یکی از راههای اصلاح امور این است که با جهان در ارتباط باشیم که خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد.
اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم به ضرر مردم ایران است
«آیت الله صافی گلپایگانی»: باید با تمام کشورهای دنیا با عزّت و اقتدار رابطه داشته باشیم.
این مرجع در دیدار رئیس مجلس شورای اسلامی(محمدباقرقالیباف) در قم، توصیههایی درباره وضعیت معیشتی در جامعه و نیز روابط خارجی مطرح کرد.
آیتالله صافی گلپایگانی درباره روابط خارجی گفت:توصیه حقیر این است که باید با تمام کشورهای دنیا با عزّت و اقتدار رابطه داشته باشیم.
وی گفت:اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست و به ضرر مردم عزیزمان است.
آیتالله صافی گلپایگانی خطاب به رئیس قوه مقننه گفت:شما باید با عقلانیت و تعامل سازنده، حقوق ملت را احقاق کنید. امروز یکی از راههای اصلاح امور این است که با حفظ منافع کشور و با عزت، با جهان در ارتباط باشیم که خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد.
آیتالله صافی گلپایگانی گفت: بنده بسیار نگران وضعیت اقتصادی و مشکلات مردم هستم، مردم نجیب و شریف کشور ما مستحق این وضعیت نیستند.
آیتالله صافی گلپایگانی، با اشاره به گرانیها، افزود: گرانی برای مردم طاقت فرسا شده و تحمل آن برای مردم عزیزمان بسیار سخت و مشکل شده است.
این مرجع تقلیددرپایان گفت: امیدوارم عنایات و توجهات حضرت ولیعصر(عج) بر این مملکت و مردم شریف ما مستدام باشد و شما و همکارانتان و کسانی که دوست دارند به مردم خدمت کنند و ناراحتی و غصّه مردم را برطرف نمایند، بر مشکلات فائق آیند و مردم را خوشحال کنند.
«محمدباقر قالیباف» رئیس مجلس شورای اسلامی روز پنجشنبه( ۲۹ مهر ۱۴۰۰) در سفر به قم با حضرات آیات، مکارم شیرازی، جوادی آملی، سبحانی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی، علوی گرگانی و حسینی بوشهری رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه، سعیدی تولیت آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (س) و حجتالاسلام شهرستانی نماینده آیتالله سیستانی از مراجع تقلید در ایران دیدار و گفتوگو کرد.
«احمد امیرآبادی فراهانی» و «حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری» نمایندگان قم در مجلس شورای اسلامی و« بهرام سرمست »استاندار قم نیز در این دیدار حضور داشتند.
دیدار و گفتگوی شهردار تهران با آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی
دیدارشهردارتهران بامراجع تقلید۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱
دیدارشهردارتهران بامراجع تقلید۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱
«آیت الله رضا استادی »عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به هجمه ها علیه آیت الله صافی گلپایگانی واکنش نشان داد.
فرارو(۷ آبان ۱۴۰۰)نوشت:اخیرا آیتالله صافی گلپایگانی در دیدار با محمد باقری قالیباف رییس مجلس خواستار بهبود روابط ایران با همه کشورهای جهان شد. این اظهار نظر آیت الله صافی با انتقاد برخی اصولگرایان تندرو همراه شده است. سایت رجانیوز در روزهای اخیر مطالبی علیه این مرجع تقلید منتشر کرده است.
آیت الله استادی امشب در مراسم چهلم آیتالله حسنزاده آملی در مسجد اعظم قم، گفت: "آیت الله العظمی صافی گلپایگانی غیرت دینیش زبانزد همه است هر کجا لازم باشد صحبت می کند."
«آیت الله رضا استادی» امشب در مراسم چهلم آیت الله حسن زاده آملی در مسجد اعظم قم، گفت: آیت الله العظمی صافی گلپایگانی غیرت دینیش زبانزد همه است هر کجا لازم باشد صحبت می کند.
وی افزود: شنیدم کسی دانسته یا ندانسته به ایشان اهانت و جسارت کرده است؛ این ناشکریها اثر بد دارد باید به تمام عزیزان از جمله امام، مقام معظم رهبری و همهی مراجع احترام میگذارند، احترام بگذاریم زیرا حق دارند، اینها پدر امت هستند.
آیت الله استادی ادامه داد: من نمیدانم و این آقا را نمیشناسم که چطور باعث شده در سایه انتقاد اینطور صحبت کند و کسی جلوی او را نگرفته است؟! او میتواند به مرجع تقلید بگوید من به این حرف شما انتقاد دارم و توضیح بدهید؛ اما نباید زیر سایه انتقاد بیادبی کند و چیزهایی بگوید که فکر می کنم اگر بعدا خودش بخواند پشیمان شود.
