پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

هیچکس برای من هاشمی نمی شود:آیت الله خامنه ای

 آیت الله خامنه ای:حضور فداکارانه و مدبرانه‌ى ایشان-هاشمی- در صحنه‌هاى جنگ تحمیلى بود و حقیقتاً زبان قاصر است از این‌که آن زحمات و آن فداکاریها را سپاسگزارى کند.
همانگونه که حضرت امام دربارۀ ایشان فرمودند: تا نهضت هست هاشمی هست.بنابراین کسی که امین امام بوده و هست نمیتواند سخنانش مردود باشد.
آیت الله خامنه ای: هیچ کس برای من هاشمی نمی شود...

اگر قرار است اتفاقی برای آقای هاشمی بیفتد برای من بیفتد.

روز دوم خرداد ۱۳۷۶ که مردم برای انتخاب رییس جمهور جدید پای صندوقهای رای رفته بودند، مقام معظم رهبری پس از انداختن رای خود به صندوق جمله ای بر زبان آوردند که در تاریخ ماندگار شد.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، جمله معروف حضرت آیت الله خامنه ای این بود :

هیچ کس برای من آقای هاشمی نمی شود.

بعدها انتشارات کیهان کتابی با عنوان "بی‌پرده با هاشمی‌رفسنجانی- کارنامه ربع قرن عملکرد جمهوری اسلامی" منتشر کرد که حاوی گفت و گو با هاشمی بود و در بخشی از آن درباره همین جمله مقام معظم رهبری از هاشمی سوال شد. متن سوال و جواب را به نقل از همان کتاب مرور می کنیم:
سوال : روز رأی‌گیری یک جمله بسیار تاریخی از آیت‌الله خامنه‌ای در تلویزیون پخش شد که سوالات زیادی را در ذهن مردم برانگیخت. برای ما که یک مقدار سیاسی‌تر هستیم و نحوه ارتباط شما با مقام معظم رهبری را کم و بیش می‌دانیم و مطلع هستیم که نزدیک چهل سال و بلکه بیشتر اخوت پایداری بین شما بوده، خیلی سوال نبود. ولی برای مردم سوال بود. این که ایشان تاکید کردند:

هاشمی رفسنجانی درباره سخن رهبری مبنی بر اینکه هیچ کس برای من هاشمی نمی شود توضیح می دهد

«برای من فرقی نمی‌کند چه کسی رئیس‌جمهور شود. البته« هیچ‌کس برای من آقای هاشمی نمی‌شود، ولی امیدوارم برای مردم بشود.»هر دو جمله حضرت آقا اهمیت دارد. برداشت شما از این تعبیر – هم قسمت اول که «هیچ‌کس برای من آقای هاشمی نمی‌شود و هم قسمت دوم که «برای مردم امیدوارم بشود» - چیست؟
هاشمی : جمله دوم روشن است. از این جهت که هر دولتی که می‌آید، باید رهبری امیدوار باشند که او برای مردم بیشتر خدمت کند. اگر ایشان بگویند که مثل گذشته نمی‌شود، معنایش این است که آینده ما بد است. این امید را همه باید داشته باشیم که هر دولتی می‌آید، بهتر از دولت قبل عمل کند و مردم از او راضی باشند.

در مورد جمله اول هم خیلی‌ها از روابط ما، کم می‌دانند. ما از جوانی با هم بودیم. من پنج سال از ایشان بزرگتر هستم. اولین بار در درس آیت‌الله داماد، همدیگر را دیدیم. بعد هم با هم سفری به کربلا رفتیم. خیلی صمیمی شدیم. از آن موقع به بعد غیر از دوستی، محبت، همکاری و اعتماد نسبت به هم چیزی نداشتیم. من قبلاً قوی‌تر از این حرف را در نماز جمعه گفتم. 

شائبه‌ای بود که میان من و آیت‌الله خامنه‌ای اختلاف است. در زمان ریاست‌جمهوری ایشان، من در نماز جمعه گفتم که حاضرم کاغذ سفید را امضا کنم و ایشان هر چه می‌خواهند، بنویسند و از پیش تعهد می‌کنم که حرف ایشان را قبول دارم. این را تعارف نمی‌کردم. در همه مراحل کسی را بهتر از ایشان نمی‌دیدم. ایشان اوایل انقلاب در مشهد بودند و نمی‌خواستند به تهران بیایند. من اصرار کردم که ایشان به تهران بیایند و در شورای انقلاب باشند. بعد با توجه به آثار جسمی حادثه ترورشان نمی‌خواستند رئیس‌جمهور شوند، من اصرار کردم که رئیس‌جمهور شوند. می‌دانستم که بهتر از ایشان نداریم.

