ظریف :من از ۲۲ سالگی زمانی که دانشگاه کلمبیا پذیرفته شدم به سازمان ملل رفتم، من روز بعد از آزادی خرمشهر به نمایندگی ایران در سازمان ملل رفتم و از همان روز اول کارم همین بوده است.
«روسیه» درصددنابودکردن «برجام» بود
ظریف می گوید:ازمن سوال کردند از صفر تا صد سیاست خارجی چقدرش دست شماست؟،
گفتم «صفر درصد» این هم درست است.
درحوزه مسئولیتم(وزارتخارجه) اختیارکامل ندارم
ظریف می گوید:بخاطر اینکه سیاست خارجی در یک روندی ساخته می شود و شما قسمتی از این تصمیم گیری و تصمیم سازی هستید و دست شما نیست. دست من این است که من الان اراده کنم که فردا این کار در سیاست خارجی انجام شود. خب انجام نمی شود.
ز ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵(۲۳ تیر ۱۳۹۴) تا روزی که «برجام» اجرایی شد حدود ۶ ماه شما فقط کافیست اتفاقاتی که در طول این شش ماه رخ داده است را مرور کنید. آخرین آن «حمله به سفارت سعودی» و «توقیف دو کشتی آمریکایی» بود ولی اولینش آنها نبود. اولینش «سفر سردار سلیمانی به مسکو »بود.
فایل صوتی«متن کامل مصاحبه جنجالی»ظریف
مصاحبه ۳ ساعته محمد جواد ظریف بانویسنده تاریخ شفاهی(سعیدلیلاز) درباره چالش های دوران وزارت ،محورهایی از این مصاحبه که در اصل به مدت هفت ساعت بوده است، به برجام، میدان و دیپلماسی اختصاص داردباحواشی دردسرسازهمراه بوده
ظریف دراین مصاحبه می گوید:محبوبیت من ازهمه بیشتراست،حتی ازرئیس جمهورو سردارسلیمانی.
مصاحبه ای تحت عنوان "تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید" از سوی دولت طراحی و با اعضای کابینه دکتر حسن روحانی از سوی دو تن از فعالان سیاسی و رسانهای انجام شده است.
متن کامل این مصاحبه که توسط «سعید لیلاز» اقتصاددان با محمدجوادظریف انجام شده به شرح زیر است: .
"بسمالله الرحمن الرحیم، بینندگان محترم، لحظه ظهر ششم اسفند ۱۳۹۹ در ادامه سلسله برنامه های «تاریخ شفاهی دولت تدبیر و امید» در خدمت شاید مهم ترین عضو کابینه آقای روحانی به نام محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه هستیم.
خدمت شما سلام عرض می کنم.
وزیرامورخارجه: بند هم خدمت شما سلام عرض می کنم و تشکر می کنم از فرصتی که دادید و از سخن سخاوتمندانه ای که فرمودید.
دکترسعیدلیلاز(مصاحبه کننده):عنوان برنامه ما «آنسوی دولت» است و من تصور نمی کنم کسی به اندازه شما آن سوی دولت آقای روحانی را بداند و خواهش ما این است که مقداری از آن سوی دولت به ما و مخاطبان بفرمایید. مشکل بزرگ ما هم با شما این است که تمام این هفت سال و اندی که شما وزیر خارجه بودید و قبل از آن هم یک دیپلمات ارشد ایران در سازمان ملل و در مقاطع مختلف، همه زندگی شما لحظه به لحظه اخبار حساس و بسیار مهمی که ۹۹ درصدش را مردم هرگز نشنیدهاند باشد و ما میخواهیم همه اینها را در قالب یک برنامه سه الی چهار ساعته به مردم عرضه کنیم از این رو خواهش دارم که سریع بروم سر اصل مطلب. آقای دکتر شما می دانید و خبر دارید خودتان که محبوبترین عضو کابینه دولت آقای روحانی هستید شاید از خود ایشان(رئیس جمهور) هم محبوبتر!؟ این را خودتان متوجه شدید؟
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ظریف بارورش آمده که محبوترین آدم روی زمینم!
جواب ظریف:والا! برای من هم نظرسنجی ها را می فرستند و مردم همیشه محبت دارند.(یعنی بله اینطوریه که گفتید)
ادامه نان قرض دهی....لیلاز:ولی من نظر سنجی ها را نمی بینم، ما کف خیابونی هستیم و ما جزو امت شهیدپروریم و قاطی مردم که می رویم میبینیم بیشترین علاقهمندی به جنابعالی است این از کجا میآید؟
وادامه مشتبه شدن ظریف....وزیرامورخارجه: واقعا بدون شعار می گویم از لطف خدا. من تلاش کردم در تمام زندگی کاری ام که کاری را انجام دهم که احساس می کنم به نفع مردم و به نفع کشور است و حرفم و بزنم و ملاحظه نکنم البته شما فرمودید وظایف حساسی داشتم و حتما مردم محرم هستند ولی در دنیای امروز شما مستمعین را نمی توانید انتخاب کنید وقتی صحبتی می کنید همه می شنوند مخصوصا وقتی درگیر مذاکره هستید. مذاکره هم یک تعامل در بازار سیاست جهانی است و یک دیپلمات نه پول دارد نه تفنگ. دیپلمات سلاحش مذاکره، توییت، بیانیه و گفت وگو است و سلاح دیگری ندارد، مگر اینکه بگوییم دیپلمات فقط یک کار روبنایی انجام می دهد و هیچ اصالتی کار دیپلماسی ندارد. اگر این را اعتقاد نداشته باشیم و فکر کنیم که دیپلماسی و حقوق بین الملل و سازمان های بین المللی خودشان یک ابزار و قدرت هستند، بپذیریم که بالاخره دیپلمات برای این کاری که می کند باید یک ظرافت هایی را رعایت کند که یکی از آنها این است که طرف مقابل نباید همه پس پرده ها را بداند.
۴۲سال کاردیپلماتیک
سعیدلیلاز:ولی الان داوری خودتان این است که آنچه در توان داشتید انجام دادید برای مردم؟ برای اینکه وقتی به کارنامه شما نگاه می کنم در ۴۲ سالی که همین شعل را دارید انجام می دهید، اما مردم هشت سال است که شما را می شناسند. در این مدت همه این ذخیره فراهم شد و حتی این اواخر که شما لحن تان مقداری تندتر شده و رادیکال تر اظهار نظر می کنید، وقتی با توده مردم صحبت می کنیم سعی می کنند لای سفید خطوط حرف های شما را هم بخوانند. این دستاورد کوچکی نیست؟
ظریف:مردم واقعا لطف دارند. یکی به من پیغام داد که چرا شما در دولت بایدن هم به همان تندی صحبت می کنی که در دولت ترامپ صحبت می کنی؟
دکترسعیدلیلاز:شما رفیق«جو بایدن» هم بودید؟
ظریف:رفیق که نه آشنا بودیم. من پاسخ دادم این دولت چه تفاوتی در رفتارش با مردم انجام داده است؟
آنچه من می بینم این است که هنوز مردم برای خرید دارو، غذا و واردات مشکل دارند و بالای ده میلیارد پول ما در خارج بلوکه شده است، خب!
سعیدلیلاز:بالای ده میلیارد یا صد میلیارد؟
ظریف:نه، صد میلیارد که نیست. ما یک سری پول داریم که ذخیره ارزی است،
لیلاز:یعنی برای بانک مرکزی است؟
ظریف:بله. یک پول هایی داریم که برای فروش نفت بوده و باید برمی گشته به کشور. ما نزدیک ۱۰ میلیارد در کره جنوبی داریم و ۶ الی ۷ میلیارد در عراق داریم و اینها پول جاری ما است که قفل(مسدود) شده در خارج و از روزی که بایدن آمده هیچ تحولی ندیدیم و همان طور که رییس جمهور امروز گفتند ما باید یک اقدامی ببینیم، حرف های خوبی زدند و ما هم استقبال کردیم اما باید کار خوب ببینیم. حتما در برابر کار خوب عمل می کنیم. احساس من این است که وقتی صحبتی می کنم، باید معطوف به واقعیات بیرونی باشد نه معطوف به یکسری ملاحظه که حالا یکی خوشش بیاید یکی نیاید. فکر نمی کنم نه این دنیا و نه روز قیامت باید به این جواب بدهیم، باید جواب چیز دیگری را بدهیم.
دکترسعیدلیلاز:آقای دکتر! من تصورم این است که آقای ظریف در کجاست (اشاره به عکس) در ایالات متحده در آمریکا در عنفوان جوانی؟
ظریف:این(عکسی که می بینید) تظاهرات روز قدس است در آمریکا در شهر «ساکرامنتو»مرکز ایالات کالیفرنیا.تابستان ۱۳۵۹
من در سانفرانسیسکو دانشگاه می رفتم و تظاهرات در ساکرامنتو بود و اینجا اتفاق عجییی افتاده بود. من صدایم بلند است و بعضی ها فکر می کنند که من همیشه عصبانیم اما صدایم بلند است. در تظاهرات که اجازه بلندگو نمی دادند من می شدم سخنگو.
اینجا(اشاره به عکس) زمان گروگان گیری یا لانه جاسوسی است و تظاهرات حمایت از مردم فلسطین است، شاید هنوز قدس راه نیفتاده است.
اشاره به عکس -اینجا اول اول انقلاب است، از این جا می فهمم که این عکس امام موسی صدر که تازه گمشده بود و از نوع امامه اش متوجه می شوم . اینجا در زمان گروگان گیری هم بود و این کارگران ساختمانی تند آمریکایی با باتوم و کلاه هایشان آمده بودند آنجا را گرفته بودند و پلیس هم به ما اجازه بلندگو نداده بود و همین چیزی که اینجاست را از ما گرفته بودند.
سعیدلیلاز:این آقای کنار دست شما(درعکس) کیست؟
ظریف:از برادران انجمن اسلامی آنجاست که فکر می کنم الان هم آمریکا باشد، از برادران خوب و خوش قلب ماست. من فکر می کنم اینجا(دراین تصویر) ۱۹ سالم بوده است.
دکترسعیدلیلاز:گذر زمان به قیمت شما اضافه کرده است حتی به لحاظ ظاهری. آقای دکتر پس آقای روحانی را خیلی سال است که باید بشناسید؟
توضیحات نگارنده-پیراسته فر:تیم مذاکرهکننده (قطعنامه ۵۹۸)که درموردپایان جنگ ۸ساله ایران وعراق(آتش بس تیر ۱۳۶۷) ذرسازمان ملل به سرپرستی دکتر ولایتی مذاکره می کرد.
ردیف جلو از سمت چپ،بترتیب: عباس ملکی (دبیر هیأت)، حسن روحانی (رئیس وقت کمیسیون دفاع مجلس و عضو شورایعالی دفاع)، سیروس ناصری (نماینده وقت ایران در دفتر سازمان ملل متحد در ژنو)، علیاکبر ولایتی (وزیر وقت امور خارجه و رئیس هیأت)، محمدجواد ظریف (دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه)، مرحوم حسن حبیبی (وزیر وقت دادگستری)، سید محمدحسین لواسانی (معاون وقت بینالملل وزارت امور خارجه)، علی شمس اردکانی (دیپلمات ارشد وزارت امور خارجه و نماینده سابق ایران در سازمان ملل متحد).البته پس از مدتی آقای دکتر جواد لاریجانی مسئولیت مذاکرات را بر عهده گرفتند.
ظریف:از ابتدای مذاکرات ۵۹۸ . یعنی از سال ۱۳۶۷ که به عنوان مشاور دکتر ولایتی در مذاکرات شرکت می کردم و آقای« حسن روحانی» به عنوان رییس کمیسیون دفاعی مجلس بودند و نایب رییس که آقای «دکتر علی اکبرولایتی» چندین کمیته درست کرده بود و« آقای روحانی رییس کمیته آتش بس و عقب نشینی بودند در مذاکرات».
لیلاز:برای دولت یازدهم اولین بار که ایشان را ملاقات کردید، از اول شما مدنظرشان بودید یا غیر از شما کاندیدای دیگری هم بود؟
ظریف:عرض کنم بعد از اینکه بازنشسته شدم از وزارت امور خارجه در سال ۱۳۸۹، البته خیلی وقت بود که کار نداشتم، از ۱۳۸۴۷ که از نیویورک برگشتم دیگر کاری نداشتم و علاقه ای هم نداشتم که کار کنم با دولت قبلی و دو سال هم که نیویورک بودم به دلیل اصرار« مقامات عالی کشور »آنجا ماندم وگرنه آقای «احمدی نژاد» علاقه زیادی به بنده نداشتند.
لیلاز:مقامات عالیه یعنی چی؟
ظریف:بالاتر از آقای احمدی نژاد(رئیس جمهور) می شود دیگر! (خنده)
لیلاز:یعنی مقام معظم رهبری؟
ظریف:بله .
این ظرائف خوب است که الان دیگر خیلی امنیتی نیست و می شود راحت تر صحبت کرد...
ظریف:آقای دکتر احمدی نژاد در سفر اول به نیویورک که دو هفته بعد از ریاست جمهوری شان در سال ۱۳۸۴ بود در جلسه ای گفته بودند که باید ظریف را بردارید و آقای متکی و آقای لاریجانی یک جوری ایشان را راضی کرده بودند که این کار نیاز به هماهنگی دارد.
سعیدلیلاز:جنابعالی از همان مقطع پس مورد توجه بودید؟
ظریف:مورد توجه ویژه.
سعیدلیلاز:سوالم را جواب نگرفتم که اولین ملاقاتتون برای دولت جدید کی بود؟
ظریف:بعد از بازنشسسته شدن رفتم مدت کوتاهی دانشگاه آزاد اسلامی معاون بین المللی دکتر جاسبی بودم.
سعیدلیلاز:مثل اینکه با یک تریلی هزار قوه اسب، ۵۰ کیلو بار بخواهیم جا به جا کنیم؟
ظریف:۴ ماه بیشتر دوام نیاوردم و آمدم بیرون و رفتم به مرکز تحقیقات استراتژیک رفتم و به عنوان مشاور دکتر روحانی بودم و حدود دی ماه بود قبل از اینکه دکتر روحانی بخواهند کاندیدا شوند به من گفتند که قصد دارم کاندید شوم و تو هم باید مسوولیت وزارت خارجه را قبول کنی، البته برخی کاندیداهای دیگر از تابستان به من پیشنهاد داده بودند که آنها را صد در صد رد کرده بودم.
سعیدلیلاز:یعنی از ابتدا اقای روحانی درباره شما تردید نداشت؟
ظریف:تقریبا.
سعیدلیلاز:قبل از اینکه خودش کاندید شود به شما پیشنهادش را داده بود؟ آقای« قالیباف» ظاهر پیشنهاد داده بودند؟
ظریف:آقای قالیباف هم پیشنهادداد. نرفتم خدمت ایشان اما دو نفر را فرستادند که به من بگویند که رییس کمیته سیاست خارجی ستاد ایشان بشوم و بعد هم وزیر خارجه که من گفتم علاقه ای به وزیر خارجه شدن ندارم، حتی اگر ریس جمهور هم شومد به راحتی نمی پذیرم.
چرا ظریف پیشنهاد قالیباف را رد کردید اما روحانی را نه؟ هر دو محتمل بود که رییس جمهور شوند؟
ظریف:آقای روحانی هم نپذیرفتم. در دی ماه گفتند و کارمند ایشان بودم...
سعیدلیلاز:می ترسیدید حقوق تان را قطع کنند؟
ظریف:حقوق زیادی نمی گرفتم (خنده) بیشتر حقوق بازنشستگی می گرفتم. راستش را بگویم، من ملاحظاتی دارم در مورد مسوولیت. خیلی نمی خواهم وارد این ملاحظات شوم.
دکترسعیدلیلاز:اختیار می خواهید؟
ظریف:اصلا، از این ملاحظات نیست. خیلی اهل کار شرطی کردن نیستم. از آقای روحانی هم بپرسید هیچ شرطی نه در دور اول نه دور دوم نگذاشتم و ایشان هم شرطی نگذاشت. منم نمی خواستم مسوولیت را بپذیرم، دوستان هم می دانند چرا نمی خواستم اما به خاطر شرط نبود.
سعیدلیلاز:هنوز هم نمی شود گفت چرا نمی خواستید بپذیرید؟
ظریف:به خاطر اینکه احساس می کنم که بعضی کارهایی که آدم می پذیرد، باید پاسخگو در برابر خداوند باشد و من نگرانم، ممکن است قدری ترسو باشم، از خدا می ترسم و اعتقاد ندارم ۱۲۴ پیغمبر همه دروغ گفتند و یک قیامتی هست. یک خورده این است.
محمدجوادظریف درادامه می گوید:یک مقدارش هم واقع بینی بود که هم به آقای خاتمی گفتم و هم به آقای روحانی قبل از اینکه نامزد شوند. آقای حجت الاسلام سیدمحمدخاتمی(رئیس جمهورسابق) هم در ذهنشان بود که نامزد شوند و من هم افتخار داشتم در جلسات سیاست خارجی آقای خاتمی باشم. در همین سال ۱۳۹۱ -۱۳۹۲.
من از وقتی از نیویورک برگشتم قبل از آن کارمند آقای خاتمی بودم و بعد هم که برگشتم جلساتی که دوشنبه ها اقای خاتمی برای سیاست خارجی داشتند مرتب شرکت می کردم.
در قبل از ثبت نام ریاست جمهوری هر دو بزرگوار(خاتمی وروحانی) به من گفتند که نظرت چیست؟ گفتم ببینید یک گروهی(دولت احمدی نژاد) کشور را انداخته در یک چاهی. و آن چاه چاه هسته ای است. چاه «فصل هفت» است.
دکترسعیدلیلاز:که می شد از آن پرهیز کرد؟
ظریف:بله. ما دور قبل در مذاکراتی که آقای روحانی مسوول مذاکرات بودند و من هم کارم همانی بود که الان آقای عراقچی می کند، پرهیز کردیم. BBC گزارش داده بود که ایران در شرایطی است که باید انتخاب کند بین تسلیم یا شورای امنیت.
سعیدلیلاز:پیشرفت هسته ای مان هم کمتر نبود؟
ظریف:بله، بعد از آن پیشرفت ما کمی بود کیفی نبود. در هر حال من گفتم که این دولت نهم و دهم ما را برده در یک شرایطی قرار داده است که آمدن بیرون از این شرایط هزینه فراوانی خواهد داشت و اگر این کار را کسی غیر از خود این بزرگواران انجام دهد، حتما متهم خواهد شد و برای کشور بهتر است که اینها خودشان کار را انجام دهند.
دکترسعیدلیلاز:پس شما شرایط فعلی را پیش بینی می کردید؟
اعلام پیروزی درمذاکرات وین
ظریف:بله. من با آقای عراقچی و روانچی روز اول گفتم ما برای قربانی شدن آمدیم در این وادی برای قهرمان شدن نیامدیم، شاید برای آقای دکتر آشنا که خیلی اصرار می کرد من بپذیرم به ایشان هم گفتم این وادی قهرمانی ندارد، فقط قربانی دارد، از این رو از ابتدا من تقریبا یقین داشتم.
کاترین اشتون ،سعیدجلیلی،علی باقری کنی،کاترین اشتون/۱۸ اسفند ۱۳۹۲
دکترسعیدلیلاز:امیدوارم «اقای جلیلی» و «خانم اشتون» اینقدر نزدیک نبوده باشند در عالم واقع...
ظریف:نستجیر و بالله.
علی باقری کنی،؟ ،سعیدجلیلی،کاترین اشتون/۱۸ اسفند ۱۳۹۲
مذاکرات برجامی در دولت آیت الله رئیسی
حرفهای منشوری مصاحبه کننده وپاسخهای بدترمصاحبه شونده
دکترسعیدلیلاز:یک شایعه بود که خانم «کاترین اشتون»، آقای جلیلی را از پا انداخت، شما را از کمر!؟
ظریف:(خنده) کسی که من را از کمر انداخت حسین آقای «حسین شریعتمداری» بود. یک تیتر زد در «کیهان »که شب قبلش گفته بودم این تیتر خلاف واقع است. فکر نمی کردم بزند.
کیهان(شریعتمداری)پای وزیرامورخارجه(ظریف)راشکست(فلج کرد)!
وقتی کیهان آن خبررا زد آنچنان فشاری به من آمد که اسپاسم عضلانی گرفتم. تیتر زد که ظریف گفت ملاقات من با کری نابجا بود. درصورتی که من این حرف را نزده بودم.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:روزنامه کیهان روز سه شنبه، ۱۶ مهر ۱۳۹۲ در صفحه اول خود از قول محمدجواد ظریف نوشت: «مکالمه روحانی با اوباما و دیدار طولانی من با جان کری نابجا بود»
تخت روانچی،محمدجوادظریف،عباس عراقچی
ظریف:با دیدن این تیتر و گزارش «کمردرد و پادرد شدید عصبی گرفتم، راهی مطب و بیمارستان شدم و اغلب برنامههای روزبعد را لغو کردم.
البته ظریف درهمان روزحرفش راتکذیب کرد وچند ساعت بعد مرضیه افخم (سخنگوی وزرارتخارجه)در پاسخ به سوال خبرنگاری در خصوص مطالب منتشره در برخی رسانه ها در خصوص جلسه وزیر امورخارجه با اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: متاسفانه در برخی موارد مطالب منتشره کاملا در مغایرت با اظهارات وزیرامورخارجه در نشست با نمایندگان بوده است./پایان توضیح نگارنده-پیراسته فر.
دکترسعیدلیلاز:پس شما برای قربانی شدن پیش بینی داشتید؟
ظریف:بله.
دکترسعیدلیلاز:الان فکر می کنید نگرانی تان اتفاق افتاده؟
ظریف:خب، گروهی هیچ ملاحظه ای نکردند در تلاش برای قربانی کردن ما. اما خب، هم لطف خدا و هم حمایت های مقام معظم رهبری هم لطف رییس جمهور و حمایتشان و حمایت مردم بود.
خانم«کاترین اشتون»(مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) و «محمد جواد ظریف»(وزیر امور خارجه ایران) که بعد از ظهر روز(۲۲ مهر ۱۳۹۲) به منظور برگزاری مذاکرات ایران و ۱+۵ وارد ژنو شدند ، در ضیافت شام نمایندگی ایران در مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو شرکت کردند.
جان کری(وزیرخارجه آمریکا)،سلطان قابوس(پادشاه عمان)،کاترین اشتون(مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا)، محمدجوادظریف(وزیرامورخارجه ایران)۲۰ آبان ۱۳۹۳مسقط
خانم«محمدخزاعی»(سفیرایران درسازمان ملل) و «محمد جواد ظریف»(وزیر امور خارجه ایران)و«کاترین اشتون»(مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا)
دکترسعیدلیلاز:می گویند که نفرین بر دهانی که بی موقع باز شود... در مزاحی که سر اشتون کردم شما کلامتان ناتمام ماند که چرا قالیباف را نپذیرفتید و سرانجام آقای دکتر روحانی را پذیرفتید و نقش اقای هاشمی چه بود؟
خانم«کاترین اشتون»(مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا)«جان کری»(وزیرامورخارجه آمریکا) و «محمد جواد ظریف»(وزیر امور خارجه ایران)
ظریف:راست راستش را بگویم. آقای روحانی یک بار هم وقتی ثبت نام کردند از من خواستند که در ستاد بروم که نرفتم. بعد از این که انتخاب شدند هم تا روز سه شنبه اش نرفتم مرکز تحقیقات. ایشان دیگر شنبه معلوم بود که رییس جمهور شدند. سه شنبه رفتم که تبریک بگویم، ایشان دوباره پیشنهاد را فرمودند، من دو سه تا پیشنهاد به ایشان دادم و اجازه دهید که اینجا اسامی را نگویم. البته ایشان نپذیرفتند پیشنهادات را. ایشان نپذیرفت ولی از من خواستند که در کمیته ای که مسوول سیاست خارجی بود من هم کمک کنم و من مسوول نوشتن برنامه سیاست خارجی شدم. دوستان دیگری هم بودند، آقای دکتر واعظی، آقای دکتر ابوطالبی هم بودند و ما گروهی بودیم که آنجا مرتب بودیم به همراه چند تا از اساتید دانشگاه.
