درادامه به موارددیگری هم پرداختیم،ازجمله دکتربیژن نجفی وادیسون،انیشتین،بتهون،پاستور،نیوتن و..
نابغه ای که سابقه مردودی دارد/علامه طباطبایی
مؤلف المیزان درباره دوران تحصیلش نوشتهاست:هرچه مطالعه می کردم،نمی فهمیدم.
«سیدمحمدحسین طباطبایی» :در اوائل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این رو هر چه میخواندم نمیفهمیدم و چهار سال به همین نحو گذراندم.
علامه طاطبایی: پس از آن یک باره «عنایت خدایی» دامن گیرم شده عوضم کرد.
صاحب المیزان درادامه نوشت :در خود یک نوع شیفتگی و بیتابی نسبت به تحصیل کمال، حس نمودم. به طوری که از همان روز تا پایان ایام تحصیل که تقریباً هفده سال طول کشید، هرگز نسبت به تعلیم و تفکر درک خستگی و دلسردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث در برابر میپنداشتم.
قطع ارتباط باغیراهل علم
علامه طباطبایی:بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه میپرداختم.
شبها،تاطلوع صبح مشغول مطالعه بودم.
بابغه قرن نوشت:بسیار میشد به ویژه در بهار و تابستان که شب را تا طلوع آفتاب با مطالعه میگذراندم و همیشه درس فردا را شب پیش مطالعه میکردم.
مفسِّرقران می گوید: اگر اشکالی پیش میآمد «با هر خودکشی بود حل مینمودم».(مشکل رابرطرف می کردم)
سیدمحمدحسین طباطبایی:وقتی که به درس حضور مییافتم از آنچه استاد میگفت قبلاً روشن بودم(خوانده بودم) و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم/پایان.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:طلبه«سیدمحمدحسین» یک روز وقتی در نحو به «سیوطی» رسیده بودند، استاد از آنها امتحان گرفت و او مردود شد.
وقتی کاغذش را می گرفت، استاد بدون این که سیدمحمدحسین را نگاه کند، گفت: «پسرجان! وقت خودت و من را ضایع کردی.».
متن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران برگزاری کنگره بینالمللی علامه طباطبایی که در تاریخ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲ برگزار شده بود، صبح چهارشنبه(۲۴ آبان ۱۴۰۲) در محل برگزاری همایش در قم منتشر شد.
حضرت آیتالله خامنهای : یکی از کارهای مهم آیتالله سید محمد حسین طباطبایی در بحبوحه تهاجم اندیشههای وارداتی و بیگانه، جهاد فکری و تشکیل یک پایگاه فکری مستحکم و با آرایش تهاجمی بود، کاری که امروز به آن نیاز داریم.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به ویژگیهای برجسته و ممتاز مرحوم علامه طباطبایی همچون «علم»، «پارسایی و پرهیزگاری»، «مَلَکات اخلاقی»، «ذوق هنری و شعر و ادبیات» و «صفا و رفاقت و وفاداری»، افزودند: در بُعد علمی ایشان جنبههای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها تنوع علمی کم نظیر آن مرحوم است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به تسلط علامه طباطبایی در علومی همچون «فقه»، «اصول»، «هیات و ریاضیات»، «تفسیر»، «علوم قرآنی»، «شعر و ادبیات» و «اَنساب» خاطرنشان کردند: در کنار این تنوع علمی عجیب، عمق علمی و فکری ایشان در علوم مختلف نیز بسیار قابل توجه است به گونهای که یک اصولی صاحب مبنا و یک فیلسوف نوآور و یک مفسر شگفتیساز بود.
تربیت شاگردان عالِم و اندیشمند و تأثیرگذار همچون شهید مطهری و شهید بهشتی و مرحوم مصباح یزدی در هیچ عالِم دیگری تا به این حد دیده نشده است و اکثر شاگردان مرحوم علامه نیز جزو نقش آفرینان انقلاب اسلامی بودند.
یکی از این ویژگیها، جهاد علمی کم نظیر و تشکیل یک پایگاه فکری مستحکم با رویکرد تهاجمی، در بحبوحه تهاجم اندیشههای وارداتی و بیگانه و شبهه افکنیها بود که دو اثر «اصول فلسفه و روش رئالیسم» و «تفسیر المیزان» نمونههایی از این جهاد علمی هستند.
ایشان تفسیر المیزان را دریایی از معارف اجتماعی و سیاسیِ روز در کنار مبانی فکری و حِکَمی و جنبههای خاص تفسیری برشمردند و گفتند: امروز نیز ما نیازمند پایگاه فکری تهاجمی هستیم که پاسخگوی نیازهای روز و شبهات باشد و این کار را باید از مرحوم علامه طباطبایی یاد بگیریم.
