پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

نمازجمعه رشت۲۳ شهریور ۱۴۰۳ حجت الاسلام صفوی

ماجرای(افک)درقرآن چیست؟

امام جمعه رشت هیچ اشاره ای از سفررئیس جمهورایران به عراق نکرد.

خطیب جمعه رشت:خداوندبرای ۴ زن سلام فرستاده است که یکی حضرت خدیجه است ودیگری فاطمه زهرا(س) است.

نمازجمعه امروز ۲۳ شهریور ۱۴۰۳ مصادف با ۹ ربیع‌الاول ۱۴۴۶ رشت به امامت «حجت الاسیلام سیدمحمدحسین صفوی»برگزارشد.

خطیب جمعه رشت که اولین نمازجمعه رشت را بعنوان«امام جمعه موقت رشت»آغازکرد، درخطبه اول به موضوع مهدویت پرداخت که امروز آغاز امامت حضرت مهدی(عج)می باشدپرداخت.

«حجت الاسلام سیدمحمدحسین صفوی» با استنادبه روایتی گفت امام زمان(ع)فرموده:نامه اعمال شما-مردم-به ماعرضه می شود، ازدیدن بعضی از اعمال خوشحال وبعضی دیگر ناراحت می شوم اما مراقبت می کنیم که ازدشمنان آسیبی نبینید.

وی روایتی ازامام سجادعلیه السلام را خواند که درتوصیف مردم آخرزمان است که این امام معصوم فرموده اند:کسانی که درزمان امام زمان زندگی می کنند،اگرمعتقدبه ظهورامام زمانشان باشد،مقام این حالات هرهرمقامی بالاتراست.

«حجت الاسلام سیدمحمدحسین صفوی» درآغازخطبه دوم گفت:بمن تکلیف شده که امامت امروز را عهده دارباشم(انجام وظیفه بکنم).

امام جمعه موقت رشت  به سالروز ازدواح حضرت خدیجه کبری  با پیامبراسلام اشاره ای داشت ودرتوصیف گفت،مقام خدیجه کبری(س)همین بس که خدابه اوسلام رسانده است و درادامه گفت:خداوندبرای ۴ زن سلام میکند که یکی حضرت خدیجه است ودیگری فاطمه زهرا(س) است.

امام جمعه امروز رشت به بعضی از ویژگی های پیامبراسلام(حضرت محمدمصطفی)پرداخت.

وی گفت:پیامبراسلام پیامبررحمت بود، اواجازه نمی دادکه مردم ازهم ظنین باشند وروح اعتمادوپرهیزازبدبینی را ترویج می کرد.

«إفک »چیست؟

«حجت الاسلام سیدمحمدحسین صفوی» به ماجرای «إفک » درقرآن اشاراتی داشت وگفت:درماجرای افک پیامبراسلام ۴۰ روز مبتلا به این اخبارکذب(شایعه) بود.

وی گفت:البته تهاجامات به پیامبراسلام از زمان قرون وسطی آغاز شده بود.

مسابقه شعرخوانی در کانون قائم کوچکسرا برگزار می شود

خطیب جمعه رشت که اولین امامتش را تجربه می کند به شاعر ملی(شهریار)پرداخت وگفت،«آیت الله سیدشهاب الدین مرعشی نجفی» خواب دیده بود شعر«علی ای همای رحمت»را که امام علی(ع) اورا می ستاید،اماآقای مرعشی اورانمی شناخت،سئوال کرد،بهجت شاعرکیست؟ 

«سید محمد حسین بهجت تبریزی» است، با ماشینش به دنبالش فرستاد وآقای بهجت آمدبه محضر آیت الله مرعشی،وقتی ایشان خوابش را برای شاعرمطرح کرد، آقای بهجت زمان خوابش راسئوال کرد که شاعرگفت:من درست این شعررا درهمن زمان سروده ام.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:امام جمعه موقت رشت بدون هیچگونه اشاره ای به سفررئیس جمهورایران به عراق واقلیم کردستان، خطبه دوم را با این جمله (بما تأکیدشده که خطبه را کوتاه کنیم)باقرائت سوره کوثر درساعت ۱۲:۵۰ دقیقه به پایان رساند» حاج آقاصفوی وقت کردندکه ازخوابنماشدن باجزئیات بگوید واما سفررئیس جمهوری اسلامی ایران را به کشورعراق را وقت نداشت!.

حجت الاسلام صفوی (سومین امام جمعه موقت رشت) بعداز آقایان(حجت الاسلام طیبی وحجت الاسلام قربانپور)می باشد.
حجت الاسلام  سیدمحمدحسین صفوی ،برادرِحجت الاسلام  سید محمدحسن (باقر) صفوی(امام جمعه فقید فومن) است.

