حضرت
عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسکری(ع) روایت می کند که فرمودند: خداوند
متعال با حضرت موسی تکلم کرد، حضرت موسی فرمود:خدای من. کسی که نمازها را
در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به
او عطا می کنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم.۱
امام
محمد باقر(ع) می فرمایند:"هر کس نماز واجب را در حالی که عارف به حق آن
است در وقتش بخواند، به گونه ای که چیزی دیگر را بر آن ترجیح ندهد، خداوند
برای وی برائت از جهنم می نویسد که او را عذاب نکند، و کسی که درغیر وقتش
به جا آورد در حالی که چیزی دیگر را بر آن ترجیح دهد، خداوند می تواند او
را ببخشد یا عذابش کند.۴
امام صادق(ع) می فرمایند: اول وقت، خشنودی خداست و آخر آن، عفو خداست، و عفو نمی باشد مگر از جهت گناه.۶
و در مقابل، تأخیر نماز موجب خشم خداست چرا که پیامبر اکرم(ص) به حضرت
علی(ع) فرمودند: نماز را با وضوی کامل و شاداب در وقتش به جای آور که
تأخیر انداختن نماز بدون جهت، باعث غضب پروردگار است.۷
در
حدیث است که به هنگام ظهر درهای آسمان گشوده می شود و درهای بهشت باز می
گردد و دعا مستجاب می شود ؛پس خوشا به حال کسی که در آن هنگام برای او عمل
صالحی بالا رود.۸ در حدیثی دیگر از حضرت صادق(ع) آمده است که فرمودند:«... بهترین ساعت های شب و روز، وقت های نماز است.» سپس فرمودند:چون ظهر می شود درهای آسمان گشوده شده و
بادها می وزند و خداوند به خلق خود نگاه می کند. هر آینه من بسیار دوست
دارم که در آن هنگام، عمل صالحی برای من بالا رود." آنگاه فرمودند:
چنددقیقه ای از اذان گذشت و امام چشم هایشان را باز کردند، گفتند:وقت شده؟ گفتم:بله فرمودند:چرا صدایم نزدی؟ گفتم:ده دقیقه بیشتر از وقت نگذشته است. گفتند:مگر به شما نگفتم. سپس امام فرزند خود را صدا زدند و فرمودند:
پاورقی
۱،بحارالانوار، ج82، ص204.
۲،داستان هایی از نماز اول وقت، ص 121.
۳،سفینه البحار،ج 2، ص 42.
۴،وسائل الشیعه، ج 3، ص 81، ح 23و ص 78، ح 1.
۵،الصلاة فی الکتاب و السنة، ج 1، ص 329.
۶،وسائل الشیعه، ج3، ص 90، ح16.
۷،سرمایه سخنوران، ص 306.
۸،سفینه البحار، ج2، ص 44.
۹،اصول وافی، ج2، ص87.
۱۰و ۱۱،وسائل الشیعه، ج 3، ص 81و 9و 86.
۱۲،حیات عارفانه فرزانگان، ص ۱۰( به نقل از ثمرات،ص 408)
منبع:تبیان بنقل از روزنامه قدس+اصلاحات
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:دربعضی ازقسمتها اصلاحات ویرایشی ویا اصلاحات دیگرانجام داده ام
اگراهل نمازاول باشید،خداوندوسایلشو فراهم میکنه که توفیق را ازدست ندهی،حتی ازکارانداختن پیشرفته ترین وسیله
پایبندی
به نماز اول وقت، از مهم ترین ویژگیهای اخلاقی - عبادی آیت الله
سیدعبدالحسین دستغیب "امام جمعه شیراز" و در رأس همه سفارشهایشان به
دیگران قرار داشت.(شهادت۲۰آذر۱۳۶۰)
یکی از محافظان(ملازمان)شهیددستغیب نقل می کند: شهید« آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب» بسیار مقید بودند که
نماز را حتی در مسافرتها اول وقت به جای آورند. در سالیان درازی که خدمت
آن بزرگوار بودم، به ندرت به یاد می آورم که نماز را اول وقت نخوانده باشند
یا نمازشان به تأخیر افتاده باشد.

در
یکی از مسافرتهای عمره که خدمت ایشان بودیم، بلیط هواپیما یکسره برای جده
فراهم نشد. بلیط هواپیما از تهران به بیروت و از بیروت به جده تهیه شد.
در
فرودگاه بیروت به طور ترانزیت چند ساعت ما را نگاه داشتند و نزدیکهای
مغرب بود که هواپیما برای پرواز به جده آماده شد. شهید دستغیب خیلی سعی
میکردند اگر میسر باشد هواپیما تأخیر کند تا بشود نماز را سر وقت خواند،
ولی میسر نشد.

وارد هواپیما شدیم. در داخل هواپیما زیاد معطل شدیم.
ایشان خیلی ناراحت بودند که نماز نخواندهاند. چند مرتبه خواستند پیاده
شوند، گفتند مسافرین همه سوارند، الان حرکت میکنیم. بالاخره تأخیر هواپیما
به قدری شد که حساب کردیم وقتی به جده میرسیم ممکن است وقت نماز گذشته
باشد و نماز قضا گردد.

آیتالله دستغیب با حالت پریشان و ناراحت گفتند: پیاده شویم هر چند هواپیما برود و ما جا بمانیم، اما درب هواپیما بسته بود.
ایشان
با حالت توجه مخصوص و سکوت چند دقیقهای سرپا ایستاده بودند که هواپیما
برای حرکت روشن شد. به مجرد روشن شدن هواپیما شعلههای آتش از موتور آن
نمایان گردید. با عجله هواپیما را خاموش کردند و درب آن را باز کردند و از
مسافرین خواستند که هرچه زودتر پیاده شوند.
آیتالله دستغیب با خوشحالی زائدالوصفی با دوستان پیاده شدند و مرتب میفرمودند: «نماز، نماز».
کارکنان
هواپیما میگفتند حداقل ۴ ساعت تأخیر داریم تا هواپیما آماده حرکت شود. به
مجرد رسیدن به سالن فرودگاه ایشان به نماز ایستادند. نماز مغرب و عشاء را
با توجه و شکرگزاری خاص انجام دادند.
سلام نماز را که دادند مأمورین گفتند: آقا سوار شوید که نقص هواپیما برطرف شده و میخواهیم حرکت کنیم»/حاج محمدسودبخش
اگر"نیت"خالص باشد وعمل هم برای خدا،اوخودش زمین وزمکان را بهم وصل میکندتا رفع مشکل شود
ماجرای یازده هزار و پانصد تومان کسری
روز
اول ماه که می خواستم شهریه طلاب را واریز کنم، پولها را شمردم و متوجه
شدم که یازده هزار و پانصد تومان آن کم است. من در بازار افراد ثروتمند
آشنا سراغ نداشتم و اگر هم سراغ می داشتم بنایم بر آن نبود که از کسی تقاضا
کنم. در اتاقم تنها نشسته بودم؛ عرض کردم: خدایا! خودت می دانی بنا ندارم
به سوی غیر تو دست دراز کنم و حال هم امید و اطمینانم به توست. لحظاتی بیش
نگذشت که درب منزل را زدند. یک نفر برای حساب وجوهاتش آمد و بیست هزارتومان
مقدار وجوهات او شد. امّا وقتی پولهایش را شمرد، گفت: آقا! معذرت می
خواهم، بیش از این برایم میسر نشد. وجه را که شمردم دیدم یازده هزار و
پانصد تومان است. می فرمود: بدانید! اگر برای خدا گام بردارید، درهای رزق و
رحتمش را به روی شما می گشاید/آیت الله دستغیب
توضیح نگارنده-پیراسته فر:آب جاری درزمان قطعی آب:
سخن گفتن آیتالله حقشناس با نماز اول وقت
آیتالله میرزا عبدالکریم حقشناس تهرانی (۱۲۹۸-۱۳۸۶ش) تا زمانی که زمینگیر نشده بود، نمازهای یومیهاش را در
سه وقت به جماعت میخواند و بیشتر نمازهایشان را در مسجد اقامه میکردند
اما اگر به دلیلی این امکان وجود نداشت یا در مسافرت بودند، نماز جماعتشان
ترک نمیشد. ایشان به مناسبت نماز اول وقت حادثهای را نقل میکردند:

«در
مشهد به مسافرخانهای رفتم که حمام هم داشت. یکی از روزها وقتی میخواستم
برای زیارت امام هشتم علیه الصلاة و السلام و به جای آوردن آن «نمازی که قطب
راوندی» برای برآورده شدن حوائج شخصی میفرماید، حرکت کنم، باید غسل
میکردم. البته بنده غفلت کردم(یادم رفت) که ساعت هشت صبح تا پنج بعد از ظهر، آب قطع
میشود.
نماز«شنوا»ست،همه موجودات-جانداروبیجان-مطیع امرخداهستند(اطاعت آتش-حضرت ابراهیم/آب رودنیل،حضرت موسی/کوه حضرت داود)
آیت الله میرزاعبدالکریم حق شناس می گوید:وقتی وارد حمام شدم و صابون زدم در زیر دوش که انسان وقتی باز میکند یک ته مانده آبی دارد، آن مقدار آب آمد و قطع شد، یک وقت متوجه شدم که آب به کلی قطع است؛ ولی تمام توجهم به جای دیگر رفت. گفتم: ای نماز اول وقت! تو که میدانی من میخواهم بروم بالای سر مبارک، آن دو رکعت نماز را بخوانم، و به علاوه خودم را برای نماز اول وقت مهیا کنمغ خدا شاهد است بعد از آن آب فراوان آمد. خودم را تطهیر کردم، غسل کردم، کاملا مهیا شدم و گفتم: امروز بروم و یک تشکر از صاحب مسافرخانه بکنم. رفتم پایین و سلام کردم، گفتم من از شما تشکر میکنم امروز آب قطع نشد، و به نظرم تا ظهر ادامه دارد. گفت: آقا امروز آب از ساعت هفت قطع است.
گفتم: نه! آب آمد.
صاحب مسافرخانه -که ازآشنایان بود-گفت: اختیار دارید، نکند میخواهید ما را دست بیاندازید. آقای میرزا شما که
هیچ وقت شوخی نمیکنید. اینجا آب از هفت صبح قطع است.
میرزاعبدالکریم حق شناس می گوید:بنده یک مرتبه متوجه
شدم مطلب از چه قرار است(امدادهای غیبی).
آیت الله حق شناس درادامه می گوید:نماز اول وقت، به
شخصی که از نماز مراقبت کند، میگوید: «حَفَظتَنِی حَفَظَکَ الله» مرا حفظ
کردی خدا تو را حفظ کند اما اگر تو مرا ضایع بکنی خدا تو را ضایع می کند.
در این باره امام صادق(ع) میفرماید: «هر که نمازهاى واجب را در اول وقت
بخواند و درست ادا کند، فرشتهای آن را پاک و درخشان به آسمان رساند و آن
نماز فریاد زند خدا تو را حفظ کند چنانچه حفظم کردی و تو را به خدا سپارم
چنانچه مرا به فرشته اى کریم سپردى و هر که بدون عذر بعد از وقتش، آن را
بدون دقت و ارتباط معنوی لازم بخواند، فرشته آن را سیاه و تاریک بالا برد و
آن نماز فریاد کشد خدا ضایعت کند چنانچه ضایعم کردى و رعایتت نکند چنانچه
رعایتم نکردى...»(وسائل الشیعة، ج ۴، ص ۱۲۳ و ۱۲۴.)/تسنیم،بهمن ۱۳۹۵بااصلاحات نگارنده.
توضیحات نگارنده-پیراسته فر:همه ذرات عالم فعالند و هوشیارن،ماغافلیم
همه موجودات(جانداروبی جان)مطیع امرخدا«کارگر»

امام خمینی:کار مثلِ جلوه حق تعالی می ماند که در تمام موجودات سرایت کرده است. همه موجودات، کار در آن ها هست و با کار درست شده اند. همه ذرات وجود «کارگرند» حتی ذرات اتُمی که در این عالم طبیعت هست، این ها کارگر هستند با هوشیاری. همه ذرات عالم فعالند و هوشیارند لکن ما گمان می کنیم که هوشیار نیستند: وَ انْ مِنْ شَیءٍ إلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِن لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ؛ همه مُسَبِّح حقند، همه کارگران حق هستند، همه مطیع حق تعالی هستند؛ و «کار »در همه جا هست و عالمْ سرتاسر «روز کارگر» است نه یک روزْ روز کارگری است، سرتاسر عالم روز کارگر است، سرتاسر عالَم کارگر است و سرتاسر عالم کار است؛ یعنی ذرات وجودی که انسان را و دیگر حیوانات را- به ارادة اللَّه تعالی- موجود می کنند کارگرند و انسانْ کار است، اثر کار آن هاست. تمام این موجوداتی که در عالم ملاحظه می کنید اثر کار فعالانه جنود الهی است؛ جند اللَّه، همه کارگر هستند. خدای تبارک و تعالی مبدأ کار است.» (صحیفه امام؛ ج:۷؛ ص: ۱۷۳-۱۷۲)

