پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

محل تولد"حضرت علی"شکاف دیوارکعبه

«حضرت علی» ۲۳ سال درمکه، ۳۶ سال درمدینه و ۴ سال درعراق(کوفه)زیست.

شکافته شدن دیوار کعبه(باب الیمانی) برای ورودفاطمه بنت اسد درحالیکه دردزایمان داشت واقامت ۳ روزه درداخل کعبه ، روز چهارم،فاطمه بنت اسد از همان مکان بیرون آمد درحالی که نوزادش(علی)را در آغوش داشت.
تولد علی بن ابیطالب در ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل،مطابق باسال ۵۹۹ میلادی (۱۰ سال قبل از بعثت حضرت محمد)، در شهر مکه  و در داخل کعبه.

درادامه به هجرت حضرت علی(ازمدینه به کوفه)پرداختیم وشهادت درمحراب مسجدکوفه..همچنین وبه هجرت پیامبر...لیله المبیت..غارثور..پرداختیم+تصاویر.

تولدحضرت علی،داخل کعبه

تولد «حضرت علی» علیه السلام در ۱۳ رجب سال ۳۰ عام الفیل،مطابق باسال ۵۹۹ میلادی (۱۰ سال قبل از بعثت حضرت محمد)، در شهر مکه  و در «داخل کعبه » واقع گردید.

شیخ مفید: غیر از امام علی، هیچ مولودی چه پیش از او و چه پس از او در  کعبه  زاییده نشده است و این به جهت اکرام و تجلیل از عظمت مقام آن حضرت از جانب خداوند متعال بوده است.

پیراسته فر

 «شیخ آقا بزرگ تهرانی»( موسوعه کتابشناسی الذریعه)،بنقل از کتاب «علی و الکعبه»،تألیف، مهدی بن محمدتقی بن ابراهیم نقوی(متوفی ۱۳۰۰هجری قمری)، و با استفاده از ۲۲ کتاب از کُتب علمای اهل سُنّت،اثبات کرده است که آن حضرت در کعبه متولد شده است.


علامه امینی به تفصیل پیرامون ولادت علی علیه السلام در کعبه بحث نموده و از جمله از حاکم نیشابوری (عالم برجسته اهل سنت)، در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» نقل می کند،نوشت : اخبار به تواتر رسیده که فاطمه دختر اسد، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب کرم الله وجهه را در درون کعبه زائید.

روایت اهل سنت از ماجرای شکاف کعبه و تولد امام علی(ع) داخل خانه خدا
و از گنجی شافعی در کتاب «کفایه» نقل کرده که از طریق ابن نجار از حاکم نیشابوری روایت نموده نوشت: امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب در مکه در خانه خدا، شب جمعه سیزدهم ماه رجب سی سال گذشته از عام الفیل متولد گردید. نه قبل و نه بعد از وی مولودی در بیت الله الحرام جز او متولد نگردید و این کرامتی برای آن حضرت بود به خاطر مقام با عظمت او بود.

«عباس بن عبدالمطّلب»(عموی پیامبر) و عده‌ای دیگر در مقابل خانه کعبه در مسجد الحرام نشسته بودند که ناگهان فاطمه بنت اسد که درد زایمان فرزند او را ناراحت کرده بود،‌ پدیدار گشت و نزد خانه آمد و گفت: پروردگار من ایمان دارم به تو و به همه پیامبران و کتاب‌هایی که از سوی تو آمده و گفتار جدم ابراهیم خلیل را تصدیق دارم و به او که این خانه کعبه را بنا کرد، پروردگارا به حق همان کسی که این خانه را بنا کرد و به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان.


ناگهان دیدند قسمت پشت خانه کعبه(محل مستجار) شکافته شد و فاطمه به داخل خانه رفت و از دیدگاه ما پنهان گردید و دیوار نیز مانند نخست به هم پیوست(به شکل اولیه برگشت)، ‌ما که چنین دیدیم خواستیم قفل درِکعبه را باز کنیم، ولی در باز نشد.
شکاف کعبه محل ورود فاطمه بنت اسد مادر امیرالمومنین
این خبر به سرعت در شهرمکه پیچید، ۳ روز از این ماجرا گذشت و چون روز چهارم شد «فاطمه بنت اسد» از همان مکان بیرون آمد و علی  را در دست داشت.

«فاطمه بنت اسد» به مردم گفت: خدای تعالی مرا به زنان پیش از خود برتری بخشید، و من در خانه خدا رفتم و از روزی و میوه بهشتی خوردم و چون خواستم از خانه بیرون آیم، ‌هاتفی ندا کرد« ای فاطمه! نام این مولود را علی بگذار» که خدای علیّ اعلی می‌فرماید: من نام او را از نام خود جدا کردم و او کسی است که بت‌ها را در خانه من می‌شکند. (محلاتی، سید هاشم، زندگانی حضرت امیرالمؤمنین،ج۱،ص۲۸ )

کعبه«زایشگاه امام علی»

عباس محمود عقاد مصرى(متوفی ۱۳۸۳ق‌):على علیه السلام در داخل کعبه به دنیا آمد و خداوند به او عنایتى فرمود که هرگز بر بتهاسجده نکرد.

 حدیثی از زبان امام علی(ع) نقل شده است که از حضرتشان پرسیدند؛ شما برتر هستید یا حضرت عیسی(ع)؟ ایشان فرمودند: من افضل از عیسى هستم؛ زیرا پس از آن‌که مریم به واسطه دمیدن جبرئیل، حامله شد، زمان وضع حمل فرا رسید؛ وحى آمد که ای مریم (اخرجى عن البیت فان هذه بیت العباده لا بیت الولاده) از بیت المقدس بیرون شو؛ زیرا که این خانه محل عبادت است نه محل ولادت و زائیدن. در نتیجه «درد زایمان، او را به سوى تنه درخت خرمایى کشانید«، در میان صحرا پاى نخل، عیسى(ع) را به دنیا آورد. اما من، زمانی که تولد من بر مادرم؛ فاطمه بنت اسد، نزدیک شد، به مسجد الحرام رفت و به کعبه متوسل شد و گفت: الهى به حق این خانه و به حق آن کسى که این خانه را بنا کرده، این درد زائیدن را بر من آسان گردان، همان ساعت دیوار خانه شکافته شد، مادرم فاطمه را با نداى غیبى دعوت به داخل خانه نمودند که یا فاطمه (ادخلى البیت) فاطمه مادرم وارد شد و من در همان خانه کعبه به دنیا آمدم‏.