مرحوم علامه طباطبایی با آن همه وجوه علمی، هیچ هویتی برای خود قائل نبود و در برخوردهای رفاقتی و عمومی یک انسان نرمخو، صاحب حِلم و متواضع و گرم و گیرا و دلچسب و خوش بیان بود.
علامه طباطبایی آنقدر که اکنون شناخته شده است در زمان حیات، شناخته شده نبود و به برکت اخلاص ایشان، روز به روز شخصیت و آثار علامه در سطح کشور و دنیا، بیشتر شناخته خواهد شد.
دیداردستاندرکاران برگزاری کنگره بینالمللی علامه طباطبایی با رهبرانقلاب(آیت الله خامنه ای) ۱۷ آبان ۱۴۰۲
«محمدحسین» سرخ شد. کاغذ را پشتش قایم کرد و از مدرسه آمد بیرون. از خودش بدش می آمد. فکر کرد آدم چه قدر باید بی همت باشد، بی رگ باشد که چنین حرفی به او بزنند.
مأیوس نشدن درشکستها
نمی توانست آرام بگیرد یا برود بنشیند خانه.
رفت بیرون شهر وبه تفکرپرداخت وباخدایش خلوت کرد.به افعالی پرداخت.
وقتی برگشت شهر، دوباره رفت سراغ درس و مدرسه، و مصمم شددرفراگیری علوم.
طوری مشغول فراگیری که انگار دنیا به آخر رسیده. به قول خودش: «با هر خودکشی ای که بود» می خواند و حل می کرد و می نوشت.
تا آخر همین طور بود و تا آخر، تا وقتی زنده بود، برای کسی نگفت آن روزها، آن گوشه دور از شهر، به چه عملی مشغول بوده. جواب همه آن هایی که پرسیده بودند هم یک چیز بود: «عنآیت خداوندی دامن گیرم شد و عوضم کرد.»
منبع:حوزه .داد.نت /باکمی دخل وتصرف.
دیدگاه شهید مطهری درباره استادش(علامه طباطبایی)
«این مرد واقعا یکی از خدمتگزاران بسیار بزرگ اسلام است، او به راستی مجموعه تقوا و معنویت است، در تهذیب نفس مقامات بسیار عالی طی کرده... کتاب تفسیرالمیزان ایشان یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن مجید نوشته شده است... من میتوانم ادعا کنم که بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است...»
«همه تفسیرالمیزان با فکر نوشته شده... من معتقدم بسیاری از این مطالب از الهامات غیبی است. کمتر مشکلی در مسائل اسلامی و دینی برایم پیش آمده که کلید حل آن را در تفسیرالمیزان پیدا نکرده باشم.»
«توجه به ذکر»حتی «حوری»جلوه گری کند.
«آیتالله ضیاءالدین نجفی»(مسئول حوزه علمیه شرق تهران) می گوید:علامه طباطبایی به معنویات، «زیارت عاشورا »و مداومت بر گفتن اذکار، توجه بسیاری داشت و میفرمود:
استاد ما «آیتالله قاضی»(میرزا علی آقا قاضی تبریزی) فرمودهاند: ذکری را که به شما یاد دادهام، «تعداد خاصی باید گفته شود» تا خاصیت ویژهاش برای شما آشکار شود لذا در وسط اذکار سعی کنید آنقدر توجه داشته باشید که چیزی شما را به خود، مشغول نکند والا آن ذکر اثر خود را از دست خواهد داد!
بی اعتنایی علامه طباطبایی به فرشته(حوری بهشتی)
علامه طباطبایی در این باره به داستان ذکر گفتن خود اشاره کرد و گفت: روزی مشغول گفتن ذکری بودم که باید چند هزار مرتبه گفته میشد و از این رو، چند ساعت وقت لازم داشتم. اتاق را خلوت کرده و شرایط را طوری فراهم کردم تا کسی به آنجا نیاید و من بتوانم آن ذکر را به تعداد مشخصی بگویم. مشغول گفتن ذکر بودم که احساس کردم آثار این ذکر، کمکم بر من هویدا میشود. ناگهان یک لحظه دیدم که از جانب راست من «فرشتهای با جامی از شراب بهشتی» ظاهر شد و عرض کرد این یک جام بهشتی برای شماست آن را برای شما آوردهام تا میل کنید.(شَرَابًا طَهُورًا)
علامه طباطبایی در ادامه فرمودند: چون استاد ما آیتالله قاضی به ما فرموده بودند که وسط ذکر، به چیزی غیر از یاد خدا مشغول نشوید از این رو من هم به این فرشته، اعتنا نکردم! آن ملک(حوری) میگفت: من فرشتهام و آب سلسبیل بهشتی برایت آوردهام از دست من بگیر و آن را بنوش.(وَیُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا ١٧ عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّىٰ سَلْسَبِیلًا ١٨سوره انسان)
آیتالله طباطبایی به آن «ملک» اعتنایی نکرد و لذا «حوری بهشتی» که این صحنه را دید رفت عقب و از سمت چپ ایشان، ظاهر شد باز همان سخنان را تکرار کرد و علامه طباطبایی نیز این بار هم کوچکترین توجهی به آن فرشته نکرد تا اینکه سقف شکافته شد و آن فرشته بالا رفت.