ادامه پاسخ وزیرامورخارجه دولت تدبیروامید:خب من این کار را شروع کردم. دکتر روحانی به من فرمودند که یک طرحی برای حل مشکل هسته ای بنویس. البته در آن زمان از مذاکرات عمان خبر نداشتم.
تقریبا نوشتن طرح را تمام کرده بودم که دکتر روحانی،«علی اصغر خاجی» مشاور ارشد وزیر امور خارجه در امور ویژه سیاسی(معاون دکترعلی اکبر صالحی )را فرستادن پیش من و پرونده های مذاکرات عمان را آوردند برای من.
یعنی «معاون صالحی،وزیر خارجه» وقت؟
ظریف:بله، ایشان مسوول مذاکرات عمان بود و با آمریکایی ها در عمان مذاکره کرده بودند. این دو کار را داشتم انجام می دادم؛ یکی داشتم سیاست خارجی دولت تدبیر و امید را می نوشتم که فکر کردم یکی از آقایان می رود و آن را ارایه می دهد و یکی هم درباره برنامه هسته ای. پیشنهادم بود که رییس جمهور خودش راسا مسوول پرونده هسته ای شود و نه شورای امنیت و نه وزارت خارجه و حسب مورد بگویند این تیکه را تو برو مذاکره کن و آن تیکه را فلان کس برود.
خانمم گفت «وزرارت راقبول کن»
ظریف:بله دیگه، می دانستم که ایشان بحث هسته ای را یک بار انجام داده و از ابتدا در موضوع بوده است. داشتم این کارها را می کردم دوباره آقای روحانی من را خواستند و گفتند که قبول کن (سمت وزارت خارجه) و با آقا هم صحبت کردم و راجب تو خیلی راحت موافقت کردند. من بازهم پیشنهادروحانی را نپذیرفتم و رفتم خانه. در واقع همیشه مامن من خانه است و اهل گپ و گعده و این چیزها نیستم و بهترین دوستانم «خانمم» در خانه هستند و به آن پناه بردم ،گفتنم که دارند به من فشار می آورند چه کنیم؟ برای اولین بار در عمرم خانمم گفت که بپذیر.
سعیدلیلاز:همسرتان گفتند بپذیر؟ چون در سال ۱۳۹۲ یک امید عجیبی پدید آمد؟
ظریف:همین را گفت، خانمم گفت که ببین مردم چقدر در خیابان خوشحالند، تو حق نداری اگر یک توانی داری در اختیار مردم قرار ندهی. این حرفی بود که خانم من به من زد و دیگر من خلع سلاح شدم.
ظریف درادامه می گوید:خُب خانمم تنهاپناهگاه من است، اگر حرفش را نمی پذیرفتم وگرنه فردا شب باید می رفتم هتل بخوابم!.
آقای هاشمی رفسنجانی چطور؟
ظریف:خدا رحمتشون کنه. «آقای ناطق نوری» من را خواست خیلی اصرار کرد و آقای هاشمی خودش را نگه داشته بود که اگر نپذیرفتم وارد شوند و بعد از آن خیلی به من بزرگواری کرد و در دوران مذاکرات منو صدا می کرد و قوت قلب می داد.
سعیدلیلاز:پس مقام معظم رهبری، آقای هاشمی، آقای ناطق و روحانی در واقع شما مخلوق اجماع ملی بودید؟
ظریف هم شیر وشارژ شده بودازاین هندوانه های لیلاز می گوید :اجماع ... اجماع عُقلا.
مقایسه مذاکرات برجام بامذاکرات ۵۹۸
سعیدلیلاز:آقای دکتر! می توانید مقایسه ای بین برجام و ۵۹۸ بدهید، مردم یادشان می رود این چیزها و این برنامه نگاه تاریخی دارد به موضوع، کدام سخت تر بود و وکدام دستاورد بزرگتری داشت؟
ظریف:حتما برجام. من در هر دو بودم. «برجام »یک دستاورد بسیار بزرگ تاریخی است.
وزیرامورخارجه درادامه می گوید:«برجام »حتما بزرگتر از ۵۹۸بود.
ظریف می گوید: واما ۵۹۸ یک تفاوتی داشت آنها که در آن مذاکره می کردند لااقل در زمان مذاکرات از پشت خنجر نمی خوردند بعدا خیلی بهشان ناحق گفته شد.
وزیرخارجه درادامه می گوید:به استاد عزیزم آقای «دکتر ولایتی» که بالاخره من در خدمت ایشان بودم و خیلی مقاومت کرد در ۵۹۸.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را ساعت ۲ بعد از نصف شب اعلام کردیم
ظریف می گوید:خیلی بعدا حرف هایی زدند که با واقعیات سازگاری نداشت.
اگر کسی یک روزی بررسی کند که چرا ما ساعت ۲ بعد از نصف شب نامه پذیرش ۵۹۸ را دادیم! اینها را من لحظه لحظه اش را یادم هست. چون من در نیویورک بودم و تحت فشار. قبل از این آقای ولایتی آمد نیویورک برای ایرباس.
سعیدلیلاز »عکسی ازمذاکرات ۵۹۸ نشانش می دهد ومی گوید:عکس شما را نمی بینم..
ظریف جواب می دهد:من کنار آقای ولایتی نشستم... آن طرف به اون خوشگلی(رانمی بینید)...«سعیدلیلاز »عکسی ازمذاکرات ۵۹۸ نشانش می دهد ومی گوید:عکس شما را نمی بینم..
ظریف جواب می دهد:من کنار آقای ولایتی نشستم... آن طرف به اون خوشگلی(رانمی بینید)...
تصدیق می کنم که جنابعالی از همه شان خوشگل ترید.
ظریف:و آن طرف هم مرحوم حبیبی. خدا رحت کند دکتر حسن حبیبی در آن گوشه نشستند. چقدر ادم بزرگواری بود.
سعیدلیلاز: بسیار بزرگووار، من از نزدیک می شناسمشون.
ظریف:۵۹۸ تیر از پشت نداشت. اینجا (هسته ای) از روز اول با آن مواجه بودیم. ۵۹۸ اولین قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت بود و ما با این قطعنامه و با واقعا دید بلند امام و رهبری که در آن زمان رییس جمهور بودند، توانسته بودیم یک سال این قطعنامه «فصل هفتمی» را ادامه دهیم و گرفتار قطعنامه دوم تحریم نشویم. در دی ۱۳۶۶ داشتند قطعنامه دوم برای ما تصویب می کردند و ما یک کار جدی دیپلماتیک کردیم و مانع از این شدیم که قطعنامه دوم محقق شود. اما داشتند می گفتند که چون ایران ۵۹۸ را نپذیرفته با وجود اینکه ما قربانی جنگ بودیم، داشتند ما را تحریم می کردند و ما مانع آن شدیم و بالاخره در تیرماه ۱۳۶۷، ۵۹۸ را پذیرفتم. اینجا اگر بخواهیم مقایسه کنیم هسته ای را با ۵۹۸، ما یک بیانیه شورای امنیت و قطعنامه اول یعنی قطعنامه ۱۶۹۶ که در سال۱۳۸۵ تصویب شد را داشتیم، اما از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۲ شش قطعنامه فصل هفتمی و تحریم های شدید بین المللی اعمال شد.
هر پنج عضو به اینها رای مثبت داده بودند شامل روسیه و چین؟
ظریف:بله.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:«فصل هفتم »چیست؟
فصل هفتم منشور ملل متحد با عنوان «اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز»، شرایط سنگینی را بر کشورهای هدف تحمیل می کند. فصل مذکور به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی علاوه بر شدیدترین تحریم ها و تنگناهای بین المللی، در حکم مجوزی برای حمله نظامی به آن عضو تلقی می شود.
مهمترین بندهای فصل هفتم که ماهیت «الزامآور» نیز دارند، شامل بند ۴۱ یعنی الزام به تحریم و قطع رابطه سیاسی و بند ۴۲ یعنی« اقدام نظامی علیه کشور مشمول این بندمی باشد».
مسئله مهم این است که قطعنامههای شورای امنیت یا ذیل «یک یا چند» ماده از منشور سازمان ملل قرار دارند (مانند قطعنامه ۱۹۲۹ و ۲۲۳۱) یا به صورت کامل ذیل یک فصل از منشور قرار میگیرند مانند قطعنامه ۱۹۷۳ که به حمله به لیبی منجر شد./پایان
سعیدلیلاز:ما ۷ سال است که هیچ اثری از موافقت «روسیه و چین» با غرب نمی بینیم؟
ظریف:خیر نمی بینیم. «روسیه »یک قطعنامه درباره «یمن» را وتو کرد و هفته گذشته مانع شد که بندی که آمریکایی ها می خواستند درباره «یمن» وارد قطعنامه کنند وارد نشود.
سعیدلیلاز: الان دارید راجع به اینکه در سال ۱۳۸۴ چه چیزی تحویل دادید و در سال ۱۳۹۲ چی تحویل گرفتید صحبت می کنید؟
ظریف:در سال ۱۳۸۴ غرب را در مقابل غرب قرار داده بودیم، نه تنها روسیه و چین را.
در سال ۱۳۸۴ در نوامبر ۲۰۰۴ یعنی اذر ۱۳۸۳ رفتیم به پاریس و توافق پاریس را انجام دادیم و چند هفته بعد در شورای حکام آژانس برای اولین بار نوشتند که دیگر موضوع ایران به عنوان یک موضوع دستور کار نخواهد بود، بلکه زمانی که لازم است به آن می پردازند که تا خرداد ۱۳۸۴ هم به آن نپرداختند، (ازفصل هفت خارج شدیم)آمریکا آمد در برابر سه کشور اروپایی ایستاد. آن زمان چیزی داشتیم به اسم« E3 »که بعد از اینکه رفتیم به شورای امنیت ۱+۵ شکل نگرفت بلکه E3+3 شکل گرفت. چرا این سه کشور شکل گرفت؟ چون این سه کشور(چین،روسیه وآمریکا) اعضای دائم شورای امنیت بودند که حالا باید وارد می شدند.
غیر از آلمان؟
ظریف:آلمان جزو سه کشور بود. این(آلمان) + ۳(چین،روسیه وآمریکا)، آمریکا و روسیه و چین بودند. چرا اینها وارد شدند؟ چون پرونده ما رفت به شورای امنیت. چرا وقتی مذاکره می کردیم در زمان آقای روحانی E3 بود و سه کشور نبودند، چون پرونده در شورای حکام بود.
به قول اصفهانی ها مساله را بین المللی و سازمان مللی و شورای امنیتی اش کردیم؟
ظریف:شوورای امنیتی اش کردیم. آن زمان در مقابل E3، آمریکا آمد گروهی به اسم G4 درست کرد که تندروی کنند در شورای حکام و جلوی اینها بیاستند و در آن بازی هم آن زمان امریکا را شکست دادیم و دوباره هم توانستیم آمریکا را شکست دهیم. یعنی ما از شکست آمریکا تحویل دادیم با پیروزی آمریکا که هر چه ارایه می کرد، ۵ رای اتوماتیک اعضای دایم...
سعیدلیلاز: من ندیدیم هیچ وتویی انجام شود؟
ظریف:هیچ وقت. همیشه رای مثبت داده شده و هیچ رای ممتنعی هم نبوده است.
چی بود پشت این داستان؟ منفعت بود و گروهی از اینکه ایران را به انزوا بکشانند سود می بردند؟
ظریف:فکر می کنم نشناختن تحولات بین المللی بود.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:اصلاحات اندکی (توضیح مطالب مطروحه،انتخاب بعضی ازتیترها+تصاویر)انجام داده ام،منبع اخإشده:۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ایسنا
سعیدلیلاز:آقای «دکترمنوچهر متکی» را شما متهم می کنید به اینکه نمی شناخت؟
ظریف:من به سیاست کار دارم نه فرد.
سعیدلیلاز:به هر حال شما می گویید که من گفتم با تو کار نمی کنم، آقای دکتر متکی را به شرافتمندی کمتر از شما نمی شناسیم. می توانست بگوید من این طوری کار نمی کنم؟
خب حالا. با آقای متکی بارها صحبت کردم و ایشان گفت دارم تلاش می کنم که حداقل خسارت وارد شود. البته فکر نمی کنم درباره پرونده هسته ای هم نظر من بودند، احتمالا هم نظر دکتر احمدی نژاد بود. این چرا این طور است؟ الان هم قسمت کمی از جامعه ما مثل ایشان و آقای احمدی نژاد و آقای جلیلی فکر نمی کنند و این نشان دهنده ..
فکر می کنند قسمت کمی؟
وزیرامورخارجه:قسمت کمی نه! آن گروه کم نیستند. الان دویست و بیست و یک... ببینید جامعه تصمیم گرفته نیاید رای بدهد در مجلس و این آقایان رفتند و اینها نماینده هستند چون.. ما دو انتخاب داریم دیگر، یا انتخاب می کنیم یا نه، وقتی انتخاب کردیم که رای ندهیم آنی می رود در مجلس که ... ۲۲۱ نفر(نماینده مجلس) آمدند این حرف را زدند(اینهارازندانی کنید،رئیس جمهوروظریف را).
در واقع عدم مشارکت در انتخابات را چه توسط احزاب چه توسط مردم نتیجه اش را این می دانید؟
بله. معتقدم لیستی که در سال ۹۸ بود از گروه های مختلف، به هیچ وجه وزنش کمتر از لیست سال ۹۴ نیست اما مردم تصمیم گرفتند که شرکت نکنند.
سعیدلیلاز:من خودم طرفدار شرکت (در انتخابات) بودم بسیار جدی...
ظریف:منم بودم و خیلی هم تلاش کردم دوستانم را قانع کنم و شکست خوردم
سعیدلیلاز:این دلواپسان محترم واقعا اینها این طوری فکر می کنند؟
بسیاری از آنها(دلواپسان).
«سر داگلاس نورث» اقتصادان انگلیسی می گوید: همه ما تخته بند منافع مان هستیم من همه جا می گویم به دوستانم نان من در صلح و آرامش است. آیا واقعا اینها این طوری نیستند؟
ظریف:من نانم در دعواست، اما دنبال دعوا نیستم (خنده).
ظریف درادامه می گوید:دنیا اگر صلح باشد که دیپلمات نیاز نداریم و من می شوم یک وزیر بی نام و نشان. وقتی دعواست معروف می شوید دیگر(کنایه ظریف به پایداریهای مجلس). اعتقاد دارم منافع اقتصادی هست، منافع سیاسی هست و باور هم هست. باور را من ... ببینید ما هنوز جهان را داریم بر اساس مدل دو قطبی جنگ سردی می بینیم.
سعیدلیلاز:بله ولی تصادفا منافع مان هم در آن(دعواوهیاهو) است؟
ظریف:تصادفا منافع بعضی ها در آن است.
لیلاز:خب اگر من در محیط آرام بین المللی کار کنم، وزارت خارجه جمهوری اسلامی و شخص آقای ظریف مسئول پیشبرد اقتصاد ایران و فرهنگ، زبان فارسی و غیره خواهند بود؟
ظریف:البته به شما می گویم ما به اندازه کافی تفاوت داریم. من معتقدم ما تفاوت هایمان را نباید کنار بگذاریم. هویتی داریم که به ما قدرت می دهد اما به تنش هم نیازی نداریم. من به شما بگویم چرا روسیه و چین پیوستند به آمریکا؟ تا شب قبل از رای..
لیلاز:کدام رای؟
ظریف:رای قطعنامه ۱۶۹۶ در سال ۸۵... تا شب قبل از رای دکتر لاریجانی دبیر شوورای عالی امنیت ملی فکر می کردند که روسیه رای منفی خواهد داد و وتو خواهد کرد.
لیلاز:ببخشید ما هیچ خبری نداشتیم از روس ها؟ من با آقای لاریجانی رفیقم اما اینقدر سادهلوحانه؟
ظریف:صحبت سر این است که ما دنیا را داریم با معیارهایی می سنجیم که این معیارها جواب نمی دهد. همین امروز فکر می کنیم که روسیه و چین با یک نگاه «ژئواستراتژیک» باید بیایند در کنار ایران بیاستند و با آمریکا بجنگند. در صورتی که روسیه و چین رقابت خودشان مخصوصا چین رقابت خودش را با آمریکا در حوزه تکنولوژی تعریف کرده نه در حوزه« ژئواستراتژیک».
لیلاز:نه در حوزه ایران؟
ظریف:آمریکا با چین رقابت اش را در حوزه ژئواستراتژیک تعریف می کند، چون آمریکا ۷۸۰ میلیارد دلار هزینه نظامی می کند، چین ۳۰۰ میلیارد دلار هزینه نظامی می کند پس برای آمریکا می صرفد که هر دعوایی را امنیتی کند و در این حوزه مزیت نسبی دارد. دارم علمی صحبت می کنم ...گفتند «به پستان گام بچسب،نه شاخ گاو»... آمریکا اونی که روش مزیت دارد..
امیدوارم آقایان گاو (در تصویر )نشان ندهند که ...
یا تصور نشود که ... لا اله الا الله .. (خنده). آمریکا دولتی است که از دهه ۹۰ میلادی نگران برآمدن چین بوده است و به عنوان یک اصل در آمریکا مطرح شد و حتی به جلوه کردن پدیده نو محافظه کاری انجامید که هر موضوعی را امنیتی کند. چون در امنیتی شدن آمریکا منفعت دارد، ما هم به خاطر اینکه یک گروهی در کشورمان ... این از اون حرف هایی است که اجازه چاپ نمی دهم، ولی می گویم؛ گروهی در کشور منافع دارند که همه چیز امنیتی شود چون نقش آنها برجسته می شود، در صورتی که مزیت نسبی جمهوری اسلامی ایران در حوزه سلاح نیست. مزیت نسبی جمهوری اسلامی ایران در حوزه امنیتی شدن نیست، مزیت جمهوری اسلامی ایران در حوزه قدرت معنایی است.لیلاز:صاحبان این نظریه،
لیلاز:صاحبان این نظریه، اقلیتی هستند؟
ظریف:اینها،اقلیتی هستند که توان ایجاد یک موج گسترده هم دارند.
وزیرخارجه می گوید:من یک بار یک حرفی زدم(قدرت درمردم است،نه موشک) خیلی ها بهشان برخورد. گفتن خودمان انتخاب کردیم. ببینید مردم ما قهرمان پرست هستند. مردم ما دنبال پیروزی هستند، وقتی یک نفر یا پیروز می شود یا قول پیروزی می دهد یا ارایه می شود اینگونه که پیروز شده مردم او را می پسندند و انتخاب می کنند و این انتخاب است.
ظریف می گوید:شما در هر لحظه از زندگی تان دارید انتخاب می کنید، پای صندوق رای نمی روید، انتخاب کردید، این نیست که انتخاب نکردید، نمی روید فلان جلسه شرکت کنید انتخاب کردید، می روید شرکت کنید انتخاب کردید، هیچ کس تفنگ پشت سر شما نگذاشته است.
لیلاز:مردم ایران من می دانم انتخابشان شما هستید، این را چطور در این ساختار فکری که شما می گویید می شود توضیح داد که ملت ایران قدر همه این ۴۲ سال رنج و زحمت را از آن سخنرانی با صدای بلند در سال ۵۸ گرفته تا این کاری که شما پریشب کردید.
در بیانیه سازمان انرژی اتمی و آقای«رافائل گروسی» مدیر آژانس بین المللی انرژی اتمی. اینها را وقتی قدر می شناسد هر چقدر هم که دکتر ظریف لحن اش را عوض می کند و عقب می نشیند و رادیکال می شود، مردم کوتاه نمی آیند، آیا این طوری نیست که مردم گاهی نارضایتی شان را از طریق رای ندادن و رای شان را از طریق شرکت نکردن ارایه می دهند؟
ظریف:راه خوبی نیست(شرکت نکردن درانتخابات) به نظرم..
لیلاز:منم موافقم..
ظریف:به هر حال مردم آنچه اتفاق می افتد را انتخاب کردند و شرکت نکردن هم یک انتخاب است و نتیجه آن انتخاب هم داریم می بینیم که ۲۲۱ نفر(نماینده مجلس) رای دادند که من و رییس جمهور برویم زندان. لطفا کمپوت و آب هویج ...
لیلاز:وقتی می گویند ۴۳ درصد مردم برای اولین بار در انتخابات شرکت کردند، من دلم می شکند. عشق من به این نظام برای مردمی بودنش است...
ظریف:برای من هم همین طور است و نظام نباید فراموش کند که قدرت ما جز مردم نیست. یک بار من این حرف و زدم و مدتها تکفیر شدم. قدرت ما در موشک نیست و حتما قدرت موشکی و هسته ای آمریکا بیشتر است اما چی باعث شد در مقابل صدام بیاستیم و سرپا باشیم؟
ظریف می گوید:«سرلشکرمحمد باقری» دیروز در جلسه ای مربوط به ابعاد حقوقی دفاع مقدس گفتند که در طول جنگ عراق یک بار تسلیحاتش کاملا نو شد.
لیلاز:من یادم هست..
ظریف:شما یادتونه، همه یادمان است. خب تسلیحات بود یا مردم بودند؟ چرا ما نقطه قوت خودمان(مردم) را یادمان رفته است. چرا از نقطه قوت مان هزینه می کنیم برای حوزه هایی که در آنها رقابت نداریم. ما در قدرت معنایی مان و در مشروعیت مردمی مان و در حضور مردم مان قدرت داریم و اینها به ما قدرت می دهد. شاید شما اقتصاددانان سختتان باشد اینها را بپذیرید اما من می گویم آنچه که به ما قدرت می دهد مسلسل و پول و چاه نفت نیست آنچه که قدرت می دهد ایده و استقلال و حمایت مردمی است. نه اینکه اینها قدرت نمی دهد...
یعنی شما به «حضور مردم» تقدُّس می دهید؟
ظریف:حتما ،من حضور مردم را مایه امنیت ملی می دانم.
احسنت. و اگر این حضور منوط به شرکت دکتر ظریف در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم علیرغم عدد نحس اش باشد؟
(خنده) همان عدد نحسش را بچسب. خب حضور مردم بسیار بسیار مهم است...
صراحتا بگویید...
من صراحتا می گویم برای من اینکه من محبوبم حجت شرعی نیست که می توانم کشور را اداره کنم.
لیلاز:یعنی شما نگرانید که این بلاهایی که آقای روحانی (امروز من خطاب به امت همیشه در صحنه بگویم که بعدها صحبت ما را می شنوند) گفتند این چه سیستمی است که یک نفر را بگذاریم رییس جمهور، وقتی از همان روز اول فحشش دهیم و نگذاریم کار کند، خب مردم چه انگیزه ای پیدا می کنند برای رای دادن؟
ظریف:نه من اصلا. این یک ملاحظه است که یک فردی مثل دکتر روحانی که در خودش توان اداره کشور را می بیند حجت را بر خودش تمام دیده که نامزد و رییس جمهور شود می گوید. خب این یک مشکل است و دلیل آمدن یا نیامدن نیست یا دلیل فرار از صحنه نیست. من در این ۴۲ سال راحت طلبی نکرده ام. از ۱۹ سالگی هم رفتم کنسوولگری ایران در سانفرانسیکو...
