«مسجدایرانیان درهامبورک»(مرکزاسلامی هامبورک)
درتیرماه سال ۱۳۳۲یک تاجرخیرتهرانی بفکرساختن مسجدی درهامبورگ می شود،هموطنان مسلمان ونمازخوان رادرهتلی(آتلانتیک)دعوت می کند،موضوع فقدان مسجدرامطرح می کند،همه اعلام آمادگی می کنند،...موافقت آیت الله بروجردی...
در نهم مهر ۱۳۳۶ زمینی به مساحت ۳۷۴۴متر مربع در کنار دریاچه «آلستر»(هامبورگ)کشورآلمان به مبلغ «۲۵۰ هزار مارک »خریداری شد وگزارش آن به همراه «طرحهای پیشنهادی» به «آیت الله بروجردی» ارائه شد وتأییدنهایی اخذشد.
«کلنگ ساختمان مسجد هامبورگ»(به مساحت۸۳٢ متر مربع) طی مراسمی در روز جمعه نیمه شعبان ١٣٧٧(۱۶اسفند۱۳۳۶)۷مارس۱۹۵۸ با حضور جمعی از مسلمانان و نمایندگان شهر هامبورگ به دست«آیت الله محمدمحققی لاهیجی» زده شد.
مرکزاسلامی هامبورگ
هامبورگ کجاست؟
کشور«آلمان» بامساحت ۳۵۷،۳۸۶ کیلومتر مربع ، بیش از ۸۳ نفرجمعیت دارد،پایتخت آن«برلین»است.
« هامبورگ» بامساحت ۷۵۵ کیلومتر مربع دارای ۱ میلیون وهشتصدهزارنفر از صد ملیت(اکثریت از کشورهای ترکیه، لهستان، صربستان و افغانستان )جمعیت است.
هامبورگ، از نظر مساحت، دومین ایالت کوچک آلمان است؛ اولین آن برمن نام دارد. هامبورگ شهری است که در عین حال یکی از شانزده ایالت آلمان فدرال است. این ایالت-شهر در شمال آلمان و در کنار رود البه قرار دارد. هامبورگ دومین شهر بزرگ آلمان و مرکز اقتصادی و فرهنگی شمال کشور است.
فاصله ایران تا هامبورگ ۳۷۶۴ کیلومتر.
فاصله هامبورگ تابرلین(پایتخت آلمان) ۲۵۰کیلومتر است.
مجلس ایالت هامبورگ بورگرشافت (Bürgerschaft) خوانده میشود که به معنای انجمن شهروندان است. نمایندگان این مجلس، رئیس دولت را انتخاب میکنند که در هامبورگ "شهردار اول" عنوان دارد.
دریاچه مصنوعی«الستر»
«آلسترشتروم» در مرکز شهر، به یکی از بزرگترین دریاچههای مصنوعی گسترش یافته تبدیل شده است.
«آلستر» یکی از مراکز مهم تفریحی هامبورگ بهشمار میرود. که بیش از ۲۵۰۰ پل، دو سوی کانالهای بیشماری را که از "شهر قدیم" عبور میکنند، به یکدیگر مربوط میسازند.
کلیسا ی «میشل» شبیه کِشتی
از جمله دیدنیهای شهر هامبورگ، شهرداری و نیز کلیسای «میشل» (Michel) است. این کلیسا به عنوان نشان ایالت هامبورگ هم شهرت دارد. بنای ده طبقهی "شیلیهاوس" (Chilehaus) که به شکل یک کشتی ساخته شده، از دیگر آثار دیدنی این شهر است.
خیابان خوشگذرانان شبانه(ریپربان)
یکی از مشهورترین خیابانهای این شهر خیابان«ریپربان» (Reeperbahn) نام دارد. این خیابان به طول ۹۳۰ متر، در محلهی معروف "سنپاولی" که محل خوشگذرانیهای شبانه است،که دارای رستورانها، سینماها و کافه های زیادی است.
آیت الله سیدحسین بروجردی ونخست وزیر(حسین علاء)
بترتیب ازراست:؟،محمدتقی فلسفی،شهیدمطهری، میرزاعلی فلسفی،آیت الله سیدعلی خامنه ای
آیت الله بروجردی
علامه محققی درکنارآیت الله بروجردی
عملیات «مسجد »در زمینی به مساحت ۳۷۴۴ مترمربع، در(۱۶اسفند۱۳۳۶) با حضور آیت الله محمد محققی لاهیجانی، نماینده آیتالله بروجردی آغاز شد، اما ساختمان مرکز مذکور، تا پایان عمر آیتالله بروجردی در ۱۰ فروردین ۱۳۴۰ ( ۱۲ شوال ۱۳۸۰)ناتمام ماند.
آیت الله محققی درمرکزاسلامی هامبورگ
آیت الله سیدحسین طباطبایی بروجردی (فرزند سید علی،متولد۱۲۵۴لرستان – متوفی ۱۰ فروردین ۱۳۴۰قم) .
بعدازوفات آیت الله بروجردی،دراداره مسجدایرانیان هامبورک وقفه چهارساله ای رخ دادواما باتلاش آیت الله محمدتقی فلسفی وموافقت آیت الله سید محمدهادی میلانی و بعضی از دیگرمراجع، «آیت الله بهشتی »به ریاست مرکز اسلامی هامبورگ برگزیده شدند.
آیت الله میلانی
آیت الله سیدمحمدهادی میلانی
آیت الله سیدمحمدهادی میلانی(متولدمرداد۱۲۷۴-متوفی۱۷ مرداد سال ۱۳۵۴)
آیت الله فلسفی درکنارآیت الله بروجردی
آیت الله حاج شیخ محمد محققی لاهیجی در کنار آیت الله محمدتقی فلسفی، در دیدار وی با دانشجویان ایرانی ۱۳۳۹ هامبورگ
آیت الله محمدتقی فلسفی(فرزندآیتالله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی،متولد ۱۲۸۷-متوفی ۲۷ آذرماه ۱۳۷۷) ۹۰ سالگی.
بنیانگذاران«مسجد اسلامى ایرانیان در هامبورگ»؟
درتیرماه سال ۱۳۳۲یک تاجرخیرتهرانی بفکرساختن مسجدی درهامبورگ می شود،هموطنان مسلمان ونمازخوان رادرهتلی(آتلانتیک)دعوت می کند،موضوع فقدان مسجدرامطرح می کند،همه اعلام آمادگی می کنند،
هتل اتلانتیک
درتیرماه سال ۱۳۳۲یک تاجرخیرتهرانی بفکرساختن مسجدی درهامبورگ می شود،هموطنان مسلمان ونمازخوان رادرهتلی(آتلانتیک)دعوت می کند،موضوع فقدان مسجدرامطرح می کند،همه اعلام آمادگی می کنند،در همان جلسه هیئت مدیره ۹ نفره ای بعنوان «هیئت ساختمانی مسجد»شکل می گیرد که عبارت بودند از آقایان:
۱- حاج علی نقی کاشانی
۲- حسین ولادی
۳- علی محمد باقر زاده
۴-محمدتقی تبرک
۵- محمد خسرو شاهی
۶- حمید شجاعی
۷- عبدالعلی فیض
۸- محمدحسین دهدشتی
۹- میرحسین غفاری
اعضای حاضرتصمیم می گیرندکه موضوع جلسه رابه اطلاع مرجع تقلیدجهان تشیع(آیت الله بروجردی)برسانند،لذا نامه ای تنظیم می شودوصورتجلسه به قم ارسال شد، در آن نامه پیشنهاد تأسیس مسجدی جهت انجام عبادات و برگزاری جلسات دینی برای مسلمانان با آیت الله بروجردی مطرح می گردد.
پول زمین جورمی شود ،یکی از تجار امین(حاج قاسم همدانیان) از طرف مرحوم آیت الله بروجردی پول را به بانیان(هیئت۹ نفره)می رساند.
سخنان آیت الله دکتربهشتی. (خرداد ۱۳۴۹)گزارش درهفته اول مراجعت به ایران:
شهیدبهشتی: یکى از بازرگانان تهرانی براى امور تجارتى در هامبورگ اقامت کرده بود که بادوستانش مشورت می کند مىگویند اینکه نمىشود که ما اینجا مسلمانیم، ولى مسجد نداریم و تصمیم مىگیرند براى ساخت مسجد اقدام بکنند.
«سیدمحمد حسینی بهشتی»(شهیدبهشتی):بازرگانان تهرانی ، تماسهایى مى گیرند با مقامات مختلف وبالاخره در یکى از جلسات خودشان در این زمینه تصمیم مىگیرند، نامه اى به آیت الله بروجردى می نویسند و از ایشان تقاضا بکنند که نسبت به ساختمان مسجد آبرومندى در هامبورگ نظر خودشان را بگویند.
آقاى بروجردى این نظر را تأیید کردند و نخستین مبلغى را که البته خیلى زیاد نبوده، به عنوان اولین سرمایه گذارى براى ساختن این مسجد به هامبورگ مىفرستند.
این هیأت، تحت نام «هیأت ساختمان مسجد اسلامى ایرانیان در هامبورگ» به ثبت رسیده است.