امام باقر(ع) از امام سجاد(ع) این‌گونه نقل می‌کند: با پدرم در کنار قبر جدّمان پیامبر خدا(ص) نشسته بودیم و زیارت می‌کردیم و زنان فراوانى هم آن‌جا بودند که یکى از آنان به سمت ما آمد. من از او پرسیدم: تو کیستى؟ گفت: من زیده دختر قریبه بن عجلان از قبیله بنی ساعده هستم.

به او گفتم: آیا چیزى دارى که براى ما بازگویى؟

گفت: آرى! مادرم ام عماره، برایم نقل می‌کرد: روزى در میان زنان عرب بودم که ابوطالب، دلتنگ و غمگین، پیش آمد. به او گفتم: اى ابوطالب! تو را چه شده است؟

گفت: همسرم فاطمه بنت اسد، در اوج درد زایمان است. سپس دستانش را(از شدت درد) بر صورتش نهاد.

در این میان، محمد(ص) آمد و به ابوطالب گفت: اى عمو! چه شده ‏است؟

ابوطالب پاسخ داد: فاطمه بنت اسد، از درد زایمان ناله می‌کند. پس محمد(ص)، دست ابوطالب را گرفت و به همراه فاطمه، به سوى کعبه آورد و فاطمه را در کعبه نشاند و فرمود: با اتکا به نام خدا، بنشین. پس دردش گرفت و پسرى خندان و نظیف و پاکیزه به دنیا آورد که به زیبایی‌اش ندیده‌ام. پس ابوطالب او را على نامید و پیامبر(ص) او را تا خانه فاطمه برد،آنگاه امام سجاد(ع) گفت: به خدا سوگند، تاکنون چیزى نشنیده‌ام، مگر آن‌که این سخن از آن، نیکوتر بود»./ابن طاووس، علی بن موسی، الطرائف فی معرفه مذاهب الطوائف.

تلاش وهابیون برای مخفی نمودن اعجازی بزرگ

امام صادق(ع) از پدرانش چنین نقل می‌کند: عباس بن عبدالمطلب و نَوْفَل بن قَعْنَب(اصحاب رسول الله) در میان بنی‌هاشم و در جوار کعبه نشسته بودند. فاطمه بنت اسد آمد و درد زایمان او را گرفت.

این دو نقل می‌کنند که دیدیم دیوار پشتی کعبه باز شد و فاطمه وارد آن شد. در خانه نیز بسته شد. سپس شکاف دیوار به هم آمد و چسبید. رفتیم که در را باز کنیم تا زن‌ها داخل خانه بروند، ولى نتوانستیم. فهمیدیم که این کار از جانب خداست.

فاطمه سه روز در آن‌جا ماند و همه‌جا سخن از او بود. بعد از سه روز، باز هم همان‌جا شکافته شد و فاطمه بیرون آمد. و على(ع) روى دست‌هاى او بود. و گفت: در این سه روز از میوه‌هاى بهشت تغذیه می‌کردم./کتاب« الخرائج و الجرائح»، ج ۱قطب راوندی، متوفای ۵۷۳ق.

«یزید بن قعنب »می‌گوید: من با عباس بن عبدالمطلب و گروهى از قبیله عبدالعزى، روبه‌روى کعبه نشسته بودم که ناگاه، فاطمه بنت اسد، جلو آمد.

«فاطمه بنت اسد» در ماه نهم باردارى به على بود و درد زایمانش آغاز شد … گفت: پروردگارا! من به تو و پیامبران و کتاب‌هاى آمده از سوى تو، ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می‌کنم و این‌که او خانه کهن و آزاد را [براى عبادت همه مردم‏] ساخت. پس به حق بنا کننده این خانه و به حق فرزندى که در شکم دارم، زایمانم را بر من آسان گردان! پس دیدیم که پشت کعبه باز شد و فاطمه، داخل شد و از دید ما پنهان گشت و دیوار کعبه به هم برآمد.

خواستیم قفل درب کعبه را بگشاییم؛ اما گشوده نشد. پس دانستیم که این، امرى از طرف خداوند متعال است. سپس فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد، در حالی که امیر مؤمنان را در دست داشت.

سپس گفت: من بر همه زنان پیش از خود، برترى یافتم؛ چون آسیه دختر مزاحم، خدا را پنهانى در جایى عبادت کرد که خدا عبادت در آن‌جا را جز از روى اضطرار دوست نمی‌دارد، و مریم دختر عمران، درخت خشکیده خرما را تکان داد تا از آن، خرماى تازه بخورد، ولى من به درون خانه حرمت‌دار خدا رفتم و از میوه‌ها و روزی‌هاى بهشتى خوردم»./کتاب«علل الشرائع» ج ۱شیخ صدوق(متوفی۳۸۱ه.ق)

علاوه بر علمای شیعه؛ تعدادی ازمنابع اهل سنت نیز بر این امر اذعان کرده‌اند؛ مسعودی از مورّخان قرن چهارم، محل تولد امام علی(ع) را در کعبه دانسته است.

حاکم نیشابوری یکی از بزرگ‌ترین راویان اهل سنت، می‌گوید: « فَقَدْ تَوَاتَرَتِ الْأَخْبَارِ أَنَّ فَاطِمَهَ بِنْتَ أَسَدٍ وَلَدَتْ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ کَرَّمَ اللهُ وَجْهَهُ فِی جَوْفِ الْکَعْبَهِ»؛ روایات فراوانی وجود دارد که فاطمه بنت اسد؛ امیر المؤمنین علی بن ابی‌طالب را در درون کعبه به دنیا آورده است./المستدرک على الصحیحین.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:چگونه ممکن است هنگام ولادت علی دیوار کعبه شکافته شده باشد؟ النجف الاشرف

«یَزِیدُ بْنُ قَعْنَب »داستان «ولادت حضرت علی» را « فاطمه بنت اسد»رااینگونه تعریف می کند:

من(یَزِیدُ بْنُ قَعْنَب) و «عباس بن عبدالمطلب» و گروهی از خاندان «عبدالعزی» در برابر خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان دیدیم «فاطمه بنت اسد»( مادر امام علی) که به آن حضرت حامله بود و نُه ماه از مدت حملش می گذشت و دچار درد زایمان شده بود) وارد شد و به درگاه خداوند عرض کرد: پروردگارا!‌ من به تو و پیامبران و کتاب هایی که از جانب تو فرستاده شده اند ایمان دارم و سخن جدم «ابراهیم خلیل» را تصدیق می کنم و باور دارم که او این خانه‌(کعبه)را بنا کرده و به حق این فرزندی که در شکم دارم سوگند می دهم که وضع حمل مرا آسان کنی.

