پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

هرخرجی"هزینه ای"برای اهل بیت بکنید بطوردقیق دردفتراعمال ثبت می شود

​«آقامجتبی تهرانی »کیست؟

صورت هزینه مجالس روضه «اهل بیت» پیش خدا-ثبت وضبط است باجزئیات

هرکسی درمسجدی ویا هرمحفلی برای پیامبرواهل البیت،هر خرجی بکند،همه ثبت وضبط می شود.

مثلاًکسی «مراسم روضه» بپاکند ویا ازعزاداران پذیرایی کند«اطعام دهد»ویابرای ایام فاطمیه،محرم وصفرهزینه ای رامتقبل شود همه را ناظرانی«غیبی»دردفتری می نویسندوپاداش داده می شود.

حتی آنهایی که هزینه چای ویاآش ازنمازگزاران را به هرمقدارمیدهندازاین «خوان» الهی بی نصیب نمی مانند.

هرپولی(جنسی)که درراه خدا برای مساجد،تکایا وحسینه ها داده شود،کتابت میشودوخداوند برایش پاداشی منظورمیشود.

 کار برای اهل بیت(ع) حساب و کتاب دارد و گُم نمی شود

«مرحوم آقامجتبی تهرانی »یکبار می خواستند این را بگویند که کار برای اهل بیت حساب و کتاب دارد و گُم نمی شود و ریزش را حساب می کنند و درست است که «فضل اهل بیت» و عنایت خدا است اما کار کردن برای اهل بیت حساب و کتاب دارد. به همین مناسبت خاطره ای از یکی از دوستانشان«میرزاعلی آقاسعیدیان» امام جماعت «مسجدحاج ابوالفتح» برایم  نقل کردند.

 «حاج آقا مجتبی مجتهدی تهرانی» به نقل از «مرحوم سعیدیان» فرمودند: که دهه محرم و روز عاشورا بود و ما روضه داشتیم و شب آخر اطعام کرده بودیم. من خواب دیدم کسانی که نسبت به امام حسین (ع) عرض ارادت کرده‌اند در یک صف ایستاده اند و هر کسی می آید یک نفر نشسته و به یک نفر به او می‌گوید بنویس! مثلاً این مقدار قند، نان، شکر و تمام مخارجی را که طرف برای جلسات امام حسین(ع) کرده بود را صورت بر می‌داشتند. آقای سعیدیان می‌گوید نوبت من شد و رفتم جلو و آن فرد گفت: بنویس اینقدر برنج، روغن، لپه و...  و ۸ مثقال زعفران و در اینجا آقای سعیدیان گفته است که من ده مثقال داده‌ام و دوباره آن شخص گفت"بنویس ۸ مثقال زعفران" و ایشان اعتراض می کند«۱۰ مثقال زعفران. من خودم خریدم ده مثقال خریدم» و ایشان گفتند:« نه ۸ مثقال بوده، همین که گفتم را بنویس».

آقای سعیدیان بعد می‌گوید: من فردا از خواب بیدار شدم و حاج خانم(همسرش) را صدا کردم گفتم این زعفران هایی که من به تو برای روضه دادم همه‌اش مصرف شد؟

خانم میرزا علی آقا گفته بود: نه، ۲ مثقال آن را نگه داشته‌ام، گفتم برای خودمان بماند.

میثم مطیعی(راوی این داستان)گفت: بعد از آن «حاج آقا مجتبی تهرانی» به من گفتند: «مو را از ماست می‌کشند». کار حساب و کتاب دارد.

«میثم مطیعی»مداح بیت رهبری، عضو هیات مؤسس و اولین مدیر عامل موسسه حفظ و نشر آثار آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی/مصاحبه باسایت مشرق بمناسبت اولین اربعین آقامجتبی۲۴ بهمن ۱۳۹۱

آیت‌‌الله‌‌ حاج‌‌آقا مجتبی تهرانی، که از مراجع عظام تقلید و از شاگردان مبرّز مکتب فقهی، اصولی، فلسفی، اخلاقی و عرفانی امام خمینی بودند در سن ۷۵ سالگی و با بیش از ۳۰ سال کرسی دروس اسلامی در حوزه‌ علمیه‌‌ تهران شامگاه۱۲ دی ۱۳۹۱  دار فانی را وداع گفت.

مسجد جامع بازار تهران

«آیت الله مجتبی تهرانی» در سال ۱۳۱۶ ه.ش در خانواده‏ای از اهل علم، معرفت و شهادت در تهران به دنیا آمد.

 پدر ایشان مرحوم «آیت ‏الله میرزا عبدالعلی تهرانی»،از شاگردان« آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی»، فقیهی مجاهد و عارفی ستُرگ بود که در زمان تاریک حکومت پهلوی اول، با همراهی و رفاقت مرحوم« آیت‌الله محمدعلی شاه‌آبادی»(استادامام خمینی)، به اقامه جماعت در مسجد جامع بازار تهران مشغول بود و در امر تربیت نفوس مستعد و راهنمایی سالکان الی ‏الله ‏تعالی اهتمام ویژه داشت.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:درتنظیم این اخبارویرایش اندکی انجام داده ام.

«آیت الله میرزاعبدالعلی تهرانی» از شاگردان آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم بودومنشاءاثر.

«آیت الله میرزاعبدالعلی تهرانی» ازعلمای تهران بود وبهمراه امام خمینی ازمحضرمرحوم آیت الله شاه آبادی بهره هابردند.

 آیت الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی : مواظب باش به دام مرید بازی نیفتی.

آیت الله مجتهدی تهرانی نقل می کردند : روزی نزد آیت الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی(پدراقاتهرانی) بودم ایشان با مزاح گفتند: می دانی این مردم و این مریدها از ما چه می خواهند؟

گفتم خیر.

گفتند: می خواهند ما را جلو بفرستند جهنم؛ و خودشان هم سینه زنان، پشت سر ما بیایند. لذا مواظب باش این مرید بازی را باید کنار گذاشت. از مریدان باید دل برید. مواظب باش مرید پیدا نکنی و دنبال مرید نباشی.

« مجتبی و مرتضی آقاتهرانی» ازنوادگان «آمیرزا موسی» بزرگ، برادر «آمیرزا مسیح» معروف هستند که  در تاریخ سیاسی ایران هم به «تهرانی» و نیز به «استرآبادی» معروفند.

«کلهُر»مشاورفرهنگی دولت احمدی نژادنیز یکی ازبرادران ایشان است.