شهیدبهشتی :در آغاز ورود به هامبورگ مسأله درجه اول این بود که ساختمان مسجد هامبورگ خراب مانده، ساختمانش ناتمام بود و سر و صداى مردم و شهردارى هامبورگ در آمده بود.
مسجد در یک نقطه حساس و زیباى مرکزى شهر هامبورگ است، جایى است که توریستها و مسافرانى که براى دیدن هامبورگ مىآیند از آنجا عبور مىکنند. با ماشین مىآمدند جلوى آنان مىایستادند و مىگفتند: این مسجد مسلمانهاست،
سالهاست ساخت آن را همین طور نیمه کاره رها کرده اند و این مطلب علاوه بر آنکه مایه سرشکستگى اسلام بود، براى مسلمانان آنجا قابل تحمل نبود. مىگفتند: ما چقدر در محیط خارج سرکوفت بشنویم؟ اگر نمىتوانستید مسجد بسازید چرا شروع کردید؟ مسأله فعالیتهاى اسلام در اروپا، در این برخوردها، اگر عرض کنم مسئله درجه دوم بود گزاف گفتم، مسأله درجه دهم بود!
مسجدامام علی(مرکزاسلامی هامبورگ)
ادامه سخنان آیت الله بهشتی:در اواخر سالهاى اقامت « آقاى محققی» در هامبورگ «جمعیت اسلامى ایرانیان در هامبورگ»به ثبت رسیده بود و محل آن در منزل مسکونى آقاى محققى در خیابان «ایزاشتراسه »شماره ۱۳ به صورت یک دفتر کار و محل اجتماعات کوچک بوده است.
فاصله این محل تا مسجد در حدود ۳کیلومتر است.
جمعیت اسلامى ایرانیان در هامبورگ تا موقعى که مرحوم آقاى محققى آنجا تشریف داشتند، از نظر جمعیتى در درجه اول اهمیت و شاید تا ۹۵ در صد ایرانیها و مسلمانهاى ایرانى مشغول کار و خدمت در آنجا را در بر مىگرفته است.
آیت الله بهشتی-درحال سخنرانی درمرکزاسلامی هامبورگ
برنامه هاى اساسى آنها در شبهاى جمعه جلسه قرائت قرآن و تفسیر بوده. در اعیاد و وفیات هم دعوت عمومى ترى مى شده است و در همان جا جلسات نسبتاً بزرگترى،
مراسم اعتکاف-مرکزاسلامی هامبورگ
در حدودى که ظرفیت آن منزل اجازه مى داده، برگزار گردیده است. علاوه بر این، به کارهایى از قبیل ازدواج،…. اموات، ذبح، پاسخ به نامه هایى که از اطراف مى رسیده و برخوردها و ملاقاتهایى که گاه و بىگاه پیش مى آمده مى پرداخته است.
یک مرکزدیگری بنام«جمعیت اسلامى هامبورگ» بدون کلمه ایرانیان.
این جمعیت توسط یک آلمانى مسلمان به نام آقاى« عمر شوبر» که بعد مسلمان شیعه شد و چند تن از مسلمانان غیر آلمانى دیگر در هامبورگ تأسیس شده و به ثبت رسیده.
در آن موقع که بنده به هامبورگ وارد شدم آقاى« عمر شوبر» مدتها بود ازهامبورک به برلین رفته بود و در آنجا زندگى مىکرد و کار جمعیت را معاون ایشان، یکى از برادران مسلمان ایرانى ما، اداره مىکرد و تقریباً فقط نامى از جمعیت مانده بود./پایان سخنان آیت الله بهشتی.
«چگونگی انتخاب آقای دکترمحققی»
آیت الله بروجردی درگزینش فردمناسب سختگیربود.
آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی(متولد ۱۳۴۱) : تا آن زمان،اعزام مبلغ به خارج از کشور، هیچ مرسوم نبود. ایشان به این امر اهتمام دادند و به اروپا، آمریکا مبلغانی فرستادند. تاسیس مرکز مهمی مانند مسجد هامبورگ، در همین رابطه است. وجود چنین فکری در آن زمان ، دلیل بر روشنفکری و آینده نگریآیت الله بروجردی است.
آقای بروجردی دقت داشتند افرادی بفرستند که از هر جهت واجد شرائط باشند،به علت این دقت نظر تا مدتی آیت الله بروجردی ، کسی را که واجد شرائط باشد، نیافته بودند. در این رابطه، با پدرم(آیت الله محمدفاضل لنکرانی) مشورت میکنند. پدرم میگوید: این موضوع نیاز به تفکر دارد. مرحوم پدر این قضیه را با من در میان گذاشتند. بنده به پدرم عرض کردم: به نظر من، آقای محققی شایستگی این کار را دارد. ایشان تحصیلکرده حوزه بودو استاد دانشگاه ، مرد بسیار روشن و آشنا به علوم روز بود ،مضافاً «بسیار خوش قیافه و خوش بیان بود».
محققی در تهران سکونت داشت و گاه هم به قم میآمد و برای طلبهها درس هیئت میگفت. از قبل با هم ارتباطی داشتیم. به تهران رفتم و مسأله را با آقای محققی در میان گذاشتم ،توانستیم رضایتش راجلب کنیم.
پدرم ،نتیجه را به آقای بروجردی گفتند. ایشان هم خوشحال شدند و واما گفتند: من باید آقای محققی را ببینم.
آقای محققی خدمت ایشان آمدند و پس از توصیههای ایشان، روانه هامبورگ شدند.
بدین ترتیب دکتر محمد محققی لاهیجی در سال ۱۳۳۴شمسی(۱۹۵۵میلادی) به عنوان نماینده آیت الله بروجردی و امام جماعت مسجد، فعالیت خود را آغاز کرد.
مهندس حسین لُرزاده(معمارمسجداعظم قم+مسجدهامبورگ آلمان)
در نهم مهرماه ۱۳۳۶ زمینی به مساحت ۳۷۴۴متر مربع در کنار دریاچه «آلستر» هامبورگ به مبلغ «۲۵۰ هزار مارک »خریداری شد و طرحهای پیشنهادی برای انتخاب نهایی آیت الله بروجردی به قم ارسال شد.
مهندس حسین لُرزاده درکنارآیت الله بروجردی-جمع علما
آیت الله بروجردی، کارطراحی را به آقای« حسین لُرزاده» معمار مسجد اعظم قم(متولد۱۲۸۵ -متوفی ۱۳۸۳) ارجاع دادند. وی از میان نقشهها، طرح شرکت شرام والینگیوس را برگزید و نواقص آنرا طی نامه جداگانه ای یادآور شد. این نقشه با همکاری یک مهندس ایرانی بنام آقای« پرویز زرگر پور »تهیه شده بود.
آقای محققی درحال«جانمایی»مسجد درزمین مسجد.
محققی لاهیجی(یزدی) در دعوت نامه مراسم افتتاح کار ساختمانی مسجد که به دو زبان فارسی و آلمانی منتشر شده و برای مدعوین فرستاده شد نوشته بود: « با تایید خداوند متعال بر حسب دستور بزرگ پیشوای اسلامی عالم تشیع حضرت آیت الله العظمی الحاج آقا حسین طباطبایی بروجردی مدظله العالی بزرگترین مسجد اسلامی در هامبورگ بنا میشود. هیات ساختمان مسجد مفتخر است که بدین وسیله از جناب عالی برای انجام مراسم زدن اولین کلنگ دعوت نماید.
بدین ترتیب کلنگ ساختمان مسجد(به مساحت۸۳٢ متر مربع) طی مراسمی در روز جمعه نیمه شعبان سالروز میلاد حضرت مهدی(عج) نیمه شعبان١٣٧٧(۱۶اسفند۱۳۳۶)۷مارس۱۹۵۸ با حضور جمعی از مسلمانان و نمایندگان شهر هامبورگ به دست حجت الاسلام و المسلمین محمد محققی زده شد.
وی در سخنانی شرح جامعی درباره تاریخچه و لزوم ایجاد بنای مسجد ارایه داد و از توجهات ویژه آیت الله بروجردی تشکر کرد. سپس متن فارسی و آلمانی تاریخچه مسجد در جعبه فلزی زیر اولین سنگ بنا قرار داده شد. آیه«وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا ۖإِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ »﴿١٢٧بفره﴾ و ترجمه آلمانی آن بر روی این لوحه سنگ تاریخ بنای مسجد مسلمین در هامبورگ حک شده بود. کارهای ساختمانی به کندی انجام گرفت تا اواخر ۱۳۴۱ تقریباً اسکلت ساختمان مسجد به پایان رسید.
«آیت الله سیدحسین بدلا» در باره نگاه تبلیغی مرجعیت وقت و ویژگیهای استاد محققی می گوید: « مرحوم آیه الله بروجردی، نسبت به اسلام یک دید جهانی داشت . بر اساس همین دیدگاه بود که به تبلیغات خارج از کشور، اهمیت میداد که تا آن زمان سابقه نداشت. ایشان، برای اروپا و آمریکا دو نفر را انتخاب کردند:
آیت الله شیخ مهدی حائری یزدی(فرزندمؤسس حوزه قم)» برای آمریکا و دیگری آقای محققی برای اروپا. این هر دو شخصیت ، علاوه بر معلومات حوزوی ،اطلاعات غیر حوزوی آنان نیز، قوی بود و با مسائل فرهنگی روز آشنائی داشتند.
