پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

نماز تراویح چیست؟چگونه خوانده می شود؟

نماز تراویح چیست؟

نماز تراویح چگونه است؟
«تراویح» جمع «ترویحه» و در اصل اسم است برای مطلق نشستن که در اصطلاح به معنای نشستن برای استراحت پس از خواندن چهار رکعت از نمازهای مستحبی در شب‌های ماه رمضان است.
(۱) اهل سنت نماز تراویح را با آن‌که مستحب است به جماعت بجا می‌آورند، اصل نوافل شب‌های ماه رمضان علاوه بر نوافل نماز شب ۲۰رکعت (در بیست شب اول) یا ۳۰ رکعت (در ۱۰ شب دیگر) است که آن را همه قبول دارند، ولی به جماعت خواندن آن محل اختلاف است.
(تصاویر)
شیعه امامیه، این شکل نماز خواندن را جزء شریعت نمی‌داند. بلکه از بدعت‌های برخی صحابه می‌شمارد زیرا مسلم این است که پیامبر اکرم (ص) از به جای آوردن نماز مستحبی در مسجد دوری می‌کرد.

عبدالله بن سعد از پیامبر اعظم (ص) پرسید: نماز مستحبی را در خانه به جای آوردن بهتر است یا در مسجد؟

حضرت فرمود: آیا نمی‌بینی که خانۀ من چقدر به مسجد نزدیک است؟ با این وصف من دوست دارم که نمازهایم را در خانه‌ام به جای آورم مگر این که نمازهای واجب باشد.(۲)

همچنین آن بزرگوار فرمود: بر شما باد به نماز در خانه‌هایتان؛ زیرا بهترین نماز انسان نمازی است که در خانه خوانده شود مگر نمازهای واجب. (۳)
نماز تراویح جزو سنت پیامبر نیست

از جانب دیگر پیامبر (ص) این نوع از نماز‌های مستحبی را به جماعت بجا نیاورده است. و حتی در زمان ابی بکر هم سابقه نداشته است. روایتی از کتاب «بخاری» (از منابع اصلی حدیثی اهل سنت) آمده که اقامه آن به جماعت از بدعت‌های خلیفه دوم بوده است. وی از ابن شهاب و او از عبدالرحمن بن عبد القاری اینگونه نقل می‌کند :

در یکی از شب‌های رمضان با عمر به مسجد رفتیم. دیدم مردم دسته دسته پراکنده هستند و هر کسی برای خود یا با گروه خود نماز می‌خواند. عمر گفت: به نظر من اگر اینان به یک امام اقتدا کنند بهتر است پس دستور داد ابی بن کعب پیش نماز همه باشد. شبی دیگر با وی به مسجد رفتیم و دیدیم مردم نمازهای مستحبی شب‌های رمضان را به جماعت می‌خوانند،آن گاه عمر گفت: این بدعت خوبی است. (۴)

از این رو مسلمانان همواره این نماز را فرادا بجای می‌آوردند تا اینکه عمر جماعت را بدعت نهاد اما این سخن که گفته شود بدعت نیکو و حسنی است با ادله شرعی که تمام بدعت‌ها را نکوهش می‌کند ناسازگار است. رسول خدا (ص) فرموده: هر بدعتی گمراهی است.(۵) 
 ابوالعباس قَلقَشندی(متکلم مصری متوفی ۸۲۱ قمری)می‌گوید: عمر اولین کسی است که جماعت رمضان را تشریع کرد و آن در سال ۱۴ هجری بود.(۶)
 اِبْنِ عَبْدُالبَرّ، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر ابن عاصم نَمری(متوفی۴۶۳ق)از فقهای اهل سنت، محدث‌،مورخ، و ادیب اندلسى می‌گوید: اوست که ماه رمضان را با نماز مستحبی دسته جمعی نورانی کرد! (۷)

برگزاری نماز در مسجد الحرام و مسجد النبی در رمضان

آراء علمای اهل سنت درباره اقدام عمر به گونه‌ای است که گویی خدا و رسولش از حکمت جماعت در نوافل غافل بوده‌اند و شخصی دیگر توانسته آن را احیا کند؟
نظر اهل بیت درباره نماز تراویح
امام صادق (ع) می‌فرماید: به پا داشتن تراویح به جماعت جایز نیست.  (۸)
 زمانی که امیرمؤمنان علی (ع) در کوفه بود مردم کوفه به خدمت حضرت آمدند و امام جماعت برای نماز تراویح درخواست کردند. حضرت جواب منفی داد و آنان را از اقامه نوافل شب‌های ماه رمضان به جماعت نهی کرد. (۹)