لیلاز:اون مشروب ها را شما هم ریختید در جوب آب؟
ظریف:آنها را برادران دیگر زحمتش را کشیدند به هر حال خرید و فروشش گناه است. البته اگر من و شما بودیم ،من چون اصفهانی هستیم یک راه شرعی برایش(شراب) پیدا می کردیم می فروختیم به یک خارجی چون حیف است...
لیلاز:امیدوارم با «خاوریارها» این کار را نکرده باشند برادر ها؟
نه «خاویار زیادی» در کنسولگری نبود. من دنبال عافیت طلبی نیستم. در هر حال اولا از الان تا زمان انتخابات وزیر خارجه باید بتواند از طرف کشور صحبت کند و الان یک وضعیت حساسی است. «ما ش ایزی» که امروز هست شش ماه دیگر تکرار نمی شود. اشتباهی که در ایران دوستان ما می کنند این است که اگر مانع شوند این دولت عمل کند شش ماهه دیگر همه چی سر جایش است و آنها می آیند و افتخار حل مشکل اقتصادی کشور را به خودشان اختصاص می دهند.
ظریف:دوستان ما واقعا حالیاست نیست که شش ماه دیگر دنیا یک دنیای دیگر است. ما در مورد خداوند متعال می گویم کل یوم هو فی شان. دنیا در حال عبور و حرکت است و آقای ترامپ روز ۵ و ۶ نوامبر ۲۰۱۶ با ترامپ ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ دو تا آدم بودند. در آن سه ماهه بین انتخاب تا قدرت گرفتنش عربستان از یک نیروی منفور نزد ترامپ به گرداننده سیاست خارجی ترامپ تبدیل شد. دنیا ثابت نیست و متحرک است و کنش گران در حال عمل هستن و این چند ماه حیاتی است. من این چند ماه را می خواهم به سیاست خارجی بپردازم. نمی خواهم سیاست داخلی را مخلوط کنم با سیاست خارجی مه الان وظیفه من است انجامش دهم.
یعنی اگر هیچ علاقه ای نداشته باشید در رقابت ها شرکت کنید اما اجماع ملی و تدبیر نظام بر این باشد که آقای دکتر ظریف رئیس جمهور شود نمی پذیرید؟
من بارها گفتم من با خداوند سر جدال ندارم. دنبال این کار نیستم.
دوست دارید رئیس جمهور ایران شوید؟ تمایل ندارید؟
ظریف:نه، تمایل ندارم.
لیلاز:خب، اون شب ها که مردم می ریختند در خیابان جشن می گرفتند به خاطر دلایلی که حتی ممکن است محکم تر از دلایل شما باشد در بین مردم بودم و گریه می کردم، شما این توان را در خودتان می بینید که دولت را اداره کنید؟ بدون رودربایستی، من یادم است وقتی سال ۷۶ می خواستیم آقای« خاتمی» را قانع کنیم که رئیس جمهور شوند ،گفت من در مسائل اقتصادی حرف نمی زنم و هر چه کارشناسان بگویند و این باعث شد بالاترین نرخ رشد اقتصادی در آن دولت به وجود آید. اگر این دیدگاه علمی تان را به کل دولت تعمیم دهید فکر نمی کنید ایران بهتر نتیجه می گیرد یا فکر می کنید نمی توانید واقعا؟
ظریف:عرض کردم، بالاخره پذیرش هر مسؤولیتی یک« بار »است و بسیار سنگین است و آدم باید پاسخگو باشد. آدم از دنیاش می گذرد اما اون دنیا بین شما و خداست. شما باید بگید که خدایا می توانستم و نیامدم، باید پاسخگو باشم، نمی توانستم پس چرا آمدم میدان. واقعا برای من الان این حجت قاطع نیست که کاندیدا شوم. الان احساس می کنم بزرگترین نیاز کشور اجماع و یکپارچگی است.
لیلاز:شما می فرمایید که مقام معظم رهبری حداقل از سال های ۸۶ و ۸۷ به بعد حواسشان به طور ویژه به جنابعالی بوده است؟ دیگر چه اجماعی بالاتر از این که مردم و رهبری و جناح های سیاسی... ؟
ظریف:از سال ۶۷ به من ایشان(رهبرانقلاب) لطف داشتند. گفتند یک سیب که از درخت می افتد تا برسد زمین هزار چرخ می خورد. من الان تمام توجه ام به این است که اینجا مصاحبه کنم درباره تجربه دولت.
وقتی مقام معظم رهبری درباره کسی این طور می گویند خب نگاه شما به حضرت آیت الله خامنه ای بسیار مهربانانه است.
ظریف:بله من به ایشان(رهبرانقلاب) بسیار علاقمندم و ارادت دارم و ایشان هم همواره محبت داشتند به بنده. ولی بقیه اش دیگه...
در تمام این ۷ الی ۸ سال هر فعالیتی که لحظه به لحظه اش مورد هجوم بوده و می گویید از ثانیه اولش خنجر خوردید و عنوان این خنجر این بوده که شما ضد ولایت فقیه و رهبری و کشور بودید، آیا یک مورد بوده است که ایشان(رهبری) از شما ناراضی بوده باشند؟
ظریف:خودشان می دانند..
خوب ناراحتی شان را ابراز کرده باشند؟
ظریف:البته ایشان (رهبرانقلاب)نقدهایی به من فرمودند. در یک مورد اخیرا.. من مصاحبه ای کردم با خانم امانپور و با BBC هم شروع شد و گروهی گفتند که ظریف گفته ایران و آمریکا همزمان تعهداتشان را انجام دهند، در حالی که من گفته بودم که اول باید آمریکا انجام دهد و یک کلمه ای را به کار برده بودم که خیلی ها در ایران بلد نیستند.
به اشتباه ترجمه شده بود؟
ظریف:بله، گفته بودم coryograf که به کسی و چیزی می گویند که توالی و ترتیب قدم هایی که در یک رقص جمعی(موزون) انجام می شود را می نویسد.
منظورتان حرکات موزون است؟
بله حرکات موزون. یهو برنامه مان را کنسل نکنند و خانمه را از کار بندازند (خنده). این در واژگان سیاسی هم وارد شده است یعنی وقتی می خواهید یک توالی اقدام را بنویسید یعنی یک، دو سه چهار. خوبی این آنجاست که وقتی حرکت اول را می کند می داند طرف مقابل حرمت دوم را می کند یعنی آن حرکت پیامد حرکت بعد خواهد بود.
مترجمان حق داشتند متوجه نشوند؟
BBC که یه مشت رقاص هستند باید می فهمیدند. خنده
یعنی BBC فارسی این شیطنت را کرد؟
بله. البته مقداری هم حق بهشان دهیم. آخر شب بود و خیلی..
لیلاز:آمریکایی ها هم خیلی شان نمی فهمند...!
ظریف:نه می فهمند.. چون جمله من کامل بود. در هر حال آقا یک چیز محکم برای من نوشتند که چرا گفتی همزمان و چرا همراه نبودی با موضع نظام. خیلی با محبت اما خیلی هم محکم(این رابمن متذکرشدند). من هفت صفحه برایشان توضیح دادم و گفتم روز دوشنبه در مصاحبه ام این طور گفتم و روز سه شنبه وقتی دیدم BBC سو استفاده کرده، شب اش توییت کردم این و گفتم و در مصاحبه بعدی ام هم توضیح دادم. آقا(رهبرانقلاب) بزرگواری فرموند و دوباره نوشتند که توضیحات مفید بود.
(ظریف معتقداست که به رهبرانقلاب اطلاعات نادرست دادند)بالاخره آقا گزارش خدمتشان می دهند و ایشان هم به عنوان مسوول یک کشور...
سعیدلیلاز:آنچه از بیرون دیدیم و می شنویم همیشه اظهار محبت بوده...
ظریف:همیشه محبت داشتند.
سعیدلیلاز:شما می توانید ایشان رابه عنوان یک سیاستمدار توصیف کنید چون یک بار گفتند دیپلمات نیستم و انقلابی ام.
طریف:مقام معظم رهبری در جایگاهی نشستند که جایگاه دیپلمات نیست. ایشان رهبر انقلاب هستند.
سعیدلیلاز:ولی شنیدیم که ایشان پروتکل ها را می شناسند و رعایت می کنند
ظریف:شاید یکی از قوی ترین دیپلمات های کشور ما ایشان هستند در مذاکراتی که با رهبران دنیا خدمت ایشان می رسند بسیار مودب، دقیق و محکم صحبت می کنند و ما هم از ایشان یاد می گیریم چطور رفتار کنیم در رعایت پروتکل ها. اما یک نکته ای را بگویم.
ظریف:«ترکیب شورای عالی امنیت ملی» در ایران را نگاه کنید. این ترکیب به غیر از سران قوا و دو نماینده رهبری که این دو نماینده هم از جنس های مختلفی بودند و همیشه آدم های تندی نبودند،(دوره قبل) آقای روحانی، لاریجانی، مرحوم سید احمد خمینی بودند و الان آقای جلیلی و شمخانی هستند.
«شمخانی» را آدم معتدلی می شناسید؟
ظریف:حالا!(جواب مثبت نبوده)... شما باید تصمیم بگیرید... اما شخصیت های حقوقی شورای امنیت ملی را نگاه کنید. یک نفر نظامی عضو شوراهاست و آن هم رئیس ستاد است. نه فرماندهان و نه حتی وزیر دفاع. یک نماینده نظامی است.
سعیدلیلاز: این(ترکیب) حاکی از وزنی است که نظام برای دیپلماسی قائل است؟
ظریف:خیر. یک دیپلمات، یک نظامی، یک مقام امنیتی، یک مقام سیاست داخلی عضو است و برای اینکه شماها خوشحال باشید رئیس سازمان برنامه و بودجه هم عضو هستند و اینها پنج رکن امنیت ملی هستند.
صدا وسیما هم هست؟
نه اونم عضو(شورایعالی امنیت) نیست. اینها همه ناظر هستند. فرمانده سپاه هم هست اما حق رای ندارند. بر اساس قانون اساسی سه رئیس قوه، دو نماینده رهبری و این پنج نفر حق رای دارند.
۱۰ نفر. اگر وزیری موضوعش در شورای امنیت ملی مطرح شود، آن هم با حق رای دعوت می شود. حالا این یعنی چی؟ یعنی اینکه نظام نه باید دیپلمات باشد نه امنیتی باشد، نه باید سیاست داخلی و نظامی و نه باید اقتصادی صرف باشد، باید «جامع» باشد. این جامع را ما می گوییم انقلاب اسلامی.
یعنی رهبر انقلاب اسلامی جامع این صفات است. همه ما باید انقلابی باشیم در کنار انقلابی بودن یکی مون دیپلماتیک، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و غیره هستیم اما حلقه وصل ما این است که همه معتقد به مبانی انقلابیم. من به عنوان یک دیپلمات قدرت ایران را در انقلابی بودنش می دانم. اگر باور کنید به قدرت معنایی، می دانید که چه چیزی به ما قدرت معنایی می دهد.
لیلاز:سال ۵۴ ملکه الیزابت داشته از استرالیا عبور می کرده چند ساعتی در فرودگاه مهرآباد توقف می کند. شاه شتابان می رود ایشان را ملاقات کند و ملکه ای که به پی زوری بودن در بریتانیا و هیچ کاره بودن معروف است کلی توضیح می دهد که ما می خواهیم در شاخ آفریقا نقش مهمتری ایفا کنیم. نسل جدید این را نمی دانند..
ظریف:یادشان نیست. ارزش استقلال کشور را خیلی از بچه های ما نمیدانند. اینکه می توانیم خودمان باشیم. این خیلی نعمت بزرگی است. این خیلی نعمت بزرگی است. من این را می گویم برخی می گویند چرا تو این مثال را می زنی. اینکه هیچ کس نتوانسته اگر حمایت ما پشت شما نباشد شما روسی یا عربی و انگلیسی حرف می زنید. سالی ۷۰ میلیارد عربستان خرج سلاح می کند و امارات با یک و نیم میلیون جمعیت ۲۲ میلیارد خرج می کند، اونوقت سناتور کارولینای شمالی می گوید اگر یک هفته پشت اینها نباشیم فارسی حرف می زنند، کدام ایرانی حاضر است این حرف را بخرد؟
لیلاز:پس فکر می کنید مجموعه فعالیت ما در «برجام» و توافقی که امضا کردیم این توافق نه تنها از لبه پرتگاه جنگ ما را نجات داد. در جرئیات جسارت نمی کنم اما می خواهم بپرسم از شما در کلیات قضیه چیزی بود که مورد نظر رهبری نباشد؟
بعید می دانم.
موردی از نارضایتی ایشان نشنیدید؟
ببینید. آدم باید انصاف داشته باشد. اگر به من می گفتند انشا بنویس یا یک قراردادی را خودت با پسرت امضا کن حتما از این بهتر می شد. تعارف نداریم که. یک چیزی نوشتید(برجام) که ۷نفر رو به رویتان بودند.(امریکا،انگلیس،فرانسه،چین ،روسیه)+آلمان+اتحادیه اروپا
(کاترین اوشتون نماینده اتحادیه اروپا)
البته اون «خانومه» طبق اصول ما نصف محسوب میشود...
ظریف:اما آن خانومه(کاترین اوشتون، نماینده اتحادیه اروپا)به اندازه سه تای اونها کار کرد. این مجموعه و شما یک توافق کردید. بنابراین باید «یک هشتم» آن مورد نظر شما باشد ولی من به جرات می توانم بگویم که بیش از نصف آن مورد نظر ماست. آنها تازه شش قطعنامه شورای امنیت را نداشتند و با فشار اقتصادی روبرو نبودند و رشدشان از هفت به منفی هفت نرسیده بود، بنابراین در شرایط مساوی قرار نداشتیم.
ولی گویی عده ای گفته اند که «اگر آقای جلیلی(جای شما) بود» می توانستند به توافق بهتری دست پیدا کنند.
ظریف:آقای سعیدجلیلی که هفت سال بودند(چه دستآوردی داشتند) تازه -درمقایسه باشرایط من-در شرایط بهتری بودند، اگر من در سال ۲۰۱۰ به جای سال ۲۰۱۲ مذاکره کرده بودم حتما(انگارلیلازدرباره «هوو»ظریف حرف زده که غیرتی شده،وگفته،اگرمن درزمان جلیلی بودم،امتیازات بیشتری می گرفتم)
سعیدلیلاز:یعنی منظورتان قبل از اینکه قطعنامه ۱۹۲۹ تصویب شود و قبل از اینکه ایران تحریم بانکی و نفتی شود؟
محمدجوادظریف:قبل از اینکه ما را نمدمال کنند و از بازار نفت جهان خارج کنند. از روزی که تحریم های ما را شروع کردند قیمت نفت پایین آمد. ما را نمدمال کردند و از بازار خارج کردند.مشتریان ما را گرفتند و ظریف می گوید:من اگر جای آقای احمدی نژاد بودم »همان روزی که قطعنامه علیه ما تصویب شد و در کنگره آمریکا گفته شد که هر شش ماه یکبار باید ۲۰ درصد از فروش نفت ایران را کم کنیم می فهمیدم که دارند ۲۰ درصد، ۲۰ درصد ما را نمدمال می کنند، بازار جهانی را از ما راحت می کنند و اگر می خواستی قطار بی ترمز و فرمان باشی باید می گفتیم که من صادرات نفتم را متوقف می کنم. شما که می دانستید هر شش ماه دارند ۲۰ درصد کم می کنند. آنها عاشق چشم و ابروی شما نبودند که شش ماه شش ماه این کار را می کردند. آنها داشتند این کار را می کردند که دنیا را از نفت شما بی نیاز کنند که کماکان نیز هست. یعنی علی رغم برجام و تلاش هایی که دوستان ما انجام دادند «دنیا دید که بدون نفت ایران هم می تواند زندگی کند.»
ظریف می گوید:اگر من قبل از اینها یعنی در آستانه یک و دو مسئول مذاکرات بودم حتما بسیار بهتر از برجام نتیجه به دست می آوردم.لیلاز:
لیلاز: آقای جلیلی گفته اند که اگر شش ماه بیشتر به من فرصت می دادند توافق می کردم؟
ظریف: اثبات عدم غیر ممکن است، ایشان چطور می خواهد اثبات کند؟ حالا که نکرده، ایشان(سعیدجلیلی) شش سال فرصت داشتند و نکردند.
لیلاز،بنقل ازجلیلی می گوید: من آستانه را گرفته بودم.
ظریف: همه اسناد هست، اسنادی که فرمودند من نخوانده ام هست. اسناد را خیلی هایش را من پیش نویس اولش را می نوشتم. من خیلی ایراد دارم ولی کسی نمی تواند در موضع سند نویسی و سندخوانی از من ایراد بگیرد.
ظریف درتعریف ازخودش می گوید:زمانی که از دکتری ام دفاع می کردم استادم می گفت به «زبان UM» ننویس،
ظریف برای خودش کلاس گذاشته:من از ۲۲ سالگی زمانی که دانشگاه کلمبیا پذیرفته شدم به سازمان ملل رفتم، من روز بعد از آزادی خرمشهر به نمایندگی ایران در سازمان ملل رفتم و از همان روز اول کارم همین بوده است. هم کار علمی، هم کار دانشگاهی و هم کار درسی و اداره ام و هیچ کار دیگری نکرده ام.
شما حدودا دو ماه بعد از اینکه وزیر خارجه شدید مذاکرات را شروع کردید و با جان کری رفاقت داشتید؟.
من با کری رفاقت نداشتم. من کری را تا آن زمان ندیده بودم، من وقتی که به تهران آمدم معاون وزیر خارجه در امور بین المللی و حقوقی بودم و به صورت مستقیم و غیر مستقیم خیلی از کارهای مربوط به آمریکا را من انجام می دادم.
پیام هایی که بین ایران و آمریکا از طریق سفارت سوئیس رد و بدل می شد را من می نوشتم.
لذا آمریکایی ها را می شناختم ولی با «جان کری» هیچ وقت ملاقات نداشتم. در دوران آقای جلیلی ایشان(جان کری) دبیر شورای امنیت و مسئول پرونده هسته ای ایران بودند. روبروی کری، خانم اشتون و شش مدیرکل می نشست و یا حداکثر معاون وزیر، مشکل پروتکلی این بود که وقتی آقای جلیلی به عنوان مسئول پرونده هسته ای ایران با یک موضوعی موافقت می کردند آن شش تا که در روبروی آقای جلیلی بودند می توانستند بگویند که روسای ما مخالفت کرده اند. چرا که آنها معاون وزیر بودند و معاون وزیر مقام سیاسی نیست.
تبانی ویاتوافق؟
من از همان روز اول به «خانم اشتون »گفتم که «من غیر از وزیر با کس دیگری ملاقات نمی کنم» من گفتم فقط با همسطح خودم مذاکره می کنم.
ظریف می گوید:من به خانم کاترین اشتون(مسئول هماهنگ کننده سیاست خارجه اروپا)گفتم حاضرم بیایم توی جلسه در سطح معاونین و جلسه را با شما افتتاح کنم و بعد من و شما از جلسه خارج شویم و معاونین ما با هم مذاکره کنند.
ظریف درتوجیه این اقدام می گوید: همانطور که آنها نتایج مذاکرات را می دانند که تایید بگیرند ،معاون من هم باید بیاید پیش من تایید بگیرد.
اینجوری نباشد که من بنشینم با معاون وزیر مذاکره کنم و بعد تازه آنها بروند از رئیس شان اجازه بگیرند.
وزیرامورخارجه ایران می گوید:لذا قرار شد اولین جلسه برای مذاکرات در سطح وزرا برگزار شود و من شرکت کنم و سایر وزرا شرکت داشته باشند.
ظریف درادامه می گوید:همچنین در جلسه دوم توافق کردیم که من و خانم اشتون فقط جلسه را افتتاح کنیم و رایزنی ها در سطح معاون وزیر باشد و آنها وقتی نیاز به ما داشته باشند به ما مراجعه کنند. ما تمام موارد اصلی را خود وزرا آمدند به خصوص آقای جان کری، در نشستی که در سازمان ملل برگزار شد در سالن پشتی شورای امنیت جلسه برگزار شد، اول جلسه من صحبت کردم و من در همان جلسه گفتم : قطعنامه های شورای امنیت ظلم به ایران است.
ظریف می گوید:وزیر خارجه فرانسه از همان جا عصبانی شد و گفت :تو آمده ای اینجا که اتاق مذاکرات به پنج عضو شورای امنیت می گویی من قطعنامه های شورا را قبول ندارم!؟.
ظریف می گوید:گفتم بله که قبول ندارم با شما هم تعارف ندارم اما می توانید زندانی گذشته باشید یا نگاه به آینده داشته باشید. نگاه من به آینده است.
وزیرخارجه امریکا،ازمن وقت ملاقات خواست
ظریف می گوید:قبل از آن جلسه ،معاونینم بمن گفتند:جان کری می گوید من می توانم چند دقیقه شمارا ببینیم؟
من گفتم اشکالی ندارد
وما ۲نفر(من وجان کری)در یک اتاق گفت وگو کردیم. آن جلسه حدود ۲۵ دقیقه طول کشید.
ظریف می گوید:من اجازه دیدار با کری را داشتم..
ظریف درادامه می گوید:البته مقام معظم رهبری فکر می کردند که مثلا این یک دیدار سرپایی است و ۱۰ دقیقه می ایستیم و گفت وگو می کنیم ولی خب این دیدار یه کم(۱۰ دقیقه) به طول انجامید.
لیلاز می پرسد:یعنی شما اجازه داشتید؟
وزیرامورخارجه: بله ،بدون اجازه نبود.
لیلاز م: امادر سال قبل از آن آقای احمدی نژاد به آقای متکی گفته برو و با دولت اوباما مذاکره کن. آقای متکی هم گفته که باید برای این موضوع از آقا اجازه بگیریم و سر همین موضوع دعوا شده بود(موافقت نشده بود) اینجوری بوده است؟
ظریف می گوید:رهبرانقلاب درباره من حکم حکومتی رااعمال کردند:
محمدجوادظریف:والا می خواید راستش را بگویم. سال اولی که دکتر احمدی نژاد به نیویورک تشریف آورده بودند من سفیری بودم که به خودم و به ایشان تحمیل شده بودم.
ظریف می گوید:نه من مایل نبودم سفیر احمدی نژاد باشم و احمدی نژادهم نمی خواست که من سفیر (درسازمان ملل)ایشان باشم ولی خود آقا(رهبرانقلاب) فرموده بودند که او (ظریف) بماند.
ماه اول ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بودکه ایشان به نیویورک آمدندو من از فرودگاه تا هتل در ماشین ایشان بودم. چرا که می دانید که پروتکل است وقتی رئیس جمهور به نیویورک می آید سفیرسازمان ملل باید کنار آن بنشیند.
ظریف می گوید:من در ماشین خدمت ایشان(احمدی نژاد) عرض کردم که وضعیت اینگونه است و من اجازه دارم که سناتورها را ببینم و همچنین مقامات غیر دولتی آمریکا را و برای شما نیز یک جلسه گذاشته ایم که افراد غیر دولتی و آدم های به نام آمریکا که مثلا چند نفرشان وزیر سابق و یا مشاور امنیت ملی سابق بودند شما را ببینند.
خدا رحمت کند آقای جمال کریمی راد( وزیر دادگستری)را که(۸ دی ۱۳۸۵)درتصادف فوت کردند در آن ماشین(همراه رئیس جمهور) بودند. من این توضیحات را دادم، ایشان گفتند من هم می خواهم سناتورها را ببینم.
