پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

پیراسته فر

علمی،تحقیقی و تحلیلی

۶ برادر هستیم که۳ نفرمان آمریکا بودیم و ۳ نفر دیگر در قم/واعظی

واعظی در پاسخ به این سوال که چند برادر دارد گفت:‌ ما ۶ برادر هستیم که ۳ نفرمان آمریکا بودیم و ۳ نفر دیگر در قم.

یکی از برادرانم در حال حاضر رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است. دیگری استاد دانشگاه است اما درس خارج خوانده و معاون فرهنگی دانشگاه شهید بهشتی است، برادر دیگرم هم که درس خارج و علوم قدیم خوانده پزشک است. دوستان به شوخی می‌گفتند که حاج آقا خیلی آینده‌نگرند زیرا ۳ تا از پسرهایشان را به قم و ۳ تا را به آمریکا فرستاده‌اند!/۲۵ اسفند ۱۳۹۷ تسنیم

محمود واعظی

محمود واعظی  درتاریخ  ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ رئیس دفتر رئیس جمهور(حسن روحانی شد،،محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور(حسن روحانی)است ،وی ۴سال در-کابینه یازدهم(ازسال ۱۳۹۲)وزیرارتباطات بوده-.وی دارای مدرک‌های تحصیلی دکترای روابط بین‌الملل و هم چنین فوق‌لیسانس مهندسی الکترونیک می‌باشد

محمود واعظی، در اول خرداد ۱۳۳۱ در یک خانواده مذهبی در خیابان خراسان، جنوب تهران متولد شد. دوران ابتدایی خود را در دبستان اسلامی صادقیه سپری و در سال ۱۳۴۹ دوره دبیرستان را با اخذ دیپلم ریاضی در مدارس میرداماد و مروی پشت سرگذاشت.

حجت الاسلام  دکتراحمد  واعظی

درمورخه ۲۶ بهمن ۱۳۸۹متن حکم مقام معظم رهبری در انتخاب رییس جدید دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، توسط حجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی قرائت و به حجت الاسلام واعظی تقدیم شد.

طی مراسمی ،وی بجای حجت الاسلام سید حسن ربانی معرفی شد.

image.png


دکترمحمودواعظی   در سال ۱۳۵۰ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفته و در سال ۱۳۵۵مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در سکرمنتو در رشته مهندسی برق اخذ کرده و برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در رشته مخابرات به دانشگاه ایالتی سن خوزه رفت. بعد از اتمام آن وارد مقطع دکترای رشته مهندسی مخابراتِ دانشگاه ایالتی لویزیانا شد؛ که با پیروزی انقلاب در ایران از اتمام تحصیل و اخذ مدرک دکتری صرف نظر کرد و به ایران بازگشت.

وی، در کل دوران اقامت در آمریکا عضو انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا بوده و مسوولیت‌های مختلفی هم در آن انجمن در زمینه فعالیت‌های سیاسی و مذهبی داشته است که از آن جمله می‌توان به مسوولیت دبیری تشکیلات اعضای انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا اشاره کرد. پس از انتخاب به این سمت، به همراهی تعدادی دیگر از دانشجویان مدتی را در نوفل لوشاتو در حضور آیت‌الله خمینی سپری کرد.
مشایی سازی اصلاح طلبان از محمود واعظی/ واعظی نامه به رئیس جمهور را هم خودش دستور می دهد/ برای روحانی مهره مار دارد و رئیس جمهور را محدود و ارتباطاش را کاهش داده!

