پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

زندگینامه صدام"دستگیری چاله"سرنوشت صدام ویارانش

زندگینامه صدام+دستگیری رئیس جمهور در«چاله»+سرنوشت صدام ویارانش

مردم عراق«صدام حسین»بخاطر«فلوس» رافروختند

صدام حسین فرزند «حین المجید»متولد ۲٨آوریل ۱۹۳۷(۸ اردیبهشت ۱۳۱۶) روستای العوجه - تکریت -۱۷۵ کیلومتری شمال بغداد وی در ۹ سالگی پدرش «حین المجید» را از دست داد ،وی ازعشیره «الطلفاح »بود

سرنوشت صدام و یارانش

مزرعه « عبور»کجاست؟

صدام حسین در (۱۹۳۷میلادی)۲۰ سالگی  به عضویت حزب بعث در می آمد.

باتوجه به جسارتهاوبلندپروازیهایش بسرعت مدارج ترقی را طی می نماید، ابتدای جوانی صدام مصادف است با پایان نظام سلطنتی در عراق به رهبری فیصل دوم

در همین سالهای حضور صدام درحزب بعث، عبدالکریم قاسم به همراه شماری از افسران جوان مبادرت به کودتا بر علیه فیصل نموده و قدرت را قبضه می نمایند.

صدام اولین خیانت راکرد-ترور«عبدالکریم قاسم»

صدام  درسن۲۲سالگی( سال ۱۹۵۹)با تبانی با هم حزبی هایش همان بلایی که عبدالکریم قاسم  سرفیصل آورده بود،سرژنرال قاسم آورد! اقدام به ترور ژنرال قاسم نمود، که این تروناموفق بوده، که منجربه مجروحیت صدام می شود

مزرعه« عبور»

دراین عملیات نافرجام(ترور عبدالکریم قاسم)او در حالی که یک تیر در پای خود داشت به مزرعه عبور روی آورد و به مدت ۳ روز در آن مخفی شد.

صدام چاقوی خود، در این مزرعه تیر را از پای خود بیرون کشیده و سپس شنا کنان از رودخانه دجله عبور و به سوریه گریخته است و به همین مناسبت هم او نام این مزرعه را« عبور» نهاده است.

صدام پس ازمدتی از سوریه  به مصر رفت و  تحصیلات خود را در دانشگاه قاهره ادامه داده وهمانجا با ساجده دختر دایی اش ازدواج کرد.

باکودتای نظامیان حزب بعث بر علیه ژنرال عبدالکریم قاسم ،موجب  بازگشت صدام حسین به بغداد گردید. نقش بسزای ژنرال حسن البکر به عنوان دوست قدیمی صدام در کودتای فوق موجب ارتقای موقعیت صدام در حکومت تازه تشکیل شده گردید داشت.

صدام وحسن البکر

صدام جاه طلب ۲۹ساله شد«معاون رئیس جمهور»عراق

ازنظرقوانین عراق درصورت مرگ ویا استعفای -فقدان رئیس جمهور- در عراق ، عبدالسلام عارف از فرماندهان ارتش به عنوان رئیس‌جمهور و حسن البکر از رهبران حزب بعث به عنوان نخست‌وزیر ی می رسیدند.

اگرچه صدام حسین  درطول ۱۱سال  ریاست حکومت احمد حسن البکر ،درسمت معاون ریاست جمهوری بود، اما

درواقع بعلت جاه طلبی صدام ،رئیس جمهور کسی نبودغیرار صدام حسین وسرانجام باکمک بعثی ها علیه عبدالرحمن عارف رئیس جمهور وقت عراق (برادر عبدالسلام عارف) کودتا کرد و قدرت را به دست گرفتند.

در سال ۱۹۷۹ رسماً رئیس جمهورعراق شد.

 ۲۴ سال ریاست جمهوری صدام

۱۱سال   حکومت احمد حسن البکر

اگرچه صدام حسین  درطول ۱۱سال  ریاست حکومت احمد حسن البکر ،درسمت معاون ریاست جمهوری بود، امادرواقع بعلت جاه طلبی صدام ،رئیس جمهور کسی نبودغیرار صدام حسین وسرانجام باکمک بعثی ها علیه عبدالرحمن عارف رئیس جمهور وقت عراق (برادر عبدالسلام عارف) کودتا کرد و قدرت را به دست گرفتند.

در سال ۱۹۷۹ رسماً رئیس جمهورعراق شد.

 ۲۴ سال ریاست جمهوری

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:

البته باید ۱۱سال  ریاست صدام رادرزمان حکومت احمد حسن البکر اضافه کنیم که می شود۳۵سال

ودردر شهریور ۱۳۵۹ حمله به ایران را آغاز کردجنگ ۸ساله راعلیه ایران آغازکردکه حاصلش بیش ازیک میلیون کشته از۲طرف بود

در ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ پذیرش قطعنامه ۵۹۸ طی پیامی از طرف امام خمینی اعلام شد. عراق پذیرش قطعنامه را به منزله ضعف ایران تلقی کرد و با همراهی سازمان مجاهدین خلق (مرصاد) بار دیگر مرزهای ایران را مورد تجاوز قرار داد

صدام وقتی بعداز۸سال نتوانست به اهدافش برسد بفکرتهاج به همسایه دیگر«کویت»شد که خوی ددمنشیش ارضاشود

 صدام به طمع دستیابی به مبابع طلا ودیگرمنابع  کویت باایران ازدرصلح درآمد

 صدام در ۱۷ مرداد ۶۷ به ناگزیر آتش‌بس را پذیرفت و اعلام آمادگی کرد که وارد مذاکره شود.

به دنبال حمله عراق به کویت و شرایط سیاسی و نظامی، صدام طی نامه‌ای در مورخ ۶۹/۵/۲۳ به رییس‌جمهور وقت، هاشمی رفسنجانی درخواست تبادل اسرا را کرد.

صدام درسال اخرعمرخود که احساس خطرکرده بود دستور داده بود که بیش از ۱۰ خانه مخفی با پیچیدگی های امنیتی را برای اختفا در همین  مزرعه ، آماده کنند.
او در مدت زندگی تنهای خود در این ۸ ماه اخیر، در این خانه ها جابجا می شده است.

بالاخره دیکتاتور سرنگون شده عراق پس از ۲۴۰ روز در حالی دستگیر شد که مقامات امریکایی ، ۲۵ میلیون دلار برای سر وی جایزه گذاشته بودند.
نیروهای امریکایی و نیروهای کرد عراق با دریافت اطلاعاتی پیرامون وجود صدام در یک خانه گلی ، منطقه را محاصره کردند و صدام در حالی که در زیرزمین مزرعه ای مخفی شده بود بدون هیچ گونه مقاومتی و به همراه ۷۵۰هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد. البته گروهی از معارضان عراقی از قبل محل اختفای او را می دانستند و همان ها در این دستگیری نقش اصلی را داشتند.
اطلاعاتی که جلال طالبانی به هنگام سفر به ایران برای خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی فاش کرد، حاکی از این امر بود؛این خبر پیش از اخباری منتشر شد که امریکایی ها از دستگیری صدام به رسانه های جهان مخابره کردند.

«سرگرد برایان رید»افسر عملیاتی تیپ یکم لشکر چهارم نیروی زمینی امریکا گفت: هنگامی که از صدام پرسیدم تو صدامی؟ او خسته پاسخ داد:
من صدامم. من رئیس جمهوری عراق هستم و تمایل دارم با شما مذاکره کنم.
فرمانده نیروهای امریکایی که موفق به دستگیری صدام شدند به صدام گفت: جورج بوش ، رئیس جمهوری امریکا، سلام و خوشامد گویی خود را به تو ارسال کرده است.
انتقاص قنبر، سخنگوی کنگره ملی عراق نیز در گفتگو با شبکه تلویزیونی الجزیزه در خصوص تغییر قیافه صدام ، گفت: صدام در حالی که موهایش ژولیده بود و ریش مصنوعی سفیدش افتاده بود، توسط یکی از پزشکان نظامی امریکایی معاینه شد تا مطمئن شوند که کپسول سیانور در میان دندان های خود مخفی نکرده است.
مخفیگاهی که صدام در آن پنهان شده بود، در زیر یک باغچه کاذب قرار داشت که با جابجا کردن آن ، یک صفحه بزرگ فلزی نمودار می شد.
پس از برداشت این باغچه بود که گودال لوله ای با ارتفاع ۷ متر بلندی که تا سطح زمین تعبیه شده بود و امکان تنفس صدام را ممکن می ساخت ، نمایان شد.
سمیره شه بندر، زن دوم صدام که وی برای همیشه عاشق او ماند، یک روز قبل از دستگیری صدام در مصاحبه با هفته نامه ساندی تایمز گفته بود: آخرین بار در روز سقوط بغداد همسرم را دیدم ؛او در حالی که گریه می کرد. می گفت به من خیانت شده است.
وی که نام اصلی اش «حاجیه» است و اکنون اجازه اقامت در پاریس را به همراه کوچکترین پسر صدام به نام علی حسین - که در گذرنامه اش حسن صادر شده است - را کسب کرده است ، افزود: مادر عدی و قصی در سوریه اقامت دارد.
صدام در آخرین دیدار، چمدانی را حاوی ۵ میلیون دلار و ۱۰ کیلوگرم طلا به من داد و مرتبا با من در تماس تلفنی بود.
صدام همیشه نگران جانش بود، او شب ها جای ثابتی نداشت و مکرر تغییر مکان می داد. او حتی با استفاده از ۸ بدلش که با جراحی پلاستیک به او شباهت یافته بودند ، از خود حفاظت می کرد؛از این رو جای این احتمال می رفت که شخص دستگیر شده ، خود صدام نباشد بنابراین امریکایی ها به آزمایش DNA روی آوردند.
احمد چلبی در گفتگو با رویتر گفت: پس از دستگیر ی رهبر ۶۶ساله عراق ، سربازان امریکایی یک ریش صدام را تحت آزمایش DNA قرار دادند و پس از مقایسه با نمونه های DNAگرفته شده از عدی و قصی، (پسران صدام که ماه ژوییه توسط نیروهای امریکایی کشته شدند) DNA خانوادگی آنها را تایید کردند.