یکی آقای«کسب تکلیف رئیس مسجدهامبورگ:مردان نمازگزاربا زنان بی حجابشان می آیند
آقای محققی در یک سفری که به ایران آمده بود، در خدمت آیت الله بروجردی، اظهار نگرانی کردند که ما در آن جا مشکلی داریم و آن این که آقایان نوعاً همراه با خانمهایشان به مسجد میآیند و متأسفانه خانمها وضع حجابشان مناسب نیست «اگر سخت گیری کنیم کار پیش نمیرود. چه باید بکنیم؟»
مرحوم آیه الله بروجردی فرمودند: نه ، سخت گیری نکنید به حداقل حجاب اسلامی، اکتفا کنید.
آیت الله بدلا:اینان، بعداً که بیشتر آمدند و آشنا شدند درست میشوند.ابتدا سخت نگیرید. آقای محققی از این وسعت نظر آقای بروجردی، بسیار خوشش آمد.البته آن روز، در آن جلسه، کسانی که با این نوع تفکرات مخالف بودند، حضور نداشتند، لذا مرحوم آیت الله بروجردی فرمودند: همین تعبیر هم محفوظ باشد، زیرا ممکن است برخی بگویند آقای بروجردی باب بی حجابی را باز کرده است.»!/پایان اظهارات آقایان فاضل وبدلا.
توضیح مدیریت سایت-پیرسته فر:درتهیه این «مجموعه»تاریخچه، وقت زیادی صرف شده،اطلاعات پراکنده دررسانه های کاغذی واکترونیکی ،مصاحبه های پراکنده وبعضاًغیرمستند،اشتباهاتی بوده که سعی کردم باتحقیق وتطبیق ازجمله درتاریخ اقدامات درفرآیند راه اندازی این مرکزاسلامی .یکی از اشتباهات محرز«کلنگ زنی»بوده که درنیمه شعبان (۱۳۳۶سمسی)صورت گرفته بود. وتاریخ اعزام اولین مدیرمسجدهامبورگ..ومساحت زمین..بهرحال سعی کردم که دقیقترین اطلاعات راارائه بدهم.
رؤسای مرکزاسلامی هامبورگ-آلمان-نمایندگان جمهوری اسلامی دراروپا
۱- آیت الله محمد محققی لاهیجی (از ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۰)
محققی لاهیجی(فرزندآقا میرزا کاظم،متولد۱۲۸۹ لاهیجان)بعدازپایان دیپلم ازمدارس رشت برای دروس حوزوی به قم مهاجرت کردواما همزمان مدرسه کمالالملک و دارالفنون به یادگیری زبانهای خارجه پرداخت.
دکترمحقق لاهیجی درسن ۴۵سالگی ازطرف آیت الله بروجردی به آلمان اعزام شد واولین امام جمعه مسجدایرانیان بود.
بافوت آیت الله بروجردی،(۱۳۴۰)آقای محققی به ایران برمی گردد.
محققی لاهیجانی دریزدهمسراختیارکرده(۳وطنه=لاهیجان،قم،یزد) که سرانجام در سال ۱۳۴۹ شمسی در ۶۰ سالگی درگذشت ودرقم مدفون است.
بعدازو قفه حدودچهارساله، باتلاش آیت الله محمدتقی فلسفی وموافقت آیت الله سید محمدهادی میلانی و بعضی از دیگرمراجع، آیت الله بهشتی به ریاست مرکز اسلامی هامبورگ برگزیده شدند.
آیت الله محمدتقی فلسفی(فرزندآیتالله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی،متولد ۱۲۸۷-متوفی ۲۷ آذرماه ۱۳۷۷) ۹۰ سالگی.
۲- آیت الله سید محمد حسینی بهشتی (از فروردین ۱۳۴۴ تاخرداد ۱۳۴۹)
آیتالله شهید دکتر بهشتی چندی بعدازحضوردرهامبورک، نام« مسجد جامع ایرانیان»را به« مرکز اسلامی هامبورگ »تغییر داد.
سخنرانی(گزارش) آیت الله بهشی درهفته اول مراجعت ازآلمان( ۱۴ خرداد ۱۳۴۹) :در اواخر سال ۱۳۴۳ بود که از طرف آقایان مراجع و جمعى از دوستان علاقه مند، به من پیشنهاد شد که به هامبورگ بروم(پیشنهاددراسفند ۱۳۴۳بوده ولی اعزام ،فروردین ۱۳۴۴)...امروز که نزدیک به پنج سال و دو ماه از آن تاریخ مىگذرد.
وقتی دوستان بمن پیشنهادادم،مرددبود که چه کنم؟آیامفیدواقع می شوم،آیاآنجامی شودکارفرهنگی کرد...و..متوسل شدم به قرآن،آین آیه رادیدم«وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّـهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ﴿٦٩عنکبوت﴾»
آنها که در راه ما تلاش کنند راههاى خویش را بدانها مى نماییم و خدا همواره همراه و با مردم نیکوکار است.
با همان نسبت که من مىتوانستم خودم را مصداق این آیه کریمه قرآن بیابم مىتوانستم به موفقیتهاى این سفر امیدوار باشم. به هر حال، از آنجا که بیم و هراس و تردید در برابر مشکلات احتمالى را بر خلاف سنت مردان کار و عمل و سنت کسانى مى دیدم که از کار و عمل وحشت دارند، تصمیم گرفتم و با الهام از این آیه قرآن «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّـه ﴿١٥٩آل عمران)»بارسفرببندم.در اوایل فروردین سال ۱۳۴۴ از راه عراق و اردن و سوریه و لبنان به هامبورگ رفتم.
۳- علامه محمد مجتهد شبستری (از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۶)
محمدمجتهد شبستری(متولد۱۳۱۵):«مرحوم بهشتی به خاطر آشنایی که با من داشتند، از من خواستند: به آلمان بروم و سرپرستی مرکز اسلامی هامبورگ را بپذیرم. من این پیشنهاد را پذیرفتم. در سال ۱۳۴۸ بود که به آلمان رفتم. سرپرستی مرکز اسلامی هامبورگ را بر عهده داشتم. حدود یک سال قبل ازپیروزی انقلاب برگشتم ایران»
وی مدت ۱۸ سال در حوزه علمیه قم به تحصیل و تحقیق در فلسفه و کلام اسلامی، فقه و اصول و تفسیر پرداخت و در بالاترین سطوح حوزوی تحصیلات خود را به پایان رساند،ملبس به لباس روحانیت بوده وبعد ازجامه روحانیت درآمد ونظریه پردازشد!وی یرادر امام جمعه سابق تبریز(آیت الله محسن شبستری )است.
البته آقای شبستری ازیک سال قبل با شهیدبهشتی درهمین مرکزهمکاری می کرده،این کادرسازی آن شهیدبزرگواررامی رساندکه زمینه سازمدیریت درپیروزی واداره انقلاب اسلامی شد.
۴- حجت الاسلام سید محمد خاتمی (از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹)
خاتمی (فرزندآیت الله سیدروح الله متولد۲۱ مهر ۱۳۲۲اردکان یزد)ازمرداد ۱۳۷۶ الی مرداد ۱۳۸۴ رئیس جمهوربود.
قبل ازریاست جمهوری:ازخرداد ۱۳۵۹ – آبان ۱۳۶۱نماینده مجلس بود،نمایندگی را نصف ونیمه رهاکرد ،رفت «وزیرفرهنگ ارشاداسلامی»شد.
۵- آیت الله محمد مقدم (از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۱)
دکترمحمدمقدم
دکترمقدم(متولد۱۲۸۷) دکتری زبانشناسی از دانشگاه پرینستون امریکا،هم اکنون، معاون بینالملل موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی است،
۶- آیت الله محمدباقر انصاری زنجانی (از سال۱۳۷۱ تا ۱۳۷۸)
آقای انصاری هم اکنون درکارتبلیغ است،بیشتردرحوزه «غدیر».
آیت الله سیدرضا حسینی درمصاحبت با رهبرانقلاب
۷- آیت الله سید رضا حسینینسب (از سال ۱۳۷۸ تا سال ۱۳۸۲)
حسینینسب متولد ۱۳۳۷ مهریز(یزد)وهم اکنون مقیم کانادا-سمت استادی در دانشگاه تورنتو کانادارادرپرونده اش دارد.
۸- آیت الله سید عباس حسینی قائممقامی (از سال بهمن ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸)
قائممقامی(فرزندحاج سیدمهدی متولد۱۳۴۷تهران)سابقه کرسی استادی «دانشگاه برکلی آمریکا»رادرپرونده اش دارد.
واما درپنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبتنام کردند..بعدازاحراز وعدم احراز،دردقایق آخر«ردوصلاحیت شد!»۲۴ بهمن ۱۳۹۴
آیتالله قائممقامی که شاگرد شاخص مکتب تربیتی آیتالله حقشناس است، از محضر درس استادان بزرگ حوزههای علمیه، همچون آیات: میرزا جواد تبریزی، محمدعلی اراکی، حسین وحید خراسانی، میرزا هاشم آملی، سید رضی شیرازی، حسن حسنزاده آملی و... بهره جسته است.
