در « شهرقوم لوط شهر تلالحمام »کشور اردن
عامل ویرانی شهر قوم لوط در ۳۶۰۰ سال پیش انفجار شهابسنگ بوده است
شهر تلالحمام در ۱۴کیلومتری شمال شرقی دهانه روداردن واقع است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:بنیانگذاران همجنسگرایی:أَتَأْتُونَ الذُّکْرَانَ مِنَ الْعَالَمِینَ (١٦٥شعراء)
پیامبر قوم لوط به مردم گفت:شماخیلی کارزشتی می کنیدکه تا کنون ،احدی ازعالمین،چنین کاری نکردند.
وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ (٢٨عنکبوت)
حضرت صالح :وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ (٨٠اعراف)
شهرقوم لوط
العرییه(۲ آبان ۱۳۹۴) نوشت:بیش از دو هفته است که باستانشناسان بر سر اینکه آیا خرابه های شهر«سدوم»(شهرقوم لوط) را، پیدا کرده اند، به بحث نشسته اند.
شهر قوم لوط مربوط به ۳۶۰۰ سال پیش می شود، و بر اساس کتابهای آسمانی، این شهر مورد غضب خداوند قرار گرفت و نابود شد.
واما بعداز ۶ سال مجدداً این موضوع(کشف شهرقوم لوط)تیتررسانه هاشد.
چندین لایه سوخته در Tall el-Hammam. در قسمت بالایی ، سه لایه سوختگی پایانی وجود دارد: یکی در عصر برنز میانی (MB II) ، دیگری در عصر برنز دوم (LBA) ، و دیگری در دوران آهن (در اینجا قابل مشاهده نیست). هر لایه سوختگی نشان دهنده پایان یک دوره باستان شناسی در محل است. خط سفید خط کشی لایه سوختگی LBA را در پیکان محاصره می کند ، نمایانگر سوزاندن یک ساختمان در 1400 پوند قبل از میلاد است که روی دیوارهای برش خورده MB-II چیده شده است. "طبقه MBA" بالای طبقه MB II را در زیر لایه تخریب 1.5 متر ضخامت دارد که متعلق به 1650 قبل از میلاد است. دو لایه تخریب مربوط به زلزله (نشان داده نشده است) در عمق بیشتری از کف این حفاری مدفون شده اند ، یکی مربوط به 400 سال پیش در 2100 پوند قبل از میلاد و دیگری حتی قدیمی تر در 3300 پوند قبل از میلاد است. همه این لایه ها به طور واضح از لایه تخریب MB II در بالای پیکان پایین جدا شده اند ، تنها لایه ای که حاوی مواد ذوب شده در دمای بالا است.
قوم لوط کشف تازه دانشمندان:
یورونیوز،روزپنج شنبه(۱ مهر ۱۴۰۰) نوشت:دانشمندان میگویند انفجار یک شهابسنگ ۵۰ متری عامل ویرانی عظیم شهر باستانی منسوب به قوم لوط در ۳۶۰۰ سال پیش بوده است.
حفاریهای جدید باستانشناسی در شهر تلالحمام واقع در غرب اردن کنونی نشان میدهد یک حادثه کیهانی باعث شده است تا حدود ۳۶۵۰ سال پیش این شهر ساحلی در نزدیکی دریای مرده به طور کامل نابود شود. محققان تخمین میزنند انفجار این شهابسنگ قدرت تخریبی معادل ۱۰۰۰ برابر قویتر از بمب اتمی هیروشیما ایجاد کرده است.
تجزیه و تحلیل شواهد برجای مانده در ویرانههای تپه باستانی تلالحمام نشان میدهد یک شهابسنگ به عرض تقریبا ۵۰ متر در ارتفاع ۴ کیلومتر بالاتر از سطح زمین منفجر شده است و پس از یک نور خیرهکننده، موجی از گرمای ۲ هزار درجه ایجاد کرده است.
حرارت ایجاد شده به حدی بوده است که بلافاصله بدنههای چوبی خانهها را سوزانده و اشیاء فلزی مانند شمشیر، نیزه و حتی سازههای سفالی و آجری را ذوب کرده است. با این حال این همهی تخریب نبوده، چند ثانیه بعد یک موج شوک انفجار عظیم از راه رسیده و همه چیز از جمله مجموعه کاخ ۵ طبقه با دیواری مستحکم به ضخامت ۴ متر را ویران کرده است.
در کاوشهای باستانی آثار سوختگی به دست آمده است.
شهر تلالحمام با مساحتی ده برابر بزرگتر از اورشلیم در طول عصر برنز میانی برای حدود دو هزار سال بزرگترین شهر تمدن دنیای باستان در جنوب شام محسوب میشد، با این حال به یکباره از میان رفت و برای بیش از ۶۰۰ سال بدون سکنه باقی ماند.
