پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

ظهور آن قدر نزدیک است که حتی پیرها هم آن را خواهند دید/صحت وسقم؟

اعضای دفترآیت الله بهجت: فردی که خبرملاقات باامام زمان(عج) برای آیت الله بهجت گفته بوده و مدعی بوده امام خبرازظهورقریب الوقوعش را بمن داده ، نه دوست آیت الله بهجت بوده و نه عارف بوده و نه جلسه ای خصوصی ، تنها یک فرد عادی بوده که مثل هزاران فرد دیگری که مطالبی را به آیت الله بهجت می گفتند؛ ایشان هم این مطلب رابرای دیگران نقل کردند! و نقل قول آیت الله بهجت از یک فرد عادی بوده است(بدون تأییدویاتکذیب)واما همین خبر بعنوان خبرتأییدشده نقل مجالس می شود!

ظهور آن قدر نزدیک است که حتی پیرها هم آن را خواهند دید! /صحت وسقم؟

آیت الله بهجت:ظهورآنقدرنزدیک است،نه اینکه نسل جوانان جامعه شاهدش می شوند،پیران هم می بینند 

و اینگونه بود که این عارف بی نظیر با بشارتی بزرگ و البته همه فهم ، آخرین رسالت خود را انجام داد و خود با اینکه در آرزوی دیدن لحظات نورانی ظهور  می سوخت در آستانه بازگشت دوباره تاریکی ، ایثار دیگری کرد  و این بار با داغ رفتن و نبودنش  نور معنوی عظیمی ایجاد کرد ، تا شیعیان حکومت زمینه ساز  را در آستانه انتخابی بزرگ  در دو راهی سرنوشت ساز ، یاری کند ، هجوم شیاطین برای در دست گرفتن کانون بیداری جهانی شکست خورد و جهان هرچه بیشتر به آن واقعه مبارک نزدیک شد.

سیره رفتاری آیت‌الله بهجت(ره) در منزل +فیلم /// دپویی عید

در دید خواص و عوام ، آیت الله بهجت بعنوان عارفی بی نظیر که دارای چشم برزخی بوده و با عالم غیب در ارتباط بود ، جایگاهی بسیار برجسته داشت ، بسیاری او را دارای نفسی قدسی می دانستند و صاحب کرامات بسیار که از دوران نوجوانی ، زندگانی او مملو از کرامات و عجایب است! بدین سبب بشارات او برای عوام یقین آور بوده و هست.

 اکنون سالهاست که از آن بشارت روح افزا می گذرد و کمتر کسی است که آن را بارها نشنیده باشد.اما با کمال تاسف شاهدیم که روحانیون عزیزی که در دفتر معظم له مشغول به خدمت می باشند ، در برابر سئوالی که در این رابطه از دفتر شده است ، پاسخی غیر قابل انتظار داده اند ، در حالی که در این پاسخ اصل صدور این بشارت تکذیب نمی شود و اذعان می گردد که آیت الله بهجت هم این موضوع را با واسطه فرموده اند ، اما تلاش می شود تا با دلایل ابتدایی و اشتباه و البته بیان این مطلب که معظم له نیز این بشارت را از فردی گمنام نقل فرموده اند ، با پندار خیرخواهانه ، این بشارت بزرگ ، بی ارزش و غیر قابل اعتنا گردد در حالی که در این میان ناخواسته چهره نورانی این اسوه تقوی و عرفان با برخی توجیهات ناشیانه مخدوش می گردد.

آیا می توان قبول کرد سالک نامداری که در کوچکترین مسائل زندگی شخصی خویش دقت می کند ، اشتباهی چنین فاحش انجام دهد و موجی عظیم در جامعه ایجاد کند که منبع آن فردی مجهول الهویه می باشد؟

این تصویری است که عزیزان ناخواسته از چهره نورانی و ملکوتی او ارائه می دهند درحالی که عامه مردم به ارتباط با غیب او ایمان دارند ، به ارتباط او با حجت حق(ع) یقین دارند و او را با چشم برزخی می شناسند که کرامات بزرگی از دوران نوجوانی در زندگی پربرکتش آغاز شده است.ما در ادامه به صورت دقیق تر پرسش و پاسخ مطرح شده پیرامون بشارت بزرگ نزدیکی ظهور را مورد بررسی و نقد قرار می دهیم. 

نباید نسبت به شمرهای زمان بی‌تفاوت باشیم

لازم به ذکر است این بشارت در سال ۱۳۸۰ برای اولین بار در دانشگاه تهران بصورت  نقل قول از حجت الاسلام علیرضا پناهیان مطرح شد و در ادامه در سال ۱۳۸۳ فیلم سخنرانی عارف واصل و استاد کامل اخلاق ، آیت الله ناصری در مدینه منوره که این بشارت را به طور صریح و بدون واسطه از آیت الله بهجت نقل می کرد ،  در اینترنت پخش شد.

پس از گذشت چند سال و در سال ۱۳۸۷ فایل صوتی این بشارت که نقل قول آیت الله محمدعلی ناصری از آیت الله بهجت می باشد ، بطور گسترده ای در اینترنت پخش شد  و تاثیرات زیادی در جامعه شیعی ما داشت زیرا برای بسیاری از  مردم  این نوید روحبخش از فردی چون آیت الله بهجت ذره ای تردید در نزدیک بودن ظهور باقی نمی گذاشت.

بررسی پرسش و پاسخی از دفتر آیت الله بهجت 

 بسمه تعالی

سؤال : از برخی از بزرگان نقل می شود که  آیة الله العظمی بهجت : ما تاکنون به جوانها مژده می دادیم که ظهور امام زمان علیه السلام را درک خواهند کرد اما اکنون به پیرها هم بشارت می دهیم که دوران ظهور را خواهند دید ؛ آیا این مطلب به آیة الله العظمی بهجت قابل استناد است یا خیر ؟

پاسخ :

۱. اتفاقا در این باره از حضرت آیة الله العظمی بهجت - رحمه الله - سئوال شد ، ایشان فرمودند : آقایی دم محراب مسجد نزد من آمد و به من گفت : به خدمت حضرت علیه السلام رسیدم و از ظهور پرسیدم آیا من ظهور را درک می کنم . آنگاه مطالب یاد شده را آقا از این شخص نقل کردند .

بنابراین خود حضرت آیة الله العظمی بهجت - رحمه الله - مستقیما مطلب را نفرمودند بلکه از شخص دیگری نقل نمودند .

۲. همچنین معظم له - رحمه الله - فرمودند :‌ اگر گفتن این مطالب لازم بود من برای شاگردانم می گفتم .

۳. امکان دارد همانگونه که آقا مکرر بیان می فرمودند ، این مطلب اشاره به ظهور شخصی داشته باشد و نه ظهور عمومی .

۴. امکان دارد ، اینگونه اظهارات از باب «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا ﴿٦معارج﴾ » باشد .
حکایت ملاقات آیت الله بهجت با مردی که با امام زمان دیدار کرده بود
والله العالم - دفتر آیة الله العظمی بهجت - رحمه الله قبل از بررسی این موضوع ، توجه عزیزان را به این نکته جالب جلب می کنم ، که اصل صدور این بشارت از معظم له توسط دفتر ایشان رد نمی شود و تایید می گردد که آیت الله بهجت این بشارت را به نقل از فردی بیان کرده اند ، ولی در جوابی چهار مرحله ای تلاش می شود به هر صورتی که باشد این بشارت خنثی شود ، اگر مورد اول نشد ، پس دومی ، اگر دومی نشد ، پس سومی ، اگر ....تا جایی که مورد سوم و چهارم "فرج شخصی" و " انهم یرونه بعیدا و نره قریبا" آشکارا  برداشت شخصی روحانی پاسخگو می باشد که کاملاْ با یک نگاه ، اشتباه بودن آن مشخص می گردد که در ادامه به استحضار خواهد رسید.

۱- فردی که آیت الله بهجت از او نقل قول می کند ، فردی عادی و گمنام است!

آیت الله ناصری و مسئله انتظار ظهور امام زمان (عج)

اگر عزیزان فایل صوتی فرمایشات آیت الله ناصری را گوش کرده باشند ، آیت الله ناصری به نقل از آیت الله بهجت بیان می کنند که فردی از " دوستانم " پیش ما آمد که " می دانستم به محضر امام زمان(عج) تشرف دارد " که معلوم می شود که فرد یاد شده اولاً از دوستان آیت الله بهجت بوده و دوما آیت الله بهجت می دانسته که ایشان به خدمت حضرت تشرف دارند. 
در حالی که عزیزان دفتر ادعا می کنند که این فرد نه دوست آیت الله بهجت بوده و نه عارف و نه جلسه ای خصوصی ، تنها فردی عادی بوده که مثل هزاران فرد دیگری که مطالبی را به معظم له می گویند ؛ ایشان هم این مطلب را نقل کردند! و نقل قول آیت الله بهجت از یک فرد عادی گمنام است!!آیا عقل این را می پذیرد؟ آیا قابل قبول است که مرجع بزرگ شیعیان که در تمام دنیا مقلدین بسیار دارد بیاید و در مسئله ای به این مهمی که در صورت اشتباه بودن ، انتشار آن در جامعه ضربات جبران ناپذیری دارد ، سهواً با اشتباهی بزرگ  این بشارت صریح را که البته نامطمئن است از منبعی ناموثق بیان کند؟! ایا برداشت شما از این پیر روشن ضمیر که با نگاه الهی خود آینده و گذشته را می بیند ، اینگونه است؟ 

البته ناگفته پیداست که فرمایشات آیت الله ناصری که از بزرگان عرفان و اخلاق و فقاهت و البته برجستگان مهدویت و ظهور است برای عامه مردم بسیار مقبول تر است از برداشت روحانیون گمنامی که هرچند عزیز هستند اما تا چه اندازه صلاحیت ورود به مباحثی که تخصص ویژه نیاز دارد ، را دارا می باشد؟

آیت الله ناصری از برجستگان عرفان و اخلاق و مهدویت می باشد ، معظم له از پیشروان عرصه بشارت ظهور بوده و بعنوان حلقه واسط میان ولی امر مسلمین و عموم منتظران امام زمان(عج) عمل می کند . در جریان افول موج اول ظهور در سال ۸۱ معظم له طی بیاناتی در جمع شیفتگان امام عصر(عج) در اصفهان خبر به وجود آمدن تاخیر را در ظهور را که توسط نائب امام زمان(عج) به ایشان داده شده بود ، نقل فرموده و پیشاپیش با اعلام تاخیر در ظهور ، از سقوط منتظران امام زمان(عج) را در ورطه یاس و ناامیدی جلوگیری کردند.