سلیم بن قیس هم از امیرالمؤمنین (ع) نقل می‌کند که فرمود: به خدا سوگند! دستور دادم که مردم در ماه رمضان جز بر نمازهای واجب جماعتی را بر پا نسازند و به ایشان گفتم که ادای نافله‌ها به جماعت بدعت است. برخی از لشکریانم فریاد برآوردند« ای اهل اسلام! سنت عمر تغییر کرد،او(علی) ما را از نمازهای نافلۀ ماه رمضان نهی می کند!»

حضرت علی باتوجه به این جماعت منجمدالفکرمی گوید: تا آن جا که ترسیدم در لشکرگاه سر به شورش نهند(لذاآنهارابحال خودگذاشتم)  (۱۰)

منابع:
۱. فتح الباری، ج۴ص۲۱۷/۲ –. مسند احمد، ج۴، ص۳۴۲./۳. همان، ج ۵، ص ۱۸۴
۴- صحیح بخاری، ج۲ص۳۰۸کتاب صلاه التراویح ح۲۰۱۰.۵- صحیح مسلم، کتاب الجمعه، باب تخفیف الصلاه والخطبه، ص۳۹۳ح۱۸۸۹.
۶- - ماثر الانافة فی معالم الخلافه، ج ۲، ص ۳۳۷. بیروت، عالم الکتب./۷- ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۳ص۱۱۴۵.
۸ -بحار الانوار ج۱۰ص۳۶۳./۹- وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۴۷ح۱۰۰۶۶./۱۰-. همان، ص ۴۶ ح ۱۰۰۶۵.