«نمازرفع حاجت» بنقل ازقطب راوندی(متوفی ۵۷۳ق)کتاب الدعوات(سَلوَه الحزین):
روزی امام زین العابدین علیه السّلام به مردی برخوردند که درب خانه ی شخصی جبّار و ستمگر نشسته است، از او پرسیدند: چرا این جا نشسته ای؟
سائل جواب داد: به جهت فقر و تنگدستی آمده ام از این مرد ثروتمند کمکی بخواهم.
امام فرمودند: بلند شو تا تو را به خانه ای معرفی کنم که بهتر از این جاست و بعد دست او را گرفته و به مسجد بردند و دستور دادند که:
ابتدا دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن دست های خود را به طرف آسمان بلند کن و حمد و ثنای پروردگارت را به جای آور و بعد از درود به پیامبر و آلش(علیهم السّلام) ۶ آیه ی اوّل سوره ی حدیدو۴ آیه ی آخر سوره ی حشر و دو آیه ی سوره ی آل عمران(۲۶ و ۲۷) را بخوان و آن گاه از خداوند طلب روزی و بی نیازی از مردم کن که حتماً تو را بی نیاز می کند.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
سَبَّحَ لِلَّـهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿١حدید﴾ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ یُحْیِی وَیُمِیتُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٢﴾ هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿٣﴾هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۚ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا ۖ وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ ۚ وَاللَّـهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ﴿٤﴾ لَّهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَإِلَى اللَّـهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٥﴾ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۚ وَهُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿٦حدید﴾
لَوْ أَنزَلْنَا هَـٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّـهِ ۚ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ ﴿٢١حشر﴾هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ ۖ هُوَ الرَّحْمَـٰنُ الرَّحِیمُ ﴿٢٢﴾ هُوَ اللَّـهُ الَّذِی لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ ﴿٢٣﴾ هُوَ اللَّـهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ ۖ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿٢٤حشر﴾
قُلِ اللَّـهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿٢٦آل عمران﴾ تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ ۖ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ ۖ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ﴿٢٧آل عمران)
در روایات مختلف دعاها و نمازهای بسیاری برای برآوردن حاجات ذکر شده که یکی از آن ها «نماز حاجت» است که بسیاری از علما، از جمله «سید بن طاووس»، «شیخ صدوق» و «شیخ طوسی» نقل کرده اند که امام صادق علیه السلام فرمود: هر گاه حاجت مهمّی داری، سه روز متوالی از چهارشنبه تا جمعه را روزه بگیر، در روز جمعه غسل کن و لباسی نو و پاکیزه بپوش و بالای بام خانه ات (یا در فضای باز) برو و دو رکعت نماز بخوان، و پس از نماز، دست ها را به سوی آسمان بلند کن وحاجاتت رابخواه.
امام صادق علیه السلام فرمود: بسیار می شود حاجتی دارم، این دعا را می خوانم و خداوند حاجتم را برآورده می سازد. (جمال الاسبوع، صفحه ۳۳۰. این دعا در فقیه، جلد ۱، صفحه ۵۵۷، حدیث ۱۵۴۳ و مقنعه، صفحه ۲۲۰ و مصباح المتهجّد، صفحه ۳۲۴ با مقداری تفاوت آمده است.) /پایان توضیحات نگارنده/

حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی :در قرآن ۲۷ بار به نماز «ذکر »شده است
نماز
از جمله عبادتهایی است که باید همراه با سر و صدا و هیاهو باشد، به همین
خاطر است که گفته شده موذن بر بالای ماذنهها اذان بگوید، بنابراین تظاهر به نماز

قرائتی
گفت: صدای نماز باید از مساجد نمازخانهها به صورت علنی بلند شود. گاهی
وقتها خود ریا نیز ثواب دارد و عباداتی همچون انفاق و نماز باید گاهی علنی
انجام شود. چراکه با این کار به افرادی که خاکستری هستند جرات و جسارت
داده میشود تا برای خواندن نماز انگیزه پیدا کنند.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور خاطرنشان کرد: اگر یکی از منکرات در سفر را تصادف بدانید٬ پس بهترین کار این است که در زمان نماز توقف کنید و راننده و مسافر برای نماز پیاده شوند و وضو بگیرند که این در کنار معنویت نوعی استراحت و زنگ تنفس برای آنان است پس باید نماز را همه جا اقامه کرد
***
آیت الله مجتهدی تهرانی :

من علمای بسیاری را درک کردم از امام خمینی گرفته تا آیت الله بروجردی و آیت الله شاه آبادی و آیت الله حایری و …
و اگر بخواهم در یک کلام نصیحت تمام بزرگان را بگویم ؛ می گویم :
اگر دنیا و آخرت می خواهید ؛ اگر رزق و روزی می خواهید و در یک کلام اگر همه چیز می خواهید ؛ نماز اول وقتبخوانید.

اگرمیخواهید»آدم بشوید»وکسب وکارتان رونق داشته باشد
یکی
از بازاریان که از شاگردان مرحوم شاه آبادی(استاد امام خمینی) بود، نقل
می کرد که ایشان، یک شب در یکی از سخنرانی هایشان، با ناراحتی اظهار
داشتند:
چرا افرادی که در اطراف ایشان هستند، حرکتی از خود در جنبه های معنوی نشان نمی دهند؟
جواب دادند :آخر، مگر شماها نمی خواهید آدم شوید؟ اگر نمی خواهید من این قدر به زحمت نیفتم!

همین بازاری می گوید:بعد از منبر، ما چند نفر خدمت ایشان رفتیم و گفتیم که آقا ما می خواهیم آدم بشویم. چه کنیم؟
ایشان (آیت الله شاه آبادی)فرمودند: من به شما سه دستور می دهم، عمل کنید، و اگر نتیجه دیدید، آن وقت بیایید تا برنامه را ادامه دهیم.

۳ دستورآیت الله محمدعلی شاه آبادی(استاد امام خمینی)چنین است:
۱- مقید باشید نماز را در اول وقتش اقامه کنید. هر کجا باشید و دیدید صدای اذان بلند شد، دست از کارتان بکشید و نماز را اقامه کنید و حتی المقدور هم سعی کنید به جماعت خوانده شود.
۲ -در کاسبی تان انصاف به خرج دهید،
و واقعا” اقل منفعتی را که می توانید، همان را در نظر بگیرید . در
معاملات، چشم هایتان را ببندید و بین دوست و آشنا و غریبه و شهری و غیر
شهری فرق نگذارید. همان اقل منفعت در نظرتان باشد.
۳- از نظر خمس ، گر چه می توانید برای ادای آن تا سال صبر کنید و امام معصوم علیه السلام به شما مهلت داده اند، اما شما ماه به ماه حق و حقوق الهی را ادا کنید.
همین
مؤمن بازاری می گوید: من دستورات ایشان را که از ماه رجب شنیده بودم، اجرا کردم
تا به ماه رمضان رسید. قبل از ماه رمضان در بازار پاچنار می آمدم که، صدای
اذان بلند شد. خود را به« مسجد نایب» رساندم و پشت سر مرحوم حجت الاسلام سید
عباس آیت الله زاده مشغول نماز شدم.
در نماز دیدم که ایشان
گاهی تشریف دارند و گاهی ندارند. در قرائت نیستند ولی در سجده و رکوع
هستند. پس از نماز به ایشان عرض کردم: شما در حال نماز کجا تشریف داشتید؟
نبودید.
ایشان متحیر شد. تعجب کرد و فرمود که معذرت می
خواهم. من از مسجد و منزل ناراحت شدم، لذا در نماز، گاهی می رفتم دنبال آن
اوقات تلخی و بعد از مدتی، متوجه می شدم و بر می گشتم.
این
اولین مشاهده ی من بود که در اثر دستورات آیه الله شاه آبادی برایم حاصل
شده بود. در اثر دو ماه و نیم التزام من به این سه دستور، دید ما باز شد و
برنامه را هم چنان ادامه دادم که مشاهدات بعدی من، دیگر قابل بیان نیست.
/منبع کتاب-آثار و برکات نماز اول وقت
آیت اللَّه میرزا محمدعلی شاه آبادی (تولد۱۲۵۳ - متوفی۱۳۲۸شمسی)

رسول
خدا درباره نماز فرمودهاند: «مَا مِن صَلاةٍ یحضََر وَقتَها إلّا نَادی
مَلَکٌ بَینَ یَدَیِ النّاسِ: أیُّها النّاس! قُومُوا إلی نِیرانِکُم
الَّتِی أوقَدتُمُوها عَلی ظُهُورِکُم فَاطفَئُوها بِصَلاتِکُم»؛
وقت هر نمازی که فرا میرسد فرشتهای به مردم میگوید: ای مردم برخیزید آن آتشهای که پشت سر خود روشن کردهاید با نماز خاموش کنید.
ناروایی را که مرتکب شدیم سخن
بدی را که گفتیم بیراههای را که رفتیم از ما جدا و دور نیست،همه اینها
آتشهایی است که با دست خود روشن کردهایم و بر دوش حمل میکنیم و
نمیدانیم که خروارها آتش بر دوش ماست.
آیت الله جوادی آملی:حتی
خود انسان آتش و هیزم افروخته میشود: «وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا
لِجَهَنَّمَ حَطَبًا» آنها که اهل قسط و ظلم هستند خود هیزم جهنماند و به
صورت آتش و هیزم افروختهای مجسم میشوند.

اگر خداوند با اهل قسط و عدل دوست است با اهل قسط و ظلم نیز دشمن است. بسیاری از کارهای ما به صورت آتشی بر دوش ما انباشته شده است اما
احساس نمیکنیم معلوم میشود اگر کسی نماز خواند نه تنها بعد از نماز
گرفتار گناه نمیشود بلکه آتشهایی را هم که قبلا روشن کرده است خاموش
میکند.
نماز، نهر روان و چشمه
کوثری است که هم آتشهای گذاشته را خاموش میکندو نمیگذارد انسان بعدها
گرفتار آتش شود. هم جلو بدیها را میگیرد و هم بدیهای گذشته را از بین
میبرد. این خاصیت نماز است که
در قرآن کریم به آن اشاره شده:«إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ
الْفَحْشَآءِ وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ
مَا تَصْنَعُونَ»./11فروردین94فارس.
۲خاطره عجیب ازنمازاول وقت
نگارنده(مدیریت
سایت-پیراسته فر) ازاول انقلاب مقیدبودم که نماز رااول وقت ،ترجیحاًجماعت
ودرمسجدبخوانم که معجزات زیادی دیدم که ۲تای آن رانقل می کنم
درسالهای
اول انقلاب که جوان پرشوروحزب اللهی بودیم!امورتربیتی مدارس بودیم که یکی
ازوظایف مان سروسامان دادن نمازجماعت مدرسه بود وبعضاً امامتش باخودمان
بود،روزی دریکی ازروزهای بهارکه دریکی مدارس روستای- شهرمان مشغول انجام
وظیفه بودم،بایدنامه ای -درخواست،شخصی- ازاداره مان امضاء میگرفتم،به مدیرمان
گفتم:یک ساعت زودترمیخواهم بروم ،ایشان باشرمندگی گفتند«نمازجماعت چی می
شود!»گفت بمان فرداصبح برو اداره کارت راانجام بده بعدبیامدرسه..خلاصه ماندیم ونمازرا
برگزارکردیم،درپایان نمازدیدم رئیس آموزش پرورش شهرمان هم درصف آخرازنمازگزارن
بوده! که همانجانامه ام را امضاء گرفتم!
خاطره دیگر
زمانیکه
دریکی ازدانشگاه های تهران تحصیل می کردم،یک استادی داشتیم که بین مان مشکل پیش
آمد(بعلت زبان درازیم)این آقا هم خوب حالم را محترمانه گرفت!پایان نامه همه
تأییدشدغیرازمن ویه خانم دیگر،آن خانم بعلت سفرحج به تأخیرافتاد،اما من که
خیلی روی پروژه ام زحمت کشیده بودم،پرسشنامه های پروژه درسطح مدارس گیلان
بود،وقت زیادی راصرف کرده بودم،هروقت می بردم که ببینه وبگه درست است یانه
که تایبش کنم،نشد که نشد،هرباریه ایرادی می گرفت،ایرادش را هم بمن نمی گفت
تارفعش کنم،درحالیکه مال دیگران را باکمترین زحمت تأییدکرده بود،یکسال
ارائه مدرکم به اداره به تأخیرافتاد(ازارتقاء هم محروم)اداره هم پیگیربود
تاناچارشدم دریکی ازروزهای ،ماه رمضان به تهران سفرکنم واین استادرا ببینم

نزدیک
ظهررسیدم میدان انقلاب،نزدیک ترین مسجد«مسجددانشگاه تهران »بود(تصمیم داشتم
بعدازنمازبرم پیدایش کنم،می دانستم که درسه جامشغول است(دانشگاه شاهدخیابان ولیعصر،م فلسطین)دانشگاه علامه طباطبایی-۴راه لشکر و(مرکزپژوهشهای شاهد-پل کریم خان)آنوقت هنوز موبایل نبود.
خلاصه باطمأنیه رفتم مسجد،حیلی شلوغ بودتابیرون مسجدهم فرش پهن کرده بودند،برای نمازجماعت دانشجویان -هنگامی رسیدم مسجد،نمازاول(ظهر)تمام شده بود،عده ای درحال خروج وعده درحال ورود-من از۳جای مُهری قرارداده بودند،ناخودآگاه بسوی یکی رفتم که مُهری رابردارم،تادستم را درازکردم برای برداشتن مُهر،دستی رادیدم که «مُهرنماز»را می خواست بگذارد وبرود،همدیگرراشناخیم وسلام وعلیک مشکلم راگفتم،گفت :همراهت هست؟ ببینم،من پایان نامه ام را که تازگی هاتایپ کرده بودم ازکیف بیرون آوردم ،(مثل همیشه بابی دقتی)نگاهی نکرده !!امضاء کرد ونمره را هم داد!وخلاص شدم ازدست این دکترروانشناس/پایان.
آیت الله بهجت:هرکس نمازهایش را اوّل وقت بخواند،به همه مقامات معنوی خواهد رسیدنمازاول اول

شیخ بهلول:مادرم مقیدبه نمازاول وقت بود...راننده مارابخاطراصراربرتوقف برای نماز دربیابان رهاکرد....خداوند،«فرماندار»رامأمورکردکه به کمک مابیاید.

«نمازاول وقت»چگونه به کمک «نمازگزار اول وقت» می آید؟

شیخ محمدتقی بهلول گفت: در دوران کودکی(۶هفت سالم بود)، روزی به همراه مادرم به گُناباد میرفتیم.
درشکهای آمد و ما را سوار کرد.
دربین راه، وقت نماز فرا رسید.

مادرم به درشکه چی گفت: آقا ! وقت نماز است، کنار بزن ما نماز بخوانیم.

درشکه چی به مادرم گفت: توی این بیابان چه وقت نماز است؟!.

اما مادرم مُصِربودکه باید درشکه چی توقف کندتانمازاول وقت رابخواند،

تا اینکه سرانجام به جایی رسیدیم که «آب» داشت(برای وضو).

علامه شیخ محمدتقی بهلول گنابادی و آیت الله حسین مظاهری
مادرم باتحکُم به سورچی گفت: «نگهدار ».

سورچی گفت:من نمیتوانم معطل شوم،بایدزودبرسم،«پیاده تان کردم،دیگه سوارتان نمیکنم».
مادرم شروط راپذیرفت،درشکهچی نگه داشت و ما پیاده شدیم.
اما«دُرشکه چی باعصبانیت مارادربیابان رهاکردورفت».
شیخ محمدتقی بهلول گفت: مادرم با طمأنینه مشغول نمازشد و من خیلی میترسیدم و گریه میکردم که دراین بیابان وسیله ای پیدانمی شود،چگونه بایدبرویم.
مادرم مرا آرامش میداد ومی گفت«خدامی رساند»ومشغول ذکر(تعقیبات)شد.