زمان حمله واشغال عراق توسط امریکا

۱۹ مارس ۲۰۰۳: بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق به وسیله هواپیماهای آمریکایی.
۲۰ مارس۲۰۰۳: ورود نیروهای نظامی آمریکا و انگلیس از مرز کویت به عراق.
۹ آوریل۲۰۰۳: بیست روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق، بغداد توسط نیروهای آمریکایی اشغال شد و حکومت دیکتاتوری صـدام که فاقد پایگاه اجتماعی و حمایت مردمی بود؛ علیرغم وجود ارتش قوی، تقریبا بدون مقاومت جدی سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

در ساعت ۵:۳۴ بامداد به وقت بغداد (۶:۰۴ به وقت تهران) در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) حملهٔ غافلگیرانه به عراق آغاز شد. پیش از شروع هیچ اعلان جنگی داده نشد. حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ به فرماندهی ژنرال آمریکایی تامی فرنکس با اسم رمز «عملیات آزادی عراق» (Operation Iraqi Freedom) برای نیروهای آمریکایی، اسم رمز «عملیات هدفمند» (Operation Telic) برای نیروهای انگلیسی و اسم رمز «عملیات قوش‌باز» (Operation Falconer) برای نیروهای استرالیایی انجام شد.

۹ آوریل۲۰۰۳: یعنی ۲۰روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق)، بغداد اشغال شد وعراق باکمترین مقاومت  سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

یکی ازدلائل-بهانه ها-حمله امریکا به عراق -حمله صدام به کویت واشغال کویت بوده(دوم اگوست ۱۹۹۰)۱۱ مرداد ۱۳۶۹-یعنی حدودیک سال بعدازجنک ناموفق ۸ساله باایران

بعدازیک سال ونیم اشغال کویت

۱۶ ژانویه ۱۹۹۱( ۲۶ دی ۱۳۶۹)  امریکا ومتحدین-بارأی سازمان ملل بغدادرابمباران کردند وصدام متواری شد

متحدین -کشورهایی که درزمان اشغال کویت درحمله به عراق شرکت داشتند؟

نبروهای ائتلافی که متشکل از آمریکا، عربستان‌سعودی، انگلیس، فرانسه، هلند، مصر، سوریه، عمان، قطر، بحرین، امارات‌متحده‌ی‌عربی، افغانستان، بنگلادش، کانادا، بلژیک، چکسلواکی، هندوراس، ایتالیا، نیجر، رومانی،‌ کره‌ی‌جنوبی و خود کویت بود

این جنگ که به جنگ خلیج فارس»هم معروف بود۴۳روزبطول انجامیدتا صدام تسلیم شد وکویت آزادشد،تلفات زیادی هم برجای گذاشت وخرابیهای بسیاری درعراق اتفاق افتاد

حمله امریکا ومتحدین (سال۲۰۰۳ )به عراق به بهانه داشتن سلاح‌های کشتار جمعی بود

دولت جورج بوش( رئیس جمهور وقت آمریکا) به بهانه داشتن سلاح‌های کشتار جمعی به عراق حمله کردند

وقتی بازرسان سازمان ملل در نوامبر سال ۲۰۰۲(۱۳۸۱شمسی) بارها از اماکن مورد ظن آمریکا دیدن کردند و تسلیحات شیمایی نیافته بودند،اما کاخ سفید ادعا کرد که عراق بازرسان سازمان ملل را بازی داده است.یعنی  امریکاباورنمی کرد،چون خودش کمک کرده بود درتجهیز تسلیحاتشامریکا هم خجالت می کشید که بگوید:من خودم بهش داده بودم!
اولین بازرسی‌ها از عراق در ارتباط با ادعاهای تسلیحات شیمیایی این کشور در سال ۱۹۹۱ بعد از قطعنامه‌های ۶۸۷ و ۷۱۵ صورت گرفته بود. صدام در آن زمان برنامه هسته‌ای کشورش را آغاز کرده بود ،برای مفابله باانقلاب اسلامی ایران.
وقتی بازرسان سازمان ملل در سال ۱۹۹۱(۱۳۷۰شمسی) اولین بازرسی‌ها را از عراق به عمل آوردند صدام تلاش کرد برنامه‌اش را از دید آنها مخفی نگاه دارد. اما بازرسان سازمان ملل این برنامه‌های تسلیحاتی را ردیابی کرده و آنها را از بین بردند.

مدیریت سایت-پیراسته فر:البته امریکا خودش درزمان جنگ -عراق با ایران - به عراق کمک کرده بود   عراق بخش اعظمی از سلاح‌های کشتار جمعی‌اش را  در زمان جنگ با ایران ساخته بود وبکارهم گرفته بود،نمونه رسواکننده اش در«حلبچه»بود، اما تاریخ مصرف بسیاری از آنها منقضی شده و بلااستفاده شده بودند.

***

 " دیوید بلر" سردبیر بخش بین الملل روزنامه دیلی تلگراف، درمطلبی با عنوان "چگونه اشتباه صدام زمینه ساز حمله به عراق شد؟"، نوشت:« تصمیم آمریکایی ها برای حمله به عراق درسال 2003، لحظه ای واتفاقی نبود. برای پی بردن به علت این تصمیم گیری، باید به بررسی اوضاع عراق در بیش از یک دهه قبل و به ویژه پس از شکست عراقی ها در جنگ اول خلیج فارس (جنگ کویت) پرداخت».

وی افزود: «حمله عراق به کویت درسال 1991 و خارج شدن عراق از این کشور بعد از عملیات ائتلاف گسترده بین المللی موسوم به " طوفان صحرا" با رهبری واشنگتن و با مشارکت چند کشورصورت گرفت».

سردبیر بخش بین الملل دیلی تلگراف نوشت: «پس ازآن شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای را درباره عراق تصویب کرد و درآن از صدام خواست که همه سلاح های کشتار جمعی خود را نابود کند. بلافاصله پس ازاین درخواست، تیم بازرسان سازمان ملل برای تحقیق درباره میزان جدیت عراق در اجرای این قطعنامه، عازم عراق شدند».

بلر گفت: همواره میان آمارهای سلاح های کشتارجمعی نابود شده توسط بازرسان سازمان ملل با میزان واقعی سلاح های نابود شده از سوی صدام اختلاف وجود داشت، یعنی میزان تسلیحاتی که صدام نابود کرده بود، بسیار بیش از مقداری بود که رسما به سازمان ملل اعلام می شد.

بلر تصریح کرد: رژیم عراق زمانی که بازرسان سازمان ملل مشغول نابود کردن بخشی از سلاح های کشتار جمعی این کشور بودند، مخفیانه و به دور از چشمان بازرسان، حجم بسیار بیشتری از این سلاح ها را نابود می کرد ولی اعلام نکردن آن از سوی صدام، همه چیز را خراب کرد.

آمریکا و ائتلاف -متحدانش- به بهانه وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق به این کشور حمله کردند اما بعدها روشن شد که در زمان حملۀ آمریکا، هیچ سلاح کشتار جمعی در عراق نبوده است./مشرق تیر ۱۳۹۵بنقل ازالعالم

متحدین امریکادراشغال عراق-کشورهای که درحمله به عراق مشارکت داشتند؟

حدود چهل کشور  با عنوان «ائتلاف راغِبان» با ارسال نیرو، تجهیزات، خدمات و نیروهای حفاظتی و ویژه در این جنگ شرکت کردند. ۲۴۸٬۰۰۰ سرباز از ایالات متحده، ۴۵٬۰۰۰ سرباز از بریتانیا، ۲٬۰۰۰ سرباز از استرالیا، ۱۹۴ سرباز  از لهستان به کویت اعزام شدند وباپشتیبانی آن کشور حمله به عراق راآغازکردند.