منبع:/شهریور ۱۳۹۰عصرایران بنقل از پایگاه اطلاع رسانی بعثه مقام معظم رهبری

چرا شیعیان نماز تراویح نمی‌خوانند؟

اما اهل سنت درتوجیه "اقامه نمازترویح"بجماعت چه می گویند؟

تراویح جمع ترویحه به معنى یکبار استراحت کردن است، مانند تسلیمه که به معنى یکبار سلام دادن است. نماز جماعت شبهاى رمضان به خاطر این تراویح نامیده شده که در آغاز که براى خواندن آن نماز جمع شدند، در بین هر دو سلام (بعد از چهار رکعت) کمى استراحت مى‏کردند و این شیوه همچنان ادامه دارد. (فتح الباری۴/۲۹۴).
خداوند متعال در وصف بندگان مؤمنش مى‏فرماید:. «پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى‏شود (و بپا مى‏خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید مى‏خوانند، و از آنچه به آنان روزى داده‏ایم انفاق مى‏کنند».[السجده: ١٦].
پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمود: «من قام رمضان ایماناً واحتساباً غفرله ماتقدم من ذنبه». (متفق علیه، البخاری ۳۷. مسلم ۷۵۹).
«کسى که شبهاى رمضان از روى ایمان و یقین و طلب اجر از خدا قیام کند، تمام گناهان گذشته‏اش بخشیده مى‏شوند».
«ایماناً». یعنى اعتقاد و یقین داشتن به پاداش موعود خداوند. «احتساباً». یعنى فقط خواستار اجر و پاداش از خداوند بودن. (فتح الباری ۴/۲۹۶).
همچنین فرمود: «صلاة اللّیل مثنى مثنى، فإذا خشى أحدکم الصبح صلّى رکعة واحدة توتر له ما قد صلّى». (متفق علیه، البخاری ۹۹۰. مسلم ۷۴۹).
«نماز شب دو رکعت دو رکعت خوانده مى‏شود. هرگاه یکى از شما از طلوع فجر صادق بیم داشت و شک کرد، یک رکعت بخواند تا به وسیله آن آنچه خوانده وتر بشوند».
روش رسول الله صلی الله علیه وسلم این بود که یارانش را به شب زنده‏دارى در رمضان و غیر رمضان تشویق مى‏کرد.
رسول الله فرمود: «أفضل الصلاة بعد الفریضة صلاة اللیل». (الترمذی ۴۳۸ ترمذى گوید: حدیث ابوهریره، حدیث حسن صحیح است).
«بهترین و ارزشمندترین نماز، بعد از نماز فرض، نماز شب است».
«رسول الله در ماه رمضان و غیر رمضان بیشتر از یازده رکعت نماز شب نمى‏خواند. چهار رکعت مى‏خواند و سلام مى‏داد،. از خوبى و طولانى بودن آن مپرس. سپس چهار رکعت مى‏خواند و سلام مى‏داد و از خوبى و طولانى بودن آن مپرس. سپس سه رکعت مى‏خواند».
عایشه رضی الله عنها گوید: «گفتم: اى رسول خدا، آیا پیش از خواندن نماز وتر مى‏خوابى؟ جواب داد: اى عایشه، چشمانم مى‏خوابند اما قلبم نمى‏خوابد». (متفق علیه، البخاری ۱۱۴۷. مسلم ۷۳۸).
ویژگى نماز شب رسول الله این بود که قرائت قرآن را تا جایى طول مى‏داد که قیام کننده توانایى آن را داشت و در خودش نشاط و مداومت بر قیام لیل مى‏یافت. بهترین کار و عبادت در نزد او عبادتى بود که انجام‏دهنده آن بر آن مداومت داشته باشد.
سنت مطهر نیز بر آن صحه گذاشته است. (البخاری ۴۳، ۱۱۳۵. مسلم ۲۵۵، ۷۸۲، ۷۸۵).
مسایل مربوط به قیام اللیل و تراویح.
اول: چگونه پهلوها از رختخواب‏ها فاصله مى‏گیرند و دور مى‏شوند؟
منظور این است که فرد با این کار قیام اللیل انجام مى‏دهد و خوابش را به‏خاطر خدا ترک مى‏کند و به‏خاطر انجام ‏عبادت، خوابیدن ‏بر روى رختخواب نرم را در شب رها مى‏کند، یا اینکه آن نماز خواندن بین مغرب و عشا است، یا منتظر ماندن براى رسیدن وقت نماز عشا است، یا اینکه نمازگزار حریص است که نماز عشا و همچنین نماز صبح را با جماعت بخواند. (تفسیر ابن کثیر ص ۱۳۴۵).
دوم: چگونه دعاى نمازگزار در شب از ترس و امید است؟ ارتباط دعا با انفاق مال چیست که خداوند انفاق را به دنبال دعا بیان کرده است؟! مفهوم آن ترس از عذاب خداوند متعال و امید به بزرگى نعمت خداوند است، (ومما رزقناهم ینفقون) پس بندگان خالص خدا بین انجام کارهایى که موجب نزدیکى به خدا مى‏شوند جمع مى‏کنند و آنها را با هم انجام مى‏دهند. همچون پرداخت زکات و کارهایى که با میل و خواسته خودشان براى به دست آوردن اجر و پاداش فراوان انجام مى‏دهند. همچون قیام‏اللیل و دعا کردن در آن، در حالى که در انجام این کار سرمشق آنان، سرور و مایه افتخار آنان در دنیا و آخرت، پیامبر خدا است.
عبداللَّه بن رواحه رضی الله عنه سروده است:
«در میان ما پیامبر خداست که هنگام دمیدن بامداد کتاب او را تلاوت مى‏کند، هدایت و راهنمایى را بعد از کورى به ما نشان داد. پس دلهایمان یقین پیدا کردند که آنچه او مى‏گوید حقیقت دارد و به وقوع خواهد پیوست.
شب را در حالى سپرى مى‏کند که پهلوى او از رختخوابش فاصله مى‏گیرد، آن هنگام که خواب مشرکان بر رختخوابهایشان بر آنان سنگین شده است».
سوم: چرا خداوند پاداشى را که براى شب زنده‏داران در نظر گرفته پنهان کرده است؟ و معناى «قرة أعین» چیست؟
خداوند براى شب زنده ‏داران پاداش فراوانى در بهشت جاویدان و لذتهایى که هیچ کس از چنان لذتى آگاهى نیافته است، مهیا و پنهان کرده، چون آنان عبادت و اعمالشان را پنهانى انجام مى‏دهند، خداوند هم پاداشى را که به آنان وعده داده پنهان کرده و صراحتاً بیان نکرده است، تا پاداشى موافق با کردار آنان باشد، چون پاداش از جنس عمل است. به همین خاطر خداوند نعمت و پاداشى براى آنان در نظر گرفته و آن را پوشیده نگه داشته که هیچ چشمى آن را ندیده و بزرگى و فراوانى آن بر دل هیچ‏کس خطور نکرده است.
رسول الله فرمود: خداوند مى‏فرماید: «أعددت لعبادی الصالحین ما لا عین رَأَتْ، ولا أُذن سمعَتْ ولا خطر على قلب بشر».