هرمثقال برابر۴/۶ گرم می باشد-چهار وشش دهم گرم

به تعبیردیگر۱۰مثقال یعنی۴۶گرم

هرمثقال رعفران درجه یک (نرخ امروز)دراسفند۱۳۹۱ برابربا ۱۵۰۰۰ تومان

توضیح مدیریت ساست-پیراسته فر:همین دست در جیب کردن ها؛برای ایام عزاداری در محرم وصفروفاطمیه ودیگرمناسبتهای اهل بیت، برای برافراشتن بیرق های عزا وپذیرایی ودیگرنذورات ۷۰ برابرهزینه هاوخرجکردها درهمین دنیابرمی گرددبه صاحبان پولها،علاوه برذخیره آخرت.

«آیت الله حسین انصاریان» در سخنرانی روزهشتم محرم ۱۴۴۰(۲۷ شهریور ۱۳۹۷) در حسینیهٔ آیت‌الله علوی تهران گفت:

هر کس برای حسین(ع) خرج کند قبل از مرگ هفتاد برابر به او بر می گردد.

«آیت الله حسین انصاریان» گفت:درکتاب المحاسن،احمد بن محمد بن خالد بَرقی( متوفای ۲۷۴ق)آمده است ، بعد از حادثهٔ کربلا به دستور زین‌العابدین(ع) سیاه پوشیدند.، امام سجاد(ع) دو سال در خانهٔ خودشان غذا می‌پختند و برای گریه‌کن‌ها در مدینه ناهار و شام می‌فرستادند و می‌گفتند شما وقتتان را صرف آشپزخانه نکنید، من ناهار و شام‌ شما را می‌دهم چون خدا در کوه طور به موسی‌بن‌عمران(ع) گفت: موسی! اگر کسی برای حسین(ع) دست در جیب کند و یک درهم خرج کند، هنوز نمرده‌ است که‌ من هفتاد برابر به او برمی‌گردانم. کسی بر من منت نگذارد که این‌قدر برای حسین خرج کرده‌ام./پایان.

کتاب المحاسن، برقی، بعد از حادثهٔ کربلا به دستور زین‌العابدین(ع) سیاه پوشیدند.، امام سجاد(ع) دو سال در خانهٔ خودشان غذا می‌پختند و برای گریه‌کن‌ها در مدینه ناهار و شام می‌فرستادند و می‌گفتند شما وقتتان را صرف آشپزخانه نکنید، من ناهار و شام‌ شما را می‌دهم چون خدا در کوه طور به موسی‌بن‌عمران(ع) گفت: موسی! اگر کسی برای حسین(ع) دست در جیب کند و یک درهم خرج کند، هنوز نمرده‌ است که‌ من هفتاد برابر به او برمی‌گردانم. کسی بر من منت نگذارد که این‌قدر برای حسین خرج کرده‌ام./پایان.

چرا بجای خرج کردن درهیات ها و مجالس امام حسین علیه السلام به فقرا کمک نمی کنیم؟

اولین اشکال این سوال این است که دو کار خداپسندی را که خدا به انجام شان دستور داده مقابل هم قرار دهیم که گویا روح اسلام و عزاداری با کمک با فقرا، ناسازگار است. 

اشکال دوم این است که این مومنین حقیقی هستند که گوی سبقت را در کمک رسانی به فقرا از دیگران ربوده اند.

و نکته مهم تر اینکه توجه کنیم که همین هیات و عزاداری هایی که چشممان به هزینه هایش است تا از بابت آن هزینه ها،مشکل فقر مملکت حل شود،توجه بکنیم که

این هیات ها از بودجه کشوری و ملی، بهره ای ندارند و همه هزینه ها داوطلبانه و از نذورات توسط مردم انجام و مدیریت می شود.

بیشترین خرج یک هیات مربوط به پخت و پز ان است که خودمان هم میدانیم غذاهای هیات،غذایی ساده است و واقعا حیف نیست که برای شعار رسیدگی به فقرا مردم را از ثواب و مقام عزاداری برای امام حسین علیه السلام منع کرد؟

برای  آنانی که فکر میکنند بزرگترین مشکل فقر است و باید به شکل جدی،به رفع ان فقر تلاش کنند(حج ومراسم پذیرایی ازعزاداران ودیگرهزینه برگزاری مراسم عزاداری سیدالشهداء ودیگراهل بیت راتعطیل کنیم وهزینه اش رابرای فقرابکنیم وجهیزه..)

لیستی از هزینه های غیرضرور  کشور ارایه می شود و امید است که این دغدغه مندان معیشت فقرا بیایند و مثل همین ظرفیتی را که برای به تعطیل کشاندن هیات ها انجام دادند در این راههای که عرض می شود نیز انجام دهند.

۱.معاون بهداشتی وزارت بهداشت در مراسم اختتامیه اولین جشنواره زندگی بدون دخانیات سال۹۵اعلام کرد که ایرانی ها سالانه ۱۰ هزار میلیارد تومان هزینه برای سیگار صرف می کنند.

۲.به نقل از رییس اداره آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و داروجناب آقای مصطفی اسماعیلی مطلق،براساس گزارش یورومونیتور کل مصرف فرآورده های آرایشی در خاورمیانه در سال ۲۰۰۸ حدود ۷.۲ میلیارد دلار بوده بوده است. در میان کشورهای منطقه، سهم ایران  ۲.۱ میلیارد دلار است که به پول ایرانی میشود هفت هزار میلیارد تومان .

۳. اخیراً وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه به نقل از دنیای اقتصاد اعلام کرده است از ۷۷۴هزار ایرانی در ۵ماهه نخست سال ۲۰۱۷ به ترکیه سفر کرده اند فقط درمدت ۵ ماه ایرانیان بیش ازهزار و ضد و شصت میلیارد تومان ۱۱۶۰ میلیارد تومان درآمدزایی برای ترکیه داشته اند.

۴.در گزارش نشست خبری چهاردهمین کنگره تغذیه و رژیم درمانی درسال۱۳۹۵ عنوان شد که ایرانی ها هر سال ۱۱هزار میلیارد تومان فست فود می خورند.

می بینید که با این چهار قلم که حذف شان و حداقل مدیریت شان،هیچ لطمه ای به ایرانی اسلامی بودن ما نمیزند که بلکه باعث عزت وآبرو و سلامتی هموطنان مان هم میشود،۲۹۱۶۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰(یست و نه هزار و صد وشصت میلیارد )تومان در یک سال آزاد میشود که با این رقم میشود به فقرزدایی خارج از کشور هم رسید. /فرزاد جهان استاد دانشگاه/۳۱ شهریور ۱۳۹۶ خبرگزاری مهر

حجت الاسلام هاشم فروزش، امام جماعت سابق دانشگاه علوم پزشکی تهران تصویر جواب خواندنی امام خمینی  به استفتائی درباره خرج هزینه عزاداری و نذری امام حسین (ع) برای کمک به فقرا و محرومین را منتشر کرد که متن آن در ادامه آمده است:
سئوال :۳۶- سنواتی است که بیست شب آول محرم الحرام مراسم سوگواری حضرت سیدالشهداء به طور معمول انجام میگیرد، و سه شب هم اطعام برگزار می شود، آیا اجازه میفرمائید کلیهٔ مخارج مراسم به حساب شمارهٔ ۱۰۰ یا ۲۰۰ واریز و یا به مصارف خانوادهٔ شهداء و مجروحین انقلاب برسد؟ و یا اینکه باید مراسم سوگواری برحسب معمول اجراء گردد؟ 
جواب امام خمینی:مراسم سوگواری سید مظلومان ترک نشود 
توضیح:حجت الاسلام هاشم فروزش از جانبازان امر به معروف و نهی از منکر است که در  خرداد ۱۳۹۰ -در حین نجات یک دختر جوان از دست اراذل و اوباش چشم راست خود را از دست داد.