«آیتالله ضیاءالدین نجفی»می گوید: استادم (علامه طباطبایی) فرمودند: در این هنگام، حالی برای من پیش آمد اما باز هم ذکر را قطع نکرده و بر آن مداومت کردم تا اینکه ذکر به پایان رسید، آن خاطره آمدن و رفتن فرشته و شکافته شدن سقف هنوز در خاطرم هست و اینگونه من عملا اثر ذکر خدا را در حین گفتن ذکر مشاهده کردم./منبع:فارس بااندکی اصلاحات.
مرحوم علامه طباطبایی خود میگوید: وقتی ما وارد نجف شدیم، من نمیدانستم که چه درسی باید بخوانم و از چه کسی باید درس بگیرم. روزی آقایی دست به شانه من زد، برگشتم و دیدم سیدی است که تا آن تاریخ ایشان را ندیده بودم. سید از پدرم پرسد: شما محمد حسین هستید؟ ایشان هم خود را معرفی میکند آن آقا میگوید: شما آمده اید که درس بخوایند؛ اما احتمال میدهم که نمی دانید چه درسی باید بخوانید و از چه کسی باید درس بگیرید؟.
آن سید بزرگوار سپس به منزل علامه طباطبایی می رود و آنها را راهنمایی میکند. از این پس ارتباط علامه طباطبایی با آن سید که « سید علی آقای قاضی »بوده، شروع می شود.
در سال ۱۳۱۴ شمسی رضا شاه دستور میدهد که از خروج ارز از ایران جلوگیری شود. بنابراین دو برادر نیز که به هیچ وجه از بیتالمال استفاده نمیکردند، بیخرجی میمانند و ناچار می شوند که از دوست و آشنا قرض بگیرند یا از این دکان و آن دکان نسیه کنند و امورات خود را بگذرانند. نامه نگاری به تبریز هم مشکلی را حل نمیکند و آنها هم نمیتوانستند، پولی بفرستند. این موضوع موجب استیصال آنها میشود. بنابراین ناچار میشوند اثاثیه منزل را یک یک بفروشند و خرج کنند.
علامه طباطبایی : فشار و مشکل زندگی، ما را مستأصل کرده بود. از این رو به حرم حضرت علی(ع) رفته و پس از عرض سلام عرض کردم: یا جدا همین طوری طلبه داری میکنید. اما بلافاصله متوجه شدم که اشتباه بسیار بدی کردم و این خلاف توکل است. اما به هر حال این اشتباه را مرتکب شده بودم و به شدت ناراحت و منفعل، سر بزیر و خجل از حرم حضرت امیرمؤمنان بیرون آمدم و به منزل بازگشتم. وارد خانه شدم و متوجه شدم که در خانه هیچ کس نیست. از فرط ناراحتی در گوشه ای از حیات نشستم و برای اشتباهی که کرده بودم، خیلی ناراحت بودم. در همین هنگام مشاهده کردم که درب کوچه باز شد و مردی با لباس بلند وارد شد و گفت: من «شاه حسین ولی» هستم. خدا سلام میرساند و میفرماید: در این هفده سال من کی شما را تنها گذاشتم؟! و بعدها پولی رسید و من بدهی هایم را دادم،این حادثه مصادف با همان روزی است که به همسرشان گفته بودند: روزی ما در نجف تمام شده است، حاضر باش که باید به تبریز برگردیم.
شیمدانی که سابقه تجدیدی دردبیرستان دارد
«دکتر بیژن نجفی» دکتری شیمی، گرایش شیمی- فیزیک از Brown University(دانشگاه براون) شهر ،پراویدنس،ایالت »رود آیلند»آمریکا ، هم اینک استاد پایه ۳۳ دانشکده شیمی دانشگاه صنعتی اصفهان است.
در کلاس چهارم دبیرستان از شیمی تجدید شدم،با معدل ۱۵ دیپلم گرفتم و در کنکور از بین ۴۹ نفر قبول شده رشته شیمی نفر چهل و هشتم شدم.
چهل سال شکست و موفقیت در دانشگاه
خودتان را معرفی کنید؟
بیژن نجفی ، متولد ۱۳۲۸ اصفهان.
در یک خانواده کارمندی بزرگ شدم که تعداد این خانواده ۱+۵ بود؛ پدر، مادر، خودم و دو خواهر و یک عضو دیگر که قبل از من در خانواده حضور داشت(روزنامه)بود. هیچ وقت یاد ندارم پدرم بدون «روزنامه» وارد خانه شود.
آیا روزنامه و مطالعه پدر دلیل کشش شما به دانشگاه شد.