در این هنگام درشکهای ازراه رسیدودرکنارماتوقف کرد که معلوم شد مال «فرماندارگناباد» است.
شیخ بهلول گفت:من و مادرم را سوار کرد و چون با مادرم نامحرم بود، فرماندار جلو رفت و کنار درشکهچی نشست و ما را با احترام و عزت خاص به شهر رساند!،حتی ازآن سورچی که مارادربیابان رهاکرده بودجلوزدیم.

شیخ محمدتقی بهلول،آیت الله محمدتقی بهجت وحجت الاسلام علی بهجت

شیخ محمدتقی بهلول گفت:چون مادرم به نمازِاول وقت احترام گذاشت ،خدا هم به ما احترام گذاشت.
نمازاول وقت خلبان ایرانی دراتاق فرمانده امریکایی:
عباس بابایی: ماجرای فارغالتحصیلی از دانشکده خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمیدادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی(کلنل باکستر فرمانده پایگاه) بود، احضار شدم.

به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که میبایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر میکرد.
او پرسشهایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤالهای ژنرال برمیآمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد.
این ملاقات(مصاحبه) ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت
زیرا احساس میکردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامههایی که
برای زندگی آیندهام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم.
در
همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود.
او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق
برود،

با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم.
به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود.
با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و میتوانستم نماز را اول وقت بخوانم.
انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز
نیست، همین جا نماز را میخوانم. انشاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد
آمد.

به گوشهای از اتاق رفتم و روزنامهای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم.
در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود
گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه
میدهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر
روی صندلی مینشستم از ژنرال معذرتخواهی کردم.
ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه میکردی؟
گفتم: عبادت میکردم.
گفت: بیشتر توضیح بده.
گفتم:
در دین ما دستور بر این است که در ساعتهای معین از شبانهروز باید با
خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از
نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم.
ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ پاسخ دادم: بله همین طور است.
لبخند زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سُنَّت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است.
با چهرهای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پروندهام را امضا کرد.
سپس با حالتی احترامآمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک میگویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم.
من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم.
بابایی می گوید:آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.
***
اول وقت «وقت فضیلت»نماز-چه موقعی است؟
وقت فضیلت نماز: قسمتی از وقت نماز است که نماز در آن زمان دارای ارزش وثواب بیشتری است که به آن« اول وقت نماز»می گویند
وقت اختصاصی نماز: قسمتی
از وقت نماز است که مختص به همان نماز است که اگر در آن وقت مخصوص، عمدا
نماز واجب"ترتیبی" دیگری خوانده شود؛ نماز باطل است. مثلا در نماز ترتیبی
(ظهر و عصر )ویا (مغرب و عشا)، که اگر هر کدام در وقت اختصاصی دیگری خوانده
شود؛ نماز باطل است. پس اگر فردی در آخر وقتِ نماز ظهر و عصر(نزدیک مغرب)،
فقط به اندازه یک نماز چهار رکعتی وقت دارد؛ باید نماز عصر بخواند، هر چند
که نماز ظهر را نخوانده باشد. ودرآخرنمازمغرب وعشاء هم همینطور[۱]
آخر وقت نماز: لحظات
پایانی زمان انجام تکالیف دارای وقت معین، است. با درک آخر وقت نمازهای
یومیه، حتی به اندازۀ یک رکعت، نماز به نیت اداء، اقامه می شود.
نماز صبح
وقت فضیلت نماز صبح: از اذان صبح تا بیست و یک دقیقه بعد از اذان صبح ادامه دارد.
نماز ظهر
وقت اختصاصی نماز ظهر: از اول اذان ظهر به مقدار یک نماز چهار رکعتی می باشد. در این زمان خواندن نماز عصر جایز نیست.
وقت فضیلت نماز ظهر: از اذان ظهر تا یک ساعت و چهل دقیقه بعد از اذان ظهر ادامه دارد.
نماز عصر
وقت اختصاصی نماز عصر: در آخر وقت نماز عصر، نزدیک به مغرب، به مقدار خواندن یک نماز چهار رکعتی، می باشد. در این زمان خواندن نماز ظهر جایز نیست.
وقت فضیلت نماز عصر: دو ساعت و پنجاه دقیقه بعد از اذان ظهر شروع می شود و تا چهل و دو دقیقه ادامه دارد.
نماز مغرب
وقت اختصاصی نماز مغرب: از اول وقت مغرب به مقدار خواندن یک نماز سه رکعتی است. خواندن نماز عشاء در این زمان مخصوص جایز نیست.
وقت فضیلت نماز مغرب: از اذان مغرب تا پنجاه و یک دقیقه ادامه دارد.
نماز عشا
وقت اختصاصی نماز عشا: به اندازه خواندن یک نماز چهار رکعتی در آخر وقت نماز عشا(نصف شب) است.[۲]
وقت فضیلت نماز عشا: پنجاه و یک دقیقه بعد از اذان مغرب شروع می شود و تا سه ساعت و ده دقیقه ادامه دارد.
پی نوشت(بااستفاده ازحوزه.نت):
[۱]- البته «اگر کسی اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص دیگری بخواند، نمازش صحیح است».
[۲]-اول:
هر گاه انسان عمداً نماز عشا را تا نصف شب نخواند، وقت آن گذشته و باید
قضا کند، امّا اگر به واسطه عذری نخوانده باشد، باید تا قبل از نماز صبح به
جا آورد و نماز او ادا است.(توضیح المسائل آیت الله مکارم، مسأله ۶۸۰)
دوم: برای محاسبه نصف شب بنابر احتیاط از اول غروب آفتاب تا اذان صبح محاسبه می شوند. وسط این زمان، نیمه شب می باشد. (توضیح المسائل آیت الله مکارم، مسأله ۶۷۹)
***
امیرالمؤمنین
علیه السلام فرمود: ای محمدبن ابی بکر! نمازت را در این اوقات به جا آور و
ملزم باش به اینکه کار نیک انجام دهی، و سنت حسنه به جا آوری و راه روشن و
راست را انتخاب کنی و در این صورت از صراط مستقیم خارج نخواهی شد و پیرو
حق باشی و به راه راست بروی .
گرچه
خواندن نماز عصر و عشا بعد از نماز ظهر و جمع کردن این دو نماز اشکال
ندارد و موجب بطلان نمیشود اما خواندن آن در وقتهای خاص خود از نظر شیعه،
افضل است و ثواب بیش تر دارد. اول وقتی که در اسلام
اینهمه توسط پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام به آن تأکید شدکه که
یکی از نشانه های شیعه واقعی شمرده شده است، همین اول وقت فضیلت نمازهاست.
آیت الله خویی : نماز فرادای اول وقت، بهتر از نماز جماعت آخر وقت است.
آیت الله بهجت : نماز فرادای اول وقت افضل از نماز جماعتی است که در غیر از اول وقت فضیلت خوانده شود.
فلسفه5وقتی بودن نمازهای یومیه

همچنین آیت الله محمدصادق (محیالدین)حائری شیرازی میفرمایند: اوقات نماز ۵ وقت است و اینکه ما ۳ وقت کرده ایم هر چند باعث بطلان نماز نمیشود اما مخالف سنت پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام است.
اینها فلسفه و پیام دارد. پیام آن این است که از نماز صبح تا نماز ظهر وقت کار است.
از نماز ظهر تا اول فضیلت نماز عصر، وقت استراحت است و از اول وقت فضیلت نماز عصر تا اذان مغرب زمان کار است و از اذان مغرب تا اول وقت فضیلت نماز عشاء، وقت جمع و جور کردن کار است.
هنگام زوال آفتاب و ظهر شرعی، اول وقت فضیلت نماز ظهر و پس از گذشت تقریبا ۲ ساعت و ۳۷دقیقه تا ۳ ساعت و ۴۷ دقیقه (بسته به هر ماه از
سال)، اول وقت فضیلت نماز عصر می باشد .
هنگام اذان مغرب، اول وقت فضیلت نماز مغرب ۴۴ تا ۵۶ دقیقه (بسته به ایام سال) پس از اذان مغرب، اول وقت فضیلت نماز عشا خواهد بود.
اوقات فضیلت نماز های شبانه روزی
وقت فضیلت نماز ظهر تا موقعى است که سایه شاخص به اندازه خود شاخص شود (منظور سایه اى است که از ظهر به بعد پیدا مىشود) .
وقت فضیلت نمازعصر از موقعى که سایه شاخص به اندازه خود آن است تا موقعى که به اندازه دو برابر آن شود .
وقت فضیلت نماز مغرب از غروب است تا ناپدید شدن «حُمره مغربیّه» (رنگ سرخى که بعد از غروب آفتاب در مغرب ظاهر مىشود) .
وقت فضیلت نماز عشا از موقعى است که سرخى مزبور ناپدید مىشود تا یک سوم از شب .
وقت فضیلت نماز صبح از اول طلوع فجر یعنى سپیده صبح است تا موقعى که هوا روشن شود.(۱)
قابل توجه:
وقت فضیلت نماز صبح تا بیست و یک دقیقه بعد از اذان صبح ادامه دارد.
(مَلْعُونٌ
مَلْعُونٌ مَنْ أَخَّرَ الْغَداةَ إِلى أَنْ تَنْقَضیِ الْنُجُومْ) ملعون و
نفرین شده است کسى که نماز صبح را عمداً تأخیر بیندازد، تا موقعى که
ستارگان ناپدید شوند.». (الغیبة، طوسى، ص271، ح236 ; احتجاج، ج2، ص298
; بحارالأنوار، ج52، ص16، ح12 ; وسائل الشیعة، ج4، ص201، ح4919)
شرح
این
حدیث قسمتى از توقیعى است که در جواب سؤال محمّد بن یعقوب از ناحیه ى
مقدسه رسیده است. امام زمان(علیه السلام)در این توقیع تأکید فراوانى بر
نماز اوّل وقت کرده و کسانى را که تا روشن شدن هوا و ناپدید شدن ستاره ها
نماز صبح را به تأخیر مى اندازند، نفرین شده دانسته است.
وقت فضیلت نماز ظهر از اذان ظهر تا یک ساعت و چهل دقیقه ادامه دارد.
وقت فضیلت نماز عصرچهل و دو دقیقه ادامه دارد.
وقت فضیلت نماز مغرب حدود پنجاه و یک دقیقه ادامه دارد.
وقت فضیلت نماز عشا پنجاه و یک دقیقه بعد از اذان مغرب شروع می شود و سه ساعت و ده دقیقهادامه دارد.(۲)
پی نوشت ها:۱ .امام خمینی، تحریر الوسیله ، ج ۱ ، ص ۱۳۶، مسئله ۱ .

نظر
مبارک رهبرانقلاب در وقت فضیلت ، نظر حضرت امام می باشد . در مواردی که
حضرت آیه الله خامنه ای فتوا نداده باشد ، می توان به فتوای حضرت امام
خمینی عمل نمود .۲. نرم افزار نجومی آیت الله سیستانی.
اول وقت(فضیلت)
مراجع تقلید مانند«آیت الله العظمی سیستانی»معتقدند خواندن نماز در اول وقت فضیلت بهتر از سایر اوقات فضیلت نماز، و خواندن آن در تمام زمان فضیلت، بهتر از خواندن آن در وقت ادای قبل از شروع وقت فضیلت است.
وقت فضیلت نماز مغرب از غروب شرعی آغاز می شود و تا آن گاه که سرخی پدیدار گشته ی در ناحیه ی مغرب باقی است ادامه دارد.
اول وقت فضیلت نماز عشاء در شب های سال ۴۴ دقیقه تا ۵۲ دقیقه بعد از اذان مغرب در نوسان است و شرح آن چنین است:
یکم فروردین = 44 : 00
یکم اردیبهشت = 47 : 00
یکم خرداد = 52 : 00
یکم تیر = 56 : 00
یکم مرداد = 52 : 00
یکم شهریور = 47 : 00
یکم مهر = 44 : 00
یکم آبان = 44 : 00
یکم آذر = 46 : 00
یکم دی = 48 : 00
یکم بهمن = 46 : 00
یکم اسفند = 44 : 00
وقت
فضیلت نماز عشا پس از پایان یافتن وقت فضیلت نماز مغرب یعنی از لحظه ی
ناپدید شدن سرخی سمت مغرب که پس از غروب شرعی پدیدار می گردد آغاز می شود و
تا گذشت یک سوّم شب ادامه دارد. زمانی که در فهرست بالا برای طول مدّت
فضیلت نماز مغرب ذکر شد، با دید دیگر، زمان آغاز شدن وقت فضیلت نماز عشاست.
اول وقت فضیلت نماز عصر در
روزهای سال، میان دوساعت و۳۷دقیقه تاسه ساعت و ۴۷ دقیقه پس از ظهر شرعی (اذان ظهر) در نوسان
است که آغاز وقت فضیلت میباشد و اندازه ی آن به این شرح است:
یکم فروردین = 27 : 3 یکم اردیبهشت = 42 : 3 یکم خرداد = 46 : 3
یکم تیر = 47 : 3 یکم مرداد = 46 : 3 یکم شهریور = 39 : 3
یکم مهر = 27 : 3 یکم آبان = 07 : 3 یکم آذر = 47 : 2
یکم دی = 37 : 2 یکم بهمن = 46 : 2 یکم اسفند = 52 : 2
وقت
نافله ی ظهر که ۸ رکعت است و پس از ظهر شدن و پیش از نماز ظهر خوانده می
شود، از سر ظهر است تا آن گاه که سایه ی نو پیدا شده ی شاخص به اندازه ی دو
هفتم بلندی شاخص برسد.
درازای
وقت نافله ی ظهر بر حسب ساعت و دقیقه در روزهای سال، میان یک ساعت و۳۶دقیقه تا یک ساعت و۵۹دقیقه، پس از ظهر شرعی(اذان ظهر) در نوسان است. روزهایی که وقت فضیلت نماز ظهر طولانی تر
است فرصت بیشتری برای خواندن نافله ی ظهر وجود دارد و روزهایی که وقت فضیلت
نماز ظهر کوتاه تر است فرصت خواندن نافله ظهر نیز کمتر است.
وقت فضیلت نماز عصر
از لحظه ای که سایه ی نو پیدا شده ی شاخص پس از ظهر شرعی به اندازه ی بلندی خود آن برسد ـ که لحظه ی پایانی وقت فضیلت نماز ظهر است ـ آغاز می شود و تا آن گاه که این سایه به اندازه ی دو برابر بلندای شاخص برسد، ادامه دارد.
وقت فضیلت نماز عصر در روزهای سال، میان ۳۹ دقیقه تا یک ساعت و۱۶دقیقه (بعدازاذان ظهر)در نوسان است و اندازه ی آن به شرح زیر است:
اول فروردین = 53 : 00 یکم اردیبهشت = 2 0 : 1 یکم خرداد = 11 : 1
یکم تیر = 16 : 1 یکم مرداد = 11: 1 یکم شهریور = 2 0: 1
یکم مهر = 53 : 00 یکم آبان = 46 : 00 یکم آذر = 41 : 00
یکم دی = 39 : 00 یکم بهمن = 41: 00 یکم اسفند = 46 : 00
تعیین
ساعت و دقیقه در این نوشتار برای اوقات نمازها، براساس جدولی است که از
سوی مرکز مطالعات نجومی وابسته به دفتر آیةالله العظمی سیستانی، ارایه شده
است. برخی موارد مندرج در آن جدول با بیرون رفتن شب هنگام از شهر و دور شدن
از فضای تحت تأثیر چراغ های شهر، و همچنین با شاخص گذاری در برخی از
روزهای آفتابی آزموده شده و آن را تقریباً درست یافتهاند.