سوال: با سلام اینجانب یک دانشجوی ایرانی مقیم کانادا هستم در اینجا ما گروهی از دانشجویان به مناسبت های مختلف مذهبی مراسمی تدارک می بینیم مثل عزاداری امام حسین و اعیاد قربان و غدیر و… خیلی از دوستان با ارادت واقعی در این مراسم ها شرکت می کنند ولی گاه گاهی دیده می شود تجمل گرایی باعث بالا بردن هزینه ها می شود با توجه به اینکه مخارج در اینجا به دلار می شود این هزینه ها شاید بتواند گره از کار یک نیازمند باز کند به عبارت دیگر به جای اینکه صد نفر که وضع مالی بدی ندارند دور هم بنشینند و این پول ها را صرف شیرینی یا دو سه نوع غذا کنند شاید بشود به داد کسی رسید. دستور جنابعالی در این مورد چیست؟

پاسخ حضرت آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی :

باسمه جلت اسمائه؛ اگر عزاداری امام حسین علیه السلام متوقف بر صرف پولی باشد که بدون آن، عزاداری خوبی برگزار نمی شود خرج کردن برای عزاداری بر هر کاری که خیال می کنید، ترجیح دارد. بقاء اسلام و به سعادت رسیدن مسلمانان مرهون بقاء عزاداری است، کما اینکه تعظیم عید غدیر که اساس تشیع مرهون آن است بر هر عمل استحبابی مقدم است. به این گونه وسوسه ها اعتناء نکنید 

 کمک به فقرایابرپایی عزاداری محرم واربعین و..
با برگشت هزینه و افزایش روزی، صدقۀ بیشتری می‌توانید بدهید
بنا به روایات متعدد، کسی که به زیارت امام حسین(ع) برود، اولا هزینه‌ای که صرف کرده برمی‌گردد، ثانیا رزق و روزیش زیاد می‌شود. بنابراین با رفتن به زیارت حسین(ع)، بیشتر می‌توانیم به فقرا کمک کنیم.
امام صادق(ع): زیارت حسین رزق را زیاد می‌کند، و آن چه برای زیارت هزینه کرده باشد، برمی‌گردد. امام باقر(ع): شیعیان ما را به زیارت قبر حسین امر کنید. زیارت قبر حسین، روزی را زیاد و بلاهای سخت را دفع می‌کند.(تهذیب، ج۶، ص۴۵ و ۴۲)
*با شرکت در «اردوی افزایش قدرت و موفقیت»، بیشتر می‌توانید به فقرا کمک کنید
الف) افراد موفق برای کسب درآمد بیشتر و موفقیت در زندگی، مهارت‌ها و توانایی‌های خود را با شرکت در دوره‌های آموزشی افزایش می‌دهند. آنها می‌دانند چند برابر وقت و هزینه‌ای که برای این دوره‌های صرف می‌کنند، به زودی برمی‌گردد.
ب) از جمله ویژگی‌ها کلیدی برای موافقیت در هر کاری، «حُسن خُلق، خستگی‌ناپذیری و سخت‌کوشی» است. امام صادق(ع): خوش‌خلقی روزى را زیاد مى‏کند(الزهد، ص۳۰)
ج) ما در زیارت امام حسین(ع) به بالاترین الگوهای فداکاری و خستگی‌ناپذیری، احترام، توجه، و ابراز محبت می‌کنیم، و اراده و انگیزۀ ما برای فداکارای و .. تقویت می‌شود و  به این صفات نزدیک می‌شویم. در اربعین، علاوه به اینها، زیباترین جلوه‌های این صفات را در مسیر پیاده‌روی تماشا می‌کنیم و لذت می‌بریم و کمی هم از خودمان خجالت می‌کشیم؛ آنگاه با انگیزه و ارادۀ بیشتری برای بهتر شدن تلاش و تمرین می‌کنیم. پیاده‌روی اربعین یک دورۀ ویژه برای زندگی و کسب و کار موفق است.  با یک زندگی موفق‌تر، حتماً به دیگران هم بیشتر می‌توانیم کمک کنیم.
*بعد از زیارت مهربان‌تر می‌شوید، و به فقرا بیشتر کمک می‌کنید
امام حسین(ع) زیباترین و دیدنی‌ترین جلوه و نماد ایثار، ازخودگذشتگی و مهربانی است. حماسه‌های بی‌نظیر ایثار، سخاوت، مهربانی و برادری که در مسیر پیاده‌روی اربعین می‌بینید، ثمرۀ توجه مردم به حسین(ع) است. با مطالعات تجربی و نیز تفکر و تحلیل‌های روان‌شناسانه، می‌توان توضیح داد که چرا هیچ چیزی مثل توجه به امام حسین(ع)، موجب کاهش خودخواهی‌ها و افزایش مهربانی و مهرورزی در جامعه و به تبع آن افزایش «از خودگذشتگی و تلاش برای کمک به نیازمندان» نمی‌شود. به خصوص زیارت اربعین که در آن، لذت، شکوه و زیبایی ایثار و بخشندگی را از نزدیک حس می‌کنید.
لذت بردن از تماشای جلوه‎های ایثار، فطرت ایثارگری ما را شکوفاتر می‌کند و در نتیجه، از خدمت به دیگران بیشتر لذت می‌بریم و از خودخواهی بیشتر فاصله می‌گیریم.
با زیارت هرسالۀ حسین(ع) در اربعین، فرهنگ بخشندگی و خدمت در خود ما و جامعۀ ما بیشتر می‌شود. امامان ما بی‌جهت اینهمه تاکید بر لزوم زیارت هر سالۀ حسین(ع) نکرده‌اند!
*هزینه کردن برای زیارت حسین(ع)، هزینه کردن برای ریشه‌کن کردن فقر است
یکی از عوامل اصلی فقر و بی‌عدالتی، ظلم زورگویان، قلدرها و مفسدان است؛ چه داخلی، و چه بین‌المللی. سکوت و عافیت‌طلبی در مقابل ظلم و ترس از ایستادگی، مانع از اتحاد علیه زورگویان می‌شود. هیچ‌چیزی مثل توجه به عالی‌ترین نماد ایستادگی، یعنی حسین(ع)، مردم و نخبگان را برای مقابله با مفسدانِ خودخواه، متحد نمی‌کند. هزینه کردن برای زیارت حسین(ع)، هزینه کردن برای ریشه‌کن کردن فقر است.
از قدیم گفته‌اند: «ﺍﮔر می‌خواهی کسی را یک وعده سیر کنی، به او ماهی بده، ولی اگر می‌خواهی یک عمر سیرش کنی، به او ماهی‌گیری یاد بده.» افزایش روحیۀ استقلال، آزادگی و استقامت در مردم، باعث می‌شود جلوی زورگویی بایستند و به حق خودشان برسند. خودمان هم وقتی به زیارت حسین(ع) می‌رویم، و به یاد شجاعت و فداکارای حسین(ع) و یارانش می‌افتیم، خجالت می‌کشیم که عافیت‌طلبی و ترسو باشیم و در مقابل ظلم به انسان‌ها سکوت کنیم.
چرا امام صادق(ع) فرمودند زیارت حسین(ع) مثل تجهیز ۱۰۰۰ مجاهد به اسب جنگی است؟(کافی، ج۴ ص۵۸۱)، یک وجهش شاید همین باشد که زیارت حسین(ع) فرهنگ ایستادگی در مقابل ظلم را در جامعه ترویج و تقویت می‌کند و باعث تولید هزاران مبارز شجاع علیه ظلم می‌شود.
امام خمینی: «در قضیۀ امام حسین(ع)، باید این نکته را به مردم بفهمانیم: همه‌اش قضیه این نیست که ما می‌خواهیم ثواب ببریم،  قضیه این است که ما می‌خواهیم «پیشرفت» کنیم!»(صحیفه امام،ج۸، ص۵۲۹)
منبع: گروه پژوهشی موسسه بیان معنوی