آیتالله حسنزاده آملی وقتی که سال ۱۳۷۶ در مورد شایستگی آقای قائممقامی برای مجلس خبرگان مورد پرسش قرار گرفت، چنین گفت: «از زبان بنده بفرمایید که من سالیانی خدمت جناب آقای قائممقامی بودم و ایشان را به دو منقبت علم و عمل، بسیار شایسته، قابل و وارسته میدانم و بدون هیچ مداهنه و مجاملهای، جناب ایشان برای این امر اهم و حیاتی (انتخابات خبرگان) شایسته میباشد و در قابلیتشان تردیدی نیست.»..رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۷/۵/ ۷۴ خطاب به وی اظهار کرده بودند: «من به شما برای آینده نظام، امیدها بستهام».
«آیت الله دکتررضا رمضانی» درکنارمراجعین(مرکزاسلامی هامبورگ)
آیت الله رضا رمضانی گیلانی
«آیت الله رضارمضانی» درکنارپروفسورمجید سمیعی(۲همشهری) ومرحوم آیت الله سیدمحمود شاهرودی-هامبورک -آلمان دیماه۱۳۹۶
۹- دکتررضا رمضانی (از سال ۱۳۸۸ تاشهریور ۱۳۹۷)
آیت الله رمضانی،هم اکنون،یکی از۳نماینده گیلان درمجلس خبرگان رهبری می باشد،وی امامت جمعه کرج رانیزدرسوابقش دارد.
۱۰- آیت الله دکترمحمد هادی مفتح (از شهریور ۱۳۹۷)
عباسعلی اختری،رضارمضانی،محمدعلی تسخیری،محسن شبستری
فرزند«شهیدمفتح »(محمدمهدی مفتح)جایگزین «دکتر رضارمضانی»شد
طی مراسمی،حکم رهبر معظم انقلاب درباره انتصاب حجت الاسلام و المسلمین دکتر «محمد هادی مفتح« به عنوان رییس جدید مرکز اسلامی هامبورگ قرائت و از خدمات« آیت الله رضا رمضانی» رییس سابق این مرکز قدردانی شد.۸ شهریور ۱۳۹۷
این مراسم باحضورحجت الاسلام والمسلمین «محسن قمی» معاون ارتباطات بین الملل دفتر مقام معظم رهبری ، سفیر و جمعی از دیپلمات های ایرانی و شماری از شخصیت های مسلمان مقیم آلمان برگزار شد.
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:سایت صداوسیما اینگونه می نویسد:
فرازی از حکم رهبر معظم انقلاب خطاب به «محمد هادی مفتح»...با استفاده از آموزه های اسلام ناب، منطق انقلاب اسلامی و بهره گیری از همه ظرفیت های رسانه ای، دانشگاهی و نخبگانی ، گام های بلند و استواری برای خدمت به اسلام و مسلمانان به ویژه پیروان مکتب حیات بخش اهل بیت علیهم السلام و نیز هموطنان عزیز مقیم آن دیار برداشته شود.
حجت الاسلام و المسلمین "محمد هادی مفتح " دارای تحصیلات حوزوی و دانشگاهی است که مدرک کارشناسی را در رشته مهندسی برق و الکترونیک از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته علوم قرآن وحدیث اخذ کرده و دروس حوزوی را نیز تا سطوح پیشرفته در شهر قم و تهران گذرانده است.
وی در سوابق خود مسؤولیت هایی همچون تاسیس شبکه سراسری رادیو معارف و طراحی و مدیریت تولید سیستم جامع مکانیزه مدیریت حوزه علمیه قم را داراست.
«حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد هادی مفتح »فرزند شهید آیت الله محمد مفتح» است.
وی دهمین رییس مرکز اسلامی و امام مسجد امام علی (ع) درهامبورگ آلمان است که این مرکز و مسجد که از مهمترین مراکز اسلامی در اروپا است و سابقه تاسیس آن به ۶۰ سال قبل و به توصیه آیت الله العظمی بروجردی از مراجع عظام تقلید باز می گردد.
این مرکز از سال ۱۳۴۴ و در زمان ریاست شهید آیت الله دکتر بهشتی به عنوان مرکزی فرهنگی در اروپا به ثبت رسید و با اهتمام به نشر معارف اسلامی و معرفی نهضت امام خمینی (ره) به مسلمانان اروپا ، به پایگاهی برای تبادل آرا و گفتگوی میان پیروان ادیان و تقریب مذاهب اسلامی تبدیل شد./منبع:۰۸ شهریور ۱۳۹۷صداوسیما.
***
شهیدبهشتی-مسجدهامبورگ.
اسم(عنوانی)که برایمان محدودیت ایجادمی کرد
در بدو ورود به هامبورگ، به فاصله کوتاهى دریافتم که یک اشتباه بزرگ صورت گرفته است و آن اینکه با استعمال و به کار بردن عنوان «جمعیت اسلامى ایرانیان در هامبورگ» تمام تلاشهاى اسلامیمان را فقط در جمع ایرانیان محصور کرده ایم و با آنکه اسلام آیینى است جهانى و ملیت نمى شناسد، ما که حامل پیام اسلام در اروپا هستیم مارک ملیت به خودمان زده ایم.
«نام »راقبلاًتغییرداده بودند.-مجدداًتغییرکرد(برگشت به عنوان اولیه)
دوستان گفتند: سابقاً گاهى برادران افغانى در برنامه هاى فارسى شرکت مىکردند؛ چون این نام در همین سالهاى اخیر به وجود آمده بود و قبل از به ثبت دادن، نامش «جمعیت اسلامى هامبورگ» بوده،
این تغییر نام باعث قطع ارتباط برادران افغانى شده بود. بعضى از دوستان عرب و مسلمانان آلمانى هم گاه و بیگاه با این جمعیت تماسهایى مىگرفتند که حالا اینها هم فاصله گرفته اند و مىگویند اینجا مال ایرانیهاست؛ چرا ما برویم مزاحم شویم.
سبحان الله! مگر مى شود با این تیتر و با این نام در هامبورگ فعالیت اسلامى همه جانبه و وسیع شروع کرد؟
قبل از هر چیز لازم بود که ما خودمان را از زیر این نام محدود کننده بیرون بیاوریم. بنابراین با مطالعه زیاد تصمیم گرفتیم اصولاً واحد اسلامى را که ما مسئول آن بودیم به نام «مرکز اسلامى هامبورگ» در آوریم. تا شعاع هاى وسیع عمل داشته باشیم.
هر چند این تغییر نام براى بسیارى ناخوشایند بود.
فعالیت درمسجدمتروکه
حساب کردم مسجد دور افتاده مهجور متروک به این زودىها مورد توجه این و آن قرار نمىگیرد تا براى تکمیل ساختمان آن تلاش کنند. لذا پس از برگزارى نخستین جلسه و درس در منزل که در حقیقت« جلسه معارفه» بود، همان سال، در «شبهاى تاسوعا و عاشورا» و یازدهم، سه شب جلسه سخنرانى و سوگوارى، در همان ساختمان مسجد نیمه تمام سفید نشده کم نور برگزار کردیم.
بهشتی!اینجا»اروپا»است،این مذهبی بازی(عاشورا )چیه!
دراوائل دوستان مى گفتند: فلانى اینجا اروپاست، این کارها چیست که تو مىکنى؟ کسى نمىآید.
گفتم: اگر کسى براى بحثهاى مفید و اظهار ارادت به سالار آزادگان اسلام و پیشواى بزرگ حسین بن علی (ع) و یاران و فرزندان و برادران و بستگان فداکارش مىخواهد بیاید، اینجا هم مى آید، ناراحت نباشید.
برخلاف پیش بینى دوستان در شب دوم که گفته بودند صد صندلى کافى است، گفتیم ۱۵۰ تا باشد.
گفتند: ما سابقه داریم که در این جلسات ۶۰ یا ۷۰ نفر بیشتر نمى آیند.
گفتم: احتیاط عیب ندارد. یک مقدار پول بیشتر براى کرایه صندلى مىدهیم.
امابرخلاف پیش بینى دوستان، در شب دوم صندلیها کم آمد و ناچار شدند براى روز سوم مقدار بیشترى صندلى سفارش بدهند که بیاورند.
کم کم برادران و خواهران مسلمان ما در هامبورگ عادت کردند و گفتند: در مسجد نیمه تمام هم مىشود دور هم جمع شویم
و از آن پس تمام جلسات بزرگ در مسجد برگزار شده است. به این ترتیب مسجد تا حدودى از متروک بودن در آمد، اما کافى نبود. دفتر کار مرکز اسلامى هامبورگ در خانه ۳ اتاق و نیمه بنده بود که هم باید در آن با خانواده زندگى و هم در آنجا کار مىکردم. که باید ازهمکاری و تلاشهاى همسر خودم در این سالها، به خصوص در سالهایى که محل کار من در منزل بود، قدردانى کنم.
مسجدآبان ۱۳۴۵مسجدآماده شد
در آبان ماه سال ۱۳۴۵ دفتر و محل کار مرکز اسلامى هامبورگ را به مسجد منتقل کردیم.