مدیریت سایت-پیراسته فر:درماجرای قتل -ناموفق-پیامبراسلام در«لیله المَبیت»۴۰نفراز۴۰قبیله مجنمع شده بودند!

همچنین این حمله توسط ۷۰٬۰۰۰ سرباز پیشمرگهٔ کرد نیز پشتیبانی می‌شد.

نیروهای ائتلاف با سربازان پیشمرگهٔ کرد در شمال عراق نیز همکاری کردند.

چه کسی صدام را فروخت؟
به نظر می رسد مردی در مقام صدام با کارنامه خونینی که در تاریخ حکومت خود دارد، از قبل می دانست که ممکن است بعد از دستگیری به چه سرنوشتی دچار شود و این اقدام یک حرکت نمایشی برای مبادله ای سیاسی بود.
«محمد سعید الصحاف» وزیر تبلیغات و اطلاع رسانی اسبق عراق در گفت و گویی با شبکه ماهواره ای ابوظبی (المدر) در این باره گفت: از دستگیری زنده وی ابراز تعجب می کنم چرا که صدام همیشه پیش از آغاز جنگ تاکید کرده بود که مرگ را به تسلیم در برابر امریکایی ها ترجیح می دهد.
کانال اول تلویزیون رژیم صهیونیستی نیز در این باره گفت: برخی از اعضای قبیله عراقی «ابوناصر» با افشای مکان صدام و دادن اطلاعات درباره وی  ۳ میلیون دلار جایزه دریافت کرده اند و اکنون در سوئیس از جایزه دریافتی خود لذت می برند.
به نظر می رسد صدام ، رئیس جمهوری عراق چند ماه پیش توسط نیروهای امریکایی دستگیر شده است و فقط کاخ سفید مترصد فرصت مناسب برای بهره گیری از این خبر بوده است ؛ چرا که بدون دستگیری صدام ، امکان پیروزمندانه و موجه بودن جنگ آمریکا درعراق میسر نبود؛ بوش نیز از این برگ برنده در کارزار انتخاباتی خود بهره می برد.

به گزارش روزنامه دیلی میل، گزارش‌ها حاکی از آن است که صدام، دیکتاتور نادان عراق در سال‌های پایانی دولتش به شدت مشغول نوشتن رمان بوده و به اینکه ارتش یا پیروانش چطور کشور را مدیریت می‌کنند، هیچ توجهی نداشت.

جان نیکسون، تحلیلگر سابق سازمان سیا و نخستین بازجوی آمریکایی که دستش به صدام رسید، گفت: او خیلی وقت بود که دیگر دولت عراق را اداره نمی‌کرد. صدام از اینکه در داخل عراق چه می‌گذرد، کاملا بی‌خبر بود. او با اینکه دولتش چه کاری انجام می‌دهد، بی‌توجه بود و هیچ برنامه واقعی برای تدارکات دفاع از عراق نداشت.

صدام زمانی که تازه دستگیر شده بود همچنان مغرور و متکبر بود و خبر نداشت که دیگر کارش تمام شده است.

صدام با نفرتی شدید به نیکسون خیره می‌شد و حتی با وجود آنکه در غل و زنجیر بود باز هم نگاهش وحشتناک بود.

نیکسون از صدام پرسید: آخرین باری که پسرانت را زنده دیدی، کی بود؟

صدام در پاسخ گفت: شما کی هستید؟ آیا ماموران اطلاعات ارتشید؟ به من پاسخ دهید. خودتان را معرفی کنید!.

صدام بر این مساله که قصد نداشته پس از جنگ خلیج فارس جورج هربرت واکر بوش، رئیس جمهور وقت را بکشد، پافشاری می‌کرد و هنگامی که صدای بمب‌گذاری‌های خارج از ساختمان را شنید، لبخندی از رضایت روی چهره داشت چراکه فکر می‌کرد طرفدارانش در این درگیری بیرون از ساختمان پیروز می‌شوند.

صدام گفت: شما شکست می‌خورید. متوجه خواهید شد که اداره عراق به هیچ وجه آسان نیست.

موفق الربیعی، مشاور سابق امنیت ملی نخست‌وزیر عراق که از دفتر خود در شمال بغداد، در نزدیکی همان زندانی که صدام در آن هفت سال پیش اعدام شد با خبرگزاری فرانسه مصاحبه می‌کرد، گفت: «یک جنایت‌کار؟ صحیح. یک قاتل؟ صحیح. یک سلاخ؟ صحیح. اما او تا پایان قوی ماند.»

خبرگزاری فرانسه در گزارش منتشره خود در روز جمعه می‌نویسد، الربیعی که خود به هنگام به‌ دار آویختن صدام حضور داشت می‌گوید، اثری از ندامت و ضعف در دیکتاتور سابق عراق ندیده است.

الربیعی می‌گوید: «من صدام را دم در تحویل گرفتم. هیچ کس با ما وارد نشد. هیچ خارجی‌ای و هیچ آمریکایی‌ای. او ژاکتی با پیراهن سفید به تن داشت، عادی و آرام. من هیچ نشانه‌ای از ترس در او ندیدم.»

مشاور پیشین نخست‌وزیر عراق متذکر می‌شود: «البته بسیاری از مردم می‌خواهند، من بگویم که او داشت از حال می‌رفت یا اینکه دارو مصرف کرده بود، اما این‌ها (توضیحات من) حقایقی هستند برای تاریخ.»

وی خاطرنشان می‌سازد: «من هیچ‌ ابراز تأسفی از او نشنیدم، هیچ تفاضایی برای این که خدا او را ببخشد یا تقاضایی برای عفو از او شنیده نشد

خبرگزاری فرانسه می‌نویسد، صدام که بیش از دو دهه مملو از سرکوب‌های بیرحمانه، جنگ‌های فلاکت‌بار و تحریم‌های تنبیهی بین‌المللی بر عراق حکومت راند، سرانجام بعد از اینکه به دلیل جنایت علیه بشریت در سال ۱۹۸۲ و قتل‌عام ۱۴۸ تن از شیعیان روستای دوجیل محکوم شد، به دار آویخته شد.

وی از ژوئیه سال ۱۹۷۹ تا مارس ۲۰۰۳ و حمله نیروهای بین‌المللی به رهبری آمریکا به عراق، حاکم این کشور بود. در دسامبر همان سال نیروهای آمریکایی صدام را در در گودالی در نزدیکی یک خانه روستایی در زادگاهش، تکریت پیدا کردند. سه سال بعد او اعدام شد؛ در سی‌ام دسامبر سال ۲۰۰۶.

موفق الربیعی‌، مشاور پیشین نخست‌وزیر عراق با واکاوی در خاطراتش ادامه می‌دهد: «وقتی او را آوردم دستبند به دستش زده بودند و قرآنی در دست داشت. او را به اتاق اجرای حکم آوردم؛ جایی که قرار بود فهرست کیفرخواست‌اش خوانده شود. صدام مرتبا می‌گفت، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، زنده باد فلسطین، مرگ بر مغان پارسی.»

الربیعی عنوان می‌کند، صدام سپس به اتاقی که باید در آنجا جان می‌داد، آورده شد. در آن جا بود که ایستاد، به دریچه‌های اعدام نگاه کرد، بعد سراپایم را برانداز کرد و گفت،« دکتر این برای مردان است!؟

درست قبل از اعدام او چند نفر شعار دادند:

«زنده باد محمدباقر صدر...مقتدی مقتدی

تا یادی از فقیه شیعه‌ای که به دست صدام کشته شده بود و همچنین شناخته‌ شده‌ترین چهره از بازماندگان خانواده او و دشمن صدام کرده باشند. صدام جواب داد: «این مردانگی است؟»

موفق الربیعی می‌گوید، خود اهرم دریچه‌های اعدام را کشیده است، اما اهرم عمل نکردبعد فردی دیگر که نامش برده نشد، اهرم را برای دومین بار کشید، اهرم عمل کرد و صدام به دار آویخته شد.

صدام حسین کمی پیش از اعدام خود شروع به خواندن "اشهد" کرد اما به گفته الربیعی، اعدام او قبل از اینکه "اشهد"ش به پایان برسد انجام شد.

الربیعی می‌گوید، بعد به پایین رفته است تا جسد صدام را ببیند. جسد با هلی‌کوپتری آمریکایی از زندان محل اجرای حکم به مقر نوری مالکی، نخست‌وزیر عراق حمل شد. به گفته الربیعی، اطراف هلی‌کوپتر را مردم احاطه کرده بودند، جسد صدام را بر کف هلی‌کوپتر گذاشتند و درهای هلی‌کوپتر نیز در طول پرواز باز ماند.

وی می‌گوید: «به‌روشنی به خاطر دارم، زمانی که هلی‌کوپتر به سمت بغداد پرواز کرد خورشید هم طلوع کرد.»