شما در میان مسلمین و مؤمنینی که از توان مالی برخوردارند، بسیار دیده‌اید که روزی چند وعده سُفره‌ی آنچنانی می‌اندازند و غذای چرب و لذیذ می‌خورند، ماهی چند وعده نیز از پیتزا و مرغ سوخاری و فست فوت گرفته تا شیشلیک و برگ، غذای رستورانی می‌خورند، اما در عید فطر که نوبت به پرداخت فطریه برای سیر کردن گرسنگان می‌رسد، بحث می‌کنند که آیا برنج‌خوار هستند یا نان‌خوار و سعی می‌کنند آن که کمتر است را به خود اختصاص دهند. در حالی که اساساً نه نانخوار هستند و نه برنج‌خوار، بلکه گوشت‌خوار و لذیذ خوار هستند و یک وعده طعام نیز قیمتی ندارد که به این همه بحث بیارزد.

* امر خیر، یکی و دو تا و هزار تا نیست. لذا هر امر نیکو و خیری، در جای خودش خوب و گاه لازم است. رسیدگی به فقرا، نیازمندان و مستضعفین، به ویژه اگر در میان خویشاوندان یا نزدیکان و همسایگان باشند، نه تنها امری بسیار نیکو، بلکه لازم و ضروری است و اگر کسی عمداً اهمال کند، مورد مؤاخذه نیز قرار می‌گیرد. بر پایی شعائر اسلامی، حفظ آنها، تبلیغات و ...، به ویژه در مباحث و مسائلی که در آگاهی و بیداری مردم و جهت دادن به اذهان عمومی نقش‌آفرین است نیز امری بسیار نیکو و البته لازم و ضروری است و اهمال در آن نیز مورد سؤال خواهد بود.

*هیچ لزومی به «قیاس» یا قرار دادن «این به جای آن» وجود ندارد. شما از یک سو می‌توانید بگویید: «این فرد گرسنه است، پس من چرا به حسینه کمک کنم، بلکه برای او نان و گوشت می‌خرم» - از سوی دیگر می‌توانید بگویید: «البته عقل، قلب، روح و اعتقادات مردم، به مراتب مهم‌تر و حیاتی‌تر از معده‌ی آنهاست؛ مضاف بر این که با برپایی حسینه‌ها و مساجد، دین احیا می‌گردد و کمک‌های مالی به نیازمندان نیز به صورت مستمر و بیشتر صورت می‌پذیرد و ...».

*هر کس هر دلیلی برای توجیه کار خود می‌تواند بیاورد و این که گفته می‌شود به جای حسینه، مسجد، زیارت و عزاداری به فقرا و گرسنگان و ... کمک کنیم، ظاهرش قشنگ است، اما باطنش به خاطر اولاً دور کردن مردم از تفکرات و گرایشات اعتقادی و سرمایه‌های معنوی و ارتباط با اهل عصمت و اولیاء الله است و ثانیاً به خاطر مادی کردن فکر و قلب مردم است. و گرنه فرد مؤمن از هیچ کدام باز نمی‌ماند. هم به نیازمند کمک می‌کند، هم به مسجد و هیئت و هم زیارت می‌رود و همه نیز خیر و صواب است و ثواب دارد.

 ثواب (پاداش) کدام بیشتر است؟

باید دقت کنیم که برای خدا چرتکه نیاندازیم، محاسبه حق‌تعالی عددی، ریالی، کیلویی و متری نیست و بسیار دقیق و عادلانه است و به قول معصوم علیه‌السلام: «خداوند متعال راجع به بهشت‌اش گول نمی‌خورد». لذا نزد خداوند متعال آن عملی [از واجب یا مستحب]، نیکوتر و مأجورتر است که با اخلاص بیشتری انجام پذیرد. خواه کمک به مستمند باشد و خواه زیارت یا عزاداری یا کمک به ساخت مسجد و مدرسه و بیمارستان.

ضربه شمشیر امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام، به خاطر شدت اخلاصش وزین‌تر و والاتر از عبادات انسان‌ها و ملائک گردید و نه به خاطر طول شمشیر و یا شدت ضربه.

از این رو خداوند متعال در کلام وحی تصریح می‌نماید که از این قربانی‌های شما، گوشت و خونش به من نمی‌رسد، بلکه اخلاص و تقوای شما ملاک محاسبه است:

«لَن یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِن یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ» (الحجّ، ۳۷)

 هرگز [نه] گوشت‌هاى آنها و نه خون‌هایشان به خدا نخواهد رسید ولى [این] تقواى شماست که به او مى‏رسد این گونه [خداوند] آنها را براى شما رام کرد تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده به بزرگى یاد کنید و نیکوکاران را مژده ده./منبع:پرسش به شبهات

نظرات مشاور احمدی نژاد درباره شبکه تلویزیونی اختصاصی دولت

مدیریت سایت-پیراسته فر:«آیت الله میرزاعبدالعلی» ازعلمای تهران بود وبهمراه امام خمینی سالهاشاگردی آیت الله شاه آبادی بود- ایشان حدود سال ۱۳۳۰ به مدت چهار سال مقیم مشهدبودند که درهمین زمان ، امامت  مسجد بالاسر حرم مطهر راعهده داربودندوبعداً  امام جماعت «مسجدبزازها»تهران شد،«میرزاعبدالعلی» در جوانی نقاشی را آموخته بود و فرزندانش را به این هنر تشویق می کرد وبه شعر و صدای خوش علاقه مند بود. مثنوی را شرح می کرد. اهل طبیعت بود.احتمالاً«آقای کلهر»هنرراازپدربه ارث برده است.