دیدارهابامسئولین امریکابایدبااذن رهبری باشد
سفیرایران درسازمان ملل متحدمی گوید:من خدمت ایشان(رئیس جمهور) عرض کردم که شما نمی توانید و این تصمیم را باید آقا بگیرد. ایشان (احمدی نژاد)هم خیلی بدشان آمد. در همان روزی که ایشان آمده بودند
جلسه ای برای دیدار با تعدادی از ایرانیان ترتیب داده بودیم و ایشان در آن جلسه سر میز من ننشستند
بلکه سر میر آقای پروفسور حمید مولانا(مشاوررئیس جمهور) و رئیس جبهه پایداری آقای حجت الاسلام مرتضی آقاتهرانی که در نیویورک بودند نشستند. اقای جلیلی نیز همراه ایشان آمده بودند.
بعد از این جلسه رفتم و گویی آقای مولانا که خیلی از من بدشان می آمد و هم آقای جلیلی و آقای تهرانی حرف هایی زده بودند که این باعث شده بود که ایشان به آقای منوچهر متکی(وزیرخارجه) بگویند که این آقا را همین امروز بردارید و یکی از همکاران ما که در نمایندگی بود(محمدخزاعی) و فارغ التحصیل دانشگاه امام صادق بود و رفیق آقای جلیلی بود را مسئول نمایندگی بگذارند. لذا گرایش آقای احمدی نژاد برای گفت وگو با آمریکایی ها از همان سفر اول بود.
ایشان(احمدی نژاد) با شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل سر کار آمدند.
آنها شعار بود. الان هم دارند این موضوع را می گویند ولی سوال این است که چرا با زدن آن حرف ها(هلوکاست) اینقدر به رژیم صهیونیستی کمک کردند. چرا اجازه دادند که رژیم صهیونیستی از حرف هایش سواستفاده و مظلوم نمایی کند.
رژیم صهیونیستی با این حرف های آقای احمدی نژاد «بازتولید» شد؟
بله اصلا وضعیت رژیم صهیونیستی در مجمع سازمان ملل قابل مقایسه نیست نسبت به قبل و بعد از صحبت هایی که ایشان در مورد این رژیم در این سازمان و سازمان های دیگر انجام دادند.
بنده(محمدجوادظریف) غرب گرا با تلویزیون «المیادین» مصاحبه می کنم و ایشان با تلویزیون «الجدید». من بارها به آقایان گفته ام که بروید از سید حسن نصرالله بپرسید که من خادم هستم یا خائن؟
شما با آقای سلیمانی رابطه و گفت وگو داشتید و اگر ممکن است گوشه ای از این ناگفته ها در روابط را توضیح دهید؟
ظریف :من و سردار سلیمانی الزاما همه جا هم نظر نبودیم، خدا رحمت شان کند ولی احساس می کردیم که موظف هستیم با هم هماهنگ باشیم و این کار را می کردیم.
وزیرامورخارجه می گوید:من می توانم به جرأت بگویم که من دیپلماسی را بیشتر هزینه کردم برای میدان تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد.
این نکته مهمی است، لطفا برای ثبت در تاریخ توضیح دهید؟
ظریف ازناهماهنگیهایش باسردارسلیمانی درسیاستهای خارجه می گوید: من به جرأت می توانم بگویم که در طول کار من هیچ زمان نتوانستم، نه اینکه نخواهم، نتوانستم به فرمانده میدان بگویم این کار را بکن من در دیپلماسی به آن نیازمندم. مثلا فلان عملیات را انجام ندهید که من بتوانم کارم را انجام دهم اما تقریبا هر بار که من برای مذاکره منطقه ای می رفتم این شهید سلیمانی بودند که می گویند فلان موضوع و خاصیت را بگیر. می گفتند مثلا می رویم با آقای لاورف مذاکره کنیم، این چهار موضوع را بخواه، یعنی دیپلماسی هزینه میدان می شد. مثلا می گفتند در فلان جلسه این مسائل را بگیر. در حلب می خواهیم این کار را بکنیم. من نمی گویم این اهداف بد بود، این اهداف مقدسی بود مثلا می گفتند که در مذاکره با لاورف فشار بیاور که مثلا فوعه و کفریا در سوریه آزاد کنیم، در برابر آزاد شدن غیر نظامیان حلب و من می رفتم و برای موفقیت کار میدانی مذاکره می کردم اما اینکه مثلا من به ایشان بگویم که از هواپیمای ایران ایر در خط تهران سوریه استفاده نکنید، ایشان زیر بار نمی رفتند. دیپلماسی هزینه میدان می شد ولی میدان هیچ گاه هزینه دیپلماسی نشد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:نگفتم ،کشتن سردارسلیمانی بنفع ایران وخاورمیانه بوده!،اگرباورنداریدبرویداز«ظریف»بپرسید.
مایک پمپئو (وزیر خارجه پیشینامریکا به سخنان محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران واکنش نشان داد و در توییتی نوشت: «حمله فوق العاده دولت ما به قاسم سلیمانی تاثیر گستردهای بر ایران و خاورمیانه داشت. اگر حرف من را باور نمیکنید، از جواد ظریف بپرسید،رئیس جمهور بایدن هنوز فکر میکند که کشتن قاسم سلیمانی یک اشتباه بود.»آیا اینگونه نیست که میدان باید در راستای کمک به دیپلماسی باشد و در میدان حرکتی رخ نمی دهد مگر با دیپلماسی
نکته مهم این است که دستاوردهای جنگ در صحنه دیپلماتیک نقد شود. این حرف درستی است، ما یک نبردی داشتیم برای مبارزه با داعش، این نبرد می توانست هزینه داشته باشد. هزینه اقتصادی و جانی. می توانست منافع دیپلماتیک هم داشته باشد. من به این موضوع اعتقاد داشتم که ما یک اقدامی را در میدان بکنیم که بتوانیم در عرصه دیپلماتیک نیز از آن استفاده کنیم. مثلا در میدان جنگ اقدامی کنیم که برای رفع تحریم ها بتوان از آن استفاده کرد یا از انجام اقدامی خودداری کنیم که برای رفع تحریم ها یا کاهش تحریم ها از آن استفاده کرد. آن وقت بود که من می گفتم شما از میدان هزینه کرده اید برای دیپلماسی در حالیکه هیچ وقت چنین کاری صورت نگرفته است. ما بسیاری هزینه های دیپلماتیک کردیم بخاطر اینکه میدان برای نظام اولویت داشت.
یعنی شما از اینکه این موضوع دو سویه نیست راضی نبودید؟
ظریف: من در شکل گیری سیاست مداخله ایران در سوریه حضور نداشتم. زمانی که این سیاست شکل گرفت من در دولت نبودم و در واقع دوران بازنشستگی من بود. لذا من از جزئیات دلایلی که به این تصمیم منجر شد آگاهی ندارم.
در مورد بعدش چی؟
بعدش را می توانم این را بگویم که «ما در واقع بسیار هزینه کردیم از آنچه که می توانستیم در برجام به دست آوریم» و بعد از برجام به دست آوریم. برای اینکه کار میدانی مان پیش برود.
آقای « هاشمی رفسنجانی » با «بشاراسد» میانه ای نداشتند و می گفتند که ضرورتی ندارد که برای اسد هزینه کنیم و ما می توانیم ساختار را حفظ کنیم؟
ظریف: بحث من در مورد اسد نیست(ظریف دراین موضوع ورودنکرد).
شما جایی گفته اید که در سیاست های منطقه ایران دخالتی ندارید و این دخالت «صفر» است.
وزیرامورخارجه: نگفتم که هیچ دخالتی ندارم.
ظریف می گوید:ازمن سوال کردند از صفر تا صد سیاست خارجی چقدرش دست شماست؟،
گفتم «صفر درصد» این هم درست است.
درحوزه مسئولیتم(وزارتخارجه) اختیارکامل ندارم
ظریف می گوید:بخاطر اینکه سیاست خارجی در یک روندی ساخته می شود و شما قسمتی از این تصمیم گیری و تصمیم سازی هستید و دست شما نیست. دست من این است که من الان اراده کنم که فردا این کار در سیاست خارجی انجام شود. خب انجام نمی شود.
لیلاز:در کشورهای دیگر وزیر،آزادی کامل برای اجرای سیاستهایش دارد ؟
ظریف :تقریبا در همه جا(کشورها) اینجوری است و طبیعی است که اینجوری باشد اما من همزمان هم می گویم «هیچ سیاستی نباید صفر تا صدش دست یک نفر باشد». سیاست میدان هم باید تابع استراتژی کشور باشد. نبوده اینطور. یعنی سیاست میدان تعیین کرده که سیاست کشور چه باشد.لیلاز:
لیلاز:به نظر می رسد که «بیشتر سفرای ما» در منطقه «امنیتی »هستند. مثلا «شهید رکن آبادی» که به نظر من «فاجعه منا »را برای کشتن ایشان طراحی کردند.
ظریف: نه من فکر نمی کنم چون من معتقدم تا وقتی با دلایل انسانی می شود یک قضیه را توضیح داد نیازی به تئوری توطئه نداریم.
سئوال تکراری لیلاز:جدا از نظری که من در مورد موضوع منا و آقای رکن آبادی داریم به نظر می رسد که بیشتر سفرای ما در منطقه امنیتی هستند.
ظریف:چون بیشتر ساختار وزارت خارجه «ساختار امنیتی» استچرا«معاونت اقتصادی» وزارتخارجه تعطیل شد؟
علت آن این است که وزارت خارجه ما از وقتی چشمش را بعد از انقلاب باز کرده مواجهه با مسائل امنیتی داشته است، بحران هایی داشته ایم و دستور کار آن بر اساس ضرورت و دستور کار مشخص شده برای آن از ابتدای انقلاب با توجه به این مسئله دستور کار سیاسی امنیتی بوده است.
هیچ گاه دستور کار اقتصادی برای وزارت خارجه تعیین نشده است و برای همین در ابتدای وزارت خارجه در دهه ۷۰ معاونت اقتصادی را تعطیل کردند و به جای آن «معاونت های منطقه ای» ایجاد کردند که بیشتر «گرایش سیاسی و امنیتی »داشته است.
به نظر می رسد که وزن مسائل منطقه ای زیادتر بوده و بر روابط بین المللمان تاثیر زیادی داشته است؟
ظریف:باید توجه کنیم که ایران کشوری است که از نظر جغرافیا، منابع و جمعیت و دیگر ابعاد یک توفقی در منطقه دارد و طبیعی است که دیگر کشورهای منطقه نسبت به ایران هم نگرانی داشته باشند و هم حسادت، هر دوی اینها وجود دارد.
وزیرامورخارجه درادامه می گوید:«در زمان شاه» ایران و کشورهای منطقه «جزو یک درخت» بودند، روابط حسنه نبوده ولی به عنوان شاخه های رقیب یک درخت در نهایت به این درخت ختم می شدند یعنی «بعد از انقلاب این درخت شکست »و ایران خود را جدا کرده است. بنابراین اتفاقاتی که افتاده اتفاقات غیر طبیعی نیست و باید در منطقه نگرانی باشد و آنچه که غیر طبیعی است این است که کشورهای منطقه ما احساس می کنند که همچنان می توانند امنیت خود را از بیرون از منطقه بخرند. این منطقه در گذشته همه اش، شاخه های یک درخت بود ولی الان فرق کرده است. اکنون باید یک نظام متفاوتی را برای منطقه در نظر گرفت.
به نظر می رسد که شما هیچ مسئولیتی را برای طرف ایرانی قائل نیستید؟
حتما قائل هستم.
من اینجوری نگاه می کنم که همه کارهایی که در برجام صورت گرفت می توانستیم در مورد مسائل منطقه انجام دهیم. مثلا یک سوال، حمله به سفارت عربستان در تهران غیر مسئولانه نبود.
ظریف:حمله به سفارت عربستان به نظر من خیانت بود. چرا این حمله شکل گرفت؟ من اعتقاد دارم که از ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵(۲۳ تیر ۱۳۹۴) تا روزی که «برجام» اجرایی شد حدود ۶ ماه شما فقط کافیست اتفاقاتی که در طول این شش ماه رخ داده است را مرور کنید. آخرین آن «حمله به سفارت سعودی» و «توقیف دو کشتی آمریکایی» بود ولی اولینش آنها نبود. اولینش «سفر سردار سلیمانی به مسکو »بود.
لیلاز:یعنی آن سفر(سردارسلیمانی به روسیه) تحت کنترل اراده شما نبود؟
ظریف:خیر، آن سفر به اراده روسیه شکل گرفت نه اراده ما(ایران).
لیلاز:نباید به اراده شما می بود؟
«روسیه» درصددنابودکردن «برجام» بود
ظریف: وقتی اراده روسیه بر آن است که «دستاورد وزارت خارجه»(برجام) را نابود کند ،حتماً از طریق وزارت خارجه عمل نمی کند.
لیلاز: این حرف بسیار سنگینی(عجیبی)است!
ظریف:من حرف بسیار سنگینی می زنم.؟
لیلاز:شما می گویید که اراده روسیه که ضد منافع ایران و برجام بود توانست سلیمانی را به مسکو بکشاند.
ظریف: وقتی من بحث می کنم که «شورای عالی امنیت ملی »پنج عضو رای دهنده دارد به غیر از سران قوا و این پنج عضو هر کدام نماینده یک جا هستند عرض من این است که هیچ کدام از این نکات نباید تعیین کننده باشد.
علت سفرسردارسلیمانی به روسیه؟
ظریف:«سردار سلیمانی» در شرایط بسیار بدِ سوریه (دی و بهمن ۱۳۹۳) درخواست سفر به مسکو را کرد،رفت تا آقای «پوتین »را قانع کند که جدی تر در عرصه «سوریه» حضور پیدا کند.
ظریف درادامه می گوید:در همان زمان درسفر آقای« لاوروف »(وزیرامورخارجه روسیه) به ایران، من زمینه ملاقات سردارسلیمانی را با وزیرامورخارجه روسیه مهیاکردم تا به صورت مفصل همدیگر را ببینند و گفت وگو کنند.
آقای سلیمانی شخصیتی بسیار قوی بود و بسیار بر روی آقای لاوروف تاثیر گذاشت(مجابش کرد) اما روسیه چه زمانی موافقت کرد که آقای سلیمانی به سفر مسکو برود؟.
لیلاز:وقتی دید «برجام »دارد امضا می شود؟
ظریف:وقتی «برجام امضا شد» ،«روسیه »در هفته آخر «برجام» حداکثر تلاش خود را کرد که «برجام » به نتیجه نرسد و همانطور که می بینید در آن عکس معروف نیز وزیر خارجه روسیه نیست.
ظریف می گوید:اینها حرف هایی است که حتما هیچ وقت شما نمی توانید منتشرش کنید.
چطور شد که روسیه اینقدر از تحقق برجام عصبانی شد؟
« روسها» فکر نمی کردند که «برجام » به نتیجه برسد.
وزیرخارجه ایران می گوید:آنها(روسیه) در این ارتباط یک اقدامی کردند. ما در زمان مذاکرات برجام گفتیم که موضوع غنی سازی نطنز را برای بوشهر می خواهیم و آمریکایی ها این موضوع را پذیرفتند که غنی سازی متناسب با نیازهای ما صورت بگیرد و ما غنی سازی را برای بوشهر مطرح کردیم.
«روسیه در این موقع اولیه ضربه را به مذاکرات برجام زد» و آن این بود که گفت« ما مادام العمر سوخت بوشهر را می دهیم.»
ما در مذاکره گفتیم روس ها-بظاهر- لطف می کنند که این موضوع(سوخت) را برای بوشهر مادام العمر می دهند ولی ما نمی خواهیم همیشه متکی به خارج باشیم(وابسته شدن به روسیه)..وابسته کنندوتابعداًهروقت خواستند،اهداف خودراپیش ببرند(این نیازرا)گروکشی کنند.
«ضربه دوم روسیه» ،زمانی بود که گفت: ما هیچ وقت اجازه نمی دهیم که شما از سوخت خودتان برای بوشهر استفاده کنید و این روند ادامه داشت.
لیلاز:آنچه که شما مطرح می کنید بسیار متفاوت از آن چیزی است که ما یا مردم فکر می کردند و مقاومت ها در این زمینه زیاد بوده است؟
ظریف:من از طرفداران جدی رابطه با روسیه و چین هستم.
امامن از مخالفان جدی تفکر رئالیستی هستم و همیشه در طول زندگی دانشجویی، علمی و سیاسی ام در برابر این تفکر ایستاده ام و این موضوع دلیل تئوریک و عملی دارد اما معتقدم که روسیه همسایه ماست. ارتباط با روسیه مهم است و چین نیز کشوری است که در حال برآمدن است و در سال های آینده به قدرت اول تبدیل می شود. لذا معتقد به رابطه جدی با این کشورها هستم ولی معتقدم که رابطه ما با این کشورها باید با چشم باز باشد، روسیه به نفعش است که در روابط ما با غرب بحران نباشد ولی به نفعش نیست که روابط ما با غرب عادی سازی شود.
چرا که اگر روابط ما با غرب عادی سازی شود روسیه ۲ ضرر می بیند.
ضرراول اینکه اولویت آمریکا و ترامپ (رئیس جمهورامریکا)عوض می شد.
یعنی اگر ترامپ (رئیس جمهورامریکا) اولویتش ایران نشده بود اولویتش چین و روسیه بود و وقتی ایران اولویت می شود اولویت های دیگر در مراحل بعدی قرار می گیرند.
ضرردوم :اگر ما نیازمند چین و روسیه بخاطر دشمنی با غرب باشیم اولا دیگر آنها مجبور نیستند با کسی رقابت کنند.
ثانیا :همواره می توانند از ما بیشترین منافع را ببرند.
ظریف درادامه می گوید:البته باز هم تکرار می کنم که ما باید با چین و روسیه رابطه داشته باشیم کما اینکه باید با غرب رابطه داشته باشیم. کما اینکه نباید با آمریکا تنش داشته باشیم. من کلماتم را با دقت انتخاب می کنم اینها مبنای تئوریک دارند.
ظریف می گوید:روس ها فکر نمی کردند برجام به نتیجه برسند. در هفته های آخر که دیدند برجام در حال به نتیجه رسیدن است شروع به مطرح کردن پیشنهادهای جدید کردند.
لیلازخطاب به ظریف:آقای دکتر این سخنان و اظهارات ۱۰ میلیون به آرای شما اضافه می کند.
ظریف می گوید:نه، من اینها(این مصاحبه) را اجازه نخواهم داد که شما منتشر کنید تا من رای بگیرم.
در هفته های آخر، این برجامی که آقای دکتراحمدتوکلی(دیده بان شفافیت) می گویند من(ظریف) نخوانده ام.
ظریف درادامه می گوید:ما دیدیم که هیات آمریکایی یک متن را دادند به همکاران من گفتند که روسیه و فرانسه در مورد آن توافق کرده اند و ما نیز با آن موافق هستیم.
همکاران من به اندازه من سابقه سازمان مللی نداشتند. دیده بودند متن بدی نیست، برای من آوردند. من متن را نگاه کردم و بهشان گفتم «این خطرناکترین متن ممکن است».
گفتند چرا؟
گفتم بخاطر اینکه بر اساس این متن ما هر شش ماه یکبار باید برویم از شورای امنیت سازمان ملل رای بگیریم که برجام ادامه داشته باشد.
یعنی این پیشنهاد روسیه بود؟
ظریف: پیشنهاد روسیه و فرانسه بود.
آقای ظریف من می خواهم در اینجا در مورد تک تک وزرای خارجه ای که در این عکس هستند به غیر از آن «ضعیفه» در مورد هر کدام از این وزرای خارجه ای که پای پرچم هایشان ایستاده اند.
آن ضعیفه(کاترین اشتون) خیلی هم «قویّه» بود و این جمله که من گفتم« یک ایرانی را هرگز تهدید نکن» به ایشان(خانم اشتون) بود.
سر دعوای من با وزیر خارجه انگلیس در مورد مسائل منطقه موشک و سلاح های ایران، سر همین موضوع من به ایشان گفتم که هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید. چون ایشان گفتند «اگر توافق نداشته باشیم مذاکره تمام است».
ظریف درادامه می گوید: من هم در جواب گفتم« من را تهدید می کنید، مذاکره تمام است». هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکن و پاشید بروید. دعوا سر این بود. ایشان(اشتون) هم تازه آمده بود و نمی دانست با چه کوفتی(ظریف) طرف است و گرفتار می شود.
آمریکا هم از خدا خواسته این متن را آورد و ما بر اساس این متن هر شش ماه یک بار نه فقط وابسته به شش عضو دائم شورای امنیت می شدیم بلکه مجبور بودیم نظر ۱۰ عضو دیگر را هم داشته باشیم. چرا که هر قطعنامه برای تصویب ۱۱ رای مثبت می خواهد.
ظریف می گوید:یعنی من هر شش ماه یکبار باید می رفتم هر ۱۵ عضو را می دیدم تا ۱۱ عضو در نهایت رای مثبت بدهند تا قطعنامه های قبلی علیه ایران همچنان منتفی باشد. الان چیزی که ما گرفتیم و آمریکایی ها دوباره در نامه اخیرشان بعد از شکست در شورای امنیت به آن اذعان کردند این است که قطعنامه ها برای الی الابد منتفی شده است و اگر یک اتفاقی بیفتد و آنها یک روندی را طی کنند می توانند آنها را برگردانند. این متن را روسیه و فرانسه نوشته بودند.
لیلاز:چرا منافع روسیه اینطور بود؟
ظریف: روس ها وقتی دیدند که ما داریم به توافق می رسیم و از تمام موانع گذشته ایم شروع کردند به ایجاد مانع.
روسیه در سه ماه اول مذاکرات این کار را انجام دادند تا مانع شوند که ما بتوانیم غنی سازی را بگیریم.
البته هدفشان این نبود که ما غنی سازی را نگیریم. هدفشان این بود که توافق نشود.
روسهادر سه ماه آخر مذاکرات نیز وقتی دیدند در حال حصول به توافق هستیم تمام قدرت به میدان آمدند تا روز و شب آخر.
وزیرامورخارجه ایران می گوید: همانطور که می دانید در قطعنامه های قبلی تعداد زیادی از افراد ما تحریم شده بودند و ما می خواستیم هر چه بیشتر نام افراد را از لیست تحریم ها خارج کنیم. برخی تحریم موشکی شده بودند و برخی تسلیحاتی، در مورد تحریم های هسته ای نیز توافق شده بود که همه از تحریم درآیند.
ظریف می گوید:خیلی جالب است که شما بدانید که قطعنامه ها به بهانه هسته ای رفته بود ولی موضوعات تسلیحاتی و موشکی نیز که به هسته ای ربطی ندارند اضافه شده بود.
شب قبلش ما در حال چانه زنی بودیم که اسامی که از تحریم ها خارج می شوند زیاد شوند و در این زمینه مجوز داشتیم. من در رستوران نشسته بودم و به همراه بچه ها داشتم شام می خوردم. یک نفر آمد و گفت «آقای جان کری گفته من نمی توانم بیش از این توافق کنم.»
ظریف می گوید:من در پاسخ گفتم که من الان می آیم اتاق آقای کری.
رفتم به اتاق آقای جان کری(وزیرامورخارجه امریکا) دیدم ای دل غافل آقای کری نشسته، آقای لاوروف(وزیرخارجه روسیه) و خانم فدریکاموگرینی(مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) هم نشستند.