سوابق 
مدیرعامل شرکت مخابرات ایران از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۵
 
    مشاور وزیر امور خارجه از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۶
 
    مشاور وزیر و رئیس ستاد روابط اقتصادی خارجی از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸
 
    معاون سیاسی اروپا و آمریکا وزارت امور خارجه از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶
 
    معاون اقتصادی وزارت امور خارجه از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸
 
    معاون پژوهش‌های سیاست خارجی مرکز تحقیقات استراتژیک از سال ۱۳۷۸
واکنش پروین داداندیش به گمانه زنی ها درخصوص حضور در کابینه دوازدهم
دکترپروین داداندیش-همسردکترمحمودواعظی،وی دکتری علوم سیاسی از لهستان-ورشو- می باشد واستاددانشگاه 
وی مشاوروزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی(علی جنتی)بود
خانم داداندیش می گوید:من دوران دانشجویی عضو فعال انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا بودم و بعد از آن هم، همواره سعی کردم در کنار مسئولیتهای خانوادگی، فعالیتهای اجتماعی و سیاسی نیز داشته باشم. 
داد اندیش اظهار کرد: در اولین دوره تاسیس دفتر مشاور امور زنان در ریاست جمهوری در بخش بین الملل همکاری داشتم از آن تاریخ تاکنون همواره در بخشهای مختلف، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را ادامه داده ام. 
 سال ۱۳۹۲ مسئولیت ستاد زنان دکتر روحانی را به عهده داشتم و امسال نیز در ستاد انتخاباتی و کانون استادان حزب اعتدال و توسعه برای انتخاب مجدد دولت تدبیر و امید فعالیت داشتم .
توضیح مدیریت سایت-پیراسته فر:قسمتی از مصاحبه طولانی  خانم داداندیش(۱۴ تیر ۱۳۹۵) با آنا (خبرگزاری دانشگاه ازاد)
من گزینه معاونت امور زنان ریاست جمهوری بودم. اما من خودم را به عنوان گزینه هم مطرح نکردم ، چون دکتر واعظی گزینه وزارت ارتباطات بود به این فکر می‌کردم که اگر هر دو نفر ما در هیات دولت باشیم، دیگر به کارهای خانه و بچه‌ها نمی‌رسیم،خانم دکتر مولاوردی و چند خانم دیگر را به رئیس‌جمهور معرفی کردیم و دکتر روحانی با آنان مصاحبه و در نهایت هم خانم دکتر مولاوردی را برای معاونت امور زنان و خانواده انتخاب کردند.


دکتر داداندیش مدتی است در حکمی از سوی دکتر فاطمه طباطبایی(عروس امام خمینیرئیس شورای راهبردی زنان فرهیخته دانشگاه آزاد اسلامی، رئیس این شورا در دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران نیز هست.

من متولد سال ۱۳۳۹ تهران هستم، دوران ابتدایی‌ام را در مدرسه «نهال نو» تهران گذراندم و تا سوم ابتدایی آنجا بودم. برای سال چهارم به مدرسه «دین و دانش» رفتم و تا سال اول دبیرستان آنجا بودم. چون به رشته ریاضی علاقه داشتم و دبیرستان ما رشته ریاضی نداشت، سال دوم به دبیرستان «تربیت» در منطقه قلهک رفتم و پایان همان سال هم ازدواج کردم. بعد از ازدواج فرصت اینکه در دانشگاه‌های ایران دانشجو باشم را نداشتم؛ به دلیل اینکه همسرم دانشجوی رشته مهندسی برق «دانشگاه ایالتی کالیفرنیا» و عضو «انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا» بود، بعد از اینکه در ایران ازدواج کردیم سال ۱۳۵۵ به آمریکا رفتیم.

من در کالیفرنیا دوره دبیرستان را تمام کردم و وارد دانشگاه شدم، همسرم در این مدت فوق لیسانس مهندسی برق گرفت و من هم که به رشته معماری علاقه‌مند بودم، دانشجوی این رشته شدم و در کنار تحصیل هم فعالیت‌هایی در انجمن اسلامی داشتم، به این ترتیب به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا درآمدم و فعال حوزه دانشجویی و زنان شدم.

قبل از انقلاب، گروهی به نمایندگی انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا به فرانسه رفتیم و خدمت امام (ره) رسیدیم که من تنها خانم این گروه بودم، از حضرت امام (ره) پرسیدیم که در این وضعیت تکلیف ما چیست؟ به ایران برگردیم یا درس‌مان را در آمریکا ادامه بدهیم؟ که امام (ره) فرمودند به آمریکا برگردید و صدای انقلاب مردم ایران در آمریکا شوید و ما هم برگشتیم. آن زمان درس من هنوز تمام نشده نبود و همسرم هم دانشجوی دکتری مهندسی مخابرات دانشگاه ایالتی لوئیزیانا بود.

