محمدرضاشاه۱۳۵۳:هرکس ایدئولوژی(رستاخیز)راقبول ندارد ازایران برود:مجری تلویزیون۱۳۹۸
زینب ابوطالب(مجری شبکه افق):هر کس به «ایدئولوژی حاکم» اعتقاد ندارد جمع کند از ایران برود.
محمدرضاشاه:هرکس «رستاخیز»راقبول نداردازایران برود.
عذرخواهی ،توجیه گونه خانم مجری از جمله شاهانه اش:عصرچهارشنبه۲۵ دی ۱۳۹۸ درادامه خواهیدخواند.
زینب ابوطالبی:«من کیم که تصمیم بگیرم کی بره وکی بمونه!»
اما شاه چی گفت؟
اسفند۱۳۵۳بودکه شاه موجودیت«حزب رستاخیز»رااعلام کردو۲حزب دولتی «مردم و ایران نوین»رادرآن ادغام کرد وبقیه احزاب راباطل اعلام کرد وگفت:۲راه پیش روی شما(ایرانیان)است:
عضویت دررستاخیز ویاگذرنامه بگیردازایران بروید...
اسفند۱۳۵۳بودکه شاه موجودیت«حزب رستاخیز»رااعلام کردو۲حزب دولتی «مردم و ایران نوین»رادرآن ادغام کرد وبقیه احزاب راباطل اعلام کرد وگفت:۲راه پیش روی شما(ایرانیان)است:
عضویت دررستاخیز ویاگذرنامه بگیردازایران بروید...
وتسهیلات فراهم کردتامخالفین رستاخیزبتوانندبراحتی ویزای امریکابگیرندبروند(این خائنین!)،در طول در طول بهارسال ۱۳۵۴ تا پائیز۱۳۵۷هزاران ایرانی به آمریکا، مهاجرت کریدند.
«شاه» در کنفرانس مطبوعاتی اعلام موجودیت حزب رستاخیز مردم ایران گفت: «به هر حال کسی که وارد این تشکیلات سیاسی (حزب رستاخیز) نشود، دو راه در پیش دارد :
یا فردی است متعلق به یک تشکیلات غیرقانونی یعنی به اصطلاح خودمان تودهای و یک فرد بیوطن است، اگر بخواهد، فردا با کمال میل، بدون اخذ عوارض، گذرنامهاش را در دستش میگذاریم و به هر جایی که دلش خواست، میتواند برود؛ چون ایرانی نیست. وطن ندارد.»
۱۲اسفند۱۳۵۳روزنامه کیهان و آیندگان
شاه «امیرعباس هویدا» را به عنوان دبیرکل حزب فراگیر رستاخیزمعرفی کرد. هویدا نیز بلافاصله پس از انتخاب به سمت دبیرکلی حزب رستاخیز، طی تلگرافی به استانداریها و فرمانداریها، دستور دایر کردن دفاتری جهت تسهیل در ثبت عضویت همه طبقات مردم در حزب رستاخیز را صادر کرد.
یا«رستاخیز»ویا«خروج» ازایران
شاه:همه ایرانیان بایددراین حزب« رستاخیز»عضوباشندو اگرکسی رستاخیزراقبول نداردازایران برود.
«مخالفین رستاخیز» برای اینکه در ردیف «خائنان» قرارنگیرندوکارشان به زندان کشیده نشود بااخذگذرنامه، کشور را ترک میکردند.
مسئولین رژیم شاه تسهیلاتی دراخذگذرنامه فراهم کردند که هرکس-خائنی-براحتی بتواندازکشورخارج شود که بیشترین مهاجرت ایرانیان دراین سالها به امریکابود.
نگارنده(پیراسته فر)یادم است،سال ۱۳۵۴یا۱۳۵۵بود،دبیرستانی بودم،امتحانات خرداد«فرم عضویت رستاخیز»راآوردند وازما امضاگرفتند،(البته بما نگفتند این فرم چیست،درگرماگرم پاسخ دادن به سئوالات ،فرمی رادرجلوی ماگذاشتند وگفتند اسمتان رابنویسیدوامضاء کنیدوکردیم!)