تا اندازه زیادی موثر بود، اما تشویق پدر به خواندن کتاب هم بی تاثیر نبود.
آیا دانش آموز نخبه بودید؟
به هیچ وجه.در کلاس چهارم دبیرستان از شیمی تجدید شدم،با معدل ۱۵ دیپلم گرفتم و در کنکور از بین ۴۹ نفر قبول شده رشته شیمی نفر چهل و هشتم شدم.
شرایط در دانشگاه؟
در دانشگاه بهتر درس خواندم و آن به خاطر استادان دلسوز و علاقه مندی بود که همواره مشوق دانشجویان بودند.
پس از اخذ کارشناسی و کارشناسی ارشد و طی دوره سربازی (به عنوان مربی در دانشگاه شیراز) برای دکتری به آمریکا رفته و موفق به اخذ دکترای شیمی فیزیک از «دانشگاه براون» شدم.
یک هفته پس از اتمام تحصیلات به ایران عزیمت کردم و با توجه به بسته بودن دانشگاه، یک سال در جهاد دانشگاهی کار کردم، بعد چهار سال در دانشگاه شیراز و از سال ۱۳۶۴ تاکنون در دانشگاه صنعتی اصفهان مشغول به کار هستم.
بهترین خاطره از زمان تحصیل در آمریکا؟
موقع خداحافظی ، استادم گفت: حال که عازم ایران هستی به یاد داشته باش «اگر دانشجوی تو در درسی رفوزه شد، این تو هستی که رد شده ای چون نتوانسته ای او را به یادگیری علاقه مند سازی».
پرسش دانشجوی مورد علاقه شما؟
دانشجویی که حرف مرا بسادگی قبول نکند و بگوید استاد راه حل شما بهترین نیست و راه حل بهتری وجود دارد.
کتاب های مورد علاقه شما؟
بیوگرافی بزرگان و پی بردن به علت موفقیت و شرح رنج های آنها برای رسیدن به حل مشکلات جامعه.
بهترین روزهای دانشگاهی شما؟
شنیدن خبر موفقیت یکی از دانشجویان و قبولی چاپ مقاله خود یا دانشجویانم.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:منبع اخذشده،مصاحبه جام جم(آنلاین)سه شنبه، ۲۴ دی ۱۳۹۲بااندکی اصلاحات.
دانشمندانی که درپرونده شان«مردودی»دارند ویاترک تحصیل
۱- «توماس ادیسون»(متولد۱۱ فوریه ۱۸۴۷متوفی۱۸ اکتبر ۱۹۳۱)
معلمانش از آموزش او در مدرسه عاجز مانده بودند در تمام طول تحصیل کم ترین نمره ها را از درس فیزیک می گرفت ،معلمان مدرسه ،معتقد بودند« ادیسون» به قدری کودن است که قادر به یادگیری نیست. به همین دلیل در ۱۲ سالگی از مدرسه اخراج شد. ولی همین شخص بعدها موفق شد بیش از هزار وصد و پنجاه اختراع به جامعه بشریت عرضه کند که بیشتر آنها در زمینه علم فیزیک بوده است: اختراع برق و لامپ، گرامافون، دستگاه ضبط صوت و دستگاه رای گیری.
این مخترع پرتلاش روی این ایده خود بسیار کار کرد و سرانجام در سال ۱۸۷۹ موفق به اختراع لامپ حبابدار شد. او با قراردادن رشتهای ذغالی درون حبابی شیشهای موفق شد این اختراع را به نام خود ثبت کند. شرکت او در سال ۱۸۸۲ در نیویورک تولید لامپ و «برق» را آغاز کرد.
«جنرال الکتریک» یکی از مهمترین شرکتهایی است که توماس ادیسون آن را در سال ۱۸۹۲ تأسیس کرد. این شرکت در زمینه تولید تجهیزات پزشکی، تأسیسات توزیع برق، توربینهای گازی و بادی، لوازم خانگی فعالیت میکند.
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:مدرسه تماس می گیردباخانواده ادیسون،می گویند:این توماس کودن،مدرسه بهم ریخته،بیاییداین راببرید،توانایی درسخواندن راندارد.
شایدنامه فرستادند:با کمال تأسف باید بگویم فرزندتان کودن است و هیچگونه استعدادی برای ادامه تحصیل و درس خواندن ندارد. مدرسه ما نیز جای افراد ابله و کودن نیست و از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم.
.مادرش که خودش معلم بود،آمدمدرسه ،دست فرزندش راگزفت برد،خودش به تعلیمش پرداخت،امااودرشهرهارسوایی بپاکرد،درحالی که مسافرقطاربود،بخاطردست زدن به پاره ای ازآزمایشات،کنجاکاوانه اش،درحرکت قطاراختلال ایجادکردواما درک بالای مادروحمایتهای اوبودکه نبوغش پسرش را شکوفاکرد.