 پرسشی از آیت الله ناصری در مورد صحت مطلب (ظهورقابل مشاهده جوانان) :
۲- در مورد دوم که ایشان فرموده باشند " این حرف را برای شاگردانم می گفتم "

 ما بنا را بر این می گذاریم که این نقل قول از معظم له دقیقا در این رابطه بیان شده و تغییر هم نکرده باشد ،

این تیزبینی ، فراست و تشخیص به جای معظم له را نشان می دهد!

باید گفت که هرکسی را یارای برداشتن هر بار امانتی نیست. شما فکر کنید که اگر این مطلب توسط شاگردان آیت الله بهجت که بسیاری با وجود شایستگی های فراوان در میان توده های مردمی گمنام هستند ، نقل می شد ، چقدر برای عامه مردم قابل باور بود؟! مردم چقدر اعتماد می کردند؟!بسیاری از مسائل با وجود اینکه به صراحت توسط بزرگان مورد اعتماد نقل می شود باز  شک و شبهه بسیاری در موردش ایجاد می شود.

البته برخی از شاگردان برجسته و ویژه معظم له نیز بشارتهای مهم دیگری مانند زنده و فعال بودن سفیانی و ارتباط آن با حوادث عراق را نقل فرموده اند ، اما این بشارت بزرگ ، عارفی برجسته تر چون آیت الله ناصری را می طلبد.
یقیناً وقتی که این بشارت بزرگ توسط عالمی جلیل القدر مانند آیت الله ناصری که خود دستی در عرفان و اخلاق  دارد و در مسائل مهدویت و ظهور بسیار برجسته است ، با بیانی شیوا و دلنشین نقل شود ، به طور مسلم یقین عامه به صحت مطلب نقل شده بسیار بالا می رود ، با وجود اینکه این نقل قول از آیت الله ناصری است باز هم برخی اما و اگر می آورند ، پس وای به روزی که شاگردان آیت الله بهجت که برای عامه مردم شناخته شده نیستند ، می خواستند این رسالت بزرگ را بر عهده بگیرند ، پس می بینید که آیت الله بهجت با زیرکی تمام بار امانت را بر دوش فرد بزرگواری چون آیت الله ناصری می گذارد تا یقین عامه مردم به صحت مطلب از بین نرود.

۳-  شبهه " ظهور شخصی " بودن این بشارت :

البته کاملاً روشن است که برخلاف مورد یک و دو که روحانی پاسخگو ، به حرف آیت الله بهجت استناد می کند ، در موارد سوم و چهارم برداشت شخصی خویش را مطرح می کند که با کمی دقت اشتباه بودن این برداشت های شخصی آشکار می گردد.

اگر در این بشارت دقت کنیم خواهیم دید چه در نقل قول آیت الله ناصری و چه حتی گفته دفتر(که کلیت ماجرا را تایید می کند و فقط آن را منتسب به فردی مجهول الهویه می داند) ، فرد مشرف شده به خدمت آقا می پرسند که : " آقا ظهور شما برای عامه مردم چه وقت خواهد بود؟ " پس صحبتی از " ظهور شخصی " نیست و حرف از ظهور برای " عامه مردم " که همان ظهور اصلی باشد ؛ مراد است.آشکار است که ظهور شخصی برای فردی که به محضر امام زمان(عج) در این نقل قول مشرف شده است ، در همین تشرف رخ داده است که ایشان توانسته اند وجود مبارک ولی عصر(عج) را زیارت بکنند ، اصلاً این فرد در همان حال در حال فرج شخصی می باشد یعنی در محضر امام زمان(عج) ، حالا آیا درست است که ایشان بپرسد که آقا فرج شخصی شما برای من چه زمانی خواهد بود؟؟!پس می بینیم که منظور از " ظهور" در این نقل قول و تشرف " ظهور عامه " و ظهور اصلی است و نه " ظهور فردی و شخصی"حال چرا عزیزان دفتر تلاش دارند تا با برداشت خود که اشتباه آن واضح است ، به " ای نحوکان " این بشارت را از توجه بیندازند ، جای سئوال و شگفتی است! 

۴- امکان دارد ، اینگونه اظهارات از باب « إنّهم یرونه بعیدا و نراه قریبا » باشد

 می بینیم در ادامه تلاش برای مخدوش کردن این بشارت ، روحانی عزیز پاسخ دهنده چون احتمال می دهد که موارد یک تا سه مورد قبول نباشد ، مورد چهارمی نیز مطرح می کند. عبارت معروف دعای عهد که ۱۰۰۰ سال است خوانده می شود « إنّهم یرونه بعیدا و نراه قریبا » بعنوان دستاویزی برای برای تفسیر به رای این بشارت و بی اثر کردن آن در نظر گرفته می شود ، در جایی که حتی به جزئیات فرد مشرف شده در این نقل قول اشاره می شود و بیان می شود که ایشان ۶۲ سال دارد و ایشان قبل از رحلت شاهد " ظهور عامه " حضرت خواهند بود ، آیا درست است که ما پاسخ مطلب را با جوابی کلی " انهم یرونه بعیدا و نره قریبا " بدهیم ، که ۱۰۰۰ سال است زمزمه می شود و در مورد ۱۰۰۰ سال آینده هم می تواند صادق باشد؟

اکثریت پیرمردهای عصر ما نهایتا چقدر عمر خواهند کرد؟۲۰سال؟۳۰ سال ؟ آیا این دو مسئله با هم در تضاد نیست؟! ، و آیا این تضاد از دید شخصیت ژرف اندیشی چون آیت الله بهجت دور مانده است؟! آیا این دلیل تراشی ها توسط دوستان "به پندار خود خیرخواه " با حفظ جایگاه آیت الله بهجت سازگار است؟!
شایسته است انسان در جایی که از مسئله ای اطلاع کافی ندارد ، سکوت کند تا اینکه با پاسخ نادرست به مطلبی که به درستی خبر ندارد ،

اولا شخصیت و صداقت فرد بزگواری چون آیت الله ناصری را زیر سئوال ببرد و ثانیا با توجیهاتی نادرست جایگاه والا و الهی آیت الله بهجت را مخدوش نماید.

اگر دقت کنیم می بینیم که با وجود دلائل چهارگانه ، صدور این بشارت از آیت الله بهجت تکذیب نمی شود  و فقط تلاش می شود تا با برداشت و فکر و نظر روحانیون دفتر هماهنگ گردد!
در حالی که برداشت ما که همان برداشت عامه مردم از این مژده بزرگ آیت الله بهجت است هم مقام والای عرفانی آیت الله بهجت را می رساند و هم فراست و زیرکی معظم له را در سپردن این امانت به دست فردی چون آیت الله ناصری!

و البته بیانات سایر بزرگان از مقام معظم رهبری(مدظله) و سایر مراجع مبنی بر نزدیک بودن ظهور و تحولات منطقه ای و جهانی نیز موید درستی پیش بینی الهی آیت الله بهجت در بسیار نزدیک بودن ظهور است ، چیزی که در میان بهت و حیرت جهانیان و مخصوصا ما شیعیان بزودی رخ خواهد داد .

شایعاتی که تکذیب شد

نمونه هایی از بشارتهای آیت الله بهجت به نزدیکی ظهور

 ۱- آیت الله بهجت  نوید نزدیکی ظهور می دانند ولی فرمودند طاقت فتنه ها را نداشتم

خاطره شنیدنی آیت‌الله مصباح از آیت‌الله بهجت

حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی بهجت(فرزندآیت الله بهجت) در گفت و گو با «جهان نیوز» گفت: در زمان آیت الله بهجت شایعاتی نسبت به ایشان روا شده است که ناحق بوده و ایشان همیشه توصیه می کردند که به این شایعات جواب ندهم.

وی تصریح کرد: کسانی هستند که در ظاهر به ایشان تواضع می کنند ولی در باطن بزرگترین خنجرها را به ایشان می زنند که من می دانم این هاچه کسانی هستند.
 
وی در تکذیب اولین شایعه ابراز داشت: عده ای با ظرافت خاصی، روز جمعه ای را در تقویم مشخص کرده اند و آن روز در سال ۱۴۱۴ را روز ظهور امام زمان مشخص کرده اند. این افراد اول این مطلب را از قول آقای بهجت نقل و به ایشان منسوب کردند و بعد با تقویم ثابت کردند این تاریخ در روز جمعه قرار داشته و مخاطب هم این مطلب را به راحتی باور می کرد.
 شایعه زلزله کرمان
وی ادامه داد: شایعه دیگری که منتسب به ایشان کرده بودند، این بود که ایشان گفته است در کرمان بناست زلزله ای رخ دهد که در پی انتشار این شایعه تماس های مکرری گرفته می شد برای اطلاع یابی از صحت این خبر.

شایعه حرمت خیابان صفائیه

وی افزود: این افراد در ساختن شایعات به اینجا هم بسنده نکردند و در ادامه گفتند که آقای بهجت رفتن به خیابان صفاییه را حرام اعلام کرده است. یک وقتی ایشان بعد از نماز با جوانی مواجه شدند و آن جوان گفت که آقا شما چرا رفتن به این خیابان را حرام اعلام کرده اید؟ آیت الله بهجت گفتند که من این را گفته ام؟  آن جوان گفت از قول شما گفته اند که در آن خیابان مغازه هایی وجود دارد که ویترین ها جالبی ندارد.