«یزید بن قعنب» می گوید:  در این هنگام دیدم «دیوار پشت کعبه»(رکن یمانی) شکافت و «فاطمه»(زائو) وارد کعبه شد و از چشمان ما ناپدید گشت وآنگاه، دیوارِشکافته شده به هم چسبید. برخاستیم که قفل در خانه‌کعبه را باز کنیم، قفل باز نشد، دانستیم که این رویداد به فرمان خدا رخ داده است.

پس از چهار روز(روزچهارم) که گذشت فاطمه از خانه‌کعبه بیرون آمد درحالی که نوزادش (علی)را درآغوش داشت .

فاطمه بنت است گفت: من بر زنان گذشته تاریخ برتری یافته ام زیرا «آسیه دختر مزاحم» خدا را به صورت پنهانی در جایی عبادت می کرد که عبادت خدا در آنجا جز از روی ناچاری سزاوار نبود، و «مریم دختر عمران آن شاخه خشکیده خرما را با دستش تکان داد تا آنکه خُرمایی تازه از آن فرو ریخت و خورد» ولی من وارد خانه خدا شدم و از میوه ها و نعمتهای بهشتی خوردم و وقتی خواستم خارج شوم هاتفی به من گفت: فاطمه! او را علی نام بگذار، چرا که او بلند مرتبه است و خداوند علی اعلی می گوید نام او را از نام خودم مشتق ساختم.

او را به آداب و اخلاق خودم تربیت کردم و از علوم پیچیده خود آگاهش نمودم او کسی است که بت ها را در خانه من می شکند و بر بام خانه ام اذان می گوید و مرا به مجد و بزرگواری یاد می کند. خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او فرمان برد و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و فرمانش نبرد.»

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:خاندان «عبدالعزی»کیست؟

*عبدالعُزّی بن عبدالمُطَّلب، مشهور به ابولَهَب، عموی پیامبر(ص)بود.

«آسیه دختر مزاحم» کیست؟

«آسیه دختر مزاحم» (زن فرعون،مادرموسی)است.

«مریم دخترِ مزاحم» وقتی درد زایمان گرفت، او را به ناچار به جانب درخت خرما کشانید( فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ)۲۳ مریم

وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّاتنه درخت خرما -خشکیده-را به سوى خود تکان بده تا بر تو «رُطب» تازه رسیده، فرو ریزد)۲۵ مریم

 این رویداد با اندکی تفاوت در منابع بسیاری ذکر شده است و از شگفتی های این واقعه مهم تاریخی این است که فاطمه نه از در خانه بلکه با شکافته شدن دیوار آن وارد کعبه گردید تا این رویداد عجیب دلیل و برهانی روشن تر بر معجزه باشد و آیندگان نتوانند آن را پدیده ای تصادفی و اتفاقی قلمداد کنند و جالب این است که پس از گذشت قرن ها از آن رویداد مهم و تجدید ساختمان کعبه و تعمیر آن و پر کردن جای شکاف با نقره، هنوز هم اثر شکاف بر دیوار خانه، خود را نمایان می سازد.

ولادت امام علی  در کتب اهل سنت

۱- حافظ ابو عبدالله محمد بن عبدالله، معروف به حاکم نیشابوری(متوفی۱۹۴ هجری قمری) که همه بزرگان اهل سنت او را مورد اعتماد و استناد دانسته اند در کتاب ، «مستدرک صحیحین» می گوید: روایات متواتر است که فاطمه بنت اسد، امیرمؤمنان علی بن ابی طالب ـ کرّم الله ـ وجهه، را در خانه کعبه به دنیا آورده است.

۲- شاه ولی الله احمد بن عبدالرحیم دهلوی، محدث متعصب اهل سنت(متوفی ۱۱۷۶ قمری)در کتاب «ازاله الخفا» می نویسد: بی گمان روایات متواتر است در این که فاطمه بنت اسد، امیرالمومنین علی بن ابی طالب را در درون کعبه به دنیا آورد، بدون تردید او در روز جمعه سیزدهم رجب، سی سال بعد از عام الفیل، در خانه کعبه به دنیا آمده است، و هرگز پیش از او یا بعد از او کسی در خانه‌کعبه زاده نشده است.

۳- شهاب الدین ابوالثنا، سید محمود آلوسی(متوفی ۱۸۵۴قمری) صاحب تفسیر آلوسی، در شرح بر قصیده عینیه عبدالباقی افندی عمری  فاروقی موصلی(متوفی  ۱۲۷۹) می نویسد: ولادت امیرمؤمنان کرم الله وجهه در درون کعبه، در سراسر دنیا مشهور است و در کتابهای هر دو فرقه شیعه و سنی روایت شده است، و هرگز در مورد غیر ایشان چنین فضیلتی ثابت نشده است.

۴- نورالدین علی بن محمد بن صباغ مکی (متوفی ۸۵۵ق) از دانشمندان معروف اهل سنت، مشهور به ابن صباغ مالکی در کتاب «الفصول المهمّه» با سلسله سند از ابن مغازلی، از امام سجاد(ع)مبنی بر ولادت امام علی(ع) در درون خانه کعبه نقل کرده است که: پیش از او کسی در بیت الله الحرام متولد نشد، و این برتری ویژه اوست از سوی خداوند برای ابراز کرامت و شرافت و شکوهمندی او.

منابعی از اهل سنت که به طور صریح به شکافته شدن دیوار کعبه اشاره کرده اند:

۱- «محمد شریف خان شیروانی»(متوفی ۱۸۴۷ه.ق) در کتاب «چوتهی کتاب» به ولادت امام علی ـ علیه‎ السلام ـ در درون کعبه و شکافته شدن دیوار کعبه و شنیده شدن صدای هاتف غیبی تصریح کرده است.