۲- آلبرت انیشتین
در کودکی دچار بیماری دیسلسیکا(Dyslexia)«اختلال دریادگیری(خوانش پریشی)بود.
دانش آموز شرور کلاس
«انیشتین»در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه «لوئیت پول» وارد شد، راه و رسم تنبیه ایشان آن بود که باید پس از اتمام درس،در کلاس توقیف شد. معلم آلبرت انیشتن او را عقب مانده ذهنی، غیر اجتماعی و همیشه غرق در رویاهای احمقانه توصیف می کرد، ضمنا وی دوبار در امتحانات کنکور دانشگاه پلی تکنیک زوریخ مردود شد!
اختراعات واکتشافات:نظریه نسبیت،یخچال انیشتین،فرمولهای ریاضی.
نقش انیشتین درکشف بمب.
معادله E=MC^2 فرموله شده توسط او، نقش مهمی در پیدایش این سلاح هستهای ایفا کرده است.
اگرچه انیشتین عضوتیم مخترع بمب اتمی نبودامااو نامهای به رئیس جمهور آمریکا، روزولت نوشته و خواستار ساخت بمب اتم شد قبل از آنکه آلمانیهای مهاجم اقدام به ساخت آن نمایند.
عنوان پدرِعلم «فیزیک مدرن» شناخته شد و در سال ۱۹۲۱ به خاطر خدماتش به« فیزیک نظری»، «جایزه نوبل» را دریافت کرد
۳- بتهون
لودویگ فان بتهوون(متولد۱۷ دسامبر ۱۷۷۰متوفی ۲۶ مارس ۱۸۲۷)
اولین معلمش ،پدرش(یوهان)بود،پدرش به زور کتک به تعلیم وی همت گماشت،
آنقدردریادگیری ناتوان بودکه معلم به او گفت در طول زندگیش اوچیزی یاد نخواهد گرفت.
به دنبال ناشنوایی بتهوون به شدت افسرده شد و به الکل پناه برد. همین افسردگی بود که باعث مهاجرت وی از وین به شهر کوچکی در اتریش به نام Heiligenstadt شد ،جایی که در آنجا مقالهای مشهور به رشته تحریر درآورد و در آن نوشت که او اگر به عنوان یک موسیقیدان دیگر توانایی شنیدن نداشته باشد دیگر دوست نخواهد داشت که به این زندگی ناعادلانه ادامه دهد. اما عشق وی به موسیقی مانع از خودکشی شد و بتهوون دریافت که هنوز زوایای بسیاری از موسیقی را کشف نکرده است؛ به همین دلیل نه تنها خودکشی نکرد بلکه به وجود علم به این که ناتوانی جسمی وی روزبهروز بدتر خواهد شد آثار بسیار زیادی از خود به یادگار گذاشت. سوناتهای استثنایی وی برای پیانو مثل توفان و اپوس ۳۱، سمفونی شماره ۲و۳ ، ارویکا و سمفونی نهم در این دوران خلق شدند. در واقع شمار قابل توجهی از آثاری جاودانی که از ذهن بتهوون نشأت گرفت ، هیچگاه به وسیله خود وی شنیده نشد.
سمفونی نهم : در دورهای که بتهوون سمفونی شماره ۹ را میساخت کاملا ناشنوا بود و از ناشنوایی احساس شرم میکرد و گوشه گیری اختیار میکرد.
۴- پیکاسو
یکی از معروفترین نقاشان جهان بدون کمک و حضور پدرش که در زمان امتحانات کنارش می نشست نمی توانست در درس هایش نمره قبولی کسب کند!
۵- هیلتون
مالک بیش از ۳۰۰ هتل در سرتاسر دنیاست در دوران کودکی برای گذران زندگی مجبور بود کف سالنها و هتل ها را طی بکشد!
۶- جیمز وات(۱۷۳۶-۱۸۱۹)
جیمزوات(متولد ۱۹ ژانویه ۱۷۳۶ متوفی ۲۵ اوت ۱۸۱۹) فیزیکدان ومخترع مشهور اسکاتلندی
که مخترع ماشین بخار بود فردی کودن توصیفش می کردند!انقلاب صنعتی بپاکرد.
۷- امیل زولا
نویسنده بزرگ فرانسوی دانش آموزی تنبل بود که در مدرسه از درس ادبیات معمولا نمراتش تک بود!
۸- ناپلئون بنا پارت
مدرسه خود را با رتبه ۴۲ به عنوان یک دانش آموز غیر ممتاز ترک کرد!
۹- لویی پاستور
لویی پاستور(متولد۲۷دسامبر۱۸۲۲متوفی۲۸سپتامبر ۱۸۹۵ ) در شهر دول، بخش ژو را به دنیا آمد. پدرش دباغ وافسر ارتش ناپلئون در پتینسولا بود
در مدرسه یک محصل متوسط بود و در دوره لیسانس در درس شیمی بین ۲۲ نفر رتبه ۲۲ را کسب کرد!