«آیت الله احمد مجتهدی تهرانی» نقل می کردند : روزی نزد آیت الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی بودم ایشان با مزاح گفتند: "می دانی این مردم و این مریدها از ما چه می خواهند؟" گفتم خیر،گفتند: «می خواهند ما را جلو بفرستند جهنم؛ و خودشان هم سینه زنان، پشت سر ما بیایند» لذا این «مُرید بازی» را باید کنار گذاشت. از مریدان باید دل برید. مواظب باش «مُرید» پیدا نکنی و دنبال مرید نباشی

درادامه  برای آشنایی اززندگی حاج میرزا عبدالعلی تهرانی(پدر مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی)،مصاحبه یکی فرزندانش"کلهر"مشاورفرهنگی دولت احمدی نژاد را باخبرگزاری مهر رامی آورم.
خبرگزاری مهر به مناسبت چهلمین روز درگذشت آیت الله مجتبی تهرانی که برادر «
مهدی کلهُر» است، با وی مصاحبه ای را در مورد شایعاتی که پیرامون نام خانوادگی آنها و نیز منش و سلوک آیت الله مجتبی تهرانی به عنوان استاد اخلاق ترتیب داده است که در پی می آید:
 جناب آقای کلهر از پیشینه خانوادگی خود و «
آیت الله مجتبی تهرانی» بگویید؟ شایعاتی که پیرامون نام خانوادگی شما دو برادر وجود دارد، تا چه حد واقعیت دارد؟
«
مهدی کلهر»: گاهی می بینیم در برخی از رسانه ها مطالبی منتشر می شود و به اشتباه عنوان می کنند که مثلا «آیت الله حاج آقا مجتبی» نام خانوادگی شان را عوض کردند و یا من عوض کردم که این مطالب کذب است. نام فامیل خانوادگی مرحوم پدرم یعنی «آیت الله عبدالعلی» مشهور به «تهرانی» و اخوان و همشیره های بنده همگی در شناسنامه «شهیدی کلهری» است و در شناسنامه هیچکدام از ما واژه «تهرانی» قید نشده است. «شبیه آنچه که در شناسنامه حضرت امام است» نام خانوادگی ایشان «مصطفوی» است اما شهرت ایشان «موسوی خمینی» است که این نوع نام گذاری ها در گذشته زیاد معمول بوده است.
در شناسنامه هیچکدام از ما واژه «تهرانی» نیست، بلکه «
شهیدی کلهری» است و «شهیدی» آن به خاطر پدربزرگ ما یعنی مرحوم « آمیرزا غلامحسین شهید» است که ایشان از شهدای دوره مشروطه در دوره استبداد صغیر بودند و مدفن ایشان هم در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) است که «حاج آقا مجتبی» نیز در نزدیکی ایشان به خاک سپرده شدند و بر سنگ مزار ایشان هم مثل بقیه شهدایی که در یک شب در دوره استبداد صغیر به شهادت رسیدند نام «شهیدی کلهری» ذکر شده است که البته این سنگ را به دلیل توسعه حرم برداشتند. الان نام خانوادگی همگی ما در شناسنامه «شهید کلهری» است و شناسنامه پدرمان هم در اداره ثبت احوال موجود است و ذکری از «تهرانی» در هیچکدام از شناسنامه ها نیست.پدرِ حاج آقا مجتبی تهرانی(حاج میرزا عبدالعلی تهرانی) ۲ همسر اختیار کرده بودند و شما از دو مادر هستید آیا درست است؟
مهدی کلهر:خیر. همگی ما فرزندان همسر سوم پدرم هستیم. ما ۸ خواهر و برادر هستیم که بزرگترین ما «
آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی» هستند که خداوند عمرشان بدهد و بعدی «حاج آقا مجتبی» هستند تا خواهر کوچک من که آخرین فرزند هستند. ما ۸ فرزند از یک پدر و یک مادر هستیم. پدر ما مرحوم «حاج میرزا عبدالعلی تهرانی» فرزند « شهید آمیرزاغلامحسین شهیدی کلهری» است که در آن زمان نام فامیلی نبوده اما بعدا سنگ مزار می گذارند و در آن این نام فامیل ذکر شده است.
برخی به غلط عنوان کردند که من اسم خود را عوض کرده ام و فامیل مادری ام را گذاشته ام که اصلا درست نیست.
نام خانوادگی مادر مرحوم‌مان «دانایی» بوده که ایشان دختر «شهید آیت الله آشیخ روح الله دانایی» بودند که در زمان رضاخان در قزوین توسط عمال رضاخانی به شهادت رسیدند؛ یعنی ما خواهر و برادرها نوه دو شهید هستیم. نکته دیگر اینکه «حاج آقا مجتبی» که بیش از یک ماه در بیمارستان تهران بستری بودند، خانواده گرامی ایشان پشت در اتاقی که ایشان بستری بودند عنوان« کلهر» را نوشته بودند و فرزندان ایشان هم «شهیدی کلهری» هستند.
 
من نسب خودمان را بیان می کنم که «حاج آقا مجتبی» فرزند «حاج میرزا عبدالعلی» مشهور به «تهرانی» فرزند « شهید حاج میرزاغلامحسین» فرزند « حاج میرزا ابراهیم» فرزند «
حاج میرزا احمد» فرزند« آمیرزا موسی» - که مسجد «آمیرزا موسی» تهران توسط ایشان بنا شد که روبروی مسجد جامع تهران است که «حاج آقا مجتبی» در آنجا نماز می خواندند و احیا می گرفتند- آمیرزا موسی برادر «آمیرزا مسیح» معروف در تاریخ است که این دو برادر به کمک مردم تهران، زنان مسلمان دوره فتحعلی شاه را که بعد از قرارداد ننگین ترکمنچاری توسط «گریبایدوف» وزیر مختار روسیه تزاری در سفارت زندانی شده بودند را آزاد کردند که در تاریخ ثبت شده و سریالی بر اساس این جریان با عنوان « وزیر مختار» در زمان امام خمینی ساخته و پخش شد.
پس ما نوادگان «آمیرزا موسی» بزرگ برادر «آمیرزا مسیح» معروف هستیم که ایشان در تاریخ سیاسی ایران هم به «تهرانی» و هم به «استرآبادی» معروف است و «آمیرزا مسیح» بعد از مرحوم شیخ کلینی مرجع تامه در جهان تشیع بودند؛ یعنی ایشان از هند آن زمان تا جبل عامل مقلد داشتند و اولین رساله عملیه چاپ سنگی مربوط به همین «مرحوم آمیرزا مسیح تهرانی» هم عصر فتحعلی شاه قاجار است.
 