«براى بندگان صالح‏ام پاداشى آماده کرده‏ام که هیچ چشمى آن را ندیده و هیچ گوشى وصف آن را نشنیده و (بزرگى و فراوانى آن) بر دل هیچ انسانى خطور نکرده است».
چهارم: آیا مفهوم فرمایش رسول الله که در وصف قیام اللیل فرمود: «مثنى مثنى» این است که لازم است بعد از خواندن دو رکعت، سلام داده شود؟
پاسخ: راوى حدیث – ابن عمر – آن را چنین شرح داده که رسول الله بعد از خواندن دو رکعت سلام مى‏داد. (مسلم ۷۴۹). بنابراین راوى حدیث از مفهوم آن آگاه‏تر است و آنچه را هم که شرح داده، مفهومى است که به ذهن خطور مى‏کند، چون در مورد چهار رکعت گفته نمى‏شود که «مثنى» است.
با این حدیث استدلال مى‏شود که نماز قیام اللیل دو رکعت دو رکعت خوانده شود و بعد از دو رکعت با سلام دادن میان نماز فاصله ایجاد شود.
قول مختار در چگونگى نماز قیام اللیل دو رکعت دو رکعت خواندن آن است، همچنان که ظاهر حدیث بر آن دلالت مى‏کند و بعد از دو رکعت سلام دهد. چون رسول الله به سؤال کننده درباره چگونگى برگزار کردن نماز شب این‏گونه پاسخ داد که در هر دو رکعت سلام داده شود. همچنین احادیثى که درباره سلام دادن بین هر دو رکعت موجود هستند، از راه‏هاى گوناگون روایت شده و ثابت‏تراند.
اما روایت شده که رسول الله هم بعد از خواندن چهار رکعت و هم بعد از خواندن دو رکعت، سلام داده است. بنابراین در دو رکعت سلام دادن ارشادى است براى آسان گرفتن بر امت و تخفیفى براى نمازگزاران است. چون بین هر دو رکعت سلام دادن، سبب مى‏شود که نمازگزار کمى استراحت کند و کارهاى مهمى که نیازمند آنهاست، انجام دهد. (فتح الباری ۲/۵۵۶).
پنجم: از آنجا که نماز تراویح از جنس قیام اللیل است، آن هم دو رکعت دو رکعت خوانده مى‏شود. اما نماز تراویح به چه شیوه‏اى برگزار بشود بهتر است، انفرادى یا با جماعت؟
رسول الله در نیمه یکى از شبها از منزل خارج شد و به مسجد آمد و نماز خواند، مردانى هم که در مسجد بودند، پشت سر پیامبر به صف ایستادند و نماز خواندند. روز بعد کسانى که در مسجد بودند درباره نماز شب پیامبر به دیگران خبر دادند. شب بعد مردمان بیشترى جمع شدند و پشت سر پیامبر نماز خواندند. روز بعد خبر نماز شب پیامبر به گوش افراد زیادى رسید و مردمان بیشترى براى نماز شب جمع شدند. در شب چهارم بر اثر ازدحام جمعیت، مسجد پر از جمعیت شد و جایى براى سوزن انداختن نبود. رسول الله صلی الله علیه وسلم از منزلش خارج نشد تا نماز صبح و تنها براى نماز صبح به مسجد آمد. وقتى که نماز صبح را خواند رو به مردم کرد و شهادتین گفت، سپس فرمود: «دیشب آمدن شما به مسجد بر من پوشیده نبود و از آمدن شما خبر داشتم، اما من ترسیدم که اگر براى خواندن نماز شب بیرون بیایم، نماز شب بر شما فرض گردد و بعد شما از خواندن آن ناتوان شوید». (متفق علیه، البخاری ۹۲۴. مسلم ۷۶۱).
ابن شهاب گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم هنگامى که وفات کرد، مردم نماز شب را به طور انفرادى و پراکنده مى‏خواندند. سپس در زمان خلافت ابوبکر رضی الله عنه و آغاز خلافت عمررضی الله عنه بر آن شیوه عمل مى‏کردند. (البخارى، ۲۰۰۹. مسلم۷۵۹).
تا اینکه یکى از شبهاى رمضان عمر رضی الله عنه به مسجد آمد. دید که مردم پراکنده و متفرقند. بعضى انفرادى نماز مى‏خوانند، بعضى به دیگرى اقتدا کرده‏اند. عمر گفت: نظر من این است که اگر همه اینها جمع بشوند و پشت سر یک امام نماز بخوانند، بهتر است. سپس در این کارش تصمیم جدى گرفت و همه را جمع کرد تا پشت سر ابى بن کعب رضی الله عنه نماز شب را به شکل جماعت برگزار کنند. شبى دیگر که به مسجد آمد و دید مردم پشت سر یک امام نماز مى‏خوانند و همه هماهنگ هستند، گفت: چه بدعت خوبى است این کار، و گفت: اما کسانى که اول شب مى‏خوابند و نیمه‏هاى آخر شب بیدار مى‏شوند و نماز شب را مى‏خوانند بهتر است، چون مردم در آن زمان اول شب قیام اللیل انجام مى‏دادند. (البخاری ۲۰۱۰).
«أوزاع». یعنى جماعت‏هاى پراکنده، آوردن متفرقون در روایت تأکید لفظى است. (فتح الباری ۴/۲۹۷).
از نص‏هایى که بیان شد مى‏توان امور زیر را استنباط کرد:
درباره استنباط از دلایل اینجا با کمى تصرف نقل شده است.
رسول الله نماز کسانى را که سه شب پشت سر او نماز شب را به شکل جماعت برگزار کردند، تأیید کرده است.
رسول الله بعد از سه شب برگزارى نماز تراویح (شب) را به شکل جماعت ترک کرد، و دوست نداشت آنان همراه رسول الله نماز تراویح را به شکل جماعت برگزار کنند، از ترس این که مبادا خداوند نماز تراویح را به شکل جماعت بر آنان فرض گرداند که در آن صورت برگزارى آن در قالب جماعت در مسجد شرط درست بودن آن مى‏شد و در نتیجه بعضى از افراد نمى‏توانستند آن را انجام دهند و پاداش قیام شبهاى رمضان را از دست مى‏دادند.
اما وقتى که پیامبرخدا وفات کرد، ترسى براى فرض شدن آن نبود. بنابراین عمر رضی الله عنه با در نظر گرفتن برخى از مصالح، ترجیح داد مسلمانان پشت سر یک امام نماز تراویح را به شکل جماعت برگزار کنند. چنین امرى بسیار بهتر و زیباتر از پراکنده خواندن آن بود.
عمررضی الله عنه با در نظر گرفتن موارد زیر، جماعت در قیام اللیل را تعیین کرد:
- تمسک و چنگ زدن به روش و سیرت رسول الله در برگزارى نماز قیام اللیل همراه مردم در قالب جماعت.