حدود۲ میلیون ایرانی در امریکازندگی می کنند در کالیفرنیا و لس آنجلس بعد از این دو شهر، واشنگتن، نیویورک، هیوستون، اوهایو و شیکاگو از لحاظ جمعیتی بیشترین ایرانی ها را به خود اختصاص داده اند.
از شش میلیون ایرانی که در کشورهای خارجی زندگی می کنند، حدود سه میلیون و ۵۰۰ تا چهار میلیون ایرانی در این پنج کشور(امریکا،کانادا،،انگلیس،فرانسه ،آلمان) زندگی می کنند.
***
خانم مجری، «حرف شاه »را تکرار نکنید!
«اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند و از ایران برود. برود همان جاهایی که آن رفاه و آن مدل زندگی را دارند... همۀ ما ایرانیها به زندگی سلحشورانه احتیاج داریم ...فقط مانده گامهای عملیاتی تبیین شود.»
«اگر کسی اعتقاد ندارد، جمع کند و از ایران برود. برود همان جاهایی که آن رفاه و آن مدل زندگی را دارند. همۀ ما ایرانیها به زندگی سلحشورانه احتیاج داریم و این مدل را می پسندیم و فقط مانده گامهای عملیاتی تبیین شود.»
زینب ابوطالبی -مجری شبکۀ افق
این سخنان را خانم مجری شبکۀ افق سیمای جمهوری اسلامی ایران در برنامۀ زندۀ تلویزیونی بر زبان آورده و چون در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بازنشر میشود، بسیار دیده شده و واکنشهای فراوانی برانگیخته است.
این خانم البته مجری معمولی نیست و به عنوان نمایندۀ یک گفتمان، شناخته میشود و اگر همان مجری برنامۀ « نیمه پنهان ماه» باشد که گفت و گوهای جذابی با خانوادۀ شهدا انجام میداد، تأسف مضاعف را بر میانگیزد.
این نوشته اما نمیخواهد به ابراز تأسف، بسنده کند. بلکه میخواهد ۱۰ نکته را به او یادآوری کند:
۱. قبل از تولد ایشان و در رژیم گذشته، محمد رضا شاه پهلوی در روز ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ -قریب ۴۵ سال پیش - در پی اعلام تأسیس حزب «رستاخیز» و در سخنانی که در روزنامۀ اطلاعات در ۱۲ اسفند۱۳۵۳ درج شد، به صراحت گفت:
« کسی که وارد این تشکیلات سیاسی (حزب رستاخیز) نشود و معتقد و مؤمن به این سه اصل که من گفتم (قانون اساسی مشروطه، انقلاب شاه و ملت و نظم و نظام پادشاهی) نباشد دو راه برایش وجود دارد: یا یک فردی است متعلق به یک تشکیلات غیر قانونی یعنی به اصطلاح خودمان، توده ای و به اصطلاح خودمان و با قدرت اثبات، بی وطن. جای او یا در زندان ایران است یا اگر بخواهد همین فردا با کمال میل و بدون اخذ حق عوارض، گذرنامهاش را در دستش میگذاریم تا به هر جای دنیا که دلش خواست برود.»
البته برای کاهش بار منفی چنین تهدیدی در بخش دیگری اضافه کرد: «اگر تودهای و بیوطن نباشد و به این جریان (حزب رستاخیز) هم اعتقاد نداشته باشد علناً و رسماً بگوید من موافق نیستم ولی ضد وطن هم نیستم.»
شاه البته این نکته را به عنوان شرط محال بیان کرد و فرض او این بود که هر که وطندوست باشد قاعدتا عضو حزب رستاخیز میشود و اعلام علنی و رسمی مخالفت با حزب رستاخیز نیز مشخص بود هزینه دارد.
حال میتوان به این خانم گفت وقتی شاه به خاطر این جمله شماتت شد و خود او نیز ناگزیر از توضیح و هزینۀ گزافی بابت این سخن پرداخت، شما چرا حرف او را ولو با منظوری دیگر و بی هیچ نسبت گفتمانی و اعتقادی تکرار می کنید؟
۲- شاید گفته شود شاه میگفت اگر عضو حزب رستاخیز نمیشوید بروید حال آن که این خانم میگوید اگر اعتقاد به زندگی سلحشورانه ندارید، جمع کنید و بروید. درست است که در بخش اول مشترک نیست ولی در اصل تهدید یا توصیه به ترک میهن، اشتراک لفظی به وضوح دیده می شود: از ایران بروید!