وی ادامه داد: آیت الله بهجت در جواب این شخص گفت که حالا اگر همین مغازه ها در خیابان های دیگری وجود داشته باشد چه؟ باز هم رفتن به آن خیابان ها حرام است؟ این در صورتی است که منزل آیت الله بهجت در همین خیابان صفائیه قرار دارد.

شیخ علی بهجت «شایعه دیدن قاتل امام زمان» و بیهوش شدن موقع گرفتن وضو را نیز تکذیب کرد. 

شایعه وجوهات کلان
وی افزود: بازهم شایعات را بردند بالا و به بحث های مالی رساندند و گفتند که آقای بهجت این قدر از وجوهات مردمی دریافت کرده است وقتی ما حساب کردیم در ۱۵سال مرجعیت ایشان حتی نصف این مال را هم به ایشان به عنوان وجوهات از سوی مردم نداده اند.
 شایعه «مخفی کردن خُمس زیرزمین» 
وی شایعه ای که ایشان در نظرات فقهی شان است که باید در عصر غیبت خمس را در زیر خاک پنهان کرد تا خود امام زمان تشریف بیاورد را رد کرد و اظهارداشت: ایشان معتقد بودند که در زمان غیبت کار مسلمانان نباید لنگ بماند و اصل ولایت فقیه را قبول داشتند.
 شایعه تعطیلی دفترآیت الله بهجت بعدازفوتشات
وی شایعه تعطیلی دفتر آیت الله بهجت را نیز از سوی دفتر مقام معظم رهبری تکذیب کرد و افزود عده ای با پخش این شایعه قصد ضربه زدن به ایشان را داشتند و مقام معظم رهبری نیز در این حادثه مظلوم واقع شد.

شایعه تفکیک سیاست ازدیانت

وی در پاسخ به این سووال که می گویند ایشان دیانت را از سیاست جدا می دانست صحیح است یا خیر اظهار داشت: ایشان در سیاست کاملا صاحب نظر بود و نظرات را خود را هم اعلام می کرد، ولی به اهلش نه به رسانه ها و تلوزیون که به هیچ کاری نیاید.

شایعه عدم شرکت (ایت الله بهجت)درانتخابات

وی ادامه داد: این که می گویند ایشان در انتخابات شرکت نمی کرد نادرست است.آیت الله بهجت شرکت نکردن در انتخابات را حرام می دانست. ولی ازآنجایی که از دوربین ها فراری بود لذا در انظار عمومی رای نمی داد.

وی بحث موت اختیاری را از آنجایی مورد تایید قرار داد که امام خمینی نقل کرده اند و افزود عارفی بود که می گفت که من ۲۵ مقام از ایشان می شناسم که عهد کردم که به کسی نگویم.
 «طی الارض»آیت الله بهجت
وی کراماتی نظیر طی الارض و چشم بصیرت ایشان را نیز تایید کرد و افزود علاوه بر اینها دیدارهایی هم ایشان با امام زمان داشته اند که متاسفانه عده ای از صحت این رویداد ها سوء استفاده کردند.

وی شایعه نماز خواندن پشت سر امام زمان را بی اطلاع دانست و ابراز کرد در تاریخ بودند کسانی که پشت سر امام زمان نماز خواندن ولی حداقل بنده اطلاع ندارم که ایشان نماز خوانده اند یانه؟

وی در پاسخ به این سووال که آیا آیت الله بهجت در مورد رییس جمهور و یا شخصیت های دیگر کشور اظهار نظری کرده بودند گفت: ایشان به هیچ عنوان در مورد اشخاص اظهار نظر نمی کرد.

شایعه اعتقادبه قمه زنی

وی شایعات دیگری نظیر معتقد بودن ایشان به قمه زنی و رد نظریه ولایت فقیه و دیدن قاتل امام زمان هنگام وضو و بیهوش شدندش را نیز تکذیب کرد.

شایعه ظهورزودهنگام(دیدن جوانان نسل حاضر)

وی ابراز داشت: در نقل و قول این شایعه ای که گفته شده است آیت الله بهجت از یکی از دوستانش در مورد ظهور می پرسد و او می گوید که امام زمان فرموده پیرمردها هم امید داشته باشند مقداری اشتباه صورت گرفته شده است و ایشان از کسی این سووال را نپرسیده بلکه درستش این است که آیت الله ناصری از آیت الله بهجت پرسیده آیا بشارتی از ظهور دارید که ایشان می گوید کسی بعد از نماز آمد کنار محراب و گفت امام زمان گفته است پیرمردتر از تو و آیت الله بهجت هم امید داشته باشند که ظهور را درک خواهند کرد.
 
دفتر آیت الله بهجت تاکید می کند که این شایعه متاسفانه این طور نبوده که آیت الله بهجت قصد انتشارش را داشته باشد و بعد از شنیدن این خبر هم ایشان بسیار ناراحت می شوند و می گویند که اگر می خواستم که کسی بداند می گفتم./باشگاه خبرنگاران.

***

۲- آیت الله بهجت فرمودند اتفاقات عراق با سفیانی در ارتباط است

حجت الاسلام پناهیان : از آیت الله بهجت نقل کرده اند به خود بنده دو تا از علمای بزرگوار که هر دو رو می شناسید از قول آقای بهجت اتفاقات عراق رو مرتبط با قصه سفیانی میدونند.

حاج آقا محمدحسن ابوترابی فرمودند ؛ ایشون کسالتی داشتند براشون دکتر بردیم ، نشسته بودیم ...بعد اینکه دکترا رفتند ایشون بی هوا برگشتن رو به من و فرمودند که آدم از طرفی باید دعا کنه برای نزدیک شدن فرج و از طرفی بلاهایی که در راهه، بلاهای سفیانی . این ها رو آدم چه جوری تحمل بکنه ، آدم نمیدونه که از خدا مرگ خودش رو بخواد و یا بخواد زنده بمونه و ظهور آقا رو ببینه!/سخنرانی  پناهیان ۲۲ بهمن ۸۸

حجت الاسلام پناهیان به نقل از حجت الاسلام سید محمدحسن ابوترابی شاگرد برجسته آیت الله بهجت:

آیت الله بهجت حوادث عراق را مرتبط با سفیانی می دانست . این مسئله نشان می دهد که سفیانی زنده و فعال و اثرگذار و آماده خروج می باشد! و در مجموع استفاده می شود که ظهور بسیار نزدیک است.

* آیت الله بهجت : برای اطلاع از ظهور ، مراقب اوضاع یمن باشید

روز دوشنبه ۲۵/۸/۱۳۸۸ حاج آقای صدیقی امام جمعه موقت تهران در دانشگاه صنعتی شهید شریف واقفی در جلسه ی تفسیر زیارت جامعه با اشاره به حوادث اخیر یمن و کشتار شیعیان آنجا به گفتار بشارت گونه ای درباره ظهور از زبان آیت الله العظمی بهجت  اشاره کردند.

یک شخصی در ایوان حرم امام رضا به محضر آیت الله العظمی بهجت رسید و پرسید: از ظهور چه خبر؟ حضرت آیت الله العظمی بهجت جواب دادند: مراقب اوضاع یمن باشید.

دیدار مسئولان بنیاد علمی فرهنگی هاد با حضرت آیت الله ناصری | بنیاد علمی  فرهنگی هاد | بنیاد علمی فرهنگی هاد

حاج آقای کاظم صدیقی در ادامه فرمودند:

ایجاد ناامنی اقتصادی در کشور محاربه با خدا است

معلوم است که این وقایع یمن درباره ظهور می باشد (نقل به مضمون شده است)

 ایشان همچنین خطاب به جوانان  فرمودند: ما اگر خودمان را بسازیم آقا ظهور می کنند .../منبع:سایت ظهور

***

سؤال:نظر شما در باره این سخن آیت الله بهجت که از ایشان نقل شده: پیران این عصر نیز لحظه ظهور امام زمان (عج) را درک خواهندکرد، چیست؟

