت داشت و امروز هم حائز اهمیت است، نگاه به جهتگیرىهاى فرهنگى است. البته ما قبول داریم که شیوهى مدیریت اقتصادى تأثیراتى بر روى فرهنگ میگذارد، همچنانکه عکس قضیه هم صادق است.
یک مسئله که بهصورت حاشیهاى مطرح شد و بهنظر من حاشیهاى نیست و مسئلهى مهمى است، مسئلهى ازدواج جوانها است؛ انتظار داشتیم که اینجور عکسالعمل نشان بدهید؛ مسئلهى ازدواج جوانها مسئلهى مهمى است. من از این بیم دارم که نگاه بىتفاوت نسبت به مسئلهى ازدواج - که متأسفانه امروز کم و بیش این نگاه بىتفاوت وجود دارد - در آینده تبعات سختى را براى کشور بهوجود بیاورد. خب، حالا شما مسئلهى سربازى را مطرح کردید؛ بهنظر من، سربازى مسئلهى مشکلى نیست؛ میشود در آن زمینه هم فکر کرد، کار کرد؛ راه حل مشکل سربازى بهعنوان یک مانع در امر ازدواج، این نیست که ما مدت زمان سربازى را کوتاه کنیم؛ میتوان شیوههاى دیگرى را بهکار گرفت؛ لکن این یک مسئله است. انگیزه براى ازدواج، باید تبدیل بشود به یک اقدام عملى؛ یعنى ازدواج باید تحقق پیدا بکند. اینکه خداى متعال میفرماید: اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه،این یک وعدهى الهى است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیهى وعدههاى الهى که به آن وعدهها اطمینان میکنیم، اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده، موجب نشده است و موجب نمیشود که وضع معیشتى افراد دچار تنگى و سختى بشود؛ یعنى از ناحیهى ازدواج کسى دچار سختى معیشت نمیشود؛ بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند. محیط دانشجویى محیط خوبى و مناسبى است براى زمینهسازى ازدواج. به نظر من بر روى مسئلهى ازدواج جوانها، خود جوانها، اولیاى خانوادههایى که جوانها متعلق به آنها هستند، و مسئولان ذىربط مرتبط با دانشگاه، فکر کنند و تصمیم بگیرند؛ نگذاریم سن ازدواج - که امروز متأسفانه بالا رفته؛ بخصوص در مورد دختران - ادامه پیدا بکند. بعضى از تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبهگرید، پرنشاطید، پیشنهادکنندهى نقض خیلى از عادتها و سنتها هستید، به نظر من این سنتهاى غلطى را هم که در زمینهى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید؛ این هم یک مسئله است که من تأکیدِ آن را لازم میدانم. البته در گذشته معمول بود که براى ازدواج، افراد خیر و مؤمنى پیدا میشدند، واسطهگرى میکردند، دخترهاى مناسب را، پسرهاى مناسب را، معرفى میکردند، ازدواجها را راه مىانداختند؛ این کارها باید انجام بگیرد؛ باید واقعاً در جامعه یک حرکتى در این زمینه بهوجود بیاید.
یک نکتهى دیگرى که در بیانات بعضى از دوستان بود در سؤالاتى هم که دانشجویان از من بهصورت تقدیرى کردند [بود] - سؤال شده است از دانشجویان که اگر شما در این جلسه بودید چه میگفتید؛ جوابهایى آمده؛ یک کتاب صد صفحهاى یا بیشتر براى ما آوردند که نظرات دانشجویان است؛ آنجا هم دیدم این سؤال مطرح است - که مواضع سیاسى افراد دانشجو یا تشکلهاى دانشجویى چگونه باید منطبق با نظرات رهبرى باشد؟ که این سؤال در اینجا هم به یک شکلى مطرح شد. بهنظر من این سؤال خیلى سؤال موجهى نیست؛
«اینجور نیست که همهى مواضعى که آحاد مردم - از جمله دانشجویان که جزو قشرهاى پیشرو هستند - اتخاذ میکنند، بایستى الگوگرفته و برگردان نظراتى باشد که رهبرى ابراز میکند»؛ نه، شما بهعنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیفتان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید - که من حالا عرض خواهم کرد - نسبت به اشخاص، نسبت به جریانها، نسبت به سیاستها، نسبت به دولتها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید.
اینجور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى دربارهى فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ میکند که بر اساس آن، «شما هم موضعگیرى کنید»؛ نه، اینکه کارها را قفل خواهد کرد. رهبرى وظایفى دارد، آن وظایف را اگر خداى متعال به او کمک کند و توفیق بدهد، عمل خواهد کرد؛ شما هم وظایفى دارید؛ به صحنه نگاه کنید، تصمیمگیرى کنید؛ منتها معیار عبارت باشد از تقوا؛ معیار، تقوا باشد. تقوا یعنى اسیر هواى نَفْس نشدن در جانبدارى و طرفدارى یا در مخالفت و معارضه، در انتقاد یا در تمجید؛ این را رعایت کنید. اگر این رعایت شد، هم انتقاد خوب است، هم جانبدارى و تمجید خوب است: از شخص، از دولت، از فلان جریان سیاسى؛ از فلان حادثهى سیاسى؛ هیچ اشکالى ندارد.