در مسئله رهبری، ایشان اصلاً آمادگی پذیرش آن مسئولیت را بعد از امام نداشتند. اصرار من و دوستان دیگر ایشان را قانع کرد. همیشه همین‌طور بود. همین الان اگر زمانی ایشان زیر این آسمان نباشند، من خیلی تنها هستم. یعنی انس، همکاری و رفاقت ما این‌قدر بالا است. طبعاً ایشان هم مثل من عواطفی دارند.
سوال : در جایی گفته بودید که ایشان فرموده‌اند اگر قرار است اتفاقی برای آقای هاشمی بیفتد برای من بیفتد.

لزوم ورود وزرات ارشاد در زمینه مبارزه با بدحجابی

ایشان(حجت الاسلام کاظم راشد یزدی) در خوش آمدش گفت که من با گوش خودم از آیت‌الله خامنه‌ای شنیدم که گفتند: از خدا خواستم که اگر بنا است برای فلانی (هاشمی) اتفاقی بیفتد، سراغ من بیاید.هاشمی رفسنجانی می گوید:این حرف را از ایشان(راشدیزدی) نقل کردم.

هاشمی : این را آقای «راشد یزدی »گفتند. برای مراسم شهدا به یزد رفته بودیم و آقای راشد مسئول بنیاد شهید آنجا بود.


هاشمی رفسنجانی: من هم واقعاً در مورد ایشان این گونه هستم. با شهید باهنر و آیت‌الله خامنه‌ای اینگونه بودم. البته با ایشان یک مقدار بیشتر. چون در مبارزه به ایشان نزدیکتر بودم. هر دو، به خاطر پرونده‌ای در قم فراری بودیم و به تهران آمدیم و خانه‌ای را در خیابان ایران اجاره کردیم و با زن و بچه‌هایمان، ایشان در طبقه بالا و من در طبقه پایین بودیم. به هر حال روابط ما روابطی صمیمی و براساس اعتماد و آن هم برای خداست و هیچ‌وقت مسأله دنیایی بین ما مطرح نبوده و هنوز هم نیست. برای خدا با هم رفیق بودیم. دوستی ما مصداق «اخوت فی الله» است. در دولت هم معمولاً کاری بدون موافقت ایشان نمی‌کردم. بنابراین طبیعی بود ایشان چنین اظهاری بکنند. می‌دیدند که می‌خواهم صحنه را خالی کنم، چنین قضاوتی کردند. من این حرف را حرف دل ایشان می‌دانم و در آن هیچ مبالغه‌ای نمی‌بینم و من هم نسبت به ایشان این حالت را دارم./اردیبهشت ماه، ۱۳۹۷ایسنا

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:«راشدیزدی» کیست؟

«حجت الاسلام کاظم راشد یزدی» متولد ١٣١٦ یزد می گوید:من از سنه ۴۵آقا(مقام معظم رهبری) را می‌شناختم و بعدا هم خداوند از عنایاتی که به من داشت در تبعیدم با ایشان بودم. من به چهار شهر تبعید شدم. دو شهر در سنه۵۱و۵۲و۵۳. یک سال در بندرگناوه، یک سال هم گلپایگان.

از چهاردهم فروردین سال۵۷به« ایرانشهر» تبعید شدم(هم‌خانه آقا بودم). روز دهم فروردین در مجلسی در یزد برای چهلم شهدای تبریز منبر رفتم و بعد دستگاه من را گرفت و تبعید کرد آنجا. این افتخار نصیبم شد که تا مهرماه در خدمت ایشان باشم.

حجت الاسلام راشد یزدی:
عالمان دینی طبیبان جامعه هستند

حجت الاسلام راشدیزدی: ایشان(آیت الله خامنه ای) قبل از من تبعید شده بودند به آن نقطه و من به آقا ملحق شدم.البته من قبل تبعید هم به همراه شهید صدوقی خدمت ایشان رسیده بودم.حکم من ۳سال تبعید در ایرانشهر بود. در همان منزلی که آقا سکونت داشتند من هم یک اتاق گرفتم.

آقایانی که تبعید شدند در بیدار‌کردن مردم خیلی موثر بودند و یکی از کارهایی که دشمن به زعم خودش انجام داد این بود که این آقایان را پراکنده کرده بود! «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» در همین‌جا صدق می‌کند که مردم روشن شدند،آقا یک قسمتی از انقلاب را در ایرانشهر اداره می‌کردند.