«مهمترین اکتشافات لویی پاستور» در زمینه مطالعات میکروبی بود. او نشان داد که میکروب ها برای ازدیاد، نیازمند میکروارگانیسم های خاصی هستند، با استفاده از این دانش او متوجه شد که تخمیر مخمر می تواند به تاخیر انداخته شود. لوئی پاستور پس از آن به راه های فیزیکی برای کشتن باکتری ها در مایعاتی مانند شیر روی آورد. پروسه پاستوریزاسیون وی، به طور موفقیت آمیزی باکتری های موجود در شیر را بدون از بین بردن پروتئین شیر از بین برد. این یک کشف بزرگ برای امن ساختن نوشیدن شیر بود. فرایند پاستوریزاسیون که از نام وی گرفته شده بود، توانست جان بسیاری از افراد را نجات دهد.
لویی پاستور در فوریه ۱۸۸۱ کشف واکسن سیاه زخم که در میان گوسفندان بیش از سایر حیوانات رایج بود را رسماً اعلام کرد. این بار لویی پاستور با نگهداری باکتری در دمای ۴۲۰ درجه سانتیگراد و افزودن مقداری پتاسیم به آن به باکتری ضعیف شده دست یافت.
تولستوی
«لئو تولستوی»(سپتامبر ۱۸۲۸ متوفی ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰) رمان نویس مشهور جنگ و صلح در امتحانات دانشگاه مردود شد. استادان او را ناتوان در یادگیری توصیف کرده بودند.
لئو در خانواده ای اشرافی روسی به دنیا آمد. پدرش وکیل پرآوازه ای بود. او پس از اتمام مدرسه وارد دانشگاه قازان شد اما پس از مدتی ترک تحصیل کرد
پیتر جی. دانیل
دانیل جی.تراونتی (متولد ۷ مارس ۱۹۴۰) بازیگر آمریکایی
زمانی که پیتر جی. دانیل در کلاس چهارم درس میخواند، معلمش ـ خانم فیلیپس ـ مدام به او میگفت: پیتر! تو بدترین شاگرد من هستی، تو یک سیب زمینی بی خاصیتی که هرگز به جائی نخواهی رسید. پیتر تا سن ۲۶ سالگی کاملاً بیسواد ماند و بعد دوباره به تحصیل ادامه داد. او حالا مالک کل خیابانی است که زمانی در آنجا با دوستانش دعوا میکرد و در آنجا بود که آخرین کتاب خود به نام خانم فیلیپس شما اشتباه میکردید! را به چاپ رساند.
«ریچارد دیوید باخ»
« باخ»خلبان و نویسندهُ آمریکایی در سال ۱۹۳۶ در اوک پارک ایلینوی به دنیا آمد.
۱۸ ناشر از چاپ کتاب «ریچارد باخ »به نام جاناتان، مرغ دریائی، خودداری کردند تا اینکه سرانجام در سال ۱۹۷۰ توسط یک انتشارات به چاپ رسید. از این کتاب تا سال ۱۹۷۵ بیش از هفت میلیون نسخه، فقط در آمریکا به فروش رسید.مارک زاکربرگ
ارزش شرکت این مدیر عامل جوان بیشاز ۱۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است و شرکتش را بیش از ۵۰۰ میلیون نفر در سرتاسر جهان می شناسند: فیس بوک. زاکربرگ از کودکی به نوشتن برنامه های مختلف پرداخت و در دوران متوسطه برنامه پخش موسیقی نوشت که منجر شد از جانب شرکتهای AOL و مایکروسافت تقاضای همکاری دریافت کند، اما او نپذیرفت. پس از قبول شدن در دانشگاه هاروارد زاکربرگ برنامه ای به نام "فیس مش" را نوشت که در آن تصاویر دانشجویان نمایش داده می شد و دیگران می توانستند به این عکسها رای بدهند. پس از آن دوقلوهای معروف وینکلوس از او خواستند که در ساخت شبکه اجتماعی به نام "ارتباط هاروارد" با آنها همکاری کند، اما زاکربرگ با آغاز طرحی دیگر برنامه دو قلوها را کنار گذاشت و فیس بوک را راه اندازی کرد. زاکربرگ پیش از فارغ التحصیلی از هاروارد دانشگاه را ترک کرد تا بتواند تمرکز خود را بر روی کارش قرار دهد.
