مردی که بخاطر«گزارش اشتباه شهرداری رشت» جان برلب شد.
صورتجلسه ای که درآن با حیله کلمه"مترصد"را به "صدمتر" تبدیل کردند
اختلاف خواهران۲قلوبخاطرارث
آقای شبندی اصالتاًبچه همدان است وساکن قم ،همسرش اهل گیلان(رشت(است که خادم حرم حضرت معصومه (س)می باشد،این خانم "مدینه احمدنژادبوساری"مقدار ۲۶۵ مترمربع زمین به ارث برده که به شوهرش
"حجت الاسلام محمدجوادشبندی"منتقل کرده است.
این زمین در پل بوسار(فلکه شهیدقلی پور)ابتدای جاده خمسه بازارواقع است/دراین کوچه
این همان کوچه بن بستی است که مورداختلاف است/درتقسیمنامه وراث عرض بن بست ۲مترنوشته شده ولی حالا۴متری آسفالت کرده اند وبخاطراین زمین ۲خانواده بجان هم افتاده اند وهرکدام گرفتاریهایی کشیده اند،یکی زندان ودیگرشلاق رادرهمین کش وقوس متحمل شده اند!
آن دروازه آبی که پشت سرحاج آقاشبندی دیده می شود منزل مسکونی باجناق(حیدرزاده) ایشان است
آقای شبندی می گوید:من درسال ۱۳۶۵باخانواده احمدنژادوصلت نمودم که ۲۶۵مترمربع زمین در محل فوق الذکر براساس تقسیم نامه مورخ شنبه ، ۰۱ تیر ۱۳۶۴ وراث،به همسرم "مدینه احمدنژادبوساری"به ارث رسید
که من درسال ۱۳۸۴ آمدم زمینم رامحصورکنم بامشکلاتی مواجهه شدم
به اینصورت وقتی ازطرف کوچه"بن بست ۲ متری آمدم زمینم را به طول ۱۱ونیم متردیوارسنگ بلوک یک ونیم متری گذاشتم باجناقم برایم شکایت کرد که من دارم بدون مجوز بناسازی می کنم،مأموران شهرداری هم آمدندبرای تهیه گزارش ،درگزارشی که برای کمسیون ماده صدنوشته بودندآمده بود
متشاکی، محمدجوادشبندی"مترصدافزایش طول دیوارگذاری می باشد"
که تااینجا همه چیزعادی وطبیعی بود.شماره نامه۱/۳۳/۴۰۳۷بتاریخ سه شنبه ، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۴
واما چندروزبعدبراساس تبانی آمدنددرگزارش شهرداری دست بردند! کلمه"مترصد"را به (صدمتر)تغییردادند! نوشتند"به صدمترافزایش داده"-وکوچه راهم ۶متری اعلام نمودند،درگزارش چهارشنبه ، ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۴ وبراساس همین گزارش مخدوش برایم رأی صادرشدشماره ۶۰۶۶ به تاریخ یکشنبه ، ۰۱ مرداد ۱۳۸۵
دیوان عدالت اداری شعبه ۲۸ (براساس همین صورتجلسه مخدوش)رای برمحکومیت من صادرکرد -شماره۲۴۶۷/۸۴/۲۸به تاریخ چهارشنبه ، ۳۱ مرداد ۱۳۸۶ به شماره دادنامه ۹۹۹
دیواربا بولدوزر تخریب شد
درپی اعتراض من مبنی برمخدوش بودن گزارش(تغییرمترصد به صدمتر)دوان عدالت اداری شعبه 2تشخیص درتاریخ ۱۹ آبان ۱۳۸۹به شماره دادنامه ۲۰۳ آرای قبلی راباطل ورأی بنفع من صادرشد
این نامه استانداری است که ضمن اشاره به اشتباه مترصدوصدمتر به شهرداری(جعفری) دستور رفع مشکل آقای شبندی راداده
درتاریخ سه شنبه ، ۱۰ مهر ۱۳۹۷به شماره ج۱/۳۵۶/۹۰/۲ دیوان عدالت اداری به شهرداری منطقه یک برگه اجرایئه داده ودستور
داده رضایت شاکی(شبندی)جلب شود/دادنامه ۲۰۳به شماره۱۹۷/۸۹/تش ۲به تاریخ چهارشنبه ، ۱۹ آبان ۱۳۸۹ که رضایتم جلب نشد ،یعنی هیچ اقدامی صورت نگرفت