چقدرهزینه شد؟
البته براى این کارهاى ساختمانى که در این چند سال انجام گرفته مبلغى در حدود یک میلیون و پانصد هزار مارک یعنى تقریباً معادل سه میلیون تومان به مصرف رسیده است.
هفتصد هزار مارک برآوردهزینه شده-بایدانجام بگیرد
کار ساختمانى که در پیش است عبارت است از: تکمیل تعمیرات داخلى مسجد، گنبد، محل نماز، سالن سخنرانى، کلاسها و قسمتهاى فرعى آنها که برحسب برآورد مهندسان با مبلغى در حدود هفتصد هزار مارک، این قسمت از تعمیرات هم ممکن است انجام گیرد.البته این برآوردمال همین سال است.
«جلسات هفتگى و ماهانه» مسجد هامبورگ
آقای بهشتی درادامه اینگونه توضیح می دهد:
جلسات هفتگى: شب جمعه نماز جماعت، قرائت قرآن، تفسیر و بحث به زبان فارسى. ظهر جمعه نماز جمعه و خطبه به زبان آلمانى. در نماز جمعه، شیعه و سنّى ایرانى و غیر ایرانى شرکت مىکنند. عصر سه شنبه بحث در یک دایره کوچک دانشجویى به زبان عربى.
جلسات ماهانه: در اولین چهارشنبه هر ماه جلسهاى براى دانشآموزان دبیرستان مسلمان به زبان آلمانى، در سومین شنبه هر ماه جلسهاى درباره اسلام براى عموم به زبان آلمانى.
جلسات موسمى(مناسبت ها): به زبان فارسى، مراسم تاسوعا و عاشورا، 28 صفر، عید مولود پیغمبر صلوات الله و سلامه علیه، نیمه شعبان، شبهاى قدر (۳شب ماه رمضان)، عید غدیر، عید فطر و عید قربان با شرکت همه مسلمانانى که به آنجا مىآیند؛ و با خطابه عید به زبانهاى عربى، آلمانى، فارسى و ترکى.
دیگرخدمات مرکزاسلامی هامبورگ:
آیت الله بهشتی درادامه می گوید: کار دیگر مرکز اسلامى هامبورگ، همان طور که هر مسلمانى باید انجام بدهد« انجام خدمات تعاونى» در حدود امکانات،
«خدمات مشاوره ای»
حل اختلافات خانوادگى و غیر خانوادگى در حدود فرصت، راهنمایى بیماران، دانشجویان و نیازمندان،
«خدمات مالی»
کمکهاى مالى به نیازمندان در حدود امکان و مخصوصاً همدردى با مردم مسلمانى است که در حوادث اخیر در دنیا رنج مىبینند. فعالیت دیگر مرکز، ایجاد کلاسهاى مخصوص تعلیم زبان فارسى و خط، تعلیمات دینى، معلومات عمومى درباره جهان اسلام و ایران براى نوآموزان در چهار سطح مختلف بوده است که اخیراً توانسته ایم محل برگزارى آن را به مسجد منتقل کنیم. قبلاً این کلاسها در خارج مسجد بود و به وسیله گروههاى دیگر به وجود آمده بود و سهم ما در آن، فقط تعلیمات دینى بود، اما اکنون تمام کار در مسجد انجام مىشود.
بازدید وملاقاتها: تیم های دانش آموزی دانشجویی(اردوی فرهنگی آلمانی ها)
کار دیگر تماس روز افزون است با آلمانیهاى علاقه مند به آشنایى با اسلام از راههاى مختلف: پذیرفتن گروههاى مختلف دانش آموزى و دانشجویى و غیر اینها که براى دیدن مسجد و گفتگو درباره اسلام به مسجد مىآیند. باید به آقایان و خانمها عرض کنم که علاقه نسبتاً وسیعى در اروپا به خصوص در نسل جوان براى شناختن ادیان و جهانبینى هاى مختلفى که در دنیا شهرت دارند وجود دارد. از این علاقه براى شناساندن صحیح اسلام به مردم اروپا حداکثر استفاده را مىتوان کرد؛ به شرط داشتن روش صحیح، تجهیزات کافى و نیروى انسانى ورزیده.
معلمان دانش آموزان را به اردوی علمی می برند
به این مناسبت از دبیرستانها به خصوص در برنامه خاصى که دارند، کلاسهایى با معلمینشان ـ که گاهى هم معلم اصلاً یک کشیش است ( با اطلاع قبلى به مسجد مى آیند )تا مسجد را ببینند و ضمناً از ما مىخواهند براى آنها نیم ساعت تا سه ربع درباره اسلام صحبت کنیم .
گاهى بعد از صحبت یکى دو ساعت سؤال و جواب و بحث و گفتگو به زبان آلمانى است. این فرصت براى مسجد ما در هر سالى نسبت به سال قبل، افزایش مخصوصى دارد؛ به طورى که در سال مسیحى گذشته ما جمعاً در حدود دوازده گروه داشتیم و امسال در این پنج ماه گذشته، دوازده گروه داشته ایم. به این ترتیب این گروهها فقط در پنج ماه اول امسال به اندازه همه سال گذشته و نه تنها از هامبورگ، بلکه از شهرهاى دور دست هم به مسجد آمدند.
طریق دیگر تماس با افراد به صورت خصوصى است. عده زیادى هستند که مىخواهند بدانند اسلام چیست؟ تلفن مىکنند و مى آیند نیم ساعت، یک ساعت و گاه دو ساعت صحبت مىکنند. راه دیگر شرکت در بحثهاى متقابل میان اسلام و مسیحیت است.
در آلمان جلسات گوناگونى تشکیل مىشود که در این جلسات مناسبات اسلام با مسیحیت، با یهود و با ادیان و جهان بینىهاى دیگر بررسى مىشود. اتفاقاً چندى پیش در شهر کیل(نام دانشگاهی واقع درشهر کیل-SAU- مرکز ایالت اشلسویگ- هولشتاین آلمان است) که یک شهر دانشگاهى است، به دعوت یک سازمان کلیسایى مقابله اى میان اسلام و مسیحیت و یهود درباره این مطلب به وجود آمد که آیا بشر میان خود و خدا به میانجى نیازمند است یا خیر؟
این جلسه بسیار پر حرارت و گرم، فرصت بسیار خوبى بود براى شناساندن اسلام و رأى صریح اسلام. در این باره راه دیگر، شرکت در بحثهاى علمى اسلامى در سطح تئولوگها و الهیون است. از جمله در سال گذشته در ماه مارس در ژنو، کنفرانسى تحت این عنوان با شرکت حدود ده نفر از دانشمندان اسلام شناس و ده نفر دانشمندان مسیحى کلیسایى تشکیل شد که در آن راجع به برخورد درباره سه موضوع بحث شد و براى خود ما بسیار مفید و مؤثر بود.
همچنین در سال جارى، در ماه آوریل یعنى دو ماه قبل، در وین بحث مفصلى با «کاردینال بزرگ اتریش» به نام آقاى کاردینال دکتر کونیگ-اتریشی(Cardinal Franz Koenig) درباره مناسبات اسلام با مسیحیت برگزار شد که آن هم بسیار مفید بود و همچنین در جلسه اى دیگر که طى یک روز تشکیل شد، با شرکت عدهاى از دانشمندان سرشناس و اسلام شناس از اساتید دانشگاه وین مقابله دیگرى رخ داد که حدود سه ساعت طول کشید و توانستیم در این سه ساعت لااقل درباره دو موضوع اساسى با آنها صحبت کنیم.
وظیفه دیگرى که مرکز اسلامى هامبورگ دارد و بدان عمل کرده است پاسخ به سؤالات علمى قسمتهاى شرق شناسى دانشگاههاى اروپاست. خود دانشگاه هامبورگ قسمتى به نام شرقشناسى دارد. در این چند ماه گذشته رئیس این قسمت آقاى پروفسور اشپولر-آلمانی(برتولد اشپولر -متوفی بهار ۱۳۶۹) دو نوبت از ما وقت گرفت که خودش همراه کادر علمى و دانشجویان این رشته به مسجد بیایند و درسى را که در برنامه خود ایشان بود، بنده به جاى او بگویم؛ براى اینکه اظهار مىکرد در این مادّه تخصص شما حتماً از ما بیشتر است. اتفاقاً دو موضوع حساس بود: یکى تقیه در مذهب شیعه و ریشههاى آن و دیگر شیوههاى تفسیر قرآن در میان شیعه و اهل سنت و فرق میان این دو شیوه.
تعامل بامسلمانان مقیم آلمان
شهیدبهشتی:کار دیگر ما این است که بکوشیم میان آلمانىهاى مسلمان مقیم این منطقه ارتباط برقرار کنیم. شما خودتان مىتوانید حس کنید که وقتى یک نفر آنجا مسلمان مىشود از محیطش تقریباً بریده مىشود و خودش را تک و تنها احساس مىکند. در نامه هایى که براى من رسیده، غالباً مىگفتند ما اینجا احساس تنهایى مىکنیم، کمک کنید ما از این احساس رنج آور و رنج زا نجات پیدا کنیم. براى این کار، ما قبل از هر چیز به چند آلمانى مسلمان مخلص احتیاج داشتیم.آلمانى مسلمان غیر ازدواجى.