آقای لاوروف رفته بود آنجا که باید جلسه را متوقف کنیم. از آن طرف هم کنگره آمریکا گفته بود که اگر تا این تاریخ به نتیجه نرسیم تحریم هایی که دیگر رئیس جمهور آمریکا اجازه ندارد آنها را برگرداند تصویب خواهد کرد.
لیلاز:نظر دیپلماتیک ، شما سرزده رفتید؟
ظریف:همکارشان آمده بودند و موضوع را گفتند من هم پاشدم و رفتم.
یعنی آنها ابا نداشتند که شما ببینید آنها در حال مذاکره با آقای کری هستند؟
حالا دیگر ابا داشتند یا نداشتند را نمی دانم. اتاق آقای کری نزدیک رستوران بود و من گفتم خودم می آیم پیش ایشان و کسی به من نگفت (نمیدانستم)که کسی پیش اوست. من رفتم و معلوم شد که آقای لاورف رفته کری و موگرینی را صدا کرده است و گفته من باید پاشم بروم، من دیگر نمی توانم بمانم و پنجشنبه بر می گردم. یعنی چهار روز این وسط مطرح بود.
وزیرخارجه امریکا،کار مهمی هم داشت همچنین قرار نهار با آقای «اسلام کریمف» رئیس جمهور ازبکستان.
ظریف می گوید: جان کری به من گفت چه می گویی،منظورت چیست؟
من گفتم: این واسه من قابل قبول نیست و این تعدادی که شما می گویید را من نمی توانم بپذیرم.
لاورف به من گفت: پس تو دستور عمل نداری، ما می رویم تو هم برو دستور عملت را (ازمسئولین عالیرتبه کشورت)بگیر.
ظریف می گوید:به وزیرخارجه روسیه گفتم: به تو هیچ ربطی ندارد!(با همین لحن و با لحن بسیار بی ادبانه و غیر دیپلماتیک).
وزیرخارجه ایران می گوید:من با لاورف از سال ۱۹۹۴ رفاقت داشتم. او آن موقع سفیر روسیه بود و من معاون امور بین الملل بودم.
ظریف می گوید:آنهایک عبارت بی ادبانه ای را به کار بردند که قابل ذکر نیست.
من تنها رفته بودم ولی همه آنها با مشاورین شان بودند. خانم« وندی شرمن» گفت :ما برویم بیرون تا فقط روسا بمانند.
ظریف درادامه می گوید:من به لاورف گفتم: به تو چه ربطی دارد که من دستور عمل دارم یا ندارم این موضوع به من ربط دارد. من هر موقع صلاح ببینم دستور عملم را می گیریم و من این را نمی پذیرم.
او (وزیرخارجه روسیه)به من گفت: داری وقت من را تلف می کنی.
گفتم من دارم وقت شما را تلف می کنم؟ شما آن چیز را که می خواهم به من بدهید من همین جا می روم دستور عمل را می گیرم.
ظریف می گوید:جان کری اینجا به حمایت از من درآمد و گفت: «جواد »تا حالا حرفی نزده که اجرا نکرده باشد.
بزن بزن(فحاشی) دراتاق مذاکرات!
ظریف می گوید:لذا من در فاصله این چند دقیقه با فشار وفحش و فحش کاری اسم هفت هشت نفر دیگر را نیز از لیست خارج کردیم. رفتم تو اتاقم، من دستور عمل داشتم، آمدم و گفتم که قبول است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:من نفهمیدم که آن ۷هشنت نفرچه کسانی بودند که ازلیست خارج شدند واینکه دراین فاصله کوتاه(چنددقیقه ای)پگونه باایران هماهنگ کردودستورالعمل رااخذکرد!؟.
سعیدلیلاز:اینها تا حالا منتشر نشده است؟
ظریف: نه، بعد از این اتفاقات رفتیم سر یک میز نشستیم. سر همان میزی که آقای کری خاطره جنگ ویتنام را تعریف کردند و گریه کرد. سر میز نهایی کردن برجام، همان میزی که «برجام امضا شد»(ظریف یادش می آیدکه برجام امضایی ندارد،لذابلافاصله می گوید) البته امضا نیست. «یک نوع یادگاری است».
(امضاهای غیررسمی برجام که صرفاً گزارش کاربرای مسئولین کشورشان بوده)،ظریف درادامه می گوید:هر کسی برای اینکه در سوابق خودش این موضوع را داشته باشد یک نسخه درآورد و امضا گرفت.
آنجا آقای روانچی و عراقچی هم گفتند که ما هم یک نسخه می خواهیم که من هم به فارسی برایشان نوشتم تقدیم به عباس آقای و مجید آقای عزیز.
ظریف مجدداً براین موضوع تأکیدمی کند: آنها امضا نیست، نسخه یادگاری است. آنجا این کار را کردیم، جلسه تمام شد. یک عکس جمعی در آن جلسه داریم و یک عکس جمعی بعدش.
چراوزیرخارجه روسیه درعکس برجامی نیست؟
بعد رفتیم در سالن اصلی، آقای لاورف گفته بود که با آقای کریماف وقت نهار دارد و درست است که به نهار نمی رسید ولی به شام دیروقت می رسید و «پاشد رفت». یعنی ما این شرایط را داشتیم.
وقتی آقای لاورف به مسکو برگشت مورد حمله رسانه های روسی قرار گرفت.
آنهابه لاورف گفتند: چرا شما اجازه دادید این توافق منعقد شود و ایران بیفتد در دامن غرب.
چراآقای سلیمانی در ماه بهمن درخواست سفر به روسیه را کرده بود اما در ماه تیر این اتفاق افتاد؟
ظریف:من این را از وزیر خارجه کنونی سوریه که تا چند وقت پیش قائم مقام بود و یک بار پیشواز من در فرودگاه آمده بود سوال کردم و از او پرسیدم : شما در تیر ماه و مرداد ماه ۱۳۹۴ آیا هنوز شرایط شما شکننده بود که گفت ما از این شرایط عبور کرده بودیم. یعنی روس ها بعد از آنکه نیاز ما مرتفع شده بود آقای سلیمانی را دعوت کرده بودند به مسکو. ما ادعا می کنیم که آقای سلیمانی آقای پوتین را راضی کرد. در حالیکه آقای پوتین تصمیمش را گرفته بود.
ظریف می گوید:«پوتین» با نیروی هوایی وارد جنگ شد و نیروی زمینی ایران را هم وارد جنگ کرد. ما تا آن زمان اصلا نیروی زمینی در آنجا (سوریه) نداشتیم. نیروی زمینی که در آنجا داشت می جنگید نیروهای سوری بودند و حداکثر افغانستانی هایی که به صورت داوطلبانه رفته بودند. نیروی ایرانی نبود. روسیه می توانست سوریه را از طریق دریای مدیترانه بزند، چون به هر حال یک ابرقدرت است و موشک قاره پیما دارد ولی چرا از روی ایران زد؟ چرا هواپیماهای روسیه از ایران پرواز کردند؟ اینها همه بعد از برجام است.
این اتفاقاتی که افتاده «پرتاب موشکی که روی آن نوشته بود اسرائیل باید نابود شود.» این اتفاقات با روسیه و بعد از آن اتفاقاتی که در منطقه افتاد،
حمله به سفارت عربستان، گرفتن قایق های آمریکایی، همه اینها برای این انجام شد که «برجام» پانگیرد. اینها برای این است که من گفتم که ما هزینه میدان را کردیم ولی میدان هزینه ما نکرد. اینها هیچ وقت پخش نخواهد شد ولی چون شما خواستید همه چیز بماند گفتم.
در ژانویه ۲۰۱۶(دی ۱۳۹۴) برجام عملیاتی شد، ژوئیه ۲۰۱۵(تیر ۱۳۹۴) در مورد آن توافق شده بود.
یعنی در واقع «برجام» از ژانویه ۲۰۱۶ (دی ۱۳۹۴)عملیاتی شد و ما از دی ماه ۱۳۹۴ وارد خرید هواپیماهای بوئینگ و ایرباس شدیم.
بعدازبرجام بودکه ایران ایر از فهرست تروریستی آمریکا خارج شده بود که بتوانیم هواپیما بخریم. در ژوئن ۲۰۱۶ یعنی خرداد ۱۳۹۵ آقای جان کری به من گفت از روزی که ما هواپیمای هما را از لیست تحریم ها خارج کرده ایم تا به امروز پروازهای هما به سوریه شش برابر شده است.
ظریف می گوید:من به جان کری گفتم مگرچنین چیزی می شود!؟ و گفتم اصلا پرواز سوریه توسط ماهان انجام می شود و ایران ایر پروازی انجام نمی دهد.
وزیرخارجه می گوید:من رفتم از آخوندی که آن زمان وزیر راه بود ،این موضوع را پرسیدم، آخوندی گفت: نه چنین چیزی نیست(تکذیب کرد).
بعداًوزیرراه رفت پیش پرورش (رئیس هما) و این سوال(ماجرای پروازایران ایر) را پرسید. او(رئیس هواپیمایی هما) گفته بود درست است(صحت دارد)،وعلتش راگفته بود: حاج قاسم فشار آورده اند و ما پروازهایمان را به سوریه زیاد کردیم.
آیا اجازه داشت این کار را بکند؟
گفته بود که به من فشار آوردند من اجازه دادم که پروازها اضافه شود. من هفته ای یک بار حاج قاسم را می دیدم. فکر می کنم آن موقع ها یکشنبه ها ایشان را می دیدم و این اواخر جلسه های ما سه شنبه بود. ما خیلی با هم رفیق بودیم. بهش گفتم که قاسم جان چرا این کار را می کنید، با ماهان برو، گفت: «هواپیمای هما امن تر است»
وظریف درادامه می گوید:یعنی در این حد دیپلماسی فدای میدان شد و هیچ گاه چیزی هم نگرفت؟
لیلاز:چی گرفت؟ منظورم متقابلا است؟
ظریف: شما بگویید؟.
لیلاز:آیا به نظر شما این وضعیت می ارزید؟
ظریف: نه، حالا جای هما با ماهان می رفتیم چه می شد؟
لیلاز:الان شما نکته مهمی را می گویید. شمامی گویید گروهی در درون حاکمیت برای اینکه برجام موفق نشود با دشمنان استراتژیک و رقبای استراتژیک ایران دست به یکی کردند تا برجام موفق نشود؟ خیر، من نمی گویم. اصلا من این را نمی گویم. من می گویم وقتی میدان بخواهد تصمیم بگیرد، یعنی اهداف میدانی بخواهد حاکم شود بر استراتژی کشور این می شود که می تواند با ما بازی کند و من اصلا نمی گویم که آقای سلیمانی رفته دست به یکی کرده است.
شما می گویید که در استفاده از هما به جای ماهان لجبازی شده است.؟
اصلا لجباری نیست. او می گوید چون میدان اصل است اگر ۲ درصد هما امن تر از ماهان باشد باید از هما استفاده کنیم. حالا اگر این موضوع می خواهد ۲۰۰ درصد به دیپلماسی ضربه وارد کند، باشد.
فرمانده مرکز چی؟ مگر رئیس شورای عالی امنیت ملی رئیس جمهور نیست؟
ظریف: به شما گفتم که حتی وزیر راه خبر نداشت چه برسد به رئیس جمهور
سعیدلیلازمی گوید:این حاکمیت دو گانه «لنینی» نیست؟
ظریف می گوید:این حاکمیت دو گانه نیست. این حاکمیت میدان است. «میدان» است که تصمیم می گیرد.
وزیرامورخارجه درادامه می گوید:علت اینکه من تکرار می کنم که شورای عالی امنیت ملی پنج عضو رای دهنده دارد و یک نفر آن نظامی است.
سعیدلیلاز:یعنی او تصمیم گیر نهایی است؟
ظریف: نه نیست. اینها در شرایطی است که شما اعتبار تام می دهید به میدان.
سعیدلیلاز:آیا این یک نوع «آنارشیست» را بازتاب نمی دهد.
ظریف:اصلا اینطور نیست. این یک واقعیت را نشان می دهد. مشکل من با تفکر رئالیست این است. نگرش ما نسبت به روابط بین الملل همان نگرش جنگ سردی است.
وزیرخارجه می گوید:ما هنوز معتقدیم آن کسی که در میدان قوی تر است در صحنه بین المللی نیز قوی است. ما هنوز به سیاست قایق های توپ دار معتقدیم. ما هنوز باور نکرده ایم که اقتصاد، دیپلماسی و انسجام ملی در قدرت نقش دارند. ما قدرت را تک ساحتی می بینیم. برای همین است که من دائم مثال شورای امنیت را می زنم. می گویم چرا شورای امنیت پنج عضو رای دهنده دارد.
ظریف درادامه شکوائه هایش می گوید:به خاطر این است که نویسندگان قانون اساسی قدرت را «پنج ساحتی» دیده اند، تک ساحتی ندیده اند، اما ما در عمل قدرت را «تک ساحتی» می بینیم.
ظریف : در تبلیغات صدا و سیما و همچنین مردم قدرت تک ساحتی می بینند. اینکه می گویم مردم انتخاب کردند. مردم آن قدرت را پسندیدند و حاضر شدند که دیگر قدرت ها را فدای آن قدرت کنند. این انتخاب است و فراموش نکنید ممکن است که من دلخور باشم که چرا وضعیت اقتصادی ام خوب نیست اما انتخاب کردیم.
ولی مردم شما را انتخاب کردند. چرا فکر می کنید مردم آن تفکر میدان را انتخاب کردند.
خودشیفتگی احمقانه وزیرامورخارجه
ظریف می گویدمحبوبیت من بیشتراز سردارسلیمانی بو ولی صداوسیماباجوسازی محبوبیت مراکاهش وسردارسلیمانی راافزایش داد!:بگذارید دلیلش را به شما بگویم. شما مراسم تشییع آقای سلیمانی را دیدید. در مورد این موضوع می گویید که داشتیم یک سردار شهید را بدرقه می کردیم ولی قبل از شهادت ایشان(سردارسلیمانی) نیز در تمام نظرسنجی هایی که ما داشتیم از سال ۹۶ تا سال ۹۹ محبوبیت من از ۹۰ درصد به حدود ۶۰ درصد آمده بود ولی محبوبیت شهید سلیمانی به ۹۰ درصد رسیده بود.
شاید اینها به خاطر این است که آقای سلیمانی نشان می دادند که چه کار می کنند ولی در مورد شما این موضوع صورت نگرفته به خاطر برخی از مصلحت اندیشی ها.
اینها توجیه است. اینها توجیه است. واقعیت این است که مردم ما قهرمان بودن در منطقه را می پسندند. ما نوکر مردم هستیم و نوکر همان کسی هستیم که مردم می پسندند.
پارادوکس
ظریف ذاتش رادراین مصاحبه نشان داد واما گاهی یادش می آید که ممکن است اینهارا بعداًمنتشرشود می گوید:باز هم اشتباه نشود من وقتی آقای سلیمانی شهید شدند گریه کردم. هر دفعه که ایشان را می دیدم بغلشان می کردم و عبارت فالله خیر الحافظین برایشان می خواندم.
معتقدم که کشور بعد از شهادت آقای سلیمانی ضربه بی نظیری تحمل کرد. معتقدم که آمریکا با زدن شهید سلیمانی ضربه ای به ایران زد که با زدن یک شهرمان ممکن بود نتواند بزند و همه جا گفته ام حتی در جمع های خصوصی،
ظریف درادامه می گوید:اما باید بدانیم که مردم این را انتخاب کرده اند. می دیدند که من دارم خودم را می کشم. می دیدند که از داخل و خارج به من ضربه می خورد و می دیدند که من علی رغم همه اینها هنوز روی حرفم ایستاده ام و می دیدند که هر روز فحش می خورم. چرا؟ بخاطر اینکه آن چیزی را که مردم می خواهند را می گویم. ولی انتخاب مردم آن بود.
خوشفیفتگی بیمارگونه اش گل می کند ،می گوید:نه تنها در نظرسنجی صدا و سیما بلکه در نظر سنجی دانشگاه مریلند نیز محبوبیت من از ۸۸ درصد به زیر ۶۰ درصد آمده بود و محبوبیت آقای سلیمانی به بالای ۹۰ درصد رسید.
ظریف رتبه پایین محبوبیتش رادرمقایسه باسردارسلیمانی،جوسازی رسانه ملی می داند ومی گوید:من این را فقط در دو چیز می دانم. یک اینکه بر خلاف تصوری که دوستان ما دارند صدا و سیما نقش بسیار مهمی در شکل گیری افکار عمومی دارد و هر کس که فکر می کند جز این است اشتباه می کند و دوم اینکه مردم اینگونه قهرمانی را می پسندند.
ظریف:مردم هم میدان را به سیاست، اقتصاد و امنیت ترجیح می دهند و اگر این را قبول ندارید دارید توجیه نکنید.
سعیدلیلازمی گوید:اگر صداوسیما آبرو داشت شما وزیر خارجه نمی شدید،چون صداوسیما تمام تلاشش را کرد که شما رأی نیاورید .پس چگونه می گویید که صداوسیما نقش دارد و شما را منکوب کرده است؟
ظریف:امااین کار را کرد.
مگر شما بودید که کشور را به لبه جنگ کشاندید. شاید یکی از علت های این موضوعی که شما می گویید این است که شماها این ها را به مردم نگفته اید.
ظریف می گوید:من که وزیرامورخارجه هستم که خیلی ازاتفاقاتی که درخارج رخ می دهدوداده بیخبرم!وزیرخارجه امریکا مسائل محرمانه ایران رامی دادند وامامن بیخبرم
ظریف:من اعتقاددارم سیاست خارجی موضوع کف کوچه نیست ولی شده است. آیا در سیاست خارجی فقط قسمت دیپلماتیک است که کف کوچه است و یا سایر قسمت ها هم می تواند کف کوچه باشد؟ وقتی میدان حاکم باشد میدان بر سیاست خارجی، تبلیغات، اظهارنظرها و بر همه چیز حاکم است و شما نمی توانید بگویید چند نفر در سوریه کشته شدند. شما نمی توانید به من بگویید چند نفر در سوریه کشته شده است. آقای کری باید به شما بگوید که دویست بار اسرائیل به شما در سوریه حمله کرده است.
شما نمی دانستید؟
نه. شما می دانید که آمریکا زودتر از من خبر حمله به عین الاسد را شنید!؟ یعنی ۴۵ دقیقه قبل از حمله دو نماینده نیروی قدس پیش نخست وزیر عراق رفتند و گفتند که ما به زودی به یک پایگاه آمریکایی در عراق شلیک می کنیم.
ظریف می گوید:نخست وزیرعراق( عادل عبدالمهدی) ۴۵ دقیقه قبل حمله خبر دار شد و فورا به آمریکایی ها خبر داد من دو ساعت بعد حمله خبر دار شدم.
شما به سلسله عواملی که موجب استعفای ۲۴ ساعته خود اشاره می کنید؟سفر اسد به ایران
دیدار بشار اسد رئیسجمهور سوریه بارهبرانقلاب ۶ اسفند ۱۳۹۷
دیدارسیاسی بدون سکانداردیپلماسی ،رئیس جمهورسوریه درایران۶ اسفند ۱۳۹۷
ظریف:البته سفر اسد را من و سردار سلیمانی با هم هماهنگ کردیم ولی وقتی آوردنش به ایران به من نگفتند و من از تلویزیون دیدم.
دیدم عکس همه را نشان می دهند غیر از من و من از آن روز فهمیدم که اگر استعفا ندهم دیگر وزیر خارجه این کشور نیستم و دیگر کسی باقالی بار من نمی کند چه برسد با من مذاکره کند.
اما من آن را نمی گویم.بعد شهادت سلیمانی، بنده عضو دائم و رسمی شورای عالی امنیت ملی هستم و به قول علمی ها عضو پیوسته،
لیلاز:آقای دکتر ظریف من این فداکاری جنابعالی که همچنان در راستای ماموریت ۴۲ ساله است را ستایش می کنم. الان هم شما خود را آماج حمله قرار می دهید که آقای دکتر روحانی را حداقل از این حمله برکنار نگه دارید . به حاکمیت دوگانه اشاره نکنیم. از نظر من این مر حاکمیت دوگانه است ولی مگر اقای روحانی رییس شورای عالی امنیت ملی نیست؟ مگر ممکن است که ایشان بین نظامیان و دیپلمات ها هماهنگی برقرار نکند؟مگر وظیفه ای جز این دارد؟ در دولت دوم جلسه ای با دوستان و برادران نظامی داشتند که سردار سلیمانی هم حضور داشته است. مگر سخت بود که بگویند درباره هما من تصمیم می گیرم درباره عین الاسد من باید در ماجرا باشم. درباره هواپیمای اکراینی ما آبروی دولت را بردیم. این ها مردم را ناامید می کند از منتخبان خود.من عضو ستاد آقای روحانی در سال۹۲ و ۹۶ بودم.
ظریف:من که هیچ وقت نبودم. ظهر روز جمعه
ولی من وزیر خارجه نشدم.
بدشانسی من و خوش شانسی شما
ظریف:چهارشنبه صبح هواپیمای اوکراینی را زدند دیگر؟ من ظهر جمعه رفتم جلسه ویژه ای که در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی گذاشتند. من درآن جلسه گفتم که دنیا می گوید موشک خورده است. اگر واقعا موشک خورده بگویید که ما ببینیم چگونه علاجش کنیم. خدا شاهده آنگونه با من برخورد کردند که انگار من کفر ابلیس گفتم. در آن جلسه چهار نفر بودند. دبیر شورا، وزیر راه، رییس ستاد کل و من بودم. من که این را گفتم انگار کفر ابلیس گفتم.
آقای دکتر بعد از ظهر پنجشنبه من فهمیده بودم این رو.
نه همه حدس می زدند. آنها گفتند نه یعنی چه. البته همکاران آقای شمخانی بودند اما من از وزارت خارجه تنها بودم. یا خسروی اینگونه گفت یا کس دیگری.
درآن جلسه بمن گفتند: برو برو توییت بزن و تکذیب کن. گفتم ببینید من وزیر خارجه هستم قراره که بیایم توجیه کنم ولی دیگر کسی حرف من را نمی خواند.
من گفتم:سرلشکر باقری یک بیانیه بدهد، من بیانیه سرلشکر باقری را توییت می کنم. جلسه را بستند و تمام کردند و گفتند ما یک نفر را دربین نیروهای مسلح پیدا می کنیم که این حرف را بزند. گفتم نه سرلشکر باقری بگوید من دنبال می کنم.
آقای شمخانی و سرلشکر باقری رفتند بالا، من و آقای اسلامی پایین نماز ظهر خواندیم. من سرم را پایین انداخته و رفتم خانه. آقای اسلامی(وزیرراه وشهرسازی) رفت بالا ، حالا علی القاعده آقای اسلامی در آن وقت قاعدتا خبر داشت که هیچ کس به من نگفت.
آقای رییس جمهور
من رییس جمهور را نمی دانم. بعداً آقای شمخانی به من گفت که. من بعد از آن مدت ها شورای امنیت نرفتم.
چرا آقای روحانی «محمد اسلامی» را در جا اخراج نکرد؟
ظریف: من نمی دانم این را می دانست یا نه. البته آقای اسلامی از بهترین وزرای ما است، اشتباه نشود خیلی وزیر خوبی است.من وزیر خارجه وقتی می گویم میدان حاکم است این است. من به عنوان وزیر خارجه حق ندارم بدانم موشک خورده است در صورتی که صبح پنجشنبه یا بعدازظهر چهارشنبه آقایان می دانستند موشک خورده است.
صبح چهارشنبه می دانستند.
شما حدس می زدید.
نه اونها خودشان که می دانستند.اقای« سردارحاجی زاده »گفتند که همان موقع متوجه شدم.