رهبرانقلاب:البته اگر در یک زمینهاى نظرى هم از سوى این حقیر ابراز شد، آن کسانى که حسنِظن دارند و این نظر را قبول دارند، ممکن است این هم یکى از عواملى باشد که در تشخیص آنها دخالت خواهد داشت؛ لکن این به معناى این نیست که وظیفهى افراد در مورد موضعگیرىها و در مورد اظهارنظرها ساقط بشود؛ نه، هرکسى نگاه کند [و وظیفهاش را انجام بدهد]. عرض کردم معیار این است که با رعایت تقوا باشد؛ یعنى بدون گرایش به هواى نَفْس؛ اگر انتقاد میکنیم، اگر طرفدارى و جانبدارى میکنیم، اگر یک حرکت را، یک سیاست را تأیید میکنیم یا اگر رد میکنیم، واقعاً از روى احساس وظیفه و تکلیف و بدون دخالت دادن اغراض نفسانى [باشد]؛ این هم یک نکتهى دیگر.
یکى از دوستان هم گفتند که «خواب از چشم دانشجویان ربوده شده». این خیلى خوب است؛ واقعاً اگر چنانچه اینجور باشد که نگرانىها دانشجو را اینجور حساس بکند؛ البته امیدواریم خوابتان را بموقع و کامل انجام بدهید! این تعبیرِ «خواب از چشم ربوده شدن» تعبیر خوبى است؛ اگر واقعاً اینجور باشد، ما خیلى خرسند میشویم. این حالت نگرانى و دغدغه نسبت به حوادث، موجب میشود که با چشم باز مسائل را نگاه کنید.
اما آنچه من یادداشت کردم که عرض بکنم، دو سه بخش دارد که، هر بخش را بهنحو متناسب با وقت عرض میکنم. اولاً دانشجو را ما جزو مجموعههاى نمایشگرِ وجدان بیدار ملت و کشور بهحساب بیاوریم که واقع قضیه همین است. اگر دانشجویان در یک جامعهاى جهتگیرىاى داشته باشند و حرکتى بکنند و خواستى داشته باشند، این نشاندهندهى گرایش عمومى جامعه است؛ در همهجاى دنیا هم همینجور است. دانشجو در واقع جزو مجموعههایى است که وجدان بیدار ملت را و جهتگیرىهاى آن را نشان میدهد، لذا باید دانشجو خیلى آگاهانه با مسائل برخورد کند؛ وضعیت خود را، وضعیت محیط خود را، تهدیدها را، فرصتها را، دشمنها را، دشمنىها را باید بشناسد. [البته ]انتظار این را نداریم که دانشجو از درس و بحث و کار گوناگون، بزند و فقط به کار سیاسى بپردازد؛ نه، این [منظور] نیست؛ انتظار داریم که با چشم باز، با نگاه روشن، با احساس تکلیف و با انگیزه به مسائل نگاه کند؛ این انتظار ما از دانشجو است.
آیت الله خامنه ای خطاب به دانشجوان: سعى کنید قدرت تحلیل را در خودتان تقویت کنید.
البته من امروز که نگاه میکنم به بیانات دانشجوها، نکات برجسته و خوبى را مشاهده میکنم، یعنى واقعاً جاى خرسندى و شکرگزارى دارد، لکن هرچه میتوانید در این زمینه بیشتر کار کنید. حالا ما در بحثهاى امروز نرسیدیم به بررسى مسائل گوناگون کشور - که حالا این باید بماند براى دیدارهاى دیگرى که با دانشجوها یا [دیگر] مجموعهها داریم.
رهبرانقلاب :دانشجو باید در زمینهى مسائل گوناگون کشور، مسائل اجتماعى، مسائل اقتصادى، مسائل سیاسى، تحلیل در اختیار مردم بگذارد؛
یعنى مردم بایستى بتوانند از تحلیل دانشجویان بهرهمند بشوند، استفاده کنند؛ قدرت تحلیل دانشجو باید این [طور] باشد.
رهبرانقلاب یکی ازراههای افزایش قدرت تحلیل رامطالعه اعلام کردند:
«اینهم متکى است به مطالعه؛ باید مطالعه کنند. اینجور نباشد که نگاه دانشجو صرفاً نگاه احساسى [باشد]؛ دادههاى ذهنى شما فقط مسائل روزنامهاى نباشد».
آیت الله خامنه ای برای افزایش قدرت تحلیل راه حل ارائه دادند:«روى مسائل فکر کنید، مطالعه کنید، بحث کنید.»