 سیلی پیش آمد که آقا در آن سیل خدمتگزاری به مردم را یاد دادند در ایرانشهر و من هم در خدمتشان بودم،آقا خودشان خیلی کار کردند-بخاطرهمن مردم ایرانشهر،بلکه تمام سیستان‌وبلوچستان به آقا علاقه‌مندشدند.

یکی ازدلائل انتقل ازایرانشهر «تبعیدرهبرانقلاب،ازاین تبعیدگاه» همین مسائل بود.

آقای راشدیزدی می گوید:در مهرماه آقا -ازایرانشهر-تبعید شدند به سبزواران در جیرفت و من هم به ایذه تبعید شدم.

«حجت‌الاسلام‌ کاظم راشد یزدی»در زمان هشت سال دفاع مقدس ریاست بنیاد شهید و امور ایثارگران استان یزد را به عهده داشته است وریاست کمیته امداد امام ورئیس  بنیاد شهید بودند. نیرازجمله ازخدمات اجتماعی این عالم بزرگواراست.

آیت‌الله خامنه‌ای، مرحوم آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله موسوی اردبیلی در اولین جلسه تدوین قانون اساسی در سال ۱۳۶۸

واما......هیچکس برای من «هاشمی»نمی شود

فقدان این رفیق دیرین، همرزم و همکار نزدیک سخت و جانکاه است

بسم‌الله الرحمن الرحیم
انّا لله و انّا الیه راجعون

با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی، و همکار نزدیک سالهای متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم.

فقدان همرزم و همگامی که سابقه‌ی همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام می‌رسد، سخت و جانکاه است. چه دشواریها و تنگناها که در این دهها سال بر ما گذشت و چه همفکریها و همدلیها که در برهه‌های زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید.

هوش وافر و صمیمیت کم‌نظیر او در آن سالها، تکیه‌گاه مطمئنی برای همه‌ی کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار می‌آید.

 مراسم تشییع پیکر مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی

اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهه‌هائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بین‌الحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسه‌ی خناسانی که در سال های اخیر با شدت و جدیت در پی بهره برداری از این تفاوت های نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.

او نمونه‌ی کم نظیری از نسل اول مبارزان ضد ستم شاهی و از رنج دیدگان این راه پر خطر و پر افتخار بود.
سال ها زندان و تحمل شکنجه های ساواک و مقاومت در برابر این همه و آن گاه مسئولیت های خطیر در دفاع مقدس و ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و غیره، برگ های درخشان زندگی پر فراز و نشیب این مبارز قدیمی است.
با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمی شناسم که تجربه ای مشترک و چنین دراز مدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخ ساز به یاد داشته باشم.
اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبه‌ی الهی با پرونده‌ای مشحون از تلاش و فعالیت گوناگون قرار دارد، و این سرنوشت همه‌ی ما مسئولان جمهوری اسلامی است.
غفران و رحمت و عفو الهی را برای وی از صمیم قلب تمنا می‌کنم و به همسر گرامی و فرزندان و برادران و دیگر بازماندگان ایشان تسلیت عرض میکنم.
غفرالله لنا و له/سید علی خامنه‌ای/ ۱۹ دیماه ۱۳۹۵

***
حضوررهبررانقلاب برسرمزار رفیق بی بدلیلش۱۳۹۶/۱۱/۱۱

حضوررهبررانقلاب برسرمزار رفیق بی بدلیلش۱۳۹۵/۱۱/۱۳
من خامنه ای دامادهاشمی
 
آیت الله خامنه ای رهبرمعظم انقلاب،در کتاب خاطرات  "یادمان  زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها" روایت جالبی از ملاقات خود وهمسر مکرمه شان با آیت الله هاشمی رفسنجانی در زندان قزل قلعه نقل نموده است.
 آیت الله خامنه ای می نویسد:۱۳۵۰

اواخر سال ۱۳۵۰بودکه آقای هاشمی به ۷ ماه زندان محکوم شده بودودر  پادگان عشرت‌آباد زندانی بود.

من در اردیبهشت ۱۳۵۱، به همراه همسرم راهی تهران شدیم تا با هاشمی دیدار کنم.