۲۸ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ همسرم درسش را ناتمام گذاشت و به ایران بازگشتیم، البته ایشان تاکید داشتند که من بمانم و درسم را تمام کنم که من با پدر و مادرم مشورت کردم و گفتند که مدارکم را بفرستم تا ببینند دانشگاه‌های ایران من را برای ادامه تحصیل پذیرش می‌کنند یا نه. مدارکم را به دانشگاه شهید بهشتی بردند و آن‌ها هم پذیرفتند که در این دانشگاه ادامه تحصیل بدهیم و ما هم به ایران برگشتیم.

وقتی به کشور آمدیم انقلاب فرهنگی شد و سه سال من درس نخواندم اما در این سال‌ها فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی داشتم و در دبیرستان هم تدریس می‌کردم، در این مدت خداوند دو فرزند به ما داد و زمانی که دانشگاه‌ها بازگشایی شد و من وارد دانشگاه شدم، پسرم ۷ روزه بود و موفق شدم در مصاحبه دانشگاه قبول شوم.

* با داشتن نوزاد درس خواندن در دانشگاه مشکل نبود ؟

- چرا سخت بود، بعد از آنکه یک ترم به دانشگاه رفتم دیدم که نمی‌توانم ادامه تحصیل بدهم و پسرم اذیت می‌شود که تصمیم گرفتم از دانشگاه مرخصی بگیرم و این مرخصی دو سال به طول انجامید و بیشتر از دو سال هم مرخصی تحصیلی نمی‌دادند.

* بعد از اینکه مرخصی‌تان تمام شد، همان رشته معماری را ادامه دادید؟

- خیر، آن دوره دکتر محمدعلی نجفی وزیر علوم بود و به همسرم پیشنهاد دادند که من رشته ریاضی بخوانم چراکه دبیر ریاضی خانم کم داشتیم، من هم دیدم که ادامه تحصیل در ترم‌های پایانی رشته معماری با داشتن فرزند کوچک سخت است و وقت نمی‌کنم که پروژه‌ها را انجام بدهم، تصمیم گرفتم رشته‌ام را تغییر بدهم و برای تحصیل در رشته ریاضی به دانشگاه الزهرا (س) رفتم و لیسانس دبیری ریاضی گرفتم.


تأخیرهای به وجود آمده در تحصیلم هم به این دلیل بود که در این مدت صاحب فرزند هم شده بودم و در کنار تحصیل و تدریس و فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی، به فرزندداری و کارهای خانه هم رسیدگی می‌کردم.با توجه به فعالیت‌های سیاسی و علاقه‌مندی که به این حوزه داشتم، برای ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس در کنکور علوم سیاسی شرکت کردم و در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی قبول شدم و کارشناسی ارشدم را از این دانشگاه گرفتم. آن سال‌ها پذیرش دانشجوی دکتری در دانشگاه‌های کشور محدود بود و من درخواست تحصیل به چند دانشگاه خارجی فرستادم و از دانشگاه‌ هند و دانشگاه ورشو لهستان پذیرش گرفتم که دانشگاه لهستان را برای تحصیل در رشته علوم سیاسی انتخاب کردم.

* زمانی که دانشجوی دانشگاه ورشو بودید، چه کسی از فرزندانتان مراقبت می‌کرد؟

- من به‌صورت پروازی می‌رفتم و برمی‌گشتم و به‌طور دائم لهستان نبودم. چون رساله دکتری من «تعامل ایران و روسیه در حوزه آسیای میانه و قفقاز» بود سفرهایی به کشورهای آسیای میانه و روسیه داشتم اما روزهایی که نبودم، پدر و مادر خودم، پدر و مادر همسرم و خود دکتر از بچه‌ها مراقبت می‌کردند.

* وقتی دانشجوی دکتری بودید، چند فرزند داشتید؟

- چهار فرزند داشتم و زمانی که فرزند پنجمم به دنیا آمد با تولد محمدصادق من سال اول دکتری بودم و سال ۸۳ مدرک دکتری‌ام را گرفتم.