ظریف می گوید:حالا متوجه شدند یا نه، ظهر جمعه به وزیر خارجه این را گفتند. ساعت دو بعدازظهر جمعه به آقای عراقچی زنگ زدند بزودی خبر می دهیم که ساعت۱۰ شب جمعه جلسه گذاشتند پیش رییس جمهور که آن وقت هم خبر ندادند و ساعت هفت صبح شنبه خبر دادند و من به عنوان اولین نفر در جمهوری اسلامی بعد از آنکه رادیو خبر را اعلام کرد رفتم از مردم خودمان و دنیا عذرخواهی کردم.
آقای ربیعی گریه می کرد. شما در جلسه ساعت ۱۰ شب نبودید؟
من بودم.جلسه شورای امنیت بود.
به رییس جمهور اعتراض نکردید ؟رییس جمهور نگفت این چه بساطی است؟مردن کسی یا سقوط هواپیما را که نمی توان پنهان کرد.
عزیز من شما هنوز دارید در یک موضعی توضیح می دهید که من با یک کلمه جواب دادم. در جمهوری اسلامی میدان حاکم است.
من مخاطبم شخص وزیر خارجه نیست. رییس جمهور در آن جلسه ساعت۱۰ شب چه گفت؟
آن جلسه بیشتر دعوا سر کلمه بود که آخرم نظر آقایان حاج افتاد علیرغم نظر رییس جمهور.
نظر رییس جمهور چه بود؟
حالا جمله ای بود. در جلسه پیشنهادی دادم. من چون دیپلماتم پیشنهاد بینابینی دادم که رییس جمهور آن را رد کرد. بعد جلسه رفتم به رییس جمهور گفتم پیشنهاد من را رد کردی ولی تا صبح پیشنهاد این ها بیرون می آید.همانم شد
سعیدلیلاز:پیشنهاد شما چه بود؟
به خدا یادم نیست. اگر متن را کسی بیاورد شاید یادم می آید.
سعیدلیلاز:بحث منطقه هم همینگونه است. یعنی می توانیم بگوییم در منطقه در دولت روحانی اصلا دستاوردی داشتیم؟
درباره منطقه باید انصاف را رعایت کنیم. بگذارید من این طرف را هم بگویم. در مذاکرات افغانستان در سال۲۰۰۱ با آمریکا اگر سردار سلیمانی نبود من هیچ دستاوردی نداشتم. در مذاکرات سال۲۰۰۳ که با آمریکایی ها داشتم در مورد عراق دو بار قبل حمله و یکبار بعد حمله بار هم اگر سردار سلیمانی و اطلاعات سردار سلیمانی نبود، باز هم من دستاوردی نداشتم.
سعیدلیلاز: یعنی تعادل در شورای عالی امنیت ملی در این دو حوزه اتفاق افتاد .
در شورای عالی امنیت ملی اتفاق نیفتاد. بین من که مسئول این کار بودم و سردار سلیمانی توانستیم هماهنگی برقرار کنیم.
رهبرانقلاب «دست مارادردست هم گذاشته بود»وامابعضیاً«دستمان»جدابود!
حضرت«آقا »هم هماهنگ کننده این هماهنگی بود یعنی دست ما را در دست هم گذاشته بود و ما با هم کار کردیم.
این اتفاق در برجام» نیفتاد؟
نه، نیفتاد.(دربرجام دستمان جدابود)
سعیدلیلاز: همین که از طرف آقا می فرمایید.
ما همکاری می کردیم. در سوریه مثلا آستانه را با همکاری را بدست آوردیم ولی منفعت آستانه به سوریه نرسید، به میدان رسید به دیپلماسی ما نرسید.
این را از هم مجزا کنیم یعنی دیپلماسی به کمک میدان آمد. در حلب وقتی می خواستند زندانیان حلب را خارج کنند، دیپلماسی به خدمت میدان آمد.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:«آستانه» پایتخت قزاقستان است که اخیراً به آن «نورسلطان» گفته می شود که اجلاس سه جانبه سران کشورهای ایران ، روسیه و ترکیه درآن برگزارمی شود.
ظریف می گوید:بعضی می گویند «این دولت همه توجه خود را متوجه برجام کرد و به منطقه نپرداخت.»
سردارسلیمانی گفت:«باعربستان مذاکره بکن»
ظریف :قبل آغاز مذاکرات برجام شهید سلیمانی را دیدم و گفتم درباره منطقه چکار می توانیم بکنیم؟
ظریف می گویدبه سردارسلیمانی گفتم:گفتم چهار حوزه در منطقه داریم که با عربستان اختلاف داریم که باید آنها را حل کنیم. سوریه، عراق،بحرین و لبنان.
شهید سلیمانی گفت« یمن » هم هست . هنوز داستان یمن شروع نشده بود.
من به سردارسلیمانی گفتم به سعودی ها پیشنهاد بدهم با یکدیگر بنشیینم و مسایل را حل کنیم؟دعوا نکینم و به مردم این مناطق کمک کنیم.
سردارسلیمانی گفت: بله قبول دارم.
گفتم با هم دیگر چارچوبی تهیه کنیم که چگونه به راه حل برسیم. ممکن بود در چارچوب ها به توافق نرسیم اما اصلش را(سردارسلیمانی) قبول کرد منجمله طرح چهار ماده ای که من درباره سوریه و یمن هردو با شهید سلیمانی هماهنگ شده بود. یعنی شاید مبدع هر دوش شهید سلیمانی بود.
عربستان گفت:وزیرخارجه ایران کاره ای نیست،اماباسردارسلیمانی مذاکره می کنیم
ظریف می گوید :به سردارسلیمانی گفتم: حالا اگر سعودی ها گفتند من را قبول ندارند و گفتند همه کاره سلیمانی است، حاضری خودت بنشینی با سعودی ها صحبت کنی؟
سردارسلیمانی گفت: بله حاضرم این کاررابکنم.
آقای «سلیمان پور »معاون مطالعاتی زمان دکترصالحی و آقای «سجادپور »مذاکرات به اصطلاح مسیر ۲ با عربستان را از زمان آقای احمدی نژاد داشتند که اولین جلسه آن در دولت جدید بود مثل مذاکره با آمریکایی ها در عمان که از زمان آقای احمدی نژاد توسط دکتر صالحی شروع شده بود و ما ادامه دادیم.
ظریف درتوضیح می گوید:البته این مذاکرات با نمایندگان دولت سعودی نبود بلکه با نماینده گروه های مطالعاتی بود. از طرف سعودی ها آقای عبدالعزیزسقر شرکت می کرد. ما داریم درباره زمان ملک عبدالله صحبت می کنیم که عبدالعزیز سقر با سعود الفیصل و کاخ سلطنتی روابط بسیار تنگاتنگی داشت.
توضیح نگارنده-پیراسته فر: آقای «سقر»،«عبدالعزیز بن عثمان بن صقر»(رئیس مرکز مطالعات خلیج وازمشاوران امنیتی حکومت سعودی است.
لیلاز: سعود الفیصل حتی به ایران آمد.
ظریف: زمان مسئولیت وزارت من نیامد زمان متکی آمد(٢٢خرداد۱۳۸۵). به سلیمان پور گفتم به «سقر» بگو که ایران پیغام داده است که...
لیلاز: سقر با س و ق؟
ظریف نام مسئول امنیتی قدرتمندعربستان رانمی داند،درجواب لیلازمی گوید:فکر می کنم.
لیلاز:یعنی جهنم؟اشاره لیلاز یه آیه سَأُصْلِیهِ سَقَرَ ﴿٢٦﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ ﴿٢٧)مدّثر است
ظریف با(خنده) جواب می دهد:ممکن است باغ باشد!. باید نگاه کنم تا حالا این را فکر نکردم.
وزیرامورخارجه می گوید:او (سلیمان پور)رفت و پیغام داد که ظریف آمادگی دارد که با شما در این پنج حوزه مذاکره کند. اگر مقام هم سطح سلیمانی بیاورید، آقای سلیمانی هم حضور خواهد داشت چه در ایران چه جایی که امنیت سلیمانی برای آقای سلیمانی تأمین باشد یعنی وارد جزییات شده بودیم.
ظریف می گوید:واماجواب« ملک فیصل » یک جمله بود« جهان عرب به شما ربطی ندارد»
لیلاز:در واقع(عربستان) نمی خواست(دیداری باشد؟)
ظریف: ،بله،نمی خواست.
ظریف درادامه می گوید:سال بعد در مجمع عمومی رفتم دیدار سعود الفیصل در هتلش که اون عکسمان را انداختند که خیلی به من فحش دادند که چرا او بالا نشسته و تو پایین. بنده خدا من روی مبل راحتی خودش و چون کمردرد داشت نشسته بود روی صندلی. چون پیرمرد بود من دیدنش رفتم. من سی سالم بود که سعود الفیصل چهل و پنج ساله بود.
او والاحضرت بود. بهش می گفتم «یور رویال هایلنس»، والاحضرت. در هتل بهش گفتم می توانیم راجع به گذشته صحبت کنیم. هم با حرف داریم و هم احتمالا شما. می توانیم درباره آینده صحبت کنیم. گفت بله من هم آماده ام ولی هیچ خبری ازش نشد. اینکه منطقه به جایی نرسید بخاطر این نبود... من حاضر بودم همراه شهید سلیمانی در منطقه کار کنیم.
لیلاز: به لحاظ ژئوپلتیک ایران و عربستان هیچگاه با هم رفیق نبوده اند و این مشکل از زمان صفویه بود. اما در زمان دولت روحانی شاهد صحنه هایی بودیم که وضعیت را می خواست خرابتر کند. سال۹۴ به دعوت یک نهاد حکومتی در مشهد سخنرانی کردم که آنقدر توریست عرب به مشهد آمده بود که برای ما جا نداشتند. مدعو دفتر مقام معظم رهبری بودم با مشکلاتی جا گرفتیم. اما بلافاصله پس از این حمله به سفارت تمام شد.تمام شد. این حمله بزرگترین هدیه به بن سلمان و نتانیاهو بود بدون تردید. خون شیخ نمر....
عربستان چه فکری می کرد؟ فکر نمی کرد ما نماینده واقعی ایران نیستیم؟
نه من که گفتم سلیمانی را میآورم. کسی در اینکه سلیمانی نماینده ایران در منطقه است تردید نداشت.
پس چرا قبول نکردند؟
برای اینکه احساس می کردند پست پایین را در منطقه دارند و می خواستند دست بالا را پیدا کنند.
این می شود مثل بازی الا کلنگ
همین است متاسفانه حاکمیت میدان این است که سیاست تپه ای حاکم می شود. یعنی سعودی ها از فروردین ۹۴ تا فروردین ۱۴۰۰ می گویند سه هفته آینده در یمن پیروز می شویم. ما در فروردین ۹۴ به آتش بس رسیدیم در یمن.
لیلاز:چه کسی مخالفت کرد
ظریف:سعودی ها
لیلاز: ایران چه نقشی داشت ؟
بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به جان کری و عادل الجبیر وزرای امور خارجه آمریکا و عربستان سعودی که در دیدار روز یکشنبه(۲۸ آذر ۱۳۹۵) خود در ریاض ایران را به دخالت در پرونده یمن متهم کردند، پاسخ داد.
ظریف: من با آقای کری(وزیرخارجه امریکا) توافق کردیم. کری رفت واشنگتن با «عادل الجبیر» که سفیر عربستان در واشنگتن بود صحبت کرد.عربستان زیرش رازد!
«عادل الجبیر» به ریاض رفت و بعد از برگشت گفت ما توافق کردیم .
سردارسلیمانی گفت:جنگ «یمن» برایمان حاصلی ندارد،تماش کنید.
ظریف:من داشتم سوار هواپیمای رئیس جمهور می شدم که بروم اندونزی برای اجلاس کشورهای اسلامی. البته نه جلسه کنفرانس اسلامی. رئیس جمهور اندونزی ده پانزده کشور اسلامی را دعوت کرده بود از جمله ایران سعودی .
ظریف می گوید:در راه فرودگاه بودم که جان کری به موبایل من زنگ زد. گفت توانستیم با سعودی ها برای آتش بس توافق کنیم.
طریف:گفتم انصارالله هم آماده است. من الان دارم سوار هواپیما می شوم شاید ۸ ساعت در دسترس نباشم، این شماره دکتر امیر عبداللهیان معاونم است اگربا ایشان تماس بگیرید ایشان هم به آقای سلیمانی می گوید آقای سلیمانی هم به یمنی ها می گوید و آتش بس را جوش می دهیم.
وزیرخارجه ایران می گوید:من به «امیر عبدالهیان» گفتم «سردارسلیمانی» به من گفته بود هر روزی که زودتر جنگ(یمن) تمام شود به نفع است چون مردم کمتر کشته می شوند،چیزی از جنگ یمن به دست نمی آید و فقط کشتار مردم است.
ظریف می گوید:واقعا نظر سلیمانی این بود که جنگ(یمن-عربستان) تمام شود.
وزیرامورخارجه دولت روحانی می گوید:سلیمانی جنگ طلب نبود. من این ها را باید بگویم. به خاطر همین سلیمانی را دوست داشتم.
«سردارسلیمانی»فقط یک فرمانده میدان نبود،بلکه یک سیاستمداردوراندیش بود.
ظریف:سلیمانی به من گفت هر چه زودتر تمامش کن من با کری درباره ی منطقه صحبت نمی کردم هر چه تلاش می کرد راجع به سوریه صحبت کند ما صحبت نمی کردیم. ولی می دانستم سلیمانی می خواهد جنگ تمام شود و می دانستم تنها کسی که می تواند جنگ را تمام کند «آقا بزرگ»(امریکا) است نه خود سعودی ها.
«آقابزرگ» ظریف کیست؟
ظریف درادامه می گوید: کسی اشتباه نکند،من نمی گویم«نه آقا بزرگ ما»،«آقا بزرگ آنها» ،وادامه می گوید: امریکا« کد خدای ما نیست» آقا بزرگ آنهاست. »
ظریف می گوید:او(امیرعبدالهیان)هم خیلی به دوربین علاقه دارد ،درآن مصاحبه گفت: به زودی در یمن آتش بس خواهیم داشت ».
ظریف تأکیدمی کند:ولی جزییات را نگفت. برای این که قصه ام را اثبات کنم می توانید به آن مصاحبه امیر عبدالهیان مراجعه کنید.
لیلازخطاب به ظریف:ما شما را یک میلیون بار بیشتر از امیر عبدالهیان قبول داریم.
ظریف:می خواهم بگویم خبر به روزنامه ها رفت که آنچه دارم می گویم حقیقت دارد).
وزیرخارجه «دولت تدبیروامید»می گوید: من رسیدم اندونزی و به سرعت به جلسه رفتم. به سعودی ها گفتم جنگ یمن تمام شد گفتند نه؟
آن زمان رابطه داشتیم و حمله (سفارت عربستان در تهران) هنوز انجام نشده بود. به امیر عبدالهیان گفتم چه شد ؟
امیر عبدالهیان گفت: جان کری به من زنگ نزد.
به «کری» زنگ زدم گفتم چه شد؟
وزیرخارجه امریکاگفت: محمد بن سلمان(ولیعهدعربستان) زد زیرش و به عادل الجبیر(وزیرامورخارجه) دستور داد که موافقت نکن.
ظریف:گفتم چه می گوید؟ گفت می گوید(بن سلمان) سه هفته ای جنگ را می بریم. من گفتم قول می دهم سه سال دیگر جنگ را نمی برند .
جان کری گفت می دانم ولی چه کنم ؟
این تمام شد . خیلی بامزه بود فردا بارک اوباما سخنرانی کرد و گفت: ایران مسئول جنگ است .
ظریف می گوید:به جان کری گفتم این دیگر چه کار بود؟
لیلاز:سعودی درباره ی یمن متوهن بود؟
ظریف:کری تایید کرد آنها متوهن هستند اما اوباما مصاحبه کرد و به جای آن که بگوید سعودی مانع آتش بس شد گفت ایران مسئول ادامه جنگ است.
لیلاز: وقتی به کری اعتراض کردید چه گفت
نگاه کرد مقداری بنده را .
در مذاکرات برجام در نوامبر ۲۰۱۴یعنی آذر ۹۳ و ۸ ،۹ ماه قبل از برجام
امضای برجام
«امضا »که نه، تفاهم بود، چون چیزی(برجام) امضا نشده است. ما این ها را همیشه می گوییم(برجام امضاندارد) ولی می گویند امضاء. بعد می گویند «خودت گفتیدبرجام امضاءشده بود». و بعد من مجبور می شوم ملا غلط گیر شوم و کلمه کلمه درست کنم.
سعیدلیلاز:آقای دکتر این جمله شماست؟
ظریف: نخیر جمله آقای عراقچی است که معنی دارد و آن را به شما می گویم. این را نگه دارید . اصلا خراب کردید کار من را چه می گفتم؟
می گفتید در سال ۹۳
آقای کری رفت فرودگاه ژنو ، نه در وین بودیم. فرودگاه وین.
سعود الفیصل از پاریس به وین آمد و آنجا در هواپیما با هم ملاقات کردند. یکی از شاهزاده ها هم رفت واشنگتن با آقای اوباما ملاقات کرد.
ظریف می گوید:من و «اشتاین مایر» هم که الان رئیس جمهور آلمان شده است صحبت کردیم که امروز بعد از ظهر توافق را مکتوب کنیم یا شفاهی؟.کاری که سال بعد شروع کردیم را قرار بود آذر ماه سال قبل انجام شود.
چارچوب ما هم این بود که ۹ هزار سانتریفیوژ داشته باشیم که جریانش را عوض کنیم که بعدا ۶ هزار سانتریفیوژ شد.
ظریف:من و اشتاین مایر توافق کردیم که وقت نمی کنیم بنویسیم شفاهی بگوییم اما جان کری از فرودگاه برگشت و گفت: «توافق نداریم»
سعیدلیلاز:جان کری سفرش به آمریکا را لغو کرد؟
قرار نبود آمریکا برود. رفت فرودگاه او را دید و برگشت.
سعیدلیلاز: عربستان اخلال کرد ؟
عربستان اخلال کرد و موجب به هم خوردن توافق شد. برداشت من این است که به کری و اوباما قول دادم قیمت نفت را به شدت کاهش دهند تا ایران مجبور شود توافق بهتری از نظر آنها انجام شود و آنجا مذاکره متوقف شد.
سعیدلیلاز:عربستان نمی خواهد مساله ایران با جامعه جهانی حل شود.
خیلی ها دلشان نمی خواهد.
سعیدلیلاز:من همیشه گفته ام یک دولت معتدل و متعادل در ایران می تواند رابطه تخاصم آمیز با جهان را به سعیدلیلاز:رابطه رقابتی تبدیل کند.
رابطه دارای اختلاف با آمریکا
سعیدلیلاز:ایران چه کار می تواند بکند ما اسیر هستیم؟
ما می توانیم همان طور که درباره ی آقای هاشمی فرمودید.
سعیدلیلاز: پس رسیدید به عرض بنده
معلوم است رسیدیم به فرمایش شما. همیشه شما درست می گویید( با خنده )
سعیدلیلاز: آقای هاشمی در سال ۹۲ به من گفت: حسن روحانی مثل من ( هاشمی) است. ولی حسن روحانی در این ماجرا مثل هاشمی شد؟
ظریف: اتفاقی که افتاد این بود: زمانی که «برجام »موفق شد ،این تصور شکل گرفت که قدرت میدانی را می خواهیم فدای قدرت دیپیلماتیک کنیم.
سعیدلیلاز: نظر شما درباره ی این جمله چیست؟ راجع به این جمله بسیار از تیم فعلی وزارت خارجه انتقاد شده است. کسی نمی داند این را آقای عراقچی گفته یا ظریف.
ظریف: مهم نیست عراقچی گفته یا ظریف، فرقی میان من و عراقچی نیست. من از آدمهایی نیستم که مسئولیت را به گردن کسی بیاندازد. عراقچی خیلی دقیق تر و بهتر از من است. قانونی تصویب شد در آمریکا برای جلوگیری از سفر به این کشور توسط کسانی که پیش از این به ایران سفر کرده بودند.
سعیدلیلاز: همان چیزی که در دولت ترامپ اجرا شد ؟
نه آمریکا یک برنامه دارد که اینجا برای ۱۷ ۱۸ کشور ضروری نیست. قانونی هم در مجلس نمایندگان درباره ی مهاجرت بود که برای اوباما خیلی مهم بود. این قانون را سناتورهای مخالف ما و لابی صهیونیستی در لحظات آخر اضافه کردند.
امریکاواسرائیل مخالف برجام هستند
ظریف:خودتان می دانید که آقای نتانیاهو بدون دعوت رئیس جمهور به مجلس رفت و سخنرانی کرد که برجام را به هم بزند. حرکت ها برای بر هم زدن برجام فقط د ر ایران نبود در آمریکا هم بود. لابی صهیونیست قانونی را به مجلس آمریکا برد که بندی را اضافه می کرد به قانون که کسانی که به ایران سفر کردند نتوانند از آن قانون ضروری نبودن ویزا استفاده کنند که تصویب هم شد. ما گفتیم اوباما باید وتو کند که کری گفت وتو نمی کند ما گفتیم این نقل برجام است و دیگر برجام نداریم. کری گفت: دستور العمل می دهم تمام سفارتخانه ها که برای هر کسی این مشکل به خاطر سفر به ایران پیش آمد برایش ویزای ده ساله بدهم. آن قانون دو ساله است اما این ویزا ده ساله است و از نظر اقتصادی بیشتر می صرفد. صد دلار می دهند ده سال ویزا دارند.
آن جمله هم که عراقچی گفته که امضای کری تضمین است در واقع امضای کری پای این دستور است.
مقام معظم رهبری فرمودند تا آمریکا تعهدی نکند شما نمی توانید توافق کنید یعنی حق ندارید اقدامی کنید ما برجام را تمام کردیم و در مجلس هم بحث شد حضرت آقا ۹ شرط گذاشتند یکی این بود که آمریکا تعهد کند همه تحریم ها را بردارد قبل از این که شما اقدام کنید.
سعیدلیلاز: این شرط ها را خودش ایشان گذاشته بودند یا وزارت خارجه؟
ظریف: نه ،خود آقاگذاشتنداین شروط را.
سعیدلیلاز:شما مطمئن هستید؟
ظریف:بله وزارت خارجه و دولت پیشنهادی نداده است. اگر مشاوران آقا پیشنهاد دادند ما نمی دانیم.
ظریف معتقداست که شروط نه گانه«برجام» رهبرانقلاب اعمال شده است!
ظریف می گوید:به ضرس قاطع می گویم تک تک شرطها را اجرا کردیم حتی بهتراز آنی که بود. شرط اول این بود: آمریکا تضمین دهد تحریم ها را برمی دارد. بر اساس برجام باید از زمان توافق ایران اقداماتی می کرد آژانس آنها را تایید می کرد که آمریکا تحریم ها را بردارد.
آقا(رهبرانقلاب) فرمودندشما اقدامات را کردید اما آمریکا تعهدات را برنداشت.
اینجا تعهد آمریکا مطرح شد چون آمریکا تحریم ها را قبل از اقدام ما بر نمی داشت. ما چه کار کردیم؟ قطعنامه شورای امنیت که تصویب شد همه اتفاقات ده سال آینده دیگر اتوماتیک بودهمان طور که در اکتبر سال گذشته اتوماتیک تحریم های تسلیحاتی تمام شد.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:شروط ۹گانه رهبری دراجرای برجام
۱-از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساساً با هدف لغو تحریمهای ظالمانهی اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرائی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود، که از جملهی آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتّحادیهی اروپا مبنی بر لغو تحریمها است. در اعلام اتّحادیهی اروپا و رئیسجمهور آمریکا، باید تصریح شود که این تحریمها بکلّی برداشته شده است. هرگونه اظهاری مبنی بر اینکه ساختار تحریمها باقی خواهد ماند، بهمنزلهی نقض برجام است.