به گزارش دویچه وله، مشاور سابق نخست‌وزیر عراق عنوان می‌کند که در آن زمان احساس "غریبی" داشته است. وی می‌گوید، صدام جنایات زیادی انجام داد و سزاوار هزاران بار اعدام بود اما در هر صورت احساس او "غریب" است.

 اعدام صدام بعد از کنفرانس ویدئویی مالکی و جورج بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا انجام گرفت.

اعدام صدام با مجوز وموافقت امریکا

بوش از نخست‌وزیر پرسید: «شما می‌خواهید با این جنایت‌کار چه کنید؟» مالکی جواب داد: «به دارش می‌آویزیم.» بوش در پاسخ انگشت خود را بالا برد و با این علامت موافقت خود را اعلام کرد.

دولت صدام در سال ۲۰۰۳ میلادی یعنی همان سالی که دستگیر شد، فروپاشید.

صدام بر این مساله که قصد نداشته پس از جنگ خلیج فارس جورج هربرت واکر بوش، رئیس جمهور وقت را بکشد، پافشاری می‌کرد و هنگامی که صدای بمب‌گذاری‌های خارج از ساختمان را شنید، لبخندی از رضایت روی چهره داشت چراکه فکر می‌کرد طرفدارانش در این درگیری بیرون از ساختمان پیروز می‌شوند.

صدام گفت: شما شکست می‌خورید. متوجه خواهید شد که اداره عراق به هیچ وجه آسان نیست.

دولت صدام در سال ۲۰۰۳ میلادی یعنی همان سالی که دستگیر شد، فروپاشید.

سه سال بعد ازدستگیری اعدام شد

صدام

صدام در روزجمعه۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (۲۱ آذر ۱۳۸۲) توسط نیروهای آمریکایی در حالی که خود را در یک حفره کوچک درنقطه‌ای درمزرعه«عبور» مخفی کرده بود دستگیر شد.

در تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۰۶محکوم  به اعدام شد و سرانجام در روزشنبه ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ (۹ دی ۱۳۸۵)مصادف با عید قربان در بغداد به دار آویخته شد.
جنازه او در زادگاهش در حومه شهر تکریت در شمال بغداد دفن شد.

سرنوشت نزدیکان صدام چه شد؟

طارق عزیز وزیر خارجه دولت صدام روز جمعه۱۵ مهر ۱۳۹۴ درگذشت.

عُدی پسر صدام: مدیر روزنامه بابل، مدیر شبکه تلویزیونی الشباب، رئیس کمیته المپیک عراق، رئیس فدراسیون فوتبال عراق، رئیس واحد تامین امنیت صدام
عدی پسر بزرگ صدام بود. او برای سال ها به عنوان جانشین پدرش معرفی می شد اما به دلیل رفتارهای نامناسب، میگساری، عصبی بودن و اختلافات گسترده با پدر و برادرش، از این گزینه کنار گذاشته شد.
عدی برای مدت زمان کوتاهی با دختر عزت ابراهیم الدوری ازدواج کرد.

صدام درمیان ۲پسرش-سمت راست«قصی» وسمت چپ عدی

او در سال 1996 در حالی که سوار بر خودروی پورشه بود مورد حمله مسلحانه قرار گرفت و 30 گلوله به سمت وی شلیک و در نتیجه معلول شد. یکی از گلوله ها در کمرش در نزدیکی نخاع قرار گرفت به همین دلیل پزشکان از خارج کردن گلوله خودداری می کردند و این گلوله تا آخر عمرش باقی ماند.

عدی در عراق چهره ای مخوف داشت و به شکنجه و آزار فیزیکی دیگران به ویژه درباره تهدیدات و شکنجه بازیکنان فوتبال در صورت شکست در مسابقات، مشهور بود.
عدی به همراه برادر کوچکترش قصی و پسرانشان چند ماه پس از سقوط بغداد، در شهر موصل با نیروهای آمریکایی درگیر شدند و پس از درگیری 6 ساعته، کشته شدند.

قصی پسر صدام: فرمانده گارد ریاست جمهوری مسؤول واحد تامین امنیت ویژه صدام

سرنوشت صدام و یارانش

درپی حمله امریکا به عراق درسال ۲۰۰۳ صدام پسرکوچکش-قصی(ولیعهدعراق) را مسئول اداره امور پایتخت -بغداد- می کند.
قصی به همراه برادر بزرگترش عدی و پسرش مصطفی چند ماه پس از سقوط بغداد، در شهر موصل با نیروهای آمریکایی درگیر شدند و پس از درگیری ۶ ساعته، کشته شدند.(مرداد  سال ۱۳۸۲ )

سه پسر قصی به همراه همسرش به اردن فرار کردند و هم اکنون در این کشور زندگی می کنند.

همسر اول صدام: ساجده تلفاح
سرنوشت صدام و یارانش

"ساجده تلفاح" همسر نخست صدام و مادر قصی و عدی دو پسر و رغد دختر اوست.
سرنوشت: به هنگام حمله 2003 آمریکا به عراق و سقوط بغداد، ساجده ابتدا به اردن فرار کرد و سپس برای زندگی به قطر رفت. او هم اکنون در سن 77 سالگی در دوحه به سر می برد.
رعد«دختر» صدام
سرنوشت صدام و یارانش

رغده دختر 47 ساله صدام به همراه فرزندان و همسر برادر و شماری دیگری از اعضای خانواده صدام به اردن فرار کرد و هم اکنون در امان زندگی می کنند

همسر دوم صدام: سمیره شابندر
سرنوشت صدام و یارانش

سمیره شابندر همسر دوم صدام از خانواده ای ثروتمند است که به هنگام حمله 2003 آمریکا به عراق و سقوط بغداد، به بیروت رفت و هم اکنون در این شهر زندگی می کند.

محمد سعید الصحاف: وزیر اطلاع رسانی

سمت های قبلی: مدیر رادیو عراق، سفیر عراق در میانمار و سوئد و مقر سازمان ملل متحد در نیویورک، وزیر خارجه
مسلمان شیعه و متولد شهر حله در نزدیکی کربلا. او فارغ التحصیل روزنامه نگاری دانشگاه بغداد و پس از فارغ التحصیلی برای مدتی مدرس زبان انگلیسی بود. سپس به عنوان مترجم به وزارت خارجه عراق پیوست و با عضویت در حزب بعث ارتقا یافت.
الصحاف به دلیل کنفرانس های مطبوعاتی روزانه اش در دوره جنگ آمریکا علیه عراق در سال 2003 و استفاده قوی از کلمات و عبارت های انگلیسی و عربی و تکذیب مکرر درباره پیشروی آمریکایی و حمله به فرودگاه بغداد، مشهور شد.
او در استفاده از زبان عربی و انگلیسی تبحر خاصی داشت و کلمه مورد استفاده اش در یکی از کنفرانس های مطبوعاتی برای نظامیان آمریکایی با عنوان "العلوج" در زبان انگلیسی بدون ترجمه ماند و باعث شد کلمه جدید وارد زبان انگلیسی شد.

پس از سقوط بغداد، برای مدتی فراری بود و سپس خود را تسلیم نظامیان آمریکایی کرد. او جزء مقامات تحت تعقیب ارتش آمریکا نبود. پس از تسلیم شدن برای مدت زمان کوتاهی زندانی و تحت بازجویی قرار گرفت و آزاد شد.
پس از آزادی، دولت امارات برای انتقال او هواپیمای نظامی اختصاصی به بغداد اعزام کرد تا او و خانواده اش را به ابوظبی منتقل کرد.
الصحاف پس از انتقال به ابوظبی برای مدت کوتاهی در دانشگاه این شهر تدریس می کرد. وی همچنین در برنامه چند قسمتی در شبکه ابوظبی شرکت کرد و توضیحاتی درباره آخرین روزهای حیات دولت بعثی عراق و کنفرانس های مطبوعاتی اش ارائه کرد.
محمدسعید الصحاف در سن 75 سالگی هم اکنون با کمک مقامات ابوظبی در این شهر زندگی می کنند.

سعدون حمادی: رئیس «پارلمان»مجلس عراق
سرنوشت صدام و یارانش
سمت های قبلی: مدیر روزنامه الجمهوریه (حامی حزب بعث)، رئیس شرکت ملی نفت، وزیر نفت، نخست وزیر، وزیر خارجه
سعودی حمادی اولین عراقی عضو حزب بعث بود و حزب بعث را وارد عراق کرد. وی پس از سقوط بغداد، خود را تسلیم نظامیان آمریکایی کرد و چندی بعد آزاد شد و به قطر رفت و در دوحه مستقر شد.
او برای معالجه به لبنان و اردن و آلمان رفت و در سال 2007 به دلیل بیماری در همین کشور درگذشت.

