مردانی که زیرسایه «فحاشی واهانت های زنان خود» صاحب کرامات شدند(شیخ ابوالحسن خرقانی ،آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی،آیت الله شیخ جعفرکاشف الغطاء و حاج اسماعیل دولابی)درادامه خواهیددید.
امامانی که توسط همسرانشان کشته شده اند!
امام حسن مجتبی (ع)
تولد:نیمه ماه رمضان سال سوّم هجرت بدنیاآمد
امامت:درسن ۳۷ سالگی
مدت امامت : ۶ ماه و ۳ روز
۱۰ سال (۴۰-۵۰هجری) امامت را بر عهده داشت ولی ۶ ماه و ۳ روز خلیفه مسلمانان بود
شیخ مفید در کتاب ارشاد می گوید: زمان بیعت (امامت) امام مجتبی روز جمعه ۲۱ رمضان سال چهل هجری بود.
مدت امامت آن حضرت ۶ ماه و ۳ روز به طول انجامید و در سال ۴۱ ق. بین او و معاویه صلح نامه امضا شد. پس از اجرای صلح، امام (ع) به مدینه مراجعت نمود و مدت ۱۰ سال آخر عمر شریفش را در آن جا ساکن بود، که در تاریخ ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری همزمان با سال روز رحلت پیامبر اسلام (ص) در سن ۴۷سالگی به دست همسرش جعده (دختر اشعث کندی) از طریق سم به شهادت رسیدودر قبرستان بقیع به خاک سپرده شد
معاویه با وعده مال واعتبار وزندگی مرفه وازدواج بایزید، جعده را تطمیع کرد تا شوهرش، امام حسن مجتبی(ع) را که در آن زمان خانهنشین شده بود، ازمیان بردارد! و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین کرد.
روزی امام حسن(ع) روزه بود، جعده زهر را در شیر ریخت و در هنگام افطار به امام(ع) داد، امام مقداری از آن نوشیدو فرمود: «انا لله وانا الیه راجعون»، جعده پس از زهر دادن به امام حسن(ع)، مورد نفرین حضرت قرار گرفت.از آن پس، پیوسته لختههای خون بالا میآورد و این وضع ۴۰ روز ادامه داشت تا سرانجام در روز ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری ، دار فانی را وداع گفت.
پس از کارگر شدن زهر، معاویه به وعده مالی که به جعده داده بود وفا کرد، ولی به ازدواج او با یزید رضایت نداد،به او گفت: میترسد فرزندش را نیز مانند حسن بن علی به قتل برساند.
امام جواد-امام محمد بن علی علیه السلام معروف به تقی و جوادالائمه امام نهم شیعیان
تولد : دهم ماه رجب سال ۱۹۵ هـ.ق مدینه
امامت: ۸سالگی
شهادت : ۲۹ ذیقعده سال ۲۲۰ هـ.ق سن ۲۵ سالگی(آخرین روز ذی القعده ۲۲۰)
نحوه شهادت امام جواد:دربعضی از منابع اهل تسنن، اشاره بر این دارند که امام جواد علیه السلام به میل خود و برای دیداری از معتصم عازم بغداد شده است واما منابع دیگر، حاکی از آنند که معتصم به ابن زیاد مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام به بغداد بفرستد.
مسعودی روایتی نقل کرده که بنابر آن، شهادت آن حضرت به دست«اُمّ الفضل»(همسرامام)، در زمانی رخ داده که امام از مدینه به بغداد نزد معتصم آمده بود.
«معتصم خلیفۀ عباسی»، برادر مأمون و عموی «ام الفضل»( دختر مأمون)، پیوسته نقشه هایی را برای به شهادت رساندن امام جواد درسرداشت و در این زمینه با «ام فضل» نیز همدست شده بود که سرانجام گزینه مسمومیت رادنبال کردند زیرا معتصم می دانست که ام فضل از آن حضرت کینه دارد،بر این اساس ام فضل نیز در خواست معتصم را پاسخ مثبت داد و سمیّ را در «انگور» جاسازی کرد و در پیش روی آن حضرت نهاد و وقتی که امام جواد (ع) از آن انگور خورد،حالش مُتَغیّرشد، ام فضل پشیمان شد و شروع به گریه کرد حضرت فرمودند: گریه ات برای چیست؟ سوگند به خدا، خداوند آن چنان تو را به دردی در ناحیه رحم دچار سازد که جبران پذیر نباشد و به بلایی گرفتارت کند که قابل کتمان نباشد. بر اثر همین نفرین ام فضل بیمار شد و از دنیا رفت.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:دیگران نیز ازاین تحفه ها بی نصیب نبودند!درمنابع مأخوزه روانسازی-اصلاحات-انجام گرفته است ومطالب مناسب افزوده شده است.(شیخ ابوالحسن خرقانی)
مردانی که زیرسایه فحاشی واهانت های زنان خود صاحب کرامات شدند
مداربا زن بدجنس وبددهن"خرقانی"/شیر رامش بود
درویشی از شهر طالقان،آوازه اشیخ خرقان(شیخ ابوالحسن خرقانی) راشنیده بود ومشتاق دیدنش بود،بارسفربست تامعشوق نادیده اش را زیارت کند،بامشقت خودرا به «خرقان»(سمنان)رساند پرسانپرسان،منزل شیخ را پیدا کرد« دق الباب» کرد.