کاوشهای اولیه باستانشناسی وجود مواد غیرمعمول نظیر سفالهای ذوبشده، ذغالسنگ، آجر «حبابدار»، دانههای سوخته و خاکستر حجمی از تخریب عظیم را نشان میداد. پژوهشگران نخست با تجزیه و تحلیلهای رسوبات و لایههای خاک مواردی همچون جنگ، آتشسوزی، فوران آتشفشانی و زمینلرزه را بررسی و رد کردند و گفتند هیچکدام از این رویدادها نمیتواند گرمایی مشابه ایجاد کند. تا اینکه سرانجام بیل مکانیکی کاوشگران تکه سنگهای کوارتز را در محل پیدا کرد که نشانهای از یک اتفاق شدید و درجه حرارت ناگهانی بالا حاصل از برخورد کیهانی بود.
دکتر جیمز کنت، استاد زمینشناسی در دانشگاه سانتا باربارا کالیفرنیا در آمریکا، میگوید: «ما سنگهای کوارتزی در این ناحیه یافتیم که با فشارهای شدیدی ضربه دیدهاند و این بسیار عجیب است. چرا که سنگ کوارتز یکی از سختترین مواد معدنی است و ضربه زدن به آن بسیار دشوار است.»
محاسبات تیم ۲۱ نفره کارشناسان نشان داد این انفجار نمیتوانسته حاصل از برخورد سیارک بوده باشد، چرا که دهانه برخوردی در محل وجود ندارد، بلکه انفجار ناشی از یک جرم آسمانی نظیر شهابسنگ بوده است. دانشمندان میگویند انفجار سطوح خارجی گلدانهای سفالی را ذوب کرده و آجرها و اسکلت انسانهای نزدیک به محل حادثه «تکهتکه» شدهاند.
دانشمندان معتقدند تلالحمام همان سدوم، یا شهر قوم لوط، است که مطابق روایات کتاب مقدس به دلیل «اعمال غیراخلاقی» ساکنانش مشمول غضب خدا شد و گزارش ویران شدنش در سفر پیدایش تورات آمده است.
دکتر کنت که در این تحقیق با فیلیپ سیلویا، استاد باستانشناسی کتب مقدس در دانشگاه ساوتوست ترینیتی آمریکا همکار بوده میگوید: «همه مشاهدات ذکر شده در سفر پیدایش عهد عتیق با یک ضربه هوایی مطابقت دارد.»
وی اضافه کرد: «هرچند با اطمینان صددرصد علمی نمیتوان گفت که شهر ویران شده همان شهر سدوم عهد عتیق است، با این حال توصیف شاهدان عینی از این حادثه فاجعهبار در ۳۶۰۰ سال پیش احتمالا به یک سنت شفاهی تبدیل شده و در قالب یک گزارش مکتوب در کتاب مقدس تورات در مورد نابودی قوم لوط آمده است.»
سنگهای کوارتز در محل تپه باستانی یافته شدهاند.
توضح مدیریت سایت-پیراسته فر:
سفال ذوب شده. (الف) عکسهای یک گلدان به عرض 7 سانتی متر از یک شیشه ذخیره شکسته از شمال شرقی کاخ ، که سطح داخلی ذوب نشده را نشان می دهد و (ب) سطح بیرونی تیره تر ذوب شده گلدان را نشان می دهد. لبه سمت چپ بالا در پانل "b" لب خمیده بیرونی یک شیشه ذخیره است. (ج) گلدان یک ظرف شیشه ای به عرض 6 سانتی متر از ارتفاع پایین ، سطح داخلی بدون تغییر را نشان می دهد و (د) سطح بیرونی بسیار وزیکولار. (ه) - (و) عکسهای هر دو لبه قسمت برش خورده از تابلوهای "a" و "b" در بالا. (g) - (h) تصاویر SEM از سطح بسیار برش خورده شارد در پانل های "a" و "b".
یورونیوزنوشت:ناحیه تلالحمام به لحاظ خاک منطقهای حاصلخیز محسوب میشد، با این حال محققان که از سال ۲۰۰۵ در تپهای در این ناحیه مشغول حفاری و تحقیق هستند نمیدانستند چرا ناگهان این منطقه در دورهای از تاریخ خود به شورهزار تبدیل شده است؟
باستانشناسان اکنون میگویند احتمالا انفجار شهابسنگ و حرارت فوقالعاده زیاد ایجاد شده، سطح عظیمی از آب شور دریای مرده را بخار کرده و به روی دره پاشیده است و یا نمکهای ساحلی دریا را بلند کرده و به روی شهر ریخته است. سواحل دریای مرده همینک نیز مملو از نمک هستند.
در پی این اتفاق غلظت نمک خاک به میزان «غیرعادی» افزایش یافته و کشاورزی در شعاعی ۲۵ کیلومتری غیرممکن شده است. در پی این حادثه دهها هزار تن از ساکنان نواحی اطراف مهاجرت کردند و پس از آن ۶۰۰ سال طول کشید تا بارندگیها در این ناحیه بیابانی نمک را از مزارع بشورد و این منطقه بار دیگر بتواند مورد زراعت قرار گیرد.