۲- «مولوی حافظ حکیم ظهیر احمد سهسوانی» در کتاب «ظهیر البشر» در احوال و فضائل ائمه می نوشت:چون خداوند اراده نمود که شرفی بر شرفهای کعبه بیفزاید، دیوار کعبه را بشکافت و فاطمه بنت اسد را به درون کعبه فرا خواند و فاطمه فرزندش علی را در درون کعبه به دنیا آورد.

۳-  «علامه حسن بن امان الله مولوی عظیم آبادی هندی»(متوفی  ۱۳۰۰ ه . ق ) درکتاب تجهیز الجیش جریان ولادت امام علی ـ علیه‎ السلام ـ را طبق روایت «بشائر المصطفی» از یزید بن قعنب نقل کرده است.»

۴- «دکتر محمد شاه قادری» دانشمند و پزشک نامی سرزمین لاهور، در کتاب «مصباح المقربین» تصریح می کند که امیرمؤمنان در درون کعبه متولد شد و تصریح می کند که ما در آنجناب در حال طواف کعبه بود که او را درد زایمان گرفت، دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد به درون کعبه فرا خوانده شد، سپس تأکید می کند که هرگز چنین شرف و فضیلتی به جز امیرمؤمنان برای احدی نصیب و میسر نشده است.

یکی ازمنابع اخذشده(فرازپایانی):خبرآنلاین-خرداد ۱۳۹۰ بااصلاحات.

کوفه

چراحضرت علی مدینه راترک کرد؟ کوفه رابرای اقامت انتخاب کرد

بین امیرالمؤمنین(علی) و مردم کوفه علاقه ‏ای متقابل وجود داشت ؛ علی  قبل از این که به کوفه بیاید به مردم آن ارج می‏ نهاد و آنها را دوست می‏داشت ؛ با این که آنحضرت در مدینه از مردم بیعت گرفته بود و کوفه را که ده‏ها فرسنگ از مدینه فاصله داشت تا آن زمان ندیده بود ، به کوفه و مردم آن دل‏بسته بود . ابن ابی الحدید در شرح نهج ‏البلاغه خود بابی را با عنوان «فضایل کوفه در کلام امیرالمؤمنین» آورده است .

هنگامی که حضرت علی تصمیم گرفت به منظور برخورد با پیمان‏ شکنان(ناکثین) به بصره برود درنامه ‏ای که برای نخستین بار به اهل کوفه نوشت ، مرقوم داشت : «فرمانی است از بنده خدا علی امیرالمؤمنان به مردم کوفه که «صهیه انصار» و سروران عرب هستند .» .
 «صهیه» یعنی  حامیان(دوستان صمیمی)/ «نسام » به معنی رفعت و بلندی و جای بالا است.

خانه امام علی(ع) در کوفه 

علی علیه‏ السلام چون از مهاجران ، یعنی اهل مکه عداوت و کینه ‏توزی دیده بود به انصار(مردم مدینه) که برخلاف اهل مکه ، مردمی پرآوازه و مهربان بودند توجه داشت ،که سرشناسان آنها به کوفه مهاجرت کرده بودند.

أین تقع الکوفة

 این موضوع در آخرین نامه کوتاه حضرت آمده است . امیرالمؤمنین به مردم کوفه که بسیاری از آنها اهل مدینه بودند ، می ‏نویسد : «بدانید که دیگر مدینه با آن جمیعت وجود ندارد ، مردم خوب آن پراکنده شده ‏اند و فتنه و آشوب برگرد محور آن می‏گردد . پس شما با رسیدن نامه من به سوی فرمانده خود بشتابید و در جهاد با دشمن خود پیش‏دستی کنید .»

 حضرت درآخرین نامه نوشت : «برای من کافی است که شما برادران من هستید ، و برای دین ،یاوران خوبی . بنابراین سبک و سنگین حرکت کنید و با اموال و جان‏هایتان در راه خداجهاد نمایید که برای شما بهتر است اگر بدانید.

به روایت طبری،حضرت علی  در تعقیب عایشه و طلحه و زبیر وقتی به ربذه رسید و خبریافت که آنها قصد بصره دارند و به سوی کوفه نرفتند ، خوشحال شد و فرمود : «مردم کوفه بیش از دیگران مرا دوست دارند به خصوص که رؤسای عرب و سروران آنها در میانایشان هستند .»

مسجد الکوفة

حضرت علی درادامه برای اهالی کوفه نوشت : «من شما و شهرتان را از بین تمام شهرها برگزیدم و بر آن هستم که در میان شما فرود آیم زیرا از مودّت و محبت شمانسبت به خود که به خاطر خدا و پیامبر است اطلاع دارم ، پس هر کس به سوی من بیایدو مرا یاری کند ، دعوت حق را اجابت کرده و وظیفه ‏ای را که بر دوش دارد انجام داده است.»

امیرالمؤمنین علی علیه ‏السلام به سبب خصومت مهاجران و اهل مکه عنایت خاصی به انصار (مردم مدینه) و یمنی ‏ها داشت به گونه‏ ای که عاملان وفرمانروایان آن حضرت بر نقاط مهم عالم اسلام از انصار و مردم یمن انتخاب شده بودندو یک نفر مهاجر در میان آنها نبود به جز پسر عموها(عبداللّه‏ و عبیداللّه‏ و قثم پسران عباس)در میان حکمرانانی که حضرت علی(ع) قبل از ورود به عراق تعیین کردچهره ‏های برجسته ‏ای از انصار دیده می‏ شوند.
افرادی هم‏چون عثمان بن حنیف انصاری(والی بصره)وبرادرش سهل بن حنیف انصاری(والی شام )البته معاویه مانع ورود او به شام گردید ، و بعد از طرف حضرت جانشین او در مدینه شد ،
 قیس بن سعد بن عباده والی مصر ، و قرظة بن کعب انصاری والی کوفه.

اهالی بصره، پس از فتنه اصحاب جمل با رغبت تمام با آن حضرت علی تجدید بیعت کرده و از اصحاب جمل اعلام برائت کردند، آن حضرت پس از چند روز توقف در بصره و تقسیم بیت المال در میان مردم و مداوای زخمیان جنگ، عبدالله بن عباس را به حکومت این شهر منصوب کردند و برای بار دیگر در جمع مردم بصره، خطبه ای خواندند و آنان را به پیروی از قوانین حکومت اسلامی فراخواندند. آن‌گاه این شهر را ترک و به سوی کوفه عزیمت کردند.