۳- در هر کشوری اغلب مردم زندگی عادی و معمولی دارند. کاملا عادی و تنها اقلیتی به گونه ای دیگر زندگی میکنند و نمیتوان از همه انتظار داشت «زندگی سلحشورانه» داشته باشند. در همان صدا و سیما که ایشان در آن شاغل بودند یا هستند و از مجموع ۴۰ هزار کارمند آن چند نفر مدل زندگی سلحشورانه مورد نظر ایشان را اجرا می کنند؟ آیا بهتر نیست ایده های خود را از سازمان متبوع خودشان شروع و عملیاتی کنند؟
۴- «گام های عملیاتی مدل زندگی سلحشورانه» را کدام نهاد تبیین می کند؟ صدا وسیما یا شورای عالی انقلاب فرهنگی یا خود ایشان؟
۵- هنوز یک هفته از سخنان رهبری در دیدار با مردم قم نمیگذرد که در آن به «وحدت زیر تابوت پیکر سردار سلیمانی» اشاره کردند. آیا سخنان خانم مجری – کارشناس شبکه افق، نسبتی با این کلام راهبردی دارد؟
۶- اصل 33 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح میکند: «هیچ کس را نمیتوان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل اقامت مورد علاقهاش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور کرد مگر در مواردی که قانون مقرر میدارد.»
با این وصف آیا میتوان ایرانیانی را که به گونهای متفاوت از ایشان میاندیشند از اقامت در محل مورد علاقه شان منع کرد یا راند؟
۷- اگر درست حدس زده باشم و ایشان همان مجری مصاحبههای جذاب و تأثیرگذار با خانواده برخی از شهیدان باشند، خود بهتر می داند که به خاطر تفاوت هایی که با زندگی های عادی داشتند، خاص شدند و گرنه اگر همه چنین بودند که این اعتبار و امتیاز را نداشتند. تمام ۸۲ میلیون ایرانی که نمی توانند زندگی سلحشورانه داشته باشند.
۸- از سخنان ایشان برمی آید تصور می کنند جامعه هم مثل ادارات و سازمانها قابل گزینش و فیلترگذاری و کنترل است و شگفتا که این سخنان را از یک رسانه مطرح میکنند و نمیدانند اتفاقا به خاطر تنوع رسانهها در عصر انقلاب هوش، نمیتوان یک مدل زندگی را ولو سلحشورانه تحمیل کرد و از جانب همۀ مردم ایران سخن گفت. هر چند که با این همه تبعیض و مشکلات اجتماعی و معیشتی غالب مردم اگر هم نه زندگی سلحشورانه که قطعا زندگی فداکارانه و تابآورانه دارند و اتفاقا اگر آن همه کانال تلویزیونی محدود به یکی دو کانال رسمی و بقیه برون سپاری شود خود کاهش بودجه سازمانی که هر سال ۲۰۰۰ میلیارد تومان میبلعد یک «گام بزرگ عملیاتی» است.
۹- شگفتی دیگر این که این سخنان را به بهانۀ شهادت سردار سلیمانی مطرح کرده است در حالی که خود او هرگز چنین سخن نمی گفت. دکتر مصطفی چمران که زندگی سلحشورانه داشت دوست صمیمی دکتر صادق طباطبایی بود که با مدل زندگی کاملا متفاوتی زندگی می کرد. وقتی خود سلحشوران دیگران را به زندگی سلحشورانه فرا نمی خوانند ایشان از چه جایگاهی چنین فراخوان و تهدیدی را بر زبان می آورد؟
۱۰- دست آخر این که فرض کنید فردی بخواهد «جمع کند وبرود». آیا ارز و ویزا به سادگی فراهم است؟!