وی در پایان با بیان اینکه امیدوارم هر چه زودتر او عذرخواهی کرده و خاتمه پیدا کند، گفت: وظیفه ما این است مراجع احترام بگذاریم./جماران
«سید حسن خمینی» در پستی اینستاگرامی به تمجید از آیتالله صافی گلپایگانی پرداخت.
او در صفحه خود در اینستاگرام خود نوشت: "در زمره عالمان بزرگی که در قید حیات اند، دو سه تن هستند که برای من نه تنها از جهت «علم و منزلت والای زعامت»، که از جهتی دیگر ارزشمند اند: «اینکه در حضورشان احساس آرامش می کنی » و حس می کنی که آنچه می گویند، هیچ ریشه ای در «منیت فردی یا محبت قبیله ای» ندارد. و اینکه وقتی از پیش ایشان برمی خیزی، احساس می کنی «به هم ریختگی های وجودی ات» نظام یافته است. هرگز از آنها «دعوت به نفس» نمی بینی. [و به تعبیر ما طلبه ها، سخنانشان «اصلِ مُثبِت» ندارد، یعنی نمی خواهند با لوازم سخن، فضیلتی برای خود ثابت کنند.»
حسن خمینی افزود: «و یکی از آنها حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مد ظله العالی است. به جرأت می توان گفت که دین برای ایشان، فقط و فقط«دین خدا» است.»
«آیت الله علیاکبر رشاد» رئیس شورای حوزههای علمیه استان تهران در اطلاعیه ایی به شدت از هجمهها علیه آیت الله صافی انتقاد کرد.
او در این اطلاعیه نوشت: «پیرو نصایح و توصیههای مشفقانه و پدرانهی حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (دام ظلّه) به برخی مقامات، پارهای موضعگیریهای از سر جهل روی داد که مایهی تاسف و تاثر دلسوزان نظام، خیرخواهان کشور و ملت، خاصّه ارکان حوزههای علمیه (صانها الله عن الحدثان) گردید.»
او افزود: "این طلبهی کمترین به عنوان خادم حوزهی عریق و عظیم تهران عرض میکنم: تعرض به نهاد مرجعیت تعرض به نظام اسلامی و حکایت «یکی بر سر شاخ بن میبرید» است و خسارتهای ویرانگر آن به کیان مکتب و ملت و کشور جبرانناپذیر است."
«آیتالله علوی بروجردی» نیز در حمایت از آیت الله صافی گلپایگانی و در درس خارج فقه امروز مواردی را طرح کرد. او از سانسور سخنان آیت الله صافی و هجمه ها علیه او انتقاد کرد.
حملات به آیت الله صافی در شبکههای اجتماعی نیز بازتاب گسترده ای داشته و مورد توجه کاربران قرار گرفته است.
توضیج مدیریت سایت-پیراسته فر:چه کسی به آیت الله صافی جسارت کرده بود؟
انصاف نیوز(۳۰ مهر ۱۴۰۰)نوشت:کانال سایت اصولگرای« رجانیوز»، در یادداشتی با عنوان «ما با طاغوت فقط «قهر» نیستیم؛ بلکه «دشمنی» داریم» در واکنش به خبر سخنان آیت الله صافی گلپایگانی نوشت:
در اخبار جملهای به نقل از حضرت آیتالله العظمی صافی گلپایگانی حفظه الله آمده که «اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست».
در دل تشیع جریانهای مختلفی وجود دارند. عدهای که از اساس معتقدند در عالم مفهوم «دشمن» وجود ندارد و کشورهای امروز چیزی بیشتر از «رقیب» هم نیستند. اینها با کت و شلوار و دکمه سردست در سایه امنیت جمهوری اسلامی عمدتا مشغول کسب و کار اقتصادی خود هستند و منتفعترین قشر از بیماریهای اقتصادی و نابرابریهای اجتماعیاند و البته همیشه هم طلبکار!
تفکر دیگری هست که «دشمن» را انکار نمیکند بلکه او را در کشورهای همسایه و مذاهب دیگر جستجو میکند. این تفکر، جمهوری اسلامی و رهبران آن را بابت راهبرد وحدت در جهان اسلام نکوهش میکند و از رسیدگی حاکمیت به مناطق اهل سنت و تشکیل مجامع تقریبی و امثال آن دلخور است.