هر دو این برادر«
آمیرزا موسی» و «آمیرزا مسیح» فرزندان «آمیرزا محمد قاضی محمدسعید» هستند که ایشان هم عصر «میرزای بزرگ قمی» از علمای بزرگ شیعه است. باز « قاضی محمدسعید» فرزند « آمیرزا آق بابا» است که ایشان از علمای اصولی حوزه استراباد- منطقه ای در شرق گرگان- بودند. در آن زمان دو جریان قوی فقهی در شیعه وجود داشت یکی اخباریون و یکی اصولیون بودند. «آمیرزا آق بابا» فرزند «میرزا ابوالبرکات استرابادی» است و ایشان در تاریخ فقه مشهور است و ایشان رئیس حوزه «اصولیون استراباد»در مقابل اخباری ها- بودند و قاعدتا باید ایشان هم عصر دوره افشاری باشند.
 
به هر حال ما به لحاظ پدری می رسیم به « مرحوم آمیرزا ابوالبرکات استرآبادی» که نوه ایشان یعنی «قاضی محمدسعید» به تهران و قم هجرت می کنند که دو فرزندشان آمیرزا موسی و آمیرزا مسیح لقب تهرانی و استرابادی می گیرند.

«کلهر» به چه دلیل از سوی اجداد شما انتخاب شد؟
مهدی کلهر:از طریق مادر پدرمان یعنی «آمیرزا عبدالعلی» و مادر پدربزرگ من «آمیرزا غلامحسین» این دو بزرگوار دخترخاله بودند ما به ایل «کلهر» هم مربوط می شویم که این دو از نوادگان «ملای اندرمانی» هستند.

«مُلای اندرمانی» مرجع بزرگ دوره محمدشاه قاجار بود. در مورد «اندرمانی» توضیح بدهم که یک چشمه آب معدنی در جنوب تهران کنار امامزاده ابراهیم و صالح آباد فعلی تهران وجود داشت که جنبه درمانی داشت که به آن «اندرمان» می گفتند. ملای اندرمانی بعد از هجرت از غرب کشور در این منطقه قلعه ای ساخته بودند و تمام کلهری های تهران از نوادگان ایشان هستند. دختران ایشان هم مادر «شهید میرزا غلامحسین» هستند و هم مادر پدر ما هستند و به این دلیل نام کلهر وارد فامیل پدری ما شده است که اینها اصالتا کلهر غرب کشور هستند که در عصر قاجار به تهران هجرت کرده بودند و خود «ملای اندرمانی» در تاریخ شیعه از مراجع بزرگ بود.
 
از دو همسر دیگر پدرتان، چند خواهر و برادر ناتنی دارید؟
کلهر(مشاوررسانه ای احمدی نژاد):ما ۸ خواهر و برادر از یک پدر و مادر بودیم اما یک خواهر ناتنی هم از همسر اول پدرمان داشتیم که مرحوم شدند. همسر اول پدرم متعلقه مرحوم «آشیخ حسین کبیر واعظ » بودند و از سادات حلوی اصفهان بودند.
راجع به شخصیت آیت الله مجتبی و ویژگی های اخلاقی ایشان بفرمایید.
 
مهدی کلهر:حاج آقا مجتبی بیشتر یک جایگاه برادری برای من داشتند و قبل از انقلاب رفاقت بیشتری با هم داشتیم و از آنجا که فاصله سنی زیادی با مرحوم پدرم داشتم -حدود بیش از ۵۰ سال- و فاصله سنی من با دو برادرم یعنی « آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی» و «حاج اقا مجتبی» به گونه ای بود که توسط این دو برادر بزرگ شدم. حاج آقا مجتبی روحیه ای پرشور و اشراقی داشت.
 
من در طفولیت سفرهای زیادی همراه «حاج آقا مجتبی» بودم که گاهی حاج آقا مصطفی خمینی که از دوستان ایشان بودند نیز همراه ما بودند و حتی یادم هست که مقام معظم رهبری و برادرشان هم گاهی همراه ما بودند. حاج آقا مجتبی زیاد اهل شعر و ادبیات بودند و بسیار با شور بود و از طرفی خودشان برای من تعریف می کردند در زمانی که من هنوز به دنیا نیامده بودم، ایشان در نوجوانی بر اساس شرایط سیاسی و نهضت ملی خیلی پیگیر ماجرا و تظاهرات بودند و حتی یادم هست که بسیار کوچک بودم که «
شهید نواب صفوی» به منزل ما آمد و حاج آقا مجتبی آن موقع ۲۰ ساله بودند و شور و شوق داشتند و در فعالیتهای سیاسی حضور داشت.
چطور شد که ایشان با حضرت امام آشنا شدند؟
مشاوررسانه ای دکترمحموداحمدی نژاد:حاج آقا مرتضی برای من تعریف کردند که وقتی حاج آقا مجتبی در مشهد سطح را خواند، ۲۵ تومان به ما برادر می دهند و می گویند به قم بروید و حجره ای را در «
مدرسه حجتیه» برای شما تدارک دیده ام. پدرمان به این دو تأکید کرده بودند که درس هر کسی می خواهید، بروید اما «حاج آقا روح الله» یعنی حضرت امام را رها نکنید که این دو بزرگوار بر همین توصیه پدرمان ایستادند. ما خانوادگی خیلی قبل از ۱۵ خرداد یک چنین دلبستگی نسبت به حضرت امام داشتیم.
 
پس از همان زمان ایشان نسبت به حضرت امام ارادت ویژه ای داشتند، اما چرا کمتر به عنوان یک شخصیت سیاسی شناخته می شوند؟
 
کلهر:بله. ویژگی دیگری که باید بدان اشاره کنم اینکه با وجود آن شور و هیجان و علاقه ای که به امور سیاسی داشت اما فرد تکلیف گرایی بود. یعنی وقتی امام به ایشان فرمود که از نجف به ایران برگردند، ایشان آمد و یا به ایشان تکلیف کردند که به امور حوزوی و تعلیم و تربیت بپردازید ایشان همین کار را کردند. هم حاج آقا مرتضی و هم حاج آقا مجتبی از مجلس مؤسسان قانون اساسی برای ریاست جمهوری معرفی شدند و حتی پوسترهایشان چاپ شد اما این دو بزرگوار قبول نکردند چون تکلیف خود را چیز دیگری می دانستند.
 