پائول آلن
«پائول آلن» به همراه بیل گیتس شرکت« مایکروسافت »(Microsoft)را بنیان گذاشت که نامش را تقریبا همه شنیده اند. بیل گیتس و آلن از کودکی با یکدیگر دوست بودند و هر دو با هم تصمیم گرفتند که مدرک دانشگاهی نداشته باشند. آلن پس از دیدن رایانه «آلتیر ۸۸۰۰» بر روی جلد یک مجله تصمیم گرفت زبان کدگذاری شده ای را بنویسد. وی از مهارتهای خود و گیتس در کدنویسی زبان برنامه برای آلتیر آگاهی داشت و از این رو دوستش را قانع کرد تا با او همکاری کند. آلن امروز یک مولتی میلیاردر و مالک چندین شرکت فناوری و رسانه ای است، او تا کنون بیش از یک میلیارد دلار از سرمایه خود را در راه امور خیریه صرف کرده است و قصد دارد بخش بیشتر املاک خود را به خیریه ببخشد. بیل گیتس
بیل به همراه آلن شرکتی را بنا نهاد که اکنون ارزش سهام آن 226.2 میلیارد دلار است. گیتس در سال 1973 در دانشگاه هاروارد مشغول به تحصیل شد، جایی که مدیر اجرایی کنونی مایکروسافت، استیو بالمر، زبان برنامه نویسی BASIC را برای اولین میکرورایانه نوشت. گیتس در سال دوم هاروارد را رها کرد و به همراه آلن همه تلاش خود را به تاسیس شرکتی که مایکرو-سافت نامیده می شد معطوف کرد. وی امروز یکی از اعضای هیئت مدیره مایکروسافت است و به عنوان مشاور در پروژه های کلیدی این شرکت حضور پیدا می کند.
استیو جابز
مالک با ارزشترین شرکت جهان، با ارزش سهام 362.4 میلیارد دلار، در نوجوانی دانشگاه را به خاطر علاقه مفرطش به رایانه ها ترک کرد. زمانی که جابز 12 سال داشت با بنیانگذار شرکت HP تماس گرفت و گفت: سلام.
من استیو جابز هستم. من 12 سال سن دارم و در دبیرستان درس می خوانم. من می خواهم یک فرکانس شمار بسازم، می خواستم بدانم شما قطعات اضافی ندارید که در اختیار من بگذارید؟بیل هلوِت، مدیر HP قطعات مورد نیاز را در اختیار جابز قرار داد و در تابستان او را برای کار در خط مونتاژ شرکتش استخدام کرد.
در این دوره «جابز» پس از ترک کردن کالیفرنیا برکلی، با استفان وزنیاک دوست شد، فردی که پس از دبیرستان وارد کالج "رید" شد اما آن را ترک کرد. آنها بعد از مدتی کار خود را برای ساخت رایانه ای در پارکینگ خانه جابز، رها کردند.
داستانهای زیادی برای توضیح انتخاب نام اپل برای شرکت این دو نفر وجود دارد اما بهترین آنها کار کردن جابز در یک باغ سیب و علاقه شخصی وی به این میوه است. همچنین گازی که به سیب زده شده به منظور نمایش دادن عبارت رایانه ای "بایت" به معنی "عامیانه گاز زدن" انخاب شده است.
بر اساس گزارش NBC، جابز در بیوگرافی خود نوشته که ارزشش در سن ۲۳ سالگی بیش از یک میلیون دلار، در سن 24 سالگی بیش از 10 میلیون دلار و در سن 25 سالگی در حدود 100 میلیون دلار بوده است. شرکت اپل از پارکینگ خانه جابز پا را فراتر گذاشت تا اکنون به شرکتی بین المللی تبدیل شود، شرکتی که با ترک تحصیل دو دوست پایه گذاری شد.
مایکل دل
مایل دل متولد۲۳ فوریه ۱۹۶۵ در هیوستون تگزاس است،والدینش به زوراورابه دانشگاه فرستاندکه پزشک شود واما«مایکل» با پولی که دراختیارداشت بجای صرف دانشگاه ،هزینه تأسیس «شرکت دل » کرد.
مایکل در سال ۱۹۸۴، شرکت PC's Limited ثبت کرد. رشد کسب و کار او به حدی بود که در سال اول شروع به کار، درآمدش به بیش از ۶ میلیون دلار رسیدودرسال ۱۹۸۷، نام شرکت به Dell Computer Corp تغییر کرد. در سالهای ابتدایی، شرکت دل کارمندان کمی داشت که وظایف مختلفی مانند فروش، ساخت و تعمیر قطعات و آماده کردن سفارشات را انجام میدادند.
اعتبارشرکت «مایکل دل» به حدی رسید که او در ۲۷ سالگی بهعنوان مدیرعامل در لیست ۵۰۰ شرکت برتر وبسایت فورچن قرار گرفت. یکی از نقاط عطف تاریخ دل و شرکت تحت مدیریتش، تصمیم به فروش محصولات از طریق اینترنت بود. آنها وبسایت Dell را بهصورت رسمی برای فروش محصولات معرفی کردند و سرورهای اختصاصی خود را نیز راهاندازی کردند. گزارشها از همان سالهای ابتدایی، آمار فروش حدود یک میلیون دلار در روز را برای شرکت عنوان میکردند
وی در سال ۱۹۹۲ دل به یکی از جوانترین مدیران اجرایی جهان بوکه امروز شرکت دل شرکتی شناخته شده در زمینه های خدمات تکنولوژی، همکاری های جهانی و رایانه است که ارزش سهام آن در حدود ۳۰ میلیارد دلار است. دل نیز که مانند مدیران دیگر در دسته مدیران غیر دانشگاهی بوده است، در سال ۱۹۹۷ بنیاد خیریه مایکل و سوزان دل را برای انجام فعالیتهای خیرخواهانه راه اندازی کرد.