در روایت کتاب مقدس ذکر شده که به لوط پیامبر دستور داده شد از شهر خارج شود و پشت سر خود را نگاه نکند اما همسر لوط لحظهای درنگ کرد و به «ستونی از نمک» تبدیل شد در حالی که «آتش و گوگرد از آسمان میبارید و دود غلیظ از شهر بلند بود».
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درسایت نشریه نیچر اینگونه نوشته اند:
ما شواهدی را ارائه می دهیم که در 1650 ~ قبل از میلاد (3600 سال پیش) ، یک حمله هوایی کیهانی ، تل الحمام ، شهری از دوران برنز میانه در دره اردن در شمال شرقی «دریای مُرده »را نابود کرد. انفجار هوایی پیشنهادی بزرگتر از انفجار سال 1908 بر فراز تونگوسکا در روسیه بود ، جایی که یک بولید به عرض 50 متر ~ با 1000 ~ انرژی بیشتر از بمب اتمی هیروشیما منفجر شد. یک لایه تخریب غنی از کربن و خاکستر به ضخامت 1.5 m 1.5 متر در سطح شهر حاوی غلظتهای اوج کوارتز شوکه شده (5-10 پوند GPa) است. سفال ذوب شده و آجر گل؛ کربن الماس مانند ؛ دوده ؛ کروی غنی از آهن و Si ؛ کرات CaCO3 از گچ ذوب شده ؛ پلاتین ذوب شده ، ایریدیوم ، نیکل ، طلا ، نقره ، زیرکون ، کرومیت و کوارتز. آزمایشات گرمایش نشان می دهد که دمای هوا از 2000 درجه سانتیگراد فراتر رفته است. در بحبوحه ویرانی های حاشیه شهر ، حمله هوایی بیش از 12 متر از مجموعه کاخ 4 تا 5 طبقه و باروی عظیم آجری به ضخامت 4 متر را تخریب کرد ، در حالی که باعث ایجاد بی نظمی شدید و تکه تکه شدن اسکلت در انسانهای نزدیک شد. هجوم نمک ناشی از انفجار هوا (w 4 درصد وزنی) باعث ایجاد شوری زیاد ، کشاورزی را مهار کرد و باعث شد 300 شهرک منطقه ای به مدت 300 تا 600 سال رها شود و شعاع آن بیش از 25 کیلومتر باشد. تل الحمام ممکن است دومین شهر/شهرک قدیمی پس از ابوهریرا ، سوریه ، و احتمالاً اولین سایت با سنت شفاهی که نوشته شده است (پیدایش) ، دومین شهر/شهرک قدیمی باشد. انفجارهای هوایی در مقیاس تونگوسکا می تواند کل شهرها/مناطق را ویران کرده و بنابراین ، خطری شدید در عصر حاضر ایجاد کند.
عکس
مکان تل الحمام (الف) عکس جنوب شام ، به سمت شمال ، دریای مرده ، محل سایت (TeH) و کشورهای نزدیک را نشان می دهد. شکاف دریای مرده ، خط گسلی که مرز صفحه اصلی زمین ساختی را مشخص می کند ، از این منطقه عبور می کند. منبع تصویر پایه: ناسا ، شاتل فضایی. "شبه جزیره سینا و شکاف دریای مرده". عکس: sts109-708-024 ، گرفته شده در 12/16/2009. مرکز داده های علوم جوی مرکز تحقیقات لانگلی ناسا (nasa.gov/topics/earth/features/astronauts_eyes/sts109-708-024.html). اصلاح شده توسط نویسندگان با استفاده از Adobe Photoshop CC2014 (adobe.com/products/photoshop.html). (ب) نمای رو به غرب به جنوب غربی از ارتفاع بالا که مکانهای کاخ و معبد را در پشت منحنی ارتفاع بالا نشان می دهد. دریای مرده در پس زمینه در سمت چپ قرار دارد.
TeH یک تپه شغلی بلند و دو طبقه است که بزرگترین دره اردن است. تپه ای از ویرانه های باستانی در زبان عبری به عنوان "tel" و در عربی "بگویید" یا "قد بلند" (Tel)نامیده می شود. این سایت شامل بقایای طبقه بندی شده از یک مرکز شهری مستحکم شده است که اکنون به عنوان بزرگترین شهر عصر مفرغ در جنوب شام شناخته می شود. TeH بیش از یک شهر ساده ، هسته شهری یک دولت شهر را شامل می شد که 3000 دوره پوند به طور مداوم در طول دوره سنگی و عصر مفرغ از 4700 پوند قبل از میلاد مسیح شکوفا شد تا اینکه در 1650 پوند قبل از میلاد (3600 کالری BP) تخریب شد. این تحقیق بر عصر برنز میانی II (MB II) از 1800 تا 1550 پ.م تمرکز دارد. برای دوره های باستانی و محدوده تاریخ دره اردن ، به اطلاعات پشتیبانی ، متن S1 مراجعه کنید. همه تاریخها و سنین گزارش شده در اینجا قبل از میلاد مسیح ، "قبل از دوران مشترک" و گهگاه در سالهای تقویمی قبل از سال 1950 (cal BP) است.