این
مطلب از دیدگاه اهل بیت(علیهم السلام) مطلب مهمی است نه از دیدگاه اولیاء
امور و عوام. ما هم تا جایی که از دستمان برمی آید تذکار داده و می دهیم...
بنده توصیه می کنم در جماعت شرکت کنید و نماز ظهر و مغرب را جماعت بخوانید
سپس دوتا نماز صبح قضا به عصر و عشاء امام جماعت ببندید و بعدا در وقت
فضیلت عصر و عشاء، نماز عصر و عشاءتان را بخوانید. اذان رسانه ها درباره
ظهر و مغرب نسبتاً دقیق است و فقط مختصری احتیاط لازم دارد فقط اذان مغرب
را کمی دیر میگویند اما درباره صبح در شش ماه دوم سال 15دقیقه احتیاط لازم است و در شش ماه اول سال نیز
20 دقیقه (دیرتر از اذان صدا و سیما خوانده شود) نماز سر وقت در فرهنگ اهل
بیت(علیهم السلام) یعنی مراعات اوقات پنج گانه.
یکی
از مؤسسات نجومی ایران ملاک فجر را 16 می داند... این مؤسسه زاویه مغرب را
4 می داند (کمی قبل از اذان مغرب رسمی در حدود 2 دقیقه) و ملاک عشاء را هم
14 می داند.
وقت نماز در نهج البلاغه
آنچه
در نامه ی پنجاه و دوم نهج البلاغه از امام علی(علیه السلام) در باره
اوقات نمازهای شبانه روزی آمده در باره بهترین وقت این نماز هاست و اختلافی
با قرآن و روایات دیگر که مورد استفاده احکام شرعی نماز است، نمی باشد.

متن
نامه امام یا پاسخ به در خواست یکی از کارگزارانش است یا نیازی که آن حضرت
برای انجام نماز می دانسته و به حالت حکم حکومتی براى فرمانداران خود
نوشته است. در مقدمه این نامه، جمله ای در باره نماز از امام را در نامه
بیست وهفتم که به محمد بن ابی بکر هنگام فرمانداری مصر نوشته اند، می آوریم
تا اهمیت نماز اول وقت را از دیدگاه آن حضرت بدانیم:
«صَلّ
الصّلاةَ لِوقْتِها المُؤَقّت لها، و لا تُعجِّل وقتها لِفَراغ، و
لاتُؤخِّرها لاشْتِغالٍ وَ اعْلمْ انّ کُلّ شىءٍ مِنْ عملک تَبَعٌ
لِصلاتِکَ»: نماز را در وقتی که برای آن تعیین شده به جای آور درهنگام
داشتن فرصت درخواندن نماز عجله نکن"زودتمام نکن" و چون در حال انجام کارى
هستی از انجام نماز روی برمتاب؛ آگاه باش که
تمام اعمال تو، پیرو نمازت است.(نهج البلاغه صبحی صالح ص ۳۸۵و۳۸۴)
نامه اوقات نماز به والیان شهرها
اَمَّا بَعْدُ، فَصَلُّوا بِالنَّاسِ الظُّهْرَ حَتَّى تَفىءَ الشَّمْسُ مِنْ مَرْبِضِ الْعَنْزِ:
«نماز
ظهر را وقتی با مردم به جای آورکه سایه خورشید از زوال آن به طرف مغرب
اندازه دیوار بزگاه(آغل بز) باشد.» در نهج البلاغه فیض الاسلام این عبارت
آمده: حَتَّى تَفِی ءَ الشَّمْسُ مِنْ مِثْلَ مَرْبِضِ الْعَنْزِ( در نهج
البلاغه مرحوم صبحی صالح و نهج البلاغه مرحوم عبده متن اولی آمده است. در
معنا فرقی ندارند زیرا "تفیء" معنای آن را در خود دارد.عبده در معنای آن
آورده است: "یعنی رفتن خورشید به طرف غرب، آن مقدار باشد که سایه اش به
اندازه ی دیوار آغل بز گردد". دیوار آغل بز و گوسپندحدود یک متر ارتفاع
دارد یعنی سایه به اندازه ی این دیوار باشد. به طور مسلم دیوار باید مسیر
سیر حرکت خورشید از شرق به غرب را در فرضیه برش بدهد. صبح سایه اش در غرب
باشد و از ظهر به بعد، سایه اش به طرف شرق برگردد.
وَ صَلُّوا بِهِمُ الْعَصْرَ وَ الشَّمْسُ بَیْضَاءُ حَیَّةٌ فى عُضْوٍ مِنَ النَّهَارِ حِینَ یُسَارُ فِیهَا فَرْسَخَانِ:
«و
نماز عصر را با مردم در بخشی از روز برگزارکن که نور آفتاب سفید و جلوه
گری نماید و بشود به اندازه دو فرسخ تا غروب راه رفت.» نور آفتاب بعد از
ظهر، سفید و شفاف است که کمتر می شود به زمین هم، بدون چشم به هم زدن، نگاه
کرد زیرا نور آن، چشم را اذیت می کند و زردی این نور وقتی بیشتر می شود
که خورشید حدود یک ساعت یا مقداری بیشتر تا غروب زمان دا شته باشد. مقدار
زمان مانده به غروب را امام علی به اندازه ی دو فرسنگ (یا همان فرسخ که
حدودا هر فرسخ ۵ کیلومتر و ۶۰۰ متر است) راه رفتن یک عابر پیاده بیان کرده
است. در یکساعت و ده دقیقه یک فرسنگ را می شود پیمود.
وقت انجام نماز عصر ۲ساعت و ۲۰ دقیقه مانده به غروب است.
بنابرین: طبق این روایت، وقت انجام نماز عصر ۲ساعت و۲۰ دقیقه مانده به غروب است.
این
مقدار زمان را ممکن است از اول ظهر تا اول وقت فضیلت نماز عصر را حساب
کرده باشد، یا نه از اول وقت فضیلت نماز عصر تا آخر وقت فضیلت آن، که
احتمال دومی قوی تر است.

وَ صَلُّوا بِهِمُ الْمَغْرِبَ حِینَ یُفْطِرُ الصَّائِمُ، وَ یَدْفَعُ الْحَاجُّ إِلَى مِنىً:
«و
زمانى نمازمغرب را با آنان به جای آور که روزه دار روزه اش را می گشاید، و
حج گزار(عرفات را) برای رفتن به مِنا، ترک می کند». درست این زمانی است که
از غروب خورشید بین ۱۲ دقیقه تا ۱۵ دقیقه گذشته باشد. یا سرخی بر آمده از
مشرق، پهنای آسمان را پیموده و درطرف مغرب قرار گیرد. و تا نماز مغرب را
به انجام می رسانیم آثار سرخی شفق هنوز به پایان نرسیده و تاریکی شب به
دنبال پایان دادن آن است.
وَ صَلُّوا بِهِمُ الْعِشَاءَ حِینَ یَتَوَارَى الشَّفَقُ إِلَى ثُلُثِ اللَّیْلِ:
«و
هنگامی نماز عشا را با ایشان بگزار که از بین رفتن شَفَق تا یک سوّم از شب
بگذرد.» شب ها در زمستان بلند و در تابستان کوتاه اند. بلند ترین شب، شب
اول زمستان(اول دی یا جدی) است که "یلدا" نام دارد. و از اول زمستان هر روز
کمتر از یک دقیقه(بین ۳۰ تا ۴۰ ثانیه) از آن کم و بر روز افزوده می شود تا
در ۱۴ تیرماه (ماه سرطان) به بلند ترین روز و کوتاه ترین شب می رسیم که
زمان آن ۷ساعت ۵۳دقیقه است و یک سوم آن در کوتاه ترین شب، می شود دو ساعت و
حدود ۳۸ دقیقه. پس وقت فضیلت نماز عشا، اندکی بعد از نماز مغرب تا یک سوم
شب است. در شب اول زمستان نیز که بلندترین شب را داریم، ۱۳ ساعت و۵۰ دقیقه
است که یک سوم آن می شود: چهار ساعت و حدود ۳۸ دقیقه.
بنابراین
طول زمان شبها در ایام سال مختلف است که به همین جهت طول زمان یک ثلث شب
برای نماز عشا در شب های سال متفاوت می شود. می توان گفت: زمان فضیلت نماز
عشا در طول سال، بین دو ساعت و ۳۸ دقیقه تا چهار ساعت و ۳۸ دقیقه در نوسان
است.
وَ صَلُّوا بِهِمُ الْغَدَاةَ
وَ الرَّجُلُ یَعْرِفُ وَجْهَ صَاحِبِهِ وَ صَلُّوا بِهِمْ صَلاَةَ
اضْعَفِهِمْ، وَ لا تَکُونُوا فَتَّانِینَ:
« و
هنگامى نماز صبح را با مردم برپا دارید که شخص بتواند چهره ی همنشین خود
را بشناسد.»منظور امام روشنی هوا در صبح است که انسان بتواند بغل دستی خود
را بشناسد. با توجه به مدت زمان طلوع فجر تا طلوع خورشید که بیش از یک
ساعت و ربع است، باید از اذان صبح حد اقل ۴۰ دقیقه گذشته باشد. امام
میفرمایداگر اول اذان صبح بخواهید بخوانید
همه به نماز نمى رسند، اگر خیلى دیر هم بخوانید وقت فضیلت آن مى گذرد. در
مورد زمان خواندن نماز عصر هم شاید منظور امام اینگونه باشد و اول وقت
فضیلت قبلتر از این زمانی که امام فرموده بودند بتوان تا غروب دو فرسخ
پیاده راه پیمود، باشد.

سپس امام امر
می فرماید: « نماز را با مردم در حد ناتوان ترین افراد شرکت کننده به جای
آورید و از کسانی نباشید که فتنه گری کنید.» فتنه در اینجا به عدم مراعات
حال نماز گزاران برمی گردد.
منظور این است که نه نماز را طولانی کن که خسته کننده باشد نه اینقدر سریع که پس نمازان به گَرد پیش نماز در عبادت دسته جمعی نرسند.
در
بین نماز گزاران شاید افرادی باشند که نتوانند وضوی خود را طولانی
نگهدارند یا گرفتار دفع ادرارند یا گرفتار باد شکم؛ یا پیر و ناتوان که
قادر به انجام سریع رکوع و سجود نیستند. دو طرف این نکته را باید پیش نماز
در نظر داشته باشد. (درسهایی از نهج البلاغه، شرح نامه های نهج البلاغه – حسینعلی منتظری)
ثواب نمازجماعت
فضیلت نماز جماعت
جبرئیل با هفتاد هزار ملک بعد از نماز ظهر نزد من آمد، و گفت:اى محمد!
همانا خداوند سلام بر تو مى فرستد و دو هدیه براى شما فرستاده که براى هیچ
پیامبرى تاکنون نفرستاده است.
رسول خدا(ص) : آن دو هدیه چیست؟
جبرئیل :
( اول)- سه رکعت نماز وتر (دو رکعت شفع - یک رکعت وتر).
( دوم)- نمازهاى پنج گانه به صورت نماز جماعت.
رسول خدا(ص):اى جبرئیل !نماز جماعت چقدرثواب دارد؟
- در نماز جماعت دو نفر اقتداء کند. خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 150 نماز مى نویسد.
- زمانى در نماز جماعت سه نفر اقتدا کند. خداوند براى هر یک نفر در یک رکعت 600 نماز مى نویسد.
- زمانى که در نماز جماعت چهار نفر اقتدا کند. خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 1200 نماز مى نویسد.
- زمانى که در نماز جماعت شش نفر اقتدا کنند خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 4800نماز مى نویسد.
- زمانى که در نماز جماعت هفت نفر باشند، خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 9600 نماز مى نویسد.
- زمانى که در نماز جماعت هشت نفر اقتدا کنند، خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 19200 نماز مى نویسد.
- زمانى که در نماز جماعت نه نفر باشند، خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 36400 نماز مى نویسد.
- زمانى که در نماز جماعت ده نفر باشند، خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 72800 نماز مى نویسد..
- اگر
تعداد افراد از ده نفر گذشت، در این صورت آسمان صفحه و کاغذ و درختان قلم و
جن و انس و ملائکه نویسنده باشند، نمى توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.
اى محمد! درک تکبیر اول نماز با امام جماعت، فضیلت دارد بر ششصد هزارحج و عمره و هفتاد هزار بار بهتر است از دنیا و آن چه در دنیا هست، و
یک
رکعت نماز پشت سر امام به جماعت خواندن، بهتر است از صد هزار دینار صدقه
به مساکین دادن، ویک سجده مؤ من با امام در نماز جماعت بهتر است از صد بنده
آزاد کردن.. بحارالأنوار، ج 85، ص 15. /منبع: پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
- در بعضى از روایات آمده است : انتظار نماز جماعت را داشتن ، کفاره همه گناهان است .
امام موسى کاظم (ع) در این خصوص فرمود: به انتظار منعقد شدن نماز جماعت بودن از نمازى تا نماز دیگر، کفاره همه گناهان است .
تجزیه وتحلیل ثواب نمازجماعت
اگر تنها ثواب نماز جماعت ده نفره را در نظر بگیریم،که ثواب هر رکعت از نماز آنان 76800 نماز دارد.
ثواب هر رکعت نماز جماعت برابرى مى کند با ثواب یازده سال نمازى که انسان به صورت فرادا بخواند و
اگر
کسى نماز یک شبانه روز خود - که هفده رکعت مى باشد را به جماعت بخواند،
ثواب آن برابرى مى کند با ثواب کسى که حدود 190 سال عمر کرده و نماز خود را
به فرادا خوانده است.
ثواب نماز صبح برابر است با: یکصد و پنجاه و سه هزار و ششصد رکعت .153600=76800×2
ثواب نماز ظهر وعصروعشابرابر است با: سیصد و هفت هزار و دویست رکعت .307200=76800×4
ثواب نماز مغرب برابر است با: دویست و سى هزار و چهارصد رکعت230400=76800×3
ثواب جماعت 10 نفره در یک روز براى یک نفر برابر با یک میلیون و سیصد و پنج هزار و ششصد 1305600رکعت
ثواب جماعت 10 نفره در یک ماه برابر سى و نه میلیون و صد و شصت و هشت هزار 39168000 رکعت است .
ثواب جماعت 10 نفره در یک سال برابر با چهار صد و هفتاد میلیون و شانزده هزار 470016000رکعت است .
چنانچه
نماز جماعتى با بیش از ده نفر تشکیل گردد اگر جن و انس و ملائکه نویسنده و
همه درخت ها قلم و دریاها مرکب شوند نمى توانند حتى ثواب یک رکعت آن را هم
محاسبه نمایند.
آیا حیف نیست که انسان چنین ثواب عظیمى را به خاطر تنبلى و یا کوتاهى از دست بدهد؟!
***
نکاتی درباره نماز جماعت وفضائل آن
پیامبر(ص) فرمودند:در قیامت که خدا اوّلین و آخرین را جمع می کند برای حساب این خواهد بود که
هیچ
مؤمنی نیست که در دنیا شرکت در نماز جماعت کرده باشد مگر آنکه خدا تخفیف
می دهد بر آن هول های قیامت را و سپس به آن امر می کند داخل بهشت شود.1
*پیامبر(ص) فرمودند: کسی که امام جماعت شود برای گروهی به اذن و رضایت
آنها پس این امام جماعت در حضور خود برای جماعت مرتّب باشد، به وقت حاضر
شود برای جماعت و نماز را از نظر رکوع و سجود و نشست و برخاست خوب انجام
دهد پس از برای این امام جماعت ثوابی خواهد بود معادل ثواب همه افراد جماعت
با این که خدا از ثواب آن افراد هم کم نخواهد نمود.2