آلفرد تابمن
«تابمن» بــه عــنـوان بنیانگذارومدیر اجرایی سابق مرکز «تابمن» حرفه خود را از سن 11 سالگی و به عنوان یک خرده فروش آغاز کرد و در دوران دبیرستان نیز به کار خــود ادامــه داد.
پس از دبیرستان وی در دانشگاه میشیگان ثبت نام کرد و کمتر از یک سال در این دانشگاه به تحصیل پرداخت، اما برای حضور در جنگ جهانی دوم دانشگاه را ترک کرد.پس از بازگشت از خدمت در ارتش، دوباره به دانشگاه بازگشت اما کمی بعد خود را به دانشگاه شبانه ای منتقل کرد، اما تحصیل در این دانشگاه را نیز در نیمه رها کرد و وارد تجارت املاک و مستقلات شد. وی طی 50 سال به گسترش و توسعه شرکت خود پرداخت، شرکتی که امروز به ریاست پسرش "رابرت تابمن" ارزش سهامی برابر 3.3 میلیارد دلار دارد.
ریچارد شولتز
بنیانگذار سابق شرکتی به نام BestBuy حرفه خود را به عنوان روزنامه فروش از سن 11 سالگی آغاز کرد و تا رسیدن به دوران دبیرستان، کارهای متعددی را تجربه کرد.
وی در نظر داشت که در دانشگاه سنت توماس تحصیل کند اما خدمت در ارتش وی را از این کار بازداشت.پس از اتمام خدمتش وی شرکتی ویژه فروش تجهیزات مرتبط با موسیقی را راه اندازی کرد اما پس از مدتی دوباره به شرکت سابق خود روی آورد و با ایجاد شیوه ای جدید در نحوه ارائه کالا تحول بزرگی در ارزش شرکت خود ایجاد کرد تا جایی که امروز BestBuy ارزش سهامی برابر 1/10میلیارد دلار دارد. وی هرگز در دانشگاه تحصیل نکرد اما مدرک دکترای افتخاری حقوق دانشگاه سنت توماس به وی اهدا شده است.
ریچارد برنسون
این مدیر عامل شرکت« ویرجین مدیا «حتی دوران متوسطه خود را نیز پشت سر نگذاشته است.
«برنسون» در سن ۱۶ سالگی مدرسه را رها کرد واما «مجله دانش آموز» را راه اندازی کرد!
چهار سال بعد برنسون گروه ویرجین را پایه گذاری کرد.وی اولین فروشگاه را در لندن افتتاح کرد و دو سال بعد اولین استودیو ضبط صدا را بازگشایی کرد. «برنسون» در سال 1984 کار خود را توسعه بیشتری داد و امروز شرکت ویرجین با ارائه خدماتی در زمینه موبایل، پهنای باند، تلویزیون، رادیو، امور مالی، سلامت، توریسم، سرگرمی و خدمات مسافرتی به ارزش سهامی برابر 8.1 میلیارد دلار رسیده و ارزش خود شرکت در حدود 18 میلیارد دلار برآورد شده است.
میکی آریسون
«مبکی» به جای صرف کردن چهار سال از زندگی خود در دانشگاه ها تمامی زمان خود را به کار کردن اختصاص داد و شرکت دریایی «کارنیوال» را از آن خود کرد. وی کار خود را در بخش فروش شرکتی آغاز کرد و به سرعت به مقام مدیریتی رسید. سپس با ارتقا دوباره به مقام نایت رئیسی رسید و تنها سه سال بعد به عنوان رئیس شرکت کارنیوال انتخاب شد.بر اساس گزارش یاهو، وی در دستیابی این شرکت به خطوط دریایی متعددی کمک کرد و این شرکت را به یکی از بزرگترین خطوط حمل و نقل دریایی در صنعت کشتیرانی تبدیل کرد. وی در سال 1987 به عنوان رئیس هیئت مدیره و در سال 2003 به عنوان مدیر کل شرکت انتخاب شد. ارزش سهام شرکت کارنیوال امروز 19.6 میلیارد دلار است.رهبران موفقی که پرونده تحصیلی ناموفقی داشتند
«وینستون چرچیل »در کلاس ششم مردود شده بود. او پس از بارها شکست، زمانی به نخست وزیری انگلستان رسید که ۶۲ سال داشت.