- عمر فهمید که رسول الله به خاطر ترس از فرض شدن قیام اللیل به ‏شکل جماعت، خواندن آن را همراه با مردم ترک کرد. چون اگر در قالب جماعت بر آنان فرض مى‏شد آنان از برگزارى آن ناتوان مى‏شدند. پس به خاطر مهرورزى پیامبر نسبت به مسلمانان و ارفاق حال آنان، قیام را در قالب جماعت ترک کرد، نه به خاطر عدم فضیلت آن.
- عمر رضی الله عنه بسیار حریص بود که از نفوذ اختلاف و تفرقه‏گرى به دلهاى مسلمانان جلوگیرى کند، چون در اختلاف و تفرقه، وحدت کلمه از بین مى‏رود، اما جمع شدن مردم پشت سر یک امام – به خصوص وقتى که امام قارى‏ترین آنان و داراى آوازى زیبا و دلنشین باشد که بر خشوع بیفزاید – براى بیشتر نمازگزاران بهتر و نشاط آورتر است.
خواننده گرامى، از آنچه بیان شد روشن مى‏شود که برگزارى نماز قیام در ماه رمضان در قالب جماعت بهتر است، همان گونه که عمررضی الله عنه آن را انجام داد و اصحاب رسول الله هم آن را تأیید کردند و مسلمانان هم آن را پیوسته ادامه داده و مى‏دهند.
عمر رضی الله عنه به مردم اعلام کرد که خواندن نماز شب در آخر شب بهتر است، و گفت: کسانى که در اول شب مى‏خوابند و نیمه آخر شب براى برگزارى نماز بیدار مى‏شوند، بهتر است – گرچه نماز در اول شب همراه با جماعت هم باشد – این گفتار عمر، تشویقى بود براى نمازگزاران که اگر نماز را در آخر شب بخوانند بهتر خواهد بود، این نظر استناد به فرموده پیامبر خدا است که فرمود: «ینزل ربّنا تبارک وتعالى کلّ لیلة إلى السّماء الدنیا، حین یبقى ثلث اللیل الآخر، یقول: من یدعونی فأستجیب له، من یسألنی فأعطیه، من یستغفرنی فاغفر له». (متفق علیه، البخاری ۱۱۴۵. مسلم ۷۵۸).
«پروردگار متعال، در یک سوم مانده از آخر هر شب، به سوى آسمان دنیا پایین مى‏آید و مى‏فرماید: چه کسى مرا مى‏خواند تا اجابتش کنم: چه کسى از من چیزى مى‏خواهد تا خواسته‏اش را برآورم؛ چه کسى از من طلب مغفرت مى‏کند تا او را ببخشم»./منبع:سایت جماعت ودعوت واصلاح