زنی بدعُنق وبددهن،دم درب آمدوخشمگنانه پرسید: «چه میخواهی؟»
درویش : «من برای زیارت شیخ آمدهام».
زن گفت: من همسرِ آن شیخ دیوانه ام! وسخنان ناروای دیگری نیزبرزبان جاری ساخت،حتی میهمان شوهرش را بی نصیب نگذاشت(تو چه احمقی هستی که این همه راه راآمده ایدتابایک دیوانه ای دیدارکنی!...شیخ مردی فریبکار و حیلهگر است و انسانهای سادهدل را گمراه میکند. هزاران انسان احمق و ساده، مانند تو، در دامِ او افتاده و بیچاره شدهاند...)فقط یک جمله سالم گفت «شیخ رفته کوه هیزم بیاورد»ودرب رابا عصبانیت بست ورفت.
درویش خیلی متعجب شد!واما ازتصمیمش منصرف نشد وناسزاهای این زن ازارادتش به شیخ نکاست،
سراغ شیخ راازدیگراهالی خرقان گرفت،بانشانی که دادند،مسیررا طی کرد.
ازدور«سواری»رادید که ازجنگل برمی گشت،کمی که فاصله کم شد،دیدمردی برشیری سواراست،پُشته هیزمی هم روی پُشت شیرقراردارد و«شلاق»سوار»مارزنده»است که برپشت شیرمی نوازد،برای سرعت گرفتن حرکت ورسیدن به مقصد!
درویش بانشانه هایی که داشت،فهمید این همان«شیخ مُراد»است،سلام کرد وآداب ارادت بجای آورد،میخواست ماجرای «دق الباب»رابگوید که شیخ«ناگفته »گرفت ،لبخندی زد وگفت«به سخنانِ شیطان گوش نده»..ذهن میهمانش راخواندوادامه داد«اگر من همچون زن بدجنسی را تحمل نکنم، چنین شیرِ نری برایم فرمانبری نخواهدکرد».
«شیخ ابوالحسن علی بن جعفر بن سلمان خرقانی»(متولد۳۵۲ هجری،خرقان-متوفیدهم محرم ۴۲۵هجری) در روستای خرقان قومس « کومش » استان سمنان می زیسته ،از عارفان و شاعران و دانشمندان عصرخود بوده است.
آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی: در۲۴کیلومتری شمال غربی شهرستان شاهرود و در روستای قلعه نوخرقان ، کوهستان بسطام قرار دارد.
اهانت زن مرحوم دولایی درکلاس اخلاق
شنیدم همسر مرحوم اسماعیل دولابی (پس از مرگ همسراول) در محل جلسات و درسهای اخلاقی به ایشان اهانت میکرد و مرحوم میخندید و واکنش نشان نمیداد، امروزه توبه کرده و ادامه دهنده همان جلسات در خیابان دولت است و ...
شیطان در سه جا حضور پیدا میکند، یکی جایی که انسان عصبانی شود، برای اینکه کمتر عصبانی شویم باید با وضو باشیم، سکوت کنیم، ذکر یا حلیم یا صبور بگوییم و موقعیت و فضایی که در آن حضور داریم را تغییر بدهیم.
از راست مهندس تناوش، محمد دولابی(پسرِاسماعیل دولابی) وحاج اسماعیل دولابی /عکس دهه ۴۰شمسی
استاددولابی(متولد۱۲۸۲محله دولاب،نهران-متوفی ،بهمن۱۳۸۱)
زن فحاش آیت الله قاضی
زن فحاشِ «آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی»
همسرآقا «سید علی قاضی» به او فحش میداد و ایشان عکسالعملی نشان نمیداد، به ایشان گفتند: شما سختتان نیست اینقدر فحش میشنوید!؟
قاضی جواب داد:این فحشها من را به این مقام رساند که شما به من میگویید« آقا سیدعلی قاضی».
«سید علی آقا قاضی» فرزند حاج سید حسین قاضی متولد ۱۲۸۵ قمری (۱۲۴۷ شمسی) تبریز.
وفات: ۱۴ ربیع ۱۳۶۶(۱۶ بهمن ۱۳۲۵)در نجف اشرف وفات کرد و در وادی السلام نزد پدرش مدفون است.
شاگردان نامی علامه قاضی:
علامه طباطبایی(صاحب المیزان)،آیتالله بهجت،شیخ مرتضی طالقانی،مرعشی نجفی،خویی وشهیددستغیب و..
علامه کاشف الغطاء براثر"بدجنسی زنش" به مقاماتی رسید
همسر آیت الله شیخ جعفرکاشف الغطا او را کتک مىزد. عده ای ازعلما به او گفتندرا طلاق بده وازشرش نجات پیداکن
گفت:این کاررانمیکنم، گفتند: چرا؟
گفت:(زنش اززنان قوی هیکل عرب است"خودش لاغربود) این زن براى من از اعظم نعمتهاى خداست، چون وقتى بیرون مىآیم و در صحن امیرالمؤمنین(ع) مىایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مىخوانند، مردم در برابر من تعظیم مىکنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمىدارد، همان وقت مىآیم در خانه کتک مىخورم، هوایم بیرون مىرود، این چوب الهى است، این باید باشد.
«شیخ جعفر بن خضر مالکی» معروف به«کاشف الغطا»(متولد۱۱۵۴ف.نجف-متوفی رجب ۱۲۲۸نجف)ازعلمای نامدارزمان فتحعلی شاه می باشد.