پاسخ 

در پاسخ به این سؤال باید به چند نکته توجه نمود:
الف. این جمله ای که از حضرت آیت الله بهجت نقل شده که، پیران این زمان نیز زمان ظهور را درک خواهند کرد، طبق تحقیقی که از دفتر ایشان صورت گرفته، صحیح نیست،[1] بلکه سخن معظم له این است که "اذا اشتد الامر قرب الفرج". هر وقت سختی و مشکلات زیاد شود امر فرج نزدیک خواهد شد. و این سخن برگرفته از روایاتی است که می فرماید: قبل از ظهور، فتنه ها آشکار می گردد و جهان پر از ظلم و جور خواهد شد.
ب. در روایات نه تنها وقت و زمان خاصی برای ظهور امام زمان (عج) تعیین نشده، بلکه از تعیین وقت برای ظهور امام زمان (عج) ممانعت شده است.
به چند روایت در این زمینه اشاره می کنیم:
1. فضیل می گوید از امام صادق (ع) سؤال کردم آیا ظهور امام زمان (عج) وقت خاصی دارد، حضرت سه بار فرمودند: "کذب الوقّاتون[2]؛ آنها که وقت آن را تعیین مى‏کنند دروغ گفتند".
2. در روایت دیگری امام صادق (ع) می فرماید: آنهایی که وقت خاصی را به عنوان وقت ظهور معرفی می کنند دروغگو هستند ما اهلبیت هرگز وقتی را برای ظهور امام زمان (عج) تعیین نکرده ایم.[3]
3. در روایت دیگری امام صادق (ع) می فرماید: هر کسی را که برای ظهور امام زمان (عج) وقت تعیین کند دروغگو بدانید چرا که ما اهلبیت وقت خاصی تعیین نکرده ایم بنابراین کلام او منسوب به ما و از طرف ما نبوده بلکه از پیش خود سخن گفته و دروغ است.[4]
4. در بعضی از روایات داریم که حتی خود امام زمان (عج) نیز وقت ظهورشان را نمی دانند و خدای متعال هنگام ظهور به واسطۀ علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع می دهند.
مفضل بن عمرو از امام صادق (ع) درباره تفسیر آیه "و اذا نقر فی الناقور"[5] سؤال کرد که امام در پاسخش فرمودند: انّ منا اماما مستترا فاذا اراد الله عز و جل اظهار امره نکت فی قلبه نکتة فظهر و امر بامر الله عز و جل، که از این روایات بخوبی استفاده می شود که خود امام زمان (عج) نیز زمان ظهورشان را نمی دانند و در هنگامۀ ظهور ، خدای متعال بواسطۀ علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع می دهند.[6]
ج. علماء در مورد علت تعیین نشدن وقت ظهور ، دلیل های فراوانی بیان نمودند:
1. اگر مؤمنین وقت ظهور را بدانند فاش می کنند و دشمنان حضرت، آمادگی کامل برای مقابله و مبارزه با حضرت را پیدا خواهند کرد.
2. خداوند متعال می خواهد انتظار منتظرین دائمی باشد، چرا که اگر وقت تعیین شود فقط در همان وقت مردم مؤمن منتظر آمدن حضرت خواهند بود و در غیر آن وقت از یاد حضرت غافل می شوند.[7]
3. چون یکی از فلسفه های غیبت، امتحان عباد و بندگان خدا است[8]، از این رو لازمه اش این است که وقت غیبت و ظهور معلوم نباشد تا مؤمن و غیر مؤمن واقعی از همدیگر شناخته شوند. به همین جهت در بعضی از روایات آمده که مردم در زمان غیبت در وجود حضرت شک می کنند. شاید منشأ شک و تردید مردم این است که وقت خاصی برای ظهور تعیین نشده است. مسألۀ ظهور از این نظر شبیه به مسئلۀ مرگ است.
4. وقت ظهور بر طبق بسیاری از روایات از امور بدائی است[9] و قابل تقدیم و تأخیر است از این رو اگر وقت خاصی برای مردم گفته شود و به واسطۀ بعضی از مصالح ظهور حضرت تأخیر افتد، مردم در امر دین و امامشان شک می کنند.[10] همانطوری که در روایتی امام صادق (ع) با تمسک به داستان رفتن موسی به طور که به مردم اطلاع داده بود که 30 روزه است و بعد 10 روز بر آن اضافه شد و با اضافه شدن 10 روز داستان سامری و ... پیش آمد و بسیاری از مردم گمراه شدند، می فرمایند ظهور امام زمان (عج) نیز این گونه است که اگر وقت خاصی برای آن تعیین شود و بعد ظهور به تأخیر افتد، مردم در امر دین شک خواهند کرد لذا خدای متعال وقت خاصی را برای ظهور تعیین نکرده اند.[11]
د) در روایات برای ظهور حضرت برخی از علامت ها و نشانه هایی بیان شده است که بعضی از این علائم به عنوان علائم غیر حتمیه و برخی دیگر، علائم حتمیه هستند که علائم حتمیه آن، خروج یمانی، خروج سفیانی، نداء آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء است. [12]
امام صادق (ع) می فرماید: 15 روز قبل از ظهور امام زمان (ع) نفس زکیه به شهادت می رسد.[13]
و نیز می فرماید: قبل از آمدن و ظهور امام زمان (عج) منادی آسمانی به ظهور حضرت ندا می دهد، به گونه ای که تمام مردم روی کرۀ زمین آن ندا را می شنوند.[14]
چنانکه در تفسیر آیۀ "و استمع یوم ینادی المنادی من مکان قریب یوم یسمعون الصیحة بالحق ذلک یوم الخروج، می فرمایند: در روز ظهور امام زمان (عج) منادی آسمانی آن حضرت را به اسم او و اسم پدرش نداء داده و مردم را به ظهور آن حضرت (عج) بشارت می دهد.[15]
در روایتی پیامبر اکرم (ص) ضمن اشاره به حوادث و فتنه های آخرالزمان به خروج سفیانی و خسف بیداء اشاره کرده می فرمایند: سفیانی از وادی یابس خروج کرده و به شهر دمشق وارد می شود و از آنجا دو لشکر آماده نموده و یکی را به سمت بغداد اعزام می کند که در بغداد به قتل و غارت می پردازند و لشکر دیگر به میدنه می آیند و پس از تخریب آن، عازم مکه می شوند که در بین راه در سرزمین بیداء، زمین دهان باز کرده و آنان را به کام خود فرو می برد.[16]
خروج یمانی نیز در بسیاری از روایات یکی از علائم ظهور امام زمان (ع) معرفی شده است.[17]



[1]. از طرف این مؤسسه با دفتر ایشان تماس گرفته شد و دفترشان این مطلب را تأیید نکردند. شما نیز می توانید در این رابطه از سایت دفترشان سؤال کنید.

[2]. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص 463، چاپ سوم، مرکز نشر کتاب طهران؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص 262.

[3]. همان.

[4]. همان.

[5]. مدثر، 9.

[6]. صدوق ، اکمال الدین و اتمام النعمة، ج 2، ص 349، ح 42.

[7]. مجلسی، بحارالانوار، ج 95، ص 159.

[8]. شیخ طوسی، الغیبة، ص 206.

[9]. مجلسی (ره)، بحارالانوار، ج 51، ص 86.

[10]. موسوی اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم (عج)، ج 2، ص 338، الباب الثامن فی تکالیف العباد بالنسبة الیه.

[11]. شیخ طوسی، الغیبة، ص 262.

[12]. صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 649، ح 1؛ طوسی، الغیبة، ص 267؛ منتخب الدره، ص 455، ح 5، و ص 442، ح 16.

[13]. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص 456، ح 13 و ص 439، ح 1 و 2، طوسی، الغیبة ص 271، صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 649، ح 2.

[14]. طوسی، الغیبة، ص 111.

[15]. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ص 447، ح 2.

[16]. همان، ص 456، ح 9 و 11.

[17]. طوسی (ره)،  الغیبة ص 267.

منبع:اسلام کوئست

***

ماجرای شگفت‌انگیز دیدار «اجنه »با آیت الله بهجت

خیلی از داستان‌هایی که آیت الله بهجت نقل می‌کردند که یک آقایی این چنین بود، خودشان را داشتند می‌گفتند. دوستان می‌گفتند: این خودش است. می‌گفتم: نه، دلیلی ندارد. تا اینکه شاید سی سال گذشت و از یک قضیه‌ای که اغلب آن را نقل می‌کردند به صحت این مطلب پی بردیم.

ایشان بارها می‌فرمودند: آن آقا در مورد جن چنین گفته. تا یک بار بچه‌های کوچک کتابی خوانده بودند و خیلی از جن وحشت کرده بودند. ایشان به بچه‌ها فرمودند: بیایید با شما کار دارم. من هم رفتم طرف دیگری و می‌خواستم مراقبت کنم که چه کار می‌خواهند بکنند آقا. دیدم به آن‌ها فرمودند: جن ترس ندارد، آن‌ها کاری به مومن ندارند. حالا کسی که سی سال می‌گفت یک آقایی، به این بچه‌های کوچک می‌گفتند: "من خودم وارد منزلی شدم(منزل عمویشان در کربلا) خواستم بروم داخل اتاق، صاحبخانه گفت: آن‌جا نرو جن دارد. گفتم: باشد به من کاری ندارند. رفتم داخل اتاق دراز کشیدم، عمامه‌ام را پهلوی خودم گذاشتم و عبایم را روی سرم کشیدم. پاسی از شب که گذشت، صدای پای آن‌ها را بیرون در اتاق می‌شنیدم. یک دفعه احساس کردم که یکی از این پاها به در اتاق نزدیک شد. از پنجره خودش را بالا کشید و داخل اتاق را نگاه کرد. دید که من اینجا خوابیدم. عمامه‌ام کنارم است. رفت به آن‌ها گفت: این لشکر خداست."


عصر از ایشان پرسیدم آقا، آن شخص حرف جن را چه طوری متوجه شد؟ فرمود: آخر آن جمله‌اش این بود: هذا خیل الله. سی سال به ما در خانه می‌گفتند: یک آقایی بود.بنقل از:حجت‌الاسلام والمسلمین محمد روحی تعریف می‌کند:/منبع:عتیق بنقل از جام نیوز

***

آیت‌الله علی کورانی دار فانی را وداع گفت

منظوراز«مشرق زمین» ایران است ،براساس روایات رسیده از اهل بیت(ع)  دارای بشارتی خوشحال کننده برای آنها به عنوان« قوم سلمان» است.

  «حجت الاسلام علی کورانی عاملی» نامی شناخته شده درمیان کشورهای اسلامی و مسلمانان است آن هم به واسطه تالیف کتاب «عصرظهور» است که آن را حدود ۲۰ سال پیش نوشته وطی این سالها به زبان های مختلف ترجمه شده و البته پرفروش. آنچه علی کورانی و کتاب عصر ظهورش را درکانون توجه شیعیان و حتی مسیحیان قرارداده تلاش او در گردآوری و بررسی احادیث مشترک میان شیعه و سنی درباره نشانه‌های ظهورحضرت مهدی(عج) است که ضمن آن به تفسیروتحلیل این احادیث پرداخته وتصویری کلّی از دوران پیش ازظهورحضرت مهدی(ع) ارائه می‌دهد.
«حجت الاسلام علی کورانی» هر چند که متولد منطقه جبل عامل در جنوب لبنان است و از علمای لبنان اما به یک دلیل مهم همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی راهی ایران شده و ساکن شهر قم.