*امام علی(ع) فرمود:
پیامبر(ص)
فرمودند: کسی که روز جمعه نماز صبح را به جماعت بخواند خداوند برای هر
رکعت ثواب پیامبری به او عطا می کند و قصری از زبرجد برای او در بهشت بنا
می کند و ملائکه هفت آسمان برای او استغفار می کند و همچنین طلب مغفرت می
کنند برای او ماهیان دریا، برگ درختان، و پرندگان هوا و ستاره های آسمان و
قطرات باران تا جمعه آینده.
و
امّا کسی که نماز ظهر جمعه را به جماعت بخواند،
خداوند عطا می کند به آن ثواب علما و صلحا و زهّاد را، و به هررکعتی ثواب
یک حجّ و یک عمره عطا می کند و فردای قیامت محشور می شود و حال آنکه در سر
او تاجی از نور می باشد و اگر تا جمعه آینده بمیرد مانند شهید مرده است.
و امّا
کسی که نماز عصر را به جماعت بخواند خداوند عطا می کند به آن ثواب بیست و پنج نبی را.
و امّا کسی که
نماز مغرب را به جماعت بخواند پس
گویا هزار یتیم را پوشانده، و هزار گرسنه را سیر کرده و خدمت هزار پیامبر
مرسل نموده است، و بنا نموده بیت المقدّس را با دست خود و قرارمی دهد خدا
قبر او را باغی و دو ملک نکیر و منکر به او رحم خواهند نمود.
و امّا
کسی که نماز عشا را به جماعت بخواند
در روز جمعه، ملکی از تحت عرش خدا ندا می کند: ای بنده سعادت مند خدا هر
چه از حوائج دنیا و آخرت می خواهی، دعا کن که برآورده است و در موقع احتضار
از آب کوثر سیر خواهد شد و او را به میوه های بهشتی اطعام می کنند و
خداوند پدر و مادر او را می بخشد و اگر در این شب بمیرد مانند شهید مرده
است.3
*
کسی که به پنج نماز در شب و روز به جماعت حاضر شود پس به او حُسن ظنّ نمایید و شهادت او را هم در امورات بپذیرید.4
اگرچندنفرهستند که میخواهند ثواب جماعت راببرند چه کسی مناسب تراست؟شرایط امامت
*راوی گوید سؤال نمودم از امام صادق(ع) درباره
عده ای از دوستان که در جلسه ای جمع بودند پس وقت نماز شد و بعضی از آنها
به بعض دیگری گفتند بایست جلو و امام جماعت بشو (این مساله چه حکمی دارد؟)
پس حضرت شرائط حقّ تقدّم در امام جماعت بر دیگری را معیّن کردند و استناد
نمودند به فرمایشات رسول خدا(ص) که آن حضرت این چنین حقّ تقدّم را بیان
کردند:
اوّل آن کسی که از نظر قرائت بهتر باشد.
و اگر در قرائت همه یکسان بودند آن کسی که از نظر هجرت (رفتن از مکّه و دیگر مناطق بت پرستی به مدینه طیّبه) مقدّم باشد.
پس اگر در هجرت هم مساوی بودند پس مسن ترین آنها مقدم است.
و اگر از نظر سن هم مساوی بودند آنکه از شناخت مسائل دینی علم او بیشتر باشد.
سپس حضرت فرمودند: مبادا شما یک فرد را در منزل مقدّم قرار دهید به خاطر
صاحب منزل بودن یا سلطانی را در قلمرو حکومتش مقدّم دارید به خاطر مقام
سلطنتش هیچ کدام از این دو امر ملاک برای تقدّم امام جماعت نخواهد بود.5
*امام فرمودند: پس اگر از نظر سنّ میان افراد تفاوتی نباشدپس آنکه از نظر صورت صباحت و زیبایی بیشتر دارد حقّ تقدّم خواهد داشت بر دیگران.6

*
امام رضا(ع) فرمودند: حقّ تقدّم در نماز جماعت برای امام به این ترتیب خواهد بود.
اوّل آنکه از نظر
قرائت بهتر باشد.
دوّم آنکه از نظر
شناخت به مسائل آگاه تر باشد.
سوّم آنکه از نظر
هجرت مقدّم باشد.
چهارم آنکه از نظر
سنّ مقدّم باشد.
پنجم آنکه از نظر زیبایی
زیباتر باشد.
و در پایان فرمود
صاحب مسجد (که شاید مقصود امام جماعت راتب باشد)
مقدّم بر دیگران است.7
توضیح خانه مشاور:شایدمنظورازمؤمنین آن مسجد ویا متولی(هیأت امنا)باشد،چون اگرقبلاًپیشنمازبوده دیگرمعنی ندارددرفکرانتخاب باشند.
*امام رضا(ع) در ضمن حدیثی در بیان علّت احکام فرمودند: همانا جماعت تأسیس شده به خاطر چند علّت:
اوّل: آنکه عبادت برای خدا و توحید و اخلاص و اسلام همه این ها در نماز
جماعت به مرحله ظهور و کشف برای جمیع اهل شرق و غرب خواهد رسید و این خود
دلیل و حجّت از خدا است بر دیگران که متوجّه شوند خدا چه اندازه بنده موحّد
و خالص در عبادت دارد.
دوّم آنکه: شخص منافق و بی تفاوت به احکام اسلام مجبور خواهد شد که
انجام دهد آنچه که به ظاهر اقرار نموده است ازاسلام و آن هم مراقبت کامل
داشته باشد از نظر عمل.
سوّم آنکه: امکان شهادت دادن به اسلام یک نفر با حضور در نماز جماعت برای دیگران میسّر خواهد بود.
چهارم آنکه: در نماز جماعت به خاطر اجتماع مسلمین امکان مساعدت همگان در
امورات خیر وعام المنفعة وجود دارد و در ضمن شرکت در جماعت سبب تقوی و
پرهیز از بسیاری ازمعاصی خواهد بود.8
*سؤال شد از امام صادق(ع) آیا کدامیک از این دو قسم افضل می باشد در
صورتی که شخص امام جماعت مسجدی باشد به تنهایی اوّل وقت نماز بخواند یا این
که مقدار کمی تأخیر بیندازد تا اهل جماعت حاضر شوند و نماز را به جماعت
بخواند حضرت فرمود: تأخیر افضل خواهد بود که نماز به جماعت خوانده شود.9
*پیامبر (ص) فرمودند:
کسی
که چهل روز به جماعت حاضر شود و درک تکبیرة الاحرام امام جماعت را بکند
یعنی اوّل جماعت خود را حاضر سازد خدا دو آزادی برایش می نویسد یک از آتش
جهنّم، دوّم از نفاق.10
*از عبدالله بن مسعود نقل شده که یک مرتبه موقعی رسید به نماز جماعت
پیامبر که تکبیرة الاحرام آن حضرت را درک ننمود برای آنکه جبران ثواب آن
بشود بنده ای در راه خدا آزاد نمود سپس از پیامبر سؤال نمود آیا جبران شد؟
حضرت فرمودند: خیر، پس گفت: اگر بنده دیگری آزاد کنم آیا جبران ثواب تکبیرة الاحرام شده است؟
حضرت به او خطاب نمودند: خیر، ای ابن مسعود اگر آنچه روی زمین است در
راه خدا انفاق نمایی جبران ثوابی که نصیب تو نشده است نخواهد نمود.11
*امام صادق(ع) فرمودند:
نماز
جماعت در اسلام تأسیس شد برای آنکه نمازگزار از غیر نمازگزار شناخته شود، و
همچنین معلوم شود چه کسی مقیّد است نماز را به وقت انجام دهد و چه کسی بی
تفاوت در این جهت، و اگر نبود نماز جماعت هیچ کس نمی توانست شهادت دهد خوبی
دیگری را.
چون کسی که به جماعت مسلمین حاضر نشود مثل کسی است که اصل نماز را
نخواند. زیرا پیامبر (ص) فرمودند: نماز نیست برای کسی که در مسجد با مسلمین
نماز نگذارد مگر این که ترک آن از جهت مریضی باشد.12
*امام صادق(ع) فرمودند:
نمازی که مرد در منزل به جماعت بخواند با بیست و چهار نماز مساوی است.
و اگر در مسجد به جماعت بخواند مساوی است با چهل و هشت نماز که دو برابر منزل خواهد بود.
و یک رکعت جماعت در مسجد الاحرام به منزله هزار رکعت در غیرمسجد الحرام می باشد.
و
نماز فرادی در مسجد ثواب بیست و چهار نماز دارد، اما نماز فرادی در منزل فقط ثواب یک نماز دارد.
و کسی که در منزل جماعت بخواند به جهت روگردانی از مسجد نمازی نیست،
برای او و آن کسی که با او جماعت می خواند مگر آنکه به جهت علتی باشد که
نتواند حضور در مسجد داشته باشد.13
*پیامبر (ص) فرمودند: مردی نماز می خواند در جماعت و نیست از برای او
نمازی، و مردی نماز جماعت می خواند و برای او یک نماز است و بهره ای از
جماعت ندارد، و مردی است نماز جماعت می خواند و نماز او مساوی با بیست و
چهار نماز می باشد، و مردی نماز جماعت می خواند و نماز او مساوی با پنجاه
نماز می باشد و مردی نماز جماعت می خواند و برای او هفتاد نماز است، و مردی
نماز جماعت می خواند برای او پانصد نماز می باشد.
در این هنگام جابر بن عبدالله انصاری ایستاد و گفت: یا رسول الله تفسیر و
بیان نمایید منظور از این افراد چه کسانی می باشند. پیامبر (ص) فرمودند:
مردی نماز جماعت می خواند امّا قبل از امام سر از رکوع و سجود بر می
دارد و قبل از امام هم به رکوع و سجود می رود پس نماز واقعی و حقیقی برای
او نیست.
و
مردی نماز جماعت می خواند امّا با امام به رکوع و سجود می رود و با امام
هم زمان برمی گردد برای این فرد تنها یک نماز می باشد مثل فرادی و بهره ای
از ثواب جماعت برای او نیست.
توضیح خانه مشاور:این جمله "فوق"مفهوم نبود،شاید منظور،فرادی میخوانده ولی با جماعت بوده
و مردی نماز جماعت می خواند امّا بعد از امام به رکوع و سجود می رود و
بعد از امام سر از رکوع و سجود بر می دارد که برای هر نماز بیست و چهار
نماز ثواب به او خواهند داد.
و مردی داخل مسجد می شود صفوف نماز جماعت محلی برای او ندارد پس این شخص
تنها می ایستد در این موقع یک فرد از صف جلو خارج می شود و برمی گردد به
عقب و در کنار او می ایستد که تنها نباشد خداوند به هر دو نفر ثواب پنجاه
نماز خواهد داد.
و مردی مسواک می زند و با دهان تمیز نماز می خواند برای او هفتاد نماز ثواب خواهند داد.
و مردی در اوقات نماز اذان می گوید (و بعد وارد نماز جماعت می شود) و یا
این که موذن و مکبّر نماز جماعت خواهد بود به این فرد هم ثواب دویست نماز
خواهند داد. و مردی که امام جماعت باشد و دیگران به او اقتدا کنند برای او
ثواب پانصد نماز خواهد بود.14
*گفت سؤال
کردم از امام صادق(ع) از مردی که داخل شد و نماز را شروع کرد و در همین
حالی که ایستاده بود و مشغول نماز بود موذن اذان گفت و نماز جماعت برپا شد.
حضرت فرمودند: نمازی که مشغول شده دو رکعت تمام کند و به امام اقتدا کند و آن دو رکعت نماز مستحبّ می باشد.15
*گفت سؤال نمودم از امام صادق از مردی که نماز واجب را مشغول می شود پس از آن نماز جماعتی را می یابد آیا جایز است برای او نماز را دو مرتبه با آنها به جماعت بخواند؟
حضرت فرمودند: بلی جایز است بلکه افضل می باشد.
گفتم: اگر نخواند به جماعت برای او مسئولیتی می باشد؟ فرمود: اشکالی ندارد.16
*سؤال کرد مردی از امام صادق(ع): مسجدی درب منزل من می باشد آیا کدامیک
از این دوعمل افضل می باشد، نمازم را در منزل بخوانم و طول بدهم یا آنکه به
جماعت با آنها بخوانم و مختصر؟
حضرت برای آن مرد در جواب نوشتند: نماز را به جماعت بخوان و همیشه نماز را خوب انجام ده و آن را عمل سنگین برای خود قرار ده.17
*امام صادق(ع) فرمودند: نماز پشت سرعالم خواندن هزار رکعت ثواب دارد، و
اقتداء کردن به سید ثواب صدرکعت و اقتداء نمودن به عربی (یعنی مسلمان عادی
غیرقریش) پنجاه رکعت و اقتداء نمودن به مولی (یعنی برده و غلام) پنج رکعت
می باشد.18
توضیح نگارنده-پیراسته فر:چرابین قریش وغیرقریش وغلام تفاوت قائل شده اند!
*پیامبر(ص) فرمودند:
کسی که به امام جماعت عالم اقتداء کند گویا به من و به ابراهیم خلیل (ع) اقتداء نموده است.19
*امام صادق(ع) فرمود امیرالمومنین(ع) در وصیتی به فرزند خود محمّد
حنفیّه فرمودند: بدان ای فرزند من مروّت و انصاف و اداء حقّ برای مرد
مسلمان دو قسم است: یک قسم در وطن، و یک قسم درسفر.
امّا در وطن، قرائت قرآن، حضورت در مجالس عالم، دقّت نظر در احکام شرعیّة، و مراقبت بر نماز جماعت می باشد.
و امّا در سفر، پس بخشش زاد توشه به همسفران خود، نسبت به همراهان خود
کمتر خطا انجام دادن- در جمیع حالات و مواقع ازنشست و برخاست، سوار شدن و
پیاده شدن زیاد ذکر خدا گفتن و به یاد او بودن.20