برزان إبراهیم التکریتی:  برادر ناتنی صدام حسین رییس جمهور-رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عراق

سمت قبلی: سفیر عراق در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در ژنو
پس از سقوط بغداد در سال 2003، وی توسط نظامیان آمریکایی دستگیر شد. او پس از محاکمه، در سال 2006 اعدام شد.

علی حسن المجید: علی شیمایی وزیر دفاع
سرنوشت صدام و یارانش
سمت قبلی: وزیر دفاع
در جنگ 2003 آمریکا، از طرف صدام مسؤول اداره جنوب عراق در جنگ شد. پس از سقوط بغداد، توسط نظامیان آمریکایی دستگیر و بعد از محاکمه اعدام شد.

سلطان هاشم أحمد:وزیر دفاع
سرنوشت صدام و یارانش
سمت قبلی: استاندار نینوی، رئیس ستاد مشترک ارتش
وی پس از سقوط بغداد، به موصل فرار کرد اما خود را تسلیم مقامات آمریکایی کرد.
وی از معدود مقامات ارشد عراقی است که اصالتا یک نظامی است. او بعد از سقوط بغدادبه همین دلیل به هنگام تسلیم شدن، نظامیان آمریکایی او را در مراسم نظامی و با احترام خود را تسلیم کرد.
پس از محاکمه به اعدام محکوم شد اما به دلیل خوشنامی در میان نظامیان واقعی، تاکنون حکم اعدام او اجرا نشده است.

عزت ابراهیم الدوری: معاون صدام در شورای فرماندهی انقلاب
سرنوشت صدام و یارانش
سمت های قبلی: وزیر کشاورزی ، وزیر کشور
عزت ابراهیم الدوری در حکومت بعثی عراق، بعد از صدام بالاترین مقام را داشت و سمت رسمی اش معاون رئیس شورای رهبری انقلاب بود.
وی در ابتدای زندگی اش در منطقه الدور یخ فروش ساده ای بود اما پس از پیوستن به حزب بعث، ترقی کرد و به سمت های بالا رسید بدون اینکه سابقه تحصیلات عالی، تجربه فعالیت های اجرایی یا نظامی داشته باشد.
او پس از سقوط بغداد در سال 2003، فراری و ناپدید شد تا اینکه در فروردین 94 در درگیری مسلحانه در منطقه حمرین در شمال غرب بغداد کشته شد.
گفته می شد عزت ابراهیم بعد از فرار از بغداد، از عملیات های مسلحانه علیه دولت عراق و نظامیان خارجی حمایت می کرد.
به گفته مقامات عراقی او با داعش نیز همکاری می کرد و کشته شدن وی ضربه سختی برای  تروریسم در عراق خواهد بود.

طه یاسین رمضان: معاون نخست وزیر
سرنوشت صدام و یارانش
سمت های قبلی: وزیر مسکن، وزیر صنعت، فرمانده گروه شبه نظامی جیش الشعبی (ارتش مردمی) ، وزیر برنامه ریزی، عضو  شورای رهبری حزب بعث.

او از کردهای موصل و خانواده وی اصالتا اهل دیاربکر ترکیه بود.
در ابتدا کارمند بانک بود سپس به ارتش و حزب بعث پیوست و ارتقا یافت.
طه یاسین رمضان پس از سقوط بغداد در سال 2003، فرار کرد اما به دست نیروهای نظامی کردستان عراق (پیشمرگه) دستگیر شد. او بعد از محاکمه به اعدام محکوم و حکمش اجرا شد.

طارق عزیز: سمت: وزیر خارجه
ما و طارق عزیز

طارق عزیز با نام اصلی "میخائیل یوحنا" یکی از  مسیحیان بلندپایه حزب بعث بود. او برای دهها سال یار نزدیک صدام به شمار می رفت. اهل خانواده مسیحی از شهر موصل و فارغ التحصیل زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه مستنصریه بغداد بود. وی در ابتدا روزنامه نگار بود اما سپس به حزب بعث پیوست.
طارق عزیز پس از سقوط بغداد، فرار کرد اما اندکی بعد خود را تسلیم نظامیان آمریکایی کرد. او پس از محاکمه، به اعدام محکوم شد اما با میانجیگیری برخی کشورها و پاپ، اعدام نشد اما در خرداد 94 و در سن 79 سالگی در زندان شهر ناصریه عراق درگذشت

توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:این مقاله ازمنابع مختلف(ایرانی وعراقی) استفاده شده
واما ازاین به بعدش ازسایت مشرق است:
صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود/ جریان اعدام و قطعه قطعه کردن 
 
افسرسر نابغه  عراقی/ چرا صدام فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟
«صلاح عمر العلی» کیست؟
صلاح عمر العلی در سال ۱۹۳۷میلادی(۱۳۱۶) در شهر تکریت عراق به دنیا آمد. در بیست سالگی به حزب بعث عراق پیوست و سال بعد، یعنی سال۱۹۵۸ میلادی(۱۳۳۷) به بغداد نقل مکان کرد. صلاح العلی پله‌های ترقی حزبی را یکی بعد از دیگری پیمود تا جایی که در سال سال 1963 تبدیل شده بود به یکی از مهم‌ترین مسئولین سازمان مخفی حزب بعث در بغداد.
پس از کودتای عبدالسلام عارف ضد حکومت بعث در عراق [و متواری یا مخفی  شدن بعثی‌ها] و همچنین بعد از اختلافاتی که در کنگره‌ی ششم قومی حزب بعث [کنگره‌ای که شامل بعثی‌های همه‌ی جهان عرب می‌شود] به وجود آمد، صلاح عمر العلی به عضویت شورای رهبری حزب بعث عراق تعیین شد و در همین منصب بود که در طرح‌ریزی و اجرای کودتای سال۱۹۶۸ میلادی(۱۳۴۷ شمسی) مشاکرت کرد؛ کودتایی که طی آن عبدالرحمن عارف (برادر عبدالسلام عارف که پس از او حاکم کشور شده بود) سرنگون شد و حزب بعث قدرت را در دست گرفت. پس از موفقیت کودتا (که مطابق اکثر کودتاهای جهان عرب، آن را «انقلاب می‌خواندند)« صلاح عمر العلی» به عضویت «شورای رهبری انقلاب» (بالاترین نهاد کشور پس از کودتا) و همچنین بار دیگر «عضویت در شورای رهبری حزب بعث عراق» تعیین شده و به تناوب مسئولیت چندین وزارتخانه را به عهده گرفت که از جمله‌ی آنها می‌توان به وزارت رسانه‌ها اشاره کرد. تا آنکه بین او و دیگر مسئولان حزب بعث اختلافاتی پیش آمده و موجب استعفای او در ژوئن  ۱۹۷۰( خرداد ۱۳۴۹) گردید.
پس از این جریان، صلاح العلی به «تبعید-اختیاری-در مصر و لبنان» رفت و تا سال۱۹۷۳میلادی( ۱۳۵۲) در همانجا بود. 
«سفیر عراق کشورهای اسکاندیناوی و اسپانیا»
« صلاح عمر العلی » در این زمان مجددا وارد حکومت عراق شد و ابتدا به عنوان سفیر این کشور در کشورهای اسکاندیناوی و سپس اسپانیا منصوب.
« نماینده‌ دائم عراق در سازان ملل متحد»
 و بعد از آن به عنوان نماینده‌ی دائم عراق در سازان ملل متحد تعیین گردید. وی تا می  ۱۹۸۲ (اردیبهشت ۱۳۵۲)  در همین سمت بود و در این تاریخ در اعتراض به جنگ ایران و عراق استعفا کرده و تبدیل به یکی از مخالفان رژیم صدام شد. وی در سال ۱۹۹۱میلادی(۱۳۷۰) نیز به همراه ایاد علاوی جنبش وفاق ملی عراق را تأسیس کرد ولی پس از چندی به علت اختلاف با وی از این حزب جدا شد.
«صلاح عمر العلی» پس از اشغال عراق و در زمانی که صدام متواری شده و هنوز دستگیر نشده بود طی چندین قسمت در برنامه‌ی پربینننده و چالشی «شاهد یک دوره» [شاهد علی العصر] شرکت کرد و در پاسخ سؤالات مجری معروف این برنامه، به بیان خاطراتش پرداخت.

خاطرات« صلاح عمرعلی» درمصاحبه باشبکه الجزیره: «برادر صلاح، در آن زندان و به دست صدام ما حتی شرافتمان را هم از دست دادیم. شکنجه ی جسمی ساده است، می شود تحملش کرد ولی شرافتمان را از ما گرفتند.»