دلیل به مهمی عصر ظهور و اعتقادش به اینکه آغازحرکت حضرت مهدی(عج) ازمشرق خواهد بود. واین خود بهانه ای شد برای گفتگوی با وی درباره عصر ظهور و نشانه هایش. نشانه هایی چون ظهور داعش در سوریه و عراق که خیلی ها آن را به قیام سفیانی در سوریه (به عنوان یکی از علائم ظهور) منتسب می کنند. هر چند که کورانی چنین ارتباطی را با قطعیت تمام و با تکیه بر دلایلی رد می کند. در ادامه این گفتگو را بخوانید: 

شما همواره به روایاتی اشاره می کنید که آغاز حرکت ظهور را از «مشرق زمین» می داند.این موضوع دلیل آمدن شما به ایران بوده است؟
بله، ما اعتقاد داریم به ظهور امام مهدی (عج) و اینکه آغاز حرکت ظهورش از سرزمین مشرق شروع می شود و اعتقاد داریم که این حرکت متصل به ظهور حضرت است و این باعث شد که به ایران بیایم. احادیث وارد شده ازاهل بیت (ع) ، قومی را روایت می کند که ازدیارسلمان هستند و ازمشرق قیام می‌کنند و آنها نخستین زمینه‌سازان ظهورهستند. بنابراین من به عنوان یک شیعه که به این احادیث و روایات اعتقاد دارد، معتقدم که انقلاب اسلامی ایران، ازحرکت های زمینه‌ساز برای ظهورامام مهدی(عج) است.

منظوراز«مشرق زمین» ایران است؟

 بله ، بررسی های مختلفی درباره این موضوع شده واین موضوع حتی در بین علمای اهل سنت نیزمطرح بوده و آنها هم اعتقاد دارند که یاران امام مهدی(عج) اهل پرچم های سیاه و اهل خراسان هستند.این روایت که آغاز حرکت زمینه سازان ظهور امام مهدی(عج) از سرزمین مشرق وازایران خواهد بود و یاران امام مهدی اهل پرچم های سیاه هستند پیش همه علمای مسلمین معروف است. البته مدتی پیش وهابی ها این موضوع را رد کردند و گفتند  که منظور از این نقل ایرانی ها نیستند بلکه صاحبان پرچم های سیاه طالبان هستند و خراسان هم شامل منطقه افغانستان است. وهابی ها با این ادعا های می خواهند از احادیث پیغمبر(ص) فرار کنند. مسئله این است که این حرکت یعنی انقلاب اسلامی ایران فراهم‌کننده زمینه ظهور است. یعنی اتفاقات زمینه‌ساز ظهور امام(ع) با این جنبش آغاز می‌شود. در روایات شیعه آمده است که «امر» امام از مشرق آغاز می‌شود، در روایات سنی آمده است که او از مشرق می‌آید. پس ارزش انقلاب اسلامی به این است که زمینه‌ساز ظهور امام(ع) است.

در روایات مربوط به زمینه سازان ظهور که در منابع مختلف آمده است ازخراسانی ها ،اهل قم  و اهل طالقان نام برده شده است. منظور از این اقوام ایرانی ها هستند یا اهالی همان منطقه خاص است؟

سرزمین ایران در روایات گاهی به طالقان یعنی محدوده کوه های البرز، گاهی با نام خراسان ، گاهی به عنوان قوم سلمان ، سرزمین مشرق و اهل قم اسم برده شده است  که منظور از همه اینها ایران است . این روایت مشهور است که عده ای خدمت امام هادی(ع) رسیدند. حضرت پرسیدند اهل کجا هستید؟.

جواب دادند:« اهل ری »امام فرمودند خیلی خوش آمدید اهل قم .

آنها گفتند جانمان به فدای شما، ما اهل ری هستیم .

حضرت گفت بله، ولی اهل قم هستید.

اهل قم یعنی شیعیان در این سرزمین و کل ایرانی ها .

یا اینکه وقتی می گویند سید خراسانی از زمینه سازان ظهور در ایران است، لزوما خراسانی نیست. خراسانی یعنی حاکم ایران .مثل یمانی حاکم یمن وشامی حاکم سوریه.
بنابراین موضع عصر ظهور در میان ایرانی ها از این جهت مورد توجه قرار گرفته که براساس روایات رسیده از اهل بیت(ع)  دارای بشارتی خوشحال کننده برای آنها به عنوان« قوم سلمان» است.

با نگاهی به تاریخ  و سابقه ایرانی ها در اسلام و گرایش آنها به اهل بیت(ع) وبا رقم زدن انقلاب اسلامی نشان داده اند که آنها لیاقت این بشارت را دارند.

این بشارت که ایرانی ها مسئولیت و رسالت مهمی در فراهم کردن شرایط برای ظهور دارند و از جایگاهی خاص در میان ۳۱۳ نفر اصحای خاص امام مهدی(عج) برخوردارهستند.

تحلیل های شما درباره زمینه سازی ایرانیان برای ظهورحضرت (مهدی) درمقطعی باعث  برخی سوء استفاده ها و تطبیق شخصیت ها در ایران شد.نظرشما درباره این تطبیق ها چیست؟

من هموراه این تطبیق ها را رد کرده ام.به این علت که وقتی می گویی فلانی شعیب بن صالح است یا فلانی سید خراسانی است در واقع  داری توقیت می کنی یعنی می گویی که امام زمان(عج) درعمر این آقا ظاهر می شود که این توقیت است که ما را از توقیت نهی کرده اند. وقت گذاری حرام است وقتی ما کسی را با احادیث وارد شده تطبیق می کنیم یعنی وقت گذاری کردیم و این خلاف است.

در نسخه جدید کتاب عصر ظهور برخی از مطالب مبتنی بر احتمال باید حذف شود!

شما مخالف تطبیق هستید؟

بله، ابدا نمی شود و این کار را نفی کرده ام. البته مقدمات را می شود تطبیق داد. چرا که مقدمات غیر از مسئله هستند.اینکه در روایات آمده زمینه سازان ظهور از مشرق زمین و قوم سلمان هستند رامی توان با ایرانی ها تطبیق داد و گفت این نکته به معنی وقت گذاری نیست. چرا که ما به سال مشخصی اشاره نکرده ایم . اگر گفتیم این منطبق می شود با ایرانی ها اشکال ندارد. ولی اگر  انطباق می دادیم و می گفتیم این آقا از یاران امام است ،یعنی امام در زمان این آقا ظاهر می شود اشتباه بود. چرا که وقتی این آقا بمیرد معلوم می شود که ما اشتباه کرده ایم .ائمه هموراه ما را از این تطبیق ها نهی کردند. بعضی ها آمدند و برخی شخصیت های موثر در دوران ظهور را با چهره هایی در زمان حال تطبیق کردند این تطبیق ها را نمی شود قبول کرد. چرا که معنی اش وقت گذاری است  واین یعنی اینکه زمان ظهورحضرت را معین کردن. ما در احادیث صحیح و متواتر اهل بیت(ع) داریم که این کار حرام است.

از جمله نشانه های ظهور قیام سفیانی در شام است. به اعتقاد شما تحولات سوریه و اقدامات گروه های تروریستی در این کشور ارتباطی به قیام سفیانی دارد ؟

در این مورد خیلی از من سوال می کنند و پاسخم به همه منفی است برای اینکه علامت هایش نیامده است.

 کدام علامت ها؟

  قبل ازقیام سفیانی باید خلاء سیاسی درعربستان و جنگ قبیله ای به وجود بیاید .دراین شرایط خود دولت حاکم درعربستان از سفیانی درخواست اعزام نیرو برای حفظ امنیت در مدینه می کند. علامت دیگر وقوع زمین لرزه در دمشق است . زمین در«حرستا»که روستایی در دمشق است ،خسف ( فرومی رود) می شود .

بعد از وقوع این نشانه ها یک نفر که صورتش لکه لکه است و معروف به«ابقع» برعلیه «اصهب » قیام می کند. یعنی «اصهب» حاکم آن وقت است و ابقع قیام می کند بر علیه او. بنابراین برای تطبیق باید به نص صریح روایات و علامت ها رجوع کنیم.

امکان تغییر در ترتیب وقوع علامت ها و یا حتی عدم وقوع آنها وجود ندارد؟

عصر ظهور نوشته علی کورانی انتشارات بین الملل شومیز

خیر، وقتی اهل بیت(ع) با اطمینان ازخروج سفیانی صحبت کرده اند پس وقوع این اتفاق حتمی است و علامت هایش هم حتمی است و باید واقع شود. بدون ظهور این علائم و نشانه ها انقلاب امام زمان(عج) واقع نمی شود و ظهورحضرت مشروط به  تحقق این نشانه است.

 قیام کشورهای عربی نیز ارتباطی با اتفاقات دوره ظهور ندارد؟

 البته اوصافی مانند ورود غربی ها به عراق هست ولی فاصله اش با ظهور امام مهدی(عج)  مشخص نیست. درروایات داریم که درکشورهای عربی مردم مثل اسبانی که ریسمانشان رها می شود به خیابان ها می ریزند و به خروش می آیند، این نشانه ها هست. ولی نمی توانیم بگوییم که انقلاب کشورهای عربی مانند آنچه در مصر اتفاق افتاد جزء حوادث قبل از ظهور است.  علامت های قابل اعتماد آنهایی هستند که از نظر عقلی و علمی متصل به ظهور حضرت باشد.

اقدامات گروه های تروریستی داعش در سوریه و عراق نیز ارتباطی به خروخ سفیانی در شام که جزء علائم ظهور است، ندارد؟

خیر،

من درکتاب به موضوع خط سفیانی و خروج سید یمانی به عنوان مهمترین نشانه های قبل از ظهور اشاره کرده ام.

بنابراین باید این علامت ها بیاید تا بتوانیم بگوییم که ظهورنزدیک است.