*
پیامبر(ص) فرمودند:
خداوند متعال وعده داده است سه نفر را بدون حساب وارد بهشت گرداند و هرکدام می توانند هشتاد هزار نفر را شفاعت نمایند، شخصی که اذان می گوید و امام جماعت، و مردی که وضو می گیرد و وارد مسجد می شود که نماز را به جماعت انجام دهد.21
*پیامبر (ص) فرمودند: خداوند حیا می کند از بنده خود موقعی که نماز
جماعت می خواند و از خدا حاجتی مسألت می نماید تا این که حاجت او را
برآورد.22
*امام صادق(ع) در تفسیر این آیه قرآن (رجال لا تلهیهم تجارة) فرمود که
منظور از این مردان آنهایی می باشد که موقعی که وقت نماز حاضر می شود تجارت
را ترک می کنند و روانه نماز می شوند و اجر این ها بیشتر است از کسانی که
مشغول تجارت باشند.23
*پیامبر(ص) فرمودند:
کسی که به نماز جماعت حاضر شد خداوند برای هر قدمی که جهت رفتن به جماعت و برگشتن بر می دارد ده حسنه برایش می نویسد و
ده درجه مقام او را بالا می برد و
ده خطا از خطاهای او محو خواهد کرد،
و هر مردی که به جماعت نماز بخواند فردای قیامت ازپل صراط مانند برق لامع عبور خواهد نمود.
و جماعت رحمتی است بهتر از دنیا و آنچه که در دنیا می باشد. و
کسی که نمازهای پنج گانه را به جماعت بخواند خدا به او اجر شهیدان در راه خود را عطا می کند.
و فرمودند: نماز مرد در جماعت بهتر است از چهل سال نماز فرادی که در خانه خوانده شود گفته شد یا رسول الله نماز یک روز که پنج نماز است بهتر است از چهل سال؟
فرمودند: خیر، یک نماز اگر به جماعت خوانده شود بهتر از چهل سال نماز است .24
پیامبر فرمودند:
پر
کنید مکان های خالی بین صف ها را کسی که می تواند صف اوّل یا دوّم را تمام
کند که جای خالی نباشد انجام دهد که این عمل نزد پیامبر شما محبوب تر است و
صف ها را تمام کنید بعداً صف دیگری تشکیل دهید خداوند و ملائکه اش بر
اشخاصی که صفوف خالی را پر می کنند درود و رحمت می فرستند.25
*امام علی(ع) فرمودند:
آگاه
باشید هرکس به طرف مسجدی برای خواندن نماز جماعت رفت برای هر قدم که بر می
دارد خدا هفتاد هزارحسنه به او می دهد و هفتاد هزار درجه به مقام او می
افزاید و اگر به همین عمل از دار دنیا رفت خدا هفتاد هزار ملک موکّل او می
گرداند که در قبر از او عبادت کنند و انیس او باشند در تنهایی و تا فردای
قیامت برای او طلب مغفرت کنند.26
*پیامبر(ص) فرمودند: جبرئیل با هفتاد هزار ملک بعد از نماز ظهر بر من
نازل شد و گفت ای محمّد، پروردگارت سلامت می رساند و دو هدیه برای تو
فرستاده که قبل از تو برای هیچ پیامبری نفرستاده.
گفتم چیست آن دو هدیه؟
گفت: اوّل نماز وتر و شفع سه رکعت، دوّم نماز پنج عدد شبانه روز را به جماعت خواندن.
گفتم: برای امّت من چه ثوابی خواهد بود در جماعت؟
گفت: ای محمّد! اگر دو نفر باشند یک مأموم و دیگری امام جماعت، به
هرکدام برای هر رکعت صد و پنجاه نماز داده می شود، و اگر سه نفر باشند به
هرکدام بر هر رکعت ششصد نماز، و اگر چهار نفر باشند به هرکدام بر هر رکعت
دو هزار و چهارصد. و اگر شش نفر باشند، به هرکدام برای هر رکعت چهار هزار و
ششصد نماز دهده می شود، و اگر هفت نفر باشند به هر کدام برای هر رکعت نه
هزار و ششصد نماز، و اگر هشت نفر باشند به هر کدام برای هر رکعت نوزده هزار
و دویست نماز، و اگر نه نفر باشند به هر کدام برای هر نماز سی و شش هزار و
چهارصد نماز، و اگر به ده نفر برسند برای هر کدام به هر رکعت هفتاد و دو
هزار و هشتصد نماز ثواب داده می شود.
پس
اگر
ده نفر تجاوز نمود اگر تمام دریاهای زمین و آسمان مرکّب شوند و درخت ها
قلم شوند و جنّ و انس با ملائکه نویسنده شوند قدرت نوشتن ثواب یک رکعت از
این جماعت را نخواهند داشت.
و نیز جبرئیل گفت: ای محمّد! اگر مأموم تکبیرة الاحرام امام را درک کند
بهتر است برای او از هفتاد هزار حجّ و عمره و هفتاد هزار مرتبه بهتر از
دنیا و آنچه در دنیا خواهد بود، و اگر مأموم یک رکعت با امام درک کند بهتر
است از صد هزار دینار که به فقرا صدقه بدهد، و اگر یک سجده با امام انجام
دهد بهتر است از صد بنده که در راه خدا آزاد کند.27
پی نوشت ها :
1- بحارالأنوار: جلد85 صفحه 6، حدیث 8.
2- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه8، حدیث 11.
3- انوار الهدایة: جلد1 صفحه 206، حدیث 1.
4- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه8، حدیث 11.
5- وسائل الشّیعة: جلد 8 صفحه 351.
6- وسائل الشّیعة: جلد 8 صفحه 351.
7- جامع احادیث الشّیعة: جلد 6 صفحه 454، حدیث 59.(این روایت در جاهای
دیگری نیز آمده بود با مختصر تفاوتی، و لذا یکی از آنها را در پاورقی ذکر
می نمایم:
8- وسائل الشّیعة: جلد 8 صفحه 287.(این روایت با متن کتاب تفاوتهایی دارد، در ترجمه دقّت شود)
9- وسائل الشّیعة: جلد 8 صفحه308.
10- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه4، حدیث 5.
11- انوارالهدایة، ص 240، مستدرک الوسائل: جلد 6 صفحه 445.
12- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه11، حدیث 18.
13- بحارالأنوار: جلد 85 صفحه 14.
14- انوار الهدایة: 1 صفحه 202، حدیث 1.
15- وسائل الشّیعة: 8صفحه 404.
16- وسائل الشّیعة: 8 صفحه 403.
17- وسائل الشّیعة: 8صفحه 430.
18- جامع احادیث الشّیعه: 6 صفحه 456، حدیث 19.
19- مستدرک الوسائل: 6 صفحه 473.
20- جامع احادیث الشّیعه: 6صفحه 329، حدیث 39.
21- مستدرک الوسائل: 6 صفحه 449.
22- بحارالأنوار: 85 صفحه4، حدیث 3.
23- بحارالأنوار: 23 صفحه 327، حدیث 5.
24- انوارالهدایة: 1صفحه 200، حدیث 2.
25- بحارالأنوار: 85 صفحه 18.
26- بحارالأنوار: 73 صفحه 336.
27- بحارالأنوار: 85 صفحه 14، حدیث 26.
منبع: راسخون بنقل ازکتاب جایگاه نماز در احادیث و روایات اولین نمازجماعت
نماز جماعت ، این قدر اهمیت دارد که پیشواى معظم نبى گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم و اولاد معصومش ، اولین نماز و آخرین نمازشان با جماعت بوده است .
امام صادق (ع) در این باره فرمود: (در اوائل بعثت ) حضرت رسول (ص)مشغول نماز بود و آن اول نماز جماعت ایشان است که امیر المؤ منین به او اقتدا کرده بود. در این هنگام ، ابوطالب و فرزندش جعفر وارد شدند و آن را در حال جماعت دیدند.
ابوطالب به جعفر فرمود: اى فرزندم ! برو کنار پسر عموى خود و مشغول نماز جماعت شو! جعفر هم ، کنار آن حضرت ایستاد و مشغول نماز شدند.
ابوطالب در حالى که خوشحال بود برگشت و این اولین نماز جماعتى بود که با سه نفر اقامه شد (پیامبر اسلام و حضرت على و جعفر).
و آخرین نمازى هم که آن حضرت در مدینه خواند با جماعت بود.
حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم در
بستر بیمارى بود، ناگهان بى هوش شد تا موقع نماز رسید، بلال اذان گفت و
نداى نماز سر داد و گفت : الصلوة رحمک الله .
در این هنگام رسول اکرم(ص)
به هوش آمد و به على و فضل بن عباس فرمود: زیر بغل هاى مرا بگیرید و به
سوى مسجد برید، وقتى حضرت را به مسجد آوردند نماز را با جماعت به جا آورد و
داخل خانه شد و این ، آخرین نماز و آخرین جماعت آن حضرت بود.
امیر المؤ منین (ع) هم ، اولین نمازى را که در مکه خواند با جماعت بود.
آن حضرت در سن ده سالگى بود که پیامبر
اسلام (ص)، مبعوث به رسالت شد و اولین نمازى که خواند، پشت سر حضرت رسول
(ص)و به امامت آن حضرت بود و آخرین نمازى هم که در مسجد کوفه در صبح روز نوزدهم ماه مبارک رمضان خواند همان نمازى بود که در وسط آن ، او را ضربت زدند و شهید کردند با جماعت بود.
امام حسین (ع) هم
، در مدینه در سن دو یا سه سالگى بود که در کنار جذ بزرگوارش ایستاد و
اولین نمازى را که خواند به جماعت با جدش بود و آخرین نمازى هم ، که در
صحراى کربلا خواند با جماعت بود.
عذاب ترک کنندگان نماز جماعت
به همان اندازه که نماز جماعت فضیلت و پاداش دارد،ترک کردن و حاضر نشدن به نماز جماعت ، عذاب و جزا دارد.
***
در اینجا بعضى از آداب نماز جماعت را متذکر مى شویم :
1. مستحب است که انسان صبر کند تا نماز را به جماعت بخواند و نماز جماعت
از نماز اول وقت که فرادى (تنها) خوانده شود بهتر است . همچنین نماز
جماعتى را که مختصر بخوانند از نماز فرادى که آن را طول بدهند، بهتر مى
باشد.
2. وقتى که نماز جماعت بر پا مى شود، مستحب است کسى که نمازش را فرادى خوانده ، دوباره نمازش را به جماعت بخواند.
3.
بعد از تکبیر امام اگر صف جلو، آماده نماز و تکبیر گفتن آنان نزدیک باشد،
کسى که در صف بعد ایستاده مى تواند تکبیر بگوید، ولى احتیاط مستحب آن است
که صبر کند تا تکبیر صف جلو تمام شود.
4. احتیاط مستحب آن است که جاى سجده مأموم با جاى کسى که جلوى او ایستاده ، فاصله اى نداشته باشد.
5. اگر موقعى که انسان مشغول خواندن نماز مستحبى است جماعت بر پا شود، چنانچه اطمینان ندارد که اگر نماز را تمام کند به جماعت برسد، مستحب است که نماز را رها کرده و مشغول جماعت شود. همچنین اگر اطمینان نداشته باشد که به رکعت اول مى رسد مستحب است که به همین دستور رفتار نماید.
6. اگر
موقعى که انسان مشغول خواندن نماز سه رکعتى یا چهار رکعتى است نماز جماعت
بر پا شود، چنانچه به رکوع رکعت سوم نرفته و اطمینان ندارد که اگر نماز را
تمام کند به جماعت برسد، مستحب است که به نیت نماز مستحبى ، نماز را دو
رکعتى تمام کرده و خود را به جماعت برساند.
7. اگر مأموم در رکعت اول و دوم نماز صبح ، مغرب و عشا صداى امام را نشنود، مستحب است که حمد و سوره را آهسته بخواند.
8. مستحب است که مأموم در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر، به جاى حمد و سوره ذکر بگوید.
9. اگر مأموم یک مرد باشد، مستحب است که طرف راست امام بایستد و اگر یک زن باشد، در طرف چپ امام ، به گونه اى که جاى سجده اش مساوى با زانو یا قدم امام باشد.
10.
اگر مأموم یک مرد و یک زن یا یک مرد و چند زن باشند، مستحب است که مرد،
طرف راست امام و باقى پشت سر امام بایستند و اگر چند مرد یا چند زن باشند
پشت سر امام بایستند و اگر چند مرد و چند زن باشند مردها عقب امام و زن ها
پشت مردها بایستند.
11. اگر امام و مأموم هر دو زن باشند، احتیاط آن است که امام کمى جلوتر بایستد.
12. مستحب است که امام در وسط صف بایستد.
13. مستحب است که اهل علم و کمال و تقوى در صف اول بایستند.
14. مستحب است که صف هاى جماعت منظم باشد.
15. مستحب است که بین کسانى که در یک صف ایستاده اند فاصله نباشد و شانه آنان هم ردیف با یکدیگر باشد.
16. مستحب است که بعد از گفتن قد قامت الصلاة مأمومین برخیزند.
17. مستحب است امام جماعت رعایت حال مأمومى را که از دیگران ضعیف تر است بکند و عجله نکند تا افراد ضعیف به او برسند.
18. مستحب است که امام جماعت ، قنوت ، رکوع و سجود را طول ندهد، مگر آنکه بداند همه کسانى که به او اقتدا کرده اند، مایل به این کار هستند.
19.
مستحب است که امام جماعت در حمد و سوره و ذکرهایى که بلند مى خواند، صداى
خود را به قدرى بلند کند که دیگران بشنوند؛ ولى باید بیش از اندازه صدا را
بلند نکند.
اشتباه درمحاسبه ثواب نمازجماعت
فضیلت نماز جماعت
جبرئیل با هفتاد هزار ملک بعد از نماز ظهر نزد من آمد، و گفت:اى محمد!
همانا خداوند سلام بر تو مى فرستد و دو هدیه براى شما فرستاده که براى هیچ
پیامبرى تاکنون نفرستاده است.
رسول خدا(ص) : آن دو هدیه چیست؟
جبرئیل :
( اول)- سه رکعت نماز وتر (دو رکعت شفع - یک رکعت وتر).
( دوم)- نمازهاى پنج گانه به صورت نماز جماعت.
رسول خدا(ص):اى جبرئیل !نماز جماعت چقدرثواب دارد؟
اگر در نماز جماعت دو نفر اقتداء کند. خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 150 نماز مى نویسد.
*اگر در نماز جماعت سه نفر اقتدا کند. هر یک نفر در یک رکعت 600 نماز مى نویسد.
*اگر که در نماز جماعت چهار نفر اقتدا کند. براى هر یک نفر در هر یک رکعت 1200 نماز مى نویسد.
*اگردرنمازجماعت پنج نفر شرکت کنند،ثواب هرنفر2400نمازمی باشد
*اگر در نماز جماعت شش نفر اقتدا کنند خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 4800نماز مى نویسند.
*اگر در نماز جماعت هفت نفر باشند، خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 9600 نماز مى نویسند.
*اگر در نماز جماعت هشت نفر اقتدا کنند، براى هر یک نفر در هر یک رکعت 19200 نماز مى نویسد.
*اگر در نماز جماعت نه نفر باشند، براى هر یک نفر در هر یک رکعت 38400 نماز مى نویسند.
هنگامی که در نماز جماعت ده نفر باشند، براى هر یک نفر در هر یک رکعت 76800 نماز مى نویسند.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:
دربعضی از منابع،درمحاسبه ثواب
،دچاراشتباه شده اند،برای نمونه مطلب زیررا ازسایت تبیان می آورم که قریب
به اتفاق سایتها ووبلاگها همینهارا (باکپی ،پست)آورده اند:
1- در نماز جماعت دو نفر اقتداء کنند.خداوند برای هریک نفر در هر یک رکعت150 نماز می نویسد.
2- در نماز جماعت سه نفر اقتداء کنند. خداوند برای هریک نفر در یک رکعت 600 نماز می نویسد.
3- در نماز جماعت چهارنفر اقتداء کنند. خداوند برای هریک نفر در یک رکعت 1200 نماز می نویسد.
4- در نماز جماعت شش نفر اقتداء کنند. خداوند برای هریک نفر در یک رکعت 4800 نماز می نویسد
5- در نماز جماعت هفت نفر اقتداء کنند. خداوند برای هریک نفر در یک رکعت 9600 نماز می نویسد.
6- در نماز جماعت هشت نفر اقتداء کنند. خداوند برای هریک نفر در یک رکعت 19200 نماز می نویسد.
7- در نماز جماعت نه نفر اقتداء کنند. خداوند برای هریک نفر در یک رکعت 36400 نماز می نویسد.
8- در نماز جماعت ده نفر اقتداء کنند. خداوند برای هریک نفر در یک رکعت 72800 نماز می نویسد.*
که دراینجاحداقل 3تااشکال"درتبیان" وجوددارد،یکی اینکه "جماعت5نفره"
لحاظ نشده ودیگراینکه ردیف7"نه نفره"38400نمازاست،نه36400-درردیف 8"ده
نفر"76800نمازاست،نه72800
که این اشکالات"ابهام"اینگونه مرتفع می شود:
مبنای کمترین " جماعت2نفره" 150نماز برای هرنفرمی باشد که همه منابع،
همین رقم را گفته اند،برای محاسبه بقیه همین مبنا(150)را درنظرمی گیریم وبه
ازای هرنفراضافی(ضربدر)2می کنیم
یعنی ضرایب(2/4/8/16/32/64/128/256/512)شبیه واحدهای حافظه
اینترنتی،هرکدام ازاین ضرایب را درعددمبنا(150)ضرب کنیم مقدارثواب جماعت
بدست می آید:
شاید اشکال درهمان اول محاسبه ویا"جمله"است،وآن اینکه درروایت آمده
"اگر2نفراقتداکنند"ثواب هرکدام 150رکعت است.یعنی 2نفر که به امام چماعت
اقتداکنند،تعدادنفرات نمازگزارمی شود3نفر،ولی اگرگفته شود2نفرجماعت
برگزاربرگزارکنند"یکی امام ودیگری مأموم باشد،اشکال رفع می شود
اینطوری می شود:
اگر در نماز جماعت دو نفره باشد. خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 150 نماز مى نویسد.
*اگر جماعت سه نفره باشد،ثواب یک نفر درهریک رکعت300نمازمی باشد
اگرچهارنفر نماررا بجماعت بخوانندبرای هر یک نفر در یک رکعت 600 نماز مى نویسند.
*اگر که در نماز جماعت پنج نفرهباشد براى هر یک نفر در هر یک رکعت 1200 نماز مى نویسد.
*اگردرنمازجماعت شش نفر باشند،ثواب هرنفر2400نمازمی باشد
*اگر در نماز جماعت هفت نفره باشد، خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 4800نماز مى نویسند.