در
اولین خبرگان رهبری به منزل قدیمی حاج آقا مجتبی رفته بودم و ایشان به من گفتند که من دیروز خدمت حضرت امام رفتم و گفتم آقا اگر جامعه مدرسین یا روحانیت مبارز برای شرکت در خبرگان به من فشار بیاورد، این برای من تکلیف ایجاد می کند؟ که حضرت امام فرمودند: نخیر. و من گفتم که "من نمی خواهم شرکت کنم".
ایشان به همین راحتی این مسئله را کنار گذاشت و استدلالشان هم این بود که کار تدریس و تعلیم مهمتر است و راست هم می گفتند. این شاگردانی که ایشان قبل از انقلاب داشتند و به منزل قدیمی شان در «تکیه حمام خالو» در بازارچه نایب السلطنه در خیابان بوذرجمهری شرقی می رفتند الان از رجال مملکتی هستند. آن موقع به این معنا درس اخلاق نداشتند و خیلی از مطالب سیاسی بود که بسیاری از افرادی که آن زمان فعالیت مبارزاتی داشتند از شاگردان ایشان بودند ولی ایشان به مرور بعد از پیروزی انقلاب به این ضرورت رسیدند که پایه همه چیز اخلاق است و کم کم مباحث اخلاقی ایشان شکل گرفت.
شما اگر به موضوعات سخنرانی ایشان دقت کنید به این مسئله پی می برید.

یادم هست که در «تأسیس سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» که به نظر می رسید می خواستند در مقابل سازمان مجاهیدن خلق(منافقین) ایجاد شود، حاج آقا مجتبی خیلی نقش داشتند و تا آن حدی که خاطرم هست در انتخاب این نام و تجمیع ۷ گروهی که باید در کنار هم قرار بگیرند، تلاش کردند. در آن زمان فعالیتهای حاج آقا مجتبی بیشتر جنبه سیاسی داشت اما بعدها کم کم به این نتیجه رسیدند که این افراد قبل از هر چیزی نیاز دارند که متخلق به اخلاق الهی شوند و تدریس و تربیت مقدم بر دیگر فعالیتها است.
 در مورد جایگاه و اهمیت خاصی که ایشان در نزد علما و سیاسیون کشور داشتند، بفرمایید.
مهدی کلهر:قبل از این باید به این نکته اشاره کنم که در میان سه چهار برادری که هستیم من با حاج آقا مجتبی بیشتر رفیق بودم و از سال ۱۳۵۰ یعنی سه چهار سال بعد از فوت پدرمان بیشتر به هم نزدیک شدیم و تا بعد از رحلت حضرت امام این ارتباط وجود داشت و خود ایشان جریان مجلس خبرگان و


 حتی نمازی که بر پیکر حضرت امام خوانده شد، را برایم تعریف کرد. جریان از این قرار است که حاج آقا مجتبی به حاج احمد آقا پیشنهاد اقامه نماز توسط آیت الله گلپایگانی را دادند. این اتفاقات به این گونه بود که حاج احمدآقا ۲۴ ساعت و یا ۴۸ ساعت قبل از فوت حضرت امام به حاج آقا مجتبی تماس گرفتند و گفتند که حضرت امام در حال فوت هستند و می ترسم با این اتفاق دیگر هوش و حواسی نداشته باشم که بپرسم که چه کسی بر امام نماز بخواند

 و به همین دلیل از حاج آقا مجتبی کسب تکلیف کرده بودند که ایشان «آیت الله سیدمحمدرضا گلپایگانی» را پیشنهاد دادند.

 
 دلیل انتخاب آیت الله گلپایگانی برای اقامه نماز بر پیکر امام چه بود؟
مشاوررسانه ای رئیس جمهورنهم:حاج آقا مجتبی خیلی عالمانه و فقیهانه با این مسئله برخورد کرده بودند. حاج آقا مجتبی از حاج احمد آقا سؤال می کنند که حضرت امام در موارد احتیاط، مقلدان را به چه کسی رجوع می دادند؟

ایشان می گویند به «آیت الله سید احمدآقا خوانساری»- از مراجع عظام تهران بودند- و دوباره می پرسند بعد از ایشان به چه کسی؟ و حاج احمدآقا می گویند آقای منتظری و مجددا سؤال می کنند که بعد از اینکه آقای منتظری در ابتدای سال ۶۸ توسط امام کنار گذاشته شدند به چه کسی ارجاع می دادند؟
حاج احمد آقا گفتند به آیت الله گلپایگانی.

از «اطاعت‌ می‌کنم» آیت‌الله خوانساری تا تصور آیت‌الله خویی که امام را دلخور کرد

مهدی کلهر:حاج آقا مجتبی برایم تعریف کردند و گفت که من ( مجتبی تهرانی) به حاج احمد آقا گفتم اگر نظر امام در موارد احتیاط به آیت الله گلپایگانی بوده است، پس به ایشان اطلاع دهید که آماده باشد به تهران بیاید. اما حاج احمدآقا از من خواستند که خودتان با ایشان تماس بگیرید و من به ایشان گفتم حاج احمدآقا من تماس می گیرم اما خودتان باید این کار را انجام دهید، این گفتگو قبل از فوت حضرت امام است.پس آیت الله مجتبی تهرانی پشت صحنه های سیاسی بودند اما چطور به عنوان استاد اخلاق معروف شدند؟
کلهر:آن چیزی که حضور سیاسی ایشان را کمرنگ کرد و بیشتر به حوزه تعلیم و تربیت پرداختند ضرورتی بود که در همین بچه های پرشور انقلابی احساس می کردند که پیش ایشان می آمدند. ایشان احساس کردند اینها قبل از اینکه به مسائل سیاسی ورود پیدا کنند به یک چیز بنیادی نیاز دارند که همان مبانی اخلاق اسلامی است و این مسائل در سخنرانی های ایشان مشهود است.
 بیشترین تأکید ایشان در حوزه اخلاق بر چه مسئله ای بود؟
 
کلهر:یک اخلاق نظری داریم که اگر همراه عمل نباشد خطرناک هم هست یعنی نتیجه اش آن چیزی نیست که انبیا برای آن فرستاده شدند و اصل اخلاق، اخلاق عملی است مثل عرفان که عرفان نظری داریم می تواند منشأ نوعی شارلاتانیسم شود و یک عرفان عملی داریم که موجب تعالی انسان می شود. در حوزه اخلاق هم همین گونه است یعنی اگر حاج آقا مجتبی به بحث اخلاق نظری می پرداخت فقط این بود که معالم گم نشود و الا اصرار ایشان بر تخلق به اخلاق اسلامی بود. تأثیری که هر معلم اخلاقی دارد در عمل خودش است. خیلی ها صحبت اخلاقی می کنند اما خودشان در مقام عمل شاید برایشان سنگین باشد.
 