این پروژه تحت حمایت دانشکده باستان شناسی ، دانشگاه بین المللی وریتاس ، سانتا آنا ، کالیفرنیا و کالج باستان شناسی ، دانشگاه ترینیتی ساوت وست ، آلبوکرکی ، نیومنزیک ، تحت حمایت گروه آثار باستانی پادشاهی هاشمی اردن است. حفاری های گسترده و مداوم در TeH از سال 2006 به مدت پانزده فصل متوالی ادامه داشته است که شامل محققان اصلی با کمک دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا و تعداد زیادی داوطلب از سراسر آمریکای شمالی و جنوبی ، اروپا ، آفریقا ، آسیا ، استرالیا ، نیوزلند و شرق نزدیک 2،3،4،5،6،7. علاوه بر الگوهای معمول بقایای معمول در شهرهای باستانی که در اثر جنگ و زلزله تخریب شده اند ، حفاری های مرحله آخر قشر MB II مواد بسیار غیرمعمول را آشکار کرد: تکه های سفالی با سطوح بیرونی به صورت شیشه ذوب شده است ، برخی حباب زده اند که انگار "جوش" خورده است. قطعات آجری ذوب شده و "حباب دار" ؛ خاک رس بام تا حدی ذوب شده (با تصورات واتل) ؛ و گچ ساختمان ذوب شده است. اینها نشان می دهد که تخریب شهر با برخی از رویدادهای ناشناخته در دمای بالا همراه بوده است.
ماتریس تخریب MB II با ضخامت 1.5 متر پوند نیز ویژگی های کمیابی را نشان داد که در لایه های بالا یا پایین آن یافت نشد. شربت های هزاران ظرف سفالی مختلف به طور تصادفی با هم مخلوط شده و در سراسر عمق ماتریس همراه با قطعات آجری ، اجسام زندگی روزمره ، قطعات کربن دار از تیرهای چوبی ، دانه های سوخته ، استخوان ها و سنگ فرش های سنگ آهکی سوخته به قوام شبیه گچ. حداقل ، طبیعت ماتریس تخریب MB II بسیار غیر معمول و غیر معمول از لایه های باستان شناسی در سراسر خاور نزدیک باستان است 3.
زمینه زمین شناسی
غور میانه با یک مرز زمین ساختی اصلی که صفحات عربستان و آفریقا (زیر صفحه سینا و فلسطین) را از خلیج عقبه/دریای مرده/منطقه دره اردن جدا می کند ، مشخص شده است. شکاف دریای مرده ناشی از یک گسل لغزش ضربه ای بسیار فعال با حرکت جانبی چپ عمدتا افقی است. در 15 میلیون سال گذشته ، حرکت در امتداد مرز صفحه در جهت شمال به جنوب بوده است (شکل 1). شواهد زمین شناسی نشان می دهد که میزان جابجایی افقی به طور متوسط حداقل یک سانتیمتر در سال در طول این سیستم گسل است و تقریباً هر 1400 سال یک چرخه مکرر زمین لرزه های قوی (M ≥ 7) ایجاد می کند.
سازندهای سنگی نمایان شده در دامنه های شرقی دره اردن در نزدیکی ساحل دریای مرده در اواخر دوران کامبرین (500 میلیون پوند) و شامل 300 متر پوند ماسه سنگ قرمز آجری ، رودخانه ای و غنی از کوارتز است. این رسوبات به طور غیرقابل انطباق با توالی بازالت ~ 5 Myr در سن پوشیده شده اند. حاشیه شرقی دره اردن شامل یک دنباله حتی جوانتر است که متشکل از کنگلومراتهای مایل به قرمز و مارن های چند لایه است که با ماسه و ماسه سنگ لایه لایه شده اند. اینها ، به نوبه خود ، توسط آخرین توالی کواترنری از رسوبات آبرفتی و شریانی در کف دره در ضلع شرقی غور میانه در نزدیکی TeH قرار گرفته اند.