دیدار با زندانیان سیاسی شبیه ملاقات‌های معمول با زندانیان عادی نبود و بناچار باید ترفندی زده می شد. وقتی به در نگهبانی رسیدیم،  با  اشاره به همسرم ،گفتم:

«این خانم خواهر آقای هاشمی است که برای دیدار او آمده، من هم شوهر این خانم هستم.»


نگهبان‌ها به هم نگاه کردند و قرار شد از فرمانده بپرسند.بعدازهماهنگی، فرمانده گفت فقط خواهرش می‌تواند وارد شود.«همسرم دل به خدا سپرد و وارد شد.من هم نگران وو دلواپس، از این‌که راز آشکار شود که وی خواهر آقای هاشمی نیست، زیرا دیدار محارم باا یکدیگر ویژگی خاصی داشت.

 اما ازآنجاکه آقای هاشمی فرد زیرکی بود، وقتی همسرم را از دور دید، متوجه موضوع شد... کنار یک جوی آب ایستاد، به‌طوری‌که همسر من در مقابل وی در طرف دیگر جوی قرار گرفت.»

ظاهراً آقای هاشمی سراغ مرا می‌گیرد و وقتی‌که متوجه می‌شود در نگهبانی هستم، از نگهبان‌ها می‌خواهد اجازه ورود شوهر خواهرش(!) را بدهند. «در این وقت یک نظامی دوان‌دوان به‌طرف من آمد و اجازه ورود داد. من وارد شدم و آقای هاشمی از دیدار من بسیار شادمان شد.»

مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع این مطلب مشرق۲۱ دی ۱۳۹۵باکمی اصلاحات ویرایشی

هیچکس برای من هاشمی  نمی شود

مروری برسخنان رهبری درباره "یاردیرین"هاشمی"

تنفیذ حکم اولین دوره‌ى ریاست جمهورى حجت‌الاسلام والمسلمین هاشمى‌رفسنجانى۱۳۶۸/۰۵/۱۲

…و خدا را شکر که اراده و رأى ملت عزیز، بار سنگین امانت و مسؤولیت الهى را بر دوش تواناى مردى بزرگ از فرزندان اسلام و حواریّین امام عظیم‌الشّأن، عالمى مجاهد و فقیهى اسلام‌شناس و سیاستمدارى هوشمند و مدیرى درد آشنا و دلسوز قرار داد. شخصیتى که پرونده‌ى تلاشش در راه خدا و مجاهدتش براى حاکمیت دین و اعلاى کلمه‌ى اسلام، حتّى پیش از نخستین روزهاى شروع نهضت آغاز شده و سرگذشت رنجها و سختیها و فعالیتهاى کم‌نظیر را در خود گنجانیده است. چهره‌ى موجّهى که به برکت حرکت در صراط مستقیم انقلاب، همواره امین امام و محبوب امت بوده و ان‌شاءاللَّه از این پس نیز خواهد بود. بى شک، این یک دستاورد بزرگ است که همزمان با انجام اصلاحات در قانون اساسى که زمینه‌ى اداره‌ى صحیح کشور را فراهم ساخته، مدیریت اجرایى کشور در دست تواناى کسى همچون رئیس جمهور منتخب ملت قرار گیرد و امید است همچنان که مردمِ قدرشناس و هوشمند کشورمان انتظار مى‌برند، تأییدات و تفضلات الهى، راه را به سوى رفع مشکلات و تحقق آرمانهاى انقلاب هموار سازد.

این‌جانب، ضمن سپاس مجدد از الطاف نهان و آشکار حضرت حق‌تعالى (جلّت‌عظمته)، به پیروى از ملت عظیم‌الشّأن و با معرفت به مقام و مرتبت یاور صمیمى امام و شخصیت برجسته‌ى نظام جمهورى اسلامى و بازوى توانا و زبان گویاى آن، جناب آقاى هاشمى‌رفسنجانى(دامت‌تأییداته)، رأى ملت را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب مى‌کنم و بدیهى است که این رأى و تنفیذ تا زمانى است که ایشان در همین صراط مستقیم و نورانى که عمر شریف خود را تاکنون در آن گذرانیده‌اند – یعنى راه دفاع از اسلام ناب محمّدى (صلى‌اللَّه‌علیه‌واله) و مجاهدت براى تحقق حاکمیت کامل قرآن و عمل به شریعت و طرفدارى از محرومین و مستضعفین و کوشش براى ریشه‌کن کردن فقر و محرومیت و استقرار عدالت اجتماعى – راه خود را ادامه دهند که البته چنین خواهد بود.