 در سال ۳۶ هجری . که امیرالمؤمنین(ع) به منظوررویارویی با ناکثین از مدینه حرکت کرد  ۴۰۰ صحابی از مهاجر و انصار ، که هفتاد نفراز اصحاب بدر در میان آنان بودند ، پس از جنگ جمل با حضرت به کوفه هجرت کردند ،تنها در جنگ صفین ، دو هزار و هشتصد تن از صحابیان مقیم کوفه همراه علی(ع) بودند.
 در واقع کثرت حضور اصحاب با سابقه رسول الله  در کوفه بیش از هر نقطه دیگر عالم اسلام بود و از این‏رو «کوفه» نسبت به سایر شهرهای معتبر جهان اسلام  موقعیت ممتازی یافته بود .

 عمده سرشناسان عرب درکوفه سکنا گزیده بودند ؛ در میان مهاجران به کوفه ، گذشته از صحابه ، بسیاری از قبایل حجاز نیز به همراه سرشناسان و مشاهیر آن قبیله ‏ها به کوفه آمدند.
 از این مهم‏تر مهاجرت برگزیدگان یمن و قبیله ‏های مشهور آن خطّه از هنگام جنگ قادسیه بود که به عراق آمدند و پس از بنای کوفه در آن شهر سکناگزیدند ، به گونه‏ای که اکثریت اهالی عرب شهر را اینان تشکیل می‏دادند .
نکته مهم و قابل توجه در مورد یمنی‏ها این است که بیش‏تر آنها از قبل باامیرالمؤمنین علیه ‏السلام آشنایی داشتند ، زیرا آن حضرت در سال هشتم و یا دهم هجرت ازطرف پیغمبر(ص) مأمور تبلیغ اسلام در یمن گردید و تبلیغات او بود که اهل یمن رامسلمان کرد.
 حضور چند ماهه علی علیه ‏السلام در یمن ،موجب ارادت اهالی یمن به نماینده رسول الله (ص)شد که بعدها از یاران برجسته او شدند ، کسانی هم‏چون مالک اشتر و کمیل بن زیاد و حارث همدانی.

جامعة الکوفة 31 سنة من العطاء – وکالة النجف الیوم الاخباریة

هم‏چنین از منطقه حضرموت و دیگر مناطق مجاور یمن نیز نخبگان و ملوکی به کوفه نقل مکان کرده بودند.

موقعیت جغرافیایی ونظامی کوفه
کوفه از نظر جغرافیایی تقریبا در قلب عالم اسلام آن روزگار واقع و بر ایران ،حجاز ، شام ، مصر و جزیره ، مشرف بود . موقعیت آن از بصره که به دریا نزدیک ، و امکان هجوم دشمن از راه آبی بدان زیاد بود.

کوفه به عنوان اردوگاه بزرگ نظامی اسلام و به منظور ادامه فتوحات مسلمانان در ایران و سرزمین‏ های ماورای آن تأسیس گردید که سرآمددیگربلاد مسلمین شده بود ، زیرا مرکز دلاورترین وشجاع ‏ترین رزمندگان مسلمان شد که شجاعت آنها مورد اتفاق عالم اسلام بود . کوفیان نیز از این بابت به خود می ‏بالیدند ؛ حتی در زمان‏های بعد در تفاخر نسبت به سایر نقاط مملکت اسلامی ، خود را فرزندان «ذات السلاسل» و قادسیه می ‏نامیدند و از این‏رو بر بصره و بصریان برتری داشتند .

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:سریه «ذات السلاسل»سال هشتم هجری در نواحى تبوک،حدود شامات بود که بعداز عدم موفقیت فرماندهان اولیه( ابوبکر، عمر و عمرو عاص)،پیامبراسلام ،حضرت علی رابه فرماندهی برگزید،(فرماندهان سابق)ازلشکریان ،امام علی بودند، این فرمانده جوان دشمنان راسرکوب کردواسیران وغنائم زیادی گرفت.

علت نامگذاری«ذات السلاسل»چیست؟ 

در تفسیر مجمع البیان،مرحوم طبرسی(متوفی ۵۴۸ قمری) از امام صادق علیه السلام روایت شده : این جنگ را بدان جهت «ذات السلاسل» گفته ‌اند که: على علیه السلام،سران لشکررابه هلاکت رساندو  اسیران فراوانی گرفت ، اسیرانشان را چنان شانه بست که گوئى به زنجیرها (سلاسل) بسته شده‌اند.

«شأن نزول سوره عادیات» درباره دلاوری های حضرت علی در «جنگ ذات السلاسل» است.

ما معنى اسم مدینة #الکوفة #Kufa ؟ - YouTube

ورود امام علی(علیه السلام) به کوفه در سال ۳۶ قمری با استقبال پرشور اهالی کوفه از آن حضرت همراه بود. بسیاری از ایشان درخواست کردند، در کاخ حکومتی این شهر فرود آیند، اما آن حضرت از رفتن به کاخ حکومتی امتناع کردند و فرمودند: به جای کاخ در فضای باز فرود خواهم آمد. آن‌گاه به مسجد اعظم کوفه رفته و دو رکعت نماز به جا آوردند و برای اهالی کوفه که برای زیارت آن حضرت و شنیدن صدای روح نوازش لحظه شماری می‌کردند، خطبه ای تاریخی ایراد کردند.
علت انتخاب کوفه به مرکز خلافت

۱- مدینه، مرکز امتیاز طلبی ها و ممتازانی شده بود که هر یک برای خود داعیه‌هایی داشتند و اگر مانند زبیر و طلحه مدعی خلافت نبودند، ولی مانند سعد بن ابی وقاص و عبدالله بن عمر کناره گیری کرده و مردم را از امام بیزار می‌کردند و این نوع توطئه‌ها در کنار امام علی(ع) سبب به هم ریختگی پایگاه اسلامی در دل حکومت اسلامی می‌شد، اینجا بود که امام با این هجرت خود تمدن دیگری را بنا نهاد.