میپذیرم که به خاطر تحقیق و گفت و گو دربارۀ زندگیهای سلحشورانه تحت تأثیر قرار گرفتهاند اما لحن آن شهیدان هرگز این گونه نبود و اتفاقا یکی از دلایل حضور گسترده مردم در مراسم تشییع هفته گذشته احساس تفاوت نگاه او با ادبیاتی از جنس همین موضوع مورد نقد بود./۲۴ دی ۱۳۹۸عصرایران
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:زینب ابوطالبی متولد۵-۱۳۶۴اولین بار در سال ۱۳۹۳ همزمان با افتتاح «شبکه افق» که بعنوان کانال خواهر شبکه چهار و شبکه قرآن شناخته می شود، فعالیت خود را آغاز کرد،وی مجری برنامه«نیمه پنهان ماه» شبکه افق است که اولین سری آن از شبکه یک شروع و با افتتاح شبکه افق وارد آن شد.
عذرخواهی ،توجیه گونه خانم مجری از جمله شاهانه اش:عصرچهارشنبه۲۵ دی ۱۳۹۸
«من کیم که تصمیم بگیرم کی بره وکی بمونه!»
قسمتی ازویدئو:«بابت تشنج و عدم امنیت روانی که قریب ۲۰ ساعت گذشته برای همه هموطنانم اتفاق افتاده است و به شکلی ناخواسته براثر یک سوءتفاهم از برخی جملات من رخ داده است به نظر می رسد که جا دارد، عذرخواهی کنم. از این نظر که فضا اینقدر فضای متشنج و ناآرامی بود که برای خود من هم بازتاب های بدی داشت و من دلم نمی خواهد مردمی که ما داریم برای آنها کار می کنیم چنین تجربیاتی را آن هم در چنین فضای ملتهبی داشته باشند.»
***
آمارایرانیانی که به خارج مهاجرت کردند:
تخمینها در مورد ایرانیان مقیم سراسر آمریکا بین نیم میلیون تا یک میلیون تن است، و بزرگترین گروه آنها در منطقه شهر لس آنجلس ساکنند. نیمی از این جمعیت در لس آنجلس و دیگر نقاط کالیفرنیا زندگی می کنند و رتبه های بعدی به نیویورک و محدوده شهر« واشنگتن دی سی »تعلق دارند.
آمارها از میزان ایرانی های مقیم آمریکا متفاوت است و از سال ۲۰۰۰میلادی(۱۳۷۹شمسی) به بعد تعداد رسمی ایرانی های آمریکا اعلام نشده اما آمارهای متفرقه از حضور یک میلیون و ۸۰۰ تا دو میلیون ایرانی در این کشور خبر می دهد. گفته می شود بیشتر ایرانیان در جنوب کالیفرنیا و لس آنجلس (حدود ۷۰۰ هزار نفر) حضور دارند. بعد از این دو شهر، واشنگتن، نیویورک، هیوستون، اوهایو و شیکاگو از لحاظ جمعیتی بیشترین ایرانی ها را به خود اختصاص داده اند.
تخمینها در مورد ایرانیان مقیم سراسر آمریکا بین نیم میلیون تا یک میلیون تن است، و بزرگترین گروه آنها در منطقه شهر لس آنجلس ساکنند. نیمی از این جمعیت در لس آنجلس و دیگر نقاط کالیفرنیا زندگی می کنند و رتبه های بعدی به نیویورک و محدوده شهر« واشنگتن دی سی »تعلق دارند.
آمارها از میزان ایرانی های مقیم آمریکا متفاوت است و از سال ۲۰۰۰میلادی(۱۳۷۹شمسی) به بعد تعداد رسمی ایرانی های آمریکا اعلام نشده اما آمارهای متفرقه از حضور یک میلیون و ۸۰۰ تا دو میلیون ایرانی در این کشور خبر می دهد. گفته می شود بیشتر ایرانیان در جنوب کالیفرنیا و لس آنجلس (حدود ۷۰۰ هزار نفر) حضور دارند. بعد از این دو شهر، واشنگتن، نیویورک، هیوستون، اوهایو و شیکاگو از لحاظ جمعیتی بیشترین ایرانی ها را به خود اختصاص داده اند.
واشنگتن و حومه حدود ۳۰۰ هزار ایرانی و کمترین جمعیت ایرانی ها مربوط است به ایالت «مین» در شمال شرقی آمریکا که حدود ۱۰ خانوار در آن زندگی می کنند.