دریاچه لیسان ، پیش ساز دریای مرده مدرن ، حدود 80 هزار سال پیش شروع به پر شدن کرد و حداکثر میزان آن 170-185 میلیون بشکه در متر مربع با 18000 پوند BP10 بود. آنچه از دریاچه لیسان باقی مانده است اکنون به عنوان دریای مرده شناخته می شود ، به دلیل وجود شوری زیاد در 34 درصد وزنی٪ نمک ، محصور در خشکی است و "مرده" محسوب می شود. در نتیجه ، دریا از ارگانیسم های بالاتری مانند گیاهان آبزی و ماهی حمایت نمی کند. در دوران عصر برنز میانی I (MB I ؛ ~ 2000-1800 پیش از میلاد) بارندگی بیشتر بود و سطح دریای مرده به حدود 370 مگابایت متر مکعب رسید ، حداقل 50 متر پوند بیشتر از ارتفاع فعلی آن 430 مگابایت بر متر مربع. در آن زمان ، ساحل شرقی دریای مرده به احتمال زیاد چندین کیلومتر به TeH11 نزدیک بود. در اواخر MB II ، سطح دریاچه به میزان 430 مگابایت بر متر مربع کاهش یافت ، همانطور که توسط لایه ماسه باد در هسته های رسوبی دریای مرده نشان داده شده است 11،12.
اشغال انسان دره اردن
دره اردن که در منطقه ای به طور کلی خشک واقع شده است ، یکی از مناطق پرآب در جنوب شام جنوبی (اردن ، اسرائیل و فلسطین) است. علاوه بر چشمه های متعدد ایجاد شده توسط یک سفره آبزی فرازمینی ، منطقه دارای شرایط هیدرولوژیکی برای سکونت انسانها بود که تا حدودی شبیه به منطقه دلتای نیل است ، که همچنین با مناطق خشک هم مرز است. غور میانه در نزدیکی TeH از جمعیت زیادی از مردم حمایت می کرد. در زمان اوج اشغال MBA ، حداقل 50،000 نفر سه شهر بزرگ را اشغال کردند ، بعلاوه شهرهای اقماری ، روستاها و دهات در 400 کیلومتر مربع از شرق Kikkar13.
اولین محل استقرار مهم بشر در منطقه غور میانه ، تولیلت قاسول در نزدیکی گوشه شمال شرقی دریای مرده در 5 کیلومتری TeH بود که ابتدا در دوره نوسنگی اواخر (> 6600 کالری BP) مستقر شد. در دوره گالکولیتیک (6600-5500 پوند BP) ، ساکنان مهارت قابل توجهی به عنوان سازندگان سفالگری کسب کرده بودند 13 ، و در عصر برنز اولیه ، غور میانه به طور گسترده در> 100 محل جداگانه مستقر شده بود.
سه شهرک بزرگ در این منطقه عبارت بودند از TeH ، Tall Nimrin و Jericho (معروف به تل اس سلطان) ، مجریان شهری از سه خوشه شهر-ایالت ، که هر کدام توسط شهرها و روستاهای کوچکتر کوچک احاطه شده بودند. در 36 هکتار استحکامات (0.36 کیلومتر مربع) و 30 هکتار دیگر "گسترش حومه" ، TeH در اوج خود> 4 × بزرگتر از Nimrin بلند 14 و> 5 × بزرگتر از Jericho15 بود ، و بنابراین ، احتمالاً منطقه بوده است. مرکز سیاسی MBA شهری شهری برای قرن ها 16. TeH در ابتدا در اوایل دوره سنگی (6600 پوند BP) اشغال شد و یک مرکز شهری مستحکم در عصر برنز اولیه (5300 پوند BP) بود. این شهر در دوران MBA به اوج هژمونی خود رسید و بر نیمه شرقی غور میانه و به احتمال زیاد ، نیمه غربی نیز تسلط داشت. سپس به طور ناگهانی ، اشغال TeH در 1650 CE قبل از میلاد (3600 پوند BP) در پایان MB II متوقف شد ، و پس از آن یک وقفه شغلی معمایی 600 ساله. این سایت تا اواخر عصر آهن مجدداً اشغال نشد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:چگونگی عذاب قوم لوط شهر،زیروروشد
وأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً (سنگباران)شدند(سنگهای گُداخته)
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَیْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّیلٍ مَّنضُودٍ (٨٢هود) مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّکَ
چون صبح شد وقت هلاک قوم رسید جبرئیل بال خویش را در زمین فرو برد و زمین آسمان را واژگون نمود و از طرف خداوند سنگ بر سر قوم لوط بارید و به سبب سنگی که از آسمان بارید همه آن ها هلاک گشتند.
المیزان:ما آن شهر را زیر و رو کردیم، بلندى آن سرزمین را پست ساخته و بر سر خود آنان واژگون ساختیم و سنگهایى از جنس کلوخ بر آنان بباریدیم.
ویرانی فاجعه بار تل الحمام
ارتفاع بالا در TeH دارای دیوارهای شهری با ضخامت 4 متر مربع و دیوارهای مستقل آجری ، ساختمانهای چند طبقه آجری شامل مجموعه کاخ (شکل 2 الف) و یک دروازه تاریخی بود. امروزه تقریباً هیچ آجر بر روی پایه های سنگی MB II باقی نمانده است ، به جز دهها دوره آجر گلی که در ضلع شمال شرقی ارتفاع 33 متری بالا باقی مانده است ، جایی که هیچ روبنای آجری MB II بیش از 12 تا 15 طبقه ارتفاع ندارد. ظاهراً تمام دیوارها تقریباً با سطوح بالای دیوارهای بالای شهر بریده شده اند ، که بسیاری از آنها دارای چندین دوره باقی مانده از آجر هستند. این شامل مجموعه کاخ عظیمی است که زمانی دارای دیوارهایی با ضخامت 1.0 تا 2.2 متر و مانند آن بوده است.