حضرت علی درزمان حکومت ۵ساله اش خواست«نمازتراویح»رالغوکند واما مردم مخالفت کردند!

حجت‌الاسلام محسن قرائتی می گوید:من از یکی از مراجع شنیدم که حضرت امیر سی برنامه داشت که موفق نشد. گاهی وقت‌ها ما می‌گوییم که اگرایشان(فلانکس) رئیس جمهور شد پس فردا همه مشکلات حل می‌شود. ممکن است نتواند حل کند. حضرت امیر(علی علیه السلام) سی برنامه را خواست تغییر بدهد نشد(نتوانست).

یکی ازآن برنامه هایی که قصدتغییراتش راداشت «نماز تروایح »بود. نماز تراویح را اهل سنت می‌خوانند. این برای شیعه حرام است.

حضرت امیر خواست بگوید: (نمازتراویح )حرام است. (مردم)جمع شدند و سر و صدا کردند، حضرت فرمود: بروید بخوانید تا خسته شوید!.

من علی بن ابی طالب(ع) می‌گویم: نخوانیم. شما می‌خواهید بخوانید بخوانید! یعنی حضرت امیر نتوانست یک نماز را منع کند.

توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:این سخنان حجت‌الاسلام محسن قرائتی،برنامه سمت خدا -بامجری گری آقای نجم الدین شریعتی ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶است،ضمناَکلمات داخل پرانتزازاینجانب است.

واما چرا پیامبر۳شب این نمازرا اقامه کرد وچرامنصرف شد؟

نماز تراویح همان نمازی است که مسلمانان آن را به جماعت بعد از نماز عشاء ادا می کنند.

 رسول الله نماز تراویح را سنت قرار داد و دو یا سه شب آن را به صورت جماعتی برگزار کرد

ولی از ترس اینکه مبادا این نماز بر مسلمانان فرض شود به صورت جماعتی خواندن را ترک کرد و صحابه نماز تراویح را تا اوایل خلافت عمر به صورت فرادی می خواندند. تا زمانیکه بار دیگر عمر رضی الله عنه تراویح را به صورت جماعتی به امامت أبی بن کعب برگزار نمود.

چراتعدادرکعات متفاوت است

ائمۀ اربعه قائل بر بیست رکعت هستند

 ابو حنیفه 

علامه ابن رُشد مالکی رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ در کتاب مشهور خود «بدایةُ المجتهد» می نویسد: قیام رمضان نزد امام ابو حنیفه رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ بیست رکعت است. (بدایة المجتهد لابن رشد: ۱/۲۱۹ کِتَابُ الصَّلَاةِ الثَّانِی؛ الْبَابُ الْخَامِسُ فِی قِیَامِ رَمَضَانَ)

 فخر الدین قاضی خان حنفی :

عَنْ أَبِیْ حَنِیْفَةَ رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ قَالَ: اَلْقِیَامُ فِیْ شَهْـرِ رَمَضَـانَ سُنَّةٌ... کُلَّ لَیْـلَةٍ سِوَی الْوِتْـرِ عِشْرِیْنَ رَکْعَةً خَمْسَ تَرْوِیْحَاتٍ.