درتاریخ ۱۹ آبان ۱۳۸۹به شماره کلاسه ۱۹۷/ ۸۹/تش۲ به شماره دادنامه۲۰۳ دیوان عدالت اداری (هیئت تشخیص)دستوررسیدگی درکمسیون "همعرض"داده که شهرداری لاهیجان بعنوان کمسیون همعرض معرفی شده است
آخرین مکاتبه شهرداری لاهیجان"همعرض"به شهرداری رشت درتاریخ سه شنبه ، ۲۳ دی ۱۳۹۳به شماره۶۳۲۱۶/۳۴ بوده
این ماجرادرشهرداری رشت اتفاق افتاده!/این اسنادی است که «حجت الاسلام محمدجوادشبندی»ارائه داده است
واما صحبتهای باجناق وخواهرخانم حجت الاسلام محمدجوادشبندی
اظهارات خواهرخانم حجت الاسلام محمدجوادشبندی
خانم مریم احمدنژادبوساری -همسرمهدی حیدرزاده می گوید:
من باخواهرم «مدینه احمدنژادبوساری»که همسرحجت الاسلام محمدجوادشبندی است،۲قلوییم ،تفاوت سنی تولدمان چندثانیه بیشترنیست ولی اختلافاتمان ۳۰ساله است!
وی می گوید:چرابایدبخاطر5مترزمین روابط خانوادگیمان بهم بخورد وما سالها ازهم خبرداشته باشیم!
مریم می گوید من دلم برای"قلویم"مدینه تنگ شده! ماسالهاست که ازهم بیخبریم،وازخواهرش درخواست داردکه هرطورکه صلاح می داند این موضوع را فیصله بدهد.
ایشان می گوید ما چشم طمع به زمین خواهرم ندوخته ایم،فقط یک راه باریکی هم باشدکه مابتوانیم به داخل منزل برویم وازآن خارج شویم،ولی دوست داریم چون دوران کودکی باهم مهربان باشیم وباهم ارتباط داشته باشیم
وی می گوید:خواهرم"مدینه" که ازمن عاقلتر ومتدین تراست بزرگواری کند که به دوران فراغ "قطع رحم"خاتمه بدهدوگذشته هارافراموش کند وماراپذیراباشد.وانتظارداردکه ازحضرت معصومه(س)بخواهدتازمینه صله ارحام فراهم بشود.
این دروازه ۲ ونیم متری است که ۲۸ سال پیش درحضور وباتشویق باجناقم(شبندی)گذاشته ام وکوچه هم دوونیم متربود.
این منزل حجت الاسلام شبندی (درهمین زمین)است که حالا به مخروبه تبدیل شده وپناهگاه موشها ومعتادهاست
آقای مهدی حیدرزاده"باجناق"حجت الاسلام شبندی می گوید:
ماهم انتظارداریم هرچه زودترآرامش خانوادههایمان حاکم شود وروابطمان گرم وصمیمی شود.
وی می گوید:سندخانه ام راگرفته ام شهرداری کوچه را ۲ ونیم متری محاسبه کرده وما به همان دوونیم مترراضی هستیم ،فقط یک ماشین پرایدبتواندعبورکند
البته ایشان معترف است که درتقسیم نامه وراث ۲مترذکرشده،باتوجه به سندخانه همان دونیم مترراآقای شبندی اجازبدهدماممنون می شویم تابجای رفتن به شهرداری ومحاکم قضایی به خانه های همدیگررفت وآمدکنیم.
آقای حیدرزاده می گوید:سال ۱۳۶۶که داشتم همین دروازه(آبی)رامی گذاشتم،آن موقع روابط مان خوب بود،باجناقم درهمین منزلی که حالا مخروبه است سکونت داشت،به نصاب دروازه مان،علی آقاآهنگرگفت:علی آقابرای مهدی من،یک درب ماشین روبزار.
اما حالا......
وی می گویدمادست حاج آقاشبندی رامی بوسیم ودست دوستی وارادت بسویش درازمی کنیم.
نویسنده (پیراسته فر)هم آرزوی زدودن کدورتها وروابط گرم وصمیمی برای این ۲خانواده محترم دارد،مخصوصاًوقتی اشکهاو دلتنگی های مریم خانم را برای قلویش"مدینه"احساس کردم.