بعداز نماز عصر،نمازگزاران رشت درحمایت ازمردم مظلوم فلسطین،راهپیمایی خشم به راه انداختند.

راهپیمایی خشم علیه رژیم صهیونیستی نمازگزاران جمعه رشت ۲۳ شهریور ۱۴۰۳

راهپیمایی خشم علیه رژیم صهیونیستی نمازگزاران جمعه رشت ۲۳ شهریور ۱۴۰۳

راهپیمایی خشم علیه رژیم صهیونیستی نمازگزاران جمعه رشت ۲۳ شهریور ۱۴۰۳

راهپیمایی خشم علیه رژیم صهیونیستی نمازگزاران جمعه رشت ۲۳ شهریور ۱۴۰۳

راهپیمایی خشم علیه رژیم صهیونیستی نمازگزاران جمعه رشت ۲۳ شهریور ۱۴۰۳

راهپیمایی خشم علیه رژیم صهیونیستی نمازگزاران جمعه رشت

«ماحرای إفک »چیست؟«لَولا إِذ سَمِعتُموهُ ظَنَّ المُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بِأَنفُسِهِم خَیرًا وَقالوا هٰذا إِفکٌ مُبینٌ»

این حادثه‌ی عظیمی در تاریخ اسلام و زمان پیامبر است(ماحرای إفک ) که به این وسیله در محیط اسلامی، ریشه‌ی شایعه‌پراکنی در مسائل شخصی افراد - که موجب سوءظن و بدبینی نسبت به یکدیگر می‌شود و محیط و فضا را ناسالم می‌کند - کنده شد. اسلام، این‌گونه است. پس، یکی از کارهای رسول اکرم(ص) این بود که فضای جامعه را یک فضای مهربان و سرشار از مهر و محبت بسازد تا همه‌ی مردم در آن، نسبت به یکدیگر محبت بورزند و به چشم حسن ظن و خوشبینی به یکدیگر نگاه کنند. امروز هم تکلیف ما همین است.

«حادثه افک»(ریشه کن کننده شایعه پراکنی در محیط اسلامی)

رهبرانقلاب:آن خاطره و حادثه‌یی که خیلی مهم است و من بارها آن را در ذهن خود مرور کردم و به آیات این حادثه در قرآن مراجعه کردم، حادثه‌ی «افک» است. در سوره‌ی مبارکه‌ی نور، چند آیه  مربوط به همین حادثه می‌شود. حادثه‌ی «افک» به طور خلاصه این است که یکی از همسران پیامبر، در یکی از جنگها از قافله عقب افتاده بود. پیامبر، آن همسرشان را به میدان جنگ برده بودند، وقتی که برمی‌گشتند و می‌آمدند، او را ندیدند. حالا به هر جهتی، یا آن مخدره خواب مانده بود و یا به دنبال حاجتی رفته بود. مسلمانها آمدند، یک وقت دیدند که همسر پیامبر در میان آنها نیست. مردی از مسلمانها پیدا شد و همسر پیامبر را به مدینه آورد.
حالا آن زن، کدامیک از همسران پیامبر بوده، بین اهل سنت و شیعه اختلاف است. شیعه در روایاتشان می‌گویند «ماریه‌ی قبطیه» بوده و اهل سنت می‌گویند «عایشه» بوده است. این، تعیین بحث انحرافی در روزگار ماست که بگوییم کدامیک از زنان پیامبر بوده است. اصلاً قضیه این نیست که ما بخواهیم ببینیم کدام زن پیامبر بوده که این آیات درباره‌ی تهمت به او نازل شده است. مسأله، مسأله‌ی دیگری است؛ یک دستور اخلاقیِ اجتماعی بسیار مهم است.
بعد از آن‌که این «مخدره»(بانو) به مدینه برگشت، بعضی از افراد هرزه‌گو و یاوه‌گو، زمزمه‌یی را میان مردم انداختند که این خانم کجا بود و چرا عقب‌ماند و این شخصی که او را آورد، چه کسی بود؟! بدون این‌که تصریح کنند و تهمت مشخصی را متوجه بکنند، زمزمه و شایعه‌یی را در میان مردم پخش کردند.
 آیات سوره‌ی نور درباره‌ی «افک» - یعنی همین سخن دروغی که منافقان و بدخواهان و افراد ناسالم در جامعه پخش و شایع می‌کردند - به شدت حساسیت نشان می‌دهد و چند آیه‌ی پی‌درپی، با لحن بسیار تندی خطاب به مسلمانها ذکر می‌شود که چرا وقتی شما این شایعه را شنیدید، نسبت به گوینده‌ی آن شدت عمل بخرج ندادید - مستفاد از آیات این است - و چرا این شایعه را قاطعاً رد نکردید.
در این آیه، دو جا جمله با «لولا» شروع می‌شود. «لَولا»ی تحذیریه وقتی به‌کار می‌رود که انسان می‌خواهد با کمال شدت و توبیخ کامل، به مخاطب خود بگوید: چرا این کار را نکردید؟ «لولا اذ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِین»: چرا وقتی که شما مسلمانها (مؤمنین و مؤمنات) این شایعه را شنیدید، به یکدیگر حسن‌ظن نشان ندادید و به طور قاطع نگفتید که این دروغ است؟ یک‌جای دیگر می‌فرماید: «وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا یَکُونُ لَنَا أَن نَّتَکَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَکَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِیم»: چرا وقتی‌که این شایعه را شنیدید، نگفتید که ما حق نداریم این شایعه را تکرار کنیم؟ این، یک بهتان بزرگ است.
بعد در آخر این آیات هم می‌فرماید: «یَعِظُکُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِین». یعنی خدا به شما موعظه و نصیحت می‌کند که هرگز دیگر گِرد چنین شایعه‌هایی نگردید و دیگر چنین حادثه‌یی میان جامعه‌ی اسلامی به وجود نیاید؛ اگر مؤمن هستید. یعنی شرط ایمان این است.