«تبری» در این تفکر سمت و سوی تاریخی داشته و یک توقف زمانی عمیق در این جریان وجود دارد. طعنههای گاه و بیگاه درباره حضور منطقهای ایران در کشورهای اسلامی نیز برخاسته از همین نظرگاه به مساله است. اینها حتی در خیریه و سیل و زلزله شماره حساب جداگانه برای کمک به شیعیان اعلام میکنند!
تفکر انقلابی اما هیچ یک از این دو نیست. در اسلام خمینی، مصداق «طاغوت» پیروان مذاهب دیگر نیستند. دوگانه معتبر در این مکتب، «شیعه-سنی» نیست. این اسلام به دوگانه «مستضعف-مستکبر» اصالت میدهد و «وحدت» را نه ابزاری برای فرار از پذیرش مسئولیت «تبری بدعتآلود» که مبنایی برای «مبارزه با طاغوت» به عنوان رکن «قیام» مینگرد.
در این اسلام، جمهوری اسلامی «مستضعفان» جهان را در برابر «طاغوت استکبار» رهبری میکند. در این تفکر، انقلاب اسلامی با طاغوت «قهر» نیست، بلکه «دشمن» است و نه تنها به نابودی او میاندیشد، بلکه برای محو او از صحنه روزگار طرح و برنامه دارد؛ دقیقا همانطور که او چنین میکند.
امام خمینی مناسک و ظواهر بیاصالت را کنار زد و مفاهیم جدیدی از اسلام ارائه کرد. لشگر امام هر سال بزرگترین «لعن طاغوت» را در ۲۲ بهمن و روز قدس رقم میزند که صدرنشینان مراسمات بدعتآلود نهم ربیع هیچگاه در چنین مراسماتی دیده نمیشوند. شعار این مکتب «شمر زمانهات را بشناس» بوده و «حرب لمن حاربکم» را روی پرده سوریه و عراق و یمن و بحرین و فلسطین به تصویر کشیده است.
بسیجیان خمینی جان خود را ضمانت کردهاند که جبهه مستضعفان را برای براندازی طاغوت یکپارچه کنند و تا کنون هم موفق بودهاند و بعد از این هم خواهند بود. اسلام ناب خمینی بر خلاف اسلام تحجر و اسلام آمریکایی «دشمن» را کتمان نمیکند و تقلیل نمیدهد. امت آخرالزمان با طاغوت «قهر» نیست، بلکه «دشمن» است و تا محو «استکبار» از پای نخواهد نشست. «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم.»
«مهدی جمشیدی» عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
رجانیوز( ۴ آبان ۱۴۰۰)نوشت:«هشتسال عبرت» کافی نیست؟!
۱. آیتالله صافیگلپایگانی گفتهاند: گرانی برای مردم طاقتفرسا شده و اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم، به ضرر مردم است.
۲. عبارت ایشان، دلالت بر همان معنایی دارد که رهبر انقلاب در بیانیۀ گام دوّم انقلاب از ان با تعبیر «تحلیل سراپا غلط» یاد کرده است؛ اینکه مشکلات معیشتیِ مردم را نه به اراده و توانمندیِ مسئولان و ظرفیّتهای وطنی و بومی، بلکه به مناسبات خارجی متصل کنیم و در اقتصاد برونزا باشیم.
۳. جالب است که این حرف را حسن روحانی، «هشت سال پیش» مطرح کرد و به واسطۀ آن، عوام ظاهربین و بیتحلیل و سطحینگر را فریفت و از آنها رأی گرفت. البتّه غلطبودن این تحلیل، در «عمل» ثابت شد، و هشت سال مذاکره و بازی با سند ننگین برجام، هیچ حاصلی برای سفرۀ مردم نداشت. امّا امروز پس از هشت سال، همین سخن ناصواب را از زبان یک «مرجع تقلید» میشنویم. هم تقلیدِ سیاسیِ ایشان از نیروهای سکولار بسیار مذموم هست، هم تأخیرِ سیاسیِ ایشان در تکرار این تحلیل سراپا غلط. نمیدانم «تقلیدِ» ایشان را مذمّت کنم یا «تأخیر»ش را.
۴. صدق گفتۀ ایشان، از حامیان سخنش پیداست؛ علی مطهری و مهدی نصیری و فرید مدرسی. ورشکستگان سیاسی، در کمین نشسته بودند که لقمهای را از دهان ایشان بربیایند و بر آن، موجسواری رسانهای کنند.