با توجه به اینکه همسرم همیشه مسئولیت‌پذیر و مشوق من در ادامه تحصیل بوده است، اگر وقت می‌کرد در کارهای منزل به من کمک می‌کرد به هر صورت دوران تحصیل دانشگاهم در کنار تربیت فرزندان و خانه‌داری و فعالیت‌های اجتماعی گذشت.

* خانم دکتر از ازدواج‌تان هم می‌گویید؟

- من ۱۷ سال داشتم که به‌واسطه یکی از دوستانم که همسرش از دوستان آقای واعظی بود به ایشان معرفی شدم و خانواده دکتر به خواستگاری آمدند. زمانی که ازدواج کردم، معدل دبیرستانم ۱۹,۵ بود و به دلیل علاقه‌ام به درس، نمی‌خواستم ازدواج کنم. همسرم نظرم را پرسید و من گفتم که موافق ازدواج نیستم و دلیلش را پرسید، گفتم که می‌خواهم درس بخوانم و ایشان به من گفت یکی از دلایل اینکه شما را انتخاب کردم، همین موضوع بود و من شنیده بودم که شما درس‌خوان هستی، مطمئن باش هر وقت و تا هرجایی که بخواهی درس بخوانی، مانع تو نمی‌شوم و برعکس، آن زمانی که نخواهی درس بخوانی من نمی‌گذارم و کمکت می‌کنم تا به ادامه تحصیل بپردازی.

* چگونه توانستید در کنار بچه‌داری و کارهای خانه درس بخوانید؟

- پدر و مادرم خیلی کمک‌حال من بودند، زمانی‌که می‌خواستم ازدواج کنم، سن کمی داشتم و آنان می‌دیدند که من درس‌خوان هستم و همیشه وجدانشان ناراحت بود که اگر من زود ازدواج نمی‌کردم، می‌توانستم ادامه تحصیل بدهم، برای این همیشه من را کمک می‌کردند و زمانی که دانشجوی دوره لیسانس بودم، پدرم می‌آمدند و دو فرزندم را به خانه‌شان می‌بردند تا من بتوانم درس بخوانم.

* همسرتان هم در نگهداری بچه‌ها کمک‌تان می‌کند؟

- همسرم به دلیل مشغله کاری، کمک اجرایی زیادی نکرد اما همیشه من را حمایت فکری و مشورتی می‌کرد، هر زمان در تحصیل یا پایان‌نامه تعلل می‌کردم تاکید می‌کرد که به کارم ادامه بدهم و زمانی که بعد از کار به خانه می‌آمد، می‌گفت غذا نمی‌خواهم تو مگر درس نداری؟ غذای حاضری می‌گیریم و هر موقع که درس نمی‌خواندم، پیگیر می‌شد، الان هم این رویکرد را نسبت به بچه‌هایمان دارد و تا بچه‌ها در خانه بیکار می‌نشینند، دکتر به آنان می‌گوید مگر درس ندارید، بروید درس‌تان را بخوانید!

* چه شد که دکتر واعظی بعد از بازگشت به ایران به وزارت پست و تلگراف و تلفن رفت؟

- شهید قندی دوره‌ای برای فرصت مطالعاتی همراه خانواده‌شان به آمریکا آمده بودند و در کالیفرنیا بودند، ما هم آن سال کالیفرنیا بودیم چند بار هم دیدار داشتیم و ایشان همسر بنده را می‌شناختند، بعد از آنکه دکتر قندی به کشور آمدند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کابینه شهید رجایی به عنوان وزیر پست و تلگراف و تلفن منصوب شدند، از آقای واعظی دعوت کردند که به شرکت مخابرات برود.

* به عنوان مدیرعامل شرکت مخابرات؟

ابتدا نه، دکتر در پست‌های مختلف مخابرات بود و بعد از آنکه دکتر قندی در حادثه هفتم تیر شهید شدند، سیدمرتضی نبوی وزیر شد و از همسرم دعوت کردند که به عنوان مدیرعامل شرکت مخابرات با ایشان همکاری کند.