مسلمان «عشقی» چیست؟
عده اى از مسلمانهایى که درآلمان مسلمان مىشوند،« مسلمان ازدواجى» یا به قول یکى از دوستان، مسلمان عشقى هستند؛ عاشق همدیگر مىشوند، یک مسلمان و یک غیر مسلمان، زن یا مرد، چون شرط ازدواج اسلام است کمى هم مطالعه مىکنند و اسلام مى آورند.
عشقی هاهم عاشق اسلام می شوند.
شهیدبهشتی حرفش را اصلاح می کند وادامه می دهد:البته این را باید عرض کنم که در میان همین مسلمانان آلمانى که از این راه مسلمان مىشوند افراد پروپاقرص هم وجود دارد.
براى نمونه عرض کنم که خانمى با همین مقدمه مسلمان شده و شوهر مسلمان آفریقاییش با کمال تأسف به او ستمها روا داشته و او را رها کرده، اکنون با دو فرزندش در هامبورگ آلمان زندگى مىکند و با دسترنج خودش باید زندگى کند تغییر نکند ولى همچنان به اسلام وفادار مانده و در جلسات اسلامى شرکت مىکند و از آن مادرانى است که مرتب به ما مىگوید براى بچه هاى ما فکرى کنید، چون مىخواهم مسلمان بار بیایند.
این است که وقتى مىگویم مسلمانان عشقى، دوستان فکر نکنند که هر مسلمانى که با ازدواج و برخورد ازدواجى شروع مىکند و هر اسلام آوردنى که با این برخورد شروع مىشود، بى ریشه و تهى مغز است
وی ادامه می دهد: نهاینطورنیست، گاهى هم تا این اندازه پر مغز است. ولى به هر حال ما خواستیم از گروه مسلمانانى که بدون این سابقه ذهنى مسلمان مىشوند مرکزى به وجود بیاوریم و خوشبختانه دراین اواخر به وسیله یک جوان مسلمان دیپلمه آلمانى قدمهاى اولیه را در این راه برداشتیم و امید دارم که با موفقیت در آینده روبه رو شویم..
سؤالات حضار و پاسخهاى شهید بهشتى
س: بفرمایید اقامت جنابعالى در ایران از این به بعد دائمى است یا اینکه باز عزم مسافرت به هامبورگ دارید؟
شهیدبهشتی:احتمالاً بروم وشایدنتوانم، خوشبختانه در طول این پنج سال همکارانى به آنجا دعوت شدند و الان آنجا مشغول کار و تلاش هستند.
همکار عزیز ما «آقاى محمد مجتهد شبسترى» به عنوان یک عالم اسلامى در آنجا تلاش مىکنند.
آقاى« طارمى »هم که دانشجو هستند به طور نیمه وقت، کلاسهاى نوآموزان را اداره مىکنند.
« آقاى مهدى عمارى» که کارمند دفتر و مسئول قسمتهاى داخلى مسجد هستند.(احتمالاً دکترعلی عماری بارشند=طوفان)
امیدوارم در صورت امکان، من هم بتوانم به صف آنها بپیوندم و اگر نتوانستم، آنها بتوانند در تلاش خودشان موفق باشند و منهم هرجا باشم تا آن مقدار که دورادور بتوانم کارى بکنم سهم خودمرا ایفا خواهم کرد.
س: برای تبلیغ اسلام بارسانه های آلمان هم درارتباط هستید؟
خوشبختانه مؤسسه تلویزیون آلمان در برنامه سوم امسال، نخستین ارتباط را با مرکز اسلامى هامبورگ آغاز کرد. چندى قبل از متصدیان برنامه سوم تلویزیون آلمان اطلاع دادند که مىخواهند یک برنامه نیم ساعته درباره زندگى مسلمانان در آلمان تهیه کنند و نمایش بدهند. از من خواهش کردند که به آنها اجازه بدهیم از مسجد ما هم فیلمهایى بردارند. به آنها گفتم من این اجازه را مىدهم اما مشروط. شرطش این است که این فیلم از اول تا آخرش زیر نظر ما تنظیم شود و حتى در آخرین مرحله نمایش از نظر ما بگذرد. آنها هم به این وعده عمل کردند و یک فیلم نیم ساعته تهیه کردند و مخصوصاً قسمت توضیحات این فیلم را که خیلى حساسیت داشت در آخرین مرحله به نظر ما رساندند و من به مرکز تلویزیون آنها رفتم و یازده اصلاح ضرورى لازم، در توضیحات آنها به عمل آمد. ما مایل هستیم از راههاى تبلیغاتى عمومى هم استفاده کنیم.
س: این برنامه تا چه حد شما را راضى کرده و مىکند؟
آیت الله بهشتی: من همیشه از کارهایى که مىکنم خوشحال مىشوم اما قانع و راضى نمىشوم. از کارهایى که کردیم خوشحالیم، اما راضى و قانع نیستیم.
س: همه مىگویند وجود شما خیلى مؤثر بوده ،نظر شما ؟
ج: چه گویم که خودستایى نباشد.
س: به چه کشورهایى مسافرت کردید و چه نتایجى از نظر تبلیغى به دست آوردید؟
ج: میدان اصلى فعالیت ما کشورهاى آلمانى زبان اروپا، آلمان، اتریش و قسمتى از سوئیس بود. در همه این کشورها، سفرهایى کردیم و نتایج نسبى همان بود که عرض شد.
س: تبلیغات و تعامل نیروهای «مرکزاسلامی» چه تأثیری دارد؟
ج: مردم اروپا با پیش داوریهاى غلط و مضر درباره اسلام فکر مىکنند و کمترین فایده اى که یک مرکز فعال اسلامى در اروپا مىتواند داشته باشد، مبارزه با این پیش داورىهاى غلط است. وقتى اسلام واقعى را در برخوردهاى حضورى مى شناسند، نگرش منفى آنها از بین مىرود.
س: آیا برای معرفی اسلام با شخصیتهاى معروف ملاقات، داشته اید؟خاطرهای دارید؟
ج: یک خاطره عرض کنم یک استاد دانشگاه تئولوژى یعنى الهیات مسیحى در آلمان، در هامبورگ روزى با گروهى از دانشجویان خودش به مسجد آمد براى اینکه ببینند در روز عید فطر ما چگونه نماز مىخوانیم. پس از نماز خواهش کرد یک ربع ساعت با هم صحبت کنیم. به ایشان گفته شد که در این وقت کوتاه نمىشود صحبت مفیدى کرد. سرپایى یک ربع ساعتى معارفه مىکنیم. این معارفه براى آنها حکم قبولى داشت و خواهش کردند که ما یک روز دو ساعتى دور هم بنشینیم.
روز چهارشنبه اى بود. این آقاى پروفسور با شاگردانش به مسجد آمد، نشستیم و صحبت کردیم. از جمله یکى از این دانشجویان پرسید؟
قرآن درباره تثلیث مطلبى مىگوید که باتاریخ وفق نمى دهد،توضیح خواست.
توضیح دادم که این اشتباه از شماست، والاّ آنچه قرآن مىگوید با واقعیت هاى علمى تاریخى منافاتى ندارد. ترجمه آلمانى قرآن را آوردیم، آیات را پیدا کردیم و دیدند صحیح است و منافاتى نیست.
در پایان این جلسه، این آقاى پروفسورى که باید براى کلیسا کشیش تربیت کند، گفت: فلانى خیلى متشکریم، امروز این برخورد براى ما فقط یک ملاقات نبود؛ بلکه یک درس بود، درسى آموزنده که به کمک آن از اشتباهى بیرون آمدیم که دهها سال و بلکه صدها سال است به دست نویسندگان خودمان، در آن اشتباه افتاده بودیم. این گفتار از استاد، در حضور دانشجویانش در همان مجلس، در یاد من خاطره اى بس شیرین گذاشته که چگونه مردمى با انصاف، لااقل در این حدود و در این سرزمینها پیدا مى شوند.
س: دراروپانوعاً با چه سئوالاتی ازشمامی کنند؟
ج: سؤالات اساسى درباره مناسبات اسلام و مسیحیت و عقیده اسلام درباره تثلیث و ارزش عیسى(ع) است. دیگر درباره زن در اسلام به خصوص این مسأله که اسلام اجازه داده است مرد مسلمان چهار زن بگیرد اما یک زن نمىتواند چهار تا شوهر بکند. مسأله بردگى در اسلام و مسأله جنگ و جهاد در اسلام و این تهمت که اسلام با کمک شمشیر در جهان گسترش پیدا کرده است. اینها سؤالات اصلى هستند، سؤالات دیگر هم البته هست.
س: تبلیغات اسلامى درهامبورک ،واکنش ها ومخالفت هایی داشته؟
ج: کلیسا خیلى خوشش نمى آید که ما آنجا قد علم کرده و سر بلند کنیم ولى خوشبختانه شرایط اجتماعى فعلى اروپا هم فرصت و امکان زیادى به کلیسا براى جلوگیرى از کار ما نمى دهد.