حدود ۸۰ درصد ایرانیانی که در آمریکا زندگی می کنند دارای تحصیلت عالی هستند و همین نکته نشانگر آن است که ایرانی ها مقیم آمریکا جزو تاثیرگذارترین قشر این کشور هستند.
تفاوت مهاجران ایران بادیگرمهاجران
یکی از تفاوت های مهم در مهاجرت ایرانی ها به آمریکا نسبت به کشورهای دیگر، حضور پررنگ خانواده هاست. برخلاف چهار کشور دیگر پرجمعیت ایرانی که مهاجرت کنندگان آن را اکثرا دانشجویان و جوانان تشکیل می دهند، آمریکا اما شرایط آسانتری را برای دادن اقامت به خانواده ها دارد و همین نکته باعث شده تا سبک مهاجرت کنندگان به این کشور متفاوت باشد.
به همین دلیل میزان زاد و ولد ایرانی ها در آمریکا از کشورهای دیگر بیشتر است و طبق آخرین آمار ثبت احوال ایران، سالانه در آمریکا حدود دو هزار ایرانی متولد می شوند.
پزشکان و متخصصان، اساتید دانشگاهی، مهندسان کامپیوتر و... ازجمله مشاغلی هستند که ایرانی های زیادی را به خود جذب کرده اند و قشر اعظم ایرانی ها جذب این شغل ها می شوند. به جز این صنوف، ایرانی های شاغل در آمریکا گروه بزرگ دیگری را تشکیل می دهند که به علت داشتن مهارتی متوسط و مدرک تحصیلی نه چندان بالا، نتوانسته اند به مدارج بالایی برسند و در سطوح بسیار پایین مشغول شده اند و اگر ماندن در ایران را انتخاب می کردند، مطمئنا موقعیت های شغلی و مالی بهتری را نصیب خود می کردند.
۲– انگلستان
آخرین آمار رسمی هم مربوط به سال ۲۰۰۱میلادی(۱۳۸۰شمسی) است که خود دولت بریتانیا تعداد ایرانیان یان کشور را ۴۳ هزار نفر ذکر کرده بود و در سال ۲۰۰۹میلادی(۱۳۸۸شمی) تخمین زده اند این آمار به ۵۸ هزار نفر رسیده. هرچند به نظر می رسد آمار خیلی بیشتر از این رقم ها باشد. در سال ۲۰۰۴ میلادی(۱۳۸۳شمسی)سفارت ایران در انگلیس این تعداد را ۷۵ هزار نفر اعلم کرده بود، درحالی که چندی پیش سایت های خبری ایران این تعداد را ۵۰۰ هزار نفر نوشته بودند.
موج مهاجرت ایرانیان به انگلیس از سال ۱۹۷۹ میلادی(۱۳۵۸) یعنی بعد از انقلاب اسلامی آغاز شد که در آن مقطع حدود هشت هزار نفر از ایران به این کشور مهاجرت کردند. نقل می کنند که درصد بالایی از مهاجرین ایران به انگلستان بعد از مدت کوتاهی دچار افسردگی های روحی می شوند و بازگشت را ترجیح می دهند. دلیل این مسئله شاید تفاوت سبک زندگی و آب و هوای کاملا متضاد منطقه بریتانیا باشد. هزینه زندگی در انگلستان نسبت به سایر کشورهای اروپایی فوق العاده بالاست (حدودا سالی ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان) و به همین دلیل ما با سیل مهاجرین به این کشور مواجهیم که بعد از مدتی از نظر مالی کم می آورند و به کشور بازمی گردند.
۳ – آلمان
۳۵۰ هزار نفر، این قابل اطمینان ترین آماری است که در حال حاضر از تعداد ایرانیان مقیم آلمان به دست آمده. البته آمارهای تاییدشده سازمان های بین المللی از حضور ۱۲۰ هزار ایرانی در سال ۲۰۰۳میلادی(۱۳۸۲شمسی) خبر می داد که کمتر از حد واقعی به نظر می رسد. در کل، آلمان و کشور همسایه اش اتریش از مقاصد محبوب ایرانی ها برای زنگدی محسوب می شوند. در سال های دفاع مقدس و بعد از آن بعضی از جانبازان برای درمان به این کشور اعزام می شدند که تصویر آن را در فیلم «از کرخه تا راین» حاتمی کیا به خاطر داریم. بعدها هم با ترانسفر چند بازیکن ایرانی به بوندس لیگا مثل مهدوی کیا و دایی و... برخورد اجتماعی ژرمن ها با ایرانی ها بهتر شد و شرایط زندگی در این کشور سهل تر از قبل شد. پس از آمریکا بیشترین ثبت ولادت ایرانی ها مربوط به کشور آلمان است که سالانه حدود ۷۰۰ ایرانی در این کشور متولد می شوند.
