طهرانی مقدم کیست؟
۳حسن (طهرانی مقدم،باقری+شفیع زاده)مردان موشکی،نُخبه های جنگ
پدر صنعت موشکی ایران ،فرزندمحمود،در سال ۱۳۳۸ در محله سرچشمه تهران به دنیا آمد،۳برادربودند(حسن واحمدوعلی)،پدرشان «خیاط»،آنهاازمحله شکوفه به محله بهارستان نقل مکان کردند،وی در دوران نوجوانی در مسجد حضرت زینب (س) فعالیت میکرد،یرادران هم اهل مسجدبودند.
خانواده ۷نفره«اوستامحمود»عبارت بودند از (۳پسر+۲دختر).
علی طهرانی مقدم مصادف با ظهر عاشورا در ۱۸ آبان ۱۳۵۹ (۱۸سالگی) در جبهه سوسنگرد به شهادت رسید.
پدر(محمود) در آبان ١٣۶١فوت کرد.
حضوررهبرانقلاب به منزل سردارشهیدطهرانی مقدم یک روزبعدازفوت مادر/شنبه، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸
نخبه های جنگ
«مادر»حاجیه خانم فاطمه جلیلی درروزجمعه، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۸فوت کرد.
«احمد» در روزجمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ بر اثر عمل جراحی در بیمارستان فوت کرد.
«حسن »،پسردرسخوانی بود،اوازکودکی دنبال رشته های صنعتی وتولیدی بود،درحالیکه درزمان قبل ازانقلاب داشتن دیپلم به اندازه کارشناسی ارشد زمان حاضراعتبارداشت وی درسال ۱۳۵۶دررشته صنایع(برش قطعات)مقطع کاردانی پذیرفته شد.
وی با اوجگیری فعالیتهای انقلابی به صف انقلابیون پیوست. گفته میشود او در شب ۲۲ بهمن ماه سال ۵۷ با پرتاب یک نارنجک دستی خودروی متعلق به ارتش را مصادره کرد و سرهنگ ارتش شاهنشاهی را به اسارت درآورد.
حسن طهرانی مقدم در سال ۵۸ دانشجوی رشته مهندسی صنایع دانشگاه خواجه نصیرطوسی-مقطع کارشناسی-بود، درتیرماه۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد بعلت شایستگی هایی که داشت خیلی زودنظرفرماندهان ارشدرابخودجلب کرد و به عنوان فرمانده اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال برگزیده شد.
دیدار سران نظامی جمهوری اسلامی ایران با رهبر کره شمالی
۱۸ تیر۱۳۷۳ «کیم ایل سونگ »رهبر ۸۲ ساله کره شمالی بعد از ۴۶ سال حکومت فوت کرد، فرزندش«کیم جونگ ایل» ۵۲ ساله به عنوان رهبر انتخاب شد.
کیم جونگ ایل| رهبر کره شمالی از ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۰حکومت کرد.از سال ۱۳۹۰کیم جونگ اون کره شمالی است.
ازدواج حسن مهندس طهرانی مقدم
مهندس حسن طهرانی مقدم درسال ۱۳۶۲ازدواج کرد وخداوند به این خانواده ۳فرزندعطاکرد(۲دختر+۱پسر)
شهیدی ازشهیدمی گوید:
شهیدزنده(سردارحاجی زاده)ازشهیدطهرانی مقدم می گوید:
سردارحاجی زاده:بنده ازسال۱۳۶۱ نیروی طهرانی مقدم بودم و در موشکی هم جانشینش شدم ،حتی وقتی هم که پیشنهاد فرماندهی نیرو به بنده داده شد، رفتم خدمت «حسن »و گفتم شما همیشه فرمانده ما بودی و اینجا هم حق اینست که شما فرمانده شوی ،اما او من را تشویق کرد تا مسئولیت را بپذیرم و این، همان روحیه حسن بود که به جایگاه و مقام برای خدمت توجه نداشت.
حسن درجبهه ها آر.پی.جی خمپاره انداز...
وقتی توپهای عراقی را به غنیمت گرفتیم، به دلیل شرقی بودن این توپها و اینکه برادران ما در ارتش، آموزش توپهای آمریکایی را دیده بودند، ما چندان تخصص و آموزشی برای بکارگیری آنها نداشتیم اما یکی از کارهای بزرگ حسن در سال ۱۳۶۱ تاسیس مرکز تحفیقات فنی توپخانه در خوزستان بود که ۷ماه بعد تبدیل به مرکز تعمیرات توپخانه شد و بعدها نیز آن را به تهران منتقل کردند.
اولین کاتیوشا را سال ۱۳۶۳ ساختیم..
بواسطه اقدامات او بود که در اوایل ۱۳۶۳ امکان ساخت کاتیوشا را پیدا کردیم و اولین سامانه نیز با مدیریت خود او ساخته و به صنعت حدید وزارت سپاه که تحت مسئولیت «سردار مصطفینجار» بود تحویل گردید.