علامت های متصل به ظهور کدام ها هستند؟

 درروایات داریم که  حضرت  ۱۵ روز قبل از ظهور جوانی از یارانش را برای ایراد بیانیه خود به مکه می فرستد ؛اما به محض اینکه جوان بعد از نماز پیام حضرت یا فرازهایی از آن را برای مردم  می خواند، به او حمله ور می شوند و او را داخل مسجد الحرام بین رکن و مقام به قتل می رسانند.  ۱۵ روز بعد از این واقعه حضرت ظهور می کنند.این واقعه که به قتل نفس زکیه معروف است.به صراحت در روایات آمده و مشخص است و جز علامت های متصل به ظهور حضرت. ولی علامت های مطلق را نمی توانیم بگوییم متصل به ظهور حضرت است.

خیلی ها احتمال می دهند که حوادث سوریه شاید جز نشانه های ظهور سفیانی باشد.

 شاید مقدمات باشد ولی نمی توانیم بگوییم که علامت سفیانی است. خیلی به من اصرار کردند که بگویم این حوادث ربط دارد به قیام سفیانی در شام. باید براساس علامت هایی که اهل بیت(ع) مشخص کردند حرف زد و تایید کرد و همین طوری نیست.

 کدامیک از نشانه های ظهور محقق شده است؟

 از نشانه های محقق شده می توانم ازقیام ایرانی ها که چندین مرحله دارد نام ببرم.  قیام ایرانی ها شش مرحله دارد که دو مرحله اش گذشته و ادامه دارد تا برسد به قیام حضرت. دوم  ورود غربی ها به عراق است.  همچنین برپا شدن دولت اسرائیل و جمع یهودی ها درفلسطین وتشکیل دولتشان وتوجه دنیا به اهل بیت و امام مهدی .این علامت هایی است که می توانیم بگوییم قطعا اتفاق افتاده . علامت هایی که مانده همین خلا سیاسی درعربستان ، ندای آسمانی در ماه مبارک رمضان،حکومت سفیانی که دشمن اهل بیت است  در سوریه و اردن و حکومت  یمانی در یمن که موالی اهل بیت است و جریانات دیگر تا ظهور حضرت.

درباره شش مرحله قیام ایرانی ها  بیشتر توضیح می دهید؟

حدیثی از امام باقر(ع) است که آن راهم سنی ها روایت کردند و هم شیعه ها که مراحل این قیام درآن بیان شده است. امام می فرماید: «انی بقوم قد خرجوا من المشرق یطلبون حق فلا یعطونه » به این معنی که  قومی از مشرق خارج می شوند که حقشان را از جهان می خواهند ولی جهان به آنها نمی دهد.مرحله اول قیام ایرانی ها جنگ تحمیلی بوده. در مرحله دوم مخالفان با آنان دشمنی می‌کنند، ولی اهل مشرق دربرابر دشمنان می‌ایستند و تقاضای به رسمیت شناختن حقوق خود را دارند«یطلبون الحقَّ فلا یعطونه». من اعتقادم این است که ایران الان درمرحله دوم است. یعنی همین دشمنی های جهان برای دستیابی ایران به انرژی هسته ای. در سوم جریان جدیدی از دشمنی مخالفان صورت می‌گیرد، ولی اهل مشرق دومرتبه حقوق خود را مطالبه کرده و می‌خواهند حقوقشان به رسمیت شناخته شود «ثم یطلبون الحقًّ فلایعطون» یعنی به مرحله ای می رسند که می گویند ما سلاح داریم . درمرحله چهارم اهل مشرق سلاح خود را به دوش می‌گیرند «یضعون اَسلحتهُم علی عواتقهِم»، یعنی اعلام آمادگی برای جنگ می کنند. در این مرحله، دشمنان حق آن ها را به صورت مشروط به آنان می‌دهند. تعبیرامام باقر(ع) یا تعبیر پیغمبر(ص)  این است که سلاح به دوش می گیرند. یعنی می گویند ما سلاح داریم  وآن وقت جهان حقشان را به آنها می دهد. درمرحله پنجم ایرانی ها شرط و شروط آن‌ها را نپذیرفته و به کار خود ادامه می دهند. این روند ادامه دارد تا سال ظهور حضرت که قیامی در داخل ایران برای یاری امام مهدی(ع) اتفاق می افتد . در جریان این قیام ایرانی ها دو گروه می شوند. ولی اختلافشان سیاسی و نرم است. من اعتقادم این است که وقتی یمانی ظاهرمی شود و امام زمان(عج) دستور می دهد که ازیمانی اطاعت کنید، مشکل اطاعت ازیمانی برای شیعیان به خصوص درعراق و ایران به وجود می آید./بنقل ازعقیق.

***

سازکارهای ظهور-مدت قیام وچگونگی قیام؟
نصرت بارُعب
در روایات فراوانی به این نکته اشاره شده است که امام مهدی (عج) با ایجاد رعب از سوی خداوند یاری میشود. (منصور بالرعب) برخی از آن روایات به این شرح اند:
الف) امام باقر : الرعب یسیر مسیره شهر امامه و خلفه و عن یمینه و عن شماله.
 رعب به فاصله یک ماه پیشاپیش او، پشت سر او و از راست و چپ او حرکت میکند.10
ب) امام باقر: یسیرالرعب امامه شهراً و خلفه شهراً امدّه الله بخمس الاف من الملائکه مسومین11
رعب به فاصله یک ماه پیشاپیش او و به فاصله یک ماه پشت سر او حرکت میکند. خداوند او را با پنج هزار فرشته نشانه دار کمک میکند.
اثر آشکار این رعب و هراس تضعیف روحیه مخالفان امام مهدی (عج) و به حداقل رسیدن مقاومت آنها و در نتیجه، به حداقل رسیدن درگیری و تلفات خواهد بود.


رفتار مسالمت آمیز بودن  با اهل کتاب 

سید محمد صدر پس از آوردن برخی از روایاتی که بر قتل مخالفان امام (عج) دلالت میکند می گوید:
ممکن است این سؤال در ذهن خطور کند که ظاهر روایات یادشده این است که قتل زیاد مخصوص مسلمانان بوده و غیر مسلمانان را دربرنمیگیرد. 
 سید محمد صدر علل مختلفی را برای تفاوت رفتار امام (عج) با مسلمانان و غیر مسلمانان بر می شمارد. یکی از مهمترین آن دلایل این است که:
دلیل و حجت حقانیت دین اسلام برای مسلمانان در محدوده وسیعی آشکار و واضح است. به خلاف غیر مسلمانان که چنین وضوحی برای همه و در سطح واحدی فراهم نشده است.

«ثم یسیر و من معه من المسلمین لایمرون علی حصن ببلد الروم الا قالوا علیه لااله الاالله فتتساقط حیطانه ثم ینزل من القسطنطنیه فیکبرون تکبیرات فینشف خلیجها و یسقط سورها ثم یسیر الی رومیه فاذا نزل علیه کبرالمسلمون ثلاث تکبیرات فتکون کالرمله علی نشز.»
سپس او و همراهانش حرکت میکنند. در کشور روم به دژی برنمی  خورند؛ مگر اینکه با گفتن ذکر لااله اله الله دیوارهایش فرو می ریزد. سپس در قسطنطنیه (استامبول) فرود میآیند و با گفتن چند تکبیر رودخانه اش می خشکد و حصارهایش فرو می ریزد. آنها سپس به سمت رومیه حرکت میکنند و با گفتن سه تکبیر، آنجا چون شنزاری بر بلندی میشود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:عن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) فی قصة المهدی وفتوحاته قال ثم یسیر ومن معه من المسلمین، لا یمرون علی حصن من بلد الروم الا قالوا علیه: لا اله الا الله فتتساقط حیطانه ثم ینزل من القسطنطنیة فیکبرون تکبیرات فینشف خلیجها ویسقط سورها ثم یسیر الی رومیة فاذا نزل علیه کبر المسلمون ثلاث تکبیرات فتکون کالرملة علی نشر. الحدیث.

ترجمه حدیث:امیرالمومنین (ع) در داستان مهدی (ع) وفتوحات حضرت فرمود: سپس با مسلمانان همراه خود حرکت کند وبر هیچ قلعه ای از سرزمین روم نگذرید جز آنکه با گفتن: «لا اله الا الله» آن قلعه سقوط نماید پس از آن در کنار قسطنطنیه فرود آیند وبا گفتن تکبیرها خلیجش خشک شود وحصار ودیوارش فرو ریزد وبرومیه بزرگ رو نهند وچون به آن رسند مسلمانان سه تکبیر گویند که آن شهر مانند ریگها پراکنده گردد./پایان.

ادامه مصاحبه علامه کورانی:

ب) امام باقر(ع): و یبعث جنداً الی القسطنطنیه فاذا بلغوا الخلیج کتبوا علی اقدامهم شیئاً و مشوا علی الماء فاذا نظر الهیم الروم یمشون علی الماء قالوا هولاء اصحابه یمشون علی الماء فکیف هو؟ فعند ذلک یفتحون لهم ابواب المدینه فیحکمون فیها ما یشائون.
 و مهدی (عج) سپاهی را به سوی قسطنطنیه گسیل میدارد. چون به رودخانه رسیدند، بر پایشان چیزی نوشته و بر آب راه میروند. چون رومیان این صحنه را مشاهده کردند، می گویند اصحاب او بر آب راه میروند، پس خود او ـ امام مهدی (عج) ـ چگونه خواهد بود؟ در این هنگام، درهای شهر را بر آنان میگشایند و سپاه امام وارد شهر شده و هر چه اراده کند انجام میدهد.
 امام علی(ع): و یسیر المهدی حتی ینزل بیت المقدس و تنقل الیه الخزائن و تدخل العرب و العجم و اهل الحرب و الروم و غیرهم فی طاعته من غیر قتال
مهدی (عج) حرکت کرده در بیت المقدس فرود میآید. تمام خزاین نزد او برده میشود و عرب، عجم، ستیزه جویان، رومیان و دیگران بی جنگ و درگیری اطاعت او را گردن می نهند.
این مضمون ـ برخورد مسالمت آمیز با اهل کتاب ـ را میتوان با روایات دیگری نیز تأیید کرد از جمله:
امام علی فرمود:
... فیسیر المهدی (عج) بمن معه لایحدث فی بلد حادثه الا الامن و الامان والبشری.
... سپس مهدی و همراهانش حرکت میکنند. در هیچ شهری جز امن و دادن امان و بشارت اتفاقی رخ نمی دهد.