س: در کتب درسى آلمانى درباره اسلام و ایران چه مطالبى جلب نظر مىکند؟ چه مطالبى در نشریات به خصوص کتب درسى و اجتماعى به نظر شما رسیده است؟
ج: در این زمینه ما مقدارى بررسى کرده ایم. بر روى هم سمپاشی هایى که در کتب درسى هست البته در آن حدودى که ما دیدیم خیلى قابل توجه به نظر نرسیده ولى در نشریات عمومى به خصوص نشریات کلیسایى، هنوز هم سمپاشی هاى عجیب نسبت به اسلام و توهین هاى ناراحت کننده نسبت به مقام شامخ پیغمبر بزرگوار اسلام صلواةالله علیه دیده مىشود و همین طور که اشاره کردم یکى از کارهاى مهم و اساسى است که این واحد اسلامى اروپا باید به آن بپردازد./پایان
توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر:جلسه پرسش وپاسخ طولانی بود(همچنین ارائه گزارش)بعضی از مطالب مطروح که قبل ازپیروزی انقلاب بود( خردادماه ۱۳۴۹)،بعدازنیم قرن موضوعیت ندارد،واما بعضی از جوابها همیشه کارسازوراهگشاهستند را باکمی ویرایش آورده ام+تخلیص.
نکنه +توضیح نگارنده:کارهای آیت الله بهشتی همش براساس قانون وقانونمندی بود،ایشان درتلاش بود که فرآیندقانونی مسجد ومرکزفرهنگی را به ثبت برساند که کشورآلمان نتواندبرایش مشکل افرینی کند،ضمنان روحیه تشکیلاتی داشت،دوست داشت دریگران دردرفعالیتهایش سهیم کند وازپتانسیلشان استفاده کند،اولین اقدامی که برای عمران مسجدامام علی(ع)انجام داد« تشکیل هیئت امنای»درامورساختمانی مسجدبود.
۷نفررابرای هیئت امنایی برگزید:
۱- دکتر مهندس ایرج مشیری
۲- دکتر علی عماری
۳- دکترمنوچهر اقبال
۴- کریم نعمت زاده
۵- محمد خسرو شاهی
۶- حسن ولادی
هفتمی هم خودش بود.
توضیح:احتمالاً«منوچهراقبال» دکترمنوچهراقبال(متوفی۱۳۵۶ درآن زمان،رئیس شرکت ملى نفت یانمایندگى دائمى ایران در یونسکوبود)باشدکه باتوجه به آزاداندیشی آن شهیدبزرگوار،بعیدنیست که ازوجوداین پزشک (نخست وزیرسابق) استفاده کرده باشد.
قرارشدکارساخت مسجدرا براساس فوریت«فازبه فاز»انجام دهند.
ااقدامات عمرانی درطی ۵فاز انجام بگیرد:
۱-تکمیل وضوخانه، دفاتر اداری و کتابخانه.
۲- تکمیل نمای خارجی مسجد .
۳- تکمیل محوطه سازی بیرون مسجد.
۴- تکمیل گنبد وگلدسته .
۵- ایجاد ساختمان مسکونی برای سرایدار .
شهیدبهشتی دردهمین ماه حضوری توانست«مرکز اسلامی هامبورگ»رادر
در ۱۹ بهمن ۱۳۴۴ (۸ فوریه ۱۹۶۶) به ثبت برساند./پایان توضیحات مدیریت سایت-پیراسته فر.
مصاحبه آیت الله محمدباقر انصاری زنجانی ، درباره مرکزاسلامی هامبورگ.
آیت الله محمدباقر انصاری زنجانی:در دوره زمانی ۸ سالهای که در مرکز اسلامی هامبورگ بودم، به طور متوسط ۱۰۰-۱۴۰ نفر در سال یا از طریق ازدواج یا از طریق آشنایی با معارف اسلامی به اسلام گرایش پیدا میکردند.
سازماندهی افراد در آلمان و اروپا چگونه بود؟
در آن زمان حکومت اسلامی وجود نداشت که بودجه و امکاناتی به مرکز تخصیص دهد، در نتیجه مرکز خودکفا بود و تجار ایرانی مقیم هامبورگ کمک میکردند و مسجد اداره میشد.
شهید بهشتی کارمند چندانی نداشت، یک معاون روحانی از قم میبردند و یکی دو نفر هم نیروی محلی بودند که به ایشان کمک میکردند، اما برنامههای بسیار منظمی در مرکز حاکم بود؛ مثلاً روزهای مخصوصی برای ملاقات بود و جلسات و فعالیتهای دیگر وجود داشت.
یکی از کارهای شهید بهشتی ارتباط با دانشجویان ایرانی مقیم اروپا بود، ایشان انجمنهای اسلامی اروپا را بنیانگذاری کردند که الان هم این انجمنها وجود دارند و مقام معظم رهبری دکتر اژهای را نماینده خود در این انجمنها کردهاند.
شهید بهشتی دانشجویان مذهبی ایرانی را که در قسمتهای مختلف اروپا حضور داشتند تشویق به تاسیس انجمن کردند. البته، آن زمان دانشجویانی که به اروپا میرفتند معمولاً از اقشار مرفه و غیرمذهبی جامعه بودند ولی تعدادی هم از خانوادههای مذهبی بودند که شهید بهشتی این افراد را تشویق کردند و آنها در هر کشوری که بودند انجمن تشکیل میدادند.
بعد هم این انجمنها زیر پوشش اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشگاههای اروپا قرار گرفت که مرکز این اتحادیه در هامبورگ بود و جلسات در آنجا تشکیل میشد؛ الان هم این مرکز در هامبورگ قرار دارد.
البته، زمان بسیار سختی بود؛ چون ساواک در سفارتخانهها و کنسولگریهای حاضر در آن کشورها نمایندگی داشت و فعالیتهای دانشجویان را زیر نظر میگرفت. این دانشجویان به ایران که میآمدند متحمل سختی میشدند و مورد پرسش و پاسخ قرار میگرفتند، اما به هرحال کمک کردند که منش و افکار امام بین دانشگاهیان اروپایی منتشر گردد.
برنامههای فرهنگی و تبلیغی مرکز هامبورگ
برنامههای دیگر برنامههای فرهنگی و تبلیغی است که تحت عنوان مرکز اسلامی میگنجد و عبارت است از ارتباط با کلیساها، ارتباط با دانشگاهها، ارتباط با تازه مسلمانها، چاپ نشریه مثل نشریهای که با نام فجر چاپ میشود و کتابهای آلمانی و کتابهای اسلامی که از زمان شهید بهشتی تا کنون ترجمه میشود.
ذکترمحمدحسین حسینی بهشتی-آلمان(هامبورک)-سیدشهدای ۷تیرحزب جمهوری..
البته، سالهای بعد از انقلاب این فعالیتها توسعه پیدا کرده و امکانات بیشتری برای این گونه فعالیتها در اختیار مرکز قرار گرفته است.
آمارهای رسمی از تعداد مسلمانان موجود در آلمان
در گذشته برخوردی نبود و با توجه به دموکراسی و آزادی مذهب هر کسی میتوانست برنامههای مذهبی خود را داشته باشد. الان حدود ۲۷۰۰ مسجد و مرکز اسلامی در آلمان وجود دارد، برخی مساجد بزرگ و با مشخصات یک مسجد کامل هستند، اما در برخی مکانها مساجد کوچک هستند مثلا جاهای کوچکی را اجاره کرده یا خریدهاند و آن را تبدیل به مسجد کردهاند.
این مراکز برای سه میلیون و چهارصد هزار مسلمانی است که طبق اعلام مراکز آمارگیری رسمی آلمان در این کشور زندگی میکنند.
اکثر مسلمانان کشور آلمان «تُرک تبار» هستند
البته، اکثر این مسلمانان از کشور ترکیه هستند، پس از جنگ جهانی دوم که آلمان به صورت ویرانه درآمده بود و این کشور نیاز به نیروی کار داشت، سیل کارگران از ترکیه به آلمان روانه شدند که الان نسل سوم و چهارم آنها در این کشور ساکن هستند. بقیه مسلمانان آلمان نیز اعراب و مسلمانان کشورهای خاورمیانه و ایران هستند،این اصل از گذشته در کشورهای اروپایی وجود داشته که هر مهاجری آزاد است دین خود را داشته باشد و مراسم مذهبی خود را برگزار کند.
بعد از انقلاب اسلامی حساسیت کشورهای اروپایی نسبت به مسلمانان بیشتر شد
بعد از انقلاب اسلامی چون اسلام رونق بیشتری پیدا کرد و گروندگان به اسلام زیاد شدند در کشورهای اروپایی و از جمله آلمان حساسیتهایی ایجاد شد و محدودیتهایی شکل گرفت، ولی باز هم همان آزادی وجود داشت و دارد.
اسلام هراسی بعداز۱۱ سپتامبر
پس از ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱(سه شنبه، ۲۰ شهریور ۱۳۸۰) و فعالیتهای تروریستی در غرب محدودیتهای شدیدتری نسبت به مسلمانان و بدبینی شدیدتری نسبت به اسلام ایجاد شد و به تدریج مسئله اسلام هراسی و اسلام ستیزی به وجود آمد که تبلیغات رسانهای غرب و صهیونیستها به این مساله بسیار دامن زدند.
اما در عین حال فعالیت مساجد به طور طبیعی آزاد است و هر کسی که مسلمانان معتدلی باشد و کارهای خلاف نداشته باشد مورد احترام دولتهای غربی و آلمان است./گزیده هایی ازمصاحبه(سال۱۳۹۱)محمدباقر انصاری.