۴ – فرانسه
تعداد ایرانیان مقیم فرانسه در سال ۲۰۰۰ میلادی(۱۳۷۹شمسی) ۱۹ هزار نفر ذکر شده که کاملا واضح است نمی تواند آمار دقیق و قابل اعتنایی باشد. این آمار تا سال ۲۰۱۰ بین ۳۰۰ تا ۳۲۰ هزهار نفر تخمین زده شده است. بخش عمده ای از سفر ایرانیان به فرانسه به دلیل تحصیل در دانشگاه های این کشور است. اگر گشتی در سایت های فارسی زبان بزنید با انبوه سایت هایی مواجه می شوید که جوانان ایران را تشویق به ادامه تحصیل در فرانسه می کنند. پس از این نظر ایرانیان مقیم فرانسه اغلب از قشر تحصیلکرده و ثروتمند محسوب می شوند. البته ایرانیانی که بها ین کشور مهاجرت می کنند بیشتر برای تحصیل آنجا هستند و ایرانی های کمتری این کشور را برای اقامت دائم انتخاب می کنند. یکی از مشکلات اصلی ایرانیان در این کشور برخورد نه چندان مناسب فرانسوی ها با مهاجرین خاورمیانه است.
۵ – کانادا
با این که در لیست پنج کشور دارای بیشترین ایرانی، کانادا آخرین رتبه را به خود اختصاص داده است اما شواهد نشان می دهد تا چند سال آینده رشد ایرانی های این کشور بسیار بالاتر برود و جزو سه کشور اول قرار بگیرد. طبق آمار ثبت و احوال ایران، سالانه حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار ایرانی در کانادا تولد خود را ثبت می کنند و روند رو به رشدی دارند. به گزارش برترین ها براساس اطلاعات مربوط به سال ۲۰۰۸میلادی(۱۳۸۷شمسی) از اداره آمار کانادا، جمعیت ایرانیان مقیم کانادا ۴۱۲۹۰ نفر هستند که مسلما این آمار چندان دقیق نیست و تعداد ایرانی های کانادا بسیار بیشتر از این است. طبق آمارهای سازمان های مختلف در حال حاضر تعداد ایرانی های مقیم کانادا حدود ۳۰۰ هزار نفر است و فقط ۱۱۰ هزار نفر در ایالت اونتاریو زندگی می کنند که اکثر آنها به قشر برتر کانادا اختصاص دارند.
مهم ترین قشر مهاجر ایرانی به کانادا از دانشجویان هستند که اکثرا حداقل مدرک لیسانس دارند و برای مدارک بالاتر تحصیلی ترجیح داده اند به این کشور سفر کنند. باتوجه به اینکه در این کشور هزینه زندگی ایالت به ایالت با یکدیگر تفاوت های اساسی دارند، دانشجویان ایرانی اکثرا ترجیح می دهند، زندگی خود را در شهرها و روستاهای دورافتاده شروع کنند و به همین جهت در شهرهای کوچک کانادا هم ایرانی های زیادی وجود دارند.
این شهرهای کوچک و روستاهای کانادایی پر است از ایرانی هایی که در ایران مدرک پزشکی عمومی خود را گرفته اند و حالا در این شهرهای دورافتاده، امتحان های سخت پزشکی را می گذارند تا شاید در پنج، شش سال بعد اجازه طبابت در کانادا را کسب کنند. در آن طرف ماجرا ایرانی های تورنتو از مرفه ترین مردم کانادا هستند که در بین خود کانادایی ها هم زبانزد هستند و بهترین خودروها و منازل متعلق به آنهاست./منبع روزنامه هفت صبح وبرترینها+اصلاحات مدیرسایت.