مدت زمان فتح
چهارمین زاویه ای که میتوان از آن به مسئله رویارویی امام (عج) با اهل کتاب نگریست و می تواند قرینه ای بر استفاده حداقل امام مهدی (عج) از حربه قتل باشد، مسئله مدت جنگ و نبرد امام (عج) برای فتح دنیاست.
 عیسی الخشاب میگوید به امام حسین(ع) عرض کردم آیا شما صاحب این امر هستید؟

حضرت فرمودند:خیر، ولی صاحب این امر طردشده رانده شده ای است که کسی برای پدرش خونخواهی نکرده، او هم کنیه عموی خود است و شمشیر را هشت ماه بر دوش میگذارد.
امام باقر (ع):و یضع السیف علی عاتقه ثمانیه اشهر یقتل هرجا...
شمشیر را برهنه کرده، هشت ماه بر دوش میگذارد و بسیار میکشد.
مدت حکومت امام مهدی (عج) براساس روایات یادشده هشت ماه آن که قاعدتاً هشت ماه آغازین ظهور است، مدت زمانی است که امام با مخالفان خود به جنگ و نبرد خواهد پرداخت.

با توجه به دو نکته میتوان این احتمال را تقویت کرد که درگیریهای امام (عج) با غیر مسلمانان بسیار اندک خواهد بود و آنان در برابر امام مقاومت چندانی نخواهند کرد و امام با کم ترین درگیری، سرزمینهای آنان را فتح خواهد نمود.
 امام باقر (ع):چون سفیانی مطلع میشود که قائم (عج) از جانب کوفه به سوی او رهسپار شده است او نیز همراه با سوارانش حرکت میکند تا اینکه با قائم (عج) روبه رو میشود... پس آن روز با یکدیگر میجنگند. سپس خداوند قائم (عج) و یارانش را بر آنها مسلط میکند تا اینکه آنها را کشته و از بین می برند.


ب: امام صادق (ع):چون قائم آل محمد (عج) یام کرد پانصد نفر از قریش را گردن میزند. سپس پانصد نفر دیگر را گردن میزند و سپس پانصد نفر دیگر را و این کار را شش بار تکرار میکند. راوی میگوید: عرض کردم قریش این مقدار هستند؟ فرمود؟ آری از آن ها و از دوستانشان.
اینها نمونه هایی است از جنگها و درگیریهای امام مهدی(عج) با دشمنان به منظور پاک کردن دنیا از وجودشان.
 مدت زمان هشت ماه برای فتح کل دنیا
با پیوست کردن این دو نکته، یعنی جنگها و درگیریهای حضرت با گروههای گوناگون در خاورمیانه از یکسو و اندک بودن مدت زمانی که حضرت طی آن بر تمام دنیا مسلط میشود، میتوان این احتمال را تقویت کرد که درگیریهای امام (عج) با اهل کتاب و دیگر ملتها بسیار اندک خواهد بود؛ چرا که جنگهای حضرت در خاورمیانه، طبیعتاً بخش عمده ای از هشت ماه را به خود اختصاص خواهد داد. بنابراین اگر فتح مغرب زمین و دیگر نقاط دنیا نیز همراه با جنگ و درگیری و قتل و کشتار باشد، فتح دنیا در هشت ماه امری بعید خواهد بود؛ به ویژه با توجه به وسعت فوق العاده مناطق مسکونی کره زمین.
نکته قابل توجهی که مؤید مدعای ماست، این است که این احتمال وجود دارد که هشت ماه یاد شده، مدت زمان فتح و تسلط بر دنیا نباشد، بلکه مدت زمانی باشد که امام دنیا را از شر دشمنان و منحرفان پاک میکند؛ به این معنی که امام نخست کل دنیا را فتح خواهند کرد.

طبیعتا پس از فتح دنیا انسانهای معاند و منحرفی نیز هستند که به دنبال ضربه زدن به نظام امام مهدی (عج) و مخالفت با اهداف و آرمانهای حضرت باشند و امام چاره ای جز درگیری با این گروه نخواهد داشت. سید محمد صدر معتقد است هشت ماه یادشده تنها زمان فتح دنیا نیست؛ بلکه مدت زمانی است که اولاً امام (عج) دنیا را فتح میکند و ثانیاً دنیا را از لوث وجود معاندان و منحرفان پاک میکند
براساس این احتمال، فتح دنیا در مدتی بسیار کمتر از هشت ماه اتفاق خواهد افتاد و مدت زمان فتح مغرب زمین ـ سرزمین اهل کتاب ـ بسیار بسیار اندک خواهد بود. در نتیجه، قتل و درگیری به کمترین میزان خود خواهد بود.

قرینه پنجمی را نیز میتوان بر مدعای برخورد مسالمت آمیز و به دور از جنگ و خون ریزی امام مهدی(عج) با اهل کتاب اقامه کرد. آن قرینه این است که براساس تعداد چشم گیری از روایات، پیش از ظهور، قتل و مرگ به شکل گستردهای بر بشریت سایه خواهد افکند و درصد بسیار بالایی از انسانها بر اثر جنگها و حوادث طبیعی از میان خواهند رفت.

و سپاه امام با کمترین جنگ و درگیری دنیا را فتح خواهد نمود.

الف) امام علی (ع):لایخرج المهدی حتی یقتل ثلث و یموت ثلث و یبقی ثلث.
مهدی (عج) ظهور نمیکند مگر هنگامی که یک سوم مردم کشته شوند و یک سوم بمیرند و یک سوم باقی بمانند.
ب) شیخ صدوق به سند خود از سلیمان بن خالد از امام صادق روایت میکند:
قدّام القائم موتان موت احمر و موت ابیض حتی یذهب من کل سبعه خمسه. الموت الاحمر السیف والموت الابیض الطاعون.
پیش از ظهور قائم (عج) دو مرگ وجود خواهد داشت: مرگ سرخ و مرگ سفید تا از هر هفت نفر پنج نفر بمیرند. مرگ سرخ مرگ با شمشیر است و مرگ سفید مرگ با طاعون.

نتیجه گیری(تحلیل روایات)
مجموعه این روایات را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
 دسته اول روایتی که احتمالاً بر کشته شدن همه کافران و مشرکان به دست امام(عج) دلالت میکند:
شیخ صدوق به سند خود از ابیبصیر از امام صادق در تفسیر آیه
هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون (صف: 9)
او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند. نقل می کند:
فاذا خرج القائم (عج) لم یبق کافر بالله العظیم و لامشرک بالامام الاکره خروجه حتی ان لو کان کافر او مشرک فی بطن صخره لقالت: یا مؤمن فی بطنی کافر فاکسرنی واقتله.
چون قائم (عج) قیام کرد، منکر خداوند و مشرک به امامی نمی ماند، مگر اینکه از خروج او ناخشنود است. تا آنجا که اگر کافر یا مشرکی در دل صخره ای پنهان شده باشد، به صدا درآمده میگوید: ای مؤمن در دل من کافری است؛ مرا بشکن و او را بکش.
این احتمال وجود دارد که مفاد این روایت عمومیت قتل نسبت به تمامی کفار و مشرکین باشد؛ چرا که نکره در سیاق نفی افاده عموم میکند (لم یبق کافر و لامشرک؛ هیچ کافر و مشرکی نمی ماند...) توجه به جمله (اذا خرج القائم؛ چون قائم قیام کند) این احتمال که قتل تمامی مشرکان و کفار مخصوص مکان یا زمان یا جنگ خاصی باشد را تضعیف میکند. به عبارت دیگر، براساس ظاهر روایت، وقتی امام قیام خود را آغاز کرد و خبر آن به گوش کفار و مشرکان رسید، همه آنها از این حادثه ناخرسند خواهند شد و همه آنها به دست امام کشته خواهند شد.
اگر ما روایت بالا را به شکلی که گذشت معنی کنیم، بر قتل تمامی کفار و مشرکین دلالت دارد؛ ولی به نظر میرسد چنین معنایی از روایت فوق قابل استظهار نباشد؛ چرا که غایت بودن جمله (حتی لوکان کافر او مشرک فی بطن صخره...) از جمله قبل، وجه معقولی ندارد؛ یعنی این که بگوییم (همه کفار و مشرکان از ظهور امام(عج) ناخشنود هستند تا اینکه اگر کافر یا مشرکی در جایی پنهان شود، آنجا میگوید کافر یا مشرکی زیر من پنهان شده) معنای محصلی ندارد؛ چرا که پنهان شدن کفار و مشرکان و خبر دادن موجودات از آنها نمیتواند غایت ناخشنودی آنان باشد.