بیانات در دیدار اعضای هیأت دولت۱۳۶۸/۰۶/۰۸

من باید به مردم عزیزمان تبریک عرض کنم؛ چون رئیس جمهورى با این خصوصیات، حقیقتاً براى ملت و انقلاب و کشور ما یک موهبت الهى است.

وجود جناب آقاى هاشمى و مسؤولیتشان، هر دو براى مردم و بر ما نعمت است.

من، قدر این نعمت را مى‌دانم و مطمئنم که مردم هم قدر این نعمت را مى‌دانند و این را در رأى خود و اعلام وفاداریشان نشان دادند و بعد از این هم، ان‌شاءاللَّه نشان خواهند داد. براى شما برادران هم که با این مجموعه و با ایشان کار مى‌کنید، یقیناً تبریک جداگانه‌یى لازم است. 

بیانات در دیدار با رئیس‌جمهور واعضاى هیأت وزیران، در آستانه‌ى هفته‌ى دولت‌۱۳۶۹/۰۶/۰۱

در رأس این دولت، جناب آقاى هاشمى رفسنجانى قرار دارند که خودشان از شخصیتهایى هستند که از دوران نشو و نماى این نهضت، در وسط میدان و در صفوف مقدم حضور داشتند و همان سختیها و رنجها و شکنجه‌ها را چشیده‌اند. از روز اول پیروزى انقلاب، هم ایشان و هم شماها، واقعاً زحمات زیادى کشیدید و بهتر از خیلیها مى‌دانید…

…در پایان صحبت امروز، مایلم به نکته‌یى اشاره کنم و آن، این است که یکى از چیزهایى که ما همیشه به عنوان فضایل برجسته‌ى جناب آقاى هاشمى در ذهن داشتیم و مشاهده مى‌کردیم،

حضور فداکارانه و مدبرانه‌ى ایشان-هاشمی- در صحنه‌هاى جنگ تحمیلى بود و حقیقتاً زبان قاصر است از این‌که آن زحمات و آن فداکاریها را سپاسگزارى کند.

من آن شبهاى دشوار، آن لحظات پُرهم‌وغم و پُرمسؤولیتى را که ایشان در مقابل چشم همه‌ى ما گذراندند – که همیشه مورد تشکر امام بزرگوارمان (رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه) هم بودفراموش نمى‌کنم.

ما حالا مى‌خواهیم این تشکر را به صورت یک حرکت سمبلیک مجسم کنیم و این نشان فتح را به سینه‌ى جناب آقاى هاشمى الصاق نماییم.

سخنرانى در دیدار با گروه کثیرى از آزادگان و اقشار مختلف مردم، در اولین روز از هفته‌ى وحدت‌۱۳۶۹/۰۷/۱۱

 امروز رئیس جمهور ما، از نظر من که سالیان متمادى است ایشان را مى‌شناسم، یک مجتهد قطعى است. این هم از برکات خدا بر ماست. ما رئیس جمهورى داریم که از لحاظ درسهاى حوزه‌یى، یک مجتهد و از لحاظ تفکرات اسلامى، یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان است. 

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت۱۳۷۰/۰۶/۰۳

شاید مردم ما هم هنوز به بطن کارهاى برادران مسؤول در دولت، درست واقف نیستند. البته یک چیزى شنیده‌اند و یک چیزى مى‌دانند، ولى خصوصیاتى را که افراد آشناى با اعضاى دولت مى‌توانند بدانند و بفهمند، یقیناً مردم بعضى از آنها را نمى‌دانند، بعضى را هم باور نمى‌کنند. مثلاً اگر به مردم گفته شود که در بین وزراى جناب آقاى هاشمى – بنابر آنچه که مسموع بنده است – وزیرى هست که اگر از حقوق ماهیانه‌اش، اقساطى را که باید بدهد، کم کنند، برایش ۲۴۰۰ تومان مى‌ماند، آیا واقعاً این را تصور مى‌کنند که در کارگزاران یک دولت – کسانى که بیت‌المال و امکانات در اختیار اینهاست – کسانى پیدا مى‌شوند که این‌طور زندگى و این‌گونه صرف و خرج مى‌کنند؟ اینها چیزهاى باارزشى است، و ما خدا را بر داشتن شماها شکر مى‌گزاریم و از خدا مى‌خواهیم که شما را در راه خیر و صلاح و سداد، همواره موفق بدارد. امروز ملت به خدمتگزاران صدیق و صمیمى و خسته‌نشو احتیاج دارد؛ از کار خسته نشوید.

بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری۱۳۷۲/۰۵/۱۲

امروز، ان‌شاءاللَّه براى ملت ایران روز مبارکى است؛ شروع یک دوره دیگر از مسؤولیت و مدیریت رئیس جمهور عزیز و کارآمد و گرامى‌مان که حقیقتاً با توجّه به اوضاع و احوال جهانى و مطامع دشمنان و تلاشى که دشمن در این برهه مبذول کرد، یک نعمت بزرگ الهى است. البته بنده باید قبلاً از مردم عزیزمان تشکّر کنم. آنها بودند که با هوشیارى و احساس مسؤولیتشان به صحنه آمدند، انتخابات را رونق بخشیدند و این انتخاب درست و صائب را انجام دادند.

تکیه ما بر عنصر اجرایى و این شکرگزارى‌اى که به خاطر این انتخاب عمومى و این مسؤولیتى که جناب آقاى «هاشمى رفسنجانى» بحمداللَّه برعهده گرفتند، به درگاه خداى متعال مى‌کنیم، به خاطر اهمیت دست اجرا در سرنوشت کشور است.

تنفیذ حکم دومین دوره ریاست جمهورى حجت‌الاسلام و المسلمین هاشمى رفسنجانى۱۳۷۲/۰۵/۱۲

خداى بزرگ را سپاس که در این نوبت نیز، رأى مصیب ملت، مسؤولیت را به دستهاى تواناى مردى سپرد که در میدانهاى دشوار، لیاقت و امانت و صلاحیت و کاردانى و برجستگى او را آزموده بود. مردى بزرگ از سابقینِ اوّلینِ انقلاب و از حوارییّن و انصار دیرین امام راحل. عالِمى متفکّر، سیاستمدارى هوشمند، فقیهى زمان شناس، مجاهدى خستگى نشناس، برادرى مهربان براى ضعیفان و مدیرى کاردان براى کشور.

این‌جانب ضمن تبریک به ملت عزیزمان براى این حُسنِ انتخاب و با معرفت به مقام و مرتبت والاى شخصیّت برجسته و چهره منوّر نظام جمهورى اسلامى و رکن رکین انقلاب و بازوى توانا و زبان گویاى آن، جناب آقاى هاشمى رفسنجانى دام‌عُلاه، رأى ملّت را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهورى اسلامى ایران منصوب مى‌کنم. بدیهى است که تنفیذ این‌جانب نیز، مانند رأى ملّت، تا زمانى است که ایشان در همان صراط مستقیم و منهاج قویمى قدم برمى‌دارند که سالهاى عمر بابرکت خود را در طى مراحل نورانى آن گذرانیده‌اند؛ یعنى راه دفاع از اسلام ناب محمّدى صلّى‌اللَّه‌علیه‌وآله و مجاهدت براى تحقّق حاکمیت کامل قرآن و عمل به شریعت و حمایت از محرومان و مستضعفان و کوشش براى ریشه‌کن کردن فقر و تبعیض و استقرار عدالت اجتماعى و تمسّک به اصول پایدار انقلاب اسلامى، که البته همواره چنین خواهد بود.

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت۱۳۷۲/۰۶/۰۳

 اوّلاً لازم است به برادران عزیزمان، به خاطر شروع این مسؤولیت جدید و بسیار مهم، تبریک عرض کنم. اگر چه وقتى انسان این چهره‌هاى نورانىِ وزراىِ جمهورى اسلامى را مشاهده مى‌کند و نگاهى به طهارت و تقوا و خداترسى و دین باورى آنها مى‌اندازد، احساس مى‌کند که این تبریک را باید به مردم گفت که بحمداللَّه مسؤولینى معتقد، متدیّن، علاقه‌مند به‌کار و عاشق به خدمت دارند. امیدواریم که ان‌شاءاللَّه این دولت، مصداقى باشد براى همان دولت کریمه‌اى که در دعاى «افتتاح» مى‌خوانیم و از خداى متعال آن را درخواست مى‌کنیم.

…بنده آقایان و بخصوص جناب آقاى هاشمى را که واقعاً این مسؤولیت سنگین بر دوش ایشان است، دعا مى‌کنم. ایشان هم حقیقتاً جزو صلحاى زمان ما هستند. خدا را شکر مى‌کنیم که این مسؤولیت به دست کسى مثل ایشان است. بنده بخصوص با نام و پیوسته، ایشان را و همچنین سایر مسؤولین و دیگران را دعا مى‌کنم.

بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت۱۳۷۶/۰۵/۰۹

لازم مى‌دانم – بخصوص – نظر خودم را درباره بخشى از علل موفّقیت این دولت ذکر کنم. هم اینها براى مردم نافع است، هم براى مسؤولینى که در طول زمان – در آینده – حضور خواهند داشت، بلاشک نافع است.

بخش قابل توجّهى از این، به خصوصیّات شخصِ آقاى هاشمى برمى‌گردد؛ یعنى واقعاً برخى از خصوصیات در ایشان هست که تأثیر تام و تمامى در این موفّقیتها داشته؛ از قبیل برخوردارى ایشان از روحیه کار – پرکارى – روحیه ابتکار و نوآورى و ورود در میدانهاى جدید و ناپیموده، همّت بلند در امر سازندگى و نترسیدن از طرحهاى بزرگ و اقدام کردن شجاعانه در مورد کارهاى بزرگ، شیوه مدیریّت باز که در ایشان وجود داشت و این به همکاران ایشان امکان مى‌داد که ابتکار و تلاش خودشان را به کار بیندازند و از آن استفاده کنند.

ایمان عمیق به توانایى خود نیز نقش زیادى داشت. همچنین هوشمندى در شناخت مسائل و مضایق و پیدا کردن راه حلها، بخشى از خصوصیاتى است که بلاشک مؤثّر بود.

جناب آقاى هاشمى، به عنوان یک روحانى انقلابى، کارآمد، متدیّن و متعبّد، براى مردم ما مطرح هستند و این خصوصیّاتى است که در ایشان هست.

…بنده دائماً شما را در طول این سالهاى متمادى دعا مى‌کردم؛ شخص آقاى هاشمى را به نام و حداقل در هر شبانه‌روزى یک مرتبه – و بیش از این – و شما را نیز همین طور، معمولاً دعا مى‌کردم. باز هم دعا خواهم کرد.

خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران/درماجرای فتنه۸۸۱۳۸۸/۰۳/۲۹

آقاى هاشمى را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهاى بعد از انقلاب نیست؛ من از سال ۱۳۳۶ – یعنى ۵۲ سال قبل – ایشان را از نزدیک میشناسم. آقاى هاشمى از اصلى‌ترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛

از مبارزین جدى و پیگیرِ قبل از انقلاب بود؛ بعد از پیروزى انقلاب از مؤثرترین شخصیتهاى جمهورى اسلامى در کنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در کنار رهبرى تا امروز. این مرد بارها تا مرز شهادت پیش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب میکرد و به مبارزین میداد. اینها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهاى زیادى داشت: هشت سال رئیس جمهور بود؛ قبلش رئیس مجلس بود؛ بعد مسئولیتهاى دیگرى داشت. در طول این مدت هیچ موردى را سراغ نداریم که ایشان براى خودش از انقلاب یک اندوخته‌اى درست کرده باشد. اینها یک حقایقى است؛ اینها را باید دانست. در حساسترین مقاطع ایشان در خدمت انقلاب و نظام بوده.

 من البته در موارد متعددى با آقاى هاشمى اختلاف‌نظر داریم، که طبیعى هم هست؛ ولى مردم نباید دچار توهم بشوند، چیز دیگرى فکر کنند. البته بین ایشان و بین آقاى رئیس جمهور از همان انتخاب سال ۸۴ تا امروز اختلاف‌نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمینه‌ى مسائل خارجى اختلاف‌نظر دارند، هم در زمینه‌ى نحوه‌ى اجراى عدالت اجتماعى اختلاف‌نظر دارند، هم در برخى مسائل فرهنگى اختلاف‌نظر دارند..

 آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطره خود از سخت ترین روز زندگی خود نوشت: از لحظه ای که خبر ترور آیت الله خامنه ای را شنیدم تا زمانی که ایشان را زنده ندیدم ، آرام نگرفتم

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، گزیده خاطره ایشان از روزهای ششم و هفتم تیرماه ۱۳۶۰ 

 

آیت الله خامنه ای: هیچ کس برای من هاشمی نمی شود.

روز دوم خرداد ۱۳۷۶ که مردم برای انتخاب رییس جمهور جدید پای صندوقهای رای رفته بودند، مقام معظم رهبری پس از انداختن رای خود به صندوق جمله ای بر زبان آوردند که در تاریخ ماندگار شد. 