در اوج جنگ که ما نیاز مبرمی به موشک داشتیم، اولین محموله موشکی اسکاد B، شامل ۸ فروند موشک به دستمان رسید اما حسن ۲ فروند از این ۸ فروند را جدا کرد و برای مهندسی معکوس برد.
خب این مسئله برای ما جا نیفتاد که چرا الان که ما به این موشک ها نیاز داریم و مردم در نمازجمعه شعار «موشک جواب موشک» می دادند، او این کار را کرد اما در جلسه ای که خدمت آقا (که آن زمان رییس جمهور بودند) رفتیم، ایشان هم بر موضوع خودکفایی تاکید کرده و حتی به وزیر سپاه ایراد گرفتند که چرا ساخت این موشک ها را شروع نکردید. آنجا بود که ما به حکمت آن تصمیم پی بردیم.
طهرانی مقدم-نفرسمت راست-..زین الدین،عباس کریمی،احمدکاظمی..
این تصمیم، تصمیم بسیار مهمی بود و با راه انداختن گروههای مختلف در وزارت سپاه، تا روز آخر راهبری آنها را خودش به عهده گرفت که نتیجه آن را امروز در بومی شدن صنعت موشکی در انواع بردها از ۳۰۰ کیلومتر تا ۲هزار کیلومتر می بینیم.
برای اولین بار پس از شهادت «حاج حسن طهرانی مقدم »بود که خبر از برنامه فضایی سپاه بر اساس پیشران سوخت جامد منتشر شد. از آن پس تنها به اعلام به نتیجه رسیدن پروژه آخر این شهید اکتفا شد.
در اوایل ۶۴ بود که تعدادی از متخصصین وزارت سپاه آمدند در غرب کشور در حضور شهید مقدم راهبرد صنعت موشکی را از ایشان سؤال میکردند که ما چه مسیری را باید برویم و چه چیزی را مبنا قرار دهیم و یا از چه سوختی استفاده کنیم و چه بردی را هدفگزاری کنیم؟ من بارها و بارها از متخصصین صنعت پرسیدم و شنیدم که آن راهنمایی که سردار مقدم آن روز در سمت فرماندهی موشکی داد و مسیری که برایشان ترسیم کرد، خیلی راهگشا بوده است.
نُخبِه های میدان رزم«حَسَن»های جنگ (،حسن باقری،حسن شفیع زاده، حسن قاضی و حسن طهرانی مقدم)که همرزم وهمکاربودند.
«حسن قاضی» درعملیات «خیبر» شهادت رسید.
وقتی در سال ۱۳۶۰، ما بواسطه توپهای غنیمتی که از عراق گرفتیم، به اوج امکانات در آن روزها رسیدیم، دیگر حسن، خمپاره را کنار گذاشت و رفت به دنبال تاسیس توپخانه تا اینکه در سال ۱۳۶۳، موضوع موشکی مطرح شد و از همان سال تا آخرین روز حیاتش هیچ کار دیگری جز کار موشکی نکرد.
در سالهای جنگ، طبق توافقی که با یکی از کشورهای عربی کرده بودیم، قرار شد تا به ما موشک بدهند اما گرفتن آموزش از آن کشور ممکن نبود و قرار شد این آموزش در سوریه باشد.
وقتی اولین هسته موشکی برای دوره آموزش به سوریه رفتند، مدت زمان آموزش موشک های زمین به زمین، حدود دوسال است اما حسن و دوستانش بخاطر ضرورت جنگ، این دوره را شبانه روزی سه ماهه گذراندند ولی تازه بعد از این آموزش، کار موشکی ما آغاز می شد.
حسن، همان موقع تعدادی از بچه ها را فرستاد دانشگاه و برخی از دانشجویان با رشته های مرتبط را جذب کرد و اگر می شد این آموزش ها را از دیگر کشورها هم می گرفت و این گلوله برفی که حسن در سال 63 درست کرد، امروز تبدیل به بهمن شده.
اگر امروز ما از تنوع موشکی بالایی با سوخت جامد و مایع و با انواع هدایت و کنترل ها برخورداریم و یا اینکه از این پایه برای تولید موشکهای حامل ماهواره نیز استفاده می شود، اینها عمدتا مدیون فکر حسن مقدم بود.
روز حادثه سه دقیقه بعد از انفجار به ما خبر رسید و حدود ده دقیقه بعد فهمیدیم که حسن شهید شده اما در مسیر به خودمان تلقین می کردیم که شاید شهید نشده باشد اما دقایقی بعد به این یقین رسیدیم.
گزیده ای ازمصاحبه سردارحاجی زاده/ آبان ۱۳۹۷فارس
اولین موشکهای خارجی که به ایران رسید، ۲ فروند از آنان به صورت محرمانه به مرکزی در وزارت سپاه برده شد تا مطالعاتی روی آنها انجام بگیرد.
یک روز آیتالله خامنهای(رئیسجمهور وقت) از آن مرکز بازدید کرد. موشکها هنوز در کانتینر بود و نیروها مطالعات قبل از دمونتاژ را انجام میدادند. رئیسجمهور از اینکه موشکها دست نخورده بودند، تعجب کرد و گفت: «نهراسید! موشکها را باز کنید تا به نتیجه برسید.»
اولین موشکها که از ایران و توسط لیبیاییها به سوی عراق شلیک شد، ماموران قذافی به بهانهای ایران را ترک و موشکهای باقیمانده را هم دستکاری کردند تا ایرانیها نتوانند موشکی شلیک کنند. در این شرایط ایران باید دست به دامان کشوری دیگر میشد؛ اما هیچ کشوری حاضر به همکاری با ایران نبود. از این رو ایران باید از سلاح موشکی صرفنظر میکرد و منتظر فرصتی دیگر میماند تا موشک به دست بیاورد.
برای به کار انداختن موشکهای خارجی و ساخت انواع موشکهای بومی نبود، ایران هیچگاه به قدرت بازدارندگی موشکی دست پیدا نمیکرد.
پاییز ۱۳۶۰ حسن طهرانیمقدم طرح ساماندهی آتش پشتیبانی خمپارهاندازها را به حسن باقری داد. چند روز بعد محسن رضایی نامهای به حسن باقری داد تا به طهرانیمقدم بدهد. در آن نامه طهرانیمقدم به عنوان فرمانده پشتیبانیکننده آتشهای خمپارهای سپاه معرفی شده بود.
چند ماه بعد و پس از اجرای عملیات فتحالمبین (فروردین ۱۳۶۱)، طهرانیمقدم دستور جدیدی دریافت کرد و مامور تشکیل یگان توپخانهای سپاه شد؛ یگانی که توپ زیادی نداشت، اما فرمانده داشت و همین فرمانده در مدت زمانی کوتاهی توانست با توپهای غنیمتی یگان را سازماندهی کند.
صدام از ابتدای جنگ اقدام به موشکباران شهرهای ایران کرد. وضعیت سختی برای ایران به وجود آمده بود و مردم منتظر اقدام متقابل نیروهای مسلح بودند. شورای عالی دفاع تصمیم گرفت از برخی کشورها موشک خریداری کند.
هاشمی رفسنجانی، محسنرفیق دوست وزیر سپاه را مامور به انجام این کار کرد.
توضیح نگارنده-پیراسته فر:خبرگزاری فارس (مهر۱۳۹۴)می نویسد:پیش از اینکه فرماندهان جنگ به فکر اعزام یک تیم به سوریه بیافتند، در تیرماه سال ۱۳۶۳محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه از سوی دو کشور لیبی و سوریه برای مذاکره و گفت و گو دعوت شد و او هم این دعوتها را پذیرفت و عازم سوریه و لیبی شد.
در جریان سفر رفیقدوست به سوریه، وی از حافظ اسد برای دادن پاسخ درخور به تجاوزات بعثی ها درخواست کمک موشکی میکند، اما اسد به دلیل اینکه ذخایر موشکی سوریه تحت اختیار روسها بود، فقط میپذیرد که نیروهای ایرانی را آموزش موشکی بدهد.
در سفر به لیبی هم، معمر قذافی رئیس جمهور این کشور به وزیر سپاه وعده تحویل موشک «اسکاد B»میدهد و این ماجرا، باعث جدیتر شدن موضوع تشکیل یک یگان موشکی در سپاه شد.
آن روزها، حسن طهرانی مقدم جوانی تازهکار بود و با حکم رحیم صفوی حدود ۳ سالی بود که از مسئولیت تشکیل توپخانه سپاه و فرماندهیاش در این یگان میگذشت.
بهترین گزینه برای اعزام به سوریه از نظر فرماندهان سپاه، همان جوان پرکاری بود که حسن طهرانی مقدم نام داشت، جوان خوش فکری که فرماندهی توپخانه سپاه را هم برعهده داشت؛ لذا او به همراه ۱۲ نفر دیگر و ۲ مترجم زبان عربی، برای اعزام به دوره آموزشی شلیک موشک انتخاب و پنج شنبه ۳ آبان ماه سال ۱۳۶۳ این گروه راهی سوریه میشوند، یعنی چند ماه بعد از توافق ایران با سوریه و لیبی برای ارائه آموزشها و تحویل موشکهای اسکاد بی.
تیم ایرانی به سرپرستی حسن طهرانی مقدم فرمانده توپخانه سپاه که وارد فرودگاه دمشق میشوند، گروهی از فرماندهان نظامی سوری به استقبالشان آمده و آنها را به گرمی تحویل میگیرند.
دوره سه ماهه آموزش موشکی ۳۰ آذر ۱۳۶۳ به پایان رسید اما سوریها پیشنهاد دادند که نحوه آمادهسازی و شلیک راکتهای فراگ را هم به افسران جوان ایرانی آموزش بدهند.
طهرانیمقدم هم با این پیشنهاد موافقت میکند و ۶ نفر از افسران جوان عضو تیم ۱۳ نفره را برای گذراندن دوره کوتاه آموزش شلیک راکت فراگ انتخاب و به سوریها معرفی کرد و گروه راهی پادگاه دیگری برای گذراندن دوره شلیک موشک FROG-7 «راکت فراگ ۷» شدند. «راکت فراگ ۷» شدند.
چند روز طول کشید ولی نهایتا این دوره هم به پایان رسید و افسران جوان ایرانی که حالا دیگر اولین افسران موشکی جمهوری اسلامی ایران بودند، ۱۱ دی ۱۳۶۳ راهی تهران شدند.
وقتی هواپیمای مسافربری در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست، ساعت حدود ۳ بامداد بود اما در فرودگاه یک هواپیمای نظامی «فرند شیپ» متعلق به ارتش آماده انتقال حسن طهرانی مقدم و افسران جوان موشکی به کرمانشاه بود.
بر همین اساس تیم ۱۳ نفره موشکی از تهران راهی کرمانشاه شدند تا در پادگان شهید منتظری کاری بس بزرگ را بنا بگذراند یعنی آغاز فاز عملیاتی «تیپ موشکی حدید».
این تیپ را سردار«امیرعلی حاجی زاده»که آن روزها افسر جوانی از یگان توپخانه سپاه بود، در غیاب افسران جوان موشکی در پادگان شهید منتظری راه اندازی کرد تا وقتی حسن طهرانی مقدم و تیمش به ایران بازمیگردند، ساز و کار و بسترهای لازم برای آغاز فعالیت اولین تیم موشکی سپاه فراهم باشد.
از سوی دیگر، موشکهای اسکادی هم که لیبی وعده داده بود، وارد کشور شده و آماده شلیک بودند.
حالا همه چیز فراهم شده بود، تا ایران در جبهههای نبرد با دشمن بعثی، یک شوک بزرگ به ارتش متجاوز عراق وارد کند./پایان گزارش فارس.
تسنیم درادامه می نویسد:
سوریها به تیم اعزامی گفتند که دوره آموزشی شما ۶ ماه به طول میانجامد؛ اما طهرانیمقدم از آنان خواست تا دوره آموزشیشان فشردهتر شود و آنها شبانهروزی به فراگیری آموزشها برای شلیک موشکهای اسکاد بی و فراگ بپردازند. در نهایت دوره آموزشی به ۳ ماه کاهش یافت وطهرانیمقدم و همراهانش دی ماه ۱۳۶۳ به ایران بازگشتند.
همزمان با بازگشت آنان، اولین موشکها هم به ایران رسید.
سردار محمد باقری، شهید حسن تهرانی مقدم، شهید حسن شفیعزاده
چند موشک توسط لیبیاییها به سوی عراق شلیک شد و سپس ترک همکاری کردند. طهرانی مقدم در خصوص مستشاران لیبیایی گفته است: «... اساساً با این فرهنگ کاملاً بیگانه بودیم یعنی سیستم مستشاری؛ روحیه انقلابی بچههای سپاه بهانضمام عملکرد نامناسب و استکباری و بداخلاقیهای تیم اعزامی از یکی از کشورها روزگاران بسیار سختی بر ما گذشت. بچهها وقتی که مستشاران نبودند و دستگاه را تعطیل میکردند، باز میکردند و میدیدند و باهاش تمرین میکردند. از این کارها غافل نبودیم که مسائل تخصصی یادمان نرود.»
چیرهدست از نیروهای شهید طهرانیمقدم نیز میگوید: «لیبیاییها چند فروند موشک آورده بودند با ۲ خودروی پرتاب. اینها را در سالنی گذاشتند و در آن را مهر و موم کردند و اجازه نمیدادند کسی از بچهها سراغ آنها برود و حتی یک نگاهی به موشکها بیندازد. در جلسهای خصوصی که من و شهید مقدم بودیم، ایشان به من گفت که اگر اینها نخواهند این کار را بکنند، ما چه کنیم؟، گفتم: والله نمیدانم، من حتی خود سکو را هم از جلو ندیدم که نظر بدهم، حداقل برویم و از سکو بازدید کنیم. حاج حسن آقا گفت: اینها نمیگذارند ولی بالاخره ترفندی میزنیم. تقریباً ساعت ۲ بامداد بود که شهید مقدم در آسایشگاه ما را زد و گفت: بیا برویم، کلیدها را آوردهام. بازدید کردیم. شهید مقدم پرسید که میشود اینها را ساخت؟!»
از آن پس طهرانیمقدم و همکارانش با اتکا به آموزشهایی که در سوریه آموخته بودند و با دریافت برخی اقلام موشکی از کره شمالی، اقدام به طراحی روشهای مبتکرانهای برای شلیک موشکها کردند و چند روز بعد موفق به شلیک موشک بدون همکاری نیروهای خارجی شدند؛ این نخستین گام در مسیر موشکی شدن ایران بود.
پس از ترک لیبیاییها تا پایان جنگ چندین موشک توسط ایرانیها شلیک شد و طهرانیمقدم از همان زمان در فکر ساخت موشک بود.
حسن طهرانی مقدم-سمت راست نفردوم.
جمعی از فرماندهان سپاه به دیدار آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت رفتند. رئیس جمهور در آن جلسه بر موضوع خودکفایی در نیروهای مسلح تاکید کردند و حتی از وزیر سپاه ایراد گرفتند که چرا ساخت موشکها را شروع نکردید؟
جنگ در تیر ۱۳۶۷ به پایان رسید، اما توسعه توان موشکی ایران متوقف نشد. کار ساخت موشکهای سوخت مایع و جامد همراه با هم آغاز شد. موشک شهاب یک با کپیبرداری از موشک اسکاد بی ساخته شد و کمتر از ۲ سال بعد موشک شهاب دو با بُرد ۵۰۰ کیلومتر ساخته شد؛ اما طهرانیمقدم به دنبال ساخت موشکهایی بود که بُردشان تا سرزمینهای اشغالی فلسطین باشد.
موشکهای قبلی در چندین مرحله اصلاح و تکمیل شد تا اینکه به بُردهای ۱۶۵۰ و ۲ هزار کیلومتری رسید و طهرانیمقدم و نیروهایش دیگر از مرحله کپیبرداری عبور کرده و به مرحله طراحی موشکهای مختلف رسیده بودند.
پس از مدتی رهبر انقلاب به طهرانی مقدم و نیروهای موشکی تاکید کردند که «موشکها نقطهزن» شوند. خطای موشکها به ۱۰۰کاهش پیدا کرد؛ اما باز رهبری تاکید کردند باید کمتر شود. با تاکیدات چندباره رهبری خطای موشکها به کمتر از۱۰ کاهش پیدا کرد و برای اولین بار از موشک بالستیک علیه شناور استفاده شد.
توصیهها و راهنماییهای رهبر انقلاب چه در دوران ریاستجمهوری و چه در دوران رهبری، اراده طهرانیمقدم را در موشکی شدن ایران استوارتر کرد و اگر ارادههای او و یارانش نبود، امروز ایران فاقد موشکهای متنوع و قدرتمند بالستیک، کروز و... بود.
از این رو موشک را باید یادگار قطعی طهرانیمقدم دانست چرا که او موشکها را به کار انداخت، مهندسی معکوس کرد و در نهایت موشکهای بومی را ساخت. موشک را یادگار کسی دانستن که تنها در زمان جنگ توصیه به خرید آن داشت و در پایان عمر خود اعتقادی به توان موشکی نداشت و معتقد بود که نباید برای موشک و تجهیزات نظامی هزینه کرد، تحریف تاریخ است.
اراده طهرانی مقدم موجب شد تا ایران به صنعت موشکی دست یابد و اگر اراده، اصرار و سختکوشی او و همراهانش نبود،
پس از خروج لیبیاییها از ایران و تمام شدن موشکهای خریداریشده، ایران در حوزه موشکی متوقف میشد. امروز ایران جزو چند قدرت برتر موشکی دنیاست و اگر روزگاری مجبور بودیم برای شروع کار، از لیبی موشک بخریم و در سوریه آموزش ببینیم، حالا این یگان یعد از کمت راز 4 دهه به قدرت اول منطقه تبدیل شده است./۲۱ آبان ۱۳۹۸بنقل ازتسنیم
***
پدر موشکی ایران، شهید حسن طهرانی مقدم نیز در حال فعالیت در خصوص برنامه فضایی با محوریت پیشران های سوخت جامد بود.
یکی از مراحل ماهواره بر سوخت جامد قائم تحت مدیریت شهید طهرانی مقدم
***
اولین وآخرین وزیرسپاه(محسن رفیق دوست) اینچنین ازحسن طهرانی مقدم می گوید:
یک روز حسن تهرانی مقدم آمد دفترم. یک لوح قاب گرفته بود خطاب به من نوشته بود پدر علم موشکی خودش هم قاب را به دیوار اتاقم کوبید! خاطرم هست یک روز خدمت امام شرفیاب شدم با عده ای از تحصیل کرده های دانشگاهی. فکر می کنم سال ۶۰ یا ۶۱ بود. عرض کردم امام من به یک مطلبی رسیدم و می خواهم به شما عرض کنم.
گفتم عقیده من این است که اگر مغزهای آلوده به الکل فاسد در اروپا و آمریکا می توانند کارهای بزرگی انجام دهند پس اینها که می دانم اکثرشان نماز شب خوان هستند، زودتر و بهتر می توانند این کارها را انجام دهند.
امام پاسخ دادند بله شما بهتر و زودتر می توانید هر کاری را که بخواهید انجام دهید.
خاطرم هست یک سفر به هلند رفته بودم یک ایرانی ساکن هلند آمد و گفت پولی به من بده تا به تو مدرک نشان دهم، صد دلار از من گرفت و یک نقشه ای را به من داد. آن نقشه، نقشه منطقه خاورمیانه بود. یک طرف آن اسرائیل و یک طرف دیگر آن ایران بود که روی نقشه عکس فلشی را کشیده بود که نشان می داد موشک از تلآویو شلیک شده و شعاع آن تا روی دماوند را می پوشاند، زیر آن هم نوشته بود که اسرائیل موشکی ساخته که می تواند از تلآویو، تهران را بزند.
من آن نقشه را به حسن تهرانی مقدم دادم و گفتم باید موشکی بسازیم که از تهران تلآویو را بزند. مطمئن بودم این کار انجام می شود. خدا را شکر می کنم که بانی صنعت دفاعی شدم که در زمان خودم، آنقدر توفیقات بزرگ نداشت اما دو سال پیش وقتی برای بازدید صنایع دفاعی کشور رفتم دیدم همه همدوره ای های من که امروز مثل من پیر شده اند رئیس گروه تحقیقاتی هستند و همه چیزهایی که در ذهنمان بود را پیاده می کنند. ما همان موقع گفتیم هواپیما و زیردریایی می سازیم، دوربین دید در شب می سازیم و هر چیزی را که جنگ لازم دارد را خودمان می سازیم وساختیم./گزیده ای ازمصاحبه ۲۷ تیر ۱۳۹۶خبرگزاری مهر./پایان
ایسنا(آبان ۱۳۹۴) به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی می نویسد: تیرماه سال ۱۳۶۳ در اوج جنگ تحمیلی و حملات ناجوانمردانه رژیم بعث عراق، دولتهای لیبی و سوریه رسما از محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه دعوت میکنند تا به این کشورها سفر کند.
در دیدار با معمر قذافی، محسن رفیقدوست موضوع دریافت موشک را مطرح کرده و گزارشی از وضعیت جبهههای جنگ به او میدهد. قذافی هم قبول میکند که تعدادی موشک اسکاد به ایران بدهد و همان لحظه دستور میدهد که تعدادی از نیروهای موشکی ارتش لیبی به همراه موشکها راهی ایران شوند.
ولی در ازای دادن موشک، قذافی از ایران میخواهد که یک سایت پدافند هوایی هاگ آمریکایی را در اختیار این کشور قرار دهد و ایران هم به دلیل اینکه جزو دارندگان سامانههای موشکی هاگ بود، قبول میکند که یک سایت هاگ به لیبی بدهد.
در وهله اول، لیبی به ایران ۸ فروند موشک اسکاد میدهد و ایران آنها را به سوی اهدافی در عراق شلیک میکند و در دوره دوم و با سفر مجدد رفیقدوست به لیبی، ایران ۱۰ فروند موشک دیگر نیز دریافت کرده و در دوره های بعدی هم ۱۲ فروند موشک دیگر توسط ایران دریافت میشود.
اولین موشک اسکاد دریافتی از لیبی به شهر نفتخیز کرکوک اصابت کرد و در مقاطع بعدی، شهرهای بصره و بغداد هدف موشک اسکاد بی قرار گرفت.
اما بعد از ورود بخش آخر محموله موشکی به ایران، افسران لیبیایی که برای شلیک موشک راهی ایران شده بودند، دست از کار می کشند و اعلام می کنند که به دستور قذافی، دیگر حق ندارند به ایران در شلیک موشکها کمک کنند.
تا آن روز، مجموعا از ۳۰ فروند موشکی که قذافی به طور مخفیانه به ایران داده بود، ۲۱ فروند شلیک شده و ۹ فروند دیگر باقی مانده بود که با کارشکنی افسران موشکی لیبی، «حسن طهرانی مقدم» و تیمش سریعا خود به میدان آمده و شروع به کار می کنند.
اولین هدفی که قرار بود افسران ایرانی بدون کمک افسران لیبیایی مورد اصابت قرار دهند، باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد بود لذا تیم موشکی عازم باختران شده و موشک را آماده شلیک میکنند.
پس از فرآیند آماده سازی موشک، افسران ایرانی با روحیه بالا اولین موشک را به سوی بغداد و باشگاه افسران این شهر شلیک میکنند و ساعتی نمیگذرد که رادیو بی بی سی با قطع برنامههایش اعلام میکند که باشگاه افسران ارتش عراق هدف موشک ایران قرار گرفته و تعداد زیادی در این حمله کشته شدهاند.
و این چنین بود که افسران ایرانی توانستند اولین موشکها را شلیک کنند اما مشکل همچنان ادامه داشت، چرا که ذخایر موشکهای دریافتی از لیبی رو به اتمام بود و از سوی دیگر اگر ارتش عراق متوجه میشد که ایران دیگر موشک ندارد، جنگ شهرها را از سر میگرفت لذا باید مشکل از اساس حل میشد.
حتی برای خرید موشک، محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه به همراه حسن طهرانی مقدم و فرماندهان دیگر نظامی به کره شمالی هم سفر میکنند اما کیم ایل جونگ رهبر وقت کره شمالی از دادن موشک امتناع کرده و فقط وعده آموزش نظامی و موشکی را به هیئت ایرانی میدهد.
این روند ادامه داشت تا اینکه افسران ایرانی به فکر تولید موشک افتادند، موشکهایی که باید بدون کمک دیگران ساخته میشد و برد مناسبی هم میداشت تا بتواند خود را به نقاط مختلف عراق و حتی بغداد برساند./پایان
حسن طهرانی مقدم در ۲۱سالگی و در ابتدای شکلگیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد. بعد از عملیات ثامن الائمه(ع)، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد. در پاییز ۱۳۶۰ طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپارهاندازها) را بهصورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری کرد. آبان سال ۱۳۶۲ مأموریت راهاندازی و سازماندهی "فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه" به طهرانی مقدم محول شد.
و به این ترتیب ۲۱ اسفندماه ۱۳۶۳ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد. پس از صدور فرمان تاریخی امام مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. عمده کارهای تحقیقاتی ساخت موشک «شهاب۳» را شهید مقدم انجام داده بود.
سردارداران مقاومت:«عمادمغنیه»،«محمدرضا(علی)زاهدی»،«احمدکاظمی»،«قاسم سلیمانی» و «سیدحسن نصرالله»
«حسن طهرانی مقدم» در اول مهر ۱۳۸۴ بهعنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوایی سپاه پاسداران منصوب شد. در ۲۵ آذرماه سال ۱۳۸۵ بهعنوان مشاور فرماندهکل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.
چگونگی شهادت پدرموشکی ایران
ساعت ۱۳:۳۰ روزشنبه(۲۱ آبان۱۳۹۰) طهرانی مقدم با همکاران هسته ای در حوالی کرج و ملارد مشغول کارروی تسلیحات بودندکه انفجاری رخ داد،صدای انفجارو دود غلیظ تا ۱۰کیلومتری شنیده و مشاهده شد.
«سردار حسن تهرانی مقدم» در ۲۱ آبان ۱۳۹۰ بر اثر انفجار زاغه مهمات در پادگان مدرس، واقع در شهرستان ملارد، به همراه ۱۶ نفر دیگر از اعضای سپاه پاسداران، به شهادت رسید.
«حضور آیت الله سیدعلی خامنه ای در مراسم تشییع شهید سردار حسن طهرانی مقدم ۲۳ مهر ۱۳۹۰»
سردار حسن طهرانی مقدم رئیس سازمان خودکفایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بههمراه ۳۸ نفراز پاسداران در پادگان شهید مدرس و بر اثر انفجار زاغه مهمات به شهادت رسیدند.
شهیدان:سید رضا میرحسینی، سعید نبیپور خمامی، ستار ناصری، مهدی نواب، بایرامعلی صفری، مهدی دشتبانزاده، علیاصغر منصوریان، اسماعیل محمدی، علی کنگرانی، محمود شجاعی، امید طلائیان، محمد سلگی، مرتضی محمدرضاپور، وحید رنجبر، رسول بهرودی، محمد غلامی، سیدمحمدحسین فردویی، بهلول محمودی، محمود داسدار، حسین امین شرعی، سید محمد حسینی، محمدرضا میری، شهید مهرداد مصطفوی، شهید رضا نادی شورابی، شهید مهدی گلستانی، شهید مسیحالله قهرمانی، شهید بهزاد ملانوروزی، محمدحسین زلفی، وحید عزیزی، وحید شیرمحمدلو، میثم جهانگیری، مهدی حاتمینسب، سیدرضا محمدزاده، جواد سلیمی و یوسف قارلوقی از جمله این شهدا بودند.
شهید مهدی نواب، مشاور و مسئول آزمایشگاه پژوهشکده و تست سوخت، مسئول سمعی بصری جهاد خودکفایی سپاه، شهید محمد سلگی، فرمانده ترابری و ماشینهای سنگین سازمان جهاد خودکفایی سپاه و شهید مهدی دشتبانزاده، فرمانده پادگان شهید مدرس اشاره کرد، یارانی قدیمی که در اتفاقات بزرگ موشکی سپاه کارهای بزرگی کردند و نهایتاً با هم و کنار یکدیگر به شهادت رسیدند.