۵. استاد مطهری، بسیار نسبت به «بیوت مراجع»، حسّاس بود. ایشان زمانی به حاج احمدآقا گفته بود: مراقب باشید بیت آقای خمینی، مانند بیت آقای بروجردی نشود. اغلب اینگونه است که مراجع به دلیل «ارتباطات محدود» و «محیط بسته»ای که در آن هستند، با واسطه با «واقعیّت» تماس دارند و این واسطهها، همان «اعضای دفتر» هستند. در واقع، اعضای دفتر، «مهندسان مواضع» و «طرّاحان ذهن» این بزرگان هستند. این وضع، خاص آیتالله بروجرودی نبود، بلکه آیتالله شریعتمداری و آیتالله منتظری نیز دچار این آسیب بودند. برخی دیگر نیز چنین هستند که لازم به نامبردن نیست.
۶. اینکه بعد از هشت سال «سرافکندگیِ ملّی» و «فقر عمومی» که حسن روحانی با فریبکاری رسانهای و خطابههای دروغین بر مردم تحمیل کرد، بدانیم این بیراهه به مقصد نمیرسد، محتاجِ بصیرت نیست. امروز مردم کوچه و بازار هم از غرب ناامیدند و میدانند و مشکل اصلی، «کفایت حاکمان» بوده است نه «سیاستهای کلّیِ نظام». مشکل این بوده که حسن روحانی، «تنبلی» و «ناکارآمدی» و «بیکفایتیِ» خویش را بر ایران تحمیل کرد و سرمایههای ملّی را به باد داد و آتشِ «فساد دولتی» را شعلهور ساخت. امّا افسوس که «مرجع تقلیدِ شیعه»، چنین برداشتی ندارد و همچنان چشم به «بیرون» دارد.
۷. عالِم راستین و محقّقِ طالبِ نفسالامر، در این اندیشه نیست که سخن و داوریاش، با چه کسی اصطکاک مییابد و منزلت و اعتبار چه جریانی را میخراشد، بلکه دل و جان در گروی «حقیقت» دارد و آن را «محافظهکارانه» در پای «بزرگان»، قربانی نمیکند. در عمل مشخص شد که این تحلیل، «سراپا غلط» است. مهمّ نیست چه کسی به آن معتقد است: بنده یا یک مرجع تقلید. آنان که محقّق هستند نباید اشخاصِ هر چند بزرگ را بر «حقیقت» ترجیح دهند.
۸. باب «نقادی»، به دو صورت بسته میشود: یکی با «استبداد آشکار» و دیگری با «قدیسسازی از اشخاص». دوران قرون وسطی و کلیسای کاتولیک و سلطنت پاپها گذشته و نمیتوان نفهمید و نگفت و نخواست.
۹. بعضی دوستان، هر گاه ناخشنود میشوند، پای «ادب» و «ادبیات» و «اخلاق» را به میان میکِشند و در قالب تذکرِ اخلاقی، «نسبت ناروا» میدهند. همین که کسانی نسبت به خطای بزرگ یک مرجع تقلید، حسّاس نیستند و برآشفته نمیشوند، امّا این قبیل یادداشتهای انتقادی را برنمیتابید و وظیفۀ شرعیِ خویش میدانند که بیدرنگ، موضعگیریِ منفی کنند و بر کرسی موعظه بنشینند یا جوّسازی کنند، نشان میدهد که پای «سوگیری سیاسی» در میان است.
۱۰. اگر برای اثبات سخنم، به «آیتالله خامنهای» استناد کنم و نظر ایشان را به عنوان «ولیّفقیه» به میان آورم، متهم به «دخالتدادن اقتدار سیاسی در بحث» و «مواجهۀ متعبّدانه و متعصّبانه با ایشان» میشوم، و اگر به «واقعیّتهای عقلی یا تجربی» استناد کنم و «مجتهدانه» و «محقّقانه»، نظرورزی نمایم، متهم به «خودمحوری» و «خویشمرکزبینی» میشویم. مسأله را به حاشیه نرانیم: نه اینکه انقلاب با بسیاری از کشورها، قهر است، صحیح است؛ و نه اینکه راهحل مشکلات معیشتیِ مردم، ارتباطات خارجی و اقتصاد برونزا است. هر دو پیشفرض ایشان ناصواب هستند و این ناصواببودن، متّکی به هشتسال تجربۀ عینی است: «هشتسال خسارت محض» و «هشتسال عبرت». کافی نیست؟! میخواهید به عنوان مرجع تقلید، دوباره مردم را سرگردان «مذاکره» و «برجام» و «غرب» و «تعلیق» و «شرطیشدن اقتصاد» و ... کنید؟!/مهدی جمشیدی،رجانیوز