۲- کوفه یک شهر بین‌المللی شده بود و بسیاری از ساکنان آن یا سربازان مسلمانی بودند که پس از پیروزی بر رومیان و ایرانیان درکوفه ساکن شده بودند یا خاندان و تیره‌هایی از ایرانیان بودند که پس از گشوده شدن ایران به دست مسلمانان، بدان جا کوچ داده شده یا خود آن محیط ایرانی را پذیرفته بودند و امام در این فرصت به تصحیح روحیه انحرافی تبعیض نژادی می‌پرداخت.
۳- کوفه نسبت به متصرفات جدید مسلمانان از خراسان تا آفریقا و از شام تا یمن، مرکزیتی نسبی داشت و زمامدار این شهر، بهتر می‌توانست، کشور را زیر نظارت داشته باشد تا مدینه.

مردم این شهر به ویژه برخی از اصحاب ، کسانی چون عبداللّه‏ بن عمر ، سعد بنابی وقاص ، محمد بن مسلمه ، زیدبن ثابت و بسیاری دیگر ،  به امام علی اعتنایی نداشتند و خود را مجتهدتر از آن می‏دانستند که سخن امام را بشنوند.

 هنگام ورود«خالد بن ولید»به عراق در زمان ابوبکر ، عده ‏ای از صحابه در سپاه او حضور داشتند که بعدا با اعزام سپاه دیگری به فرماندهی ابوعبید ثقفی در جنگ خیبر  و به خصوص با اعزام سپاه سعدوقاص ، شمار بسیاری از اصحاب پیامبر وارد عراق و  منطقه کوفه شدند.
پس از بنای کوفه نیز هشتاد تن از صحابه در سال ۱۸ هجری وارد کوفه شدند.
هنگامی که «عمار یاسر» به حکومت کوفه گمارده شد ، «عمربن خطاب» ۱۰ تن از اصحاب راهمراه او به کوفه فرستاد.

«اول سال هجری»
  ۱۵ سپتامبر ۶۲۲میلادی ،بعداز ۱۳ سال حاکمیت اسلام،پیامبراسلام(حضرت محمد)بهمراه علی ودیگراصحاب به مدینه هجرت کردند(سن حضرت علی ۲۳ وسن پیامبر ۵۲ سال بود).

پیامبر ۹ روز در سفر بود و روز ۱۲ ربیع الاول سال ۱۴ بعثت (۲۴ سپتامبر ۶۲۲میلادی)- مهرماه -به قبا در نزدیکی مدینه رسید. هجرت پیامبر از مکه به مدینه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت.

تدابیرامنیتی هنگام هجرت به مدینه
پیامبراسلام،برای گمراه کردن مشرکان، «علی» درمکه نگه داشته بود وایشان شبها دربسترپیامبرمیخوابیدکه مشرکان گمان کنند،پیامبراست،برای پیداکردن پیامبر،همه مشرکان مکه بسیج شده بودند، صد شتر جایزه تعیین کرد،برای ردیابی پیامبر.روایت است که شبی «ابوبکر»به خانه پیامبررفت(على در بستر پیامبر خوابیده بود) ابوبکربه گمان این که حضرت محمد است، گفت: اى پیغمبر خدا! على گفت: رسول الله به سوى چاه میمونه رفته، او را دریاب. بدین ترتیب ابوبکر بسوی نشانی داده شده رفت و پیامبرراپیداکردوآنگاه باهم وارد غار-کوه-ثور شدندودرفرصت مناسب به بسوی یثرب حرکت کردند.
رسول اکرم (ص) پس از استقبال با شکوه  مسلمانان یثرب به محله« قباء» آمد و در قبیله «بنى عمرو بن عوف» بر «کلثوم بن هدم»(رئیس طایفه «عمرو بن عوف»که شاخه اى از قبیله بزرگ اوس ) در آن روز«ابو بکر »مُصربود تا وارد مدینه(یثرب) شوند، امّا رسول خدا (ص)گفت: «از آنجا نخواهد رفت تا پسر عمو، برادر و محبوب‌ترین خانواده‌اش و کسى که جان خود را فداى او کرد، بیاید.».
درهمین فاصله زمانی(تاملحق شدن حضرت علی)،پیامبرباکمک همراهان، «مسجد قباء»را بنا نهادند، این مسجد همان مسجدى است که آیه ۱۰۸  سوره توبه در شأن آن نازل شد: «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‌ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ»، مسجدى که از روز نخستین بر پایه تقوا بنا شده، سزاوارتر است که در آن (به نماز) ایستى.

«غارکوه ثور»

«کوه ثور»این کوه(بزرگتر از کوه حِرااست)در جنوب شرقی مسجدالحرام در راه طائف و در فاصله ای دورتر نسبت به مکه واقع شده است.

«طول و عرض غارثور » ۳ ونیم متر مربع و ارتفاع آن ۱ونیم متر است.

امروزه دهانه تنگ و غربی غار، دو وجب عرض و سه وجب ارتفاع دارد  و به روایتی دیگر، ارتفاع دهانه غار حدود نیم متر و عرض آن نیز حدود نیم متر است 
طول غار هجده وجب و پهنای قسمت میانی آن یازده وجب استفارتفاع داخل غار به اندازة قد یک انسان و مساحتش ده ذراع  (۲ونیم مترمربع) است

آیه قرآن دررابطه با غارثور

إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذینَ کَفَرُوا ثانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُما فِی الْغارِ إِذْ یَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکینَتَهُ عَلَیْهِ وَ أَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذینَ کَفَرُوا السُّفْلی‏ وَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیا وَ اللَّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ۴۰ سوره توبه
اگر او(پیامبر)را یاری نکنید بی تردید خدا (یاریش می کند چنان که) او را یاری نمود هنگامی که کافران او را(از مکه )بیرون کردند در حالی که یکی از ۲ نفر بود(پیامبر و ابو بکر ) آن گاه که هر دو در آن غار (ثور) بودند، وقتی که به همراه خود(ابوبکر) می گفت: اندوه مخور که حتما خدا با ماست ، پس خدا سکینه و آرامش خود را بر او( پیامبر) فرود آورد و او را با سپاهیانی که شما آنها را نمی دیدید(در جنگها) تقویت نمود و سخن کسانی را که کفر ورزیدند پست کرد ، و کلمه خداوند ( وعده خدا ) است که والا و برترست ، و خداوند مقتدر غالب و صاحب حکمت است.