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

در کنار اینها اطلاعاتی درباره‌ی طرح ناظم کزار (از نزدیکان صدام و از خشن‌ترین افراد بعثی) برای سرنگونی همزمان صدام و البکر و چگونگی شکست خوردن ماجرا مطرح شد. ماجرای ملی شدن نفت عراق و تأثیرات آن بر حکومت بعث و همچنین طرح مشترک حافظ اسد و احمد حسن البکر برای ادغام سوریه و عراق و کنار زدن صدام هم ذکر شد. ادامه‌ی این خاطرات را پی می‌گیریم:

بعد از ملی کردن نفت درآمد حکومت بکر و صدام 10 برابر شد درحالیکه قبلش برای 5 میلیون دلار باید از برخی کشورها قرض می‌گرفتیم/صدام برای رسیدن به قدرت از نردبانی از جمجمه‌های بی‌گناهان بالا رفت/رهبر حزب برای صدام هاله‌ی تقدس و نوعی خلافت پیامبر درست کرده بود/آیا خود بعثی‌ها در کشتار رفقایشان مشارکت می‌کردند؟/فضای دیدار شاه و صدام در الجزایر/جریان طرح البکر و حافظ اسد برای بیرون کردن صدام از قدرت با ادغام سوریه و عراق/
صدام، هواری بومدین و محمدرضا پهلوی
بعد از ملی کردن نفت درآمد حکومت بکر و صدام 10 برابر شد درحالیکه قبلش برای 5 میلیون دلار باید از برخی کشورها قرض می‌گرفتیم/صدام برای رسیدن به قدرت از نردبانی از جمجمه‌های بی‌گناهان بالا رفت/رهبر حزب برای صدام هاله‌ی تقدس و نوعی خلافت پیامبر درست کرده بود/آیا خود بعثی‌ها در کشتار رفقایشان مشارکت می‌کردند؟/فضای دیدار شاه و صدام در الجزایر/جریان طرح البکر و حافظ اسد برای بیرون کردن صدام از قدرت با ادغام سوریه و عراق/
یاسر عرفات، صدام حسین، احمد حسن البکر، حافظ اسد و عبدالحلیم خدام

بعد از اینکه گریه کرد آخرین چیزی که برایم تعریف کرد این بود که: «برادر صلاح، در آن زندان و به دست صدام ما حتی شرافتمان را هم از دست دادیم. شکنجه ی جسمی ساده است، می شود تحملش کرد ولی شرافتمان را از ما گرفتند.»

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

 (که خاطرات صلاح عمر العلی عضو ارشد حزب بعث و از اعضای شورای رهبری انقلاب پس از روی کار آمدن این حزب در عراق در سال۱۹۶۸ میلادی(۱۳۴۷ شمسی) است و در برنامه شاهد علی العصر شبکه الجزیره بیان شده) به برخی رفتارهای صدام پیش از روی کار آمدن اشاره شد. همچنین خواندیم که چگونه حکومت حزب بعث از یک حکومت ایدئولوژیک به سمت یک مافیای خانوادگی سوق پیدا کرد و صدام چطور برای رسیدن به قدرت حاضر شد یکی از سران حزب را هم بی دلیل اعدام کند.

درباره‌ی برخی محاکمات و اعدام‌های چند سال نخست روی کار آمدن حزب بعث هم مطالبی خواندیم. همچنین درباره ی تقسیم قدرت بین البکر و صدام نیز خاطراتی ذکر شد. در نقد اندیشه‌های حزب بعث و خصوصا تفکرات و رفتارهای مؤسس و ایدئولوگ آن یعنی میشل عفلق و تمجید‌های عجیب و غریب وی از صدام هم خاطرات و مطالب مفصلی ذکر شد. و دیدیم که چطور صدام تحت تأثیر القائات خیرالله تلفاح، شروع به زمینه‌سازی برای تسلط انفرادی خود بر قدرت کرد و چگونه رقبای بزرگش را سربه نیست نمود.

در کنار اینها اطلاعاتی درباره‌ی طرح ناظم کزار (از نزدیکان صدام و از خشن‌ترین افراد بعثی) برای سرنگونی همزمان صدام و البکر و چگونگی شکست خوردن ماجرا مطرح شد. ماجرای ملی شدن نفت عراق و تأثیرات آن بر حکومت بعث و همچنین طرح مشترک حافظ اسد و احمد حسن البکر برای ادغام سوریه و عراق و کنار زدن صدام هم ذکر شد. ادامه‌ی این خاطرات را پی می‌گیریم:

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
احمد حسن البکر در جوانی

*احمد منصور (مجری): صدام حسین در۶ ۱ژوئن ۱۹۷۹میلادی(۲۶ خرداد ۱۳۵۸) [با کنار زدن احمد حسن البکر از ریاست جمهوری و نشستن خود بر این کرسی] بر قدرت مسلط شد و دو روز بعد در ۸ ۱ژوئن ۱۹۷۹میلادی(۲۸ خرداد ۱۳۵۸) در جلسه کنگره‌ی حزب بعث، صدام حسین از وجود توطئه‌ای ضد حزب سخن گفت که در تلویزیون هم پخش شد. محیی عبدالحسین مشهدی (دبیر شورای رهبری انقلاب) هم در جلسه نشسته بود تا جزئیات توطئه‌ی کشف شده را تشریح کند. سپس نام۵۴ تن از رهبران حزب خوانده شد. اسم هر کس که خوانده می‌شد [به عنوان خائنی که باید جلسه را ترک کند تا به حسابش رسیدگی شود] بقیه کف می‌زدند و او در معیت چند نیروی امنیتی از جلسه بیرون می‌رفت و بعد هم ناپدید می‌شد. از بین این افراد، یک سومِ اعضای شورای رهبری انقلاب هم بودند. بعد از این جریان ۳۰۰ نفر از رهبران حزب از عرصه ناپدید شدند. اطلاعاتت درباره‌ی این توطئه چیست؟
-صلاح عمر العلی: اولا باید یادآوری کنم آنچه توطئه خوانده شد، همزمان با یک واقعه‌ی بسیار مهم در منطقه بود که عبارت بود از انقلاب اسلامی در ایران. این بی‌نهایت مهم است چون این قضیه بعدها به این ارتباط پیدا کرد. ثانیا، همانطور که پیشتر گفتم، صدام حسین بعد از امضای پیمان وحدت بین دو قُطر [دو کشور] عربی [یعنی سوریه و عراق] خود را بیرون از قدرت می‌دید [یعنی اگر این دو ادغام می‌شدند صدام ناچار سمت‌هایش را از دست می‌داد] همین دو مسئله، نقش مهمی داشت در اینکه صدام تصمیم بگیرد به سرعت نقش احمد حسن البکر را پایان دهد.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
احمد حسن البکر و انور سادات به همراه معاونانشان صدام و حسنی مبارک

فلذا در روز 15 جولای صدام حسین با احمد حسن البکر جلسه گذاشت و به او اعلام کرد که در جلسه‌‌ی پیش رو باید استعفا دهد و از قدرت کنار بکشد و او [صدام[ جانشینش شود. توافق کردند...یعنی البکر وقتی کاملا فهمید که او قدرت اول نیست و نمی‌تواند هیچ کاری انجام دهد موافقت کرد و جلسه‌ای در روز شانزدهم برگزار شد و در جلسه‌ی رسمی حزب، احمد حسن البکر به اعضای حاضر در جلسه اعلام کرد که خسته شده و سنش هم بالا رفته و نمی‌تواند امور حکومت را اداره کند و به این شکل کنار کشیدنش از مسئولیت را اعلام کرد و رفیق صدام حسین را به عنوان جانشین خودش نامزد کرد و اعلام کرد که اطمینان بسیار بالایی دارد که صدام توانمند و با صلاحیت است و توانمندی‌هایی دارد که او را قادر می‌سازد کشتی حکومت را پیش براند و از آن‌ها خواست که از این موضع حمایت و پشتیبانی کنند. اعضای شورای رهبری با این حرف‌ها غافلگیر شدند. احساس عمومی بین اعضای شورای رهبری این بود که...

*همه‌شان یا آنهایی که حامی صدام بودند، همان‌هایی که در سال ۱۹۶۸ میلادی(۱۳۴۷ شمسی) از او حمایت کردند؟
-راستش همانطو که پیشتر هم گفتم دو نفر بودند که از همان اول با صدام حسین هماهنگ بودند و با او توافق داشتند و ابزار دست صدام حسین در شورای رهبری و خارج از آن بودند.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
احمد حسن البکر و صدام حسین
صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
طه یاسین رمضان سمت چپ تصویر نشسته است

*و آن دو نفر؟
-یکی عزت ابراهیم الدوری و دیگری طه یاسین رمضان. این‌ها از همان آغاز، از سال 1968 [اینطور بودند.] مابقی اعضای شورای رهبری کاملا این حس را داشتند که هنوز به احمد حسن البکر احتیاج دارند به این اعتبار که آدمی است که یک سری صلاحیت مشخص دارد که در کس دیگر نه صدام و نه دیگران وجود ندارد. به همین جهت به استعفای البکر اعتراض کرده و درخواست کردند او دوره‌ی طولانی‌تری در سمتش باقی بماند تا اینکه شراط آماده شود و ... یعنی تجربیات دیگران از جمله صدام عمیق‌تر گردد و بعد از آن امور به شکل طبیعی رخ خواهد داد. این اعتراض را صدام حسین توطئه‌ای ضد بلندپروازی‌های خودش حساب کرد.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
احمد حسن البکرصدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
احمد حسن البکرصدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
از راست صدام، عزت ابراهیم الدوری و طه یاسین رمضان

*حالا این «توطئه‌گرها» در شورای رهبری کدام اعضا بودند؟

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

-در رأسشان عدنان الحمدانی بود که معاون نخست‌وزیر بود و فکر می‌کنم وزیر اقتصاد وقت محمد محجوب، محمد عایش، محی‌الدین الشمری و غانم عبدالجلیل. اینها در رأس متهمین بودند. و مابقی اعضای شورای رهبری انقلاب. البته البکر بر استعفایش اصرار کرد و تحت فشار آن توافق...