ترجمه:  ابو حنیفه رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ  می فرماید: در ماه مبارک  رمضان، بیست رکعت نماز تراویح در پنج ترویحه، علاوه بر وتر سنَّت است. (فتاوی قاضی خان: ۱/۱۱۲ )

 مالک بن اَنَس 

امام مالک رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ  مطابق یک قول، بیست رکعت تراویح را مستحسن دانسته است، چنانچه علامه ابن رُشد مالکی رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ می نویسد: فَاخْتَارَ مَالِکٌ فِی أَحَدِ قَوْلَیْهِ... الْقِیَامَ بِعِشْرِینَ رَکْعَةً سِوَى الْوِتْرِ. ترجمه: امام مالک رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ در یک قول، بیست رکعت تراویح را اختیار نموده است. (بدایة المجتهد لابن رشد: ۱/۲۱۹ کِتَابُ الصَّلَاةِ الثَّانِی؛ الْبَابُ الْخَامِسُ فِی قِیَامِ رَمَضَان)

قول دوم امام مالک رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ  سی و شش رکعت است که بیست رکعت آن نماز تراویح و شانزده رکعت باقیمانده آن نفل می باشد که در نشست های بعد چهارچهار رکعت تراویح می خواندند. (الحاوی للفتاوی: ۱/۳۳۶)

محمد بن ادریس شافعی 

امام شافعی رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ می فرماید: قَالَ: وَأَحَبُّ إِلَیَّ عِشْرُونَ ... وَکَذَلِکَ یَقُومُونَ بِمَکَّةَ. ترجمه: من بیست رکعت را می پسندم و در مکه معظمه نیز بیست رکعت می خوانند. (قیام رمضان للمَرْوَزِی: ص 222 بَابُ عَدَدِ الرَّکَعَاتِ الَّتِی یَقُومُ بِهَا الْإِمَامُ لِلنَّاسِ فِی رَمَضَان)

شافعی درروایت دیگر

وَهَکَذَا أَدْرَکْتُ بِبَلَدِنَا بِمَکَّةَ یُصَلُّونَ عِشْرِینَ رَکْعَةً. ترجمه: من در شهر خود مکه، مردم را با ادای بیست رکعت تراویح یافتم. ( جامع الترمذی: ۳/۱۶۰ حدیث ۸۰۶ أَبْوَابُ الصَّوْمِ؛ بَابُ مَا جَاءَ فِی قِیَامِ شَهْرِ رَمَضَان)

 احمد بن حنبل

علامه ابن قُدامۀ حنبلی رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ ترجمان ممتاز فقه حنبلی می نویسد: وَالْمُخْتَارُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللهِ رَحِمَهُ اللهُ فِیهَا عِشْرُونَ رَکْعَةً. وَبِهَذَا قَالَ الثَّوْرِیُّ، وَأَبُو حَنِیفَةَ، وَالشَّافِعِیُّ. ترجمه: مذهب مختار نزد امام ابو عبد الله (احمد بن حنبل) رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ بیست رکعت تراویح است، و امام سفیان ثَوری رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ، امام ابوحنیفه رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ و امام شافعی رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْهِ نیز قائل بر بیست رکعت تراویح اند. (المغنی لابن قدامة الحنبلی: ۲/۱۲۳ مسألة ۱۰۹۴ مَسْأَلَةَ قِیَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ عِشْرُونَ رَکْعَة)

تعدادرکعات  نماز تراویح در روایات دیگر

در روایت امام بخاری تعداد رکعات نماز أبی بن کعب را ذکر نکرده است و در روایت های دیگری تعداد رکعات های نماز تراویح را در بین ۱۱ و ۱۳ و ۲۱ رکعت( با وتر) ذکر شده است. حافظ ابن حجر می گوید احتمال دارد این تفاوت تعداد رکعات ناشی از طولانی و کوتاه بودن قرائت و نماز بوده است به گونه ای که هر چه قرائت طولانی تر بوده است تعداد رکعات کمتر بوده است.

گفته اند آنان سوره های طولانی را در نماز می خواندند، به گونه ای که به خاطر طولانی بودن نماز بر عصا تکیه می کردند.

در زمان عمر بن عبد العزیز در مدینه ۳۶ رکعت تراویح و ۳ رکعت وتر می خواندند. امام شافعی می گوید: در مدینه دیدم که ۳۹ رکعت می خواندند و در مکه ۲۳ رکعت و هیچ کدام ان هم ممانعتی ندارد.