* از چه سالی با دانشگاه آزاد اسلامی همکاری کردید؟

- همان سالی که فوق لیسانسم را از واحد تهران مرکزی گرفتم، درخواست تدریس و هیات علمی دادم اما به دلیل مشغله‌ای که داشتم پیگیر آن نشدم، همزمان که دکتری قبول شدم به‌صورت حق‌التدریس با دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه وزارت امور خارجه و دانشکده پلیس همکاری داشتم و بعد از آنکه مدرک دکتری‌ام را گرفتم مجددا درخواست عضویت هیات علمی به چند واحد دانشگاه آزاد تهران فرستادم و سال ۸۷ به عضویت هیات علمی واحد تهران شرق که قصد راه‌اندازی رشته علوم سیاسی داشت، درآمدم.

* خانم دکتر چه شد که رئیس واحد تهران غرب شدید؟

- بعد از آنکه دکتر میرزاده به عنوان رئیس دانشگاه آزاد اسلامی منصوب شدند، ملاقاتی با ایشان داشتیم و گفتند که شورای زنان فرهیخته را در این دانشگاه راه‌اندازی کردند و از من خواستند که در این شورا عضو بشوم و من هم پذیرفتم.

علت تشکیل این شورا هم این بود که زمانی‌که آقای دکتر میرزاده مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی را عهده‌دار شدند، این دانشگاه بیش از ۴۷۰ واحد دانشگاهی داشت که در بین این تعداد واحد دانشگاهی، فقط رئیس یک واحد، خانم بود. با توجه به اینکه حدود ۳۰ درصد اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد را خانم‌ها تشکیل می‌دهند، ایشان از این موضوع متعجب شده بودند و در جلسه‌ای که داشتیم، گفتند که دانشگاه آزاد حدود ۷ هزار عضو هیات علمی خانم دارد و از این موضوع انتقاد داشتند که چرا از بین این ۷ هزار عضو هیات علمی در پست‌های اجرایی دانشگاه به‌کارگیری نشده است.

با ابتکار دکتر میرزاده و صحبتی که با خانم دکتر طباطبایی داشتند، شورای راهبردی زنان فرهیخته دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل شد که یکی از اهداف آن شناسایی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های زنان دانشگاهی است تا به سازمان مرکزی معرفی شوند و از آنان در پست‌ها و مسئولیت‌های اجرایی استفاده شود.

عید نوروز ۹۳ و بعد از بازگشایی دانشگاه تعدادی از اعضای شورای زنان فرهیخته به دیدار دکتر میرزاده رفتیم و خانم‌ها از دکتر میرزاده گلایه‌مند بودند که ما چند نفر از خانم‌های هیات علمی را شناسایی و به سازمان معرفی کردیم اما شما اقدامی انجام ندادید. البته پیش از آن خانم دکتر حبیب از سوی دکتر میرزاده به عنوان رئیس واحد پردیس معرفی شده بودند؛ در همان جلسه آقای دکتر گفتند که چرا شماها مسئولیت نمی‌پذیرید؟ یکی از خانم‌ها گفت من همسرم استاندار است و تهران نیستیم و قبول مسئولیت برای من سخت است، دکتر میرزاده فرمودند که شماها خودتان مسئولیت نمی‌پذیرید و افرادی را هم که به ما معرفی کردید زمانی که با آنان مصاحبه شد آنان هم مثل شما نپذیرفتند که مسئولیت اجرایی داشته باشند و به این خاطر تاکنون اقدامی نشده است.


من فکر نمی‌کردم که این پیشنهاد دکتر میرزاده اینقدر جدی باشد، عصر آن روز که از پله‌های ساختمان سازمان مرکزی پایین می‌رفتم، آقای دانیالی مدیر کل انتصابات دانشگاه با بنده تماس گرفتند و گفتند که دکتر میرزاده شما را برای ریاست واحد تهران غرب انتخاب کردند.در همان جلسه دکتر میرزاده رو به من کردند و گفتند شما چی؟ من هم گفتم آقای دکتر در خدمت شما هستم ولی من مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد هستم، دکتر میرزاده گفتند مشاورت که شغل نیست و شما هیچ توجیهی برای نپذیرفتن مسئولیت ندارید. برخی از اعضای شورای زنان فرهیخته شرایط لازم را نداشتند از جمله آنکه عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی نبودند و دکتر میرزاده هم بر این موضوع تاکید داشتند که روسای واحدها از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی باشند.