۲-در سراسر دورهی هشتساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای (از جمله بهانههای تکراری و خودساختهی تروریسم و حقوق بشر) توسّط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد و دولت موظّف است طبق بند ۳ مصوّبهی مجلس، اقدامهای لازم را انجام دهد و فعّالیّتهای برجام را متوقّف کند.
۳- اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است، تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پروندهی موضوعات حال و گذشته (PMD) را اعلام نماید.
۴- اقدام در مورد نوسازی کارخانهی اراک با حفظ هویّت سنگین آن، تنها در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد قطعی و مطمئن دربارهی طرح جایگزین و تضمین کافی برای اجرای آن منعقد شده باشد.
۵-معاملهی اورانیوم غنیشدهی موجود در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز خواهد شد که قرارداد مطمئن دراینباره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد. معامله و تبادل مزبور، باید بتدریج و در دفعات متعدّد باشد.
۶- مطابق مصوّبهی مجلس، طرح و تمهیدات لازم برای توسعهی میانمدّت صنعت انرژی اتمی که شامل روش پیشرفت در مقاطع مختلف از هماکنون تا پانزده سال و منتهی به ۱۹۰ هزار سو است، تهیّه و با دقّت در شورای عالی امنیّت ملّی بررسی شود. این طرح باید هرگونه نگرانی ناشی از برخی مطالب در ضمائم برجام را برطرف کند.
۷-سازمان انرژی اتمی، تحقیق و توسعه در ابعاد مختلف را در مقام اجرا بهگونهای ساماندهی کند که در پایان دورهی هشتساله هیچ کمبود فنّاوری برای ایجاد غنیسازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
۸- توجّه شود که در موارد ابهام سند برجام، تفسیر طرف مقابل مورد قبول نیست و مرجع، متن مذاکرات است.
۹-وجود پیچیدگیها و ابهام ها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلّفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهّدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود. ترکیب و وظایف این هیئت باید در شورای عالی امنیّت ملّی تعیین و تصویب شود./پایان.
شاهکارهای برجامی ظریف
ظریف:از خودم تعریف نمی کنم ولی این ها از شاهکارهای دیپلماتیک است.
دلائل ظریف درتامین شروط ۹گانه رهبری
این قطعنامه ای است که برادران روس ما می خواستند ما را هر شش ماه ببرند در شورای امنیت.
آقای ظریف می گوید:«تضمین شورای امنیت»،بالاتراز«تضمین امریکا»است.
ظریف درتوجیه تضمین امریکامی گوید: ما که نه عضو عادی و نه دائم شورای امنیت نیستیم وامابه محض این که «آژانس »تایید می کرد ایران اقدامات خود را انجام داده است ، همه چیزلغو می شود این تضمین شورای امنیت بود که کافی بود .
ظریف می گوید:اما از آمریکا چه تضمینی می توانستیم بگیریم!؟.
«امضای آقای اوباما ». اوباما دستور داد به کری و وزیر خزانه داری که اگر این اقدامات را ایران انجام داد شما هم این اقدامات را انجام دهید و امضا کرد(همین امضای برجام محسوب می شود) .
ظریف باناراحتی وگلمندی می گوید:شما بگویید از رئیس جمهور آمریکا و کری چه تضمین دیگری می توانستیم بگیریم!.
ظریف باطعنه می گوید:تنهاکاری که می توانستم بعنوان تضمین امریکادربرجام بگیریم این بود:«دختررئیس جمهورامریکاراگروگان می گرفتیم!»تاپایان تعهدات برجامی!
ظریف (فرآیندبرجام)را تضمین برجام می داندومی گوید:ما توسعه میان مدت رصد و جلوگیری از لغو برجام ، معامله اورانیوم برابر کیک زرد، نوسازی کارخانه آب سنگین اراک، تحقیق و توسعه و پی ام دی را انجام دادیم.
ظریف:اما چه کار می توانستیم بکنیم در برابر نقض برجام و تخلف طرف مقابل(به شوخی به کسی گفتم )دختر اوباما را می توانستم گروگان بگیرم که تعهدات را انجام دهند؟
ظریف میخواهدبگوید:دشمن میخواهدزیرقولش رابزند،امضا که سهل ،حتی مصوبه کنگره هم پشتش باشد،عهدشکنی می کند:
ظریف:در روابط بین الملل دو دولت چه تضمینی می توانند از هم بگیرند!؟
ظریف باشکوه می گوید:ما ساده لوح بودیم که تضمین نگرفتیم و گفتیم که امضای کری تضمین است!؟
ودرادامه می گوید: مگر آمریکا با شوروی درباره «سالت» و «استارت» توافق ندارد؟ ،مگر مصوبه کنگره ندارد ولی ترامپ بیرون آمد.
ایران و آمریکا عهد نامه مودت ۱۹۵۵ دارد. آمریکا بر اساس آن در قضایای مختلف ما را برده و ما هم آمریکا را بردیم. اما آمریکا از عهده نامه مودت در زمان ترامپ خارج شد اتفاقی افتاد؟
اقلا درباره ی برجام همه کشورهای دنیا خروج آمریکا را محکوم کرده یا اظهار تاسف کردند.
لیلاز:یا قرار داد ۱۹۷۵ الجزایر
ظریف: صدام زد زیرش
لیلاز:ما می توانستیم بگوییم شاه ضعیف بوده است
ظریف:یا بگوییم ۱۹۷۵ ضعیف بوده است پس چرا آن را نگه داشته ایم
روحانی امروز آیاتی از سوره انفال خواندند آیات جالبی است که دارد درباره ی بدترین جانوران صحبت می کند که کسانی هستند که پیمان می بندند و هر بار پیمانشان را می شکنند پایین می آیید و در آیه اخر می گوید اگر همین افراد برای صلح دستشان را دراز کردند بپذیر و توکل علی الله .
ما با آمریکا پیمانی بستیم چه کارش می کردیم اصلا امضای کری تعهد نیست. چه چیزی تضمین است؟ دیوان بین المللی دادگستری تضمین است ؟ ما آمریکا را بردیم دیوان بین المللی دادگستری و دیوان رای داد که آمریکا باید اقدامات خودش را متوقف کند ولی زیر بار نرفت و از عهد نامه ۱۹۵۵ خارج شد. شورای امنیت ملل متحد قطعنامه صادر کرد اما آمریکا اجرا نکرد، یک نکته ای را اینجا بگویم.
سعیدلیلاز:من این بحث برجام را تمام کنم
برجام قرار نبود آمریکا را از بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا بنشاند به جای ایران، برجام قرار نبود آمریکا را از بزرگترین قدرت نظامی دنیا به جای ایران بنشاند.
لیلاز:کجا کوتاهی کردیم؟
ظریف: هیچ جا کوتاهی نکردیم اصلا هیچ توافق بین المللی قرار نیست این کار را بکند. توافق بین المللی این است که شما روابط را تعدیل می کنید. شما مگر چراغ قرمز که می گذارید... در کشوری قوه قاهره وجود دارد، در جامعه بین المللی قوه قاهره وجود ندارد. به اصطلاح طبقه بندی درجات قدرت وجود ندارد.
سعیدلیلاز: nature statuse توماس هابز حاکم است.
من که توماس هابز را قبول ندارم. من لاک را قبول دارم، «لویاتان» را قبول دارم.
سعیدلیلاز: واقعیت قضیه این است که آقای دکتر...
وسط دعوا نرخ تعیین می کنید؟ قانون قرار نیست روابط قدرت را عوض کند . قانون قرار است روابط قدرت را قانونمند کند.
سعیدلیلاز:یعنی همان هابز (می خندد)
نخیر بستگی دارد.
سعیدلیلاز: بله یعنی لویاتان می خواهد، در روابط بین المللی لویاتان وجود ندارد.
قدرت قاهره نیست.
سعیدلیلاز:هرکسی زورش بیشتر است.
نه این جور هم نیست. آن زمان های شاه می گفتند کمی هم حزب مردم زنده باد. اگر فرصت کردیم می توانیم صحبت کنیم.
سعیدلیلاز:با افتخار. واقعیت قضیه این است که یک سوالی از شما داشته باشم بعد حضرت عالی ادامه دهید.
آخر قرار بود حضرتعالی ساعت ۳ تمام کنید. الان ساعت چند است؟
سعیدلیلاز:آخرین بحث مان است.
برجام یک شاهکار بود و دو نگاه هم به برجام وجود دارد. یک نگاه که شما می گویید ما اشتباه نکردیم حداقل اشتباه بزرگ نکردیم و همه روابطی که می توانستیم به کار بردیم، تعبیر قشنگی به کار بردید. اگر من تیم فوتبالی بودم که حریف ام در زمین نبود آیا شما می توانستید من را سرزنش کنید که چرا ۵۰۰ تا گل نزدم ولی وقتی حریف در زمین روبه رویمان قرار دارد سه به دو بردن خیلی هنر است. ولی حریف هم در زمین باشد صفر صفر هم خیلی هنر است.
سعیدلیلاز:آن حریف....
وقتی شش تا تیم توی میدان آمدند
سعیدلیلاز: ما هم می خواهیم از چاله بیرون بیاییم.
ظریف: ما در چاله ایم. هرکدام از آنها صدها کارشناس دارند و شما کل تیمت... و صدها نفر هم از پشت دارند بهت خنجر می زنند.
سعیدلیلاز:راجع به یک documents صحبت کنیم، راجع به پیغمبر اکرم الان صدتا قرائت داریم. برای ۱۵۰۰ سال پیش، ولی راجع به وضع موجود دو قرائت وجود دارد یکی قرائت دلواپسان وطنی است که می گویند آمریکا سر ما را کلاه گذاشته و دیگری هم قرائت ترامپ است که می گوید ایران سر ما کلاه گذاشته است. کدام از اینها درست است؟
ظریف: خوب ببینید آقای ترامپ وقتی می گوید راجع مثلا قدرت میدانی ایران چرا حرف اش حجت است ولی راجع به قدرت دیپلماسی ایران که می گویند حرف اش حجت نیست.
سعیدلیلاز:من خودم معتقدم به این ...
وقتی دیروز روزنامه جروزالم پست می گوید ایرانی ها بی نظیر هستند در دیپلماسی به ما که نمی گوید برای مخاطبین خودش می گوید حرفش حجت نیست ولی وقتی می گویند ایرانیان دست ما را در منطقه بسته اند حرفش حجت است.
سعیدلیلاز: به هر حال داوری شما راجع به برجام چیست؟
به نظرم نمی گویم که برجام دو – صفر یا سه – دو به نفع ایران است. در یک شرایط نابرابر ایران در برابر همه جهان است یک توافق برابر کرده.
سعیدلیلاز:یعنی ما بازی صفر بر صفر کرده را تبدیل کردیم به جفت – ۳
بازی شش باخته را تبدیل کردیم به جفت شش یا لااقل ... یعنی شش تا گل ما زدیم به طرف مقابل. البته وقتی ما به بازی آمدیم آنها شش گل به ما زده بودند.
اگر اقای دکتر روحانی می گوید سه – دو یعنی آنها سه تا گل جدا زده اند و آقای روحانی سه تا گل زده اما قبل از این که به میدان بیاید سه تا گل خورده بود، ما سه –صفر بودیم شش صفر بودیم شدیم شش شش.
سعیدلیلاز: آقای دکتر می بینید که یه روزی...
ظریف:ببینید یه نکته ای را بگویم اگر برجام اینقدر بد بود اگر برجام اینقدر یک طرفه بود چرا آمریکا نتوانست از آن استفاده کرده و خارج شود. چرا آمریکا از برجام استفاده نکرد. چرا آمریکا همین جور زد زیر میز. نمی توانست بیاید از این قرار داد ننگین استفاده کند و بگوید بند ۳۷ برجام به ما اجازه می دهد که از آن خارج شوم. چرا نکرد؟ چون نمی توانست.
سعیدلیلاز:آقای دکتر ظریف فکر می کنید بعد از ۴۲ سال تجربه مداوم در یک شغل و این افتخاری است که کمتر گیر کسی می آید و به ته رسیدن و به قله رسیدن این شغل، شما برای آینده روابط ایران و ایالت متحده دورنمایی می بینید که از حالت مخاصمه به رقابت تبدیل شود؟
من اعتقاد خودم را صریح راجع به روابط ایران و آمریکا بگویم.
سعیدلیلاز: راست راستش را... (می خندد)
ظریف: آره، خدا رحمت کند مرحوم آقای خلخالی، شیخ صادق رییس کمیسیون روابط خارجی در مجلس سوم بود. بنده رفته بودم گزارش ۵۹۸ را بگویم.
سعیدلیلاز:چه اوضاعی بوده که خلخالی رییس کمیسیون روابط خارجی بود. آقای آشنا و اینا چی درست کرده بودند. آن موقع، وای وای آره.
من رفتم گزارش بدم نشستم در کمیسیون و آقای خلخالی گفت، حالا با همان لهجه اسرار مگو را بگو.
یکبار هم در جلسه ای همان وقت من تازه به ایران آمده بودم رفتم برای اصحاب رسانه آخرین تحولات ۵۹۸ را بگویم محمد آقای هاشمی که ما بهش می گفتیم پدر چون ما در آمریکا به هم می گفتیم برادر ولی محمد آقای هاشمی از همه ما پیرتر بود.
سعیدلیلاز: یه خورده پولدارتر.
آره رومون نمیشد بگیم برادر می گفتیم پدر.
ما سه تا جواد بودیم در واقع سه تا برادر جواد داشتیم. من بودم. جواد لاریجانی بود و یکی دیگر هم بود. محمد هاشمی گفت بعد از این که بنده گزارشم را دادم، لااقل در تلویزیون نگاه می کردید آن حدی هم که ما به مردم می گفتیم به خودمان می گفتیم تو که آنقدر هم نگفتی.
حالا بیشتر از آن بگویید لطفا.
بنده معتقدم ایران و آمریکا هیچ گاه با حفظ هویت جمهوری اسلامی رفیق نخواهند شد. هیچ گاه همه مسائل ما با آمریکا حل نخواهد شد. اما اعتقاد دارم ما اول باید در داخل ایران با هم تفاهم کنیم، بنده این کار را کردم در دهه ۷۰ شمسی زمانی که آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود چنین چیزی را نوشتم خدمت خودشان تقدیم کردم خدمت حضرت آقا هم تقدیم کردم. قبل از این که به نیویورک برم بود یعنی اواخر دهه ۷۰.
ما باید فهرستی درست کنیم و بگوییم با آمریکا این مشکلات را داریم، آمریکا با ما این مشکلات را دارد در یک ستون مشکلات خودمان را با آمریکا بنویسیم و از سویی دیگر مشکلات آمریکا با ما و بگوییم این مشکلات ما با یکدیگر قابل حل است و این پنج تا مشکل را هم نمی توانیم حل کنیم. بنویسیم که ما نمی خواهیم حل کنیم و ماهیت جمهوری اسلامی را نمی خواهیم حل کنیم. شناسایی رژیم صهیونیستی را نمی خواهیم حل کنیم... مثلا ۵۰ تا موضوع داریم ۱۵ تا را نمی خواهیم حل کنیم در واقع اینها را بنویسیم و دور آنها خط بکشیم.
بعد می نشینیم روبه روی آمریکا می گوییم آقای آمریکا ما در این حوزه ها با شما می توانیم کار کنیم در این حوزه ها نمی توانیم. در این حوزه ها می توانیم به توافق برسیم در این حوزه ها با هم اختلاف داریم.
کشورهایی که با یکدیگر رابطه دارند الزاما در همه حوزه ها...
سعیدلیلاز:شما این را عملی می بینید که رابطه مان را رقابت آمیز کنیم.
بله عملی می بینم اسمش را می خواهید رقابت بگذارید یا ...
سعیدلیلاز:عادی سازی؟
نه مدیریت دشمنی و شاید مدیریت تناضع.
سعیدلیلاز: بین تخاصم و رقابت
ظریف:من از کلمه «دشمنی» خوشم نمی آید به عنوان ابزار زمامداری کمتر هم به کار می برم.
دشمنی کنترل شده را...
مدیریت تنازع یا مدیریت اختلاف. ما می توانیم با آمریکا مدیریت اختلاف داشته باشیم حتی مدیریت تناضع داشته باشیم. نیازی به تخاصم و تنش هم نداریم.
ظریف می گوید:من این را بگویم اولین باری که در تاریخ ما برای اقدام مثبت مان از آمریکا مابه ازا گرفتیم «برجام» بوده ،قبل از آن اقدامات مثبت متنابهی بر آمریکا کردیم.
سعیدلیلاز: مجانی؟
مجانی، چرا؟ برای این که هیچ وقت ننشستیم ببینیم ما این کار را می کنیم و غیره.
سعیدلیلاز:این مابه ازا چه چیزی بوده در برجام؟
مابه ازا چه بوده؟ اولین مابه ازا این بوده که بدون موافقت آمریکا شش قطعنامه فصل ۷ تمام نمی شد.
من می گویم آقای احمدی نژاد مذاکره ما با آمریکا را غیرقابل اجتناب کرد چون بدون مذاکره با آمریکا امکان نداشت.
آقای جلیلی مذاکره ما با آمریکا را غیرقابل اجتناب کرد. بدون مذاکره با آمریکا امکان نداشت قطعنامه های فصل ۷ تمام شود.
چرا به خاطر این که عضو دائم می تواند همیشه وتو کند.
سعیدلیلاز:کل تحریم ها؟
نه کل قطعنامه ها اصلا تحریم های آمریکا را کنار بگذارید، بدون آمریکا چگونه می توانستید شش قطعنامه فصل ۷ را کنار بگذارید؟ ،بدون آمریکا چگونه می توانستید از فصل ۷ شورای امنیت خارج شوید؟
آمریکا قدرقدرت نیست اما وقتی موضوع را به شورای امنیت برد و از شما هم امنیتی سازی کرد همان کاغذ پاره ها، و وقتی شما را تحت فصل ۷ شورای امنیت قرار داد.
جلیلی وباقری دروغ می گویند:که ما تحت ماده ۴۲ فصل ۷ نبودیم.
اولین ترکشهای لورفتن مصاحبه:اخراج حسام الدین آشنا بود:
حسام الدین آشنا درتوییتر نوشت:
«مرکز بررسیهای استراتژیک علاوه بر آنکه ارائه خدمات مشاورهای، تحلیلی، نظارتی و آگاهیرسانی تخصصی در حوزههای راهبردی را در دستور کار خود داشته، مسئولیت مستندسازی دستاوردهای دولت یازدهم و دوازدهم را نیز بر عهده گرفته است و تاکنون چهار جلد از این مجموعه را آماده انتشار نمودهاست. و در ادامه همین مسیر، در آذرماه ۱۳۹۹ مسئولیت نظارت بر اجرای قرارداد نهاد ریاست جمهوری با شخصی حقیقی برای تولید و تدوین محصول فرهنگی- هنری «کارنامه/آن سوی دولت» نیز بر عهده این مرکز نهاده شدهاست. برنامهی «کارنامه/آن سوی دولت» مطابق ضمیمه قرارداد با هدف ثبت تلاشها، دستاوردها و تجارب وزرا و معاونین رئیس جمهور از طریق گفتگوی صریح، دقیق و نظاممند طراحی و اجرا شدهاست.
آشنانوشت:مقرر شده بود گزیده خروجیهای تصویری و مکتوب برنامه در توافق با مصاحبهشوندگان و با اعمال ملاحظات ضروری، از طریق صدا و سیما، نمایش خانگی، مطبوعات و کتاب در دسترس عموم قرار گیرد و نسخه قابلِ انتشار محدود آن نیز طبق استانداردهای مرسوم، آرشیو شود.
حسام الدین آشنادرادامه نوشت:تولید این برنامه شامل ۳۳ گفتگو با ۲۸ نفر از وزیران و معاونان رئیس جمهور در ۲۸ اسفند ۱۳۹۹ با کیفیت استودیویی و استاندارد پخش تلویزیونی به پایان رسیده و اکنون در مرحله پساتولید، تکمیل و اعمال اصلاحات مورد نظر مصاحبه شوندگان قرار دارد.
برخی راهزنان حرفهای با شبیخونی سیاسی، تلاش دارند تا ضرورت این اقدام تاریخی زیر سوال برود و با سرقت و انتشار نابهنگام فایلی صوتی، موجب شدهاند تا یک برنامهسازی آموزنده، روشمند و غیر محرمانه، مورد سوء استفاده سیاسی و رسانهای قرار گیرد و در قامت یک معضل سیاسی و امنیتی جلوهکند.
بنده به عنوان یکی از علاقمندان مطالعات سیاستگذاری عمومی خود را موظف به حراست از دستاوردهای قابل توجه همکاران بسیار عزیزم در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری از جمله در شکل دادن به روایتی تفصیلی از تاریخ سیاستی و اجرایی کشور میدانم؛
آشنادراین توییت نوشت:امیدوارم مسئولان ذیربط به جای «دراز کردن حکیمباشی» حداقل یک مسیر نفوذ را شناسایی کنند؛ تا مشخص شود رئیس جمهور برای کاوش دقیق، شفاف و بدون ملاحظه در باره چگونگی دستاندازی به این میراث ملی هیچ خط قرمزی ندارد؛ خوش بودگر محک تجربه آید به میان – تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
از درگاه خداوند بلندمرتبه و خطاپوش مسألت دارم بر توفیقات مقام معظم رهبری، دولت محترم، قوای مسلح و همه خدمتگزاران کشور بیافزاید و همه قصورها و تقصیرها را در خدمت به ملت مظلوم ایران ببخشاید. »/پایان توضیحات آشنا/جمعه، ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
توئیتردوم رهبرماجراجویان درروزبعد:
«مرکز بررسیهای استراتژیک علاوه بر آنکه ارائه خدمات مشاورهای، تحلیلی، نظارتی و آگاهیرسانی تخصصی در حوزههای راهبردی را در دستور کار خود داشته، مسئولیت مستندسازی دستاوردهای دولت یازدهم و دوازدهم را نیز بر عهده گرفته است و تاکنون چهار جلد از این مجموعه را آماده انتشار نمودهاست. و در ادامه همین مسیر، در آذرماه ۱۳۹۹ مسئولیت نظارت بر اجرای قرارداد نهاد ریاست جمهوری با شخصی حقیقی برای تولید و تدوین محصول فرهنگی- هنری «کارنامه/آن سوی دولت» نیز بر عهده این مرکز نهاده شدهاست. برنامهی «کارنامه/آن سوی دولت» مطابق ضمیمه قرارداد با هدف ثبت تلاشها، دستاوردها و تجارب وزرا و معاونین رئیس جمهور از طریق گفتگوی صریح، دقیق و نظاممند طراحی و اجرا شدهاست.
مقرر شده بود گزیده خروجیهای تصویری و مکتوب برنامه در توافق با مصاحبهشوندگان و با اعمال ملاحظات ضروری، از طریق صدا و سیما، نمایش خانگی، مطبوعات و کتاب در دسترس عموم قرار گیرد و نسخه قابلِ انتشار محدود آن نیز طبق استانداردهای مرسوم، آرشیو شود.