شهرقوم لوط
تسطیح فاجعه بار کاخ در TeH. (الف) بازسازی مبتنی بر شواهد هنرمند از کاخ 4 تا 5 طبقه که قبل از تخریب 52 متر پوند و عرض آن 27 متر بوده است. (ب) بازسازی مبتنی بر شواهد هنرمند از سایت کاخ در ارتفاع بالا ، همراه با حفاری مدرن. "MB II" برآمدگی قلوه سنگ برنز میانی 1650 قبل از میلاد است. توجه داشته باشید که میدان اطراف گودبرداری ، بر خلاف نمای موجود در پانل "a" ، اساساً مسطح است. در ابتدا ، قسمتهایی از این کاخ 4 طبقه 12+متر پوند ارتفاع داشت ، اما پس از آن ، تنها چند قسمت از آجرهای گلی روی پایه های سنگی باقی مانده است ، که برچسب "بقایای دیوار" بر روی آنها زده شده است. قسمتی از پی دیوار عظیم اطراف کاخ در پایین قرار دارد. بقایای موجود در بین دیوارهای بریده شده با حفاری برداشته شده است. مقایسه تابلوی "a" و "b" نشان می دهد که میلیونها آجر از قسمتهای بالای کاخ و دیگر ساختمانها گم شده است.
علاوه بر باروی بیرونی که شهر پایین را احاطه کرده بود ، یک سیستم دفاعی فوق العاده حصار و دیوار بالای شهر از کاخ آکروپولیس در سه طرف محافظت می کرد و دیواری به ضخامت 2.2 متر سکوی کاخ برجسته را از بقیه قسمت بالا جدا می کرد. شهر خود بارگاه ، ساخته شده از میلیون ها آجر گلی ، به ضخامت 30 پوند در پایه و ضخامت 7-8 متر در بالا ، به اندازه کافی برای گشت های نظامی. دیوار دفاعی آجری با ضخامت 4 متر بر روی پایه های سنگی با برج هایی که لبه بیرونی را در بالای حصار قرار داده اند و بیش از 33 متر از شهر پایین ارتفاع دارد.
مجموعه قصر 4 تا 5 طبقه (52 متر ~ ~ 27 متر) ، با روبناهای عظیم ساخته شده از آجرهای گلی خشک شده (شکل 2 الف) ، 11 تا 15 پوند بالاتر از بالای حصار محصور امتداد یافته است. کاوش های کاخ نشان می دهد که بیشتر دیوارهای طبقه اول و تمام طبقات بالای کاخ MB II مفقود شده اند و هیچ مدرکی مبنی بر فروریختن دیوارها در کل ارتفاع بالا وجود ندارد. تقریباً هیچ آجر کامل وجود ندارد و در عوض ، قطعات کوچکی از آجر به طور تصادفی در داخل ماتریس تخریب به ضخامت 1.5 متر ضخامت پراکنده می شوند. به نظر می رسد اکثر آجرها پودر شده و از محل به سمت شمال شرقی منفجر شده اند (شکل 2 ب ، 3 ؛ اطلاعات حمایتی ، شکل S1).
عکس3
تخریب کاخ چند طبقه عکس نشان می دهد که آوارهای قاطی شده از کاخ چهار طبقه در بالای طبقه 1 نشان داده شده است. بقایای آوارهای طبقه بالا به شرح زیر برچسب گذاری شده است. شماره 1 نشان دهنده آجرهای شکسته و آوارهای دیوارهای بالایی خرد شده است. شماره 2 و شماره 3 حفره ها و لایه هایی هستند که هنگام سوختن منسوجات (فرش و ملیله) به دام افتاده و فقط خاکستر و کربن فیبری باقی می ماند. "Blow-over" (به رنگ آبی) از سپرده های بادگیر و چند لایه ای تشکیل شده است که 3600 پوند ساختار مخروبه را مهر و موم کرده و از زمان تخریب شروع شده است. شماره 4 قطعاتی از گچ سنگ آهک سفید (CaCO3) را با کروی کربناته از دیوارها و سقف کاخ نشان می دهد. چوب ترازو دارای علائم 10 سانتی متری است.