کرسىهاى آزاد اندیشى چیست؟
خیلى از این حرفهایى که دوستان در اینجا گفتند، حرفهایى است که تکلیف آنها باید در خود جلسات دانشجویى و در بحثهاى آزاد دانشجویى معین بشود؛ که من یادداشت کردم، این «کرسىهاى آزاد اندیشى» که ما مطرح کردیم که مستلزم بحثهاى آزاد دانشجویى در محیط دانشگاهها است، بسیارى از مسائلى را که در اینجا دوستان مطرح کردند، میتواند تعیین تکلیف کند، روشن کند؛ جهات مثبت و منفىِ هر مطلبى را در بحثهاى دانشجویى باید بتوانند به دست بیاورند.
«رقابت گفتمانى»چیست؟
یک نکتهى دیگرى که عرض میکنم، [که] در محیط دانشجویى، «رقابت گفتمانى» چیز خوبى است، درصورتىکه با تحمل مخالف همراه باشد.
وجود«دیدگاه مخالف» موجب عصبانیت نشود
از وجود مخالف نه باید انسان تعجب بکند، نه باید انسان خشمگین بشود، نه باید انسان بیمناک بشود؛ هیچکدام از این سه حالت در قبال مخالف، قابل قبول نیست. اگر انسان از داشتن مخالف تعجب بکند، معناى آن این است که نسبت به خودش خیلى خوشبین است؛ تعجب میکند که کسى با او مخالف باشد. تعجب ندارد! خب، هر انسانى، هر فکرى، هر جهتى و جهتگیرى و جریانى، یک عده مخالف دارد، اینجور هم نیست که بگوییم آن مخالفها خطا میکنند؛ نه، نقاط ضعفى وجود دارد و آن نقاط ضعف موجب میشود یک عدهاى مخالفت بکنند. بنابراین وجود مخالف نباید تعجب ما را برانگیزد؛ همچنانکه نباید خشم ما را برانگیزد و عصبانى بشویم که چرا با ما مخالفند؛ نه، مخالفت قابل فهم است، قابل قبول است. وحشت هم نباید بکنیم.
وحشت کردن از«دیدگاه مخالف» ناشی ازضعف تحلیلگر است.
آیت الله خامنه ای :وحشت کردن از وجود مخالف، نشاندهندهى این است که انسان به استحکام موضع خودش خاطرجمع نیست و اطمینان ندارد.
رهبرانقلاب درتبیین این رویه گفتند:نه،(ما) منطقى داریم، پایههاى این منطق را محکم میکنیم، مستحکم میکنیم، وارد میدان رقابت گفتمانى میشویم، و بحث میکنیم.
آیت الله خامنه ای درپایان گفتند:روحیهى دانشجو باید چنین چیزى باشد. بنابراین محیطهاى دانشجویى با همین نشاطى که بحمدالله امروز دارند، ادامهى کار خواهند داد؛ یکدیگر را هم تحمل کنند، باهمدیگر حرف بزنند، با هم بحث بکنند، مبانى را محکم کنند؛ اساس کار را هم در زمینهى عملى، تقوا قرار بدهند و در زمینهى فکرى، حدومرز اسلامى و شناخت دشمن و شناخت شیوههاى دشمنى که از سوى دشمن به کار میرود./ چهارشنبه، ۱ اَمرداد ۱۳۹۳(٢٥ رمضان ١٤٣٥) دیداربادانشجویان.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع اخذشده «سایت رهبری»است ،البته انتخاب تیترهاازاینجانب می باشد.
محسن مهدیان می گوید:مدتها پیش آقای «محمدحسین صفار هرندی» خاطره ای تعریف کرد: با جمعی از اهالی روزنامه کیهان خدمت رهبری رسیدیم. پیش از سخنان ایشان هرکس سخنی گفت تا نوبت من رسید. من خطاب به رهبری گفتم: به جوانان انقلابی می گویم« شماها باید دست بر قبضه شمشمیر و چشم به چشم رهبری باشید و با اشاره ایشان اقدام کنید»
اما رهبرانقلاب پاسخی می دهند که به نظر بسیار آموختنی است. ایشان به آقای هرندی می گویند :تعبیر لطیفی است. اما کارگشا نیست.
«اینها که همیشه چشم شان نمی تواند به چشم من باشد. بصیرتی لازم است که هرجا تشخیص دادند اقدام کنند.»
محسن مهدیان: جوان انقلابی زمانی به وظیفه اش عمل کرده است که نقشه رهبری را فهم کند و برای تحقق آن اقدام کند. نه اینکه گوش به فرمان باشد تا هر وقت رهبری سخنی گفت آنرا تکرار کند.
جوان مومنی که تلاش می کند اندیشه و نقشه رهبری را بفهمد و عمل کند حتی اگر اشتباه کند دهها برابربهتر از فردی است که می نشیند تا رهبری حرفی بزند و بعد اقدام کند. مثل خیلی از این سیاست مداران به ظاهر اصولگرا.
منبع:سایت الف ۲ آذر ۱۳۹۸ +خبرگزاری فارس ۳ آذر ۱۳۹۸
«این لینک» هم مطالب مفیدی ازرهبرانقلاب دارد: