پشه هاهنگام پرواز به سمت طعمه بالهای خود را تقریبا ۵۰۰ بار در ثانیه با فرکانس ۴۵۰ تا ۵۰۰ هرتز به هم میزند.
إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا «بَعُوضَةً»(۲۶بقره)مثال« پشه »درقرآن.قتل قدرتمندترین حاکمان(نمرود)توسط همین پشه کوچک رادرادامه خواهیدخواند.
زندگی پشه
پشه های «ماده »نیش می زنند، این خونخواری درهنگام جفتگیری «پشه »اتفاق می افتد.(تغذیه مناسب برای فعل وانفعالات درآستانه جفتگیری وتخمگذاری راداشته باشند)پشهها از پروتئینها و ترکیبات خاص در خون انسان برای تولید و پرورش تخمها استفاده میکنند.
«نرها»تغذیه شان ازطریق شهدگلها است
پشهها میتوانند بوی «دی اکسید کربن» (بازدم )ی که انسان تنفس تولیدمیکند را از فاصله ۲۰ تا ۳۰ متری تشخیص دهند.
وزن یک پشه حدود۲ گرم است
پشه ماده در هر بار گزش ۵ میکرو لیتر خون می مکد. (یک میکرو لیتر معادل یک میلیونم لیتر است)
پشه در هر بار گزش بیش از ۲برابر وزن خود خون می مکد. چنانچه حسگرهای پشه غیر فعال باشند ، پشه آنقدر خون می مکد تا عملا منفجر شود.
یک پشه با توجه به اینکه در ثانیه ۳۰۰ تا ۶۰۰ بار بال میزند میتواند مسافت یک کیلومتری را در دو یا سه ساعت طی کند.
صدای وزوز پشهها به گوشها آشناست، اما چرا این خونخواران کوچک از بین این همه جا درست در گوش ما در هوا چرخ میزنند؟ این صدای وزوز از کجا میآید؟
«مایکل ریله» استاد حشرهشناسی در دانشگاه آریزونای آمریکا، دراین باره میگوید: «پشههای ماده دیاکسید کربن موجود در هوای بازدم ما را تشخیص میدهند. این عاملی است که پشه ماده را تحریک میکند تا به دنبال ما راه بیافتد و تا منبع غذایی خودش را تامین نکند دست از سر ما برندارد.»
پشهها در اطراف سر و صورت ما وزوز میکنند زیرا در آنجاست که بیشترین میزان دی اکسید کربن دفعشده در (بازدم )ما یافت میشود.
دکتر رله : «وز وز »ی که در گوشتان میشنوید بیشتر فقط یک صدای جانبی تولید شده از «بال بال زدن پشه» است.
چرا دربعضی اوقات(هنگام تهاجم پشه ها) متوجه صدا(وزوز) نمیشویم؟
دکتر رله : «صدای بال زدن پشهها بُرد طولانی ندارد، بنابراین بیشتر از همه وقتی متوجه آن میشوید که این موجودات در اطراف گوش شما پرواز میکنند.»
پشه های ماده برای داشتن انرژی کافی برای تولید تخم، باید بعد از جفتگیری یک وعده غذایی خونی پیدا کنند.اما نرها به طور معمول از شهد گلها تغذیه میکنند.
پشههای ماده بعد از تشخیص حضور یک انسان، با نشستن روی بدن قربانی از طریق حسگرهای موجود در پاهای خود متوجه میشوند که آیا خون فرد مناسبشان هستن یا نه.
تحقیقات نشان داده که باکتریهای حاضر در ناحیه پوست انسانها نقش مهمی در جذب پشهها دارند. به این صورت که این حشرات بیشتر جذب افرادی میشوند که تنوع باکتریهای روی پوستشان کمتر است.
«بوی بد پا» نیز برای پشههای ماده رایحهای جذاب منتشر میکند که آنان را به این سمت از بدن انسان میکشد، هرچقدرفاصله بال زدن پشه ازگوش مابیشترباشدمتوجه تهاجم پشه هانمی شویم ،بطورمثال ،هنگام نیش زدن در اطراف مچ پای ،صدای حضورپشه رامتوجه نمی شویم.
هنگامی که یک پشه ماده به سمت طُعمه(هدف) پرواز میکند، بالهای خود را تقریبا ۵۰۰ بار در ثانیه با فرکانس ۴۵۰ تا ۵۰۰ هرتز به هم میزند.
این صدا برای پشههای نر آهنگ دلنشینی است که به هنگام جفتیابی آنان را برانگیخته میکند.
نتایج یک تحقیق که سال ۲۰۱۳ در نشریه PLOS One منتشر شد نشان میداد باکتریهای عامل تولید بوی بد به نام Brevibacterium که در پوست انسان حضور دارند، و همانها هم باعث ایجاد بوی پنیر لیمبرگر میشوند، عامل جذب پشهها به شمار میروند.
یک پشه با توجه به اینکه در ثانیه ۵۰۰ بار بال میزند میتواند مسافت یک کیلومتری را در دو یا سه ساعت طی کند.
محل زندگی پشه هادرمحیطهایی نظیر مردابها و تالابها است وفعالیتشان در هنگام غروب و طلوع آفتاب است چرا که در این مواقع این حشرات بیشتر فعال هستند.
عمرپشه ها
ماده می تواند تا۲ماه عمرداشته باشند. ،اماپشه های نر،عمرشان حدود۱۰ روز باشد.
چشم پشه
تشبیه تحقیرآمیزاعراب
إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا «بَعُوضَةً»(۲۶بقره)
«بَعُوضَة» درقرآن به معنی«پشه»است. «بَعُوضَه» در لغت و به سبب کوچک بودن جثه پشه،که برگرفته از «بَعْض» است
در زبان عرب براى «پشه» عباراتی چون: بَقّ ، جِرْجِس ، قِرْقِس ،خَمُوش ، ابوالیَسَع ، رُمْد و طَیْثار.گفته اند.
امادرزبان فارسی« بعوضه»را به پشه ریز، سارشک، سارخک و سپیدپر گفته اند.
کتاب لسان العرب چنین آورده است «… ورقَّصَت امرأَة طِفْلها فَقَالَتْ: حُزُقَّةٌ حُزُّقَّه تَرَقَّ عیْنَ بَقَّه؛ قِیلَ: بقَّة اسْمُ حِصْن، أَرادت اصعَد عینَ بقَّة أَی اعلُها، وَقِیلَ: إِنها شبَّهت طِفْلَها بالبَقَّة لصِغر جُثَّته. ( لسان العرب ) : ۱۰ / ۲۴ – ۲۵».
تعبیر«حِبِقَّةٌ حِبِقَّةْ تَرَقَّ عَیْنَ بَقَةْ » یک مطلب و کنایه عامیانه رایج در میان اعراب بوده است و منظور از آن تشبیه کودک به خاطر کوچکی جثه او و یا کوچکی چشم او می باشد نه زخم بر پیکر!. کلمهء « ترّق » ، به معناى بالا بیا و صعود کن ، است و « عین بقّه » ، کنایه از چشم کوچک است.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر: در بی ارزشی و بی اعتباری دینا میخواهندمثال بزنند که حقیرترین موجودمثال زده اند: در وصایا و سفارشات آن حضرت به ابوذر می فرماید: «یا اباذر و الذی نفس محمد بیده لو ان الدنیا کانت تعدل عندالله جناح بعوضه او ذباب ما سقی الکافر منها شربه من ماء»: /مکارم الاخلاق، ج 2 ص 368. .
الدُّنیا هیِّنةٌ عِندَ اللهِ عزَّ وجلَّ وضَئیلةٌ، ولا تَعدِلُ عند اللهِ تعالى مِثقالَ ذرَّةٍ ولا تُساوِی شَیئًا، وفی هذا الحَدیثِ یقولُ النَّبیُّ صلَّى اللهُ علَیه وسلَّم: "لو کانتِ الدُّنیا تَعدِلُ عند اللهِ"، أی: تُساوی أو تزِنُ عند اللهِ عزَّ وجلَّ، "جَناحَ بَعوضةٍ"، أی: جَناحَ ذُبابةٍ؛ مثلًا للقِلَّة والصِّغَرِ والحَقارةِ والدَّناءةِ، "ما سقَى کافِرًا منها شَرْبةَ ماءٍ"،
الراوی : سهل بن سعد الساعدی | المحدث : الألبانی | المصدر : صحیح الترمذی خلاصة حکم المحدث /پایان توضیحات مدیرسایت.
نمونه این تحقیروبی ارزشی درآیه شریفه ۲۶ سوره بقره است: «اِنَّ اللّهَ لا یَسْتَحْیِی اَنْ یَضْرِبَ مَثَلا مّا بَعُوضَةً فَما فَوْقَها... »، خداوند ابایی ندارد که به پشه و (موجودات) کمتر از آن مَثَل بزند... در این آیه خداوند به یک حیوان کوچک، یعنی پشه مثال زده است. همانطور که در سوره عنکبوت آیه ۴۱ به یک عنکبوت.
إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا «بَعُوضَةً»(۲۶بقره)مثال« پشه »درقرآن
بَعُوضَةً(۲۶بقره)مثال« پشه »درقرآن
واما باهمه کوچکی وحقارت همین «پشه»قدرتمندترین عصر(نمرود)رابه هلاکت رساند!