عدنان الحمدانیصدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

*فشارهای صدام.
-بله، و از قدرت کنار رفت و به این ترتیب صدام حسین خود را رئیس جمهور نامید. بعد هم نشستی برگزار کرد که همه‌ی اعضای بلندپایه‌ی حزب در آن شرکت داشتند و در این نشست بود که کشف توطئه‌ی وهمی‌ای که در خیال خودش ساخته بود را ذکر کرد. یعنی توطئه‌ی سوریه ضد حکومت عراق. این ادعا طوری بود که راستش حتی خود صدام را هم قانع نمی‌کرد! و همه‌ی توجیهات و استدلال‌هایی که برای اثباتش ذکر می‌شد نه یک عضو حزب و نه یک شهروند عراقی و نه یک بعثی را قانع نکرد چون توجیهاتی بود واهی و ضد و نقیض و نمی‌توانست کسی را هر قدر هم ساده باشد قانع کند.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
تصویر اعلان کناره گیری احمد حسن البکر از قدرت

*ولی یک اتفاق رخ داد و آن هم اینکه صدام حسین این جلسه را ضبط کرد و از تلویزیون به صورت گسترده پخش شد.
-فیلم را به خیلی از مردم دادند.

*در فیلم یک صحنه بود که صدام دست در جیب کتش کرد و یک دستمال بیرون آوردن و اشک‌هایش را پاک کرد و کسانی هم که در ردیف جلو نشسته بودند دستمال درآوردند و شروع کردند به گریه [از شدت تأثر توطئه ضد حزب بعث!]
-بله، البته استاد احمد باید این را هم در نظر بگیریم که در این جو و مسائلی که پیش از این رخ داده بود  از جمله مجازات های دسته جمعی و خشونتی که صدام حسین ضد بعثی ها و غیر بعثی ها عملی می کرد، نوعی رفتار جدید در عموم شهروندان ایجاد شده بود، چه بعثی ها و چه غیربعثی ها همه مرعوب و وحشت زده بودند، از خودشان هم می ترسیدند، از خانواده هایشان هم می ترسیدند، از بچه های خودشان هم می ترسیدند.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
صدام در حال خواندن اسامی توطئه گران دو روز پس از رسیدن به ریاست جمهوری
صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

کار صدام حسین به آنجا کشید که حتی چند بار شد که فرزندان برخی افراد را آورد در تلویزیون پدران خودشان را متهم کردند به توطئه چینی ضد نظام. بعد این فرزندان تشویق می شدند و پاداش می گرفتند و پدرهایشان اعدام می شدند! برادر، برخی زن ها می آمدند و از توطئه چینی شوهرانشان ضد صدام حسین حرف می زدند، بعد این زن ها پاداش می گرفتند و شورهانشان اعدام می شدند!

به این ترتیب ترس طوری گسترش پیدا کرد که همه ی بخش های جامعه را در بر گرفت. فلذا باید با این مسئله با دقت برخورد کرد. اینکه بگوییم افراد نشسته بودند کف می زدند، کف زدنشان برای تأیید صدام نبود، بلکه از باب دفاع از نفس بود چون هر کس طور دیگری غیر از این برخورد می کرد معنایش اعدام بود، کشته شدن بود. به همین دلیل بود که صدام تعمد داشت این نشست را ضبط کند تا فیلم را بعدا پخش کنند و او عکس العمل هرکدام را جداگانه ببیند.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
برخی سران بعثی که بعنوان توطئه گر نام برده شده اند از جلسه بیرون می روند

*آن موقع در عراق نبودی.
-نه، من خارج از عراق بودم. در جلسه علی حسن المجید که می شد پسر عموی صدام، دست بلند کرد و درخواست وقت صحبت کرد. بعد خطاب به صدام گفت تا وقتی که عبدالخالق السامرائی زنده باشد این قطعا آخرین توطئه نخواهد بود.

*یعنی کسی که هفت سال بود در زندان بود.
-عبدالخالق السامرائی هفت سال بود در یک سلول انفرادی بود و مطلقا با کسی ملاقات نداشت ... نه محاکمه ای، نه قانونی، نه عدالتی، نه انصافی. با نهایت خشونت و وحشی گری عبدالخالق السامرائی را از زندان در آوردند و با بقیه همه را اعدام کردند.

*چطور اعدام کردند؟
-به این صورت: صدام حسین همه ی رهبران حزب در استان ها و بغداد را احضار کرده و به هر کدامشان یک سری سلاح تحویل داده و به هر کدام دستور داد یکی از اعضای شورای رهبری را [که حالا به عنوان خائن قرار بود اعدام شوند] هدف قرار دهد و به آنها شلیک کنند. در پشت این افراد هم گروهی از گارد شخصی صدام حسین ایستاده بودند تا هر کس در کشتن آن محکومین تردید کرد فورا خودش را بکشند. حالا خودت را در چنین وضعی تصور کن. برخی هایشان از نظر روحی فرو ریختند و افتادند، برخی ها خودشان را حفظ کردند و کارشان را انجام دادند، برخی ها شلیک کردند ولی به هوا شلیک کردند با اینکه در هر حال آن اشخاص اعدام می شدند.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
صدام و البکر

این تراژدی در تاریخ نظیر نداشت. یعنی آدم حتی در خیالش هم نمی توانست تصور کند. این آدم [صدام] تعمد داشت آنها را هم دخیل کند تا دست همه به این جنایت آلوده باشد. قانع نبود که فقط خودش و دستگاه هایش مجرم باشند بلکه تلاش کرد این افراد بی گناه را هم در این جنایت دخیل کند تا این جنایت همه ی بخش های حزب را در بر بگیرد.

*و به این ترتیب همه ی سران حزب شدند جنایتکار.
-نابودشان کرد، کشتشان، کدام سران حزب استاد احمد؟

*همان ها که در عملیات کشتار مشارکت کردند.
-54 فرمانده حزبی را ظرف 48 ساعت می کشد، 300 نفر دیگر غیر از آنها ناپدید می شوند. اگر وقت داشتی و می رفتی با یکی از دستگیرشدگانی که در بین اینها بودند و جان به در بردند مصاحبه می کردی، به خدا داستان هایی از آنها می شنیدی که انسان حتی خیالش را هم نمی تواند بکند.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

*کتاب ها پر است ...
-نه نه، آنها نه. چیزی از آنها نوشته نشده. الان بعضی از آنها زنده اند. یعنی به خواری و ذلت کشیدشان. برایت فقط یک مثال می زنم. یک افسر بعثی بود به اسم عبدالواحد الحاج مهیدی. این افسر در دانشکده ی [نظامی] روسیه تحصیل کرده و با بهترین وضعیت فارغ التحصیل شده بود. رئیس دانشکده  وقتی درجشن فارغ التحصیلی، مدرکش را به او می داد خطاب به جمعیت گفته بود: «این دانشکده اگر قرار باشد به چیزی افتخار کند به این افتخار خواهد کرد که این افسر درخشان نابغه ی عراقی عبدالواحد الحاج مهیدی را آموزش داده است.» بعد این افسر در عراق دستگیر شد. دستگیرش کردند و شکنجه اش دادند و خوار و خفیفش کردند و از همه ی وسایل پَست برای خوار کردنش و اهانت به او استفاده کردند. این آدم از یک دختر عراقی خواستگاری کرده بود ولی هنوز با هم ازدواج نکرده بودند.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

آن دختر را به زندان آوردند و با او کردند آنچه نباید می کردند. مهیدی را ذلیل و خوار کردند تا مجبورش کنند اعتراف کند درحالیکه چیزی برای اعتراف نداشت. بعد، اعدامش کردند و جسدش را قطعه قطعه کردند. این یک مثال واحد بود. خودت تصور کن چه بر سر بقیه آمد. من با یکی از افسرانی که نجات یافت، بعدها آزادش کردند، ملاقات داشتم. اصلا له شده بود. این رفیق برایم از چیزهایی تعریف کرد که حقیقتا انسان از شنیدنش مشمئز می شد.