" هیچ کس برای من آقای هاشمی نمی شود." مدیرکل جمعیت دفاع از حقوق ملت فلسطین، تهمت دروغگویی به آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را بسیار بی‌انصافی دانست.


 خانم زهرا مصطفوی در نشست خبری همایش بین‌المللی امام، فلسطین و مقاومت اسلامی در پاسخ به پرسشی در خصوص نقل خاطرات آقای هاشمی و هجمه‌هایی که علیه او شکل گرفت افزود: این هیاهوها به معنی این است که خواستند بگویند آقای هاشمی دروغ می‌گوید در حالی که او آقایی کرده و شکایت نکرده است.


وی گفت: مادر بنده فوت کرده است اما بنده و فرزندانم زنده هستیم، ما همه در مجلسی که آقای هاشمی آمد و مادرم از او خواسته بود بیاید تا کارش را به او بگوید حضور داشتیم.

اولین اربعین امام خمینی"همسرامام درحال سخنرانی"مدرسه شهیدمطهری"درکنارش زهرامصطفوی

دختر امام خمینی: هیاهو کردند که بگویند آقای هاشمی دروغ می گوید اما او آقایی کرد و شکایت نکرد / خاطره آیت الله هاشمی عین جملات مادرم بود


خانم مصطفوی افزود: وقتی آقای هاشمی آمد، مادرم به او گفت «آقا من شنیده‌ام نمی‌خواهید برای ریاست جمهوری کاندیدا شوید امام  که انقلاب را به دست شماها دادند، آنوقت شما می‌خواهید از زیرش فرار کنید؟».

وی تأکید کرد: عین همین جمله را مادرم به او گفت و من در آن جلسه حضور داشتم؛ آقای هاشمی بسیار مرد نجیب و صبوری است و به همین جهت در سال‌های مختلف به او تهمت‌ها زده شد و ساکت ماند./منبع:انتخاب۱۰خرداد۹۴

حضرتعالی از یاران حضرت امام بوده اید و نقل قول ها و خاطرات بسیاری از ایشان دارید.اما اخیراً برخی در بعضی خاطرات که از سوی نزدیکان ایشان نقل می شود تشکیک می کنند.مثلاً معتقدند نقل قول هایی که آیت ا…هاشمی از امام  می کنند درست نیست. رابطه امام  با آیت ا… هاشمی چگونه بود؟


 پاسخ:حضرت امام نسبت به آقای هاشمی اعتماد کامل و خاصی داشت و ایشان را کسی می داند که ضمن تعهد به نهضت از فراست و قدرت تحلیل بالایی برخوردار است. در طول دوران حیات حضرت امام در بعد از انقلاب نیز ایشان همیشه در جایگاه دوم بعد از امام قرار داشت و کسی بود که امام فرماندهی کل قوا را به او تفویض کرد.من یادم هست بار اولی که آقای هاشمی برای ریاست جمهوری کاندیدا شدند برخی از دوستان از در مورد صلاحیت ایشان برای این سمت از امام سؤال کردند.امام در جواب فرمودند:از آقای هاشمی بهتر برای این سمت چه کسی است؟ و همین دلیل بر اینست که ایشان امین امام بوده اند و در همۀ دوران ها آقای هاشمی را به عنوان عزیزترین خود به شمار می آوردند وهمیشه در دوران امام آقای هاشمی در عرض مقام معظم رهبری به حساب می آمد وبا ایشان اخوت و برادری و قرابت بسیار زیادی داشته و دارند وهمانگونه که حضرت امام دربارۀ ایشان فرمودند: تا نهضت هست هاشمی هست.بنابراین کسی که امین امام بوده و هست نمیتواند سخنانش مردود باشد.

معرفی:از همان ابتدا همراه با امام خمینی  و همراه با نهضت بوده است ، حسینیه جماران درسال ۱۳۵۹ اتوسط او در اختیارامام خمینی و یاران اش قرار گرفت‌. خانه پدری خود و خواهران و برادارنش را برای محل اقامت امام دفتر امام و محل اسکان تیم حفاظت در اختیار امام خمینی قرار داد. مد ت ده سال نماینده ولی فقیه در سازمان اوقاف و امور خیریه بود. سید مهدی امام جمارانی از سال های نزدیکی و دوستی با امام  خاطره ها دارد. وی در خصوص آشنایی اش می گوید«آشنایی من با امام  به قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی و زمانی که ایشان در قم حضور داشتند باز می گردد/۱۴خرداد۱۳۹۴انتخاب