مراسم «درهای بارمساجد»هامبورگ
روز سوم اکتبر(۱۱مهر) که به مناسبت اتحاد آلمان شرقی و غربی، یک روز تعطیل رسمی در آلمان است، در سال ۱۹۹۷ میلادی(۱۱مهر۱۳۷۶) با پیشنهاد شورای عالی مسلمانان «روز درهای باز مساجد» نامگذاری شده است.
این روز فرصت مناسبی برای آلمانی ها و غیر مسلمانان است تا با فرهنگ و آیین و سنت های اسلامی در مساجد آشنا شوند. مرکز اسلامی هامبورگ که جزو بنیان گذاران نام گذاری این روز به نام روز باز مساجد است، امسال نیز همانند سالیان گذشته برای این روز برنامه های ویژه ای را تدارک دید.
مرکز اسلامی هامبورگ بواسطه فعّالیت های گسترده ای را که در برگزاری برنامه های دیالوگ بین ادیان و مذاهب طی سالهای اخیر داشته است و نیز با توجه به برنامه های مستند متعددی که در رابطه با مرکز در رسانه های معروف و پرمخاطب آلمان پخش شده است، به عنوان یک مکان مهم تاریخی – مذهبی برای توریستهایی که به هامبورگ مسافرت می کنند
اعم از مسلمانان و غیر مسلمان به شمار می آید. این نکته تاثیر بسزایی نیز در حضور انبوه بازدیدکنندگان در مراسم روز درهای باز مسجد دارد.
مراسم امسال از سوی برخی از رسانه های آلمانی نیز پوشش داده شد.
پس از آن به ساختمان آکادمی و محل کتابخانه مرکز اسلامی هامبورگ که محل برگزاری نمایشگاهی از آثار هنری اسلامی ـ ایرانی بوده و محصولات سنتی ایران ارائه میشد، هدایت میشدند تا در آن محل ضمن بازدید از غرفهها پاسخ سوالات خود را دریافت کنند.
در طول این مراسم که از ساعت ۱۰ الی ۱۸ برگزار گردید، راهنمایان مرکز اسلامی هامبورگ در چند نوبت ابتدا توضیحات کاملی در رابطه با بنای خارجی و داخلی مسجد امام علی علیه السلام ارائه می دادند. سپس توضیحاتی در مورد عقائد اسلامی به بازدیدکنندگان داده می شد.
تغذیه-پذیرایی
پس از آن به ساختمان آکادمی و محل کتابخانه مرکز اسلامی هامبورگ که محل برگزاری نمایشگاهی از آثار هنری اسلامی ـ ایرانی بوده و محصولات سنتی ایران ارائه می شد، هدایت می شدند تا در آن محل ضمن بازدید از غرفه ها پاسخ سوالات خود را دریافت کنند.
طی بررسی بازخوردها و گفتگو با تعدادی از بازدیدکنندگان، همگی بر این نکته اذعان داشتند که با بازدید از این مسجد تصویر ذهنی و دیدشان از اسلام و فرهنگ اسلامی تغییر یافت
ونمازجماعت...روز چهارشنبه ۳ اکتبر ۲۰۱۸(۱۱مهر۱۳۹۷)
خاطره چهارمین رئیس مرکراسلامی هامبور(خاتمی)از آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی.
خاتمی که به پیشنهاد شهید بهشتی برای اداره مرکز اسلامی هامبورگ انتخاب شد، قرار بود بعد از پیروزی انقلاب تا ده، پانزده سال در آنجا بماند اما به تشویق بهشتی به ایران برگشت. آنچه در پی میآید بخشهایی از روایت منتشرشده از خاتمی است:
* شهید بهشتی یک دوره چهار ساله در هامبورگ فعالیت داشتند که به نوعی دوره باروری شخصیت اجتماعی ایشان به حساب میآید، اما وجوه شخصیت ایشان بزرگتر از آن است که بخواهیم آن را در قالب مرکز اسلامی هامبورگ ببینیم. ایشان را باید در افق وسیعتری دید.
من بین سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۴ در قم بودم و از سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ برای تحصیل به اصفهان رفتم. از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ هم برای گذراندن دوره نظام وظیفه به تهران آمدم و با آقای بهشتی دور را دور آشنا بودم. اتفاقا نخستین باری که ایشان را دیدم. زمانی بود که از حسینیه ارشاد بیرون آمده بودم و ایشان هم همزمان بیرون آمده بودند. آمدند به سمت من، من ایشان را میشناختم، ولی ایشان من را نمیشناختند. دیده بودند یک بچه طلبه آنجاست، آمدند جلو و خیلی برخورد گرمی داشتند. این اولین دیدار رودرروی من با آقای بهشتی بود، اولین دیداری که با هم مواجه شدیم و صحبت کردیم. در سال ۱۳۴۰ که من در قم درس میخواندم، ایشان مدرسه دین و دانش قم را اداره میکردند. برای طلبهها کلاس زبان گذاشته بودند؛ از جمله کسانی که من به خاطر میآورم آقای سیدهادی خسروشاهی، آقای مصباح و فکر میکنم آقای مصطفی محقق داماد به مدرسه ایشان میرفتند. اکثر علمایی که زبان یاد گرفته (کم یا زیاد) در آنجا فرا گرفتهاند. ایشان خودش به زبان انگلیسی مسلط بود.
مرکز اسلامی هامبورگ با حضور آقای بهشتی بنیانگذاری شد
آیت الله بهشتی درکنارآیا الله سیدروح الله خاتمی(پدررئیس جمهورسابق)
خاتمی: به یک معنی «مرکز اسلامی هامبورگ با حضور آقای بهشتی بنیانگذاری شد» همانطور که اعتقاد دارم آقای بهشتی بودند که نقش اول را در شکلدهی و سامان بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی ایفا کردند
مرکز اسلامی هامبورگ، نامش «مسجد امام علی علیهالسلام »بود.
و طبیعی است که در چنین مرکزی یک عده ایرانیان مسلمان دور هم جمع شوند و کار را سر و سامان دهند و به شیعه بودن خود هم افتخار کنند، اما این مرکز شیعی که به مسائل رویکردی شیعی داشت،
با حضور آقای بهشتی به یک «مرکز اسلامی» شد؛ «مرکز اسلامی جامع»، به گونهای که این مرکز همچنان که با شیعیان ایرانی در ارتباط با سایر مسلمانان غیرشیعهای که مهاجر یا محصل بودند، هم همان ارتباط را داشت، همان طور که با مسلمانهای آلمانی مقیم. یعنی آقای بهشتی سه شعبه ارتباط را برقرار کرد، نه تنها با ایرانیان و نهتنها با اهالی هامبورگ، بلکه کل آلمان به یک معنا و تا حدودی با دیگر کشورهای غربی.
خاتمی(برای ریاست مرکزاسلامی هامبورگ)انتخاب آیت الله بهشتی بود.
درست مقارن آغاز مرحله جدید نهضت. سال ۱۳۵۶ بود که من با ایشان برای رفتن به آلمان صحبت میکردم و سال ۱۳۵۷ که دیگر اوج مسائلی بود که به انقلاب منجر شد، به آلمان رفتم و یک نوع ارتباطی که این مرکز باید با انقلاب اسلامی داشته باشد، طراحی شد. موقعی که من به آنجا میرفتم نمیدانستیم که انقلاب به این زودی به پیروزی میرسد،
لذا آقای بهشتی به من میگفتند که شما حداقل بنا را بر این بگذار که ۱۰ سال به ایران نخواهی آمد. گرچه ممکن است بیشتر از این نتوانی بیایی. آن طور که من و شما میخواهیم مرکز را اداره کنیم، خوشایند رژیم نیست و بنابراین آمدن شما به ایران هم تا دوام این رژیم ممکن نیست، بنابراین شما برو بنا را بر این بگذار که باید ده سال یا بیشتر در آنجا بمانی.
همانطورکه-آقای بهشتی- مشوق من بودند برای رفتن،مشوقم شدندبرای برگشتن
بعد از پیروزی انقلاب هم بنا بود ده پانزده سالی در آنجا بمانم و کار کنم و کم کم بر زبان آلمانی هم مسلط شده بودم و میتوانستم بیش از پیش مفید باشم، ولی آقای بهشتی دوباره من را تشویق کردند که به ایران برگردم. انتخابات مجلس که شروع شد از اردکان آمدند و اصرار کردند که شما نامزد-انتخابات- بشوید. من گفتم نمیتوانم این کار را بکنم. دلم میخواهد به ایران برگردم،
گفتم حالا که در آلمان هستم و میخواهم در این راه و افق تازهای که به رویم گشوده شده، پیش بروم و موثر باشم.
دوستان نزد آقای بهشتی رفتند و ایشان(دکتربهشتی) هم همانطور که با قدرت استدلالشان رأی مرا برای رفتن به آلمان تغییر داده بودند، مرا قانع کردند که برگردم به ایران و من در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشتم.
/۰۲ آذر ۱۳۹۰تابناک بنقل ازماهنامه «نسیم بیداری»مصاحبه حجت الاسلامسیدمحمد خاتمی(رئیس جمهورسابق)