هجرت حضرت علی ازمدینه به عراق(کوفه)

 سال ۳۶ هجری ،امیرالمؤمنین(ع) به منظورمقابله با ناکثین از مدینه حرکت کرد  ۴۰۰ صحابی از مهاجر و انصار ، که هفتاد نفراز «اصحاب بدر» در میان آنان بودند ، پس از جنگ جمل با حضرت به کوفه هجرت کردند ،تنها در جنگ صفین ، حدود ۲ هزارنفرازصحابی، مقیم کوفه همراه علی(ع) بودند.
در واقع کثرت حضور اصحاب رسول الله در کوفه بیش از هر نقطه دیگر عالم اسلام بود و از این‏رو «کوفه» نسبت به سایر بلاد  موقعیت ممتازی یافته بود.

مجموعه این عوامل  باعث شد که حضرت علی(ع) «کوفه» را « قُبَّهُ الإسلامِ»(مرکزحکومت)برگزیند.

۳ نفری که مأمورترور۳ شخصیت جهان اسلام بودند
«ابن ملجم»مأمورکشتن حضرت علی(کوفه) شد.
«بَرَک بن عبیدالله»مأمورقتل معاویه(شام) شد.
«عمرو بن بکر »مأمور ترور عمروعاص(مصر)شد.

این ترورهابایدهمزمان(هنگام اذان صبح)۱۹رمضان سال چهلم هجری انجام می شد.
«بَرَک بن عبیدالله» در شام توانست شمشیری بر ران «معاویه »فرود آورد و او را مجروح کند ولی عمرو بن بکر در مصر موفق به ترور عمروعاص نشد؛ زیرا عمرو به جهت درد شکم، در آن صبحدم به نماز حاضر نشد و به جای خود خارجة بن حذافه رئیس داروغه را برای اقامه نماز فرستاد که وی با شمشیر عمرو بن بکر از پا درآمد.

آن‌ها سه نفر را عامل اوضاع موجود می‌دانستند: امام علی ، معاویه و عمروعاص. 

قرار هر سه نفر خوارج این بود که این سه چهره را در سحر نوزدهم ماه رمضان و در موقع نماز صبح از پا درآوردند.

«ابن ملجم»یکی از بزرگان و چهره‌های شناخته‌شده یمن بود؛ مردی که به شاعری و سخنوری مشهور بود و قصیده‌ای طولانی در وصف حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) سرود. «عبدالرحمن ابن ملجم مرادی» وقتی در رأس هیأت یمنی در کوفه به خدمت امام علی علیه السلام رسید و در ثنای آن حضرت و وصف دانش، تقوا و حکمت ایشان شعر می‌سرود.

«ابن ملجم»به فضل امام علی اقرار کرده و سه بار با آن حضرت بیعت کرد،، فکرش را هم نمی‌کرد که زمانی از دین خارج شود و روزی نه در مقابل، بلکه ناجوانمردانه و از پشت سر بر روی مولای متقیان و امیر مؤمنان شمشیر زهرآلودی بکشد و از پشت، در حال سجده نماز صبح، در سحر نوزدهم ماه مبارک رمضان بر فرق مبارک ایشان ضربه‌ای بزند؛ ضربه‌ای با شمشیری زهرآلود که آن را با هزار درهم خریده بود و هزار درهم برای زهرآلود کردنش پرداخته بود. ضربه‌ای با شمشیری زهرآلود که به تصریح خودش، به شهادت حاضران و به گواه تاریخ که اگر بر بدن هزاران نفر از مردم عالم زده می‌شد، همه را از پا درمی‌آورد.

خوراح ۳ نفرراعامل اختلاف درجامعه مسلمین می دانستند

آن‌ها سه نفر را عامل اوضاع موجود می‌دانستند: «معاویه ، عمروعاص و علی » درواقع آن‌ها به قدری حقیر بوده و قدرت تشخیص پستی داشتند که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با معاویه و عمروعاص لعنه‌الله علیهما هم‌تراز تصور می‌کردند.

دکتر محمدحسین رجبی دوانی :به این ترتیب ۳ نفر از میان خوارج داوطلب شدند تا این ۳ شخص«معاویه ، عمروعاص و علی » را که در عالم اسلام دارای قدرت و نفوذی بودند، از سر راه بردارند. امام علی علیه السلام در آن زمان خلیفه بودند و در کوفه حضور داشتند. معاویه لعنه‌الله علیه هم حاکم سیاس و شوم در شام بود که عامل دودستگی‌های زیادی در جهان اسلام شد. عمروعاص هم در حقیقت معاون و کمک‌کننده به اقدامات معاویه بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:۳ نفری که مأمورترور۳ شخصیت جهان اسلام بودند

«ابن ملجم»مأمورکشتن حضرت علی(کوفه) شد.

«بَرَک بن عبیدالله»مأمورقتل معاویه(شام) شد.
«عمرو بن بکر »مأمور ترور عمروعاص(مصر)شد.

این ترورهابایدهمزمان(هنگام اذان صبح)۱۹رمضان سال چهلم هجری انجام می شد.
«بَرَک بن عبیدالله» در شام توانست شمشیری بر ران «معاویه »فرود آورد و او را مجروح کند ولی عمرو بن بکر در مصر موفق به ترور عمروعاص نشد؛ زیرا عمرو به جهت درد شکم، در آن صبحدم به نماز حاضر نشد و به جای خود خارجة بن حذافه رئیس داروغه را برای اقامه نماز فرستاد که وی با شمشیر عمرو بن بکر از پا درآمد./پایان توضیح.

آقای رجبی دوانی درادامه می گوید:قرار هر سه نفر خوارج این بود که این سه چهره را در سحر نوزدهم ماه رمضان و در موقع نماز صبح از پا درآوردند.

«جنایتی »قُربه الی الله

خوارج از منظر گمراه خود خیال می‌کردند که کار ارزشمندی برای اسلام انجام می‌دهند. شاید به همین دلیل زمان مبارکی را برای اقدام خود انتخاب کردند.

«ابن ملجم »آمرقتل بودیاعامل قتل امام علی؟

بله. ابن ملجم برای قتل امام علی علیه السلام داوطلب شد و تصمیم جدی برای این کار داشت. به همین علت بود که بعد از تصمیمی که در مکه گرفتند، به کوفه رفت و مدتی به صورت مخفیانه به فراهم کردن اقدامات شهادت امام علی علیه السلام مشغول بود.