*اگر در نماز جماعت هشت نفر باشند، خداوند براى هر یک نفر در هر یک رکعت 9600 نماز مى نویسند.
*اگر در نماز جماعت نه نفر باشند، براى هر یک نفر در هر یک رکعت 38400 نماز مى نویسند.
هنگامی که در نماز جماعت ده نفر باشند، براى هر یک نفر در هر یک رکعت 76800 نماز مى نویسند.
که محاسبات هم درست درمی آید:
3نفر/300=150×2
4نفر/600=4×150
ثواب5نفر/1200=150×8
ثواب6نفر/2400=150×16
ثواب7نفر/4800=150×32
ثواب8نفر/9600=150×64
ثواب8نفر/19200=150×128
ثواب9نفر/38400=150×256
ثواب10نفر/76800=150×512
پایان توضیح
نماز جماعت برای تشخیص نمازخوان با بی نماز
1. وسیله علنی شدن اسلام
در دین مقدس اسلام، بعضی از اعمال از قبیل
اذان و اعمال حج وسیله آشکار شدن اسلام و اتمام حجت به دیگران است که نماز
جماعت نیز یکی از آن اعمال میباشد، چنانکه در حدیث به سند حسن از امام
رضا علیه السلام نقل شده است: «إِنَّمَا جُعِلَتِ الْجَمَاعَةُ لِئَلَّا
یَکُونَ الْإِخْلَاصُ وَ التَّوْحِیدُ وَ الْإِسْلَامُ وَ الْعِبَادَةُ
لِلَّهِ إِلَّا ظَاهِراً مَکْشُوفاً مَشْهُوراً لِأَنَّ فِی إِظْهَارِهِ
حُجَّةً عَلَى أَهْلِ الشَّرْقِ وَ الْغَرْبِ لِلَّهِ وَحْدَهُ وَ
لِیَکُونَ الْمُنَافِقُ وَ الْمُسْتَخِفُّ مُؤَدِّیاً لِمَا أَقَرَّ بِهِ
یُظْهِرُ الْإِسْلَامَ وَ الْمُرَاقَبَةَ وَ لِیَکُونَ شَهَادَاتُ النَّاسِ
بِالْإِسْلَامِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ جَائِزَةً مُمْکِنَةً مَعَ مَا فِیهِ
مِنَ الْمُسَاعَدَةِ عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ الزَّجْرِ عَنْ
کَثِیرٍ مِنْ مَعَاصِی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ (21) نماز جماعت برای این
قرار داده شده است که اخلاص، [اعتقاد به] توحید، اسلام و عبادت به خدا
آشکار و علنی باشد؛ زیرا آشکار کردن آن موجب اتمام حجّت خدای یگانه بر مردم
کلّ دنیا میباشد، و افراد منافق و سبک شمارندگان نماز که اظهار اسلام و
مراقبت میکنند، به مورد اقرار خود عمل نمایند. و گواهی مردم به مسلمان
بودن یکدیگر جایز و ممکن گردد. علاوه بر اینها در نماز جماعت فوایدی از
قبیل یاری بر نیکی و تقوا، و بازداشتن از بسیاری از گناهان وجود دارد.»
2. وسیله تشخیص اهل نماز از بینماز
اگر نماز جماعت نبود، تشخیص اهل نماز از
بینماز مشکل و یا در مواردی غیر ممکن میشد؛ بنابراین یکی از فواید تشریع
نماز جماعت آن است که افراد نمازخوان از بینماز شناسایی شوند.
همانگونه که در حدیث زیر به سند حسن از امام صادق علیه السلام روایت شده
است: «إِنَّمَا جُعِلَتِ الْجَمَاعَةُ وَ الِاجْتِمَاعُ إِلَى الصَّلَاةِ
لِکَیْ یُعْرَفَ مَنْ یُصَلِّی مِمَّنْ لَا یُصَلِّی وَ مَنْ یَحْفَظُ
مَوَاقِیتَ الصَّلَاةِ مِمَّنْ یُضَیِّعُ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یُمْکِنْ
أَحَداً أَنْ یَشْهَدَ عَلَى أَحَدٍ بِالصَّلَاحِ لِأَنَّ مَنْ لَمْ
یُصَلِّ فِی جَمَاعَةٍ فَلَا صَلَاةَ لَهُ بَیْنَ الْمُسْلِمِینَ لِأَنَّ
رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ فَلَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ
یُصَلِّ فِی الْمَسْجِدِ مَعَ الْمُسْلِمِینَ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ؛ (22)
تشریع نماز جماعت و اجتماع برای نماز، به خاطر این است که نمازگزار از
بینماز شناخته شود، و افراد مواظب اوقات نماز از ضایع کننده آن معلوم
گردند. اگر نماز جماعت نبود، برای هیچکس امکان نداشت که به خوبی کسی
گواهی دهد؛ زیرا
کسی که با جماعت نماز نخواند، در میان مسلمانان نماز ندارد
چون رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: نماز کسی که بدون عذر با مسلمانان در مسجد نماز نخواند، نماز نیست.»
در حدیث صحیح «عبد الله بن سنان» میگوید:
«امام صادق علیه السلام میفرمود: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز
صبح را خواند. بعد از نماز به طرف اصحاب خود رو کرد و از چند نفر نام برد و
فرمود: آیا اینها به نماز جماعت حاضر شدهاند؟ اصحاب گفتند: نه، یا رسول
الله! فرمود: آیا غایب هستند (به مسافرت رفتهاند)؟
3. اثبات عدالت اهل مسجد
یکی از راههای اثبات عدالت افراد، اهل نماز
بودن آنان است و اثبات اهل نماز بودن نیز از طریق نماز جماعت میسّر
میگردد، همچنانکه در حدیث طولانی با سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت شده است که حضرت در مقام معرّفی انسان عادل و بیان اوصاف آن، مواظبت بر نماز جماعت را یکی از نشانههای عادل شمرده و
فرمودهاند: «... وَ یَکُونُ مِنْهُ التَّعَاهُدُ لِلصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ
إِذَا وَاظَبَ عَلَیْهِنَّ وَ حَفِظَ مَوَاقِیتَهُنَّ بِحُضُورِ جَمَاعَةٍ
مِنَ الْمُسْلِمِینَ وَ أَنْ لَا یَتَخَلَّفَ عَنْ جَمَاعَتِهِمْ فِی
مُصَلَّاهُمْ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ لَازِماً
لِمُصَلَّاهُ عِنْدَ حُضُورِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا سُئِلَ عَنْهُ
فِی قَبِیلِهِ وَ مَحَلَّتِهِ قَالُوا مَا رَأَیْنَا مِنْهُ إِلَّا
خَیْراً مُوَاظِباً عَلَى الصَّلَوَاتِ مُتَعَاهِداً لِأَوْقَاتِهَا فِی
مُصَلَّاهُ فَإِنَّ ذَلِکَ یُجِیزُ شَهَادَتَهُ وَ عَدَالَتَهُ بَیْنَ
الْمُسْلِمِینَ وَ ذَلِکَ أَنَّ الصَّلَاةَ سِتْرٌ وَ کَفَّارَةٌ
لِلذُّنُوبِ وَ لَیْسَ یُمْکِنُ الشَّهَادَةُ عَلَى الرَّجُلِ بِأَنَّهُ
یُصَلِّی إِذَا کَانَ لَا یَحْضُرُ مُصَلَّاهُ وَ یَتَعَاهَدُ جَمَاعَةَ
الْمُسْلِمِینَ؛ (23)
یکی
از راههای شناخت عادل، مواظبت بر نمازهای پنجگانه میباشد؛ وقتی که مواظبت
بر نمازها کند و با حضور در جماعت مسلمانان وقت نمازها را رعایت نماید
و بدون عذر از جماعت مسلمانان در مصلّایشان
تخلّف نکند، پس هر گاه از افراد قبیله و محلّهاش درباره او سؤال شود،
خواهند گفت: ما از او جز نیکی چیزی ندیدیم؛ بر نمازها و وقت آنها در
مصلّایش دقّت دارد. همین مطلب، عدالت او را میان مسلمانان اثبات و شهادت
او را مجاز میگرداند، و این به خاطر آن است که نماز، پوشش و کفّاره گناهان
میباشد، اگر کسی در مصلّا حاضر نشود و بر جماعت مسلمانان مواظبت نداشته
باشد، شهادت بر نمازخوان بودن او ممکن نمیگردد.»
از این حدیث معلوم میشود که اگر کسی در
نماز جماعت شرکت نکند، برای اثبات عدالت و حتّی اثبات اهل نماز بودن او
مشکل به وجود میآید؛ چون درباره او از هر کسی سؤال شود، نمیتواند چیزی
بگوید و ناچار باید بگوید: «او را نمیشناسم.»
همچنانکه از پیامبر اسلام صلی الله علیه و
آله روایت شده است: «إِذَا سُئِلْتَ عَمَّنْ لَا یَشْهَدُ الْجَمَاعَةَ
فَقُلْ لَا أَعْرِفُهُ؛ (24) اگر درباره کسی که در نماز جماعت حاضر نمیشود
از تو سؤال شد، بگو: نمیشناسمش.»
4. حسن ظنّ به مؤمنین مسجدی
در برخی از روایات آمده است که
نسبت به اهل نماز جماعت حسن ظنّ داشته باشید و گواهی او را بپذیرید.
همچنانکه در روایتی امام صادق علیه السلام
از جدّش رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل فرموده است: «مَنْ صَلَّى
الْخَمْسَ فِی جَمَاعَةٍ فَظُنُّوا بِهِ خَیْراً؛ (25) کسی که نمازهای پنجگانه را با جماعت بخواند، به او حُسن ظنّ داشته باشید.»
و در روایت دیگر از امام صادق علیه السلام
نقل شده است: «مَنْ صَلَّى خَمْسَ صَلَوَاتٍ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ
فِی جَمَاعَةٍ فَظُنُّوا بِهِ خَیْراً وَ أَجِیزُوا شَهَادَتَهُ؛ (26)
کسی که در شبانه روز نمازهای پنجگانه را با جماعت بخواند، به او حُسن ظنّ داشته و شهادت او را بپذیرید.»
5. درمان نفاق بوسیله جماعت
یکی دیگر از فواید نماز جماعت، دوری از
نفاق در دنیا و نجات از آتش در آخرت است. همانگونه که در حدیثی از پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله میخوانیم: «مَنْ صَلَّى أَرْبَعِینَ یَوْماً فِی
الْجَمَاعَةِ یُدْرِکُ التَّکْبِیرَةَ الْأُولَى کُتِبَ لَهُ بَرَاءَتَانِ
بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَ بَرَاءَةٌ مِنَ النِّفَاقِ؛ (27) کسی که چهل
روز نمازش را با جماعت بخواند و به گونهای حاضر شود که در همه نمازها
تکبیر اوّل امام را درک نماید، دو نوع برائت برای او نوشته میشود: برائت
از آتش دوزخ و برائت از نفاق.»
از این حدیث استفاده میشود که حضور مرتّب
در نماز جماعت موجب میشود انسان در دنیا اهل نفاق و دورویی نباشد و در
نتیجه آن، در آخرت نیز اهل دوزخ نشود.
6. وسیله رفع بلا
اهل نماز جماعت در پیشگاه خدا آنقدر احترام
دارند که خدا به خاطر آنها از دیگران نیز عذاب دنیوی را تأخیر میاندازد.
«اصبغ بن نباته» روایت میکند که امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «إِنَّ
اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیَهُمُّ بِعَذَابِ أَهْلِ الْأَرْضِ جَمِیعاً
حَتَّى لَا یَتَحَاشَى مِنْهُمْ أَحَدا ًفَإِذَا نَظَرَ إِلَى الشِّیبِ
نَاقِلِی أَقْدَامِهِمْ إِلَى الصَّلَاةِ وَ الْوِلْدَانِ یَتَعَلَّمُونَ
الْقُرْآنَ رَحِمَهُمُ اللَّهُ فَأَخَّرَ ذَلِکَ عَنْهُمْ؛ (28) خدای عزّ و
جلّ [در اثر گناه مردم] تصمیم میگیرد همه اهل زمین را عذاب کند، و حتی یک
نفر از آنها را استثنا نکند؛ ولی وقتی نگاه میکند به پیرانی که به سوی
نماز قدم برمیدارند و به کودکانی که قرآن میآموزند، به آنها رحم میکند و
عذاب اهل زمین را تأخیر میاندازد.»
7. اجابت دعای اهل جماعت
برخی از اعمال صالح در قبولی دعا تأثیر
دارند و یکی از آنها نماز جماعت است. از حضرت علی علیه السلام روایت شده
است: إِنَّ اللَّهَ یَسْتَحْیِی مِنْ عَبْدِهِ إِذَا صَلَّى فِی جَمَاعَةٍ
ثُمَّ سَأَلَهُ حَاجَتَهُ أَنْ یَنْصَرِفَ حَتَّى یَقْضِیَهَا؛ (29)
هر
گاه بندهای نمازش را با جماعت بخواند و حاجتش را از خدا درخواست نماید،
خداوند از دست خالی برگشتن او حیا میکند تا اینکه حاجتش را برآورده
میفرماید.
از این حدیث استفاده میشود که یکی از موارد استجابت دعا، تعقیبات و دعا بعد از نماز جماعت است.
8. علامت جوانمردی
طبق روایتی از امام صادق علیه السلام ،
امیرمؤمنان علیه السلام در وصیت خود به فرزندش «محمد حنفیه» حضور در نماز
جماعت را یکی از علامتهای جوانمردی معرفی فرموده است: «وَ اعْلَمْ أَنَّهُ
مُرُوَّةُ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ مُرُوَّتَانِ مُرُوَّةٌ فِی حَضَرٍ وَ
مُرُوَّةٌ فِی سَفَرٍ وَ أَمَّا مُرُوَّةُ الْحَضَرِ فَقِرَاءَةُ
الْقُرْآنِ وَ مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاءِ وَ النَّظَرُ فِی الْفِقْهِ وَ
الْمُحَافَظَةُ عَلَى الصَّلَاةِ فِی الْجَمَاعَاتِ وَ أَمَّا مُرُوَّةُ
السَّفَرِ فَبَذْلُ الزَّادِ وَ قِلَّةُ الْخِلَافِ عَلَى مَنْ صَحِبَکَ وَ
کَثْرَةُ ذِکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ مَصْعَدٍ وَ مَهْبَطٍ
وَ نُزُولٍ وَ قِیَامٍ وَ قُعُودٍ؛ (30) بدان که جوانمردی مرد مسلمان دو
گونه است: جوانمردی در وطن و جوانمردی در سفر. و اما جوانمردی در وطن عبارت
است از: قرائت قرآن، همنشینی با علما، مطالعه در فقه و محافظت بر نماز
جماعت. و اما جوانمردی در سفر عبارت است از: بخشش از زاد و توشه خود به
دیگران، مخالفت کمتر با هم سفر خود و ذکر و یاد خدا در همه حالات صعود
(رفتن به بلندی)، مهبط (سراشیبی)، نزول (ورود به منزل)، ایستادن و
نشستن.»
تأکید بر جماعت نماز صبح و عشا
اگر چه جماعت، در نمازهای پنجگانه شبانه
روز استحباب دارد؛ ولی در برخی از روایات به جماعت صبح و عشا تأکید بیشتری
شده است و در برخی از آنها در کنار نماز عشا، نماز مغرب نیر ذکر شده و در
برخی نیز تنها به نماز جماعت صبح تأکید شده است.
پیامبر نمازگزاران را می شناخت ودرصورت عدم حضورعلت راجویا می شد
در حدیث صحیح «عبد الله بن سنان» میگوید: «امام صادق علیه السلام میفرمود: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز صبح را خواند.
بعد از نماز به طرف اصحاب خود رو کرد و از چند نفر نام برد و فرمود: آیا اینها به نماز جماعت حاضر شدهاند؟
اصحاب گفتند: نه، یا رسول الله! فرمود: آیا غایب هستند (به مسافرت رفتهاند)؟
عرض کردند نه. فرمود: «أَمَا إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ صَلَاةٍ أَشَدَّ عَلَى
الْمُنَافِقِینَ مِنْ هَذِهِ الصَّلَاةِ وَ الْعِشَاءِ وَ لَوْ عَلِمُوا
أَیُّ فَضْلٍ فِیهِمَا لَأَتَوْهُمَا وَ لَوْ حَبْواً (31)؛ (32) برای
منافقین، هیچ نمازی از این نماز (صبح) و عشا سختتر نیست، اگر فضیلت این دو
نماز را میدانستند به این دو نماز میآمدند، اگر چه از راه رفتن عاجز
باشند و به صورت سینه خیز بیایند.»
و در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده
است: «مَنْ صَلَّى الْغَدَاةَ وَ الْعَاءَ الْآخِرَةَ فِی جَمَاعَةٍ
فَهُوَ فِی ذِمَّةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ ظَلَمَهُ فَإِنَّمَا
یَظْلِمُ اللَّهَ وَ مَنْ حَقَّرَهُ فَإِنَّمَا یُحَقِّرُ اللَّهَ عَزَّ وَ
جَلَّ؛ (33) کسی که نماز صبح و عشای آخر را با جماعت بخواند، در پناه خدای
عزّ و جلّ قرار میگیرد، هر که به او ظلم کند، گویی به خدا ظلم کرده و هر
که او را تحقیر نماید، گویی خدا را تحقیر نموده است.»
در روایت دیگر حضرت علی علیه السلام از
رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل فرموده است: «مَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ
قَبْلَ صَلَاةِ الْغَدَاةِ وَ رَکْعَتَیِ الْغَدَاةِ فِی جَمَاعَةٍ
رُفِعَتْ صَلَاتُهُ یَوْمَئِذٍ فِی صَلَاةِ الْأَبْرَارِ وَ کُتِبَ
یَوْمَئِذٍ فِی وَفْدِ الْمُتَّقِینَ؛ (34) کسی که قبل از نماز صبح دو رکعت
نماز (نافله صبح) بخواند و نماز صبح را با جماعت بجای آورد، آن روز نمازش
در بین نماز نیکوکاران بالا میرود و در آن روز نامش در گروه با تقوایان
ثبت میشود.»
با توجه به مضمون روایات زیادی که در فضیلت
نماز جماعت وارد شده است و برخی از آنها در این مقاله بیان شد، فقهای
اسلام در آغاز مبحث نماز جماعت نوشتهاند: «مستحب است نمازهای واجب خصوصاً
نمازهای یومیه را به جماعت بخوانند و در نماز صبح، مغرب و عشا، خصوصاً برای
همسایه مسجد و کسی که صدای اذان مسجد را میشنود بیشتر سفارش شده است.»
(35)
از مطالعه مجموع روایاتی که در این مقاله
نقل شد، اهمیت نماز جماعت در نمازهای یومیه به خصوص در نمازهای صبح، مغرب و
عشا و بالأخص در نماز صبح روشن میگردد.
فواید نماز صبح از نظر پزشکی
با توجه به تأکید روایات معصومین علیهم
السلام به نماز جماعت صبح، لازم است یادآوری شود که بیداری صبح و نماز صبح،
از نظر طبی نیز فواید بسیاری دارد که در اینجا با یکی از آنها آشنا
میشویم.
در ماهنامه «معارف»، تحت عنوان «تأثیر نماز صبح بر کاهش حملههای قلبی» آمده است:
«تحقیقات نشان میدهد ادای به موقع نماز
صبح و بیدار شدن از خواب طولانی بهویژه در حوالی صبح میتواند در پیشگیری
از بیماریهای قلبی ـ عروقی مؤثر باشد.»