«نمرود»یکی از پادشاهان جبار و ستمگر تاریخ بود که در دوران حضرت ابراهیم (ع) در بابل حکمرانی میکرد. امام صادق علیهالسلام «پادشاهان زمین چهار تا از مؤمنان و کافران بودند: از مؤمنان: سلیمان بن داود و ذوالقرنین و از کافران: نمرود و بختالنصر بودند؛ مَلَکَ الْأَرْضَ کُلَّهَا أَرْبَعَةٌ مُؤْمِنَانِ وَ کَافِرَانِ فَأَمَّا الْمُؤْمِنَانِ فَسُلَیْمَانُ بْنُ دَاوُدَ وَ ذُو الْقَرْنَیْنِ وَ الْکَافِرَانِ نُمْرُودُ وَ بُخْتُنَصَّرَ» (الخصال، ج۱، ص۲۵۵)
«نمرود» اولین کسى است که ادعاى ربوبیت کرد و با ابراهیم(ع) در این خصوص محاجه کرد.
حضرت ابراهیم(ع) زمانی که گردنافرازی و تکبر نمرود را مشاهده کرد به او گفت: پروردگار من کسی است که زنده میکند و میمیراند. بر اساس روایات، نمرود خیرهسرانه پاسخ داد من هم این کار را انجام میدهم. سپس از زندان دو نفر را بیرون آورد؛ یکی را کشت و دیگری را آزاد کرد. ابراهیم (ع) در عوض فرمود خداوند خورشید از مشرق بیرون آورده و از مغرب پایین میبرد. در این لحظه بود که بهت و حیرت و عصبیت نمرود را فروگرفت.
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذی حَاجَ إِبْراهیمَ فی رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّیَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ قالَ أَنَا أُحْیی وَ أُمیتُ قالَ إِبْراهیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمین؛ آیا از [حالِ] آن کس که چون خدا به او پادشاهى داده بود [و بدان مىنازید، و] با ابراهیم درباره پروردگارش محاجّه میکرد، خبر نیافتى؟ آنگاه که ابراهیم گفت: «پروردگار من همان کسى است که زنده مىکند و مىمیراند.» گفت: «من [هم] زنده مىکنم و [هم] مىمیرانم.» ابراهیم گفت: «خدا[ىِ من] خورشید را از خاور برمىآورد، تو آن را از باختر برآور.» پس آن کس که کفر ورزیده بود مبهوت ماند و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمىکند.». / آیه۲۵۸ سوره بقره
«نمرود» تا پیش از این معجزه گلستان شدن آتش بر ابراهیم علیهالسلام را به وضوح دیده بود، خداوند به واسطه پشهای که وارد بینی و مغزش شد، او را از پای در آورد.
از امیرالمؤمنین علیهالسلام :«روز چهارشنبه ابراهیم در آتش انداخته شد و روز چهارشنبه منجنیق مهیا شد؛ روز چهارشنبه هم خداوند پشه را بر نمرود مسلط کرد؛ یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ أُلْقِیَ إِبْرَاهِیمُ ع فِی النَّارِ وَ یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ وَضَعُوا الْمَنْجَنِیقَ ... یَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَى نُمْرُودَ الْبَقَّة» (الخصال، ج ۲ ص ۳۸۸)
امام صادق علیهالسلام نیز ضمن روایتی فرمود «خداوند پشه را وسیلهاى براى خوار کردن یکى از جبّاران متمرّد و منکر ربوبیّت (نمرود) کرد.
خدا ضعیفترین آفریده خود(پشه) را بر او (نمرود)مسلط کرد تا قدرت و عظمت خود را به او بنمایاند و آن همان پشهاى بود که از بینى داخل مغزش شده و او را کشت؛ فَأَمَّا الْبَعُوضُ ... وَ أَهَانَ بِهَا جَبَّاراً تَمَرَّدَ عَلَى اللَّهِ وَ تَجَبَّرَ وَ أَنْکَرَ رُبُوبِیَّتَهُ فَسَلَّطَ اللَّهُ عَلَیْهِ أَضْعَفَ خَلْقِهِ لِیُرِیَهُ قُدْرَتَهُ وَ عَظَمَتَهُ وَ هِیَ الْبَعُوضُ فَدَخَلَتْ فِی مَنْخِرِهِ حَتَّى وَصَلَتْ إِلَى دِمَاغِهِ فَقَتَلَتْه». (الإحتجاج على أهل اللجاج ،للطبرسی، ج ۲ ص ۳۴۲)