ظاهرا دکتر میرزاده پیش از طرح این موضوع با من، سوابقم را بررسی کرده بودند و کارهای مربوط به پرونده‌‌ام و پروسه اداری آن قبلا انجام شده بود و پرونده من آماده بود.

*شما این پیشنهاد را پذیرفتید؟

به آقای دانیالی گفتم که من هیچ شناختی از این واحد ندارم و گفتند که همین الان به دفتر بیایید و پرونده واحد تهران غرب را ببینید. توضیحاتی از واحد ارائه کردند و بعد از آن به منزل رفتم، با همسرم مشورت کردم و ایشان گفتند که پیشنهاد دکتر میرزاده را بپذیر. چون خود ایشان آدم کوشا و فعالی است و همیشه توانسته به خوبی از عهده کارها و مسئولیت‌هایش بربیاید. بنابراین من را تشویق کرد که این مسئولیت را بپذیرم و من هم با مشورت دکتر علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که حکم مشاورت از ایشان داشتم قبول کردم و ۲۷ فروردین ۹۴ به عنوان سرپرست واحد تهران غرب منصوب شدم.

* پیش از اینکه رئیس واحد تهران غرب بشوید، غیر از تدریس فعالیت دیگری داشتید؟

- قبل از اینکه به واحد تهران غرب بیایم در کمیته زنان دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام بودم از سال ۷۶ به عنوان عضو و دبیر کمیته با دبیرخانه مجمع همکاری می‌کردم.

روایت همسر وزیر از تحصیل در آمریکا، دیدار با امام در فرانسه، فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و ریاست بر یک دانشگاه

* چه کارهایی در این کمیته انجام می‌دادید؟

سیاست‌های کلی زنان را تدوین و به کمیسیون اصلی مجمع ارائه می‌کردیم و بعد از آنکه من به واحد تهران غرب آمدم در صحن اصلی مجمع از آن دفاع شد. غیر از آن هم درباره سیاست‌های کلی خانواده در کمیته کار کردم و بسیاری طرح‌های دیگر را بررسی کردیم.

* خانم دکتر در صحبت‌هایی که با کارکنان و حراست ساختمان واحد تهران غرب داشتم، خیلی از شما تعریف می‌کردند و یکی از کارکنان‌تان از من پرسید آیا می‌دانید خانم دکتر همسر وزیر هستند؟ و ادامه داد که البته انتصاب ایشان در این دانشگاه ارتباطی با نسبت با دکتر واعظی ندارد؛ بلکه آقای واعظی به‌واسطه داشتن چنین همسری به وزارت رسیده است. نظر شما چیست؟

ما با آقای دکتر بعضی وقت‌ها این کل‌کل‌ها را داریم (با خنده)، البته همکاران نسبت به بنده لطف دارند. من در کنار آقای دکتر خیلی کارها یاد گرفتم، از زمانی که در انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا بودیم تا زمانی که به ایران برگشتیم و دکتر مسئولیت‌های مختلف داشت و من چون بچه کوچک داشتم همیشه در کنار مسئولان بودم و هیچ‌گاه کار تمام وقت نپذیرفتم؛ در این سال‌ها خیلی وقت‌ها نسبت به عملکرد مسئولانی که با آنان کار می‌کردم، انتقاد داشتم و برای خودم یک چارچوبی در نظر گرفته بودم که اگر روزی مسئولیت مدیریتی بر عهده بگیرم، مدیریتم از نوع مشورتی باشد نه از نوع سلسله مراتبی و دستوری و با کارکنان و کسانی که با آنان سروکار دارم (که اینجا استادان و دانشجویان هستند) تعامل داشته باشم.