او در آن زمان، شمشیر تیز و برنده‌ای را به مبلغ هزار درهم خرید و هزار درهم هم برای زهرآلود کردن آن پرداخت، تا با خیال جاهلانه خودش بتواند امام علی علیه السلام را به یک ضربه از پای درآورد. شاید دو هزار درهم به نظر مبلغ ناچیزی باشد؛ اما اگر بدانیم دو هزار درهمی که آن زمان ابن ملجم برای شهادت امام علی علیه السلام پرداخت، به پول امروز ما میلیاردها تومان می‌ارزد، به گوشه‌ای از ناجوانمردی، کینه و حقارت فکری و فرهنگی ابن ملجم پی می‌بریم.

نقش قتام، شبیب و وردان در قتل امام

محل ضربت خوردن امام علی(محراب کوفه)سحرگاه ۱۹ رمضان سال چهلم

محراب شهادت امام علی(ع) در شب نوزدهم ماه رمضان+فیلم

زمانی که ابن ملجم به کوفه رفت، در بین یکی از قبیله‌های مهم یمنی به نام کنده ساکن شد. رئیس این قبیله شخصی به نام «اشعث بن قیس» بود که یکی از دشمنان و مخالفان مهم و سرسخت امام علی علیه السلام محسوب می‌شد. ابن ملجم یک روز در حیاط مسجدی زنی را به نام «قتام» دید که پدر و برادرش در جنگ نهروان توسط لشکر امام علی علیه السلام به قتل رسیده بودند و قصد داشت از آن حضرت انتقام بگیرد.

«اشعث» عاشق «قتام »شده بود، از او درخواست ازدواج کرد و «قتام » هم «مهریه» خود را سه هزار درهم،  غلام، کنیز و «قتل امام علی » قرار داد.

توضیح مدیرسایت-پیراسته فر:ظاهراً یک اشتباه لفظی اتفاق افتاده(ابن ملجم عاشق قتام شده بود،نه اشعث)

«ابن ملجم »در ابتدا نمی‌خواست هدف شوم خود را اعلام کند و در ظاهر کشتن امام را قبول نکرد.

اما وقتی «قتام » اعلام کرد که کشتن امام علی علیه السلام مهریه‌ای است که از آن نمی‌گذرد و گفت که اگر به من نرسی و کشته شوی، در آخرت از خداوند پاداش می‌گیری،

«ابن ملجم » متوجه شد که «قتام » هم رویکرد «خوارج« را دارد و به او خبر داد که اصلاً برای انجام همین کار، یعنی قتل امام علی علیه السلام به کوفه آمده است.

نقش«وردان بن مجالب»و«شبیب بن بجره»درقتل امام

در این ماجرا یکی از اقوام قتام به نام «وردان بن مجالب» هم عقیده خوارج را داشت با ابن ملجم همراه شد. سپس «شبیب بن بجره» یکی دیگر از خوارجی که در کوفه زندگی می‌کرد با این‌ها هم‌دست شد و هر سه ( ابن ملجم، شبیب بن بجره و وردان بن مجالب )آماده قتل حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام شدند.

علت همراهی آن ۲نفرباابن ملجم

«ابن ملجم » احتمال می‌داد که موفق به این کار نشودبه همین دلیل با شبیب و وردان همدست شد تا اگر یک نفر نتوانست و موفق به این کار نشد، نفر بعدی آن را انجام دهد.

در ابتدای امر قرار آن‌ها این بود که «شبیب» ضربه را بزند، اگر او موفق نشد «ابن ملجم » اقدام کند و اگر او هم نتوانست یا شرایط مهیا نبود، «وردان»ضربه کاری را بزند.

چرا«شبیب» نتوانست و «ابن ملجم» اقدام کرد؟

شبیب، وردان و ابن ملجم در سحر نوزدهم ماه رمضان در مسجد کوفه منتظر امام علی علیه السلام بودند. طبق نقل معتبری، زمانی که آن حضرت در رکعت اول از سجده اول برخاسته بودند و می‌خواستند به سجده دوم بروند، اول «شبیب» لعنه‌الله بلند شد تا با شمشیرش بر فرق آن حضرت ضربه بزند. اما «شمشیر او به سقف مسجد گیر کرد» در این موقع، ابن ملجم لعنه‌الله علیه فوراً بلند شد و در حالی که امام در سجده دوم از رکعت اول نماز بودند، بر فرق مبارک ایشان ضربه‌ای زد که آن امام بزرگوار را بر روی زمین انداخت./۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰تسنیم.

رجبی دوانی

«دکتر محمدحسین رجبی دوانی»:آن طور که این کارشناس تاریخ اسلام توضیح می‌دهد، زمانی که ابن ملجم در شب نوزدهم ماه رمضان، فرق مبارک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را با شمشیر زهرآلود شکافت، او را به خدمت امام آوردند و آن حضرت به او فرمودند که من همه آن خوبی‌ها را به تو می‌کردم با وجودی آنکه خبر داشتم تو در آینده قاتل من خواهی بود. اما آن خوبی‌ها در حق تو برای این بود که از خدای متعال در اتمام حجت با تو کمک بگیرم.

چرا پایتخت حکومت اسلام  ازمدینه به کوفه منتقل شد؟

آقای دوانی می گوید:درست است که مدینه در زمان نبی مکرم اسلام مرکز حکومت اسلامی بوده و هر سه خلیفه در همین شهر به خلافت رسیدند، اما بعد از قتل عثمان هم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در مدینه به خلافت رسیدند. پس از مدتی فتنه و دسیسه پیمان‌شکنان اتفاق افتاد و امام علی علیه السلام برای مقابله با آن‌ها از مدینه خارج شده و به سمت بصره رفتند. البته ایشان توطئه گران را سرکوب کردند اما پس از آن به مدینه برنگشتند، بلکه به سمت کوفه رفتند و این شهر را مرکز خلافت خود قرار دادند.

در آن زمان جنگ‌آوران و مردان مبارز زیادی در« کوفه »زندگی می‌کردند و شاید بتوان آن شهر را شهری نظامی(شهرسرداران) دانست. البته شرایط ویژه دیگری هم بر کوفه حاکم بود که منجر به این تصمیم امام علی علیه السلام شد.