نارضایتی امام خمینی از شعارها«تکبیر» بیجادروسط سخنرانی
حجتالاسلام قرائتی:خدمت امام آمدند که نماینده شما در حج ضعیف است. فرمود: چطور؟
گفتند: یک ایرانی در یکی از کوچههای مکه و مدینه هست، به او بی احترامی شده است. این چه نمایندهای است شما داری!؟
امام فرمود: بفرمایید که مکه و مدینه بزرگتر است یا حسینیه جماران؟ مکه و مدینه بزرگ است.
حسینیه جماران سیصد متر است. ۲- قدرت من بیشتر است یا نماینده من؟
گفتند: شما امام هستی.
گفت: من که امام هستم و قدرت من بیش از نماینده من است(گاهی نمیتوانم یک حسینیه رااداره کنم).
دقت شود-سال ۵۹است- آیت الله خامنه دربین مردم حضوردارد-عده ای دارندشعارمی دهند
حجت اسلام قرائتی بنقل ازامام خمینی می گوید:گاهی یک حسینیه جماران کوچک رانمیتوانم کنترل کنم. من دارم حرف میزنم یکی الکی(نابجا،بی موقع) میگوید: تکبیر!
امام گفت:حال آنکه این حرف ما تکبیر نداشت. چه کار کنم؟ بیرونش کنم، قهر کنم بروم؟
یعنی من درست است امام خمینی هستم و حسینیه جماران کوچک است. اما گاهی انسان در مقابل یک عملی قرار میگیرد که نمیشود(کاری کرد).
حجتالاسلام قرائتی:من از یکی از مراجع شنیدم که حضرت امیر سی برنامه داشت که موفق نشد. گاهی وقتها ما میگوییم که اگرایشان(فلانکس) رئیس جمهور شد پس فردا همه مشکلات حل میشود. ممکن است نتواند حل کند. حضرت امیر(علی علیه السلام) سی برنامه را خواست تغییر بدهد نشد(نتوانست).
یکی ازآن برنامه هایی که قصدتغییراتش راداشت «نماز تروایح »بود. نماز تراویح را اهل سنت میخوانند. این برای شیعه حرام است.
حضرت امیر خواست بگوید: (نمازتراویح )حرام است. (مردم)جمع شدند و سر و صدا کردند، حضرت فرمود: بروید بخوانید تا خسته شوید!.
من علی بن ابی طالب(ع) میگویم: نخوانیم. شما میخواهید بخوانید بخوانید! یعنی حضرت امیر نتوانست یک نماز را منع کند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این سخنان حجتالاسلام محسن قرائتی،برنامه سمت خدا -بامجری گری آقای نجم الدین شریعتی ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶است،ضمناَکلمات داخل پرانتزازاینجانب است.
امام خمینی-حسینیه جماران.
نماز تراویح چگونه است؟
«تراویح» جمع «ترویحه» و در اصل اسم است برای مطلق نشستن که در اصطلاح به معنای نشستن برای استراحت پس از خواندن چهار رکعت از نمازهای مستحبی در شبهای ماه رمضان است.
عبدالله بن سعد از پیامبر اعظم (ص) پرسید: نماز مستحبی را در خانه به جای آوردن بهتر است یا در مسجد؟
حضرت فرمود: آیا نمیبینی که خانۀ من چقدر به مسجد نزدیک است؟ با این وصف من دوست دارم که نمازهایم را در خانهام به جای آورم مگر این که نمازهای واجب باشد.
همچنین آن بزرگوار فرمود: بر شما باد به نماز در خانههایتان؛ زیرا بهترین نماز انسان نمازی است که در خانه خوانده شود مگر نمازهای واجب.
در یکی از شبهای رمضان با عمر به مسجد رفتیم. دیدم مردم دسته دسته پراکنده هستند و هر کسی برای خود یا با گروه خود نماز میخواند. عمر گفت: به نظر من اگر اینان به یک امام اقتدا کنند بهتر است پس دستور داد ابی بن کعب پیش نماز همه باشد. شبی دیگر با وی به مسجد رفتیم و دیدیم مردم نمازهای مستحبی شبهای رمضان را به جماعت میخوانند.
آن گاه عمر گفت: این بدعت خوبی است.
از این رو مسلمانان همواره این نماز را فرادا بجای میآوردند تا اینکه عمر جماعت را بدعت نهاد اما این سخن که گفته شود بدعت نیکو و حسنی است با ادله شرعی که تمام بدعتها را نکوهش میکند ناسازگار است. رسول خدا (ص) فرموده: هر بدعتی گمراهی است.
* ابوالعباس قَلقَشندی(متکلم مصری متوفی ۸۲۱ قمری)میگوید: عمر اولین کسی است که جماعت رمضان را تشریع کرد و آن در سال ۱۴ هجری بود.
* اِبْنِ عَبْدُالبَرّ، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر ابن عاصم نَمری(متوفی۴۶۳ق)از فقهای اهل سنت، محدث،مورخ، و ادیب اندلسى میگوید: اوست که ماه رمضان را با نماز مستحبی دسته جمعی نورانی کرد!
امام صادق (ع) میفرماید: به پا داشتن تراویح به جماعت جایز نیست.
زمانی که امیرمؤمنان علی (ع) در کوفه بود مردم کوفه به خدمت حضرت آمدند و امام جماعت برای نماز تراویح درخواست کردند. حضرت جواب منفی داد و آنان را از اقامه نوافل شبهای ماه رمضان به جماعت نهی کرد.
سلیم بن قیس هم از امیرالمؤمنین (ع) نقل میکند که فرمود: به خدا سوگند! دستور دادم که مردم در ماه رمضان جز بر نمازهای واجب جماعتی را بر پا نسازند و به ایشان گفتم که ادای نافلهها به جماعت بدعت است. برخی از لشکریانم فریاد برآوردند« ای اهل اسلام! سنت عمر تغییر کرد،او(علی) ما را از نمازهای نافلۀ ماه رمضان نهی می کند!»
حضرت علی باتوجه به این جماعت منجمدالفکرمی گوید: تا آن جا که ترسیدم در لشکرگاه سر به شورش نهند(لذاآنهارابحال خودگذاشتم)