آنچه برای حاج آقا مجتبی مهم بود اخلاق عملی بود که از خودشان هم شروع کرده بودند. یادم می آید وقتی امام گفتند دیگر لزومی ندارد در ماشین های ضدگلوله بنشینید؛ ایشان جزو اولین کسانی بودند که این ماشین ها را رها کرد و در پیکان نشست و دیگر همینجور رفتار کردند. یا ایشان برای من نقل کرد که در آن اوایل انقلاب در سال ۱۳۵۸ با خانواده با قطار به مشهد رفتند و آن زمان هنوز افراد سلطنت طلب یا کمونیست فعال بودند و وقتی برای نماز قطار را نگه می دارند، نمی گذارند که ۲۰ دقیقه تمام بشود و سر ۱۰ دقیقه سوت می زنند و قطار حرکت می کند و خیلی ها نماز را رها می کنند.
خودشان گفتند که وقتی نماز را شروع کردیم حدود صد و خورده ای پشت من بودند و وقتی برمی گردند می بیند شاید ۱۰ تا ۱۲ نفر باقی مانده اند و ایشان به من گفتند آقا شاه مهدی ( چون من شب ۱۵ شعبان به دنیا آمده بودم و اینگونه مرا صدا می کردند) من دیدم بین زیارت امام رضا(ع) که مستحب است و نماز که واجب است، نماز را انتخاب کردم و ایشان به این نحو تکلیف گرا بودند و بین واجب و مستحب، مستحب را انتخاب نمی کرد و اولویت هایش دینی و اخلاقی بود به همین دلیل کمتر ایشان و حتی حاج آقا مرتضی را در مجامع عمومی و مراسمهای مختلف دیده اید.
 
حاج آقا مجتبی بسیار منظم بودند و کمتر کسی را در این حد دیده ام. در همه امور چه خواب، بیداری، چه مطالعه و... نظم داشت. یکی دیگر از ویژگی های ایشان این بود که انتظارش از خودش درست بود؛ نه زیاد بود به معنی اینکه گله مند باشد و نه کم بود که بعدا حسرت بخورد و به اندازه وسع روحی، جسمی، علمی خودش برنامه ریزی می کرد و ترتیب واجبات و مستحبات و غیره در ذهنش نظم داشت و کاری نداشت به اینکه مردم چه می گویند. و این نوع رفتار کار سختی است، از آنجا که من در خانواده روحانی بزرگ شدم این مطلب را می گویم. من کمتر این مسئله را دیده ام شاید تنها مرحوم پدرم دارای چنین خصوصیتی بود که خیلی دغدغه رعایت ظواهر را نداشت. هر کاری که حرام بود را ترک می کردند و واجب را به خاطر مستحب، ترک نمی کرد. خیلی رفتارهای پدرم متعارف نبود و ما در میان بچه آخوندها تنها کسانی بودیم که بیرونی خانه فرش بود و در اندرونی روی زیلوی نمد بودیم معمولا در منزل اهل علم آن زمان برعکس بود و در اندرونشان فرش بود. اندرونی و بیرونی زندگی حاج اقا مجتبی یکی بود و آگاهانه این کار را می کرد و چنین مرامی داشتند و اینها بسیار اهمیت دارد چون عمل علما است که تأثیر می گذارد.
 
در موضع گیری های سیاسی به نظر می رسد(مجتبی ومرتضی) که با هم اختلاف داشتید؟
 
مهدی کلهر:حاج آقا مجتبی خیلی سعی می کرد در چارچوبی حرکت کند که به آن رسیده بودند و برخی می پرسند که چرا ما از نظر سیاسی با هم اختلاف نظر داشتیم و من(مهدی کلهر) می گویم ما مثل همه افراد از قدیم اختلاف نظر داشتیم. در زمان نخست وزیری شهید رجایی، حاج آقا مجتبی به من گفتند مبادا پست بگیری و اگر مجبور شدی حداکثر مشاور باش اما من به ایشان گفتم نه من رجایی را می شناسم و هر باری که بر دوشم بگذارد انجام می دهم. ما اختلاف نظر سیاسی داشتیم اما این نبود که رابطه برادی و رفاقت با هم نداشته باشیم و یا همدیگر را قبول نداشته باشیم، اینطور نبود.
ما در بین مراجع کمتر کسی را به مانند آیت الله مجتبی تهرانی می شناسیم که تا آخر عمر شریفشان منبر را ترک نکرده باشند و این ارتباط را با مردم حفظ کرده باشند. این منش و رفتار را تا چه حد در هدایت جامعه دینی مؤثر می دانید؟
 

کلهر:حاج آقا مجتبی بسیار فروتن بود و هرچه جلوتر می رفت این خصلت پررنگ تر می شد و به گمانم خودش را به عنوان اولین مورد موعظه مورد خطاب قرار می داد و این بسیار مهم است که آدم از خودش شروع کند. این نوع منش و رفتار ایشان را پدرمان هم داشتند و تکلیف خودشان را این می دانستند و حتی حاج آقا مرتضی هم همینطور است؛ ایشان از نظر بسیاری از بزرگان حوزه تهران و قم به عنوان مرجع تقلید هستند گرچه رساله چاپ نکردند اما درس خارج ایشان سالها شاگردان متعددی را پروش داده است.
مهدی کلهر:خود پدر ما صندلی شبیه صندلی امام در حسینیه جماران داشتند که در منزل بر روی آن می نشستند و ما منبر نداشتیم و پدر ما تا آخر عمرشان موعظه را جزو تکالیف خودشان می دانستند. اینکه فردی مجتهد بشود و دیگر بر منبر صحبت نکند این تکبر و نخوت است مگر پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) تا آخر عمرشان خطبه نمی خواندند؟ این یکی از مسائل مهم و ملاکی برای شناختن علما است چون «
العُلماءُ وَرَثةُ الأنبِیاء» آیا پیغمبری را می شناسید که به محض پیامبر شدن دیگر خطبه نخواند و یا به قول امروزی ها منبر نرود و موعظه نکند؟
حضرت امام خمینی با آن شرایط جسمی سخنرانی را رها نکردند و وقتی نتوانستند صحبت کنند شروع به نوشتن کردند که دستخط مبارک ایشان وجود دارد. یکی از ویژگی های قابل تأمل حاج آقا مجتبی همین سلوک بود و البته برخی علما هم در تاریخ چنین بوده اند و برخی علمایی که الان حضور دارند چنین منشی دارند و تصور اینکه کسی توان علمی اش بالا می رود دیگر صحبت نکند اشتباه است چون زکات علم نشر آن است.ما باید فرمایشات انبیا و اولیا را آویزه گوش کنیم چون "دو صد گفته چو نیم کردار نیست" که آیت الله حاج آقا مجتبی بیش از هر چیزی عامل به گفته های خویش بود./بهمن ۱۳۹۱