ردهرگونه شایعات در دخالت دشمن دراین حادثه
پس از این انفجار بهدنبال اخبار تلخی که از شهادت و مجروحیت تعدادی از پاسداران صنعت موشکی کشور حکایت داشت، شایعات بسیاری نیز در فضای تاریک رسانههای بیگانه نقش بست. برخی از رسانهها از انفجار کلاهک هستهای سخن گفتند و عدهای از انفجار آزمایشات هستهای ایران. البته مسئولین کشور و سخنگوی سپاه با رد این ادعاهای مضحک چنین احتمالاتی را تکذیب کردند. عدهای نیز از خرابکارانه بودن این عملیات توسط عناصر جاسوسی شایعاتی را مطرح کردند.
مجله تایم بهنقل از یک «مقام اطلاعاتی غربی» نوشت : این انفجار کار «موساد» بوده است.
برخی رسانههای اسرائیلی نیز این انفجار را ناشی از خرابکاری دانسته مدعی شدند که اسرائیل در آن دست داشته است.
روزنامه دیلی تلگراف نیز نوشت: موساد با همکاری مجاهدین خلق (منافقین) این عملیات را اجرا کرده است.
مراسم تودیع «سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی» و معارفه «سرلشکر محمد باقری»باحضور«سرلشکر عطاءالله صالحی» فرمانده کل ارتش ۱۵ تیر ۱۳۹۵
اما مسئولین مختلف نظامی کشور از جمله سرلشکر فیروزآبادی٬ رئیس ستادکل نیروهای مسلح وقت.
سردار رمضان شریف(مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران) و سردار حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه با رد شایعات اینچنینی دست داشتن جاسوسان اسرائیل در این انفجار را رد کردند و علت این واقعه را ایجاد حادثه در حین جابهجایی سوخت و مهمات عنوان کردند./۲۱ آبان ۱۳۹۸
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:واما بعدازچندسال این تکذیبیه هازیرسئوال رفت،اماواگرهایی شکل گرفت .
۸ سال پس از حادثه انفجار زاغه مهمات واقع در «بیدگنه ملارد» در ویدئویی که خبرگزاری باشگاه خبرنگاران از این سریال با عنوان ماجرای شهادت شهید تهرانی مقدم در« سریال گاندو »طرح شد، افسر امنیتی در این باره توضیحاتی داده که فقط یک بار برادر این شهید بزرگوار سه سال قبل مطرح کرده بود.
در این سکانس سریال «مامور امنیتی» میگوید:«در انفجار «بیدگنه» ابتدا ما فکر می کردیم انفجار یک سانحه بوده اما دوسال بعد در اسنادی که ویکی لیکس منتشر کرد، مشخص شد جاسوسی که با نام «رحمت والی» به عنوان کارمند به این پایگاه وارد شده بود این عملیات تروریستی را به دستور آمریکایی ها و موساد و همکاری گروهک مجاهدین خلق انجام داده است.»
روزنامه همشهری( ۹ تیر ۱۳۹۸ )می نویسد:اکنون و پس از گذشت ۸سال از شهادت پدر موشکی ایران، سریال امنیتی «پلیسی گاندو »روایتی تازه را مطرح کرده که ادعاهای اولیه صهیونیستها از این حادثه را تأیید میکند! دست داشتن موساد در حادثه انفجار بیدگنه، ادعایی بود که پیشتر از سوی مسئولان سپاه ازجمله سردار محمداسماعیل کوثری و سردار محمدعلی جعفری فرمانده وقت سپاه تکذیب شده بود.
«سردار جعفری» طی اظهارنظری در «همایش پیام ماندگار »گفته بود: «این حادثه بر اثر مسائل طبیعی بود و دشمن در آن دستی نداشت که البته رژیم صهیونیستی بهدنبال فرصتطلبی بود تا این حادثه را به نفع خود رقم بزند. »
«سردار محمداسماعیل کوثری» جانشین فرماندهی قرارگاه ثارالله تهران در واکنش به ادعای جدید سریال گاندو به خبرآنلاین گفت: شاید در آن مقطع زمانی دلیل حادثه مشخص نشده باشد، اما به مرور زمان که اخبار و اطلاعات درباره انفجار تکمیل شده باشد، به این نتیجه رسیده باشند و من نمیتوانم دقیق در اینباره نظری بدهم. کوثری با اشاره به انفجارهای حزب جمهوری اسلامی و ریاستجمهوری گفته:
ابتدا کسی فکرش را نمیکرد که این انفجارها کار «کشمیری»
و «کلاهی» باشد، اما بهمرور که تحقیقات تکمیل شد به این نتیجه رسیدند که کار این ۲نفر بوده است.