*مهم ترین چیزهایی که ذکر کرد چه بود؟
-صریحا برایت بگویم، بعد از اینکه گریه کرد آخرین چیزی که برایم تعریف کرد این بود که: «برادر صلاح، در آن زندان و به دست صدام ما حتی شرافتمان را هم از دست دادیم. شکنجه ی جسمی ساده است، می شود تحملش کرد ولی شرافتمان را از ما گرفتند.» فکرش را بکن این آدم [صدام] به چه مرحله ای از دنائت پستی  و انحطاط رسیده بود و آن وقت از ملت عراق و از بعثی ها می خواست از او و از نظامش دفاع کنند.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

*و دفاع هم کردند!
-چطور دفاع کردند استاد احمد؟ به چه صورت؟

*از وقتی که سیطره پیدا کرد بر ...
-از وطنشان دفاع کردند، از کشورشان دفاع کردند. از شرفشان دفاع کردند و از تاریخشان. از صدام حسین دفاع نکردند. وقتی موقع درگیری بین صدام و دیگران رسید، احدی ابدا از او دفاع نکرد.

*استاد ...استاد. صدام حسین از 1979 تا 2003 به صورت تک نفره و تنها قدرت را در دست داشت. یعنی 24 سال بر ملت عراق حکومت می کرد، آن هم با حمایت حزب بعث عربی سوسیالیستی و رهبرانش در عراق، و با پشتیبانی یک قاعده ی حزبی که بیش از یک میلیون تن را در بر می گرفت، و با حمایت دستگاه های امنیتی ای که خودش ایجاد کرده بود و همه شان به حزب بعث وابسته بودند، و با حمایت ارتشی که هر کس در آن عضو حزب بعث نبود اهانت‌هایی که می دانی می دید و از ارتش اخارج می شد، تازه اگر [شانس می آورد] و دستگیر نمی شد و طرح توطئه ای چیزی به او نمی بستند! یعنی حزب شده بود خود حکومت. حکومت، حکومت حزب بعث عربی اشتراکی عراق بود.
-شما حق داری هر چه می خواهی بگویی.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی
یکی دیگر سران بعثی که بعنوان توطئه گر نام برده شده از جلسه بیرون می رود

*این واقعیت  است و فکت های تاریخی ...
-ولی من...ولی من در این موضوع با تو توافق نظر ندارم.

*آیا فکت ها و اطلاعات مصداقی با این چیزی که من گفتم مخالف است؟ آیا نتایج حاصله با چیزی که من می گویم اختلاف دارد؟ آیا سیر حکومت از 79 تا 2003 غیر از این است؟
-استاد جان، یا تو عضو سابق شورای رهبری [حزب بعث و انقلاب] بوده ای که بیا و روایتت را در این موضوع بگوی یا بگذار من به عنوان عضو سابق شورای رهبری روایتم را بگویم!

*این روایت من نیست، این روایت نیست آقا [بلکه ذکر داده های تاریخی است].
-اجازه بده من نظر خودم را در این باره بگویم.

*بفرمایید.
-نظر من را پرسیدی. اینطور نظرم را بگویم: صدام وقتی نقشه کشید و شروع کرد به فعالیت برای تبدیل کردن حکومت عراق به یک حکومت امنیتی-اطلاعاتی، از طریق دستگاه های خودش و از طریق نابغگی اش در جنایت و از طریق خرج کردن پول و ایجاد دستگاه ها[ی امنیت وابسته به خودش] و خلق افراد مزدور،  توانست این سیطره ی قوی رعب آور را بر گوشه گوشه ی کشور بگستراند طوری که (همانطور که پیشتر گفتم) یک وزیر که عضور شورای رهبری انقلاب هم بود حتی اینقدر قدرت نداشت که یک کارمند را از این اتاق منتقل کند به آن اتاق، آن وقت تو از رفتارهای این افراد چه انتظاری داری؟ انتظار داری جلوی صدام بایستند  و به تصمیم های او اعتراض کنند، به راه و روشش اش اعتراض کنند؟ این حقیقت جریان بود.

صدام چطور به رئیس‌جمهور عراق دستور داد کنار برود و صدام را جانشین خودش کند؟!/سربه نیست کردن یک سوم اعضای شورای رهبری دو روز پس از روی کار آمدن/صدام چرا فیلم گریه کردنش را پخش کرد؟/صدامکاریکرد که افراد از خانواده و بچه خودشان هم می ترسیدند/جریان اعدام و قطعه قطعه کردن افسر نابغه ی عراقی

*ولی اینها از صدام حمایت کردند، دستکم حمایتش نمی کردند.
-چطور حمایتش نمی کردند از چه راهی؟

*از او تعریق و تمجید و مدح نمی کردند.
-هر طوری که توانستند حمایتش نکردند. برخی افراد بودند که گریختند، بعضی بعثی ها بودند که از عراق فرار کردند و اسم هایشان شناخته شده است. برخی ها از روش های دیگری استفاده کردند تا از این مسئله فرار کنند. ولی راستش صدام حسین روشی روی عراقی‌ها پیاده کرد که در عالم کم نظیر بود. دولت عراق تبدیل شد به دولت ترس و رعب عظیم و وحشت، حکومت اطلاعاتی، رسما و علنا و با پوشش قانونی. چطور انسان جرئت می کرد بایستد و در سایه‌ی چنین وضعی به صدام حسین اعتراض کند؟

ز«دستگیری تااعدام صدام »۲سال طول کشید

چهارشنبه،۲۸ اسفند۱۳۸۱( ۱۹ مارس ۲۰۰۳): بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق به وسیله هواپیماهای آمریکایی. 
پنجشنبه،۲۹اسفند۱۳۸۱(۲۰ مارس۲۰۰۳): ورود نیروهای نظامی آمریکا و انگلیس از مرز کویت به عراق. 
چهارشنبه،۲۰ فروردین۱۳۸۲(۹ آوریل۲۰۰۳): بیست روز پس از بمباران کاخ ریاست جمهوری عراق، بغداد توسط نیروهای آمریکایی اشغال شد و حکومت دیکتاتوری صـدام که فاقد پایگاه اجتماعی و حمایت مردمی بود؛ علیرغم وجود ارتش قوی، تقریبا بدون مقاومت جدی سقوط کرد و مجسمۀ صـدام در میدان مرکزی شهر به وسیله مردم به زیر کشیده شد.

در ساعت ۵:۳۴ بامداد به وقت بغداد (۶:۰۴ به وقت تهران) در ۲۹ اسفند ۱۳۸۱ (۲۰ مارس ۲۰۰۳) حملهٔ غافلگیرانه به عراق آغاز شد. پیش از شروع هیچ اعلان جنگی داده نشد.

صدام شاهدسقوطش بود

بغداد(پایتخت) در ۲۰ فروردین ۱۳۸۲ (۹ آوریل ۲۰۰۳) اشغال شد که سقوط بغداد مساوی با پایان حاکمیت ۲۴ ساله حکومت صدام حسین بود

سرنوشت صدام و یارانش

عراق باکمترین مقاومت  سقوط کرد و «مجسمۀ صـدام »در میدان مرکزی شهر باکمک نیروهای مسلح امریکایی به وسیله مردم عراق به زیر کشیده شد.

 سرلشکر  شنشل(مشاور سیاسی صدام) می گوید:صدام درلحظه سقوط دراطراف همین میدان بود وشاهدسقوط بود-بالباس مبدل

مصر العربیه: حضور صدام در زمان سرنگونی مجسمه اش

 سرلشکر  شنشل گفت: صدام شخصاً هنگام سرنگون کردن مجسمه اش در شهر بغداد، نزدیک این مجسمه حضور داشته است. او گفت که صدام، در آن لحظه، در میدان فردوس بغداد بود.

سمت راست-«ژنرال عبد الجبار خلیل شنشل»فرمانده ستاد ارتش بعث عراق/سمت چپ:ژنرال عدنان خیرالله (وزیر دفاع عراق)

شنشل مدعی است صدام، به همراه گروهی از معاونانش با چهرۀ ناشناس در میان جمعیت و در مقابل مجسمۀ خود حاضر بود.

ژنرال شنشل آخرشهریور۱۳۹۳مُرد.

مفقودالاثربودن صدام بمدت ۸ماه

صام حسین از۲۰ فروردین ۱۳۸۲  الی ۲۲آذر۱۳۸۲متواری-مفقود-بود.

۱۳ دسامبر ۲۰۰۳(۲۲آذر۱۳۸۲) صدام حسین دستگیر می‌شود

۵ نوامبر ۲۰۰۵(۱۴آبان ۱۳۸۴)صدام حسین -بعدازبازجوی های طولانی،«محاکمه» می شود.

 

 ۹ دی ۱۳۸۵ (۳۰ دسامبر ۲۰۰۶)صدام حسین اعدام می شود

بسوی مرگ

اعدام ضدام-عیدقربان ۱۴۲۷/ ۹ دی ۱۳۸۵ (۳۰ دسامبر ۲۰۰۶)

اعدام رئیس جمهورعراق