آشنانوشت:تولید این برنامه شامل ۳۳ گفتگو با ۲۸ نفر از وزیران و معاونان رئیس جمهور در ۲۸ اسفند ۱۳۹۹ با کیفیت استودیویی و استاندارد پخش تلویزیونی به پایان رسیده و اکنون در مرحله پساتولید، تکمیل و اعمال اصلاحات مورد نظر مصاحبه شوندگان قرار دارد.
برخی راهزنان حرفهای با شبیخونی سیاسی، تلاش دارند تا ضرورت این اقدام تاریخی زیر سوال برود و با سرقت و انتشار نابهنگام فایلی صوتی، موجب شدهاند تا یک برنامهسازی آموزنده، روشمند و غیر محرمانه، مورد سوء استفاده سیاسی و رسانهای قرار گیرد و در قامت یک معضل سیاسی و امنیتی جلوهکند.
بنده به عنوان یکی از علاقمندان مطالعات سیاستگذاری عمومی خود را موظف به حراست از دستاوردهای قابل توجه همکاران بسیار عزیزم در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری از جمله در شکل دادن به روایتی تفصیلی از تاریخ سیاستی و اجرایی کشور میدانم؛
امیدوارم مسئولان ذیربط به جای دراز کردن حکیمباشی، حداقل یک مسیر نفوذ را شناسایی کنند؛ تا مشخص شود رئیس جمهور برای کاوش دقیق، شفاف و بدون ملاحظه در باره چگونگی دستاندازی به این میراث ملی هیچ خط قرمزی ندارد؛ خوش بودگر محک تجربه آید به میان – تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
از درگاه خداوند بلندمرتبه و خطاپوش مسألت دارم بر توفیقات مقام معظم رهبری، دولت محترم، قوای مسلح و همه خدمتگزاران کشور بیافزاید و همه قصورها و تقصیرها را در خدمت به ملت مظلوم ایران ببخشاید. »/حسم الدین آشنا.
واکنش رئیس جمهور به جنجال آفرینی وزیرامورخارجه: وزیراطلاعات! «دُزد»رابگیر،سرقت شده!
در پی انتشار نوار مصاحبه محرمانه دکتر ظریف در شبکه های فارسی زبان ، دکتر روحانی (رئیس جمهور )طی دستوری ،عصردوشنبه(۶ اردیبهشت ۱۴۰۰) از وزارت اطلاعات خواست تا هر چه سریعتر به موضوع چگونگی انتشار و انتقال فایل صوتی به رسانه های خارجی رسیدگی نماید .
واکنش «رییس مجلس شورای اسلامی» به انتشار فایل صوتی «وزیر خارجه »
محمدباقر قالیباف در صفحه شخصی خود در توییتر (۶ اردیبهشت۱۴۰۰)نوشت: «تدبیر وشجاعت حاج قاسم میدانها را فتح و معابر دیپلماسی را باز میکرد؛ چیزی جز سیاستبازی یا سادهلوحی نمیتواند این حقیقت روشن را کتمان کند. حالا که حاج قاسم نیست، نخواهیم گذاشت با فرصتطلبی برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود به او جفا کنند و نقش تاریخی شهید سلیمانی را وارونه جلوه دهند.»
توضیح نگارنده-پیراسته فر:ظریف ازهمان روزانتشارفایل،یک مأموریتی برای خودش ترتیب داد،به کشورعراق وعمان...(همچون مأموریت متکی به سنگال)واولین شب قدراینگونه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰(١٩ رمضان ١٤٤٢)در پستی در اینستاگرام خود نوشت:
یک هفته ای است که در پی پخش برداشت و تحلیل تلخ این دانشجوی روابط خارجی از یک برهه تاریخی— آن هم صرفا برای انتقال صادقانه تجربیات به مسئولین آینده و بدون هیچگونه قصدی برای انتشار وسیع و یا حتی محدود آن— احساسات پاک عاشقان شهید والامقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و خانواده آن شهید و به خصوص شیر دخترش زینب خانم –که برایم همچون فرزندان خودم عزیز است — جریحهدار شده است. برخی هم تلاش کردهاند از این شرایط ناگوار وسیلهای برای برهم زدن همدلی میان آحاد مردم دلاور این مرز و بوم و یا ابزاری برای اهداف کوتاه سیاسی بسازند.
عرایض بنده—که هیچ ادعایی جز صداقت بر قطعیت آن ندارم—ذرهای از عظمت شهید سلیمانی و نقش بیبدیل او در بازآفرینی امنیت ایران، منطقه و جهان نمیکاهد. ولی اگر میدانستم جملهای از آن عرایض انتشار عمومی پیدا میکند، حتما همچون گذشته آن را بر زبان نمیآوردم. نه برای اینکه مردم را محرم نمیدانم، بلکه از آن جهت که در جهان به هم پیوسته کنونی که انتخاب مخاطب را ناممکن ساخته و در آشفتهبازار سیاست، اغیار را محرم نمیشمارم.
هر چه داریم از این مردم است و همانگونه که برادرم شهید حاج قاسم جانش را فدای این مردم نمود، من هم اگر آبرویی دارم آنرا با افتخار فدای همین مردم می کنم .
در سحرگاه ضربت خوردن شاه مردان(١٩ رمضان ) و به هنگام اعمال شب قدر، همه کسانی که به باور خودم به من تهمت و افترا زده بودند را بخشیدم. امیدوارم مردم بزرگوار ایران و همه عاشقان سردار و به ویژه خانواده بزرگوار سلیمانی عزیز نیز بنده را ببخشایند. /پایان نوشتارظریف.رهبرانقلاب: اینطور نیست که تصمیمگیریها تابع وزارت خارجه باشدبلکه سیاست خارجی در همه جای دنیا مربوط به مجامع بالادستی است، مسئولین عالی رتبه کشور تصمیم میگیرند«وزارت خارجه مجری است»
رهبرانقلاب:ازبرخی مسئولین کشور(ظریف) این روزها حرفهایی شنیده شد که برای انسان مایه تعجب و مایه تأسف است. شنیدیم که رسانههای دشمن و مخالف جمهوری اسلامی هم پخش کرده اند. انسان متأسف میشود وقتی اینها را میشنود.
برخی از این حرفها تکرار حرفهای آمریکاست. فرض کنید آمریکاییها سالهاست از نفوذ جمهوری اسلامی به شدت ناراحت هستند. از شهید سلیمانی به خاطر این ناراحت بودند و به این خاطر ایشان را به شهادت رساندند.ما نباید حرفی بزنیم که این معنا را تداعی کند که داریم حرف آنها را تکرار میکنیم چه در باره نیروی قدس چه شخص شهید سلیمانی.
برنامههای کشور اعم از برنامههای نظامی و علمی و فرهنگی و دیپلماسی است.و مجموعه اینها سیاست کشور را تشکیل میدهد. این که این بخش آن بخش را نفی کند اصلاً معنی ندارد و این خطای بزرگی است که از مسئول جمهوری اسلامی(سرزده)، نباید سر بزند.
انصافاً «نیروی قدس »بزرگترین عامل موثر در جلوگیری از دیپلماسی منفعل در غرب آسیاست.
این نیرو، سیاست جمهوری اسلامی را تحقق بخشید. غربیها اصرار دارند که سیاست خارجه ایران زیر پرچم آنها باشد. میل آنها این است چون سالها اینطور بوده است. هم در اواخر قاجار هم در دوران پهلوی ایران تحت سیطره غرب بوده. انقلاب ایران را از سیطره آنها خارج کرده و حالا تلاش میکنند که آن سیطره را برگردانند. لذا جمهوری اسلامی با «چین» ارتباط برقرار میکند آنها(غرب) ناراحت میشوند، با «روسیه» ارتباط برقرار میکنند آنها(غرب) ناراحت میشوند.
آیت الله خامنه ای :بنده موارد متعددی را سراغ دارم از کشورهای همسایه که مسئولان عالیرتبهشان میخواستند به ایران سفر کنند که آمریکاییها مخالفت میکردند. ما نمیتوانیم در مقابل خواست آنها کوتاه بیاییم. باید پرتوان عمل کنیم.
این را هم همه بدانند که سیاست خارجی در هیچ جای دنیا در وزارت خارجه تعیین نمیشود. در همه جای دنیا مربوط به مجامع بالادستی و مسئولین عالی رتبه هستند که تعیین میکنند. البته وزارتخارجه هم مشارکت دارد. امّا مجری است.
در کشور ما هم شورایعالی امنیت ملی است و همه حضور دارند، تصمیمگیری میشود و وزارت خارجه به شیوههای خودش باید اجرا کند. مراقب دشمنشاد کردن هم باشیم.
رهبر معظّم انقلاب، عصر امروز (یکشنبه ۱۲ اردیبهشت) به مناسبت روز کارگر و روز معلم
واکنش سخنگوی دولت به فایل صوتی وزیرامورخارجه:تقصیر«پترودلارهای »است!
منتظریم ظریف ازمأموریت(عراق)برگردد،توضیح بدهدکه راچنین حرفهایی زده!.
ربیعی گفت:این فایل صوتی که توسط رسانه «پترودلارهای »کینه توز که با دلار های نفتی تاسیس شده و طرفدار رنج و تحریم ایران بوده منتشر شد. رئیس جمهور به وزارت اطلاعات دستور دادهاند که رُبایندگان فایل صوتی را شناسایی کنند. این ربایش اسناد توطئهای علیه دولت، نظام، انسجام داخلی، نهادهای کارآمد و سرافراز ما در میدانها و همچنین توطئه ای علیه منافع ملی ماست.
البته ظریف فعلاً درمأموریت(عراق)است، ما منتظر خواهیم بود ظریف به ایران بازگردد و توضیحات لازم در زمینه سوءبرداشتها را ارائه خواهند داد. این مصاحبه زیرنظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری برای تاریخ شفاهی ۸ ساله دولت انجام شده است.
علی ربیعی گفت: فایل مصاحبه با آقای ظریف، به دلایلی کاملا روشن که ابعاد آن هنوز روشن نیست و توسط افرادی که هویت آنها در حال بررسی است، به سرقت رفته و توسط تلویزیون پترودلاری کینهتوز که با دلارهای نفتی اداره میشود و از روز تاسیس، طرفدار سرسخت رنج و تحریم مردم ایران بوده منتشر شد.
وی تاکید کرد: این گفتوگو بخشی از برنامه «آن سوی دولت» با موضوع گزارش و روایت خدمات و اقدامات و چالشهای و دستاوردهای دولتهای یازدهم و دوازدهم بود که زیر نظر مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری مصاحبه هایی را با وزیران و معاونان رییس جمهور در چهارچوب تاریخ شفاهی دولتهای یازدهم و دوازدهم انجام شده است.
سخنگوی دولت خاطر نشان کرد: بنا بود که فایل کامل نسخه صوتی تصویری و مکتوب گفت و گوها در دفتر هیات دولت با درجه طبقه بندی آرشیو شود و یک نسخه گزیده از هر گفت وگو با توافق مصاحبه شوندهها در یک نهاد مطالعاتی آرشیو و سپس منتشر و در دسترس عموم قرار گیرد.در مورد مصاحبه با ظریف، فایل گفت وگو با ایشان به دلیل روشن که همه ابعاد آن روشن نیست، ولی توطئه آمیز بودن آن روشن است، توسط افرادی که هویت آنان در حال بررسی است به سرقت رفت و منتشر شد.
وی اظهار داشت: جمع بندی فعالیتها و اقدامات در پایان همه دولتها امری مرسوم بوده است و این بار با نگاه نوآورانه با دو هدف انتقال تجارب با هدف آسیبشناسانه و سپس مستندساختن فعالیتها و اقدامات دولت هم برای ثبت تاریخی و هم مطالعه علاقه مندان به شکل انتشار عمومی پیش بینی شده بود.
سخنگوی دولت بیان داشت: هدف اول این مصاحبهها آسیب شناسی سیاستگذاریهای دستگاههای مختلف از زبان مسولان عالی دستگاه ها، پرسیدن موانع سیاست گذاری و مشکلات آن مدنظر بوده تا با سندی تاریخی و قابل استفاده از تجربیات مسئولان پیشین برای آیندگان باشد. کاملا قابل انتظار است که در جریان آسیبشناسی جنبه نقد بیشتری هم دیده شده است ولی این نافی همکاری و همدلی بین همه مسئولان دستگاههای ایرانی در عرصه عمل نیست.
ربیعی تصریح کرد: کلیه دستگاهها با نگاههای ساختارشناسانه به ساختارهای موجود، اصطکاکهای بین دستگاهی فرایندهای سیاست گذاری موجود را بحث کردند و طبیعی است جنس آسیبشناسی در وزارت خارجه کاملا متفاوت بود. طبیعی است دستگاه دیپلماسی ما مانند همه جهان با توجه به نوع ماموریتهای محوله و در چارچوبهای عملیاتی متفاوت از نظر روشی، نگاه متفاوتی نسبت به سیاستها و نحوه پیگیری سیاستها با نهادهای دیگر داشته باشد. در همه دنیا اینها جزو اخبار مشهود است و در کشور ما هم به سابقه قدمت انقلاب جمهوری اسلامی دارد و امام خمینی هم این را اختلاف طلبگی میدانستند و این اختلافات محدود به دستگاه وزارت خارجه نیست.
وی اضافه کرد: گفت و گو با وزیر خارجه به عنوان عضو دولت، با هدف جمعبندی فعالیتها و اقدامات در پایان همه دولتها انجام شد که امری مرسوم است و در همه دولتها انجام میشود. رئیس جمهور به وزیر اطلاعات دستور دادند تا در اسرع وقت، ضمن بررسی چگونگی انتشار و انتقال فایل صوتی آقای ظریف به رسانههای معاند خارجی، گزارش آن ارائه داده شود و با مسببین آن، برخوردهای لازم صورت بگیرد.
ربیعی اظهار داشت: مطابق با برنامه از پیش تعیین شده، نسخه ای از این گفتگوها به منظور استفاده سیاستگذاران آینده و نسخهای هم برای استفاده عموم مردم که بیش از حد تخصصی و خستهکننده نباشد، تهیه شده و در آینده نزدیک به انتشار عمومی خواهد رسید.
وی ادامه داد: کسی نمیتواند در تبعیت ظریف از رهبری و عمق دوستی او(ظریف) به همه سربازان وطن از حمله سردار سلیمانی شبهه و تردید ایجاد کند.
ربیعی درباره محورمصاحبه ظریف گفت: بخشی مربوط به موفقیتهای وزارت خارجه و موانع و چالشهای پیش روی آن بود. قطعا حوزه دفاعی و خارجی از اهمیت خاصی برخوردار است. قرار بود بخشی از مصاحبهها فقط در قالب انتقال تجارب انتشار محدود داشته باشد و بخشی هم قرار بود پخش شود و پخش خواهد شد.
وی با تاکید بر اینکه با دستور ریاست جمهوری، نهادهای مسوول در حال بررسی چگونگی انتشار و انتخاب گزینشی آن برای پخش هستند، اظهار داشت: محتوای مطالب گزینشی پخش شده و برجسته سازی از مطالب فقط در قالب پخش نبود بلکه تحلیلهای جانبی این رسانههای پترودلاری در مجموع هدف آنها را مشخص می کرد که با یک تیر چند هدف اعتبار سیاست خارجی، تحت تاثیر قرار دادن مذاکرات دیپلماتیک سرنوشت ساز، زایل کردن اعتماد مردم و ایجاد تفرقه در نظام داخلی را هدف گرفته بودند.
ربیعی شائبه انتخاباتی بودن یا انتشار عمدی دولت را به قدری خنده دار دانست که توضیح دادنش ارزشی ندارد .
سخنگوی دولت گفت: نیروهای داخل نظام با هر گرایش اصلاح طلبی و اصولگرایی یا دوستان ما در همه نهادها در تله گفتاری این رسانه ها قرار نگیرند. هدف این کار به انحراف کشاندن فضای سالم و ایجاد بدبینی بین مسئولان و قطبی سازی کاذب بین آنهاست و قطعا آنها را مایوس خواهیم کرد./سه شنبه، ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
توضیح نگارنده-پیراسته فر:«پترودلار»کیست،چیست؟
«پترودلار»(Petroeuro) به دلارهای نفتی گفته می شود.
در سال ۱۹۷۵میلادی(۱۳۵۴شمسی) ،شکل گرفت در آن سال «نیکسون» رئیس جمهور آمریکا از عربستان سعودی خواست تا نفت خود را به دلار بفروشند ، متعاقب این حرکت دیگر کشورهای عضو اوپک هم به فروش نفت خود به دلار آمریکا پرداختند و در مدت کوتاهی تقاضا برای دلار آمریکا افزایش یافت و کشورهایی نیز به استقراض دلار از آمریکا پرداختند .
این سیستم به صورت خودکار به بالا رفتن ارزش دلار در جهان منجر شد. و آمریکایی ها توانستند اجناس مورد نیاز خود را با تخفیف بسیار بالا از کشورهای دیگر وارد کنند . این روند و تمایل به برتری دلار هنوز هم ادامه دارد . به گونه ای که در سال ۲۰۱۰میلادی (۱۳۸۹شمسی)زمانی که «دومینیک استراوس کان » ، رئیس سابق صندوق بین المللی پول خواهان جایگزینی ارزی جهانی به جای دلار بود ،
بلافاصله به اتهام تجاوز جنسی راهی دادگاه و زندان گردید و صد البته از کار برکنار شد.
در پروژه پترودلار «ملک فیصل»در توافقی با سیاستمداران آمریکا، با گرفتن امتیازاتی از جمله افزایش حق رأی در صندوق بینالمللی پول بر انجام معاملات نفتی با دلار« پترودلار» را اجرا کرد.
سرنوشت«دومینیک استراوس کان»:بازداشت وبازجویی،بجرم تجاوزبه خدمتکارهتلش
محاکمه «دومینیک استراوس کان» رئیس سابق صندوق بین المللی پول به اتهام دست داشتن در ایجاد شبکه فحشا از روز دوشنبه در دادگاه کیفری شهر لیل در فرانسه آغاز می شود.
این محاکمه مربوط به پرونده ای است موسوم به «هتل کارلتون» که در سال ۲۰۱۱ پلیس لیل در جریان آن قرار گرفت؛ قبل از آنکه استراوس کان در ارتباط با اتهام مربوط به تعرض جنسی به خدمتکار «هتل سوفیتل» در نیویورک بازداشت شود. همان رسوایی جنسی که این چهره را که در آن زمان مدعی احتمالی ریاست جمهوری فرانسه به شمار می رفت، ناگزیر به کناره گیری از پست ریاست صندق بین المللی پول کرد.
بر اساس پرونده «هتل کارلتون» گفته می شود که این عضو حزب سوسیالیست فرانسه به همراه سیزده تن دیگر مظنون به ایجاد شبکه ای هستند که زنان خودفروش را برای حضور در محافل عیاشی در هتلها و ضیافت ها استخدام می کرده است.
رادیوصدای امریکا روزدوشنبه ۱۶می۲۰۱۱(۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۰)نوشت:خبرگزاری رویترز در مقاله ای تحلیلی می نویسد بازجویی پلیس نیویورک از دومنیک استراس کان، پرسش های عمده اقتصادی و سیاسی را در مقابل جهان قرار داده است. مقامات قضایی، رئیس صندوق بین المللی پول را روز شنبه ۱۴می۲۰۱۱(۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰) از هواپیمایی که از نیویورک عازم پاریس بود پیاده کرده و او را در ارتباط با اتهام تعرض جنسی به یک خدمتکار هتل بازداشت کردند. حوادثی که اخیرا برای آقای استراس کان رخ داده است، نه تنها فرصت شرکت در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری فرانسه را از او گرفته بلکه صندوق بین المللی پول را، آن هم در میانه بحران وام های جهانی، با گرفتاری مواجه ساخته است.
«دومنیک استراوس کان»، رقیب اصلی« نیکولا سارکوزی» در بیست و چهارمین دور انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال آینده به شمار می رفت. محبوبیت پایین آقای سارکوزی و تصدی گری آقای استراس کان بر صندوق بین المللی پول، موقعیت حزب سوسیالیست فرانسه را برای انتخابات پیش رو در سال آینده میلادی مستحکم کرده بود.
«دومنیک استراوس کان» اکنون به اتهام تعرض به یک خدمتکار «هتل سوفیتل» در میدان «تایمز »نیویورک تحت بازداشت است. یک مامور پلیس به خبرنگاران گفته است هنگامی که زن خدمتکار هتل مشغول نظافت اتاق او بود، «استراوس کان» برهنه از حمام خارج شد و ازپُشت سرتلاش کرد به او رادرآغوش بگیردوتجاوزکند. به گفته پلیس، این زن خدمه هتل برای جراحات سطحی و کوچک مورد مداوا قرار گرفت. پلیس همچنین گفته است که تلفن موبایل دومنیک استراوس کان، در اتاق هتل و در همان محل حادثه پیدا شده است./پایان.
هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۳۷ خطوط هوایی کشور اوکراین (پروازشماره ۷۵۲ ساعت ۶ و ۱۲ دقیقه صبح چهارشنبه۱۸ دی ۱۳۹۸ و در بحبوحه تهاجم موشکی به پایگاه آمریکا موردحمله موشک سامانه موشکی سپاه قرارگرفت.
بیشتر مسافران این پرواز ایرانیهایی بودندکه درتعطیلات کریسمس برای دیدارخانواده هایشان به ایران آمده بودند که عازم دانشگاههای خود بودند. پروازهای شرکت هواپیمایی اوکرایناینترنشنال بهدلیل ارزانبودن، در میان دانشجویان طرفداران زیادی دارد.
چون حمله موشکی به پایگاه نظامی امریکا(عین الاسد)درخاک عراق درهمین روز(چهارشنبه۱۸ دی ۱۳۹۸)انجام گرفته بود(۴ساعت قبل ازسقوط هواپیمای اوکراینی).
(چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸) دکتر پیرحسین کولیوند، رئیس اورژانس کشور به ایسنا گفت: از میان ۱۷۹ سرنشین و خدمه هواپیمای مسافربری که تمامی آنها جان باختهاند، ۱۴۷ نفر ایرانی و ۳۲ نفر از اتباع دیگر کشورها بودهاند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:ازمیان لیست سرنشینان منتشرشده« آمارخارجی ها»اینهارادیدم:۴نفرسوئدی،۵نفرکانادایی،۱۰نفرافغانستانی،۱۱نفراوکراینی(۹نفرکادرپرواز+۲نفرمسافر)
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(درمجلس شورای اسلامی):ما خطا کردیم و تعدادی از هموطنان در اثر خطای ما به شهادت رسیدند، اما غیرعمد بوده و شرمنده هستیم و جبران می کنیم.
* از همزمانی شلیک- موشک پدافند- و سقوط هواپیما مشکوک شده بودیم.
*خدای بزرگ را به شهادت می گیرم که دوست داشتم داخل این هواپیما بودم و با آن بمیرم ولی شاهد این ماجرای غم انگیز نباشیم.
*ما در بالاترین حد آماده باش بودیم،به سامانه های ما خبر پرواز تعدادی موشک های کروز را داده بودند و همه خود را برای انهدام موشک ها و هواپیماهای دشمن آماده کرده بودند و چون موشک کروز به لحاظ سرعت، او هم یک هواپیمای بدون سرنشین بزرگ است و فقط خلبان ندارد و در موقعی که هواپیما در ارتفاع پایین حرکت میکنند، کروزها هم معمولا در ارتفاع پایین حرکت میکنند.
*من قسم میخورم که فرماندهان و عزیزانی که در طراحی این مسئله نقش داشتند شاید چند شبانهروز و یا شاید حتی چند ساعت هم نخوابیدند ./ ۲۲ دی ۱۳۹۸درمجلس شورای اسلامی..