در قد پایین ، این ویژگی های کلی نیز کاربرد دارد. با این حال ، بنظر می رسد که سازه های MB II ، به ویژه در بخش های جنوبی ، جنوب غربی و غربی پایین شهر ، آسیب بیشتری دیده اند. به عنوان مثال ، عملاً هیچ آجر گلی بر پایه های سنگی سازه های داخلی شهرهای پایین شهر ، حتی روی پایه های سنگی عظیم دیوار شهر 4 MB به ضخامت 4-5 متر MB II ، باقی نمی ماند. علاوه بر این ، برخی از سنگهای بزرگ تکمیل دیوار شهر و ستونهای مربوط به یک دروازه عظیم نشانه هایی از شکستن گرما را نشان می دهند. چندین دوره از آجرهای گلی وجود دارد که بر روی برجهای خارجی که در کنار دروازه بنایی MB II قرار دارند ، باقی مانده است ، اما فقط تا ارتفاع پایه های سنگی دیوار شهر. بقایای قشر MB II در قسمت تحتانی/بیرونی شهر تا حد زیادی در سطح نمایان است و شواهدی از وجود آجرهای گلی فرسایشی در کل ارتفاع پایین تر ، مشابه آنچه در ارتفاع بالا یافت می شود ، وجود ندارد. غلظت سنگین خاکستر مملو از نمک بیشتر خاک کم عمق را تشکیل می دهد که ارتفاع پایین را می پوشاند. بیش از 98٪ مساحت ارتفاع پایین هرگز در طول 3600 سال پس از تخریب ترمینال MB II دوباره ساخته نشد.
اگرچه تعداد کمی از دوره های آجر گلی MB II در ارتفاع پایین تر باقی مانده است ، اما دوازده دوره از آجرهای چوبی بر پایه های سنگی خود در بخش شمال شرقی در پشت دیوارهای دفاعی بالا شهر بالا باقی مانده است. این به شدت نشان می دهد که هر چیزی که TeH را از بین برده ، شدت بیشتری را در بخش رو به جنوب غربی نشان داده است. این امر در مورد ارتفاع بالا که سازه های حفاری شده فقط تا ارتفاع حصار و باقی مانده پایه های دیوار بالای شهر ادامه دارد ، صدق می کند. در داخل فرورفتگی ایجاد شده توسط پدافندهای عظیم و اطراف ، همه دیوارهای MB II از ضخامت 0.5 تا بیش از 2 متر در نیمی از ارتفاع (1.5 متر) طبقه اول بریده می شوند. حفاری در کل ارتفاعات بالا و پایین در نشان دادن بیشترین آسیب در نمای جنوب غربی شهر پایین سازگار است.
به طور خلاصه ، چند آجر باقی مانده از بخشهای دیوار متلاشی شده عمدتا پودر شده ، به ندرت دست نخورده پیدا می شود و گاهی در اثر آتش قرمز می شود. در کل ارتفاع بالا و پایین ، ماتریس تخریب پایانه MB II هیچ گونه نشانه ای از فرسایش طبیعی توسط باد یا آب نشان نمی دهد ، به این معنی که آجرهای گلی گم شده با گذشت زمان فرسوده نشده اند. این بدان معناست که میلیون ها آجر گلی از بین رفته است (شکل 2 ب). در اینجا ، ما آنچه را که برای آنها اتفاق افتاده است بررسی می کنیم.
پژوهشگران می گویند:ما طیف وسیعی از تجزیه و تحلیل ها را با استفاده از بسیاری از روش های تحلیلی شامل میکروسکوپ نوری ، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) با طیف سنجی پراکندگی انرژی (EDS) ، میکروپروب ، فرز پرتو یون متمرکز ، کاتدولومینسانس و فعال شدن نوترون انجام دادیم. گروه ما 38 عنصر ، مواد معدنی و سایر مواد (جدول 1) را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و از این میان 74٪ (n = 28 از 38) در دمای 1300 درجه سانتیگراد ذوب می شود. 45 ((n = 17 از 38) در ≥ 1600 درجه سانتی گراد ؛ و 18 ((n = 7 از 38) در ≥ 2000 ° C. همه دماهای تعادلی را نشان می دهند ، که معمولاً چند صد درجه بیشتر از دمای غیر تعادلی هستند که معمولاً با شرایط کمبود اکسیژن (کاهنده) موجود در طول رویدادهای ضربه همراه است.
عکس4
پروفیل های رسوبی الف) نقشه شهر (خط تیره سفید) که محل نمونه برداری را نشان می دهد ، به وسعت 1100 متر پوند. منبع تصویر اصلی: "بلند الحمام". 31 درجه 50.483 شمال غربی ، 35 درجه 40.029 E. Google Earth؛ CNES/ایرباس تاریخ تصویر: 11/26/2019؛ دسترسی: 4/4/2021. (ب) وادی ؛ ج) جاده کمربندی در میدان LA ؛ (د) کاخ در میدان LS ؛ و (ه) کاخ در فیلد UA. در وادی ، فلش های زرد سطح قشر 3600 ساله را مشخص می کند. در داخل شهر ، فلش ها محل لایه تیره غنی از زغال و خاکستر را مشخص می کنند.