«دکتر مهرداد فخر الدینی» متخصص قلب و عروق بیمارستان نیکان تهران در گفتگو با «ایسنا» واحد علوم پزشکی ایران گفت: با توجه به اینکه حملات
قلبی به خصوص سکتههای قلبی در اوایل صبح بیشتر اتفاق میافتد و در این زمان غلظت خون به حداکثر رسیده،
فشار خون و فاکتورهای لخته شدن خون در رگها در بیشترین میزان آن است،
بنابراین بیدار شدن در این زمان میتواند به کنترل و تنظیم گردش خون و کار
کرد قلب کمک کند.
وی در ادامه افزود: ضمن اینکه گرفتگی قلب و
حملات قلبی از خطرناکترین بیماریهاست و خواب طولانی مدت در شبانه روز
عامل اصلی تصلب شرائین و انسداد شاهرگها است، ادای نماز صبح به دلیل
همزمانی آن با اوایل صبح و همچنین ایجاد آرامش روحی در افراد در کاهش
فاکتورهای خطر حملات قلبی مؤثر است.
وی افزود: علاوه بر این فاکتور، در فصل زمستان نیز به دلیل تأثیر سرما، افزایش گرفتگی عروق و حملات قلبی بیشتر دیده میشود.
دکتر فخر الدینی خاطرنشان کرد: بنابراین
نماز به موقع در هنگام صبح و بیدار شدن در اوایل صبح به جلوگیری از
سکتههای قلبی کمک کرده و در فعالیت هورمونها، سلولها و در نتیجه تنظیم
گردش خون نقش مؤثری دارد.» (36)
اگر چه در گزارش فوق تنها روی بیداری صبح و
نماز صبح تأکید شده و سخنی از نماز جماعت به میان نیامده است؛ ولی پرواضح
است که در صورت اقامه نماز صبح به جماعت، به دلیل رفت و آمد به مسجد و تحرک
بیشتر، فایده مذکور بهتر به دست میآید. به خصوص در معرض هوای بین
الطلوعین قرار گرفتن که فواید خاصی دارد.