۲۸ مهر ۱۳۶۸ خطبه های نمازجمعه تهران (آیت الله سیدعلی خامنه ای

روش پیامبر اسلام برای سالم‌سازی فضای زندگی
آیت الله خامنه ای:برای ایجاد فضای سالم و ایجاد خوشبینی میان مردم، رسول اکرم(ص) غیر از توصیه‌هایی که داشتند، روشهایی را هم اعمال میکردند. بخصوص در آن دوران که این مسأله بسیار مهم بود؛ چون اعراب جاهلی بین خودشان و نسبت به هم، حقدها و سوءظنهای زیاد و تعصبات قبیله‌یی و فامیلی بسیاری داشتند و پیامبر اکرم(ص) باید اینها را از دلهای مؤمنین بیرون میکشید و دلهای آنها را نسبت به یکدیگر پاک و صاف و روشن میکرد.

روایتی از پیامبر اکرم نقل شده که فرمود: «لَا یُبَلِّغُنِی اَحَدٌ مِنْکُمْ عَن اَحَدٍ مِنْ اَصْحَابِی شَیئاً فَاِنِّی اُحِبُّ اَنْ اَخْرُجَ اِلَیْکُمْ وَ اَنَا سَلیمُ الصَّدرِ». پیش پیامبر می آمدند و از یکدیگر بدگویی میکردند و چیزهایی را درباره‌ی یکدیگر میگفتند؛ گاهی راست و گاهی هم خلاف واقع. پیامبر اکرم(ص) به مردم فرمودند: هیچ‌کس درباره‌ی اصحابم به من چیزی نگوید. دایماً نزد من نیایید و از همدیگر بدگویی کنید. من مایلم وقتی که میان مردم ظاهر میشوم و به میان اصحاب خود میروم، «سلیم‌الصّدر» باشم؛ یعنی با سینه‌ی صاف و پاک و بدون هیچ‌گونه سابقه و بدبینی به میان مسلمانها بروم.

این، سخنی از پیامبر و دستوری درباره‌ی مسلمانها نسبت به شخص آن حضرت است. ببینید چه‌قدر این رفتار رسول اکرم(ص) کمک میکند به این‌که مسلمانها احساس کنند که در جامعه و محیط اسلامی، باید بدون سوءظن و با خوشبینی با افراد برخورد کرد. در روایات داریم که وقتی حاکمیت با شر و فساد است، به هر چیزی سوءظن داشته باشید؛ اما وقتی حاکمیت با خیر و صلاح در جامعه است، سوءظنها را رها کنید، به یکدیگر حسن‌ظن داشته باشید، حرفهای هم را با چشم قبول بنگرید و گوش کنید، بدیهای یکدیگر را نبینید و خوبیهای هم را مشاهده کنید.

بین مسلمانها رسم بود که نزد پیامبر می آمدند و «دَرِ گوش» آن حضرت حرفهایی میزدند و به صورت نجوا، حدیث مخفی و محرمانه‌یی را میگفتند که آیه‌ی شریفه نازل شد و مردم را از «نجوا» و «دَرِگوشی» با پیامبر نهی کرد؛ چون در دیگر مسلمانها ایجاد سوءظن میکرد.