لایه تخریب در قصر. (a) عکس حفاری در منطقه تهیه غذای بیرونی قصر. شماره 1 بقایای MB II را نشان می دهد که به احتمال زیاد در اثر فرسایش پس از آتش رسوب کرده است. شماره 2 به "لایه تیره" غنی از زغال نشان می دهد که نشانگر آتش سوزی بزرگ در قصر است. شامل قطعاتی از گچ و کروی سنگ آهک است. فلش های آبی بالای آن را مشخص می کنند. شماره 3 به سطح مقطع کف سفالی حفاری شده اشاره می کند. (b) عکس نزدیک از همان نمونه برداری از کاخ که در پانل "a" آمده است. (ج) عکس گلدان های شکسته با دانه های کربن شده که در ماتریس آشغال MB II به ضخامت 1.5 متر ضخامت یافته اند ، که عمدتاً از تکه های آجر و گچ پودر شده و گلوله های آهکی تشکیل شده است. ماتریس آوار در فضای بین تمام دیوارهای کاخ یافت می شود. به زغال داخل قابلمه شکسته توجه کنید. انتهای چوب مقیاس با تقسیمات 10 سانتی متری در بالا سمت چپ است. (د) چوب سقف کاخ سوخته با ماتریس زباله غنی از زغال به ضخامت 1.5 متر که از آجر گلی پودر شده احاطه شده است. یک چوب مقیاس علائم 10 سانتی متری را نشان می دهد.
خاک رس سقف ذوب شده. (الف) تصویر بریده هنرمند از ساخت سقف معمولی در TeH. این ساختمان شامل گچکاری متوالی چندین لایه خاک رس (thickness 10 سانتی متر یا بیشتر در ضخامت کل) روی بستری از برگها و کاه است که روی تیرهای چوبی قرار گرفته است. درج "خاک رس ذوب شده" در وسط سمت راست عکسی از خاک رس ذوب شده بام است که هنوز لایه های افقی گچ سفالی را نشان می دهد. (ب) قطعه ای از خاک رس ذوب شده با سقف لوله ای به قطر 2 میلی متر که پس از سوزاندن کاه باقی مانده است. (ج) تصویر هنرمند ، ایجاد مجدد نی بیرون زده قبل از سوختن ؛ (d) تصویر SEM نمای نهایی حفره ای است که از کاه سوخته در خاک رس سقف جاسازی شده باقی مانده است. ه) نقشه مرحله ای مبتنی بر EDS از همان تصویر ، که ترکیب را به وسیله SEM-EDS تعیین می کند ، ساخته شده است. رنگ قرمز نمایانگر ماتریس خاک رس ذوب شده است ، رنگ سبز نمایانگر شیشه ای با سیلیس بالا (60-90 درصد وزنی SiO2) از کاه سیلیس شده ذوب شده و آبی نمایانگر فضای داخلی غنی از سیلیس است. (و) تصویر SEM نمای جانبی اثر برجای مانده از نی سوخته است. (g) به صورت دستی نقشه فاز مبتنی بر EDS از همان تصویر ، با کد رنگی مانند مثال قبلی ، ساخته شده است. (ح) تصویر SEM از اثر برگ در مواد سقف سفالی که ساختار آجدار برگ را نشان می دهد. (ط) میکروگراف نگاری همان جسم.
استخوان های انسان در لایه تخریب (الف) عکس یک جمجمه بی ریخت در نزدیکی کاخ در جاده کمربندی در قسمت بالای قد. سوراخ چشم راست خرد شده است (پیکان نارنجی). جمجمه در آجر گلی پودر شده حاوی قطعات متعدد ذغال (حلقه های زرد) جاسازی شده و با خاکستری که معمولاً در لایه تخریب (پیکان آبی) یافت می شود رنگ آمیزی شده است. رنگ نارنجی جمجمه نشان می دهد که در معرض دمای بیش از 200 درجه سانتی گراد قرار گرفته است 1414. (ب) نمای عقب همان جمجمه در پانل "a" (پیکان آبی) نزدیک جمجمه دوم (پیکان بنفش) و تعداد زیادی استخوان بدون قطعه قطعه قطعه شده انسان (پیکان نارنجی). قطعات ذغال سنگ در دایره های زرد رنگ. (ج) پایین تنه از جاده کمربندی ارتفاع پایین (پیکان نارنجی) ، و دیگر استخوان های بی ریخت. استخوان ها شواهدی از سوختن را نشان می دهند (پیکان قرمز). بقیه اسکلت تکه تکه شده و از هم جدا شده است. انگشتان بیش از حد خمیده (پیکان بنفش) با قرار گرفتن در معرض دمای بالا یا پس از مرگ یا پس از مرگ مطابقت دارد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:چون ازسایت اصلی -زبان انگلیسی-استفاده کردم درنتیجه درترجمه نارسایی هایی وجوددارد.
بیشترین استفاده راازسایت « نیچر»کرده ام.