بلکه ظاهراً حتی غایت از چیزی است که از سیاق جمله فهمیده میشود؛ یعنی همه کفار و مشرکان از ظهور امام ناخشنود میشوند، میان کفار و مشرکین و امام جنگ و درگیری رخ میدهد و آنها با یکدیگر می جنگند تا آن جا که اگر در دل سنگ هم پنهان شوند...).
و طبیعتاً آنانی که با سپاه امام به رویارویی برمیخیزند، همه اهل کتاب نیستند؛ بلکه بخشی از آنها هستند. بنابراین این روایت بر قتل همه اهل کتاب دلالت ندارد.
دسته دوم روایاتی هستند که بر قتل اهل کتاب در زمان یا جنگ خاصی دلالت می کنند؛ از جمله:
الف: امام علی (ع):
... ثم یموت عیسی و یبقی المنتظر المهدی من آل محمد (ص) فیسیر فی الدنیا و سیفه علی عاتقه و یقتل الیهود والنصاری و اهل البدع
... سپس عیسی رحلت میکند و مهدی منتظر آل محمد (ص) باقی میماند. او در حالی که شمشیر بر دوش دارد، زمین را درمینوردد و یهود، نصارا و بدعت گزاران را میکشد.
این روایت بر قتل آن گروه از اهل کتاب دلالت میکند که پس از مرگ عیسی بر دین خود باقی مانده اند؛ ولی اینکه این عده از اهل کتاب چند درصد از مجموع اهل کتاب پیش از ظهورند، همه، اکثریت یا اقلیت، معلوم نیست. چه بسا با توجه به قراین و شواهدی که در جای خود ذکر شده است، بیشتر اهل کتاب اسلام آورده و تنها گروه اندکی باقی مانده و کشته شوند. بنابراین از این روایت نمی توان کمیت اهل کتابی را که به دست حضرت کشته میشوند به دست آورد.
ب: امام علی (ع):
... و یخرج عیسی فیلتقی الدجّال فیطعنه فیذوب کما یذوب الرصاص ولاتقبل الارض منهم احدا لایزال الحجر والشجر یقول: یا مومن تحتی کافر اقتله.
... و عیسی خروج میکند و با دجال روبه رو میشود. پس نیزهای به او میزند و او مانند سرب ذوب میشود. زمین هیچ یک از آنها را در خود نمی پذیرد. پیوسته سنگها و درختان می گویند: ای مؤمن کافری در زیر من پنهان شده است او را بکش.
ج: امام باقر:
... ثم ان الله تعالی یمنح القائم و اصحابه اکتافهم فیقتلونهم حتی یفنوهم حتی ان الرجل یختفی فی الشجره والحجره فتقول الشجره والحجره: یا مؤمن هذا رجل کافر فاقتله فیقتله.
... سپس خداوند قائم (عج) و یارانش را بر آنها مسلط میکند تا اینکه آنها را کشته و از بین میبرند. تا آن جا که اگر شخصی پشت درخت یا سنگی پنهان شود، درخت و سنگ میگویند: ای مومن، این مردی است کافر؛ او را بکش. پس او را میکشد.
روایت  مخصوص جنگ با سپاه دجال است.

بنابراین دلالت بر کشته شدن کفار سپاه دجال میکند؛ نه مطلق کفار.

روایتی  نیز به قرینه صدر روایت، بر قتل کفار در جنگ با سفیانی دلالت میکند:
اذا بلغ السفیانی ان القائم قد توجه من ناحیه الکوفه یتجرد بخیله حتی یلقی القائم(عج)؛ ...
چون به سفیانی خبر میرسد که قائم (عج) از سمت کوفه به سوی او حرکت کرده، با سواران خود به سوی او حرکت میکند تا اینکه با قائم (عج) روبه رو میشود.
بنابراین نهایت مدلول این دو روایت و امثال آن، قتال تمامی کفاری است که در سپاه دجال و سفیانی حضور دارند؛ ولی این مطلب را که این تعداد از کفار چند درصد از همه کفار هستند، از این روایات نمی توان به دست آورد.
 دسته سوم، روایاتی که نه بر شمول قتل دلالت دارند و نه قتل در زمان یا جنگ خاصی که ما بعضی از آنها را در این جا میآوریم:
الف: امام باقر (ع):
ولاتبقی ارض الا نودی فیها بشهاده ان لااله الاالله وحده لا شریک له و ان محمدا رسول الله و هو قوله: له اسلم من فی السموات و الارض طوعا و کرها و الیه ترجعون و لا یقبل صاحب هذالامر الجزیه کما قبلها رسول الله (ص) و هو قول الله و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین کله لله.
جایی نمیماند مگر این که در آن به یگانگی خداوند و رسالت پیامبر (ص) شهادت داده میشود و این همان سخن خداوند است که میفرماید: «تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار در برابر فرمان او تسلیم اند و همه به سوی او بازگردانده میشوند»و صاحب این امر، آنچنان که رسول خدا (ص) جزیه می گرفت، جزیه قبول نمیکند و این همان سخن خداوند است که میفرماید: و با آنها پیکار کنید تا فتنه (شرک و سلب آزادی) برچیده شود و دین (پرستش) همه مخصوص خدا باشد.
با توجه به اینکه در ذیل روایت به آیه شریفه -و قاتلوهم ... استناد شده است، بنابراین امام با اهل کتاب به جهاد خواهند پرداخت و طبیعی است که در این جهاد، گروهی از اهل کتاب کشته خواهند شد؛ ولی این که چه قدر از اهل کتاب به دست سپاه امام به قتل خواهند رسید، مسئلهای است که روایت نسبت به آن ساکت است.
ب: امام کاظم در تفسیر آیه و له اسلم من فی السموات والارض طوعا و کرها؛ (آل عمران: 83) و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار در برابر فرمان او تسلیم اند.
فرمود:
انزلت فی القائم اذا خرج بالیهود والنصاری والصابئین والزنادقه و اهل الرده والکفار فی شرق الارض و غربها فعرض علیهم الاسلام فمن اسلم طوعاً امره بالصلاه والزکاه و ما یؤمر به المسلم و یجب لله علیه و من لم یسلم ضرب عنقه حتی لایبقی فی المشارق والمغارب احد الا وحد الله قلت له: جعلت فداک ان الخلق اکثر من ذلک. فقال: ان الله اذا اراد امرا قلل الکثیر و کثر القلیل.
این آیه درباره قائم (عج) نازل شده است. او چون بر یهود، نصاری، صابئان، ملحدان، مرتدان و کفار شرق و غرب زمین خروج کرد، اسلام را بر آنها عرضه میکند. پس کسی که از سر اختیار اسلام آورد، او را به نماز و زکات و واجبات الهی و آنچه که بر عهده مسلمان است دستور میدهد و کسی که اسلام نیاورد را گردن میزند. تا این که در شرق و غرب کسی نمیماند، مگر اینکه به یگانگی خداوند معتقد باشد. راوی گوید: عرض کردم: فدایت شوم مردمان بیش از این هستند که بتوان آنها را کشت. حضرت فرمود: چون خداوند اراده فرماید زیاد را کم و کم را زیاد میکند.
گرچه در این روایت، قتل غیر مسلمانان مشروط به اسلام نیاوردن آنها شده و جمله شرطیه به خودی خود هیچ دلالتی بر تحقق شرط ندارد؛ لذا تحقق مشروط نیز قطعی نیست؛ ولی با توجه به علم امام (عج) به آینده، طبیعتاً اگر این شرط برآورده نمی شد و کسی نیز کشته نمی شد ـ یعنی همه مسلمان میشدند ـ امام جمله را به این شکل بیان نمی کرد؛ بلکه می فرمود همه مسلمان میشوند.

بنابراین بیان مطلب به شکل قضیه شرطیه خالی از اشاره به وجود برخی از افرادی که اسلام را اختیار نکرده و کشته میشوند نیست. مؤید این مطلب فهم راوی حدیث است که او نیز از قضیه شرطیه تحقق شرط ـ عدم اسلام ـ و در نتیجه، تحقق مشروط قتل ـ را فهمیده است؛ لذا می پرسد که مردم بسیارند و قتل آنها ممکن نیست و حضرت نیز فهم او را رد نکرده و با این پاسخ که برای خداوند کم و زیاد تفاوتی ندارد فهم او را تأیید میکند.
بنابراین دلالت روایت بر قتل برخی از اهل کتاب مسلم است، ولی کمیت اهل کتابی که کشته میشوند مسئلهای است که در این روایت به آن هیچ اشاره ای نشده است. چه بسا با توجه به قراین و شواهد گذشته، بیشتر اهل کتاب اسلام آورده و گروه اندکی کشته می شوند.
پرسش: مدلول ذیل روایت بالا این است که بسیاری از اهل کتاب به دست حضرت کشته می شوند؛ زیرا راوی از سخن حضرت این گونه فهمیده که گروه زیادی به دست امام مهدی (عج) کشته خواهند شد و حضرت نیز این فهم را رد نمیکند و پاسخ میدهد خداوند اگر بخواهد کم را زیاد و زیاد را کم میکند که این پاسخ به گونهای پذیرفتن فهم راوی نیز هست. بنابراین از این روایت فهمیده میشود که امام مهدی(عج) در رویارویی با اهل کتاب، از حربه قتل و کشتار به گستردگی استفاده میکند و تعداد بسیاری از آنان را به قتل می رسانند.

پاسخ
یکم: در این روایت، از شش گروه نام برده شده است: یهود، نصاری، صابئین، ملحدین، مرتدین و کفار و مدلول روایت قتل بسیاری از مجموعه این شش گروه است؛ نه کشته شدن بسیاری از یهود و نصارا. بنابراین اگر ما از شواهد و قراین دریافتیم که شیوه امام(عج) در رویارویی با اهل کتاب برپایه گذشت و مداراست، در نتیجه، سهم اهل کتاب از این کشتار گسترده بسیار اندک خواهد بود.
دوم: «قتل کثیر» غیر از (قتل اکثر) است؛ ممکن است امام(عج) از یک مجموعه صد میلیون نفری 50 هزار معاند را به قتل برساند؛ ولی این گروه، بیش تر مجموعه صدمیلیونی نیستند. گرچه اگر بدون مقایسه در نظر گرفته شوند، گروه زیادی هستند.

بنابراین ما این واقعیت را می پذیریم که ممکن است از اهل کتاب نیز گروه زیادی کشته شوند، ولی با توجه به قراینی که پیشتر برشمردیم، این گروه زیاد در مقایسه با جمعیت مجموعه اهل کتاب، درصد بسیار اندکی خواهند بود و قتل این تعداد از اهل کتاب به دلیل عناد و خصومتی که با حکومت جهانی امام(عج) دارند، بسیار طبیعی خواهد بود.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:برگزیده ای از مقاله(بعدازاصلاحات) تیرماه۱۳۹۴خبرگزاری فارس